کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



شکل ۱۲ تکنیک برنامه‌نویسی خود بررسی با آزمون پذیرش
در شکل برنامه‌نویسی خود بررسی به کمک فرایند مقایسه نشان داده شده است. مزیت این روش در این است که یک برنامه مستقل از الگوریتم تصمیم گیری (فرایند مقایسه) برای آشکارسازی نقص به کار میرود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ۲۰تکنیک برنامه‌نویسی خود بررسی با کمک مقایسه
بلوک‌های بازیابی توزیع‌شده
این تاکتیک ترکیبی از پردازش توزیع‌شده و بلوک‌های بازیابی است که تحمل‌پذیری خطا را هم در سخت افزار و هم درنرم افزار ایجاد می کند. این تکنیک در کاربردهای بلادرنگ، سیستم های محاسباتی توزیع‌شده و موازی و کنترل نقص های نرم‌افزاری و سخت افزاری به کار می رود.
بلوک‌های بازیابی اجماعی
تاکتیک بلوک‌های بازیابی اجماعی(CRB) ترکیبی از پیاده سازی دو تاکتیک بلوک‌های بازیابی و برنامه‌نویسی چند نسخه‌ای است. این تاکتیک همانندبلوک‌های بازیابی از n گونه استفاده می کند.این n گونه در ابتدا به طور همزمان درحالت چندنسخه‌ای اجرا می شوند و نتایج آن‌ها توسط یک رأی گیرنده بررسی می شود.

شکل ۲۱ساختار و عملکرد بلو کهای بازیابی اجماعی
اگر رأی گیرنده نتیجه درستی تعیین نکند )توسط یک الگوریتم تصمیم گیری اکثریت(، آنگاه نتایج بالاترین گونه برای آزمون های پذیرش ارائه می گردد. اگر نتایح گونه مورد نظر درست نباشد، نتایج یک گونه دیگر برای آزمون پذیرش ارسال می گردد و این روند تا تولید یک نتیجه قابل قبول ادامه دارد. ساختار و عملکرد این تاکتیک در شکل بالانمایش داد شده است.
رأی‌گیری پذیرش
تاکتیک رأی‌گیری پذیرش[۱۰۸] از یک آزمون پذیرش و یک ماشین تصمیم گیرنده بر اساس رأی‌گیری استفاده می کند و دارای یک سازوکار بازیابی رو به جلو برای انجام تحمل‌پذیری خطا می باشد . در این تاکتیک تمامی نسخه ها می توانند به صورت موازی اجرا شوند. نتایج این نسخه ها توسط یک آزمون پذیرش ارزیابی می شود و تنها نتایج پذیرفته شده به رأی گیرنده ارسال می شود. در این تاکتیک یک الگوریتم رأی‌گیری پویا وجود دارد.
در شکل ذیل ساختار و عملکرد تاکتیک رأی‌گیری پذیرش نشان داده شده است.
شکل ۲۲ساختار و عملکرد تکنیک رأی‌گیری پذیرش
شاخصهای عملکردی[۱۰۹]
شاخص‌ های عملکردی، معیارها و شاخصهای اندازه‌گیری درون سازمانی هستند که به منظور اندازه گیری کیفیت اهداف و عملکرد های عملیاتی و همراستایی با استراتژی های سازمانی در یک سازمان بکار برده می شوند . این شاخص ها جهت ارزیابی وضعیت فعلی سازمان و تعیین راه کارهای مناسب برای هوشمند کردن کسب و کار استفاده می‌شوند. شاخص‌های عملکرد کلیدی معمولا با بهره گرفتن از تکنیکهایی مانند کارتهای متوازن[۱۱۰] به استراتژی سازمان متصل میشوند.
شاخصهای عملکردی را میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
۱-شاخصهای کلیدی نتیجه[۱۱۱]:که نشان دهنده عملکرد سازمان شما در یک منظر خاص می‌باشد.
۲-شاخصهای عملکرد[۱۱۲]: که کارهایی که ما میبایست انجام دهیم نشان می‌دهد.
۳-شاخصهای عملکرد کلیدی[۱۱۳]: که به ما میگویند چگونه عملکرد سازمان را بصورت چشمگیری ارتقاء دهیم.
روش‌های رایج برای ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم ها
قابلیت اطمینان یک مقیاس مهم از کارایی یک سیستم است و برای محاسبه احتمال اینکه دستگاه دستورات مورد نظر خود را بصورت رضایت بخش در فاصله زمانی خاص تحت شرایط عملیاتی خاص اجرا نماید ایجاد شده است. برای دستگاه های ساده و ارزان اغلب تست های آزمایشگاهی منجر به بدست آوردن میزان پایایی دستگاه می شود. این دستگاه ها اغلب بخشی از سیستم های پیچیده تر و گرانتر هستند. بصورت معمول تست توقف سیستم های پیچیده اقتصادی نیست. به جای آن، داشتن دانش از ساختار سیستم بعنوان دستورالعمل از بخش‌های آن جهت محاسبه قابلیت اطمینان سیستم از قابلیت اطمینان بخش‌های آن معمولا استفاده شده است. در این بخش ما الگوریتم ها و متدهایی جهت ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم بوسیله قابلیت اطمینان بخش‌های آن ارائه می کنیم.
فاکتور های زیادی قابلیت اطمینان سیستم را بعنوان تابعی از قابلیت اطمینان عناصر تحت تاثیر قرار می دهند. در این بخش ما مفروضات زیر را بدون هیچ چیز دیگری قبول می کنیم:
سیستم هایی مورد بحث قرار می گیرند که محدود هستند به سیستم های منسجم و همسان. به عبارت دیگر، همه اجزا وابسته اند.
سیستم و بخش‌های آن تنها دو حالت ممکن دارند: کار[۱۱۴] و توقف[۱۱۵]
براساس این ، ما با قابلیت اطمینان سیستم ها و بخش‌های آن نسبت به توابع قابلیت اطمینان آن‌ها از زمان t سر و کار داریم.
مدت زمان متدها و الگوریتم ها مورد بحث قرار می گیرد تا مشخص شود که قابلیت اطمینان سیستم ها وابسته به تعداد بخش‌های سیستم و ساختار سیستم است. الگوریتم های متفاوتی جهت ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم روی یک سیستم با ساختار یکسان ارائه خواهد شد. کارایی این الگوریتم ها ممکن است متفاوت باشد.
بسیاری از سیستم ها می تواند بوسیله نمودار بلوک دیاگرام قابل اطمینان[۱۱۶] ارائه شوند. کارایی مورد نظر یک سیستم می تواند توسط نمودار بلوک دیاگرام قابل اطمینان ارائه شود که اغلب بوسیله جریان سیگنال هایی از انتهای سمت چپ تا انتهای سمت راست نمودار تفسیر می شوند.
اینجا سیستم هایی وجود دارند که می توانند بوسیله نمودارهای شبکه‌ای ارائه شوند. برای مثال: شبکه های کامپیوتری، شبکه های مخابراتی و شبکه های عمودی. یک شبکه از گره ها و لینک ها تشکیل شده است و معمولا هر دو بخش در معرض خرابی هستند.
در این جا، ما فرض می کنیم که یا گره ها و یا لینک ها و نه هر دو مورد خراب می شوند.
با این فرض، یک نمودار شبکه‌ای می تواند شبیه به نمودار بلوک دیاگرام قابل اطمینان رفتار کند با فرض اینکه یک منبع و مقصد ساده در شبکه وجود دارد.
عملیات موفق یک شبکه ممکن است برای اهداف مختلف بصورت متفاوتی تعریف شود. کارکرد شبکه ممکن است به این صورت تعریف شود که گره منبع قادر به ارتباط با گره مقصد باشد. در این مورد می گوییم ما با مسئله قابلیت اطمینان شبکه دو ترمیناله[۱۱۷] مواجه ایم. اگر کار به این صورت تعریف شود که K گره می توانند با یکی دیگر ارتباط داشته باشند با مسئله قابلیت اطمینان شبکه ( (K-Terminal مواجه ایم. الگوریتم های ارائه شده در این جا جهت ارزیابی قابلیت اطمینان تجهیزات و شبکه دو ترمیناله قابل‌استفاده اند. در ادامه، متدهای جهت ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم ارائه خواهد شد.
ساده‌سازی سری و موازی[۱۱۸]
ساختار سری و موازی یکی از ساختار های پایه ای قابلیت اطمینان سیستم می باشد. آن‌ها بطور گسترده ای در سیستم های قابل اطمینان استفاده می شوند. قابلیت اطمینان چنین سیستم هایی می تواند به آسانی ارزیابی شود. قبل از بکار گیری روش دیگری جهت ارزیابی پایایی سیستم باید زیر سیستم های موازی و سری ای که در ساختار یک سیستم پیچیده وجود دارد را استخراج کند و ساده‌سازی سری و موازی را به کار گیرد.
یک زیر سیستم سری n بخشی با یک بخش مافوق که قابلیت اطمینان آن برابر حاصل ضرب قابلیت اطمینان بخش‌های زیر سیستم است جایگزین می شود.
بعنوان مثال برای یک سیستم که نمودار بلوک دیاگرام قابل اطمینان آن بصورت ذیل می‌باشد و پایایی و ناپایایی هر بخش i بوسیله pو qi نمایش داده می شود قابلیت آن بصورت ذیل محاسبه می‌شود.
جدول ۱ ساده‌سازی سری

