کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



در پی ادامه بحث درماده ۱۱۸۲ و ۱۱۸۴ می توان درباره سقوط ولی قهری به این موضوع اشاره کرد که این قاعده مبتنی بر احترام بیش از حد به سنت پدرسالاری است. در خانواده پدرسالاری عزل پدر یا جدّ پدری از ولایت و کوتاه کردن دست او از کار فرزند محجورش، مخصوصا اگر ولی قهری منحصر باشد، امری خطیر وشاید از لحاظ احساسات جامعه غیر قابل تحمل باشد. از این رودر نظام قانون مدنی، در این مورد به ضمّ امین اکتفا شده است وعزل ولی قهری منحصر ظاهراً مجوزی ندارد، درحالی که گاهی مصلحت محجور اقتضا می کند که ولی قهری خائن یا نالایق از کار محجور برکنار وشخص دیگری به جای او تعیین گردد. به هر حال اگر به ظاهر قانون مدنی پایبند باشیم، از این لحاظ قابل انتقاد است ونیاز به اصلاح دارد.
البته رویه قضایی، با تفسیری شجاعانه وبر اساس مصلحت جامعه وفقه اسلامی می تواند این مشکل را حل وعزل ولی قهری منحصر را درمواقع ضرورت بپذیرد. در تایید این نظر می توان گفت: قانون عزل ولی قهری را درصورت ثبوت خیانت یا عدم لیاقت به صراحت منع نکرده و درواقع قانون دراین مورد ساکت است ودرموارد سکوت قانون، طبق اصل ۱۶۷ قانون اساسی، باید به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر فقهی رجوع کرد که بر اساس آنها قاضی اختیار عزل ولی قهری را دارد.
همچنین در ماده ۱۵ قانون حمایت خانواده به موارد عزل ولی قهری اشاره کرده که عبارتند از:
۱- خیانتهرگاه خیانت ولی قهری احراز شود ودرصورت اثبات حیف ومیل اموال مولی علیه دادگاه اورا برکنار خواهد کرد.
۲- عدم قدرت و لیاقت: گاهی ممکن است عملی که خیانت به شمارمی آید از ولی قهری سرنزده باشد، لیکن ثابت شود که ولی قهری توانایی وشایستگی امور محجور را ندارد. مثلا معتاد به مواد مخدر است واحتمال معتاد شدن محجور وجود دارد، یا ولی قهری به علت کبر سن یا بی سوادی وبی اطلاعی قادر به اداره امور مولی علیه وحفظ منافع او نیست. دراین گونه موارد نیز دادگاه می تواند اورا عزل کند. [۳۰۷]
در صورت بازگشت ولی قهری به دین اسلام ولایت او نیز برمی گردد یانه؟
شهید ثانی( قدس سره) می فرماید: ولایت مرتد قابل برگشت نبوده وعلت آن این است که او
نمی‏تواند مجدداً به دین اسلام برگردد، زیرا توبه مرتد فطری ظاهراً پذیرفته نخواهد شد.[۳۰۸] لکن تحقیق آن است که توبه مرتد فطری حقیقتاً پذیرفته می شود وقهراً ولایت وی نیز برمی گردد.
هریک از پدر وجد پدری نسبت به اولاد خود درعرض یکدیگر مستقلاً ولایت قانونی دارند؛ ولی درصورتی که پدر ویا جد پدری مولی علیه- طفل، مجنون، سفیه- کافر شود ولایت قانونی او ساقط می‏گردد. ودر صورت کفر یکی دیگری به تنهایی ولایت قانونی دارد و ولایت خود را اعمال می‏کند، ونیاز به تعیین کسی دیگر که وظایف امور ولایت را انجام دهد نیست.
و اما درصورت کفر هردوی آنها حق ولایت قهری( قانونی) آنها ساقط می گردد و حاکم متصدی امر ولایت می‏شود، چون او- به فرموده رسول الله (ص) ولی من لا ولی له[۳۰۹] است.
فقهای بزرگ شیعه مستند این سقوط را «قاعده نفی السبیل» می‏دانند. جهت روشنی مطلب مدارک و مستندات قاعده را مورد بررسی قرار می‏دهیم.
بند اول- کتاب
آیه شریقه : ان یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا.[۳۱۰]
خداوند می‏فرماید: درعالم تشریع وقانونگذاری هیچگونه حکمی و قانونی که موجب علو وسلطنت کافر برمؤمنین ومسلمین باشد تشریع وجعل نشده است؛ چه درباب عبادات، معاملات، سیاسات وغیر ذلک. بنابراین، هر حکمی که از ناحیه آن حکم، موجبی برای علو وسلطنت کافر برمسلم باشد آن حکم منفی است. مثلاً پدر یا جد پدری بر فرزندان خود ولایت دارد، اعم از پسر ودختر این ولایت را خداوند سبحان تشریع کرده است. ولی در صورتی که پدر یا جد پدری کافر باشند این ولایت منفی است چرا؟

