کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



برسد هر » غیر ممکن شدن « حقوق انگلیس نیز زمانی موجب انتفای قرارداد می شود که اجرای آن به حد

چند اجرا هزینه ای بسیار سنگین را بطلبد. به عنوان مثال در یک قرارداد فروش دانه ی پنبه مقرر شد که

دانه های پنبه از طریق یک کشتی مشخص و از یک بندر مشخص در خلال یک زمان مشخص حمل

شوند.کشتی قبل از تاریخ بارگیری به گل نشست. دادگاه استیناف رأی داد که چون هیچ روش جایگزین

دیگری در عقد تصریح نشده )برای مثال حمل از طریق یک کشتی دیگر( قرارداد منتفی می‌باشد ۲ .

مبحث دوم علل شخصی –

در برخی قراردادها ممکن است عدم توانایی اجرا به واسطه ی وابستگی اجرا به وضعیت متعهد یا

یا متعهد له تحقق یابد. به عنوان مثال اجرا مقید به مباشرت متعهد شده باشد یا اینکه استیفاء متعهد

له مبنای توافق را تشکیل دهد. وجه تمایز چنین عدم امکان یا تعذری،ارتباط آن با وضعیت متعاقدین است

گرچه چنین تعذری ممکن است جنبه ی مادی یا اعتباری داشته باشد ۷ .

به دلیل چنین وجه ممیزی قواعد خاصی بر این گونه علل اعمال می شود ونسبت به قراردادهای

۱ – . ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها،ج ۲، پیشین، صص ۱۲۲ ۱۲۹

۲ . آنه راف، پیشین، صص ۲۱۸ و ۲۱۲

۳ عدم امکان شخصی مادی مانند مرگ شخص متعهد یا متعهد له و تعذر شخصی اعتباری مانند حجر شخصی متعهد یا

متعهد له

۶۲

مشخص اعمال می‌گردد. با توجه به مطالب بالا می توان این گونه تعذر را به اعتبار ارتباط آن با وضعیت

متعاقدین به دو گونه تقسیم نمود :

۱ عللی که به شخص متعهد بر می‌گردد. –

۲ عللی که به شخص متعهد له بر می‌گردد. –

گفتار اول : علل مربوط به متعهد

در قراردادهای در بردارنده خدمات شخصی وجود ‌و استمرار سلامت روانی و جسمی شخص

متعهد شرط اجرای قرارداد می‌باشد. بدین معنا که از آنجا که اجرای قرارداد مذکور صرفأ باید به وسیله

ی متعهدانجام پذیردبقای سلامتی مشار الیه شرط اساسی اجرای قرارداداست.طوری که فوت یا عوارض

روانی مشارالیه،اجرای ‌قرارداد را با مشکل مواجه می‌کند.فوت متعهددر این گونه قراردادها که مباشرت

متعهد شرط استموجب ناممکن شدن اجرای قرارداد می‌گردد.بیماری یا حجر مشارالیه نیز ممکن است

موجد چنین نتیجه ای شود. توقیف یا حبس ویا احضار به خدمت سربازی متعهد نیز از آنجا که امری

است خارجی که مانع حفظ حضور متعهد برای اجرای قرارداد می شود،می‌تواند از این جمله تلقی گردد.

با توجه به مطالب فوق علل مربوط به شخص متعهد را در دو مبحث بررسی می نماییم.

-۱ مرگ شخص متعهد

۲ بیماری و حجر وامثال آن. –

بند اول مرگ –

در حقوق ایران مرگ شخص متعهد در قراردادهایی که مباشرت متعهد شده است موجب انحلال

قرارداد خواهد شد. در این گونه قراردادها که به قراردادهای مربوط به خدمات شخصی معروف می‌باشند

ایفاء تعهد صرفأ باید به وسیله ی شخص متعهد به عمل آید و فوت وی موجب سقوط تعهد و زوال

قرارداد خواهد بود ۱ . به طور مثال مواد ۶۲۸ و ۹۲۲ قانون مدنی نیز بیانگر این گونه قراردادهاهستند .

۱ . مهدی شهیدی، پیشین، ش ۱۶۲ ، ص ۱۷۹

۶۳

‌بنابرین‏ رکن اساسی و اصلی در قراردادهای مربوط به خدمات شخصی بقای متعهد قرارداد است و

در نتیجه اگر مشارالیه فوت نماید،تعذر محقق شده از نوع تعذر مطلق است و شخص دیگری نیز قادر بر

انجام قرارداد نخواهد بود. در صورتی که به محض انعقاد قرارداد و قبل از اجرای آن متعهد فوت کند

چنین تعذری، تعذر مطلق ابتدایی و اصلی است که منجر به بطلان قرارداد مذگور خواهد شد.

در حقوق کشور انگلستان نیز حقوق ‌دانان به چنین امری تصریح نموده اند و بیان کرده‌اند فوت

متعهد در قراردادهای مربوط به خدمات شخصی نظیر قراردادهای استخدامی یا نمایندگی که انجام

خدمات به وسیله ی شخص متعهد انجام پذیرد،موجب انحلال قرارداد می‌گردد ۱ .

استدلالی که حقوق ‌دانان در این باره بیان کرده‌اند این است که ایشان معتقدند در قراردادهایی که

ماهیت خدمات شخصی دارند، شرط ضمنی متصور است که بیانگر لزوم استدام وبقاء حیات وسلامتی

شخص است که باید چنین تعهدی را ایفاء نماید.در نتیجه در این گونه قراردادها و در قراردادهایی که

مباشرت متعهد در انجام آن ها شرط است، فوت مشارالیه سبب زوال تعهد و در نتیجه انحلال قرارداداست.

