پیچیدگی ناشی از نحوه ی تأثیر و تعامل این عوامل متعدد در شکل‌گیری ماهیت و مفهوم خانواده در هر فرهنگ، تعریف عملکرد خانواده[۲۶] یا ناکارآمدی خانواده[۲۷] را مشکل می‌سازد (والش[۲۸]، ۲۰۰۳). کارآمدی اساسا به معنی کارآ[۲۹] است. این مفهوم به قضاوت درباره سودمندی الگوهای خانواده در کسب هدف‌ها اشاره دارد. ناکارآمدی به الگوهای خانوادگی ناسودمند و ترسیم تعاملات همراه با استرس و رفتارهای مرضی بر می‌گردد. در موقعیت‌های مشکل‌ساز، فشارزا یا تنش‌آمیز خانواده ها استرس را تجربه می‌کنند و اعضای خانواده در این شرایط احساس ناراحتی، تنش و عجز می‌کنند. موقعیت استرس‌زا ممکن است سیستم خانواده را مختل ‌کند، مگر این ‌که خانواده بتواند الگوی ناکارآمد موجود خود را با شرایط جدید تطبیق دهد و آن را اصلاح نماید. مک کوبین و همکاران (۱۹۸۰) خاطر نشان کرده‌اند استرس‌هایی که خانواده ها با آن‌ ها مواجه هستند به دو نوع تقسیم می‌شوند: طبیعی و غیرطبیعی. در این نگرش استرس «طبیعی» خانواده در ارتباط با دوره های انتقالی به دوره ی والد شدن، جدا شدن فرزندان، بازنشستگی و مانند آن بر می‌گردد. استرس‌های «غیرطبیعی» خانواده همراه با جنگ، بلایا، بیماری، از دست‌ دادن عضوی از خانواده، مهاجرت و غیره است. واقعیت این است که اگر یکی از اعضای خانواده دارای اشکال رفتاری ـ ‌روانی باشد، می‌توان ردپای آن را در روابط خانوادگی جست‌وجو کرد. در بسیاری از موارد اشکال رفتاری عضو خانواده مانند کودک یا نوجوان مستقیماً از روابط غلط خانوادگی سرچشمه می‌گیرد (استانلی[۳۰]، برادبری[۳۱] و مارکمن[۳۲]، ۲۰۱۱).

در طی سال ها اندیشمندان بر اهمیت خانواده به عنوان نهادی که انجام کارکردهای اساسی را برای افراد و جوامع

بر اساس اطلاعات موجود از جامعه ایران و نقش خانواده در آن افراد در خانواده پیوند نزدیکی با یکدیگر

خانواده، رکن اساسی جامعه ی انسانی است و بی شک با سستی روابط و گسست آن،‬

۲-۱۴- تحکیم خانواده از نگاه دین‬

در نگرش اسلامی، پرهیزکاران و دینداران از اهمیت خانواده و توصیه و تأکید

۲-۱۴-۱-

بخش سوم: سلامت روانی

۲-۱۵- تعریف سلامت روان

تاکنون تعاریف متعددی از سلامت روان ارائه شده که همگی بر اهمیت، تمامیت و یکپارچگی شخصیت تأکید نموده ­اند. سلامت روان به معنی فقدان بیماری یا ناتوانی نیست، بلکه عبارت است از؛ «حالت سلامتی کامل فیزیکی، روانی و اجتماعی». سلامت روان به عنوان توانایی فرد در غلبه بر ناراحتی­های روان­شناختی و هیجانی، شناخت از دیگران و حفظ روابط اجتماعی تعریف شده است. سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را مجموعه حالت رفاه و آسایش کامل جسمانی، روانی و اجتماعی تعریف ‌کرده‌است.

امروزه فشار روانی از موضوعات مهم زندگی است. فشار روانی یعنی تهدید سازگاری ما در زندگی روزمره. فرد از فشار روانی برای شرح مجموعه ­ای از احساسات منفی استفاده می­ کند، مثلاً در ارتباط با امتحان، فروپاشی زندگی زناشویی و …. (پایندان، ۱۳۸۹).