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

چون ولایت یک نحو سبیل وعلو ولی است نسبت به مولای خود.
بنددوم- سخن پیامبر اکرم (ص)
که فرمود: الاسلام یعلو ولایعلی علیه والکفار بمنزله الموتی لایحجبون ولایورثون.[۳۱۱]
این روایت نزد اصحاب معروف ومشهور است، وادله حجیت خبر واحد شامل این روایت می‏گردد، گرچه این روایت مسند نیست وتمام سلسله سندش امامی نیستند، هنگامی که بزرگان ازفقهای عظام ما از متقدمین امثال صدوقین و شیخ مفید وسید مرتضی وشیخ طوسی (قدس الله اسرارهم) ودیگران این روایت را نقل کرده‏اند، و روایت تلقی به قبول شده است ونزد همه مشهور است.
بندسوم - اجماع علما
شهید ثانی(ره) می‏فرماید: اصحاب همگی بر این مطلب اتفاق نظر دارند که دراسلام هیچ گونه حکمی وقانونی تشریع نشده که موجب سلطه وبرتری کافر برمسلم گردد. که از جمله آن ولایت ولی کافر بر مولی علیه مسلّم است.[۳۱۲] اما این اجماع، یک اجماع اصولی محسوب نمی‏شود تا اینکه بتوان از آن کشف قطعی از رأی معصوم (ع) کرد. بلکه این اجماع، اجماعی مدرکی است وقهراً اعتباری ندارد.
البته تسالم اصحاب ثابت است مبنی بر اینکه هر حکمی که موجب برتری کافر بر مُسلِم گردد آن حکم از صفحه تشریع مرفوع است( منفی است).
با توجه به ادله فوق روشن شد که پدر ویا جد پدری کافر بر فرزند صغیر مُسلِم ولایت ندارند. ولی درجایی که مولی علیه کافر باشد کفر ولی مانع از ولایت او نمی‏گردد، زیرا اطلاق ادله ولایت شامل این مورد می‏شود.
شیخ طوسی (قدس سره) می‏فرماید: ولی کافر می‏تواند کافر باشد، پس اگر مولی علیه دو ولی داشته باشد که یکی از آنها کافر و دیگری مسلمان باشد، ولی او منحصراً شخص کافر است. به دلیل کلام خداوند سبحان که می‏فرماید:
« وَالَّذینَ کَفَرُواْ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَکُن فِتْنَهٌ فِی الأَرْضِ وَفَسَادٌ کَبِیرٌ . »[۳۱۳]
ترجمه : وآنان که کافرشدند(نیز) بعضی دوستان بعضی دیگرند اگر آنچه به شما دستور دادند به کار نبندید همانا فتنه وفسادی بزرگ زمین را فرا می گیرد.
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ »[۳۱۴]
ترجمه :
و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهاى پسندیده وا مى‏دارند و از کارهاى ناپسند باز مى‏دارند و نماز را بر پا مى‏کنند و زکات مى‏دهند و از خدا و پیامبرش فرمان مى‏برند آنانند که خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است
ظاهراً آیه دوم دلالت بر ولایت مؤمنین بر یکدیگر دارد، پس در جایی که مولی علیه کافر باشد، ولی مسلمان بر او ولایت ندارد که ظاهر آیه اول این مطلب را تأیید می‏کند.[۳۱۵]
لکن به نظر می‏رسد ولایتی که درآیه اول مذکور است ولایت اصطلاحی نیست، به ویژه مفاد آیه شامل اشخاص کبیر وصغیر می‏گردد.
هرگاه علت سقوط ولایت زائل و منتفی شود ولایت ولی قهری نیز برمی‏گردد.
علت برگشت ولایت قهری از آنجا است یا ( به این دلیل است) که ولایت وی ذاتی بوده و بر اساس جعل الهی بر قرار شده ومبتنی بر قرابت و خویشاوندی است. واین معنی همواره دائمی و زوال پذیر نیست. بعلاوه برگشت(عود) ولایت قهری به نفع مولی علیه می‏باشد. به جهت اینکه براساس فطرت عطوفت و محبت وی از دیگران بیشتر است.
مضافا اینکه جعل ولایت از برای پدر وجد پدری به نحو قضیه حقیقیه است، وقهراً فعلیت حکم تابع ثبوت موضوع است وهرگاه حدوث عوارضی که مانع فعلیت ولایت قهری شده‏اند منتفی وزائل گردند ولایت اونیز فعلی خواهد گشت.
رسیدگی به سقوط ولایت پدر وجد پدری درموارد بالا به وسیله دادگاه شهرستانی خواهد بود که محجور در حوزه آن اقامت دارد. دادگاه به موجبات آن رسیدگی نموده وحکم می دهد . هم چنان که هرگاه موجب سقوط حق ولایت مرتفع گردد به درخواست ذینفع دادگاه شهرستانی که حکم به سقوط داده رسیدگی نموده و اعلام به رفع موجب سقوط می نماید. [۳۱۶]
گفتار دوم: صلاحیت دادگاه
مطابق نظریه این گروه هیچ یک از پدر وجدّ پدری بر یکدیگر تقدّم ندارند و در چنین مواردی به دلیل وجود تزاحم ونه تعارض میان ولایت دو ولیّ قهری، این دادگاه است که باید تشخیص دهد کدام یک از اعمال حقوقی پدر و جدّ پدری مهم تر است و بیشتر می تواند غبطه و مصلحت طفل را فراهم سازد. در این زمینه میتوان مستنداتی را نیز ارائه داد چه اینکه مطابق آخرین اصلاح قانون مدنی اگر ولیّ قهری به مصلحت طفل عمل نکند منعزل می شود. قبل از اصلاح قانون مدنی اگر ولیّ قهری مرتکب خیانت در امانت و عدم رعایت مصلحت طفل می شد، صرفاً ضمّ امین می شد واین مسأله سبب سقوط ولایت او نمی شد. اما با توجه به اصلاح قانون، در حال حاضر در صورت اتفاق چنین مسأله ای، ولایت پدر یا جدّ پدری در چنین شرایطی ساقط خواهد شد.
همچنین همان طور که در کنوانسیون حقوق کودک آمده ومورد پذیرش ایران نیز قرار گرفته استباید ولیّ قهری مطابق ماده ۳ این کنوانسیون در کلیه مسائل، مصالح طفل را رعایت کند یعنی همان چیزی که فقها با عنوان رعایت غبطه از آن نام برده اند. لذا در این صورت که حدوث اختلاف گردیده است این دادگاه است که باید وارد رسیدگی شده پس از بررسی کارشناسی به این نتیجه قطعی برسد که عمل حقوقی کدام یک از پدر وجدّ پدری بهتر وبیشتر مصالح طفل را تأمین خواهد کرد. نهایتاً همان را مورد تأیید و تصویب قرار بدهد.
پیشنهادات
۱- ولایت پدر همان طور که عرف پذیرا شده است ودرفقه هم طرفدارانی دارد برولایت جد پدری مقدم باشد.
۲- درقانون تصریح شود که عزل ولی قهری نسبت به امورغیر مالی هم موثر است ودادگاه با رعایت مصلحت محجور، می‏تواند به جای عزل ولی قهری، اقدام به ضم امین نماید.
۳- بعد از پدر، ولایت قهری با تأکید دادگاه وبا رعایت مصلحت محجور به مادر یا جد پدری واگذار گردد وهر زمان صلاحیت از وی سلب شد، به حکم دادگاه معزول گردد ونیز شایسته است به دادگاه اختیار داده شود ولایت قهری را مشترکا به مادر وجد پدری واگذار کند.
۴- اعمال ولایت ولی قهری درامور مالی وغیر مالی از طریق مراجع قضایی قابل نظارت وکنترل باشد وبه دیگر سخن درصورت اقتضا ولایت قهری تحت نظارت دادگاه یا شخص منصوب از سوی وی اعمال شود.
۵- در مورد قانون حمایت از اطفال بدون سرپرست، تصریح شود که ولایت براطفال تحت سرپرستی دردرجه اول با مرد سرپرست وبعد با زن سرپرست خواهد بود، مگر آن که عدم صلاحیت وی به اثبات رسد که در این صورت دادگاه خانواده تصمیم شایسته اتخاذ خواهد کرد.
۶- درقانون تصریح شود که درصورت جدایی زوجین سرپرست، ولایت مرد سرپرست همانند ولی قهری باقی می ماند، مگر درمواردی که به حکم دادگاه ولایت وی ساقط یا وی به علل قانونی عزل گردد، که دراین صورت به زن سرپرست واگذار می‏شود.
نتیجه گیری
در این رساله، سعی نمودیم که اولیای قهری را از نظر فقه امامیه و قانون مدنی وعرف مورد شناسایی قرار می دهیم وبیان نمودیم که در فقه امامیه و قانون مدنی تنها پدر و جدّ پدری را به عنوان ولی قهری می شناسند و از مادر به عنوان ولی، نامی برده نشده است. هرچند او را نیز به عنوان وصی می توان تعیین نمود که می تواند اختیارات ولی راداشته باشد، اما در عرف خانواده ها مادر را نیز ولی طفل می دانند علی الخصوص خانواده های جوان که نسبت پدرسالاری در آنها رخت بربسته است، نقش مادر بیش از گذشته در امور مالی وغیر مالی طفل، خود را نشان می دهد. درعوض جدّ پدری نیز مانند گذشته در امور طفل دخالت نمی کند، زیرا نه خود او با حضوروالدین طفل تمایل به چنین کاری دارد ونه چنین اجازه ای در عمل به او داده می شود. هرچند در فقه وقانون مدنی ولایت پدر وجدّ پدری همراه باهم بوده اما به نظر می رسد با توجه به نظراتی که حقوقدانان و بعضی از فقها در این خصوص قائل هستندباید در باره ترتیب جدّ پدری با پدر در قانون مدنی تجدید نظر گردد وولایت جدّ پدری بعد ازفوت با پدر باشد تا نه تداخلی در اِعمال ولایت بوجود آید و نه دریک زمان طفل، فاقد ولی قهری گردد.
درخصوص مادر نیز هرچند فقه امامیه صراحتاً ولایتی برای او قائل نیست ومستند سخن فقها روایت صحیحی است اما می توان با توجه به اختیاری که حاکم اسلامی درخصوص ولایت بر محجورین دارد که درقانون مدنی آن را قیمومت گویند درزمان فوت وحجر پدر وجد پدری بااحراز شایستگی مادر اختیاراتی در حدود اختیارات ولی قهری به او اعطا کند که این مسأله با فقه نیز تعارضی نداشته و درعین حال مشکلاتی که ازسوی مقررات مربوط به قیمومت مادر درحال حاضر در خانواده ها وجود دارد حل شود وبه همین جهت لازم است که قانونگذار مقررات راجع به قیمومت در زمانی که مادر قیم است را اصلاح نماید. ضمنا انتقاداتی که درباره عدم ولایت مادر وجود دارد با اصلاح قوانین به شکل فوق به خودی خود پاسخ داده خواهد شد.
عزل ولی قهری در قانون مدنی وپیش بینی نشده است اما درفقه امامیه درصورت خیانت ولی قهری حاکم می تواند اورا از سمت ولایت عزل نماید.
در دادگاهها دراین خصوص مشکلاتی وجود دارد ومواردی است که قاضی تشخیص می دهد ولی قهری باید عزل گردد مانند خیانت او یا اعتیاد وفساد اخلاقی، اما از جهت قانونی حق عزل اورا ندارد، هرچند ندرتاً بعضی از قضات با بهره گرفتن از اصل ۱۶۷ قانون اساسی وسکوتی که درخصوص عزل در قانون مدنی وجود دارد حکم به عزل ولی داده اند اما اصلاح قانون مدنی در خصوص امکان عزل، به نظر
می رسد بسیار لازم وضروری است زیرا هم ازنظر فقه امامیه و هم عرف می توان چنین پیش بینی رانمود ودست قضات را از این لحاظ باز گذارد که درصورت احراز خیانت ومسائلی مانند اعتیاد بتوانند با عزل ولی از ولایت، از محجورین تحت ولایت چنین اولیایی حمایت کنند ونگذارند که درفساد اخلاقی یا اعتیاد اولیای خود، آنان نیز گرفتار گردند. وبعلاوه اموال آنان نیز در معرض تلف قرار گیرد. بنابر این برای جلوگیری از مسائلی از این قبیل امکان عزل ولی قهری در قانون مدنی ضروری است.
منابع ومآخذ:
الف: کتب
۱- کتب فارسی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 02:27:00 ق.ظ ]




گروه (متغیر مستقل)

۸۷/۱۸

۱

۸۷/۱۸

۱۳/۶۵

۰/۰۰۰۱

۰/۱۸

خطا

۳۸۹/۶۹

۶۱

۶/۳۹

کل

۴۹۹/۱۱

۶۳

همانگونه که در جدول فوق مشاهده می‌گردد، بین گروه آزمایش و کنترل از نظر نمره‌ی بعد ارزشیابی، تفاوت معنی‌داری وجود دارد. بررسی میانگین‌ها (جدول ۴-۱) نشان می‌دهد که گروه آزمایش در بعد ارزشیابی نمره‌ی بالاتری نسبت به گروه کنترل کسب کرده‌اند. همچنین بررسی مجذور اتای تفکیکی (اندازه‌ی اثر) حاکی از آن است که روش تدریس مبتنی بر هوش‌های چندگانه، ۱۸ درصد از واریانس نمرات بعد ارزشیابی را تبیین می‌کند که حاکی از تأثیرگذاری قابل قبول روش تدریس ذکر شده بر نمرات این بعد است.
نمودار ۴-۷، مسیر تغییرات نمرات بعد ارزشیابی را از پیش‌آزمون تا پس‌آزمون نشان می‌دهد.

