کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



نخواهد نمودن به بد نیز چهر
­­­­­­­­

بدو شاد باشی و نازی بدو
­­­­­­­­

همه راز دل را گشایی بدو
­­­­­­­­

یکی نغز بازی برون آورد
­­­­­­­­

به دلت اندر از درد خون آورد
­­­­­­­­

(ج ۱، بیت ۱۹۱ـ۱۸۷).
در سکوت و حزنی عمیق فرو می‌رود و ترس او را فرا می‌گیرد، ترس از این‌که مبادا او نیز به چنین لغزشی دچار شود و به چنین سرنوشتی گرفتار آید و نسبت به جمشید احساس ترحم و شفقت می‌کند که از همان حس «علاقه به خیر دیگران» ناشی می‌گردد.
فصل سوم:
داستان سیاوش
۳ـ۱ـ خلاصه داستان
روزی گیو و طوس و شماری از سواران برای شکار به دشت رفتند. در آن سوی شکارگاه پهلوانان ایرانی سرزمین توران واقع بود. چشمشان به زیبارویی افتاد، پس از او پرسیدند کیست و از کجا آمده است؟ زیباروی پاسخ داد: شب هنگام پدرم، مست، به خانه آمد و از سرمستی مرا بزد و به روی من شمشیر کشید تا سرم را از تنم جدا کند پس من نیز از بیم جانم گریختم و روی بدین بیشه نهادم. طوس گفت تبارت از کیست؟ زیبارو پاسخ داد از خویشان گرسیوز برادر افراسیابم و از تبار فریدون. او در ادامه گفت اسبی با خود داشتم که در راه ماند و در و گوهر بسیار و تاجی از زر ناب با خود داشتم، پس دزدان بر من تاختند، پس ناگریز آن‌چه را که داشتم رها کردم و جان خود را نجات دادم. بی‌شک پدرم آن‌گاه که به‌خود آید به جستجوی من خواهد پرداخت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