قابلیت اطمینان سیستم نمودار دایاگرام بلوک
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 03:35:00 ق.ظ ]




تجربیات جهانی نشان می دهد که از دهه ۸۰ میلادی به بعد در برنامه های توسعه و همچنین توسعه شهری توجه فزایند های به رویکرد مشارکتی صورت گرفته است. تا جایی که در حال حاظر مشارکت شهروندی، رمز موفقیت پروژه های توسعه شهری و همچنین یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد نظام مدیریت شهری و ارکان آن است.
بر این اساس عمده ترین نتایج و پیامدهای مشارکت شهری عبارتند از :
تقویت حس اعتماد و اطمینان نسبت به مدیران شهری.
تقویت حس همکاری میان شهروندان و مدیریت شهری.
بروز خلاقیتهای شهروندان و ارائه طرح ها و پیشنهادات.
حل مشکلات از طریق شهروندان.
احساس تعلق بیشتر به جامعه شهری. (منتظری و دیگران، ۱۳۹۰، صفحه ۵۶۱)
تأثیر در زمان اجرای طرحهای شهری.
تأثیر در استفاده بهینه از طرح.
تأثیر در پذیرش طرحها در صورتی که تضادی با مناقع شهروندان نداشته باشد.
تأثیر در آگاهی سیاسی و اجتماعی مردم. (بهروان، ۱۳۷۱،).
فرهنگ سکوت را می شکند.
شنیدن صدای دیگران را آسان می کند.
کناره گیری و نفوذ را از بین می برد. (طوسی، ۱۳۸۲، صفحه ۸).
مشارکت شهری نیزبرای نظام مدیریت شهری و توسعه شهری کارکردهای گوناگونی دارد. از جمله این کارکردها می توان به موارد زیر اشاره کرد :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

