تحلیل محیط
تدوین رسالت
ارزیابی منابع مالی
تحلیل بازار
تعیین مسائل
ارزیابی عوامل درونی
تحلیل خدمات
تعیین، ارزیابی و انتخاب گزینه­ های استراتژیک
تعیین هدف­های عالی و کلان
تدوین هدف­های ویژه
شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی
شناسایی فرصت­ها و تهدیدهای خارجی
تدوین راهبردهای کلی
اجرا
شکل (۲-۷): الگوی برنامه­ ریزی پیگلز و روجر
۲-۴ -تفکر استراتژیک
در تکامل رویکردهای مرتبط با راهبرد می­بینیم که مفهوم تفکر استراتژیک جایگاه مهمی یافته و نوع نگاه و رویکرد ما در چارچوب تفکر استراتژیک است که نشان دهنده افق حرکت و نحوه حرکت ماست. در چنین رویکردی، لزوم وجود تفکر استراتژیک برای مواجهه با محیط متغیر و پیچیده بسیار مهمتر از وجود برنامه ­های مدرن و گام به گام برای رسیدن به اهداف در قالب برنامه­ ریزی استراتژیک می­باشد. این تفکر استراتژیک به نوعی توصیف کننده فضای حرکتی سازمان است و برنامه ­های استراتژیک را در بر می­گیرد و آنها را هدایت می­ کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در فضای تفکر استراتژیک ابزارها و رویکردها متفاوت شده و لازم است به رویکردهایی پرداخته شود که خصوصیات مورد نظر در تفکر استراتژیک مانند خلاقانه بودن، کل نگر بودن، جمعی بودن، چند بعدی بودن و … را به همراه داشته باشند. از این رو، رویکردهایی مانندآینده نگاری که مبتنی بر این خصوصیات شکل گرفته­اند، می­توانند بسیار مورد توجه بوده و کارایی داشته باشند(کرامت زاده و محمدی، ۱۳۸۷).
۲-۵-تحول رویکردهای راهبرد
همان طور که گفته شد، تحولات مداوم و پیچیدگی بسیار زیاد محیط در شرایط کنونی، فضای تصمیم ­گیری­های استراتژیک سازمان را دچار تحول نموده است. برخی از این تحولات و پیچیدگی­ها در شکل ۲-۸ نشان داده شده است.
افزایش اهمیت دانش و محتوای پنهان آن
ذی­نفعان و بازیگران مختلف و لزوم تفکر سیستمی
عقلانیت محدود در تصمیم ­گیری­های فردی
افزایش رقابت و تحولات سریع اقتصادی و تکنولوژیک
تغییر در رویکردهای مدیریتی و توجه به مدیریت توزیع شده
فرایند دموکراسی و تصمیم ­گیری­های جمعی
پیوند نزدیک همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ارزشی و تکنولوژیک
اهمیت یادگیری جمعی، اجماع و تعهد
شکل (۲-۸): تغییرات اساسی در فضای تصمیم ­گیری­های استراتژیک
این فضای پیچیده و متحول باعث شده است که مجموعه ­ای از محرک­ها به وجود آیند که این محرک­ها تبیین کننده دلایل و لزوم توجه به رویکردهای جدیدی در ترسیم آینده سازمان هستند. بخشی از این محرک­ها در واقع نشأت گرفته از محیط کلان کسب و کار بوده و بازتابی از واقعیت­های کلانی در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هستند(آندیو[۱۲]،۲۰۰۵). مانند:

    • ظهور و گسترش اقتصاد دانش محور
    • افزایش رقابت در بازارهای جهانی
    • تعامل گسترده بین بخش­های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ارزشی و تکنولوژیک
    • اهمیت توسعه پایدار و همه جانبه
    • افزایش تأثیر روابط و تعاملات در سطح کلان
    • توجه گسترده به برنامه­ ریزی­های بلندمدت و چشم انداز سازی در سطح کلان
    • گسترش دموکراسی و فرایندهای تصمیم ­گیری جمعی در سطح ملی و بین المللی بخش دیگری از این محرک­ها مربوط به محیط خرد کسب و کار و ابعاد مرتبط با سیستم­های مدیریتی و تصمیم ­گیری هستند.
    • رویکردهای تکاملی مبتنی بر عقلانیت محدود و وابستگی به مسیر
    • افزایش توجه به رویکردهای سیستمی و اهمیت بهینه کردن سیستم­ها و زنجیره­های تعاملی
    • افزایش اهمیت ذی­نفعان در تصمیم ­گیری­ها
    • روابط پیچیده و چندگانه میان ذی­نفعان و بازیگران
    • تغییر در رویکردهای مدیریتی و تصمیم ­گیری و توجه به روابط از پایین به بالا
    • توجه به فرایندگرایی در کنار نتایج
    • مدیریت توزیع شده
    • اهمیت یادگیری جمعی و تعاملی در فرایند تصمیم ­گیری
  • اهمیت دستیابی به همکاری، اجماع و تعهد میان ذی­نفعان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...