گیو و طوس تصمیم گرفتند که او را به‌همراه خود ببرند: اما میانشان نزاع در گرفت و هر کدام گفتند دختر از آن اوست، نزاع میان دو پهلوان بالا گرفت و به تندی انجامید تا آن‌جا که خواستند سر او را از تنش جدا کنند تا نزاع خاتمه یابد. یکی از همراهانشان به آن‌ها گفت: کشتن زن سودی ندارد، بهتر است او را به نزد کاووس شاه ببرید تا او میانتان قضاوت کند. دو پهلوان پذیرفتند و به نزد کاووس شاه آمدند.
کاووس وقتی زیبارو را دید و از نژاد او پرسید او را تنها شایسته خود دانست و دل بدو داد. او زیبارو را به شبستان خود فرستاد و به دو پهلوان هدیه‌‌های گران‌بها و ارزنده، ارزانی داشت. پس از چندی این ماهرو کودکی زاده شد و کاووس شاه او را سیاوش نامید. ستاره‌شناسان طالع این کودک را آشفته و سرانجام او را تلخ دیدند. رستم وظیفه تعلیم و تربیت این کودک را برعهده گرفت. سیاوش در سیستان نزد رستم هنر‌های رزمی، چون شمشیرزنی و نیزه‌زنی و تیراندازی و آیین‌های بزم و نشاط و رسوم ملک‌داری و لشکرکشی را آموخت. پس از آن رستم او را با هدیه‌هایی گران‌بها به نزد کاووس شاه فرستاد. کاووس شاه مجلس شادی و طرب برپا کرد و دستور داد که از گنج و خواسته هر آن‌چه که سزاوار سیاوش بود، برای او مهیا کنند. هفت سال به‌خوبی و خرمی بر شاهزاده جوان گذشت. در سال هشتم شاه فرمانی صادر کرد و حکومت گوشه‌ای از کشور را به نام کهستان به سیاوش سپرد.
روزی کاووس شاه و سیاوش نشسته بودند که ناگاه سودابه، همسر کاووس شاه وارد شده، او با دیدن سیاوش ناگهان دل باز دست داد و دلداده او گشت. چون از حضور شاه بازگشت، کسی را به نزد سیاوش فرستاد گفت من همانند مادر توأم، به شبستان بیا و خواهران خود را که دختران منند ببین. سیاوش پاسخ داد که من مرد رزم هستم نه بزم و شبستان.
سودابه سعی کرد از طریق کاووس شاه، سیاوش را راضی به آمدن به شبستان کند. کاووس شاه نیز سیاوش را فرا خواند و از او خواست که به شبستان رود و نامادری و خواهرانش را که خواستار دیدار او بودند، ببیند. سیاوش پس از مخالفت، سرانجام مجبور به پذیرش فرمان پدر شد. او روز بعد از شبستان و اندرونیان دیدن کرد. اهل حرم از او استقبال کردند. آنان شبستان را چون بهشت آراسته بودند و سودابه بر تختی زرین در حالی که تاجی از گوهر بر سر داشت، نشسته بود. او از تخت فرود آمد و سیاوش را دربر گرفت و چشم و روی او بوسه‌ها زد و خدای را سپاس گفت، سیاوش دریافت که این مهرورزی پاک نیست بلکه از سر شهوت و هوس است و خود را از او دور کرد و به نزد خواهران خود شتافت.
شب هنگام سودابه نزد کاووس شاه، برازندگی و ادب و فرهنگ سیاوش را بسیار ستود گفت که باید از میان دختران خود یا دختران کی آرش یا کی پشین (برادران کاووس شاه) یکی را به همسری او درآورم.
کاووش شاه با او موافقت کرد و چون بامداد شد سیاوش را فرا خواند و بدو گفت برای حفظ نسل شاهی باید زنی را به همسری برگزینی، زیرا ستاره‌شناسان خبر داده‌اند که از پشت تو شهریاری بزرگ پا به جهان خواهد نهاد و بر همه جهان مسلط و پیروز خواهد گشت. سیاوش پاسخ داد: بر فرمان شاه گردن می‌نهم اما این سخن را با سودابه در میان نگذار، زیرا مایل نیستم به شبستان او بروم. شاه خندان شد و گفت: اتفاقاً این مسأله را او در سر من انداخته است. سیاوش به ظاهر آرامش یافت اما می‌دانست که در نهان سودابه چیست و چه می‌گذرد.
دیگر روز سودابه شبستان را حاضر کرد و هیربد را به‌دنبال سیاوش فرستاد. پس سیاوش به شبستان آمد. سودابه دختران را آراسته و به رده ایستانیده بود، پس از آن‌که سیاوش آنان را نگریست و جایگاه خود رفتند. سودابه گفت کدام‌یک را برمی‌گزینی. سیاوش پاسخ نداد و در دل با خود گفت: هرگز با دختران زن بیگانه‌ای از پشت چنان حیله‌گری پیوندی نخواهم بست. سودابه وقتی سکوت سیاوش را دید گفت: روشن است که با وجود زیبارویی چون من دختران نزد تو قدری ندارند اگر با من عهد ببندی دختر نابالغی را به نام تو خواهم کرد و خود همچون پرستاران در خدمت تو خواهم بود.
شاه کاووس به پیری رسیده و به زودی از دنیا خواهد رفت و من و تو با آرامش در کنار هم خواهیم زیست. سیاوش با خود اندیشید. محال است به سخنان این دیو‌ سیرت گوش فرا دهم پس در پاسخ به او به نرمی گفت: تو سزاوار همسری شاه کاووس هستی و یکی از دختران تو من را بس است. این را بگفت و شبستان را ترک کرد. با رفتن او کاووس شاه وارد شد و سودابه به او مژده داد که سیاوش یکی از دختران من را به همسری برگزید. شاه بسیار شاد شد و به سودابه بسیار گنج و خواسته بخشید و بدو برای برپا کردن جشن دامادی سیاوش بسیار چیز داد. دیگر روز سودابه بر تخت نشست و سیاوش را به نزد خود فرا خواند و بدو گفت شاه برای جشن دامادی تو به من گنج و خواسته بسیار سپرده، اما من شیفته و دلداده تو و امیدوار به وصل توأم. اگر به این درخواست من پاسخ منفی دهی، این دولت و شوکت تو را بر هم خواهم زد. سیاوش گفت: هرگز به پدر بی‌وفایی نمی‌کنم سپس با حالتی خشمگینانه برخاست. سودابه به او درآویخت و گفت اکنون که من نزد تو رسوا شدم تو را آسوده نخواهم گذاشت، جامه بر تن درید و آشوب و فغان برپا کرد. کاووس سراسیمه خود را بدان‌جا رساند و ماجرا را جویا شد. سودابه گفت: سیاوش به نزد من آمد و گفت هدیه‌‌های پدر در چشم من نمی‌آید و موافقت همسری با دختر تو بهانه‌ای بود و من طالب خود تو هستم من ابا کردم پس او با من این‌چنین کرد. سیاوش و سودابه را به حضور خواست و گفت: آن‌چه راستی است بگویید. سیاوش ماجرا را چنان‌که اتفاق افتاده بود برای شاه تعریف کرد و سودابه به انکار گفته‌‌های او پرداخت. کاووس شاه برخاست و سیاوش را بویید و اثری از عطری که سودابه بدان آلوده بود بر تن سیاوش ندید. این نشان می‌داد که سیاوش بی‌گناه است.
سودابه دست از نیرنگ و فتنه‌انگیزی جهت اثبات گناهکاری سیاوش برنداشت. سرانجام کاووس شاه با بزرگان به مشورت نشست و آنان تنها راه رد شدن از آتش دانستند. بدین شکل که یکی از دو تن باید از آتش بگذرد تا بی‌گناه از گناهکار معلوم گردد. شاه به سودابه دستور داد از آتش بگذرد او گفت سخن من راست است بهتر است سیاوش را که گناهکار است از آتش بگذرانیم. سیاوش پذیرفت و با اطمینان از خود به کام آتش رفت و به سلامت تمام از آن بیرون آمد.
بدین ترتیب تمام نقشه‌‌های سودابه یکی پس از دیگری نقش بر آب شد. کاووس شاه، دستور داد که سودابه را به سزای اعمالش برسانند و او را گردن زنند، اما سیاوش می‌دانست پدر شیفته سودابه است و پس از چندی حتماً پشیمان می‌شود و میانجیگری کرد و از شاه خواست که از او بگذرد. شاه نیز که گویی منتظر چنین فرصتی بود، پذیرفت و بدین ترتیب سودابه جان سالم به‌در برد، درحالی‌که او مرتکب خطایی گشته بود که مجازاتی جز مرگ نداشت.
پس از چندی خبر حمله افراسیاب به ایران را به درگاه کاووس رساندند. سیاوش برای این‌که خود را از شر سودابه نجات دهد به همراهی رستم داوطلب جنگ ایران و توران شد. رستم و سیاوش به‌همراه سپاه ابتدا به سیستان رفتند و به‌مدت یک‌ماه آن‌جا ماندند تا نامداران ایران بدان‌ها بپیوندند و سپس به‌سوی توران زمین روانه شدند. از مرو رود و طالقان گذشتند و به بلخ نزدیک شدند. از سوی تورانیان گرسیوز و بارمان با سپاهی انبوه به‌سوی ایران روانه شدند و سپهرم پیشرو آن سپاه به حدود بلخ رسید. میان دو سپاه درگیری آغاز شد و به‌مدت سه روز ادامه یافت. روز چهارم سپهرم فرار را بر قرار ترجیح داد و تا بارگاه افراسیاب تاخت. سیاوش و رستم فاتحانه وارد بلخ شدند و در نامه‌ای ماجرا را به اطلاع کاووس شاه رساندند. شاه در پاسخ با اظهار قدردانی نوشت که همان‌جا درنگ کنند و به آن سوی جیجون نروند چراکه بیم آن است که افراسیاب ضربه‌ای بدان‌ها وارد کند، اما اگر او بدین سوی آب لشکر کشید، بر او بتازند و دمار از روزگارشان برآورند.
از آن سو افراسیاب از گریز سپاهش خشمگین شد و آنان را بسیار سرزنش کرد و برای آن‌که غم از دل دور کند، دستور داد مجلس بزمی بیارایند. پس از مجلس بزم به خوابگاه رفت تا بیارامد نیمی از شب نگذشته بود که در خواب با خروشی بلند از جای برخاست و هراسان به خود لرزید. او خواب آشفته خود را برای برادرش گرسیوز بدین‌گونه تعریف نمود: «در خواب بیابانی پر مار دیدم و زمینی پر گرد و آسمانی پر عقاب، بادی سخت برخاست و سراپرده مرا از جا کند و سرنگون ساخت و لشکریان من همه سرهاشان بریده شد و تنهاشان به خاک افتاد، سواران زره‌پوش از هر سو بر من تاختند و مرا از تخت برانگیختند و دست بسته به نزد کاووس شاه بردند. جوانی زیبارو و کم سن و سال به من حمله کرد و میانم را با شمشیر به دو نیم کرد.»
خوابگذاران را فرا خواندند تا خواب افراسیاب را تعبیر کنند. تعبیر خواب چنان بد بود که دانشمندی از میان آنان از شاه امان خواست و گفت: در حال حاضر شاهزاده‌ای از ایران به مرز توران لشکر آورده است. اگر شاه با او بجنگد بی‌گمان شکست خواهد خورد و اگر او در توران زمین کشته شود، ایرانیان دمار از تورانیان در خواهند آورد.
افراسیاب با مشورت با گرسیوز و بزرگان توران به این نتیجه رسید که با سیاوش صلح کند تا نه سپاهش شکسته شود و سیاوش به توران بتازد و نه او در توران زمین کشته شود. پس افراسیاب گرسیوز را با هدایای بسیار و پیام آشتی به بلخ فرستاد. گرسیوز وقتی به نزدیکی سپاه ایران رسید، از گردان ناموری را برگزید و به لشکرگاه ایران فرستاد و پیام صلح را به اطلاع سیاوش و رستم رساند. رستم و سیاوش او را به‌مدت یک هفته در جایی فرود آوردند تا در آن مدت تصمیم خود را بگیرند و به اطلاع پادشاه توران برسانند.
رستم به سیاوش گفت افراسیاب پادشاهی نیرنگ‌باز است و پیام صلح او را تنها به شرط گرفتن صد تن گروگان از خویشان نزدیکش باید پذیرفت.
پس پیام را در نامه‌ای به افراسیاب رساندند. افراسیاب شرط آنان را پذیرفت و صد تن از خویشان و بستگان خود را با هدایای ارزنده به سپاه ایران فرستاد و دستور داد سپاهیانش سرزمین‌‌های متعلق به ایران را رها سازند و به توران بازگردند.
سیاوش پس از آن‌که گروگان‌ها را گرفت در نامه‌ای کاووس شاه را از ماجرا مطلع ساخت و رستم با نامه به پایتخت آمد تا خود ماجرا را برای شاه به‌درستی شرح دهد. کاووس شاه از تصمیم سیاوش در ارتباط با پذیرفتن پیشنهاد صلح و گروگان‌گیری خشمگین شد و به سیاوش در نامه‌ای دستور داد گروگان‌ها را به نزد او بفرستد تا از دم تیغ بگذراند و خود به توران زمین لشکر کشد و به نبرد با افراسیاب ادامه دهد و اگر خود مایل به سپاهکشی نیست فرماندهی لشکر را به طوس دهد.
رستم بسیار کوشید تا شاه را ارزش و اهمیت صلح میان ایران و توران و حفظ پیمان آگاه کند ولی شاه نپذیرفت و بر رستم خشم گرفت و او را به آزمندی و پرهیز از جنگ متهم کرد. رستم نیز عصبانی شد و به سیستان بازگشت. چون نامه کاووس شاه به سیاوش رسید، بسیار غمگین شد. برای سیاوش هم پیمان‌شکنی و کشتن گروگان‌ها و هم سرپیچی از فرمان پدر سخت بود. پس با دو تن از سرداران سپاه به‌نام بهرام و زنگه شاوران مشورت کرد و گفت به خواسته پر عمل نتواند کرد و نافرمانی از فرمانش را نیز ناپسند می‌داند. آنان گفتند در نامه‌ای از پدر بخواه در فرمانش تجدیدنظر کن اگر چنان‌چه نپذیرفت به جنگ تورانیان می‌رویم و تسلیم سرنوشت می‌شویم. سیاوش گفت قصد سرپیچی از فرمان پدر را ندارم اما خون صد تن گروگان نیز به گردن نمی‌توانم بگیرم. از سوی دیگر اگر نزد پدر بازگردم از گزند و دشمنی سودابه در امان نخواهم بود. پس بهتر است به گوشه‌ای از جهان پناه ببرم تا هم از ننگ پیمان‌شکنی و هم نافرمانی از پدر و دشمنی نامادری در امان مانم. پس به افراسیاب، در ارتباط با بازپس فرستادن گروگان‌ها و اجازه گذشتن از توران و رفتن به سرزمینی دوردست، نامه‌ای نوشت.
افراسیاب مشورت کرد. پیران ویسه به افراسیاب پیشنهاد داد اکنون که سیاوش از کاووس شاه روی برگردانده است بهتر است او را در توران نگه داشت و مستقر کرد و از فواید این کار صلح میان ایران و توران و خاتمه دادن به جنگ‌های میان آنان است. از طرف دیگر اگر کاووس شاه از جهان برود، سیاوش پادشاه خواهد شد و حتماً حرمت مهمان‌نوازی ما را نگاه خواهد داشت و دو کشور یکی خواهند شد. افراسیاب ابتدا مخالفت کرد اما پیران توانست او را راضی نماید. پس افراسیاب نامه‌ای به سیاوش نوشت.
و از او خواست که به توران آید و با حرمت و عزت در توران زندگی کند و زنگه شاواران را با هدایایی ارزنده به نزد سیاوش بازگردانید. سیاوش پس از خواندن نامه پیشنهاد افراسیاب را پذیرفت، سپاه را به بهرام سپرد و از او خواست تا رسیدن طوس از ایران لشکر را همان‌جا بدارد و خود با سیصد سوار گزیده و مقداری درم و دینار و غلام و پرستار به‌سوی توران رهسپار شد. طوس چون به بلخ آمد از رفتن سیاوش آگاه شد، با لشکر به ایران بازگشت.
چون خبر ورود سیاوش به توران به افراسیاب رسید، فرمان داد پیران به استقبال او رود و او را باشکوه و جلال به دربار آورند. با آمدن سیاوش به دربار افراسیاب نیز به گرمی از او استقبال کرد.
چند روزی از اقامت سیاوش در توران گذشت شبی افراسیاب به سیاوش گفت: فردا به میدان چوگان رویم تا هنر‌های تو را بیازمایم. سیاوش نیز در پاسخ گفت: در جهان همه کس از هنر شما در گوی و چوگان‌بازی سخن می‌گوید. افراسیاب را سخن سیاوش خوش آمد و بر او آفرین کرد. روز دیگر سیاوش و افراسیاب و بزرگان دربارش به میدان چوگان رفتند. سیاوش در این میدان بسیار خوش درخشید و گوی از همه ربود. پس افراسیاب کمان خواست تا گرسیوز و سیاوش در تیراندازی هنرنمایی کنند. کمان سیاوش را آوردند. افراسیاب کمان به گرسیوز داد به زه کند، برادر شاه هرچه کوشید نتوانست، غمگین شد و کینه سیاوش را به دل گرفت. سیاوش کمان از او بستد و به آسانی به زه کرد. او در تیراندازی نیز نشان داد که سرآمد همگان است در شکارگاه نیز سیاوش هنرها نشان داد. بدین ترتیب به سیاوش سالی به‌خوبی و خوشی گذشت. افراسیاب و سیاوش هر روز به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شدند این نزدیکی تا بدان‌جا پیش رفت که افراسیاب و پیران دختران خود را به سیاوش دادند. دختر پیران ویسه، جریره و دختر افراسیاب فرنگیس بود. پس از چندی افراسیاب پیامی به سیاوش داد و گفت جایی خرم از کشور به تو بخشیدم، به آن‌جا رو و شهری زیبا و آراسته بنا کن و آن‌چه لازم است از گنج من هزینه آن بساز. سیاوش به مکان جدید رفت و در آن مکان شهری به نام سیاوش گرد بنا کرد. پس از ساخته شدن دژ پیران به دیدن آنان آمد و از کاخ فرنگیس و جریره دیدن کرد. پس از هفته‌ای به نزد افراسیاب بازگشت و سخن او را به وصف سیاوش گرد کشاند و از شکوه آن‌جا خصوصاً کاخ فرنگیس شمه‌ای بیان نمود. پس از مدتی افراسیاب گرسیوز را به سیاوش گرد فرستاد و از او خواست در احوال سیاوش دقت نماید و خبر احوال آنان را برایش بیاورد گرسیوز به سیاوش گرد رفت و سیاوش از او استقبال کرد و مجلس بزم آراست. در این هنگام سواری با نامه از سوی جریره به نزد سیاوش آمد و او را از متولد شدن پسری از او که نامش را فرود نهاده بودند، خبر داد. سیاوش شادمان شد و فرستاده را درم و دینار فراوان بخشید. پس سیاوش به‌همراه گرسیوز به کاخ فرنگیس رفتند. گرسیوز از دیدن آن همه شکوه و جلال حس حسادت در وجودش به جوش آمد و با خود گفت اگر سالی چند بگذرد، شک نیست خرد و بزرگ به سیاوش خواهد گرایید و او با هنر و سپاه و خواسته بسیار به مقامی خواهد رسید که کس را به کس نخواهد شمرد. روز دیگر به میدان چوگان رفتند. ایرانیان گوی از تورانیان ربودند و این مسأله موجب شادی سیاوش و رنجش خاطر گرسیوز گردید.
پس به تیراندازی روی آوردند و سیاوش هنرنمایی کرد و تیر از پنج زره بر هم نهاد، گذرانید، پس به نوک نیزه پنج زره را دربر گرفت و به مسافتی دور افکند. در میدان کشتی نیز سیاوش دمور و گروی زره را که از جانب گرسیوز بودند شکست داد و بر زمین افکند. گرسیوز در ظاهر خرسندی بخرد را نشان داد اما در باطن از سیاوش خشمگین شده بود. سپس از میدان به مجلس بزم آمدند و هفته‌ای را به شادخواری گذرانیدند.
گرسیوز با نامه سیاوش به نزد افراسیاب بازگشت. افراسیاب از دیدن او و نامه سیاوش بسیار شاد شد. روز بعد گرسیوز به نزد افراسیاب رفت و به بدگویی از سیاوش نشست و گفت: با گنج و خواسته (که بدو داده‌ای، لشکری آراسته است و مکاتبه با دور و نزدیک آغاز کرده است و دیری نخواهد گذشت که کشور را بر تو بشوراند و خاندان ما را براندازد.
افراسیاب نگران گشت و گفت باید او به نزد خود فرا خوانم تا از نزدیک حقیقت حال را دریابم. گرسیوز گفت اگر به او نامه‌ نویسی و از او خواهی که نزد تو بیاید مطمئنا او با سپاه خواهد آمد. افراسیاب بدو گفت: چاره آن است که تو خود نامه را به نزد او بری و دل او را نرم کنی و او را به بهانه شکار به بیرون ببری و به این‌جا آوری. گرسیوز با نامه به نزد سیاوش رفت و وقتی به نزدیکی شهر رسید، کسی به نزد سیاوش فرستاد و در پیغامی از او استقبال کرد. گرسیوز نامه را به سیاوش داد و گفت شاه تو را به دربار خواسته است، اما تنها و بی‌سپاه به نزد او مرو زیرا از تو خشمگین است و قصد کشتن تو را دارد. باید سواران جنگی، فراخوانی و خود با لباس رزم به نزد او روی. البته من خود در بازگشت سعی می‌کنم دل او را به تو نرم کنم. اگر موفق شدم یا نشدم او را از قصد خود منصرف کنم، در پیغامی خبرش را به تو خواهم رساند. سیاوش از او سپاسگذاری نمود. پس خود به نزد افراسیاب رفت و بدو گفت سیاوش چنان به خود مغرور گشته است که حتی به استقبال من نیامد و با سپاه نزد تو خواهد آمد. اکنون باید چاره‌ای بیندیشیم. افراسیاب از سخنان او در خشم شد و دستور داد سپاهیان آماده جنگ با سیاوش شوند. گرسیوز نیز به سیاوش پیام داد که نتوانستم افراسیاب را از نبرد با تو و قصد کشتن تو منصرف کنم و اکنون با لشکری آراسته به نزد تو می‌آید تو نیز با سپاه به مقابله بیا. سیاوش از این پیام آشفته شد و شب هنگام در خواب دید که او را نزد افراسیاب سر از تن جدا کردند. از وحشت آن خواب از جا بجست و خواب خود را برای فرنگیس تعریف کرد. او را اندرز داد که از فرزندی که در شکم دارد، مراقبت کند تا به حد مردی رسد. سواری از ایران به توران خواهم آمد و شما را به ایران خواهد برد. پسر بر تخت شاهی خواهد نشست و انتقام ما را از افراسیاب خواهد گرفت و سفارش کرد که بهزاد اسب خاص او را رها کند تا هنگام رفتن به ایران مرکب فرزندش باشد. سیاوش بامداد با لشکری نزد افراسیاب به راه افتاد و چنان‌که گرسیوز گفته بود زیر لباس خود زره پوشید. در میان راه به شاه توران رسید. گرسیوز گفت با لشکر و زره و سلاح به نزد تو آمده است. سیاوش آن زمان دریافت که این‌ها همه نیرنگ گرسیوز است و بر او بانگ زد که ‌ای بدنهاد همه این حیله‌ها و تزویر‌ها از توست.
گرسیوز گفت اگر قصد جنگ نداری چرا در زیر لباس زره به تن داری؟ سیاوش گفت به سفارش تو با سپاه، مسلح آمدم و گرنه قصد جنگ ندارم. گرسیوز او را متهم به دروغگویی کرد ایرانیان به سیاوش گفتند: این‌گونه خود را بیهوده به کشتن می‌دهیم، اجازه بده تا با ایشان نبرد کنیم. سیاوش بدان‌ها اجازه نداد. پس به دستور افراسیاب سیاوش را گرفتند و طشتی نهادند. گروی زره که کینه او را در دل داشت خنجر کشید تا سر او را از تن جدا سازد. پیلسم برادر پیران نزد افراسیاب آمد و او را از عواقب ریختن خون سیاوش و انتقام ایرانیان ترساند. اما گرسیوز جلو آمد و افراسیاب را به کشتن سیاوش تشویق کرد. گفتار گرسیوز در شاه توران اثر کرد و دستور داد سیاوش را بکشند و فرنگیس را که لابه و گریه و زاری می‌کرد، دستور داد از جلویش دور سازند. پس گروی زره به یاری دمور سر از تن سیاوش جدا کرد. از خون سیاوش بر زمنی گیاهی روئید که خون سیاوشان نامیدنش. بدین ترتیب زندگی سراسر درد سیاوش در کمال پاکی و معصومیت در دیار غربت به پایان رسید.
۳ـ۲ـ موضوع
بی‌خردی فاجعه می‌آفریند. بی‌خردی کیکاووس، سیاوش را آواره دیار غربت می‌کند و زندگی او را غم‌انگیزترین و دردناکترین داستان‌ها می‌سازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 10:15:00 ب.ظ ]




