دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | قسمت 3 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
آموزش مهارت های زندگی در سال ۱۹۷۹ و با اقدامات دکتر گیلبرت بوتوین آغاز گردید. وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین نمود که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید. این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد میداد که چگونه با بهره گرفتن از مهارت های رفتار جرئتمندانه، تصمیم گیری و تفکر نقاد، در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک برنامه واحد پیشگیری اولیه بود و مطالعات بعدی نشان داد که آموزش مهارت های زندگی تنها در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می شود که همه مهارت ها به فرد آموخته شود(فلاحزاده، ۱۳۸۹: ۱۲۸). به دنبال این اقدام مقدماتی، از سال ۱۹۹۳ به بعد سازمان جهانی بهداشت با هماهنگی یونیسف، برنامه آموزش مهارت های زندگی را به عنوان یک طرح جامع پیشگیری اولیه و ارتقاء سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان معرفی نمود. این برنامه در کشورهای مختلف دنیا تجربه شد و گزارشهای امید بخشی از کارایی این برنامه منتشر گردید(پور سید و همکاران، ۱۳۸۹). اگر چه شروع تحقیقات منظم درباره مهارت های زندگی را به دهه ١٩٧٠ نسبت می دهند، اما در سالهای اخیر این مهارت ها بیشتر مورد توجه قرار گرفته و برای آموزش آنها اقدامات مختلفی انجام شده است. آموزش این مهارت ها ابتدا بیشتر در حوزه تغییر رفتار و درمان بیماریهای مزمن همچون اسکیزوفرنی صورت میگرفت اما در طی دو دهه گذشته پیشرفتهای قابل توجهی در آن صورت گرفته است، به طوری که تأثیر آن را در افزایش کارکردهای اجتماعی، کیفیت زندگی، سلامت روانشناختی و کاهش علائم بیماریهای روانشناختی مختلف، کارآمدتر از درمانهای دارویی گزارش کرده اند(باباپور، ۱۳۸۷).
در پژوهشهای مختلفی که پس از اجرای برنامه آموزش مهارت های زندگی در مدارس صورت گرفت، مثلاً کاهش معنا دار اضطراب اجتماعی، تصور از خود و افزایش عزت نفس تأثیر این آموزش را بر ابعاد مختلف سلامت روان نشان میدهد. در بسیاری از بررسی های انجام شده در این زمینه نتایجی دیگر از قبیل افزایش اعتماد به نفس کودکان، بهبود رابطه معلم و شاگرد، کاهش غیبت از مدرسه، و کاهش بد رفتاری آنان حاصل گردید(سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمد خانی، ۱۳۷۷: ۲۴). طرح کشوری آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان برای اولین بار با همکاری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، آموزش و پرورش و تحت نظارت کمیته عالی سلامت مدارس ارائه شد. در راستای اجرای این طرح اولین کارگاه آموزش معلمین(در سطح کلاس چهارم) در بهمن ماه ۱۳۸۲ در سنندج برگزار شد. لازم به ذکر است که آموزش مهارت های زندگی یک آموزش فعال و مبتنی بر تجربه بوده و از طریق بحث و مناظره گروهی، ارائه مقاله، بازی، ایفای نقش و بارش فکری انجام می شود. از آنجا که اساسیترین هدف و انگیزه جهت آموزش مهارت های زندگی ایجاد رفتار سالم و مفید اجتماعی است برای رسیدن به چنین ایدهآلی آموزش مهارت های زندگی باید برای چندین سال(حداقل ۳ سال) ادامه داشته باشد. اجرای برنامه بمدت ۳ ماه تنها تغییر در دانش و نگرش ایجاد می کند، تداوم آموزش بمدت یک سال تغییر در عملکرد تحصیلی و آمادگی رفتاری و بمدت طولانیتر منجر به رفتارهای سالم و مفید اجتماعی خواهد شد(مقدم و همکاران، ۱۳۸۵).
۲-۱-۲- پیشینه نظری
۲-۱-۲-۱- نظریه های یادگیری و دلالتهای آن بر آموزش مهارت های زندگی
به طور خلاصه هر یک از نظریه ها مبنایی را برای توجیه توسعه مهارت های زندگی فراهم میکنند. در زیر نمونه هایی از نظریه های یادگیری و دلالتهای آنها بر آموزش مهارت های زندگی آورده شده است.
۲-۱-۲-۱-۱- نظریه یادگیری اجتماعی[۱۲]
پایه مطالبی که در آموزش مهارت های زندگی به کار برده می شود، اطلاعاتی است که از نحوه یادگیری کودکان و نوجوانان از طریق مشاهده رفتار دیگران و پیامدهای آن به دست می آید و در واقع مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی(بندورا)[۱۳](۱۹۷۷) میباشد. وی اعتقاد دارد که انسان موجودی اجتماعی است و رفتار او باید در پرتو روابط اجتماعی بررسی شود. از نظر بندورا یادگیری مشاهدهای، نوعی یادگیری شناختی است که فرآیندهای توجه، نگهداری، تولید و انگیزش را دربر میگیرد. بندورا معتقد است که بسیاری از رفتارهای بهنجار و نابهنجار مانند کشیدن سیگار، مصرف مواد و الکل بدان طریق آموخته میشوند. همچنین در نظریه یادگیری اجتماعی(خودکارآمدپنداری) نقش مهمی در عملکرد افراد دارد. خودکارآمدپنداری درباره توانایی فرد برای انجام موفقیت آمیز تکالیف خاص در موقعیتهای خاص دلالت دارد(ادیب، ۱۳۸۵). یکی از دلالتهای این نظریه به افزایش خودکارآمدپنداری مربوط می شود. بندورا معتقد است خودکارآمدپنداری را میتوان به شیوه های گوناگون تقویت کرد یا به دلیل عدم توجه به برخی اصول تربیتی و آموزشی آن را تضعیف نمود. دومین دلالت نظریه یادگیری اجتماعی بر اساس فرایند یادگیری(یادگیری مشاهدهای) است. این نظریه به روشهای آموزش مهارت های زندگی مربوط می شود. روشهای آموزشی همچون ایفای نقش و نمایشی که در آن ها تأکید بر مشاهده عینی یا تصویری است در یادگیری بسیاری از مهارت های زندگی مؤثرترین روشها به شمار میآیند(همان منبع). بر اساس این نظریه، یادگیری فرایند فعال و مبتنی بر فعالیت یادگیرنده است که از طریق مشاهده رفتار دیگران و پیامدهای آن حاصل شده است. عمدهترین دلالت این نظریه به روشهای آموزش مهارت های زندگی مربوط می شود. روشهایی که در آن ها تأکید بر مشاهده عینی است و در آن فراگیران در جریان یادگیری و آموزش فعالانه شرکت میکنند، میتواند در یادگیری بسیاری از مهارت های زندگی مؤثر باشد. این روشها شامل مشاهده، ایفای نقش، آموزش همسالان و آموزش عادی میباشد([۱۴]PAHO، ۲۰۰۱: ۱۶). چنین فرض شده است که این باورها، اعمال انسانی نظیر انتخاب هدف و فعالیتهای خاص، میزان مقاومت و تلاش در برابر مشکلات را تحت تأثیر قرار میدهد و آن نیز به نوبه خود بر یادگیری و عملکرد تحصیلی، سازگاری عاطفی و مدیریت اضطراب و استرس اثر می گذارد(مرتضوی،۱۳۸۳).
۲-۱-۲-۲-۲- نظریه یادگیری شناختی نوین[۱۵]
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 01:29:00 ق.ظ ]
|