کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



ثانیاً، مفاد قاعده ی نفی حرج، نفی حرج در دایره ی تشریع قوانین است، حال باید دید که ناباروری زن و شوهر باعث وقوع آن ها در عسر و حرج است یا حکم قانون گذار به عدم جواز تلقیح مصنوعی؟ در صورت اول عسر و حرج مستند به قانون نیست، تا قابل رفع باشد و در صورت دوم، ابتدا باید مدلول دلایلی که بر حرمت تلقیح مصنوعی دلالت می‌کنند، بررسی شود، سپس اثبات شود که وجود این حکم باعث مبتلا شدن زن و شوهر به مشقتی شدید می شود که در شرایط عادی تحمل آن ممکن نیست.( نظری توکلی ، پیشین، ص۲۸۳)

در اخلاق اسلامی اصل این آزادی و حق، برای همسران وجود دارد که هر گاه مایل باشند برای رفع محدودیت های جسمی خویش به لقاح مصنوعی دست یازند و به کمک ثالث که آماده ی اهدای گامت و جنین است، فرزندی برای خویش اختیار کنند. این آزادی و حق در صورتی برای همسران ثابت می شود،که دلیلی شرعی از آیات و روایات در منع این عمل برای همسران، وجود نداشته باشد. چنین دلیلی لااقل برای همسران نابارور در دست نیست. قواعد رایج در استنباط احکام شرعی، چنین اقتضاء دارد که در این موارد که دلیل اولی برای مسئله یافت نمی شود، به قاعده ی اصالت برائت تمسک شود.( شهریاری ، پیشین ، ص۳۶۸)

آثار مثبت روانی- اجتماعی یکی دیگر از استدلالاتی است که برای تجویز تلقیح مصنوعی به کار می رود. نعمت مادر شدن از مواهب الهی است، که خداوند هرگز هیچ زنی را از این نعمت محروم نکرده است و این سعادت را از او سلب نمی نماید. افزون بر این که وجود کودک باعث همبستگی بیشتر و آرامش و گرمی خانواده نیز خواهد بود. این استدلال به دلایل زیر مورد انتقاد قرار گرفته است:

اولا خدای تعالی به حکم آیه ی شریفه ی «یهب لمن یشاء اناثا و یهب لمن یشاء الذکور او یزوجهم ذکرانا و اناثا و یجعل من یشاء عقیما انه علیم قدیر»(شوری،آیات ۴۹-۵۰) اعلام داشته است که، گروهی از زن و شوهر ها از نعمت فرزند داشتن محروم هستند.

ثانیاً اگر وجود کودک مایه ی همبستگی بیشتر و گرمی خانواده می شود، باید آمار جدایی زن و شوهر (طلاق)با تعداد فرزندان نسبت معکوس داشته باشد و ما با پدیده کودکان طلاق مواجه نباشیم.

البته ایراد دوم نمی تواند ایرادی قوی باشد، زیرا طلاق می‌تواند عوامل دیگری داشته باشد که این عوامل می‌توانند از عامل فرزند دار نبودن قوی تر باشد و داشتن فرزند نتواند جلوی طلاق را بگیرد، مثل اعتیاد مرد و یا حبس طولانی مدت او.

بسیاری از افراد در اثر فقدان فرزند، دچار بیماری‌های روحی می‌شوند و حتی پس از مراجعه ی مکرر به پزشکان، مشکل آن‌ ها لاینحل باقی می‌ماند. برخی به فرزندخواندگی روی ‌آورده‌ که آن هم مشکلات اجتماعی و روانی خاص خود را دارد. بدیهی است، اگر جنین بیگانه‌ای در رحم زوجه پرورش یابد، احساس علقه­ی مضاعفی نسبت به طفل در مقایسه با فرزندخواندگی پیدا می‌شود. ضمن آن‌که مسایل محرمیت در اینجا کاملاً حل شده است. زیرا طفل متولد اگر پسر باشد با صاحب رحم به دلیل قیاس اولویت در مادر رضاعی، محرم خواهد بود و اگر دختر باشد با شوهر صاحب رحم به دلیل ربیبه بودن محرم می شود. بدین‌سان کانون خانواده هایی که به دلیل فقدان فرزند یا وجود فرزندی بیگانه به سردی گراییده و از ثبات لازم برخوردار نیست، مستحکم و پایدار خواهد شد. ( خلفی، پیشین ، ص۶۹ )در انتقاد از نظر بالا می توان گفت که، تامین نیاز های والدین به منظور گرم نگه داشتن کانون خانواده و در نتیجه تجویز راه حل اهدای جنین، در نتیجه ی یک رویکرد والدین محور می‌باشد که سعی در برطرف کردن احتیاجات و نیاز های والدین می‌باشد. در این رویکرد، توجهی به تامین حقوق کودک نمی شود، در حالی که می‌دانیم با تجویز اهدای جنین به مشکلات زیادی بر خواهیم خورد که متضرر از این عمل کودک می‌باشد. در ضمن این کودک که می‌تواند در حال حاضر با حضور خودش کانون خانواده را گرم کند، در آینده وقتی قصد شناسایی والدین ژنتیکی خود را داشته باشد، می‌تواند به همان اندازه یا بیشتر کانون خانواده را سرد کند.

