کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



۳-۵-۲- مرحله‌ی A : چشم‌انداز معماری[۳۳]
این مرحله در مورد ایجاد پروژه و آغاز تکرار چرخه‌ی توسعه معماری، تعیین دامنه، محدودیت‌ها و انتظارات برای تکرار است و به منظور اعتبارسنجی حوزه کسب‌و‌کار و ایجاد بیانیه‌ی مصوب معماری مورد نیاز است. مرحله‌ی چشم‌انداز معماری شامل اطلاعاتی در مورد تعریف دامنه، شناسایی ذینفعان، ایجاد چشم‌انداز معماری و کسب تأییدیه‌ها می‌باشد[۶۲].

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اهداف

    • اخذ تعهد مدیریت برای این چرخه از ADM
    • تعریف و سازماندهی چرخه توسعه معماری
    • اعتبارسنجی اصول کسب‌و‌کار، اهداف، پیشران‌ها و شاخص‌های کلیدی کارآیی[۳۳]
    • تعریف، تعیین دامنه و اولویت‌بندی کارهای معماری، شناسایی ذینفعان و نگرانی‌ها و اهداف آنان
    • تعریف نیازهای کسب‌و‌کار و محدودیت‌ها
    • بیان دیدگاه و معرفی معماری برای پاسخ به نیازمندی‌ها و محدودیت‌ها
    • ایجاد یک طرح جامع در راستای چارچوب‌های پذیرفته شده‌ی مدیریت پروژه توسط سازمان
    • اخذ موافقت رسمی برای ادامه کار.
    • درک تأثیرگذاری بر روی و تأثیرپذیری از دیگر چرخه‌های موازی توسعه‌ی معماری.

مراحل

    • ایجاد پروژه معماری، شناسایی ذینفعان، نگرانی‌ها و نیازهای کسب‌و‌کار
    • تأیید و توضیح اهداف کسب‌و‌کار، پیشران‌های کسب‌و‌کار و محدودیت‌ها
    • ارزیابی توانمندی‌های کسب‌و‌کار
    • ارزیابی میزان آمادگی برای تحول کسب‌و‌کار
    • تعریف دامنه
    • تأیید و تشریح اصول معماری؛ شامل اصول کسب‌و‌کار
    • توسعه چشم‌انداز معماری
    • تعریف ارزش‌های معماری مقصد و KPI‌ها
    • شناسایی ریسک‌های تحول کسب‌و‌کار و فعالیت‌های انتقال
    • توسعه‌ی برنامه‌های معماری سازمانی و بیانیه‌های معماری؛ توافق محکم و تضمین شده و تصویب رسمی بیانیه معماری، تحت راهبری مناسب

ورودی‌ها:

    • درخواست برای کار معماری
    • اصول کسب‌و‌کار، اهداف کسب‌و‌کار و پیشران‌های کسب‌و‌کار
    • مدل سازمانی برای معماری سازمانی
    • چارچوب معماری متناسب، دربرگیرنده اصول معماری
    • پُرکردن مخزن معماری بوسیله‌ی مستندات معماری موجود (توصیف چارچوب، توصیف‌های معماری، توصیف‌های پایه‌ای موجود و غیره)

خروجی‌ها:

    • بیانیه‌ی تصویب شده معماری
    • بیانیه‌های پالایش شده‌ی اصول کسب‌و‌کار، اهداف کسب‌و‌کار و پیشران‌های کسب‌و‌کار
    • اصول معماری
    • ارزیابی توانمندی
    • چارچوب معماری متناسب
    • چشم‌انداز معماری، شامل:

- نیازمندی‌های سطح بالا، کلیدی و پالایش شده‌ی ذینفعان
- معماری کسب‌و‌کار در مبدأ (چشم‌انداز)
- معماری اطلاعات در مبدأ (چشم‌انداز)
- معماری برنامه‌های کاربردی در مبدأ (چشم‌انداز)
- معماری فناوری در مبدأ (چشم‌انداز)
- معماری کسب‌و‌کار مقصد(چشم‌انداز)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 10:08:00 ب.ظ ]




عدس

۳/۱

۸

آناناس

۵/۱

گندم

۱۳۵

گوجه‌فرنگی

۲/۱

۹

گندم

۳/۱

کاساوا

۱۲۱

نخود معمولی

۱

۱۰

ذرت

۳/۱

بادنجان

۱۲۰

هویج

۱

۳۰۰-۱۵۰۰ گرم سیب‌زمینی در روز معادل ۷/۷-۴ درصد کالری مورد احتیاج روزانه انسان را تأمین می‌کند. نشاسته ترکیب اصلی ماده خشک سیب‌زمینی قبل از مصرف باید ژلاتینه شود. مصرف نشاسته سیب‌زمینی ژلاتینه‌ نشده قابلیت هضم را کاهش و باعث مسمومیت می‌شود(مبلی و همکاران، ۱۳۸۸).
فصل دوم
ساختار و تکنولوژی تولید نشاسته سیب‌زمینی
۲-۱- مقدمه
همان طور که گفته شد سیب‌زمینی بعد از غلات منبع اصلی کربوهیدرات را تشکیل می‌دهد و از این نظر یکی از مهمترین محصولات در جهان امروز می‌باشد. مصرف ثانویه سیب‌زمینی تولید نشاسته و دکستروز و استفاده در صنایع تولید الکل (از طریق تخمیر) می‌باشد. آمار نشان می‌دهد که کمتر از نیمی از کل سیب‌زمینی تولید شده برای مصارف انسانی مورد استفاده قرار می‌گیرد و مابقی جهت سایر مصارف و صنایع تبدیلی (تولید نشاسته و سایر محصولات) به کار می‌رود. نشاسته ترکیب اصلی و مهم سیب‌زمینی می‌باشد که حدود ۱۷ تا ۲۱ در صد از وزن تازه سیب‌زمینی و حدود ۸۰ درصد ماده خشک آن را تشکیل می‌دهد. نشاسته به عنوان اندوخته غذایی بسیاری از گیاهان محسوب می‌شود. در گیاهان، نشاسته در اندام سلولی ویژه به نام آمیلوپلاست ذخیره می‌شود. در طی فصل رویش، برگ‌های سبز گیاه سیب‌زمینی انرژی خورشید را جذب کرده و بصورت قندهای محلول در آورده که به سمت غده‌ها رفته و در آنجا توسط آنزیمهای مربوطه به نشاسته تبدیل گشته و به شکل گرانول‌های کوچکی در می‌آید که بیشتر قسمتهای سلول را تصًرف می‌کند. گرانول‌های نشاسته در اصل بسته‌های فشرده‌ای از پلیمرهای گلوکز محسوب می‌شوند. نشاسته تجاری به طور عمده از ذرت تهیه می‌شود ولی سیب‌زمینی و گندم نیز از منابع تهیه نشاسته می‌باشد. تولید نشاسته از سیب‌زمینی برای اولین بار در قرن ۱۸ انجام شد. در دانمارک از سال ۱۹۰۰ تولید نشاسته به صورت صنعتی آغاز گردید به طوریکه ۷۵ درصد تولید سیب‌زمینی این کشور برای تولید نشاسته مصرف می‌شود. در ایالات متحده نیز نشاسته به طور عمده از ذرت و سیب‌زمینی بدست می‌آید.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در ایران تنها ذرت و گندم جهت تهیه نشاسته استفاده می‌شود. با توجه به این که این دو محصول مصارف مهم‌تری در مقایسه با استخراج نشاسته دارد، لذا می‌توان انتظار داشت که منبع مناسبی برای تولید نشاسته نباشد و سیب‌زمینی به دلیل ذیل می‌تواند به عنوان جایگزینی برای آنها مطرح شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ب.ظ ]




