کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



به نظر می­رسد صلاحیت بین ­المللی یک نوع صلاحیت ذاتی است. برای روشن شدن موضوع می‌توان این سؤال را طرح کرد که آیا دادگاه‌های ایران صالح به رسیدگی به دعاوی بین‌المللی می‌باشند؟ در حالی که بر فرض صلاحیت بین‌المللی را یک نوع صلاحیت نسبی بدانیم ما ‌به این سؤال پاسخ مثبت داده‌ایم و در این زمان به سراغ قواعد صلاحیت محلی خواهیم رفت و بر اساس موضوع و ماهیت دعوی به دنبال یک دادگاه در حوزه های قضایی مختلف برای رسیدگی به دعوی می‌باشیم. در تعیین صلاحیت بین‌المللی دادگاه خانه فقط منافع اصحاب دعوی بلکه مصلحت عمومی نیز مدنظر است در حالی که با اجرای قواعد صلاحیت محلی داخلی ما فقط به دنبال منافع اصحاب دعوی می‌باشیم. قواعد صلاحیت محلی در حقوق داخلی بر پایه تساوی دادگاه‌های داخلی استوار است و تراضی طرفین مجاز است، چون دادگاه‌ها برابرند در صورتی که صلاحیت بین‌المللی مستلزم آن است که برابری دادگاه‌های کشورهای مختلف جهان را بپذیریم در حالی که این امر برخلاف واقع و دور از انتظار است.

این فصل مشتمل بر دو مبحث می‌باشد که در مبحث نخست به بررسی صلاحیت قضایی و صلاحیت قانونی و در مبحث دوم به بررسی صلاحیت عام و صلاحیت خاص می‌پردازیم.

مبحث اول: صلاحیت قانونی و صلاحیت قضایی

هریک از این دو اصطلاح ناظر به یک نوع از صلاحیت‌های انحصاری هر دولت در قلمرو حاکمیت خود در زمینه رسیدگی و حل‌وفصل دعاوی دارای وصف بین‌المللی در زمینه حقوق خصوصی یا به عبارت دیگر، دعاوی تابع حقوق بین‌الملل خصوصی است. «بر اثر قاعده‌های صلاحیت قضایی در هر کشور، دادگاه‌ها تعیین می‌کنند آیا برای رسیدگی ‌به این‌گونه دعاوی صالح‌اند یا نه و با قاعده‌های ناشی از صلاحیت قانون‌گذاری، یعنی قاعده‌های تعارض قوانین، مشخص می‌سازند برای حل‌وفصل آن‌ ها قانون کدام کشور را صالح می‌دانند. بدین گونه است که این دو نوع صلاحیت در این دوران از تحول‌های حقوق بین‌الملل خصوصی به شمار می‌روند و همراه یکدیگر این امکان را پدید آورده‌اند که دادگاه‌های هر کشور بتوانند، افزون بر کار معمول خود یعنی رسیدگی و حل‌وفصل دعواهای تابع حقوق داخلی، درباره‌ دعواهای دارای عنصر بین‌المللی نیز رسیدگی و آن‌ ها را با تمسک به شیوه تعارض قوانین و تعیین قانون قابل اجرا که ممکن است قانون کشور بیگانه باشد حل­وفصل نمایند.»[۲] این مبحث مشتمل بر دو گفتار ‌می‌باشد که در گفتار نخست به بررسی اصل استقلال صلاحیت قانونی و قضایی و در گفتار دوم به بررسی استثناء بر اصل صلاحیت قانونی و قضایی خواهیم پرداخت.

گفتار اول: اصل استقلال صلاحیت قانونی و صلاحیت قضایی

«اصلی که امروزه مورد قبول همگان است این است که برای حسن اداره و انتظام روابط خصوصی بین‌المللی باید بین این دو صلاحیت فرق گذاشت و برای هر یک نسبت به دیگری قائل به استقلال شد، ‌بنابرین‏ صلاحیت دادگاه یک کشور مستلزم صلاحیت قانون آن نیست. ممکن است دادگاه یک کشور صلاحیت داشته باشد اما قانون کشور دیگر را به موقع اجرا بگذارد.»[۳]