در شرایطی که ما اهدای گامت و جنین را تجویز کنیم، کاهش تعداد اهدا کنندکان در روش اهدای شناخته شده محرز می شود. زیرا اهدا کنندگان از عواقب و مسئولیت های حقوقی و اجتماعی این عمل خود می ترسند و تا جایی که امکان داشته باشد در پی سلب مسئولیت از خود می‌باشند.

عده ای از نویسندگان و محققان کودک/ انسان را برای شناخت والدین ژنتیکی خود محق می دانند؛ ولی این حق را به معنای آزادی انسان برای جست و جوی والدین ژنتیکی خویش می دانند، ‌به این معنا که انسان می‌تواند و آزاد است که والدین خود را جست و جو نماید، ولی دیگران تکلیفی ندارند که به او کمک کنند و یا این که بتوان دیگران را مجبور نمود که به کودک کمک نمایند. ‌بنابرین‏ می توان اهدای گامت و جنین را تجویز نمود و اطلاعات والدین ژنتیکی کودک را به عنوان راز، محرمانه نگه داشت و کودک هم نمی تواند دیگران را الزام به افشای هویتش نماید.( راسخ، ۱۳۸۶،ص۲۵۰)

ایراد استدلال بالا به نظر واضح می‌باشد. مثل این می‌باشد که اموال دیگری را مخفی کنیم و بعد بگوییم مال باخته حق دارد به دنبال مال خودش بگردد ولی نمی تواند دیگران را به نمایندن اموال خویش الزام نماید حتی مخفی کننده را. مخفی کردن اطلاعات هویتی چه بسا مهم تر از مخفی کردن خرده مالی باشد. در ضمن این استدلال برای تجویز محرمانه ماندن اطلاعات بیولوژیکی می‌باشد نه برای تجویز اهدای گامت و جنین. ‌بنابرین‏ ابتدا می بایست برای تجویز اهدای گامت و جنین استدلال کرد و بعد از پذیرش این نهاد حقوقی برای مخفی ماندن اطلاعات بیولوژیکی به استدلالات بالا روی آورد.

۲-۲-۳٫ عوامل روانشناختی

در کنار احتمالات و استدلالات موجود در رد و به چالش کشیدن اهدای جنین از منظر روانشناختی، مطالعات در بعضی موارد، نشان دهنده ی بهتر بودن روابط والد _ فرزندی بوده است و حتی برای درمان نازایی به زوجین نابارور پیشنهاد می شود. یافته ها ی مطالعات، نشان دهنده ی تعامل بهتر بین والدین و کودکان در خانواده های دارای فرزند به کمک روش های کمکی باروری است. در مقایسه با والدینی که به طور طبیعی بچه دار شده بودند، این والدین احساس مثبت تری به فرزندان دارند.( نقل از شمس ،۸۸) و در مصاحبه های بالینی نیز گرمی و صمیمیت و تعامل بیشتری نشان داده‌اند. ( همان ) مرور مطالعات انجام شده، یافته های مشابه عدیده ای را به دست می‌دهد. در زمینه ی فرزند پروری و عملکرد خانواده، در مادران کودکان خاص ( حاصل از درمان‌های کمک نازایی) تنیدگی و استرس کمتر و رابطه ی والد- فرزند مثبت تری نسبت به مادران کودکان حاصل از حاملگی طبیعی گزارش کردند. در اغلب موارد اختلاف آماری معنا داری در زمینه ی عملکرد هیجانی ( عاطفی)، رفتاری، حرمت فرد، یا درک رابطه ی خانوادگی بین کودکان گزارش نشده است. ( برهانی،۱۳۸۸، ص۱۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:43:00 ق.ظ ]




پژوهش های مختلف نشان داده‌اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی –عاطفی، ریشه‌های روانی اجتماعی دارند. توانایی‌های روانی اجتماعی عبارت اند از گروهی از توانایی ها که فرد را برای مقابله ی مؤثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می‌دهد. علاوه بر این،مطالعات نشان داده‌اند که ارتقای مهارت‌های زندگی و توانایی‌های روانی اجتماعی در بهبود زندگی مؤثر است. این توانایی ها فرد را قادر می‌سازد تا در ارتباط با سایر انسان‌ها، محیط و فرهنگ خود، مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت روانی خود را تأمین کند. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با چالش ها و مشکلاتی مواجه می‌شویم و با این حال هر کس می کوشد به شیوه ی خاص خود به مسائل پاسخ دهد. برخی هنگام روبرو شدن با مشکلات می کوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت،و با بهره گرفتن از راهبردهایی مثل مسئله گشایی،تفکر مثبت و مقابله سازگارانه با مسائل، بهترین راهکارهارا ارائه دهند و در مسیر مناسبی قدم بردارند و برخی سعی می‌کنند به روش‌هایی مثل پناه بردن به الکل،مواد مخدر و سایر راهبردهای ناکارآمد، از رویارویی با مشکل اجتناب کنند. عیب عمده ی این نوع راهبردهای اجتنابی آن است که در کوتاه مدت مؤثر واقع می‌شوند و به فرد آرامش می‌دهند اما در دراز مدت پیامد های منفی زیادی دارند و فرد را از داشتن احساس خود کارآمدی، عزت نفس و خود ارزشمندی محروم می‌سازند (اسکندری ، ۱۳۸۶).

