کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



۲-۵-۲- تامین آموزش و پرورش مناسب

بعد از محیط خانواده که محیطی غیر انتخاب و حتمی برای کودک و نوجوان است، محیط مدرسه و کلاس درس مؤثر در پیشگیری بزهکاری اطفال و نوجوانان می‌باشد:

۲-۵-۲-۱- نقش مدرسه در پیشگیری از بزهکاری

مدرسه اولین محیط اجتماعی است که کودک و نوجوان ناچار است خود را با نظم و قوانین آن هماهنگ سازد. این نظم و تربیت مسلماًً از قوانین و مقررات حاکم در خانواده رسمی تر و اطاعت از آن لازم است. در این مرحله است که کودک و نوجوان ناسازگار، نامتعادل یا عقب مانده ذهنی که استعداد پیروی از نظم یا هماهنگی با محیط را ندارد، با عدم موفقیت مواجه می شود.

این عدم موفقیت به نوبه خود به علت سرزنش­ها، ملامت های والدین و اولیای مدرسه و اطرافیان و شکسته شدن غرور واحترام کودک باعث تشدید حس سرکشی، عدم علاقه به ادامه تحصیل، رها کردن مدسه ، فرار از مدرسه ، ولگردی، معاشرت های نابات و بالاخره ارتکاب جرم می شود.

خلاصه آنه باید امکانات بهتری برای عموم دانش آموزان فراهم گردد و نه برای عده معدودی . باید استعدادهای عموم کودکان برای خدمت به بشریت پرورش یابد و موجبات زندگی بهتر برای همه در دسترس باشد.

۲-۵-۲-۲- نقش معلم در پیشگری از بزهکاری

بیان این حقیقت که پدران و مادران امروزی مسئولیت خطیر خویش را به دست معلم می سپارند، حتماً نباید از جنبه منفی و نومید کننده آن مورد توجه قرار گیرد. زیرا اگر معلمان برای قبول این مسئولیت آماده گردند، می توان امیدوار بود که از ایفای نقش تربیت نو نهالان امروزی به خوبی بر بیایند. هیچکس به اندازه معلم برای آفریدن یک محیط مساعد، دلپذیر ، صمیمی و توام با گذشت و همکاری مسئولیت ندارد.

در کلاس درس هیچ چیز بدتر از این نیست که معلم تحت تاثیر عوامل مختلف درونی یا خارجی از شدت ناراحتی به حالت انفجار در آید و به دانش آموزی توهین و یا وی را توبیخ کند و از خود برنجاند. اگر معلمی نتواند خود را کنترل کند، نباید از شاگردان خود انتظار اطاعت داشته باشد.

معلمانی که ترس، خجلت، اندوهباری، افسردگی و نظیر این نوع حالات عاطفی را در بین نوجوانان نادیده گرفته و اهمیت نمی دهند و تصور می‌کنند که نقش و وظیفه آن ها فقط انتقال مشتی مطلب آموختنی از ذهن خود و صفحات کتاب به مغز نوجوانان است، سخت در اشتباهند. این قبیل معلمان فقط به نقش آموزش خود توجه دارند و وظیفه پرورشی و تربیتی خود را یا نمی دانند و یا شاید بعضی مواقع ندانند، جز موجبات ترس و اندوهباری و خجلت را فراهم می آورند(محمد رضا شرقی، ۱۳۶۴، ص ۶۵).

بالاخره در خصوص پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان در محیط مدرسه چه اقداماتی می بایست صورت گیرد؟

– ایجاد رابطه ای دوستانه و محیطی جذاب برای جلب اعتماد دانش آموزان

– توجه به شخصیت و محیط خانوادگی نوجوانان و شخصیت دادن به او

– توجه به مسائل روحی ، عاطفی و خانوادگی نوجوانان و پیگیری مشکلات و درک آنان .

– توجه به استعداد و خلاقیت‌های دانش آموزان

– ایجاد انگیزه تحصیلی در نوجوان و امیدوار ساختن او به آینده

– وجود رابطه ای نزدیک و مستمر بین اولیا خانه و مدرسه

– شناسائی افراد ناهنجار و بزهکار و بررسی علل بزهکاری آنان توام با هدایت و کنترل مستمر

– به کارگیری به مواقع اصل تشویق و تنبیه

– رواج و گسترش اخلاق اسلامی در بین اطفال و نوجوانان

بدین ترتیب تعدادی از طریق بازدارندگی ارتکاب جرائم اطفال و نوجوانان چه در محیط خانواده و چه در محیط مدرسه توضیح داده شد و به هر حال این وظیفه دولت و سازمان‌های ذیربط است که با وسایل مقتضی هم عرض آموزش، پرورش و تعلیم و تربیت، رشد فکری، بالا بردن بینش کودکان و نوجوانان، پیش ­بینی لازم جهت مبارزه و جلوگیری از آلودگی آنان، شرایط مادی و معنوی، احتیاجات و ضرورت­های زندگی آنان را تا حد امکان تلفیق و هماهنگ سازند و با وسایل مقتضی به جنبه­ های اخلاقی و معنوی امور آنان توجه کافی مبذول دارند.