به طور مثال در دعاوی خصوصی بین‌المللی دادگاه ایران الزاماًً قانون ایران را اجرا نمی‌کند، بلکه ممکن است مکلف به اجرای یک قانون خارجی باشد، چنان که ماده۷ قانون مدنی[۴] قاضی را مکلف ‌کرده‌است که ‌در مورد احوال شخصیه اتباع خارجه مقیم در خاک ایران در حدود معاهدات قانون دولت متبوع ایشان را اجرا نماید. اگر دادگاه موظف باشد که همواره قانون کشور خود را به موقع اجرا گذارد، دیگر مسأله تعارض مطرح نخواهد شد، زیرا یکی از شرایط پیدایش مسأله تعارض قوانین این است که قانون‌گذار اغماض و گذشت داشته باشد و در پاره­ای موارد به قاضی اجازه دهد که قانون خارجی را اجرا کند. علت این تفکیک و استقلال و اختلاف قواعد صلاحیت قضائی و صلاحیت قانونی ماهیت خصوصی منافع مورد نزاع است. اگر دعوی مستقیماً به دولت ارتباط داشت و به عبارت­ دیگر اگر مسأله مربوط به حقوق عمومی بود این تفکیک معنی نداشت، مسأله­ای که دولت ایران مستقیماً در آن ذینفع است باید در دادگاه­ های این کشور مورد رسیدگی قرار گیرد و قانون این کشور بر آن حکومت کند ولی خصوصی بودن روابطی که مورد نظر حقوق بین ­الملل خصوصی است، برعکس، باعث تفکیک این دو صلاحیت می­گردد، ممکن است یک کشور لازم بداند که به پاره­ای دعاوی خصوصی از لحاظ تأمین صلح و آسایش و حفظ حقوق مردم به وسیله دادگاه­ های خود رسیدگی کند، بی آنکه اجرای قانون خود را لازم بشمارد. در این موارد، چون فعالیت افراد با منافع خارجی نیز ارتباط دارد، قانون­گذار اجرای قانون بیگانگان را اغماض می­ کند، درحالی­که اگر منافع عمومی دولت به طور مستقیم دخالت داشت، این اغماض امکان­ پذیر نبود. «تفکیک و استقلال این دو صلاحیت که امروزه مورد اتفاق است در قدیم مورد قبول نبوده و دوره­هایی گذشته تا حقوق بین ­الملل خصوصی ‌به این مرحله از تکامل رسیده است.»[۵]

این تفاوت­ها میان صلاحیت قضایی و صلاحیت قانون­گذاری در زمینه دعاوی تابع حقوق بین ­الملل خصوصی سبب گردیده تا گفته شود (تمایز میان قاعده­های صلاحیت قضایی و صلاحیت قانون­گذاری را ‌می‌توان پایه و اساس مفهوم کنونی حقوق بین ­الملل خصوصی دانست)»[۶]

به نظر می‌رسد که در مباحث صلاحیت قانونی به دنبال چگونگی تعیین قانون قابل اجرا درباره حل­وفصل اختلافات پیش­آمده، خواهیم بود و در مباحث صلاحیت قضایی به دنبال چگونگی تعیین صلاحیت دادگاه­ها وآیین دادرسی داخلی برای رسیدگی به اختلافات می باشیم. تفکیک صلاحیت قانونی و صلاحیت قضایی در زندگی بین ­المللی ضروری است و باید به اصحاب دعوی اختیار داد که در دادگاه نزدیک به خود که دسترسی به آن آسان است طرح دعوی نمایند و احیاناً از مزایای قانون خارجی در صورتی که اجرای آن مناسب­تر باشد، برخوردار گردند.

گفتاردوم: استثناء بر اصل استقلال صلاحیت­ها

«اگر اصل استقلال صلاحیت­ها امروزه مورد قبول کشورهاست و مطلوب نیز همین است، این اصل بدون استثناء نیست.»[۷] در مواردی اصل استقلال نقض می­ شود و یکی از این دو صلاحیت در دیگری اثر می­ گذارد. ممکن است صلاحیت دادگاه یک کشور صلاحیت قانون آن را به دنبال آورد یا بر عکس صلاحیت قانون یک کشور صلاحیت دادگاه آن را در پی داشته باشد، این تأثیر متقابل دو صلاحیت ناشی از نقص فعلی حقوق بین ­الملل خصوصی است که نمی تواند همیشه جریان عادی خود را طی کند. اینک در بند اول تأثیر صلاحیت قضایی در صلاحیت قانونی و در بند دوم تأثیر صلاحیت قانونی در صلاحیت قضایی را بررسی می­نمائیم.

بند اول: تأثیر صلاحیت قضایی در صلاحیت قانونی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:01:00 ق.ظ ]




جان جانی (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان بررسی ارتباط بین سود و اجزای آن با بازده سهام در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی ارتباط بین سود و اجزای آن با بازده سهام با تأکید بر کیفیت سود شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می ­پردازد. به منظور بررسی این موضوع، نمونه ­ای متشکل از ۲۳۰ شرکت از شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده برای دوره زمانی ۷ ساله بین ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۷ انتخاب شده است. نتایج بر اساس روش ترکیبی حاکی از آن است که اجزای سود هر دو دارای محتوای اطلاعاتی هستند اما جزء نقدی سود نسبت به جزء تعهدی آن محتوای اطلاعاتی بیشتری است. هم­چنین نتایج این پژوهش نشان می­­­دهد که شرکت­های با کیفیت سود بالا بازده مثبت و شرکت­های با کیفیت سود پایین بازده منفی کسب ‌می‌کنند به طوری که شرکت­هایی که بیش­ترین کیفیت سود را دارند توانستند در دوره مورد بررسی، ۱۷% بیشتر از شرکت­هایی که کم­ترین کیفیت سود را دارند بازده کسب کنند.

