۳- رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری در شرکتهایی که محیط‌های اطلاعاتی

ضعیفی دارند، قویتر است. گزارش‌های مالی فقط یکی از منابع اطلاعات برای سرمایه گذارانند و سرمایه گذاران به احتمال بیشتر به اطلاعات حسابداری مالی برای استنباط شرایط اقتصادی عملیات شرکت ‌در مورد شرکتهایی که محیط‌های اطلاعاتی ضعیفی دارند، متکی است. این نتایج نشان می‌دهند که کیفیت گزارشگری مالی می‌تواند مستقیما کارایی سرمایه گذاری را تحت تاثیر قرار دهد.یافته های دارنو، مرک و یونگ(۲۰۰۴) [۸۹] را تأیید می‌کنند که نشان می‌دهند کارایی سرمایه گذاری همچنین با آگاهی بخشی قیمت‌ها، در ارتباط است.

فنگ چن[۹۰] در سال ۲۰۱۰ طی تحقیق تحت عنوان ” کیفیت گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری شرکت‌های خصوصی در بازارهای نوظهور” به بررسی نقش کیفیت گزارشگری مالی (FRQ) در شرکت‌های خصوصی در بازارهای نوظهور و ارتباط آن با کارایی سرمایه گذاری پرداخت .

وی با بهره گرفتن از داده های بانک جهانی ‌در مورد شرکت ها ‌به این نتیجه رسید که کیفیت گزارشگری مالی به صورت مثبت با کارایی سرمایه گذاری در ارتباط است. همچنین وی دریافت که تامین مالی از طریق بانک در حال افزایش است و انگیزه های برای به حداقل رساندن درآمد برای مقاصد مالیاتی در حال کاهش است. این چنین ارتباطی بین انگیزه ها برای دادن مالیات کمتر و نقش اطلاعاتی درآمد، غالبا در تاریخچه تحقیقات، اظهار شده است. یکی از اهداف کیفیت گزارشگری مالی، تسهیل اختصاص کارآمد سرمایه است. یکی از جنبه‌های مهم این نقش، بهبود تصمیمات سرمایه گذاری شرکتهاست. نتایج تحقیق وی حاکی از تأیید فرضیه وی مبنی بر این که افزایش شفافیت مالی این پتانسیل را دارد که مشکلات هم سرمایه گذاری کمتر از حد و هم سرمایه گذاری بیشتر از حد را کاهش دهد، می‌باشد. با این وجود، این یافته ها اغلب محدود به شرکت های بزرگ عام در ایالات متحده آمریکا است.

گارسیا و اسما[۹۱] در سال ۲۰۱۰ در تحقیقی با عنوان ” محافظه کاری حسابداری و کارایی سرمایه گذاری “ عنوان کردند که محافطه کاری۱- با کاستن از سرمایه گذاری در محیط هایی که احتمال دارد مدیران بیشتر از حد سرمایه گذاری کنند، روند کنترل بر تصمیمات سرمایه گذاری مدیریتی را بهبود ببخشند. و ۲- با افزایش سرمایه گذاری در محیط هایی که احتمال دارد مدیران کمتر از حد سرمایه گذاری کنند، دسترسی به تامین مالی از منابع خارجی به قیمت پایین تری را تسهیل کند. آن ها دریافتند که شرکت‌های محافظه کارتر، به احتمال کمتر سرمایه گذاری بیشتر از حد و سرمایه گذاری کمتر از حد انجام می‌دهند. بعلاوه، با قبول این موضوع که تحقیقات پیشین، کنترل بیش از حد را با ریسک پذیری ناکارآمد مرتبط می دانند، آنان این اثر نزولی محافظه کاری را نیز تحلیل کردند و ارتباط مثبتی بین محافظه کاری و سودآوری آینده یافتند و هیچ یافته ای مبنی بر اینکه شرکت‌های محافظه کارتر در پروژه های با ریسک کمتر سرمایه گذاری می‌کنند، به دست نیاوردند نتایج به دست آمده از تحقیقات، کنترل ارتباط داخلی ممکن بین سرمایه گذاری و انتخاب‌های حسابداری محافظه کاری، کیفیت گزارشگری مالی و دیدگاه حاکمیت شرکتی را تأیید می‌کند. همچنین آن ها دریافتند که حسابداری محافظه کارانه تضاد بین دارندگان اوراق قرضه و سهام‌داران بر سر سود سهام را کاهش می‌دهد و هزینه تامین مالی از طریق استقراض را کاهش می‌دهد که این خود اجازه دسترسی به بدهی با ریسک پایین را می‌دهد و ‌بنابرین‏ تاثیرات منفی بدهی بر کارایی سرمایه گذاری را کاهش می‌دهد .محافظه کاری همچنین هزینه سرمایه را کاهش می‌دهد ،انتظار می رود که این کاهش ها در هزینه بدهی و هزینه سرمایه، تامین مالی فرصت های سرمایه گذاری را تسهیل کنند، چرا که در غیر اینصورت امکان پیگیری (اجرای) آن ها وجود ندارد چون وجه نقد کافی وجود ندارد و یا هزینه های مربوط به دسترسی ‌به این وجوه از منافع اجرای این پروژه ها، بیشتر و سنگین تر است.

