بیشتر کشورها و مناطق زلزله خیز برنامه­ هایی برای امداد و نجات پس از وقوع زلزله تدارک دیده­اند. بررسی برنامه ­های ارائه شده نشان می­دهد در کلیه این برنامه­ ها تیم‌های امداد و نجات به نزدیک­ترین محل موجود تخصیص می­یابند [۹] به طور کلی در ارتباط با مسئله امداد رسانی در هنگام وقوع زلزله بندرت از روش های برنامه­ ریزی ریاضی استفاده شده است [۱۰] سیستم­های مختلفی برای تخصیص در زمان زلزله وجود دارد که عمدتاًً سیستم‌های اطلاعاتی بوده و هیچ کدام از روش های بهینه سازی برای تخصیص منابع محدود استفاده نکرده ­اند [۱۱] و عمده کارهای انجام شده در زمینه تخصیص به مکان‌ یابی واحدهای امداد رسانی پرداخته­اند. از طرف دیگر بخش اعظمی از تحقیقات انجام شده در زمینه امداد و نجات به مسائلی همچون سازماندهی امداد و نجات می­پردازند [۱۴]

در حالتی که چند منطقه آسیب دیده باشد، مقصد امدادرسانانی که می­خواهیم اعزام کنیم، نامشخص خواهد بود. متزگر[۴۲] نشان داد که فرستادن نیروها به نزدیکترین محل می ­تواند غیر بهینه باشد و روشی برای تخصیص بهینه نیروها در هنگام صدمه دیدن همزمان دو شهر ارائه ‌کرده‌است [۲] فیدریش[۴۳] و همکارانش از مدل‌های تحقیق در عملیات جهت تخصیص منابع در دسترس به نواحی مختلف عملیاتی استفاده کرده ­اند . اشراق­نیا و دانشور یک سیستم کنترل فازی برای اولویت­ بندی نیاز مناطق آسیب دیده به نیروهای امداد و نجات ارائه کرده ­اند [۱۵]

بعد از جستجو و مرور مقالات گوناگون، متاسفانه کار مشابهی همچون این پایان نامه که به ارائه مدلی جهت تخصیص نیروی امداد و نجات بپردازد یافت نگردید. به طور کلی در ارتباط با مسئله امدادرسانی در هنگام وقوع زلزله، بندرت از روش های برنامه ریزی ریاضی استفاده شده است.

سیستم‌های مدیریت بحران مرسوم، صرفا سیستم‌های اطلاعاتی می‌باشند که برای ارائه گرافیکی داده های مربوط به بحران مورد استفاده قرار می گیرند [۵] در این زمینه سیستم‌های اطلاعاتی جغرافیایی (سیستم اطلاعات سیستم اطلاعات)[۴۴] به مرور مهم و مهمتر شده اند. تا کنون سیستم‌های جغرافیایی بر پایه سیستم اطلاعات سیستم اطلاعاتی، به طور اصلی برای توسعه سناریوهای خرابی و ضرر در نواحی زلزله خیز، مورد استفاده قرار گرفته اند. [۷] برای بهبود واکنش در هنگام بحران، مسائلی مانند ، تحلیل خطوط اصلی حمل و نقل، نقشه برداری منابع یا تشخیص مناطق به شدت آسیب دیدهرا باید مد نظر قرار داد . علاوه بر آن واحدهای امدادرسان ‌از سیستم‌های پایگاه داده مانند [۴۵]( سازمان بهزیستی قاره امریکا ) [۱۱] برای طبقه بندی منابع دردسترس استفاده می‌کنند . اما هیچ یک از این سیستم‌ها از روش های بهینه سازی برای تخصیص منابع محدود استفاده نکرده اند . معدود کارهایی که تا کنون انجام شده است نیز مربوط به برنامه ریزی بعد از وقوع زلزله می‌باشد.برای مثال فرندیش و همکارانش تخصیص منابع دردسترس به نواحی مختلف عملیاتی ( بعد از رخ داد زلزله را مورد بررسی قرار می‌دهد ، متزگر نیز حالت رخداد همزمان زلزله در دو شهر را مورد بررسی قرار داده است . کارهایی که به برنامه ریزی پیش از وقوع زلزله پرداخته‌اند نیز بیشتر مربوط به تعیین ریسک زلزله هستند به عنوان مثال دیویدسون شاخصی را برای نشان دادن ریسک زلزله توسعه داد. این شاخص برای مقایسه خطر زلزله در شهرهای مختلف جهان ارائه شده است. پروژه ای[۴۶] که توسط مرکز سازمان ملل متحد برای توسعه منطقه ای [۴۷] تعریف شد نیز کار مشابهی است که قصد در شناسایی شهرهای آسیب پذیر دارد. در این دو پروژه علاوه برآسیب پذیر بودن هر شهر، سهم عوامل مختلف در این آسیب پذیری نیز مشخص می‌گردد. همان‌ طور که مشاهده می کنید در این گونه کارها صرفا به شناسایی خطر در مناطق گوناگون پرداخت هاند و اقدامی برای تخصیص بهینه منابع موجود نکرده اند.

