مقالات و پایان نامه ها – ۲-۱-۲- فرایند بین المللی سازی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
عوامل اقتصادی[۲۵] :مهمترین محیطی که شرکت ها درآن فعالیت میکنند محیط اقتصادی میباشد زیرا شرایط در این محیط میتوانند مدیریت شرکت را تحت تاثیر قرار دهد که از آن به محدودیت اقتصادی نام برده شده که شامل اشباع شدن بازار داخلی, پذیرش کالاهای شرکت در بازارهای خارجی ,بروز رکود در بازارهای داخلی, افزایش نرخ تورم در کشور, تحریم های اقتصادی وارد شده بر کشور است.سوالات ۳۲،۳۳،۳۴،۳۵،۳۶ به این عامل اختصاص دارد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
تحولات پیچیده و سریع چند دهه اخیر و نیز شتاب گیری روند جهانی شدن موجب شده است جوامع گوناگون تلاش کنند بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند. آنچه که به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد عبارت است از برپایی و فعال نگه داشتن شرکت های بزرگ و چنین استدلال می شود که هر چه این شرکت ها بزرگ تر باشند اقتصاد پویاتر و قدرتمند تر میگردد. این تفکر طی چند دهه رونق گرفت و بر پایه آن شرکت های غول پیکری پدید آمدند .تحولات اخیر به ویژه فشار جمعیتی، نوآوری های لحظه به لحظه، پیچیده شدن فرایند مدیریتی و تصمیم گیری، نیاز به تصمیم گیری آنی و ضروری، تجارب حاصل از فعالیت شرکت های بزرگی همچون شرکت های هلدینگ است که اهمیت این شرکت ها را نمایان ساخته است . از طرفی بینالمللی شدن بیش از پیش مهم شده است وباعث شده اقتصاد کشورهای مختلف نسبت به گذشته بیشتر به هم نزدیک شوند.
به موازاتی که جهان تغییر میکند شرکت ها باید با تغییرات پیش آمده در محیط کسب و کار خود تطبیق یابند. برای بسیاری از شرکت ها بازارهای داخلی بسیار کوچک است و آن ها باید فعالیت های خود را توسعه دهند و روندهایی را در توسعه اقتصادی جهان دنبال کنند. شرکت ها باید فرصت های جدیدی را برای سرزنده نگه داشتن کسب و کار خود دنبال کنند.
دلایل متعددی وجود دارند که بینالمللی سازی شرکت های هلدینگ را به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های عمومی در بسیاری از کشورهای جهان قرار داده است زیرا شرکت های هلدینگ نقش حیاتی در نوآوری صنعتی ایفا می نمایند.
شرکت های هلدینگ میتوانند از طریق توسعه اقتصادی به جوامع خود سود برسانند و در نهایت بینالمللی شدن فرصت های رشد مخصوص شرکت را فراهم می نمایند و باعث پویایی اقتصاد میگردد.
یک منطق اساسی که در پس حمایت از بینالمللی سازی وجود دارد، این است که بینالمللی سازی برای شرکت های هلدینگ مناسب است واین شرکت ها برای اقتصاد مفید و سوده هستند.
در این فصل به بررسی ادبیات موضوع و مطالعات انجام شده پیشین می پردازیم
۲-۱- بینالمللی سازی:
این که سازمان ها از شرکت های صرفاً محلی به سمت شرکت های بینالمللی تغییر جهت دهند موضوعی است که در سه دهه اخیر توسط محققین مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
محققین سعی کردهاند مدل هایی را مطرح کنند که علت این امر که سازمان ها به سمت بینالمللی سازی میروند و نیز چگونگی و شکل بینالمللی سازی آن ها را توضیح دهند، به عبارتی دیگر محققین انگیزه ها و مشخصه ها و نیز استراتژی ها و روش هایی که شرکت برای انجام و مدیریت فعالیت های خود در بازارهای خارجی اتخاذ کردهاند را مورد بررسی قرار دادهاند.
۲-۱-۱- تعریف بینالمللی سازی
بینالمللی سازی را جریان پیوسته انتخاب یک شرکت برای توسعه فروش یا تولید به بازارهای خارجی گویند.