دارابی و مرادلو (۱۳۹۰) در مقاله­ای اقدام به بررسی رابطه بین شفافیت اطلاعات و محتوای اطلاعاتی سود حسابداری در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نموده ­اند. این تحقیق رابطه بین شفافیت اطلاعات و محتوای اطلاعاتی سود حسابداری را بررسی نموده است. سود حسابداری، مهم­ترین منبع اطلاعاتی در تصمیم ­گیری استفاده­کنندگان از صورت­های مالی شرکت است و این سود در صورتی بر تصمیمات اثربخش بوده و دارای محتوای اطلاعاتی است که دارای کیفیت و شفافیت باشد. به عبارت دیگر شفافیت بیشتر منجر به افزایش محتوای اطلاعاتی سود حسابداری می­ شود. هدف این پ‍‍‍‍ژوهش بررسی ارتباط بین شفافیت اطلاعات و محتوای اطلاعاتی سود حسابداری در طی دوره زمانی ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۸ در ۱۰۷ شرکت نمونه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع همبستگی و برای آزمون دو فرضیه تحقیق از روش رگرسیون استفاده شده است. یافته ­های تحقیق نشان دهنده عدم وجود رابطه مثبت بین شفافیت اطلاعات با محتوای اطلاعاتی سود حسابداری بوده است.

خواجوی و همکاران (۱۳۹۱) به بررسی تطبیقی کیفیت گزارشگری مالی شرکت­های درمانده و غیر درمانده مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. پژوهش مذکور در ۷۰ شرکت درمانده و ۷۰ شرکت غیر درمانده فعال در بورس طبق مدل پیش ­بینی ورشکستگی آلتمن و اسپیراک (۱۹۸۳) طی سال­های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۸ صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از دست­کاری سود در شرکت­های درمانده و غیر درمانده مالی ‌می‌باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می­دهد که کیفیت گزارشگری مالی در شرکت­های غیر درمانده مالی در مقایسه با شرکت­های درمانده پایین­تر و از پایداری کمتری برخوردار ‌می‌باشد.

مهرانی و همکاران (۱۳۹۱) رابطه بین هزینه حقوق صاحبان سهام با کیفیت سود شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (بر اساس رویکرد مقایسه­ ای شرکت­های با کیفیت سود بالا و کیفیت سود پایین) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ­اند. هدف این تحقیق بررسی تاثیر کیفیت سود بر هزینه حقوق صاحبان سهام ‌بر اساس رویکرد مقایسه­ ای کیفیت سود بالا و کیفیت سود پائین در شرکت­های بازار بورس اوراق بهادار تهران ‌می‌باشد. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از اطلاعات ۵۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی یک دوره ۸ ساله(۱۳۸۸-۱۳۸۱)استفاده شده است. به منظور بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق از تحلیل رگرسیون ترکیبی استفاده شده و تاثیر کیفیت سود بر هزینه حقوق صاحبان سهام با متغیر مجازی آزمون شده است. ‌بر اساس نتایج به دست آمده ‌می‌توان بیان نمود که با افزایش کیفیت سود شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران، هزینه حقوق صاحبان سهام کاهش می­یابد. این نتیجه حاکی از این است که کیفیت سود در کاهش و یا افزایش هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت­ها یک عامل مؤثر و معنادار ‌می‌باشد.

مرادزاده فرد و بنائی (۱۳۹۱) این تحقیق به بررسی ارتباط میان شفافیت سود، هزینه سرمایه، نقد شوندگی سهام و ارزش شرکت می ­پردازد. سود حسابداری و اجزای مربوط به آن از جمله اطلاعاتی است که در تصمیم ­گیری استفاده­کنندگان مؤثر است. در صورتی که سود حسابداری گزارش شده فاقد کیفیت و شفافیت باشد، عدم اطمینان ایجاد می­گردد، عدم اطمینان مذبور منجر به ایجاد ریسک و در نهایت تقاضای یک نرخ بازده بالاتر از جانب سهام‌داران می­ شود. افزایش نرخ بازده مورد انتظار سهام‌داران، هزینه سرمایه سهام عادی را افزایش داده و به تبع آن هزینه سرمایه شرکت افزایش می­یابد. با در نظر گرفتن این مهم که نقد شوندگی در صورت عدم حضور هزینه­ های معاملاتی تحقق می­­­یابد، افزایش هزینه سرمایه به عنوان یک هزینه معاملاتی ضمنی، باعث کاهش نقد شوندگی سهام در بورس می­ شود. در نهایت با توجه به اینکه آن­چه که از دیدگاه بازار سرمایه و سهام‌داران ارزش شرکت را تشکیل می­دهد رشد پایدار و متمادی ارزش آفرینی است و نه سودآوری گذشته، فرایند توصیف شده منجر به کاهش ارزش شرکت می­گردد. نمونه مورد استفاده تحقیق شامل ۱۶۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و دوره تحقیق نیز سال­های ۱۳۸۳ لغایت ۱۳۸۸ ‌می‌باشد. نتایج به دست آمده از تحقیق بیانگر این مهم می­باشند که با افزایش شفافیت سود، نقد شوندگی سهام افزایش می­یابد. همچنین افزایش شفافیت سود و نقد شوندگی سهام محرکی در جهت افزایش ارزش شرکت ‌می‌باشد؛ اما در خصوص ارتباط میان نقد شوندگی سهام و شفافیت سود با هزینه سرمایه، گرچه با افزایش نقدشوندگی سهام و شفافیت سود، هزینه سرمایه سهام عادی کاهش می­یابد ولی لازم به ذکر است که رابطه مذبور با ضریب همبستگی بسیار پایینی در نمونه انتخابی مشاهده گردیده است.