۲-۵-۳- مهمترین جرایم اطفال و عوامل آن ها در ترکیه

در ترکیه با وجود رفتار انحرافی که کودکان را به تنش با قانون وادار می‌کند. این رفتار را می توان در ۵ نوع طبقه بندی کرد:

    • قاچاق مواد مخدر

    • جرایم جنسی

    • سرقت

    • جرایم خشونتی

  • جیب بری

۲-۵-۳-۱- قاچاق مواد مخدر

یکی از مهمترین جرایمی که در سطح وسیعی در ترکیه از طرف اطفال و نوجوانان بزهکار انجام می‌گیرد و به صورت گسترده افزایش یافته است می توان خریدن و فروختن و قاچاق مواد اعتیاد آور اعم از نوع مجاز این مواد و اعم از مواد غیر مجاز توسط اطفال و نوجوانان اشاره کرد. این جرم به خاطر اینکه آن ها شخصیت آسیب پذیر دارند و به تنهایی و یا به خاطر ترس از دستگیر شدن این جرم را به صورت سازمان یافته انجام می‌دهند. این جرایم از سنین ۱۳ تا ۱۶ سالگی آغاز دوره ی ارتکاب این گونه جرایم است یکی از صدمات قرن حاضر مهاجرت سنگین جمعیت ترکیه از مناطق روستایی به مناطق شهری است و این حرکت یعنی تمایل به شهر نشینی نتایج بسیار مخربی را بر روی اطفال و نوجوانان می‌گذارد زیرا نیمی از جمعیت شهر نشین را اطفال و نوجوانان تشکیل می‌دهند. ‌بنابرین‏ خانواده هایی که از روستا به شهر می‌آیند و در شهر بیگانه هستند و در بدو ورود به علت نداشتن وسایل کافی برای زندگی، مجبور می‌شوند وارد مشاغلی بشوند که از خود آن ها مستقیماً استفاده شود. به کارگیری اطفال و نوجوانان در خرید و فروش و قاچاق مواد اعتیاد آور به ویژه به صورت سازمان یافته می‌تواند جایگاه مناسبی برای چنین کودکان آسیب پذیری که نیاز به کار و درآمد دارند باشد.

علاوه بر مهاجرت اطفال و خانواده آن ها از روستا به شهرها پناهندگی اتباع بیگانه به یک کشور دیگر به خصوص برای کودکانِ پناهنده به شکل جدی تری می‌تواند درگیری آنان را با خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر افزایش دهد. در جامعه ترکیه همیشه به مشکلاتی که این معضل اجتماعی برای اطفال و نوجوانان ایجاد می‌کند با نگرانی عمیق از ابعاد رو به گسترش موارد ذکر شده آن را تهدیدی جدی و مداوم برای سلامت و درست کردن جامعه بشری اشاره شده است قانون جزای ترکیه انجام جرایم مربوط به مواد مخدر و یا استفاده از اطفال در این گونه جرایم از طرف افراد بالغ را از موارد تشدید مجازات می‌داند. مقامات زیربط باید تمام اقدامات لازم را از جمله اقدامات اجرایی ـ قانونی ـ آموزشی و اجتماعی را در زمینه جلوگیری از به کار گیری اطفال در قاچاق و فروش مواد مخدر به کار ببرند و نکته قابل ذکر این است که از تولید این مواد اعم از مواد صنعتی و روان گردان که در داخل کشور تولید می‌شوند جلوگیری کرد و همچنین از ورود این مواد به کشور نیز جلوگیری کرد. زیرا در برخی مناطق دنیا مانند افغانستان وابستگی شدید به کشف مواد مخدر وجود دارد که موجب افزایش ورود مواد مخدر به کشورهای اطراف می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 12:42:00 ق.ظ ]




این قاعده در اساسنامه دادگاه یوگسلاوی سابق و رواندا نیز پیش‌بینی شده است. ماده ۱۰ اساسنامه دادگاه یوگسلاوی سابق مربوط به « اصل عدم جواز محاکمه مضاعف » است :[۲۵۱]

نسبت به اعمالی که مطابق اساسنامه حاضر، تشکیل دهنده تخلفات عمده از حقوق بشر دوستانه بین‌المللی می‌باشد؛ هیچ کس پس از آن که در این دادگاه بین‌المللی به خاطر آن ها محاکمه شد، در محاکم ملی قابل محاکمه نخواهد بود.

شخصی که در یک دادگاه ملی به مناسبت اعمالی که تشکیل دهنده تخلفات عمده از حقوق بشردوستانه بین‌المللی می‌باشد مورد محاکمه قرار گرفته، تنها در موارد زیر ممکن است متعاقباً نزد این دادگاه بین‌المللی، محاکمه شود:

الف) عملی که او را به مناسبت آن محاکمه کرده‌اند، یک جرم عادی توصیف شده باشد یا :

ب) جریان رسیدگی در دادگاه ملی با بیطرفی و استقلال توأم نبوده، به منظور مصون داشتن متهم از مسئولیت کیفری بین‌المللی صورت پذیرفته و یا تعقیب امر مورد نظر با دقت و کوشش لازم توأم نبوده باشد.

۳٫ این دادگاه بین‌المللی هنگام تصمیم گیری راجع به مجازات قابل اجرا درباره کسی که مطابق اسانامه حاضر محکومیت یافته است، میزان مجازاتی را که قبلاً توسط یک دادگاه ملی برای همان شخص و به خاطر همان عمل تعیین شده و به مرحله اجرا درآورده باشد در نظر خواهد گرفت.

ماده ۹ اساسنامه دادگاه رواندا نیز با عباراتی مشابه اساسنامه دادگاه یوگسلاوی، قاعده منع محاکمه مجدد را پیش‌بینی ‌کرده‌است. در اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی این قاعده در ماده ۲۰ درج شده است. به موجب این ماده:

به غیر از موارد مذکور در این اساسنامه، هیچ شخصی را نمی توان در دیوان در ارتباط با اتهام ارتکاب جرمی که قبلآً در دیوان به خاطر آن محکوم شده یا از آن برائت حاصل ‌کرده‌است محاکمه کرد.