حفظ حیات،مجوز مخالفت با هر واجب وحرامی است و حفظ حیات از همه واجبات ومحرمات مهم تر است ؛ بنابراین در امر میان حفظ حیات وحفظ واجب یا حرام ، حفظ حیات مهم تر است؛لیکن در فرض وجود داوطلب دیگر،این مهم قابل تحقق است و جان فرد از مرگ حتمی نجات می یابد.گفته شد در تزاحم وجوب حفظ جان اشخاص و حرمت ضرر زدن به نفس، نجات فرد از مرگ مقدم است.در جایی که داوطلب دیگری برای اهداء عضو وجود دارد و حفظ جان شخص بیمار با پیوند عضو از ایشان، محقق می گردد؛امتثال حقوق خانواده را باید مقدم بداریم.از یک طرف با پیوند عضو از داوطلب دیگر، جان بیمار از مرگ نجات پیدا کرده و از طرف دیگر از آسیب هایی که در صورت نقص عضو زوج یا زوجه بر خویشتن و دیگر اعضای خانواده متحمل می گردد، جلوگیری می شود.اما در صورتی که داوطلبی برای اهداء عضو وجود نداشته باشد وحیات بیمار متوقف بر پیوند عضو باشد؛ در تزاحم بین حق اهداء عضو زوجین و اجرای تکالیف ناشی از رابطه زوجیت ، مسلماً آنچه مقدم است،حق اهداء عضو توسط زن یا شوهر می باشد؛چرا که در راستای تحقق مصلحت مهم تر که همان نجات جان فرد دیگر از مرگ است وتحمل ضرر کمتر، واقع می گردد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۵٫نذر

طبق نظر برخی از فقها نذر زوجه مطلقا متوقف بر اذن زوج می باشد؛ خواه با حقوق زوج در تزاحم باشد، خواه نباشد.قائلین به این نظریه خود دودسته اند:
۱-کسانی که نذر زوجه را مطلقا متوقف براذن زوج می دانند. محقق سبزواری در کفایه الاحکام اشتراط نذر زوجه به اذن زوج را مشهور میان متأخران دانسته است[۱۳۲]۱صاحب حدائق هم آن را ظاهر کلام اصحاب بر شمرده است[۱۳۳]۲٫این نظریه فاقد نص خاص بوده وبرای آن فقط به ادله ای که به اشتراط یمین زوجه به اذن زوج دلالت دارد ، استدلال شده است . از میان فقهای معاصر، امام خمینی (ره) بر این نظر می باشند ایشان معتقداند که نذر زوجه بدون اذن زوج صحیح نیست ،اگرچه متعلق به مال خودش باشد و عمل به نذر مانع حق شوهر نباشد[۱۳۴]۳٫
۲-کسانی که نذر در امور مالی متعلق به زوجه را متوقف بر اذن شوهر می دانند و در امور غیر مالی اذن ایشان را لازم نمی دانند.محقق سبزواری قائل به این نظریه می باشد[۱۳۵]۴٫
از میان فقهای معاصر، آیت اله وحید خراسانی[۱۳۶]۵آیت اله سیستانی[۱۳۷]۶وآیت اله صافی گلپایگانی[۱۳۸]۷ براین نظراند.ایشان معتقد اند که در صحت بدون اذن شوهر در غیر حج و زکات و صدقه واحسان به والدین و صله ارحام محل اشکال است . یعنی احتیاط واجب این است که در این موارد ،اذن زوج نیاز است.نظر این دسته از فقها وفقهای پیشین بر گرفته از روایت عبداله بن سنان می باشد:« عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَال‏ لَیْسَ لِلْمَرْأَهِ مَعَ زَوْجِهَا أَمْرٌ فِی عِتْقٍ وَ لَا صَدَقَهٍ وَ لَا تَدْبِیرٍ وَ لَا هِبَهٍ وَ لَا نَذْرٍ فِی مَالِهَا إِلَّا بِإِذْنِ زَوْجِهَا إِلَّا فِی حَجٍّ أَوْ زَکَاهٍ أَوْ بِرِّ وَالِدَیْهَا أَوْ صِلَهِ»[۱۳۹]۱٫
مناقشاتی راجع به این روایت بین فقها به وجود آمده است ؛ از جمله اینکه برخی از فقها مفاد این روایت را حمل بر تعالیم اخلاقی ذکر کرده اند که التزامی در پی ندارد هرچند بهتر است بر طبق احتیاط به آن عمل شود[۱۴۰]۲٫برای جلوگیری از اطاله بحث و عدم خروج از موضوع تحقیق از ذکر سایر مناقشات پرهیز می شود.
سایر فقها نذر زوجه بدون اذن زوج را صحیح دانسته اند ، مگر در مواردی که بین عمل به نذر وحقوق زوج منافات داشته باشد، که در این صورت اذن شوهر نیاز است[۱۴۱]۳٫از جمله ی این فقها می توان از شیخ انصاری[۱۴۲]۴ نام برد. اکثر فقهای معاصربراین نظر می باشند[۱۴۳]۵٫برخی از فقها منافات داشتن با حقوق زوج را محدود به حق استمتاع کرده اند. آیت اله فاضل لنکرانی در کتاب «الأحکام الواضحه» اذن زوج را در نذرهمسرش در جایی که منافات با حق استمتاع داشته باشد،لازم می دانند وصحت نذردرغیر این مورد را محل اشکال می دانند[۱۴۴]۱٫آیت اله سیستانی هم درموردی که نذر زن درامورغیرمالی است،اذن زوج رالازم می دانند[۱۴۵]۲٫معدودی هم اذن شوهر را در مواردی می دانند ،که نذر متوقف بر مواردی شود که اذن شوهر نیاز است[۱۴۶]۳ .مثلا برای عمل به نذر نیاز به خارج شدن از منزل باشد.پس قدر مسلم از نظرات مختلف این است ،در جایی که نذر ، منافی با حقوق زوج باشد ،اذن نیاز است ؛ لذا در تزاحم بین حق نذر زوجه و حقوق زوج ، آنچه أهم است حقوق زوج می باشد و بر حق زوجه تر جیح داده می شود وعمل به نذر متوقف بر اذن زوج و گذشتن واسقاط حقوق ایشان می باشد.
درصورتی که نذر شوهر نیز به گونه ای مزاحم حقوق زوجه باشد، در راستای تقدم حق مهمتر باید حقوق زوجه را مقدم بداریم.

۱-۶٫حج

در این مبحث سعی می گردد به این سوال پاسخ داده شود که در تزاحم بین حق هر یک از زوجین در رفتن به حج و حقوق طرف مقابل کدام یک مقدم است؟معیارأهم بودن کدام است؟
شاید بتوان گفت که حق حج رفتن زوجه با سه حق از حقوق شوهر در مقام اجرا قابل تزاحم است، حق استمتاع زوج،حق تعیین مسکن و حق اذن بر خروج زوجه ازمنزل. هرچند که مورد سوم طبق نظر برخی از فقها متوقف بر منافات داشتن با حق استمتاع می باشد ومنطبق با مورد اول است ؛لیکن به دلیل اختلاف نظر،به صورت جداگانه مطرح گردید.
در مورد حج زوجه نسبت به اذن یا عدم اذن زوج روایات وفتاوایی از جانب فقهای قدیم ومعاصر مطرح گردیده است که نسبت به انواع آن متفاوت می باشد.؛ لذا به صورت جداگانه بیان می گردد.

الف:حج واجب

حج به سه طریق بر مکلف واجب می شود یکی حجه الاسلام با شرایط استطاعت ودیگر ی از طریق نذر، که منشاء آن ها حق الله است و از طریق نیابت که منشاء آن حق الناس می باشد.

۱-حجه الإسلام

در مورد حج واجب استطاعتی تمام فقهای شیعه معتقداند که برای زوجه اجازه ی شوهر لازم نیست و از علمای اهل سنت فقط شافعی مخالف است و اذن شوهر را شرط می داند[۱۴۷]۱٫البته در کتاب« الموسوعه الفقهیه الکویته»گفته شده است که شافعی قائل به فوریت حج نبوده است ولی اگر مضیق شد بدون اجازه شوهر می تواند حج به جا آورد[۱۴۸]۲، پس مخالفت آن به این دلیل است که حج را فوری نمی داند. بنابراین در این مورد هیچ مخالفی نداریم.
در اینجا دو حق در تزاحم هم می باشند ، یکی حق الناس (حقوق زوج)و دیگری حق الله(حج واجب) می باشد. طبق قاعده در بحث تزاحم ، حق أهم ، رفتن به حج است.دلیل اهمیت و ارجحیت به قرار ذیل می باشد:
۱-حج واجب ، حق الله و حقوق شوهر ، حق الناس می باشدو در تزاحم این دو حق، حق الله مقدم است.
۲- طبق قاعده «لاطاعه لمخلوق فی معصیه الخالق»، حد وحدود رعایت حقوق شوهر تاجایی است که موجب معصیت خداوند نشود.
۳-حق زوج چه در استمتاع وچه در سایر حقوق ، استمرار دارد؛ ولی حجهالاسلام فقط یک بار برای انسان پیش می آید؛ لذا بر حق زوج مقدم می باشد.

