ج- بند« ج » ماده یکصد و چهار، عمدتاٌ در راستای توجه به محیط زیست انسانی است.
لازم به ذکر است که رویکرد جدیدی که نسبت به کنترل منابع و عوامل آلاینده پیش بینی شده بود و بلافاصله نیز قابلیت اجرا پیدا کرد، اساساً دیدگاه و مسیر جدیدی در زمینه شیوه های اجرایی کنترل کارخانجات و کارگاهها در مقایسه با ماده ۱۱ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست مصوب سال ۱۳۵۳ ایجاد نمود. به عبارت دیگر به موجب قوانین دائمی، اولین راه حل وتقابل با منابع آلاینده ثابت مانند کارخانجات و کارگاهها پس از ابلاغ اخطاریه و عدم رفع آلودگی، صدور دستور توقف فعالیت منبع مذکور یا به اصطلاح متداول ومرسوم، پلمپ و تعطیلی کارخانجات و کارگاهها است، در صورتیکه، مطابق بند « ج »ماده ۱۰۴ تعطیلی کارخانه آخرین راه حل و اقدام محسوب می شود و طی این مدت، منابع آلاینده و مخرب محیط زیست می بایست جریمه ای متناسب با خسارات وارده به محیط زیست را تقبل نموده و به دولت بپردازتد.
در مجموع، بند « ج» ، ماده ۱۰۴ را به دلیل پیش بینی اقدامات تشویقی و تنبیهی متناسب می توان از متعادل ترین بندهای ماده یکصد و چهار دانست و به دلیل معافیت مالیاتی که در این بخش پیش بینی شده، درصورت وجود یک نظارت دقیق و کامل می توان به اهداف مورد نظر در این بند دست یافت.
ح- بند« د »ماده یکصد و چهار قانون برنامه سوم توسعه را باید برگرفته از تبصره۸۲ (قسمت ب ) قانون برنامه دوم توسعه دانست که به منظور کاهش شرایط بحرانی زیست محیطی به خصوص در شهرهای بزرگ (تهران، مشهد،تبریز، اهواز، اراک، شیراز، اصفهان،گرگان) ارائه شده است.
خ- بند « ه»ماده یکصد و چهار قانون برنامه سوم توسعه از اولین قوانین برنامه ای است که، به منظور حفاظت ازمحیط زیست دریایی به تصویب رسید. بند فوق، یکی ازنگران کننده ترین اقدامات مخرب زیست محیطی یعنی تجاوز، تخریب و ساخت و ساز در حریم و اراضی ساحل دریای خزر و آلودگی آن را در حد یک حکم کلی مورد توجه قرارداده است.
د- بند« و »ماده یکصد و چهار قانون برنامه سوم توسعه از جمله قوانینی است که، به منظور کاهش شرایط بحرانی در محیط زیست شهری توسط منابع ثابت آلاینده پیش بینی شده است و هرچند که بخش عظیمی از آلودگی هوا درشهرهای بزرگ کشور ناشی از منابع متحرک ( وسایل نقلیه موتوری) است در ( شهر تهران حدود ۷۱ درصد)، امّا با این حال نمی توان از نقش منابع ساکن ( کارخانجات و صنایع موجود در محدوده شهرها، آلودگی ناشی از منابع خانگی ،تجاری و … ) نیز چشم پوشی نمود.
ذ- بند« ز » ماده یکصد و چهار قانون برنامه سوم توسعه،( ۰۰۰۰۱/۴) وسعت کل کشور شهر ۴/۱جمعیت شهری کشور را در خود جای داده است ، وجود شرایط ویژه توپوگرافی و از دیگر نکات این بند پیش بینی مبلغ بیست میلیارد/۰۰۰/۰۰۰/۲۰ ریال، سالانه برای سازمان حفاظت محیط زیست، به منظور کمک به وسائل نقلیه شخصی (موتور سیکلت و سواری) است، که متأسفانه به دلیل عدم پیش بینی نحوه پرداخت و میزان آن، از اهمیت این قسمت تا حدودی کاسته شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

باجمع بندی موارد مذکور، می توان گفت که بند«ز»ماده۱۰۴ نیز از جهت اجرائی، سرنوشتی بهتر از بندهای پیشین ماده ۱۰۴ نداشته و از لحاظ اجرا، عملاً عقیم مانده است[۷۸].
گفتار چهارم- حق بر محیط زیست
در این گفتار، در دومبحث کلیاتی را درباره ی حق بر محیط زیست ذکر می کنیم؛ ابتدا بحث واژه شناسی را پیرامون مفاهیم حق، حقوق، محیط زیست و آلودگی زیست محیطی ،بیان می کنیم و سپس بحثی کوتاه پیرامون وضعیت محیط زیست خواهیم داشت .