کسی که به یکی از جرایم مندرج در ماده ۵ در دیوان محکوم یا از آن تبرئه شده است. در دادگاه دیگری به خاطر همان جنایت محاکمه نخواهد شد.

کسی که برای ارتکاب عملی که به موجب مواد ۶، ۷ ، ۸ جرم شناخته شده توسط دادگاه دیگری محاکمه شده است توسط دیوان کیفری بین‌المللی برای همان رفتار محاکمه نخواهد شد، مگر آن که جریان دادرسی در دادگاه دیگر الف) به منظور صیانت شخص مورد نظر از مسئولیت کیفری جنایات مشمول صلاحیت دیوان بوده است، یا آن که ب) دادرسی مستقلانه و بی طرفانه مطابق ملاک های شناخته شده حقوق بین الملل صورت نگرفته و به شیوه ای انجام شده که در اوضاع و احوال مربوط ، مغایر با قصد اجرای عدالت نسبت به شخص مورد نظر بوده است.

با توجه به بحث اصلی این مبحث، یعنی قابلیت پذیرش دعوا، باید قاعده منع محاکمه مجدد، با توجه به ارتباط نزدیکی که با مسأله قابلیت پذیرش دعوا دارد به عنوان یک قاعده آیین دادرسی مطرح است.

این قاعده به عنوان یکی از مستندات عدم قابلیت پذیرش دعوا ممکن است در مواردی مانع طرح دعوا در دیوان شود و عملاً اعمال صلاحیت دیوان را محدود کند. ‌بنابرین‏ قاعده منع محاکمه مجدد در این مبحث از این دیدگاه مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

به موجب بند ( ج) ماده ۱۸ اساسنامه دیوان چنانچه شخص تحت تعقیب قبلاً به خاطر رفتاری که موضوع شکایت است محاکمه شده باشد ، محاکمه مجدد وی مجاز نیست و دعوا قابل رسیدگی در دیوان نمی باشد.

به موجب این بند، رسیدگی قبلی به یک دعوا یا به عبارت دیگر اعتبار امر مختومه از موجبات عدم قابلیت پذیرش دعوا در دیوان است. [۲۵۲]

اما این که کدام تصمیم قضایی و با چه شرایطی نزد دیوان دارای این اعتبار است، نیازمند بررسی مقررات ماده ۲۰ اساسنامه است که شرایط استناد به قاعده منع محاکمه مجدد در آن درج شده است. با نگاهی کلی ‌به این ماده ملاحظه می شود که استناد به قاعده منع محاکمه مجدد یا به اعتبار رأی دیوان است و یا به اعتبار رأی دادگاه های داخلی. با توجه ‌به این دو وضعیت موضوع را در دو گفتار جداگانه پیگیری می‌کنیم.

۲-۴-۱ منع محاکمه مجدد متهمی که قبلا در دیوان محاکمه شده است

۲-۴-۱-۱ اعتبار رأی دیوان نزد خود دیوان بین‌المللی کیفری

به موجب بند یک ماده ۲۰ اساسنامه دیوان، هیچ شخصی را نمی توان در دیوان به خاطر اتهام ارتکاب جرمی که قبلاً در دیوان مورد رسیدگی قرا گرفته اعم از این که منحصربه صدور حکم محکومیت شده باشد یا برائت. مجدداً محاکمه کرد؛ مگر در مواردی که اساسنامه این اجازه را داده باشد. ‌بنابرین‏ قاعده منع محاکمه مجدد این حالت مطلق نیست و استثنائاتی بر آن وارد است.[۲۵۳] استثناء وارده بر این اصل در ماده ۸۴ اساسنامه تحت عنوان اعاده دادرسی پیش‌بینی شده است.[۲۵۴] به موجب این ماده چنانچه ادله جدیدی کشف شده که در زمان محاکمه در دسترس نبوده، مشروط بر این که این امر به طور جزئی یا کلی منتسب به متقاضی اعاده دادرسی نباشد ، امکان تجدیدنظر مجدد نسبت به رأی قطعی محکومیت وجود دارد . علاوه بر این چنانچه غیر واقعی یا جعلی بودن ادله اساسی که در صدور رأی مورد توجه بوده اند، مشخص شود و یا قضات صادر کننده رأی مرتکب اعمال ناشایست و سوء رفتار شده باشند، با رعایت دیگر مقرارت پیش‌بینی شده در ماده مذبور ، امکان رسیدگی مجدد به رأی قطعی محکومیت وجود دارد. [۲۵۵]

قاعده منع محاکمه مجدد زمانی قابل استناد است که تصمیم دادگاه غیر قابل اعتراض و تجدیدنظر باشد. به عبارت دیگر تا زمانی راه های شکایت از احکام مثل واخواهی و تجدیدنظر و یا فرجام باز باشد قضیه محکوم بها اساساً نمی تواند مطرح شود.[۲۵۶] در نتیجه تا زمانی که طرق عادی رسیدگی به اعتراضات سپری نشده، استناد به قاعده منع محاکمه مجدد موضوعیت ندارد. از این نکته معلوم می شود که تجدیدنظر خواهی از احکام دیوان کیفری بین‌المللی به شرحی که در ماده ۸۱ اساسنامه پیش‌بینی شده است مغایر با اصل منع محاکمه مجدد نیست .[۲۵۷] اما ‌در مورد اعاده دادرسی وضعیت متفاوت است زیرا در این مرحله جریان عادی یک دادرسی سپری شده و طرق عادی رسیدگی و اعتراض به یک محاکمه منتفی است در نتیجه اعتبار امر محکوم بها قابل استناد است. بر همین اساس در بند یک ماده ۲۰ به استثناء وارده بر قاعده منع محاکمه مجدد اشاره شده و منظور همان اعاده دادرسی به شرح پیش‌بینی شده در ماده ۸۴ اساسنامه است[۲۵۸].

