کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



  • صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط باید با بکارگیری ارتباطات بازاریابی، به شیوه­ای خلاقانه، نفوذ و اعتبار خود را به ویژه در مراحل اولیه از راه اندازی کسب و کار افزایش دهد.
      • صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط باید با بهره گرفتن از اصول بازاریابی، کانال­های توزیع کارآمدی را برای خود ایجاد نماید.

    ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط باید با بهره گرفتن از تکنیک های بازاریابی یک برند جدید را به بازار معرفی کنند.

محققان علل مختلفی را دلیل این تفاوت­ها بیان کرده ­اند؛ چنانچه کارسون و گیلمور مدعی­اند که محدودیت­های ذاتی SMEها و ویژگی­های فرد کارآفرین/مالک/مدیر از عوامل اصلی می باشند که بر ماهیت بازاریابی SMEها اثر می­گذارند(کارسون، گیلمور، ۲۰۰۰). بی­هویان و همکارانش(۲۰۰۵) روحیه کارآفرینانه شرکت­های کوچک و متوسط را دلیل اجرای متفاوت وظایف بازاریابی می دانند.
بعضی دیگر از محققان این موضوع را به دلیل کمبود آگاهی نسبت به علم بازاریابی این شرکت­ها می دانند(چایرا، مینگوزی، ۲۰۰۳).
عده­ای دیگر از محققین نیز این تفاوت­ها را ناشی از خصیصه­ها و محدودیت­های ذاتی این شرکت­ها دانسته که سبب شده تا با فرصت­ها و تهدیدات جدیدی رو به رو گردند؛ این مسائل شرکت­ها را بر آن داشته تا از شیوه ­های بازاریابی مختص به خودشان بهره گیرند(کارسون، گیلمور، ۲۰۰۰؛ گلابی و همکاران، ۱۳۸۹ب) و همواره در فکر ایجاد تغییرات بازار محور باشند(حاجی زاده، ۱۳۸۸).
در همن راستا و در پیمایشی که توسط هیسریچ[۹۴] در سال ۱۹۸۹، بر روی ۴۰ سرمایه دار ریسک پذیر صورت گرفت، نتایج زیر به­دست آمد:
الف) سرمایه گذاران ریسک پذیر معتقدند که کارآفرینان با چندین چالش منحصر به فرد مرتبط به بازاریابی در مراحل اولیه کارشان مواجه اند. به طور مثال شرکت­های نوظهور برای گسترش (افزایش) هزینه­ های تبلیغات، دست یابی به توزیع با کیفیت و همچنین دستیابی به فضای قفسه های خرده فروشی ناتوانند.
ب) سرمایه گذاران ریسک پذیر به اهمیت بازاریابی برای موفقیت سرمایه گذاری­های جدیدشان از ۷ نمره ۷/۶ دادند.
ج) سرمایه گذاران ریسک پذیر از طریق تحلیل بازار قبل از سرمایه گذاری نرخ شکست های خود را ۶۰% کاهش داده اند.
د) سرمایه گذاران ریسک پذیر معتقدند که کارآفرینان گرایش دارند به اینکه از ایده­های سرمایه ­گذاری­های خودشان طرفداری کنند، از اطلاعات منفی بازارشان چشم­پوشی کنند و مخالف کسب اطلاعات عمیق از بازار می­شوند که این ها همه به دلیل تعصب و تعهد اولیه شان بر ایده سرمایه ­گذاری­شان است.
بازاریابی شرکت­های کوچک و متوسط
اولین سوالی که در ادبیات این بخش مطرح می­ شود، این مساله است که آیا کسب و کارهای کوچک برای بقا و رشد، نیاز به عملیات بازاریابی دارند؟ اگرچه بطور تجربی، مشاهده شده که بیشتر مالکان کسب و کارهای کوچک به هیچ عملیات خاص بازاریابی عمل نمی کنند، اما آن­ها نیز برای موفقیتشان به عملیات بازاریابی مناسب نیازدارند(آیاندا، ادفامی، ۲۰۱۲). مطالعه انجام شده توسط هوگارت-اسکات[۹۵] نیز بیان­گر این مطلب می باشد که؛
۱) مدیران/ مالکان کسب و کارهای کوچک به جای داشتن تخصص بازاریابی، اغلب یک دانش عمومی در این زمینه دارند.
۲) تئوری های پیچیده بازاریابی، مناسب این کسب و کارها نیست و درک درستی از بازار را برای آن­ها فراهم نمی­کنند اما با وجود این، نمی­ توان اجرای بعضی مفاهیم بازاریابی در کسب و کارهای کوچک را انکار کرد(سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۶).
بنابراین اگرچه داشتن یک برنامه­ ریزی مدون، متضمن موفقیت یک کسب و کار نیست ولی بدون چنین برنامه­ای نیز ریسک شکست صاحبان کسب و کار افزایش می یابد(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰)؛ لذا اگرچه صاحبان کسب و کارهای کوچک اغلب حساس، باهوش و دارای قوه ادراک و شهود مستقیم می­باشند اما این صفات به تنهایی برای موفقیت در تصمیمات بازاریابی آنان کافی نیست؛ زیرا بازاریابی اثربخش نیازمند دانش تخصصی، درک نیازهای مصرف­ کنندگان و شناسایی رقبا و رقابت مستمر با آن­ها است(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰)؛ بنابراین امروزه اکثر محققان معتقدندکه مهارت­ های حرفه­ای بازاریابی برای بقا و توسعه شرکت­های کوچک و متوسط، ضروری است(کارسون، گیلمور، ۲۰۰۰).
در این خصوص نیز رویکردهای عملی و تئوریکی بسیاری به بررسی بازاریابی در این شرکت­ها پرداخته­اند، اما تا به امروز هیچ کدام از این رویکردها مورد پذیرش همگان قرار نگرفته(سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۶) و این بحث تا به امروز یک مبحث دائمی بین پژوهشگران و فعالان (دانشگاهیان و شاغلین) بوده است(گیلمور، کارسون و گرنت[۹۶]، ۲۰۰۱).
سویی و کرب مدعی شدند که دانش کافی در مورد ذات بازاریابی کسب و کارهای کوچک وجود ندارد(سویی و کرب، ۱۹۹۸) و طبقه ­بندی­های موجود تا حدودی خودسرانه می­باشد و خواننده را برای ابداع طبقه ­بندی­های جدید دعوت می­ کند(سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۶). از جمله طبقه ­بندی­های این شرکت­ها، می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • طبقه بندی سویی و کرب؛ آن­ها ۴ رویکرد را برای بازاریابی شرکت­های کوچک شناسایی کرده ­اند:
  • مدل مراحل رشد
  • رویکرد طرز و شیوه مدیریت
  • مدل مدیریت وظیفه ای
  • رویکرد اقتضایی.
  • طبقه بندی رومانو و راتناتونگا[۹۷](۱۹۹۵): آن­ها نیز بازاریابی کسب و کارهای کوچک را به سه دسته زیر تقسیم بندی کردند:
  • بازاریابی به عنوان یک فرهنگ؛ که به عنوان تحلیل نیازها و خواسته­ های مشتری و ارزیابی و تشخیص مزیت های رقابتی بنگاه­های کوچک تعریف شده است.
  • بازاریابی به عنوان یک استراتژی؛ که به عنوان توسعه استراتژی برای افزایش جایگاه واقعی بالقوه بنگاه­های کوچک تعریف شده است.
  • بازاریابی به عنوان تاکتیک؛ که به عنوان تحلیل آمیخته بازارایابی برای اثر گذاشتن بر عملکرد یا رشد بنگاه­های کوچک تعریف شده است.

