|
|
Kline, Paul (1993).,Manual of psychological Testing,,P 201. Kondracki, N. Wellman, L. Nancy, S. Amundson, D. R. (2002). Content analysis: review of methods and their applications in nutrition rducation. Journal of Nutrition Education and Behavior,Volume 34 Number 4, 224-230 Lindsay, Noel J. (2005). Toward A Cultural Model of Indigenous Entrepreneurial Attitude. Academy of Marketing Science Review, 5, 1-17. Lindsay, Wendy, Lindsay, Noel, Jordaan, Anton (2007). Investigating the Values- Entrepreneurial Attitude- Opportunity Recognition Relationship in Nascent Entrepreneurs. Regional Frontiers of Entrepreneurship Research, 562-568. Lumbantobing, Riris (2005). Comparative Study on Process Skills in the Elementary Science Curriculum and Textbooks between Indonesia and Japan. Bulletin of the Graduate School of Education, Hiroshima University. Part. II, Arts and science education, 53, 31-38. Mitra, J. &Matlay, H. (2004). Entrepreneurial and vocational education and training: Lessonsfrom eastern and central Europe. Industry and Higher Education, 18, 53-69. Nybakk, Erlend, Hansen, Eric (2008). Entrepreneurial attitude, innovation and performance among Norwegian nature-based tourism enterprises. Forest Policy and Economics, 10, 473–۴۷۹٫ Rae, D. (2003). Opportunity centred learning: An innovation in enterprise education. Education Training. Vol. 45 No. 8, pp: 542-549. Razzino, Marianne Pauline (2003). Environmental Education in Mexico:A Content Analysis of Primary School Textbooks. Unpublished master’s thesis, Virginia Polytechnic Institute and State University, Virginia. Robinson, Peter B. Stimpson, David V. Huefner, Jonathan C. Hunt, H. Keith (1991). An Attitude Approach to the Prediction of Entrepreneurship. Enterepreneurship Theory and Practice. 50,13-31. Shanan, Gibson, G. Harris, Michael L. Barber III, Dennis (2009). Comparing the Entrepreneurial Attitudes of Chinese and BrazilianStudents. Southern Journal of Entrepreneurship, 28, 56-70. Shariff, Mohd Noor Mohd, Saud, Mohammad Basir (2009). An Attitude Approach to the Prediction of Entrepreneurship on Students at Institution of Higher Learning in Malaysia. International Gournal of Business and Management, 4, 129 -135. Stevenson, H. H. and Jaarillo, J.C. 1990. A Paradigm of Entrepreneurship, Entrepreneurial Management. Strategic Management Journal 11, 17- 27. Strijbos, J. W. Martens, R. L. Prins, F. J. Jochems, W. M. G. (2006). Content analysis: What are they talking about? Computers & Education. 46, 29–۴۸٫ doi:10.1016/ j.compedu. 2006.04.002. Szilagy, A.D and Wallace, M.J. 1987. Entrepreneurship. Tam, Hak Wang (2009). How and to What Extent Does Entrepreneurship Education Make Students More Entrepreneurial? A California Case of the Technology Management program. Unpublished doctoral dissertation. University of Californnia, Santa Barbara. Williams, Randy (2001). Alberta Social Studios Textbooks and Human Rights Education. Master’s Thesis, University of Alberta, Alberta. پیوستها ۱-تعاریف نظری و عملی زیر مؤلفههای اقتصادی
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
زیر مؤلفهها |
تعاریف عملی و نظری |
ثروت گرایی |
تعریف نظری: به این معنی است که شخص پول یا ثروت را ملاک اندازهگیری درستی گفتار و کردار فرد دیگری در نظر بگیرد (خندان،۱۳۷۹) |
تعریف عملیاتی: اگر یک متن، تصویر یا فعالیت باعث شود که فرد به پول یا ثروتمند شدن برای رفاه و زندگی بهتر فکر کند. |
سودگرایی |
تعریف نظری: عمل درست و الزامی عملی است که به بیشترین میزان سود و رفاه برای بیشترین افرادِ جامعه ذی ربط بینجامد(حسینی سورکی،۱۳۸۴) |
تعریف عملیاتی: اگر یک متن یا تصویر یا فعالیت باعث شود که فرد به سود کاری که انجام میدهد فکر کند |
افزایش درآمد |
تعریف نظری: مقدار پولی است که تولیدکنندگان با فروش محصولات یا خدمات خود به دست میآورند. و با افزایش و مدیریت بیشتر این خدمات و یا کالاها درامد افزایش مییابد.(بهکیش،۱۳۸۱) |
تعریف عملیاتی: اگر یک متن یا تصویر یا فعالیت باعث شود که فرد به افزایش درآمد برای رفاه و زندگی بهتر فکر کند. |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 10:32:00 ب.ظ ]
|
|
این روش راه سنتی و شدید استخراج روغن از گل است. این فرایند شامل لایه بندی چربی بر گلبرگهای گل است در مرحله بعد اسانس روغنی جذب میشود و بعد الکل جهت جدا کردن و استخراج اسانس از چربی استفاده میشود و در مرحله بعد الکل تبخیر شده و اسانس باقی میماند .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the webpage) ۲-۶-۴- تقطیر آبی[۲۵] تقطیر آبی به عنوان یک فرایند منسوخ در برخی از کشورهای در حال توسعه برای استخراج اسانس استفاده میشود. در نتیجه این فرایند احتمال سوختن ترکیبات آروماتیک و در نتیجه اسانس با بوی سوخته تولید میشود و یا بیش از حد گرم میشود. به نظر میرسد که تقطیر آبی برای مواد پودری و یا مواد بسیار سفت و سخت نظیر ریشه یا پوست مناسب است .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the webpage)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۶-۵- استخراج با CO2 و یا CO2 فوق بحرانی این روش جزء مدرنترین فنآوریهاست که در آن از دیاکسید کربن به عنوان حلال استفاده میشود و اسانس را از میان سایر مواد گیاهی جدا میکند. فشار پایین استخراج با دی اکسید کربن شامل دیاکسید کربن خنک کننده با دمای ۳۵ و ۵۵ درجه فارنهایت و پمپاژ آن از میان مواد گیاهی با فشاری در حدود ۱۰۰۰ PSI است که تحت این شرایط دی اکسید کربن به مایع تبدیل شده است. در استخراج با CO2 فوق بحرانی دی اکسید کربن تا ۸۷ درجه فارنهایت حرارت داده میشود و با فشار ۸۰۰۰ PSI از میان مواد گیاهی پمپاژ میشود که در این شرایط دی- اکسیدکربن به بخار یا مه تبدیل میشود. با آزاد کردن و برداشتن فشار، دیاکسید کربن به حالت فرار درآمده و اسانس باقی میماند. نکته مهم در استفاده از این روش استفاده از فشار کم و درجه حرارت پایین است. درجه حرارت بالا، پردازش (فرآوری) سریع و استفاده از حلال ساختار مولکولی آن را تغییر داده و ارزش درمانی اسانس را تغییر داده یا نابود میکند .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the webpage) ۲-۶-۶- تقطیر توربینی[۲۶] توربو تقطیر مناسب برای استخراج مواد سخت یا مواد درشت دانه مانند پوست، ریشه و دانه است. در این روش گیاهان در آب خیسانده میشوند و بخار آب از میان مخلوط آب و گیاه به گردش در میآید. در تمامی مراحل کار آب به طور مداوم بازیافت شده و دوباره مورد استفاده قرار میگیرد .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the webpage) ۲-۶-۷- تقطیر با بخار[۲۷] رایجترین روش است که در آن اسانس گیاه با بهره گرفتن از تکنیک تقطیر استخراج میشود. بخار حاوی اسانس جمع میشود و پس از گذشت از منطقه خنک، جمع و متراکم میشود. سپس مخلوط آب و اسانس جدا میشود. از آنجا که گیاهان دارای مقادیر بسیار کمی اسانس هستند، مقادیر زیادی گیاه برای به دست آوردن اسانس آن ها مورد نیاز است .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the web page) شکل۲-۶ دیاگرام مربوط به تقطیر با بخار شکل۲-۷ دیاگرام مربوط به تقطیر با آب ۲-۷- تاریخچه استفاده از اسانس اگرچه ادویهجات برای عطر، بو و خواص نگه دارندهشان از ایام باستان مورد استفاده قرار میگرفتهاند اما تنها اسانس سقز توسط تاریخ دانان رومی و یونانی اشاره شده است. تبخیر یک روش تولید اسانس بوده که برای اولین بار در شرق (مصر، هند و ایران) در ۲۰۰۰ سال قبل و در قرن ۹ میلادی توسط اعراب مورد استفاده قرار گرفته است. اولین نوشته معتبر که تبخیر اسانس را نقل کرده است توسط Villonoval (یک فیزیکدان کاتالان) توصیف شده است. در قرن ۱۳ میلادی اسانسها توسط داروسازان شناخته شده و اثرات دارویی آن ها در فارماکوپه ها توصیف شد. اما استفاده آن ها به طور گسترده تا قرن ۱۶ میلادی در اروپا مشخص نشد. مقالات مجزا در آن قرن توسط دو فیزیکدان استراسبورگی، برانشویگ و رایف، تقطیر و کاربرد اسانسها را ذکر کردند. تعداد کمی از اسانسها مثل ترپانتین، چوب سرو، رزماری، اسطوخودوس، میخک، پوست جوز، درخت جوز، بادیان رومی و دارچین مطابق با نظر فیزیکدان فرانسوی Duchesne در قرن ۱۷ میلادی تهیه شدند. استفاده از روغن درخت چای برای اهداف پزشکی پس از مستعمره شدن استرالیا در قرن ۱۸ میلادی ثبت شده است. اگرچه عموماً توسط بومیان توسط بومیان استرالیایی قبلاً استفاده میشده است. اولین