الف- تعریف واژه‌شناسی
شناخت و تعریف دقیق از واژه‌های مطرح در هر موضوعی می‌تواند به درک صحیح از آن موضوع کمک نماید، به همین جهت به چند مفهوم اساسی در این رابطه می‌پردازیم.[۷۹]
بنداول- حق بر محیط زیست
۱- تعریف حق بر محیط زیست
در حال حاضر، حق بر محیط زیست توسعه یافته ترین موضوعی است که به عنوان حقوق همبستگی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. [۸۰]در متون و اسنادبین المللی تعریفی از حق بر محیط زیست ارائه شده است، اما مواد ١۴ و ١۵پیش طرح سومین میثاق بین المللی حقوق همبستگی در بیان حق بر محیط زیست هر انسان و کلی هی انسا نها به صورت گروهی حق دارند از محیط سالم « می گوید و متعادل از نظر زیست محیطی و مساعد برای توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی.» و حقوقی برخوردار گردند.
دولتهای عضو متعهد میگردند که شرایط طبیعی حیات را دچار تغییرات«نامساعدی ننمایند که به سلامت انسان و بهزیستی جمعی صدمه وارد کند، صدمه ای که برای توسعه ی جمع ضروری باشد و راهی برای اجتناب از آن وجود نداشته باشد قابل قبول محسوب میگردد ،از سوی دیگراصل اول اعلامیه ی استکهلم می گوید»:. انسان از حقوقی بنیادین برای داشتن آزادی، برابری و شرایط مناسب زندگی در «محیط زیستی که به او اجاز ه ی زندگی با حیثیت و سعادتمندانه را بدهد، برخوردار است. او رسمًا مسئولیت حفاظت و بهبود محیط زیست برای نسلهای حاضر و آینده.» را بر عهده دارد.
حال این سؤال پیش می آید که چه نوع محیط زیستی و با چه ویژگی در این حق جای میگیرد؟
در پاسخ به این سؤال بعضی از نویسندگان معتقدند که منظور از این نوع حقوق است ،[۸۱]و برخی « حق برخورداری از محیط زیست شایسته، سالم و امن » ، بشر جدیددیگر ضمن بیان حق بر محیط زیست، به مواردی همچون آب و هوای پاکیزه و حداقلی از استاندارد سلامتی اشاره کرده اند. به عبارت دیگر، آنچه حق بر محیط زیست در پی آن است، این است که انسان هاحق دارند که محیط زیست آنها از شرایط مناسب برای زندگی سعادتمندانه توأم باامنیت و سلامت برخوردار باشد. شاید بتوان گفت، از آن جا که یک محیط زیست سالم و شایسته، با نگرشی واقع بینانه، کمتر از یک محیط زیست کاملا تمیز و پاکیزه است، رویکرد دیگری که می توان اتخاذ کرد این است که معیاری اتخاذ شود که نمایانگر یک حداقل لازم برای زندگی سالم باشد.
۲- حق و حقوق
از واژه‌ی «حق»[۸۲] تعریف‌های فراوانی ارائه شده که در اینجا به چند تعریف مهم اشاره می‌کنیم:
الف) «حق، امری است اعتباری که بر حسب آن شخص یا گروه خاصی، قدرت قانونی پیدا می‌کند که نوعی تصرف خارجی یا اعتباری در شیء یا شخص دیگر انجام، و لازمه‌ی آن، امتیاز برای ذی‌حق بر دیگران می‌باشد».[۸۳]
ب) «برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع، حقوق برای هر کسی امتیازهایی را در برابر دیگران می‌شناسد و توان خاصی به او می‌بخشد، این امتیاز و توانایی را حق می‌نامند، مثل حق حیات، حق مالکیت،حق آزادی شغل و …».[۸۴]
ج) «حق، امری است اعتباری، که برای کسی (له) و بر دیگری (علیه) وضع می‌شود».[۸۵]
د) «حق، امتیاز و نفعی است متعلق به شخص که حقوق هر کشور، در مقام اجرای عدالت، از آن حمایت می‌کند و به او توانِ تصرف در موضوع حق و منع دیگران از تجاوز به آن را می‌دهد».[۸۶]
تعریف‌های دیگری نیز توسط حقوق‌دانان ارائه شده است[۸۷] که به جهت اختصار از ذکر آن خودداری می‌کنیم.