نمودار ۴-۷
همانگونه که در نمودار فوق ملاحظه می‌گردد، نمرات هر دو گروه، از پیش‌آزمون تا پس‌آزمون افزایش محسوسی داشته است؛ اما نمرات گروه آزمایش،‌ تغییر بیشتری داشته است.
در مجموع یافته‌های تحقیق، حاکی از آن بود که گروه آزمایش که با بهره گرفتن از روش تدریس مبتنی بر هوش‌های چندگانه آموزش دیده‌ بودند، در مقایسه با گروه کنترل که با روش‌های متداول تدریس آموزش دیده بودند، از نظر یادگیری کلی و ابعاد دانش، کاربرد، ترکیب و ارزشیابی، میانگین بالاتری نسبت به گروه کنترل کسب کردند؛ ولی از نظر ابعاد فهم و تجزیه و تحلیل، بین دو گروه تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که فرضیه‌ی اول تحقیق در رابطه با نمره‌ی کلی یادگیری و ابعاد دانش، کاربرد، ترکیب و ارزشیابی، تأیید شده و در رابطه با ابعاد فهم و تجزیه و تحلیل تأیید نمی‌گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۲-۲-فرضیه‌ی دوم تحقیقروش تدریس مبتنی بر هوش‌های چندگانه در مقایسه با روش‌های تدریس متداول، موجب بهبود نگرش دانش‌آموزان نسبت به درس علوم می‌شود.
به منظور بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر هوش‌های چندگانه در بهبود نگرش دانش‌آموزان نسبت به درس علوم، از تحلیل‌ کوواریانس یک‌طرفه استفاده شد. بدین صورت که متغیر گروه (آزمایش و کنترل) به عنوان متغیر مستقل، نمره‌ی کلی نگرش نسبت به درس علوم در اجرای پیش‌آزمون به عنوان متغیر هم‌پراکنش (کنترل) و نمره‌ی کلی نگرش نسبت به درس علوم در اجرای پس‌آزمون به عنوان متغیر وابسته وارد تحلیل گردیدند. جدول ۴-۱۰ نتایج حاصل از این تحلیل را نشان می‌دهد.
جدول ۴-۱۰: تحلیل کوواریانس تأثیر تدریس مبتنی بر هوش‌های چندگانه بر نگرش نسبت به درس علوم

منبع واریانس

SS

DF

MS

F

P

η۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ق.ظ ]




همان­طور که در جدول فوق مشاهده می­ شود، بخش عمده­ای از این مدل­ها در واقع اضافه شدن یک یا دو عنصر به P4 مک کارتی است که در تمام این سال­ها به عنوان یکی از پایه­ های اساسی تئوری بازاریابی مدرن به حساب می­آمد(پیزام، ۲۰۱۱؛ رفیق، احمد، ۱۹۹۵). این تفاوت دیدگاهی اصولا ناشی از تفاوت در آن­چه که آن­ها، این اصول را برایش پیشنهاد می­ کنند، است. به بیان دیگر نوع سازمان، در شکل­ گیری Pها موثر است. در واقع در تمامی این عناصر پیشنهادی، هدف اصلی مدیر بازاریابی، برخورداری از آمیخته­ای در بازار است که به بهترین(یعنی کارا و اثربخش­ترین) نحو نیازهای مشتریان یک محصول خاص را توام با بیشینه­سازی سودآوری برآورد سازد(مک کارتی، ۲۰۰۱، به نقل از خداداد حسینی، رضوانی، ۱۳۸۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اما به دلیل نقص­هایی که در اصول این چارچوب وجود داشت(مولر[۱۱۱]، ۲۰۰۶) بسیاری از محققین جامع بودن P4 را مورد تردید قرار داده­اند و مدعی­اند که P4 محصول گراست(توجهی به تمایلات مشتریان ندارد)(پیزام، ۲۰۱۱؛ عطایی فر، ۱۳۸۷؛ مولر، ۲۰۰۶) و برای بخش­های دیگر از جمله بازاریابی مشتری، بازاریابی صنعتی، بازاریابی تعاملی، بازاریابی خرده فروشی و بازاریابی خدمات کاربرد ندارد(پیزام، ۲۰۱۱). حتی در یک مطالعه توسط رفیق و احمد(۱۹۹۵) معلوم شد که اگرچه اغلب اینگونه تصور می­ شود که P4 برای معرفی بازاریابی و بازاریابی مشتری مناسب است اما درجه بالایی از نارضایتی از P4 وجود دارد. نتایج آن­ها همچنین نشان داد که P7 آماده دستیابی به مقبولیت بیشتری به عنوان آمیخته اصلی بین پاسخ دهندگانشان است.
مولر(۲۰۰۶) نیز به عنوان یکی از این منتقدان آمیخته بازاریابی، چند انتقاد مهم را مطرح کرد:

    • آمیخته، رفتار مشتری را بررسی نمی­کند بلکه یک گرایش داخلی به سازمان دارد.
    • آمیخته به مشتری­ها به عنوان یک عامل خارجی و تاثیرپذیر نگاه می­ کند نه به عنوان یک عامل تاثیرگذار.
    • آمیخته فاقد یک مفهوم تئوریکی است و کارایی آن عمدتا به عنوان یک وسیله ساده که بر توجهات مدیریت تمرکز دارد، محدود می­ شود.
    • آمیخته کمکی(راهکاری) را برای شخصی­سازی(عملیاتی کردن)فعالیت­های بازاریابی پیشنهاد نمی­کند.