اما در کشور ایران به طور کلی ‌بر اساس ویژگی‌های کشور ، ۲۳ بحران پس از زلزله تعریف شده است. از جمله این بحران‌ها ‌می‌توان به بحران امنیت، بحران کودکان بی­سرپرست، بحران اطلاع رسانی و ..اشاره کرد [۹] یکی از بحران‌های بعد از زلزله، بحران تخصیص منابع و تیم‌های امدادی است. تخصیص منابع پس از بحران از مواردی است که در کشور ما با مشکل مواجه است. در صورت تخصیص مناسب منابع پس از بحران ‌می‌توان از بسیاری از خسارت‌ها پیشگیری کرد و آمار تلفات را کاهش داد.

۲-۷ روند امدادرسانی حال حاضر ایران

در سال ١٩٩١ ، قانونی که وزارت داخلی را مسئول برنامه ریزی ستاد بحران ملی می‌دانست، تصویب شد. این قانون به دنبال زلزله منجیل و مرگ هزاران نفر به علت ضعف در شیو ههای امدادرسانی، ارائه گردید. این شیوه به سه فاز تقسیم می شود.

۲-۷-۱ فاز اول

در این فاز، پنج مسئول بلندپایه برای تعیین محل و اندازه زلزله دیدار می‌کنند. بر اساس این اطلاعات،زلزله بر اساس شدت رده بندی می‌گردد. در مجموع سه رده وجود دارد:

    • ملی: وزارت کشور برای ٧٢ ساعت اولیه مسئول باقی می ماند.

    • ناحیه ای: فرماندار استانی مسئول می‌باشد.

  • محلی: فرماندار محلی مسئول می‌باشد.

برای گنجاندن زلزله در یکی از این سه رده، اتفاق آرا مورد نیاز است. ‌بنابرین‏ در حالی که افراد زیر آوار نیازمند کمک هستند، بحث‌های طولانی بین این افراد رخ می‌دهد.

۲-۷-۲ فاز دوم

در طول این فاز بر اساس چند اصل ساده، امدادرسانان به شهر آسیب دیده فرستاده می‌شوند. درایران، هر استان دارای یک استان همسایه که استان خواهر آن استان شناخته می شود، می‌باشد. در هنگام وقوع زلزله، استان خواهر( استان همسایه ای که توسط مسئولین تعیین شده است ) مسئول فرستادن نیروی امداد می‌باشد. استان‌های ایران بر مبنای تاثیرات سیاسی تشکیل یافته اند و چنین مسئله ای بزرگترین مشکل این شیوه می‌باشد. این مرزهای مصنوعی برای امدادرسانی به هیچ عنوان بهینه نمی باشد. به علت توزیع جمعیت غیر معمول در ایران، بسیاری از استانها بسیار بزرگ بوده و شهرهای درون آن ها به مرزهای استان‌های متفاوت دیگر نزدیک می‌باشد. چنین امری باعث ناکارامدی این شیوه می‌گردد.

۲-۷-۳ فاز سوم

در حالتی که چند قسمت آسیب دیده باشد، مقصد امدادرسانانی که می‌خواهیم اعزام کنیم نامشخص خواهد بود متزگر[۴۸] [۳] نشان داد که فرستادن نیروها به نزدیکترین محل می‌تواند غیر بهینه باشد و روشی برای تخصیص بهینه نیروها در هنگام صدمه دیدن همزمان دو شهر ارائه ‌کرده‌است.

اما همان گونه که آشکار است این قوانین از کارایی مناسبی برخوردار نیست چرا که در زلزله بم هیچ یک از این تقسیم بندی فازها به درستی انجام نگرفت .

فصل سوم

روش تحقیق

.

۳-۱ مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...