در این تحقیق، محقق با توجه به مرور ادبیات این بخش، بازاریابی شرکت­های کوچک و متوسط را از حیث نگرش به بازاریابی به سه دسته، تقسیم کرده ­است.
دسته اول؛ محققانی­اند که تفاوت چندانی بین شرکت­های کوچک و بزرگ قائل نمی­باشند و اغلب فنون و راهبردهای شرکت های بزرگ و باسابقه را به مثابه اصولی اجتناب ناپذیر، ثابت و قابل کاربرد در کسب و کارهای کوچک و متوسط مورد توجه قرار داده اند(مارتین، ۲۰۰۹). این پدیده سبب شده تا شرکت­های تازه تاسیس و SMEها در تحقیقات سنتی(در مورد کسب و کار) نادیده گرفته شوند(استوک، ۲۰۰۰؛ ؛ گلابی و همکاران۱۳۸۹ ب؛ هیل و همکاران، ۲۰۰۸). انجمن­های علمی و حرفه­ای نیز اغلب تحقیقات دوره­ای­شان بر سازمان­های بزرگ و با سرمایه زیاد تمرکز دارند و از سازمان­های کوچک و کارآفرین چشم­پوشی می­ کنند(هیل و همکاران، ۲۰۰۸)؛ به طوری که امروزه در ادبیات این بخش تعریف واضحی از بازاریابی در SMEها وجود ندارد و تعاریف موجود از بازاریابی­ این شرکت­ها به بازاریابی کسب و کارهای بزرگ پیوند خورده است(سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۶). در تعاریف مختلفِ صورت گرفته از سوی این انجمن­ها و محافل علمی نیز(که در ذیل بدان اشاره شده است)، تفاوت­ها و چالش­های مختص بازاریابی SMEها در مقایسه با بازاریابی سازمان­های بزرگ نادیده گرفته شده است(کارسون، گیلمور، ۲۰۰۰؛ موریارتی، جونز، رولر و کوپیک تیهان[۹۸]، ۲۰۰۸):

  • موسسه تخصصی بازاریابی بریتانیا؛ بازاریابی را به عنوان یک فرایند مدیریتی می­داند که در آن به منظور شناسایی، پیش بینی و تامین رضایت نیازهای مشتری که همراه با قابلیت سوددهی باشد، همراه است(موسسه تخصصی بازاریابی بریتانیا، CIM).
  • انجمن بازاریابی آمریکا در تعریفی که به عنوان یک تعریف عمومی از بازاریابی مورد پذیرش قرار گرفته است(آیاندا، ادفامی، ۲۰۱۲) بازاریابی را فرایند برنامه ریزی و اجرای مفهوم قیمت، ترفیع و توزیع کالاها، ایده ها و خدمات برای دستیابی به رضایت افراد و اهداف سازمانی می ­پردازد(انجمن بازاریابی آمریکا، AMA)
  • این انجمن اخیرا نیز، برای اداره روابط سودبخش بین سازمان و سهامداران، بازاریابی را یک وظیفه سازمانی تعریف کرده است که شامل مجموعه ای از ایجاد ارتباطات و ارائه ارزش به مشتریان می­باشد(انجمن بازاریابی آمریکا، AMA)
  • ویبگالی و دیویس[۹۹](۱۹۹۴) بازاریابی را مجموعه ­ای از عناصر ملموس و غیر ملموس می­دانند که در بازار سبب شناسایی و توجه(نسبت به رقبا و در دید مشتری) می­ شود.