امروزه و با توجه به توسعه ابزارهای بازاریابی و ظهور شیوه ­های جدیدی چون بازاریابی پارتیزانی، شبکه­ ای، رابطه ای، ویروسی و …. دیگر این که تعداد عامل­های مشخص کننده آمیخته ۴، ۷، ۸ و … انگاشته شود، چندان مهم نیست، نکته پر اهمیت این است که آمیخته بازاریابی بتواند چارچوبی برای سامان دادن به فعالیت­ها و راهبردهای بازاریابی در محیط امروزی را داشته باشد(شم آبادی، خداداد حسینی، ۱۳۸۶). به عبارت دیگر برای آن­که این مفهوم جز مفاهیم اساسی در بازریابی مدرن محسوب شود باید آن را وسیله­ای برای ترکیب خلاقانه فعالیت­های به­هم مرتبط بازاریابی که نیازهای بازار هدف را تامین می­ کند، بکار گرفته شود(کاتلر، آرمسترانگ، ۱۳۷۹).
یکی از این راهکارهایی که می ­تواند به آمیخته بازاریابی کمک کند تا در رقابت با این مفاهیم جدید، کارآمدی خود را از دست ندهد و هم­گام با محیط پیچیده و درحال تغییر امروز، خلاقانه در مدیریت بازاریابی شرکت نقش ایفا کند، ادغام مفهوم آمیخته بازاریابی(فارغ از تعداد Pها) با کارآفرینی و ایجاد اصطلاحی به نام آمیخته بازاریابی کارآفرینانه است. مفهومی که در فضای سازمان­های کوچک و متوسط به شدت با کمبود دانش روبرو است(گلابی و همکاران، ۲۰۱۱).
تعاریف آمیخته بازاریابی کارآفرینانه
یکی از وجوه مشترک بین کارآفرینی و بازاریابی، بررسی و مطالعه­ شیوه­ هایی است که به وسیله­ آن­ها مفاهیم و قواعد کلی بازاریابی می­توانند در زمینه­ کارآفرینی به کار گرفته شوند. زیرا بر این مسئله بارها تاکید شده که تکنیک­های بازاریابی که کارآفرینان استفاده می­ کنند، به نوعی با مفاهیم موجود در پیشینه و شیوه ­های سنتی بازاریابی متفاوت می­باشد(هیل و همکاران، ۲۰۰۸).
همان­طور که در بخش قبل نیز اشاره شد، بعضی محققان معتقدند که صاحبان کسب و کار کوچک از شیوه ­های خلاقانه­­تر در پیشبرد اهداف خود استفاده می­ کنند(مارتین، ۲۰۰۹)؛ لذا در کنار مفهوم بازاریابی کارآفرینانه، مفهوم آمیخته بازاریابی کارآفرینانه مطرح شد که از آن به عنوان مجموعه ابزارهایی که یک بنگاه کارآفرین با بکارگیری آن­ها به شیوه­ای نوآورانه، سعی در کسب سود بیشتر و ارائه ارزشی بالاتر نسبت به سایر رقبا برای مشتریان اولیه/ثانویه دارد، تعریف می­ شود(گلابی و همکاران، ۱۳۸۹ب). در همین راستا مارتین مدعی است که کارآفرینان به آمیخته بازاریابی کارآفرینان، با رویکردی متفاوت نسبت به آمیخته بازاریابی می نگرند(مارتین، ۲۰۰۹). در شیوه ­های بازاریابی سنتی؛ محصول، قیمت و مکان عمدتا در کوتاه مدت ثابت در نظر گرفته می­شوند و تنها ترفیع است که به عنوان یک شاخص متغییر مورد بررسی قرار می­گیرد(ماسون، ۲۰۰۷) درحالی که آمیخته بازاریابی کارآفرینانه که مختص به یک بازار متلاطم است، همه عناصر آمیخته بازاریابی باید متغییر فرض شوند و پیوسته مورد بررسی قرار بگیرند(ماسون، ۲۰۰۷). بنابراین موفقیت بازاریابی در یک محیط متلاطم به رویکردی متفاوت نسبت به آنچه در تئوری­های بازاریابی سنتی مرسوم است، نیاز دارد(ماسون، ۲۰۰۷). چرا که در بسیاری از موارد مشاهده شده است که موسسات کوچک و متوسطی که با تقلید عینی از الگوهای متعارف آمیخته بازاریابی سنتی، اقدام به بازاریابی کرده ­اند، روحیه­ی کارآفرینی خود را از دست داده­اند(گلابی و همکاران، ۲۰۱۱). لذا برای آن که آمیخته بازاریابی همچنان ابزار کارآمدی محسوب شود، نیاز به خلاقیت، نوآوری و دیگر مولفه­های کارآفرینی دارد.
با توجه به مباحث فوق، می­توان نتیجه گرفت که در صورت نگاه خلاقانه به اجزای آمیخته­ بازاریابی، این مفهوم می ­تواند به عنوان جوهره­ی اصلی فعالیت­های بازاریابی در سازمان­های SME محسوب شود(گلابی و همکاران، ۲۰۱۱).
در ادبیات این بخش، محققان در مورد عناصر آمیخته بازاریابی در فضای کسب و کارهای کوچک و متوسط اتفاق نظر ندارند. عده ای از محققان تنها نگاه نوآورانه به اجزای آمیخته بازاریابی سنتی(قیمت، محصول، ترفیع و توزیع) را مناسب آمیخته بازاریابی در این شرکت­ها می دانند(مثل علی­پور، ۲۰۱۱) در حالی که بعضی محققان با اضافه کردن یک یا چند عنصر و همچنین نگاه نوآورانه به ۴ عنصر سنتی، آمیخته بازاریابی کارآفرینانه را تعریف کرده ­اند(مثل گلابی و همکاران، ۲۰۱۱). بعلاوه گروهی دیگر از محققان عناصر دیگری را به عنوان عناصر آمیخته بازاریابی معرفی کرده ­اند(مثل مارتین، ۲۰۰۹).
در این تحقیق و با توجه به ادبیات این بخش در ایران، عناصر ذیل به عنوان عناصر آمیخته بازارایابی کارآفرینانه انتخاب شدند.
ترفیع
ترفیع یکی از عناصر آمیخته بازاریابی است که از آن به عنوان اولین پیغام بازاریاب به مشتریان نام برده می شود(شیتال و همکاران، ۲۰۱۲). این عنصر در بنگاه­های کارآفرین از اهمیت ویژه­ای برخوردار است؛ به طوری­که از آن به عنوان اساسی­ترین مسیری که یک کارآفرین- چه در مراحل نخست فعالیت خود و چه در مراحل رشدش- طی می­ کند، یاد کرده ­اند(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰). در واقع منحصر بودن این مفهوم به این دلیل است که مدیران بازاریابی از طریق این ابزار، با مصرف کننده ارتباط برقرار می­ کند، مزایای کالا را به آگاهی­اش می­رساند و مشتریان هدف را برای خرید، ترغیب می­ کند(رضایی، ۱۳۸۹؛ رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰؛ کاتلر، آرمسترانگ، ۱۳۷۹).
آمیخته ترفیع یک شرکت باید ابزارهای ارتباطی را آگاهانه و با دقت به نحوی با یکدیگر ترکیب کند تا بتواند ترکیب موزونی از عناصر ترفیعی بوجود آورد. ترکیبی که نیل به اهداف ارتباطی و بازاریابی را ممکن سازد(صمدآقایی، ۱۳۸۸). آمیخته ترفیع شامل شش ابزار اصلی ارتباطات است(رضایی، ۱۳۸۹؛ شیتال و همکاران، ۲۰۱۲) که شامل تبلیغات، ترفیع فروش، رویدادها و تجربیات، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم و فروش شخصی می­باشد(رضایی، ۱۳۸۹؛ رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰؛ شیتال و همکاران، ۲۰۱۲). وظیفه اصلی مدیران بازاریابی در این بخش، تعیین موثرترین ترکیب اجزای ترفیع است(صمدآقایی، ۱۳۸۸) که در این بین، بعضی محققین معتقدند که این کار جز با برنامه­ ریزی برای همه این شش روش جزء نمی­ شود(شیتال و همکاران، ۲۰۱۲). در واقع یک شرکت باید ابزارهای ارتباطی را آگاهانه و با دقت به نحوی با یکدیگر ترکیب کند که بتواند آمیخته موزونی از عناصر ترفیعی بوجود آورد، آمیخته­ای که نیل به اهداف ارتباطی و بازاریابی را ممکن سازد(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰)؛ زیرا یکپارچگی و هماهنگی برنامه ­های ترفیعی از خود برنامه ­های ترفیعی مهم­تر است. به این هماهنگی در برنامه ­های ترفیعی، ارتباطات بازاریابی یکپارچه می­گویند(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰).
اما تحقیقات نشان می دهد که از نقطه نظر تاثیر، روش­های ترفیعی با یکدیگر تفاوت دارند و هر کدام از روش­های ترفیع، ویژگی­های منحصر به فردی دارند که عامل تعیین کننده در انتخاب هر یک از آن­ها به عنوان یک فعالیت ترفیع، محسوب می­شوند(کاتلر، آرمسترانگ، ۱۳۷۹). این امر در خصوص فعالیت­های ترفیعی بنگاه های کوچک کارآفرین که آمیخته­ای از رویکردها و استراتژی­ های نوآورانه در بازاریابی را بکار می­برند، به شیوه ­های متفاوت­تری صورت می­گیرد(رضوانی، گلابی، ۱۳۹۰). در جدول زیر مجموعه ­ای از این رویکردها را که در ادبیات این بخش به عنوان ابزارهای ترفیعی شرکت های کوچک و متوسط عنوان شده، می­توان مشاهده کرد.
جدول ‏۲‑۱۱- خلاصه ای از اجزای بکارگرفته شده در رابطه با عناصر آمیخته ترفیع

اجزای عناصر آمیخته ترفیع
تاکید تبلیغات بر به کارگیری دستگاه های جدید
فروش به علت تبلیغات رسانه جمعی
فروش به کمک ویزیتور
فروش از طریق تلفن
تبلیغ بر روی کامیون ها و وسایل نقلیه
تبلیغ با حضور در نمایشگاه ها و محافل عمومی
تبلیغ به کمک مشتریان راضی)دهان به دهان)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:26:00 ق.ظ ]




۷۴/۱

۹۲/۱

SEM: خطای استاندارد میانگین‏ها، در هر ستون اعداد دارای حروف غیر مشابه از نظر آماری اختلاف معنی‏داری دارند (۰۵/۰>P).