آزمایش که خواص ضد میکروبی اسانس را بیان کرد توسط Dela croix در ۱۸۸۱ میلادی انجام شد. هرچند در طول قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی کاربرد اسانس برای دارو در اولویت ثانویه پس از استفاده برای عطر و طعم قرار گرفت (Burt, 2004). ۲-۸- کاربرد های امروزی اسانسها بیشترین کاربرد امروزی اسانسها در اتحادیه اروپا در غذا (به عنوان طعم دهنده)، عطرها (خوشبو کننده و افترشیو) و داروها (برای خواص عملی شان) میباشد. ترکیبات اختصاصی اسانسها که به عنوان طعمدهنده غذایی استفاده میشوند، یا از مواد گیاهی استخراج میشوند به صورت سنتتیک تولید میشوند. اسانسها و ترکیباتشان به عنوان مواد ضد میکروبی، هم چنین در تولیدات تجاری گوناگون به عنوان روزنه گیرهای کانالهای ریشه دندان، آنتی سپتیک ها (گندزداها) و تزریق مکمل برای دوران شیردهی بکار میروند. تقریباً تعداد کمی نگه دارنده حاوی اسانسها به صورت تجاری در دسترس میباشند. DMC بر پایه طبیعی، یک نوع نگه دارنده غذایی تولید شده توسط DOMCA S.A ,Alhedin ,Granada ,Spain و شامل ۵۰ درصد اسانس رزماری ، Saga، لیمو و۵۰ درصد گلیسرول می شود (Burt, 2004). Protecta oneو Protecta two مخلوط عصاره های گیاهی تولید شده توسط شرکت باواریا در آمریکا است و عموماً به عنوان یک افزودنی غذایی سالم (GRAS) در آمریکا طبقه بندی میشود. اگرچه ترکیبات دقیق توسط شرکت سازنده معرفی نمیشوند اما احتمالاً عصارهها شامل یک یا چند نوع اسانس میباشند و قابل حل در محلولها سیترات سدیم و کلرید سدیم میباشند. تأثیرات فیزیولوژیک بیشتر اسانسها، آن ها را به طور وسیع در تولیدات مختلف قابل استفاده میکند (Burt, 2004). ۲-۹- آزمایشات فعالیت ضد میکروبی در سیستمهای غذایی اگرچه همان طور که قبلاً ذکر شد تعداد کمی مواد نگه دارنده مواد غذایی حاوی اسانسها به صورت تجاری موجود است. تا اوایل ۱۹۹۰ مطالعات خیلی کمی در خصوص فعالیت اسانسها در غذاها منتشر شده بود، از آن زمان تعداد خوبی از آزمایشات با اسانسها در مواد غذایی انجام گرفت. یک بازنگری مطالعات گذشته در مقالات در خصوص فعالیت ضد میکروبی در خصوص فعالیت ضد میکروبی اسانسها و ترکیبات آن ها در مواد غذایی آورده شده است. هر چند اسانسها در شرایط آزمایشگاهی اثر ضد میکروبی خوبی دارند، اما برای بروز همان اثر در غذا نیاز به غلظت بالاتر میباشد. نسبتهایی که ثبت شده، تقریباً ۲ برابر در شیر کم چرب،۱۰ برابر در سوسیس کبد خوک، ۵۰ برابر در سوپ، ۲۵ تا ۱۰۰ برابر در پنیرهای نرم میباشد. یک استثنا برای این پدیده باکتری آئروموناس هیدروفیلا که هیچ افزایشی در غلظت اسانس برای جلوگیری از رشد این گونه در خوک و کاهو در مقایسه با آزمایشات در شرایط آزمایشگاهی نیاز نمیباشد. چندین مطالعه در خصوص اثر مواد غذایی یا مقاومت میکروبی به اسانسها ثبت شدهاند کیفیت و مکانیسم آن مشخص نشده است، ولی پیشنهاداتی برای علتهای ممکن ارائه شده است. مواد غذایی قابل دسترس عمده در مواد غذایی به نسبت محیطهای کشت آزمایشگاهی، ممکن است باعث توانایی باکتریها برای اصلاح سریعتر سلولهای آسیب دیده شود. نه تنها عوامل درونی غذا (چربی، پروتئین، مقدار آب، آنتی اکسیدآن ها، نگه دارنده ها،Ph ، نمک و دیگر افزودنیها) میتوانند در حساسیت باکتری موثر باشند، بلکه عوامل خارجی (دما، بسته بندی در خلأ، گاز یا هوا و ویژگی میکروارگانیسم ها) میتوانند در حساسیت باکتری موثر باشند. در Ph پایین هیدروفوبیسیته یک اسانس افزایش مییابد و باعث میشد تا راحت تر در چربیهای غشاء سلول باکتری هدف حل شود. معمولاً گمان میشود که سطوح بالای چربی یا پروتئین در مواد غذایی باعث حفاظت باکتری در برابر اسانس در برابر بعضی موارد شود. برای مثال اگر اسانس در فاز چربی غذا حل شود، نسبتاً کمتر در دسترس خواهد بود تا بر روی باکتریهای موجود در فاز آبی اثر کند. پیشنهاد دیگر این است که مقدار آب موجود در ماده غذایی به نسبت محیطهای کشت آزمایشگاهی، ممکن است مانع پیشرفت عوامل ضد باکتری برای قسمتهای هدف در سلول باکتری شود. روغن نعناع[۲۸] در سالاد پت و ماهی رو[۲۹]، محصولات با چربی بالا اثر آنتی باکتریال کمتری بر روی لیستریا مونوسایتوژنز و سالمونلا انتریدیس دارد، در حالی که در سالاد ماست و خیار (چربی کم) همان اسانس بیشتر موثر است. اگرچه تأثیرات بهترش در سالاد ماست و خیار ممکن است که تا حد کمی به Ph پایین نسبت داده شود (۳/۴ در قیاس با ۸/۶ در پت) سالاد ماهی رو نیز یک Ph پایین دارد (۹/۴). به نظر میرسد که این مشخصه درصد چربی به نسبت Ph روی اثر ضد باکتری اسانسها تأثیر بیشتری نشان دهد (Burt, 2004). واکنش بین کارواکرول یک ترکیب فنولیک متفاوت اسانس، و پروتئینها در شیر که به عنوان یک عامل محدود کننده در فعالیت ضد باکتری در برابر باسیلوس سرئوس در شیر عمل کرده است. مقدار پروتئین در پنیر کم چرب آبکی، به عنوان یک عامل ممانعت کننده در فعالیت روغن میخک بر روی سالمونلا انتریدیس عمل کرده است. کربوهیدراتها در غذا همانند چربی و پروتئین نمیتوانند از باکتریها در مقابل اسانسها محافظت کنند. میزان آب یا نمک بالا به عمل اسانسها کمک میکند. ساختمان فیزیکی یک غذا ممکن است باعث محدودیت فعالیت ضد باکتری اسانس شود. یک مطالعه مقایسه نسبت کارایی روغن پونه کوهی[۳۰] بر روی سالمونلا تیفی موریوم در محیط مایع و ژل ژلاتین مشخص کرد که ماتریکس ژل به طور واضحی اثر بازدارندگی اسانس را کاهش داد. این مسئله به علت محدودیت پخش اسانس به وسیله ساختمان ماتریکس ژل حتمی میباشد. MIC برای یک اسانس مشخص روی یک باکتری خاص در محیط براث معمولاً اندکی پایینتر از آگار میباشد. تحقیقات در خصوص مشخصات رشد لیستریا مونوسیتوژنز و یرسینیا انتروکولیتیکا در امولسیون روغن در آب نشان داد که بسته به میانگین سایز قطره امولسیون، باکتری میتواند در فیلمها، در کلنیها یا سلولهای پلانکتونیک رشد کند. مشخص شده که رشد کلنی محدود به پخش اکسیژن میشود و سلولهای واقع در کلنی ممکن است با مقدار معینی از سلولهای خارجی سوبسترا در امولسیون محافظت شوند. اگر قطرات روغن در یک امولسیون غذایی سایز مشخص داشته باشند. ممکن است بتوانند مانع از عمل اسانسها بر رشد باکتری و محافظت و محافظت آن ها در کلنیها شوند .(Burt, 2004) ۲-۹-۱- گوشت و فرآورده های آن اسانسهای اوژنول، گشنیز، میخک، پونه کوهی و آویشن در سطوح ۵ تا ۲۰ میکرو لیتر برگرم در برابر باکتریهای لیستریا مونوسایتوژنز، آئروموناس هیدروفیلا و سایر عوامل فساد خودبخودی محصولات گوشت و فلور طبیعی آن ها موثر واقع شد، درحالیکه خردل، نعناع و مریم گلی به میزان کمتری موثر بوده یا بیاثر بودند. به نظر میرسد که محتوای چربی بالا عمل اسانسهای روغنی را در محصولات گوشتی کاهش میدهد. به عنوان مثال اسانس نعناع و گشنیز در موادی که دارای سطوح بالایی از چربی (۳۵ تا ۴۰ درصد چربی) از قبیل ژامبونهای پوشش داده شده با روغن کانولا موثر واقع نشد .(Ultee et al, 2000) فعالیت اسانس پونه نیز بر علیه اسپور های کلستریدیوم بوتولینوم در بسته های گوشت بسته بندی شده در خلأ مورد مطالعه قرار گرفته است. غلظتهای ۴/۰ میکرولیتر بر گرم اسانس پونه تا حدود زیادی مانع از رشد اسپور ها و یا به تأخیر انداختن رشد آن ها میشود. با این حال استفاده از سطوح پایین نیتریت سدیم که باعث به تأخیر انداختن رشد و تورم باکتری میشود در صورتی که به طور همزمان از نیتریت سدیم و اسانس پونه استفاده شود کاربرد و اثر آن ها در جلوگیری از رشد باکتریها به میزان قابل توجهی افزایش مییابد. البته تأخیر در رشد به مقادیر اسپور تلقیح شده دارد و در مقادیر ۳۰۰ اسپور در گرم، تأخیر بیشتری نسبت به ۳۰۰۰ اسپور در گرم نشان میدهد .(Skandamis and Nychas, 2001 and Gill et al, 2002) ۲-۹-۲- ماهی ماهیهایی نیز که مانند محصولات گوشتی دارای محتوای چربی بالایی هستند، اثر آنتی باکتریال اسانسها را کاهش میدهند. به عنوان مثال غلظتهای ۵/۰ میکرو لیتر بر گرم از اسانس پونه کوهی بیشتر روی فوتو باکتریوم فسفریوم در فیله ماهی به میزان بیشتری نسبت به ماهی سالمون موثر است، زیرا سالمون دارای محتوی چربی بیشتری است. پونه کوهی نیز نسبت به روغن نعناع با انجام دو آزمایش به صورت تجربی و استفاده از غلظتهای مشابه ۵ تا ۲۰ میکرولیتر بر گرم مؤثرتر واقع شد .(lemay et al, 2002 and Harpz et al, 2003) ۲-۹-٣- محصولات شیری روغن نعناع در غلظتهای ۵ تا ۲۰ میکرولیتر در گرم در برابر سالمونلا انتریدیس در ماست کم چرب و سالاد خیار موثر واقع شد. روغن نعناع هم چنین در غلظتهای ۰۵/۰ تا ۵ میکرولیتر در گرم مانع از رشد گونه های کشت آغازگر در ماست میشود اما دارچین، هل و میخک در این مورد بسیار مؤثرتر واقع میشوند.