اهداف تحقیق

اهداف کلی : این تحقیق عبارت است از :

    • تعیین رابطه افسردگی وکیفیت زندگی در بین زنان شهرستان میاندوآب.

اهداف جزئی

اهداف جزئی این تحقیق عبارتند از:

    • بررسی میزان ارتباط سلامت جسمانی افسردگی با کیفیت زندگی در بین زنان.

    • بررسی میزان ارتباط سلامت روانی افسردگی با کیفیت زندگی در بین زنان.

    • بررسی میزان ارتباط روابط اجتماعی افسردگی با کیفیت زندگی در بین زنان.

  • بررسی میزان ارتباط محیط زندگی افسردگی با کیفیت زندگی در بین زنان .

فرضیه های تحقیق

    • بین سلامت جسمانی کیفیت زندگی با افسردگی در بین زنان رابطه وجود دارد.

    • بین سلامت روانی کیفیت زندگی با افسردگی در بین زنان رابطه وجود دارد.

    • بین روابط اجتماعی کیفیت زندگی با افسردگی در بین زنان رابطه وجود دارد.

  • بین محیط زندگی کیفیت زندگی با افسردگی در بین زنان رابطه وجود دارد.

تعریف مفهومی وعملیاتی متغیرها

تعریف مفهومی

افسردگی:به حالتی از خلق گفته می شود مانند:بی روحیه بودن,بی توان بودن,احساس فقدان,نومیدی وبیهوده بودن که از بی رغبتی وبد بینی حکایت می‌کند وشوق,شادی وخوش بینی به عنوان نمونه های متضاد آن است(خواجه پور تادوانی,۱۳۶۹).

کیفیت زندگی:

سلامت جسمانی : نبودن بیماری و نبودن معلولیت و ناتوانی و بهره مندی انسان از یک حالت رفاه و آسایش در جنبه جسمانی، سلامت جسمانی یا تندرستی نامیده می شود (اصفهانی ، ۱۳۸۳).

سلامت روانی : WHO (2004) حالتی از بهباشی (آرامش و آسایش) که در آن فرد توانایی‌های شخصی خودراشناخته،می‌تواند با فشارهای طبیعی (معمولی) زندگی،مقابله کند؛می‌تواند بهره وری و ثمردهی شغلی داشته باشد و قادر است در جامعه نقش مهمی داشته باشد یعنی در جامعه مشارکت معناداری داشته باشد (سازمان بهداشت جهانیWHO،۲۰۰۴) کارکردهای روانی موفق که نتیجه آن فعالیت های مثمرثمر، روابط رضایت بخش اجتماعی با دیگران و توانایی سازگاری با تغییرات و مقابله با ناگواری هاست (همان منبع) .

روابط اجتماعی : روابط اجتماعی را می توان به صورت مدیریت مفید روابط حقوقی و فرهنگی تعریف کرد (جرمی کین،۲۰۰۹) .

روابط اجتماعی یک واژه ی فراگیر بوده و شامل سیاست اجتماعی و مدیریت اجتماعی است که هردو با زمینه‌های علوم سیاسی و علوم اقتصادی پیوند نزدیکی دارند (مظاهری راد، ۱۳۸۸) .

محیط زندگی :منظور از محیط زندگی، مجموعه ای از عوامل و شرایطی است که موجود زنده را در برمی گیرد. محیط زندگی شامل محیط فیزیکی، محیط بیولوژیکی و محیط اجتماعی می‌باشد. مقصود، مجموعه ای است شامل موجودات زنده و محل زندگی آن ها (اصفهانی ، ۱۳۸۳) .

تعاریف عملیاتی

افسردگی: نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه افسردگی کسب می‌کند,میزان افسردگی فرد را مشخص می‌کند.

کیفیت زندگی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی فرم کوتاه کیفیت زندگی کسب می‌کند ، میزان کیفیت زندگی فرد را مشخص می‌کند.

سلامت جسمانی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی سلامت جسمانی کسب می‌کند ، میزان سلامت جسمانی فرد را مشخص می‌کند.

سلامت روانی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی سلامت روانی کسب می‌کند ، میزان سلامت روانی فرد را مشخص می‌کند.

روابط اجتماعی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی روابط اجتماعی کسب می‌کند، نوع روابط اجتماعی فرد را مشخص می‌کند.

محیط زندگی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی محیط زندگی کسب می‌کند، نوع محیط زندگی فرد را مشخص می‌کند.

طبقه بندی متغیرها

بررسی رابطه افسردگی و کیفیت زندگی در بین زنان شهرستان میاندوآب.

در این مطالعه متغیر افسردگی به عنوان متغیر پیش بین و متغیر کیفیت زندگی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است.همچنین زنان شهرستان میاندوآب به عنوان متغیر کنترل محسوب شده است.