 
 
 

در نتیجه، مشاهدات دکتر جوران از “اندکهای حیاتی و بسیارهای کم اهمیت”، یعنی این اصل که بیست درصد چیزی اغلب مسئول ۸۰ درصد نتایج است، تحت عنوان اصل پارتو یا قاعده ۲۰/۸۰ باقی ماند.

قاعده ۲۰/۸۰ بدین معنا است که در هرچیزی، میزان اندکی (۲۰ درصد) دارای اهمیت حیاتی و بسیاری (۸۰ درصد) کم اهمیت و یا دارای اهمیت ناچیز است. در مورد پارتو این قاعده بدین معناست که ۲۰ درصد مردم ۸۰ درصد ثروت را در اختیار دارند. در کار اولیه جوران چنین بیان شده است که ۲۰ درصد نواقص باعث ۸۰ درصد مشکلات می شوند. مدیران پروژه ها می دانند که ۲۰ درصد کار (اولین ده درصد و آخرین ده درصد) ۸۰ درصد زمان و منابع را صرف می کند. می توانیم قاعده ۲۰/۸۰ را در مورد تقریباً هرچیزی بکار ببریم، از علم مدیریت گرفته تا جهان فیزیک.
بعنوان مثال، شاید توجه کرده باشید که ۲۰ درصد از لوازم شما بیش از ۸۰ درصد فضای انبار خانه را اشغال می کنند و نیز ۸۰ درصد لوازم را ۲۰ درصد از فروشندگان عرضه کرده اند. همچنین ۸۰ درصد فروش ناشی از فعالیت ۲۰ درصد کارکنان بخش فروش است. بیست درصد کارکنان شما مسئول ۸۰ درصد مشکلات هستند اما بیست درصد دیگر، هشتاد درصد تولید را فراهم می کنند. این قاعده در هر دو مورد صادق است.

