کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



در ارتباط با فرد و روابط بین فردی او با دیگران است؛
در طی دوران کودکی یا نوجوانی شکل می‌گیرد؛
در طول زندگی فرد گسترش می‌یابد؛
به طور قابل ملاحظه‌ای مختل و ناکارآمد است.
به طور خلاصه طرحواره‌های ناسازگار ، الگوهای شناختی و هیجانی خود ـ ویرانگری هستند، که از اوایل رشد و تحول فرد آغاز می‌شوند و در طول زندگی فرد تکرار می‌شوند. توجه داشته باشید که بر طبق این تعریف، رفتار فرد قسمتی از طرح‌واره‌‌ی وی نیست، بلکه یانگ می‌گوید که رفتارهای ناسازگارانه به عنوان پاسخی به طرحواره‌ شکل می‌گیرند. بنابراین، رفتارها توسط طرحواره‌ها برانگیخته می‌شوند، ولی قسمتی از طر‌واره‌ها نمی‌باشند (یانگ، کلوسکو و ویشار، ۲۰۰۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

طبق نظر بارلو(۲۰۱۲) طرحواره‌های ناسازگارویژگی‌های خاصی دارند. این طر‌حواره‌ها به عنوان:
واقعیت‌های پذیرفته شده، در مورد خود یا محیط تجربه می‌شوند؛
خود ـ تخریب کننده و مقاوم به تغییر هستند؛
مختل و ناکارآمد هستند؛
اغلب توسط برخی تغییرات در محیط، از جمله فقدان یا از دست دادن شغل، فعال می‌شوند؛
هنگامی که فعال می‌شوند با سطوح بالای هیجان در هم آمیخته هستند؛
معمولاً ناشی از تعامل سرشت[۱۳۶] کودک با تجارب مختلف دوره تحولی با اعضاء یا مراقبین در خانواده هستند.
از نظر یانگ (۱۹۹۹) خصوصیات طرحواره های ناسازگار عبارتند از:
باورها و احساس‌های غیرشرطی درباره خودمان هستند و در اثر ارتباط با محیط ایجاد شده‌اند؛
خود ـ تداوم‌بخش[۱۳۷]اند، و بنابراین در برابر تغییر مقاومت می‌کنند؛
طبق تعریف، باید به صورت مکرر و به میزان زیادی ناکارآمد باشند؛
معمولاً توسط رویدادهایی در محیط فعال می‌شوند که به طرحواره‌‌ های خاصی مربوط‌اند؛
نسبت به مفروضه‌های زیربنایی، رابطه‌ی نزدیک‌تری با سطوح بالای عاطفه دارند؛
از تعامل سرشت فطری کودک با تجربه‌های ناکارآمد و با والدین، خواهر و برادرها و همسالان در طی سال‌های اولیه‌ی زندگی به وجود آیند (یانگ، ۱۹۹۹).
۵-۲-پیشینه پژوهش
- کیتزمن[۱۳۸] ( ۲۰۰۹ ) در پژوهشی بر روی ۴۰ زوج متاهل حین برقراری رابطه متقابل با فرزندان پسر ۸-۶ ساله بودند انجام داد. و به این نتیجه رسید که میان تعارضات زناشویی و اختلال در وظایف سرپرستی رابطه وجود دارد.
- هنری و میلر [۱۳۹](۲۰۰۴، به نقل از بهاری ) تحقیقی به منظور. بررسی مشکلات زناشویی در میانه عمر و میزان اثر آنها بر رضایتمندی زناشویی انجام داده اند. نتایج این تحقیق نشان داده است که رایج ترین مشکلات عبارت بودند از ( موضوعات مالی ( ۲۷ %) موضوعات جنسی ( ۸/۲۳ % ) “، شیوه برخورد با کودکان ( ۳/۱۵ %)، صمیمیت عاطفی ( ۷/۱۸ %)، تمیز کردن منزل ( ۱۸ % ) و ارتباط ( ۳/۱۵ %).
- یارمحمدی اصل (۱۳۸۶) پژوهشی با عنوان بررسی اثر بخشی طرحواره درمانی در بهبود اختلال افسردگی اساسی عود کننده انجام داد. نتایج تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که بین طرحواره های ناسازگارانه اولیه با علائم افسردگی اساسی رابطه معنی داری وجود دارد و با ۹۹ درصد اطمینان وجود ارتباط مستقیم میان این دو متغییر تایید می شود. به این ترتیب که با افزایش نمرات طرحواره های ناسازگارانه اولیه میزان افسردگی نیز افزایش می یابد. در این تحقیق طرحواره درمانی بطور معنی داری موجب کاهش علائم افسردگی گردید.
- فریمن(۲۰۰۴) با بهره گرفتن از مدل طرحواره یانگ به بررسی مدل پردازش شناختی غیر منطقی پرداخت و با بهره گرفتن از آزمون های بهنجار به این نتیجه رسید که داشتن طرحواره ناسازگارانه اولیه، پیش بینی کننده ناسازگاری بین فردی است. این یافته تاییدی است بر دیدگاه یانگ که طرحواره های ناسازگارانه اولیه را ذاتا ناکارآمد میداند (مددی،۱۳۹۱)
- هریس[۱۴۰] و همکاران (۲۰۱۲) دریافتند که چهار طرحواره ناسازگارانه اولیه (نقص و شرم- خود کنترلی ضعیف- آسیب پذیری نسبت به ضرر-وابستگی و بی کفایتی) با افسردگی ارتباط دارند.
- ولبورن[۱۴۱] و همکاران (۲۰۱۲) در تحقیقی رابطه بین طرحواره های ناسازگارانه و اختلالات روانی را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش دو طرحواره رهاشدگی/ بی ثباتی و خود کنترلی پایین / خود انظباطی پایین، پیش بینی کننده ای مهم برای افسردگی بودند.
- در یک مطالعه انجام شده به روی ۱۵۳ دانشجوی کارشناسی روانشناسی آندره[۱۴۲](۲۰۰۹) دریافت حوزه طرد و بریدگی از طرحواره های ناسازگارانه اولیه ارتباط منفی با احساسات مثبت، عزت نفس و سازگاری در دانشگاه دارد و همبستگی مثبت با احساسات منفی دارد (قاسمی، ۱۳۸۹).
- اسمیت و جونز[۱۴۳](۲۰۰۹) در تحقیقی با عنوان طرحواره های ناسازگارانه، رویدادهای منفی زندگی و ناراحتی های روانشناختی به این نتیجه رسیدند که طرحواره های رویدادهای منفی زندگی باعث ناراحتی های روانشناختی شدیدتر می شوند. بنابراین طرحواره های ناسازگارانه اولیه و تجارب منفی زندگی هر یک به طور مستقل در اختلالات روانشناختی دخیل هستند.
- هانس[۱۴۴] و همکاران (۲۰۱۰) پژوهشی با عنوان بررسی طرحواره درمانی و طرحواره های ناسازگارانه اولیه در اختلالات شخصیت و سایر بیماری های روانی انجام داد و به این نتیجه رسید که طرحواره های ناسازگارانه اولیه با آسیب های شخصیت و ناراحتی های روانی ارتباط دارد.
- بودمن و گورمن[۱۴۵] ( ۲۰۱۰)، در مطالعات شان بر روی الگو های کنش متقابل، پرخاشگری متقابل، پرخاشگری کلامی، کناره گیری، تعارض کم و بدون استرس به این نتیجه رسیدند که در مقایسه با زوج های متعارض، زوج های کم تعارض رفتار های مثبت بیشتر و رفتار های منفی کمتری را از خود نشان می دهند.
- هانسون و لندبلند[۱۴۶] (۲۰۰۶) در پژوهشی نشان داده اند که آموزش مهارت های ارتباطی و حل تعارض به زوجینی که در تعاملات زناشویی مشکل داشته اند باعث بهبود روابط زناشویی زوجین و کاهش تعارضات و افزایش سلامت روان در آنان می گردد.
- وینسنت، ویشس و گری [۱۴۷]( ۲۰۰۶) در پژوهش خود یک تحلیل رفتاری از فرایند حل تعارض زوجین آشفته و غیر آشفته کردند. نتایج حاکی از آن بود که زوجین آشفته در مقایسه با زوجین غیر آشفته به میزان بیشتری از رفتار های تعارض منفی و به میزان کمی از رفتار های حل تعارض مثبت استفاده می کنند.
- در پژوهش گسترده ای که گاتمن در خصوص تعارض طرحریزی کرد چهار سبک تعارض در روابط زوجین خود را نشان داد که در ازدواج به طور خاصی مخرّب هستند. این چهار سبک عبارتند از: عیبجویی، تحقیر، دفاعی بودن و دیوار سنگی، تمام این راهبردها می توانند باعث منزوی شدن و کناره گیری شوند (گاتمن و لوینسون، ۲۰۱۲). در حمایت از این مدل هاوستون و انگلیستی (۲۰۱۲) دریافتند که روابطی که در آن سطوح بالای رفتار منفی از قبیل انتقاد کردن، شکایت، عصبانی شدن و ناشکیبایی از طرف هر یک از همسران وجود دارد، با گذشت زمان در زنان (و نه در مردان) باعث رضایت پایین تر می شود.
- شیلنگ و همکاران[۱۴۸] (۲۰۰۴) به تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی در زوجینی که دچار مشکلات زناشویی بودند پرداختند. ۳۹ زن و ۳۸ مرد تحت آموزش برنامه پیشگیری و پر بار سازی رابطه (PREP) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به طور معناداری رضایت مندی زناشویی شان افزایش یافته بود.
- ریوس،سیسیل[۱۴۹] (۲۰۱۰) پایان نامه کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه ایالتی تویا با موضوع رابطه مشاوره قبل از ازدواج، انتظارات و رضایت زناشویی به رشته تحریر درآورده است. هدف این مطالعه، بررسی اهمیت مشاوره در انتظارات و رضایت مندی زناشویی می باشد. این مطالعه با شیوه بررسی زوج ها و اینکه ایا قبل از ازدواج به انها کمک کرده است یا خیر، انجام شده است.زوج های مورد مطالعه، شامل ۵۶زن و ۵۶ شوهر بودند که کمتر از یک سال از زمان ازدواج انها می گذشت.رابطه بین منابع اطلاعاتی و انتظارات نشان داد که متغیرها به شدت با خانواده مبدا (خانواده خودشان قبل از ازدواج) ارتباط دادند. همچنین مشخص شد که درصد بالایی از ازدواج ها، اطلاعات قابل توجهی از منابع غیررسمی به دست می اورند نه از مشاوره ها و کلاس های اموزشی قبل از ازدواج ! انتظارات معقول، نقش بسیار مهمی در رضایت مندی زناشویی داشتند.
- آدامز،امی میشل[۱۵۰](۲۰۰۹) در رساله دوره دکتری خود در دانشگاه لوییزیانا در مونرو، تاثیر ادراک “خودمتمایزگری” در رضایت مندی زناشویی و رضایت جنسی را مورد بررسی قرار داده است.وی می نویسد:خودمتمایزگری به عنوان یک جزء اساسی از صمیمیت در دراز مدت، رضایت و تقابل در روابط زناشویی به حساب می اید. خودمتمایزگری اجازه می دهد تا فرد در یک رابطه مشخص از استقلال نسبی و وابستگی متعادل برخوردار باشد. موری بون، خودمتمایزگری را تحت عنوان تعادل بین نیروهای جدایی طلبی و با هم بودن و یا تعادل بین عقل و احساسات مطرح می کند. به طور حتم هردوی این مفاهیم تحت تاثیر درجه خودمتمایزگری قرار دارد. اعتقاد براین است که سطح متمایزگری به شدت بر زمینه های مختلف زندگی از جمله رضایت مندی زناشویی و جنسی اثر می گذارد. زنان و شوهران در ازدواج هایی با خودمتمایزگری پایین تر، بلوغ عاطفی ضعیف تر و ظرفیت محدود تر نزدیک شدن و جداشدن از خود نشان می دهند که این مسئله منجربه قربانی شدن رشد شخصی افراد جهت حفظ رابطه زناشویی شان می شود. مطالعه حاضر به بررسی تاثیر درک خودمتمایزگری در رضایت زناشویی و جنسی در ۵۱ زوج(تعداد:۱۰۲) در منطقه مترو اتلانتا پرداخته است. در این مطالعه از پرسشنامه خود DSI جهت بررسی خودمتمایزگری استفاده شده است.شاخص رضایت مندی زناشویی(TMS) و شاخص رضایت جنسی(ISS) و داده های دموگرافیک در این روش بکار گرفته شده اند. تجزیه و تحلیل آماری انجام شده توسط نرم افزارهای spss، شامل پیرسون و چند خطی رگرسیون می باشد. مجموع نفرات ترکیبی مردان و زنان نشان داد که ارتباط معناداری بین تمایز خود، رضایت مندی زناشویی و رضایت جنسی وجود دارد. مجموع نفرات زنان یک همبستگی بارز بین خودمتمایزگری و رضایت مندی زناشویی نشان نمی دهد. مجموع نفرات زنان و شوهران و مجموع جداگانه نفرات انها، همبستگی قوی بین تمایز از خود، رضایت زناشویی و رضایت جنسی نشان می دهد. هیچکدام از متغیرهای دموگرافیک پیش بینی کننده محرز خودمتمایزگری نیستند؛با این حال این مطالعه در جهت حمایت فرضیه بون، خودمتمایزگری را موثر بر رضایت مندی زناشویی و رضایت جنسی مطرح می کند.
- کرامر، تیلور، استانلی (۲۰۰۸) آموزش روش های برقراری ارتباط سازنده بر رضایت مندی زناشویی را در گروهی می سنجیدند که نتایج نشان داد این آموزش ها سبب پائین آمدن فشار خون و افزایش رضایت مندی آنها از زندگی زناشویی شان شده است .
- اسماعیلی ( ۱۳۸۴ ) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که عوامل زیر در تقاضای طلاق زنان موثراند:عدم تفاهم اخلاقی با همسر، عدم احساس مسئولیت همسر، مشکلات مالی و عصبی بودن همسر، دخالت خانواده همسر در زندگی مشترک، فحاشی همسر، بدبینی زنان متقاضی طلاق نسبت به همسرانشان، بدبینی همسران زنان متقاضی طلاق نسبت به آنان، اختلاف عقاید دینی، عدم رضایت از شغل همسر، ناتوانی جنسی همسر در روابط زناشویی، اختلاف طبقاتی زنان متقاضی طلاق با همسرانشان، کم بودن تحصیلات همسر و غیره .
- مرادی ( ۱۳۸۰ ) نتایج تحقیقاتش حاکی از این بود که خانواده درمانی به روش ساختی تعارضات زناشویی را کاهش می دهد.
- ساروخانی ( ۱۳۸۷ ) در تحقیقی تحت عنوان مقایسه میزان سلامت روانی خانم های دارای تعارضات زناشویی حاد با خانم های گروه مشابه ( فاقد تعارضات زناشویی حاد ) به این نتیجه رسید که خانم های گروه اول از سلامت روانی کمتری نسبت به گروه مشابه برخوردارند .
- بهاری ( ۱۳۷۹ ) در تحقیقات خود دریافته است که کارایی خانواده زوج های در حال طلاق به طور معناداری پایین تر از کارایی خانواده زوج های غیر طلاق است و زوج های در حال طلاق در سازه نقش خانوادگی و حل مشکل کارایی ضعیف تری را گزارش می دهند.
- براتی ( ۱۳۷۵) در پژوهش خود دریافت که هشت مولفه سنجش تعارضات زناشویی اعم از کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی ، افزایش واکنش های هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزند، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، جدا کردن امور مالی از یکدیگر، کاهش ارتباط موثر ، با تعارضات ما بین زوجین رابطه مثبت دارد.
فریدی (۱۳۸۵)، در تحقیق خود این نتیجه رسید که آموزش مداخلات خانواده درمانی ساختی به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی زنان تاثیر مثبت دارد .
- بودمن و گورمن[۱۵۱] ( ۲۰۰۹)، در مطالعات شان بر روی الگو های کنش متقابل، پرخاشگری متقابل، پرخاشگری کلامی، کناره گیری، تعارض کم و بدون استرس به این نتیجه رسیدند که در مقایسه با زوج های متعارض، زوج های کم تعارض رفتار های مثبت بیشتر و رفتار های منفی کمتری را از خود نشان می دهند.
- وینسنت، ویشس و گری [۱۵۲]( ۲۰۰۶) در پژوهش خود یک تحلیل رفتاری از فرایند حل تعارض زوجین آشفته و غیر آشفته کردند. نتایج حاکی از آن بود که زوجین آشفته در مقایسه با زوجین غیر آشفته به میزان بیشتری از رفتار های تعارض منفی و به میزان کمی از رفتار های حل تعارض مثبت استفاده می کنند.
-مهدویان(۱۳۸۶)در پژوهش«بررسی تأثیر آموزش ارتباط بر رضایت‏مندی زناشویی و سلامت روانی»به این نتیجه رسید که روش آموزش ارتباط بر مبنای نظریه شناختی-رفتاری که از اصول آموزش سه مرحله‏ای پیشنهاد شده توسط کوردوا و جکوبسن پیروی می‏کند، می‏تواند موجب افزایش رضایت‏مندی زناشویی و سلامت روانی زوج‏ها شود و حتی در مورد زوج‏هایی که یکی از طرفین از مشکل اختلال شخصیت رنج می‏برند نیز در مواردی مفید واقع گردد.
-مرادی(۱۳۸۹)در پژوهش«تأثیر آموزش مهارت‏های حل تعارض‏های زناشویی بر بهبود روابط متقابل زن و شوهر»اثربخشی این آموزش‏ها را نشان داد.
- فرقانی(۱۳۸۲)در تحقیق «بررسی اثربخشی آموزش گروه شناختی رفتاری بر رضایت زناشویی زوجین شهرستان شهرکرد»به آموزش گروهی از والدین دانش‏آموزان ابتدایی پرداخت که دارای رضایت زناشویی در سطح پائین بودند.این آموزش‏ها در ۱۰ جلسه و به شیوه شناختی-رفتاری بودند.نتایج نشان داد آموزش شناختی-رفتاری با (= ۰٫۰۱ P) رضایت‏مندی آزمودنیهای گروه آزمایش را افزایش می‏دهد اما تفاوت معنی‏داری بین نمرات زنان و مردان مشاهده نشد.
-عامری، اژه‏ای و طباطبایی (۱۳۸۲)در پژوهش خود به بررسی تأثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی در اختلافات زناشویی پرداختند.به این منظور ۳۹ زوج که برای حل اختلافات زناشویی به مراکز مشاوره مراجعه کرده بود، به‏طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند.نتایج به دست آمده از ۶ هفته درمان گروه آزمایش نشان داد که مداخلات خانواده درمانی راهبردی نه تنها منجر به افزایش رضایت زناشویی در بین آنها شده، بلکه تعارضات بین فردی آنان را نیز کاهش داده است.این مداخلات در زنان مؤثر بوده است.
-اصلانی(۱۳۸۳)در پژوهش خود به بررسی نقش مهارت‏های ارتباطی در کارایی خانواده پرداخت.نمونه تحقیق او ۱۶ زوج از دانشجویان متأهل دانشگاه تهران بودند.طرح تحقیق به روش پیش‏آزمون، پس‏آزمون همراه با گروه کنترل بود.نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش مهارت‏های ارتباطی باعث بالا رفتن کارآیی خانواده در مقوله‏های حل مشکل، ارتباط، نقش‏ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 10:41:00 ب.ظ ]