(Mejlholm and Dalgaard, 2002) ۲-۹-۴- سبزیجات سبزیجات بطورکلی به دلیل داشتن محتوی چربی پایین، اثرات اسانس و عصارهها در مورد آن ها میتواند نتایج موفقیتآمیزتری به دنبال داشته باشد به نظر میرسد که در غذاهای گیاهی درست مانند محصولات گوشتی، فعالیت ضد میکروبی اسانسهای روغنی از طریق کاهش دمای نگه داری افزایش اسیدیته در غذا مؤثرتر واقع شود. اکثر اسانسها و ترکیباتشان که بر روی سبزیجات مختلف آزمایش شدهاند علیه فلور طبیعی و پاتوژن های منتقله از راه مواد غذایی در سطوح ۱/۰ تا ۱۰ میکرولیتر بر گرم از طرق شستشوی آن ها در آب موثر باشد. روغن پونه کوهی در غلظتهای ۷ تا ۲۱ میکرولیتر بر گرم مانع از رشد E.coli O157:H7 میشود و نیز کاهش جمعیت آن ها در سالاد بادمجان نسبت به نمونه های شاهد میشود .(Seneiirathne et al, 2006) ۲-۹-۵- برنج روغن و اسانس مریم گلی در غلظتهای ۲/۰ تا ۵/۰ میکرولیتر بر گرم زمانی در برابر باسیلوس سرئوس در برنج استفاده شد بیاثر بود اما زمانی که از غلظتهای ۱۵/۰ تا ۷۵/۰ استفاده شد در کاهش جمعیت نهایی و طویل نمودن فاز تأخیر در مقایسه با یک گروه کنترل موثر بود .(Tassou et al, 1995) ۲-۹-۶- میوهها کاواکرول[۳۱] و سینامالدهید در کاهش فلور طبیعی کیوی زمانیکه از غلظتهای ۱۵/۰ میکرو لیتر بر گرم آن ها استفاده میشود بسیار موثر بودند اما در برابر شکرک خربزه به میزان کمتری موثر بودند. البته این امکان وجود دارد که این تفاوت با تفاوت بین Ph میوهها که در کیوی ۲/۳ تا ۶/۳ بوده ولی در خربزه بین ۴/۵ تا ۵/۵ است، قابل توجیه باشد. زیرا همان طور که قبلاً ذکر شد اثر آنتی باکتریال اسانسهای روغنی در Ph های پایین به میزان قابل توجهی بهبود مییابد .(Singh et al, 2002) ۲-۱۰- طرز عمل فعالیت ضد باکتری با در نظر گرفتن تعداد زیاد گروه های مختلف ترکیبات شیمیایی حاضر در اسانسها، بیشترین احتمال این است که فعالیت ضد باکتری آن ها قابل استناد به یک مکانیسم خاص نیست، اما چند هدف در سلول وجود دارد. محلها یا مکانیسمها در سلول باکتری در شکل زیر مشخص شده است. شکل ۲-۸ محل و مکانیسم فعالیت اسانسها در سلول باکتری این مکانیسمها نه تنها هدفها را جدا میکنند، تعدادی تحت تأثیر دیگر مکانیسمهای هدفگذاری شده هستند. یک مشخصه مهم اسانسها و ترکیباتشان آب گریزی آن هاست که آن ها را قادر میکند تا با جدا کردن لیپید های دیواره سلولی و میتوکندری باکتریایی، ساختمانشان را مختل کند و نفوذ پذیری بیشتر آن ها را آماده کند. تراوش یونها و دیگر محتویات سلولی میتواند رخ دهد. اگرچه مقدار معینی تراوش از سلولهای باکتریایی بدون کاهش زیست پذیری ممکن است تحمل شود، اما کاهش وسیع مقادیر سلولی یا خروج مولکولهای بحرانی و یونها منجر به مرگ خواهد شد. از مطالعات با روغن چای و اشرشیاکلای مدارکی وجود دارد که مرگ سلول ممکن است قبل از زوال سلول رخ دهد. عموماً اسانسهای واجد شرایط از نظر خواص ضد باکتری در برابر پاتوژن های با منشاءغذایی حاوی درصد بالایی ترکیبات فنولیک مانند کارواکرول، ائوگنول (۲- متوکسی-۴-(۲-پروپنیل)فنول) و تیمول میباشند. این معقول به نظر میرسد که مکانیسم عمل آن ها مشابه دیگر فنولیکها باشد.(Ultee et al, 2000 and Roller and Seedhar, 2000) به طور کلی اختلال در غشای سیتوپلاسمی، اخلال در نیروی محرکه پروتون(PMF) جریان الکترونی، حمل و نقل فعال و انعقاد محتویات سلولی مدنظر میباشد. ساختمان شیمیایی منحصر به فرد ترکیبات شیمیایی اسانس بر حالت دقیق عمل و فعالیت ضد باکتریایی اثر میگذارند. اهمیت وجود گروههای هیدروکسیل در ترکیبات فنولیک مانند کارواکرول و تیمول تایید شده است. موقعیت نسبی گروه فنولیک با تأثیر بر درجه فعالیت ضد باکتریایی به شدت ظاهر نمیشود. برای مثال عمل تیمول در برابر باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس اورئوس و سودوموناس آئروژنزا در قیاس با کارواکرول ظاهر میشود. با این حال در یک مطالعه عمل متفاوت کارواکرول و تیمول روی باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی یافت شد. اهمیت حلقه فنل (بی ثبات کننده الکترونها) به تنهایی عدم فعالیت منتول در قیاس با کارواکرول را نشان میدهد. در مطالعهای دیگر اضافه کردن یک قسمت استات به مولکول با افزایش فعالیت ضد باکتری همراه بود. گرانیل استات به نسبت گرانیول در برابر یک رنج از باکتریهای گرم منفی و گرم مثبت بیشتر فعال بود. از آنجا که ترکیبات غیرفنولیک اسانسها اهمیت دارند نوع گروه آلکیل نیز در فعالیت آن ها تأثیر میگذارد .(Carson et al, 2002 and Pol et al, 2001) ترکیبات اسانس هم چنین نشان دادند که بر روی پروتئینهای سلولی جاسازی شده در لایه سیتوپلاسمی عمل میکنند. آنزیمها مانند ATPases با تعیین در لایه سیتوپلاسم و مجاورت با مولکولهای لیپید شناخته میشوند. دو مکانیسم ممکن پیشنهاد شده است که به موجب آن هیدروکربنهای حلقوی روی این میتوانند عمل کنند. مولکولهای هیدروکربنهای چربی دوست میتوانند در چربی دو لایه انباشته شده و عمل چربی-پروتئین را مختل کنند و از طرف دیگر واکنش مستقیم ترکیبات چربی دوست با قسمتهای آب دوست پروتئین ممکن است صورت بگیرد. مشخص شده که تعدادی از اسانسها باعث تحریک رشد شبه مسیل در مخمرهای حقیقی میشوند .(Dorman and Deans, 2000) ۲-۱۱- حساسیت ارگانیسمهای گرم مثبت و گرم منفی بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده، عمل تمام اسانسها بر ارگانیسمهای عامل فساد مواد غذایی و پاتوژن های بیماریزای مواد غذایی نشان میدهد که اسانسها اندکی بیشتر بر باکتریهای گرم مثبت نسبت به باکتریهای گرم منفی موثرند. انتظار میرود که ارگانیسمهای گرم منفی کمتر به عمل آنتی باکتریال ها حساس باشند، که این در نتیجه داشتن یک لایه بیرونی در اطراف دیواره سلولی بوده که این لایه مانع پخش ترکیبات آب دوست به واسطه پوشش لیپوساکاریدیش میشود. اکثر مطالعات استنتاج کردهاند که باکتریهای گرم مثبت حساسترند. آئروموناس هیدروفیلا (گرم منفی) نشان داده که یکی از حساسترین گونههاست. در مطالعه اسانس نعناع فلفلی[۳۲] وقتی تراموسالاتا[۳۳] و تزاتزیکی[۳۴] ، اشتهاآورهای یونانی اضافه شدند یک کاهش در مقدار شمارش زنده سالمونلا انتریدیس نسبت به لیستریا مونوسیتوژنز حاصل شد. در دیگر مطالعات هیچ اختلافی بین گرم منفیها و گرم مثبتها بعد از ۲۴ ساعت مشاهده نشد، اما اثر بازدارندگی بعد از ۴۸ ساعت بر گرم منفیها بیشتر از گرم مثبتها بود. در یک آزمایش ۵۰ اسانس تجاری در دسترس بر روی ۲۵ جنس، هیچ مدرکی برای اختلاف در حساسیت باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی یافت نشد. در مطالعهی بعدی که همان روش آزمایش و همان باکتریها مورد آزمایش قرار گرفتند و ظاهراً از اسانس تازه تقطیر شده استفاده شده بود باکتریهای گرم مثبت در واقع حساسیت بیشتری نسبت به دو اسانس داشته و حساسیت به چهار اسانس دیگر با گونه های گرم منفی مساوی است. این منطقی به نظر میرسد که ترکیبات منحصر به فرد اسانسها درجات مختلف بازدارندگی فعالیت در برابر باکتریهای گرم مثبت و منفی دارند و معلوم میشود که ترکیبات شیمیایی اسانسها از گونه های گیاه خاص میتواند بسته به منشأ جغرافیایی و دوره برداشت متفاوت باشد. بنابراین امکان دارد که تفاوت در ترکیبات بین بچ های اسانسها، به علت اختلاف در درجه حساسیت باکتریهای گرم منفی و گرم مثبت معنی دار باشد. باکتریهای گرم منفی سودوموناس به خصوص سودوموناس آئروژینوزا، کمترین حساسیت به عمل اسانس نشان داد .(Burt, 2004) ۲-۱۲- سینرژیسم و آنتاگونیسم بین ترکیبات اسانس فعالیت ذاتی یک روغن میتواند مربوط به ساختمان شیمیایی ترکیبات، مقادیر نسبی آن ها در ترکیب و ارتباط بین آن ها باشد. در افزودنیهای مشاهده شده است وقتی افزودنیها ترکیب میشوند اثرش برابر است با مجموع اثرات فردی آنتاگونیسم وقتی مشاهده میشود که اثرات یک یا هر دو ترکیب زمانی که آن ها با هم بکار میروند کمتر از وقتی باشد که آن ها به صورت تک تک مورد استفاده قرار میگیرند. سینرژیسم هم زمانی مشاهده میشود که اثر مواد ترکیب شده بیشتر از مجموع اثرات فردی یک ترکیب باشد. تعدادی از مطالعات به این نتیجه رسیدند که تمام اسانسها فعالیت ضد باکتری بزرگتری نسبت به مخلوط اصلی ترکیبشان دارند، و اعتقاد بر این است که ترکیبات جزئی برای فعالیت ضد باکتری مهماند و ممکن است که یک اثر سینرژیستی یا اثر قوی داشته باشند. اسانسهای سیلانترو[۳۵]،گشنیز[۳۶] ، شوید[۳۷] و اکالیپتوس[۳۸] هر کدام شامل چندین ترکیب هستند و زمانی که با هم بکار میروند در مجموع دارای اثرات یا آنتاگونیستی بودند. یک مخلوط سینامالدهید و اوژنول به ترتیب در ۲۵۰ میکروگرم در لیتر و ۵۰۰ میکروگرم در لیتر کاملاً مانع رشد گونه های استافیلوکوکوس، میکروکوکوس، باسیلوس و انترو باکتر برای بیشتر از ۳۰ روز گردیدند، در حالی که ترکیبات مورد نظر به طور مجزا نتوانستند مانع رشد بشوند .(Nychas, 1995) ۲-۱۳- سینرژیسم و آنتاگونیسم بین ترکیبات اسانس و نگه دارنده های مواد غذایی تعدادی از سینرژیست ها به طور بالقوه برای استفاده همراه با اسانسها پیشنهاد شده است که عبارتند از:Ph پایین، فعالیت آبی کم، شلات کنندهها، فشار اکسیژن پایین، گرمای خفیف و بالا. ولی تمام اینها در مواد غذایی تحقیق نشده است و قسمت دیگر مطالعات میتواند روی اثر اسانس یا ترکیباتشان با بعضی از افزودنیهای غذایی از قبیل: نمک طعام، نیتریت سدیم، نایسین و یا استفاده از تکنیکهای نگه داری مواد غذایی از قبیل: فرایند حرارتی ملایم، فشار هیدرو استاتیک و یا بسته بندی در خلأ میباشد ( .