قائمی و علوی (۱۳۹۱) به بررسی رابطه بین شفافیت اطلاعات حسابداری و موجودی وجه نقد طی سال­های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. یافته ­های پژوهش نشان می­دهد بین شفافیت اطلاعات و میزان نگهداری وجه نقد رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر شرکت­هایی که دارای شفافیت اطلاعاتی بالاتری هستند. وجه نقد کمتری پرداخت ‌می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]




    1. بررسی رابطه مهارت تشخیصی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل

    1. بررسی رابطه مهارت ارتباطی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل

    1. بررسی رابطه مهارت تصمیم گیری مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل

    1. بررسی رابطه مهارت در مدیریت زمان مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل

  1. شناخت تاثیر مؤلفه‌ ­های شایسته سالاری مدیران بر بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل

۱-۵- سوالات تحقیق

سوال اصلی:

انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران چه رابطه­ای با بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل دارد؟

سوالات فرعی:

    1. مهارت انسانی مدیران چه رابطه­ای با بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل دارد؟

    1. مهارت فنی مدیران چه رابطه­ای با بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل دارد؟

    1. مهارت ادراکی مدیران چه رابطه­ای با بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل دارد؟

    1. مهارت تشخیصی مدیران چه رابطه­ای با بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل دارد؟

    1. مهارت ارتباطی مدیران چه رابطه­ای با بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل دارد؟

    1. مهارت تصمیم گیری مدیران رابطه­ای با بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل دارد؟

    1. مهارت در مدیریت زمان مدیران رابطه­ای با بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل دارد؟

  1. میزان اثرات خالص هریک از مؤلفه‌ ­های شایسته­سالاری بر بهره ­وری نیروی انسانی چقدر است؟

۱-۶- فرضیه ­های تحقیق

فرضیه اصلی:

بین انتصاب­های مبتنی بر شایستگی مدیران و بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل رابطه معنی­داری وجود دارد.

فرضیه های فرعی:

    1. بین مهارت انسانی مدیران و بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل رابطه معنی­داری وجود دارد.

    1. بین مهارت فنی مدیران و بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل رابطه معنی­داری وجود دارد.

    1. بین مهارت ادراکی مدیران و بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل رابطه معنی­داری وجود دارد.

    1. بین مهارت تشخیصی مدیران و بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل رابطه معنی­داری وجود دارد.

    1. بین مهارت ارتباطی مدیران و بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل رابطه معنی­داری وجود دارد.

    1. بین مهارت تصمیم گیری مدیران و بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل رابطه معنی­داری وجود دارد.

    1. بین مهارت در مدیریت زمان مدیران و بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل رابطه معنی­داری وجود دارد.

  1. تاثیر مؤلفه‌ ­های شایسته­سالاری بر بهره ­وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل معنی­دار است.

۱-۷- تعریف متغیرها

تعریف مفهومی شایستگی:

«مجموعه دانش، مهارت‌ها، ویژگی‌های شخصیتی، علایق، تجربه ها و توانمندی‌های مرتبط با شغل که دارنده آن ها را قادر می‌سازد در سطحی بالاتر از حد متوسط به انجام مسئولیت بپردازد. در واقع شایستگی ها الگویی را ارائه می‌کنند که نشان دهنده فرد با عملکرد برتر در شغل محوله است ».(گزارش طرح کانون ارزیابی سازمان مدیریت صنعتی، ۱۳۸۲ ).

تعریف عملیاتی شایستگی:

شایستگی دارای مؤلفه‌ های متفاوتی است. در این تحقیق منظور از شایستگی شامل مهارت­ های زیر است:

۱ – مهارت انسانی ; ۲ – مهارت فنی ; ۳ – مهارت ادراکی ; ۴ – مهارت تشخیصی ;۵ – مهارت ارتباطی ; ۶ – مهارت تصمیم ­گیری ; ۷ – مهارت در مدیریت زمان.

جهت سنجش شایستگی مدیران از پرسشنامه محقق ساخته که با بهره­ گیری از مدل گریفن استفاده شده است که دارای ۳۰ سوال به شرح زیر می‌باشد:

مؤلفه‌ ها
تعداد سوال

سوالات

مهارت انسانی

۳

۱ تا ۳

مهارت فنی

۵

۴ تا ۸

مهارت ادراکی

۴

۹ تا ۱۲

مهارت تشخیصی

۴

۱۳ تا ۱۶

مهارت ارتباطی

۵

۱۷ تا ۲۱

مهارت تصمیم گیری

۵

۲۲ تا ۲۶

مهارت مدیریت زمان

۴

۲۷ تا ۳۰

تعریف مفهومی بهره ­وری نیروی انسانی :

به حد اکثر رساندن استفاده از منابع ، نیروی انسانی، تسهیلات و غیره به طریقه علمی ، کاهش هزینه های تولید ، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود استانداردهای زندگی ، آن گونه که به نفع کارکنان ، مدیریت و جامعه باشد.(صادقی، ۱۳۸۶: ۸۶)

تعریف عملیاتی بهره ­وری نیروی انسانی:

در تعریف عملیاتی بهره وری نیروی انسانی بایستی گفت که، بهره وری نیروی انسانی شامل هفت بعد اساسی است. این ابعاد عبارتند از: توانایی، درک و شناخت، حمایت سازمانی، انگیزش، بازخور، اعتبار و سازگاری نیروی انسانی در انجام امور سازمان که به وسیله پرسشنامه استاندارد بهره وری نیروی انسانی مدل آجیو سنجیده شد.