 
 

ارزش اصل پارتو برای یک مدیر در این است که به او متذکر می شود بر ۲۰ درصد چیزهای مهم تمرکز کند. از میان کارهایی که در طول روز انجام می دهیم، تنها ۲۰ درصد دارای اهمیت واقعی هستند آن ۲۰ درصد، ۸۰ درصد نتایج را تولید می کنند. باید این موارد مهم را شناسایی نموده و بر آنها تمرکز کرد. برنامه کاری روزانه خود را مرور کنید. اگر بتوان از موردی طرفنظر کرد، اگر چیزی از قلم افتاده است، بدانید که به آن۲۰ درصد امور مهم تعلق ندارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در آن زمان یک تئوری مدیریت رواج داشت که پیشنهاد می کرد اصل پارتو را بعنوان مولد مدیریت فوق ستاره تعبیر کنند. بنا به ادعای این تئوری، از آنجایی که ۲۰ درصد نیروهای کاری مسئول تولید ۸۰ درصد از دستاوردها هستند، ما بعنوان یک مدیر باید وقت محدود خود را بر مدیریت تنها آن ۲۰ درصد محدود کنیم، افرادیکه فوق ستاره نامیده می شوند. این تئوری مغشوش است، زیرا از این حقیقت غفلت می کند که ۸۰ درصد وقت ما صرف امور مهم می شود. کمک به افراد در جهت ارتقا و پیشرفت کاری، استفاده مناسبتری از زمان است و کمک می نماید دستاوردهای خوب مبدل به دستاوردهای فوق العاده شوند. اصل پارتو را در مورد تمام فعالیتهایمان می‌توانیم بکار بریم، اما در استفاده از آن باید نهایت احتیاط و خردمندی را اعمال کرد.

 

در این صورت در اینجا می‌توان بیان کرد ۸۰ درصد نتایج از ۲۰ درصد پروژه های عملیاتی دارای اولویت بیشتر برای سازمان حاصل خواهد شد. بعبارت دیگر با توجه به اولویت پروژه ها و ارزش وزن آنها، می توان براساس قانون ۲۰/۸۰ پارتو با تعداد محدودی از پروژه های دارای اولویت بالا، به درصد بالایی از نتایج در سازمان دست یافت.
۵-۳- الگوریتم انتخاب پورتفولیو
۵-۳-۱- مفروضات الگوریتم
فرضهای زیر برای الگوریتم طراحی شده متصور شده است:
در این الگوریتم فرض بر این می باشد که پروژه ها بر اساس اهداف سازمانی وزن دهی شده اند و در دسترس می باشند.
در این الگوریتم پروژه ها مستقل از یکدیگر فرض شده اند.
۵-۳-۲- قدم های الگوریتم
۵-۳-۲-۱- فاز اول: مرتب سازی
گام اول:
ابتدا پروژه ها را بر اساس وزن های حاصل از اولویت بندی اهداف مرتب می نماییم.
گام دوم:
وزن هر پروژه را در میزان ارزش یکنواخت سالیانه آن ضرب می نماییم.
گام سوم:
جمع کل مقادیر را بدست آورده و وزن تک تک پروژه ها را به جمع کل تقسیم می نماییم و وزن نهایی پروژه ها بدست می آید.
گام چهارم:
کل پروژه ها را با توجه به وزن های جدید به صورت صعودی مرتب می نماییم .
گام پنجم:
سپس با توجه به اصل پارتو ارزش تجمعی پروژ ه ها را تا جایی که به ۸۰% نزدیک شود محاسبه می نماییم و تعداد پروژه های مذکور را به عنوان ورودی برای مدل ریاضی استخراج می نماییم
۵-۳-۲-۲- فاز دوم: انتخاب پورتفولیو با بهره گرفتن از مدل ریاضی پیشنهاد شده
گام ششم:
پروژه های بدست آمده از گام قبلی را ورودی مدل ریاضی زیر قرار می دهیم وتعدادی از این پروژه ها انتخاب می شوند. (P.GUO, J.JLiang، ۲۰۰۹).

مفروضات مدل
در این مدل اگر یک مجموعه پروژه انتخاب گردد کل بودجه و منابع به صورت بهینه به این مجموعه تخصیص داده می شود.
پارامتر های مدل
پارامترهای مورد استفاده در مدل سازی این مسئله عبارتند از:
invest(i): میزان سرمایه گذاری پروژه iام
P(i): احتمال موفقیت پروژه
r: نرخ بهره
co(i): میزان هزینه انجام پروژه iام
a(i)میزان استفاده از نیروی انسانی توسط پروژه iام
c(i)میزان استفاده از منبع فیزیکی توسط پروژه iام
UH: حداکثر میزان منبع انسانی در دسترس در افق برنامه ریزی
Up: حداکثر میزان منبع فیزیکی در دسترس در افق برنامه ریزی
α: درصد انحراف مجاز جهت سرمایه گذاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ب.ظ ]




قلمرو تحقیق
از نظر قلمرو تحقیق، قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی این تحقیق به شرح زیر می باشد:
قلمرو موضوعیبررسی تاثیر اندازه شرکت و کیفیت حاکمیت شرکتی بر افشای مطلوب.
قلمرو زمانیاز نظر زمانی دوره زمانی سالهای ۱۳۸۶ لغایت ۱۳۹۰ در نظر گرفته می شود.
قلمرو مکانیشرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مد نظر است.
روش گردآوری داده ها و اطلاعات
در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از هر دوروش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابتدا با مراجعه به کتابخانه و با مطالعه کتب و مقالات مختلف و سایت های علمی پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله دکترا درباره اهداف و مباحث تئوریک این تحقیق پرداخته شده است(کتابخانه ای ) سپس داده های آماری این تحقیق که اطلاعات مربوط به شرکت ها می باشد که از طریق اطلاعات منتشر شده توسط سازمان بورس اوراق بهاددار تهران و با بهره گرفتن از نرم افزار های موجود در این زمینه جمع آوری شده است(میدانی ).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برای استخراج اطلاعات صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سایت بورس اوراق بهادار و بانک های اطلاعاتی بورس، مجلات و گزارش های بورس، نرم افزار های تدبیر پرداز(که شامل صورتهای مالی کلیه شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است )، صحرا، دناسهم و ره آورد نوین ۳ استفاده شد.