فصل دوم

« ادبیات و پیشینه ی تحقیق »

مقدمه :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:43:00 ق.ظ ]




نفوذ اجتماعی وعلوم سیاسی

وبر [۲۹]سیاست را مجموعه کوشش­هایی می­داند که منظور شرکت در قدرت به کار می­رود، و یک امر سیاسی به عقیده وی مربوط به تقسیم، حذف یا انتقال قدرت است. اگر سیاست تلاش برای کسب قدرت است و ماهیت آن را قدرت تشکیل می­دهد.پس حوزه مطالعه سیاست، که به علوم سیاسی معروف است، مطالعه قدرت ‌می‌باشد. علوم سیاسی بیشترین تأکید خود را برای کشف روابط قدرت در نهادهای سیاسی می­ گذارد.آیزاک بر آن است که تعاریف موجود درباره سیاست را میتوان به یکی از دو طبقه زیر فروکاست: «سیاست » معادل با « حکومت»، «حکومت قانون» یا « دولت» و دیگری «قدرت»، «اقتدار» و یا «تضاد». مفهوم نفوذ اجتماعی هم به عنوان شکلی از قدرت، اصطلاح قدرت و یا روابط قدرت وارد حوزه­ علوم سیاسی ‌و مباحث قدرت و یا روابط قدرت وارده حوزه­ علوم سیاسی ‌و مباحث قدرت می­ شود و به عنوان یک مفهوم مربوط به قدرت مورد بحث قرار ‌می‌گیرد. با این توضیح که بر خلاف روانشناسی اجتماعی، که تأکید فراوانی بر روی مفهوم قدرت- و از آن با عنوان نفوذ یا نفوذ اجتماعی سود می­جویند بیشتر در شکل ابزار قدرت یا مفهومی جایگزین آن است. توجه علوم سیاسی علاوه بر قدرت، که مفهوم اساسی این رشته مطالعاتی است، بیش­تر بر مفاهیم اقتدار و زور است و تعریفی که از این دو مفهوم ارائه ‌می‌کنند هم مبتنی بر قدرت ‌می‌باشد: اقتدار قدرت مشروع است و زور قدرت عریان. اگر عناصر نفوذ اجتماعی را اجمالاً همین « توانایی»، «تأثیر گذاری» و « تغییر» دیگری بدانیم این عناصر همان عناصر اصلی تشکیل دهنده تعریف قدرت یا روابط قدرت هستند(دال[۳۰]، ۱۳۶۴: ۱۷۷).

طبقه بندی انواع تعریف از قدرت

مفاهیم مطرح در علوم اجتماعی همواره از تعاریف و معانی گوناگون و متنوعی برخودار بوده ­اند. قدرت نیز مانند سایر مفاهیم مطرح در این حوزه از این ویژگی برخودار است. شاید بتوان ادعا کرد که مسأله تعریف مفهوم قدرت در علوم اجتماعی به معضل تبدیل شده است تا جایی که ده­ها کتاب برای تعریف و توضیح این مفهوم نگاشته شده است. از همین رو تعاریف موجود برای قدرت به ده­ها تعریف می­رسد. لذا برای شروع دیگر نمی­ توان از تعریف قدرت آغاز نمود بلکه باید به طبقه بندهای موجود از تعاریف قدرت اشاره کرد(لوکس[۳۱]،۱۳۷۵: ۱۶).

طبقه بندی موجود درباره قدرت عبارتنداز:

یکی از معروف­ترین طبقه بندی تعاریف قدرت از آن استیون لوکس است. لوکس در طبقه بندی نوشته­ های موجود درباره قدرت آن­ها را به سه طبقه­ی: یک، دو و سه بعدی تقسیم می­ کند و هیندس بعدها با الهام از لوکس این تقسیم بندی را کثرت گرایی، اصلاح گرایی ودیدگاه رادیکال نام می­ گذارد.

دیدگاه یک بعدی، یا کثرت گرایی، که با نام دال شناخته می­ شود بر اساس تعریفی که وی قدرت ارائه می­ کند: «الف تا آنجا بر ب قدرت دارد که بتواند ب را وادار به کاری کند که در غیر این صورت انجام نمی­داد». تعریف دال بر این نکته اشاره دارد که الف آنجا بر ب قدرت دارد که بتواند او را به کاری وادار کند. این به آن معنا است که در نظر دال،لااقل در این تعریف قدرت در رابطه معنا می­یابد؛ یعنی قدرت توانایی بالفعل شده است.

از دیدگاه دو بعدی، با انتقاد از دیدگاه دال وکثریت گرایان، که در صد بررسی وجوه انضمامی قدرت هستند، معتقد است نمی­ توان قدرت را به قدرت بالفعل، اعمال قدرت، محدود کرد بلکه این قدرت بالقوه است که ماهیت قدرت را تشکیل می­دهد.« قدرت مسلم، قدرت زمانی اعمال می­ شود که الف در تصمیم گیری‌های شرکت کند که بتواند (ب) را تحت تأثیر قرار دهد».

تمایز دیدگاه اول ودوم در این است که دیدگاه کثرت گرایی حوزه های قدرت را متثکر می بیند؛ لذا در فرایند تصمیم گیری، گروه ­های مختلف بر روی برنامه ­های متفاوت در گیر می­شوند و در صدد اعمال خواست خود بر دیگران هستند، همچنین می توان گفت دیدگاه دوبعدی نسبت به دیدگاه اول یک گام به جلو است،اما این دیدگاه هم از مشکلاتی رنج می­برد. دیدگاه دوم وجود منافع متضاد در جامعه را تشخیص می­دهد و گروه­هایی که از این منافع آگاه می­سازد(لوکس، ۱۳۷۵: ۴۵-۵۰).