با توجه به مطالب فوق ‌به این نتیجه می‌رسیم که در فرض مذکور بین حقوق ایران و انگلیس

وجود ندارد.

بند دوم بیماری –

در قراردادهای مذکور یعنی قراردادهایی که دربردارنده خدمات شخصی هستند همان‌ طور که فوت

متعهد باعث انحلال قرارداد می‌گردد، عدم سلامت روحی و بدنی مشارالیه نیز چنین نتیجه ای در بر

خواهد داشت. به طور مثال می توان گفت اگر گوینده ای که متعهد است در ساعت معینی سخنرانی

نماید، در زمان موعود بیمار گردد و در نتیجه قادر بر انجام تعهد نباشد تعهد مشارالیه ساقط می‌گردد ۲ .

همچنین تعهد یک هنرمند با بیماری اش ساقط خواهد شد ۷ .

۱- Treitel,Ibid, P 769 ؛ Cheshire and fifoot, The law of contract,12th ed ,London

,Butterworths,1997, p. 549.

۲ . سید حسن امامی، پیشین، ص ۷۹۴

۷ . ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها،ج ۱، پیشین، ش ۲۲۱ ، ص ۲۱۱

۶۴

در حقوق انگلستان نیز در قراردادهای مربوط به خدمات شخصی بیماری متعهد می‌تواند موجب

عقیم شدن قراردادگردد.

در یک دعوایی یک نوازنده ماهر پیانو متعهد به اجرای کنسرتی بود که به علت بیماری خطرناکی

از طرف پزشکان از این کار منع گردید. دعوایی که برای مطالبه خسارت به عنوان نقض قرارداد بر وی

مطرح شده بود، ناکام ماند و اعلام شد که استمرار زندگی توأم با سلامتی وی شرط ضمنی قرارداد است ۱ .

در حقوق انگلستان درباره قراردادهای بلند مدت استخدامی یا قراردادهایی با مدت نامحدود ونا

معین، بیماری شخص متعهد موجب عقیم شدن قراردادها نخواهد شد بلکه در این گونه قراردادها به متعهد

له قرارداد حق فسخ اعطا می‌گردد ۲ .

البته در این گونه قراردادها در یک فرض حکم بر عقیم ماندن قراردادها خواهد شد وآن فرضی

است که بیماری متعهد چنان جدی باشد که به امکان اجرای قرارداد از نظر تجاری پایان دهد و امکان از

سر گیری خدمت در قسمت عمده ای از قرارداد نا محتمل به نظر آید ۷ .

نکته دیگر اینکه هنگامی که اجرای قرارداد برای متعهد و سلامتی اش خطر جدی دارد،قرارداد

منتفی محسوب می شود.

به طور مثال می توان گفت شیوع بیماری ساری و خطر ناک در محل انجام تعهد می‌تواند از

مصادیق قوه قاهره فرض شود ۴ .

بند سوم حجر و امثال آن –

در حقوق ایران عارض شدن حجر بر متعهد قرارداد نیز در مواردی می‌تواند موجب زوال قرارداد

گردد به طور مثال می توان به جنون وکیل یا موکل اشاره نمودکه موجب انفساخ عقد وکالت می

گردد.)ماده ۶۲۸ ق.م(

۱-Treitel,Ibid , p431.

۲- Treitel, Ibid, p 291.

۷- Treitel, Ibid, P 779.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:53:00 ق.ظ ]




روایات

‌یکی از روایت‌هایی که مورد استناد مخالفان قضاوت زن قرار گرفته است، روایت و سفارش پیامبر اکرم|برعلی× است که می‌فرماید:

«یا علی لیس علی النساء جماعه و. .. و تولیت القضاء»

نیست برای زنان نماز جماعت و نماز جمعه و حتی اذان و اقامه و قضاوت.

در حالی که، بسیاری از زنان به نماز جمعه می‌روند، در صف جماعت می‌ایستند. ‌بنابرین‏، این روایت از باب رفع تکلیف بوده است و نه سلب حق. زنی که بخواهد واجب کفایی را انجام بدهد،‌یعنی قضاوت کند هیچ منعی ندارد. این روایت در بخش بعدی توضیح داده شده است. روایت دیگر از امام صادق× است که می‌فرماید دادرسان چهار دسته‌اند:سه دسته در جهنم و‌یک دسته در بهشت‌اند:

«رجلی که قضاوت می‌کند به جرم و می‌داند که قضاوت اشتباهی را ‌کرده‌است…»

مخالفان ‌به این روایت استناد کرده می‌گویند که رجل در اینجا بدین معنا است که قضاوت فقط با مردان است. در حالی که، می‌دانیم در زبان عربی قاعده اشتراک وجود دارد و واژه‌ رجل خطاب به انسان است: مثل کتب علیکم الصیام، کتب علیکم القصاص، و اینطور نیست که تکالیف همه برای مردان باشد ( ضمیر کم در اینجا ضمیر مردانه است و خطاب به انسان است). سرانجام روایت‌های دیگری نیز که ‌در مورد منع قضاوت زن نقل می‌کنند، همگی ساختگی و سست‌اند.[۱۲۹]