استیجن کلنس و همکاران[۹۲] در سال ۱۹۹۸ طی تحقیقی تحت عنوان ” متنوع سازی و کارایی سرمایه گذاری توسط شرکت‌های آسیای شرقی” به بررسی کارایی سرمایه گذاری توسط شرکت‌های مختلف در ۹ کشور آسیای شرقی با بهره گرفتن از داده های بیش از ده هزار شرکت در بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ بررسی کرد. آن ها میزان متنوع سازی در بخش شرکتی را ،با تمایز قائل شدن بین متنوع سازی عمودی و متنوع سازی مکملی، به صورت مستند بررسی کرده و تفاوت‌های بین ۹ کشور آسیای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند. فرضیه های تخصیص نادرست سرمایه و آزمون و خطا بر اساس تاثیر افتراقی متنوع سازی های عمودی و مکملی بر عملکرد شرکت‌ها، آزمایش کردند. نتایج نشان می‌دهند که تاثیر تخصیص نادرست سرمایه در کره جنوبی و احتمالا در مالزی بیشتر از تاثیر آن در اندونزی، تایوان و تایلند است. در عین حال، فرضیه یادگیری در این ۳ کشور(اندونزی،تایوان و تایلند) تاثیر بیشتری داشته است. (کشورهای) نمونه آسیای شرقی در این تحقیق ، تنوع توسعه در بین کشورها رامشخص می‌کند و امکان می‌دهند تا این دو فرضیه بیشتر مورد آزمایش قرار گیرند.نتایج نشان می‌دهد که شرکت‌ها در کشورهای بیشتر توسعه یافته در متنوع سازی عمودی موفقتر بوده اند، چون آن ها از فناوری های پیشرفته ای استفاده کرده‌اند و همچنین احتمالا از شرکت‌های رقیبشان یاد گرفته اند. به علاوه، شرکت‌ها در کشورهای بیشتر توسعه یافته، سریعتر یاد می گیرند و عملکردشان را بهبود می بخشند. آنان همچنین شواهدی سازگار با فرضیه تخصیص نادرست سرمایه یافتند که نشان می‌دهند متنوع سازی توسط شرکت‌ها در کشورهای کمتر توسعه یافته در معرض تخصیص نادرست سرمایه بیشتر قرار دارند.

بوشمن و اسمیت[۹۳] در سال ۲۰۰۱ و لمبرت و همکاران[۹۴] ( ۲۰۰۷ ) طی تحقیقات خود پیرامون کیفیت گزارشگری مالی و سرمایه گذاری ‌به این نتیجه رسیدند که افزایش کیفیت گزارشگری مالی باعث افزایش کارایی سرمایه گذاری می شود.

همچنین بیدل و هیلاری ) ۲۰۰۹ ) [۹۵] طی تحقیقی ‌به این نتیجه رسیدند که شرکت هایی با کیفیت بالا در گزارشگری مالی کارایی سرمایه گذاری بالا و حساسیت وجه نقد سرمایه گذاری پایینی را دارند(بوشمن و اسمیت، ۲۰۰۱، ص ۲۳۸). [۹۶]

جنسن و مایر در سال ۱۹۸۶ طی تحقیق خود در رابطه با کیفیت گزارشگری مالی ‌به این نتیجه رسیدند که کیفیت گزارشگری مالی بر ویژگی های شرکت از جمله اهرم مالی ، سرمایه گذاری ، کیفیت حسابرسی و ساختار مالی شرکت تاثیر گذار است(جنسن و مایر،۱۹۸۶،ص ۳۲۳). [۹۷]

۲-۷-۲ تحقیقات داخلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...