ماکرومولکول‌ها بوسیله تولید اکسیژن ناشی از فلز و رادیکال‌های آزاد حاوی نیتروژن (اکسیدان‌ها) و یا تخلیه آنتی اکسیدان‌های سلولی ناشی از فلز صدمه می‌بینند. مرگ سلولی برنامه‌ریزی شده یا مرگ سلولی نکروتیک پیامدهای معمول بعد از این صدمه هستند (پولیدو و پاریش[۲۵۵]، ۲۰۰۳). از جمله آنزیم‌های تیول‌دار گلیسریدآلدهید ۳-فسفات دهیدروژناز است که در تولید ATP از منابع کربوهیدراتی در طول گلیکولیز نقش دارد. بازدارندگی این آنزیم و درنتیجه عدم تولید ATP، باعث آپوپتوزیس و مسمومیت سلولی می‌شود (ترمینلا[۲۵۶] و همکاران، ۲۰۰۲)، که کاهش هضم مشاهده شده در قابلیت هضم تایید کننده این اثر سمیت‌زایی کادمیوم می‌باشد.
حساسیت باکتری‌های تجزیه کننده سلولز نسبت به دیگر باکتری‌های شکمبه بسیار بیشتر است. باکتری‌های سلولایتیک غالب در شکمبه شامل رومینوکوکوس آلبوس[۲۵۷]، فیبروباکتر ساکسینوژنس[۲۵۸] و رومینوکوکوس فلاوفیشنس[۲۵۹] هستند. که در میان باکتری‌های اشاره شده رومینوکوکوس آلبوس بیشترین حساسیت را نسبت به کادمیوم دارد (فورزبرگ، ۱۹۷۷). در نتیجه باکتری‌های بسیار کمتری می‌توانند NDF و ADF جیره در نتیجه کاهش قابلیت هضم خواهد انجامید که در تطابق با یافته‌های این آزمایش می‌باشد.
جالک و همکاران (۱۹۹۴) تاثیر افزودن سطوح ۵، ۱۰ و ۲۰ میلی‌گرم کادمیوم به هر کیلوگرم ماده خشک جیره حاوی ۸۰ درصد مواد متراکم و ۲۰ درصد علوفه را مورد بررسی قرار دادند. سطوح ۵ و ۱۰ میلی‌گرم در کیلوگرم به ‌طور معنی‌داری قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و NDF را کاهش داد که تایید کننده نتایج آزمایش حاضر می‌باشد. نکته جالب توجه در آزمایش محققین مورد اشاره این است که سطح ۲۰ میلی‌گرم در کیلوگرم هیچ اثر معنی‌داری بر فراسنجه‌های مورد اشاره نداشت. همچنین استفاده از گلوکز، تولید ATP، تخمیر هگزوز، تخمیر آمینواسیدها بوسیله کادمیوم تحت تاثیر قرار نگرفت. الماسی (۱۳۹۲) گزارش نمود افزودن سطوح ۱ و ۱۰ میلی‌گرم در لیتر کادمیوم به محیط کشت کاهش معنی‌دار قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، ماده آلی، NDF و ADFرا موجب گردید. افزودن سطح ۱/۰ میلی‌گرم در لیتر کادمیوم به محیط کشت اگرچه کاهش قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی را موجب گردید ولی اختلاف مشاهده شده با تیمار شاهد معنی‌دار نبود. این داده ها در تطابق با یافته های آزمایش حاضر مبنی بر کاهش قابلیت هضم مواد مغذی با افزودن کادمیوم میباشند.
اضافه کردن بنتونیت سدیم به جیره حاوی کادمیوم در مقایسه با تیمار کادمیوم به تنهایی، افزایش معنیداری در قابلیت هضم ماده خشک، مادهآلی، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی را موجب گردید. در این آزمایش ویژگی جاذب فلزات سنگین توسط بنتونیت سدیم، کاهش سمیت و افزایش تخمیر جیره توسط میکروارگانیسمها را به دنبال داشته است.
خلیفه (۱۳۹۱) گزارش نمود افزودن بنتونیت در جیره گوسفند نه تنها اثر منفی بر قابلیت هضم ظاهری نداشت بلکه قابلیت هضم ماده خشک و آلی را به ویژه در سطح ۲ درصد بنتونیت بهبود بخشید. در مطالعه فروزانی و همکاران (۲۰۰۴) روی گوسفند نژاد مهربان افزایش قابلیت هضم ماده خشک و پروتئین خام را به طور معنی‏دار با افزایش زئولیت مشاهده گردید. در آزمایش ایوان (۱۹۹۲) ناپدید شدن نیتروژن از دستگاه گوارش توسط بنتونیت کاهش یافت در حالیکه از بین رفتن مادهآلی و فیبر نامحلول در شوینده اسیدی تحت تاثیر قرار نگرفت و مشاهده شد که ۴ و ۸ درصد بنتونیت بر مجموع مواد مغذی قابل هضم و فیبرخام در جیره‏های با علوفه کاه برنج تاثیر مثبتی دارد (سالم و همکاران، ۲۰۰۱).
برخی از مواد افزودنی معدنی مانند بنتونیت و زئولیت با توجه به خصوصیات بافری و تبادل کاتیونی میتواند نقش ویژهای در ظرفیت بافری شکمبه داشته باشند. بافرها نسبت استات به پروپیونات را بالا برده و هضم فیبر را بهبود میبخشند (برگر و همکاران، ۱۹۹۵). افزایش هضم الیاف میتواند به دلایلی از جمله زمان ماندگاری بیشتر ماده خوراکی در شکمبه، زیاد شدن شرایط بازچرخ شیرابه شکمبهای، توانایی بافر در ایجاد ثبات در pH شکمبه و در نتیجه بهبود قابلیت هضم سلولز باشد. میزان pH شکمبه یکی دیگر از عوامل مؤثر بر قابلیت هضم الیاف می‌باشد. تغییرات pH شکمبه بین ۲/۶ تا ۷ اثر ناچیزی روی فعالیت میکروبی دارد. ولی، زمانی که pH به پایین‌تر از ۲/۶ سقوط می‌کند کاهش قابل ملاحظه‌ای در تجزیه الیاف دیده می‌شود، در pH کمتر از ۵ هضم الیاف کاملاً قطع می‌شود (سوآن، ۱۳۸۲). طبق نظر تایتگمیر و همکاران[۲۶۰] (۱۹۹۱) تجزیه‌پذیری دیواره سلولی بیشتر به ساختمان آن برمی‌گردد تا به شرایطی که بر محیط شکمبه حاکم است. اردمن و همکاران (۱۹۸۲) روی پارامترهای هضم در گاوهای شیری نشان داد که هضم ظاهری الیاف نامحلول در شویند اسیدی از ۳۶ درصد به ۱/۴۵ درصد و ۸/۴۶ درصد با افزودن ۱ درصد بی کربنات سدیم و ۸/۰ درصد با اکسید منیزیم به عنوان بافر در جیره افزایش مییابدکه تایید کننده یافته های آزمایش حاضر است. در تطابق با بسیاری از مطالعات محققین دیگر، افزایش هضم الیاف و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی با مصرف بنتونیت گزارش شده است (محسن و همکاران، ۲۰۰۲).
در مطالعه نیکخواه و همکاران (۲۰۰۳) نیز استفاده از ۴ درصد کلینوپتیلولیت در جیره با سطوح مختلف اوره قابلیت هضم ماده خشک، پروتئین خام، چربی و NDF را افزایش داد. موافق با نتایج آزمایش حاضر (نوار [۲۶۱]و همکاران، ۱۹۹۳) گزارش نمودند از دلایل افزایش قابلیت هضم ماده خشک و مادهآلی در جیره‌های حاوی بنتونیت می‌توان به افزایش زمینه سطح واکنش مواد هضمی از طریق بالا بردن سطح عمل آنزیمهای گوارشی و افزایش تماس با غشاء مخاطی دستگاه گوارش اشاره نمود. محسن و تاوفیک[۲۶۲] (۲۰۰۲) نیز نشان دادند که بنتونیت افزوده شده به اندازه ۵/۲ و ۵ درصد در جیره بزغالههای پرواری باعث بهبود قابل توجهی در راندمان تبدیل خوراک شد.
استفاده از بنتونیت برای جذب عناصر سنگین در آزمایشات دامی مورد توجه قرار نگرفته است اما خاصیت جاذب آن در شرایط وجود آفلاتوکسینها گزارش گردیده است. استفاده از بنتونیت جهت جذب آفلاتوکسین، برای اولین بار توسط ماسیمانگو و همکاران (۱۹۷۸) آزمایش شد و مشاهده کردند که افزودن ۲ درصد از چندین نوع بنتونیت در چندین محلول بافری باعث جذب ۴۰۰ میکروگرم AFB1 در دامنه ۹۴ تا ۱۰۰ درصد گردید. استخراج AFB1 توسط محلول کلروفرم نشان داد که ۵ تا ۲۳ درصد آن از جاذب جدا گردید که بیان کننده تفاوت ظرفیت جذب نمونه‌های مختلف بنتونیت برای آفلاتوکسین می‌باشد. آزمون‌های جذب متعددی با بهره گرفتن از بنتونیت‌ها و محلول‌های مختلف شامل شیر، آب، نمکی، سرم خون و محلول معدی خوک و مایع شکمبه گاو انجام شده است. دووراک (۱۹۸۹) مشاهده کرد که ۲ درصد بنتونیت ۸۹ درصد AFM1 را در شیر آلوده شده طبیعی با ۳ تا ۶ قسمت در بیلیون AFM1، جذب می‌کند. بر اساس مطالعات درون‌تنی، لیندمن و همکاران (۱۹۹۳)، نشان دادند که افزودن بنتونیت سدیم به جیره‌های خوک‌های در حال رشد و حاوی ۸۰۰ قسمت در بیلیون AFB1 موجب بهبود متوسط افزایش وزن روزانه و مصرف خوراک گردید. این محققان اثرات مفید بیشتری را در مقادیر بالاتر از ۵/۰ درصد بنتونیت سدیم مشاهده نکردند. بنتونیت سدیم همچنین در کاهش آفلاتوکسیکوزیس در جوجه‌های گوشتی موثر شناخته شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به نتایج آزمایش حاضر میتوان چنین نتیجهگیری کرد که بنتونیت سدیم به طور معنیداری از سمیت کادمیوم در محیط شکمبه کاسته و افزایش قابلیت هضم مواد مغذی را به دنبال داشته است.