تعریف عملیاتی مفاهیم و واژه های کلیدی تحقیق
افشا: اصطلاح افشا در گسترده ترین مفهوم به معنای ارائه اطلاعات است. در حسابداری، از این اصطلاح به نحو محدودتری استفاده می شود و صرفا به معنای ارائه اطلاعات مالی مربوط به یک شرکت در گزارشهای مالی و یا گزارشهای سالانه می باشد. در برخی موارد، مفهوم افشا باز هم محدودتر و به معنای ارائه اطلاعاتی که در صورتهای مالی منظور نشده است تلقی می شود(شباهنگ، ۱۳۸۳).
افشای اجباریافشا در صورتی که به واسطه یک منبع مقرراتی و وضع کننده قوانین الزامی شده باشد افشا اجباری گفته می­ شود (اسو اسنا، ۱۹۹۸)[۱۳].
افشای اختیاری: در صورتی که افشای اطلاعات تحت تاثیر قوانین خاصی نباشد و توسط شرکت به صورت اختیاری انجام شود افشای داوطلبانه تلقی می­ شود (اسو اسنا، ۱۹۹۸).
اندازه شرکت: اندازه شرکت نشان دهنده حجم و گستردگی فعالیت­های یک شرکت است. جهت تعیین اندازه شرکت از معیارهای متفاوتی همچون لگاریتم طبیعی ارزش دفتری کل دارایی­ های شرکت، لگاریتم طبیعی ارزش دفتری دارایی ثابت ناخالص، تعداد کارکنان، حجم فروش شرکت و لگاریتم طبیعی فروش سالانه شرکت مورد استفاده قرار می گیرد(حلمی حمامی، ۲۰۰۹).
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منابع سهامداران می باشد (پارکینسون[۱۴] ، ۱۹۹۴).
۱-۱۲ ساختار کلی تحقیق
فصل اول: کلیات تحقیق شامل تعریف مسئله و بیان سؤال اصلی تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، فرضیه ها، اهداف تحقیق، روش تحقیق، تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی ارائه شده است.
فصل دوم: ضمن بیان مقدمه دربخش اول مروری بر ادبیات حاکمیت شرکتی و افشای اطلاعات بیان شده است و در بخش دوم خلاصه­ای از تحقیقات انجام شده در داخل و خارج ایران در این زمینه ارائه می گردد.
فصل سوم: ابتدا روش تحقیق بکار گرفته شده در پژوهش حاضر، اهداف تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری، فرضیات تحقیق و متغیرهای تحقق مورد مطالعه معرفی شده است. در نهایت روش گردآوری اطلاعات و روش آماری بکار گرفته شده جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بطور کامل تشریح می شود.
فصل چهارم: به چگونگی طبقه بندی اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها از طریق بکارگیری روش­ها و مدل های آماری مورد استفاده اشاره می شود و در نهایت نتایج آزمون فرضیات ارائه می گردد.
فصل پنجم: خلاصه ای از تحقیق ارائه می شود و سپس نتیجه گیری و طبقه بنـــدی نتـــایج حاصله بیان می گردد. در پایان پیشنهادها، محدودیت ها و توصیه هایی برای تحقیقات آتی ارائه می گردد. فهرست منابع و مأخذ نیز، در بخش آخر گزارش ارائه خواهد شد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
یکی از هدفهای اصلی گزارشگری مالی، تأمین اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری است. دستیابی به این هدف مستلزم افشای مناسب اطلاعات مالی و سایر اطلاعات مربوط می باشد. دلیل اصلی نیاز به گزارشگری مالی و افشای اطلاعات، عدم تقارن اطلاعات و تضاد منافع بین مدیران و سرمایه گذاران می باشد. در رابطه با پیامدهای اقتصادی افشای اطلاعات تحقیقات گسترده ای صورت گرفته است. مطالعات پیرامون افشای اطلاعات بر این مبنا استوار است که حتی در یک بازار سرمایه کارا، مدیران در مقایسه با سرمایه گذاران خارجی دارای اطلاعات بیشتر و درک بهتری در رابطه با عملکرد آینده شرکت هستند. از سوی دیگر براساس شکل نیمه قوی فرضیه بازار کارا، قیمت اوراق بهادار به طور کامل و آنی منعکس کننده اطلاعات جاری و تاریخی در دسترس عموم است. در چنین شرایطی اگر سرمایه گذاران با فرض صحیح بودن قیمت ها برآنها اتکا کنند، لکن به دلیل وجود اطلاعات گمراه کننده در قیمت ها متحمل زیان گردند، به طور منطقی آنان مستحق دریافت خسارات وارده هستند. در این راستا استراتژی افشای اختیاری شرکت، نقش مهمی در کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سرمایه گذاران خارجی ایفا می کند، زیرا عدم تقارن اطلاعات ممکن است موجب ارزشگذاری اشتباه شرکت شده و انگیزه­ای برای تصحیح ارزش گذاری اشتباه از طریق افشای بیشتر اطلاعات ایجاد نماید(پورحیدری و حسین زاده، ۱۳۹۱). با توجه به موارد بیان شده که نشان دهنده ضرورت افشای اطلاعات در بازار سرمایه است بررسی عواملی که بر این فرایند تاثیر بسزای دارد مهم می باشد. در این تحقیق تاثیر حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر کیفیت افشا بررسی می شود. بنابراین بررسی ادبیات مربوط به موضوع تحقیق در این فصل انجام می شود. در این فصل به ارائه و تفصیل مطالبی می پردازیم که به لحاظ تئوریکی زیرساخت­هایی مفهومی برای موضوع مورد مطالعه فراهم می آورند. هر تحقیق و پژوهش علمی که صورت می­گیرد بر پایه­ ارکان و نتایج مطالعات و تحقیقات پیشین استوار است. در این فصل مرتبط­ترین دستاوردهای تحقیقاتی پژوهشگران قبلی در ارتباط با موضوع مورد نظر شناسایی می شوند.
بنابراین در این فصل سعی شده است که ابتدا مرور اجمالی بر ادبیات حاکمیت شرکتی و افشای اختیاری بیان شود و در نهایت در انتهای فصل تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع این تحقیق به تفکیک تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور ارائه شود.
۲-۲- مروری بر ادبیات حاکمیت شرکتی
۲-۲-۱- تعاریف حاکمیت شرکتی
بررسی مباحث نظری مربوط به نظام راهبری نشان می دهد توافق اساسی در رابطه با تعریف حاکمیت شرکتی وجود نداشته و بعضا تعاریف به عمل آمده توسط نهادها یا افراد از تفاوت هایی با یکدیگر برخورده اند. به نحوی که برخی از یک دیدگاه محدود حاکمیت شرکتی را صرفأ در رابطه شرکت و سهامدار تعریف می نمایند و در سویی دیگر این مفهوم به صورت شبکه ای از روابط تعریف میگردد که نه تنها شرکت و مالکان (صاحبان سهام) آن بلکه ذینفعان از جمله کارکنان، مشتریان، مردم، جامعه و… را در بر می گیرند. در این قسمت به مهمترین تعریف به عمل آمده اشاره می گردد:
اهمیت حاکمیت شرکتی در جهان به آن حد است که موسسه رتبه بندی استاندارد پورس[۱۵] معیارهای چهار گانه زیر رابرای سنجش وضعیت حاکمیت شرکتی معرفی کرده است:
۱- ساختار مالکیت[۱۶]
۲- روابط ذینفعان مالی[۱۷]
۳- ساختار و عملکرد هیئت مدیره[۱۸]
۴- پاسخگویی شفافیت و افشای اطلاعات[۱۹]
حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آن ها به تمام ذینفعان شرکت (اجتماع) نیز مربوط است (تری گر، ۱۹۸۴).[۲۰]
فرانیدی که از طریق آن شرکت ها هدایت و کنترل می شوند (کادبری، ۱۹۹۲).[۲۱]
فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منابع سهامداران (پارکینسون، ۱۹۹۴)[۲۲]
مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روش هایی که تعیین می­ کنند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند (مگینسون، ۱۹۹۴).[۲۳]
(براون و همکاران[۲۴] ۲۰۰۴) معتقدند ، حاکمیت شرکتی خوب ، مزایا و اثر بخشی زیادی برای سازمان، اجتماع و محیط اقتصادی در مجموع دارد که اهم آن بشرح ذیل می باشد :
در سازمان، باعث افزایش کارایی سرمایه ، بهبود عملکرد ، کاهش هزینه­ های سرمایه ، افزایش ارزش ،افزایش شهرت ، افزایش تعادل ، افزایش رشد استراتژیکی ، بهبود روابط سهامداران و در نهایت حمایت از حقوق سهامداران در شرکتها خواهد شد .
در جامعه، حاکمیت شرکتی مزایا ، اثر بخشی و کارایی بسیاری دارد و باعث افزایش شفافیت و عدالت اجتماعی و کاهش فساد در جامعه خواهد شد .
در اقتصاد، باعث افزایش سرمایه ­گذاری بلند مدت، افزایش رقابت، بهبود کیفیت محصولات و خدمات، افزایش خلاقیت ونوآوری افزایش کارایی در بازار، افزایش ثبات در بازار، جلوگیری از سقوط بحران ورشکستگی در بازار و کاهش تخریب و ضربه خوردن می شود.
حاکمیت شرکتی عبارت است از مجموعه از قوانین و مقررات و عواملی که به کنترل عملیات شرکت می پردازند. به عبارت دیگر حاکمیت شرکتی محدوده عملیات شرکت را تعریف می­نماید.در چنین ساختاری مشارکت کنندگان در فعالیت های شرکت همچون مدیران، کارگران و عرضه­کنندگان سرمایه که بازده مشارکت خود در شرکت را ادعا می کنند موضوع اصلی بحث را تشکیل می دهند (گیلان و تارکس، ۱۹۹۸)
۲-۲-۲- طبقه بندی حاکمیت شرکتی
ساختار حاکمیت شرکتی را می توان به دو نوع حاکمیت شرکتی درون سازمانی و حاکمیت شرکتی برون سازمانی طبقه بندی نمود که هر یک دارای ساز و کارهای خاص خود می باشند.
حاکمیت شرکتی درون سازمانی[۲۵] (آلمانی-ژاپنی) سیستمی است که در آن شرکتهای فهرست بندی شده یک کشور تحت مالکیت و کنترل تعداد کمی از سهامداران اصلی هستند. این سهامداران ممکن است بنیانگذار یا گروه کوچکی از سهامداران مانند بانکهای اعتباردهنده، شرکت­های دیگر یا دولت باشند.
ساز و کارهای حاکمیت درون سازمانی (محاطی) عبارتند از :
هیئت مدیره: انتخاب هیئت مدیره توانمند، خوش نام و بی طرف.
مدیران اجرایی: تقسیم مسئولیت ها بین مدیران اجرایی و استقرار نرم افزار مناسب.
مدیران غیر اجرایی: ایجاد کمیته حسابرسی با حضور اعضای هیئت مدیره و مدیران اجرایی سابق و خوش نام در کمیته های مختلف شرکت.
کنترل داخلی: طراحی، تدوین و استقرار کنترل های داخلی مناسب (مالی، حقوقی، مدیریت، ریسک، حسابرسی داخلی و …)
اخلاق سازمانی: تدوین و گسترش آیین نامه رفتار حرفه ای.
حاکمیت شرکت برون سازمانی(آنگلو – آمریکایی)، به سیستم های تامین مالی و حاکمیت شرکتی اشاره دارد که در آن، شرکت­های بزرگ توسط مدیران کنترل می شوند و تحت مالکیت سهامدران برون سازمانی یا سهامداران خصوصی هستند. این وضعیت منجر به جدایی مالکیت از کنترل (مدیریت) می شود.
ساز و کارهای حاکمیت برون سازمانی (محیطی) شامل موارد زیر می باشند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ب.ظ ]