۲-حج نذری

به دلیل اینکه احکام حج نذری زوجه تا حدودی متفاوت از دیگر نذورات زوجه می باشد و درکتب فقهی درباب حج به آن پرداخته شده است؛لذادر مبحث مربوط به حج مطرح می گردد.همانطور که در بحث نذر گفته شد برخی از فقهای ما نذر زوجه را متوقف بر اذن زوج می دانند .آیا در حج نذری نیز ، زوجه نیاز به اذن شوهر دارد؟
روایاتی که حج واجب زوجه را متوقف بر اذن نمی داند ودر تزاحم حقوق زوجین در این رابطه ، حق زوجه را مقدم می دارد، صریحاً یا ظاهراً در مورد حجه الاسلام است.ولی جمعی از فقها حج نذری را ملحق به حج استطاعتی کرده ومعتقداند، شوهر نمی تواند، مانع شود و ظاهر بسیاری از عبارات الحاق می باشد..صاحب جواهر حج نذری زوجه را نیاز به اذن شوهر نمی داند، مگر در صورتی که موسع باشد که تا مضیق شدن ، شوهر می تواند منع کند[۱۴۹]۱٫صاحب عروه هم این مسئله رابیان کرده ومی فرماید:«…و کذا فی الحج الواجب بالنذرونحوه(قسم وعهد)إذا کان مضیقاً[۱۵۰]۱»ازمحشین عروه فقط دونفرمخالفت کرده اند،آیت الله خویی و آیت الله گلپایگانی که هر دوی ایشان حج نذری زوجه را بدون اذن زوج محل اشکال دانسته اند[۱۵۱]۲٫
برخی می گویند که اذن زوج در حج نذری که با نذر واجب شده است؛ جایز نیست؛ به دلیلی عبارت « لاطاعه لمخلوق فی معصیه الخالق»، در حالی که حدیث انصراف دارد از واجبات و محرمات اصلی ،نه واجب و محرم عرضی و با عناوین ثانوی، مثل نذرو غیره؛ لذا از این نظر بر حق زوج مقدم نمی شود.همچنین بر طبق حدیث عبداله بن سنان، نذرجزء مستثی منه می باشد که نیاز به اذن زوج دارد وحج جزء مستثنی که نشان می دهد منظور از حج ، حجه الاسلام می باشد نه حج نذری که به سبب نذر، واجب شده است و این نوع حج، نیاز به اذن زوج دارد و با اذن موجب سقوط حق شوهر می شود[۱۵۲]۳٫ همان طور که در ابتدای مبحث ذکر کردید حق حج رفتن زوجه با سه حق از حقوق زوج مزاحمت دارد.برخی از فقها، مطلقاً؛ یعنی نسبت به همه ی حقوق شوهر، حق شوهر را مقدم می دارند و رفتن به حج را متوقف براذن شوهروسقوط حقوق ایشان می دانند. از جمله آیت اله روحانی[۱۵۳]۴و آیت اله بهجت (ره)[۱۵۴]۵ولی برخی مثل آیت اله مکارم فقط به دلیل منافات داشتن با حق استمتاع زوجه، اذن زوج را نیاز می دانند[۱۵۵]۶٫گفته شد در مورد اذن در خروج از منزل، نظر فقها، مختلف است . برخی مطلقاً خروج از منزل را متوقف بر اذن شوهر می دانند ، خواه با حق استمتاع منافات داشته ، خواه نداشته باشد . ولی عده ای در صورت منافات داشتن با حق استمتاع ، اذن زوج را لازم می دانند[۱۵۶]۱؛ در نتیجه دراین مبحث هم که مصداقی از خروج از منزل است ، به همین گونه قضاوت می گردد.
در مورد حجی که زوجه پیش از ازدواج نذر کرده است، آیا رفتن به حج پس از ازدواج متوقف بر اذن شوهر است؟در اینجا بین عمل به حج نذری و حقوق زوج در زمان عمل به نذر تزاحم وجود دارد.برای حل تزاحم باید به مرجحات باب تزاحم مراجعه کرد.یکی از مرجحات سبق زمانی است. در این مورد آیا سبق زمانی حج نذری نسبت به زمان ازدواج موجب ترجیح است؟باید دید راجح حین النذر ملاک است یا حین الأدا.طبق نظر برخی راجح حین النذر ملاک است و نذر منعقد شده در این فرض واجب العمل می باشد. بنابراین طبق قاعده «لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق»، در اطاعت مخلوق نمی توان معصیت خالق کرد و لذا عمل به نذر مقدم بر حقوق زوج می شود[۱۵۷]۲٫طبق نظر آیت اله مکارم رجحان نذر حین الأدا می باشد. مثلا ً اگر فردی نذر کند که در فلان روز از فلان ماه روزه بگیرد ودر آن روز بیمار شود ، نذر او باطل است و چنین نذری منعقد نیست و باآن نمی توان به قرب خداوند رسید؛ لذا در این مورد زن باید در زمان عقد نکاح از شوهر اذن بگیرد[۱۵۸]۳٫نظر صاحب عروه این است که شوهر نمی تواند منع کند مثل نذر حج ومانند آن؛ ولی امام خمینی (ره)آن را در نذر محل اشکال می دانند ودر آن تردید کرده اند[۱۵۹]۴ .آیت اله شبیری زنجانی در باب رابطه حق استمتاع زوج و سفرهای واجب زوجه که منشاء حق اللهی دارد، نظر متفاوتی را ارائه می دهند. ایشان بر این نظرند که ناسازگارى میان واجبات و حقوق ناشى از نکاح از باب تزاحم نیست، بلکه از تعابیر ادله و روایات، از جمله عدم نفوذ شروط مخالف کتاب و سنت یا شروط‌محلّل حرام و محرّم حلال یا” لا طاعه لمخلوق فى معصیه الخالق” و تعابیر دیگر، مى‌توان دریافت کرد که در این گونه موارد با فعلیت وجوب الهى، حق استمتاع اصلًا فاقد ملاک است، نه آن که ملاک آن موجود باشد و بر اثر تزاحم فعلیت نیابد از سوى دیگر اگر مسئله ی حج و حق زوج در استمتاع از باب تزاحم بود، باید براى کسى که مى‌داند مستطیع خواهد شد و شوهرش اجازۀ سفر به حج- خصوصاً در زمانهاى سابق که سفر احیاناً چند ماه طول مى‌کشید- را نمى‌دهد، ازدواج کردن حرام باشد چون ازدواج مستحب است و انسان عقلًا نمى‌تواند به جهت امر مستحب خود را داخل موضوع تزاحم کند. بنابراین در اینجا دو موضوع از قبیل وارد و مورودند و نه متزاحمین. پس اگر براى زوجه سفر حج واجب شود، در این صورت اصولاً حق استمتاع براى زوج ملاک پیدا نمى‌کند تا تزاحم پدید آید؛ بنابراین زوجه بدون استیذان از زوج مى‌تواند به مکه برود و هیچ ملاکى هم فوت نمى‌شود[۱۶۰]۱٫