همان طور که در تعاریف فوق هم مشاهده می­ شود، این تعاریف، عموما بیانگر یک رویکرد عملیاتی- استراتژیکی برای بازاریابی می­باشد که ناشی از فعالیت­هایی است که سازمان­های بزرگ تحت عنوان بازاریابی متعهد آن می­شوند(سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۶).
اما این تئوری­ها، تحقیقات و مدل­های سنتی و وابسته به سازمان­های بزرگ برای راهنمایی بازاریاب­ها در بازارهایی که وضعیت­های گوناگون تغییر و تلاطم را تجربه می­ کنند، کافی به نظر نمی­رسد(گلابی و همکاران، ۱۳۸۹ب؛ ماسون، ۲۰۰۷) و معتقدند که تکنیک­های بازاریابی که صاحبان کسب و کارهای کوچک از آن­ها استفاده می­ کنند، به نوعی با مفاهیم موجود در پیشینه و شیوه ­های سنتی بازاریابی متفاوت می­باشند(هیل و همکاران، ۲۰۰۸) زیرا این رویکردهای دائمی و ثابت، در یک محیط پویا، برای آن که شرکت ها را قادر به ادامه فعالیت و توسعه جایگاه­های رقابتی بیشتر کند، نه تنها جذاب نیستند بلکه حتی می ­تواند اتکا به آن ها خطرناک هم باشد(ماسون، ۲۰۰۷) زیرا بازاریابی سنتی نوعی پروسه ی سنجیده و سازماندهی شده است و مفاهیم آن بر پایه­ این فرض است که شناسایی نیازهای مشتری، مستلزم تحقیق رسمی است و برای پاسخ به این نیازها، شرکت تصمیم به ایجاد یک ساختار سازماندهی شده می­گیرد که برای توسعه محصولات و خدمات جدید متناسب باشد (هیل و همکاران، ۲۰۰۸).
دسته دوم؛ گروهی از محققان معتقدند، اگرچه عموما پذیرفته شده که اصول بازاریابی، قابلیت کاربرد عمومی برای کسب و کارهای کوچک و بزرگ دارند(رینولد، ۲۰۰۲؛ سویی و کربی، ۱۹۹۸؛ شیتال و همکاران، ۲۰۱۲)، اما امروزه شیوه بازاریابی شرکت­های کوچک و متوسط با شرکت­های بزرگ متفاوت می­باشد. در واقع محققان معتقدند که بسیاری از مدل­ها و تئوری­هایی که برای یک نوع سازمان مفید بوده، ممکن است برای انواع دیگر شرکت­ها مفید نباشد(موریش، دیاکن، ۲۰۰۹؛ موریش، دیاکن، ۲۰۱۱). لذا از آن جا که از یک طرف بسیاری از اصول و تئوری­های بازاریابی از بررسی و مطالعه تجربه ­های شرکت­های بزرگ بوجود آمده است(گلابی و همکاران، ۲۰۱۱) و از طرف دیگر، SMEها دارای ویژگی­های خاص و منحصر به فرد می­باشند(کارسون، ۲۰۰۵)؛ بنابراین فرایند بازاریابی کسب و کارهای کوچک و متوسط باید به صورت جداگانه ای بررسی شود. در همین راستا، صاحبان کسب و کار کوچک مدعی­­اند که اصول بازاریابی این شرکت­ها از شیوه ­های قراردادی و رسمی پیروی نمی­کند(کارسون، کرومی، مگ گون، ۱۹۹۵) و فعالیت­های بازاریابی آن­ها برخلاف دیگر عملکردهای سازمانی، از قاعده­ی کم­تری برخوردار است و آن­ها بازاریابی را “چیزی که یک شرکت بزرگ و معتبر مجبور به انجام آن است” نمی­پندارند(استوک، ویلسون، ۲۰۱۰). بلکه برای آن­ها، بازاریابی یک شیوه و یا یک تاکتیک برای بهره بردن و پاسخ دادن به فرصت­ها است(اسد سعدی، افتخار، ۲۰۱۱؛ گلابی و همکاران، ۲۰۱۱) که بر پایه هوش مدیران و اقداماتی که آن­ها برای مقابله با مشکلات فوری تدبیر می­ شود، اتخاذ می­ شود(اسد سعدی، افتخار، ۲۰۱۱). به عبارت دیگر، آن­ها بازاریابی را به چشم یک فرهنگ سازمانی یا یک روند استراتژیک نمی­بینند، بلکه تعریف آن­ها از بازاریابی بر حسب درک ذهنی(به جای تحقیقات بازار)، مشاهدات شخصی(استوک، ۲۰۰۰؛ سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۶؛کارسون و همکاران، ۱۹۹۵) و همچنین دانش فنی موجود(احمدی و همکاران، ۱۳۸۷) می­باشد. اطلاعات این شرکت­ها(نسبت به شرکت­های بزرگ) از نظر حجم کم و بیش­تر با اهداف تک منظوره و به سرعت جمع­آوری می­ شود(رایس، ۱۹۸۳، به نقل از سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۶). بنابراین SMEها اغلب دیدگاه بلندمدتی را برای بازاریابی­شان اتخاذ نمی­کنند و از تحلیل و تحقیق چشم­پوشی می­ کنند(اسد سعدی، افتخار، ۲۰۱۱) بنابراین استراتژی­ها وتصمیم گیری­ها این شرکت­ها، بر خلاف شرکت­های بزرگ، فی­البداهه، فوری و براساس فرصت­هایی که نصیب شرکت می­ شود، است(موریش، دیاکن، ۲۰۰۹؛ موریش، دیاکن، ۲۰۱۱).
در همین راستا، هیل و رایت(۲۰۰۰) مدعی شدند که به طور کلی محققان در توصیف رفتارهایی که به عنوان وظایف بازاریابی SMEها انجام می­ دهند، بر روی مشکلاتی که این شرکت­ها در عملیات بازاریابی­شان با آن مواجهند، معطوف می­باشند.
به طور مثال، زاتزالو و گری[۱۰۰] معتقدند که سازمان­های کوچک به دلیل فقدان دانش بازاریابی به جای برنامه­ ریزی بلندمدت، به پاسخگویی فوری به اقدامات رقبایشان تمایل دارند(زاتزالو، گری، ۲۰۰۰). همچنین کمبود منابع(از جمله کمبود زمان و سرمایه) سبب شده تا این شرکت­ها، از رقبا - به عنوان یک تهدید جدی - غافل شوند و نسبت به جمع آوری اطلاعات از آن­ها تلاش نکنند(زاتزالو، گری، ۲۰۰۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 03:36:00 ق.ظ ]




پس می توان اینگونه نتیجه گرفت که اگر یک سازمان می خواهد از عملکرد مناسبی برخوردار باشد باید کارکردش را مورد ارزیابی قرار دهد.
۲-۴-۳٫ اهداف ارزشیابی عملکرد
اگر چه مفهوم مدیریت عملکرد، مفهوم جدیدی به حساب می‌آید، اما ارزشیابی عملکرد طی چند دهه گذشته از جمله بحث انگیز ترین خدمات پرسنلی و فعالیت ‌های مدیریتی بوده است و می‌توان گفت که مدیریت عملکرد با مطرح ساختن مجموعه ‌ای از دیدگاه‌ ها و برانگیختن احساسات گوناگون، یکی از پیچیده ‌ترین فعالیت ‌ها و فرآیندهای مدیریت منابع انسانی است.در بسیاری از سازمان ها، ارزشیابی عملکرد، بخش جدایی ناپذیر برنامه‌ های مدیریت منابع انسانی و ابزار بسیار کارآمد در توسعه حرفه ‌ای محسوب می‌شود و برای مقاصد متعددی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عقیده برناردین[۱۳] (۲۰۰۳: ۱۴۴) اطلاعات حاصل از اندازه‌گیری عملکرد به طور گسترده‌ای برای؛ جبران خدمت، بهبود عملکرد و مستند سازی بکار می‌رود. همچنین می‌توان از آن در تصمیمات مربوط به کارکنان(نظیر: ارتقاء، انتقال، اخراج وانفصال از خدمت)، تجزیه و تحلیل نیاز های آموزشی، توسعه کارکنان، تحقیق و ارزشیابی برنامه، استفاده نمود. اسنل و بولندر[۱۴] (۲۰۰۷: ۳۳۳) و نو و دیگران( ۲۰۰۸: ۳۴۷) نیز اهداف ارزشیابی کارکنان را به ۲ دسته اهداف توسعه‌ ای و اهداف اداری- اجرایی تقسیم کرده‌اند جدول ۲-۳ بیانگر موارد بکارگیری نتایج ارزشیابی عملکرد به تفکیک اهداف توسعه‌ای و اداری- اجرایی می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۲-۳- اهداف ارزشیابی عملکرد(اسنل و بولندر، ۲۰۰۷ :۳۳۳ )

