کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



اختلالات روانی سالمندی:

وابسته به انستیتو ملی بهداشت روانی این نتیجه را به دست اورد که شایعترین اختلالات روانی سنین پیری عبارت اند از اختلالات افسردگی،اختلالات شناختی،اختلالات فوبیها و اختلالات مصرف الکل. سالمندان همچنین در خطر بالاتر خودکشی و علائم روانی ناشی از دارو هستند. بسیاری از اختلالات روانی سالمندی قابل پیشگیری تخفیف یا برگشت هستند.عوامل خطر سازی روانی- اجتماعی نیز سالمندان را نسبت به اختلالات روانی اسیب پذیر می‌سازند(چاووهمکاران،۲۰۰۰).این عوامل مشتمل اند بر از دست دادن نقش های اجتماعی ، از دست دادن خود مختاری، مرگ دوستان و بستگان،افت تندرستی،افزایش انزوا،محدودیت های مالی،و کاهش عملکرد شناختی.بسیاری از دارو ها نیز می‌توانند در افراد مسن علائم روانی به وجود اورند ای ن علائم در نتیجه تغییرات وابسته به سن را در جذب دارو ،اگر دارو یا دوز دارو خیلی بالاتر تجویز شده است اگر بیمار دستورات را رعایت نکرده و داروهارا بیشتر از میزان تجویز شده مصرف نموده باشد،اگر حساسیت خاص به دارو داشته باشد یا رژیم های دارویی متناقض توسط پزشکان مختلف تجویز شده باشد پدید می ایند. تقریبا طیف کامل اختلالات روانی ممکن است از دارو ها ناشی شوند.(ارنست بهل میجر،۲۰۰۷).

سالمندی و اواخر بزرگسالی:((نیمرخ بزرگسال سالخورده)):

با افزایش سن انتطار در سراسرجهان و تغییردید و چشم اندازهای مربوط به مفهوم و گسترده پیری ودرنتیجه کوشش در راه اعاده قسمت مهمی از پیری به گستره بزرگسالی ، مولفان در تعارض یک مرزبندی ظریف و قابل بحث قرار گرفته اند،به همین دلیل است که متمایز ساختن و هله های واقعا” پایانی پیری از بخشی از زندگی بزرگسالی که در سر اشیب پیری طی می شود کار اسانی نیست. در نتیجه بین این گستره ی پایانی بزرگسالی یا سالخوردگی و گستره پایانی به عنوان پیری به معنای محدود کلمه فراموشی ها و هم پوشی ها ی متعددی به ناچار رخ خواهند نمود.آنچه مسلم است این است که تحول در اخرین سال‌های زندگی ادامه میابد و اگر انسان در بخشی پایانی بزرگسالی شاهد تقلیل ظرفیت‌های بدنی خویشتن است .همواره توانایی و میل مهار کردن محیط اطراف خود را حفظ می‌کند و اگر پاره ای از افرادی را دوست داشته از دست داده است اما هنوز به دوست داشتن و نیاز به اینکه او را دوست بدارند در وجود او بیدار است. بخش پایانی بزرگ سالی که به برکت بهبود مداوم مراقبت‌های پزشکی ،تغذیه و محیط جسمانی به تعداد بیشتری از افراد امی فرصت ‌می دهد که به دهه هفتاد ،هشتاد و حتی نود قدم بگذارند،هدیه قرن بیستم است (ییلاق بیگی،۱۳۸۸).با این همه پدیده ی پیری با مقیاس جهانی امری حساس است تخمین های جمعیت شناختی در غرب حاکیاز این بوده است که در فاصله سال ۱۹۷۰ تعدادافراد مسن دو برابرمیشود و در پایان قرن حاضر ۱۵ درصد جمعیت جهان را افراد بالای ۶۵ سال تشکیل خواهند داد.(کراز،.۱۳۸۶).

پختگی[۷۳] پایان دوره بزرگسالی:

معنای پیری را عمدتاً” فرهنگ تعیین میکنددر فرهنگ‌های زندگی و مرگ جزء چرخه زندگی محسوب می‌شوند و در درون تجربه انسانی قرار می گیرند. پیری رسیدن به خردمندی و فرزانگی است . در فرهنگ غربی که پیری و مرگ از مهار فرد ‌می‌گریزند برای بسیاری از افراد وقوع آن ها به موجودیت ادمی است و در نتیجه پیر شدن پابر لب گور گذاردن است. به چند اسطوره ‌در مورد پیری که پی نقل می‌کنیم نمیتوان چندان اعتنا کرد : اول انکه سن تقوی خود گویای سن بدنی است دوم انکه کهولت امری اجتناب ناپذیر است.سوم انکه پیران فاقد بهره وری هستند یا دیگر مولد نیستند و اخر انکه پیران در مقابل تغییر مقاومت می‌کنند.نمونه های گوناگون و فراوانی در هر یک از زمینه ها خلاف این افکار قالبی را نشان می‌دهند و “سنزدگی” یا ادراک منفی نسبت به شخص بزرگسالان ساخته و پرداخته مجموعه ای از رفتار ها و عادات فرهنگی است. امید و تقوا که با نو امیدی در تضاد ند معرفبزرگسال پخته اند.،بزرگسالی که با موفقیت زندگی کرده و با خوشبختی پیر شده است. امید ، فرد را در بسیج نیروهای خود و افزایش ظرفیت های مقابله با تغییرات یاری می‌دهد. وقتی کسی خود را به دامان نومیدی بسپرد میل به زندگی را از دست می‌دهد.(محتشمی،.۱۳۸۰).

ظرفیت‌های جدید تحولی:

از نظر متخصصان بررسی تحول چرخه زندگی از نطفه تا مرگ ،نسبت ‌به این نکته آگاهی وجود دارد که پیری یک دوره طبیعی تکامل فرد محسوب می شود و ویژگی‌های خاص خود و ‌هدف‌های‌ خاص تحول را در بر دارد وظایف تحولی اخرین سال‌های زندگی نسبت به سال‌های قبل شخصی ترند عمده ترین وظایف تحولی برخلاف دوره های کودکی ،نوجوانی و اغاز بزرگسالی و میانسالی عبارت اند از پذیرش واقعیت زندگی خود ضمن تسریع و تعمیق ان(منصور.،۱۳۸۲).

-سود جستن از تجارب قبلی خود برای مقابله با تغییرات و نا رساییهای شخصی.

-خود را با تقلیل نیروها و سلامت بدنی خود همساز کردن

-از دست دادن همسر را پذیرفتن

-همنوا شدن با بدن خود لطافتها و گیراییهای گذشته را از دست داده است.

در هفتاد سالگی مسءله اصلی باز هم تحقق دادن زندگی خود به بهترین وجه ممکن است. بالاخره باید نظم نوین این “سرزمین بیگانه”که چند صباحی باید در ان زندگی کرد ،تن داد “تمامیت شخصی”،”تحقق خویشتن”،و اصطلاحاتی از این دست که در نظریه های مختلف می بیند برای توجیه وظایف تحوی به کار می‌روند.پاره ای از افراد این گستره پایانی بزرگسالی ،فعال و پاره ای دیگر در این گستره غیر فعال اند. اما هر دو دسته می‌توانند به صورت رضایت بخش این دوره را به پایان برسانند(ابوالقاسمی،.۱۳۸۶)

تغییرات در سطح تغییرات بدنی:

در حال که پیری برای عده ای از دانشمندان یک برنامه ژنتیک است سلول های انسان تقریبا” بیش از ۵۰ بار ظرفیت تکثیر ندارند.و این محدودیت خود تعیین کننده چرخه ی حیاطی است و بندرت از ۱۱۰ سال فراتر می رود.برای پاره ای دیگر پیری فرسایش است و سلولهای انسان در این فرایند فرسایش ظرفیت ترمیمی خود را از دست می‌دهند و دیگر نمی توانند عناصر صدمه دیده ی خود را بازسازی کنند و در نتیجه می‌میرند و بخصوص سلولهای مغز و قلب وقتی صدمه دیده باشند می‌میرند، دیگر تجدید حیات برای آن ها ممکن نیست و در نتیجه از بین می‌روند.(نویان شرف،.۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:28:00 ق.ظ ]




در ادامه مدل‌های مربوط به هر یک از حالت­ها را خواهیم داشت

الف-۱)BCC ستانده گرا

MinZ = + W

St:

= ۱

– + W 0

,

الف-۲)BCC نهاده گرا

MaxZ = + W

St:

= ۱

– + W 0

,

الف-۳)CCR نهاده گرا

MaxZ =

St:

= ۱

– ۰

,

الف-۴)CCR ستانده گرا

MinZ =

St:

= ۱

– ۰

,

بخش سوم ) پیشینه تحقیق

در جدول زیر پژوهش های انجام گرفته در خصوص استراتژی های تقسیم سود و نیز کارایی شرکت را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
پژوهشگران
سال
عنوان
اهداف
روش پژوهش
نتایج

پیریا نیمالاتسون

۲۰۱۳

بررسی رابطه میان سیاست های تقسیم سود و عملکرد شرکت

بررسی رابطه میان سیاست های تقسیم سود و عملکرد شرکت های هتلداری

در این تحقیق به بررسی عملکرد شرکت‌های هتلداری و رستوران ها در میان سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ پرداخته است

نتایج تحقیقات نشان داد که سیاست های تقسیم سود تاثیر بسیار شگرفی بر بازده دارایی و بازده حقوق صاحبان سهام و نیز نسبت‌های قیمت به درآمد دارد.. در انتها می توان به تاثیر بسیار زیاد سیاست تقسیم سود بر عملکرد شرکت اشاره نمود

