۲-۱۲) نوع صنعت

صنعت از عواملی است که در تحقیق های مختلف به آن پرداخته شده است. پشتوانه نظری اتخاذ شده در برخی تحقیق ها بر مبنای نظریه های اقتصاد دوگانه است که در آن صنعت به دو بخش محوری و پیرامونی تقسیم می شود. بخش های محوری به صنایعی گفته می شود که بافت سیاسی و اقتصادی هر کشوری را در بر گرفته و بیشترین منابع مالی را به خود اختصاص داده است. از ویژگی های بخش های محوری صنعت می توان به فعالیت های تولید کالاهای با ارزش، تولید کالاهای انحصاری یا منابع مادر، تجارت کالا به صورت عمده و سوددهی بالا اشاره کرد. بخش های پیرامونی به صنایعی گفته می شود که ویژگی های بیان شده قبلی را ندارند. این نوع صنایع، بخش های کشاورزی کم بازده، صنایع تولیدی کم ارزش، خدمات غیر تخصصی یا نیمه تخصصی را در بر می گیرند. همچنین این شرکت ها فاقد دارایی و قدرت سیاسی لازم برای سوددهی هستند(احمدپور و سلیمی، ۱۳۸۶).

بر مبنای این نظریه، شرکت های صنایع پیرامونی در درجه بالاتری از عدم اطمینان محیطی قرار دارند و از این رو مدعی هستند که این شرکت ها هم تمایل و هم امکان بیشتری برای هموارسازی سود را دارند. به همین دلیل هموارسازی سود در بخش پیرامونی به طور قابل ملاحظه ای از بخش محوری بیشتر است. همچنین برخی محققین اعتقاد دارند که نوع صنعت می‌تواند به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر محیط اقتصادی جامعه مورد مطالعه باشد(احمدپور و سلیمی، ۱۳۸۶).

۲-۱۳) پیشینه تحقیقات انجام شده در خصوص اقلام تعهدی و نقش آن

۲-۱۳-۱) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور

دچو و دیچو[۶۲](۲۰۰۲) نقش اقلام تعهدی را جهت اندازه گیری بهتر سنجش عملکرد شرکت ها در یک سری زمانی بررسی کردند. به دلیل آن که اقلام تعهدی نیازمند مفروضات و پیش‌بینی جریان های نقدی آتی است، ‌بنابرین‏ کیفیت اقلام تعهدی و سود با افزایش در خطای پیش‌بینی مقدار اقلام تعهدی کاهش می‌یابد. آن ها در نهایت چنین نتیجه گیری می‌کنند که ویژگی های هر شرکت همانند قدرمطلق میزان اقلام تعهدی، طول چرخه عملیاتی، انحراف معیار از فروش، جریان های نقدی اقلام تعهدی و سود و اندازه شرکت را می توان به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود به کار گرفت.

بال و روبین[۶۳](۲۰۰۳) در تحقیقی با عنوان ویژگی های سود حسابداری، اشاره می‌کنند که در تعیین کیفیت اقلام تعهدی(کیفیت سود) تاثیر تصمیمات اتخاذ و اجرا شده به وسیله مدیران بیشتر از استانداردهای گزارشگری است. زیراکه کیفیت این اقلام تحت تاثیر رویه ها و خط مشی های مدیریت قرار دارد و مدیریت با توجه به اهداف خود می‌تواند کیفیت آن ها را بالا یا پایین نشان دهد و با این کار هزینه سرمایه شرکت را تحت تاثیر قرار دهد.

دیچو و رأس[۶۴](۲۰۰۵) با مقایسه نحوه پایداری سود بر حسب رویکرد ترازنامه ای و رویکرد صورت سود و زیانی نشان داد که پایداری سود تحت تأثیر مقدار و علامت اقلام تعهدی قرار می‌گیرد. اقلام تعهدی پایداری سود را نسبت به جریان های نقدی با اقلام تعهدی بالا بهبود می بخشد، اما در شرکت های با اقلام تعهدی پایین، میزان پایداری کاهش می‌یابد.