(Carson et al, 2002 کلرید سدیم (نمک طعام) در شرایط مختلف با اسانس یا ترکیباتشان یک سینرژیست یا آنتاگونیست عمل کرده است. سینرژیست بین نمک طعام و روغن نعناع بر علیه سالمونلا انتریدیس و لیستریا مونو سایتوژنز ثبت شده است. ترکیب ۲ یا ۳ درصد نمک طعام و نیم درصد پودر میخک (شامل اوژنول و استات اوژنول) در عصاره ماهیچه ماکرل کاملاً از رشد و تولید هیستامین توسط انتروباکتر آئروژنز جلوگیری میکند. مکانیسم پیشنهاد شده برای این عمل این است که نمک طعام نفوذ پذیری سلولی را افزایش میدهد و با عمل آنزیمهای خارج سلولی مانع رشد میشود. اثرات آنتاگونیستی نمک طعام با کارواکرول و p-cymene بر علیه باسیلوس سرئوس در برنج یافت شد با اینکه کارواکرول و p-cymene با هم سینرژیست هستند ولی با افزودن نمک (۲۵/۱ گرم برای هر لیتر برنج) کاهش یافت. در همان مطالعه اثر سینرژی با کارواکرول نشان داد، هرچند این سینرژی با حضور نمک طعام بطورکلی از بین نرفت ولی افزودن نمک به مقدار ۴ درصد وزنی حجمی در آگار نمیتواند فعالیت ضد باکتری سینامالدهید را بر علیه گرم مثبت و گرم منفی بهبود دهد .(Moleyer and Narasimhan, 1992) ترکیب اسانس پونه کوهی با نیتریت سدیم به جهت تأثیرش روی رشد و تولید توکسین کلستریدیوم بوتولینوم (ترکیبی از نوع A و B و C) آزمایش شده است. روغن پونه کوهی با نیتریت در بازدارندگی رشد در محیط براث به صورت سینرژیست عمل کرده است. در حالی که روغن پونه کوهی با غلظت ppm۴۰۰ هیچ اثر بازدارندگی معنیداری بر رشد نداشت. مکانیسم سینرژیسم پیشنهادی اسانس پونه کوهی این است که تعداد اسپورهای جوانه-زده ای را میکاهد که نتیجه مهار رشد اسپورها توسط نیتریت سدیم هستندBurt, 2004) ). کاربرد همزمان نایسین (۱۵/۰ میکروگرم بر لیتر) و کارواکرول یا تیمول (۴۵ میکروگرم بر لیتر) باعث کاهش زیادتر در مقادیر زنده نژادهای باسیلوس سرئوس نسبت به زمانی که باکتریها به تنهایی بهکار گرفتند شد. ماکزیمم کاهش زنده ماندن در سلولهایی به دست آمد که قبلاً حرارت ۴۵ درجه را تجربه کرده بودند (۵ دقیقه برای سلولها در فاز رشد و ۴۰ دقیقه برای سلولها در فاز ثابت( .(Karatzas et al, 2000) مشخص شد که کاروان نه تنها حساسیت سلولهای رویشی باسیلوس سرئوس را به PEF (میدان های الکتریکی پالسی) افزایش میدهد، بلکه حساسیت اسپورهایشان را به نایسین یا PEF افزایش میدهد. در Ph=7 عمل سینرژیستی نایسین و کارواکرول در ۳۰ درجه سلسیوس به طور معنیداری بیشتر از ۸ درجه سلسیوس بود، که نشان میدهد افزایش تغییرات دما در نفوذ پذیری لایه سیتوپلاسمی موثر است. قبلاً فرض شده بود که کارواکرول ممکن است تعداد، اندازه یا طول عمر منافذ به وجود آمده توسط نایسین را در لایه سلول افزایش دهد ولی بعداً مشخص شد که اینطور نیست. مکانیسم ممکن است باعث اتلاف پتانسیل ممبران و کاهش گرادیان Ph و ATP خارج سلولی شود. تاثیر ترکیب کارون[۳۹]در غلظت ۵ میلی مول بر لیتر و عملیات حرارتی ملایم (۴۵ درجه به مدت ۳۰ دقیقه) روی سلولهای در حال رشد باکتری لیستریا مونوسیتوژنز رشد کرده در ۸ درجه به صورت لگاریتمی مطالعه شده است. ثابت شد که هر فرایند به طور جداگانه تأثیری در کاهش زنده ماندن باکتری ندارد اما وقتی آن ها باهم ترکیب شدند در تعداد سلولهای زنده یک کاهش ۳/۱ لگاریتمی ثبت شد. سلولهای رشد کرده در ۳۵ یا ۴۵ درجه به همان عملیات ترکیبی حساس نبودند. محققین فرض کردند که ترکیبات فسفولیپید لایه سیتوپلاسم سلولهای رشد کرده در ۸ درجه سلسیوس به علت داشتن سیالیت و نوع عملشان در دمای پایین، واجد شرایط غیر اشباعی بیشتری هستند. این میزان غیر اشباعیت بالا باعث میشود که لایه های این سلولها در ۴۵ درجه سیالیت بیشتری نسبت به سلولهایی که در همین دما رشد کردهاند داشته باشند .(Burt, 2004)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در این گفتار ذیل پنج بند ابتدا تعریف و ماهیّت بدل حیلوله، دوم مالکیّت در بدل حیلوله، سوم مستندات، چهارم مفهوم تعذّر و در قسمت پنجم در مورد حقّ اختصاص به بحث و بررسی خواهیم پرداخت.
بند یکم: تعریف و ماهیّت بدل حیلوله
پیش از تبیین و توضیح این قاعده به تبیین واژگان بکار رفته در این قاعده می پردازیم:
الف: بدل
بَدَل در لغت به معنای جایگزین، جانشین و عوض آمده و جمع آن ابدال است. بدل به دو نوع تقسیم میشود: بدل قراردادی که مبنای آن توافق و قرارداد میباشد و بدل قهری که مبنای آن قانون میباشد.[۴۶۱] بدل قراردادی مالی است که به موجب توافق و قرارداد بین طرفین، در برابر مالی دیگر پرداخت میشود که به آن عوض میگویند.[۴۶۲] در عوض بین دو مال رابطهی متقابل وجود دارد (مثل مبیع و ثمن) اما در بدل این رابطه وجود ندارد.[۴۶۳] اگر کسی مالی را تلف نماید و یا آن را تلف ننموده باشد بلکه مال در دسترس نباشد تا آن را به مالک مسترد نماید و قانوناً مسؤول جبران آن باشد مالی را که برای جبران آن میدهد بدل آن است.[۴۶۴]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ب: حیلوله
حیلوله در لغت به معنای حائل شدن است.[۴۶۵] درصورتی که شخصی مال دیگری به طور غیرقانونی تصرّف نماید (غصب نماید) مکلف است عین همان مال را به مالک آن برگرداند و در صورت تلف شدن مال، باید مثل یا قیمت آن را بدهد و درصورتی که مال تلف نشده اما در دسترس نیست، بدل حیلوله داده خواهد شد.[۴۶۶] به طورکلی دو مورد است که موجب دادن بدل میشود:[۴۶۷] فرض اول، موردی است که عین مغصوب تلف شده ولی ردّ عین نیز امکان ندارد که در این صورت غاصب باید عین مشابه با آن را به عنوان بدل حیلوله در اختیار مالک قرار دهد. فرض دوم، در صورتی که مال مغصوب تلف شود که غاصب باید مثل آن را بدهد که البته این بدل به عنوان بدل حیلوله نیست بلکه به خاطر تلف عین است ضمان غاصب (ضمان ید) معنی واقعی خود در این فرض مطرح میشود.[۴۶۸] همچنانکه از مطالب فوق به دست میآید مراد از بدل، همان مثل و قیمت عین مغصوبه میباشد که برای جبران خسارت مالک به او داده میشود.[۴۶۹] در تعریف بدل حیلوله فقها چنین گفتهاند: «هنگامی که مال مغصوبه، تلف نشده باشد و به عللی همچون سرقت شدن عین از دست غاصب و یا اینکه حیوان مغصوب فرار کرده باشد و…» و دسترسی به عین و برگرداندن آن به مالک ممکن نباشد در تمامی این موارد مرحوم شیخ انصاری میگوید: «غاصب باید بدل که عبارت از مثل یا قیمت مال مغصوب است را به مالک بدهد.» به این مال اعطا شده، بدل حیلوله گویند.[۴۷۰] میرزا حبیب رشتی در تعریف ضمان حیلوله چنین گفته است: «چون غاصب بین مالک و مال او حائل و مانع شده است و او را از منافع و متفرقات ملک خود بیبهره ساخته است باید از عهده این خسارت برآید و این همان ضمان حیلوله است.»[۴۷۱] در فقه اهل سنّت نیز در موارد خاصی از بدل حیلوله سخن به میان آمده است از جمله در فقه شافعی و حنبلی به این موضوع به صراحت اشاره شده است. طبق فقه شافعی هرگاه غاصب مال مثلی را به مکان دیگری نقل کرد مکلّف است آن را به مالک ردّ نماید لیکن تا زمانی که این ردّ انجام نگرفته وی مکلّف است که قیمت مثل را به جهت حیلوله به مالک ادا کند پس از آن که مال را به صاحبش تسلیم کرد قیمت تأدیه نشده را مسترد نماید.[۴۷۲] در فقه حنبلی نیز هرگاه غاصب به جهت عدم قدرت بر تسلیم، نتواند مال مغصوب را به مالک ردّ کند باید قیمتش را به مالک پرداخت نماید و چون بر ردّ عین قدرت یافت آن را میدهد و قیمت تأدیه شده را پس میگیرد. عناصر بدل حیلوله به اختصار عبارتند از:[۴۷۳] ۱ـ مالی که در دسترس نیست از اعیان خارجی باشد؛ ۲ـ شخصی غیر از مالک در آن مال تصرّف نماید؛ ۳ـ تصرّف غیرقانونی باشد؛ ۴ـ مال تلف نشده باشد؛ ۵ـ ردّ مال به مالک ممکن نباشد؛ ۶ـ الزام قانونی به دادن بدل وجود داشته باشد؛ باید توجه نمود که بدل حیلوله در موردی که عدم دسترسی به مال دائمی باشد وجود دارد مثل جاییکه شمش طلا در اقیانوس افتاده و بیرون آوردن آن غیرممکن باشد. همچنین در موردی که عدم دسترسی به مال موقّت است، مالک میتواند درخواست بدل حیلوله بنماید. مثل موردی که انگشتری در دریا افتاده و بیرون آوردن آن چندین ماه طول میکشد.[۴۷۴] تعذّر ردّ عین (عدم امکان مسترد نمودن مال) به این معنا است که مال از بین نرفته است اما در دسترس نیست و بنابراین امکان برگرداندن آن مال به مالک وجود ندارد. باید توجه داشت حتّی در صورتی که بازگرداندن مال منجر به بروز خسارات و نتایج نا مطلوبی بشود باز هم شخص باید آن مال را برگرداند و در نتیجه نمیتوان گفت مال در دسترس نیست و از موارد تعذّر ردّ عین نیست.[۴۷۵] مثل موردی که شخص تیر آهن شخص دیگری را در ساخت آپارتمانش به کار ببرد، صاحب تیر آهن میتواند استرداد آن تیر آهن را مطالبه نماید حتّی اگر منجر به تخریب بخش زیادی از ساختمان بشود.[۴۷۶] البته درصورتی که مالک بخواهد از این حقش سوء استفاده نماید میتوان از اجرای حق او جلوگیری نمود. مثل موردی که صاحب ساختمان حاضر به دادن چندین برابر قیمت آن تیر آهن میشود و در آن تیر آهن نیز ویژگی خاصی وجود ندارد اما مالک بدون دلیل حاضر به گرفتن چنین قیمتی هم نیست. بدل حیلوله نوعی خسارت عدم انجام تعهد است.[۴۷۷] زیرا پیش از تلف عین غاصب عهدهدار ردّ آن است و تا زمانی که عین مال تلف نشده است این وظیفه بر عهدهی او میباشد، هرچند به آن مال دسترسی نداشته باشد. بنابراین در صورتی که عین تلف نشده اما شخص نمیتواند عین مال را پس بدهد باید بدل آن را به عنوان خسارت بدهد. مادهی ۳۱۱ قانون مدنی تأیید میکند که بدل حیلوله جبران خسارت است و همانگونه که مثل یا قیمت به مالک تملیک میشود، بدل نیز به ملکیّت او در میآید.[۴۷۸] اما این تملیک همراه با یک شرط ضمنی است که به موجب آن هرگاه عین مالی که در دسترس نبود، به دست بیاید و غاصب بتواند آن را بازگرداند، مالی که به عنوان بدل داده است دوباره به ملکیّت او برمیگردد.[۴۷۹]