اهداف اداری- اجرایی اهداف توسعه‌ای
- مستند کردن تصمیمات مربوط به کارکنان
- تعیین ارتقاء کاندیدها
- تعیین تکالیف و وظایف
- شناسایی عملکرد ضعیف
- تصمیم در مورد اخراج یا نگهداری
- اعتبارسنجی ملاکهای انتخاب
- ارزیابی برنامه‌های آموزشی
- تصمیم‌گیری در مورد پاداش و جبران خدمات
- برآوردن مقررات قانونی
- برنامه‌ریزی پرسنلی
- فراهم آوردن بازخورد عملکرد
- شناسایی نقاط قوت و ضعف فردی
- تشخیص عملکرد افراد
- کمک به شناسایی اهداف
- ارزیابی میزان دستیابی به اهداف
- شناسایی نیازهای آموزشی فردی
- شناسایی نیازهای آموزشی سازمانی
- تقویت ساختار قدرت
- بهبود ارتباطات
- فراهم آوردن زمینه‌ای برای کمک مدیران به کارکنان

الف- اهداف اداری- اجرایی ،اهداف توسعه‌ای
- مستند کردن تصمیمات مربوط به کارکنان
- تعیین ارتقاء کاندیدها
- تعیین تکالیف و وظایف
- شناسایی عملکرد ضعیف
- تصمیم در مورد اخراج یا نگهداری
- اعتبارسنجی ملاکهای انتخاب
- ارزیابی برنامه‌های آموزشی
- تصمیم‌گیری در مورد پاداش و جبران خدمات
- برآوردن مقررات قانونی
- برنامه‌ریزی پرسنلی
- شناسایی نقاط قوت و ضعف فردی
- تشخیص عملکرد افراد
- کمک به شناسایی اهداف
- ارزیابی میزان دستیابی به اهداف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:36:00 ق.ظ ]




مبحث پنجم : ماهیّت کارشناسی ؛ صرفاً یک اظهارنظر و مشاورهی تخصصی

نظریهی کارشناسی را نمیتوان دلیل یا وسیلهی اثبات دانســت؛ زیرا «دلیل ماهیتاً اخبار از حق میکند. این اخبار ممکن است به زیان خود شخص (اقرار) و یا به زیان شخصی و به نفع شخص دیگری باشد (شهادت). از طرف دیگر وسیلهی اثبات دعوی دلالت عقلی از حق دارد… نظریهی کارشناسی را نمیتوان اخبار و یا دلالت از حق دانست، بلکه صرفاً یک اظهارنظر تخصصی است که موضوع دعوی را از حیث فنی و تخصصی مورد مکاشفه قرار میدهد.
بنابراین نظریهی کارشناسی به اثبات موضوع دعوی نمیپردازد، بلکه دارای ارزش تشخیصی بوده و در بردارندهی مرحلهای از روند دادرسی است که به حکم قانون در مشاورت دادگاه کاربرد و اعتبار دارد و نبایستی به آن ارزش اثباتی داده و در زمرهی ادله و یا وسایل اثبات دعوی و یا اماره محسوب نمود».[۱۱۸۶]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مبحث ششم : نظر منتخب ( ماهیت کارشناسی؛ گاه امارهی قضایی وگاه دلیل )