اضافه کردن روی به جیره حاوی کادمیوم در مقایسه با تیمار حاوی کادمیوم افزایش معنیداری در قابلیت هضم ماده خشک، مادهآلی، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی نشان داد (۰۵/۰P>). افزودن روی احتمالا از طریق کاهش جذب کادمیوم توسط میکروارگانیسمها، توانسته از سمیت ناشی از کادمیوم جلوگیری کرده و از این طریق بهبود گوارشپذیری مواد مغذی را موجب گردیده است.
براتی (۱۳۸۹) گزارش نمود که افزودن روی باعث بهبود ضریب تبدیل غذا در شرایط دریافت کادمیوم شد که با توجه به بهبود گوارشپذیری مواد مغذی با افزودن روی به جیره حاوی کادمیوم در آزمایش حاضر قابل توجیه است. فلیپس و همکاران (۲۰۰۴) در مطالعه خود روی میشهای تغذیه شده با کادمیوم (۲۸۶/۰ میلیگرم در لیتر) و روی (۶/۸ میلیگرم در لیتر)، نشان دادند که توازن کادمیوم در گروهی که تنها کادمیوم دریافت میکردند شدیداً مثبت بود در حالیکه در گروهی که کادمیوم و روی با هم دریافت میکردند منفی بود و این ممکن است به دلیل رقابت بین این دو عنصر برای اتصال به متالوتیونین باشد. همچنین جیگر[۲۶۳] و همکاران (۱۹۹۰) در مطالعه بر روی موشهای تغذیه شده با کادمیوم و روی توازن منفی کادمیوم، وقتیکه کادمیوم و روی با هم تغذیه شدند را گزارش نمودند و دلیل آن را رقابت بین دو عنصر برای اتصال به متالوتیونین در روده دانستند. افزودن روی به جیره موشها توانست جذب کادمیوم را کاهش دهد که این نتیجه با نتایج برژوکا و همکاران (۲۰۰۱) که کاهش جذب کادمیوم در موشهای دریافت کننده کادمیوم و روی نسبت به گروهی که فقط کادمیوم دریافت کرده بودند را گزارش دادند مطابقت داشت. به طور کلی اثر آنتاگونیستی روی بر جذب کادمیوم را میتوان به این صورت تفسیر کرد که افزودن مقدار بالا روی به جیره موجب افزایش سنتر متالوتیونین میشود و از آنجایی که کادمیوم تمایل بالایی (حدود ۸ برابر بیشتر از روی) برای اتصال به متالوتیونین دارد با اتصال به این پروتئین از جذب آن جلوگیری میشود همچنین نتایج حاضر در تطابق با یافته های جماعی و همکاران (۲۰۰۸) و پاول و همکاران (۱۹۶۴) میباشد. این محققین در پژوهشهای خود بهبود اثر منفی کادمیوم بر افزایش وزن را در موشهای که کادمیوم و روی با هم دریافت کرده بودند در مقایسه با گروهی که تنها کادمیوم دریافت کرده بودند را گزارش نمودند. براتی (۱۳۸۹) در آزمایش خود بر گوسفند نژاد مهربان، نشان داد که گوارشپذیری ماده خشک در تیمار دریافت کننده کادمیوم نسبت به سایر تیمارها پایینتر بود. گوارشپذیری مادهآلی تیمار کادمیوم نسبت به تیمار شاهد پایینتر بود. همچنین این محقق گزارش نمود که میانگین درصد گوارشپذیری الیاف نامحلول در شوینده خنثی تیمارهای آزمایشی اختلاف آماری معنیداری بین تیمارها مشاهده نشد، اما از نظر عددی بیشترین مقدار گوارشپذیری الیاف نامحلول در شوینده خنثی مربوط به تیمار شاهد و کمترین مقدار مربوط به تیمار دریافت کننده کادمیوم بود. سلام احمد[۲۶۴] و همکاران (۲۰۰۳) گزارش دادند که تغذیه روزانه بزهای شیری با ۱ گرم روی به صورت آلی موجب افزایش گوارشپذیری ظاهری ماده خشک و پروتئین خام شد.
در کل افزودن روی به جیرههای حاوی کادمیوم بهبود گوارشپذیری مواد مغذی را در مقایسه با تیمار دریافت کننده کادمیوم به دنبال داشت که این پیشنهاد را مطرح میسازد که میتوان از این عنصر برای محافظت تخمیر شکمبهای در شرایط دریافت جیره آلوده به کادمیوم استفاده نمود.
۴-۲-۲ نیتروژن آمونیاکی
اثر کادمیوم بر غلظت نیتروژن آمونیاکی تا ۸ ساعت پس از خوراک دهی در روز ۹ تخمیر در جدول ۴-۱۴ آورده شده است. در کل افزودن کادمیوم کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی را در مقایسه با تیمارکنترل موجب گردید (۰۵/۰P<). در شکمبه تقریبا ۵۰ درصد پروتئین می‌تواند بوسیله‌ی میکروارگانیسم‌ها به آمونیاک تبدیل شود. سه باکتری اصلی تولید کننده آمونیاک گرم مثبت بوده به ‌نظر می‌رسد نقش مهمی در متابولیسم اسیدهای آمینه و پپتیدها ایفا می‌کنند. کادمیوم اثر مهاری بر فعالیت آنزیم‌های اوره‌آز، گلوتامات دهیدروژناز و گاماگلوتامیل ترانسفراز دارد، اما فعالیت ترانس‌آمیناز را تحریک می‌کند (فیکسووا و فیکس، ۲۰۰۲). به نظر میرسد که تعداد کمی از میکروارگانیسم‌های تجزیه کننده سلولز از جمله فیبروباکتر سوکسینوژنز ، رومینوکوکوس فلاوفاسینز و رومینوکوکوس آلبوس دارای فعالیت پروتئازی بوده قابل توجه می‌باشند (والاس[۲۶۵] و همکاران، ۱۹۹۷). از جمله دیگر باکتری‌های اصلی تجزیه کننده پروتئیناز در شکمبه می‌توان به رومینوکوکوس آمیلوفیلوس، بوتیریو ویبریو فیبرسالونس، گونه های پرووتلا و استرپتوکوکوس بوویس اشاره نمود. این باکتری ها می‌توانند میزان تجزیه پروتئین محلول را افزایش داده و در نتیجه افزایش غلظت نیتروژن آمونیاکی را موجب گردند (والاس، ۱۹۸۵).
رومینوکووس آمیلوفیلوس یکی از نخستین باکتری های شکمبهای است که پروتئیناز آن جدا شده است (بلکبرن و هالا[۲۶۶]، ۱۹۷۴). این میکروارگانیسم نیتروژن آمونیاکی را به عنوان منبع اصلی نیتروژن خود مورد استفاده قرار داده و تنها بخش کوچکی از نیتروژن مورد نیازش را از پروتئین‌ها، پپتیدها و اسیدهای آمینه بدست میآورد (هولا و بلکبرن ۱۹۷۱)، پیشنهاد شده است که این میکروارگانیسم تجزیه کننده آمیلوز، پروتئینازهای بسیاری را به منظور تجزیه پروتئینهای ساختاری دانه غلات تولید می‌کند تا امکان دست یافتن به گرانولهای نشاسته را فراهم نماید (هسپل[۲۶۷]، ۱۹۸۴). این باکتری‌ حساسیت بالایی به فلزات سنگین داشته و در حضور سطوح پایین این عناصر رشد آن متوقف می‌شود (فورزبرگ، ۱۹۷۷). بنابراین می‌توان متوقف شدن رشد و فعالیت این باکتری را از جمله دلایل کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی در محیط کشت با افزودن کادمیوم باشد. همچنین به نظر می‌رسد کاهش تجزیه پروتئین در این آزمایش با کاهش قابلیت هضم فیبر که پروتئین مواد خوراکی را در بر گرفته است مرتبط باشد. فیبر هضم نشده موجود در مواد خوراکی دسترسی باکتری‌ها و آنزیم‌ها را به پروتئین کاهش داده و بنابراین تجزیه‌پذیری پروتئین و در نتیجه غلظت نیتروژن آمونیاکی کاهش می‌یابد (دوانت[۲۶۸] و همکاران، ۲۰۰۰). غلظت نیتروژن آمونیاکی با افزودن ۲۰ میلیگرم کادمیوم در کیلوگرم جیره محیط کشت در کلیه زمان‌ها به کمتر از ۵ میلی‌گرم در دسی‌لیتر که حداقل غلظت مورد نیاز برای رشد میکروبی مطلوب می‌باشد (سالتر[۲۶۹] و همکاران، ۱۹۷۹) رسید. این نتیجه همچنین تایید کننده کاهش توده میکروبی تولید شده در نتیجه افزودن کادمیوم در آزمایش تولید گاز می‌باشد.