شاید بهترین توضیح را بتوان در نظریه منحنی یادگیری یافت محرک های خاص باعث میشوند شرکت صادرات خود را افزایش دهد و تجربه حاصل از این افزایش (یا یادگیری) دیدگاه ها، انتظارات و ظرفیت و مهارت مدیریت شرکت را تغییر میدهد و محرک جدید شرکت را وادار میکند صادرات خود را بیش از پیش افزایش دهد و این روند ادامه مییابد (کانیگهام و هومز[۲۶]، ۱۹۸۲).
واژه بینالمللی سازی واژه مبهمی است و تعاریف ارائه شده از حیث پدیدههای لحاظ شده متفاوتند. ولچ و لوستار بینالمللی سازی را این گونه تعریف میکنند «پروسه افزایش مشارکت در فعالیت های بینالمللی». پس از ارائه این تعریف این محققین ادامه میدهند که با شروع فعالیت بینالمللی ادامه آن اجتناب ناپذیر می شود چرا که تجربه نشان داده است بازگشت از بینالمللی سازی میتواند در هر مرحله ای اتفاق بیافتد. بازگشت از بینالمللی بودن وقتی اتفاق می افتد که شرکت فروش بینالمللی خود را کاهش داده یا از بازار بینالمللی کنار بکشد (ولچ و لوستارنین[۲۷]، ۱۹۸۸).
بعدها بئامیش و دیگران (۱۹۹۰) تعریف جدیدی را ارائه کردند تا هم تعریف قبلی را پوشش دهند و هم یافته های جدید را در خود جای دهد. بنا بر تعریف آن ها بینالمللی سازی عبارت است از جریانی که طی آن یک شرکت هم بر هوشیاری خود نسبت به تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم تعاملات بینالمللی می افزاید و هم با دیگر کشورها به تعامل می پردازد. پنج سال بعد، کالوف و بئامیش (۱۹۹۵) بینالمللی سازی را به این صورت تعریف کردند «فرایند تطابق عملیات شرکت (استراتژی، ساختار، منابع و غیره) با محیط های بینالمللی».
این تعریف، بازگشت از بینالمللی بودن از هم دربرمی گیرد. کوتشگر و بورل (۱۹۹۷)، یک تعریف کلی گرایانه ارائه میکنند و از سه بعد بینالمللی سازی را تعریف میکنند. این ابعاد شامل تعداد و فاصله جغرافیایی از بازارهای خارجی و میزان فعالیت هایی است که در بازارهای مختلف صورت می گیرند یعنی فروش، توزیع، سازماندهی، تولید و غیره و میزان یکپارچگی این فعالیت ها میباشند.
۲-۱-۲- فرایند بینالمللی سازی
جهت گیری برخی از مطالعات به سوی تشریح بینالمللی سازی به عنوان یک جنبش بیرونی در عملیات بینالمللی شرکت است و لی آن چه که در بیشتر تعاریف مورد توجه است فرایندی بودن عملیات بینالمللی سازی میباشد (کاوزلیگ[۲۸]، ۱۹۸۰).
علاوه بر نگاه فرایندی نگاه دیگری تحت عنوان «خوشبختی تصادفی» مطرح میباشد که مؤید این نکته میباشد که بینالمللی سازی میتواند با فرقی جدید بدون طی کردن مراحل صورت گیرد (کالیسکان و دیگران[۲۹]،۲۰۰۶) و به گونه ای که ولچ و لوستارنین بیان میکنند، بینالمللی شدن طی کردن یک سری گام هایی را می طلبد اما میتواند در هر مرحله ای از توسعه شرکت رخ دهد و از طرفی ضرورتی ندارد که این عملیات استمرار داشته باشد.
آلبائوم و همکاران (۲۰۰۴) بیان میکنند که تئوری هایی که در مورد بینالمللی سازی مطرح شده است چندین مرحله را در یک فرایند نشان میدهند، چگونه این تئوری ها مدل های طبقه بندی مختلفی را ارائه میدهند. اما اکثریت، با یک نگرش متداول، یک فرایند تدریجی را که بخش هایی تشکیل شده است، ارائه میدهند.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 01:41:00 ق.ظ ]
|