بند دوم: مالکیّت بدل حیلوله
نکته مورد بحث این است که دادن بدل حیلوله به مالک به چه عنوانی است آیا به عنوان عین متعذّر است یا به عنوان غرامت و جبران غرامت و جبران ضرر وارده به مالک تحویل میشود و آیا این بدل در ملکیّت قابض، باقی مانده و مالک فقط آن را در تصرّف دارد و یا شخص مالک عین متعذّر، مالک این بدل میشود؟ شیخ انصاری احتمال داده که سلطه مالک بر بدل ناشی از اباحه مطلق است. که با احراز تلف عین به مالکیّت وی تبدیل میگردد. بعضی از حقوقدانان بدل حیلوله را نوعی خسارت عدم انجام تعهد دانستهاند چرا که هنوز عین متعذّر تلف نشده و بدل به عنوان جبران خسارت عدم امکان ردّ، عین به مالک تحویل میگردد با این شرط که هرگاه متصرّف عین بتواند به تعهد خود مبنی بر ردّ آن عمل نماید بدل به وی مسترد خواهد شد.[۴۸۰] با توجه به مطالب مذکور، از آنجا که بدل، نوعی غرامت بده و مالیّت آن برای مالک عین متعذّر به صورت مشروط و متزلزل میباشد، بنابراین بدل مذکور به عنوان عوض “حیلوله بودن قابض” است نه عوض عین متعذّر، در نتیجه جمع مالکیّت عوض و معوّض برای مالک عین محقق نخواهد شد. به عبارت دیگر فقط مالیّت مال برای مالک عین است آن هم مشروط به اینکه وی مالک بدل گردد.[۴۸۱] با توجه به مطالب مذکور هرچند علت ضمان مبنی بر تحویل بدل حیلوله، محروم ماندن مالک از انتفاع و تصرّف در مال تحت ید قابض و لزوم جبران این ضرر است و متصرّف با دادن بدل حیلوله و پرداخت غرامت به مالک، تحت عنوان تسبیت خسرات او را جبران میکند ، ولی این سؤال باقی است که چرا باید بدل حیلوله برای جبران خسارت داده شود؟ عدّهای معتقدند که پس از ردّ بدل، عین متعذّر الوصول نیز به ملکیّت قابض در میآید. برخلاف این نظر، صاحب مصباح الفقاهه معتقد است از آنجا که بدل حیلوله به عنوان غرامت به مالک پرداخت میشود نه به عنوان عوض حقیقی عین، لذا عین مذکور به ملکیّت قابض در نمیآید.[۴۸۲] عدّهای دیگر با توجه به اینکه بقای مالکیّت عین و دخول بدل در ملکیّت مالک عین، موجب اجتماع مالکیّت عوض و معوّض برای وی دانستهاند عدم مالکیّت قابض را مورد انتقاد قرار دادهاند. البته مطابق مطالب قبلی، میتوان گفت که مالک عین، نسبت به بدل صرفاً دارای مالکیّت متزلزل است و در نتیجه اجتماع مالکیّت عوض و معوّض برای وی حاصل نمیگردد. درخصوص مالکیّت بدل برای مالک عین، شیخ انصاری از کتاب مبسوط و غنیه و تحریر نقل میکند که بدون خلاف بین مسلمین بدل نیز ملک مالک عین میگردد.[۴۸۳] که اگر دلیل آن را قاعده علیالید بدانیم از آنجا که ردّ بدل از تعهدات قابض است داخل در ملکیّت مالک عین خواهد شد. ولی با توجه به اینکه ما هیچ کدام از دلایل را مثبت حکم لزوم ردّ بدل حیلوله ندانستیم و صرفاً آن را نوعی وسیله جبران خسارت مالک که توسط قانونگذار تعیین شده دانستیم بنابراین میتوان قائل به مالکیّت متزلزل وی نسبت به آن شد. با این استدلال افزایش قیمت عین متعذّر الوصول نیز موجب ضمان قابض نخواهد شد چرا که با پرداخت بدل مسؤولیت قابض به طور کامل ایفاء شده است. به همین جهت است که پس از دادن بدل، قابض منافع مورد معامله فاسد پس از آن نخواهد بود و مالک عین نیز هیچ گونه ضمانی نسبت به منافع بدل تحت تصرّف خود را ندارد.[۴۸۴] حتّی قابض، ضامن منافع غیر مستوفات عین، قبل از تحویل بدل نیز نخواهد بود.[۴۸۵] با توجه به اینکه مالک عین متعذّر الوصول را، مالک بدل آن دانستیم، بنابراین به تبع آن ملک وی خواهد بود و او ضامن تلف یا معیوب شدن آن نخواهد بود.
بند سوم: مستندات بدل حیلوله
برای اثبات حکم مذکور در فقه امامیه به وجوهی از قبیل لاضرر، تسلیط، روایات، اتلاف، علیالید و اجماع استدلال شده که همگی آنها مورد مناقشه و ایراد بعضی از فقهای دیگر قرار گرفته است و برای ثبوت بدل حیلوله قائل به عدم وجود وجه دلیل صحیح شدهاند.[۴۸۶] از جمله درباره دلیل لاضرر، گفته شده که رابطه عدم پرداخت بدل حیلوله و متضرر شدن مالک، عموم و خصوص من وجه است، به خصوص در مواردی که تعذّر وصول به عین، موقتی باشد که در این صورت علیرغم ورود ضرر به مالک فقها آن مورد بدل حیلوله ندانستهاند و برعکس در مواردی که به علت عدم نیاز مالک، وی متضرر نشده نیز حکم به بدل حیلوله داده شده است. از طرف دیگر قاعده لاضرر نفی حکم ضرری میکند و نمیتواند منشاء جعل حکم لزوم ردّ بدل حیلوله گردد. قاعده اتلاف نیز شامل مواردی میشود که عین تلف شده باشد و قاعده ضمان ید در صورتی که تعذّر عرفاً در حکم تلف باشد مانند دزدیده شدن مورد معامله فاسد یا گم شدن آن به طوری که سبب یأس از رسیدن به عین گردد موجب تبدیل ضمان ردّ عین به بدل آن یعنی مثل یا قیمت میشود نه بدل حیوله. برخلاف موردی که تعذّر موجب ملحق شدن عین به تالف نگردد که قابض مکلف به ردّ هیچ کدام از دو نوع بدل مذکور نخواهد بود. در نهایت مفاد قاعده تسلیط این است که مالک حق تصرّف در مال خود داشته است و کسی نمیتواند مزاحم تصرّفات وی گردد که این مفاد لزوم پرداخت بدل حیلوله را ثابت نخواهد کرد. تحقیق در زمینه مذکور این است که مستنبط از ماده ۳۱۳ ق.م، هرگاه عدم دسترسی و تعذّر وصول به عین، عرفاً درحکم تلف باشد مشمول قاعده ضمان ید شده و قابض، مکلف به ردّ بدل یعنی مثل یا قیمت آن خواهد بود. به هرحال، با توجه به اینکه ماده ۳۱۱ ق.م به پیروی از فقه بدل حیلوله را صریحاً ذکر نموده است ما نیز به طور خلاصه آن را بررسی خواهیم کرد.
بند چهارم: مفهوم تعذّر بدل حیلوله
ماده ۳۱۱ ق.م ایران در قسمت اخیر آن عدم امکان ردّ به عین را به طور کلی بدون بیان مفهوم آن مطرح نموده است.[۴۸۷] برای روشن شدن مفهوم این اصطلاح، مناسب است بدانیم که آیا عدم دسترسی مقیّد به نا امید شدن یا امید نداشتن هست یا مقید به هیچ کدام از آنها نیست؟ در صورت اخیر یعنی در فرضی که صرف تعذّر کافی است آیا عدم دستیابی، مقید به زمان طولانی هست یا خیر؟ بعضی از اساتید حقوق حالت نا امیدی و یأس مالک از رسیدن به مال خود را ملحق به تلف دانسته و آن را از موارد اثبات بدل حیلوله ندانستهاند.[۴۸۸] درحالی که فقها طولانی شدن آن را برای تحقق تعذّر لازم دانستهاند بهطوریکه غیرممکن شدن دستیابی به عین به مدت طولانی و لو در صورت نا میدی، نیز از مصادیق عدم دسترسی محسوب و به بدل حیلوله ملتزم شدهاند.[۴۸۹] از طرف دیگر آیا معیار عدم دسترسی عقلی است یعنی قابض باید عقلاً امکان ردّ عین نداشته باشد یا عدم دسترسی عرفی هم کافی است؟ فقهای امامیه در این رابطه معتقدند که تعذّر عرفی کافی است و برای اثبات بدل حیلوله، تعذّر عقلی اعتبار ندارد. چنانکه شیخ انصاری در مکاسب همین نظر را تأیید میکند وی حتّی در زمان کوشش قابض در جهت رسیدن به عین نیز، حکم به ثبوت بدل حیلوله داده است.[۴۹۰] در حاشیه مکاسب آمده است که منظور قائلین به تعذّر عقلی همان یأس از دستیابی عین است نه محال عقلی برای رسیدن به عین.[۴۹۱] تحقیق این است که هرگاه عرفاً امکان ردّ عین به هر دلیلی نباشد مشمول ماده متعذّر الوصول میشود و باید ماده ۳۱۱ ق.م را با ماده ۳۱۳ جمع و با هم تفسیر نمود.
بند پنجم: حقّ اختصاص
گفت وگو در این است که پس از زوال علاقه مالکیّت از عین، علاقه دیگری که حق اختصاص نامیده میشود منشأ و دلیل آن چیست؟ بدیهی است چنانکه نتوانیم آن را اثبات کنیم اصلی که حکومت میکند اصل عدم است که بر عدم حدوث این حق دلالت دارد. در باب حق اختصاص گفتگو از چند جهت است:
الف: منشأ حق اختصاص
نخست؛ در اینکه منشأ حق اختصاص چیست؟ در این باره وجوهی ذکر شده است:
-
- حق اختصاص سلطنت خاصّی است در اموال در عرض ملکیّت، چنانچه ملکیّت از محل استقرار خود زایل شود حق اختصاص به حال خود باقی می ماند، چرا که هرکدام از سببی خاص پدید آمده که به دیگری ارتباطی ندارد.
این ادّعا در مقام ثبوت و واقع امری ممکن است ولی در مرحله اثبات دلیلی بر آن وجود ندارد.
-
- حق اختصاص مرتبه ضعیفی از ملکیّت است، چنانچه ملکیّت در مرتبه قویتر از بین برود مرتبه ضعیف آن که همان حق اختصاص است باقی میماند، بدیهی است استلزام مرتبه قوی با مرتبه ضعیف در مرحله ثبوت لازم ندارد که این دو مرتبه در مرحله زوال هم مستلزم هم باشند. چنانکه در رنگها و کیفیّات ممکن است مرتبه شدید آنها از بین برود ولی مرتبه ضعیف آن به حال خود باقی بماند.