۳-حج نیابتی

در مورد حج نیابتی زوجه واذن شوهر در کتب فقهی بسیار اندک بحث شده است. وجوب این حج منشاء حق الناسی دارد؛ چرا که به نیابت از دیگری صورت می گیرد.صاحب جواهر در حج نیابتی اذن زوج را لازم می داند[۱۶۱]۲٫در مورد حج نیابتی پیش از ازدواج که زوجه نایب قرار گرفته و اجیر واقع شده ، آیت اله مکارم بر این نظرند که اذن شوهر نیاز نیست.در این مورد دو حق در تزاحم باهم هستند؛ یکی حق نیایت ودیگری حق شوهر ، که در اینجا حق سابق که حق نیابت است بر حق لاحق شوهر مقدم می شود؛ مثل این که کسى دو نیابت قبول کند که نیابت اوّل صحیح است؛ بنابراین اذن شوهر نیازنیست؛لیکن در واجب موسع، که یکی از مصادیق آن حج نیابتی زوجه است ، زوج می تواند تا مضیق شدن زمان حج ، مانع از رفتن به حج شود ونیاز به اذن شوهر دارد، که این از باب جمع حقین می باشد[۱۶۲]۱٫صاحب جواهرمی گوید اطلاقی نداریم در موسع، لذا در موسع اذن نیاز است[۱۶۳]۲٫یکی از فقها مطلقاً اذن زوج را در حج نیابتی زن لازم می داند.ایشان معتقد است که لزوم عقد اجاره بین منوب عنه و زوجه که اجیر واقع شده منوط به اذن زوج است [۱۶۴]۳؛ لذا در مورد حج نیابتی قبل از ازدواج حق منوب عنه با ازدواج زن به صورت معلق واقع شده و با اذن زوج مستقر می شود.آیت اله شبیری زنجانی در مورد سفر واجبی که منشاء آن حق الناس است؛ مثل سفر برای ادای دیون، در تزاحم حق زوجه در رفتن به سفرواجب و حقوق زوج معتقدند بین موردی که ملاک لزوم سفر واجب فعلیت یافته نسبت به موردی که فعلیت نیافته است ، باید تفکیک قائل شد.مثلاً اگر قائل به فوریت وجوب ادای دین نشویم؛ در این صورت در ظرف فعلی بودن حق، دیگر ملاکی برای این امر وجود ندارد و تزاحم حاصل نمی شود؛ بلکه حکم ناشی از حق استمتاع وارد بر حکم مزبور خواهد شد و اساساً موضوع آن را منتفی می کند[۱۶۵]۴٫لیکن با پرسش از سایت ایشان درمورد حج نیابتی زوجه در پاسخ به این مورد این چنین فرموده اند:« قبول نیابت در فرضی که مخالف حق زوج در استجازه از وی در خروج از منزل است مشروع نیست و دلیل «المومنون عند شروطهم» مقید است به شرطی که حلالی را حرام کند و در اینجا که مخالف اذن شوهر است اصلا دلیل مشروعیت و وجوب عمل به نیابت از ابتدا شامل آن نمی شود و در صورتی که نیابت قبل از ازدواج باشد در صورت عدم اذن شوهر ، اگر بتواند نیابت رابا توافق طرف مقابل به هم بزند واجب است قرارداد را به هم بزند و گرنه عمل به نیابت مقدم است.[۱۶۶]۱»آیت اله خویی در مورد اجیر واقع شدن زوجه در جایی که مزاحم حق استمتاع شوهر است؛ بر همین نظرند و می فرمایند:« فالإجاره فی المقام لا تکون مشموله لعموم دلیل وجوب الوفاءبالعقدمالم یجزالزوج، أمّا مع الإجازه فلا مانع من الشمول[۱۶۷]۲»توضیح اینکه درمورد اجیر واقع شدن زوجه، برخی از فقها مطلقاً عقد اجاره را باطل وبرخی صحیح می دانند وعده ای بین تنافی باحق استمتاع شوهر وعدم آن تفکیک قائل شده اند[۱۶۸]۳؛ محقق سبزواری قول اول وآخر را نظرمشهور می داند[۱۶۹]۴٫صاحب عروه بر نظر اخیر است. ایشان معتقد است که اگر زوجه اجیر واقع شود در جایی که منافی با حق استمتاع شوهر است، عقد اجاره متوقف بر اذن شوهر است و در جایی که تنافی ندارد عقد اجاره صحیح است مگر اینکه معلوم شود که زوج، قصد استمتاع جنسی داشته که در این صورت کاشف از فساد عقد از ابتدا می باشد[۱۷۰]۱٫در بین محشین عروه خلاف چنین نظری یافت نشد.

ب:حج مستحبی

در حج مستحبی تقریباً همه ی فقها اذن زوج را لازم دانسته و حقوق زوج را مقدم بر حق زن برشمرده اند.صاحب جواهردراین موردادعای اجماع کرده اند:«…لا نعلم فیه خلافاً بین اهل العلم[۱۷۱]۲»صاحب عروه فرموده:«فی المندوب یشترط اذنه» ، صاحب وسائل[۱۷۲]۳ هم اذن را به طور مطلق لازم دانسته است. فقهای معاصر نیز به اتفاق قائل به توقف حج ندبی زوجه براذن شوهراند.آیت اله مکارم معتقداند که رفتن به حج با حقوق سه گانه ی زوج در تزاحم است؛ بنابراین حتی اگر منافات با حق استمتاع نداشته باشد؛ مثلا ً شوهر، بیمار باشد یا مسافرت باشد، بازهم باسایر حقوق زوج مثل حق اذن در خروج از منزل و حق تعیین محل سکونت ، منافات دارد[۱۷۳]۴٫امام(ره)درتحریرالوسیلهمی فرماید:«…و لا فرق اشتراط الاذن بین أن یکون ممنوعاً من الاستمتاع لمرض و نحوه أو لا). معیار مزاحمت از نظر ایشان مغایرت با حق استمتاع نیست، بلکه مطلقاً اذن شوهر لازم است[۱۷۴]۵٫همان طور که گفته شد در بحث اذن در خروج از منزل نظر فقها متفاوت است و برخی آن را محدود به منافات داشتن با حق زوج کرده اند؛ لذا طبق نظر این فقها در صورت عدم منافات داشتن با حق استمتاع ، اذن زوج برای رفتن به حج مستحبی نیازی نیست؛ چرا که در اینجا تزاحمی قابل تصور نمی باشد که به ناچار حق یکی از زوجین بر دیگری به دلیل اهمیت بیشتر مقدم شود.ولی از نظر کسانی که اذن خروج ازمنزل را مطلقاً حق زوج می دانند . صرف رفتن به حج مصداق خروج ازمنزل و در نتیجه نیاز به اذن دارد. لازم به ذکر است که بسیاری از فقها قائل به عدم وجود تزاحم بین حکم واجب(حق استمتاع) و مستحب( رفتن به حج) می باشند[۱۷۵]۱، برای همین است که وقتی بین حج مستحبی زن و وفا به حقوق واجب شوهرش تنافی در می گیرد فقیهان بدون اینکه این مسئله را بومی باب تزاحم کنند؛ واجب را بر مستحب مقدم می دارند[۱۷۶]۲٫
در آخر اینکه هر یک از مباحثی که در فوق در مورد حج رفتن زوجه و تزاحم آن با حقوق زوج مطرح گردید، در مورد سفر حج شوهر و تزاحم آن با حقوق زوجه نیز صادق است؛ هر چند فقهای قدیم و معاصر کمتر به آن پرداخته اند؛ لیکن در باب تزاحم حقوق و تشخیص أهم بر مهم بین زن ومرد از این نظر تفاوتی نیست.از جمله حقوقی که ممکن است در تزاحم با حق سفرحج زوج، واقع گردد؛ می توان از حق قسم، انفاق و حسن معاشرت نام برد.

۲- عوامل درون خانواده

در این قسمت به موارد تزاحم حقوق زوجین بر گرفته از عوامل ایجاد شده، داخل در حوزه خانواده و در رابطه با تعاملات طرفین با یکدیگر ویا باسایر اعضای خانواده، می پردازیم.

۲-۱٫ نفقه

در این مبحث تزاحم حق نفقه زوجه با نفقه زوج ونفقه اقارب وسایر دیون مورد بررسی واقع می گردد و در پی پاسخ به این پرسش هستیم که اگر زوج به اندازه ای اموال ندارد که نفقه ی خود وزوجه واقارب را بدهد کدام مقدم می گردد؟ به چه دلیل؟
درتزاحم حق انفاق زوجه ونفقه زوج، مسلما ً آنچه مقدم است ، نفقه ی خود زوج می باشد. از نظر صاحب جواهر در این باب اشکالی هم بین فقها مطرح نمی باشد و این چنین می گوید:« …لا خلاف و لا إشکال، لأهمیه النفس عند الشارع[۱۷۷]۱»پس دلیل أهم بودن مورد نفقه ی زوج بر زوجه ،اهمیت حفظ نفس می باشد. به نظر می رسد تقدم حفظ نفس خویش بر دیگری جایز است نه واجب؛ لذا شوهر می تواند با ایثار از حق نفقه ی خود به نفع زوجه بگذرد .