روابط نفوذ اجتماعی با قدرت

دال معتقد است اصطلاح­های قدرت، که طیف وسیعی از روابط انسان­ها را در برمی­گیرد، مشتمل بر قدرت، نفوذ، اقتدار، اقناع، بازداشت، تحریک، فشار، اجبار، زور و غیره ‌می‌باشد پالمر[۳۲] معتقداست بسیاری از متفکران که به مبحث قدرت پرداخته­اند به خود زحمت تشخیص تفاوت بین نفوذ و قدرت را نداده­اند، با این وجود وی از میان آثار آنان یک طبقه بندی از تعاریف درباره نفوذ بیرون می­کشد:

(الف) قدرت و نفوذ هر دو یک چیزند- ظاهراًً تغییری در طرز تلقی و یا رفتار یک بازیگر، به عنوان نتیجه­ای از کنش متقابل بازیگر دیگر. (ب) نفوذ زمانی که توسط افرادی به کار برده می­ شود که فاقد اقتدار هستند، همان قدرت است.(پ) هرگاه تغییری در رفتار در جهت دلخواه فراهم می­ شود، قدرت توسط یک بازیگرنسبت به بازیگر دیگر اعمال می­گردد. در حال که نفوذ باید برای اینکه چنین تغییری را ارائه دهد در گرایش­ها تعدیل به وجود آورد و به توافقی بر سر اهداف بین دو بازیگر منجر شود. با الهام از طبقه بندی پالمر و با بهره گرفتن از معیار رابط قدرت با نفوذ ‌می‌توان یک طبقه بندی چهار وجهی از رابط نفوذ با قدرت ارائه نمود: الف) نفوذ و قدرت هر دو یک چیز هستند ب)قدرت پدیده­ای عام و نفوذ جزئی از آن است؛ نفوذ شکلی از قدرت پ) نفوذ پدیده­ای عام است که قدرت جزئی از آن محسوس می­ شود. ت)نفوذ هم در عرض قدرت است(سام دلیری، ۱۳۸۹: ۸۶).

۲-۱-۹٫ تعریف­های مختلف ‌در مورد نفوذاجتماعی

نفوذ اجتماعی کتشکل از دو بخش است Influenc در لغت به معنای نفوذ، تأیید، اعتبار، برتری و تفوق آمده است و Social به معنای اجتماعی، دسته جمعی و برگرفته از واژه Society به معنای وابسته به جامعه می ­آید.

پارسونز[۳۳] (۱۹۷۶) ماهیت نفوذ را « توانایی» می­داند و در تعریف نفوذ ‌به این نکته اشاره کرده و ‌می‌آورد « نفوذ، عبارت است از توانایی جلب هواداران، تأیید و تصدیق وفاداری دیگری از راه برانگیختن، لوین نفوذ را نیروی» یک شخص می­داند که فرد برای تحمیل تغییری در هدف اعمال می­ کند. تغییر شامل تغییر در رفتار، عقاید، گرایش­ها، اهداف، نیازها و ارزش­ها ‌می‌باشد.کانری واسمیت( ۲۰۰۷) نفوذ را «شیوه­ هایی که دیگران برعقاید، احساس­ها و رفتار یک نفر تأثیر می‌گذارند». تاپیا[۳۴]( ۱۳۷۹) نفوذ اجتماعی را « کنش و واکنش با دیگری» می­داند که در نتیجه­ی آن ادراک فرد از محیط زیست خود تغییر می­ کند(کریمی،۱۳۷۵: ۱۰۳).

لیزا راشوت نفوذ اجتماعی را به عنوان « تغییر در تفکرات یک فرد، احساس­ها، گرایش­ها یا رفتارها» وی می­داند که منتج از کنش متقابل فرد با فرد دیگر ‌می‌باشد (سام دلیری،۱۳۸۹: ۶۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:42:00 ق.ظ ]




استیناف: یکی از ابداعات نظام حل و فصل اختلافات سازمان جهانی تجارت در رسیدگی به اختلافات دولت‌ها، قبول تجدید نظر خواهی نسبت به نظرات هیات رسیدگی بدوی است که موجب قضائی تر شدن رویه حل اختلاف سازمان شده است. طبق مقررات تفاهم نامه حل اختلاف، تنها طرفهای اختلاف و نه طرفهای ثالث می‌توانند ‌در مورد گزارش هیات رسیدگی تقاضای استیناف کنند. رکن استیناف یکی از ارکان دائم سازمان جهانی تجارت است که مرکب از ۷ نفر از بین افرادی که دولتی نبوده و صلاحیتشان بارز و مهارت‌های محرزی در حقوق و تجارت و در زمینه موضوع اختلاف دارند، می‌باشد. رکن استیناف باید ظرف ۶۰ روز یا در صورت تمدید ظرف ۹۰ روز گزارش خود را آماده کند. موضوع استیناف فقط محدود به موضوعات حقوقی مطروحه در گزارش و تفاسیر حقوقی ارائه شده توسط هیات رسیدگی است. جریان رسیدگی استینافی نیز محرمانه است. گزارش رکن استیناف مورد تصویب رکن حل اختلاف قرار گرفته و طرفهای اختلاف باید آن را بدون قید و شرط قبول کنند، مگر اینکه رکن حل اختلاف ظرف ۳۰ روز پس از توزیع آن میان اعضا اجماعا تصمیم به عدم تصویب گزارش رکن استینافی بگیرد.