اشکالی که بر این وجه وارد است این است که ملکیت اعم از آنکه حقیقی باشد یا اعتباری قابل شدّت و ضعف نیست بلکه امری است بسیط چنانچه از بین برود به کلی از بین می رود، بنابراین چیزی از آن باقی نمیماند تا ما آن را حق اختصاص بنامیم. وآنچه گروهی از بزرگان گفتهاند که: حق مرتبه ضعیفی است از ملک، اگر مقصود این باشد که ملک قابل شدّت و ضعف است درست نیست، ولی اگر مقصود این است که ملک و حق هر دو سلطنت هستند چنانکه مالک بر مملوک سلطنت دارد ذی حق هم بر متعلّق حق خود سلطنت دارد نهایتاً ملک سلطنت قوی بر شیء است و حق سلطنت ضعیف، این مطلبی است غیر از اختلاف حقیقت ملک به شدّت و ضعف یا کمال و نقص مانند اختلاف الوان و کیفیات. و این نظیر آن است که بگوییم: وجوب، مرتبه شدیدی است از رجحان و استحباب، مرتبه ضعیفی از آن و یا بگوییم حرمت، مرتبه شدیدی است از مرجوحیت وکراهت، مرتبه ضعیفی از آن بدیهی است این غیر از آن است که بگوییم: استحباب، مرتبه ضعیفی است از وجوب و یا کراهت مرتبه ضعیفی است از حرمت.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۴-۴-۳- سرمایه فرهنگی تجسم یافته
اکثر خواص سرمایه فرهنگی را می توان از این نکته استنتاج کرد: این سرمایه در حالت بنیادین خود با کالبد بوده و مستلزم تجسد است. انباشت سرمایه فرهنگی در حالت متجسد، یعنی به شکل آنچه فرهنگ و پرورش و تربیت نامیده می شود، پیشاپیش پی ایند تجسد بخشیدن و به صورت جزیی از کالبد درآمیدن، به کالبد پیوستن و جزیی از آن شدن است. این سرمایه متجسد را که به جز جدا نشدنی وجود شخص و محدوده اعمال عادت گونه او تبدیل شده را نمی توان فورا (بر خلاف پول، حقوق مالکیت، یا حتی القاب اشرافی) با هدیده یا خرید و مبادله، انتقال داد(تاج بخش، ۱۳۸۴: ۱۴۰-۱۳۷). سرمایه فرهنگی را، بسته به دوره زمانی، جامعه و طبقه اجتماعی، می توان به اندازه های مختلف به دست آورد. این سرمایه را نمی توان فراتر از ظرفیت های متناسب با یک فرد انباشت کرد، بلکه بر عکس، همراه خود فرد رو به افول می نهد و می میرد(صالحی،سپهرنیا،۲۶:۱۳۹۰). از آنجا که سرمایه مذکور بدین ترتیب از راه های متعدد با شخص به لحاظ قرابت زیست شناختی پیوند دارد، در معرض انتقالی وراثتی است که همواره پنهان است. سرمایه فرهنگی بدین گونه موفق می شود شان خصایل ذاتی را با فضیلت های اکتسابی در هم آمیزد و باز از آنجا که شرایط اجتماعی انتقالش در مقایسه با شرایط سرمایه اقتصادی مستترتر است، پس پیشاپیش آماده است تا همچون سرمایه نمادین عمل کند، یعنی به عنوان سرمایه محسوب نشود، بلکه به عنوان صلاحیتی مشروع و در مقام نوعی اقتدار که تأثیری به صورت عدم شناخت اعمال می کند، شناخته شود(تاج بخش، ۱۳۸۴: ۱۴۱). سرمایه فرهنگی بوردیو در بخش فردی شامل نگرش، آگاهی، مهارت و دانش است. در راستای ارزیابی این حوزه شاخص هایی از قبیل میزان اثرگذاری تحصیلات والدین بر تحصیلات و انتخاب شغل های مدیریتی توسط فرزندان، میزان ارتباط طبقه اجتماعی و اقتصادی خانواده بر پیشرفت یا عدم پیشرفت تحصیلی فرزندان، بررسی نوع سلائق و ارتباط آنها با نوع طبقات اجتماعی، نوع و میزان مصارف محصولات فرهنگی آنها و ارتباط بیم قدرت تصمیم گیری والدین بر روی توسعه سلامتی و کارهای متنوع دیگری از این دست انجام پذیرفته است که گوتهی ارتباط ارتقا سرمایه فرهنگی افراد با این مولفه ها بوده است(صالحی،سپهرنیا،۲۷:۱۳۹۰).
۲-۴-۴-۴- سرمایه فرهنگی عینیت یافته
در خصوص سرمایه فرهنگی عینیت یافته باید گفت که این نوع از سرمایه فرهنگی چند خصوصیت دارد: سرمایه فرهنگی که به شکل اشیا مادی و رسانه هایی چون نوشته ها، نقاشی ها، بناهای تاریخ، ابزارها و غیره عینیت پیدا می کند، در حالت مادیت قابل انتقال است. برای مثال، مجموعه ای از تابلوهای نقاشی را می توان درست مانند سرمایه اقتصادی منتقل کرد، در واقع کالاهای فرهنگی را می توان هم به طور مادی به تملک درآورد(که مستلزم سرمایه اقتصادی است) و هم به طور نمادین(که مستلزم سرمایه فرهنگی است). این بدان معناست که مالک ابزار تولید باید راهی بیابد که یا سرمایه مضمون را که پیش شرط یک مالکیت مشخص است، یا خدمات صاحبان این سرمایه را، از آن خود کند.(روحانی،۲۵:۱۳۸۸)
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
محل شکل گیری و خاستگاه این بخش از سرمایه در اجتماع و در بین گروه هاست، چراکه هیچ هنرمندی بدون حضور و توجه تماشاگر به ارائه هنر نمی پردازد. به عبارت دیگر، ذائقه و سلیقه تماشاگر، هنرمند را برای تولید هنر ترغیب می کند. منشا این سلائق به گفته بوردیو در طبقات کارگر برگرفته از نیازهای زیبایی شناسی افراد رقم می خورد ولی در طبقات بالا و نخبگان این سلائق با استناد به آموزه های خانوادگی، علمی و دانشگاهی شکل می پذیرد و معمولا تسط این طبقات تولید هنر، تولید فکر، تولید معیار، بازتولید سلائق و ارزش ها صورت می گیرد(صالحی،سپهرنیا،۲۸:۱۳۹۰).
۲-۴-۴-۵- سرمایه فرهنگی نهادینه شده
این سرمایه فرهنگی به کمک ضوابط اجتماعی به دست آوردن عناوین برای افراد کسب موفقیت می کند. این بخش از سرمایه فرهنگی قابل واگذاری و انتقال نیست و به دست آوردن آن برای افراد به شرایط معین بستگی دارد. بوردیو معتقد است که سرمایه اقتصادی می تواند برای صاحب خود، سرمایه فرهنگی و اجتماعی ایجاد کند و سرمایه فرهنگی نیز با کارکرد خود سرمایه اقتصادی بوجود آورد(روح الامینی،۱۱۷:۱۳۸۶). به لحاظ تحلیل این سه نوع سرمایه ای که بوردیو از آن نام می برد، می توانند با هم جمع نشوند، مثلا فرد مورد نظر با وجود اینکه ذوق ادبی دارد، فاقد مدرک تحصیلی در زمینه ی ادبیات است. بسیاری از هنرمندان فاقد مدرک تحصیلی رسمی در زمینه شعر و ادبیات و یا هنر آکادمیک خاصی هستند. بالعکس، ممکن است فرد مورد نظر مدرک تحصیلی رسمی در زمینه هنر یا ادبیات داشته باشد، اما فاقد ذوق هنری و ادبی باشد. همچنین وجود منابع و کتب ادبی در منزل الزاما رابطه ای با تمیلات ادبی ندارد و ممکن است جنبه نمادین و تزیینی داشته باشد. نکته اساسی در بحث سرمایه فرهنگی این است که سرمایه به ارث نمی رسد، بلکه به طور ضمنی در طی فرایند جامعه پذیری انتقال پیدا می کند.(نوربخش،۱۱۲:۱۳۸۹)
۲-۴-۵- نظریه بازتولید
روبه هم رفته نظریه های بازتولید را می توان به دو گروه تقسیم کرد: ۱) بازتولید اجتماعی ۲) بازتولید فرهنگی: برای نظریه بازتولید اجتماعی که عمدتا از آرا مارکس متاثر است، سرمایه اقتصادی رکن اساسی نابرابری است و نقش مهمی در بازتولید اجتماعی ایفا می کند. در نظریه بازتولید فرهنگی، که متاثر از قرائت وبر از نابرابری است، سرمایه فرهنگی نقش مهمی در حفظ و تداوم نابرابری دارد. (همان:۹۹)
۲-۴-۵-۱- بازتولید اجتماعی
نظریه بازتولید اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم در اروپای غربی و به وسیله نظریه پردازانی که غالبا مارکسیست یا نئو مارکسیست بودند، همچون یانگ، برنشتاین، بوردیو، پاسرون و باولز، مطرح شد. بر اساس نظریه بازتولید اجتماعی، ویژگی های ساختار اجتماعی در طی دوره های زمانی حفظ یا دائمی می شود(گیدنز،۸۱۵:۱۳۷۳). انتقاد اصلی نظریه بازتولید متوجه پابرجایی و تداوم نابرابری های اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر و نقش مدرسه در انتقال این نابرابری هاست. این نظریه پردازان معتقدند که تجارب حاصل از مدرسه به حفظ تفاوت های اجتماعی-اقتصادی میان خانواده کمک می کند. در واقع مدارس با جای دادن نسل های جدید در نظام اجتماعی در عوض اصلاح نابرابری های اجتماعی به توجیح آن می پردازد.(نوربخش:،۹۹:۱۳۸۹) پارکین معتقد است که در جوامع سرمایه داری مدرن، بورژوازی ابتدا با به انحصار درآوردن نهادهای مالکیت و سپس با صلاحیت های تحصیلی و علمی و مدارک، خودش را به عنوان یک طبقه تثبیت می کند. جین تیس و باولز نیز با ارائه نظریه همخوانی[۳۴]بر این نکته صحه می گذارند که فعالیت ها و بازده های آموزشی با کل جامعه همخوانی دارد. براساس نظریه همخوانی که قائل به تناظر میان نظام آموزشی و اقتصادی است، نقش مدارس عبارت است از آماده کردن شواهد عینی به شکل نمرات آزمون های استاندارد شده و میزان سالهای تحصیلی که تفاوت شدید بین افراد را از نظر قابلیت ها (یعنی از لحاظ قدرت تولیدی) نشان می دهد. بدین ترتیب، از طریق تجارب به فرزندان چنین تفهیم می شود که کاستی ها یا ضعف های بنیادی نظام موجود، در عدم ایجاد کار سودمند و مفید برای قشر وسیعی از مردم، ناشی از کمبود انگیزه ها و توانایی های خود آنان است.(همان:۱۰۱) به عبارت دیگر، همه ی نظام های آموزشی در خدمت جوامع مربوط به خود هستند؛ به طوری که مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بخش آموزش، آیینه ی تمام نمای جامعه ای است که این نظام جزیی از آن است.