تیموتی ماهالانگ

۲۰۱۴

بررسی رابطه جریان رابطه بین ساختار سرمایه و عماکرد شرکت

بررسی رابطه رابطه بین ساختار سرمایه و عماکرد شرکت که برای شرکت های عضو بورس در چهار صنعت دارویی، شیمیایی، سیمان و خودروسازی

در ای تحقیق ۲۵۲ رکت از این صنایع مرد ارزیابی قرار گرفته اند و متغیرهای آن ها شامل نرخ جاری و غیرجاری سرمایه و بازده سرمایه توسط رگرسیون غیرخطی مورد ارزیابی قرار گرفته اند

نتیجه آن ها نشان داد در کلیه این صنایع رابطه مثبت و معناداری میان ساختار سرمایه شرکت‌ها و عملکرد آن ها وجود دارد.این بدان معنا است که با افزایش نرخ جاری و ساختار سرمایه عملکرد شرکت نیز به مراتب بهتر و بهتر خواهد شد

هامیلتا بارها

۲۰۱۳

بررسی رابطه نسبت های مالی و عملکرد مالی شرکت

بررسی رابطه نسبت های مالی و عملکرد مالی شرکت محصولات شیمیایی

در این تحقیق متغیرهای نسبت جاری(CR) و نسبت آنی(QR) که معرف نسبت های نقدینگی و نسبت بدهی(DR)، نرخ بدهی حقوق صاحبان سهام(DTER) و حاشیه سود خالص(NPM) که معرف نسبت‌های سوددهی می‌باشند.که از آزمون‌های رگرسیون برای آزمون فرضیات ‌بر اساس داده های سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱ استفاده نموده اند

نتایج به دست امده از تحلیل این تحقیق حاکی از آن است که نسبت‌های CR،QR، DR و NPM رابطه مثبت و DTER و OPM رابطه منفی با عملکرد مالی شرکت‌ها دارند که در این میان بیشترین تاثیر متعلق به CR،DRوNPM می‌باشند

جان لئو و پائول بیمیش

۲۰۱۳

عملکرد SMEها و رابطه آن ها با رشد و سوددهی

عملکرد SMEها و رابطه آن ها با رشد و سوددهی

در این تحقیق فرضیاتی بر مبنای رشد و بازده فروش طرح شده است که با بهره گرفتن از ۱۶۴ شرکت ژاپنی به آزمون این فرضیات پرداخته‌اند

نتایج این پژوهش حاکی از آن است که فعالیت های صادراتی تاثیر مثبتی بر رشد و منفی بر سوددهی شرکت دارد. از طرف دیگر سرمایه گذاری های مستقیم خارجی نیز رابطه ای مثبت با رشد و منفی با سوددهی دارد.

الر و پیچونی[۱۹]

۲۰۱۲

تاثیر حجم معاملات، تعداد معامله­گران، و بازده طول شب بر پیش ­بینی دامنه روزانه محقق شده

تاثیر جریان نقدی آزاد بر دیدگاه صاحبان سهام از کارایی شرکت

‌بر اساس یافته های این پژوهش جریان نقدی آزاد شرکت ها ممکن است در دوره ای باعث ایجاد یک بازده غیر عادی شود اما معمولا بعد از گذشت دو سال این بازده به مقدار واقعی خود نزول خواهد کرد و این بدان معنا است که بین جریان نقدی آزاد و بازدهی و کارایی شرکت در مدت زمان بلند رابطه ای وجود ندارد و تاثر ان بر کارایی مقطعی می‌باشد.

‌بر اساس یافته های این پژوهش جریان نقدی آزاد شرکت ها ممکن است در دوره ای باعث ایجاد یک بازده غیر عادی شود اما معمولا بعد از گذشت دو سال این بازده به مقدار واقعی خود نزول خواهد کرد و این بدان معنا است که بین جریان نقدی آزاد و بازدهی و کارایی شرکت در مدت زمان بلند رابطه ای وجود ندارد و تاثر ان بر کارایی مقطعی می‌باشد.

نایج به دست آمده در سه بخش مورد بررسی قرار گرفته است.

۱)رابطه مثبتی میان متغیرهای هزینه ای و کارایی شرکت وجود دارد. ۲)از طرفی رابطه میان هزینه های عملیاتی و کارایی شرکت مقدار منفی بوده و ۳)نیز رابطه ای میان سود عملیاتی و سود خالص شرکت با کارایی شرکت دیده نشده است۴)بین متغیرهای کنترلی و کارایی شرکت نیز رابطه مثبت وجود دارد

وی در مطالعات خود دو نوع استراتژی تامین مالی رامد نظر قرار می‌دهد.در استراتژی محافظه کارانه واحدهای تجاری، تا زمانی که نقد کافی برای تکمیل پروژه فراهم شود.عملیات اصلی را به تعویق می اندازد، در مقابل در استراتژی جسورانه با وجود منابع محدود، حتی قبل از تامین مالی خارجی بعضی عملیات اصلی پروژه را انجام می‌دهند در نتیجه نوع استراتژی در انتخاب پروژه مؤثر است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:28:00 ق.ظ ]




عوامل سازمانی

۱٫تغییرات تهوری رقابت آمیز

۲٫ فضای کاملا دیوانسالارنه

۳٫شبکه ی ضعیف ارتباطات

سبک مدیریتی

۱٫سبک دیکتاتوری (کنترل بالا)

۲٫دیدگاه منفی ( تأکید بر شکست ها )

۳٫فقدان منطق عقلایی برای انجام دادن فعالیت ها و کسب نتایج

نظام پاداش

۱٫ نظام های پاداش مطللق

۲٫ پاداش های با ارزش انگیزشی کم

۳٫ فقدان پاداش های مبتنی بر رقابت

۴٫ فقدان پاداش های مبتنی بر ابتکار

طراحی شغل

۱٫واضح نبودن نقش

۲٫فقدان آموزش و حمایت

۳٫وجود اهداف غیر واقعی

۴٫ پایین بودن تنوع وظیفه

۵٫ مشارکت اندک در تصمیمات مؤثر بر کار

۶٫ فقدان منابع مورد نیاز -۷٫ فقدان شکل دهی شبکه ای فرصت ها

۸٫ فراوانی کار های روز مره ۹٫ ساختار کاملا قانونمند

۱۰٫ فرصت های پیشرفت اندک ۱۱٫ فقدان کارها و اهداف قانونمند

۱۲٫ برخورد محدود با مدیریت سوح بالاتر

نظام پاداش

۱٫ نظام های پاداش مطللق

۲٫ پاداش های با ارزش انگیزشی کم

۳٫ فقدان پاداش های مبتنی بر رقابت

۴٫ فقدان پاداش های مبتنی بر ابتکار

طراحی شغل

۱٫واضح نبودن نقش

۲٫فقدان آموزش و حمایت

۳٫وجود اهداف غیر واقعی

۴٫ پایین بودن تنوع وظیفه

۵٫ مشارکت اندک در تصمیمات مؤثر بر کار

۶٫ فقدان منابع مورد نیاز -۷٫ فقدان شکل دهی شبکه ای فرصت ها

۸٫ فراوانی کار های روز مره ۹٫ ساختار کاملا قانونمند

۱۰٫ فرصت های پیشرفت اندک ۱۱٫ فقدان کارها و اهداف قانونمند

۱۲٫ برخورد محدود با مدیریت سوح بالاتر

جدول بالا عوامل بالقوه ضعیف ساز ( اسکندی ، ۱۳۸۱،)

۲۶

۷-۲ مدل توانمند سازی کویین و اسپریتزر۱

به اعتقاد این دو پژوهشگر ، توانمند سازی ، فرایند تغییر اعتقادات درونی افراد است. اساس توانمند سازی ، مجموعه رفتار های خارجی افراد نیست ، بلکه نوعی احساس مقابله با تقاضاهای محیطی ، موقعیت ها ، وقایع و ‌افرادی که با آنان مواجهند. با هر تمرین مدیریتی ، احساس تعیین هویت مشخص افراد و بالتبع قدرت و اوانمند ی آنان پیدا می‌کند ( اسکندری، ۱۳۸۱) در این مدل ، نگرش به توانمندسازی تفویض تصمیم گیری در یک چار چوب روشن است. ‌پاسخ‌گویی‌ تفویض می شود و افراد در برابر نتایج مسئول هستند، اما در نگرش پویا توانمند سازی در حقیقت با پذیرش ریسک رشد ، تغییرات درک نیاز های کارکنان ، مدل سازی رفتارهای توانمند ، تیم سازی ، ترغیب همکاری و اعتماد به دیگران در اجرای کار همراه است.

۸-۲ مؤلفه‌ های توانمند سازی

۱-۸-۲ آموزشTraining

در کلیه ی سازمان ها همواره دو نکته حائز اهمیت است : یکی حفظ حیات سازمان که تا حدودی به دانش ها و مهارت های مختلف نیروی انسانی بستگی دارد و دوم افزایش کارایی و اثر بخشی . آموزش منابع انسانی نقش بسیار مهمی در ایجاد دانش و مهارت ویژه در کارکنان دارد و منابع انسانی پس از کسب آموزش های لازم ، توسعه می‌یابند و با این توسعه و پرورش می‌توانند هدف های کوتاه‌مدت ، میان مدت و بلند مدت را مشخص سازند و در نتیجه عملکرد سازمان را بهبود ببخشند .همچنین با اعتقاد راسخ به نقش کیفی نیروی انسانی در پرتو آموزش ، گسترش ، حفظ و نگهداری و بهسازی این عناصر اساسی ، آموزش عامل اساسی افزایش بهره وری و در نهایت توسعه محسوب می شود. ‌بنابرین‏ ، آموزش نیروی انسانی باعث ایجاد بینش و بصیرتی عمیق تر ، دانش و معرفت بالاتر و توانایی و مهارت بیشتر می‌گردد( پیتر سنگه ، ۱۳۸۰ به نقل از ابطحی و عابسی ، ۱۳۸۶).

آموزش و بهسازی کارکنان ، کوشش مداوم و برنامه ریزی شده ای است که برای افزایش توانایی‌های کارکنان و بهبود سطح عملکرد وشایستگی آنان انجام می‌گیرد ، به بیانی دیگر ، منظور از آموزش ، ارتقای مهارت ها ، دانش ، مهارت ، یا رفتار کارکنان را بهبود بخشد اطلاق می‌گردد. آموزش ممکن است به صورت آموزش های معمول مانند کلاس های درسی یا به صورت آموزش انفرادی ، مکاتبه ای ، اینترنتی ، یا از طریق دفتر چه های راهنما یا کاتالوگ ها و پوستر ها اعمال شود. به هر صورت ، مدیران و کارکنان باید به منظور استفاده از روش های متفاوت انجام کار ، انطباق با شرایط جدید و منحصر به فرد و تصدی مشاغل جدید ، آموزش هایی مفید و مؤثری در ارتباط با کار سازمانی خود ببیند ( ابطحی و عابسی ۱۳۸۶).

۱- koin&spritzer

۲- peter senje

۲۷

یکی از جلوه های توانمند سازی آموزش آنان است. امروزه آموزش و توانمند سازی کارکنان ، به مثابه ی ابزاری اثربخشی سازمان و کسب مزیت رقابتی مورد توجه قرار گرفته است. یک سازمان توانمند تا حد زیادی رقابت جو است

زیرا در آن سازمان کارکنان آموزش دیده زیر ساخت های خلاقیت و ابداع محسوب می‌شوند و سازمان را قادر می‌سازند تا به کیفیت بهتری دست یابد. آموزش در توانمند سازی کارکنان بسیار مهم است ؛ زیرا این امر بر خلاقیت و پشتکار آنان تاثیر می‌گذارد ، یعنی افراد توانمند شده (آموزش دیده) ، بیشتر در گیر کار می‌شوند، با اعتماد به نفس بیشتری کار می‌کنند و تلاش فزاینده ای برای انجام دادن وظایف محول شده از خود نشان می‌دهند. البته توانمند سازی به چیزی بیشتر از آموزش اشاره دارد. و مدیران به همراه آموزش کارکنان باید اختیارات لازم را نیز به آنان بدهند تا بتوانند از آموزش خود به نحو احسن استفاده کنند. آموزش و توانمند سازی به موازات ایجاد احساس تعهد بیشتر کارکنان به اهداف سازمانی باعث افزایش رضایت شغلی و کاههش افت نیروی انسانی می شود. علاوه بر این با آموزش نیاز به نظام های کنترلی پیچیده و نا کارامد کاهش می‌یابد ( اسدی کرم ، ۱۳۸۲، به نقل از ابطحی و عابسی ، ۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:28:00 ق.ظ ]




جدول ۴-۵- ماتریس همبستگی بین سه سبک فرزندپروری و چهار بعد مشکلات رفتاری

در پسران با اختلال یادگیری ۶۶

جدول ۴-۶- میزان پیش ­بینی­کنندگی سبک­های فرزندپروری برای

بعد مشکلات سلوک ۶۷

جدول ۴ -۷- میزان پیش ­بینی­کنندگی سبک­های فرزندپروری برای

بعد اضطراب‌خجالتی ۶۸

جدول ۴ -۸- میزان پیش ­بینی­کنندگی سبک­های فرزندپروری برای بعد

مشکلات روان­تنی ۶۹

جدول ۴ -۹ – میزان پیش ­بینی­کنندگی سبک­های فرزندپروری برای بعد

مشکلات اجتماعی ۷۰

فصل اوّل

مقدمه

۱-۱-کلیات

بسیاری از کودکان که ظاهری طبیعی دارند و رشد جسمی، قد و وزن­شان بهنجار بوده و هوش­بهر عادی دارند، زمانی­که به مدرسه می‏ روند تا خواندن، نوشتن و حساب یاد بگیرند، دچار مشکلات جدی می ‏شوند. این کودکان به تدریج درمی‏یابند که سایر کودکان از نظر تحصیلی بهتر از آن ها هستند و احساس حقارت را تجربه می‏ کنند. ‌بنابرین‏ به تدریج بیزاری از درس و مدرسه در آن ها به وجود می ‏آید(احدی و کاکاوند، ۱۳۸۸). برخی از این دانش ­آموزان در واکنش به عدم موفقیت تحصیلی خود مشکلات اجتماعی، هیجانی و رفتاری بروز می­ دهند(هالاهان، لوید، کافمن، ویس و مارتینز[۱]، ۲۰۰۹؛ ترجمه علیزاده، همتی علمدارلو، رضایی دهنوی و شجاعی، ۱۳۹۰) و نسبت به همکلاسی­های خود از نظر توانایی آموزشی و تحصیلی پایین­تر هستند(شریفی درآمدی، ۱۳۸۱). از آنجایی که این دانش ­آموزان در مقایسه با همسالان طبیعی­شان از­­ محبوبیت کمتری برخوردارند، به همین دلیل در معرض مشکلات اجتماعی بیشتری قرار دارند، مشکلات رفتاری بیشتری از خود نشان می­ دهند و نمی ­توانند خود را با دستورعمل­های موجود در کلاس عادی تطبیق دهند(تکلوی، ۱۳۹۰).

از سوی دیگر، والدین این دانش ­آموزان که اغلب از دلایل اختلال یادگیری آن ها بی‏خبر هستند، مشکل را بیشتر می‏ کنند و با فشارهایی که به کودک وارد می ‏آورند، دشواری را چندین برابر می­نمایند(احدی و کاکاوند،۱۳۸۶). با ورود کودک به مدرسه کل خانواده با مسائل و مشکلات جدیدی روبه­رو می­ شود، یکی از این مسائل یادگیری فرزندان در مدرسه است. شیوه تربیتی و رفتاری والدین به­ ویژه در سال­های پیش­دبستانی و دبستان تأثیر زیادی در ایجاد یک شخصیت سالم در فرزندان دارد و پایه­ های اعتماد به والدین را بنا می­ کند. در مقابل، رفتار نامناسب و بی­توجهی به کودک موجب تنش و اضطراب در کودک می­ شود و بر یادگیری او در مدرسه تأثیر می­ گذارد. والدینی که برای کودک خود وقت ندارند و به تکالیف او رسیدگی نمی‌کنند، حس طردشدگی و تنهایی را در کودک ایجاد ‌می‌کنند. گاهی این بی­مهری و بی‌توجهی ناشی از این است که والدین انتظارات نامعقولی را از فرزندان دارند. برای مثال در اوایل ورود به مدرسه فرزندان خود را باهوش تصور ‌می‌کنند و انتظار دارند که در امور درسی به موفقیت­های عالی دست یابند و محدودیت­های آن ها را نادیده می­ گیرند و زمانی­که در واقعیت فرزندان مطابق میل آن ها رفتار نمی­کنند، به کودک بی­توجهی ‌می‌کنند و یا شیوه تربیتی نامناسبی را به­کار می­ گیرند و این شرایط به­تدریج زمینه­ ساز مشکلات عاطفی و رفتاری در کودکان می­ شود(به­پژوه، ۱۳۹۱).

در واقع، ‌می‌توان گفت که سبک فرزندپروری والدین مستقیماً بر رفتار فرزندان تأثیر می‌گذارد(علیزاده، ابوطالب[۲]، عبدالله و منصور، ۲۰۱۱). به سخن دیگر، رابطه بین کودکان و والدین و سایر اعضای خانواده را ‌می‌توان به عنوان نظام یا شبکه ­ای دانست که در کنش متقابل با یکدیگر هستند و این نظام به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از طریق سبک­ها و روش­های مختلف فرزندپروری در کودکان تأثیر می­ گذارد(خوی نژاد، ۱۳۸۶). از این­رو پژوهش حاضر در نظر دارد به پیش ­بینی مشکلات رفتاری دانش ­آموزان با اختلال­های یادگیری بر اساس سبک فرزندپروری والدین بپردازد.

۱-۲-بیان مسأله

دانش‌آموزان با اختلال­های یادگیری یکی از رایج­­ترین گروه افراد با نیازهای ویژه هستند. این افراد گروه بسیار ناهمگنی را تشکیل می­ دهند که با وجود هوش متوسط و بالاتر، در یک یا چند حیطه تحصیلی مشکلات جدی دارند. مشکلات تحصیلی آن ها از آسیب­های حسی و حرکتی، کم­توانی­ذهنی و محرومیّت­های محیطی ناشی نمی­ شود. حتی بعضی از آن ها با داشتن توانایی‌های ذهنی بسیار بالا در یک یا چند حیطه با مشکلات جدی مواجه هستند(شکوهی یکتا و پرند، ۱۳۸۵). همچنین، دانش ­آموزان با اختلال­های یادگیری شایستگی­های اجتماعی کمتری نسبت به خواهران و برادران خود دارند و شکایت­های جسمی و مشکلات رفتاری بیشتری را بروز می­ دهند(دیسون[۳]، ۲۰۰۳). این دانش ­آموزان اغلب در خانواده­هایی هستند که پیوند گرم و صمیمی میان والد- فرزند برقرار نیست و گاهی والدین فرزندان را تحقیر ‌می‌کنند و از تنبیه فیزیکی استفاده ‌می‌کنند. این دانش ­آموزان اغلب به دلیل مشکلات رفتاری نمی ­توانند قوانین کلاس را رعایت کنند و اغلب به صورت خودمدارانه­ای با همسالان و اطرافیان برخورد ‌می‌کنند(تکلوی، ۱۳۹۰).

شهیم(۱۳۸۲) در پژوهشی ‌به این نتیجه رسیده است که کودکان با اختلال­های یادگیری بیشتر از کودکان عادی در خانه دارای مشکلات رفتاری بوده و این وضعیت در هر سه عامل مشکلات رفتاری درون­نمود[۴]، برون­نمود[۵]و رفتارهای پرتحرکی دیده می­ شود. افزون بر این، یافته ­های این پژوهش نشان می­دهد که دانش ­آموزان با اختلال­های یادگیری در خانه دارای کاستی مهارت­ های اجتماعی و رفتار نامناسب نیز هستند. همچنین، تحقیقات حاکی از این است که عامل خانواده، به ویژه الگوی رفتاری والدین در بروز مشکلات رفتاری از سوی فرزندان نقش مهمی دارد. به سخن دیگر، مشکلات رفتاری فرزندان به میزان زیادی به شیوه ارتباط والدین با کودک مربوط می­ شود. ‌بنابرین‏، محققان ‌به این نتیجه رسیده ­اند که بین بدرفتاری والدین و مشکل رفتاری فرزندان ارتباط وجود دارد(آهنگرانزابی، شریفی­ درآمدی، فرج­زاده،۱۳۹۰). در همین راستا، آنولا و نورمی[۶](۲۰۰۵) بیان ‌می‌کنند که ترکیب سطح بالایی از کنترل روانشناختی توسط مادران با سطح بالای مهربانی و عاطفه می ­تواند افزایش مشکلات رفتاری برون­نمود و درون­نمود را در فرزندان پیش ­بینی کند اما سطح کنترل روانشناختی کم توسط مادر می ­تواند مشکلات رفتاری برون­نمود را کاهش دهد. در راستای تحقیقات مذکور، دیسون(۲۰۰۳) در پژوهشی ‌به این نتیجه رسیده است که مشکلات رفتاری دانش ­آموزان با اختلال­های یادگیری با استرس فراگرفته شده والدین از اختلال کودک­شان مرتبط ‌می‌باشد و کودکانی که مشکلات رفتاری زیادی بروز می­ دهند، والدینی دارند که سطح بالایی از استرس را نشان می­ دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:28:00 ق.ظ ]




اخیراًً گرایش به سمت چارچوب پژوهشی مثبت شناسایی شده است و واضح است که این گرایشات با رشته‌های گسترده ی روانشناسی مرتبط است. همان‌ طور که بیان شد یکی از این گرایشات روانشناسی مثبت است که موضوع آن محیط کاری جدید و مثبت بود. آن بیشتر روی ساختن نقاط مثبت تمرکز داشت تا اینکه بر سوء عملکرد رفتاری و آسیب شناسی روانی متمرکز باشد (سلیگمن و میهالی، ۲۰۰۰؛۹).

۱۲-۳-۲٫ ارزش سرمایه روانشناختی برای سازمان ها

تحقیقات زیادی از تمایل پژوهش ها به مثبت گرایی حمایت می‌کنند و بیان می‌کنند که روانشناسان دانش کمی در خصوص تجربیات ذهنی ارزشمند که موجب پیامدهای مطلوب و سلامت روانشناختی و تمرکز بسیار بر حالات اثربخش، به ویژه لذت، امید، علاقه و عشق می شود، دارند. رایت اشاره می‌کند که، تأکید روی جنبه‌های منفی سرشت انسان ها دلیلی است بر اینکه چرا بیشتر تحقیقات کاربردی روانشناسی ارتباط کمی با پژوهش های سازمانی دارد (رایت و کوئیک[۹۳]، ۲۰۰۹؛ ۱۵۳).

ارزش روانشناسی مثبت در سازمان ها و دانش سازمانی در کار لوتانز بیشتر مشهود می شود. با بنای طرح شده توسط سلیگمن، لوتانز تئوری رفتار سازمانی مثبت را مطرح کرد که فراتر از سبک های رایج خود یاری اشاعه یافته برای مدیران عملیاتی حرکت می کرد و به طور نظری راه حل های واقعی برای مشکلات جهان واقعی ارائه می‌داد. ‌بنابرین‏ رفتار سازمانی مثبت به عنوان مطالعه و کاربرد نقاط قوت منابع انسانی با گرایشات مثبت و ظرفیت های روانشناختی که توسعه پذیر و قابل اندازه گیری باشند و به طور اثربخش برای بهبود عملکرد، مدیریت شوند تعریف شد (لوتانز، ۲۰۰۲؛۶۹۷). ماهیت سنجش پذیری و قابل مدیریت این ظرفیت ها برای توسعه تحقیقات مرتبط بسیار مهم است. بواسطه تمرکز روی این عوامل که می‌توانست بدین گونه تحت تأثیر واقع شوند، رفتار سازمانی مثبت یک فرمان آشکاری برای توسعه ابزارهایی که به طور مستقیم نیازهای شاغلین را پاسخ می‌داد، ارائه می‌دهد.

شاید چارچوب تحقیقاتی مثبت و رفتار سازمانی مثبت در این حقیقت نهفته است که این رویکرد ماهیتاً مولد است. این رویکرد از دنبال کردن ریشه‌های رفتارهای بد کاری اجتناب می‌کند و به ریشه رفتارهای برتر کاری نظر دارد و به دنبال ایجاد نقاط قوت متمایز به ‌عنوان یک دارایی پایدار است. تئوری وسعت- ساخت فریدریکسون این موضوع را بهتر بیان می‌کند. این تئوری اظهار می‌دارد که، تجربیات مثبت افراد، ظرفیت آن ها را برای انجام فعالیت های مؤثر توسعه می بخشد و منابع شخصی شان را می‌سازند. تئوری وسعت – ساخت بیان می‌کند که مشابه منابع دیگر، منابع ‌روان‌شناختی مثبت هم نیازمند سرمایه گذاری و توسعه است تا تمام پتانسیل خود را آزاد سازد.

۴-۲٫ خلاقیت:

۱-۴-۲٫ تعاریف خلاقیت

خلاقیت از ویژگی های اساسی و سازنده انسان به شمار می‌آید که در رشد و تکامل فرد و تمدن بشری نقش مؤثری داشته و زیر بنای اختراع ها و دستاوردهای علمی و هنری است. پژوهش های انجام شده در زمینه خلاقیت نشان می‌دهد که خلاقیت موهبتی نیست که افراد خاصی از آن برخوردار باشند. همچنین خصوصیتی ذاتی و ارثی هم نیست.

از خلاقیت تعاریف گوناگونی ارائه شده که هریک بیانگر دیدگاه ویژه ای است. نمونه ای از این تعاریف عبارتند از:

    • به اعتقاد افروز (۱۳۸۵) متداول‌ترین برداشت از خلاقیت عبارت است از اینکه فرد، فکری نو و متفاوت ارائه دهد. اکثر روانشناسان بر این مطلب توافق دارند که خلاقیت به دستاوردهای تازه و ارزشمند اشاره دارد.

    • لوتانز (۱۹۹۲) خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافت های افراد و یا گروه ها در یک روش جدید می‌داند.

    • وبر خلاقیت را به عنوان ظرفیت مشاهده روابط جدید و پدید آوردن اندیشه‌های غیر معمول و فاصله گرفتن از الگوی سنتی تفکر تعریف ‌کرده‌است.

    • خلاقیت به معنی توانایی دستیابی به چیزی به شکل بدیع و فرایند ذهنی است که دربرگیرنده عناصر انگیزشی و عاطفی است.

    • خلاقیت، استعداد و قابلیت انسان در تولید اثرهای ابتکاری، نوآورانه و سودبخش تعریف شده است.

    • بر اساس نظریه استرنبرگ (۱۹۹۹) خلاقیت مستلزم ترکیب و تعامل عوامل زیر است: توانایی ذهنی برای درک مسائل به شیوه غیر سنتی و نوین، برخورداری از دانش کافی در زمینه مورد مطالعه، اندیشیدن به روش های نو درباره حل مسأله و اندیشه کل نگر، برخورداری از حمایت اجتماعی، محیط تسهیل کننده و پاداش دهنده و در نهایت داشتن ویژگی های شخصیتی معین مانند خطرجویی، پشتکار و خودکارآمدی (طالعی فر و دیگران، ۱۳۸۹؛ ۱۰۵).

    • خلاقیت از دیدگاه روانشناسی یکی از جنبه‌های اصلی تفکر یا اندیشیدن است.

    • خلاقیت از دیدگاه سازمانی یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیت های سازمان (مثلاً افزایش بهره وری، افزایش تولیدات و خدمات و …).

  • خلاقیت از دیدگاه اجتماعی امری جامعه شناختی و گروهی دانسته می شود و جامعه شناسان پیشنهاد می‌کنند که در این سطح برای خلاقیت باید زمینه سازی کرد (موغلی و مالکی طبس، ۱۳۸۸ ؛۹۹).

۲-۴-۲٫ خلاقیت فردی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:28:00 ق.ظ ]