سلامت، مهمترین مسأله بشریت است، زیرا با مرگ و زندگی مرتبط است. فقدان سلامتی به معنای قدم نهادن به سوی مرگ و وجود سلامتی به معنای جریان داشتن زندگی است. تعریف پدیده ای با این اهمیت برای متخصصان و پزشکان نیز دشوار است. مقبول ترین تعریف سلامت توسط سازمان جهانی بهداشت[۳۳] ارائه شده است. ‌بنابرین‏ تعریف سلامت یعنی حالت خوب بودن کامل از لحاظ جسمی، روانی و اجتماعی و این تنها به معنای فقدان بیماری و ناتوانی نیست. این تعریف مزایا و معایبی دارد. یکی از محاسن این تعریف تأکید بر چند بعدی بودن سلامت است. همان‌ طور که ملاحظه می کنید در این تعریف، سلامت صرفاً جسمی نیست بلکه ابعاد روانی و اجتماعی سلامت نیز اهمیت خاصی دارند. از جمله معایب این تعریف آرمانی بودن آن است. یعنی سلامت به مفهوم آرمانی تعریف شده به گونه ای که کمتر کسی می‌تواند در حالت خوب بودن کامل قرار گیرد. مثلاً فردی که در حالت کمال روانی، جسمی و اجتماعی نیست، نمی تواند سالم باشد (بن یارد[۳۴]، ۲۰۰۶).

تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامت دارای دو وجه ایجابی و سلبی است. در قسمت اول این تعریف بر وجود حالت کامل بودن جسمی و روانی و اجتماعی یعنی بر جنبه ایجابی تأکید شده است. اما در قسمت دوّم تعریف (فقدان بیماری) به حالت سلبی سلامت توجه شده است. با این حال اغلب محققان و متخصصان سلامت تاکنون تنها به وجه سلبی سلامت توجه کرده‌اند. از جمله اشکالات تعریف شده عدم توجه به مفهوم نسبی بودن سلامت است. امروزه روشن شده است که سلامت و بیماری دو مفهوم کاملاً جدا و متمایز از یکدیگر نیستند بلکه کاملاً به هم مرتبط هستند و می توان آن ها را به صورت درجاتی تصور کرد. جامعه شناس پزشکی، آنتونوفسکی[۳۵] (۱۹۸۷) معتقد است که سلامت و بیماری در دو نقطه انتهایی یک پیوستار قرار دارند. همان‌ طور که وی به خوبی اشاره می‌کند؛ ما همگی می میریم و تا زمانی که نفس می کشیم و زنده ایم تا اندازه ای سالم هستیم.

طبق نظر این دانشمند که مورد قبول جامعه علمی است، سلامت و بیماری به صورت پیوستاری است که در یک سوی آن مرگ و در سوی دیگر آن، سلامت کامل قرار دارد. پیوستار سلامت- بیماری نشاندهندۀ وضعیت درجات مختلف سلامت است. در مرکز این طیف وضعیت سلامتی خنثی است و هر چه به طرف چپ حرکت کنیم، سلامتی کاهش می‌یابد. فردی که در سمت چپ قرار می‌گیرد. مثلاً فشار خون بالا دارد و یا چربی خون او بالا است، نیازمند درمان طبی است. چنین درمانی وضعیت سلامت فرد را به سمت نقطه میانی سوق می‌دهد. اما شیوه ی زندگی سالم نیز می‌تواند وضعیت سلامتی فرد را به سمت سلامت کامل (سمت راست) سوق دهد. ‌بنابرین‏ سلامت و بیماری کیفیت هایی متمایز و بدون ارتباط با یکدیگر نیستند بلکه حالاتی نسبی هستند و در هر لحظه هر یک از ما در یک نقطه از طیف سلامت – بیماری قرار می گیریم. عوامل مختلف جسمی، روانی و اجتماعی می‌توانند وضعیت سلامتی فرد را در طیف تغییر دهند (سارافینو[۳۶]، ۲۰۰۵).

۲-۱۶- سلامت و بیماری در گذشته و حال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...