(کارنوی،لوین،۲۵:۱۳۶۷) به طور مشخص اگر جامعه ای نابرابری شدید مردم در زمینه موقعیت و پایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را تایید می کند، آنگاه مدارس آن جامعه هم همان وضعیت را دقیقا منعکس می کنند؛ یعنی عدم تساوی وسیع جامعه، در مدارس به صورت بازده های آموزش نابرابر چه از نظر اختلاف در سال های تحصیلی و چه از لحاظ اختلاف کیفی آموزشی ظاهر می شود.(همان:۳۵). بنابراین، مدارس با ارائه تجارب تحصیلی که هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی با یکدیگر متفاوت اند در خدمت تولید نیروی کار برای سطوح مختلف سلسله مراتب کار هستند. باولز و جین تیس خاطر نشان می سازند که تغییرات در ساختار آموزش و پرورش، ارتباط تاریخی با تغییرات در سازمان اجتماعی تولید دارد. این حقیقت که تغییرات در ساختار تولید جلوتر از تغییرات مدرسه بوده است، نمونه کاملا روشن و بدیهی بر اهمیت ساختار اقتصادی به عنوان یک تعیین کننده ی اصلی ساختار آموزشی است (نوربخش:۱۳۸۹،۱۰۱). آنها همچنین معتقدند مدیران و دانش آموزان، معلمان و والدین، ارزش ها و هنجارهای شان را درباره کار، موفقیت، رقابت و پایگاه اجتماعی، عمدتا از ارزش ها و هنجارهای جهان بینی رسمی سرمایه داری اخذ می کنند. بنابراین مدارس آگاهانه و هم از طریق آموزش های تخصصی می کوشند که نیازهای سازمان سرمایه داری را برآورند و این کار از طریق تبدیل کودکان طبقات پایین به کارگران برتر، تبدیل کودکان طبقه متوسط به مدیران کارآمد در اقتصاد صنعتی و نیز از طریق بازتولید مناسبات اجتماعی تولید در مدرسه، یعنی تلقین ارزش ها و هنجارهای حافظ سازمان کار سرمایه داری به اطفال شکل می گیرد.(همان:۱۸) به عقیده بوردیو و پاسرون، فهم هیچ پدیده ی آموزشی از قبیل نمودار حضور گروه های مختلف اجتماعی در مراحل آموزشی یا نمودار درصد دوجنس(زن و مرد) یا درصد فارغ التحصیلان و … امکان پذیر نیست مگر اینکه آن پدیده به نظام آموزشی و بنیان روابط طبقاتی ارجاع شود.(اسماعیل علی،۱۷۲:۱۳۷۷)
۲-۴-۵-۲- بازتولید فرهنگی
مفهوم بازتولید فرهنگی اشاره به وسایلی دارد که به کمک آنها، مدارس بر یادگیری ارزش ها، نگرش ها و عادت ها تأثیر می گذارند و ارزش های متفاوت فرهنگی و شیوه های نگرش فراگرفته شده در اوایل زندگی را تقویت می کنند(نوربخش: ۱۰۲،۱۳۸۹).به طور نمونه کودکانی که از زمینه های اجتماعی و خانوادگی طبقه پایین برخاسته اند، به ویژه کودکان گروه های اقلیت، شیوه های گفتار و رفتاری شان با شیوه های گفتار و رفتار مسلط در مدرسه مغایر است. این گروه که خود را در یک محیط فرهنگی بیگانه می یابند، نه تنها کمتر احتمال دارد که در جهت عملکرد آموزشی بهتر برانگیخته شوند، بلکه شیوه های گفتار و رفتار عادی آنها نیز با شیوه های گفتاری و رفتاری معلمان همخوانی ندارد، حتی اگر هر یک تمام تلاش و کوشش خود را برای برقراری به عمل آورند(گیدنز،۱۳۷۳: ۴۶۱). مفهوم بازتولید فرهنگی، اولین بار به وسیله پی یر بوردیو در اوایل دهه ی هفتاد مطرح شد. بوردیو معتقد است که کارکرد آموزش و پرورش، بازتولید فرهنگ طبقات مسلط است. او در اثر خود با عنوان «وارثین»(۱۹۶۴) و همچنین «بازتولید»(۱۹۷۰)، نهاد های آموزشی را به عنوان ارگان های بازتولید ساخت و توزیع سرمایه فرهنگی، مورد نقد قرار می دهد و از توزیع نابرابر سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی سخن می گوید. از نظر وی سیاست دمکراتیزاسیون نهادهای آموزشی، مدرسه و دانشگاه، شکست خورده است و نهادهای آموزشی عملا همان ساخت سنتی توزیع سرمایه ی فرهنگی را رعایت کرده و نظم پیشین را بازتولید می کنند؛ در نتیجه، از این نهادها، یاز همان «وارثین» هستند که با موفقیت سیر آموزش خود را طی می کنند و از مسابقه ی فرهنگی پیشرفت تحصیلی سربند بیرون می آیند؛ چرا که فقط سرمایه اقتصادی نیست که منشا نابرابری هاست، سرمایه فرهنگی نیز هست. میزان تحصیلات فرد و خانواده اش و امکان دسترسی به آنچه که بوردیو اموال سمبولیک،(فرهنگ، زمان، درک زیباشناختی) می نامد، به امکانات مالی ارتباط ندارد بلکه به دو عادت واره، در خصلت و در شیوه بودن وی بستگی دارد(شریعتی،۱۳۸۴). بوردیو مدعی است که نظام آموزش و پرورش به بهترین وجه ساختار توزیع سرمایه ی فرهنگی را در بین طبقات (و بخش هایی از یک طبقه) بازتولید می کند. نظام آموزشی و مدرسه نقش مهمی را عهده دار است که همانا مشروعیت بخشیدن به آثاری است که در مدرسه آنها را به عنوان آثار ارزشمند و قابل ستایش عرضه می کند و بدین طریق در شکل گیری سلسله مراتب سرمایه فرهنگی که در جامعه ای مشخص و در زمانی معین اعتبار می یابد، کمک می کند . به نظر بوردیو، در هم شکستن توالی و تسلسل نتایج فزاینده ای که موجب جذب و انباشت سرمایه های فرهنگی می شود، کاری بسیار دشوار است؛ زیرا در واقع، مدرسه فقط در آن حد عمل می کند که دستگاه اشاعه ی فرهنگ ابزار خود را آزادانه و به طور عینی بدون هیچ گونه تلاش و مداخله برای ارائه آن چیزهایی که به تعدادی از افراد از طریق توارث خانوادگی رسیده است، به دیگر افراد از طریق پیام آموزشی به حرکت در می آورد(بوردیو،۱۰۹:۱۳۸۷). برخلاف نظریه بازتولید اجتماعی که تحت تأثیر نظریه مارکس و بویژه تحلیل او در مورد سرمایه ی اقتصادی و حفظ و تداوم نابرابری های اجتماعی-اقتصادی است، نظریه بازتولید فرهنگی متاثر از تحلیل مارکس وبر در باب نقش و جایگاه گروه های منزلتی در جوامع معاصر است (نوربخش:۱۳۸۹،۱۰۴). به نظر وبر، گروه های منزلتی، اغلب سبک زندگی یا شیوه های رفتاری ای دارند که آنان را از بقیه افراد جامعه متمایز می سازد. در حالی که عضویت طبقاتی به میزان قدرت شخص در نظام اقتصادی دلالت می کند، گروه های منزلتی برحسب قدرتی ترسیم می شوند که از آبروی اجتماعی یا حیثیت توزیع شده در نظام منزلتی سرچشمه می گیرد(گرب،۷۸:۱۳۷۳) با تاسی از نظریه وبر، نظریه پردازان بازتولید فرهنگی بر نقش گروه های منزلتی و شیوه های زندگی آنان، ارزش ها، نگرش ها و باورهای آنان تاکید دارند و آموزش و تحصیلات را یکی از ساز و کارهای اصلی حفظ و تداوم تفاوت در سبک زندگی، ارزش ها، هنجارها و نگرش های گروه های مختلف اجتماعی می دانند. بنابراین می توان گفت که نقش بنیادی آموزش و پروش در قشربندی باید بیشتر براساس سرمایه فرهنگی و منزلت که در اختیار گروه ها قرار می گیرد، تعیین شود تا بر اساس قدرت اقتصادی و طبقه. در اینجا می توان نظریه پردازان دیدگاه کارکردگرایی را، که معتقد آموزش و پرورش برای کلیه افراد جامعه کارکرد دارد و به آنها منزلت می بخشد، نقد کرد و به آنها این مساله را گوش زد کرد که آموزش و پرورش منزلت را به گونه ای نابرابر توزیع می کند. در نظریه بازتولید فرهنگی، به مدارک، مستقل از مهارت های خاص یا پاداشی که دربردارند، به عنوان ارزش منزلتی مهم نگریسته می شود که ر تملک و کنترل نخبگان قرار می گیرد ت به موقعیت های پرمنزلت تر که پیش روی آنان است، دست یابند(نوربخش،۱۳۸۹: ۱۰۴-۱۰۵). باسیل برنشتاین با طرح مفهوم( قالب های زبانی) در چارچوب نظریه بازتولید فرهنگی به بررسی رابطه متقابل زبان و تعامل اجتماعی پرداخته و توانایی های زبانی را عامل مهمی در بازتولید فرهنگی طبقات می داند. زبان محدود نوعی گفتار است که با محیط فرهنگی یک اجتماع یا طبقه پایین پیوند دارد. بسیاری از افراد طبقه پایین در یک فرهنگ نیرومند خانوادگی یا همسایگی که در آن ارزش ها و هنجارها بدیهی و مسلم انگاشته شده اند، و در زبان بیان نمی شود، زندگی می کنند. برعکس، تکامل زبانی کودکان طبقه متوسط، به نظر برنشتاین، متضمن فراگیری یک زبان بسیط یافته است؛ یک شیوه سخن گویی که در آن معانی واژه ها می تواند فردیت یافته و با وضعیت های خاص متناسب شود. شیوه هایی که کودکان طبقه متوسط به کمک آنها کاربرد زبان را یاد می گیرند کمتر به زمینه های خاص محدود می شود، کودک آسان تر می تواند اندیشه های انتزاعی را تعمیم دهد و آن را بیان کند. بدین سان مادران طبقه متوسط، هنگامی که کودکان خود را کنترل می کنند، اغلب دلایل و اصولی را که مبنای واکنش های شان نسبت به رفتار کودک است، توضیح می دهند. به گفته برنشتاین، کودکانی که زبان گفتاری بسط یافته را فرا گرفته اند، بیشتر از کودکانی که از قالب زبان محدود فراتر نرفته ند می توانند تقاضای آموزش و پرورش رسمی را برآورده سازند(گیدنز،۴۵۷:۱۳۷۳) بنابراین، کدهای زبانی به عنوان بخشی از سرمایه فرهنگی طبقات می تواند به نابرابری های تحصیلی و سرانجام به نابرابری های اجتماعی –اقتصادی منجر شود. کدهای زبانی طبقات مسلط و هنجار زبانی آنان، مطلوب و معیار مورد توجه مدارس و نظام آموزش و پرورش قرار می گیرد(ترادگیل،۱۳۷۶: ۱۴۷). روی هم رفته، نظریه پردازان دیدگاه بازتولید فرهنگی با تاکید بر شیوه های جامعه پذیری و انتقال ارزش ها، هنجارها و الگوهای رفتاری و گفتاری به کودکان و به عبارتی انتقال سرمایه فرهنگی از والدین به فرزندان، انتقال نابرابر سرمایه ی فرهنگی در بین طبقات مختلف اجتماعی و حفظ و بازتولید این فرایند از طریق نظام آموزش و پرورش را به عنوان جایگزین تحلیل های مارکسیستی (بازتولید اجتماعی)، وارد حوزه ی جامعه شناسی کرده اند.