اجماع

یکی از معتبر‌ترین دلایل نقلی که برای ممنوعیت قضاوت زنان مورد استناد فقها قرار گرفته اجماع است. بسیاری از فقیهان به هنگام بیان شرط مرد بودن برای قضاوت، به اجماع فقها و مورد اختلاف نبودن این شرط اشاره کرده‌اند. ولی وجود اجماع و حجیت اجماع نقل شده نیز در این زمینه سخت مورد‌تردید است؛ زیرا چنان که دیدیم در برخی متون اولیه فقهی مثل نهایه شیخ طوسی و مقنعه مفید، از ممنوعیت قضاوت زنان سخنی به میان نیامده است. از آنجا که حجیت اجماع در فقه شیعه به لحاظ کاشفیت آن از قول معصوم× است، نبودن چنین حکمی‌در متون اولیه ای که برای نقل احکام وارده از سوی معصومین × تدوین شده، وجود اجماع معتبر را قویاً مورد‌تردید قرار می‌دهد؛ زیرا حجیت اجماع به لحاظ اتفاق همه فقهای امامیه بر امری است که از جمله آن‌ ها امام× است و چون متضمن قول امام×است، حجت و معتبر می‌باشد و گرنه به خودی خود از حجیت برخوردار نیست.[۱۳۰]

حق آن است که با وجود مخالفت برخی از بزرگان معاصر و پیشین، مسئله اجماع نمی‌تواند مورد قبول باشد. به عبارت دیگر، اجماع محصل که حاصل نشده است و اجماع منقول نیز ارزش استناد ندارد.[۱۳۱]

دلایل عقلی

آنچه در این زمینه از لابلای کلمات فقها و صاحب نظران دیده می‌شود و به استناد آن‌ ها ممنوعیت قضاوت زنان را توجیه می‌کنند عبارت است از:الف ـ نقصان زن و عدم اهلیت او برای قضاوت، ب ـ لزوم مستور بودن زنان و عدم اختلاط آنان با مردان ج ـ اصل عدم جواز قضاوت.

ناقص بودن و عدم اهلیت برای قضاوت

در نوشته های بسیاری از فقیهان و عالمان دینی از شیعه و سنی به تعابیر مختلف به ناقص بودن زن نسبت به مرد و د رنتیجه عدم اهلیت او برای تصدی چنین مقامی‌اشاره شده است. برخی به صراحت کمبود نداشتن و ناقص العقل و سست رأی بودن طبیعی زنان را ذکر کرده‌اند و برخی این نقص و عدم اهلیت را تحت عنوان غلبه احساسات زنان بر تعقل آن‌ ها وفزونی تعقل مردان بیان کرده‌اند از جمله صاحب جواهر ـ شهید ثانی، شیخ طوسی و از معاصرین علامه طباطبایی می‌باشند.

نقد نظریه نقصان و عدم اهلیت

در این رابطه و این نوع توجیه می‌توان گفت بدون‌تردید تفاوت‌هایی در خلقت جسمی‌و روحی زن ومرد وجود دارد و همان طور که در کلام متأخرین که نمونه هایی از آن نقل شد آمده است این تفاوت‌ها علی‌الاصول دلیل نقص‌یکی و کمال دیگری نیست ولی واقعاً تا چه حد از نظر علمی‌نقصان عقل و پایین بودن درجه فهم و شعور و ادراک زن ثابت شده است تا بتوان او را در ردیف کودکان نابالغ و محجور قرار داد و از صلاحیت فهم و تدبیر در بعضی امور اجتماعی محروم دانست اغلب قدما بر این طریق عمل می‌کردند در حالی که همین عالمان و فقیهان بلوغ جسمی‌و حتی فکری دختران را قبل از پسران می‌دانند و از لحاظ مقطع سنی دختر نه ساله را بالغ و علی‌الاصول او را صالح برای تصمیم گیری در امور خود می‌دانند و در برابر جرایم و خطاهای ارتکابی نیز همانند‌یک مرد بزرگ او را مسئول و قابل محاکمه و مجازات محسوب می‌کنند.در اینجا ناقص العقل بودن زن مطرح نیست و‌یا حداقل در حدی نیست که دامنه مسئولیت کیفری او و‌یا حدود اختیارات مالی او را کاهش دهد ولی برای محدود کردن دخالت زن در مسائل و مشاغل اجتماعی مانند قضاوت به نقصان عقل او استناد می‌شود. البته، این معنا می‌تواند صحیح و عاقلانه باشد که در تقسیم مشاغل و و ظایف اجتماعی و اداره زندگی بشری با توجه به خصوصیات جسمی‌و روحی زن و مرد که هر دو انسان و مکمل‌یکدیگر هستند متناسب‌تر این است که وظایف سخت و سنگین وانرژی بر، به عهده مردان و مشاغل ظریف و دقیق و لطیف اعم از مشاغل مربوط به اداره خانه و کار‌های مربوط به آن و‌یا وظایف اجتماعی چون آموزشی و هنری و پرستاری و. .. به عهده زنان باشد و برنامه ریزی‌ها با این سمت و سو صورت گیرد، ولی این امر غیر‌از این است که بگوییم اصولاً جایز نیست زنان برخی از مشاغل را که نیاز بیشتر به قدرت‌اندیشه و تدبیر دارد عهده دار شوند چون محرومیت ذاتی برای آن‌ ها قائل شویم در حالی که حقیقتاً این معنا که بسیاری از فقیهان ما آن را چون‌یک امر بدیهی فرض کرده‌اند و این بداهت فرضی که شاید تا حدود زیادی متأثر از وضعیت موجود زنان و دور بودنشان از تعلیم و‌تربیت و مسائل جامعه بوده، ‌‌آنان را بی نیاز از غور و تفحص بیشتر در دلایل مربوط به عدم جواز قضاوت زنان نموده است.