ابتدا باید موارد و مصادیق رجوع به خبره در فقه و حقوق و شرایطی که برای خبره در ابواب مختلف پیشبینی شده، مورد بررسی قرار گیرد تا شاید بتوان از این طریق، ماهیت کارشناسی را تشخیص داد:
۱ـ مواردی که در اهل خبره شرایط شهادت معتبر است:
اثبات هلال ماه قمری، تعیین کفارهی صید، قتال با بغات، تشخیص مرض مخوّف، عیوب مجوّز فسخ نکاح، حلیت ماهی فلسدار، مقوّم (به طور مثال تعیین قیمت ثلث مال)، تشخیص اجتهاد اعلمیت و عدالت مجتهد، قاسم (تقسیم کننده اموال) منصوب از جانب امام و قسمت متوقف بر تقویم (مطلقا).
در فقهالجزاء: تشخیص از بین رفتن حس بویایی (احتیاط در تعدد و عدالت است)، تشخیص جراحت جائفه، ساییدگی کف دست، از بین رفتن حس چشایی، از بین رفتن حس شنوایی (احتیاط در تعدد و عدالت است)، ولوج روح در جنین، زوال عقل و مترجم.
۲ـ مواردی که قول خبرهی مورد وثوق پذیرفته شده است:
تشخیص داخل شدن وقت (اگر چه گفته شده دو عادل عارف بهتر است)، تشخیص مثلی و قیمی، تعیین میراث خنثی، حکم به نجاست و حرمت عصیر، ضرر داشتن روزه، تشخیص مرض عبد، تشخیص حمل، تعیین میقات (البته امام خمینی معتقدند با نبودن دو عادل، قول خبرهی مورد اطمینان کفایت میکند)[۱۱۸۷]، تحقق رضاع (یکی از راه های اثبات، شهادت ثقات از اهل خبره ذکر شده است)،[۱۱۸۸] تشخیص غبن، تشخیص اجتهاد (برخی قول ثقهی واحد را کافی میدانند)[۱۱۸۹]، معالجه با مضرّ، تقویم (امام خمینی قول یک مقوّم را به شرط مورد اطمینان بودن معتبر دانسته ورعایت شرایط شهادت را نزدیک به احتیاط میدانند)،[۱۱۹۰] تقویم ابنیه و اشجار و رجالی.
در فقهالجزاء: در تشخیص امکان استیفاء قصاص به (دو ثقهی اهل خبره) و درتشخیص از بین رفتن حس شنوایی به (اهل خبرهی مورد وثوق مراجعه میشود، البته احتیاط در تعدد و عدالت است) و در حوامل، قول قابلهی حاذق مورد وثوق پذیرفته شده است.
به نظر میرسد در تشخیص امکان استیفاء قصاص و از بین رفتن حس شنوایی مراد از وثاقت، عدالت باشد؛ چون در مورد اول، به صراحت شرط تعدد شده و در مورد دوم، احتیاط در تعدد و عدالت است.
۳ـ مواردی که به ظن حاصل از قول اهل خبره عمل می شود:
در برخی از موارد به طور مطلق و در مواردی نیز در صورت عدم امکان تحصیل علم و تعذر به ظن حاصل از قول اهل خبره عمل میشود.
الف ـ موارد عمل به ظن به طور مطلق:
تشخیص مفتوحالعنوه بودن زمین، وسعت وقت، انتقای ضرر (چنانچه قول خبره مفید ظن باشد به آن عمل میشود، حتی در مواردی تصریح شده که به ظن حاصل از قول فاسق یا کافر نیز میتوان عمل کرد)، تحقق رضاع، تشخیص قبله، داخل شدن وقت، ضرر داشتن آب برای وضو، ضرر داشتن روزه.
ب ـ موارد عمل به ظن در صورت عدم امکان تحصیل علم:
تشخیص قبله، داخل شدن وقت و در محاذات (مکان محاذی یکی از میقاتهای پنجگانهی احرام). برخی از فقهاء قول خبره در تشخیص محاذات را به طور مطلق حجت میدانند، حتی اگر ظن نیز حاصل نشود.
۴ـ عدم ثبوت حکم شرعی از ظن به قول خبرهی عادل:
در برخی از موارد حتی باحصول ظن از قول خبرهی عادل، حکم شرعی ثابت نمیشود. به طور مثال اگر در اثبات هلال ماه قمری دو شاهد عادل واجب باشد، (با شهادت یک خبرهی عادل) نیت ماه رمضان جایز نیست؛ برای اینکه این طریقی برای ثبوت استهلال در نظر شرع نیست، اگر چه مفید ظن است.[۱۱۹۱]
۵ـ موارد مورد اختلاف:
* اثبات هلال ماه قمری: برخی در اثبات هلال، قول منجم واحد را کافی میدانند. اما اکثر فقهاء معتقدند: اکتفاء به قول منجم واحد جایز نیست و شهادت عدلین لازم است.
* اکثر فقهاء در مترجم، شهادت (تعدد و عدالت) را معتبر میدانند، اما برخی معتقدند: مترجم ثقه اگر واحد عدل باشد کفایت میکند.
* در تشخیص کسوف و خسوف، برخی معتقدند: کسوف و خسوف اصلاً با قول منجّمین ثابت نمیشود. برخی نیز قائل به پذیرش قول دو منجم عادل بوده و برخی دیگر از فقهاء صرف حصول اطمینان از قول منجم را کافی میدانند.
* در تحقق رضاع برخی در اهل خبره شرایط شهادت را معتبر دانسته و برخی نیز میان اظهار نظر خبره و شهادت تفاوت قائل شده و شرایط شهادت را معتبر نمیدانند.
* در تشخیص عیوب مجوز فسخ نکاح، برخی از فقهاء اعتبار عدالت در اهل خبره را محل نظر و تأمل دانستهاند.
* در حجیت قول لغوی برخی شرایط شاهد از جمله عدالت و تعدد را معتبر دانسته و برخی صرف حصول اطمینان از قول وی را کافی میدانند.
۶ـ موارد عدم اعتبار قول اهل خبره:
* قول قائف (نسبشناس): فقهاء به دلیل روایاتی که دربارهی عدم اعتبار قول قائف و باطل بودن اجرت وی وارد شده است،[۱۱۹۲] قول قائف وتشخیص نسب از روی قیافه را معتبر نمیدانند.
* قول عرّاف(منجم): در منع عمل به قول منجّمین روایاتی وارد شده است.[۱۱۹۳] با وجود دلالت روایات بر عدم حجیت قول عرّاف، فقهاء معتقدند: در تشخیص قبله، دخول وقت، تشخیص خسوف و کسوف و حتی رؤیت هلال، میتوان به منجم رجوع کرد.
به نظر میرسد مقصود ازعرّاف در روایات، کاهن و فالگیر بوده و از پیشگویی و غیبگویی غیرعلمی نهی شده و چون منجّم متخصص و خبره به قواعد رصد و نجوم است و از آنجا که به دلیل عقل، آیات و روایات (که قبلاً بیان شد) در هر فن و تخصصی باید به اهل خبره مراجعه کرد، پس منعی برای رجوع به منجم وجود ندارد.
* تشخیص پزشک در برخی از جرایم مستوجب حد: به طور مثال فقهاء تشخیص پزشک را برای تحقق زنا، لواط و … کافی نمیدانند.[۱۱۹۴]
* در تشخیص مستکننده بودن مسکر،گفته شده شرعاً برای قول اهلخبره اعتباری نیست.[۱۱۹۵]
*در ضروری بودن سقط جنین بعد از ولوج روح به جهت ضرر داشتن برای مادر یا جنین، حتی اگر به قول اهلخبره اطمینان هم حاصل شود، نمیتوان به آن عمل کرد.
*در تشخیص برخی از عیوب و بیماریهای مخفی که تنها توسط خود بیمارقابل تشخیص است، نظر پزشک از نظر فقهی پذیرفته نشده است.
در حقوق از شرایطی که در فقه ذکر شد تنها به وثاقت کارشناس(در بیان شرایط کارشناسان رسمی) اشاره شده و در امور کیفری نیز بر مورد وثوق بودن کارشناس[۱۱۹۶] تأکید شده است. اما در خصوص اشتراط تعدد و عدالت در قانون مطلبی ذکر نشده ودر مادهی ۸۹ قانون آیین دادرسی کیفری آمده است: «قاضی میتواند در صورت لزوم به یک پزشک اکتفاء نکرده و از چند پزشک دعوت کند…»، پس تعدد کارشناس الزامی نبوده و در اختیار دادگاه میباشد. تنها در مادهی ۴۴۸ قانون مجازات اسلامی هم تعدد و هم عدالت خبره شرط شده است.[۱۱۹۷]
بنابراین از بررسی موارد رجوع به خبره روشن میشود: علاوه بر اینکه شرایط خبره در ابواب مختلف فقهی متفاوت میباشد، در هر یک از ابواب نیز برای خبره، شر ایط متفاوتی پیشبینی شده است، به طور مثال اینگونه نیست که در همهی موارد و موضوعات مطرح شده در عبادات ویا حتی در فقهالجزاء، در خبره شرایط شهادت از جمله تعدد و عدالت شرط باشد، بلکه در مواردی قول خبرهای که مفید ظن و مورد وثوق باشد نیز پذیرفته شده است؛ پس نمیتوان با قاطعیت یک
قاعدهی کلی مانند اعتبار شرایط شهادت ویا وثاقت را در یک باب و موضوع اجرا کرده و ماهیت کارشناسی را شهادت یا اماره و… دانست.
بنابراین اقوال مختلفی که به طور مطلق دربارهی ماهیت کارشناسی بیان شده (و به طور کلی آن را شهادت، اماره، دلیل مستقل، وسیلهی اثبات دعوی و اظهارنظر مشورتی دانسته است)، قابل پذیرش نیست.دلایل بطلان اقوال مذکور به شرح ذیل میباشد:
۱-اولاً نمیتوان به طور مطلق ماهیت نظریهی کارشناس و حجیت آن را از باب پذیرش شهادت بیّنه دانسته و اعتبار آن را مشروط به شرایط شهادت (تعدد و عدالت) کرد؛ زیرا:
۱ـ۱ روایات مورد استناد کسانی که قائل به انحصار ادله اثبات دعوی به بیّنه و سوگند بوده و نظریهی کارشناسی را داخل در باب بیّنه و شهادت میدانند، بر ادعای ایشان دلالت ندارد.
* به عبارت دیگر روایات مزبور در مقام بیان حصر ادله اثبات دعوی نیستند؛ زیرا در روایت «من بین شما فقط با بیّنهها و سوگندها قضاوت میکنم».[۱۱۹۸] هرچند قضاوت اختصاص به بیّنه و سوگند دارد، اما اولاً؛ اختصاص داشتن به معنای منحصر بودن نیست. ثانیاً؛ این روایت به قرینهی روایت مخصص «مدعی باید بینه اقامه کند و منکر قسم یاد کند».[۱۱۹۹] در مقام تفسیر روایت اول و بیان وظیفهی مدعی و منکر است.[۱۲۰۰]
* یا اینکه مقصود از بیّنه در این روایت بیّنه به معنای عام(دلیل) است، نه بیّنه به معنای اخص و شهادت.
* اگر هم بپذیریم مقصود از«بیّنه» دراین روایت بیّنه به معنای اخص و شهادت است، شارع در صدد حصر ادله اثبات دعوی نبوده، بلکه در مقام بیان قدیمیترین و کار بردیترین ادله اثبات دعوی بوده است.
* در مرسلهی یونس در ذکر ادله اثبات دعوی به قید حصر، تعبیر به استخراج حقوق شده است؛ یعنی برای استخراج حقوق به این چهار دلیل میتوان تمسک کرد. در این صورت بین استخراج حق و کشف حقیقت تفاوت بسیاری وجود دارد. «تعبیر استخراج حق به این معنی است که در صورت درماندگی از کشف واقع، از راه بیّنه میتوان، حق صاحب حق مورد نزاع را استخراج کرد…».[۱۲۰۱] در حالی که برای کشف حقیقت میتوان از ادله دیگری غیر از موارد منحصر در روایت نیز بهره گرفت.
۱ـ۲ ماهیت شهادت و کارشناسی از یکدیگر متمایز و متفاوت است؛[۱۲۰۲] بنابراین نمیتوان با قیاس کارشناسی به شهادت شرایط آن را در کارشناس (اهلخبره) معتبر دانست. شهادت غالباً اخبار از طریق یکی از حواس پنجگانه است. اما کارشناسی و قول اهلخبره متضمن اعمال نظر و حدس خبره میباشد (هر چند گاهی به جز بیان استنباطات، محسوسات خود را نیز بازگو میکند).
و اخبار اهل خبره از رأی خویش در موضوعی که به تخصص او مربوط است، از باب شهادت نمیباشد؛ زیرا مبنای سیرهی عقلاء در رجوع به اهلخبره، حدسی بودن موضوع نیست؛ بلکه مبنا فنی و تخصصی بودن موضوع است که در این جهت فرقی بین امور حدسی و حسّی نیست. و عقلاء در قضاوت و غیر قضاوت تفاوتی قائل نیستند مگر اینکه دلیل خاصی (روایت) برای اعتبار شرایط شهادت در اهلخبره وجود داشته باشد، چنانکه درقضاوت (به ویژه قصاص ودیات) [۱۲۰۳] و دیگر ابواب فقهی، اعتبار نظر اهلخبره گاه منوط به رعایت شرایط شهادت است؛ پس هر چند کارشناسی ماهیتی متفاوت از شهادت دارد، اما در مواردی که دلیل خاصی وارد شده باید مطابق با آن عمل شود.
در غیر از مواردی که دلیل خاصی وارد شده، قول خبرهی مورد وثوق را نیز میتوان پذیرفت؛ زیرا در بسیاری از ابواب فقهی حتی در برخی از موارد در باب قضاوت (قصاص ودیات)، به قول خبرهی مورد وثوق عمل شده و در حقوق نیز (هم در امور حقوقی و هم کیفری) تنها بر«وثاقت کارشناس» تأکید شده است.
علاوه بر عمل به قول خبرهی مورد وثوق به ظن حاصل از قول اهلخبره (حتی فاسق و کافر) نیز عمل میشود (چه مطلق و چه مقید به عدم امکان تحصیل علم و تعذّر). و کسانی هم که حجیت قول اهل خبره را از باب پذیرش شهادت می دانند، عمل به ظن حاصل از قول اهل خبره را کافی دانسته و تعدد و عدالت را شرط نمیدانند. بنابراین چنانچه ماهیت کارشناسی از باب شهادت باشد، رجوع به خبرهی مورد وثوق و حتی عمل به ظن خبرهی فاسق یا کافر در فقه جایز نبود، در حالی که در موارد نیاز، نظر کارشناس غیرمسلم در دعوای مسلم حجت است. البته در برخی از موارد چه در فقه و چه در حقوق ، در تمییز دقیق شهادت و کارشناسی اختلاف و تردید وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:36:00 ق.ظ ]