افزایش دسترسی به اطلاعات شهری.
تعیین شقوق توسعه شهری.
تعیین اولویت ها و نیازهای شهروندان.
کوشش جمعی برای پروژه توسعه شهری. (کسایی، ۱۳۷۹).
۲-۱۳-عوامل تعیین کننده سطح و میزان مشارکت شهروندان
۱- مشارکت درتصمیم گیری های مدیریتی و تهیه طرح ها: که به سه عامل فرهنگ سیاسی شهر، میزان فراهم بودن مقتضیات مشارکت و قواعد و الگوهای رفتاری حاکم بر زندگی مردم وابسته است.
۲- مشارکت در تأمین نیروی مالی: شهرداری ها به عنوان اصلی ترین نهاد اجرایی در شهرها می باشند. دریافت وجه مالیات و عوارض دولتی توسط شهرداری ها از مردم به عنوان مهم ترین ابزار اجرایی مردمی در شهرهاست. آنچه مشخصاٌ این پرداخت های مردمی را به معیاری برای مشارکت و همکاری مردم با نهادهای اجرایی تبدیل می کند، تعریفی است که از فرهنگ مالیاتی آن جامعه به معنای جهت گیری های مساعد افراد نسبت به این نظام مالیاتی به دست می آید.
۳- مشارکت در تأمین نیروی انسانی: مؤثر ترین عامل در این زمینه در درجه اول وجود فرهنگ مشارکتی در بین مردم و در مرحله بعد اندازه ترکیب جمعیتی می باشد.
۴- نظارت اجتماعی توسط شهروندان: نقش شهروندان در نظارت فعال و پنهان بر فضا بر دوام و ماندگاری طرح ها مؤثر است.
اهداف مشارکت:
رسیدن به توسعه پایدار و برقراری عدالت اجتماعی
تقویت شبکه های اجتماعی محلی
ایجاد علاقه و اعتماد در مردم برای توسعه و پیشرفت
تقویت همبستگی اجتماعی و روحیه همکاری و همدلی
تقویت حس تعلق به محله و محیط مسکونی
آموزش و انتقال اطلاعات متقابل میان طراحان و مردم
ایجاد شهروند مولد که از حالت مصرف کننده صرف خارج شده و در اصلاح محیط پیرامون شرکت جوید.
باز گرداندن مستقیم منافع طرح ها به ساکنین اصلی بافت
بازیابی هویت تاریخی و ساختار قومی و جمعیتی بافت های کهن
۲-۱۴-شیوه های تحقق مشارکت در طرح های شهری
واقعیت این است که مشارکت کلید اصلی اجرای طرح های توسعه شهری در سطح کشور می باشد. یکی از علل اساسی به بن بست رسیدن هر طرحی، ریشه در بی توجهی به مشارکت و سهم قابل توجه مردم و نهادهای محلی در اجرا دارد(علوی تبار۱۳۷۹ ) اما اقدام به مشارکت از سوی مردم نیازمند دو پیش شرط اساسی برای تحقق عملی است: نخست گرایش و تمایل به مشارکت و دوم امکان عملیاتی شدن آن. نقش اصلی در فراهم ساختن دو اصل مذکور بر عهده زیر سیستمهای مرتبط در جامعه است تا آنجا که در مورد ایجاد انگیزه لازم در مردم بر پایه گرایشهای فردی و هنجارهای اجتماعی آنها، زیر سیستم فرهنگی و ارتباطی و در ارتباط با فراهم ساختن مشارکت، نقش اصلی بر عهده زیر سیستم اقتصادی و فرهنگی جامعه است. به بیان کلی و ظیفه این زیر سیستمها، نهادینه کردن اندیشه مشارکتی در ساختار اداری و اجرایی کشور و اشاعه فرهنگ و تربیت مشارکتی در سطوح نام برده است؛ چرا که هر چه ساختار اداری و اجرایی کشور مشارکتیتر باشد و در مقیاس مدیریت محلی به سوی عدم تمرکز و وابستگی به نهاد مرکزی پیش رود، بدنه آن برای تأثیرپذیری از جامعه و برانگیختن مشارکت مساعدتر می گردد.
این امر در مورد بافت های تاریخی و فرسوده نقش مهم تر و حیاتی تر به خود می گیرد؛ چرا که روند توسعه و پیشرفت در این بافت ها، به مرور زمان و بر اثر قوانین دست و پا گیر طرح های جامع شهری، طرح های حفاظت از میراث فرهنگی و طرح هایی از این دست به حالت جامد و راکد در آمده و همین استفاده از روح مشارکت شهروندی در روند اجرایی طرح ها می تواند آنها را از بن بست فعلی خارج ساخته و سیر نزولی این بافت ها را متوقف سازد.
در واقع بازگشت ساکنین سابق این بافت ها و ارتقای سطح اجتماعی و فرهنگی آنها به منظور تبدیل از معضل به فرصت هایی در سطح شهر، با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های نهفته در این بافت ها، جز از طریق دست نیرومند مشارکت مردمی ممکن نخواهد بود. البته آنچه قابل ذکر است اینکه به کار گیری نیروی مشارکت مردمی به تنهایی کافی و پاسخگو نبوده و ساماندهی مجدد این بافت ها بیش از هر چیز یک تزریق اولیه دولتی را می طلبد و پس از آن استفاده از سطوح مشارکتی از سطح کلان گرفته تا واحد محله می تواند مؤثر افتد و ریشه این امر را می توان در عدم توانایی ساکنین این بافت ها از طرفی و نحوه نگرش منفعلانه، منفی و نامطمئن این افراد به طرح های با منشأ مردمی و بدون دخالت دولتی و عدم احساس حاشیه امنیت در مشارکت در این گونه طرح ها دانست. به نظر میرسد هدفمند کردن جریان مشارکت مردم در اجرای طرح های موجود بیش از هرچیز نیازمند سیستمی کردن مشارکت و جایگیری آن در یک چارچوب تعریف شده و سلسله مراتبی می باشد.