لزوم مستور بودن و عدم اختلاط با مردان

توجیه دیگری که برای ممنوعیت زنان از قضاوت در نوشته های فقیهان به کار رفته این است که طبق روایات و مقررات اسلامی، زنان باید حتی الامکان خود را بپوشانند و از نظر گاه مردان خود را دور نگهدارند و با آنان اختلاط و معاشرت نداشته باشند و چون قضاوت شغلی است که لازمه اش حشر و نشر و اختلاط با مردان و بحث و محاجه با آن‌هاست، از این رو باید آن را بر زنان ممنوع کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




به بیان دیگرتاب آوری،سازگاری مثبت درواکنش به شرایط ناگواراست (شهبازی راد،۱۳۹۱).

در واقع «تاب آوری» یکی ازمهمترین توانایی انسان است که باعث سازگاری مؤثر او باعوامل خطرآفرین واسترس زا می شود .تاب آوری جایگاه ویژه ای درحوزه روان شناسی تحول،روان شناسی خانواده وبهداشت روانی دارد.گارمزی[۱] ماستن[۲] (۱۹۹۱)، تاب آوری رابه عنوان نوعی فرایند،توانایی یاپیامدسازگاری موفقیت ‌با داشتن موقعیت تهدیدکننده تعریف کرده‌اند.به عبارت دیگرتاب آوری عاملی است که به افراددر رویارویی وسازگاری باموقعیت های سخت وتنش زای زندگی کمک می‌کند (ایزدیان،امیری، جهرمی و حمیدی ،۲۰۱۰)، افسردگی راکاهش می‌دهد (وایت[۳]،درایور[۴]وارن[۵]،۲۰۱۰)، توانایی سازگاری بادرد (اسمیت[۶]،تولی[۷]،مونتاگیو[۸]، رابینسون[۹]، کاسپر[۱۰]وپائول[۱۱]،۲۰۰۹)،وکیفیت زندگی راافزایش می­دهد (رنجبر، کاکاوند، برجعلی وبرماس،۱۳۹۰).

کانر ودیویدسون (۲۰۰۳)،معتقدند،تاب آوری توانایی فرددربرقراری تعادل زیستی-زیستی درشرایط خطرناک است.تاب آوری هم چنین بازگشت به تعادل اولیه یارسیدن به تعادل سطح بالاتر(درشرایط تهدیدکننده)است واز این روسازگاری موفق درزندگی را فراهم می‌کند.در واقع تاب آوری شرکت فعال وسازنده فرد درمحیط خودمحسوب می شود.علاوه براین تاب آوری نوعی ترمیم خودباپیامدهای مثبت هیجانی،عاطفی ‌و شناختی است.کامفر[۱۲](۱۹۹۹)‌به این نکته اشاره می کندکه سازگاری مثبت بازندگی می‌تواند به عنوان پیامد تاب آوری درنظرگرفته شودوهم به عنوان پیشایند،موجب سطح بالاتری ازتاب آوری شود.وی این مسأله راناشی ازپیچیدگی تعریف تاب آوری ونگاه فرآیندی به آن می‌داند.افرادتاب آور انعطاف پذیری بیشتری ‌در مقابل‌ شرایط آسیب زادارندوخودرادربرابراین شرایط حفاظت می‌کنند. عوامل متعددی ازجمله:ویژگی های درونی/روانی-اجتماعی،حمایت اعضای خانواده ‌و دوستان وحمایت سیستم های اجتماعی درایجادوارتقای میزان تاب آوری نقش دارند..یکی ازعوامل که ‌بسیار مورد توجه قرارگرفته است،شیوه های فرزندپروری است.کودک درخانواده پندارهای اولیه رادرموردجهان فرامی گیرد،ازلحاظ جسمی وذهنی رشد می­یابد، شیوه های سخن گفتن می آموزد، هنجارهای اساسی رایاد ‌می‌گیرد و سرانجام نگرش­ها، اخلاق وروحیاتش شکل ‌می‌گیرد (اقلیدس؛ هیبتی،۱۳۸۳).

روابط والدین وفرزند،نظام ‌و شبکه ی درهم پیچیده است که دراثرکنش متقابل شکل می‌گیرد. جوحاکم ‌بر خانواده ورفتاروالدین ‌در چگونگی احساس فردازخودوتوانایی هایش مؤثراست. مهارت های فرزند پروری شامل یادگیری مطالبی درباره چگونگی رشد ورفتارکودکان ودرک این که درهرسنی چه رفتاری رابایداز آن هاانتظارداشت،یادگیری راه های مثبت ومؤثربرای کنارآمدن ‌با رفتارهای ناشایست،کسب مهارت دراطمینان خاطردادن ومحبت کردن به فرزندان وقاطع صحبت کردن می شود (شریعتمداری،۱۳۸۸).