POP3، SMTP، FTP
LDAP، HTTP، HTTPS

HTTP
HTTPS

HTTP
HTTPS

فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
در این فصل زبان خاص دامنه پیشنهادی برای آزمون بار برنامه‌های کاربردی تحت وب با جزئیات تشریح خواهد شد. ابتدا تعریفی از آزمون نرم‌افزار ارائه می­ شود و سپس مشکلات پیش روی آزمون نویس‌ها بررسی خواهند شد. در ادامه ایده ارائه یک زبان خاص دامنه برای انجام آزمون بار توضیح داده شده و لزوم وجود این زبان برای برنامه‌های کاربردی تحت وب بیان می گردد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بخش اصلی این فصل به معماری، مشخصات، قابلیت‌ها و ویژگی‌های زبان خاص دامنه پیشنهادی برای آزمون بار اختصاص دارد. پارامترهای مؤثر در آزمون بار، نحو زبان و چاچوب‌های مورد استفاده در زبان خاص دامنه پیشنهادی از جمله مهم‌ترین مواردی هستند که در ادامه بررسی خواهند شد.
۳-۲ آزمون نرم‌افزار
مرحله آزمون نرم‌افزار را می­توان در تمامی روش­های توسعه نرم‌افزار جست و جو کرده و یافت. مطالب و مقالات زیادی در مورد اهمیت و چرایی وجود مرحله آزمون نرم‌افزار نوشته شده است و در این پایان نامه هدف تکرار دوباره این قضایا نیست؛ بنابراین، مرحله آزمون نرم‌افزار پذیرفته شده و همه‌ی بر این که وجود چنین مرحله­ ای نه تنها مفید بلکه ضروری است توافق دارند [۲۱].
آزمون‌های نرم‌افزار معمولاً با توجه به نیازهایی که با وجود نرم‌افزار برطرف خواهند شد، دسته­بندی و طراحی می­شوند. به طور مثال، یک نرم‌افزار که قرار است محاسبات آماری مربوط به یک سری داده را انجام دهد، نیازمند آن است که قبل از استقرار و استفاده گسترده از آن، به خوبی از عهده محاسبات در مورد یکسری داده ­های آزمون برآید. معماری یک نرم‌افزار و خصوصیات پیاده‌سازی آن نیز می ­تواند در نوع آزمون تأثیرگذار باشد. به عنوان یک مثال که درگیری با موضوع این پایان‌نامه نیز دارد، آزمون برنامه ­های تحت وب به واسطه معماری وب که یک معماری دو سویه است، می­باشد که این نیز در دو دسته کلی تقسیم ­بندی می­ شود که هر کدام از این دسته‌ ها، خصوصیات هر سوی این معماری دوطرفه را مورد ارزیابی قرار می‌دهند.
۳-۳ مشکلات پیش روی آزمون‌نویس‌ها
این که آزمون چیست و چرا می­بایست وجود داشته باشد به طور مفصل در فصل دوم مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این بخش سعی بر آن است تا بتوان مشکلات یک آزمون نویس را هنگامی که می­خواهد برای یک نرم‌افزار، مورد آزمون بنویسد بررسی شود.
موارد آزمون مربوط به الگوریتم­ها یا خصوصیات فنی یک نرم‌افزار جزو موارد آزمون ساده هستند چرا که نوشتن آزمون و اجرای آن به راحتی صورت می­پذیرد. هر مورد آزمون نیاز به یک سری پیش‌شرط و محیط آزمون دارد. در صورتی که پیش‌شرط‌ها تعیین نشوند و یا به طور مناسب تهیه نگردند، نمی­بایست به نتیجه آزمون اعتماد کرد و یا حتی انتظار داشت که آزمون بدون مواجهه با خطا به پایان برسد. محیط آزمون نیز خود عاملی اساسی است. در صورتی که محیط آزمون به همراه عواملی که در آن محیط، وجودشان الزامی است، مانند یک پایگاه داده فرضی که می­بایست قبل از شروع آزمون ایجاد شده باشد و یا رکوردگیری­های خاصی که می‌بایست در جدولی وجود داشته باشند تا آزمون بتواند شروع شود، پدید نیامده باشد، همچنان نمی­ توان انتظار داشت که آزمون کار کند. معمولاً خود آزمون به اندازه ایجاد محیط پیرامون آزمون سخت و طاقت‌فرسا نیست.
موارد مربوط به محیط و پیش‌شرط‌های یک آزمون، زمانی که آزمون مربوط به یکی از فرایند­های اساسی سیستم است، خود را بیشتر و بیشتر نمایان می­ کنند و در این هنگام است که یک برنامه­نویس به درگیری با این عوامل خواهد پرداخت. آزمون فرآیندهایی که نتیجه فرآیندهای دیگر هستند و همین طور، فرآیندهایی که نیاز به وجود عوامل بیرونی مورد آزمون دارند، از جمله مواردی هستند که فرایند نوشتن مورد آزمون و همین طور اجرای مورد آزمون را به شدت کند می­ کنند.
۳-۴ زبان خاص دامنه برای آزمون دامنه
با مقدمه­ای که در بخش قبل بیان شد، می­توان دید که یک آزمون کننده نیاز دارد تا بتواند خیلی سریع مورد آزمون را نوشته و بدون درگیری با جزییات پیاده‌سازی آزمون، مثلاً جزییات ارتباط به پایگاه داده و همین طور جزییات باز شدن یک سوکت[۳۲] سرور، فرایند مورد نظرش را کد کرده و بیازماید. در اینجا است که نیاز به وجود یک زبان سطح بالاتر و اختصاصی تر جهت انجام آزمون‌ها احساس می­ شود. چنین زبانی می ­تواند یک زبان اسکریپتی مانند پرل و یا پایتون باشد چرا که معمولاً کاربر آزمون کننده درگیر نوع داده ­های زبان نبوده و تنها می­خواهد جریان فرایند داخل ذهنش را پیاده‌سازی کند. در مورد پروژه‌های جاوا، گرووی انتخاب خوبی است. در فصل دوم در مورد خصوصیات این زبان و همین طور قدرتش در ترکیب شدن با کدهای جاوا بسیار سخن گفته شده است که از خواننده دعوت می‌شود جهت تکمیل اطلاعاتش در مورد زبان گرووی به فصل دوم و سپس به پیوست (الف) مراجعه کند.
اما یک زبان اسکریپتی کافی نیست. تنوع بالای آزمون‌ها و انواع گوناگون فرایند­هایی که قابل آزمون هستند، خود یک مانع بر سر راه ایجاد زبانی یکپارچه برای آزمون است. از این روست که مثلاً در مورد آزمون نرم‌افزارهای تحت وب، مجموعه ­ای از چهارچوب­های خاص این فضا که اکثر آن­ها مبتنی بر زبان اسکریپتی گرووی هستند، پدید آمده‌اند. جب مثالی از آن‌هاست.
چهارچوب­های مبتنی بر یک زبان اسکریپتی که برای یک نوع آزمون خاص ایجادشده‌اند را می­توان نوعی زبان خاص دامنه داخلی فرض کرد که بر روی یک زبان اسکریپتی پدید آمده­اند. جب را می­توان یک زبان خاص دامنه آزمون نرم­افزارهای تحت وب فرض کرد که بر روی زبان اسکریپتی گرووی پدید آمده است. با بهره گرفتن از این چهارچوب یک آزمون کننده وب می ­تواند به راحتی و بدون درگیر شدن با جزییات مربوط به فرستادن و دریافت یک درخواست HTTP و همین طور بدون درگیر شدن با جزییات و مشکلات مربوط به تجزیه کردن[۳۳] سندهای HTML، به المان­های HTML موجود در یک صفحه وب دست یابد. بدین گونه است که تمرکز آزمون کننده متوجه فرایند مورد نظرش برای آزمون خواهد شد و می ­تواند دانش کمتری برای آزمون یک فرایند پیچیده داشته باشد.
۳-۴-۱ نیاز به وجود یک زبان خاص دامنه برای دامنه آزمون بار
زبان­های خاص دامنه داخلی زیادی تحت عنوان چهارچوب­های مبتنی بر گرووی برای آزمون نرم­افزارهای تحت وب ایجادشده‌اند که تا حد زیادی درخواست­های آزمون کنندگان را در حوزه ­های مختلف آزمون این نرم­افزارها فراهم آورده­اند. در این پایان نامه هدف آن است که با ایجاد یک چهارچوب اختصاصی جهت کمک به حوزه آزمون بار، آزمون کنندگان در این قسمت آسوده­تر عمل کنند. قبل از هر چیز می­بایست در مورد نرم‌افزارهای تحت وب و همین طور خصوصیات یک آزمون بار بیشتر بدانیم تا بتوانیم یک چهارچوب کاربردی در این زمینه ایجاد کنیم.
۳-۵ آزمون نرم‌افزارهای تحت وب
طی سال­های اخیر، تولیدات نرم­افزاری بر مبنای معماری لاغر[۳۴] که معماری وب یکی از نمونه‌های آن است، رشد روزافزونی داشته است. به طوری که معماری مبتنی بر وب جزو اولین گزینه­ های تصمیم‌گیری در مورد معماری برنامه‌های کاربردی است. همان طور که در بخش قبل گفته شده است، معماری وب یک معماری دوسویه است بدین معنی که یک سوی آن یک نرم­افزار مشتری قرار دارد و سوی دیگر یک نرم­افزار سرویس‌دهنده که به مشتری خدمات وب می­دهد. پروتکل این معماری HTTP است و از این رو یک سو یک HTTP Client مانند مرورگر وجود دارد و سوی دیگر یک HTTP Server یا Web Server قرار گرفته است.
آزمون‌های یک نرم­افزار تحت وب، به دلیل ذات دوطرفه بودن معماری وب، به دو دسته تقسیم می­شوند: آزمون‌های سمت سرور و آزمون‌های سمت مشتری. آزمون‌های سمت سرور بیشتر به بررسی و ارزیابی فرآیندهای سمت سرور می­پردازند که درگیر با فناوری مورد استفاده سمت سرور است. از سوی دیگر، آزمون‌های سمت مشتری، به آزمون عملکردی نرم‌افزار تحت وب می­پردازند و از دید فردی که پشت یک مرورگر نشسته است و با برنامه تحت وب کار می‌کند، فرآیندها و عملکردهای سیستم را می­آزمایند. این پایان‌نامه به طور تخصصی به آزمون‌های سمت مشتری می ­پردازد و قصد دارد در این زمینه بهبودهایی را به وجود آورد.
۳-۵-۱ آزمون‌های سمت مشتری
آزمون‌های سمت مشتری در یک نرم‌افزار تحت وب می­توانند با اهداف زیر انجام شوند:
بررسی سازوکارهای امنیتی و عامل‌های امنیتی در فضایی که کاربر با آن کار می­ کند.
آزمون موارد کاربری[۳۵] سیستم و چک کردن این که به درستی پیاده‌سازی شده ­اند.
آزمون صفحات مختلف وب‌سایت با هدف پیدا کردن صفحاتی که وجود ندارند و یا به هر دلیل به درستی دریافت نمی­شوند. از این آزمون با عنوان آزمون دسترسی­پذیری نیز یاد می­ شود.
آزمون این که سیستم نرم­افزاری در مواردی که مورد هجمه­ی انبوه درخواست­ها قرار می­گیرد آیا می ­تواند همچنان به مشتریان جدید خود پاسخ دهد. این آزمون در نهایت به دنبال پیدا کردن نقطه آستانه­ای است که تمامی مشتریان جدید نتوانند از خدمات صفحه مورد نظر استفاده نمایند. پیدا کردن چنین نقطه­ای ممکن است با توجه به خصوصیات سخت­افزاری رایانه­ای که نرم­افزار سرور بر روی آن نصب شده است و همین طور خصوصیات نرم­افزاری سرویس که مورد انتظار است، بسیار ساده و یا در مواردی غیرقابل تعیین شدن باشد. این آزمون و تمامی آزمون‌های دیگری که هدف آن­ها تعیین آستانه­ اعتماد به یک سرویس هستند، تحت عنوان آزمون‌های قابلیت اطمینان یاد می­شوند.
آزمون و بررسی خصوصیات مربوط به ارتباطی[۳۶] که کاربر از طریق آن در حال دریافت سرویس است. این آزمون که از آن با عنوان آزمون بار یاد می­ شود، تلاش می­ کند اطلاعات مربوط به زمان و میزان اطلاعات مبادله شده برای یک سناریوی درخواست سرویس را پیدا نماید. موارد گفته‌شده در مورد ۴ نیز می­توانند جزو آزمون بار فرض شده و در این دسته گنجانده شوند.
این پایان‌نامه سعی در آن دارد تا به کمک طراحی یک چهارچوب، برنامه‌نویسان را در ایجاد آزمون‌های بار آسان و موثر یاری رساند.
۳-۶ معماری سیستم پیشنهادی
زبان خاص دامنه ارائه‌شده در این پایان‌نامه، از نوع داخلی است. در زبان­های خاص دامنه داخلی، زبان خاص دامنه بر روی یک زبان همه منظوره بنیان نهاده می‌شود. در اینجا از زبان گرووی به عنوان زبان همه منظوره استفاده شده است. دلیل این امر آن است که این زبان به خوبی از قابلیت تعریف زبان­های خاص دامنه پشتیبانی می‌کند و همچنین رابطه تنگاتنگی با زبان جاوا دارد.
علاوه بر زبان گرووی، از دو چارچوب[۳۷] معروف مبتنی بر گرووی نیز استفاده می‌شود. این چارچوب‌ها که برای خودکارسازی فرآیندهای وب[۳۸] و همچنین انجام آزمون‌های مختلف به کار می‌روند، به ترتیب عبارت‌اند از: جب و اسپاک[۳۹]. با در نظر گرفتن این دو چارچوب، معماری کلی سیستم به صورت شکل ۳-۱ خواهد بود:
شکل ۳-۱: معماری کلی زبان خاص دامنه آزمون بار
به عبارت دیگر در ابتدا آزمون‌های آزمون بار مدنظر، در زبان گرووی و با بهره گرفتن از کتابخانه‌های جب و اسپاک طراحی و نوشته‌شده‌اند. سپس با بهره گرفتن از قابلیت‌های موجود در گرووی برای تعریف زبان­ خاص دامنه، این آزمون به شکلی که در ادامه به آن خواهیم پرداخت تبدیل شده است. این شکل هم بسیار خوانا بوده و هم کاملاً کاربردی است.
۳-۷ پارامترهای مؤثر در آزمون بار
دو دسته پارامتر اصلی در آزمون بار اهمیت دارند که در ادامه به تعریف آن‌ها پرداخته خواهد شد.
۳-۷-۱ پارامترهای زمانی
به طور کلی در آزمون بار برنامه‌های کاربردی تحت وب دو پارامتر زمانی اهمیت دارند:
مدت زمانی که طول می‌کشد تا اولین بایت از اطلاعات صفحه مورد آزمون دریافت شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:41:00 ب.ظ ]