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

۲-۱- مقدمه

تاریخ ۲۰۰ ساله صنعت و ورود به سبز فایل، عصر فرا صنعتی ،عصر اطلاعات ،عصر فرا ملی و ارتباطات نتیجه رشد و ارتقا بهره وری است که نمونه های بارز آن استفاده بیشتر اتوماسیون و کاربرد ‌ربات‌ها در تولید در کنار سیستم‌های نوین مدیریتی می‌باشد. تنها در طول ۱۵ سال اخیر افزایش بهره وری در سطح جهان ۴۵ برابر شده است که این افزایش معجزه آسا به طور عمده نتیجه بهبود در سیستم‌های مدیریتی سازمان‌ها و سیاست‌های علمی تحقیقاتی و اقتصادی صحیح در کشور های پیشرفته صنعتی بوده است. بیگمان رشد اقتصادی جوامع در گرو نرخ رشد بهره وری آنان است. مطا لعات تجربی در کشور های پیشرفته صنعتی نشان داده که اهمیت بهره وری در نتیجه توسعه سیستم‌های نرم افزار مدیریتی بیش از مشارکت و افزایش کمی عوامل کار و سرمایه در جریان تولید بوده است. پایین بودن سطح بهره وری که از ‌ویژگی‌های غالب کشور های کمتر توسعه یافته است ناشی از عوامل مختلف تاثیر گذار بر بهره وری است که تعدادی از این عوامل خارج از کنترل این جوامع و پاره ای قابل چاره جویی و کنترل است. دقیقا به همین دلیل امروزه تمام کشورهای جهان در پی به دست آوردن پیشرفتهایی در زمینه بهره وری هستند بدین معنی که بتوانند با مصرف منابع کمتر به مقدار تو لید ملی بیشتر دست یابند زیرا میان درآمد سرانه هر کشور و شاخص بهره وری رابطه­ای مستقیم وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]




هدف اصلی سلامت روانی کمک به همۀ افراد در رسیدن به زندگی کامل تر، شادتر، هماهنگ تر، شناخت وسیع و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی، عاطفی و رفتاری است. مقابله با بیماری های روانی برای ایجاد جامعه سالم از وظایف اصلی دولت ها و افراد جامعه است و هر اجتماع که خواستار بهزیستی و شادکامی افراد خود است، باید مردم سازگار و هماهنگ پرورش دهد (امینی، ۱۳۸۶). ‌بنابرین‏ بهداشت روانى بر این اصول استوار است که نیازهاى هر فرد در هر مقطع سنى باید شناخته شده، به موقع ارضاء گردد. احتیاجات افراد بشر به دو دسته تقسیم مى‌شوند: احتیاجات جسمانى و احتیاجات روانی. احتیاجات جسمانى شامل احتیاج به غذا، آب و استراحت است. احتیاجات روانى مانند نیاز به امنیّت روانی، نیاز به پیشرفت، نیاز به محبت، نیاز به مورد تأیید قرار گرفتن و غیره. انسان دائماً تحت تأثیر این نیازها است و رفتار او ‌بر اساس ارضاء و یا محرومیت از نیازهاى او تبیین مى‌گردد. انسان به طور دائم در حال مبارزه و تلاش است تا به نیازهاى خود دست یابد. انسان سالم این اصول را مى‌فهمد و مى‌پذیرد و به طور واقع‌ بینانه با مشکلات زندگى مقابله مى کند و با وجود موانع دلسرد نمى‌شود. زیرا مى‌داند که زندگى یعنى مبارزه با عوامل مختلف. او مى داند که همیشه تقاضاهاى انسان با مقتضیات اجتماعى مطابقت نمى‌کند، ‌بنابرین‏ سعى مى‌کند در این راستا واقعیات را در نظر گرفته و بیشتر از اندازه توقع نداشته باشد(کشاورز، ۱۳۸۹).

ماو[۸](۱۹۹۷) در تعریف عملکرد تحصیلی می‌گوید: مجموعه رفتارهای تحصیلی است که در دو بعد پیشرفت تحصیلی و یا پسرفت تحصیلی در زمینه کسب معلومات نشان داده می شود. البته این عملکرد می‌تواند در ارتباط با عوامل دیگر تحصیلی از قبیل فعالیت های کلاسی و دانشگاهی و ارتباط با همکلاسی ها و اساتید نیز، نشان داده شود(ماو، ۱۹۹۷: ۲۷۵).

