هدف اصلی سلامت روانی کمک به همۀ افراد در رسیدن به زندگی کامل تر، شادتر، هماهنگ تر، شناخت وسیع و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی، عاطفی و رفتاری است. مقابله با بیماری های روانی برای ایجاد جامعه سالم از وظایف اصلی دولت ها و افراد جامعه است و هر اجتماع که خواستار بهزیستی و شادکامی افراد خود است، باید مردم سازگار و هماهنگ پرورش دهد (امینی، ۱۳۸۶). ‌بنابرین‏ بهداشت روانى بر این اصول استوار است که نیازهاى هر فرد در هر مقطع سنى باید شناخته شده، به موقع ارضاء گردد. احتیاجات افراد بشر به دو دسته تقسیم مى‌شوند: احتیاجات جسمانى و احتیاجات روانی. احتیاجات جسمانى شامل احتیاج به غذا، آب و استراحت است. احتیاجات روانى مانند نیاز به امنیّت روانی، نیاز به پیشرفت، نیاز به محبت، نیاز به مورد تأیید قرار گرفتن و غیره. انسان دائماً تحت تأثیر این نیازها است و رفتار او ‌بر اساس ارضاء و یا محرومیت از نیازهاى او تبیین مى‌گردد. انسان به طور دائم در حال مبارزه و تلاش است تا به نیازهاى خود دست یابد. انسان سالم این اصول را مى‌فهمد و مى‌پذیرد و به طور واقع‌ بینانه با مشکلات زندگى مقابله مى کند و با وجود موانع دلسرد نمى‌شود. زیرا مى‌داند که زندگى یعنى مبارزه با عوامل مختلف. او مى داند که همیشه تقاضاهاى انسان با مقتضیات اجتماعى مطابقت نمى‌کند، ‌بنابرین‏ سعى مى‌کند در این راستا واقعیات را در نظر گرفته و بیشتر از اندازه توقع نداشته باشد(کشاورز، ۱۳۸۹).

ماو[۸](۱۹۹۷) در تعریف عملکرد تحصیلی می‌گوید: مجموعه رفتارهای تحصیلی است که در دو بعد پیشرفت تحصیلی و یا پسرفت تحصیلی در زمینه کسب معلومات نشان داده می شود. البته این عملکرد می‌تواند در ارتباط با عوامل دیگر تحصیلی از قبیل فعالیت های کلاسی و دانشگاهی و ارتباط با همکلاسی ها و اساتید نیز، نشان داده شود(ماو، ۱۹۹۷: ۲۷۵).

زندگی تحصیلی، یکی از مهمترین ابعاد زندگی اشخاص است که بر سایر ابعاد زندگی تأثیر فراوان دارد. در این بین یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی هر کشور، مسئله ی افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان آن کشور است (زهرا کار، ۱۳۸۵). این پدیده، علاوه بر زیان های هنگفت اقتصادی، سلامت روانی فراگیرندگان را مخدوش می کند. منظور از افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی درسی فراگیرنده از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب است. عوامل مختلفی بر عملکرد تحصیلی افراد تأثیر می‌گذارند که متخصصان تعلیم و تربیت آن ها را به چهار دسته شامل عوامل فردی، عوامل آموزشگاهی، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی تقسیم کرده‌اند(‌زهرا کار، ۱۳۸۴).

برای دستیابی به اهداف توسعه باید تأمین بالاترین سطح سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی کودکان به عنوان ضرورت و اولویت برنامه های توسعه ای مورد توجه قرار گیرد. بعد از خانواده، مدرسه مهمترین نقش را در سلامت کودک دارد. دانش آموز در مدرسه علاوه بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن دانش ها، نگرش ها و رفتارهای جدید را می‌آموزد این رفتارها علاوه بر تأثیر بر سلامت فردی، نقش تعیین کننده در سلامت خانواده و جامعه دارد. برای توسعه سلامت دانش آموزان و کارکنان مدرسه، خانواده ها و افراد جامعه مدرسه جایگاه ویژه ای است. کودک ساعات زیادی را در مدرسه بسر می‌برد، در آنجا رشد می‌یابد و تکامل پیدا می‌کند. ‌بنابرین‏ آشنا ساختن کارکنان رده های مختلف بهداشتی با بهداشت مدارس امری ضروری است. تا ضمن کسب توانایی لازم برای اجرای مطلوب برنامه های بهداشت مدارس، قادر باشند با انجام وظایف خود در جنبه آموزش معلمین و خانواده ها در باره موضوعات بهداشتی مدارس و دانش آموزان، رسالت خویش را در تحقق اهداف بهداشتی محقق سازند. این بخش به گونه ای تدوین شده است که فراگیر پس از مطالعه با برخی مفاهیم و اصول کلی بهداشت مدارس آشنا شده و قادر به ارائه آن ها به گروه هدف باشد(امیریان، ۱۳۸۰).