۲-۴-۱-۲ منع محاکمه متهمی که در دیوان کیفری بین‌المللی محاکمه شده در ‌دادگاه‌های ملی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]




‌آن‌چنان‌که اشاره شد عرضه عمومی سهام می‌تواند برای سهام شرکت، بازار ایجاد کند. این بازار می‌تواند در نقدشوندگی و پاداش برای کارکنان نقش داشته باشد. چنین برنامه هایی برای کارکنان، نمایش جالبی از همکاری به وجود می‌آورد و به کارکنان اجازه خواهد داد تا مالک بخشی از سهام شرکتی باشند که در آن کار می‌کنند.

تخصیص مالکیت یا تقسیم سهام می‌تواند به افزایش بهره‌وری، انگیزه و وفاداری منجر شود‌. این نوع از پاداش راهی برای مرتبط کردن آینده مالی یک کارمند به موفقیت شرکت نیز است‌.

وجهه و اعتبار‌: عرضه عمومی سهام می‌تواند به شرکت در به دست آوردن اعتبار و وجهه از طریق ایجاد آگاهی از ثبات کمک کند. موسسان شرکت‌ و مدیران اعتبار شخصی زیادی در جریان عمومی شدن به دست می‌آورند‌. این اعتبار می‌تواند در استخدام نیروی کار متخصص، بازاریابی محصولات و خدمات کمک زیادی باشد. زمانی‌که مالکیت شرکت با مردم به اشتراک گذاشته می‌شود، می‌توان موفقیت شرکت را گسترش و فرصت‌های تجاری آن را افزایش داد. با فروش سهام در بازار، شرکت می‌تواند بهتر و بیشتر شناخته شود؛ و این مسئله ممکن است به افزایش شناخت و گسترش کسب‌و‌کار منجر شود.

در بازاریابی کالاها و خدمات شرکت، سهامی بودن می‌تواند مفید باشد؛ زیرا در چنین شرایطی اغلب فروشندگان و مصرف‌کنندگان شرکت، سهامدار آن می‌شوند که این امر می‌تواند کسب‌و‌کار رو به رشد و در حال توسعه را به دنبال داشته باشد. در این مثال، شرکت سهامی عام یک مزیت رقابتی ورای یک شرکت خصوصی را دارا است؛ به‌طوری که اقبال به عرضه عمومی اولیه سهام شرکت، می‌تواند اقبال مشتریان به یک شرکت را نیز نشان دهد که به همین ترتیب می‌تواند به افزایش فروش و شکل گسترده‌تری از همکاری منجر شود.

با عرضه عمومی شرکت، قرض‌دهندگان، فروشندگان و وام‌دهندگان، ریسک اعتباری شرکت را مناسب ارزیابی می‌کنند و این مسئله فرصت‌های تامین مالی مناسب را برای شرکت افزایش می‌دهد. همچنین عرضه عمومی می‌تواند برای شرکت ایجاد شهرت کند که برای بازاریابی شرکت مؤثر خواهد بود.

تصویر مناسب: شرکت‌های عمومی تمایل دارند که نسبت به شرکت‌های خصوصی شناسنامه و نمای بهتری داشته باشند. این مسئله در صنایعی که عامل موفقیت آن فروشندگان و مشتریان است که آن را به داشتن تعهدات بلندمدت ملزم می‌کند، اهمیت بیشتری دارد. برای مثال، خرید نرم‌افزار نیاز به آموزش و پشتیبانی مداوم دارد و هیچ مدیری مایل نیست نرم‌افزار را از شرکتی بخرد که هیچ برنامه‌ای برای ارتقا، پیشرفت، پشتیبانی مشکلات و غیره ندارد. هرچند استنباط فروشندگان و مشتریان از موفقیت شرکت اغلب یک پیشگویی کاملا شخصی است.

شهرت: عرضه عمومی سهام می‌تواند اعتبار، شهرت و دیده شدن را به همراه داشته باشد که در زمان بازاریابی برای شرکت مؤثر است. شرکت‌های عمومی تمایل بیشتری در جلب توجه روزنامه‌های بزرگ‌، مجله‌ها و نشریات دوره‌ای، نسبت به شرکت‌های خصوصی دارند. ارتباط مستمر و قوی با رسانه ها می‌تواند فروش و درآمد شرکت را به طور بالقوه‌ای افزایش دهد. شهرت به وجود آمده از عرضه عمومی، توسعه کسب‌ و‌کارهای جدید و جذب شرکای استراتژیک را به دنبال خواهد داشت. همچنین گزارش‌های تحلیلی تحلیل‌گران و جدول قیمت‌های روزانه سهام برای آگاهی همه و از جمله محافل مالی منتشر می‌شود.

عرضه عمومی موفق می‌تواند وضعیت شرکت را تغییر دهد و فرصتی را برای سرمایه‌گذارانی که تمایل به سرمایه‌گذاری در شرکت‌های خصوصی ندارند، به وجود آورد. شهرتی که عرضه عمومی ایجاد می‌کند می‌تواند توجه شرکای بالقوه یا علاقه‌مندان به ادغام را نیز جلب نماید.