پیام های تبلیغاتی وقتی بیشترین اثر بخشی را دارند که در زمان و مکانی به مشتری منتقل شود که برخی از نیازها ،برجسته است. از آنجاییکه خدمت پیام کوتاه یا پیام متنی ، یکی از وسیع ترین کاربردهای موبایل است ، بازاریابان پیش از این آنرا در آمیخته رسانه ای به عنوان یک شکل از بازاریابی مستقیم ، ادغام کرده اند Cuneo 2004; Okazaki 2005;International Data Corporation 2006 & Babin B.J.,2007 ).
بنابراین بازاریابان می بایست پیام ها را مبتنی بر مکان،زمان و مرتبط بودن پیام با ترجیحات مصرف کنندگان و خصوصیات دموگرافیک شخصی سازی( همخوان سازی) کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۷-۲-۱٫ شخصی سازی بر اساس مکان
تلفن همراه ، در دسترس بودن ، سرعت و فراوانی ارتباطات را افزایش می دهد که از این طریق تبلیغات موبایلی به موقع می تواند به مشتریان بر مبنای خصوصیات دموگرافیکی شان و اطلاعات جغرافیایشان ارائه شود
Banham 2000; Watson et al. 2002) ).
خدمات پیامکی بر مبنای مکان، محتمل است که به عنوان یک ابزار بازاریابی ، به طور فزاینده ای به آن بها داده شودVerveridis and Polyzos,2002) ). از طریق کانال موبایل ، پاسخ می تواند تقریباً سریع، تعاملی باشد و به مشتری می تواند در هر مکان و در هر زمان دسترسی پیدا کرد زیرا این خدمت نوعاً حاضر در همه جاست ( Jelassi and Enders).