۲-۴-۶- سرمایه فرهنگی از منظر پل دیماجیو
دیماجیو نخستین کسی بود که نظریه سرمایه فرهنگی را در قالب مدل تحرک فرهنگی مطرح نمود. او معتقد بود که در جوامع مدرن غربی که متکی به اقتصاد بازار هستند نظم پایگاهی سنتی از بین رفته است و حریم هایی که در جوامع قبل برای تمایز گروه های پایگاهی مورد استفاده قرار می گرفتند متغیر و سیال شده اند. به همین دلیل تاکید بر مشارکت در فرهنگ پایگاهی اهمیت بیشتری نسبت به عضویت در این پایگاه ها پیدا کرده است. و این مشارکت صرفاً در خانواده صورت نمی گیرد و در هر جایی ممکن است نماد های فرهنگ پایگاهی آموخته شود. در چنین دنیای سیالی تجارب دوران کودکی و پیشینه خانوادگی تنها ممکن است تعیین کننده ضعیفی برای سرمایه فرهنگی فرد باشد. از آنجا که عضویتگروهی منجر به تغییراتی در تجارب افراد و پیشینه آنها می گردد، و استراتژی منطقی و مفیدی برای مشارکت در فعالیت های فرهنگی طبقه متوسط است، می تواند باعث افزایش سرمایه فرهنگی و تحرک عمودی طبقات و گروه های پایین تر شود. بنابراین نکته اساسی این است که سرمایه فرهنگی تنها نقش بازتولید را نداشته باشد، بلکه در تعدیل پایگاه اجتماعی هم موثر باشد(DiMaggio,1982). تفاوت اساسی بین دو مدل بازتولید اجتماعی بوردیو – که در ادامه بدان خواهیم پرداخت- و تحرک فرهنگی دیماجیو، در توافق پایگاه اجتماعی است. بوردیو در نظریه خود پایگاه اجتماعی را دارای ابعاد گوناگون دانسته که با یک دیگر سازگاری و هماهنگی زیادی دارند. اعضای طبقات بالاتر بخشی از دارایی اقتصادی خود را به سرمایه فرهنگی تبدیل می کنند که فرزندان آنها، به ارث می برند. به همین نحو، افرادی که در طبقات پایین هستند و تحصیلات پایینی دارند، سرمایه اقتصادی کافی در اختیار ندارند تا آن را به سرمایه فرهنگی تبدیل نمایند، بنابراین فرزندان آنها در قلمرو دارایی های فرهنگی هم فقیر باقی می مانند. در مقابل این رویکرد، دیمجیو سخن از گروه های پایگاهی پراکنده می نماید. او و همفکرانش مستقیما با همخوانی پایگاهی مخالفت می کنند و برآنند که سرمایه فرهنگی به وسیله پایگاه اجتماعی تعیین نمی گردد. آنها نظریه خود را به شکل ساده بر پایه وجود پایگاه های ناسازگار بنا می کنند. گرچه همبستگی بالای بین برتری ها و مزایا از یک سو و شرایط نامساعد از سوی دیگر را در جوامع مدرن انکار نمی کنند ولی معتقدند که این همبستگی ها کامل نیست و برتری در یک بعد، لزوما منجر به برتری در ابعاد دیگر نمی گردد.(جانعلیزاده؛خوش فر؛سپهر،۲۲۱:۱۳۸۹-۲۲۳)
۲-۴-۷- سنجش سرمایه فرهنگی
همانطور که گفته شد، تعریف واحدی از مفهوم سرمایه فرهنگی نمی توان ارائه داد. با این وجود، می توان وجه مشترکی را در این تعاریف یافت. در نظریه سرمایه فرهنگی ابعاد و عناصر فرهنگی می توان به عنوان منابع تسهیل کننده برای دسترسی به موقعیت ها، امتیاز ها و پاداش های کمیاب و ارزشمند تلقی شود. مفهوم سرمایه فرهنگی بر چنین منابعی(ذهنی و عینی) اشاره دارد. به عبارتی روشن تر و در نگاهی تلفیقی می توان اشاره نمود که سرمایه فرهنگی شامل دارایی ها، فعالیت ها و اطلاعات فرهنگی، مدارج تحصیلی، منش، انتظارات، تعاملات فرهنگی در عرصه ی اجتماعی، و نیز گرایش و نگرش عامل اجتماعی به ارزش ها و عناصر فرهنگی می باشد. به طور کلی شاخص های بکار گرفته شده برای سنجش سرمایه فرهنگی عبارتند از:
-
- مدارک تحصیلی، که در تقسیم بندی بوردیو از انواع سرمایه فرهنگی شکل خاصی از این سرمایه یعنی سرمایه نهادینه شده محسوب می شود. این شاخص برای تمایز قائل شدن بین آموخته های خود شخص که هر لحظه ممکن است زیر سوال برود و سرمایه فرهنگی کسب شده از طریق مراحل آموزشی که دارای اعتبار ضمانت قانونی است یه کار می رود.
-
- دارایی های فرهنگی که در قالب اشیا مادی و کالاهای متعلق به فرهنگ متعالی مثل نوشته ها، نقاشی ها، مجسمه ها، ابزارها و کار ها هنری، آلات موسیقی، مثل کتاب، امکانات لازم برای مطالعه، ابزار و وسایل دقیق و غیره عینیت یافته اند. این نوع از دارایی ها به دلیل ارتباط تنگاتنگ استفاده از آنها با دانش و بیینش خاص آنها متمایز از کالاهای اقتصادی یا مادی مثل اتوموبیل یا منزل مسکونی است.
-
- مصرف و استفاده از کالاهای فرهنگی خاص مثل تماشای توع خاصی از برنامه های تلویزیون و مصرف موسیقی خاص، عادت های مطالعه که شامل نوع و میزان خواندن کتاب، استفاده از اینترنت و همچنین فعالیت های فرهنگی مثل خلق هنرهای بصری و فعالیت های علنی از قبیل رفتن به موزه ها، تئاترهای زنده، سینما و مشارکت در هنرهای زیبا، پیگری حوادث هنری، مسافرت های فرهنگی، شرکت در کلاس های فرهنگی و هنری را شامل می شود.
-
- دانش فرهنگی غیر رسمی افراد که شامل :
الف) آشنایی، درک ارزش و دانش تاریخی درباره عرصه های گوناگون فرهنگ و هنر مسلط، مثل ادبیات، موسیقی، هنر و غیره ب) دانش زبانشناختی افراد که شامل میزان آشنایی و تکلم با زبان مسلط فرهنگی، آشنایی و تکلم به زبان های گوناگون، دامنه واژگان فعال و غیر فعال افراد و میزان گستردگی الگوهای زبانی آنها در مکالمات جاری می شود. ج) دانش افراد از نهادها و سازمان های رسمی در تعامل و پیگیری منافع خود. ۵- شاخص های رابطه ای سرمایه فرهنگی که شامل: الف) شاخص های مربوط به روابط فرهنگی فضای درون خانواده که نشانگر کیفیت و کمیت ارتباطات فرهنگی بین اعضای خانواده با یکدیگر است، و شامل بحث ها و گفتگوهای آنها درباره مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فعالیت های آنها می شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پاپاوت
۴۰/۲
۵
تعداد
۱۵۰
متن
۲۹/۳
۲
کای مربع
۰۴۰/۴۱
ویدئو
۱۵/۳
۳
درجه آزادی
۴
رایانامه
۸۱/۲
۴
سطح معناداری
۰۰۰/۰
آزمون فریدمن نشان میدهد که تفاوت معناداری بین تاثیرگذاری ابزارهای تبلیغات اینترنتی گردشگری ایران وجود دارد و میانگین رتبهها نشان میدهد که در این میان، بنرها بیشترین تاثیر را دارا میباشند و بعد از آن با فاصلهی کمی، متنها تبلیغاتی قرار میگیرند. تبلیغات ویدئویی نیز در رتبه سوم قرار میگیرد. رایانامه و پاپاوت نیز دارای کمترین تاثیرگذاری بر گردشگران میباشند و در رتبهی ۴ و ۵ قرار میگیرند. فصل پنجم بحث و نتیجهگیری مقدمه همواره یکی از روشهای بسیار مهم ترفیع فعالیتهای تجاری، تبلیغات بوده است. امروزه، اهمیت تبلیغات دوچندان شدهاست چرا که عرضه کنندگان با بهره گرفتن از رسانههای مختلف و جدید میتوانند محصولات و خدمات خود را به مشتریان بالقوه خویش معرفی کنند و آنها را به خرید یا استفاده ترغیب کنند. در این میان، کسی برنده است که با برنامه ریزی مناسب به سمت هدف خویش حرکت کند و همواره کار خود را ارزیابی کند تا بتواند نقاط مثبت کار خود را تقویت و نقاط ضعف خود را بهبود دهد و روز به روز بهتر و کارامدتر عمل کند. ارزیابی تبلیغات، جزء موضوعات بسیار مهمی است که تعیین میکند چقدر توانسته ایم در تبلیغات خود، که هر ساله مبالغ هنگفتی برای آن صرف میکنیم، موفق هستیم. کدام بخش از تبلیغات ما به هدر میرود و کدام بخش را باید تقویت کنیم تا به صدای خود را به گوش مشتریان بالقوه برسانیم. متاسفانه، کشور ما در زمینه تبلیغات همواره ضعیف عمل کرده و کمتر به فکر ارزیابی آن، کشف نقاط ضعف و بهبود آنها پرداخته است. این حالت را به خوبی میتوان در زمینه گردشگری ملاحظه کرد. این حالت با وجود این موضوع اتفاق میافتد که بخش اعظم گردشگری و سفر را در اغلب اوقات جزو طبقهی محصولاتی معرفی میکنند که کشش پذیری تقاضای آن بسیار زیاد است و از این رو با تبلیغات برنامه ریزیشده و مناسب میتوان افراد بیشتری را ترغیب به خرید یا استفاده کرد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اینترنت، یکی از گزینههای بسیار مناسبی است تا با بهره گرفتن از آن، ایران را به عنوان کشوری که دارای جاذبههای بسیاری در زمینه گردشگری است، به جهانیان بشناسانیم و بدین وسیله بستر ارتقای فرهنگی و اقتصادی کشور خویش را فراهم سازیم. ما معتقدیم اینترنت بهترین رسانه برای معرفی ایران به سایر جهانیان است تا با کمک آن گردشگران بیشتری را به کشور جذب کنیم. هر چند این امر مستلزم برنامه ریزی صحیح و ارزیابی مداوم آن است. از این رو، در این پژوهش به ارزیابی تبلیغات اینترنتی پرداختیم. در این فصل، به عنوان آخرین فصل پژوهش حاضر، علاوه بر جمعبندی یافتههای تحقیق به صورت اجمالی، پیشنهاداتی نیز در جهت ارتقای تبلیغات اینترنتی گردشگری ارائه میشود. همچنین به اختصار به محدودیتهای تحقیق پرداخته و در پایان پیشنهاداتی برای پژوهشهای آتی ارائه میشود. ۵-۱- جمعبندی یافتههای تحقیق ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه گروه پاسخ دهندگان این تحقیق شامل دیدار کنندگانی از ۱۲ کشور اروپایی بودند و از لحاظ سنی، طبقه ۵۸-۴۸ از بیشترین فراوانی برخوردار بودند که از این میان ۵۸ درصدشان را دیدار کنندگان مرد و مابقی (۴۲%) را دیدار کنندگان زن تشکیل دادند. بیشترین تعداد دیدار کنندگان به ترتیب از کشورهای اسپانیا (۳/۱۷%)، سوییس (۷/۱۴%)، ایتالیا (۳/۱۱%)، آلمان (۳/۱۱%) و سوئد (۷/۱۰%) بودند. این گروه از گردشگران دارای تحصیلات نسبتا بالایی بودند، بدین ترتیب که بیش از ۵۰ در صد از آنها دارای مدرک کارشناسی ارشد یا بالاتر و ۷/۳۲% از آنها دارای مدرک کارشناسی بودند. همچنین لازم به ذکر است که اکثر گردشگران (۹۳%)، اولین دیدار خود را از ایران تجربه میکردند و تنها ۷% از آنها بیش از یک بار به ایران سفر کرده بودند. تاثیر ابزارهای تبلیغات اینترنتی بر گردشگران پژوهش پیش رو، تاثیر تبلیغات اینترنتی را در جذب گردشگران اروپایی ورودی به ایران مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور از میان دسته بندیهای مختلف روشهای تبلیغات اینترنتی، یک دستهبندی نسبتا جامع انتخاب شد که از لحاظ شیوهای که تبلیغات معمولا دیده میشوند، طبقهبندیشده بود. این روشها یا ابزارها عبارتند از بنرهای تبلیغاتی، پنجرههای پاپاوت، تبلیغات متنی، تبلیغات ویدئویی و تبلیغات ایمیل. همچنین مدلی انتخابی در این پژوهش، مدل معروف لاویج و استاینر است که مورد قبول محققان حوزهی تبلیغات میباشد. طبق این مدل، تبلیغات در مخاطب طی سه مرحله تاثیر میگذارد. مرحله اول، مرحله شناختی است که خود شامل دو متغیر آگاهی و دانش است. مرحله دوم، مرحله عاطفی یا احساسی است و شامل دو متغیر دوست داشتن و ترجیح است. مرحله سوم یا آخر نیز مرحله رفتاری است که شامل دو متغیر متقاعد شدن و خرید (در این جا دیدار) میباشد. به منظور بررسی تاثیر تبلیغات اینترنتی، تاثیر ابزارهای انتخابشده از تبلیغات اینترنتی (مشتمل بر ۵ ابزار) را بر هر متغیر مدل (که کلا مشتمل بر ۶ متعیر است) به صورت جداگانه بررسی نموده و در نهایت مجموع نتایج آنها را به عنوان تاثیر تبلیغات به صورت کلی در نظر گرفته ایم. و در آخر نیز به اولویتبندی ابزارهای تبلیغات اینترنتی پرداختیم. ۵-۲- فرضیات پژوهش
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|