زندگی تحصیلی، یکی از مهمترین ابعاد زندگی اشخاص است که بر سایر ابعاد زندگی تأثیر فراوان دارد. در این بین یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی هر کشور، مسئله ی افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان آن کشور است (زهرا کار، ۱۳۸۵). این پدیده، علاوه بر زیان های هنگفت اقتصادی، سلامت روانی فراگیرندگان را مخدوش می کند. منظور از افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی درسی فراگیرنده از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب است. عوامل مختلفی بر عملکرد تحصیلی افراد تأثیر می‌گذارند که متخصصان تعلیم و تربیت آن ها را به چهار دسته شامل عوامل فردی، عوامل آموزشگاهی، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی تقسیم کرده‌اند(‌زهرا کار، ۱۳۸۴).

برای دستیابی به اهداف توسعه باید تأمین بالاترین سطح سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی کودکان به عنوان ضرورت و اولویت برنامه های توسعه ای مورد توجه قرار گیرد. بعد از خانواده، مدرسه مهمترین نقش را در سلامت کودک دارد. دانش آموز در مدرسه علاوه بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن دانش ها، نگرش ها و رفتارهای جدید را می‌آموزد این رفتارها علاوه بر تأثیر بر سلامت فردی، نقش تعیین کننده در سلامت خانواده و جامعه دارد. برای توسعه سلامت دانش آموزان و کارکنان مدرسه، خانواده ها و افراد جامعه مدرسه جایگاه ویژه ای است. کودک ساعات زیادی را در مدرسه بسر می‌برد، در آنجا رشد می‌یابد و تکامل پیدا می‌کند. ‌بنابرین‏ آشنا ساختن کارکنان رده های مختلف بهداشتی با بهداشت مدارس امری ضروری است. تا ضمن کسب توانایی لازم برای اجرای مطلوب برنامه های بهداشت مدارس، قادر باشند با انجام وظایف خود در جنبه آموزش معلمین و خانواده ها در باره موضوعات بهداشتی مدارس و دانش آموزان، رسالت خویش را در تحقق اهداف بهداشتی محقق سازند. این بخش به گونه ای تدوین شده است که فراگیر پس از مطالعه با برخی مفاهیم و اصول کلی بهداشت مدارس آشنا شده و قادر به ارائه آن ها به گروه هدف باشد(امیریان، ۱۳۸۰).

بررسی و مطالعه پژوهش های صورت گرفته در خصوص موضوع این پژوهش و سایر موضوعات وابسته که در قسمت پیشینه تحقیق به برخی از آن ها اشاره خواهد شد، نشانگر این واقعیت است که در آموزش و پرورش کمتر به مسائل مشابه به صورت کارشناسانه و حرفه ای پرداخته شده همین گزارش ها حاکی از این واقعیت است که در آموزش و پرورش استان هرمزگان هیچ تحقیق مدون و جامع ای صورت نگرفته است از طرفی، جامعه برای پیشرفت و رشد در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و … نیاز به افرادی دارد که از نظر روانی و جسمانی سالم باشند. و از آنجایی که همه ساله نیروهای گوناگون زیادی در کشور صرف آموزش افراد می‌گردد و هدف از صرف هزینه های سنگین در نظام آموزشی رساندن ایشان به اهداف آموزشی و پرورشی است. رسیدن ‌به این اهداف، عامل مهم و زمینه‌سازی است که فرد با تکیه بر آن زندگی تحصیلی و شغلی موفقی را برای خود انتخاب می‌کند و ‌بر اساس احساس وضعیتی که به واسطه این انتخاب اصولی به دست می‌آورد سلامت روانی خود را حفظ و از حداکثر نیروهای ذاتی و درونی و امکانات موجود در جامعه در جهت رفع نیازهای خود و جامعه استفاده می‌کند. اما در بسیاری از موارد با وجود عوامل مستعد که در فرایند آموزش وی دخالت دارد مسأله انتقال آموخته‌ها خوب صورت نمی‌گیرد. لذا هر روز شاهد کاهش انگیزه به تحصیل در بین دانش‌آموزان می‌باشیم. با عنایت به اینکه دانش آموزان امروز، صاحبان و آینده سازان جامعه هستند، لزوم توجه به وضعیت روانی، عاطفی و درسی آن ها در جامعه فردا و نسل های آینده اثراتی قابل توجه خواهد داشت. ‌بنابرین‏، لازم است به سلامت روانی، جسمانی و عاطفی این قشر عظیم بیشتر توجه شود و گام هایی اساسی در جهت پیشگیری و بروز اختلالات روانی و رفتاری آنان برداشته شود. ‌بنابرین‏ این پ‍ژوهش بر آن است که با بررسی رابطه کنترل عواطف و سلامت روانی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان یک گام اساسی در این زمینه بردارد.