همچنین از آن‌جاکه وضعیت مالی یک شرکت عمومی مشروط به بررسی الزامات گزارش‌گری از سوی مقام‌ناظر است، صحت وضع موجود از سوی سایرین مورد تأیید است.

ادغام و اکتساب: زمانی‌که یک شرکت سهامی عام است و بازاری برای سهام آن وجود دارد، این شرکت به مثابه پول نقد است. عرضه عمومی اولیه موفق می‌تواند تاثیر خاصی روی شناسنامه یک شرکت داشته باشد.

همه این عوامل می‌تواند به عوامل توسعه‌ای کسب‌و‌کار منجر شود و اعتماد فزاینده‌ای را از سوی مشتریان به‌همراه داشته باشد.

ارزش‌گذاری شرکت خصوصی اغلب از نبود نقدشوندگی متاثر است. یک عرضه عمومی موفق ارزش‌گذاری شرکت را افزایش خواهد داد و به فرصت‌های مختلفی برای ادغام و اکتساب منجر خواهد شد. با امکان افزایش سرمایه اضافی از طریق مراجعه مجدد به بازار و انجام عرضه مجدد، شرکت سهامی عام توانایی بیشتری برای تامین مالی و در اختیار گرفتن منابع نقدینگی دارد.

همچنین شرکت عمومی مزیت استفاده از ارزش‌گذاری بازار را دارد؛ به‌ویژه زمانی‌ که سهام در بورس دادوستد می‌شود. الزامات افشای اطلاعات از سوی مقام‌ناظر به متقاضیان ادغام، اطمینان از بررسی‌های سهام‌داران، گزارشگری بدون نقص و توانایی پرداخت بدهی‌های شرکت را می‌دهد. استفاده از سهام برای به دست گرفتن شرکت‌های دیگر آسانتر و ارزانتر از روش‌های دیگر است. علاوه بر این، بسیاری از شرکت‌های خصوصی در معرض دید سرمایه‌گذاران بالقوه نیستند. در حالی ‌که عمومی شدن این مسائل را برای شرکت‌های دیگر آسانتر می‌کند.

استراتژی خروج: یکی از مهم‌ترین منافع عرضه عمومی این حقیقت است که سهام شرکت‌ها سرانجام نقد می‌شوند و امکان ارائه پاداش و آزادی مالی برای موسسان و کارکنان فراهم می‌شود.

همچنین یک بازار عمومی برای سهام، یک استراتژی خروج بالقوه و نقدشوندگی برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کند. حس روانی ناشی از موفقیت مالی نیز می‌تواند یکی دیگر از مزایای عمومی شدن باشد. عرضه عمومی می‌تواند ثروت خالص سهام‌داران شرکت را افزایش دهد.

علاوه بر موارد یادشده حتی اگر سهام‌داران یک شرکت عمومی شده فورا سود را شناسایی نکنند، سهام شرکت می‌تواند به عنوان تضمین برای دریافت وام استفاده شود.

۲-۹-۲ معایب عمومی شدن

حتی با وجود منافع عرضه عمومی اولیه، شرکت‌های عمومی اغلب با بسیاری چالش‌های جدید روبه‌رو می‌شوند. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، الزام به تقسیم سود است.

تقسیم سود ‌به این معنی است که اگر شرکت در یک فعالیت اقتصادی در جایگاه بسیار موفقی قرار دارد، سودهای آتی باید با سهام‌داران تسهیم شود. از دیگر معایب از دست دادن اسرار شرکت است؛ ‌به این معنا که بزرگترین دلیل برای شرکت‌ها که در برابر عمومی شدن مقاومت می‌کنند، بر ملا شدن اسرار عملیات شرکت و سیاست‌های آن است. برای مثال، یک شرکت می‌تواند در معرض خطر قرار گیرد اگر تکنولوژی یا سوددهی آن برای رقبا آشکار شود.

الزامات گزارشگری یکی دیگر از معایب است که بر اساس آن شرکت‌های عمومی به طور مستمر باید گزارش‌های درخواستی مقام ناظر و بورس را تهیه و ارائه کنند. این الزام هزینه مالی به همراه دارد و اطلاعات را برای رقبا فراهم می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]




۲-۲ پیشینه پژوهش

در سال ( ۲۰۱۵)، تحقیقی توسط ماتوس و همکاران در بررسی راهبردها ی نظم جویی شناختی هیجان و نشانه های افسردگی و اثر تعدیل جنسیت انجام شد. در این مطالعه ۳۱۹ نوجوان بین ۱۳ تا ۱۵ سال شرکت کردند. در این پژوهش از دو پرسشنامه نشانه های افسردگی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان استفاده شد.رابطه معناداری در اثر تعدیل جنسیت در رابطه میان ارزیابی مثبت و نشانه های افسردگی یافت شد که بیانگر اهمیت ارتقای ارزیابی مثبت در مواجهه با اتفاقات تلخ زندگی به ویژه برای دختران است.