استرپتوکوکوس بوویس نیز از جمله باکتری‌هایی است که اهمیت قابل توجهی در تجزیه پروتئین در شکمبه داشته و همچنین قادر به استفاده از آمونیاک به عنوان منبع نیتروژن می‌باشد (راسل[۲۷۰] و همکاران، ۱۹۸۱)، این میکروارگانیسم می‌تواند در شکمبه حیواناتی که با جیره‌های حاوی دانه غلات تغذیه شده‌اند و همچنین در حیوانات چرا کننده که مقادیر زیادی از علوفه تازه با پروتئین محلول بالا مصرف می‌کنند به‌ خوبی تکثیر شده (آتوود و رایلی[۲۷۱]، ۱۹۹۵)، و به عنوان میکروارگانیسم غالب اثر قابل توجهی بر تجزیه پروتئین در شکمبه داشته باشد (گریسولد[۲۷۲] و همکاران،۱۹۹۹). این باکتری بیشترین مقاومت را در میان باکتری‌های شکمبه در حضور فلزات سنگین دارد (فورزبرگ، ۱۹۷۷). پرووتلا رومینوکولا[۲۷۳] یکی از فعال‌ترین باکتری‌ها در تجزیه پروتئین‌ها و پپتیدها در شکمبه بوده و همچنین از جمله گونه‌هایی است که می‌تواند جمعیت آن به بیش از ۶۰ درصد کل باکتری‌ها برسد. پرووتلا به یون‌های فلزی حساس می‌باشد. اگرچه تاثیر کادمیوم بطور مستقیم در این رابطه مورد بررسی قرار نگرفته است ولی یون‌های مس، کروم و جیوه فعالیت دی‌پپتیداز را مهار می‌کنند، که احتمالاً بوسیله جایگزینی عناصر سنگین با یون فلزی موجود در آنزیم یا بوسیله اثر متقابل با گروه‌های ضروری سولفیدریل است (والاس، ۱۹۹۳). الگوی مشابهی از بازدارندگی بوسیله یون‌های فلزات سنگین مشاهده شد که کاهش فعالیت پروتئاز را در مخلوطی از باکتری‌های شکمبه موجب شد (والاس، ۱۹۸۳) که در این فعالیت پروتئازی پرووتلا نقش قابل توجهی داشت. اوره توسط اوره‌آز میکروبی در شکمبه به آمونیاک و دی‌اکسیدکربن تبدیل می‌شود. سلنوموناس رومیننتوم فراوان‌ترین بی‌هوازی اجباری با فعالیت اوره آز در بررسی انجام شده توسط آکوآ و کونیاروا[۲۷۴] (۱۹۹۵) بود. اوره آز در استرپتوکوکوس رومیننتوم توسط گلوتامین سنتتاز تنظیم میشود (اسمیت[۲۷۵] و همکاران، ۱۹۸۱ الگوی تغییرات نیتروژن آمونیاکی تا ۸ ساعت پس از خوراک‌دهی صبح در جدول ۴- ۱۴ آورده شده است. افزودن کادمیوم در تمام زمان‌ها کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی را در مقایسه با تیمار کنترل موجب گردید که این کاهش در کلیه موارد معنی‌دار بود (۰۵/۰P<). الماسی (۱۳۹۲) گزارش داد افزودن کادمیوم در تمام زمان‌ها کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی را در مقایسه با تیمار شاهد موجب گردید که این کاهش بجز برای ۲ ساعت پس از خوراک‌دهی تیمار ۱/۰ میلی‌گرم کادمیوم در لیتر، در کلیه موارد معنی‌دار بود (۰۵/۰P<). همچنین میانگین غلظت نیتروژن آمونیاکی در تیمار کادمیوم کاهش معنی‌داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد که در توافق با نتایج آزمایش حاضر میباشد.
میزان غلظت نیتروژن آمونیاکی تیمار کادمیوم+ روی نسبت به تیمار کادمیوم افزایش معنیداری نشان داد (۰۵/۰P<). که میتواند در نتیجه رابطه آنتاگونیستی کادمیوم و روی باشد. آرلویچ و همکاران (۲۰۰۰) گزارش نمودند که افزودن روی به جیره غذایی موجب بهبود بهره وری از نیتروژن جیره گردید. با توجه به نتایج آزمایش حاضر و مطالعهی مذکور میتوان این گونه بیان نمود که اثر کاهندگی کادمیوم بر میزان نیتروژن متأثر از مصرف توأم با روی بهبود یافته است.
غلظت نیتروژن آمونیاکی در تیمار کادمیوم+ بنتونیت نسبت به تیمار کادمیوم افزایش نشان داد. این افزایش در میزان غلظت نیتروژن آمونیاکی نسبت به تیمار کادمیوم را با توجه به خاصیت جذب فلزات سنگین توسط بنتونیت سدیم میتوان توجیه نمود. همکن و همکاران (۱۹۸۴) گزارش نمودند که مصرف ۶ درصد کلینپتیولیت در جیره گاو شیری میزان غلظت نیتروژن آمونیاکی را در شکمبه به طور قابل توجهی کاهش داده است. والاس و نیوبولد (۱۹۹۱) گزارش نمودند که اضافه کردن بنتونیت به جیره، موجب کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی نسبت به گروه شاهد گردید. کاظمی و همکاران (۱۳۹۱) گزارش نمودند که استفاده از بنتونیت در سطح ۲ درصد ماده خشک جیره موجب کاهش نیتروژن آمونیاکی محیط کشت گردید. صالح (۱۹۹۴) گزارش نمود که بنتونیت قادر است در محیطی که غلظت آمونیاک بالاست، آن را جذب کرده و پس از اینکه غلظت آن در محیط کاهش یافت، شروع به آزاد کردن مجدد آمونیاک میکند .بنابراین اضافه کردن بنتونیت به جیره میتواند تا حدودی دسترسی میکروارگانیسم ها به نیتروژن را متعادل ساخته و همچنین به عنوان یک ماده افزودنی با ارزش در جهت بهبود ارزش غذایی خوراک مدنظر قرار بگیرد. در هنگام استفاده از بنتونیت کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی به دو شکل ممکن است صورت گیرد ۱- به دلیل وجود بارهای سطحی در پروتئینها سریگتون، ۱۹۹۲) و همینطور با مخالف در سطح بنتونیت، پروتئین و اسیدهای آمینه بواسطه جذب سطحی تا حدی از تخمیر میکروبی، محافظت میشوند که میتواند موجب کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی شود (بریگاتی و همکاران، ۱۹۹۹) ۲- وجود خاصیت تعویض کاتیونی نیز در بنتونیت، سبب میشود تا یون آمونیوم با کاتیون موجود در ساختمان بنتونیت مبادله و از این طریق تفاوت میزان نیتروژن تیمار شاهد و تیمار کادمیوم+ بنتونیت مشاهده گردید. . آرابا و ویات (۱۹۹۱) ثابت کردند که افزودن ۱ و ۵/۰ درصد بنتونیت سدیم، اثرات سمی ۵ قسمت در میلیون آفلاتوکسین را به‌طور موثری کاهش داد. ماسیمانگو و همکاران (۱۹۷۸) نمونه¬های مختلف بنتونیت را جهت جذب مایکوتوکسینها به ویژه آفلاتوکسین ارزیابی کردهاند، نتایج نشان داده است که بسیاری از منابع بنتونیت اثرات سمیت با آفلاتوکسین را به صورت پایدار حذف کردهاند. همچنین گزارش نمودند افزودن بنتونیت ۱۰۰- ۹۴ درصد AFB1 موجود در یک محلول آبی را جذب میکند.
باتوجه به نتایج آزمایش حاضر و مطالب مذکور بهبود جریان نیتروژن آمونیاکی در تیمار کادمیوم+ بنتونیت نسبت به تیمار کادمیوم موید اثرات مطلوب بنتونیت و جذب کادمیوم توسط بنتونیت میباشد. دلیل کاهش نیتروژن آمونیاکی در این تیمار نسبت به تیمار شاهد اثرات سمیت کادمیوم و نیز جاذبیت بنتونیت هر کدام به تنهایی میباشد.
جدول ۴-۱۴ اثر تیمارهای آزمایشی بر غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه

زمان پس از
غذا دهی(ساعت)

کنترل

کادمیوم

کادمیوم+ بنتونیت

کادمیوم+ روی

SEM

۰

a31/5

c75/3

bc17/4

b41/4

۳۱/۰

۲

a ۹۳/۴

b ۱۷/۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:25:00 ق.ظ ]




از سنت ها و رسوم کشاورزی قدیم بابل اثری نمانده است. اما از زمان های بسیار کهن فهرست ستارگان و صورتهای فلکی بابلی و آشوری باقی مانده است که بر پایه دوازده ماه سال تنظیم شده اند. در مصر و یونان پیش از تکوین دانش نجوم به رابطه میان رویدادهای آسمانی و فصل های سال پی برده بودند. مراحل ستارگان مانند طلوع صبحگاهی شباهنگ یا غروب صبحگاهی پروین را نشانه ی طغیان نیل یا یادآوری رسیدن فصل شخم زدن می دانستند. این قواعد و دستورهای کشاورزی گام نخست به سوی پیدایش دانش نجوم بوده است.
و)متن « به هر یک سه ستاره »
در زمان سلطنت سلسله ی حمورابی، به سبب بی نظمی در اضافه کردن ماه کبیسه، روز رسمی آغاز سال نو دستخوش آشفتگی و تغییرات بود. بنابراین کشاورزان و روستاییان برای آگاهی بر زمان مناسب کارهای گوناگون کشاورزی، از وضع ستارگان و تغییرات اقلیمی ناشی از گردش فصل ها سود می‌جستند. به همین سبب بود که در گاهشماری رسمی بابل، پس از آوردن نام ماه ها، کاتبان به خود زحمت می دادند تا نام ماه ها را با طلوع ثوابت مربوط سازند. در لوحه ی پنجم از” حماسه آفرینش ” (سطر سوم ) بیان شاعرانه این ارتباط چنین است:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

« او (مردوک) سال را آفرید مرزبخش های آن (سال) را جدا کرد. برای هر یک از دوازده ماه سه ستاره را علامت گذارد.»
چندین فهرست از این دوازده بار سه ستاره به جای مانده است که با هم اختلافات جزیی دارند. امروز رسم بر این است که این متن ها را “اسطرلاب” می خوانند، کاتبان آشوری آنها را با نام مناسبتر “به هر یک سه ستاره” می شناختند.
کهن ترین متن بازمانده،‌متن مشهور به اسطرلاب برلین یا اسطرلاب b از آشور است و در حوالی قرن دوازدهم ق.م نوشته شده است. در متن نام ستارگان در سه ستون موازی عمودی، هر ستون شامل دوازده نام ستاره تنظیم گردیده است. گذشته از نام ستارگان، متن حاوی یادآوریهایی درباره وضع نسبی ستارگان، طلوع و غروب آنها و اهمیت و رابطه هر یک از آنها با امور کشاورزی و اسطوره های رایج آن عصر است.
واژه “مول” = ستاره از برابر نام ستارگان، در متن اصلی،‌به قصد اختصار، حذف شده است. ( جز در نام مول مول که بخشی از نام است ). ترکیبات از “ایا” و از “آنو” و از “انلیل” که در متن اصلی در برابر هر یک از نام ها بود در این جدول در بالای ستون قرار داده شده اند. برای املای نام ستارگان از روش لغتنامه سومری گوسمن (gossman) با اندکی ساده گرایی استفاده کردیم. کلمات هجایی اکدی معمولاً با حروف ایتالیک و کلمات سومری و تصویر نگاریها با حروف درشت نوشته می‌شود. در مورد تصویرنگاریها تنها در موارد نادر از گویش سومری آنها آگاه هستیم. نام های “عیلام” و” اکد” و” آمورو” بازتاب وضع و تقسیمات سیاسی در عصر بابل کهن است. پس فرض کهن بودن این فهرست ها پذیرفتنی است. فرض اینگونه توزیع ستارگان در آسمان این سرزمین ها بنیاد علمی و نجومی ندارد. از سوی دیگر تقسیم آنها به ستارگان “ایا” و” آنو” و “انلیل” یعنی منطقه هایی موازی استوای سماوی محققا اساس علمی دارد. پس می توان پنداشت اسطرلاب ها -از این رو که فهرست های کهن را که بر اساس سرزمین ها دسته بندی شده بود دوباره و از نو طبقه بندی کرده است- نمایشگر مرحله ای از علم نجوم است که نسبت به مرحله ی پیشین، پیشرفته تر بوده است.
ز)منظور کدام ستاره ها است؟
برخی از ستارگانی که در اسطرلاب ها ذکر شده اند ستاره نیستند، بلکه سیاره اند.
Dil.bat = دیل.بات = زهره
Sal-bat-a-nu = سال-بات-آ-نو = مریخ
Ud.al-tar= اود-آل-تار = مردوک = مشتری
این مطلب باعث شگفتی زیاد است زیرا سیارگان در ماه های ثابتی از سال پدیدار نمی شوند. پاره ای از ستارگان را، که نام آنها آمده است، به آسانی می توان شناخت زیرا جزو ستارگان منطقه البروج و یا آن صورتهای فلکی می باشند که بعدها در متن های مربوط به رصد سیارگان کراراً نام آنها آمده است.
Hun.ga هون گا حمل ( در اسطرلاب نیامده )
Mul mul مل. پروین
Mash_tab.b.gal.gal ماش. تاب به گل گل جوزا
Nangar نان گر سرطان
Ur.gu.la اور.گو.لا اسد
Lugal لوگال قلب الاسد
Zibanitu زیبانیتو میزان
Gu.la گولا دلو
Gir.tab گیر-تاب عقرب
وسیله ی دیگر برای تشخیص صورتهای فلکی فهرست ستارگانی است که مجموعه ی مل آپین با آن آغاز می شود.
ز-١)مجموعه ی مل = ( ستاره ای ) آپین
به گفته ی ای.اف.ویدنر (e.f.weidner ) مجموعه ی مل آپین که وجه تسمیه آن از مطلع آن گرفته شده است، از سه سر لوحه تشکیل می شود. نسخه ی اصلی اولین لوح را ل.و.کینگ منتشر کرد، به قرن سوم ق.م تعلق دارد. با کمک پنج نسخه ای که از آن در دست است می توان تمام متن را بازسازی کرد. پنج نسخه موجود عبارتند از یک نسخه بابلی جدید و دو نسخه از کتابخانه آشور بانیپال (بنابراین نوشته شده پیش از ۶۱۲ ق.م) و دو نسخه آشور.
نسخه اصلی دومین لوحه به شماره ۹۴۱۲vat از آشور است و به تاریخ ۶۸۷ ق.م. مجموعا هفت نسخه از آن در دست است. سه نسخه از آشور. سه نسخه از کتابخانه آشور بانیپال و یک نسخه از بابل جدید. به علاوه متن هایی در دست است که به صورت یک لوح بزرگ از ترکیب دو لوح بالا تشکیل شده است. از لوح سوم تاکنون تنها بخش کوچکی انتشار یافته است. کهن ترین این نسخه ها، آنکه تاریخ ۶۸۷ ق.م را دارد، از آشور است. اما قرائن فراوانی بابلی بودن مجموعه را ممکن می سازد. در پشت یکی از متن ها جمله ( استنساخ شده بابلی ) خوانده می شود.
لوح اول شامل بخش های زیر است:
١.فهرست سی و سه ستاره از” انلیل"، بیست و سه ستاره از” آنو “و پانزده ستاره از” ایا”
٢.تاریخ طلوع صبحگاهی سی و شش ستاره ثابت و صورت فلکی
٣.ستاره هایی که به هنگام غروب دیگر ستارگان طلوع می کنند.
۴.تفاوت های میان طلوع صبحگاهی بعضی از ستارگان برگزیده.
۵.رویت ستارگان ثابت در مشرق و در مغرب.
۶.فهرست چهارده ستاره زیک پو ziqpu
٧.رابطه میان اوج ستارگان زیک پو و طلوع صبحگاهی آنها.
٨.ستارگان واقع در مسیر ماه
لوح دوم شامل بخش های زیر است:
٩.خورشید، سیارگان و مسیر ماه
١٠.شباهنگ، اعتدالین و انقلابین
١١.طلوع صبحگاهی بعضی دیگر ثوابت
١٢.سیارگان و دوره های آنها
١٣.چهار گوشه ای آسمان
١۴.فصل های نجومی
١۵.شیوه های کبیسه گری بابلی
١۶.جدولهای شاخص خورشیدی
١٧.طول پاس شب در اولین و پانزدهمین روز ماه و دوره های رویت ماه.
١٨.تفؤل های مربوط به ثوابت و ستاره های دنباله دار.
از ظواهر امر چنین بر می آید که مجموعه ی مل آپین تقریبا شامل تمامی دانش نجومی زمان از قرن هفتم ق.م بوده است.
ز-٢)فهرست ستارگان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:25:00 ق.ظ ]