توصیه ها و احکام : زمانی که احراز شد اقدامی مغایر موافقت نامه توسط یکی از طرفهای اختلاف رخ داده است، هیات رسیدگی یا رکن استیناف توصیه خواهند کرد که عضو مربوط اقدام مذبور را با موافقت نامه منطبق گرداند. در خصوص شکایات مبتنی بر موارد عدم نقض موصوف در شق سه بند ۱ ماده ۲۳ گات که تخلفی از مقررات موافقت نامه ها رخ نداده بلکه بر اثر اقدام یک عضو، منافعی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم نصیب طرف دیگر می شده از بین رفته یا لطمه دیده یا دستیابی به اهداف موافقت نامه با مانع روبرو شده است، خوانده تعهدی برای کنار گذاشتن آن اقدام ندارد و هیات رسیدگی یا رکن استیناف توصیه خواهند کرد که عضو ذی ربط، تعدیلی مرضی الطرفین به عمل آورد.

‌در مورد شکایات از نوع موصوف در شق ” ج ” از بند ۱ ماده ۲۳ گات ۱۹۹۴ نیز که تخلفی از مقررات موافقت نامه ها رخ نداده و تنها در نتیجه وضعیتی غیر از وضعیت های مذکور در شق های” الف ” و ” ب” منافع عضو دیگر از بین رفته یا لطمه دیده یا دستیابی به یکی از اهداف موافقت نامه ها با مانع روبرو شده است، هیات رسیدگی همانند مورد قبل می‌تواند توصیه به تعدیل مرضی الطرفینی نماید. اما تفاوت عمده در ترتیبات تفاهم نامه ۱۹۹۴ حل اختلاف، این است که طبق بند ۲ ماده ۲۶ این تفاهم نامه، هیات رسیدگی تنها در حالتی که تشخیص دهد شق ” ج ” بند ۱ قابل اعمال است می‌تواند حکم صادر کند. بعلاوه، رویه هیات رسیدگی تنها تا مرحله توزیع گزارش بین اعضا قابل اعمال است می‌تواند حکم صادر کند. بعلاوه، رویه هیات رسیدگی تنها تا مرحله توزیع گزارش بین اعضا قابل اعمال خواهد بود و از این مرحله به بعد اصلاحات سال ۱۹۸۹ اجرا می شود، یعنی تصویب گزارش هیات منوط به حصول اجماع مثبت در هیات خواهد بود و ‌به این ترتیب طرف خوانده می‌تواند تصویب گزارش هیات رسیدگی را وتو کند.

برای تضمین حل اختلاف مؤثر، رعایت فوری احکام یا توصیه ها ضروری است. بر این اساس، رکن حل اختلاف خود بر اجرای توصیه ها و احکام نظارت می‌کند. عضو ذی ربط باید ظرف ۳۰ روز تصمیم خود مبنی بر اقدام فوری جهت انطباق با موافقت نامه مربوط را به اطلاع رکن برساند. اگر اقدام فوری مقدور نباشد، مهلت معقولی تعیین خواهد شد. نحوه تعیین مهلت ‌به این صورت است که ابتدا فرصت توسط عضو پیشنهاد شده و رکن آن را تأیید می‌کند. در صورت عدم وجود چنین توافقی فرصت توسط طرفهای اختلاف ظرف ۴۵ روز مورد تراضی قرار می‌گیرد و اگر این توافق حاصل نشود فرصت ظرف ۹۰ روز توسط داوری لازم الاتباع تعیین می شود. این فرصت نباید بیش از ۱۵ ماه از تاریخ تصویب گزارش هیات رسیدگی یا رکن استینافی باشد.

جبران و تعلیق امتیازات: طبق ماده ۲۲ تفاهم نامه حل اختلاف در صورتی که توصیه ها و احکام ظرف فرصت معقولی به اجرا در نیایند، جبران و تعلیق امتیازات یا سایر تعهدات، اقدامات موقتی هستند که در دسترس قرار دارند. البته جبران یا تعلیق امتیازات یا سایر تعهدات هیچ یک بر اجرای کامل یک توصیه جهت منطبق ساختن یک اقدام با موافقت نامه های تحت پوشش رجحان ندارد. جبران جنبه اختیاری داشته و اگر اجازه داده شود، مطابق موافقت نامه های تحت پوشش خواهد بود. اگر عضو ذی ربط اقدامی را که معلوم شد با یک موافقت نامه تحت پوشش مغایرت دارد با آن منطبق نسازد یا توصیه ها و احکام را ظرف فرصت معقول تعیین شده رعایت نکند، در صورت درخواست، چنین عضوی حداکثر تا انقضای فرصت معقول با طرفی که به رویه های حل اختلاف متوسل شده است، به منظور ارائه یک طریق جبران قابل قبول ، وارد مذاکره می شود. اگر ظرف ۲۰ روز پس از تاریخ انقضای فرصت معقول ‌در مورد جبران رضایت بخشی توافق نشود، خواهان می‌تواند برای تعلیق اجرای امتیازات یا سایر تعهدات مندرج در موافقت نامه های تحت پوشش، از رکن حل اختلاف کسب اجازه کند. اصولی که برای تعلیق باید در نظر گرفته شوند عبارتند از:

۱- اصولا تعلیق در همان بخشی از امتیازات یا تعهدات به عمل می‌آید که نقض صورت گرفته .