۲-۱-۱٫نفقه ی زوجه واقارب

در تزاحم نفقه ی زوجه واقارب ، آنچه مقدم است نفقه زوجه می باشد . علت تقدم و رجحان نفقه ی زوجه بر نفقه اقارب تفاوت در علت های استحقاق آن ها می باشد ؛ زیرا نفقه ی زن ،معوضه است در برابر «حبس زوجه» به وی پرداخت می شود .یعنی در برابر اینکه زن نفس خویشتن را در اختیار شوهر قرار داده وآزادی های خویشتن را ، حتی بیرون رفتن از منزل را، مقید بر اراده شوهر نموده است و خود را موظف به اطاعت از شوهر کرده است ؛ بر خلاف نفقه ی اقارب که نیکی واحسان استو از جهت صله رحم و خویشاوندی واجب است[۱۷۸]۱٫ق. م هم در ماده ی۱۲۰۳ ق.م آمده است :« در صورت بودن زوجه و یک یا چند نفر واجب النفقه دیگر زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود. »تقریبا همه ی فقهای شیعی و اکثر فقهای اهل سنت قائل به تقدیم نفقه ی زوجه بر اقارب می باشند. ازجمله ی فقهای شیعی می توان به صاحب جواهر[۱۷۹]۲، صاحب مسالک[۱۸۰]۳و صاحب شرایع[۱۸۱]۴ نام برد؛ که همگی به اتفاق فرموده اند:«…نفقه الزوجه مقدمه علی الأقارب ، لأنّها نفقه معاوضه».یکی از فقها می فرماید:«… لأنّها نفقه معاوضه فی مقابله‌البضع کالمهر و تثبت فی الذمّه و یحبس فیها الزوج لو أخلّ بها و لأنّها أقوى من نفقتهم، و لهذا لا تسقط لغناها و لا بمضیّ الزمان بخلاف نفقتهم.»[۱۸۲]۵صاحب حدائق در مورد این مسئله قائل به توقف است.ایشان می فرماید :« مسئله نصی ندارد وچون اجماعی است ، نمی توانیم مخالفت کنیم ؛ پس توقف می کنیم.»[۱۸۳]۶ایشان ابتدا اخبارى را ذکر مى کنند که در باب اوّل و باب ۱۱ از نفقات آمده است . سئوال در مورد این است که نفقه چه کسانى واجب است. امام در پاسخ مى فرمایند نفقه زوجه، والد، ولد و مملوک; روایت همهرا در کنار هم ذکر مى کند. و چون با واو عطف شده دلالت بر مساوات دارد، پس روایات از ترجیح ساکت است و همه را مشترک در وجوب ذکر مى کند، بنابراین ترجیح بعضى بر بعض دیگر احتیاج به دلیل دارد و ما دلیلى نداریم[۱۸۴]۷دلیل اینکه نسبت به فقهای اهل سنت از لفظ «اکثر» استفاده گردید ، این است که برخی از فقهای شافعی نفقه ی فرزند را مقدم بر نفقه ی زوجه می دانند[۱۸۵]۱٫پس دلایل ارجحیت نفقه ی زوجه بر اقارب، یکی اجماع است و دیگری معاوضه بودن نفقه است که همین خاصیت موجب شده است که بین فقیروغنی بودن زوجه تفاوتی نباشد در حالی که نفقه فقط نسبت به خویشاوندان فقیر واجب می گردد.

۲-۱-۲٫نفقه زوجه وسایر دیون شوهر

صاحب جواهر تقدم نفقه ی زوجه بر دیون شوهر را ، محدود به نفقه ی حال وآینده می داند و معتقد است نفقه ی گذشته تبدیل به دین شده و در ردیف سایر دیون قرار می گیرد[۱۸۶]۲٫ صاحب مسالک دلیل ارجحیت نفقه حال زوجه بر دیون شوهر در صورت افلاس را،حالت معاوضه بودن نفقه می داند ومی فرماید:«… ، و لذلک قدّمت نفقه الزّوجه علیه فی مال المفلّس، و یبقى معها المرجّح على نفقه القریب بقوّتها بسبب المعاوضه[۱۸۷]۳»در قانون مدنی ماده ۱۲۰۶آمده است:« زوجه در هر حال می تواند برای نفقه زمان گذشته خود اقامه ی دعوی نماید و طلب او از بابت نفقه مزبور طلب ممتازه بوده و در صورت اقلاس یا ورشکستگی شوهر ، زن مقدم بر غرما خواهد بود.»
ماده ۵۸ قانون تصفیه امور ورشکستگی مصوب ۱۳۱۸ طلب های بدون وثیقه از تاجر ورشکسته را به پنج طبقه تقسیم کرده و نفقه زن را در طبقه چهارم قرار داده و در عین حال بر طلب های عادی مقدم داشته است.
ماده ۲۲۶ قانون امور حسبی مصوب ۱۳۱۹ هم در مورد بستانکاران متوفی به همین ترتیب عمل کرده است. تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳ در این خصوص با بیان متعارضی چنین مقرر داشته بود:«پرداخت نفقه قانونی زوجه و اولاد بر سایر دیون مقدم است.». که با اصلاح قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ ظاهراً نسخ گردیده است. پس با توجه به مواد مذکوربه نظر می رسد دینی که وثیقه داشته باشد کماکان مقدم بر نفقه خواهد بود ، زیرا طبیعت حق عینی چنین تقدمی را اقتضاء می کند. به عبارت دیگر ، حق عینی اصولاً بر حق دینی مقدم است ، مگر اینکه قانونگذار در موردی خلاف آن را تصریح کرده باشد.[۱۸۸]۱٫طبق آنچه که گفته شد ، نظر برخی از فقها راجع به دیون گذشته زوجه برخلاف نظر قانون مدنی و حقوق دانان امروزی می باشد.طبق نظر این دسته از فقها نفقه گذشته زوجه بر سایر دیون ارجحیتی ندارد و در ردیف سایر دیون واقع می شود و لذا در این مورد تزاحم منتفی است.ولی براساس قوانین امروزی نفقه ی گذشته ی زوجه طلب ممتاز بوده وطبق نظر برخی در تعارض قوانین در این مورد ، نفقه ی زوجه بر سایر دیون تقدم دارد مگر طلب وثیقه دار به دلیل تقدم حق عینی بر حق دینی.[۱۸۹]۲

۲-۱-۳٫ نفقه زوجه و مطالبات عمومی

طلب دولت بابت مالیات و مطالبات سازمان تأمین اجتماعی که ناشی از اجرای قانون تأمین اجتماعی باشد، طبق ماده ۱۶۰ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶ و ماده ۴۹ قانون اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ در شمار مطالبات ممتازه است.
حال این سئوال مطرح می شود که آیا نفقۀ زن بر این مطالبات مقدّم می شود یا نه ؟
بعضی از اساتید حقوق ، مطالبات فوق را مقدم بر نفقه زن شمرده اند و توضیح داده اند که ممکن است گفته شود حمایت از افرادیکه از لحاظ اقتصادی ضعیف هستند مورد توجه قانونگذار ایران بوده است ولی این نظریه را صحیح ندانسته اند و مالیات را که ، برای بقاء دولت و حفظ نظم و امنیت و تأمین منافع ، گرفته می شود ، مقدم بر منافع خصوصی دانسته اند. و نتیجه گرفته اند مطالبات دولت در صدر دیون ممتازه قرار می گیرد جز آنچه قانون به صراحت استثناء کرده باشد[۱۹۰]۱٫
اما بنظر می رسد استدلال فوق کامل نباشد ، زیرا :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:07:00 ب.ظ ]




تلاش برنامه سوم بر استفاده از تجارب قبلی

PE65

یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های برنامه چهارم توسعه با برنامه‌های گذشته، ادغام ملاحظات ناشی از فرآیندهای تخریب و آلودگی محیط زیست و ارزش‌گذاری منابع طبیعی و زیست‌محیطی در حساب‌های ملی است

توجه به موضوع تجزیه و تحلیل‌های کمی در برنامه چهارم

PE66

که گامی به سوی استفاده از ابزارهای اقتصادی برای حفاظت محیط زیست قلمداد می‌شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

توجه به موضوع اقتصاد محیط زیست

PE67

از مهمترین مستندات برنامه چهارم در خصوص حفاظت از محیط زیست کشور می‌توان به توجه به محتوای سند چشم‌انداز، سیاست‌های کلی و قانون برنامه چهارم اشاره کرد.

سلسله مراتب اهداف و برنامه‌های حاکم بالادستی محیط زیست

PE68

برنامه چهارم توسعه چه از نظر جامعیت و چه از منظر تأکید بر اصول و مبانی توسعه پایدار، تکامل یافته‌تر از برنامه سوم بود که بازتاب آن را به خوبی می‌توان در اسناد بالادستی از جمله سند چشم‌انداز، سیاست‌های کلی برنامه چهارم توسعه و مواد ۵۸ تا ۷۱ در فصل مجزایی تحت عنوان «محیط زیست» مشاهده کرد.