بدین ترتیب می توان سطوح مشارکتی متفاوتی در رابطه با چگونگی میزان مشارکت مردم در هر سطح همچو ن شهرداری ها، شوراهای شهر، نهادهای محلی، شوراهای همیاری محله و پایگاه های محلی همچون مسجد و حسینیه ها و … تعریف نمود. اما قبل از آن باید مرجع اصلی ارتباط مردم با این نهادها در سطح محلات مشخص شود. این مرجع می تواند به عنوان خبرگان مردمی توسط آرای جمعی افراد و یا با بهره گیری از فرهنگ سنتی موجود در محلات تاریخی به عنوان معتمدین و ریش سفیدان محله انتخاب گردد.
این سطوح مشارکتی در دو سطح تهیه و اجرای طرحها قابل ارزیابی است. نخست مشارکت مردم در روند تهیه طرح ها مستلزم آن است که ابتدا جنبه مشارکت مردمی شکل قانونی یافته و پس از تعیین چارچوب قانونی آن این مشارکت در سه قالب کوتاه مدت، میان مدت و کوتاه مدت تعریف شود. چنان که در کوتاه مدت ارتباط نخبگان محلی با نهادهای اجرایی شهری در شهرداری ها، در میان مدت ارتباط میان مردم و نهادهای قانونی توسط شوراهای اسلامی محلات و نواحی تاریخی شهر و در دراز مدت، نهادینه کردن فرهنگ مشارکتی در متن جامعه از طریق مراجعه با آرای عمومی مردم و تصویب و اجرای طرح ها پس از اخذ موافقت مردمی توجه شود. در روند اجرای طرح ها لازم است نخست با مشارکت نهادهای کلان مرکزی و نهاد های محلی، سازمان اجرایی مختص هر طرح در کنار سازمان اجرایی شهرداری ایجاد گردد که در طول مدت اعتبار طرح، نسبت به جلب، جذب و ساماندهی مشارکت ها و حرکت در جهت اجرای مرحله بندی طرح توسعه شهر اقدام نماید، به نحوی که شهرسازی بستر حرکت های مردم را مهیا نماید شهرسازی پیشرو) نه اینکه شهرسازی منفعل در پیروی از اقدامات مردمی بستر و حرکت توسعه شهر را انتخاب نماید (هاشمی نژاد، فصنامه شهر).همچنین از نگاه دیگر و با تقسیم سطوح اجرایی کشور در سه سطح ۱٫ سازمان های فرا بخشی نهادهای دولتی از قبیل وزارت کشور، وزارت مسکن، سازمان مدیریت و شورای عالی شهرسازی و معماری) و بخشی (وزارت خانه های مربوطه) ۲٫ بخش خصوصی (کلیه مهندسین مشاور، سازندگان و تشکل های صنفی و مدنی) ۳٫ نهادهای مدنی ( شهرداری ها و شوراهای شهر)، عدم ارتباط یکسویه و از بالا به پایین و ارتباط مداوم چرخشی بین مردم، نهادهای مردمی، بخش خصوصی و سازمان های فرا بخشی به منظور تقسیم تصمیمات اجرایی به صورت غیر متمرکز و بالعکس در بطن زندگی مردم و مرتبط با نیازها و خواسته های آنان که جز از طریق تجهیز نیرو های متخصص از یک سو و آموزش مردم از سوی دیگر ممکن نمی باشد ضروری است.
۲-۱۵-مشارکت مردمی در مدیریت خدمات شهری
در دنیای پیچیده و پر مسئله کنونی مدیریت خدمات شهری به واسطه ارتباط با تمامی جنبه های فردی و جمعی زندگی شهروندان جزو مسائل مهم انسان شهرنشین می باشد مدیریت مطلوب خدمات شهری بیشتر زمین ه ای را فراهم می آورد که در آن شهروندان می توانند برای بهبود شرایط زندگی خود بکوشند . مدیریت مطلوب خدمات شهری تنها در صورتی عملی می شود که شهروندان نیز در آن مشارکت داشته باشند چه در تصمیم گیری ها و سیاست گزاری ها و چه در برنامه ریزی طرح ها و اجرای آنها، ب ه عبارتی تعریف جامع مشارکت عبارتست از د رگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت های گروهی که آنان را برمی انگیزد تا برای دستیابی به هدف های گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت ها شریک شوند.
الگوی راهبردی ایجاد مشارکت در کشوره ا، شهرها و حتی محله های مختلف یکسان نیست و بعد مسافت بین مشارکت سنتی و مشارکت مدرن آنقدر کوتاه است که در محدوده جغرافیائی یک منطقه شهرداری می گنجد . مشارکت شهروندان در امور خدمات شهری در یک تقسی مبندی کلی به موارد زیر تقسیم می شود:
آگاهی از تصمیمات و طرح ها.
مشارکت در تصمیم گیری مدیریتی طرح ها.
مشارکت در تأمین مالی طرح ها.
مشارکت در تأمین نیروی انسانی.
مشارکت در اجرای طرح ها.
مشارکت شهروندان در امور خدمات شهری زمانی تحقق می یابد که شهرنشینان از حالت فردی که صرفاً در مکانی به نام شهر زندگی می کنند درآیند و به شهروند تبدیل گردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