۲- اگر امکان تعلیق در آن بخش نباشد، اجازه تعلیق ‌در مورد سایر بخش‌های همان موافقت نامه داده می شود.

۳- اگر تعلیق ‌در مورد بخش‌های دیگر همان موافقت نامه عملی یا مؤثر نباشد و اوضاع و احوال به اندازه کافی وخیم باشد، تعلیق امتیازات یا سایر تعهدات در موافقت نامه تحت پوشش دیگر را می توان درخواست کرد.

رکن حل اختلاف اجازه تعلیق را در سطحی می‌دهد که معادل منافع از میان رفته یا لطمه‌های وارده باشد. امکان اعمال تعلیق تا زمانی است که یا اقدام مغایر کنار گذاشته شود یا توصیه ها و احکام رعایت گردد یا راه حل مرضی الطرفینی به دست آید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:42:00 ق.ظ ]




۳- در صورتی که تصمیمات مدیریت با علائق سهام‌داران همسو نباشد در شرایط رقابتی شدید این موضوع باعث حذف شرکت از گردونه رقابت خواهد شد بال و شیواکومار[۴۵](۲۰۰۵). در این صورت اتخاذ رویه‌های محافظه ­کارانه مانع از سرمایه ­گذاری مدیریت در پروژهای با خالص ارزش فعلی منفی خواهد بود، زیرا شناسایی سریع­تر زیان­ها سهام‌داران را به موقع از زیان­ده بودن یا نبودن سرمایه ­گذاری­ها آگاه می­ کند. علاوه بر این محافظه‌کاری شامل تاییدپذیری بیشتر برای اخبار خوب است که این محدودیت نیز توانایی مدیران در غلوگویی و بیشتر از واقع نشان دادن داراییها و سودها را کاهش می­دهد و از این طریق باعث کاهش مشکلات بعدی در بازارهای رقابتی خواهد شد.

شرکت­ها جهت رهایی از فشارهای رقابتی بین شرکای موجود در یک صنعت(رقبای بالفعل) و یا تهدیدات ناشی از ورود رقبای جدید به بازار(رقبای بالقوه)، محافظه‌کاری در گزارشگری مالی را در پیش می­ گیرند و بدین منظور اخبار و نشانه­ های خوب یا مساعد را پوشش داده و اخبار و علائم بد و نامساعد را برجسته ‌می‌کنند و با این کار انتظارات بازار را از عملکرد آتی کاهش می­ دهند که خود باعث کاهش قیمت اوراق بهادار شرکت است.

بیشتر مدل­های ارائه و افشای اطلاعات، تهیه­کنندگان را به ارائه منصفانه اطلاعات تشویق و ترغیب ‌می‌کنند(فلسام و ایکسی[۴۶] ۱۹۹۲). ولی شرایط متفاوت و صنایع گوناگون از نظر شدت رقابت در اتخاذ تصمیمات و سیاست­های جسورانه یا محافظه ­کارانه اثر گذار هستند با این حال مدل­های افشای اطلاعات بیانگر اتخاذ تصمیمات محافظه ­کارانه در شرایط عادی(عدم نیاز به تامین مالی از طریق بدهی یا حقوق صاحبان سهام) رقابت هستند(داروغ و استاغتون ۱۹۹۰ ؛ کلینچ و ویکچیلیا ۱۹۹۷[۴۷]).

۲-۲-۱۰ تعریف ریسک

اما مفهوم اصلی که تمام این تعریف­ها بر آن تأکید دارند وجود عدم اطمینان از اتفاقات آینده است و در واقع ریسک نوعی از عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد(ویلیامز و همکاران،۱۳۸۲). به عبارت دیگر اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد ریسک نخواهد بود بلکه فقط عدم اطمینا‌ن است به همین دلیل که برای ریسک مقدار مشخص ارائه می‌شود می‌توان آن را مدیریت و کنترل کرد. هر چند عده‌ای ریسک را فقط زیان ناشی از سرمایه ­گذاری می‌دانند، عده­ای دیگر ریسک را به دو دسته ریسک واقعی(خالص) و سوداگرانه (برد و باخت) تقسیم می‌کنند. بدین صورت که ریسک واقعی همواره در برگیرنده زیان است(همانند مالکیت خودرویی که در صورت تصادف، زیان وارد می‌شود و در غیر این صورت وضعیت بدون تغییر است) و ریسک سوداگرانه سود و زیان را در بردارد(نمونه بارز آن مالکیت یک کارخانه یا ماشین است)(ویلیامز و همکاران ،۱۳۸۲). به عبارت ساده ریسک هم می‌تواند جنبه زیان(ریسک منفی) وهم جنبه سود(ریسک مثبت) را در بر گیرد(اکبریان ودیانتی، ۱۳۸۵).

ریسک در بانک‌ها ممکن است در اثر تغییرات شاخص‌های اقتصادی و مالی مانند سطح قیمت­ها، نرخ ارز و… باشد یا به جهت وجود عدم اطمینان ‌در مورد مسائل غیراقتصادی و غیرمالی همانند پرسنل، قوانین و… پدید آید. ‌بنابرین‏ می‌توان ریسک‌های موجود در بانکداری را به دو دسته پیشگفته تقسیم کرد. ذکر این نکته لازم است که حوزه فعالیت مدیریت ریسک بیشتر ریسک نوع اول را پوشش می‌دهد چرا که تا حدودی قابل پیشگیری و محاسبه است.