فرانسیس و دیگران[۶۵](۲۰۰۵) با بررسی نحوه قیمت گذاری کیفیت اقلام تعهدی به عنوان ریسک اطلاعات مربوط به سود نشان دادند که هر چه کیفیت اقلام تعهدیکه انحراف معیار خطای رگرسیونی مربوط به اقلام تعهدی جاری و جریان های نقدی تعریف می شود؛ پایین تر باشد ، هزینه بدهی و سرمایه آن شرکت ها بالاتر می رود. این موضوع به نوعی نشان دهنده تأثیر کیفیت اقلام تعهدی در تصمیم گیری افراد است.

چمبرز[۶۶] (۲۰۰۵) نشان داد که سرمایه گذاران تلاش می‌کنند تا پایداری اقلام تعهدی و جریان های نقدی را پیش‌بینی کرده ولی قادر به انعکاس آن در قیمت‌ها نیستند . بر این اساس در بعضی شرکت‌ها پایداری اقلام تعهدی بیش از واقع و برای بعضی دیگر کم تر از واقع برآورد می شود. وی این مورد را از طریق طبقه بندی شرکت ها بر حسب اقلام تعهدی و نحوه قیمت‌گذاری شرکت ها در هر طبقه نشان داد.

جنکینز و همکاران[۶۷](۲۰۰۶) در مطالعه خود عوامل مؤثر بر کاهش کیفیت سود را در سال‌های پس از ۱۹۹۰ میلادی بررسی کرده‌اند. به منظور ارزیابی کیفیت سود، از دو معیار اقلام تعهدی اختیاری و ضریب واکنش سود استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد افزایش معنی دار دامنه اقلام تعهدی اختیاری و کاهش معنی دار ضریب واکنش سود، نشان دهنده کاهش کیفیت سود در طول دوره نمونه است.

اگنوا(۲۰۰۸) در پژوهش خود به بررسی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی با بازده سهام پرداخت و نشان داد که بین کیفیت اقلام تعهدی با بازده آتی سهام ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. طبق یافته های آن ها ارتباط مثبت زیادی بین اندازه اقلام تعهدی با بازده سهام وجود دارد؛ ضمن اینکه بین اندازه جریان های نقدی با بازده سهام ارتباط منفی وجود دارد.

آلوک و همکاران[۶۸](۲۰۰۹) در تحقیقی به بررسی کیفیت سود و ضریب پاسخ سود، در شرایطی که افزایش با ثبات در سود همراه با افزایش با ثبات در درآمد، پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که شرکت های با رشد سود همراه با افزایش درآمد از کیفیت سود بالاتری نسبت به شرکت‌های با رشد همراه با کاهش هزینه برخوردار می‌باشند. همچنین شرکت‌های با افزایش در آمد عملکرد عملیاتی آتی بالاتری دارند.همچنین نتایج تحقیق نشان داد شرکتهایی که دارای رشد همراه با درآمد هستند، ضریب پاسخ سود بالاتری دارند.

هیرشلیفر و همکاران(۲۰۱۰) به بررسی رابطه بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی با اندازه بازده سهام پرداختند.طبق یافته های آن ها ارتباط مثبت زیادی بین اندازه اقلام تعهدی با بازده سهام وجود دارد؛ ضمن اینکه بین اندازه جریان های نقدی با بازده سهام ارتباط منفی وجود دارد.

یو و لیسانا(۲۰۱۱) در تحقیق خود نشان دادند که شرکت های با سطح اقلام تعهدی پایینتر نسبت به شرکت های دارای سطح اقلام تعهدی بالاتر دارای بازده سهام مورد انتظارکمتری هستند. آن ها اظهار می دارند که این یافته ها با تحقیقاتی که نشان می‌دهد شرکت های دارای اقلام تعهدی کمتر ریسک بیشتری دارند، در تناقض است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...