 

الگوی «تجزیه و تحلیل جریانی» جری پوراس (۱۹۹۹)

 

الگوی ترسیمی برای نشان دادن مشکلات اصلی سازمان

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

 
 

الگوی «ماتریس دو بعدی» کلارک و منتن (۱۹۹۷)

 

ارائه ماتریس دو بعدی از عوامل بحرانی موفقیت و فرایند تحوّل

 
 

الگوی «رهبری فرایند تحوّل فرهنگی» بروکز (۱۹۹۶)

 

بررسی نقش رهبری در پشتیبانی فرایند تحوّل با بهره گرفتن از نمادهای فرهنگی

 
 

الگوی «مفهومی نقش ارتباطات در ایجاد تحوّل سازمانی» الوینگ (۲۰۰۵)

 

ارائه چارچوبی مفهومی به‌ منظور تبیین نقش ارتباطات در تحوّل سازمانی

 

۲-۲-۱۴-۱)الگوی مکعب یخی تغییر
کرت لوین (۱۹۵۰)، نوعی تئوری تغییر اجتماعی تدوین کرد که بر اساس آن نهادهای اجتماعی، محملی متوازن از نیروها (نیروهای سوق دهنده و نیروهای بازدارنده) در نظر گرفته میشوند. بر اساس نظر وی، تعادل هنگامی برقرار است که مجموع نیروهای سوق دهنده مساوی با مجموع نیروهای بازدارنده باشد. شکل ۲-۲- وضعیت توازن نیروها (حالت تعادل) را نشان میدهد.
شکل ۲-۲: وضعیت توازن نیروها ، (لوین[۳۴]، ۱۹۵۰)
بر اساس الگوی کرت لوین، تغییر، مستلزم فعالیت جداگانه، شامل خروج از انجماد، حرکت و انجماد مجدد است. وضعیت تعادل را میتوان با تضعیف نیروهای بازدارنده و یا با تشدید نیروهای سوق دهنده و یا هر دو، تغییر داد. اگر مدیریت سازمان از طریق افزایش نیروهای سوق دهنده، تولید و بازدهی را افزایش دهد، در کوتاه مدت موفق میشود. اما هنگامی که مدیر کار را ترک میکند و فشار روی کارکنان کاهش مییابد، نیروهای بازدارنده افزایش و در نتیجه قدرت تولید دوباره کاهش مییابد. بنابراین در این حالت مدیر موفق، اما غیر اثربخش است. در مقابل اگر مدیریت تصمیم بگیرد که از طریق تضعیف نیروهای بازدارنده، تولید را افزایش دهد، (مثلاً آموزش کارکنان، و یا حل مسایل انگیرشی آنان) اگر چه ممکن در کوتاهمدت تولید و بازدهی کاهش یابد، اما در بلندمدت میتواند تولید و بازدهی را افزایش دهد. بنابراین مدیر، هم موفق و هم اثربخش است. انتقادات زیادی بر الگو لوین وارد شده است. براساس نظر برخی از نظریه پردازان، الگو وی نوعی تئوری ثبات است تا تئوری تغییر، زیرا وی تغییر را به عنوان نوعی بیثباتی زودگذر تعریف می‌کند. (کانتر ،۱۹۹۲)، الگو لوین را به علت برداشت ایستا و خطی کمی از تغییر، مورد انتقاد قرار میدهد.
۲-۲-۱۴-۲) الگوی سه سطحی تغییر
کانتر و همکارانش (۱۹۹۲)، برای بررسی پدیده تغییر در سازمان، نوعی روایت بزرگ ارائه میدهند که نظریه‌های روابط سازمان و محیط، ساختار اجتماعی سازمان، و قدرت و سیاست در سازمان را با هم ترکیب میکند.
بر اساس این الگو، سازمان مجموعهای از فعالیتهاست و زمانی که این فعالیتها تغییر کنند، سازمان نیز تغییر میکند. الگو سه سطحی، تغییر را در سطوح تحلیل محیطی، سازمانی و فردی، مورد بررسی قرار میدهد:
-در سطح محیطی، نیروهای کلان تکاملی برای تغییر مطرح میشوند. این نیروها از طریق روابط جدید سازمان و محیط شکل میگیرند. یعنی بر اساس تئوری بومشناسی جمعیت سازمانی، تغییر در جمعیتهای سازمانی که برای منابع کمیاب با هم رقابت میکنند، روابط جدید سازمان و محیط را شکل میدهد و سازمانها برای کاهش وابستگی خود به محیط (نظریه وابستگی به منبع) و بقا در محیط (اصل بقای داروین)، در رشته فعالیتهای خود، تغییرات اساسی ایجاد می‌کنند.
-در سطح تحلیل سازمانی، نیروهای خرد تکاملی برای تغییر مطرح میشوند. این نیروها از طریق تغییر در چرخه حیات سازمان و به تبع آن تغییر در تکنولوژی، استراتژی و اهداف سازمانی ظاهر میشوند که در نهایت ساختار سازمانی را تغییر میدهند.
-در سطح تحلیل فردی، نیروهای سیاسی برای تغییر مطرح می شوند. در این سطح سازمان به عنوان نوعی میدان کارزار دیده میشود که ذی‌نفعان متعدد، فعالیتهای سازمانی را حول منافع شخصی خود، تغییر میدهند.
بر اساس الگوی سه سطحی تغییر، هرکدام از نیروهای کلان تکاملی، نیروهای خرد تکاملی و نیروهای سیاسی تغییر، شکلهای مختلفی درون سازمان به خود میگیرند. در سطح محیطی، تغییر در روابط سازمان و محیط، به صورت هویت سازمانی جدید ظاهر میشود. در سطح سازمانی، تغییر در چرخه حیات سازمان به صورت تغییر در شیوه‌های هماهنگی ظاهر میشود. در سطح تحلیل فردی تغییر در ائتلاف حاکم، به صورت تغییر در الگوهای کنترلی ظاهر میشود (کانترو همکاران ،۱۹۹۲)
۲-۲-۱۴-۳)مدل تغییر و عملکرد سازمانی «بورک و لیتوین»
این مدل به روابط علّت و معلولی اشاره می نماید که تعیین کننده سطح عملکرد سازمان بوده فرایند تحول را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین دو نوع متفاوت از انواع تحول را مورد توجه قرار میدهد. که به ترتیب «تغییر مبادلهای جزیی و تدریجی» و «تغییر تحولگرا» نامیدهاند. تغییر تحولگرا که در واکنش نسبت به تغییر و تحولات مهم محیطی روی میدهد و تغییر مبادلهای جزیی و تدریجی که در پاسخ به نیاز سازمان به ایجاد پیشرفت های تدریجی و کوتاه مدّت، اعمال میگردد.
مدل تغییر و عملکرد سازمانی مشتمل بر ۱۲ مؤلفه به هم وابسته است که یکی از انواع مدلهای سیستمهای باز میباشد. داده ها، از محیط بیرونی سازمان به دست می‌آیند و ستادهها حاصل عملکرد افراد و عملکرد کل سازمان هستند. حلقه های بازخور در هر دو جهت مشاهده میشوند. عملکرد سازمان بر محیط خارج و محیط خارج بر عملکرد سازمان تأثیر میگذارند. ده مؤلفه باقی مانده نشانگر فرایند تبدیل داده به ستاده هستند و سطوح مختلف این فرایند را نشان میدهند.
به عنوان مثال، استراتژی و فرهنگ، جنبه هایی از کل سازمانی یا کل سیستم را نشان میدهند. جوّ سازمانی، مؤلفهای است که در ارتباط سطح واحدهای محلی میباشد، و انگیزه، ارزشها و نیازهای فردی، تناسب میان ویژگیهای فردی و ویژگی شغلی از جمله مؤلفه های سطح فردی محسوب میشوند.
این مدل از آن جهت به شکل عمودی ترسیم شده است که نشانگر روابط علت و معلولی و تأثیر نسبی عناصر بر یکدیگر باشد. «بورک و لیتوین» عقیده دارند تأثیر مؤلفههایی چون استراتژی، رهبری و فرهنگ که در قسمت بالای مدل قرار گرفتهاند، بر سایر مؤلفه ها، بیشتر میباشد. به عبارت دیگر این مؤلفه ها بیش از آنکه از سایر مؤلفه ها تأثیر بپذیرند، بر آنها تأثیر میگذارند. در واقع موقعیت قرارگیری مؤلفه ها در مدل، مبین میزان اهمیت و تأثیرگذاری آنها میباشد.(بورک و لیتوین ،۱۹۹۲)
در شکل ۲-۳ مدل تغییر و عملکرد سازمانی نشان داده می شود.
شکل ۲-۳: مدل تغییر و عملکرد سازمانی، (بورک و لیتوین[۳۵]، ۱۹۹۲)
۲-۲-۱۴-۴) مدل تغییر اثربخش کامینگز و اورلی
کامینگز و اورلی[۳۶] (۱۹۹۳) معتقدند که ابزارهای عملی برای مدیریت تحوّل را می‌توان در ضمن پنج فعالیت عمده به گونهای که در شکل۴-۳. نشان داده شده است، سازمان‌دهی کردند. در شکل ۳-۴. فعالیت‌هایی که به مدیریت تحوّل اثربخش کمک می‌کند به ترتیب انجامشان فهرست شده است. فعالیت اول «انگیزش تغییر» است و شامل ایجاد آمادگی برای تغییر میان اعضای سازمانی و کمک به آنها برای مقابله با مقاومت در برابر تغییر است. این فعالیت مستلزم ایجاد محیطی است که در آن افراد ضرورت تغییر را می‌پذیرند و از لحاظ فیزیکی و روان‌شناختی به منظور تغییر انرژی می‌گیرند. «انگیزش تغییر» بحث مهمی در شروع تغییر است. شواهد زیادی دلالت می‌کند بر اینکه افراد و سازمان‌ها درصدد حفظ وضع موجودند و تنها وقتی مشتاق تغییرند که دلایل جذابی برای آن وجود داشته باشد. فعالیت دوم «ایجاد چشم‌انداز» است. چشم‌انداز یک هدف و دلیلی را برای تغییر و وضعیت آینده مطلوب توصیف می‌کند. روی هم رفته، دو فعالیت «انگیزش تغییر» و «ایجاد چشم‌انداز» به چرایی و چیستی تغییر برنامه‌ریزی‌ شده اشاره می‌کند. سومین فعالیت مدیریت تحوّل «ایجاد پشتیبانی سیاسی از تغییر و تحوّل» است. بر اساس این فعالیت، سازمان‌ها متشکل از افراد و گروه‌های قدرتمندی هستند که می‌توانند مانع یا حامی تحوّل باشند و کارگزاران تحوّل برای اجرای تغییرات نیازمند حمایت این افراد و گروه‌هاهستند. چهارمین فعالیت مدیریت تحوّل «مدیریت گذار از وضع موجود به آینده مطلوب» است. هدف از این فعالیت ایجاد یک برنامه برای مدیریت فعالیت‌های تغییر و نیز برنامه‌ریزی ساختارهای مدیریتی خاص برای فعالیت سازمان در خلال انتقال است. فعالیت پنجم در مدیریت تحوّل «حفظ میزان شتاب برای تغییر» است، به گونه‌ای که به تکمیل کار منتهی شود. این فعالیت شامل فراهم کردن منابع برای اجرای تغییر، ایجاد یک نظام حمایتی برای عاملان تغییر، ایجاد صلاحیت‌ها و مهارت‌های جدید، و اجرای رفتارهای جدیدی است که برای اجرای تغییر لازم است.
هر کدام از فعالیت‌های نشان داده شده در شکل۲-۴- برای مدیریت تحوّل مهم است. اگر افراد برانگیخته و متعهد به تغییر نباشند در این صورت، انجمادزدایی از وضعیت موجود بسیار سخت خواهد بود. در نبودِ چشم‌انداز، احتمال دارد تغییر، سازمان‌نیافته و پراکنده باشد. بدون حمایت افراد و گروه‌های قوی، ممکن است تغییر با ممانعت مواجه شود و احتمالاً مختل گردد. اگر فرایند انتقال (گذار) به‌خوبی مدیریت نشود سازمان در هنگام انتقال از وضع موجود به آینده، ممکن است از نظر عملکردی با مشکل مواجه گردد. بدون تلاش در زمینه حفظ میزان شتاب تغییر، سازمان در به سرانجام رساندن تغییر، با مشکل مواجه خواهد شد. ازاین‌رو، اگر در نظر است تغییر و تحوّل موفق باشد لازم است تمام پنج فعالیت به صورت اثربخش مدیریت شود.
شکل ۲-۴-مدل مدیریت تغییر اثربخش، (کامینگز و اورلی[۳۷]، ۱۹۹۳)
۲-۲-۱۴-۵) مدل تغییر جامع رالف کیلمن
مدل تغییر جامع که بر اساس نتایج تحقیقات انجام شده کیلمن در شرکتهای کداک، فورد، جنرال الکترونیک و … تنظیم شده است، نقاط اهرمی را معرفی میکند که برای وقوع تغییر لازم است به آن توجه شود؛ این نقاط بدین شرح است: محور فرهنگ؛ محور مهارتهای مدیریت؛ محور تیمسازی؛ محور استراتژی و ساختار؛ مجور سیستم پاداش.
بر اساس این پنج مرحله فرایند تغییر را به شرح زیر ذکر میکند:
تدوین برنامه؛
تشخیص مسائل و مشکلات
تهیه جدول زمانبندی محورهای تغییر
اجرای مراحل تغییر روی محورهای مورد نظر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




کمترین غلظت: min؛ بیشترین غلظت: max؛ غلظت متوسط: med
نانو ذره نقرهµg/ml : (n)؛ عصاره گیاهmg/ml : (p)
پس از بدست آوردن نتایج قطر هاله عدم رشد اسانس گیاه آویشن شیرازی غلظت­های mg/ml 50 به عنوان غلظت متوسط و غلظت mg/ml25/6 به عنوان پایین­ترین غلظت در باکتری­ های استاف اورئوس، MRSA و استاف اپیدرمیدیس انتخاب شدند. در باکتری استرپتوکوک پیوژنز غلظت mg/ml 125/3 کمترین غلظت و mg/ml 50 غلظت متوسط تعیین شدند. در باکتری سودوموناس آئروژینوزا پایین­ترین غلظت مؤثره mg/ml50 و غلظت متوسط mg/ml100 انتخاب شدند. در غلظت mg/ml 200 در هر ۵ باکتری بیشترین قطر هاله عدم رشد مشاهده گردید، بنابراین به عنوان بالاترین غلظت جهت ترکیب انتخاب گردید. در جدول شماره ۴-۹ نتایج میانگین قطر هاله عدم رشد ۹ ترکیب تهیه شده در ۵ باکتری نشان داده شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همان طور که در جدول۴-۹ آمده است و همچنین آزمون آماری شفه که در نرم افزار SPSS v16.0 انجام گردید، مشخص شد زمانی در باکتری استاف اورئوس بیشترین مقدار قطر هاله عدم رشد حاصل می­ شود که از بیشترین غلظت نانو ذرات نقره و از بیشترین غلظت اسانس گیاه در ترکیب استفاده شود. در باکتری MRSA زمانی بیشترین قطر هاله عدم رشد حاصل می­ شود که از بیشترین غلظت نانو ذرات نقره و بیشترین غلظت اسانس گیاه در ترکیب استفاده شود. در باکتری استاف اپیدرمیدیس بیشترین قطر هاله عدم رشد زمانی بدست می ­آید که از نانو ذرات نقره در کمترین غلظت و از اسانس گیاه در بیشترین غلظت در ترکیب استفاده شود. در باکتری سودوموناس آئروژینوزا بیشترین قطر عدم رشد زمانی بدست می ­آید که بیشترین غلظت نانو ذرات نقره و غلظت متوسطاسانس گیاه ترکیب شده باشند. در باکتری استرپتوکوک پیوژنز بیشترین قطر هاله عدم رشد زمانی حاصل می­ شود که بیشترین غلظت نانو ذرات نقره با غلظت متوسطاسانس گیاه ترکیب شده باشد.
جدول۴-۹- نتایج میانگین قطر هاله عدم رشد(میلیمتر) ترکیب اسانس و نانو ذرات نقره در ۵ باکتری

 

P.aeruginosa

 

S. pyogenes

 

S. epidermidis

 

MRSA

 

S. aureus

 

باکتری
ترکیب

 
 

۱۰.۶۷±۰.۵۸

 

۱۱.۳۳±۰.۵۸

 

۱۴.۶۷±۰.۵۸

 

۱۳.۳۳±۰.۵۸

 

۱۰.۶۶±۰.۵۸

 

min(n)+min(p)

 
 

۹.۶۷±۰.۵۸

 

۱۲.۳۳±۰.۵۸

 

۱۲.۶۷±۰.۵۸

 

۸.۳۳±۰.۵۸

 

۷.۸۳±۰.۲۹

 

min(n)+med(p)

 
 

۱۱.۶۷±۰.۵۸

 