۱-۳- اهمیت و ضرورت مسئله

با توجه ‌به این که سال های نوجوانی، دوره شکل گیری ساختار شخصیت فردی و اجتماعی انسان است، بروز نابسامانی ها و از جمله آسیب پذیری به اختلالات روانی می‌تواند قابلیت ها و در نهایت آینده و سرنوشت فرد را تحت تأثیر جدی قرار دهد. از این رو توجه به نیازهای مادی و معنوی نوجوانان از اهمیت خاصی برخوردار است. در کنار تلاشی که برای سلامت جسمی فرزندان می‌کنیم و تمهیداتی که برای تحصیلات آنان می اندیشیم، باید عوامل آسیب رسانی به ساختار روحی و روانی آن ها را بهتر درک کرد تا بتوان راه حل شایسته ای را برای پیشگیری و جبران آن ها یافت. در این راه، شاید نخستین گام؛ بررسی میزان شیوع اختلالات و آسیب شناسی روانی و شناخت آن ها در نوجوانان باشد. بررسی برخی مطالعات انجام گرفته در این زمینه ظاهراًً گویای افزایش شیوع اختلالات روانی در سیر زمان است(رابرت[۹]، ۱۹۹۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]




برای اینکه ارزش‌های اجماعی پذیرفته شوند باید نوع و شدت همه رفتارها، احترام، توافق‌ها و … طبق یک اصول مشخص باشد و پذیرفتن این‌ها، اموری مثل درستکاری، اعتماد، احساس مسئولیت و … در اجتماع را شامل می‌شود که سبک زندگی و خصوصیات تغیر یافته را مشخص می‌کند (علی پور نیاز و همکاران، ۱۳۸۸).

آموزه‌های زندگی درست با نگرش درمان اجتماع مدار به فرد بهبودی مربوط است، ثبات و تداوم زندگی درست در درمان اجتماع مدار، دقیقاً بازندگی مختل شده معتادان در ارتباط است به‌ویژه زندگی سالم یا هم نوعان سالم، تجربیات روزمره‌ای از خودکنترلی را فراهم می‌آورد؛ یعنی برای کسانی که فاقد کنترل بوده‌اند این ارزش‌های زندگی درست برای بهبودی ضروری است. مصرف‌کنندگان مواد یا فاقد ظرفیت برای زندگی منظم بوده‌اند و یا اینکه هرگز یک سبک زندگی منظم را تجربه نکرده‌اند منابع زندگی درست متغیر است و چندین نوع آن به طور مستقیم و غیرمستقیم قابل‌دسترسی است که به منابعی چون نوشته های اخلاقی، مذهبی و کتب آسمانی و … مربوط می‌شود این اصول و عقاید به صورت رسمی و غیررسمی در برنامه ها، نوشته های روی دیوار، متون و … تکرار می‌شوند (خزائلی، ۱۳۸۰).

۲-۵-۶- رویکرد اجتماعی در درمان اجتماع مدار

در این رویکرد اجتماع به عنوان رویکرد درمانی، با همه آموزه‌ها و عناصر فرهنگی‌اش معرفی‌شده است این عناصر شامل ۴ جزء بافت‌های اجتماعی، انتظارات اجتماع، ارزیابی‌ها و پاسخ‌های اجتماعی است (دی لئون، به نقل از ابراهیمی، ۱۳۸۱). ارزیابی‌ها و پاسخ‌های اجتماع، برحسب انتظارات اجتماع برای عملکرد، مسئولیت‌پذیری، خودارزیابی و خودمختاری در هر مرحله درمان است. در مراحل اولیه برنامه، مقیم در معرض منابع اجتماع، افراد و فعالیت‌ها قرارمی گیرد تا یاد بگیرد چگونه از این منابع برای تغییر خود استفاده کند. در مراحل بعدی، فعالیت‌ها و عناصر اجتماع ممکن است به صورت راهکارهایی برای آزمایش و پایش فرد در هر زمینه از انتظارت اجتماع باشد همچنین پاسخ‌های اجتماع، نمایانگر انتظارات و ارزیابی‌هایش در طول درمان است و ‌بنابرین‏ رفتارهایی که ممکن است در مراحل اولیه برنامه قابل‌توجه باشند شاید در مراحل بعد پذیرفته شوند و پاسخ‌های منفی اجتماعی را به دنبال داشته باشند این پاسخ‌ها طراحی می‌شوند تا تغییر خود را افزایش دهند و در حقیقت اعضا رشد فردی خود را وقتی نشان می‌دهند که پاسخ‌های منفی یا مثبت اجتماع را به صورت فرصت‌های یادگیری برای افزایش تغییرات خود به کار گیرند عنصر جوهری رویکرد درمان اجتماع مدار، اجتماع است اجتماع هم روش تغییر را ایجاد می‌کند. این عنصر اجتماع است که درمان اجتماع مدار را از سایر رویکردهای بازتوانی معتادان و اختلالات مربوط به آن ‌متمایز می کندو این استفاده از اجتماع به عنوان روش است که درمان اجتماع مدار را از دیگر شکل‌های اجتماع جدا می‌کند (ساکس، ۲۰۱۲). هدف ویژه درمان اجتماع مدار، درمان اختلالات فرد است اما هدف عمده آن تغییر سبک زندگی و هویت فردی است و برای رسیدن ‌به این هدف درمان اجتماع مدار از اجتماع به عنوان روش استفاده می‌کند (دی لئون به نقل از ابراهیمی،۱۳۸۱).