اهمیت شناسایی تشکل­ها

تشکل­‌ها اطلاعات ارزشمندی در مورد نوع ارتباط بازیگران، نحوه انتقال اطلاعات بین آنها و نحوه‌ توزیع بازیگران در شبکه‌های اجتماعی ارائه می‌کنند و در واقع به عنوان جزء اصلی سازنده این شبکه‌ها محوب می‌شوند.
شناسایی تشکل ها در شبکه­ ها از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا با توجه به تعداد زیاد کاربران و اطلاعات بی­شمار بر روی شبکه ­های اینترنت، امکان آنالیز داده ­ها و انجام درخواست­[۳۹]ها میسر نخواهد شد. مثلا تشکل­های موجود در شبکه وب، با مجموعه­های صفحات وب موجود بر روی موضوعات مرتبط متناظر بوده، تشخیص آن­ها منجر به یافتن صفحات مشابه و مربوط به هم می­ شود. این موضوع برای بسیاری از کاربرد­ها، مثلا موتورهای جستجو و سیستم­های پیشنهاددهنده[۴۰] متناسب است. همچنین، تشکل­های موجود در شبکه ­های اجتماعی با واحدهای اجتماعی[۴۱] تناظر دارند[۲۱]. از دیگر کاربردهای شناسایی تشکل، در شبکه ­های مبتنی بر متن[۴۲] مثل [۴۳]DBLP یا [۴۴]Twitter مطرح می­ شود. از یک دیدگاه، در این شبکه، رأس­ها با اسناد[۴۵] تناظر داشته و دو رأس، در صورتیکه یک نویسنده سند متناظر با آن­ها را نوشته باشد با یک یال به هم مربوط می­شوند. نتیجه شناسایی تشکل­ها در این شبکه، یافتن اسناد با محتوای مشابه است. از طرف دیگر یکی دیگر از مهمترین کاربرد شناسایی تشکل در شبکه­ هایی از این دست ، مساله­ی رفع ابهام در نام نویسندگان[۴۶] است. بدین ترتیب که با شناسایی تشکل­های مربوط به نویسندگانی با نام­های مشابه، می­توان دریافت که هر کدام از این نویسندگان به چه تشکلی تعلق دارند و در نتیجه بین آن­ها تمیز داد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

یکی دیگر از کاربردهای اصلی شناسایی تشکل­ها در کسب و کار الکترونیکی است. از جمله­ کاربردها در این حوزه می­توان به قسمت­بندی بازار، بازاریابی ویروسی، پیدا کردن افراد تاثیرگذار و حامیان تشکل­های اعتماد در وب اشاره کرد. یادگیری مشارکتی از جمله رویکردهای موفق یادگیری است که طی آن، فراگیران طی تعامل با یکدیگر مباحث را فرا می­گیرند. به سبب تاثیر مثبت یادگیری این روش در یادگیری، شیوه ­های نوین آموزش الکترونیکی به دنبال تحقق آن در محیط مجازی و به صورت خاص، در شبکه ­های اجتماعی می­باشند. از چالش­های مهم پیش روی یادگیری مشارکتی، چگونگی ایجاد تعامل و نحوه­ نظارت معلم بر فراگیران می­باشد. شناسایی تشکل­های اجتماعی می تواند در مواجهه با این چالش­ها به معلمان یاری رساند.
کاربرد دیگر تشکل­ها که شناسایی آن­ها را با اهمیت می­ کند در جامعه ­شناسی و روان­شناسی است. با بهره گرفتن از تشکل ها در این علوم، جامعه مجازی و رفتار هر فرد در جامعه مجازی به نحو کارا­تری بررسی می­ شود و با الگو برداری از این رفتار­ها، دنیای واقعی بهتر مدل می­ شود. از مدل به دست آمده برای اتخاذ تصمیمات در بسیاری از زمینه­ ها استفاده می­ شود.

انگیزه از انجام این پایان نامه

همان­طور که پیش­تر نیز بیان شد، تحلیل شبکه ­های اجتماعی به عنوان یک تکنیک کلیدی در جامعه ­شناسی، انسان شناسی، روان­شناسی اجتماعی، بازاریابی و مدیریت بازار، مطالعات سازمانی، سیاست، اقتصاد و… همانند یک موضوع محبوبدر زمینه­ تفکر و مطالعه پدیدار شده است.
تشکل­‌ها به سبب ارائه­ اطلاعات مفیدی در مورد نوع ارتباط کاربران حاظر در شبکه، نحوه­ توزیع آنها و نحوه­ انتقال اطلاعات بین بازیگران در شبکه‌های، به عنوان جزء اصلی سازنده این شبکه‌ها محسوب می‌شوند. بنابراین شناسایی تشکل­ها امری بسیار مهم و حیاتی است.
روش­های پیشین برای شناسایی تشکل­ها فقط از اطلاعات ساختاری و لینک­های موجود در شبکه استفاده می­کردند اما داده­هایی که امروزه در رسانه­های اجتماعی[۴۷] یافت می­شوند علاوه بر لینک­های بین گره­ها شامل محتوایی برای توصیف خود گره­ها یا ارتباطات بین آنهاست. در سایت­های اینترنتی شبکه ­های اجتماعی، کاربران دارای صفحات پروفایل شخصی[۴۸] هستند، نظرات[۴۹] خود را در شبکه به اشتراک می­گذارند و مقالات[۵۰] را بازیابی و آشکار می­ کنند. در سایت­های بحث در مورد عکس­ها و فیلم­ها، مشتریان درمورد عکس­ها و فیلم­ها توضیح می­ دهند و از متن­های کوتاه برای برچسب زدن[۵۱] به آنها استفاده می­ کنند. اما با توجه به حجم بالای محتوای متنی و رشد و توسعه بسیار سریع آنها، مطالعه­ همه این سند­ها و استخراج اطلاعات از آنها کار بسیار دشواری است. روش­های مدل کردن عناوین به ما این امکان را می­دهد که این حجم بالا از اطلاعات را بررسی کرده و اطلاعات لازم را از آنها استخراج کنیم.
اهمیت شناسایی تشکل­ها با توجه به تمامی مطالب ذکر شده در بالا و موارد و مشکلات موجود در اکثر روش­های متداول برای شناسایی تشکل­ها، ما را بر آن داشت تا در این پایان نامه، از اطلاعات متنی نیز در کنار داده ­های معمول استفاده کنیم به­طوریکه تشکل­های مناسب تری را کشف کنیم که هم ساختاری را داشته باشد که اعضای نزدیک­تر را در یک گروه قرار دهد هم اینکه از نظر معنایی قابل فهم­تر و قابل توصیف­تر باشند.

نگاه کلی به فصول رساله

این رساله مشتمل بر پنج فصل می­باشد که در ادامه­ مقدمه، در فصل دوم به بررسی و تحلیل روش­های ارائه شده در این حوزه خواهیم پرداخت. در فصل سوم، روش­های پیشنهادی با تمامی جزئیات ارائه خواهند شد و در فصل چهارم، نتایج حاصل از اجرای آن­ها بر روی مجموه داده­[۵۲]های معرفی شده به همراه تحلیل نتایج آورده شده است. در انتها در فصل پنجم به شرح نتیجه ­گیری و کارهای آینده پرداخته­ایم.
فصل دوم
مروری بر کارهای پیشین

فصل دوم:
مروری بر کارهای انجام شده

مقدمه

مطالعه ساختار تشکل در شبکه­ ها تاریخچه‌ای بسیار طولانی داشته و الگوریتم­هایی که به این منظور مطرح‌شده‌اند در دو دسته کلی قرار می‌گیرند:
دسته اول: الگوریتم­هایی که فقط بر اساس ساختار ارتباط [۵۳] بین رأس­ها عمل می‌کنند.
دسته دوم: الگوریتم­هایی که علاوه بر ساختار ارتباط بین رأس­ها، از اطلاعات مفهومی گراف شبکه نیز استفاده می‌کنند.
همان­طور که در فصل قبل اشاره شد، تشکل به گروهی از اعضا اطلاق می­ شود که از لحاظ لینک، ارتباطات بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند و از نظر محتوا، در یک حوزه مشترک فعالیت می­ کنند.
در این فصل با توجه به تعریف فوق و تعاریف قبلی، به مطالعه­ روش­های ارائه شده در این حوزه از نقطه نظرات گوناگون خواهیم پرداخت.

روش­های ارائه شده

همان­طور که در بخش ۲-۱ اشار شد، الگوریتم­های شناسایی تشکل در دو دسته کلی قرار می­گیرند که دسته اول بر اساس ساختار لینک می­باشد. خود روش­های تعریف شده در این حوزه در سه دسته­ی کلی زیر قرار می­گیرند:
روش­هایی که به دنبال بهینه کردن[۵۴] یک هدف سراسری[۵۵] می‌باشند.
روش­هایی که بر اساس بهینه‌سازی هیچ معیاری عمل نمی‌کنند.
روش­های مبتنی بر مدل [۵۶].
روش­های ارائه شده در دسته دوم به­ طور پراکنده، سعی در یافتن تشکل­ها بر اساس محتوا می­ کنند.
در ادامه نمونه­هایی از هر دسته را شرح خواهیم داد.

روش­های مبتنی بر لینک

بهینه کردن یک هدف سراسری

روش­هایی که به دنبال بهینه کردن یک هدف سراسری می‌باشند، مانند بهینه کردن معیار­های اندازه برش گراف [۲۱] پیمانه­ای بودن[۵۷] [۲۲] و نوع فازی آن [۲۳]، ما­بین بودن[۲۴] و هدایت[۵۸] [۲۵] و یا بهینه کردن پارامتر­های احتمالات موجود در GMM[59] [۲۶]در گروه اول جای دارند. الگوریتم­های افراز گراف[۶۰] و خوشه‌بندی سلسله مراتبی[۶۱] از این دسته‌اند.