هرخانواده ای شیوه های خاصی رادرتربیت فردی واجتماعی فرزندان خویش به کار می‌گیرد.این شیوه هاکه شیوه ­های فرزندپروری نامیده می شوندمتأثرازعوامل مختلف ازجمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی وغیره می‌باشد.دانش آموزی که ‌و کودکی موردبی توجهی والدین قرارگرفته یا خانواده اش اوراترک کرده‌اند، در مرکز خودپنداره اش به جای مفهوم موفقیت،مفهوم شکست جای گرفته است.این خودپنداره ی منفی موجب تثبیت شدن پیام هایی چون «من دوست داشتنی نیستم،من خواستنی نیستم، یامن بد هستم» می­ شود که نتیجه این تفکرات در سازگاری دانش آموز درشرایط بحران واسترس زا خلل ایجاد می­ کند (حسینی نسب،احمدیان وروان بخش،۱۳۹۱).

کودک عالی­ترین امکانات رشد را دارد و ظرفیت آن را دارد که به بهترین وجهی تربیت شودبه شرط آن که خانواده ومحیط مناسب دراخیارش قرارگیرد. فرزندپروری،به شیوه ی غالب برتربیت فرزندان ازسوی والدین اشاره دارد و بر چگونگی رشدو تکوین شخصیت کودک تأثیر بسزایی دارد. با توجه به تحقیقات انجام شده چهارسبک فرزندپروری مطرح شده که عبارتند از: فرزندپروری مقتدرانه، فرزندپروری مستبدانه،فرزندپروری سهل گیرانه،فرزندپروری مسامحه کارانه(حسینی نسب و همکاران،۱۳۹۱).

۱- فرزندپروری مقتدرانه

این روش موفق ترین روش فرزندپروری است که پذیرش و روابط نزدیک، روش های کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب را شامل می شود.برای مطیع‌ سازی از استدلال و منطق بهره می‌جویند،با کودک گفت‌وگو می‌کنند و در عین گرم و صمیمی بودن با فرزند خود، کنترل کننده و مقتدرهستند(خاندل،۱۳۸۷).

۲- فرزندپروری مستبدانه

این روش از نظر پذیرش و روابط نزدیک پایین، از نظر کنترل اجباری بالا و از نظر استقلال دادن پایین است. والدین مستبد، سرد و طرد کننده هستند،برای کنترل کودکان خود از شیوه های ایجاد ترس استفاده می‌کنند.این والدین انتظار دارند فرمان­های آن ها بدون چون و چرا اطاعت شود. والدین ‌در شیوه‌ استبدادی کمترین مهرورزی و محبت را از خود نشان می‌دهند(سرکاری فر،۱۳۹۱).

۳- فرزندپروری آسان گیرانه

در این سبک، والدین مهرورز و پذیرا هستند ولی متوقع نیستند، کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود اعمال می‌کنند و به آن ها اجازه می‌دهند در هر سنی که باشند خودشان تصمیم گیری کنند.آن ها از روش‌های احساس گناه و انحراف استفاده می‌کنند.معمولاً به جای یک والد جایگاه یک دوست را دارند(سرکاری فر،۱۳۹۱).

۴- فرزندپروری بی اعتنا

در این روش، پذیرش و روابط پایین، کنترل کم و بی تفاوتی کلی نسبت به استقلال دادن وجود دارد. این والدین اغلب از لحاظ هیجانی جدا و افسرده هستند و وقت و انرژی کمی برای فرزندان صرف می‌کنند عموماً از زندگی فرزندان شان گسسته هستند(خاندل،۱۳۸۷).

نقش مذهب دررابطه بابهداشت وشفاازقرون بسیاردورشناخته است.درطول هزاران سال مذهب ‌و پزشکی درمداوا وکاهش رنج های انسان شریک یکدیگربوده اند.عقاید وباورهای مذهبی ‌و دلبستگی به خداوند به عنوان منبع ومبنای امنیت برای افرادهنگامی که دچاراسترس ‌و آشفتگی روانی می شوندودیگراین که خداوند به عنوان منبع حمایت کننده ‌و مطمئن برای کشف و جست جو درمحیط اطراف برای افراد نقش تعیین کننده ­ای دارد (صولتی،ربیعی وشریعتی،۱۳۹۰).

لو وسیم(۲۰۰۳)،براین ‌باورند که داشتن دلبستگی ایمن به افزایش ویژگی های روان شناختی وعواطف مثبت مانندامید وخوش بینی به ویژه درموقعیت های دشوارمنجرمی ‌شود چون احساس می کندتکیه گاه ایمن وقدرتمندی دارد که از او حمایت می‌کند.بک معتقد است افرادی که دلبستگی بیشتری به خدا دارندواین دلبستگی نیزازنوع ایمن است کمتردچارتنش وافسردگی می شودوازاحساس رضایت ‌و صمیمیت بیشتری برخوردارند.اسوینگتون(۲۰۰۱)،دریافت که معنویت رابه عنوان «یک نیازبسیارگسترده بشری می توان جدای از ساختار متداول مذهبی» موردبررسی ومداقه قرارداد.وی می‌گوید«معنویت»جنبه ای ازوجودانسان است که به آن«انسانیت»می بخشد. معنویت باساختارهای بااهمیتی که به زندگی فردمعنا وجهت می‌دهند درارتباط است وبه فرد ‌در رویارویی ومقابله باپستی ‌و بلندی های زندگی کمک می‌کند(صولتی وهمکاران۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




شکل ۴-۱۶ : تحلیل عاملی تأییدی مدل اندازه گیری رهبری و ارتباطات ۱۲۶

شکل ۴-۱۷ : تحلیل عاملی تأییدی مدل اندازه گیری ارزش قائل شدن برای افراد ۱۲۷

شکل ۴-۱۸ : تحلیل عاملی تأییدی مدل اندازه گیری حمایت از فعالیت های سازمان ۱۲۹

شکل ۴-۱۹ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر اهدای دانش بر بهبود کیفیت علمی ۱۳۱