۲-۵-۷- عناصر درمانی و آموزش

کار، یکی از مهم‌ترین بخش‌های مدل درمانی درمان اجتماع مدار است. در واقع نشانه مهم محیط اجتماعی درمان اجتماع مدار، شور و شوق‌وذوق در فعالیت‌های کاری است… مقیاس آگاهانه و هوشیار، به گروه‌هایی می‌روند که باید کار انجام دهند و بدین سبب نگرش مثبت و خلق خویی را نشان می‌دهند و به فعالیت‌هایی مانند کمک کردن می‌پردازند (تودر به نقل از اسمیت[۸۲] و همکاران، ۲۰۰۶).

۲-۵-۷-۱- سرپرست‌ها و همتاها در درمان اجتماع مدار

درمان اجتماع مدار های معاصر، سازمان‌های پیچیده‌ای هستند که شامل بسیاری از مسائل و عملکردهای مختلف است ‌بنابرین‏ این کارمندان درمان اجتماع مدار ترکیبی از متخصصان تیمی و فردی هشتند که درمجموع متنوعی از موقعیت‌های بالینی، مدیریتی، اجرایی و خدمات حمایتی مشغول به کار هستند همچنین همتاها عامل اولیه تغییر هستند مقیمان در بخش‌های مختلف اجتماعی و روابط بین فردی، واسطه‌های اجتماعی شدن و فرایند درمان هستند. همتاها عضویت اصلی اجتماع را تشکیل می‌دهند و سلسله‌مراتب همتاها عامل اصلی سازمان اجتماعی درمان اجتماع مدار است (علی پورنیاز و همکاران،۱۳۸۸).

۲-۵-۸- مراحل برنامه

در درمان اجتماع مدار مراحل برنامه، بیشتر خاص تغییرات مورد انتظار را نشان می‌دهند وضعیت فرد را می‌توان برحسب نیم‌رخ‌های خاص در نقاط مختلف برنامه، توصیف کرد. مقیمانی که در یک اجماع برابر زندگی می‌کنند روی مراحل برنامه نیز کار می‌کنند مراحل برنامه به طور مستقیم فرایند تغییر را آشکار نمی‌سازند بلکه آن‌ ها فرایند را برحسب حرکت فرد در ساختار سازمان‌یافته و فعالیت‌های طراحی شد ی برنامه نشان می‌دهند ‌بنابرین‏ مراحل برنامه نشان عبور فرد در فرایند یادگیری است (علی پورنیاز و همکاران،۱۳۸۸).

در درمان اجتماع مدار های اقامتی و درازمدت برنامه سه مرحله اصلی دارد:

۱) مرحله آشنایی، استقرار یا جهت‌یابی ۲) مرحله درمان ۳) مرحله ورود مجدد یا ترخیص

۲-۵-۸-۱- مرحله آشنایی

جهت‌یابی بسته به‌تناسب طول دوره درمان اجتماع مدار، ۲۱ تا ۳۰ روز اول ورود به مرکز را مرحله استقرار می‌گویند هدف اصلی این مرحله جذب سریع فرد در اجتماع است اهمیت جذب سریع به‌واسطه وجود احساسات دوگانه و متضاد بیمار در اقامت طولانی‌مدت و احتمالاً ترک برنامه است. در این مرحله تقویت پیوند جویی و تغییرات فیزیکی و غیر بالینی و آشنایی با اصول اساسی درمان اجتماع مدار، مشارکت در برنامه و … بیشتر ملاک توجه قرارمی گیرد و ضمن رعایت تعادل در برنامه ها، نقش‌های حمایتی حتی در مشاوره‌های فردی نیز به لحاظ کاهش اضطراب و ایجاد نگرش مثبت به باقی ماندن در درمان، افزایش می‌یابد. انتظار می‌رود مقیم در مرحله جهت‌یابی بتواند رویه‌ها و خط‌مشی‌های، فلسفه برنامه و طرح کلی آن را یاد بگیرد، روابط مطمئنی با سایر مقیمان بخصوص سرپرست‌ها برقرار کند به ارزیابی شرایط و نیازهای خود بپردازد شروع به فهم ماهیت اختلال اعتیاد و خواسته‌های بهبودی کند به بهبودی تعهد آزمایشی داده و برای استمرار برنامه، تعهد پایداری دهد (خزائلی، ۱۳۸۰).

۲-۵-۸-۲- مرحله درمان

هدف اصلی مرحله درمان شناخت اهداف اجتماعی و روان‌شناختی وسیع است که اجتماعی شدن، رشد فردی و آگاهی روان‌شناختی از طریق همه فعالیت‌ها و منابع درمانی و اجتماعی دنبال می‌شوند. مرحله درمان شامل سه فاز است که با وضعیت مقیمان و زمان ماندن در برنامه بستگی دارد در این مراحل ازایش مشارکت کامل در همه فعالیت‌ها و بخش‌ها و فعالیت‌های گروهی و مشاوره‌های فردی بیشتر می‌شود و به‌تدریج با پیچیده‌تر شدن وظایف شغلی، امتیازها، پاداش‌ها، محتوای آموزش و … مفاهیم متنوع بهبودی وزندگی درست توسعه می‌یابد (خزائلی، ۱۳۸۰).

۲-۵-۸-۳- مرحله ورود مجدد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]