بر اساس ضوابط، برای تصدی شغل بر اساس معیارهای کارسنجی و سنجش کار (برای انجام دادن مقدار معینی کار) مهارت و تجربه (شایستگی) لازم است. هر چه میزان مهارت و تجربه فرد بیشتر باشد، در فرایند زمان انجام کار تأثیر می‌گذارد، لذا مقام و تلاش هر دو تعیین اجرت مؤثر است (رونق،۱۳۹۰).

۶٫ نظام پرداخت تشویقی بر اساس عملکرد سازمان

در این نظام اضافه پرداختی به کلیه کارکنان سازمان اختصاص می‌یابد. این طرح‌ها در مقابل طرح‌های تشویق فردی قرار دارد و دیدگاه آن ناظر به یکپارچگی و هماهنگی باهدف مشترک و روحیه همکاری در میان همه قسمت‌های سازمان است، به‌نحوی‌که حصول اهداف سازمانی را مطلوب می‌نمایند. مهم‌ترین ویژگی مربوط ‌به این طرح این است که در مقابل پرداخت‌های تشویقی فردی صورت می‌پذیرد و پرداخت‌های تشویقی بر اساس محاسبه صرفه‌جویی‌های ناشی از هزینه کار که بر اساس توافق بین همه کارکنان تقسیم می‌گردد، عملی می‌گردد. هدف از تهیه این طرح‌های مشارکت در سود است که به نسبت به آن سود سالیانه به نسبت خاصی تقسیم می‌گردد. ایراد عمده چنین طرح‌هایی رابطه ناهماهنگ کارایی کارکنان نسبت به سازوکارهای سنجش بازده کار است که احتمالاً عدم موفقیت طرح را به هنگام تأثیر عوامل خارجی بر پرداخت‌های تشویقی به دنبال دارد.

وجوه اصلی طرح‌های تشویقی همگانی سازمانی ممکن است به شرح زیر قابل‌جمع بندی باشد:

۱٫ جاذبه‌انگیزشی برای همکاری گروهی در بین نیل به هدف‌های سازمان وجود دارد. جاذبه در یکپارچگی به عنوان نقطه مخالف تمایلات فردگرایانه رفتار جمعی است.

۲٫ نیل به هدف سازمانی از طریق بهره‌گیری از یک یا چند معیار بهره‌وری تعریف‌شده است (رونق،۱۳۹۰).

۷٫ پرداخت بر اساس نظام‌های مبتنی بر زمان

طرح‌های مبتنی بر زمان برخی بر اساس زمان انجام کار و برخی دیگر بر اساس نتیجه کار و زمان کار توأم مربوط می‌شود. درهرحال در آن‌ ها بازده کار یا حجم کار در مقابل اضافه دریافتی یا افزایش نرخ دستمزد، تعریف‌شده است. این طرح‌ها عبارت‌اند از:

۱٫ سنجش کار روزانه بر اساس استاندارد کار (فردی – گروهی)

۲٫ اضافه پرداخت روزانه بر اساس معیارهای کارایی

۳٫ سنجش بر اساس کار مشخص (گروهی – فردی)

۴٫ قطعه کاری (رونق،۱۳۹۰)

۲-۱۲٫ نظام‌های پرداخت انگیزشی

توسعه روزافزون جوامع بشری در قرون ۱۸ و ۱۹ و استفاده از فناوری پیشرفته در قرن حاضر موجب ایجاد مؤسسات مختلف در زمینه‌های تولیدی و اجتماعی گردیده است. با توجه به اینکه بقای سازمان‌های خصوصی و دولتی به‌ویژه در بخش تولیدی، به ارائه خدمات و تولیدات باکیفیتی مرغوب و مطلوب در رقابت با مؤسساتی است کالاهای مشابه را تولید می‌کند، لزوم رعایت و مرغوبیت کالا باقیمت مناسب برای جلب نظر مشتریان در عرضه تولیدات در سطح قابل استاندارد بقای حیات اقتصادی سازمان‌ها در بازار مصرف ایجاب می‌کند. این نوع فعالیت در سایه عملکرد مدیران و کارکنان آن سازمان که در واقع بازوهای تولیدی محسوب می‌شوند تحقق می‌یابد. ‌بنابرین‏ نیروی انسانی مهم‌ترین عامل مؤثر در تولید به شمار می‌آید. این منبع زمانی به عملکرد واقعی منتهی می‌گردد که افراد با حداکثر کارایی و بر اساس روابط صحیح سازمانی خدمات خود را در اختیار آن مؤسسه قرار دهند. هر سازمان برای اطمینان از مرغوبیت و مطلوبیت خدمات خود در کشورهای دارای بازار آزاد، با شناخت نیازهای متفاوت افراد و سوق دادن رفتارهای کارکنان به سوی اهداف سازمانی و ارزیابی عملکرد آنان به طور مستمر می‌بایستی در راستای تولیدات مرغوب و با هزینه‌ای کمتر مساعی لازم را مبذول دارد(رونق،۱۳۹۰).

ارزیابی عملکرد کارکنان زمانی منجر به استفاده از حداکثر کارایی کارکنان می‌گردد که با شناخت نیازهای آنان و ایجاد انگیزش برای رفع احتیاجات و با تطبیق نیازهای سازمان و کارکنان اقدام گردد. برای جلوگیری از نارضایتی کارکنان، بهترین راه استفاده از روش‌های علمی برای ارزیابی عملکرد واقعی افراد است. ‌به این طریق ضمن تشخیص صلاحیت واقعی، ارجحیت افراد نسبت به یکدیگر در هنگام اعطای پاداش مادی و معنوی، ایجاد انگیزش در سایر همکاران و بروز استعدادهای بالقوه و بالفعل در ایجاد رقابتی سالم در محیط کار فراهم می‌آید. اثرات تشویق و پاداش در کارایی سازمان تأثیر دارد؛ زیرا عامل انگیزه قوی و مؤثر و نیروی محرکه قدرتمند در مدیریت یک سازمان است (رونق،۱۳۹۰).

۲-۱۲-۱٫ انگیزش و کارایی

ارزش واقعی و سودآوری هر سازمان مسلماًً منوط به مرغوبیت و مطلوبیت خدماتی است که سازمان به اجتماع و اقتصاد خود در رقابت با سازمان‌های رقیب در یک جامعه اقتصاد آزاد ارائه می‌کند.

عملکرد واقعی هر سازمان بر اساس ارزیابی موقعیت آن در خارج از سازمان مشخص و درعین‌حال این عملکرد دقیقاً رابطه مستقیمی با فعالیت‌های واقعی که در داخل مؤسسه انجام می‌شود، دارد.

فعالیت‌های داخلی هر سازمان عبارت است از مجموعه عملیات و تصمیماتی که مدیران و کارکنان به آن مبادرت می‌ورزند و درجه مطلوب این فعالیت ماحصل کارایی کارکنان و مدیران سازمان و درعین‌حال قدرت سازمان‌دهی در آن مؤسسه خواهد بود. نیروی انسانی مهم‌ترین منبع تولیدی در هر مؤسسه به شمار می‌آید، ولیکن این منبع تولیدی موقعی به عملکرد واقعی سازمان منتهی می‌گردد که افراد با حداکثر کارایی و بر اساس روابط صحیح سازمانی خدمات خود را در اختیار مؤسسه قرار دهند و هر سازمان برای اطمینان از مرغوبیت و مطلوبیت خدمات خود در یک اقتصاد پررقابت نیاز مبرم به ارزیابی مداوم نیروی انسانی خود دارد.

گردانندگان هر سازمان برحسب وظیفه برای اداره سازمان علاقه دارند عملکرد کارکنان را ارزیابی و نسبت به رفع عملکرد ضعیف کارکنان اقدام نمایند تا موجبات افزایش کارایی و اثربخشی آنان در سازمان فراهم آید. ارزیابی برای جوابگویی به نیازهای کارکنان سازمان و بالاخره نیازهای شرکت یعنی ایجاد حداکثر کارایی مورد لزوم برای ادامه حیات سازمان و شناسایی هر چه‌بهتر سازمان در اجتماع و اقتصاد می‌باشد. نارضایتی‌های کارکنان بر اساس احساس عدم وجود رابطه بین کارایی و پاداش مادی و معنوی به وجود می‌آید و بهترین روش، ارزیابی عملکرد آن است که تشخیص صلاحیت واقعی امکان‌پذیر بوده و دلایل ارجحیت افراد بر دیگران در هنگام پاداش مادی و معنوی برای کارکنان روشن و معلوم گردد. در حقیقت جوابگوی نیازهای افراد جهت حصول اطمینان از اجرای عدالت، انصاف و منطق در سطح سازمان باشد (رونق،۱۳۹۰).

۲-۱۲-۲٫ پرداخت و ایجاد انگیزه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...