شکل ۴-۲۰ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر گردآوری دانش بر بهبود کیفیت علمی ۱۳۴

شکل ۴-۲۱ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر توانایی کارکنان بر بهبود کیفیت علمی ۱۳۷

شکل ۴-۲۲ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر انگیزش کارکنان بر بهبود کیفیت علمی ۱۴۰

شکل ۴-۲۳ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب جنسیت ۱۴۳

شکل ۴-۲۴ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب مرتبه علمی ۱۴۵

شکل ۴-۲۵ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب رشته تحصیلی ۱۴۷

شکل ۴-۲۶ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب دانشگاه محل اخذ آخرین مدرک تحصیلی ۱۴۰

شکل ۴-۲۷ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب سنوات خدمت ۱۵۰

شکل ۴-۲۸ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب دانشگاه محل خدمت ۱۵۲

شکل ۴-۲۹ : توزیع میانگین‌قابلیت جذب دانش بر حسب رشته تحصیلی ۱۵۶

شکل ۴-۳۰ : توزیع میانگین‌قابلیت جذب دانش بر حسب رشته تحصیلی ۱۵۹

شکل ۴-۳۱ : توزیع میانگین‌قابلیت جذب دانش بر حسب دانشگاه محل خدمت ۱۶۱

شکل ۴-۳۲ : توزیع میانگین‌بهبود کیفیت علمی بر حسب رشته تحصیلی ۱۶۵

شکل ۴-۳۳ : توزیع میانگین‌بهبود کیفیت علمی بر حسب دانشگاه محل خدمت ۱۶۸

شکل ۴-۳۴ : روابط کواریانسی میان ابعاد متغیرهای پژوهش ۱۶۹

شکل ۴-۳۵ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر تسهیم دانش و قابلیت جذب دانش بر بهبود کیفیت

علمی ۱۷۲

شکل ۵-۱ : مدل نهایی پژوهش با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری ۱۹۲

فهرست جدول‌ها

عنوان
صفحه

جدول ۲-۱ : تعدادی از مهمترین تعاریف ارائه شده ‌در مورد مدیریت دانش ۱۸

جدول ۲-۲ : فرآیندهای یادگیری و فواید حاصل از تعامل سازمان ها با دانشگاه ها و مؤسسات آموزش

عالی ۵۳

جدول ۲-۳ : تفاوت های موجود بین برنامه ارزیابی و ارتقاء کیفیت و برنامه بهبود کیفیت علمی ۶۸

جدول ۲-۴ : همسویی و ارتباط بین معیارهای مدل کیفیت بالدریج و برنامه بهبود کیفیت علمی ۷۳

جدول ۳-۱ : تعداد اعضای هیئت علمی به تفکیک در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان و

دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان ۸۶

جدول ۳-۲ : تعداد اعضای هیئت علمی به تفکیک دانشگاه و نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با

حجم برای دانشگاه ها ۸۹

جدول ۳-۳ : تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان به تفکیک دانشکده ها و نمونه انتخاب شده از

هر دانشکده ۸۹

جدول ۳-۴ : تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به تفکیک دانشکده ها و نمونه

انتخاب شده از هر دانشکده ۹۰

جدول ۳-۵ : تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان به تفکیک دانشکده ها

و نمونه انتخاب شده از هر دانشکده ۹۰

جدول ۳-۶ : تناظر سؤالات پرسشنامه تسهیم دانش ۹۲

جدول ۳-۷ : تناظر سؤالات پرسشنامه قابلیت جذب دانش ۹۲

جدول ۳-۸ : تناظر سؤالات پرسشنامه بهبود کیفیت علمی ۹۲

جدول ۳-۹ : ضریب پایایی کل پرسشنامه های تسهیم دانش ، قابلیت جذب دانش و بهبود کیفیت

علمی ۹۳

جدول ۳-۱۰ : ضریب پایایی مؤلفه های تسهیم دانش ۹۳

جدول ۳-۱۱ : ضریب پایایی مؤلفه های قابلیت جذب دانش ۹۴

جدول ۳-۱۲ : ضریب پایایی مؤلفه های بهبود کیفیت علمی ۹۴

جدول ۳-۱۳ : روش ها و ابزارهای تجزیه و تحلیل داده ها ۹۷

جدول ۴-۱ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس جنسیت ۹۹

جدول ۴-۲ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس مرتبه علمی ۹۹

عنوان
صفحه

جدول ۴-۳ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس رشته تحصیلی ۱۰۰

جدول ۴-۴ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس دانشگاه محل خدمت ۱۰۰

جدول ۴-۵ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس دانشگاه محل اخذ آخرین مدرک تحصیلی ۱۰۱

جدول ۴-۶ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس سنوات خدمت ۱۰۱

جدول ۴-۷ : تحلیل توصیفی پرسشنامه تسهیم دانش در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان

و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه اهدای دانش ) ۱۰۲

جدول ۴-۸ : تحلیل توصیفی پرسشنامه تسهیم دانش در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان

و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه گردآوری دانش) ۱۰۳

جدول ۴-۹ : تحلیل توصیفی پرسشنامه قابلیت جذب دانش در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه توانایی کارکنان ) ۱۰۴