این‌گونه افراد معمولاً اهداف سطح بالاتری را که مستلزم تلاش بیش‌تری است برای خود در نظر می‌گیرند. حوزه عملکردی دوم مربوط به تلاش و پشتکار است که مطابق با آن، اشخاص مداومت و تلاش بیش‌تری برای انجام تکالیف دارند و در هنگام انجام تکلیف نیز از راهبردهای مختلف یادگیری بیش‌تر استفاده می‌کنند. میزان بازبینی یادگیری، سومین حوزه مورد بحث است. افراد دارای باورهای خودکارآمدی بالا، به طور مرتب میزان پیشرفت خود را در رابطه با اهداف، بازبینی و در هنگام لزوم به انطباق و تغییر راهبردها اقدام می‌کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آخرین حوزه، واکنش در مقابل شکست و ناکامی است. این افراد شکست را ناشی از کمبود تلاش (نه نداشتن توانایی) می‌بینند و همین امر، سبب می‌شود که از شکست ناراحت نشوند و تلاش خود را افزایش دهند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت باندورا خودکارآمدی تکلیف را به عنوان اعتقاد فرد به این که می‌تواند با موفقیت رفتار خواسته شده را برای دستیابی به نتایج آن انجام دهد، می‌شناسد. موقعی که افراد احساس می‌کنند مهارت‌های لازم را دارند و نتایج مستقیماً به کیفیت عملکرد آن‌ها وابسته است، این باورهای کارآمدی بر اهداف و اعمالشان اثر خواهد گذاشت. باورهای خودکارآمدی از جمله باورهای خود است که به رفتار تحصیلی جهت می‌دهد. بندورا در نظریه شناختی– اجتماعی خود (۱۹۹۳، ۱۹۹۷)، خودکارآمدی را مجموعه قضاوت‌ها و باورها نسبت به توانایی‌های خود در انجام تکالیف خاص در موقعیت‌های خاص تعریف کرده است. خودکارآمدی بر عقاید و باورهای افراد در اعمال کنترل بر عملکرد و رویدادهای مؤثر زندگی اشاره دارد. بر اساس نظریه‌ی شناختی– اجتماعی، افراد با باورهای قوی نسبت به توانایی‌های خود، در مقایسه با افرادی که نسبت به توانایی‌های خود تردید دارند، در انجام تکالیف بهتر عمل می‌کنند (زلدین[۳۱] و پاجارس، ۲۰۰۰). فال و مک‌لئود[۳۲] (۲۰۰۱) معتقدند که باورهای خودکارآمدی میزان مقاومت و ایستادگی شخص در برابر موانع را نیز نشان می‌دهند و حاکی از این اعتقاد فرد هستند که وی قادر است در یک موقعیت به‌طور مؤثر عمل کند یا برعکس، در انجام کارهای خود نقش کمی داشته باشد. زمانی‌که افراد اعتقاد دارند توانایی‌هایشان برای انجام تکلیف بالاست پس شایستگی خود را برای رسیدن به موفقیت در آن تکلیف بالا ارزیابی می‌کنند و زمانی‌که تصور می‌کنند به‌دلیل ناتوان بودن، تلاش‌هایشان منجر به شکست می‌شود احساس عدم کفایت و شایستگی را تجربه خواهند کرد و در نتیجه در هنگام عملکرد اعتماد به‌نفس خود را از دست می‌دهند و در انجام تکلیف ناتوان می‌شوند (آشر و پاجارس، ۲۰۰۶). از دیدگاه باندورا، پاسترلی، باربارانلی و کاپرارا (۱۹۹۹) خودکارآمدی یک سازه چند بعدی میباشد و باید در زمینه های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس آنان سه حوزه اصلی را برای خودکارآمدی، شامل خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی در نظر گرفتند.
خودکارآمدی تحصیلی با احساس توانایی فرد در مدیریت فعالیتهای یادگیری، تسلط بر موضوعات درسی و برآورده کردن انتظارات تحصیلی مرتبط است (موریس، ۲۰۰۱). همچنین، خودکارآمدی تحصیلی به منزله اطمینان فرد از توانایی در انجام موفقیتآمیز رفتارهای خودنظمدهی تحصیلی است. یعنی به میزان تنظیم کردن راهبردهای فراشناختی، انگیزشی و رفتاری در مراحل مختلف اشاره دارد- به عنوان مثال، برنامه ریزی برای تکالیف، سازماندهی کارهای کلاسی و انجام آنها در موعد مقرر (زیمرمن[۳۳]، ۱۹۹۰).
خودکارآمدی اجتماعی، به معنی قابلیت‌های فرد در برخورد با چالشهای اجتماعی، احساس توانایی در روابط با همسالان و توانایی اداره کردن ناسازگاریهای بینفردی است (موریس، ۲۰۰۱). حس قوی خودکارآمدی اجتماعی باعث ایجاد ارتباطات مثبت میشود، در حالی که عدم خودکارآمدی اجتماعی فرد را به سوی کنارهگیری و بیگانگی سوق میدهد (باندورا و همکاران، ۱۹۹۹). فرد از طریق خودکارآمدی اجتماعی قادر است، ارتباطات اجتماعی خود را توسعه دهد تا زندگیاش را لذتبخش و فشارهای محیطی را مدیریت نماید.
موریس (۲۰۰۱) خودکارآمدی عاطفی را اینگونه تعریف کرده است: توانایی ادراک شده چیرگی بر هیجانات منفی توسط فرد. به عبارتی، باورهای خودکارآمدی عاطفی، به عنوان توانایی شخص برای تنظیم، و تعدیل هیجانات مناسب و دوری از حالتهای هیجانی منفی در شرایط معین به کار برده میشود. به عبارتی دیگر، بازگشت به حالت طبیعی، وقتی که هیجانات منفی را تجربه میکند. ممکن است اضطراب و هیجانات منفی، برای فرد کاهش عملکرد تحصیلی، ناسازگاری اجتماعی و خلق افسرده را در پی داشته باشد یا حتی خطر ابتلا به افسردگی و دیگر مشکلات مربوط به سلامت هیجانی را در وی افزایش دهد (والیس و آمستد، زولیگ و پاکستون[۳۴]، ۲۰۰۸).
ساوولاینن[۳۵] (۲۰۰۲) خودکارآمدی را برخورداری از توانایی برای انجام کارها در موقعیت‌های مختلف زندگی تعریف می‌کند. مادوکس[۳۶] (۲۰۰۰) باورهای خودکارآمدی را به‌عنوان عقاید شخص برای هماهنگ کردن مهارت با توانایی‌ها به‌منظور دست‌یابی به اهداف مطلوب در شرایط و حوزه‌های خاص تعریف می‌کند. نظریه پردازان شناختی معتقدند که باورهای خودکارآمدی یا قضاوتهای افراد در مورد توانایی‌هایشان، مسیر فعالیت و جریان عملکردهای افراد را مشخص و سازماندهی می‌کند (بندورا، ۱۹۸۶) بهگونه‌ای که نگرش افراد به توانایی‌هایشان، روی رفتار به شیوه‌های مختلف از جمله روی انتخاب‌هایشان تأثیر می‌گذارد و موجب می‌شود افراد جریان عمل را دنبال یا قطع کنند. افراد به تکالیفی مشغول می‌شوند که احساس می‌کنند شایستگی‌اش را دارند و مطمئن هستند که می‌توانند انجام دهند و از کارهایی که احساس می‌کنند نمی‌توانند انجام دهند یا در آن موفقیت مورد انتظار را بهدست نمی‌آورند، پرهیز می‌کنند (کرامتی، ۱۳۸۰؛ پاجاریس و شانک، ۲۰۰۱؛ فال و مکلئود، ۲۰۰۱).
در مقابل مشکلاتی که در زندگی برای انسانها رخ میدهد، هر یک از افراد عوامل خاصی را مؤثر میدانند. عدهای شانس، سرنوشت و نیروهای بیرونی را عامل مهم در شکلگیری زندگی خود میدانند و دستهای دیگر، نیروهای درونی مانند میزان تلاش و تصمیمات خود را در انجام فعالیتها مهم بهشمار میآورند. اشخاصی که خودکارآمدی بالایی دارند، برای کسب نتیجه مطلوب، فرایندهای شناختی و هیجانیشان را هماهنگ کرده و مکان کنترل در آنها درونی است (نیل ، ۲۰۰۶).
باورهای خودکارآمدی افراد نقش مهمی در چگونگی نگرش آنها به شرایط مختلف دارند. این باورها تعیین میکنند که افراد چگونه احساس، فکر و رفتار کنند (بندورا و شانک، ۱۹۸۱).
از نظر بندورا (۱۹۹۷)، باورهای خودکارآمدی، نتیجه فرایندهای یادگیری هستند. روابط اجتماعی که بر پایه چهار منبع مهم اطلاعاتی قرار دارند، نقش مهمی را در این فرایندهای یادگیری دارند (برویرز و تومیک، ۲۰۰۰). بندورا (۱۹۹۷)، چهار منبع اصلی اطلاعات را تجارب عملکردی[۳۷]، متقاعدسازی کلامی[۳۸] ، تجارب نیابتی[۳۹] و علائم فیزیولوژیکی[۴۰] میداند.
مؤثرترین و با نفوذترین منبع خودکارآمدی، تفسیری است که فرد از عملکرد گذشته‌اش یا تجارب موفقیتش دارد. افراد در کارها و فعالیتهایی که مشغول می‌شوند، نتیجه اعمالشان را تفسیر می‌کنند و از این تفسیرها برای گسترش باورها و عقاید درباره تواناییشان برای درگیر شدن در کارها و فعالیتهای بعدی استفاده می‌کنند. معمولا نتایجی که به‌عنوان نتایج موفق تفسیر می‌شوند، خودکارآمدی را افزایش می‌دهند و آن دسته که به عنوان نتایج ناموفق تفسیر می‌شوند، آن را کاهش می‌دهند (پاجاریس، ۲۰۰۲؛ تباریز استراتون، ۲۰۰۵؛ لن، لن و کیپرانو[۴۱]، ۲۰۰۴ ؛ برویرز و تومیک، ۲۰۰۰).
افراد علاوه بر تفسیر نتایج اعمالشان، باورهای خودکارآمدیشان را از طریق تجربه جانشینی یعنی مشاهده اجرای اعمال دیگران، شکل می‌دهند (بندورا، ۱۹۸۹). از نظر بندورا (۱۹۹۴)، مشاهده فرد از اینکه افرادی مشابه خودش، با تلاش پیگیر، به دستاوردهای موفقی نائل می‌شوند، این اعتقاد را در فرد تقویت می‌کند که او نیز دارای قابلیت‌هایی است که می‌تواند از عهده فعالیت‌های مشابه به نحو موفقیت‌آمیزی برآید. همینطور وقتی مشاهدهگر میبیند کسی قابلیت‌ها و توانایی های او را دارد و شکست میخورد، انتظار خودکارآمدی در او اُفت میکند و تلاش کمتری به خرج میدهد. زیرا انتظار دارد شکست و ناکامی به استقبالش بیاید (ریکمن[۴۲]، ۲۰۰۸).
بندورا (۱۹۸۹) اظهار می‌دارد که افراد از طریق ترغیب و تشویق دیگران نیز می‌توانند متقاعد شوند که دارای مهارت‌ها و قابلیت‌های لازم برای موفقیت می‌باشند. تشویق کلامی دیگران به فرد کمک می‌کند تا تلاش بیشتری به‌کار ببرد و پشتکار مورد نیاز برای موفقیت را تداوم بخشد و این امر به رشد پیوسته مهارتها و کارآمدی شخصی منجر می‌شود (پاجاریس، ۲۰۰۲؛ برویرز و تومیک، ۲۰۰۰؛ کراین[۴۳]، ۲۰۰۰).
واکنش‌های هیجانی و روانی و حالات فیزیولوژیکی نسبت به شرایط و وضعیت‌های مختلف، نیز نقش مهمی در خودکارآمدی فرد ایفا میکند. بندورا (۱۹۹۴) اذعان می‌دارد که نه‌ تنها شدت واکنش‌های هیجانی و فیزیولوژیکی، بلکه چگونگی درک و تفسیر آن نیز اهمیت دارد. با یادگیری به حداقل رساندن میزان استرس به ‌هنگام مواجهه با وظایف دشوار و چالش‌برانگیز، می‌توان حس خودکارآمدی را تقویت کرد (زیگلر[۴۴]، ۲۰۰۵).
به طور خلاصه، به منظور دستیابی به احساس کارآمد بودن، یک فرد میتواند مهارت یا عملی را به طرز موفقیتآمیزی به انجام برساند، شخص دیگری را مشاهده کند که در انجام تکلیف موفق بوده است، بازخوردی مثبت از انجام یک عمل کسب کند یا به نشانه ها و علائم فیزیولوژیکی اعتماد کند (زولکاسکی[۴۵]، ۲۰۰۹).
۲-۱-۲- رضایت از زندگی
ابرهام مازلو[۴۶] به عنوان یک روانشناس، نیازهای انسانی را از غرائزی می‌داند که در حیوانات یافت نمی‌شود. اغلب علمای روان‌شناس درباره نیازها سخن گفته‌اند، اما نظریه مازلو درباره نیازها و سلسله مراتب نیازها[۴۷] در انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. بر اساس این نظریه نیازهای انسانی به پنج دسته به این ترتیب تقسیم می‌شوند: ۱. نیازهای فیزیولوژیک ۲. نیاز به امنیت ۳. نیازهای اجتماعی ۴. نیازهای من یا صیانت ذات، نیاز به احترام ۵. نیازهای به خودیابی و تحقق خویشتن. مازلو در نظریه سلسله مراتب نیازها، مفهوم رضایت را مترادف با ارضاء و تأمین نیازها می‌داند. ارضای نیاز شامل حالاتی مانند نیرومندی، چالاکی، لذت و پاداش است . پس از ارضای یک سطح از نیازها، نیازهای سایر سطوح، اهمیت پیدا می کنند و آنها خواهند بود که بر رفتا ر شخص تسلط خواهند یافت تا به پایین ترین سلسله مراتب برسیم (مندوزا و ناپولی[۴۸]، ۱۹۹۵).
به طور عادی و معمولی در جامعه پاره ای از نیازهای اساسی افراد ارضا می شود و پاره ای دیگر ارضا نشده باقی می‌ماند. به زعم مازلو درصد رضایت افراد در برآوردن نیازها به تدریج افزایش پیدا می کند و با گذشت زمان درصد ارضای نیاز بیشتر می‌شود و این امر با انتظارات افراد رابطه مستقیم دارد (مازلو، ۱۹۹۵).