بررسی و مطالعه پژوهش های صورت گرفته در خصوص موضوع این پژوهش و سایر موضوعات وابسته که در قسمت پیشینه تحقیق به برخی از آن ها اشاره خواهد شد، نشانگر این واقعیت است که در آموزش و پرورش کمتر به مسائل مشابه به صورت کارشناسانه و حرفه ای پرداخته شده همین گزارش ها حاکی از این واقعیت است که در آموزش و پرورش استان هرمزگان هیچ تحقیق مدون و جامع ای صورت نگرفته است از طرفی، جامعه برای پیشرفت و رشد در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و … نیاز به افرادی دارد که از نظر روانی و جسمانی سالم باشند. و از آنجایی که همه ساله نیروهای گوناگون زیادی در کشور صرف آموزش افراد می‌گردد و هدف از صرف هزینه های سنگین در نظام آموزشی رساندن ایشان به اهداف آموزشی و پرورشی است. رسیدن ‌به این اهداف، عامل مهم و زمینه‌سازی است که فرد با تکیه بر آن زندگی تحصیلی و شغلی موفقی را برای خود انتخاب می‌کند و ‌بر اساس احساس وضعیتی که به واسطه این انتخاب اصولی به دست می‌آورد سلامت روانی خود را حفظ و از حداکثر نیروهای ذاتی و درونی و امکانات موجود در جامعه در جهت رفع نیازهای خود و جامعه استفاده می‌کند. اما در بسیاری از موارد با وجود عوامل مستعد که در فرایند آموزش وی دخالت دارد مسأله انتقال آموخته‌ها خوب صورت نمی‌گیرد. لذا هر روز شاهد کاهش انگیزه به تحصیل در بین دانش‌آموزان می‌باشیم. با عنایت به اینکه دانش آموزان امروز، صاحبان و آینده سازان جامعه هستند، لزوم توجه به وضعیت روانی، عاطفی و درسی آن ها در جامعه فردا و نسل های آینده اثراتی قابل توجه خواهد داشت. ‌بنابرین‏، لازم است به سلامت روانی، جسمانی و عاطفی این قشر عظیم بیشتر توجه شود و گام هایی اساسی در جهت پیشگیری و بروز اختلالات روانی و رفتاری آنان برداشته شود. ‌بنابرین‏ این پ‍ژوهش بر آن است که با بررسی رابطه کنترل عواطف و سلامت روانی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان یک گام اساسی در این زمینه بردارد.

۱-۳- اهمیت و ضرورت مسئله

با توجه ‌به این که سال های نوجوانی، دوره شکل گیری ساختار شخصیت فردی و اجتماعی انسان است، بروز نابسامانی ها و از جمله آسیب پذیری به اختلالات روانی می‌تواند قابلیت ها و در نهایت آینده و سرنوشت فرد را تحت تأثیر جدی قرار دهد. از این رو توجه به نیازهای مادی و معنوی نوجوانان از اهمیت خاصی برخوردار است. در کنار تلاشی که برای سلامت جسمی فرزندان می‌کنیم و تمهیداتی که برای تحصیلات آنان می اندیشیم، باید عوامل آسیب رسانی به ساختار روحی و روانی آن ها را بهتر درک کرد تا بتوان راه حل شایسته ای را برای پیشگیری و جبران آن ها یافت. در این راه، شاید نخستین گام؛ بررسی میزان شیوع اختلالات و آسیب شناسی روانی و شناخت آن ها در نوجوانان باشد. بررسی برخی مطالعات انجام گرفته در این زمینه ظاهراًً گویای افزایش شیوع اختلالات روانی در سیر زمان است(رابرت[۹]، ۱۹۹۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...