جدول ۴-۱۰ : تحلیل توصیفی پرسشنامه قابلیت جذب دانش در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه انگیزش کارکنان ) ۱۰۵

جدول ۴-۱۱ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه درک نیازهای دانشجویان ) ۱۰۶

جدول ۴-۱۲ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه کمک به یادگیری دانشجویان) ۱۰۷

جدول ۴-۱۳ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه رهبری و ارتباطات) ۱۰۸

جدول ۴-۱۴ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (ارزش قائل شدن برای افراد) ۱۰۹

جدول ۴-۱۵ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (حمایت از فعالیت های سازمان) ۱۱۰

جدول ۴-۱۶ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( اهدای دانش) ۱۱۸

جدول ۴-۱۷ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( گردآوری دانش) ۱۱۹

جدول ۴-۱۸ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( توانایی کارکنان) ۱۲۱

جدول ۴-۱۹ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( انگیزش کارکنان) ۱۲۲

جدول ۴-۲۰ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( درک نیازهای دانشجویان) ۱۲۳

عنوان
صفحه

جدول ۴-۲۱ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی (کمک به یادگیری دانشجویان) ۱۲۵

جدول ۴-۲۲ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی (رهبری و ارتباطات) ۱۲۶

جدول ۴-۲۳ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی (ارزش قائل شدن برای افراد) ۱۲۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




تصویب معاهدات حقوق بین الملل محیط زیست ممکن است سوء تبلیغات در داشته وقانونگذاری زیست محیطی ممکن است انتقادات سیاسی داخلی و فشارهای خارجی را در پی داشته باشد و این توسعه را بدون سرمایگذاری دچار مخاطره می‌کند(.(yang&Percival.2009.655

    • کافی نبودن طرح ها، لوایح ‌و احکام حقوقی: قوانین زیست محیطی بین‌المللی وقوانین ملی در کشورهای در حال توسعه دچار ضعف بوده چراکه اغلب کلی،مبهم،متناقض وبیش از حد ملایم بوده است.از آنجا که بهره برداری از منابع طبیعی تخریب های زیست محیطی را در پی داشته،اقدامات مؤثری در جهت حفاظت از این منابع صورت نپذیرفته است.این ناشی از ناکا فی بودن یا نارسا بودن قواعد زیست محیطی ‌و برخورد ناکافی مراجع قضائی وسهل بودن آرای دادگاه ها می‌باشد.به نظر می‌رسد احکام صادره در این حوزه بایستی با دقت بیشتر صادر گردند چرا که مقوله محیط زیست یک مقوله حقوق بشری است که از حقوق طبیعی انسان نشأت می‌گیرد.

      • الزام آور نبودن قواعد زیست محیطی بین‌المللی: قواعد حقوق بین الملل محیط زیست از مهمترین قواعد به شمار می‌آید چراکه برای دولت ها و ملت ها نه تنها یک اصل بنیادی زیست بوم بوده بلکه یک اصل اساسی برای حاکمیت ملی ‌و حفاظت از طبیعت انسانی به شمار می رود.حقوق بین الملل محیط زیست تلاش می‌کند که اجماع بین دولت ها وسازمان های بین‌المللی در جهت منع آسیب زیست محیطی ‌و الزام به حفاظت از محیط زیست با توجه به حق حاکمیت ملی صورت پذیرد. اما نکته قابل تأمل این است که قوانین زیست محیطی خود به خود الزام آور نیست ونمی توان آن را خود به خود وبه صورت مؤثر پیاده سازی کرد مگر اینکه در این راستا جهت ظرفیت سازی اقدامات مؤثری انجام پذیرد که این مسئله عزم جهانی می طلبد. در این راستا نه حقوق محیط زیست ونه آموزش های زیست محیطی می‌تواند موفق باشد وقتی که قدرت مقابله با توسعه اقتصادی نامطمئن وجود نداشته باشد وجایگزین های مناسب برای رشد ‌و ترقی اقتصادی پیش‌بینی نشود ‌و حفاظت از محیط زیست جهانی دغدغه نگردد.

فصل اول سازمان های بین‌المللی محیط زیست

در این فصل به سازمان ها، کنفرانس ها، موافقتنامه های ونهادهای داوری بین‌المللی ومنطقه ای که برای مسائل زیست محیطی ایجادگردیده اند یا در ساختار وظایف آن ها علاوه بر اهداف اصلی خود به مسائل زیست محیطی نیز پرداخته‌اند به اختصار اشاره می‌گردد.

سازمان جهانی هواشناسی

سازمان جهانی هواشناسی (World Meteorological Organization یا WMO) یک سازمان بین‌المللی است که در سال ۱۹۵۰ ایجاد گردید هر چند سند تأسیس آن در ۱۹۴۷ امضاء شده بود. این سازمان در واقع جانشین سازمان هواشناسی بین‌المللی (International Meteorological Organization) که در سال ۱۸۷۳ ایجاد شده بود، گردید. این سازمان در ۱۹۵۱ در رده سازمان‌های تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد در زمینه آب و هوا، هیدرولوژی (اقلیم‌شناسی کاربردی) و علوم ژئوفیزیک درآمد. تعداد اعضای این سازمان تا (اول ژانویه ۲۰۱۳) ۱۹۱ کشور می‌باشد و مقر آن در ژنو، سوئیس قرار دارد. سازمان جهانی هواشناسی با ایجاد همکاری‌های بین‌المللی در زمینه آب و هوا از طریق ایجاد شبکه هایی برای مشاهدات هواشناسی، اقلیم شناسی و ژئوفیزیک و نیز تبادل، پردازش و استاندارد سازی داده های مرتبط، نقش بسیار مؤثری در حفاظت از محیط زیست بین‌المللی و منابع آب داشته است.سازمان جهانی هواشناسی دارای ارکان زیر است:

  • کنگره جهانی هواشناسی

کنگره جهانی هواشناسی عالی‌ترین رکن سازمان است و از نمایندگان کلیه دول عضو تشکیل شده‌است. کنگره هر ۴ سال یک بار تشکیل جلسه می‌دهد. کنگره سیاست‌های کلی سازمان، نحوه اجرایی کردن اهداف و برنامه های درازمدت سازمان را تعیین می‌کند، اجازه حداکثر هزینه کردن برای امور مالی سازمان در یک دوره ۴ ساله را صادر می‌کند، نحوه انتخاب اعضا را بررسی می‌کند و مقررات فنی مرتبط به آب و هواشناسی بین‌المللی و هیدرولوژیکی کاربردی را تصویب می‌کند. این کنگره رئیس سازمان و معاونین او را و همچنین اعضای شورای اجرایی و دبیرکل سازمان را هم انتخاب می‌کند.

  • شورای اجرایی

شورا اجرایی (EC)، رکن اجرایی سازمان است و ۳۷ نفر از مدیران آب و هواشناسی ملی و یا خدمات هیدرولوژیکی در آن عضویت دارند. شورا حداقل ‌یک‌بار در سال تشکیل جلسه می‌دهد و فعالیت اصلیش ملاحظه مجدد فعالیت‌های کنگره و اجرای برنامه هایی است که کنگره در جلسه خود تصویب کرده‌است. از دیگر فعالیت‌های شورا، ایجاد هماهنگی میان برنامه های سازمان، به کارگیری بودجه سازمان مطابق با آن چه دقیقاً کنگره برای نحوه مصرف آن برنامه‌ریزی کرده‌است و ارائه توصیه هایی برای اجرایی کردن برنامه های انجمن منطقه‌ای و کمسیون فنی است.

  • شش انجمن منطقه‌ای

شش انجمن منطقه‌ای مرکب از اعضای سازمان است و وظیفه‌شان ایجاد هماهنگی میان فعالیت‌های هواشناسی و امور مرتبط و هم چنین رسیدگی به کلیه موارد مطرح شده در منطقه‌های خود است. این ۶ انجمن در آفریقا، آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، مرکزی، حوزه کارائیب و اقیانوسیه واقع است.

  • هشت کمسیون فنی

هشت کمسیون فنی از کارشناسان متخصص و منتخب اعضا تشکیل شده‌است. این ۸ کمسیون فنی سیستم‌های کاربردی و فعالیت‌های تحقیقی در زمینه‌های هواشناسی و هیدرولوژی را مطالعه می‌کنند. این رکن سازمان، همچنین متدولوژی، رویه‌ها و توصیه هایی را برای عمل‌کرد مؤثرتر شورای اجرایی و کنگره ایجاد می‌کند. کمسیون فنی معمولاً هر ۴ سال یک بار تشکیل جلسه می‌دهد و در صورت لزوم می‌تواند برای مسائل اصلی سیستم جلسه فوق‌العاده هم برگزار نماید.

  • دبیرخانه

دبیرخانه سازمان توسط دبیرکل اداره می شود. دبیرخانه به عنوان مرکز اداری، اسناد و اطلاعات سازمان خدمت می‌کند. این رکن وظیفه آماده‌سازی، تصحیح، ایجاد و توزیع موارد منتشر شده سازمان را برعهده دارد. همچنین این رکن سازمان مسئول اجرایی کردن وظایف محوله از طریق تصویب کنواسیون مخصوص و دیگر اسناد اساسی را هم می‌باشد. دبیرخانه حمایت از عمل‌کرد و نقش رکن‌های اساسی سازمان جهانی هواشناسی را برای هرچه بهتر کردن کیفیت کاری این سازمان را زیر نظر دارد. محل اصلی دبیرخانه در ژنو است. دبیرخانه‌های منطقه‌ای دیگری بستگی به زمینه کارکرد در منطقه‌های مختلف تعیین شده توسط سازمان جهانی هواشناسی نیز وجود دارند. دو دبیرخانه ارتباطی دیگر هم در نیویورک و بروکسل نیز وجود دارد.

ازجمله مهمترین اهداف WMO به شرح زیر می‌باشد:

  • تسهیل همکاری جهانی برای ایجاد شبکه‌ای از ایستگاه‌ها جهت مشاهدهٔ هواشناسی، هیدرولوژیک، ژئوفیزیک و سایر موارد مرتبط با هواشناسی.
  • ایجاد و حفظ سیستم‌های مبادله سریع اطلاعات هواشناسی و سایر اطلاعات مرتبط.
  • تشویق به منظم کردن مشاهدات هواشناسی و اطمینان از انتشار یکسان و واحد مشاهدات و آمارها.
  • استفاده بیشتر از هواشناسی در امر هوانوردی، دریانوردی، مسائل آبی، کشاورزی و سایر فعالیت‌های بشری.
  • ترویج فعالیت‌هایی نظیر هیدرولوژی کاربردی و ایجاد امکانات برای همکاری نزدیک میان بخش‌های هواشناسی و هیدرولوژیکی.
  • تشویق به تحقیقات و آموزش در قلمرو هواشناسی و سایر قلمروهای مرتبط.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]