شماری از پژوهش ها نشان داده است که استفاده از راهبردهای ناسازگارانه ی تنظیم شناختی هیجان با مشکلات سلامت روان رابطه دارد. یافته های مشترک تحقیقات موجود، نشان می‌دهد از میان راهبردهای ناسازگارانه، سرزنش خود، نشخوار ذهنی و فاجعه آمیز پنداری همبستگی نیرومندی با هیجانات منفی اعم از افسردگی، اضطراب، استرس و خشم دارند( گارنفسکی، تیردز، کرایج، لیگرستی و وان دن کومر، ۲۰۰۴؛ ارول اُنگن، ۲۰۱۰؛ زلومک و هاهن، ۲۰۱۰؛ مارتین و داهلن، ۲۰۰۵). بدتنظیمی هیجانی یک عامل کلیدی در سبب شناسی اختلالات اضطرابی است پژوهش های اخیر نشان داده است که افراد مضطرب در تنظیم هیجان های منفی خود دشواری های بیشتری دارند( آمستادر، ۲۰۰۸؛ بندر، رینولت، دان، ازبرن و همکاران، ۲۰۱۲).

پژوهش‌ها برکین، ابرت، کویچپرز وهافمن،( ۲۰۱۳)، ، حاکی از نقش راهبردهای ناسازگارانه ی نظم جویی شناختی هیجان در تداوم اختلال افسردگی است. این داده ها مطرح می‌کند که اصلاح راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان می‌تواند علایم اختلال افسردگی را کاهش دهد.

عبدی، باباپور، فتحی( ۱۳۹۱)، در تحقیقات خود در بررسی رابطه تنظیم شناختی هیجان و سبک های ارتباطی با سلامت روان دانشجویان دانشگاه، نشان دادند راهبردهای، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پیش بین مستقیم و همچنین راهبردهای فاجعه انگاری و سرزنش خود، پیش بین معکوس سلامت عمومی است.

صفری و همکاران( ۱۳۹۲)، تحقیقی در ارزیابی میزان نظم جویی شناختی هیجان و ارتباط آن با افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام دادند..نتایج نشان داد که بین اضطراب، استرس و افسردگی با نظم جویی شناختی هیجان، رابطه معنادار آماری وجود داشت .(r= 0/15), (p=0/004) همچنین بین دو جنس از نظر اضطراب، استرس، افسردگی تفاوت معنی دار آماری وجود داشت (p=0/009) ، ولی ‌در مورد نظم جویی، این تفاوت معنی دار نبود. همچنین بین دانشجویان مجرد و متاهل در متغیرهای نظم جویی شناختی و اضطراب، استرس، افسردگی تفاوت معنی، دار نبود.

شماری از پژوهش ها نشان داده است که استفاده از راهبردهای ناسازگارانه ی تنظیم شناختی هیجان با مشکلات سلامت روان رابطه دارد. یافته های مشترک تحقیقات موجود، نشان می‌دهد از میان راهبردهای ناسازگارانه، سرزنش خود، نشخوار ذهنی و فاجعه آمیز پنداری همبستگی نیرومندی با هیجانات منفی اعم از افسردگی، اضطراب، استرس و خشم دارند( گارنفسکی، تیردز، کرایج، لیگرستی و وان دن کومر، ۲۰۰۴؛ ارول اُنگن، ۲۰۱۰؛ زلومک و هاهن، ۲۰۱۰؛ مارتین و داهلن، ۲۰۰۵).

تحقیق امیری( ۱۳۹۳)، در بررسی رابطه رجحان ‌نیم‌کره با اضطراب اجتماعی و خجالت زدگی، با توجه به نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی هیجان و سیستم های مغزی رفتاری نشان داد که رجحان ‌نیم‌کره در کنار سرکوبی بیانی، در پیش‌بینی اضطراب اجتماعی، نقش تعدیل کننده و بازداری رفتاری در رابطه بین رجحان ‌نیم‌کره و اضطراب اجتماعی نقش واسطه گر دارد.

یافته های پژوهش روبرتون[۳۴]، دافرن[۳۵] و باکس[۳۶]( ۲۰۱۲) که به بررسی اثر نظم جویی هیجان بر خشم و پرخاشگری می پردازد، نشان داده است، افرادی که در نظم جویی هیجان و کنترل خشم و دیگر هیجانات مشکل دارند ممکن است به صورت پرخاشگرانه ای رفتار کنند. همچنین بیش نظم جویی هیجان ممکن است به وسیله افزایش عاطفه منفی، کاهش بازداری بر ضد پرخاشگری، کاهش شبکه ها و حمایت های اجتماعی، افزایش برانگیختگی فیزیولوژیکی منجر به رفتار پرخاشگرانه شود، ‌بنابرین‏ آموزش راهبردهای نظم جویی هیجان می‌تواند در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه تأثیر گذار باشد.

در مطالعه اکسلرود[۳۷]، پریلتیکوا[۳۸]، هولتزمن[۳۹] و سینها[۴۰]( ۲۰۱۱) که به بررسی نظم جویی هیجان و فراوانی سوء مصرف مواد در زنان مبتلا به سوء مصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی دریافت کننده رفتار درمانی دیالکتیکی پرداخته‌اند، ‌به این نتیجه ‌رسیدند که نظم جویی هیجان بهبود یافته نه تنها موجب بهبود خلق بلکه همچنین با کاهش فراوانی سوئ مصرف مواد مرتبط بود.

تحقیقات سیاح، اولی پور و همکاران( ۱۳۹۳)، باهدف بررسی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به عنوان پش بینی کننده های سلامت روان و عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. نتایج نشان داد از میان راهبردهای تنظیم هیجان شناختی سازگار، پذیرش و از میان راهبردهای تنظیم هیجان شناختی ناسازگار، فاجعه انگاری بهترین پیش‌بینی کنندگان سلامت روان می‌باشند. نتایج نشان داد که هیچکدام از راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با عملکرد تحصیلی دارای رابطه ی معنادار نیستند. راهبرد شناختی فاجعه انگاری بیشترین عامل تبیین کننده ی سلامت روان را به خود اختصاص داده بود. پسران بیش از دختران از راهبردهای ملامت خود و فاجعه انگاری استفاده می‌کردند.

مداخله گروهی تنظیم هیجان مبتنی بر پذیرش تأثیر مثبتی بر کاهش آسیب رساندن به خود، عدم تنظیم هیجان و نشانه های ویژه ی اختلال شخصیت مرزی و کاهش نشانه های افسردگی، اضطراب و استرس دارد( گراتس و گاندرسون ، ۲۰۰۶ به نقل از جهانیان، ۱۳۹۲).

تحقیق بهرامی( ۱۳۹۱)، که با هدف تبیین نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک های تفکر و سلامت روان بود. نتایج این تحلیل حاکی از عدم تأیید نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان بود، اما می‌تواند در کنار سلامت روان قرار گیرد و با متغیرها ی نشخوار فکری و پذ یرش رابطه معنادار داشته باشد .‌بنابرین‏ نشخوار فکری و پذ یرش دارای اثر مستقیم بر متغیر سلامت روان می‌باشند.

تحقیقات مشهدی و همکاران( ۱۳۹۳) در بررسی نقش حساسیت اضطرابی و تنظیم هیجانی در پیش‌بینی اضطراب اجتماعی دانشجویان نشان داد که ارزیابی مجدد به عنوان یکی از مؤلفه های تنظیم هیجان ها به صورت منفی و معنادار و حساسیت اضطرابی به صورت مثبت و معنادار به پیش‌بینی اضطراب اجتماعی در بین دانشجویان بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که ارزیابی مجدد و حساسیت اضطرابی سازه ای روان شناختی در پیش‌بینی اضطراب اجتماعی هستند.

امانی و همکاران( ۱۳۹۲)، تحقیقی در بررسی نقش حساسیت به اضطراب ونظم جویی شناختی هیجان در اضطراب و افسردگی انجام دادند. یافته ها نشان داد که حساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان به عنوان عامل مهم در آسیب روانی، افسردگی و اضطراب نقش دارند.

زلومکی و هان در پژوهشی ‌به این نتیجه رسیدند که ارزیابی مثبت، پذیرش و دیدگاه وسیع تر نسبت به دیگران به عنوان راهبردهایی از تنظیم هیجانی، سهم معناداری در پیش‌بینی میزان اضطراب و استرس در دو جنس )زنان و مردان) ندارند( زلومکی و هان، ۲۰۱۰؛ به نقل از مشهدی، ۱۳۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]




ابو عبداله قرطبی نیز با فاضل مقداد موافق است.[۴۶]

موارد ذکر شده مثبت جواز و مشروعیت اجاره اشخاص نیز می‌باشد.

۲-۴- تفاوت جعاله و اجاره

جعاله: ملتزم شدن به مال معینی است برای انجام عمل، خواه عامل معلوم باشد، خواه مجهول.[۴۷]

‌در مورد تفاوت آن با جعاله امام در تحریر الوسیله می‌فرماید: بین اجاره بر عمل و جعاله فرقهایی است:

۱- در اجاره عمل، مستأجر عمل را از اجیر و اجیر، اجرت را از مستأجر، با خود عقد، مالک می‌شود، بر خلاف جعاله، زیرا جعاله اثری ندارد جز این که عامل بعد از انجام عمل، جعلی را که قرار داده شده، مالک می‌شود.

۲- اجاره از عقود است و بنا بر اقوی، جعاله از ایقاعات.[۴۸]

مرحوم مغنیه تفاوت های دیگری را بر آن افزوده است:

۳- اجاره از دو طرف عقد لازم است اما جعاله عقد جایز می‌باشد و از جانب جاعل و عامل، قبل از شروع به عمل، و از جانب عامل، بعد از شروع نیز جایز است، زیرا عامل پیش از اتمام عمل حق رجوع دارد ولی مستحق چیزی نیست.

۴- عامل در جعاله می‌تواند مجهول باشد، ولی در اجاره نمی‌تواند، زیرا طرفین عقد در اجاره، اعم از موجر و مستأجر و یا مستأجر و اجیر، باید معین باشند.

۵- اجیر با نفس عفد در اجاره، مالک اجرت می‌شود خواه مالک او را به کار گیرد و یا بدون عمل رهایش کند، ولی در جعاله، عامل بعد از انجام عمل، مالک اجرت می‌شود.

۶- در جعاله جایز است که ملتزم، مالک نباشد، مثلاً اجنبی بگوید: هر کس کیف گمشده فلانی را پیدا کند و بیاورد، ده درهم اجرت به او تعلق می‌گیرد. ولی در اجاره صحیح نیست که شخص بگوید: هر کس لباس فلانی را بدوزد، این مقدار اجرت دارد.

۷- در جعاله جایز است وصف شیئی که جعل بر آن قرار گرفته، مجهول باشد، به طوری که در اجاره چنین نمی‌باشد.

۸- در جعاله، عامل می‌تواند بچه نابالغ یا صغیر باشد، اگر چه بدون اذن ولی باشد، اما در اجاره، اهلیت طرفین عقد شرط است.

۹- دایره اجاره وسیعتر از جعاله است، زیرا ‌در مورد اجاره معلوم بودن عمل از حیث زمان و مکان و وصف و غیر این ها شرط است، بر خلاف جعاله.[۴۹]

۲-۵- ماهیت عقد اجاره اشخاص

اجاره اشخاص عقدی است معوض:

اجاره اشخاص عقدی معوض است، زیرا یک طرف اجرت می‌پردازد و طرف دیگر کار خود را عرضه می‌دارد.[۵۰] چون عقد معوض همان گونه که از نامش پیدا‌ است، عقدی است که دارای دو مورد است که هر یک از آن دو، در عوض مورد دیگر قرار دارد. این دو مورد ممکن است هر دو مال و یا هر دو تعهد و یا یکی مال ودیگری تعهد باشد. مانند عقد اجاره که یکی از دو مورد آن منافع عین مستأجره و مورد دیگر آن اجرت مقرر در عقد است.[۵۱]

اجاره اشخاص عقدی است تملیکی:

زیرا اجیر مالک اجرت می‌شود و مستأجر مالک منفعت اجیر.[۵۲]

لزوم عقد اجاره

شیخ طوسی در الخلاف می‌گوید: « اجاره از عقود لازم است و هیچ یک از طرفین حق فسخ آن را ندارد

مگر در دوصورت:

الف: وجود عیب در ثمن یا افلاس مستأجر که در این موارد موجر مالک فسخ می‌شود.

ب: وجود عیب مثل ویران شدن خانه به طوری که مانع استیفاء منفعت آن شود که در این صورت مستأجر حق فسخ دارد.

و دلیل آن را سخن خداوند تعالی « اوفُوُا بالعُقود » می‌داند و می‌گوید اجاره عقد است و واجب الوفاء»[۵۳].

شهید اول، شهید ثانی و محقق حلی نیز اجاره را عقدی لازم می‌دانند که از دو طرف قابل فسخ نمی‌باشد مگر با شرایطی که شیخ طوسی فرمودند، و نیز می‌گویند که عقد اجاره، اگر به دنبال آن بیع واقع شود باطل نمی‌شود.[۵۴]

۲-۶- ارکان اجاره اشخاص

به طور کلی ارکان اجاره عبارتند از:

    1. صیغه

    1. متعاقدین ( موجر و مستأجر )

    1. عین مستأجر

    1. منفعت

  1. اجرت.[۵۵]

۲-۶-۱- ایجاب و قبول از نظر فقه

بعضی از فقها در این مورد الفاظ خاصی را بیان کرده‌اند و آن را به ‌عنوان صیغه اجاره معرفی کرده‌اند.[۵۶]

۲-۶-۲- ایجاب و قبول در قانون مدنی

همان گونه که می‌دانیم اجاره عقد است و طیق ماده ۱۹۹ قانون مدنی عقد محقق می شود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند و آن چیز نوعاً لفظ است. الفاظی که ‌در مورد عقود استعمال می‌شود باید صریح در معنی مقصود باشد. عقد مذبور به وسیله ایجاب از طرف موجر و قبول از طرف مستأجر محقق می‌شود.[۵۷]

۲-۶-۳- صیغه

صیغه در اجاره عبارت از لفظی است که مستلزم ایجاب و قبول باشد که سبب مالکیت مستأجر بر عین و مالکیت موجر بر اجرت می‌شود.

در اجرای صیغه عقد اجاره لفظ ایجاب از طرف موجر غالباً با الفاظ آجرتک، اکریتک و ملکتک منفعتها اجرا می‌شود و لفظ قبول از طرف مستأجر با الفاظ قبلت یا استأجرت یا اکریتُ جاری می‌گردد.

مرحوم صاحب جواهر می‌فرماید: « لفظ ملّکتک کافی نیست ». وبه عقیده بعضی از فقهای شیعه اجرای صیغه به زبان عربی شرط نیست و استفاده از هر لفظی که معنای اجاره را برساند به هر زبانی که باشد صحیح است[۵۸].

گفته شده که ایجاب در درجه اول از طرف موجر بیان می‌شود و دال بر رضایت وی مبنی بر تملک مستأجر برملک موجر است و قبول در مرحله دوم از طرف مستأجر صادر می شود و دلالت بر رضایت و قبول وی بر عقد اجاره دارد[۵۹].

۲-۶-۴- منفعت

منافع به دو قسم تقسیم می‌شوند:

    1. منافع اشیاء

  1. منافع اعمال [۶۰]

در اینجا نوع دوم یعنی منافع اعمال مورد نظر است. و آن عبارت است از منافعی که از عمل اجیر حاصل می شود، مانند عملی که خیاط یا رنگرز انجام می‌دهد.

در منافع اعمال، تسلیم منفعت ‌به این شکل است که یا اجیر عمل مورد نظر مستأجر را انجام می‌دهد و یا خودش را در اختیار مستأجر قرار می‌دهد تا مستأجر از توانایی‌های او در انجام عمل مورد نظرش بهره ببرد. و فرق این دو مورد این است که در قیام اجیر در انجام فعل مورد اجاره، حتماً عمل انجام می‌گیرد، اما در تسلیم اجیر به موجر، ممکن است موجر از وی استفاده نکند ولی از آنجا که اجیر در مدت عقد در اختیار مستأجر بوده، قابلیت دریافت اجرت را می‌یابد. [۶۱]

منفعت باید دارای شرایط زیر باشد:

    1. معلوم بودن منفعت

    1. منفعت باید قابل تسلیم باشد، لذا اجیر کردن زن حائض جهت نظافت مسجد جائز نیست.

    1. منفعت باید ملک موجر باشد یا به تبع عین و یا منفرد.

    1. منفعت باید مباح باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]