برخی از صاحب­نظران دو دسته کلی پیشین را به صورت جزیی­تر به چهار دسته ذیل تقسیم می‌کنند:

    1. ریسک بازار که شامل تغییرات نرخ بهره، تغییرات نرخ ارز و تغییرات قیمت سهام و کالا است.

    1. ریسک اعتباری که ریسک‌های انجام معاملات ‌بر اساس ترتیب مورد نیاز آن ها، اطلاعات جمع ­آوری شده، اجزای صحیح قراردادها و آیین­ نامه­ ها و ریسک پرسنل را در بر می‌گیرد.

    1. ریسک نقدینگی که شامل عدم اطمینان ‌در مورد ترتیب تامین تسهیلات و پرداخت به موقع دیون بانک است.

  1. ریسک عملیاتی که در برگیرنده ریسک موجود در اعطای تسهیلات، خرید و فروش­ها و معاملات و همچنین زیان ناشی از بی­اعتبار شدن بانک به دلیل سوء مدیریت است (عقیلی کرمانی،۱۳۸۱).

۲-۲-۱۱ ماهیت ریسک

اقتصاددانان متعددی ریسک سرمایه ­گذاری را پراکندگی بازده تعریف کرده ­اند برای مثال کینز ریسک سرمایه ­گذاری را پراکندگی بازده تعریف ‌کرده‌است. کینز ریسک سرمایه ­گذاری را احتمال انحراف از میانگین بازده تعریف ‌کرده‌است. مطابق نظر کینز وقتی شخصی در یک دارایی سرمایه ­گذاری می‌کند که بازده آن به میزان زیادی از پراکندگی برخوردار است بایستی بابت ریسکی که تحمل می‌کند مابه­ازایی دریافت کند(هایم وسارنت[۴۸]،۱۹۸۴). مشابه نظر کینز، هیکس نیز ریسک را واریانس بازده تعریف می‌کند. هیکس تأکید می‌کند یک سرمایه ­گذاری که بازده آن پراکندگی بیشتری داشته باشد(فرض داشتن بازده مورد انتظار مشخص) از جذابیت کمتری برخوردار است. بدین ترتیب هیکس نیز تأکید کرد وقتی بازده نامطمئن است عامل پراکندگی نیز عامل با اهمیتی است که بر تصمیمات سرمایه ­گذاران مؤثر است. اگرچه مارس چاک می‌گوید که برای تصمیم ­گیری در شرایط ریسک باید تمام شرایط توزیع بازده را در نظر گرفت با این حال در بسیاری موارد ملحوظ کردن دو مؤلفه‌ کافی است، یا امید ریاضی یا ضریب تغییرات. به عبارت دیگر مارس چاک نیز ریسک سرمایه ­گذاری را واریانس یا ضریب تغییرات معرفی می‌کند(هایم وسارنت،۱۹۸۴).

۲-۲-۱۲ عوامل مؤثر بر ریسک

غالباً میزان واکنش افراد نسبت به شرایط عدم قطعیت به عوامل مختلفی بستگی دارد که از جمله می‌توان مشخصه‌ های فردی مدیر ریسک کننده را مطرح نمود همچون:

    • احتمال شکست یا موفقیت

    • میزان فایده یا ضرر حاصله

  • توان مالی شرکت یا فرد، در شرایط شکست یا موفقیت

همچنین مشخصه ­ها و پارامتر‌های فردی و جنسیتی نیز بر این امر مؤثر می‌باشند نظیر:

    • در بیشتر مطالعات مردان ریسک پذیرتر از زنان هستند

    • وجود سابقه حضور در فعالیت توام با ریسک با افزایش ریسک­پذیری همراه است

    • تصمیمات گروهی، از ریسک پذیری بالاتری برخوردار است

  • افراد نسبت به ریسک مالی حساس­تر از ریسک اجتماعی هستند

و بالاخره می‌توان به تاثیر مشخصه‌ های سازمانی بر ریسک اشاره نمود:

    • تاریخچه سیر رشد و توسعه شرکت

    • شخصیت­ها و تجربه مدیریت فعلی

    • طبیعت و میزان دارایی‌های شرکت

    • طبیعت فعالیت‌های شرکت

  • میزان هم­راستایی یا تعارض در اهداف و ترجیحات سهام‌داران، موسسان و مدیران شرکت­ها و سازمان­ها و…(بیات ،۱۳۸۶).

۲-۲-۱۳ مدیریت ریسک

دلیل اصلی اجرای مدیریت ریسک حداقل­سازی ریسک و عدم اطمینان همراه با حداکثر کردن بازده برای سرمایه ­گذاران است. به عبارت دیگر هدف مدیریت ریسک کاهش زیان (ریسک منفی) و افزایش سود (ریسک مثبت) ناشی از سرمایه ­گذاری­ها است البته مدیریت ریسک در موقعیت­هایی که تا اندازه‌ای ریسک آن ها قابل اندازه ­گیری و پیشگیری باشند اجرا می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:42:00 ق.ظ ]