۱ Ho & Kwok
۲ Yuan & Tsao
۳ Personalization

یوآن و تی سائو یک زیرساخت تبلیغات موبایلی شخصی و مفهومی برای تبلیغات فعالیت های تجاری و غیر تجاری با عنوان MACCRE ( تبلیغات موبایلی از طریق پیشنهاد بهبود یافته بر مبنای مکان) را مطرح کردند
Yuan & Tsao,2003 and Forthin D.,2006)).
موبایل دو کلید مورد بحث را در تجارت الکترونیک وسعت می دهد، استقلال مکانی و حضور در همه جا.مصرف کنندگان به طور فزاینده انتظار می رود تحت تأثیر خدمات مبتنی بر مکان قرار بگیرند به وسیله تاکید بر نکات مهم بازاریابی موبایلی که شخصی سازی شده است.خدمات مبتنی بر مکان اگر به طور صحیح بکار برده شود برای خلق و یا تقویت ارتباطات مجازی مفید است، به عنوان مثال یک شرکت سوئدی بنام تلیا۱ ، یکی از بزرگترین و خلاقترین شرکتهای ارتباطاتی اروپا، یک بازی پیامکی راه اندازی کرد که با بهره گرفتن از موقعیت یابی موبایل به کاربران این امکان را می دهد تا در برابر دیگران در اطراف یکدیگر بازی کنند .همچنین تبلیغات موبایلی شرکت بادی شاپ ۲ هم یکی از نمونه های موفق است. هدف نهایی بادی شاپ جذب مشتریان نزدیک مغازه ها بود .(Scharl et al, 2004)
۲-۲-۷-۲-۲٫ شخصی سازی بر اساس زمان
دریافت کنندگان تمایل دارند که در زمان اوقات فراغت یا در زمانی که خودشان دوست دارند پیامک بخوانند، پس سازمانها باید در نظر بگیرند که در زمان مناسبی نسبت به ارسال پیام اقدام کنند. به عنوان مثال مدیر عامل یکی از کمپانی های بزرگ بازاریابی موبایلی تاکید می کند که برای دانش آموزان به هیچ وجه قبل از ظهر پیام ارسال نشود زیرا در این زمان به دلیل اینکه سر کلاسهایشان هستند،پیام کارایی نخواهد داشت .همچنین تحقیقات نشان داد که تمایل مصرف کنندگان به پاسخ دادن به تبلیغات بیشتر در بعدازظهرها بود نسبت به صبح ها ۳) .(lee et al.2006,p به طور متوسط بالاترین نرخ پاسخ روزانه مصرف کنندگان بین ۶ تا ۷ بعدازظهر ثبت شده بود، حول و حوش ساعت تعطیلی اداره ها و دفاتر کاری، که میانگین نرخ پاسخ را از ساعت ۹ صبح تا ۹ بعداز ظهر در جداول زیر مشاهده می کنید:
جدول شماره ۲-۳: نرخ پاسخ به تبلیغات در صبح

مدت زمان صبح
زمان ۱۰-۹ ۱۱-۱۰ ۱۲-۱۱ ۱۳-۱۲
نرخ ۱۲/۰% ۳۵/۰% ۷۲/۰% ۵۸/۰%
۱ Telia
۲ Body shop
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:35:00 ق.ظ ]