۱۴.۳۳±۰.۵۸

 

۲۳.۶۷±۱.۱۵

 

۱۰.۶۷±۰.۵۸

 

۱۰.۶۷±۰.۵۸

 

min(n)+max(p)

 
 

۱۳±۱

 

۱۵.۶۷±۰.۵۸

 

۱۴

 

۱۴.۳۳±۰.۵۸

 

۱۱.۶۷±۰.۵۸

 

med(n)+min(p)

 
 

۱۲.۳۳±۰.۵۸

 

۱۵.۶۷±۱.۵۲

 

۱۵.۶۷±۰.۵۸

 

۱۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




در الگوهای بالا، برابر با نسبت زمان شکست به تمام دوره­ های زمانی (T) ، عرض از مبدأ و t متغیر روند می­باشند. هم­چنین، یک متغیر مجازی است که نمایانگر شکست در عرض از مبدأ بوده و برای سال­های برابر یک و برای بقیه­ی سال­ها برابر صفر است. شکست در شیب تابع روند را نشان می­دهد که کمیت آن برای سال­های برابر و برای بقیه­ی سال­ها برابر صفر است، به طوری­که ­متغیرهای مجازی به صورت زیر تعریف می­شوند:

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

و
زیوت - اندریوز بیان می­ کنند که، محدوده­ زمانی که شکست ساختاری در آن اتفاق
می­افتد و به دنبال حداقل مقدار t آن هستیم، بین قرار دارد.
در این روش، الگوهای A، BوC با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات معمولی، برای دامنه­ای از تخمین زده می­ شود و آماره­ی t- استیودنت برای هر یک از ها محاسبه می­ شود. سپس
کم­ترین آماره­ی t به عنوان زمان شکست ساختاری تعیین می­ شود.
آن­چه که در برآورد این سه الگو باید به آن توجه کرد، مقدار و کمیت آماره­­ی t است. در این­صورت، آزمون ریشه­ واحد فرضیه ­های صفر و رقیب به صورت زیر بایستی مورد توجه قرار بگیرد:
آماره­ آزمون مربوطه براساس صحت فرضیه­ با بهره گرفتن از رابطه­ زیر قابل محاسبه
می­باشد:

این آماره با مقادیر بحرانی توزیع حدی آماره آزمون -که توسط زیوت و اندریوز محاسبه شده است- و تغییر ساختاری را نشان می­دهد مقایسه می­ شود.

۱۰ درصد ۵ درصد ۵/۲ درصد ۱ درصد حداقل سطوح معناداری
۵۸/۴ - ۸۰/۴ - ۰۲/۵ - ۳۴/۵ - الگوی A
۱۱/۴ - ۴۲/۴ - ۶۷/۴ - ۹۳/۴ - الگوی B
۸۲/۴ - ۰۸/۵ - ۳۰/۵ - ۵۷/۵ - الگوی C

جدول ۳- ۱- مقادیر بحرانی آماره­ی t در آزمون ریشه واحد زیوت- اندریوز[۱۶۱]) ۱۹۹۲(
حال چنان­چه، قدرمطلق این آماره از قدرمطلق تمامی کمیت­های بحرانی ارائه شده در سطوح معناداری بزرگتر باشد، فرضیه­ «وجود ریشه­ واحد بدون شکست ساختاری برون­زا» در برابر فرضیه­ مقابل «مانایی متغیر با وجود یک شکست ساختاری در زمانی نامعلوم» رد می­ شود. بنابراین می­توان این ادعا را پذیرفت که، شکست ساختاری که به صورت درون­زا تعیین شده ­اند از نظر آماری معنادار هستند.
۳-۳-۱-۲- آزمون ریشه واحد لامسداین و پاپل[۱۶۲]
همان­طور که بیان شد، زیوت- اندریوز (۱۹۹۲) فقط وجود یک شکست ساختاری را در متغیرها مدنظر قرار می­دادند. در حالی­که، در ساختار بسیاری از کشورها دیده شده که، ممکن است یک کشور با شکست­های ساختاری متعددی مانند جنگ، انقلاب و نوسانات قیمت نفت طی زمان مواجه گردد. در این صورت در نظر گرفتن تنها یک شکست ساختاری (مهم­ترین شکست) و عدم توجه به وجود چندین شکست ساختاری، ممکن است منجر به از دست دادن اطلاعات مفیدی شود. هم­چنین هنگامی که تنها یک شکست ساختاری در الگو لحاظ می­کنیم، عدم رد فرض ریشه­ واحد ممکن است به علت وجود شکست­های ساختاری چندگانه باشد. به همین دلیل بایستی احتمال وجود شکست­های دیگری در روند متغیرها هم مورد بررسی قرار گیرد.
اهمیت این موضوع باعث شد که لامسداین و پاپل (۱۹۹۷) روش جدیدی را برای تعیین دو شکست ساختاری معرفی کنند. آن ها بیان می­ کنند که آزمون ریشه واحد با دو شکست ساختاری بسیار قدرتمندتر از آزمون­هایی است که فقط یک شکست را در الگو لحاظ می­ کنند. این محققان برای انجام آزمون ریشه­ واحد برای متغیر سه الگوی زیر را ارائه کردند:
(۶-۳ )
(۷-۳)
(۸-۳ )
به­ طوری­­که، متغیرهای و شکست در عرض از مبدأ تابع روند را به ترتیب در زمان­های و نشان می­ دهند. هم­چنین متغیرهای مجازی و نشان دهنده وقوع شکست در عرض از مبدأ تابع روند در زمان­های و می­باشند. نقاط شکست و براساس کم­ترین مقدار آماره t برای انتخاب می­شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:33:00 ق.ظ ]