در فقه امامیه نیز حق، نوعی قدرت و توانایی بر چیزی یا کسی یا هر دو تعریف شده است.[۸۸]
با توجه به آنچه ذکر شد می‌توان گفت:
«حق، اقتدار، سلطه و امتیازی است که برای شخصی اعتبار شده و دیگران مکلف به رعایت آن هستند».[۸۹]
۳- تعریف حق
کلمه‌ی «حقوق» بر سه معنی مختلف اطلاق می‌شود:
الف) «حقوق به معنای مجموعه‌ی مقررات حاکم بر روابط اجتماعی است»؛[۹۰] یعنی مجموعه‌ی بایدها و نبایدهایی که اعضای یک جامعه ملزم به رعایت آنها هستند و دولت ضمانت اجرای آنها را بر عهده دارد. واژه‌ی حقوق در این معنا اگر چه مفید معنای جمع است و بر مجموعه‌ای از مقررات دلالت می‌کند، ولی به عنوان یک کلمه‌ی جمع که دارای مفرد باشد، مورد توجه نیست، بلکه نظیر کلماتی همچون گروه و قبیله اسم جمع به کار می‌رود و می‌توان گفت که حقوق به این معنا، نظیر واژه‌ی شرع یا شریعت در اصطلاح فقهای اسلام است، حقوق در این معنا گاهی مرادف «قانون» دانسته می‌شود. در این مورد به عنوان مثال می‌توان از «حقوق ایران»( Low of Iran ) ، «حقوق مدنی» (Civil Law ) ، «حقوق بین‌الملل» (International Law ) و … نام برد.
ب) «حقوق به معنای جمع حق است»؛ برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع، حقوق برای هر کس امتیازهایی را در برابر دیگران می‌شناسد و توان خاصی به او می‌بخشد، این امتیاز و توانایی را «حق» می‌نامند که جمع آن حقوق است؛ مانند حق حیات، حق مالکیت، حق آزادی شغل و حق زوجیت که با عنوان «حقوق بشر» (Human Rights )مورد حمایت قرار می‌گیرد.[۹۱]
ج) «حقوق، به معنای علم حقوق»؛ یعنی دانشی که به تحلیل قواعد حقوقی و سیر تحول آن می‌پردازد؛ «دانشکده‌ی حقوق»‌و شعبه‌های گوناگون حقوق مانند: «حقوق مدنی»، «حقوق کیفری» و … از شایع‌ترین موارد استعمال همین معنا می‌باشد.[۹۲]
آنچه که موضوع این نوشتار است، «حق بر محیط زیست»، مربوط به کاربرد دوم کلمه‌ی حقوق یعنی «جمع حق» است و برای این که کاربرد کلمه‌ی حقوق در دو معنی متفاوت «Right» و «Law» در این نوشتار موجب اشتباه نشود، روش زیر را به کار می‌بریم:
۱- به طور کلی تلاش خواهیم کرد به جای کلمه «حقوق/Rights» جمع حق، از مفرد آن یعنی حق استفاده کنیم؛ مانند عنوان این نوشتار که «حق بر محیط زیست»( Right to Environment ) است.
۲- در مواردی که مجبور باشیم از صورت جمع حقوق استفاده کنیم و قرینه‌ای وجود نداشته باشد که دلالت بر این کند که حقوق به معنای جمع حق (Right) است، از اصطلاح انگلیسی آن در پاورقی استفاده خواهیم کرد.
۳- در مواردی که منظور از حقوق، نظام حقوقی، قانونی یا دانش حقوقی (Law) باشد و قرینه‌ای دال بر آن وجود نداشته باشد، از اصطلاح انگلیسی آن در پاورقی بهره خواهیم جست؛ مانند «حقوق محیط زیست در ایران» The Law of Environment) (inIran یا «حقوق بین‌الملل محیط زیست». Environment))
بنددوم- محیط زیست، تعریف محیط زیست
بعضی از نویسندگان از این که بتوان تعریفی جامع و حقوقی از «محیط زیست» ارائه داد، اظهار تردید کرده‌اند؛[۹۳] زیرا حقوق داخلی ایران و بسیاری از کشورها در خصوص تعریف محیط زیست ساکت هستند و بیشتر محیط زیست را در رابطه با عناصر طبیعت، منابع طبیعی، شهر و مناظر به کار برده‌اند. به همین جهت مفهوم محیط زیست از نظر کشورها با توجه به اهمیتی که هر کشور به یکی از عناصر زیست محیطی می‌دهد، می‌تواند متفاوت باشد. برای این که بتوانیم تعریف جامعی از محیط زیست ارائه دهیم به ناچار باید برخی از مفاهیم را که شناخت محیط زیست، متوقف بر آشنایی به آنهاست، تعریف کنیم و در انتها تعریف مورد نظر از محیط زیست را بیان نماییم.
الف- طبیعت
اگر بخواهیم از واژه‌ای با مفهوم مبهم نام ببریم، این واژه چیزی جز کلمه‌ی «طبیعت» نخواهد بود؛ زیرا به تمام موجوداتی که پروردگار در جهان بی انتها، آفریده است، طبیعت گفته می‌شود؛ به عبارت دیگر، هر چیزی که دست بشر در ایجاد آن دخالت نداشته باشد، طبیعت نام دارد.[۹۴]
ب- اکولوژی
«اکولوژی»( (Ecologyیا بوم‌شناسی،‌دانشی است که به مطالعه‌ی روابط جانداران با محیطی که در آن زندگی می‌کنند، می‌پردازد. با توجه به محتوای نه چندان روشن محیط زیست، افکار عمومی، بین اکولوژی و محیط زیست تفاوت چندانی قائل نیست.[۹۵]
ج- اکوسیستم
«اکوسیستم»( (Ecosystem، عبارت است از هر ناحیه‌ای از طبیعت که در آن، بین موجودات زنده و اجسام غیر زنده واکنش‌های متقابل انجام می‌گیرد، تا تبادل مواد بین آنها به عمل آید؛ مثلاً یک دریاچه یا یک جنگل، یک اکوسیستم است و شامل چهار عامل تشکیل دهنده، یعنی اجسام غیر زنده، تولید کنندگان، مصرف کنندگان و تجزیه کنندگان می‌باشد؛ از این رو محیط زیست را می‌توان یک اکوسیستم دانست که از تعداد بی‌شماری اکوسیستم‌های کوچک‌تر تشکیل شده است و بشر برای زندگی و ادامه‌ی آن به تمام اکوسیستم‌ها وابستگی دارد.[۹۶] اکوسیستم انواعی دارد، مانند اکوسیستم خشکی و اکوسیستم دریایی، که اینها نیز خود انواعی دارند[۹۷] که جهت رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می‌شود.
د-کره‌ی زمین
کره‌ی زمین را بر مبنای معیارهای زیست محیطی به بخش‌های زیر تقسیم می‌کنند:
۱-لیتوسفر( Lithosphere): کره‌ی سنگی، که شامل صخره‌های جامد و قسمت مذاب داخلی است.[۹۸]
۲-پدوسفر(( Pedosphere: کره‌ی خاکی، که در اثر فرسایش لیتوسفر و بقایای جانداران و پس مانده‌های مواد‌آلی تشکیل می‌شود و لایه‌ی نازک فوقانی آن برای کشاورزی به کار گرفته می‌شود.[۹۹]
۳- هیدوسفر((Hydrosphere: کره‌ی آبی مشتمل بر سه چهارم آب شور و شیرین است که سطح کره‌ی زمین را فراهم گرفته است.[۱۰۰]
۴-اتمسفر( (Atmosphere : کره‌ی هوا[۱۰۱]، که منطقه‌ی گازی جو زمین را تشکیل می‌دهد.[۱۰۲]
که خودِ اتمسفر یا جو زمین هم از چند لایه تشکیل شده است.[۱۰۳] با توجه به آنچه ذکر شد، اکنون به تعریف محیط زیست می‌پردازیم. یکی از نویسندگان می‌گوید:
«محیط زیست عبارت است از هوا، آب، خاک، گیاه، جنگل، بیشه، مرتع، دریا، دریاچه، رودخانه، چشمه، آبزیان، حیوانات، کوه، دشت، جلگه، کویر، شهر و یا ده (شامل کوچه، خیابان، ساختمان، اعم از تاریخی و عادی و کارخانه) و غیره».[۱۰۴]
بعضی دیگر محیط زیست را این گونه تعریف کرده‌اند:
«قسمتی از جو یا پوسته ی زمین که حداقل برای نوعی زندگی مساعد باشد، محیط زیست نامیده می‌شود، بنابراین محیط زیست، قسمت کوچکی از جو (اتمسفر)، هیدروسفر و لیتوسفر را شامل می‌شود؛ به عبارت دیگر، محیط زیست قشر نازکی از هوا، زمین و آب است که همه‌ی زندگی را در بر دارد».[۱۰۵]
الکساندر کیس معتقد است: اصطلاح محیط زیست را می‌توان به یک منطقه‌ی محدود یا تمام یک سیاره و حتی به فضای خارجی که آن را احاطه کرده، اطلاق کرد. اصطلاح بیوسفر یا لایه‌ی حیاتی که یونسکو-خصوصاً-آن را به کار می‌برد، با یکی از وسیع‌ترین تعریف‌ها مطابقت دارد که عبارت است از، محیط زندگی بشر یا آن بخش از جهان که بنا به دانش کنونی بشر، همه‌ی حیات در آن جریان دارد.[۱۰۶]
اگر بخواهیم یک جمع‌بندی از تعریف‌های فوق داشته باشیم، باید بگوییم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...