۲ـ۲ـ۲ـ۲ـ انواع پیشگیری

در برخی جوامع به‌ویژه در سال‌های اخیر مشاهده می‌گردد که رویکردهای پیشگیری به دلیل تبعیت از فرایند تحقیقات علمی و در عین حال اثرپذیری از سیاست کیفری حکومت‌ها تا حدی به هم نزدیک‌تر شده است. مع‌الوصف، بین ممالک مختلف، در برخورد با مجرمین با توجه به ویژگی‌های جنسی، سنی و سابقه کیفری آنان راه‌های مختلفی برای پیشگیری از جرم و خنثی‌سازی افراد و بزهکاران بالقوه اعمال می‌گردد.

روش‌های مورد اجرا، زمانی هدف ریشه‌ای از جرم را، مواقعی با به کارگیری سازوکارهای بیرونی فرصت‌های ارتکاب جرم را از بین می‌برد و گاهی از الگوهای سنتی از ابزار سرکوب و مجازات و تهدید و ارعاب بهره می‌گیرد. با این حال در بیشتر ممالک از همه و یا تعدادی از این روش‌ها با هم ـ حسب شرایط استفاده می‌شود.[۳۶]

با این مقدمه چند نوع از مهم‌ترین انواع پیشگیری را به اجمال بررسی می‌نماییم:

۲ـ۲ـ۲ـ۲ـ۱ـ پیشگیری کیفری

توسل و تمسک به کیفر و مجازات‌های صعب و سخت از مشخصات دیرینه سیاست کیفری جوامع برای ایجاد رعب و وحشت در افراد مستعد بزهکاری و جلوگیری از ارتکاب جرم می‌باشد.[۳۷]

«ضمانت اجرای کیفری هم جرایمی را که واقع شده کیفر می‌دهد و هم تمهیدی برای هر فرد به منظور پیشگیری از وقوع جرم محسوب می‌شود.»[۳۸]

«پیشگیری کیفری از زمان تشکیل اجتماعات بشری تا به امروز حول محور این توجیه که کیفر باید موجب تنبیه و بازدارندگی مجرم و تنبیه بزهکاران بالقوه شود، چرخیده است.»[۳۹]

‌بنابرین‏ پیشگیری کیفری دو کارکرد دارد: کارکرد نخست پیشگیری عام است و آن بدین طریق است که قانون‌گذار با جرم‌انگاری برخی رفتارها همچون کلاهبرداری، سرقت، خیانت در امانت و… و تعیین مجازات برای مرتکبین این گونه اعمال و ترس از دستگیری و مجازات از ارتکاب جرم توسط افراد پیشگیری می‌کند.

کارکرد دوم: پیشگیری خاص است و آن پیشگیری از تکرار بزه توسط بزهکار است که با اصلاح مجرمین که طبق قسمت دوم بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از وظایف قوه قضاییه است محقق می‌شود. النهایه می‌توان گفت که سیاست قانون کیفری با توجه به جرم‌انگاری برخی رفتارها هم می‌تواند به نوعی تهدید و ترساندن عوام مردم باشد از ارتکاب جرم همچنین اجرای مجازات مرتکبین جرم باعث پیشگیری از ارتکاب جرم مجرمین بالقوه بوده، و نکته آخر اجرای مجازات مجرمین می‌تواند باعث جلوگیری از تکرار جرایم توسط آن ها در آینده بشود.

۲ـ۲ـ۲ـ۲ـ۲ـ پیشگیری غیرکیفری

که خود به چند نوع تقسیم می‌شود، اما متداول‌ترین پیشگیری غیرکیفری عبارتند از: پیشگیری وضعی، اجتماعی، محیطی (اجتماع‌مدار و رشدمدار)

ـ پیشگیری وضعی

«این نوع پیشگیری که به صورت علمی در دهه ۱۹۸۰ در کشور انگلستان مطرح شد، با توجه به شرایط بزهکار، نوع جرایم، اهداف و موضوعات جرم و خصوصیات بزه دیده اقداماتی را به اجرا می‌گذارد که فرایند آن ها از بین رفتن و یا تضعیف موقعیت‌ها و فرصت‌های ارتکاب جرم خواهد شد.»[۴۰]

پیشگیری وضعی اقدام به محدود کردن فرصت‌های ارتکاب جرم یا مشکل‌تر کردن تحقق این فرصت برای مجرمین بالقوه است.

به عنوان مثال افزایش نیروهای پلیس در محل‌‌هایی که احتمال وقوع جرم در آن ها بیشتر است، یا نصب دوربین‌های مداربسته در فروشگاه‌ها یا محل‌های جرم‌خیز می‌تواند از مثال‌های بارز پیشگیری وضعی باشد.

پیشگیری وضعی را «اقدام پیشگیرانه معطوف به اوضاع و احوالی که جرایم ممکن است در آن وضع به وقوع بپیوندد»[۴۱] تعریف کرده‌اند.

از بین بردن اماکن و محلاتی که محل گردهمایی و تجمع ولگردان، توزیع‌کنندگان مواد مخدر، اشرار و سابقه‌داران است، استقرار نیروی پلیس در اطراف پارک‌ها، مدارس می‌تواند از دیگر سازوکارهای پیشگیری وضعی باشد.

آنچه مسلم است اعمال هریک از این روش‌ها به تنهایی موجب پیشگیری قطعی از بزهکاری نمی‌شود، هرچند شاید در کوتاه‌مدت جواب مثبت دهد لیکن در بلندمدت کارآییش را از دست خواهد داد، فرض کنید شخصی برای جلوگیری از دستبرد دزد، جلوی پنجره منزلش نرده فلزی نصب نماید با توجه به پیشرفت تکنولوژی سارقین هم از این موقعیت نهایت سوءاستفاده را نموده و به راحتی حفاظ فلزی منازل را شکسته و اقدام به سرقت می‌نمایند، پس اگر بخواهیم جلوی آماج جرم را بگیریم صرقاً با تأکید بر یک روش نمی‌توان در مقابله با جرم موفق بود.

ـ پیشگیری اجتماعی

پیشگیری اجتماعی با کل جامعه سروکار دارد و مسائل اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی و اقتصادی را مدنظر قرار می‌دهد.

«پیشگیری اجتماعی مجموعه اقدام‌های پیشگیرانه است که بر کلیه محیط‌های پیرامون فرد که در فرایند جامعه‌پذیری نقش داشته و دارای کارکردهای اجتماعی هستند تأثیر می‌گذارد. این روش پیشگیری از جرم با تمرکز بر برنامه های تکمیلی، سعی در بهبود بهداشت زندگی، آموزش، مسکن، فرصت‌های شغلی و اوقات فراغت دارد تا محیطی سالم و امن ایجاد نماید.»[۴۲]

به نوعی می‌توان گفت پیشگیری اجتماعی به طور مستقیم یا غیرمستقیم هدف تأثیرگذاری بر شخصیت افراد است تا از سازماندهی فعالیت خود، حول محور انگیزه های بزهکارانه پرهیز کنند.

‌بنابرین‏ در پیشگیری اجتماعی هدف هماهنگ‌سازی اعضای جامعه با قواعد اجتماعی است، در حقیقت پیشگیری اجتماعی ریشه‌های بزهکاری را نشانه می‌گیرد و مانع از شکل‌گیری علل بزهکاری می‌گردد.

طی مطالعاتی که در اروپا صورت گرفته علل اجتماعی و اقتصادی نقش بسیار مؤثری در ایجاد فقر، بیکاری، طلاق و… دارد و این عوامل زمینه‌ساز جرایم بی‌شماری شده‌اند.

مثلاً اگر با راهکاری مناسب آمار طلاق را بتوان در کشور کاهش داد به همان نسبت آمار جرایم توسط فرزندان طلاق کمتر خواهد شد، چرا که اگر پدر و مادری که از هم طلاق می‌گیرند دارای فرزند نباشند به مراتب آسیب اجتماعی آن کمتر از زمانی خواهد بود که بعد از جدایی فرزند خود را در جهان برزخی رها می‌نمایند، و احتمال اینکه این فرزند فردی نابهنجار و کژرفتار شود بیشتر از فرزندانی است که والدین آن ها از هم جدا نشده‌اند پس می‌توان گفت که طلاق یک بستری است برای افزایش جرم.

«پیشگیری اجتماعی ‌بر اساس اقدامات تأثیرگذاری که بر فرایند شکل‌گیری فرد یا محیط‌های پیرامون او صورت می‌گیرد، به پیشگیری جامعه‌مدار و پیشگیری رشدمدار تقسیم می‌شود.»[۴۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...