شایسته است به دعایی که از آن امام۷ در تعقیب نماز صبح گزارش شده است، اشاره کنیم:
سُبْحَانَک اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِک مَنْ ذَا یعْرِفُ قَدْرَک فَلَا یخَافُک وَ مَنْ ذَا یعْلَمُ مَا أَنْتَ فَلَا یهَابُک[۴۰]
منزهی خداوندا و تو را حمد می‏گویم. آن کیست که قدرَت را بشناسد پس خوف تو را نداشته باشد؟ و او کیست که بداند تو چیستی، پس هیبت تو را به دل نگیرد؟
طرح اشکال:
ممکن است چنین به ذهن برسد که با توجه به آیه (أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ[۴۱]) اگر کسی به مقام و درجه‌ی اولیاء خدا برسد دیگر از خداوند نخواهد ترسید یا نباید بترسد.
پاسخ:
اولاً؛ خدا‌ترسی، امری وجدانی و از احکام مسلم عقل فطری است. به محض این‌که کسی خداوند را بشناسد، هیبت ذات مقدس باری تعالی دردلش خواهد افتاد.
ثانیاً؛ معنای آیه این است که در مورد اولیاء خدا، نگرانی وجود ندارد. مانند این‌که به کسی که می‌خواهد در یک جاده‌ی کوهستانی و برفی سفر کند، بگویم: انا اخاف علیک، من برای شما نگرانم. کلامی که من به او گفته‌ام، دلالت نمی‌کند بر این‌که آیا خود او هم از مسافرت کردن در این جاده کوهستانی و لغزنده، هراسان و نگران است یا با خیال آسوده به سفر می‌رود؟ در واقع در مورد اینکه آیا خود آنان در ترس و نگرانی هستند یا نه، آیه ساکت است و در واقع آیات دیگر نسبت به این موضوع، صراحت دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ثالثاً؛ فرض کنیم که مدلول آیه شریفه، این باشد که اولیاء خداوند متعال، خدا‌ترسی و خوف از خدا ندارند. همه‌ی مؤمنان متفقند که امیر‌المؤمنین۷ و صدیقه کبری۳ و دو فرزند معصومشان امام حسن و امام حسین۸سر آمد و سرور اولیاء خدا هستند. امیر‌المؤمنین۷ امام المتقین، صدیقه‌ی طاهره۳ سرور بانوان اهل بهشت است و حسنین۸دو سرور جوانان بهشتی‌اند. از طرفی همه می‌دانیم که آیات سوره‌ی مبارکه‌ی انسان، پس از ماجرای انفاق و بذل نان این چهار نور مقدس که به همراه خادمه‌ی خویش فضه این انفاق و احسان را انجام دادند، نازل گردید.
(وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکورا إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یوْماً عَبُوساً قَمْطَریرا[۴۲])
و هم بر دوستی بر فقیر و اسیر و یتیم طعام می‌دهند و می‌گویند ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می‌دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی‌طلبیم. ما از پرودگارمان در روزی که از رنج و سختی آن رخسار خلق در هم و غمگین است می‌ترسیم.
با توجه به ظاهر آیه‌ی فوق، سرآمد و سرور اولیاء خداوند به خدا‌ترسی خویش تصریح فرموده‌اند. بنابر این اگر کسی بسیار اصرار داشته باشد که عبارت (لا خوف علیهم) را به معنی عدم خدا‌ترسی بگیرد، باید به او گفت که در اینجا ظاهر دو آیه‌ی کریمه متعارض شده‌اند و در هنگام تعارض دو آیه، حتی کسانی که معتقد به مبنای باطل کفایت کتاب هستند، قائل هستند که باید به روایات مراجعه کرد. در این‌جا روایات وارد شده از اهل‌بیت عصمت:، مملو است از کلمات، عبارات و جریان‌هایی که گواهی آشکار بر اهمیت و ضرورت خدا‌ترسی است. از جمله‌ی این جریانات می‌توانیم به ماجرای گزارش شده از زبان ابوالدرداء که نیمه‌شب شاهد از هوش رفتن امیر‌المؤمنین۷ از خشیت خداوند بوده است، اشاره کنیم[۴۳].
۱٫۱٫۱٫۳٫ رغبت به آن‌چه نزد خداوند است
زمانی که انسانی خداوند خویش را شناخت و نسبت به پروردگار خود شناخت و معرفتی سراسر لذت و حلاوت پیدا کرد، بدون شک نسبت به چنین خدایی که مالک تمامی موجودات و خزائن آسمان‌ها و زمین و پروردگار مادیات و معنویات است، رغبت پیدا می‏کند. یعنی به جای آن‌که طمع به مال مردم داشته باشد و چشم به تقدیر دیگران بدوزد، فقط به این می‏اندیشد که به آن‌چه که نزد خداوند است وصول پیدا کند و این همه، از آثار معرفت اوست. امیرمؤمنان۷ در این باره چنین می‏فرمایند:
ینْبَغِی‏ لِمَنْ‏ عَرَفَ‏ اللَّهَ‏ أَنْ یرْغَبَ فِیمَا لَدَیه‏[۴۴]
سزاوار است برای کسی که خدای سبحان را شناخته است، که به آن‌چه که در نزد اوست رغبت پیدا کند.
و در کلام دیگری چنین فرموده‏اند:
عَجِبْتُ لِمَنْ عَرَفَ رَبَّهُ کیفَ لَا یسْعَی لِدَارِ الْبَقَاءِ[۴۵].
تعجب می‏کنم از کسی که پروردگارش را شناخته است، چگونه برای دار بقاء و ماندگاری (آخرت) تلاش نمی‏کند؟
یکی از مصادیق مهم ما عند اللّه‏ و آن‌چه نزد خداوند است، نعمت‏های جاودان اخروی و بهره‌مندی از رضای خدا و بهشت برین و سعادت ابدی در جهان آخرت است. این‌ها همه بخشی از ما عند اللّه‏ است. طبعاً زمانی که یکی از آثار معرفه اللّه‏ رغبت به “فی ما عند اللّه‏” باشد، نتیجه‌ی طبیعی آن کوشش و تلاش در جهت بهره‌مندی از نعمات اخروی و فیوضات جهان باقی است.
امام موسی کاظم۷ در حدیث معروف خود به هشام بن حکم چنین می‌فرمایند:
فَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ اعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْیَا وَ الرَّاغِبِینَ فِیهَا وَ رَغِبَ‏ فِیمَا عِنْدَ اللَّه‏[۴۶]
پس کسی که از خدا خردمندی گرفت، از اهل دنیا و دنیاطلبان کناره گیرد و به آن‌چه نزد خداست بپردازد.
۱٫۱٫۱٫۴٫ ترک محرمات
امیرمؤمنان۷ می‏فرمایند:
مَنْ عَرَفَ کفَّ‏[۴۷]
هر کس معرفت پیدا کند (از گناه و حرام) خودداری می‏کند.
روشن است زمانی که معرفت خداوند در دل انسانی جای گرفت، خشیت او نیز به خاطر ملازمت با معرفت خدا در دلش سکنی می‏گزیند و در نتیجه‌ی آن دلی که همواره خدا ترس است، هرگز به سراغ آن‌چه که مورد نهی خداوند است- یعنی همان اعمال حرام و معاصی خداوند-نمی‏رود.
مرحوم صدوق در امالی روایتی نقل می‌کند که نوف البکالی در مسجد کوفه خدمت امیرالمؤمنین۷ می‌رسد و آن حضرت می‌خواهد که او را نصیحت کنند. امیرالمؤمنین۷ جملات گران‌قدری را خطاب به نوف بیان می‌فرمایند. یکی از جملات این موعظه گران‌قدر چنین است:
کَذَبَ‏ مَنْ‏ زَعَمَ‏ أَنَّهُ یَعْرِفُ اللَّهَ وَ هُوَ مُجْتَرِئٌ عَلَى مَعَاصِی اللَّه کلَّ یَوْمٍ وَ لَیْلَه[۴۸]
دروغ گفته کسى که گمان دارد به خدا معرفت دارد و بر نافرمانى خدا، شب و روز دلیر است.
همان طور که مشاهده می‌شود، در این روایت شریفه نیز معرفت خدا ملازم با خوف از او بیان شده است.
۱٫۱٫۱٫۵٫ زهد در دنیا
از مولای متقیان در این باره چنین نقل شده است:
یسِیرُ الْمَعْرِفَهِ یوجِبُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیا[۴۹].
)حتی( معرفت به مقدار کم موجب زهد در دنیا است.
دلی که عارف باللّه‏ شد، خدا ترس می‏گردد و نیز به آن‌چه نزد پروردگار است، رغبت می‏کند. وقتی رغبت انسان از مادیات و مسائل بی‌ارزش دنیا -که به تعبیر قرآن (وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ[۵۰])- به آن‌چه نزد خداوند است انصراف پیدا کرد، به طور طبیعی دیگر به مسائل دنیوی و بی‌ارزش، رغبت و میل و اشتیاق نخواهد داشت، و این همان معنای زهد است. کلام دیگری از آن امام همام۷ چنین نقل شده است:
ثَمَرَهُ الْمَعْرِفَهِ الْعُزُوفُ عَنْ دَارِ الْفَنَاءِ [۵۱]
نتیجه‌ی معرفت، کناره‏گیری از دنیای فانی است.
شایسته است در این‌جا ادامه‌ی روایتی که در بخش خوف خدا از امام صادق۷ ذکر شد، بیان گردد:
مَنْ‏ عَرَفَ‏ اللَّهَ‏ خَافَ اللَّهَ وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْیَا[۵۲]
هر که خدا را شناخت، از او بترسد و هر که از خدا بترسد دل از دنیا برکند.
از مولای متقیان، حضرت امیرالمؤمنین، علی۷ نیز چنین نقل شده است:
مَنْ‏ صَحَّتْ‏ مَعْرِفَتُهُ‏ انْصَرَفَتْ عَنِ الْعَالَمِ الْفَانِی نَفْسُهُ وَ هِمَّتُه[۵۳]
هر کس معرفتش صحیح باشد، نفس و همت او از این دنیای فانی باز می‌گردد.
۱٫۱٫۱٫۶٫ تواضع به خاطر خداوند
یکی از آثار پیدایش معرفت خدا در انسان، متواضع شدن اوست. کسی که عظمت خداوند متعال را درک کند، دیگر خود را شخصی بزرگ نمی‌پندارد و خودبزرگ‌بینی در او از بین می‌رود. امیرمؤمنان۷ چنین می‏فرمایند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:35:00 ق.ظ ]