۲-۳-۱-۱- افراز گراف در نظریه گراف و علوم کامپیوتر

مسئله افراز گراف[۲۱] شامل تقسیم رأس­های یک گراف در g گروه با اندازه­ های از پیش معلوم است به طوری که تعداد یال­های بین گروه­ ها که اندازه برش نامیده می‌شود کمینه شود(شکل ۲). این مسئله در راستای حل مسائلی همچون محاسبه موازی[۶۲]مطرح می­ شود. در اینجا هدف تخصیص پروسه­ها به پردازنده­هاست، به طوری که بار[۶۳] بر روی هر پردازنده به طور متعادل توزیع شود و از طرفی ارتباط بین پردازنده­ها که باعث کاهش سرعت اجرا می‌شود، کمینه شود. این مسئله NP-دشوار است و با الگوریتم­های مکاشفه‌ای[۶۴] که بهترین آن­ها الگوریتم Kernighan-Lin [27] با زمان اجرای O(n3) است، قابل اجرا است.
به طور کلی پیدا کردن راه حل برای مسئله افراز گراف، چندان هم در تحلیل شبکه­ ها سودمند نیست، زیرا در شبکه­ ها، بر خلاف مسئله افراز گراف تعداد تشکل­ها مشخص نیست و لزومی هم بر هم اندازه بودن این تشکل‌ها وجود ندارد. از طرفی، نیازی به کمینه کردن ارتباط بین تشکل‌ها نیست، چرا که طبق انتظار، ارتباط بین تشکل­های بزرگ نسبت به ارتباط بین تشکل­های کوچک، بسیار بیشتر است. بنابراین، مسئله شناسایی تشکل­ها در شبکه­ ها تفاوت اساسی با مسئله افراز گراف دارد.
امروزه، تا حدی مشکلات این روش با بهره گرفتن از الگوریتم­های طیفی[۶۵] که از بردار­های ویژه[۶۶] ماتریس شبکه استفاده می کنند حل شده است[۲۸].
شکل۲-۱- افراز گراف.
خط قرمز نشان‌دهنده حل مسئله است که در آن رأ­س­ها به دو گروه با اندازه­ های یکسان
تقسیم شده و یال­های بین دو گروه، کمینه است.
راه حل بهتری که در این راستا ارائه می شود، روش های خوشه بندی سلسله مراتبی است.

۲-۳-۱-۲- خوشه‌بندی سلسله مراتبی

هدف این روش­ها شناسایی تقسیم‌بندی طبیعی شبکه­ ها بر اساس معیار شباهت[۶۷] بین رأس­ها یا قدرت[۶۸] ارتباطات بین آن­هاست. این روش­ها در دو دسته کلی توده‌ای[۶۹] و تقسیم شونده[۷۰] جای می­گیرند.
روش­های خوشه‌بندی سلسله مراتبی توده‌ای: در این روش­ها، در ابتدا شباهت بین هر زوج رأس بر اساس یک معیار محاسبه‌شده و یال­های بین آن­ها به ترتیب از بیش‌ترین میزان شباهت به کمترین، به شبکه تهی اضافه می­شوند. این روال می‌تواند در هر لحظه متوقف شود و اجزای حاصل، تشکل­های تشکیل‌شده تا آن لحظه هستند (شکل ۳٫ب). روش­های توده‌ای اغلب نمی‌توانند تشکل­های شبکه را به طور صحیح شناسایی کنند، در نتیجه قابل‌اعتماد نیستند. به علاوه با توجه به اینکه رأس­های موجود در تشکل­ها شباهت قوی تری نسبت به دیگر رأس­ها دارند، در مراحل اولیه به هم متصل شده و رأس­های مرزی کنار گذاشته می­شوند. بنابراین این روش، نسبت به روش­های تقسیم شونده در شناسایی تشکل‌ها ضعیف­تر عمل می‌کنند.
روش­های خوشه‌بندی سلسله مراتبی تقسیم شونده: این روش­ها با یک شبکه غیر تهی شروع کرده، یال­های مربوط به زوج رأس­هایی که شباهت کمتری دارند به ترتیب حذف می‌شوند(شکل ۳٫الف). در روش ارائه‌شده توسط Grivan و Newmanیال­هایی برای حذف انتخاب می‌شوند که معیار مابین[۷۱] بودن بیشتری داشته باشند. از مشکلات این روش می­توان به زمان اجرای بالای این روش اشاره کرد که O(n3) است[۲۹].
الف) ب)
شکل ۲-۲- الف) خوشه‌بندی سلسله مراتبی. ب) خوشه‌بندی توده‌ای
دایره­های پایین تصویر نماینده رأس­های گراف هستند.
خط نقطه چین در هر سطح، تشکل های آن سطح را نشان می دهد

۲-۳-۱-۳- الگوریتم CHEN

در [۲۴] معیار جدیدی به نام L برای انتخاب راس مناسب جهت اضافه نمودن به گروه، معرفی شده است. این الگوریتم سعی دارد تا این معیار را ماکزیمم کند. معیارهایی که تاکنون معرفی شده بودند در راستای افزایش یال­های داخلی و کاهش یال­های خارجی گروه هستند. مهم­ترین جنبه­ای که در این معیارها فراموش شده است تراکم گروه است. به عبارت دیگر، توجهی به رئوس دورافتاده[۷۲] ندارند. رئوس دورافتاده رئوسی هستند که با اضافه شدن به گروه تعداد یال­های خارجی را افزایش نمی­دهند، در حالی که عضو گروه نیز نمی­باشند. به طور مثال، گروهی را با یک میلیون یال داخلی و بدون یال خارجی تصور کنید که در آن هر راس به یک الی دو را متصل است. با وجود اسن نمی­ توان ادعا کرد که این مجموعه یک گروه خوب است. به همین دلیل معیار جدیدی به نام Lin معرفی شده است که نسان دهنده میانگین درجات گروه است.
که در آن IKتعداد یال­های بین راس i و رئوس گروه S وجود دارد را نشان می دهد. به طور مشابه، معیار Lext نیز به همین شیوه تعریف می­ شود.
در این فرمول EKتعداد یال­های بین راس j و رئوس داخل مجموعه N را نشان می­دهد. این الگوریتم به دنبال افزایش مقدار Lin و کاهش Lext به صورت همزمان است. در همین راستا، معیار L بر اساس دو معیار Lin و Lext به صورت زیر تعریف می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ب.ظ ]




فصل سوم: روش پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۱
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۲
روش پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۲
جامعه آماری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۲
نمونه و روش نمونه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۲
ابزار گردآوری داده ها …………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۴
شیوه ی گردآوری داده ها ……………………………………………………………………………………………………………………………………۳۴
روش تحلیل داده ها ……………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۶
فصل چهارم: یافته ها …………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۷
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۸
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………۴۲
مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۳
بحث و نتیجه‌گیری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………۴۳
محدودیت ها ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۵
پیشنهادها …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۴۶
منابع …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۴۷
پیوست ها ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۵۳
پیوست شماره ۱ ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۵۳
پیوست شماره ۲ …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۵۶
فهرست جداول
جدول ۴.۱: ویژگی های دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و درخودماندگی سطح بالا براساس سن و مقطع تحصیلی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۸
جدول ۴.۲: نتایج آزمون هوشی ریون رنگی ………………………………………………………………………………………………………..۳۹
جدول ۴.۳: توصیف نمونه آماری پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………۴۰
جدول ۴.۴: آزمون همگنی واریانس ها برای فرضیه ی تحقیق …………………………………………………………………………۴۱