در این راستا اوزر و کاربولوت[۴۹] (۲۰۰۳)، اظهار می‌دارند رضایت از زندگی از طریق مقایسه نیازهای افراد با دارایی‌هایشان کسب می‌گردد. هرچه این نیازها با داشته‌ها تطبیق بیشتری داشته باشد، رضایت افراد از زندگی نیز در سطح بالاتری قرار می‌گیرد.
نظریهی مهم دیگری که در خصوص رضایت از زندگی مطرح است، نظریه کنش متقابل[۵۰] پارسونز است. اساس چارچوب نظری بر این ایده است که اجتماع نظام یافته یا جمعی شده اعضای جامعه را گرد هم آورده و از طریق این تجمیع به آنها توانایی میدهد تا از منافع مشترک خود در مراحل مختلف (از انطباق تا حفظ الگو ) دفاع کنند و به تأمین نیازها و تحقق اهداف و در نهایت رضایت از زندگی بپردازند (ریتزر، ۲۰۰۴).
از جمله نظریه های مطرح دیگر در حوزه روان شناسی اجتماعی، نظریه های بیگانگی اجتماعی[۵۱] است . باید خاطر نشان ساخت که نظریه های اجتماعی که درباره بیگانگی مطرح شده اند تلویحاً در برگیرنده مقوله رضایت از زندگی هم هستند . به عبارت دیگر، می توان احساس بیگانگی اجتماعی را تلویحاً به معنای تبیین نارضایتی و عدم بهروزی به شمار آورد . به عبارت دیگر، بیگانگی اجتماعی به طور کلی به معنای بیگانگی فرد از جنبه های اصلی وجود اجتماعی اش بوده و به طور ضمنی، مبین نارضایتی ناخرسندی است (محسنی تبریزی، ۱۹۷۳، به نقل از گودرزی ۱۳۷۸).
لوئیس کریزبرگ (۱۹۷۳ به نقل از نوغانی، ۱۳۸۹)، با بهره گرفتن از نظریه‌های متعدد، سه منشاء اساسی را برای نارضایتی تعیین می کند. این سه منشاء اجمالأ بر یک نکته توافق دارند؛ که منشاء نارضایتی را باید در نابرابری و ارزیابی ناشی از آن جستجو کرد. این سه نگرش متفاوت را می‌توان به این گونه دسته‌بندی کرد: نگاه اول بر اهمیت محرومیت مطلق در افراد تأکید می‌کند. نگاه دوم بر ناسازگاری بین موقعیت‌های متفاوتی که افراد در زندگی اجتماعی خود با آن مواجه‌اند تأکید می‌کند و نگاه سوم به تغییراتی که در طول زمان در آنچه مردم دارند و آنچه تصور می‌کنند باید داشته باشند، اشاره دارد. رضایت از زندگی، ‌نگرش فرد، ارزیابی عمومی،‌ نسبت به کلیت زندگی خود،‌ یا برخی از جنبه‌های زندگی هم‌چون زندگی خانوادگی،‌ و تجربه‌ی آموزشی است (دینر و همکاران‌ ۱۹۹۹).
تجربه شادکامی و رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار می‌رود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف فرد شمرده می‌شوند (آناس[۵۲]، ۱۹۹۳، به نقل از بیانی،۱۳۸۶). رضایتمندی نوجوانان و جوانان از زندگی زمینه‌ساز گسترش رضایت آنان به حوضه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. پژوهش‌های انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در بین نوجوانان نشانگر آن است که رضایت از زندگی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنی دانش‌آموزان کاملأ متفاوت از بزرگسالان است و مستلزم مؤلفه‌های ویژه این گروه سنی است (زکی،۱۳۸۶). در تحقیقاتی که در خارج از کشور و هم‌چنین در ایران انجام شده است رضایت از زندگی در بین این گروه سنی را شامل پنج مؤلفه رضایت از خود، خانواده، دوستان، مدرسه و محیط زندگی دانسته‌اند (شیخ الاسلامی و احمدی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۳- سرمایه فرهنگی
مفهوم سرمایه فرهنگی را برای اولین بار پیر بوردیو[۵۳]، برای تحلیل این‌که چگونه فرهنگ و تحصیلات تعامل دارند و در بازتولید اجتماعی سهیم هستند، به‌کار برده است (بوردیو، ۱۹۸۴). بوردیو در اوایل دههی ۱۹۶۰ مفهوم سرمایه فرهنگی را به کار برد تا نشان دهد که برای تبیین نابرابریهای آموزشی تنها استفاده از سرمایه اقتصادی کافی نیست بلکه بیشتر از عوامل اقتصادی، عادتوارههای فرهنگی و خصلتهای به ارث برده شده از خانواده هستند که نقش بسیار مهمی در موفقیتهای مدرسه دارند (بوردیو و پسرون، ۱۹۷۹). بوردیو برداشتی از طبقه را ارائه می‌دهد که فراتر از مفهوم طبقه از دیدگاه مارکس است. وی بر خلاف مارکس، که طبقه را نظامی از حقوق مادی می‌داند، برداشت پیچیده‌ای از طبقه مطرح می‌کند که انواع سرمایه، یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی را در بر می‌گیرد. از نظر بوردیو سرمایه فرهنگی قابل تفکیک به سه مقوله‌ی، سرمایه فرهنگی لحاظ شده، سرمایه فرهنگی عینی و سرمایه فرهنگی نهادینه شده است (نوغانی، ۱۳۸۶). ویژگی بارز نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو، تحلیل ساز و کار موفقیت‌های تحصیلی با عنایت به میزان برخورداری گروه‌ها و طبقات اجتماعی از این سرمایه می‌باشد. دانش‌آموزانی که سرمایه فرهنگی بیش‌تری دارند – دانش‌آموزان خانواده‌هایی که مهارت و برتری‌های فرهنگی مسلط را در اختیار دارند بهتر می‌توانند قواعد بازی را رمزگشایی کنند و مهارت‌ها و برتری‌های فرهنگی را که در مدارس پاداش می‌گیرند در خود پرورش دهند، بنابراین بهتر می‌توانند به سطوح بالای تحصیلی برسند (اشافنبرگ و مس[۵۴]،۱۹۹۷). از نظر بوردیو (۱۹۷۷) سرمایه‌ی فرهنگی، گرایش‌ها و عادات دیرپا است که در طی فرایند جامعه‌پذیری حاصل می‌شوند و نیز اهداف فرهنگی ارزشمند مانند صلاحیت‌های تحصیلی و فرهیختگی را شامل می‌شود (آنهیر و همکاران ۱۹۹۳). بوردیو سرمایه‌ی فرهنگی را دارای سه مؤلفه می‌داند؛ این مؤلفه‌ها عبارتند از الف( سرمایه فرهنگی محاط شده: نشان‌دهنده‌ی چیزهایی است که افراد می‌دانند و می‌توانند انجام دهند. توانایی‌های بالقوه که به تدریج بخشی از وجود افراد شده‌اند. ب( سرمایه فرهنگی عینی: مثل کالاهای فرهنگی و اشیای مادی از قبیل کتاب، نقاشی و آثار هنری. پ( سرمایه‌ی فرهنگی نهادینه‌ شده: مانند صلاحیت‌های تحصیلی که در قالب مدارک و مدارج تحصیلی نمود عینی پیدا می‌کنند و به آن‌ها از نظر قانونی و عرفی ارزش اجتماعی و تعریف شده می‌دهد (نوغانی، ۱۳۸۶).
بوردیو نیز همچون برنشتاین دیدگاهی دورکیمی در فرهنگ دارد. به اعتقاد آنها، منبع نابرابری در جامعه بیشتر ماهیت فرهنگی دارد تا اقتصادی و فاصله بین فرهنگ مدرسه و خاستگاه اجتماعی_اقتصادی کودک، عامل مهمی در تعیین موفقیت کودک در نظام آموزشی محسوب میشود. اما برنشتاین، بیشتر به مسئلهی قدرت و شیوه های انتقال آن توجه دارد و بوردیو بیشتر به شرایط ساختاری که انتقال قدرت در چارچوب آن صورت میگیرد (شارعپور و خوشفر، ۱۳۸۱).
مفهوم سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو را تنها زمانی میتوان به خوبی درک کرد که آن را در دستگاه نظری وی در نظر بگیریم. محرک اصلی نظریه بوردیو، علاقهاش به از میان برداشتن آن چیزی است که خودش ضدیت کاذب میان عینیتگرایی و ذهنیتگرایی و یا به تعبیر او ضدیت بیهوده میان فرد و جامعه میانگارد. وی به جای مفاهیم سنتی جامعهشناسی مثل ساختار و عاملیت مفاهیم میدان و عادتواره را به کار میبرد. به عقیده وی میان میدان و عادتواره رابطه دیالکتیکی وجود دارد و در حالی که عادتواره در ذهن کنشگر وجود دارد، میدان در خارج از ذهن آنها جای دارد (ریتزر، ۱۳۸۱). مفهوم سرمایه و مخصوصأ سرمایه فرهنگی تنها در کنار مفهوم میدان معنی مییابد. میدان عرصهای اجتماعی است که مبارزه ها با تکاپوها بر سر منابع و منافع و دسترسی به آنها در آن صورت میپذیرد. میدان نظام ساختیافته موقعیتهایی است که توسط افراد یا نهادها اشغال میشود که ماهیت آن تعریف کنندهی وضعیت برای دارندگان این موقعیتهاست (جنکیز، ۱۳۸۵). میدانها بازارهایی برای سرمایه های خاص هستند که در آنها عاملان اجتماعی بنا بر استعدادهای خاص خود در انواع سرمایه ها میاندیشند و عمل میکنند (شویره و فونتن، ۱۳۸۵). سرمایه فرهنگی به عنوان صلاحیت در فرهنگ پایگاه ها، ایدهها و گرایشها تعریف میشود و اغلب مکانیسم مهمی در بازتولید سلسله مراتب اجتماعی در نظر گرفته میشود (روحالامینی، ۱۳۷۴). این سرمایه نقش بسیار مهمی در اندیشه های بوردیو ایفا میکند. سرمایه فرهنگی شامل: سلیقههای خوب، شیوه و راه و رسم پسندیده، پیچیدگی شناختی و شناختن و توانایی پذیرش محصولات مشروع از قبیل هنر، موسیقی کلاسیک، تئاتر و ادبیات و تسلط یافتن بر هر نوع از نظام نمادین است (فاضلی، ۱۳۸۲: ۳۸). بوردیو تأثیر سرمایه فرهنگی بر مصرف، فعالیت و سبک زندگی فرهنگی افراد را با توسل به نظریهی تمایز بیان میکند. مطابق این نظریه دارندگان سرمایه فرهنگی زیاد، خود را با فرهنگ و هنر متعالی از بقیه جدا میکنند. داشتن سرمایه فرهنگی بیشتر، به معنای داشتن توان شناختی بالاتر است و چنانکه ورفهوست نشان داده است گرایش به فرهنگ و هنر متعالی ناشی از شایستگی ارتباطی بیشتر دارندگان این ظرفیت شناختی و کنجکاوی بیشتر ایشان برای رمزگشایی از محصولات فرهنگی است. بدین ترتیب سرمایه فرهنگی، از مسیری فردی- ذهنی و نه بر اساس راهبردهای اجتماعی- مبارزهجویانه سبب گرایش افراد به سبک زندگی خاص میشود (فاضلی، ۱۳۸۲: ۳۹-۳۸).
سه منبع سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو عبارتند از: خانواده، طبقات اجتماعی و آموزش و پرورش. انباشت سرمایه فرهنگی در افراد از طریق این سه منبع سبب بروز تفاوتهایی در دارندگان سرمایه فرهنگی و کسانی که فاقد آن هستند، میشود. بحث اصلی بوردیو در مورد سرمایه فرهنگی، در ارتباط با طبقات اجتماعی است. به عقیده بوردیو این طبقات اجتماعی بالا هستند که سرمایه فرهنگی خاصی را در سلسله مراتب قشربندی اقتصادی به خود اختصاص دادهاند، به نحوی که افرادی که در سلسله مراتب اجتماعی و اقتصادی بالاتر قرار دارند، نوع مصرف کالاهای فرهنگی، ارائه روشها، منشها و الگوهای متفاوتی دارند و از نظر تحصیلی نیز، فرزندان طبقات بالا هستند که بیشتر به سرمایه فرهنگی دست مییابند. افراد این طبقات به واسطهی برخورداری از امکانات بیشتر، نوع سلیقه و ذائقههای متفاوت در بازدید از نمایشگاههای فرهنگی، خرید کتاب، مسافرتها، و به طور کلی، دستیابی به امکانات و لوازم فرهنگی، از منزلت برتری برخوردارند. بوردیو معتقد است که طبقه و فرهنگ، به صورت عمودی رتبهبندی شده و یکدیگر را تقویت مینماید. فرهنگ طبقات بالا، در ظاهر، به خاطر برتری خود و در واقع به خاطر تسلط طبقه حاکم، فرهنگی متمایز و قابل تشخیص میگردد. از طرف دیگر، فرهنگ به ایفای تمایزات طبقاتی کمک کرده و همانند سرمایه های مادی و اقتصادی، به فرصتهای زندگی افراد شکل میدهد (سمیعی، ۱۳۷۹).