سلسله مراتب اهداف و برنامه‌های حاکم بالادستی محیط زیست

PE69

کمیته تخصصی محیط زیست و منابع طبیعی در قالب پنج راهبرد کلان مبادرت به ایجاد پنج کمیته فرعی بر اساس راهبردهای پنجگانه کرد

تدوین مشارکتی با ابزار تشکیل کمیته‌ها

PE70

که پس از برگزاری جلسات متعدّد، سند فرابخش محیط زیست تهیه شد.

فرابخشی بودن سند ملی محیط زیست

PE71

هم‌زمان با اقداماتی که توسط سازمان حفاظت محیط زیست برای حفاظت از محیط زیست در دو سال اول برنامه چهارم صورت گرفت، سایر دستگاه‌های اجرایی از جمله وزارت‌خانه‌های جهاد کشاورزی، نیرو، نفت و صنایع و معادن نیز اقداماتی برای حفاظت از محیط زیست انجام دادند.

فرابخشی بودن اقدامات اجرایی محیط زیست

PE72

برنامه پنجم توسعه نسبت به برنامه‌های گذشته (به ویژه برنامه سوم و چهارم)، سنجش‌پذیری کمتری داشته و از اهداف کمّی و شاخص‌های قابل سنجش کمتری برخوردار است به طوری که امکان نظارت لازم بر برنامه به درستی فراهم نیست.

شاخص‌زدایی برنامه پنجم در مقایسه با برنامه چهارم

PE73

ضمناً در این برنامه رویکرد مشخص و راهبرد خاصی به سمت اهداف سند چشم‌انداز مشاهده نمی‌شود.

عدم توجه به اسناد و اهداف حاکم بالادستی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:07:00 ب.ظ ]




بدین ترتیب، نهضتی گسترده در شعر و نثر پدیدار گشت. در شعر، علاوه بر فنون قدیمی چون مدیحه و هجو و غیره، انواعی تازه پدیدار شد که نمایان گر احساسات و امیالی تازه است که در زندگی آنان پدیدار گشت. به دلیل تحول و پیشرفت گسترده در ادبیات، تغییر و تحولی در قضاوت و داوری بر آثار ادبی رخ داد که تحول نقد را نیز در پی داشت. این مسئله هم میان ادبا که پدید آورندگان اثر بودند و هم میان خوانندگان آثارشان، که به ارزیابی آنها می‌پرداختند، کاملاً مشهور بود. ادبا، نویسندگان و شعرا بودند و خوانندگان هم از لغت شناسان و متکلمین بودند (ضمیری ۱۳۶۲، ۳۶). حتی خود شعرا نیز قبل از اینکه شعرشان را به مردم ارائه دهند، آن را نقد و بررسی می‌کردند. گاهی ابونواس شعر خود را پیش روی خود می‌گذاشت و روزها در آن می‌اندیشید و آن را از عیوب و نقص پیراسته می‌کرد (القیروانی ۱۹۸۸، ۱:۲۰۰).
اسلوب کلامی: پیدایش علم کلام و شهود متکلمین اسلامی در عهد عباسی، نقشی ارزنده در توسعه و تکامل نقد و نقادی داشت؛ زیرا متکلمین نه فقط با مجادلات و مناظرات خویش اذهان و عقول را تقویت و قدرت نقد و بلاغت را در افراد ورزیده کردند، بلکه بحث در باب قرآن و علو اسالیب آن نیز که از مسائل عمده متکلمین بود، آنها را به تحقیق در مباحث راجع به بلاغت و نقادی رهنمون گشت (زرین کوب ۱۳۶۲، ۱:۱۷۴).
متکلمان در تاریخ نقد عرب، مانند سوفسطیان در تاریخ نقد یونان بودند؛ شاگردان جوانی داشتند که در نزدشان آداب سخنوری و قدرت استدلال و مهارت در سخن بیان را می‌آموختند. از مهم‌ترین فرقه‌های متکلمین در عصر معتزله بودند. براساس نظریات این گروه بود که در قرن دوم و سوم، نقد عربی متحول شد و قواعد و اصولی برای آن به وجود آمد. متکلمان در زمینه مسائل پیچیده دینی با دیگران و مخصوصا مسیحیان بسیار بحث می‌کردند؛ در نتیجه، تحت تأثیر آنان نیز قرار می‌گرفتند و این اثرپذیری، در گفتار و نقدهای آنان مشهود بود، در هر جایی، سخن از معتزله و آرای این گروه بود و به قول شوقی ضیف، اگر این دوره را عصر ابتذال بنامیم، سخن به اغراق نگفته‌ایم (ضیف ۱۴۲۷، ۳:۱۳۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در آن دوره، برخی از شعراء سعی داشتند از بیان فلسفی و منطقی بهره گیرند. این مسئله در مناظرات و مباحثات آنان با یکدیگر کاملاً به چشم می‌خورد؛ از همین رو، شعرای عباسی در بررسی اشعار خود و نقد آن، از تفکرات فلسفی استفاده کردند؛ نیز کاتبان، به ویژه کاتبان دیوانی، از جمله عبدالحمید کاتب، از این شیوه نقد بهره گرفتند. کاتبان به دلیل مطالعات وسیعی که داشتند، بسیار نیکو می‌نوشتند و از ذوق سرشاری برخوردار بودند. این گروه به یاری معلومات وسیع و ذوق و قریحه لطیفی که داشتند، مکتبی نو و بی نظیر در نویسندگی به وجود آوردند و بیشتر بر آن بودند که از الفاظ غریب و نامانوس استفاده نکنند. سرآمد نویسندگان این عصر، ابن مقفع، در این باره چنین می‌گوید: «از دنبال کردن واژه‌های ناآشنا به طمع بلاغت بیشتر، بپرهیزند؛ که همانا این ناتوانی بسیار را می‌نمایاند» (ضیف ۱۳۶۲، ۳۹).
خلفا از میان همین کاتبان، وزراء و رؤسای مملکتی را انتخاب می‌کردند؛ از این رو، میان آنان رقابتی شدید بود و هر یک سعی می‌نمود شیوه بهتری در نگارش ارائه دهد تا بتواند مقامی بالاتر به دست آورد. بدین ترتیب، کاتبان نقشی ارزنده در نقد این عصر داشتند. آنان به بحث‌های نقدی و بلاغی رنگ ادبی بخشیدند و با رعایت اصول نگارش در نوشته‌هایشان، هر یک سعی در گزینش معانی بهتر و عباراتی روان‌تر داشتند.
اسلوب لغت شناسان: در برابر شاعران و کاتبان، علمای لغت قرار داشتند، که خود اشعار و متون ادبی را جمع آوری و نیز قواعد نحوی و عروضی را برای آنها وضع کرده بودند. آنان سنت گرا بودند و باور داشتند که باید از قدما پیروی کرد. آنان آثار شاعران را نقد کرده و عیوب اشعارشان را از نظر لغوی و نحوی بررسی می‌کردند؛ به همین دلیل، شعرا به آراء و نظرات این گروه توجهی خاص داشته و گاهی حتی اشعار خود را به آنان ارائه می‌کردند تا درباره آن نشر بدهند. لغت شناسان حتی به معانی جزئی اشعار هم توجه می‌کردند، و به بررسی اشعار شعرا پرداخته و آنچه را که از شعرای قدیم گرفته بودند، آشکار ساختند و بدین ترتیب، فصلی نو با عنوان «سرقت‌های ادبی» در نقد عرب گشوده شد (الفاخوری ۱۳۸۰، ۷۵۰).
مهم‌ترین کار لغت شناسان، سنجش و موازنه میان شعرای جاهلی و اسلامی بود. این روش در دوره اموی نیز وجود داشت؛ اما بیشتر ذوقی و احساسی بود. در عرصه عباسی، موازنه کم کم به تعمق و غور در اشعار و ارائه دلایل برای برتر دانستن یک شاعر منتهی شد؛ برای نمونه، یونس نحوی، أخطل مسیحی را به دلیل فزونی قصایدی که در آن دشنام و ناسزا دیده نمی‌شود، برتر از جریر و فرزدق دانسته است. آنچه از قضاوت‌های لغت شناسان در این دوره بر می‌آید، این است که آنان در نقد شاعران فقط به شعر آنان توجه کرده و به زندگی و اخلاق و دینشان توجهی نمی‌کردند. این شیوه قضاوت و داوری، در نوع خود قابل ستایش است؛ زیرا معیار اخلاقی و دینی را از معیار هنری و فنی جدا کرده بودند. این موازنه‌ها ادامه پیدا کرد تا اینکه ابن اسلام (متوفی ۲۳۱ ق) توانست کتاب طبقات فحول الشعراء را در این زمینه تالیف کند (ضیف ۱۳۶۲، ۴۳).
اسلوب فلسفی: نهضت علمی و فلسفی مسلمانان، که با ترجمه و تلخیص کتب علمی و فلسفی یونانی و غیر یونانی به عربی آغاز شد، در تحول نقد و ژرف‌تر آن تأثیری بسزایی داشت. ترجمه کتاب‌های ارسطو در باب خطابه و شعر، اطلاعات ادبی عرب‌ها را کامل‌تر نمود و به این ترتیب، ناقدانی در این دوره به ظهور رسیدند که متأثر از اندیشه‌های یونانی بودند و اسلوبی جدید را در نقد به وجود آوردند که به «اسلوب فلسفی» معروف شد (زرین کوب ۱۳۶۱، ۱۵۰:۱).
در این مرحله نقد به دو نوع تقسیم شد:
الف. نقد نظری: در این مرحله، معیارها و موازین نقد و عناصر آن پایه ریزی و تعریفی جامع از نقد ارائه شد و همه تالیفات در نهایت دقت و وضوح براساس اصول نقدی انجام گرفت.
ب. نقد تطبیقی: در این مرحله، عرب سعی داشتند ادبیات عربی را زیر نظر قواعد نقدی ببرند که براساس فلسفه یونان پایه ریزی کرده بودند (صابری ۱۳۸۵، ۹۳).
از کتاب‌های نقدی که در این دوره تالیف شد، می‌توان به نقد الشعر و نقد النثر، از قدامه بن جعفر اشاره کرد، که مولف در آن از اصطلاحات جدید همراه با دقت در رعایت اصول نقد ادبی بهره گرفته و ویژگی‌های شعر را از لحاظ واژه، وزن و قافیه و معنی بررسی کرده است.
اسلوب موازنه: ظهور چند شاعر بزرگ، مانند ابوتمام، بحتری و متنبی، در این دوره سبب شد که بحث در موازنه، بین شاعران به صورتی دیگر و تازه‌تر شروع شود. همان طور که دیدیم، موازنه در عصر اموی بر پایه ذوق ساده و سلیقه و تعصبات و بدون پیروی از اسلوب علمی و به شکل طبقه بندی‌‌های ساده میان شاعران بود؛ اما در این دوره بر اثر نزاع بین ادبا و طرفداران شاعران، موازنه رنگی دیگر به خود گرفت، که اصول ادبی و نقدی در آن به چشم می‌خورد، این مرحله با ظهور حسن بن بشر آمدی و تالیف کتاب الموازنه بین أبی تمام و البحتری شروع شد (ضیف ۱۳۶۲، ۵۸).
این کتاب در بردارنده نکات و ملاحظات جالبی است. آمدی در آن به مخالفت أبوتمام برخاسته و با نوعی تعصب، محاسن شعری او را نادیده گرفته است؛ اما در تأیید و تحسین بحتری مبالغه می کند. به هر حال، این کتاب گامی جدید در نقد ادبی تا آن زمان شمرده می‌شود در این کتاب، نویسنده سعی می‌کند تنها به موازنه نپردازد؛ بلکه دو شاعر و نقاط قوت و ضعف هر یک را با دقت و با تکیه بر ذوق و احساس برشمارد. از این رو، در شناخت حقیقت ارزش و تفاوت دو شاعر بزرگ طائی (از قبیله طی) معتبر به شمار می‌آید. از دیگر آثاری که در این زمینه از عصر عباسی بر جای مانده است، می‌توان به رساله صاحب بن عباد با عنوان «الکشف عن مساوی شعر متنبی» و در مقابل او، به قاضی جرجانی با کتاب «الوساطه بین المتنبی و خصومه»، که در داوری بین متنبی و مخالفانش تالیف کرد، نیز کتاب «الصناعتین»، از ابوهلال عسگری، که با ظهور او نقد عربی به جانب علم بلاغت کشیده شد، و کتاب معروف «عقد الفرید»، از ابن عبد ربه و کتاب «العمده فی صناعه الشعر و نقده»، از ابن رشیق قیروانی و «اعجاز القرآن باقلانی، دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه» از عبدالقاهر جرجانی اشاره کرد.

۲-۴-۵- نقد در عصر انحطاط

دوره انحطاط یا عهد ترکی، با سقوط بغداد به دست تاتار در سال ۶۵۶ ه. ق آغاز و با داخل شدن ناپلئون به مصر به پایان رسید. به دنبال سقوط بغداد، امپراطوری عربی رو به زوال نهاد و مملکت اسلامی به دست امرا و ممالیک افتاد. مغولان کتابخانه‌ها را سوزانده و مدارس را تعطیل کرده، علما و دانشمندان را از شهر و کاشانه خویش آواره و اموال عرب را چپاول کردند: در نتیجه، علم و ادب به رکود و انحطاطی دچار شد که با استیلای ترکان عثمانی بر سرزمین‌های عربی و اعلام زبان ترکی به عنوان زبان رسمی، به اوج خود رسید. اما با وجود ضعف شعر، تالیف و تصنیف حرکتی جدید بود که در این دوره رونق گرفت و فرهنگ‌ها و معاجم بزرگی، چون لسان العرب ابن منظور و قاموس المحیط فیروزآبادی و… تالیف شد (الفاخوری ۱۳۸۰، ۸۵۹). نقد ادبی در این دوره بر اثر جنگ‌های پی در پی و از دست دادن حمایت و خلفا، از پیشرفت و تحول بازماند و هیچ نوع حرکت جدیدی در شرق و غرب سرزمین‌های عربی در این زمینه شکل نگرفت و ادبا نیز چندان رغبتی به این موضوع نشان نمی‌دادند. ذوق شعری و روحیه انتقادی در ادبا و مردم فروکش نمود و در بیشتر موارد تقلید کامل از گذشته بود.