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۴.۵: نتایج آزمون تی مستقل در مورد فرضیه ی تحقیق …………………………………………………………………………۴۱
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه ی توانایی دیداری – فضایی کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی و کودکان درخودمانده با عملکرد بالا انجام گرفته است. در این پژوهش از نوع توصیفی زمینه یابی استفاده شده که در دو مرحله انتخاب (آزمودنی ها و اجرای پژوهش) اجرا شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا و کلیه دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی شهر تهران است. دراین تحقیق از نمونه گیری دردسترس استفاده شد. بدین منظور تعداد ۱۵ نفر از دانش آموزانی که اختلال یادگیری غیرکلامی دارند، با بهره گرفتن از فرم معلم گلدستین (۱۹۹۹) و تعداد ۱۵ نفراز دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا از مدارس ویژه این کودکان که با استفاده ازآزمون گارز شناسایی شده اند. و بر روی هر کدام از آنها آزمون مکعب های کهس به اجرا درآمد. به منظور آزمون فرضیه تحقیق از آزمون تی مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال یادگیری غیر کلامی و دانش آموزان با درخودمانده با عملکرد بالا از لحاظ توانایی دیداری- فضایی تفاوت معناداری وجود دارد. و دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی دارای توانایی دیداری- فضایی بهتری نسبت به دانش آموزان با درخودمانده با عملکرد بالا هستند.
کلید واژه ها: توانایی دیداری – فضایی، اختلال یادگیری غیرکلامی، درخودمانده با عملکرد بالا.
فصل اول
چارچوب پژوهش
مقدمه
اختلال یادگیری غیرکلامی[۱] ، به گروهی از ویژگی های عصب روانشناختی[۲]، تحصیلی ، اجتماعی و عاطفی توصیف شده و منعکس کننده نقایصی دراستدلال غیرکلامی است، این نقایص شامل، ضعف درتوانایی بینایی - فضایی، استدلال ،کارکردهای اجرایی و حافظه غیرکلامی می شود. میزان شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی متفاوت است، اما اغلب برآورد شده که ۱۰ تا ۱۵ درصد دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری، نوعی اختلال یادگیری غیرکلامی نیز دارند (اوزولس[۳]، ۱۹۹۸؛ زیدآبادی و همکاران، ۱۳۹۲).
اختلال های یادگیری غیرکلامی، نوعی اختلال یا نشانگان عصب شناختی است که ویژگی روانشناختی آن، مجموعه ای ازتوانشها و نارساییهای ویژه، به طور توام در کودک است برخی از توانشهای ویژه در این کودکان، عبارت است از: حافظه و یادگیری طوطی وار، مهارت های کلامی ساده، رشد زودرس گفتار و زبان، توجه به جزئیات، مهارت های خواندن زودرس، مهارت های قابل توجه در املا، توانایی خوب دربیان خود و توانایی خوب در حافظه شنیداری (کروننبرگ ودان،۲۰۰۳؛تامسون[۴]،۱۹۹۷به نقل ازعلیزاده،۱۳۸۹).
تقریبا ۱۰ درصد کل جمعیت مبتلا به اختلال های یادگیری هستند و ۱ تا ۱۰ درصد این عده دارای اختلال یادگیری غیر کلامی می باشند. با وجود اینکه این اطلاعات مبتنی بر مدارک بالینی است، بسیاری از متخصصان اعتقاد دارند که شیوع این اختلال به دلیل ناشناخته بودن، کمتر از حد واقعی آن تخمین شده است (نبی زاده، ۱۳۸۴)
درخودماندگی با عملکرد بالا[۵]، یک اختلال رشدی با نشانه های مشابه اوتیسم است که بوسیله هانس آسپرگر[۶]روانپزشک اتریشی درسال ۱۹۴۴ شناخته شد. این اختلال معمولا به عنوان فرم خفیفی از درخودماندگی مورد توجه و ارجاع قراردارد زیرا افرادی با درخودماندگی سطح بالا عموما ازنظرکارکرد ذهنی قویتر از افراد نوعا درخودمانده هستند. مانند درخودماندگی، سندرم آسپرگر، یک وضعیت طولانی مدت است. به هرحال، چهارمین ویراست تجدید نظرشده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی[۷] (۲۰۰۰) ، درخودماندگی سطح بالا را به عنوان یک اختلال مجزا طبقه بندی کرده است و دراین مطلب که آیا درخودماندگی سطح بالا یک سندرم مجزا است یا شکلی از درخودماندگی است، تناقض وجود دارد (دیویدای.سوسا[۸]،۲۰۰۱؛ ترجمه یارمحمدیان و کجباف، ۱۳۸۸). کودکان با درخودماندگی سطح بالا به عنوان اختلال رشدی گسترده طبقه بندی شده اند، به این معنی که این اختلال برهمه عرصه های زندگی تاثیر می گذارد (کاظمی و نژادلحسینی، ۱۳۸۷).
درخودماندگی با عملکرد بالا پدیده ای نسبتا کمیاب است و پژوهش ها حاکی ازآن است که ازهر ۱۰۰۰ نفر،۱۰ تا ۱۵ نفر به این اختلال دچار هستند. علت آن ممکن است یک اختلال ژنتیکی یا آسیب فیزیکی به مغز باشد(لونز ،۱۹۹۶).
توانایی دیداری ـ فضایی[۹] فرآیندی پیچیده و شامل بخش های متعددی است که در ارتباط با یکدیگر هستند و خرده مهارت های انها شامل فعالیت های زیراست: توانایی تجسم اجسام به صورت ذهنی، توانایی تشخیص تفاوت میان اشیا، جهت یابی، تشخیص چپ و راست، توانایی تشخیص روابط میان اشیا در فضا (موقعیت و جهت یابی)، توانایی کپی کردن مدل و تولید و ساخت آن با استفاده ازبلوک، توانایی سازگاری برخی مناظر و تفسیر اشیا به صورت ذهنی و توانایی و تفسیر تصاویر نمادین درفضای خارجی (نقشه ها و راه ها) و توانایی مسائل غیرکلامی و رشد و تحول این خرده مهارت ها دردوران اولیه شکل می گیرد و در دوران کودکی و نوجوانی با رشد توجه، حافظه، تجربه و آموزش توسعه می یابد. پردازش بینایی - فضایی[۱۰]، توانایی استفاده از اطلاعات بینایی جهت درک جهان پیرامون است (کرونین – کولومب و براون[۱۱] ۱۹۹۷؛ عابدی، ۱۳۸۶).
اختلال یادگیری غیرکلامی و درخودماندگی سطح بالا با آسیب هایی درهماهنگی و توانایی های حرکتی، توانایی های ادراکی- دیداری، به کارگیری و درک زبان، فهم اجتماعی و ارتباط غیرکلامی در ترکیب با مهارت های زبانی قوی وحافظه ی طوطی وارخوب، توصیف شده اند (نیدن،[۱۲] ۲۰۱۰).
بیان مسأله
ساختار دیداری – فضایی نوعی توانایی شناختی مرکزی است. تفاوت فردی زیادی میان مردم در توانایی انجام تکالیف دیداری – فضایی وجود دارد. برای مثال، بعضی از افراد خیلی خوب می توانند رسم کنند و بعضی دیگر نمی توانند به خوبی رسم کنند، بعضی از افراد می توانند الگوهای پیچیده را به درستی و با سرعت کپی کنند، بعضی دیگر به درستی اما آهسته می توانند کپی کنند و عده ای هم فقط الگوهای ساده را می توانند کپی کنند (مرویس، رابینسون و پانی، ۱۹۹۹؛ منشادی، ۱۳۸۹).
با وجود ویژگی های بالینی مشترک بین درخودماندگی با عملکرد بالا و اختلال یادگیری غیرکلامی، در واقع این دو اختلال را با توجه به الگوهای دیداری- فضایی، ارتباطی و مهارت های اجتماعی از هم مجزا دانسته اند، با توجه به این که شناخت فضایی در نیمکره راست مغز قرار دارد اختلال یادگیری غیرکلامی نیزاختلال نیمکره راست در نظرگرفته شده است. حال آنکه اختلال های طیف درخودماندگی به عنوان اختلال های نیمکره چپ معرفی شده اند و اختلال هماهنگی رشدی شباهت ها و ویژگی های بالینی مشترکی با اختلالهای یادگیری غیرکلامی دارد؛ برای مثال، هر دوی این گروه از کودکان در مهارت های روانی – حرکتی، ادراکی – دیداری – فضایی، در ادراک لمسی و مهارت های ادراکی و کارکردهای اجرایی مشکل دارند (تانگوی[۱۳]۲۰۰۲، یالوف[۱۴]۲۰۰۶ به نقل از علیزاده ۱۳۸۹).
مشکلات ادراک دیداری، پردازش دیداری و توانایی شناختی دیداری - فضایی از بارزترین مشخصه های کودکان با اختلال یادگیری غیر کلامی است. این کودکان نارسایی زیادی در تکالیف دشواری که به پردازش دیداری یا توانایی های دیداری –فضایی نیاز دارند، از خود نشان می دهند (دنکلیگ[۱۵]۲۰۰۰؛ هارون رشیدی ۱۳۸۹).
دمیترسکو[۱۶] (۲۰۰۵) در تحقیقی تفاوت های نیمرخ عصب شناختی کودکان با درخودماندگی با عملکرد بالا و کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی را بررسی کرد. نتایج نشان داد که گروه با درخودماندگی با عملکرد بالا در توانایی های دیداری – فضایی و ساختاری دیداری بهتر از گروه با اختلال یادگیری غیرکلامی عمل کردند. و همچنین هر دو گروه ضعف های کلی درحوزه های غیرکلامی از خود نشان دادند.
نتایج مطالعه گانتر[۱۷] (۲۰۰۲) از برخی نقایص پیش بینی شده در افراد درخودمانده با عملکرد بالا براساس نیمرخ اختلال یادگیری غیرکلامی حمایت می کند که شامل الگویی از نقایص غیرکلامی، دیداری – فضایی با وجود مهارت هایی در حافظه کلامی و پردازش کلامی سالم، دشواری هایی در درک طنز، آسیب جدی در زبان و حافظه آسیب دیده برای الگوهای پیچیده و مفهومی است. همچنین نتیجه گرفتند که الگوی رورک از اختلال یادگیری غیرکلامی اساسی برای سازماندهی بسیاری از ویژگی های درخودمانده سطح بالا فراهم می کند.
هدف پژوهش
این پژوهش به مقایسه میزان توانایی دیداری ـ فضایی دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و دانش آموزان با اختلال درخودمانده با عملکرد بالا می پردازد.
فرضیه­ پژوهش

    1. بین توانایی دیداری ـ فضایی دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا تفاوت وجود دارد.

اهمیت و ضرورت پژوهش
تشخیص افتراقی اختلال های یادگیری غیرکلامی از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی های مشترکی بین اختلال های یادگیری غیرکلامی و برخی اختلال های رشدی مانند اختلال آسپرگر وجود دارد که ممکن است در تشخیص، خطا ایجاد کند. معیارهای تشخیصی کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی عبارت انداز: ۱. وجود نارساییها و توانشها در کنار یکدیگر ۲. نارسایی در توانایی دیداری – فضایی ۳. مشکل یادگیری در دست خط، انشا و ریاضیات و در عین حال توانمندی در رمزگشایی در مراحل اولیه خواندن ۴. ضعف در درک مطلب، بویژه در سطح نتیجه گیری مشکل در درک کلیت مطلب ۵. برخی تواناییها در واژگان زبان، زبان شفایی، نحو و کاربرد زبان ۶. حافظه طوطی وار خوب و ضعف در معنای عمیق ۷. مشکل بیشتر در سمت چپ بدن، مشکل در توالی، تعادل و تحلیل فضایی. و کودکان با درخودماندگی با عملکرد بالا در ۱. ارتباط اجتماعی (مانند تماس چشمی) ۲. یادگیری و ۳. روانی – حرکتی مشکلات اساسی دارند (علیزاده، ۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ب.ظ ]