به اعتقاد اریکسون تحلیلی که بوردیو درباره فرهنگ و طبقه انجام داده است تحلیل کاملی نیست، چون وی به دو بعد مهم ساختار اجتماعی یعنی شبکه اجتماعی و ارتباطات اجتماعی موجود در محیطهای کار توجه نکرده است (اریکسون، ۱۹۹۶: ۲۱۷). اریکسون معتقد است بوردیو در مدلی که دربارهی طبقه در کتاب تمایز ارائه داده است تنها از سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی استفاده کرده است و شکل سوم سرمایه یعنی سرمایه اجتماعی را از قلم انداخته است. اریکسون برای سرمایه اجتماعی ارزش زیادی قائل است، از نظر وی این سرمایه، سرمایهای است راجع به اعتبار، احترام و پیوندهای اجتماعی. وی با اشاره به تحقیقات قبلی نشان میدهد که شبکه های اجتماعی در مقایسه با طبقه تأثیر بیشتری بر فرهنگ دارند (اریکسون، ۱۹۹۶: ۲۱۸). علاوه بر این به نظر اریکسون، مسئله دیگری که در کار بوردیو وجود دارد مربوط به سرمایه فرهنگی است. بوردیو استدلال کرده است که ژانرهای (دسته های) فرهنگی و محتوایشان از نظر منزلت دارای تمایز سلسله مراتبی هستند و افراد طبقه بالا، فرهنگ طبقاتی بالاتری دارند. اما اریکسون با مثال آوردن از کارهایی که در آمریکای شمالی توسط پژوهشگران مختلف از جمله لامونت (۱۹۹۲)، انجام شده است، نشان داده است که بدون شک افراد دارای منزلت بالا نسبت به افراد دارای منزلت پایین از فرهنگ متعالی بیشتری استفاده میکنند، اما واقعیت این است که این افراد ذائقههایشان را تنها به فرهنگ متعالی محدود نمیکنند، بلکه از ژانرهای فرهنگی متنوعی استفاده میکنند. به عبارت دیگر، نوع ژانرها و تمایز دقیق میان ذائقهها نیست که ذائقههای طبقات بالا و پایین را از هم جدا میکند بلکه تنوع و تعداد ذائقههاست که چنین میکند. با الهام از این کارهای انجام شده، اریکسون معتقد است که نابرابری فرهنگی بیش از آن که به شکل سلسله مراتبی باشد، داشتن آگاهی دربارهی ژانرهای فرهنگی است. در واقع کسانی که از نظر فرهنگی در سطح بالایی هستند از آگاهی مناسبی دربارهی ژانرهای گوناگون برخوردارند (اریکسون، ۱۹۹۶).
هایس، اصطلاح سرمایهی فرهنگی را بازنمای جمع نیروهای غیر اقتصادی مانند زمینه خانوادگی، طبقه اجتماعی سرمایهگذاریهای گوناگون و تعهدات نسبت به تعلیم و تربیت، منابع مختلف و مانند آنها دانسته که بر موفقیت آکادمیک (علمی یا تحصیلی) تأثیر میگذارد. تمرکز اصلی تئوری سرمایه فرهنگی این است که فرهنگ از طریق سیستم آموزشی که بازتاب فرهنگ طبقه حاکم است، انتقال مییابد و تشویق میشود و در نهایت موجب بازتولید همان فرهنگ خواهد شد (روحانی، ۱۳۸۸).
به اعتقاد تراسبی یکی از ابزارهای پرکردن شکاف میان علم اقتصاد و فرهنگ، مطرح نمودن رهیافتی برای بازنمایی پدیده های فرهنگی است که ویژگیهای ذاتی این پدیده ها را طوری در بر میگیرد که هم در گفتمان اقتصادی و هم در گفتمان گسترده فرهنگی قابل درک است. وی معتقد است که چنین ابزاری به وسیله مفهوم سرمایهی فرهنگی فراهم میشود. وی سرمایهی فرهنگی را نوعی دارایی تعریف کرده است که مجسم کننده، ذخیره کننده یا تأمین کنندهی ارزش فرهنگی علاوه بر هرگونه ارزش اقتصادی است که میتواند داشته باشد (تراسبی، ۱۳۸۲). تراسبی میان سرمایه فرهنگی و سرمایه معمولی تمایز قایل میشود و معتقد است که سرمایه فرهنگی، هم ارزش فرهنگی میآفریند و هم ارزش اقتصادی، اما سرمایه معمولی تنها ارزش اقتصادی میآفریند. از سوی دیگر وی معتقد است که سرمایه فرهنگی میتواند به دو شکل وجود داشته باشد:
الف) سرمایه فرهنگی ملموس: چنین سرمایهای شاید واجد همان ویژگیهای ظاهری سرمایه مادی یا انسانی باشد. مثل سرمایه فیزیکی (مادی) که به وسیله فعالیت انسانی به وجود میآید، در دورهای از زمان میپاید، اگر دوام نیابد میتواند از بین برود، به مرور زمان موجب جریانی از خدمات شود، میتواند از طریق سرمایهگذاری منابع جاری در تولید آن افزایش یابد، معمولأ میتواند خرید و فروش شود و دارای ارزش مالی قابل اندازه گیری است. ارزش فرهنگی آن خواه به صورت موجودی، یا جریان را میتوان نیز با بهره گرفتن از انواع شاخصها یا ضابطههای ارزش فرهنگی تعیین کرد. سرمایه فرهنگی در این شکل میتواند به صورت بناها، مکانها، مناطق، آثار هنری مثل نقاشیها و مجسمه ها، مصنوعات و نظایر آن باشد.
ب) سرمایه فرهنگی ناملموس: این نوع از سرمایه به صورت سرمایه معنوی و به شکل ایدهها، اعمال، عقاید و ارزشهایی است که در یک گروه مشترک است. این صورت از سرمایه فرهنگی به شکل آثار هنری از قبیل موسیقی و ادبیات نیز وجود دارد که کالاهای عمومی هستند. در این معنا موجودی سرمایه معنوی میتواند بر اثر بیتوجهی از بین برود یا از طریق سرمایهگذاری جدید افزایش یابد. این موجودی هم به مرور زمان موجب پیدایش جریانی از خدمات میشود، و هم حفظ سرمایه معنوی موجود و هم آفرینش سرمایه جدیدی از این نوع، نیازمند منابع است (تراسبی، ۱۳۸۲). تراسبی سعی دارد که با ارائه مثالهای مختلفی به ارزش اقتصادی و فرهنگی و رابطه میان آنها در زمینهی سرمایه های ملموس و ناملموس بپردازد. یکی از مثالهایی که در زمینهی رابطه ارزش اقتصادی و فرهنگی ارائه میدهد، مثال یک بنای تاریخی است. به نظر وی یک بنای تاریخی میتواند دارای ارزش اقتصادی باشد که وجود فیزیکی آن به عنوان یک بنا، صرفأ از ارزش فرهنگی آن ناشی میشود. ولی ارزش اقتصادی این دارایی میتواند تا حد زیادی، به دلیل ارزش فرهنگی آن افزایش یابد. بنابراین میان ایندو یک رابطه علی برقرار است. ممکن است ارزش فرهنگی موجب ارزش اقتصادی شود. بنابراین، ممکن است یک بنای تاریخی ارزش فرهنگی را مطابق یک یا تعداد بیشتری از معیارهای پیشنهادی قبلی مجسم کند و در عین حال به عنوان یک دارایی واجد ارزش اقتصادی باشد که هم از محتوای فیزیکی آن ناشی میشود و هم از محتوای فرهنگی آن. از طرف دیگر سرمایه فرهنگی ناملموس، رابطه متفاوتی میان ارزش فرهنگی و اقتصادی دارد. برای مثال موجودی موسیقی و ادبیات، یا موجودی اداب و رسوم و عقاید، یا موجودی زبان، ارزش فرهنگی زیادی دارند ولی هیچگونه ارزش اقتصادی ندارند، زیرا نمیتوانند به عنوان دارایی داد و ستد شوند، مگر زمانی که حقوق مربوط به عایدات آتی (برای مثال حق امتیاز ادبی یا موسیقیایی) خرید و فروش شود. در عوض، این موجودیها موجب پیدایش جریانهای خدمات میشوند که هم ارزش اقتصادی و هم ارزش فرهنگی داراییها را به وجود میآورند. در اینجا هم، بخشی از ارزش اقتصادی چنین جریانهایی در چارچوبهایی کاملأ فیزیکی یا مکانیکی وجود دارد، یعنی در قالب کالاهای عمومی که بنا به دلایل کاملأ اقتصادی تقاضا می‌شوند.
به نظر تراسبی سرمایه فرهنگی در جاهایی دیگر نیز کاربرد دارد: مثلأ در زبان عامیانه، این مفهوم عبارت است از اشاره به ادعاهای شهرهای گوناگون دربارهی برتری در جایگاه فرهنگی عام یا خاص. به نظر وی تثبیت شدهترین کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی به احتمال زیاد در جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی متأثر از بردیو است که بعدأ ایدههایش به حوزه های دیگری مثل نقد ادبی، اقتصاد سیاسی و مردمشناسی و آموزش و پرورش گسترش یافته است. هنگام استفاده از سرمایه فرهنگی در آموزش و پرورش این مفهوم با مفهوم سرمایه اجتماعی در هم تنیده میشود که کسانی مثل خود بوردیو، کلمن و پاتنام به آن پرداختهاند. تراسبی کاملأ معتقد است که هم مفهوم بردیو راجع به سرمایه فرهنگی و هم حداقل برخی تصاویر سرمایه اجتماعی، به ویژگیهای افراد مربوط میشوند و به معنای دقیق کلمه به ایدهی سرمایهی انسانی که در علم اقتصاد به کار میرود، نزدیک میشوند (تراسبی، ۱۳۸۲).
نظریهپرداز دیگری به نام استونز معتقد است که سرمایه فرهنگی، شامل انباشت ارزشها و نمودهای فرهنگی و هنری ارزشمند، صلاحیتهای تحصیلی و آموزش رسمی، تمایلات و عادات دیرینی است که در فرایند جامعهپذیری و فرهنگپذیری حاصل میشوند. در مواردی نیز، سرمایه فرهنگی را مجموعه نمادها، منشأها و شیوه های زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقهها تعریف کردهاند. علاوه بر این سرمایه فرهنگی به شیوه های زندگی خاصی که در روند آموزشهای رسمی و خانوادگی در افراد تثبیت مییابد، اشاره دارد. همچنین، ظرفیت شناخت افراد در کاربرد لوازم فرهنگی را در بر میگیرد. کاربرد ابعاد گوناگون سرمایه فرهنگی موجب تفاوت در نحوه زندگی و بروز سلیقههای گوناگون میشود و به تبع آن تفاوت در کسب موقعیتهای برتر اجتماعی و استفاده از انواع امکانات از قبیل کتاب، روزنامه، سینما و انواع ورزشهای خاص طبقات بالای اجتماعی مانند اسبسواری، گلف و مانند آن را موجب میشود. در واقع، استفاده کنندگان از سرمایهی فرهنگی در قشربندی اجتماعی، در طبقهی بالای اجتماع قرار میگیرند و دارندگان امتیازات اقتصادی که در طبقهی بالای جامعه قرار دارند، به راحتی به ابعاد گوناگون سرمایهی فرهنگی دسترسی دارند (استونز، ۱۳۷۹).
به نظر دیماجیو، علیرغم تأکید وبر بر تمایز بین طبقه و گروه منزلتی، تا کنون دربارهی فرهنگ پایگاهی کمتر تحقیق شده است. در واقع بیشتر تحقیقات، پایگاه منزلتی را با پرستیژ شغلی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی اندازه گرفتهاند. دیماجیو به منظور بررسی سرمایهی فرهنگی، بازگشتی به نظریهی اولیهی وبر درمورد طبقه و پایگاه منزلتی را پیشنهاد میکند. طبقه در نظر وبر یک گروه به معنای واقعی و شامل روابط شخصی نیست، برعکس، پایگاه از مشارکت افراد در گروه و فرهنگ آن و یا به عبارت دیگر از انتظارات رفتاری پذیرفته، قابل تفکیک نیست. فرهنگ پایگاهی سبب پیوستگی گروهی و تمایز آن از سایر گروه ها در جامعه میگردد. اما وبر مشخص نمیکند گروه منزلتی دارای ساختاری به هم پیوسته و متراکم و یا گروهی بیشکل و در نهایت یک شبکهی اجتماعی غیر محدود است (اعظمزاده، ۱۳۷۹).
۲-۱-۴- سرمایه اجتماعی
کلمن اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی پرداخت. به نظر او، سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه می‌دهد تا با بهره گرفتن از آن به منابع خود دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاع‌رسانی، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرده یا منع می‌کنند ( کلمن، ۱۳۷۷). کلمن سپس اضافه میکند که ساختار اجتماعی سرمایه اجتماعی را پدید میآورد. از نظر کلمن، سرمایه اجتماعی نمایانگر منبعی از انتظارات دو طرفه است. بنابراین با شبکه های گستردهتر ارتباطات، اعتماد و ارزشهای مشترک، بالاتر از افراد قرار
میگیرد (فیلد،۱۳۸۴). در واقع کلمن سرمایه اجتماعی را بر مبنای کارکرد آن تعریف می‌کند، از نظر او سرمایه اجتماعی ذات واحدی نیست، بلکه مجموعه‌ای از ذات‌های گوناگون است که دو عنصر مشترک دارد؛ اولأ همه آنها مشتمل بر جنبه‌ای از ساختارهای اجتماعی‌اند، ثانیأ، برخی کنش‌های خاص کنشگران در داخل محدوده ساختار تسهیل می‌کنند. سرمایه اجتماعی مانند دیگر اشکال سرمایه مولد است (تاج‌بخش، ۱۳۸۵).