۲-۴-۶- نقد در دوره عصر معاصر

این دوره با حمله‌ی ناپلئون به مصر در سال ۱۲۱۳ ه. ۱۷۸۹ م آغاز می‌شود. مصر به دنبال حمله ناپلئون، به خصوص در عهد حکومت محمد علی پاشا و نوادگانش، با تمدن و فرهنگ اروپایی ارتباط پیدا کرد و در مصر و سپس شام و لبنان مدارس جدید و در بیشتر سرزمین‌های عربی روزنامه‌ها و مجلات تأسیس شدند و صنعت چاپ رونق گرفت. نیز ظهور گروهی شرق شناس و اهتمام آنان در احیای زبان و ادبیات عرب، بر فرهنگ عربی تأثیری بسزا گذاشت. آشنایی با فرهنگ و تمدن غربی و شیوع ادبیات غرب در میان کشورهای عربی، درهایی تازه را در ادب و فرهنگ بر روی اعراب گشود. با تحول و پیشرفت تمدن، ادبیات نیز به تدریج پیشرفت کرد. بنابراین در این عصر شاهد حضور دو نوع گرایش هستیم:
الف. گرایش محافظه کاران: این گروه از ادبا، به میراث گذشته عرب به عنوان زیر بنای سبز فایل نگریسته و سعی در احیای دوباره آن و بازگشت به اصول قدیم را داشتند. این گروه همانند ناقدان گذشته، به نقد لغوی و جنبه لفظی و بلاغی ادبیات همت گماشتند. از این افراد می‌توان به بارودی و شوقی و حافظ ابراهیم و… اشاره کرد.
ب. گرایش نوگرایان: این گروه در اثر آشنایی با فرهنگ و تمدن جدید غربی، از آن تأثیر پذیرفته و نقش شعر و ادبیات فراتر از گذشته و در از بین بردن تاریکیهای حاکم بر جامعه و پرده برداشتن از بیماری‌ها و دردهایی بود که جامعه عربی با آن دست و پنجه نرم می‌کرد. اینان معتقد بودند که شعر باید بیانگر احساسات، دردها و عواطف درونی شاعر باشد و به جنبه موضوعی و ساختار فنی در نقد گرایش داشتند. در پی این تغییرات، شعر و ادبیات نیز متحول شد و نوعی شعر جدید با عنوان «شعر آزاد» پدید آمد (أبوهیف و خفاجی ۲۰۰۰، ۸۸- ۲۲).
با توجه به آنچه گفته شد، ادبا و ناقدان معاصر به اهمیت و نقش نقد در توجیه ناقدان پی بردند؛ اما با توجه به اینکه نقد در این دوره با برخی قضایای فکری و مکتب‌های ادبی و جریان‌های اجتماعی ارتباط پیدا کرد. در نتیجه، مسائل و موضوعاتی از قبیل فرهنگ و سیاست، دین و جامعه، در حوزه نقد داخل شد که به ظهور دو مکتب در عرصه ادبیات معاصر منجر گردید:
۱: مکتب تقلید: این مدرسه نقدی گرایش به ادبیات گذشته داشته و با قداست به آن می‌نگریست. از این افراد می‌توان به ناصیف یازجی و ابراهیم یازجی اشاره کرد.
۲: مکتب نوگرایانه. این مدرسه نقدی دیدگاهی نوگرایانه به ادبیات داشت و پیروان این مکتب بر این باور بودند که میان ادبیات و جامعه باید ارتباطی مستقیم باشد تا اینکه ادیب بتواند بیانگر عواطف و احساسات جامعه بوده و ناقد در این مسئله با او شریک باشد. این نوع نقد در میان کسانی رواج یافت که دانش آموخته کشورهای غربی بوده و از فرهنگ و تمدن غربی اثر پذیرفته بودند (صابری ۱۳۸۵، ۱۲۹-۱۲۷).
همان طور که گفته شد، یکی از عوامل پیشرفت نقد در سبز فایل، ارتباط با غرب و آشنایی با اسلوب نقد غربی و معیارهای نقد از دیدگاه غربیان بود، که باعث پایه ریزی نقد عرب شد. بر اثر این آشنایی، عرب‌ها درصدد مقایسه ادب خود با ادبیات غرب برآمدند. بدین ترتیب، نقد جدید عربی نه تنها اثرپذیر از نقد گذشته عرب بود، بلکه کاملاً تحت تأثیر مکاتب فلسفی غرب نیز بود. از طرفی دیگر، کارهای زیادی از نقد غربی به عربی ترجمه شد که کاملاً در نقد جدید عرب اثر گذار بود؛ از آن جمله می‌توان به قواعد النقد الادبی از آسل آر کرومبی، توسط محمد عوش و النقد الادبی و مدارسه الحدیثه، توسط دکتر احسان عباس اشاره کرد (خفاجی ۱۹۹۵، ۱۰۷).
از آثار دیگر برخورد نقد بین غرب و عرب، رخنه کردن مکتب‌های ادبی غربی، از قبیل کلاسیسم، رمانتیسم، پارناسیزم، سمبولیسم، رئالیسم و… در ادبیات عرب است. دانش آموخته‌های جهان عرب نه تنها سعی در تطبیق این مکاتب، با ادبیات معاصر عرب داشتند، بلکه می‌کوشیدند آن را به ادبیات جاهلی نیز تعمیم دهند بنابراین آثاری چون رمانتیسم در شعر اعشی تالیف شد، حال آنکه اعضای آن هیچ پیوندی با رمانتیسم نداشته است. بنابراین با مخالفت شدید ناقدان بزرگی چون عقاد، زیات و طه حسین روبه رو شد. همان طور که می‌دانیم، بیشتر قصاید عرب دربارۀ مناسبات یا حالات روحی خاصی سروده شده است؛ به عبارت دیگر، بیان صادقانه از احساسات درونی شاعر نبود؛ بنابراین ناقدان معاصر، از جمله عقاد، بر احمد شوقی می‌تاختند و معتقد بودند که شعرش بیانگر احساس درونی او نیست. بدین ترتیب، این گروه بر این باور بودند که یک کار ادبی، تعبیر از تجربه احساسی به صورت الهام است (خفاجی ۱۹۹۵، ۱۴۰).
اما عامل اثر گذار دیگر در این عصر، روزنامه نگاری است، که میدان تمرین ادبی و تحول نقد و تبادل آرا گردید. از آنجایی که روزنامه نگاری نیاز به دقت و ملاحظه فهم خوانندگان دارد، روزنامه نگار نهایت تلاش خود را برای تحقق این امر مبذول می‌داشت. از طرفی دیگر، روزنامه‌ها مردم را به خواندن و مطالعه تشویق، و فرهنگ نقد و انتقاد را در بین آنان رواج دادند. نیز به وجود آمدن وسایل نوشتار، چاپ روزنامه‌ها و گستردگی مجال آزادی و آزاداندیشی در کشورهای عربی، باعث رونق گرفتن تفکر نقدی در بین مردم گردید (ضیف ۱۹۶۶، ۲۰۰).

۲-۴-۶-۱- رویکردهای نقدی معاصر

همان طور که گفتیم، نقد ادبی جدید، همگام و هماهنگ با پیشرفت‌ها و تحولات سبز فایل و نیز بلندپروازی‌ها و نیازهای انسان معاصر بود. در نتیجه، در نقد جدید نیز جریان‌های متفاوتی به وجود آمد. گروهی به جنبه لفظی و لغوی و گروهی نیز به بیان و افکار و معانی درونی یک اثر ادبی توجه کردند. در نتیجه با فراوانی اهداف و غایات و تفاوت ذوق‌ها و قریحه‌ها، رویکردهای نقد نیز متفاوت بود. بر این اساس، ما شاهد شش رویکرد در نقد معاصر هستیم:

۲-۴-۶-۱-۱- نقد نفسی (روانکاوانه)

در این نوع نقد، ناقد بر اساس اثر پذیری درونی خویش، بر یک اثر قضاوت کرده و احکام خویش را صادر می‌کند. این مکتب ریشه در آرای فروید دارد که در قرن معاصر وارد ادبیات عرب شد و به تبع آن، عزالدین اسماعیل کتاب خود با نام التفسیر النفسی للادب را نوشت. نیز عقاد پژوهش‌های خود درباره ابن رومی و ابو نواس را بر اساس این نوع نظری نوشت.

۲-۴-۶-۱-۲- نقد اجتماعی

در این نوع نقد، ناقد تحت تأثیر رابطه‌ی خود با جامعه است و بیشتر به محیطی اشاره دارد که ناقد در آن زیسته است.

۲-۴-۶-۱-۳- نقد بلاغی

این نوع نقد به بررسی یک اثر از ناحیۀ بلاغت و زیبایی‌های بلاغی می‌پردازد.

۲-۴-۶-۱-۴- نقد اخلاقی

این نوع نقد به بررسی یک اثر ادبی براساس معیارهای اخلاقی می‌پردازد.

۲-۴-۶-۱-۵- نقد زیبایی شناسی

این نوع نقد به بررسی زیبایی‌های لفظی و فکری و فنی حاکم بر یک اثر ادبی می‌پردازد. آشنایی عرب‌ها با فلسفۀ زیبایی شناسی از طریق آثار تئوفیل گوتیه و دیگران صورت گرفت.

۲-۴-۶-۱-۶- نقد تطبیقی

این نوع نقد به بررسی روابط بین ادبیات اخلاقی با ادبیات دیگر کشورها و اثرگذاری و اثرپذیری هر یک از یکدیگر می‌پردازد (صابری ۱۳۸۵، ۱۴۳).

فصل سوم:

بررسی جامعه جزیره العرب

۳ -۱- جامعه جزیره العرب قبل از نزول قرآن

واژه جاهلیت، برگرفته از ریشه «جهل» است، البته نه آن جهلی که نقیض و مقابل «علم» می‌باشد بلکه از جهل به معنای خیره سری و پرخاشگری و شرارت. و در مقابل آن، اسلام به معنای تسلیم است و طاعت خدای عزّ وجلّ و رفتار و کردار بزرگوارانه. از این رو در اصطلاح به دوره عرب پیش از اسلام را که ۱۵۰تا ۲۰۰ سال قبل از بعثت که در آن اکثر مردم شبه جزیره عربستان به شرک و کفر می‌پرداختند، «جاهلیت» می‌گویند. «جهل» دارای دو معنا است:

    1. «جهل» در برابر «علم»، که به معنای نادانی است.
  1. «جهل» به معنای سبکی که خلاف وقار و طمأنینه می‌باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:07:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم