کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



در مقررات (راهنما) راجع به تعارض قوانین که مؤسسه‌ امریکایی حقوق تدوین کرده، قراین ارتباط بیشتر دعوای مسئولیت مدنی با ایالت خاص، با ذکر مصادیقی توضیح داده شده است که از جمله شامل این موارد می شود: محل وقوع حادثه، محل اقامت، تجارت (کسب و کار) یا کشور متبوع طرفین و محلی که طرفین در آنجا با همدیگر دارای رابطه ای هستند.

به هر حال، کلیت بند «۳» ماده «۴» دستورنامه رم دو و ذکر نکردن مصادیق مهمی که می‌تواند موجب ارتباط بیشتر دعوای مسئولیت مدنی با کشوری غیر از محل بروز خسارت شود، موجب اشکال خواهد شد. نتیجه ابهام، از جمله آن است که دادگاه رسیدگی کننده می‌تواند با تفسیر موسع از قراین و شرایطی که به نظر وی موجود است، پرونده را به سوی قانونی سوق دهد که آشنایی بیشتری با آن دارد.

بند دوم: آزادی انتخاب قانون حاکم بر تعهدات غیر قراردادی

پذیرش اصل حاکمیت اراده در تعیین قانون قابل اجرا به تعهدات غیر قراردادی ممکن است قدری عجیب به نظر برسد، اما این حق – با رعایت شرایطی – از جمله در دستورنامه رم دو به رسمیت شناخته شده است. مطابق با صدر ماده ۱۴ دستورنامه مذکور، «طرفین می‌توانند تعهدات غیر قراردادی خود را به قانونی که (خود) انتخاب می‌کنند، ارجاع دهند». توافق بر تعیین قانون حاکم، باید صریح بوده یا به طور ضمنی از قراین و شرایط حاکم بر قضیه استنباط شود. در هر حال، این انتخاب تا حدی که با حقوق اشخاص ثالث تعارض دارد، بی اعتبار خواهد بود.

از نظر شکلی، همان گونه که در بند «۱» ماده «۱۴» دستور نامه رم دو تصریح می‌کند، توافق بر قانون حاکم بر تعهدات غیر قراردادی می‌تواند به دو صورت باشد: اول، توافقی که پس از بروز حادثه زیان بار میان طرفین (خواهان و خوانده دعوای زیان) منعقد می شود. دوم، در قالب شرط ضمن قرارداد در فعالیت تجاری، مشروط بر اینکه شرط مذکور توافقی بوده و به طرف قرارداد تحمیل نشده باشد. این انتخاب می‌تواند پیش از ورود خسارت باشد و معمولاً ضمن قرارداد استاندارد یا توافق کتبی دیگر، رضایت طرف مقابل نسبت به آن گرفته شود.

به موجب بند «۴» ماده «۶» و بند «۳» ماده «۸» ، توافق طرفین درباره قانون حاکم، در صورتی که موضوع دعوا رقابت ناعادلانه، منع رقابت یا یکی از حقوق مالکیت فکری باشد، معتبر نخواهد بود. علت این محدودیت ها، از جمله ارتباط قواعد رقابت با نظم عمومی هر کشور و نیز آمره بودن قواعد حقوق مالکیت فکری و امکان ارتباط آن با حقوق اشخاص ثالث ، در محل ورود خسارت است.

انتخاب قانون حاکم بر مسئولیت غیر قراردادی، با محدودیت عام دیگری رو به رو است. به موجب بند « ۲ » ماده « ۱۴ » دستورنامه رم دو، «هرگاه تمامی عناصر مربوط به وضعیتف به هنگام رویداد حادثه زیان بار در کشوری غیر از کشوری که قانون آن انتخاب شده، واقع شده باشد، انتخاب طرفین نمی تواند در اجرای ان دسته از مقررات کشور دیگر که امکان عدول از آن وجود ندارد [قوانین و مقررات آمره کشوری که عناصر مسئولیت در آن واقع شده ] ، خللی ایجاد کند».

محتوای بند فوق، از بند «۳ » ماده «۳ » کنوانسیون ۱۹۸۰ رم اقتباس شده اند و بر اساس آن، انتخاب طرفین به منفعل شدن مقررات آمره ای منجر نخواهد بود که به لحاظ ارتباط با قضیه قابلیت اجرایی دارند.

بند سوم: مصادیق مسئولیت مدنی برای تعیین قانون حاکم

در ماده «۵ » به بعد دستورنامه رم دو مصادیقی از دعاوی مسئولیت که تعیین قانون حاکم ‌در مورد آن ها، حکم خاصی دارد و به طور کلی یا جزئی از قاعده مبنا (حکومت قانون محل ورود خسارت) تبعیت نمی کند، ذکر شده است. در این بند، مصادیقی که می‌توانند با تجارت الکترونیکی ارتباط یابند، بررسی می‌شوند.

الف) قانون حاکم بر مسئولیت در قبال محصول

نظریه های مختلفی درباره قانون قابل اعمال بر مسئولیت غیر قراردادی ناشی از محصول ارائه شده و دستورنامه رم دو، در صدد انتخاب راه حل های منطقی از میان این نظریه هاست. در شرایطی که مقررات کشورمان در خصوص موضوع ساکت است، بررسی موضع حقوق اتحادیه اروپا می‌تواند در راهنمایی تجار و مصرف کنندگان ایرانی و نیز ارائه راهبردهای مناسب برای قانون گذاری مفید باشد.

ماده «۵ » دستورنامه رم دو به موضوع مسئولیت در قبال محصول اختصاص دارد. این ماده، قواعد زیر را برای تعیین قانون حاکم درباره این نوع از مسئولیت مقرر می‌دارد. از حیث اجرا، این قواعد، به ترتیب بر دیگری تقدم (اولویت) دارند.

    • هرگاه خواهان و خوانده دعوای مسئولیت محصول در کشور واحدی اقامت داشته باشند، قانون همان کشور حاکم بر دعوای طرفین خواهد بود.

    • قانون کشوری که به هنگام ورود خسارت، زیان دیده از لحاظ عرف در آنجا اقامت داشته است؛ مشروط بر اینکه محصول در آنجا (به طور قانونی) عرضه شده باشد.

    • قانون کشوری که کالا در آنجا تهیه شده؛ در صورتی که محصول در آن کشور عرضه شده باشد.

    • قانون کشوری که در آنجا خسارت وارد شده است؛ مشروط بر اینکه محصول در آنجا عرضه شده باشد.

    • هرگاه خوانده دعوای زیان، از لحاظ عرف انتظار نداشته که محصول زیان بار یا محصولی ازآن صنف، در کشوری که قابلیت اجرایی قانون آن به شرح فوق بررسی شد، عرضه شود، قانون کشوری حاکم خواهد بود که خوانده مذکور از لحاظ رعف در آنجا اقامت دارد.

    • هرگاه از جمیع شرایط و قراین مبیّن (آشکار) چنین بر آید که مسئولیت زیان بار یا محصولی از آن صنف، در کشوری که قابلیت اجرایی قانون آن به شرح فوق بررسی شد، عرضه شود، قانون کشوری حاکم خواهد بود که خوانده مذکور از لحاظ عرف در آنجا اقامت دارد.

  • هرگاه از جمیع شرایط و قراین مبیّن (آشکار) چنین برآید که مسئولیت غیر قراردادی، با قانون کشوری غیر از موارد فوق ارتباط بیشتری دارد، قانون آن کشور لازم الاجرا خواهد بود. مبیّن بودن ارتباط بیشتر از جمله می‌تواند ناشی از رابطه قبلی طرفین، از قبیل قراردادی باشد که بیشتر از سایر عوامل مؤثر در تعیین قانون حاکم، با مسئولیت غیر قراردادی در ارتباط است.

بند «۲۰ » دیباچه دستورنامه رم دو هدف از وضع این قواعد خاصی را برای حل تعارض قوانین در مسئولیت در قبال محصول، توزیع عادلانه مخاطرات غیر قابل اجتناب در جوامع پیشرفته امروزی، حمایت از سلامت مصرف کنندگان، تشویق نوآوری و ابتکار، تضمین رقابت سالم و تسهیل تجارت اعلام ‌کرده‌است.

بررسی ها نشان می‌دهد که ماده «۵ » دستورنامه رم دو در رسیدن به اهداف مذکور چندان موفق نبوده است. ادعا شده که این ماده به قدری دارای ابهام است که باید در مقایسه با سایر مواد دستورنامه رم دو از این حیث به آن مدال افتخار داد. این نظر را نمی توان پذیرفت، چرا که ارائه قواعد حل تعارض جایگزین (ترتیبی) لزوماًً به معنای ابهام و تردید نیست. به علاوه، جهانی بودن عرضه محصولات – به صورت الکترونیکی یا سنتی – پیچیدگی خاصی را اقتضا می‌کند که باید مقررات منطقی برای ضابطه مند کردن آن اندیشیده شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 12:38:00 ق.ظ ]




    1. ۳ Phenomenology ↑

    1. ۴ Existentialism ↑

    1. ۱ Brieitbart , Gibson, Poppito & Berg ↑

    1. Yalom ↑

    1. Van – Deurzen – Smith ↑

    1. Corey ↑

    1. Martin Heidegger ↑

    1. Jean Paul Sartre ↑

    1. Rollo May ↑

    1. James Bugental ↑

    1. Irvin Yalom ↑

    1. Smith ↑

    1. ۳ Corsini ↑

    1. Viktor Frankl ↑

    1. Alfried & Britt ↑

    1. Gould & Clum ↑

    1. Lantz & Gregoire ↑

    1. Alive ↑

    1. Inayatullah ↑

    1. Mascaro, Rosen & Morey ↑

    1. ۴ Logo therapy ↑

    1. ۵ Logos ↑

    1. ۶ Therapy ↑

    1. Pavel & Somov ↑

    1. Frankl ↑

    1. Purpose in Life ↑

    1. Logotherapy ↑

    1. ۴ Noogenic ↑

    1. ۵ Noo-dynamics ↑

    1. ۶ Paradoxical intention ↑

    1. Schulenberg ↑

    1. Erich Fromm ↑

    1. Maslow ↑

    1. Roll May ↑

    1. Krishnamurti ↑

    1. Experiential Values ↑

    1. Creative Values ↑

    1. Personal meaning ↑

    1. Implicit meaning ↑

    1. Spiritual meaning ↑

    1. Wong ↑

    1. Achievment ↑

    1. Relationship ↑

    1. Self-Acceptance ↑

    1. Intimacy ↑

    1. Fair-treatment ↑

    1. Paul Tillich ↑

    1. The Caurage to be ↑

    1. Third Force ↑

    1. Rollo May ↑

    1. Abraham Maslow ↑

    1. Sidny Jourard ↑

    1. James Bugental ↑

    1. Encounter – Group ↑

    1. Greenberg , Rice& Elliott ↑

    1. Reflective Consciousness ↑

    1. Michael Russell ↑

    1. Kiekegaard ↑

    1. Sartre ↑

    1. Maddi ↑

    1. Goldstein, Kurt ↑

    1. Neher ↑

    1. Abraham Lincoln ↑

    1. Albert Einstein ↑

    1. William James ↑

    1. Laas ↑

    1. Client Centred therapy ↑

    1. Thorne ↑

    1. Nondivective therapy ↑

    1. ۱ Actualizing tendency ↑

    1. ۲ Organismic valuing process ↑

    1. ۳ Fully functioning ↑

    1. ۴ Conditions of worth ↑

    1. ۵Locus of evaluation ↑

    1. ۶Self-structure ↑

    1. Joseph ↑

    1. phenomenological world ↑

    1. genuineness ↑

    1. unconditional positive regard ↑

    1. empathic ↑

    1. spontaneity ↑

    1. openness ↑

    1. authenticity ↑

    1. ۱ Empathy ↑

    1. ۲ Aesthetic perception ↑

    1. Davis ↑

    1. Landsberg ↑

    1. ۵ Greek ↑

    1. ۱Sympathy ↑

    1. Edward Tichner ↑

    1. Baron – cohen & Wheelwright ↑

    1. Bjorkqvist , Osterman & Kaukiainen ↑

    1. ۵ Pigman ↑

    1. ۶ Sigmund Freud ↑

    1. ۵ Psychoanalysis ↑

    1. ۶ Therapeutic alliance ↑

    1. ۷ Treatment outcomes ↑

    1. ۸ Counselors ↑

    1. ۹ Psychologists ↑

    1. ۱۰ Medical Professionals ↑

    1. Pigman ↑

    1. Jolliffe & Farrington ↑

    1. Preston & De Waal ↑

    1. Dadds ,Hunter , Hawes & et al . ↑

    1. Blair ↑

    1. ۱ Ethology ↑

    1. ۲ Cognitive Neuroscience ↑

    1. ۳ Psychiatry ↑

    1. Decety & Jackson ↑

    1. Rieffe , Ketelear & Wiefferink ↑

    1. Sousa , McDonald , Rushby , Li & Dimoska ↑

    1. Ali , Amorim & Chamorro-Premuzic ↑

    1. Pranis ↑

    1. Chlopan , McCain ,Carbonell & Hagen ↑

    1. Shechman ↑

    1. Rieffe , Ketelear & Wiefferink ↑

    1. Karniol , Gabay , Ochion & Harari ↑

    1. Landsberg ↑

    1. ۱۴ Encyclopedia britannica ↑

    1. ۱۵ Desires ↑

    1. Kramer , Mohamma , Donamayor , Samii & Munte ↑

    1. Williams & Stickley ↑

    1. ۲ Process ↑

    1. ۳Person – centered therapy ↑

    1. ۴ Sensitive ↑

    1. ۵ Struggles ↑

    1. Schnur & Montgomery ↑

    1. ۷ Eampathy ↑

    1. ۸ Self control ↑

    1. ۹ Goleman ↑

    1. ۱۰ Borba ↑

    1. Watson ↑

    1. ۲ Detached ↑

    1. ۳ Bored ↑

    1. ۴ Interruptions ↑

    1. ۵ Advisements ↑

    1. ۶ Reassurance ↑

    1. ۷ Wymm & Wynn ↑

    1. Mercer , Neumann , Wirtz , Fitzpatrick & Vojt ↑

    1. Schnur & Montgomery ↑

    1. ۱۰ Emotional responsivity ↑

    1. Hoffman ↑

    1. Shamay-Tsoory , Aharon-Peretz & Perry ↑

    1. Kellett , Humphrey & Sleeth ↑

    1. ۱Plight ↑

    1. Fontenelle , Soare , Miele & et al. ↑

    1. Lizarraga , Lizarraga , Ugarte , Cardelle-Elawar , Iriarte & Baquedano ↑

    1. Hay ↑

    1. Del Barrio , Aluja & Garcia ↑

    1. Offerman-Zuckerberg ↑

    1. Davis ↑

    1. ۹ Altruistic ↑

    1. Batson & Shaw ↑

    1. Findlay , Girardi & Coplan ↑

    1. ۱۱Expression recognition ↑

    1. Derntl ,Finkelmeye , Toygar & et al . ↑

    1. D’Ambrosio ,Olivier , Didon & Besche ↑

    1. ۱۵ Cohesion ↑

    1. Henry, Sager & Plunkett ↑

    1. Anderson & Keltner ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ق.ظ ]




در این روایات کاملاً نشان می‌دهند که موضوع دیه پیش از اسلام به همین اندازه تعیین شده بود و پیامبر و یا امیر مؤمنان مناسب با شرایط و تحولات صورت گرفته، تفاوتهایی را تعیین می فرمودند، چنان که در متن روایت ذکر شده: بَلْ هِیَ أَفْضَلُ مِنَ الْوَرِقِ فِی الدِّیَه.

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ، قَالَ دِیَهُ الْمَرْأَهِ نِصْفُ دِیَهِ الرَّجُلِ[۳۷].

در صحیحه، دیه زن نصف دیه مرد تعیین شده است. اما این حدیث به جهت سند با مشکل مواجه است، زیرا از یک سو، در سند، محمد بن عیسی از یونس است و محمد بن الحسن الولید روایت او را در جایی که به تنهایی نقل کرده باشد، مردود شمرده و از سوی دیگر وثاقت محمد بن عیسی از سوی جمعی از علما انکار شده و حداکثر در صورت تعارض محل اختلاف و تردید است[۳۸].

مبحث دوم: تحولات تاریخی دیه و قصاص

دیه در قانون مجازات اسلامى، که پیش از اسلام وجود داشته، پیشینه تاریخی دارد و مناسب با احوال و عقلانیت آن منطقه و فلسفه حقوقی مشخص وضع شده است. از این لحاظ فلسفه وضع آن، ناشناخته نبوده و جنبه ماورایی نداشته است. برای این وضع شده تا کسی که اقدام به جنایت خطایی کرده، ضرر و زیان ناشی از فقدان فرد را جبران گردد، و به عنوان جریمه بر مجرم اعمال مى‏شود تا بر شخص مرتکب قتل یا جرح بار ‏شود. البته میزان و مقدار آن در روایات نبوی و اهل بیت (ع) با اقرار و تأیید از روش گذشته مشخص شده، اما روشن است که این قانون کیفری، همه آن چیزی نبوده که در جزیره العرب و پیش از اسلام جریان داشته است؛ زیرا احکام کیفری اسلام هر چند از متن واقعیات و نیازهای آن عصر برخاسته، و مسائل و مشکلات آن منطقه را در نظر گرفته، اما این گونه نبوده که همه قوانینی بوده که پیش از آن عمل می شده است. برای نمونه در آنجا دیه رئیس قبیله بیش از سایر افراد بود. دیه فرد عادى از قبیله اى که قوى تر بود، بیش تر از دیه قبیله ضعیف بود; دیه مرد دو برابر زن بود; دیه فرد آزاد بیش تر از دیه بنده بود; اگر کسى امکان پرداخت بدهى خود را نداشت، بنده طلب کار خود مى شد; خانواده در تحویل جانى به حاکم و رئیس قبیله مسئول بود و چنان چه مجرم فرارى می شد و او را تحویل نمی دادند، اموال آن ها ضبط و تا زمان تحویل جانى، مصادره مى شد، اما قرآن همه آن ها را نپذیرفت و تنها یک دسته از این احکام را امضا کرد و برخی دیگر را رد کرد، و برخی دیگر را به سکوت گذراند

گفتار نخست : تحولات تاریخی قصاص

قصاص در دوران قبل از اسلام:

قبل از اسلام اعرابی که در شبه جزیره عربستان زندگی می‌کردند قانون و نظام واحدی نداشتند و پیرو اصول،رسوم و عادت خاصی بودند و زور و قدرت راه و رسمشان بود که حدو مرز معینی نداشت [۳۹].یعنی اگر فردی از قبیله ای توسط فرد دیگری از قبیله دیگر به قتل می رسید مجنی علیه قصاص را محدود به جانی نمی دانستند و همه را مستوجب کیفر دانسته و ‌از تمامی آنان انتقام شخصی می گرفتند .

در نزد اعراب قبل از اسلام خون خواهی و انتقام فردی وسیله ای برای ریشه کن کردن ظلم و بیشتر برای ارضاء غریزه انتقام جوئی نزد اعراب بوده است آنان معتقد بودند «یقتل انفی للقتل – کشتن جانی بیشتر جلوی ارتکاب قتل را می‌گیرد[۴۰]»

در مذهب روم قدیم اگر شخصی مرتکب قتل می شد در صورتی که آن قتل ، قتل عمدی می بود مجازات آن را اعدام و در صورتی که قتل ،قتل خطایی بود مجازات آن را کفاره می‌دانستند . بعد از این دوره در روم قدیم قانون جدیدی به تصویب رسید که در این قانون مجازات گوناگونی برای قتل پیش‌بینی شده بود که عبارت بودند از :نفی ولد برای افرادی که از طبقه متوسط بودند و دیگر به دار آویختن که مختص به طبقه پایین جامعه بود .

یکى از حوادث مهم در تاریخ روم قدیم، نوشته شدن قوانین، مقرّرات و آداب سلوک فردى و اجتماعى بر روى الواح دوازده‏گانه بود که در تاریخ نیز به همین نام شناخته مى‏شوند[۴۱]. این کار که توسط یک مجموعه ده نفرى از خواص که «قضات عشره» یا «دسمویر» نامیده مى‏شدند انجام شد، در واقع آغاز پیدایش قانون مکتوب در تاریخ روم مى‏باشد و قبل از آن، قانون، چیزى جز مخلوطى از عادات قبیله‏اى، رسوم و اوامر کشیشان نبود، به همین دلیل جزئى از دین به حساب آمده و داراى صبغه دینى ‌بود به گونه‏اى که گاهى به تغییر قوانین به نفع بعضى از اقشار جامعه متهم مى‏شدند و در واقع به دل‏خواه خود قوانین را که فقط در اختیار خود آن‏ها بود تغییر مى‏دادند.
با پدید آمدن الواح دوازده‏گانه، در واقع یک انقلاب در تاریخ تمدن و فرهنگ روم به وجود آمد که دو نتیجه مهم در پى داشت: اول این که قانون در روم براى همه شناخته شده و در میان مردم منتشر گردید و آن‏ها مى‏دانستند که چگونه باید روابط خود را با یک‏دیگر تنظیم نمایند و نیازى به مراجعه به کشیشان نداشتند و در واقع حق تشریع و قانون‏گذارى از آن‏ها سلب گردید. به دنبال این تحول، قوانین مدوّن در الواح دوازده‏گانه با تغییرات و تمهیدهایى که در آن به وجود آمد، در طول نه قرن، اساس قانون در روم محسوب مى‏شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ق.ظ ]




دانشی که مدیریت می شود شامل دانش آشکار و پنهان است (Davenport , 1998 ). فرایند عملیاتی مدیریت دانش مانند هر سیستم دیگری به صورت یک چرخه تبدیلی درون داد و برون داد است، فرایند مدیریت دانش به دنبال گردآوری، شکل دادن، نگهداری و اشاعه آن است (رجایی پور و دیگران، ۱۳۸۷). زندگی انسان در هزاره سوم با ورود به عصر مجازی و مفاهیم تازه ای چون جامعه معرفتی، اقتصاد دانائی محور و مدیریت دانش شکل تازه ای به خود گرفته است. برخورداری از ابزارهای اطلاعاتی و امکانات ارتباطی متناسب ومناسب با شرایط جدید شرط بقا در این دوره است.

نظر به اینکه کلیه سازمان های آموزشی علی الخصوص آموزش و پرورش دانش را در بطن خود دارد و طی روند روزمره اطلاعات را پردازش و به دانش تبدیل می‌کند و با در آمیختن ارزش ها ، راهبردها و تجارب مبنای تصمیم گیری و اقدامات آینده سازمان را شکل می‌دهد آنچه در این فرایند مهم است آگاهی و دانش آفرینی آگاهانه است. با توجه به اینکه کارکنان آموزش و پرورش اعم از مدیران ، دبیران و کارکنان اداری از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در جامعه به خصوص بر قشر جوان هستند شناخت دانش و آگاهی آنان باید در اولویت برنامه های مسوولان و برنامه ریزان باشد. لذا این تحقیق به دنبال آن است که با بررسی رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش در شهرستان میاندوآب زمینه لازم برای توجه و اقدام جدی کارکنان برای مدیریت دانش مؤثر در این سازمان را مورد بررسی قرار داده و با ارائه راهکاری های لازم برای اثربخش تر کردن مدیریت دانش و عملکرد بهتر کارکنان بستر لازم و کافی را برای رشد و بهبود وضعیت فراهم آورد و اطلاعات مفیدی را ارائه نماید.

۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق

فلسفه وجود سازمان‌ها، ایجاد فرایندهای عملیاتی مناسب برای دستیابی به کارها و خدمات از پیش تعیین شده به عنوان عملکرد می‌باشد. کامیابی و شکست سازمان‌ها در ارائه عملکرد قابل قبول یا غیر قابل قبول می‌باشد به همان میزان که عملکرد ارتقا می‌یابد توجیح قوی تری برای بقا آن سازمان به وجود خواهد آمد. ‌بنابرین‏ تلاش کلیه سازمان‌ها و هدف اندیشمندان سازمانی در جهت ارائه عملکرد مطلوب برای بقا و زیست سازمان است. عامل بقاء سازمان از طریق ارتقا عملکرد که عبارت است از دسترسی به عملکرد مورد انتظار است، تأمین می‌گردد. به عبارتی بقا سازمان در رهن نوع عملکرد است.

شرایط و فضای رقابتی سازمان‌ها بیش از پیش پیچیده، متغیر و گسترده شده است و به سرعت در حال تغییر است به گونه ای که سرعت تغییر برای بیشتر سازمان‌ها به مراتب بیش از سرعت توان پاسخگوئی تطبیقی آن ها‌ است، به عبارت دیگر به مجرد اینکه تغییری در شرایط یاد شده به وجود آید و تا سازمان بخواهد به آن تغییر واکنش نشان دهد و خود را با آن هماهنگ سازد تغییر دیگری از راه می‌رسد و در چنین فضائی فرصت ها و تهدیدات به سرعت فراروی سازمان‌ها قرار می‌گیرد، هر گونه تغییری درفضای رقابتی از یک سو فرصتی را فراهم آورده و احتمالاً فرصت دیگری را از بین می‌برد و از سوی دیگر چالش یا تهدیدی ایجاد و احتمالاً چالش و تهدید دیگری را حذف می‌کند. تغییرات مستمر دانش نیز عدم تعادل جدیدی را در سازمان به وجود آورده است در این میان تنها سازمان هایی می‌توانند به حیات خود ادامه دهند که بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ نمایند و پویا باشند. اهمیت موضوع به حدی است که امروزه شماری از سازمان‌ها، دانش خود را اندازه گیری می نمایند و به منزله سرمایه فکری سازمان و نیز شاخصی برای درجه بندی شرکت ها و سازمان‌ها در گزارش های خود منعکس می نمایند (موسوی،۱۳۸۴). این مؤسسه‌ ها استقرار مدیریت دانش در سازمان را به عنوان بخشی از راهبرد سازمان ضروری می دانند مدیریت دانش به مثابه بخش ضروری و اساسی در موفقیت سازمان‌ها دامنه گسترده ای از ایده های سازمانی، شامل نو آوری های راهبردی، اقتصادی، رفتاری ‌و مدیریتی را در بر می‌گیرد (حسن زاده،۱۳۸۶). در جهان امروز که تولید کالاها و ارائه خدمات به شدت دانش مدار شده است ، دانش دارایی کلیدی برای کسب مزیت رقابتی به شمار می رود (زعفریان ودیگران،۱۳۸۷،ص۷۶). در چنین شرایطی سازمانی کامیاب و موفق است که ضمن کسب دانش و آگاهی از عوامل محیطی، حفظ بقاء و حیات خود زمینه رشد و پویائی و افزایش عملکرد سازمان خود را بهبود و ارتقاء بخشد.

در واقع اهمیت مدیریت دانش در سازمان های امروزی به ویژه در حیطه آموزش و پرورش انکار ناپذیر است زیرا اگر مدیریت دانش به صورت مؤثر انجام پذیرد باعث تبادل مداوم اطلاعات بین کارکنان و خلق دانش جدید، پخش دانش جدید و درنهایت منجر به ایجاد سازمان یاد گیرنده می شود که می‌تواند برروی عملکرد کارکنان تأثیر بسزایی داشته باشد.

۱-۴- اهداف تحقیق

این تحقیق به دنبال آن است که رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش شهرستان میاندوآب را در جهت افزایش عملکرد و قابلیت های کارکنان بررسی می کند که دارای هدف کلی و اهداف اختصاصی می‌باشد که در ذیل بیان می‌گردند.

۱-۴-۱ هدف کلی تحقیق

تعیین رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش شهرستان میاندوآب

۱-۴-۲- اهداف فرعی تحقیق

    1. تعیین رابطه جامعه پذیری دانش با عملکرد کارکنان آموزش و پرورش

    1. تعیین رابطه برون سازی دانش با عملکرد کارکنان اموزش و پرورش

    1. تعیین رابطه ترکیب دانش با عملکرد کارکنان آموزش و پرورش

    1. تعیین رابطهدرونی سازی دانش با عملکرد کارکنان آموزش و پرورش

  1. تعیین سهم هر کدامیک از مؤلفه‌ های مذکور در میزان عملکرد کارکنان آموزش و پرورش

    1. -سوال تحقیق

هر کدام از مؤلفه‌ های ذکر شده (جامعه پذیری دانش ، برون سازی دانش ، ترکیب و درون سازی دانش ) چه سهمی از عملکرد کارکنان آموزش و پرورش را تبیین می‌کند ؟

۱-۶-فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی

بین مدیریت دانش و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش رابطه وجود دارد.

فرضیه های فرعی

فرضیه (۱): بین جامعه پذیری دانش (اجتماعی سازی دانش ) و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش رابطه وجود دارد.

فرضیه (۲): بین برونی سازی دانش و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش رابطه وجود دارد.

فرضیه (۳): بین ترکیب دانش و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش رابطه وجود دارد.

فرضیه (۴): بین درون سازی دانش و عملکرد کارکنان آموزش و پرورش رابطه وجود دارد.

۱-۷-تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

تعاریف مفهومی

تعریف مفهومی مدیریت دانش: مدیریت دانش عبارت است از تلاش برای کسب دارایی نهفته در ذهن افراد و تبدیل این گنج پنهان به دارایی سازمان به طوری که مجموعه وسیعی از افراد که در تصمیم گیری های سازمان دخیل هستند بتوانند از آن استفاده کنند (گودرزی،۱۳۸۵) که بر انگیختن افراد به تسهیم دانش خود با دیگران یعنی تبدیل داده به اطلاعات و سپس دانش ، محور اصلی مدیریت دانش است.

از نظرنانوکا(۱۹۹۵)مؤلفه‌ های تبدیل دانش اینگونه تعریف می شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ق.ظ ]




  • – شیخ محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج۳۷، چاپ سنگی ، نجف ، ص ۳۴ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۰۴ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ص۱۲۹ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان، منبع پیشین، ش۴۸۱ ↑
  • – ماده ۳۲۴ ق.م. بیان می‌کند: « در صورتی که مشتری عالم به غصب باشد ، حکم رجوع هر یک از بایع و مشتری به یکدیگر در آنچه که مالک از آن ها گرفته است، حکم غاصب از غاصب بوده، تابع مقررات فوق خواهد بود. » ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان، منبع پیشین ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۰۶، ص۱۳۱ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، چاپ هشتم، انتشارات میزان سال۸۲ ذیل ماده ۳۲۵ ق.م. ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۰۶، ص۱۳۲٫ دکتر ناصر کاتوزیان درباره مبنای حق رجوع غاصب پرداخت کننده به ایادی قبلی دو نظریه را اختصارا بیان کرده‌اند: اینکه غاصب پرداخت کننده نسبت به مقدار زاید ضامن دیگران بوده و حق دارد همان را سرشکن کند و نظریه دیگر اینکه هر غاصب نماینده دیگر غاصبین در پرداخت سهم آن ها بوده است. بنظر می‌رسد این تحلیل ها فرضی بوده و مبتنی بر واقعیت نمی باشد. ر.ک. دکتر ناصر کاتوزیان ، حقوق تعهدات ، صص ۲۳۵-۲۳۶ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۰۷ ↑
  • – شیخ محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج۳۱، کتاب النکاح، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم۱۳۶۶ ،ص ۳۸۱ و محمد بن جمال الدین مکی العاملی (شهید اول) لمعه الدمشقیه، انتشارات دارالفکر، چاپ چهارم ، ص ۱۷۸ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان، حقوق خانواده، جلد دوم، انتشارات شرکت انتشار، چاپ سوم ، تهران ۱۳۷۲، ش۵۱۹ ↑
  • – همان منبع، ش۵۲۲ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۰۸، ص۱۳۹ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان، مسئولیت مدنی، ج۱، ش۲۵۷ و دکتر سید مرتضی قاسم زاده ، الزامها و مسئولیت مدنی بدون قرارداد ، انتشارات میزان، چاپ پنجم ، تهران ۱۳۸۷ ، ص ۶۵ ↑
  • – مطابق ماده۱۴ ق.م.م. کارگر عامل زیان در مقابل اشخاص ثالث مسئول است. ↑
  • – چون مسئولیت مدنی، علی الاصول، مبتنی بر تقصیر است (ماده ۱ ق.م.م.) ↑
  • – مطابق ماده ۱۴ ق.م.م. کارگر عامل زیان، در مقابل شخص ثالث زیان دیده مسئول است. ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۰۹، صص۱۴۵ تا ۱۴۴ ↑
  • – منظور از اسناد دارای وثیقه، اسنادی هستند که طلب یا دین موضوع آن ها دارای وثیقه باشد؛ اعم از اینکه مدیون مستقیماً و صراحتاً مالی را (منقول یا غیر منقول) در رهن طلبکار قرار داده باشد. (قسمت اخیر ماده۳۴ قانون ثبت) یا این موضوع سند ناشی از یکی از معاملات یا حق استرداد باشد؛ مانند: معاملات با شرط خیار یا به عنوان قطعی با شرط نذر خارج و یا به عنوان قطعی با شرط وکالت (ماده ۳۳ ق ثبت و تبصره آن) این معاملات را نیز علی رغم ظاهر آن و به منظور جلوگیری از حیله های ربا خواران جزء معاملات رهنی یا استقراضی و وام با وثیقه تلقی ‌کرده‌است که افاده تملیک نمی کنند و بستانکار می‌تواند برای وسول طلب خود فقط از دفترخانه تنظیم کننده سند علیه بدهکار تقاضای صدور اجرائیه کند.غلامرضا شهری، حقوق ثبت اسناد و املاک، چاپ یازدهم، سال۸۲، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد علامه طباطبایی، ش۱۶۶ ↑

  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۲، ص۲۰۹ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، ج۴ ، ش۶۹۵- دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت، ص۶۹۴ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۲، ص۲۱۲ ↑
  • – قبل از اصلاح ماده ۳۴ قانون ثبت این تضرر بیشتر بروز و ظهور داشت؛ چون طلبکار دارای حق وثیقه، حق داشت پس از انقضای مهلتهای قانونی و بدون اقدام به فروش مال از طریق مزایده، مستقیما اقدام به تملک مال مورد وثیقه نماید. (شهری ، غلامرضا، حقوق ثبت اسناد و املاک، ص ۲۲۹)، البته با مصوبه قوه قضائیه در سال ۱۳۸۷ در هر حال وثیقه باید به قیمت کارشناسی فروخته شود و در صورت نبودن خریدار بستانکار صرفا حق دارد به قیمت کارشناسی وثیقه را تملک نماید، لکن نباید انکار کرد که حکم مقرر در تبصره ۱ ماده ۳۴ در زمان تصویب بر منطق فوق الذکر استوار شده است. ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۴، ص۲۱۳ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۴، ص۲۱۳ ↑
  • – دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی ، مجموعه محشی از قوانین و مقررات ثبت ، انتشارات ابن سینا ، تهران ۱۳۴۹ ، ص ۶۰ و ۶۱ پاورقی ↑
  • – همان گونه که اگر خود مدیون نیز مبادرت به پرداخت بدهی خود می کرد، بستانکار ردیف دوم به ردیف نخست منتقل می شد. ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۶، ص۲۱۴ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، ج۴، ش۶۹۵ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۷، ص۲۱۶ ↑
  • – یعنی انتقال گیرندگان اموال موضوع معاملات با حق استرداد نسبت به اموال مذبور فقط دارای حق وثیقه هستند، نه مالکیت. ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۸، ص۲۱۷ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۹، ص۲۱۸ ↑
  • – منظور از این نوع قائم مقامی، قائم مقامی ناشی از انتقال مال است. ↑
  • – دکتر ابوالحسن محمدی، مقاله ارث خیار، تحولات حقوق خصوصی (مجموعه مقالات) یادنامه مرحوم سید حسن امامی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم، سال۱۳۸۱، ص۲۹۳ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۴۹، ص۲۲۰ ↑
  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۵۰، ص۲۲۲ ↑
  • – همچنان که گدشت در معاملات با حق استرداد با فوت مالک و انتقال قهری مال موضوع حق استرداد به وراث مالک، حق وثیقه صاحب حق استرداد تجزیه نمی­ شود. یعنی، این­گونه نیست که هر ورثه­ای بتواند با پرداخت سهم خود از دین مورث، حصه خود از مال مورد حق استرداد را فک کند، بلکه بموجب ماده ۷۸۳ ق.م. حق صاحب حق استرداد یک حق بسیط است و تمام مال مورد وثیقه در مقابل تمام طلب وی وثیقه است، نه اجزای مال در مقابل اجزای طلب. ‌به این ترتیب، ممکن است برخی از وراث حاضر به پرداخت سهم خود از دین مورث نباشند در نتیجه بستانکار مال موضوع حق استرداد را به مزایده بگذارد که به نفع برخی از وراث نخواهد بود، لذا برای دفع ضرر این حق به او داده شده است، از سوی دیگر این خطر بزرگ برای هر یک از وراث وجود دارد که پس از انقضا مدت ۸ ماه بستانکار بموجب حکم مقرر در ماده ۳۴ قانون ثبت اقدام به تملک کل وثیقه در قبال طلب ناچیز خود نماید. قانون‌گذار جهت حمایت از حقوق چنین وراثی و جلوگیری از ضرر آن ها به آن ها اجازه داده است که تمام دین مورث نسبت به بستانکار را پرداخته و نسبت به حصه دیگر وراث به آن ها رجوع کند و مال مذبور هم جهت تضمین طلب وی نسبت به دیگر وراث در وثیقه او باقی بماند. اگرچه همچنان که گفته شد با مصوبه اخیر قوه قضائیه فلسفه اخیر الذکر منتفی است. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ق.ظ ]