پیر بوردیو سرمایه اجتماعی را سرمایه‌ای از روابط اجتماعی می‌داند که در صورت لزوم حمایت‌های مفید را تأمین می‌کند، سرمایه‌ای منبعث از افتخار و احترام است (محمدی، ۱۳۸۵). برای فهم نظریه بردیو درباره سرمایه اجتماعی، لازم است به خاطر داشته باشیم که توجه اصلی او بر فهم سلسله مراتب اجتماعی است که او هم از جهات مختلف تحت‌تأثیر جامعه‌شناسی مارکسیستی است. همانند نظریه اقتصادی مارکس، بوردیو هم معتقد است که سرمایه اقتصادی ریشه تمام انواع سرمایه‌هاست (فیلد، ۱۳۸۵). البته شکل غالب سرمایه از دید بردیو، سرمایه اقتصادی است و انواع دیگر سرمایه که شامل سرمایه فرهنگی و اجتماعی است، به عنوان ابزاری برای حصول سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا می‌کند. به هر ترتیب بوردیو، سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف می‌کند که؛ سرمایه اجتماعی، مجموعه منابع بالفعل یا بالقوه‌ای است که حاصل شبکه ای با دوام از روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل یا به عبارت دیگر با عضویت در یک گروه است، این شبکه، هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار و آنان را مستحق اعتبار می‌سازد (بوردیو، ۱۹۸۶). به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی یک ودیعه طبیعی یا اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان و با تلاش بی وقفه به دست می‌آید. شبکه روابط، محصول راهبردهای سرمایه‌گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناخودآگاه است که هدفش ایجاد یا باز‌تولید روابظ اجتماعی است که مستقیمأ در کوتاه‌مدت یا بلند‌مدت قابل استفاده هستند (بوردیو، ۱۹۸۶). بر اساس نظریه بوردیو، می‌توان گفت که تمایلات یا گرایش‌های رفتاری افراد ناشی از موقعیتی است که در روابط اجتماعی دارند. بدین معنی که جایگاهی که در روابط اجتماعی کسب می‌کنند نوع خاصی از عادت‌واره را شکل می‌دهند به‌طوری‌که شرایط زندگی، رفتارهای فرهنگی و سیاسی از نوع خاصی می‌شود. بنابراین رویکرد بوردیو به این مفهوم ابزاری و فرد‌گرایانه است.
رابرت پاتنام (۲۰۰۰)، سرمایه اجتماعی را اینگونه توصیف می‌کند. سرمایه اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه‌هاست که می‌توانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. سرمایه اجتماعی نیز مانند سایر سرمایه‌ها مولد است و امکان دست‌یابی به اهداف مشخص را فراهم می‌کندکه بدون آن غیر قابل دسترسی خواهند بود (پاتنام، ۲۰۰۰). بنابراین سه مفهوم اساسی، شبکه‌ها، هنجارها و اعتماد، سه پایه‌ی اصلی سرمایه اجتماعی نزد پانتام را تشکیل می‌دهد. در واقع هسته اصلی ایده سرمایه اجتماعی نزد پانتام، همان شبکه‌های باارزش است. ارتباطات اجتماعی بر مولدیت افراد و گروه‌ها تأثیرگذار است (پانتام، ۲۰۰۰). شبکه‌های اجتماعی، بیش‌تر مردم را به همکاری و اعتمادپذیری در برخوردهایشان تشویق می‌کنند و اطلاعات موجود درباره اعتمادپذیری افراد دیگر را تقویت می‌کنند، از نظر پانتام خانواده واضح‌ترین نمونه سرمایه اجتماعی درون گروهی و سازمان جامعه مدنی نمونه ناب سرمایه اجتماعی میان گروهی است (تاج‌بخش، ۱۳۸۵)
پانتام (۲۰۰۰)، معتقد است در جوامعی که از سطح بالای سرمایه اجتماعی برخوردارند، شهروندان نسبت به کارهای جامعه احساس تعهد می‌کنند و مشارکت مدنی از ویژگی‌های این جوامع است و اثرات نیرومندی بر بسیاری از ابعاد گوناگون زندگی ما دارد. برخی از این اثرات عبارتند از: میزان پایین جرم و جنایت (پانتام، ۲۰۰۰)، بهداشت بهتر (ویل‌کینسون ۱۹۹۶)، طول عمر بیشتر (پانتام، ۲۰۰۰)، موفقیت تحصیلی بیشتر (کلمن، ۱۹۹۸)، رفاه بیشتر برای کودکان و سوء استفاده کمتر از آنها (کوت و هیلی، ۲۰۰۱)، فساد اداری کمتر و عملکرد بهتر دستگاه‌های دولتی (پانتام، ۱۹۹۵) و عملکرد اقتصادی بهتر از طریق اعتماد بیشتر و کاهش هزینه‌های‌ معامله با یکدیگر (فوکویاما، ۱۹۹۵).
صاحب‌نظر دیگر در زمینه سرمایه اجتماعی فرانسیس فوکویاما است. فوکویاما بر وجود هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی در یک گروه تأکید می‌کند. تعریف او از سرمایه این‌گونه است: سرمایه اجتماعی را به سادگی می‌توان به عنوان مجموعه معینی از هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی تأکید کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان‌شان مجاز است، در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزش‌ها و هنجارها، به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی‌گردد، زیرا که این ارزش‌ها ممکن است ارزش‌های منفی باشد (فوکویاما، ۱۳۷۹). مباحث و مطالعات فوکویاما پیرامون سرمایه اجتماعی نیز مانند پاتنام در سطح کلان دنبال شده است. او سرمایه اجتماعی را در سطح کشورها و در ارتباط با رشد و توسعه اقتصادی آنها مورد بررسی قرار داده است. همچنین مانند پانتام هنجارهای همیاری را شالوده سرمایه اجتماعی معرفی می‌کند و مفهوم شبکه را در ارتباط با سرمایه اقتصادی مطرح می‌کند : از دیدگاه سرمایه اجتماعی، شبکه به عنوان نوعی سازمان رسمی به تعریف در نیامده، بلکه به صورت یک ارتباط اخلاقی مبتنی بر اعتماد تعریف می‌شود. شبکه گروهی از عاملان منفردی است که در هنجارها یا ارزش‌های فراتر از ارزش‌ها و هنجارهای لازم برای داد و ستدهای متداول بازار مشترک هستند. هنجارها و ارزش‌هایی که در این تعریف جای می‌گیرند از هنجار ساده مشترک بین دو دوست گرفته، تا نظام‌های ارزشی پیچیده که مذاهب سازمان‌یافته ایجاد کرده‌اند، ادامه می‌یابد (فوکویاما، ۱۳۷۹). ‌‌
پژوهش‌گر دیگری که از سرمایه اجتماعی سخن به میان آورده است، نان‌ لین است. لین در سال‌ (۱۹۹۸) مفهوم سرمایه اجتماعی را برای طرح نظرات پیشین خود برگزیده و آن را به مثابه منابع نهفته در ساختار اجتماعی تعریف می‌کند که با کنش‌های هدف‌مند قابل دسترسی یا گردآوری است. به این ترتیب، از نظر لین سرمایه اجتماعی از سه جزء تشکیل شده است : منابع نهفته در ساختار اجتماعی، قابلیت دسترسی افراد به این‌گونه منابع اجتماعی و استفاده یا گردآوری این‌گونه منابع اجتماعی در کنش‌های هدف‌مند (توسلی، ۱۳۸۴). مفهوم سرمایه‌ی اجتماعی توسط جامعه‌شناسان برجسته یعنی کلمن، پاتنام،‌ فوکویاما و بوردیو مطرح شده است؛ از دیدگاه کلمن،‌ مفهوم سرمایه‌ی اجتماعی نشان‌دهنده‌ی آن است که چگونه ساختار اجتماعی یک گروه می‌تواند به عنوان منبعی برای افراد آن گروه عمل کند. کلمن سرمایه‌ی اجتماعی را در اعتماد، اطلاع‌رسانی و ضمانت اجرای کارآمد، رابطه‌ی اقتدار و میزان تکالیف در گروه می‌داند (مهری، ۱۳۸۴). جیمز کلمن معتقد بود سرمایه اجتماعی هنگامی ایجاد می‌شود که روابط میان اشخاص به شیوه‌ای تغییر یابد که کنش را آسان سازد. بر این اساس سرمایه اجتماعی جنبه‌های متفاوت ساختار اجتماعی را در بر می‌گیرد تا کنش جمعی و فردی را گسترش دهد و آسان نماید (کلمن، ترجمه صبوری ۱۳۷۷). بوردیو (۱۹۸۳) نیز سرمایه اجتماعی را حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی می‌دانست که نتیجه مالکیت شبکه پایداری از پیوندهای نهادی شده در میان افراد است که در یک گروه گرد آمده‌اند. میزان سرمایه اجتماعی هر فرد، بستگی به شمار پیوندها و میزان سرمایه (فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) به دست آمده توسط هر پیوند دارد. پانتام (۲۰۰۰) نیز معتقد است که سرمایه اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه‌ها هستند که می‌توانند با آسان‌سازی کنش‌های هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. سرمایه اجتماعی اشاره به منابعی دارد که افراد به واسطه‌ی حضور یا تعلق به یک گروه اجتماعی به آنها دسترسی دارند، این گروه می‌تواند به بزرگی ملت و یا به کوچکی خانواده باشد. منابع نیز می‌توانند پدیده‌های ملموسی همچون پول، مسکن، شغل، حمایت اجتماعی و یا امکانات غیر ملموس همچون اطلاعات مفید، مشاوره فکری و آرامش روحی باشند. فرد دارای سرمایه اجتماعی زیاد، کسی است که دارای روابط وسیع‌تر، صمیمیت و اعتماد قابل توجه و عمیق است با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان گفت: سرمایه اجتماعی از تجمع و تعامل سرمایه فیزیکی، انسانی و فرهنگی، زاده و بارور می‌شود و بستر حرکت جامعه را به سوی آینده می‌‌‌سازد (تاج‌بخش، ۱۳۸۵).
۲-۲- تحقیقات پیشین
۲-۲-۱-تحقیقات پیشین مربوط به خودکارآمدی و سرمایه‌ها
علی رغم اینکه پژوهش‌های متعددی در مورد عوامل مؤثر بر خودکارآمدی، و نیز تأثیر سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر پدیده‌های روانی تربیتی، صورت گرفته اما پژوهش مشخصی یافت نگردید که دقیقأ به بررسی تأثیر سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی بر خود کارآمدی، پرداخته باشد. بر این اساس می‌توان پژوهش‌های موجود را به شرح زیر بیان نمود.
سروقد، رضایی و معصومی (۱۳۸۹)، در پژوهش خود به بررسی رابطه سبک‌های تفکر و خودکارآمدی در بین دانش‌‌آموزان پیش‌دانشگاهی شهر شیراز پرداختند، نتایج تحقیق نشان داد که بین خودکارآمدی با همه‌ی سبک‌های تفکر به‌جز تفکر درون‌گرا و کل‌نگر رابطه مثبت و معنی‌دار وجود دارد‌‌.
فشارکی، اسلامی، مقیمیان و آذربرزین (۱۳۸۹)، در مطالعه‌ای با بررسی تأثیر دو روش تدریس (روش سخنرانی و روش سخنرانی همراه با یادگیری مبتنی بر مسأله ) بر خودکارآمدی، در بین دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی دریافتند که آموزش مؤثر می‌تواند خودکارآمدی دانشجو در جهت اجرای عملکرد مرتبط را ارتقا دهد.
شوکت و همکاران (۲۰۱۱)، در پژوهشی به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و انسانی با خودکارآمدی فارغاتحصیلان دانشگاهی پرداختند. این پژوهش در چهار دانشگاه دولتی و چهار دانشگاه غیر دولتی در هند انجام شد، نتایج نشان داد که دانشجویان از تأثیر رشد سرمایهی اجتماعی و انسانی بر خودکارآمدی رضایت نداشتند.
مولتن، براون و لنت[۵۵] (۱۹۹۱) نشان دادند که خودکارآمدی در میان دانش‌آموزان متفاوت است و به‌راحتی تحت تأثیر تجارب قرار می‌گیرد. این خبر بسیار مسرت‌بخشی برای مسؤولان امر تعلیم و تربیت است که با مداخله به‌جا و مناسب بتوانند عامل خودکارآمدی را در دانش‌آموزان رشد و پرورش دهند (زیمرمن[۵۶]، ۲۰۰۰).
به علاوه، تحقیقات زیر نیز به بررسی تأثیر سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر برخی پدیده‌های روانی تربیتی پرداخته‌اند.
ترامونته و ویلمز (۲۰۱۰)، در پژوهشی که با عنوان، سرمایه فرهنگی و اثرات آن بر روی بازده آموزشی، انجام دادند به این نتیجه رسیدند که، بین سرمایه فرهنگی و سطوح بازده آموزشی رابطه معنادار وجود دارد.
لی و کائو[۵۷] (۲۰۰۹)، اثرات سرمایه فرهنگی و وضعیت مهاجرتی را بر روی بازده آموزشی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که وضعیت مهاجرتی و سرمایه فرهنگی بر بازده آموزشی تأثیر می‌گذارد.
کافمن و گابر[۵۸] (۲۰۰۴)، در پژوهشی با بهره گرفتن از داده‌های پیمایش طولی آموزش و پرورش ملی در آمریکا به بررسی تأثیر مشارکت دانش‌آموزان در فعالیت‌های فوق برنامه و سرمایه فرهنگی بر موفقیت تحصیلی پرداختند. در این پژوهش موفقیت تحصیلی بر حسب ورود به دانشگاه‌های عمومی (۴ ساله) و دانشگاه‌های برتر و برجسته اندازه‌گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد فعالیت‌های فوق برنامه و سرمایه فرهنگی بر ورود به دانشگاه‌های عمومی (۴ ساله) تأثیر دارند اما بر ورود به دانشگاه‌های برتر تأثیری ندارند. نتایج تحقیق بر حسب جنسیت تفاوت معنا داری نشان نداد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:41:00 ب.ظ ]




مبنایی دیگر در اندیشه سیاسی جامعه روحانیت مبارز نفی سوسیالیزم، مارکسیزم و لیبرالیزم است. سوسیالیزم و لیبرالیزم دو مکتب و جریان اندیشه در دنیای غرب و در تقابل با یکدیگرند. در واکنش به ستمگری‌های نظام لیبرال سرمایه‌داری در غرب قرن نوزده که افزایش فقر وحشتناک مردم و شکاف طبقاتی عظیم را به دنبال داشت، برخی به جای افکار فردگرایانه لیبرالی و اصالت سرمایه‌داران، بر راه حل‌های جمع گرایانه به نفع کارگران و طبقات پایین اجتماع تأکید می‌کردند. این گروه اخیر سوسیالیست نامیده شدند که از درون آن مکتب مارکسیسم ظهور کرد. از زمان انقلاب مشروطه این دو مکتب به ایران نیز وارد شدند و برخی گرهها و روشنفکران را تحت تأثیر خود قرار دادند. جامعه روحانیت مبارز که همواره بر اسلام ناب محمدی (ص) تأکید کرده است، هیچ یک از این دو نوع تفکر را بر نمی‌تابد. اعضای این جامعه بویژه شهیدان مطهری، بهشتی و باهنر به مقابله با این دو تفکر پرداخته و آن را با اندیشه اسلامی ناسازگار معرفی کرده‌اند.
از نظر جامعه، تفکر سوسیالیستی و مارکسیستی با تأکید بر ماتریالیسم، الحاد، بی‌دینی، اصالت ماده،‌نفی معنویت و توجه به طبقه خاصی از اجتماع یعنی کارگران به جای توجه به همه اقشار جامعه با اندیشه اسلامی ناسازگار است. لیبرالیزم و کاپیتالیزم نیز به دلیل تأکید بر اصالت انسان، جدایی دین از سیاست (سکولاریزم)، آزادی غیراخلاقی، نفی مشروعیت الهی حاکم و قوانین و اصالت دادن به سرمایه‌داری ظالمانه با تفکر دینی سازگار نیست. مقابله با تفکرات لیبرال مآب جبهه ملی و نهضت آزادی در زمان حاکمیت دولت موقت بازرگان بر همین اساس صورت گرفت.
نمونه دیگر به زمان دولت میرحسین موسوی باز می‌گردد. در این دوره به ضرورت زمان جنگ، به دلیل تأکید دولت بر تمرکز گرای اقتصادی، دولتی کردن امور اقتصاد و سیاست کوپنیسم، خطر گرایش به اندیشه‌های سوسیالیستی وجود داشت. لذا جامعه روحانیت مبارز با سیاست دولت سالاری مخالفت می‌کرد و در مقابل،‌ بر واگذاری امور به مردم، سرمایه‌گذاری و نقش بخش خصوصی و بازار در اقتصاد تأکید داشت. پافشاری جامعه روحانیت در این باره، با توجه به شرایط انقلابی و روحیه زمان جنگ تحمیلی باعث شد تا تهمت طرفداری از سرمایه‌داری و سرمایه‌داران را به آن بزنند. آیت‌الله مهدوی کنی در این باره می‌گوید:
بنده نه نظرم واقعاً تأیید سرمایه‌دارها بود و نه تضعیف طبقات ضعیف مملکت؛ اعتقادم این بود که اصلاً این کار به ضرر همان طبقات ضعیف است. من می‌گفتم که باید یک کاری کنیم که در کشور سرمایه‌ها به کار بیفتند، مردم بیایند سرمایه‌گذاری کنند؛ همین حرفی که الآن آقایان بعد از بیست سال می‌زنند(کردی، ۱۳۸۶: ۲۳۷).
در مخالفت با تبدیل شدن دولت به یک کارفرمای بزرگ در بخش اقتصادی، دبیر کل جامعه روحانیت مبارز می‌گوید:
اگر بخواهیم بگوییم که بازرگانی خارجی به این معنا که هر معامله خارجی که مردم می‌خواهند بکنند، دولت باید این کار را انجام دهد و متصدی آن اصلاً باید دولت باشد و دولتی باشد، این همان اقتصاد کمونیستی است … مگر در مواردی که خیلی مهم باشد و دخالت مردم در آنجا از نظر سیاسی درست نباشد که این یک بحث است (همان: ۲۴۰-۲۳۹).
با توجه به مبنای نفی گرایشات لیبرالی، جامعه روحانیت مبارز به مخالفت با این گرایشات در دولت کارگزاران سازندگی پرداخت و با آنکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عضو مؤسس و برجسته جامعه روحانیت است، سیاست تعدیل اقتصادی او مورد انتقاد قرار گرفت. حتی در هنگام انتخابات ریاست جمهوری نهم از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در دور اول حمایت مشروط داشت. این شروط درباره دغدغه‌های فرهنگی، مواضع اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت،‌عدالت محوری و عدم استفاده از تکنوکرات‌های کارگزاران سازندگی در دولت بود و چون شروط یاد شده محقق نشد، در دور دوم انتخابات نهم ریاست جموری، جامعه روحانیت از هاشمی رفسنجانی حمایت نکرد و موضع سکوت نسبت به ایشان و دکتر محمود احمدی‌نژاد گرفت.
با آشکار شدن گرایش‌های لیبرالی توسط برخی از احزاب و گروه های دوم خردادی یا اصلاح طلب پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ نیز جامعه روحانیت مبارز نسبت به آن حساسیت نشان داد. پس از طرح شعار «جامعه مدنی» از سوی رییس جمهور خاتمی با آنکه او از مدینه النبی (ص) سخن می‌گفت، طرفداران او در تفسیر خود، آن را به همان جامعه سکولار تقلیل می‌دادند، آنان مشروعیت حاکمان و قوانین را تنها در مردم می‌دیدند و در صدد تضعیف ولایت فقیه برآمدند، طرح شعار اصلاحات نیز به صورت مبهم، مشکلاتی را برای جامعه فراهم آورد. طبیعی می‌نمود که جامعه روحانیت مبارز با توجه به مبنای فکری‌اش نمی‌تواند ظهور گرایش‌های لیبرالی را تحمل کند. در پی فضای پدیدآمده پس از دوم خرداد تحت نام آزادی برخی حرمت شکنی‌ها سبت به مقدسات اسلامی صورت گرفت که از جمله می‌توان به مقاله اهانت آمیز نسبت به امام زمان (عج) در نشریه دانشجویی موج اشاره کرد. به دنبال این حادثه جامعه روحانیت مبارز طی بیانیه‌ای اعلام کرد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تاکی می توان سکوت کرد؟ همه چیز را به سخره گرفته‌اند، باز هم می‌گویند نباید به نام دین،‌ آزادی به خطر بیفتد! اما اگر به اسم آزادی،‌دینمان و اعتقادمان و معدساتمان بازیچه دست این و آن قرار گیرد چه؟! این حوادث جنبه اتفاقی ندارد.
۱۲- نفی التقاط
التقاط فکری به معنای ترکیب کردن و تلفیق سایر مکاتب با اسلام است که در اندیشه سیاسی جامعه روحانیت مبارز جایی ندارد. در مبارزه سیاسی و فکری جامعه با گروه های التقاطی بسیاری از بزرگان این تشکل یا به شهادت رسیده‌اند و یا مورد ترور ناموفق قرار گرفته‌اند. در این زمینه به شهادت شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و شهید مفتح می‌توان اشاره کرد که از سوی گروه های التقاطی متأثر از مارکسیسم یعنی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و گروه فرقان به شهادت رسیده‌اند. همچنین ترور ایت‌الله خامنه‌ای و ایت‌الله هاشمی رفسنجانی توسط آنان به لطف خداوند ناموفق ماند. جامعه روحانیت مبارز همواره بر خلط اعتقادی تأکید داشته و تلاش می‌کند تا اسلام ناب محمدی(ص) را ترویج کند. در همین راستا با توجه به ضرورت اخذ دین از دین شناسان متخصص، جامعه روحانیت بر پیوند بین اسلام و روحانیت به عنوان متخصصان و اسلام شناسان تأکید کرده، هرگونه تفکر اسلام منهای روحانیت را که ریشه در افکار غرب‌گرا و التقاطی دارد نفی می‌کند.
یادآور می‌شویم که در ابتدای دهه ۱۳۵۰ شمسی که التقاط ظهور کرد، به دلیل روشن نبودن مواضع سازمان مجاهدین خلق، بعضی از اعضای جامعه روحانیت مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با این دید که جوانانی مسلمان در مقابل رژیم استبدادی پهلوی دست به مبارزه مسلحانه زده‌اند، کمک‌هایی به آنها می‌کردند، اما با آشکار شدن مواضع التقاطی و کفرآمیز سامزان در سال ۱۳۵۴ این کمک‌ها قطع شد(هاشمی رفسنجانی: ۲۴۸).
به هر روی اعضای جامعه روحانیت مبارز چه بنیانگذاران و چه اعضای فعلی شورای مرکزی، التقاط به هر شکلی را نفی و طرد می‌کنند، چه التقاط اسلام با ناسیونالیزم و لیبرالیزم که در نظیر نهضت آزادی و ملی - مذهبی‌ها دیده می‌شود یا التقاط اسلام با مارکسیسم که در سازمان مجاهدین خلق و گروه فرقان دیده می‌شود یا التقاط اسلام با لیبرالیسم که در تفکر برخی روشنفکران مذهبی و گروه های دوم خردادی خود را نشان می‌دهد.
۱۳- دفاع از حقوق زن
احترام به حقوق زن و پاسداشت کرامت آن از دیگر مبانی فکری جامعه روحانیت مبارز است. دراین زمینه جامعه روحانیت، دیدگاه های تحجرگرایانه مانند دیدگاه طالبان و القاعده و انفعالی و لیبرال مانند نگاه غرب‌زدگان فمنیست، درباره زن را نفی کرده، برجایگاه واقعی زن در خانواده و اجتماع تأکید دارد. در این باره بیانیه جامعه روحانیت مبارز با تأکید بر الگوگیری زنان از حضرت زهرا (س) می‌آورد:
روز زن باید احیا شود و اهمیتی صدافزون از اهمیت امروز پیدا کند. زن به عنوان مظهر جمال و جلال الهی باید درآفرینش تقدیس شود و همه امت اسلامی باید بداند عشق به اسلام، قرآن و پیامبر اکرم که تنها سرمایه جاودانه زندگی ماست، ثمره تربیت مادران و میراثی است که از این زنان به دست ما رسیده است. حرمت و کرامت زن و مرد به این است که هرکدام در جایگاه خود پاسدار کرامت و تقدس خویش بوده و در محیط خانواده و اجتماع معاضد یکدیگر باشند.
در همین بیانیه با اشاره به این نکته که زنان مسلمان به عنوان نیمی از جمعیت امت اسلامی، حضرت زهرا(س)، سرور زنان اهل بهشت را قدوه، اسوه و الگوی خود می‌دانند آمده است:
تبعیت از این بانوی یگانه و این دردانه رسول خدا(ص) تنها راه نجات زنان در این دوران است که جاهلیت مدرن از یک سو زنان را به سراب فمنیست سوق می‌دهد و از سوی دیگر طالبان سبز فایل زن را زندانی کم فهمی و بی‌بهره گی خود از مفاهیم بلند اسلام درباره زن نموده‌اند. در این میان فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص)، زن را به عنوان اسوه، الگو، مربی و کسی که مرد ازدامان او به معراج می‌رود، معرفی می کند.
۱۴- اصول گرایی
اصول‌گرایی به معنای داشتن اصول مستدل و منطقی، پایبندی به آنها و تطبیق رفتارهای خود با آن اصول، در اندیشه سیاسی جامعه روحانیت مبارز جایگاهی بالایی دارد. اصول گرایی غیر از بنیادگرایی در مفهوم ادبیات سیاسی غرب است. چه اینکه در مفهوم فرهنگی بنیادگرایی، تعصب و تحجر و جمود وجود دارد، که از سوی جامعه روحانیت مبارز مطرود است. روشن است وقتی از اصول‌گرایی در اینجا سخن می‌گوییم،‌منظور اعتقاد و پایبندی بر ارزش‌های اسلام و احکام شریعت و همچنین اصرار بر اجرای آنها در جامعه است. عدالت خواهی، ولایت محوری، قانون‌گرایی، خدمت‌گزاری، مردم‌گرایی، فساد ستیزی، ساده زیستی، شایسته سالاری و اصلاح گری از جمله شاخصه‌های اصول گرایی است که جامعه روحانیت مبارز بدان پایبند است. در حال حاضر نیز در تقسیم‌بندی جناح‌های سیاسی در کشور، جامعه روحانیت مبارز جزو اصول‌گرایان محسوب می‌شود.
طبق این مبنا جامعه روحانیت مبارز،‌از اصول خود کوتاه نیامده است و یکی از دلایل نارضایتی برخی گروه های سیاسی مانند انشعابیون از جامعه (مجمع روحانیون) و حزب کارگزاران سازندگی، در بحث نامزدی برخی کاندیداها برای مجلس سوم شورای اسلامی و مجلس پنجم، اصرار جامعه روحانیت بر اصول بوده است.
جامعه روحانیت مبارز تلاش برای وحدت با مجمع روحانیون مبارز را نیز در پی رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر همین مبنا پی‌گیری کرده است. آنان محورهای وحدت را اصولی چون اسلام، انقلاب، امام و رهبری و قانون اساسی قرار دادند(مصاحبه ایسنا با حجه‌الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی، ۱۸/۱۰/۱۳۸۶).
گفتار چهارم: اهداف و سیاست‌های (مواضع) جامعه روحانیت مبارز
در طی مباحث این فصل سعی خواهد شد تا با بررسی اهداف، سیاست‌ها و ساختار تشکیلاتی جامعه روحانیت، ماهیت این تشکل روحانی فعال در عرصه سیاست و اجتماع ایران تبیین گردد و در پرتو شناخت نسبی اهداف، سیاست‌ها و ساختار تشکیلاتی جامعه روحانیت مبارز به تأثیر آن در تحولات سیاسی - اجتماعی جمهوری اسلامی ایران پی برد.
بهره اول:
۱- اهداف
ضمن بررسی و مطالعه بیانیه‌های جامعه روحانیت و اظهارات اعضای طراز اول و برجسته این تشکل، مهم‌ترین اهداف جامعه روحانیت مبارز را به شرح زیر برمی‌شماریم:
۱-۱- تلاش در جهت تحقق اسلامیت نظام
یکی از دغدغه‌های جامعه روحانیت مبارز، فراهم ساختن زمینه‌های عمل به احکام اسلام در صحنه زندگی فردی و اجتماعی در ایران بعد از انقلاب است. بر این اساس،‌ این تشکل روحانی همواره اسلامیت نظام را بر جمهوریت آن مقدم دانسته و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را برگرفته از شرع مقدس اسلام می‌داند. حجه‌الاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحی درباره این هدف بلند مدت، معتقد است:
جامعه روحانیت خواهان این است که انقلاب در ایران رخ داده، ما حرکت خود را مرحله به مرحله به سمت اهداف اسلامی و تحقق و پیاده کردن کامل اسلام ادامه دهیم. منتها این را چگونه می‌توان انجام داد؟ این را باید با اصلاحات تدریجی انجام داد. بنابراین جامعه روحانیت خواهان حفظ وضع موجود نیست و خواهان اصلاحات است.
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از اعضای مؤسس جامعه روحانیت نیز در این رابطه می‌گوید:
نباید گذاشت در کارها و مدیریت‌ها و برنامه‌ریزی‌ها، اسلام مورد غفلت قرار گیرد.
در بیانیه بهمن ماه ۱۳۷۳ به مناسبت سالروز پیروز انقلاب اسلامی نیز می‌خوانیم:
مردم ما اعلام کردند هیچ حکمی را جز «ما انزل‌الله» نمی‌پذیرند و قرآن تنها قانون الهی است(نشریه مسجد، ۱۳۷۳: ۸۰).
۲-۱ حمایت و دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی
قریب به اتفاق اعضای جامعه روحانیت مبارز از شخصیت‌های طراز اول انقلاب اسلامی محسوب می‌گردند که ضمن ایفای نقش مؤثر در پیروزی انقلاب، در استقرار نظام جمهوی اسلامی نیز به نقش آفرینی پرداخته‌اند. بر این اساس، دفاع از انقلاب اسلامی، دستاوردهای آن و نظام جمهوری اسلامی به عنوان یکی از اهداف بلند مدت آن به حساب می‌آید. در مقدمه اساسنامه موقت جامعه روحانیت مبارز که در تاریخ ۲۹/۵/۱۳۷۵ به تصویب شورای مرکزی رسید، این مطلب مورد تأکید قرار گرفته است:
شیوه مکتبی مبارزه جامعه روحانیت که همان خط مشی شورایی قرآن در مراحل سه‌گانه بررسی، تصمیم و اجرا می‌باشد، ایجاب می‌کرد که برای هماهنگ کردن نظرات و خط مشی‌ها و سازمان دادن به فعالیت‌های علمای اسلام، جامعه روحانیت مبارز براساس یک اساسنامه مشخص و تشکیلات شورایی و تحت رهبری امام خمینی (ره) تشکل یافته و نقش خود را فعالانه در نگهبانی و تداوم بخشیدن به انقلاب عظیم اسلامی و پاسداری از ارزش و ثمرات گرانبها و اصیل آن، به گونه‌ای که شایسته اسلام مترقی و جامعه انقلابی مسلمان ما است، ایفا نماید.
مطابق ماده سوم همین اساسنامه، برخی از اهداف، این گونه ترسیم شده است:
۱- پاسداری مکتبی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و جلوگیری از هرگونه انحراف در خط مشی انقلاب اسلامی؛
۲- حمایت از سازمان‌های دولتی و نهادهای انقلابی و مراکزی که در خدمت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی می‌باشند و تعمیق و تحکیم نظام اسلام در کشور.
۳-۱- تبعیت و حمایت همه جانبه از ولایت فقیه و مقام معظم رهبری
جایگزینی نظام ولایت فقیه به جای رژیم شاهنشاهی پهلوی در بهمن‌ماه ۱۳۵۷ الگوی جدیدی از مردم سالاری دینی، دمکراسی اسلامی و مشروعیت الهی حکومت را در عصر مذهب زدایی حاکم بر جوامع بشری در قرن بیستم پیش روی بشریت قرار داد. جامعه روحانیت با غنیمت شمردن این موقعیت و فرصت پیش آمده، یکی از اهداف به طور مکرر در بیانیه‌ها مورد تأکید قرار گرفته است. در بیانیه‌ای که از سوی جامعه روحانیت به مناسبت یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) صادر شد، آمده است:
امروز که در غیبت اسفبار امام، پرچم انقلاب اسلامی به دوش لایق‌ترین یار و شاگرد امام راحل بوده، سوابق درخشان و تدبیر و کیاست و شایستگی او بر احدی پوشیده نیست، خلأ فقدان امام(ره) جبران شده، پیروی کامل و گوش به فرمان مطاع بودن موجب سعادت دنیوی و اخروی امت مسلمان و درخشندگی و مجد و عظمت بیشتر انقلاب اسلامی است.
همچنین در آستانه انتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی، آیت‌الله مهدوی کنی دبیر کل جحامعه روحانیت مبارز طی مصاحبه‌ای اعلام کرد:
… علاوه بر حمایت از اصل ولایت فقیه، از ولی امر موجود و زنده حمایت و تبعیت می‌کنیم و ما این را جزء اصولمان می‌دانیم، بنابراین باید نماینده‌ای به مجلس بفرستیم که هم اعتقاد واقعی به ولایت فقیه داشته باشد و هم در مقام التزام، تبعیت از ولی امر داشته باشد.
علاوه بر این پس از دوم خرداد ۷۶ جامعه روحانیت مبارز در تاریخ ۲۸ آبان ماه ۱۳۷۶ با صدور بیانیه‌ای نسبت به افراد، گروه ها و همه کسانی که نغمه تضعیف ولی فقیه زمان را سر می‌دادند، این چنین هشدار داد:
جامعه روحانیت وظیفه خود می‌داند از اصول و مبانی انقلاب، به ویژه اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه دفاع کند…. بعد از حضرت امام (ره) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توانست کشور را از بحرانی‌ترین شرایط به سلامت عبور دهد…. با تدابیر و رهبری‌های مقام معظم رهبری بود که دشمن کینه‌ توز بعثی مجبور به پذیرش شرایط ما و آزادی اسرای در بندمان شد…. با رهبری ولی فقیه بود که کشورمان از یکی ا زخطرناک‌ترین دام‌های استکبار یعنی فتنه خلیج فارس و جنگ بین آمریکا و عراق، رهایی یافت. در حالی که برخی از افراد توصیه می‌کردند که به نفع عراق وارد جنگ شویم… این رهبری دینی و مکتبی بود که توانست کشور را طی هشت سال سازندگی با قدرت و عزت پیش ببرد.
تبعیت در گفتار و عمل از ولایت فقیه برای این تشکل روحانی از چنان اهمیت بالای برخوردار است که بر طبق ماده بیست و نهم اساسنامه مصوب در ۲۹/۵/۱۳۷۵، موافقت ولی فقیه با ادامه یا عدم استمرار فعالیت جامعه روحانیت را مورد تأکید و تصریح قرار داده است:
اگر فعالیت و کارآیی جامعه [روحانیت مبارز] به هر دلیلی منتفی گردد و جامعه نقش و رسالت خود را از دست بدهد، با تشخیص و پیشنهاد شورای مرکزی و موافقت مقام ولی فقیه، جامعه منحل می‌گردد.
اعتقاد شخصیت‌های طراز اول جامعه روحانیت نسبت به ولایت فقیه آن چنان راسخ و محکم است که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عضو برجسته این تشکل، در آستانه برگزاری انتخابات ششمین دروه مجلس شورای اسلامی اعلام کرد:
ولایت فقیه، اصلی عقیدتی و اصولی برای ما می‌باشد و حاضر هستیم برای حفظ و تقویت این سرمایه بزرگ و نیرومند جان خود را تقدیم کنیم … آنچه که این انقلاب و نظام مردمی و دینی را از آماج فتنه‌های بزرگ حفظ کرده، ولایت فقیه و ایمان و اعتقاد عمیق مردم به اسلام و روحانیت بود (خبرنامه ویژه انتخابات مجلس ششم، شماره ۱۱، ائتلاف نیروهای خط امام و رهبری: ۲۰).
۴-۱- سایر اهداف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:41:00 ب.ظ ]




 

۱٫۸۴

 

-۱٫۲۷۶۶۷

 

۰٫۷۹۲۲۲

 

۱۱٫۰۹۰۵۴

 

۱۴٫۸۵۰۰۰

 
 

۲٫۱۲

 

-۱٫۶۱۳۱۰

 

۱۷٫۸۷۸۶۶

 

-۱۷٫۹۴۸۸۹

 

۱۴٫۳۰۴۷۸

 
 

۲٫۴۰

 

-۱۲٫۵۸۶۳۴

 

۹۰٫۲۴۴۵۸

 

-۲۳۰٫۶۱۲۶۵

 

۱۹۲٫۷۰۱۳۹

 
 
 
 
 
 
 
 

۳-۴-۱-شعاع مؤثر کروی سخت

همان گونه که مشاهده کردیم برای یافتن کسر پکیدگی و بازه­های انتگرالگیری احتیاج به پارامتری با عنوان شعاع مؤثر کروی سخت داریم. با معلوم بودن این پارامتر بر حسب دما از آن در گستره وسیعی از دما می­توان استفاده کرد. در اینجا این پارامتر را به صورت زیر معرفی می­کنیم:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(۴۷-۳)
که و تعریف می­ شود. دمای کاهش یافته است. و فاصله­ای است که در فواصل کمتر از آن پتانسیل دارای مقدار نامحدود است، همچنین و در نظر گرفته می­ شود. معادله فوق با تعریف بارکر -هندرسون[۶۷] [۷۸] برای که بواسطه روابط زیر تعریف می­ شود متفاوت است.
(۴۸-۳)
این دو تعریف از شعاع مؤثر کروی سخت در دماهای بالا تفاوت چندانی ندارد. در شکل (۱-۳) پارامتر بدون بعد، ، نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می­ شود با افزایش دما شعاع مؤثر کروی سخت هم برای مخلوط دوتریوم و تریتیوم کاهش می­یابد. اما این کاهش در شعاع مؤثر معرفی شده توسط بارکر بیشتر از معادلۀ معرفی شدۀ پاتریک می­باشد. ما در محاسبات خود از رابطه معرفی شده بوسیله پاتریک به علت کلی تر بودن و مناسب بودن آن در شرایط با دمای بالا استفاده می­کنیم. در شکل (۲-۳) همین مقایسه را برای مخلوط هلیوم و هیدروژن انجام دادیم . شعاع­های مؤثر نسبی در هر دو فرمالیزم برای مخلوط دوتریوم و تریتیوم روی هم می­افتد. چون این دو ذره از ایزوتوپهای هیدروژن هستند و در مقیاس اتمی تنها تفاوت این دو ذره جرمشان می­باشد، در معادلات شعاع مؤثر کروی سخت، جرم وارد نشده است. ثوابت پتانسیل نقش تعیین کننده ­ای دارند که برای مخلوط دوتریوم وتریتیوم این ثوابت یکسان می­باشند. اما در مخلوط هلیوم و هیدروژن ثوابت نقش پتانسیل خود را نشان می دهند (شکل (۳-۳)).

شکل.۳-۱- مقایسه شعاع کروی سخت معرفی شده توسط بارکر وپاتریک برای مخلوط دوتریوم و تریتیوم

شکل.۳-۲- مقایسه شعاع کروی سخت معرفی شده توسط بارکر وپاتریک برای مخلوط هیدروژن و هلیوم.

۳-۵-محاسبات عددی

در اینجا ما روش های محاسباتی مناسب برای جمله­های انرژی آزاد هلمهولتز را ارائه می­دهیم. در ابتدا روش محاسبه انتگرالها توسط تکنیک دقیق کوادراتور گاؤس-لژاندر[۶۸] [۷۷] را مطرح می­کنیم. برای شروع محاسبات حالت مایع خالص را انتخاب می­کنیم زیرا محاسبه انتگرالها برای مخلوط بسیار شبیه به این حالت خالص آن است.
با بکار بردن روش ده نقطه­ای کوادراتور گاؤس-لژاندر، شعاع مؤثر کروی سخت به صورت زیر بدست می ­آید:
(۴۹-۳)
جدول. -۴-۳ پارامترهای ثابت مورد استفاده در انتگرالگیری گاوس-لژاندر [۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:40:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم