کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



گفتار دوم: قانونگذاری: امری میان سیاست و حقوق[۱۶]

مشهور است که نظریه حقوقی، مانند علم حقوق در معنای کلی، معمولاً از منظر قاضی به قانون مینگرد نه قانون‌گذار. نظریه حقوقی بیشتر به تصمیم گیری و استدلال قاضی علاقه­مند است تا به تصمیم و استدلال قانون‌گذار. عقلانیت قانون همواره موضوع محوری نظریه حقوقی بوده؛ اما این عقلانیت غالباً و به طور طبیعی معادل با عقلانیت قاضی و تصمیمات وی تلقی شده است.

بند اول: مسئله فلسفه قانونگذاری

قرن بیستم، قرن حقوق موضوعه؛[۱۷] یعنی عصر حاکمیت قانون‌گذار بوده است. در این سالها، به ویژه با طلوع آفتاب دولت رفاه، به نحو فزاینده­ای از قانونگذاری به منظور مدیریت آگاهانه جامعه، هم در نظام اقتصادی و هم در زندگی روزمره شهروندان، استفاده شده است. دیوان سالاران و به خصوص سیاست مداران ما، قانون را اساساً ابزاری برای مهندسی اجتماعی یا به تعبیر یورگن هابرماس، به مثابه یک وسیله ارتباطی[۱۸] تلقی کرده‌اند. اما در دهه های پایانی این قرن، مشکلاتی که این ابزار انگاری قانون موجب بروز آن ها شده بود، هرچه بیشتر نمایان شد. این مشکلات عبارت­اند از: تورم تقنینی و تحت کنترل درآوردن روابط اجتماعی با قانون، کاهش کیفیت پیش نویس های قانون و در نتیجه اصل قانون، و از میان رفتن مشروعیت دخالت دولت از طریق قانون. این مسائل، ارتباطی با عقلانیت قضاوت ندارد، بلکه به عقلانیت قانونگذاری مربوط است. اما اگر این مسائل به عقلانیت قانونگذاری مربوط است، دقیقًا مقصود از مفهوم عقلانیت در این رابطه چیست؟ و آیا نظریه حقوقی می‌تواند در تبیین و حل این مسائل سهمی داشته باشد؟ آیا نظریه قانونگذاری یا فلسفه حقوق ازمنظر قانون‌گذار، می‌تواند جایگزین مناسبی برای نظریه حقوقی غالب و دیدگاه مورد پذیرش قاضی شود؟[۱۹] برای پاسخ ‌به این پرسش­ها ابتدا سعی می کنم به تحلیل نقشی بپردازم که قانونگذاری در کل حوزه حقوق ایفا می­ کند.

بند دوم: قانونگذاری به مثابه تلفیق اعمال سیاسی و حقوقی[۲۰]

در حقوق موضوعه عصر ما، قانون موضوعه مهم ترین منبع حقوق محسوب می­ شود؛ اما منبع حقوق به معنای خود حقوق نیست. در حقیقت ما از نظری های دفاع می‌کنیم که مطابق آن، قانون در مهم ترین معنایش – که همان محصول نهایی عمل قانونگذاری است – باید همانند قواعدی تلقی شود که هنوز تبدیل به حقوق نشده است. در این معنا قانون بیش از آنکه جزء حقوق باشد، ماده خام حقوق محسوب می شود. در برخی مقالات، میان دو جنبه حقوق قائل به تفاوت شده اند: حقوق به مثابه هنجارهای حقوقی یا نظم حقوقی و حقوق به مثابه سلسله اقدامات معین یا افعال حقوقی. البته این دو جنبه از حقوق ارتباطات تنگاتنگی با هم دارند. ‌بنابرین‏ اقدامات حقوقی، مسئول تولید و بازتولید مستمر حقوق به مثابه هنجارهای حقوقی محسوب می‌شوند. در این صورت اعمال اجتماعی معین که می توان آن ها را اقدامات حقوقی نامید، چیست؟ ما دو معیار برای تعریف این اعمال ارائه کرده ایم: یکی از این معیارها به عاملان و دیگری به نتایج این گونه اقدامات برمی گردد. ‌بر اساس این معیارها، اعمال حقوقی در معنای مضیق، شامل آن دسته از افعال اجتماعی است که عاملان اصلی آن، شاغلان حرف حقوقی و کسانی هستند که در تولید و بازتولید مستمر نظم حقوقی سهیم اند. بدیهی ترین فعالیت هایی که در ذیل تعریف ما از اقدامات حقوقی جای می‌گیرد، قضاوت و نظریه پردازی حقوقی است. اما ‌در مورد قانونگذاری، یعنی فعالیتی که در جامعه معاصر ما وظیفه اصلی تولید هنجارهای حقوقی را برعهده دارد، چه میتوان گفت؟ آیا قانونگذاری شامل آن دسته از اعمال حقوقی نمی شود که حقوق را به مثابه نظم حقوقی تولید و بازتولید می­ کند؟ پاسخ هم آری و هم خیر است. به خاطر داشته باشیم که ‌بر اساس این تعریف، عاملان اصلی اقدامات حقوقی، حقوق دانان و شاغلان حرف حقوقی­اند. با این معیار، به نظر می‌رسد قانونگذاری خارج از مفهوم حقوق، به مثابه یک سلسله اعمال اجتماعی خاص قرار می‌گیرد. در یک نظام سیاسی دمکراتیک، اقدامات تقنینی صرفاً مختص حقوق دانان نیست، بلکه سیاست مداران نیز در آن نقش دارند. این امر به ویژه درخصوص قسمت پایانی فرایند قانونگذاری صادق است؛ یعنی زمانی که دولت تصمیم خود را با تقدیم لوایح به پارلمان اعلام می‌کند و پارلمان نیز بعد از مذاکرات مفصل ‌در مورد قبول یا رد لوایح تقدیمی تصمیم می‌گیرد. مباحثاتی که پیش از اخذ این تصمیمات، هم در دستگاه های دولتی و هم در سپهر عمومی، راجع ‌به این لوایح صورت می‌گیرد، نه از استدلال های حقوقی؛ بلکه از استدلال های سیاسی نشئت می‌گیرد. به نظر می‌رسد آنچه در این فرایند وجود دارد، نه اعمال حقوقی، بلکه اعمالی سیاسی است.

با وجود این، فرایند قانونگذاری شامل مراحل منظمی است که مباحثات حقوقی حقوق دانان مرحله اصلی آن را تشکیل می‌دهد. ‌بنابرین‏، تهیه پیش نویس قانون شامل مرحله صورت بندی هنجار است که کارشناسان حقوقی بر آن احاطه دارند و مرحله ای است که توجه اصلی، معطوف به حفظ سازگاری و انسجام نظم حقوقی است. حتی در برخی کشورها، رویه پارلمانی می‌تواند حاوی مؤلفه هایی باشد که در آن بحث حقوقی در اولویت قرار گیرد، مانند کشورهایی که در آن ها ساز و کار کنترل لوایح تحت بررسی، از حیث انطباق آن لوایح با قانون اساسی یک رویه محسوب می شود. برای نمونه در فنلاند، کمیسیون قانون اساسی پارلمان با کمک متخصصان حقوق اساسی، مسئولیت اصلی این کنترل را برعهده دارد.

‌بنابرین‏ اقدامات تقنینی را ‌می‌توان تلفیقی از سیاست و اعمال حقوقی تلقی کرد. از زمان ماکس وبر رسم بر این بوده است که استقلال را یکی از ویژگی­های حقوق مدرن بدانند. نقشی که قانون‌گذار در تولید نظم حقوقی ایفا می­ کند و ماهیت خاص آن به عنوان تلفیقی از سیاست و اعمال حقوقی، ممکن است بر این دلالت کند که در جامعه مدرن، مجرایی مهم وجود دارد که حقوق از طریق آن درهای خود را به روی سیاست باز نگاه داشته است. استقلال حقوق مدرن دست کم در رابطه با سیاست، به خودبسندگی(یا خودکفایی) آن منجر نشده است. تلفیق جنبه‌های سیاسی و حقوقی قانون در معنای نوعی آن، پیشاپیش متضمن این امر است که معیار عقلانیت قانونگذاری نمی تواند مساوی معیارهای عقلانیت قضایی باشد.[۲۱]

بند سوم: قانونگذاری در ساختار کلی نظم حقوقی

مقصود از قانونگذاری نه تنها اقدامات معین سیاسی حقوقی است، بلکه محصولات نهایی این اقدامات یعنی قوانین موضوعه، آیین نامه ها و انواع مقررات حقوقی آن را نیز در بر دارد که در این قسمت به بررسی این جنبه از قانونگذاری می پردازیم. اکنون زمان توجیه این نظریه است که قانون، از حیث جنبه هنجاری حقوق، قاعده ای است که هنوز به حقوق تبدیل نشده و ماده خام آن است.

در اینجا از تمایز دیگری که سعی در روشنگری درباره آن داشته ایم و آن را «اثبات گرایی انتقادی» نام نهاده ایم کمک می گیریم یعنی تمایز میان سطوح مختلف حقوق. این تمایز، حقوق را به مثابه یک پدیده هنجاری که به معنای نظم حقوقی است در نظر می‌گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:50:00 ق.ظ ]




جدول ۴-۱۷٫ نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه تأثیر هوش اجتماعی کارکنان بر خلاقیت سازمانی ۱۰۷

فصل اول

کلیات پژوهش

مقدمه:

جامعه امروزی، جامعه سازمانی است. امروزه بخش عمده ای از زندگی ما در سازمان ها یا در ارتباط با سازمان ها سپری می شود. هر سازمانی با انجام دادن وظایف چندگانه یا تخصصی، ‌هدف‌های‌ عام یا خاصی را برای جامعه و مردم محقق می‌سازد (علاقه بند، ۱۳۸۷: ۴). یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور رشد و بقا در محیط های جدید، ویژگی‌های خاصی را می طلبد، یکی از مهم ترین خصیصه‌هایی که می‌تواند در پاسخ ‌به این تغییرات کمک کند، هوش اجتماعی است (میرزا قادری، ۱۳۸۶: ۶۰).

هوش اجتماعی[۱] اصطلاح فراگیری است که مجموعه گسترده ای از مهارت ها و خصوصیات فردی را در بر گرفته و معمولا به آن دسته از مهارت های درون فردی و بین فردی اطلاق می شود که فراتر از حوزه مشخصی از دانش های پیشین، چون مهارت های فنی یا حرفه ای است. ثرندایک[۲] از پیشگامان نظریه هوش اجتماعی است که آن را به عنوان توانایی درک دیگران و رفتار عاقلانه در ارتباطات انسانی تعریف ‌کرده‌است. ثرندایک برای اولین بار اصطلاح هوش جمعی یا اجتماعی را در تبیین رفتار و کردار انسان به کار گرفت (بوزان، ۱۳۸۴). بررسی رفتار فرد در محیط کاری توجه محققان را به میزان زیادی به خود جلب ‌کرده‌است. هدف مشترک مطالعات، تعریف نوعی رفتار است که به موفقیت بلند مدت سازمان کمک می‌کند. هوش اجتماعی کارکنان سازمان تأثیرات زیادی بر رفتار آن ها ، رضایت شغلی، تعهد سازمانی (تهامی منفرد، علیایی زند و یوسفی،۱۳۸۱) و به خصوص رفتار شهروندی سازمانی [۳]و خلاقیت سازمانی[۴] آن ها خواهد داشت. رفتار شهروندی از نظر اورگان و همکارانش[۵] به عنوان رفتار های فردی و داوطلبانه ای است که باعث ارتقای اثربخشی و کارایی عملکرد سازمان شده اما به صورت مستقیم به وسیله نظام های رسمی سازمان به آن پاداش داده نمی شود. خلاقیت سازمانی عبارت است از هر نوع فراگرد تفکری که مسئله ای را به طور مفید و بدیع حل کند (به نقل از مارتینز و تربلانچ[۶]، ۲۰۰۳: ۶۵).

بیان مسأله پژوهش

افراد در موقعیتهای اجتماعی، بخاطر تفاوت‌های فردی، یکسان عمل نمی کنند این تفاوت‌های فردی در ادبیات روانشناسی به هوش اجتماعی اشاره دارد. هوش اجتماعی برای نخستین بار زمانی که ثرندایک هوش را در سال۱۹۲۰ به عنوان هوش اجتماعی، مکانیکی و انتزاعی در بیین رفتار و کردار انسان تعریف کرد، به صورت جدی مورد بحث قرار گرفت، وی هوش اجتماعی را به عنوان توانایی درک دیگران و رفتار عاقلانه در ارتباطات انسانی تعریف ‌کرده‌است (دوقان و چتین[۷]، ۲۰۰۹). هوش اجتماعی عبارت است از توانایی برقراری روابط بین فردی در گروه و همکاری با دیگران، استفاده از توان ذهن و جسم برای برقراری ارتباط با دیگران و درک بهتر آنان، رشد و توسعه روابط بین فردی و رفتار دوستانه با دیگران. در حقیقت ایجاد روابط سالم یا به دیگر سخن ” سیاست برقرار کردن رابطه” یک توان خاص و ارجمند است که هوش اجتماعی نام دارد (بوزان[۸] ،۲۰۰۲). همچنین هوش اجتماعی عبارت است از توانایی به کارگیری مهارت‌های ارتباطی، روابط دوستانه با دیگران، رفتارهای اجتماعی و هم دلی با دیگران (محمدیان حسین آبادی، ۱۳۸۶)، که شامل این مؤلفه­ ها می‌باشد: پردازش اطلاعات اجتماعی؛ یعنی توانایی درک و فهم و پیش‌بینی رفتار و احساسات دیگران. آگاهی اجتماعی؛ درک مناسب از نگرانی ها و احساسات سایرین از ارکان موفقیت در فعالیت­های اجتماعی و مهارت­ های اجتماعی؛ حساسیت به دیگران، برای کسب عملکرد شغلی برتر و توانایی شناخت نیاز­های دیگران (گلمن[۹]، ۲۰۰۰). از سوی دیگر رفتار­های مدنی که با پا گذاشتن بشر به جوامع مدنی به وجود آمده اند، از دیرباز محور توجه صاحب‌نظران و پژوهشگران عرصه های مختلف جامعه شناسی و روانشناسی قرار گرفته است. بوی‍ژه توجه پژوهشگران در حوزه ­های روانشناسی تربیتی در سال های آخر قرن بیستم ‌به این متغیر معطوف شده است (سی چیچا و کیم[۱۰]، ۲۰۰۹: ۵۸). کاتز و کان[۱۱] (۱۹۶۸) معتقدند که این گونه رفتارها باعث افزایش اثربخشی سازمان می‌شوند و در محیط­هایی که تعامل و روابط گروهی وجود دارد، ‌به این شکل قابل تعریف است، “الگو­های رفتاری که بافت اجتماعی و روانی انجام تکالیف و وظایف را مورد حمایت قرار می‌دهد” (گل پرور، وکیلی و آتش پور، ۱۳۹۰). این رفتارها را رفتارهای داوطلبانه نیز تعریف کردند که به شدت مورد نیاز سازمان های رسمی هستند (ایبروگوز[۱۲]، ۲۰۱۰). مکنزی، پودساکوف و پین[۱۳] (۲۰۰۰) معتقدند که این نوع رفتارها در درجۀ اول از زمره وظایف و مسئولیت های تعریف شده در شرح وظایف افراد نیست، اما انجام آن ها به اشکال متعددی بر عملکرد مؤثر فردی و گروهی تأثیر می‌گذارد. این نوع رفتار­ها مشتمل بر گستره ی وسیعی، نظیر یاری رسانی به دیگران، همکاری و مشارکت غیر الزامی و مبتنی بر انگیزش درونی و ارائه ی پیشنهادات و راه حل­هایی برای بهبود فرایندهای موجود در محیط هستند.

بی شک باید گفت که از اهداف اصلی و محور اساسی بحث های مدیریتی و تحقیقات آموزشی که می بایست به طور جدی مورد توجه واقع شود، خلاقیت سازمانی است. در دنیای کنونی که سرعت تغییرات بسیار افزایش پیدا کرده و رقابت در سازمان ها گسترش یافته است خلاقیت راه کلیدی بقاء و پایداری سازمان ها در این عرصه پرتلاطم محسوب می شود. خلاقیت یعنی توانایی تولید ایده های نو که برای یک زمان معینی مفید می‌باشد (ولفولس[۱۴]، ۲۰۰۸: ۲۲۱). خلاقیت سازمانی یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیت‌های سازمان؛ مثلاً افزایش بهره‌وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره (کورکماز، آرپکی[۱۵] ، ۲۰۰۹). در پژوهشی میجس و همکاران[۱۶] (۲۰۰۸) تأثیرات هوش اجتماعی و هوش شناختی را بر میزان محبوبیت نوجوانان مدرسه از طریق سنجش پیشرفت تحصیلی مقایسه کردند. مشاهده شد که محبوبیت به طور معنا داری با هوش اجتماعی مرتبط است. رضایی و خلیل زاده (۱۳۸۸) در پژوهشی تحت عنوان رابطه بین هوش اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس ‌به این نتیجه رسیدند که (۱) بین هوش اجتماعی مدیران و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنا داری و جود دارد. (۲) از بین سه مؤلفه هوش اجتماعی، مؤلفه مهارت اجتماعی و پردازش اطلاعات بهترین پیش بین برای رضایت شغلی می‌باشند.

کولدیپ و همکارانش[۱۷] (۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان رابطه بین پنج بعد شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی نتیجه گرفتند که چهار بعد شخصیتی برون گرا، با وجدان بودن، وظیفه مداری و تجربه پذیری به صورت مثبتی با رفتار شهروندی سازمانی در ارتباط می‌باشد.­رابطه هوش اجتماعی با متغیر­های گوناگون توسط پژوهشگران مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است، امّا به نظر می­رسد کمتر پژوهشی در ارتباط با همبستگی هوش اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی و خلاقیت سازمانی انجام گرفته شده باشد. لذا این پژوهش در صدد مطالعه رابطه بین این متغیر­ها ‌می‌باشد. ‌بنابرین‏ پژوهش حاضر در صدد ‌پاسخ‌گویی‌ به سؤال اساسی زیر ‌می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




تجارت سیار، همان تجارت الکترونیک از طریق فناوری بی سیم است و در واقع جدیدترین نوع تجارت الکترونیک محسوب می شود.گر چه این تجارت هنوز در مراحل آغازین خود بسر می‌برد ولی تا به حال رشد زیادی داشته است.این تجارت باعث خواهد شد که کاربران به اطلا عات حساس تجاری و نیز توانمندی های ارتباطی در هر مکان و زمان، دست یابند( یانگ، ۲۰۰۵)[۹].

تجارت سیار دارای پتانسیل ارائه خدمات تجاری و تفریحی به مشتریان در محیط های بی سیم می‌باشد پیشرفت های فنی دستگاه های محاسباتی و ارتباطاتی قدرتمندی نظیر کمک رسان دیجیتال شخصی و تلفن همراه را در اختیار کاربران نهاده است این نوع از اینترنت سیار با سرعت بالایی در حال گسترش است و پیشی گرفتن آن از اینترنت کامپیوتر های رومیزی در آینده ای در نزدیک دور از انتظار نیست( کیم و همکاران ، ۲۰۰۲)[۱۰]. تجارت سیار فرصتهایی را به منظور دستیابی به مشتریان در مکان‌های مختلف فراهم کرده و باعث شکل‌گیری شیوه های جدید خرید و ارائه خدمات شده است. سیستم‌های پرداخت الکترونیک در تجارت سیار که شامل صدور صورتحساب و پرداخت‌های الکترونیک هستند، هزینه های معاملات را کاهش داده‌اند. با توجه به اهمیت این موضوع تحقیق حاضر به دنبال بررسی عوامل تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه می‌باشد.

۱-۴ اهداف تحقیق

۱-۴-۱ هدف کلی

هدف از مطالعه حاضر شناسایی و بررسی عوامل تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه(مطالعه موردی : استفاده کنندگان گوشی تلفن همراه ) می‌باشد.

۱-۴-۲ اهداف ویژه

-شناسایی سازه‌های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه

-اندازه گیری سازه‌های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه

-رتبه بندی سازه‌های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه

-طراحی مدل بهینه سازه‌های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه

۱-۵ فرضیه ­های تحقیق

در راستای حصول به اهداف تحقیق فرضیه­ هایی به شرح زیر با توجه به مبانی نظری تدوین و ارائه می­ شود:

فرضیه ۱: بین توسعه روندهای اجتماعی و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

فرضیه ۲: بین توسعه تکنولوژی های جدید و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

فرضیه ۳: بین قیمت منطقی خدمات و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

فرضیه ۴ : بین محتوای جذاب و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

فرضیه۵: بین عوامل تقاضا و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

۱-۶متغیر­های تحقیق

۱-۶-۱ متغیرهای مستقل

۱٫ توسعه روندهای اجتماعی

۲٫ توسعه تکنولوژی های جدید

۳٫استراتژی رهبری قیمت منطقی خدمات

۴٫٫ محتوای جذاب

۵٫ عوامل تقاضا

۱-۶-۲ متغیر وابسته

توسعه تجارت سیار

۱-۷ مدل مفهومی تحقیق

شکل(۱-۱): مدل مفهومی تحقیق

توسعه روندهای اجتماعی

توسعه تکنولوژی های جدید

قیمت منطقی­خدمات

توسعه تجارت سیار

عوامل تقاضا

محتوای جذاب

(مدل برگرفته از مدل بیگتین، ۲۰۱۴)[۱۱]

۱-۸ قلمرو تحقیق

۱-۸-۱ قلمرو موضوعی

این تحقیق در حیطه مطالعات بازاریابی با عنوان: شناسایی و بررسی عوامل تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه (مطالعه موردی : استفاده کنندگان گوشی تلفن همراه ) قرار می‌گیرد.

۱-۸-۲ قلمرو زمانی

زمان انجام این پژوهش در نیمه اول سال ۱۳۹۴ ‌می‌باشد.

۱-۸-۳ قلمرو مکانی

این پژوهش در سطح شهر کرمانشاه صورت گرفته است.

۱-۹ تعریف واژه ­ها و اصطلاحات

۱-۹-۱ تعریف مفهومی واژه ­ها

تجارت سیار

مولر و ورس[۱۲] (۱۹۹۹) بیان کردند تجارت سیار زیرمجموعه‌ای از تجارت الکترونیک است. کین [۱۳](۲۰۰۱) نیز چنین می‌گوید تجارت سیار زیرمجموعه‌ای از تجارت الکترونیک است. که از طریق اینترنت سیار انجام می‌گیرد. عده‌ای دیگر نیز تجارت سیار را چنین تعریف کرده‌اند: هر گونه مبادله‌ـ مستقیم یا غیرمستقیم‌ـ دارای ارزش پولی که از طریق شبکه های سیار انجام می‌گیرد. به نظر هوانگ و بارنهیم[۱۴] تجارت سیار تحویل محصول و خدمات از طریق تکنولوژی‌های بی‌سیم با هدف انجام فعالیت‌های تجارت الکترونیک در هر زمان یا مکانی است. ‌بنابرین‏ تجارت سیار فقط شکل تغییریافته خدمات اینترنتی موجود نیست، بلکه شکل‌ گسترش یافته کسب و کار الکترونیک است. تجارت سیار فرصتی را برای تحویل خدمات جدید به مشتریان موجود و جذب مشتریان جدید در اختیار سازمان‌ها قرار می‌دهد.تجارت سیار ” استفاده از فناوری های بی سیم به منظور فراهم نمودن خدمات شخصی، مکان محور و آسان برای مشتریان ، کارمندان و شرکا ” است (برترند و دیگران، ۲۰۰۱). به تعریفی دیگر تجارت سیار به هر گونه انتقال الکترونیکی یا تبادل اطلاعات که به وسیله یک ابزار سیار و از طریق شبکه سیار انجام می شود که در آن ارزش حقیقی یا پیش پرداختی در قبال دریافت کالا ، خدمات یا اطلاعات منتقل می‌گردد.نظر (تیوو همکاران،۲۰۰۵)[۱۵] به شکل ساده تر ‌در مورد تجارت سیار ” به فرآیندی اطلاق می شود که طی آن تبادلات تجاری از طریق شبکه های مخابراتی سیار و با بهره گرفتن از ابزارهای پرداخت ، ارتباط یا اطلاعات سیار نظیر گوشی های تلفن همراه یا سایر ابزارهای دیجیتالی مشخص انجام شود(جوکیس و همکاران ، ۲۰۰۱)[۱۶].

توسعه روندهای اجتماعی

توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته شدن، قدرتمند تر شدن و حتی بزرگ شدن است. به بیان روشن تر توسعه کوششی است برای ایجاد تعادلی تحقق نیافته یا راه حلی است در جهت رفع فشارها و مشکلاتی که پیوسته بین بخش های مختلف زندگی اقتصادی، اجتماعی ، انسانی وجود دارد(طباطبایی یزدی،۱۳۸۷).

جذابیت محتوا

داشتن برنامه برای اضافه کردن محتوای تخصصی منحصر به فرد و قابل فهرست شدن در مورتورهای جستجو به صورت منظم

بازاریابی الکترونیکی

بازاریابی آنلاین به شرکت‌های عضو شبکه های لجستیک بازاریابی که حاوی جریانی از اطلاعات کالاها وخدمات ، تجارب و پرداخت اعتبارات می‌باشند اشاره دارد.( دیوید، ۲۰۰۴ )[۱۷].

۱-۹-۲ تعریف عملیاتی واژه ­ها

تعریف عملیاتی به تبدیل مفهوم­های انتزاعی به متغیرهای قابل سنجش و اندازه ­گیری و تعیین نحوه­ سنجش و اندازه ­گیری این متغیرها گفته می­ شود. ‌بنابرین‏، در تعریف عملیاتی راه­های سنجش و ابعاد آن مشخص می‌گردد. در تعریف عملیاتی به عملیات لازم برای اندازه ­گیری متغیرها و چگونگی مشاهده و تعیین ملاک هایی برای مشاهده پذیر­کردن آن­ها می­پردازیم(میرزایی،۱۳۸۹: ۵۳).

تجارت سیار

-استفاده از ابزار سیار به منظور جستجوی اطلاعات در اینترنت

-استفاده از ابزار سیار به منظور انتقال پول بین مشتری و شرکت

-خدمات مبتنی بر مکان از قبیل دریافت تبلیغات شخصی

– استفاده از ابزار سیار در کارهای ضروری و سرگرمی(محامدپور،۱۳۸۹)

توسعه روندهای اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




اما در خصوص محاکم کیفری بین‌المللی وضعیت متفاوت است و مرتکبین جنایات بین‌المللی از هیچ گونه مصونیتی برخوردار نخواهند گشت این مسئله در مقررات اساسنامه و نیز رویه محاکم کیفری بین‌المللی به روشنی قابل مشاهده است. پس از آنکه محکمه نورنبرگ و به تبع آن توکیو مصونیت مقامات دولتی و نظامی را نادیده گرفت مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اصول حقوقی منعکس شده در منشور نورنبرگ از جمله اصل عدم مصونیت در جنایات بین‌المللی را به تصویب رسانید. در نتیجه این اصل از جمله اصول حقوقی مورد توافق جامعه بین‌المللی محسوب می‌گردد. به طوری که پس از آن در دو دیوان تشکیل شده توسط شورای امنیت سازمان ملل نیز چنین رویه‌ای دنبال شد. دیوان کیفری بین‌المللی نیز در اساسنامه خود صراحتاً اعلام می‌کند که مصونیت مقامات دولتی را مانع از اعمال صلاحیت خویش نمی‌داند.

در نتیجه حقوق بین‌الملل جهت مبارزه با بی‌کیفری و تحقق عدالت کیفری در زمینه جنایات بین‌المللی محدودیت‌هایی را بر مصونیت مقامات دولت‌ها وارد نموده است. چنین محدودیتی ناشی از ویژگی خاص این جرایم می‌باشد. آثار این جنایات علاوه بر آنکه کشور و سرزمین محل وقوع جرم را تحت تاثیر قرار می‌دهد بلکه بر نظم و امنیت بین‌المللی نیز تأثیر گذار است و افکار عمومی جهان نمی‌پذیرد که مرتکبین چنین جنایاتی در سایه مصونیت ناشی از مقام خویش از چنگال عدالت بگریزند. هرچند جهت رعایت اصول اساسی حقوق بین‌الملل از جمله اصل تساوی حاکمیت‌ها، اعمال صلاحیت کیفری محاکم داخلی نسبت به مقامات دولت‌ها حتی در زمینه جنایات بین‌المللی با محدودیت‌هایی مواجه است اما دیوان کیفری ‌بین المللی با چنین محدودیتی مواجه نمی‌باشد.

البته باید پذیرفت که در عمل، تعقیب مقامات دولت‌ها به اتهام ارتکاب جنایات بین‌المللی با چالش‌های فراوانی روبروست. دعوای استرداد پینوشه نمونه بارزی از عدم توفیق در چنین راهی است که هرچند رأی مجلس اعیان استرداد پینوشه به اسپانیا و یا حتی محاکمه وی در انگلستان را توجیه می‌نمود، اما نهایتاًً به استناد بیماری و ناتوانی وی، هیچکدام تحقق نیافت. به نظر می‌رسد که در تقابل حقوق و سیاست همچنان کفه ترازو به سود سیاست است. در رسیدگی‌های دیوان کیفری بین‌المللی نیز چنین امری مشهود است به طوری که پس از صدور قرار بازداشت عمر البشیر به اتهام نسل زدایی، جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی، حتی کشورهای عضو دیوان نیز همکاری‌های لازم را که بر اساس اساسنامه دیوان متعهد شده‌اند، انجام ندادند. در قضیه قذافی نیز پس از صدور حکم جلب وی توسط دیوان، اتحادیه آفریقا از دولت‌های عضو این اتحادیه خواست تا این قرار را نادیده بگیرند. این اتحادیه در قضیه عمرالبشیر نیز چنین رویه‌ای را پی گرفته بود.

‌بنابرین‏ قواعد حقوق بین‌الملل از جمله محدودیت استناد به مصونیت کیفری مقامات دولت‌ها در موارد جنایات بین‌المللی به تنهایی نمی‌تواند آرمان عدالت کیفری و مبارزه با بی‌کیفری مرتکبین چنین جنایاتی را تحقق بخشد.

فهرست منابع فارسی

کتاب

۱٫ احمدی نیاز، حسین، نقش سازمان‌های دولتی بر حاکمیت دولت‌ها، انتشارات پرتو بیان، چاپ اول، ۱۳۸۵

۲٫ ارسنجانی، حسن، حاکمیت دولت‌ها، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، ۱۳۴۸

۳٫ جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، کتابخانه گنج دانش، چاپ هفدهم، ۱۳۸۶

۴٫ حامد، سهیلا، صلاحیت جهانی، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۸۴

۵٫ حمیدالله، محمد، سلوک بین‌المللی دولت اسلامی، ترجمه سید مصطفی محقق داماد، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۶

۶٫ خانلری‌المشیری، علی، مصونیت کیفری بین‌المللی، انتشارات جنگل، چاپ اول، ۱۳۸۸

۷٫ روسو، شارل، حقوق بین‌الملل عمومی(جلد اول)، ترجمه محمد علی حکمت، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۴

۸٫ صدر، جواد، حقوق دیپلماتیک و کنسولی، مؤسسه‌ انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دهم، ۱۳۸۹

۹٫ ضیائی بیگدلی، محمدرضا، حقوق بین‌الملل عمومی، انتشارات گنج دانش، چاپ بیست‌و‌هفتم، ۱۳۸۵

۱۰٫ فارسی، جلال‌الدین، حقوق بین‌الملل اسلامی، انتشارات جهان‌آرا، ۱۳۴۵

۱۱٫ کسسه، آنتونیو، حقوق کیفری بین‌المللی، ترجمه حسین پیران و همکاران،انتشارات جنگل، چاپ اول، ۱۳۸۷

۱۲٫ کیتی شیایزری، کریانگ ساک، حقوق بین‌المللی کیفری، ترجمه بهنام یوسفیان و محمد اسماعیلی، انتشارات سمت، چاپ اول، ۱۳۸۳

۱۳٫ مدنی، سیدجلال، حقوق بین‌الملل عمومی و اصول روابط دول (جلد اول)، نشر همراه، ۱۳۷۴

۱۴٫ مسئولیت بین‌المللی دولت (متن و شرح مواد کمیسیون حقوق بین‌الملل) ، ترجمه علیرضا ابراهیم گل، مؤسسه‌ مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، چاپ دوم، ۱۳۸۹

۱۵٫ میرزایی ینگجه، سعید، تحول مفهوم حاکمیت در سازمان ملل متحد، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۳

۱۶٫ میرمحمدصادقی، حسین، حقوق جزای بین‌الملل، نشر میزان، چاپ دوم، ۱۳۸۶

۱۷٫ نقیب‌زاده، احمد، تاریخ دیپلماسی و روابط بین‌الملل، نشر قومس، چاپ پنجم، ۱۳۸۷

۱۸٫ نوس‌بام، آرتور، تاریخ مختصر حقوق بین‌الملل (زیر نظر احمد متین دفتری) ، انتشارات امیرکبیر، تهران،۱۳۳۷

۱۹٫ هاشمی، سیدمحمد، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (جلد دوم)، نشر میزان، چاپ نهم، ۱۳۸۳

مقاله

۱٫ بایرز، مایکل، دعوای پینوشه معجونی از حقوق و سیاست، ترجمه محمد جواد میرفخرایی، مجله حقوقی، شماره ۲۵، ۱۳۷۹

۲٫ تی.کامینگا، منو، اعمال صلاحیت جهانی در رابطه با جرایم سنگین حقوق بشری، ترجمه محمد جواد شریعت باقری، مجله حقوقی، شماره ۲۸، ۱۳۸۲

۳٫ فیوضی، رضا، دادگاه نظامی نورنبرگ پس از ۴۰ سال، مجله حقوقی، شماره ۹، ۱۳۶۷

۴٫ مصونیت‌های قضایی و اجرایی رئیس دولت و حکومت در حقوق بین‌الملل، قطعنامه مصوب نشست ون کوور(اوت ۲۰۰۱)، مؤسسه‌ حقوق بین‌الملل، ترجمه محمود صوراصرافیل، مجله حقوقی، شماره ۳۰، ۱۳۸۳

۵٫ میرمحمدی، معصومه سادات، تاثیر تصویب اساسنامه دیوان بین‌المللی کیفری بر جرم‌انگاری جنایات بین‌المللی در قوانین داخلی دولت‌ها و اعمال صلاحیت جهانی از سوی آن‌ ها، مجله حقوقی بین‌المللی، شماره ۴۱، ۱۳۸۹

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




  1. مدل کالنتون، کیم، اچمیدت و کاوسگیل (۲۰۰۵)[۵۶]

با بهره گیری از نظریه مبتنی بر منابع و تئوری مبتنی بر ساختار صنعت فرض می شود که ویژگی‌های خارجی و داخلی شرکت ابتدا استراتژی انطباق و سپس عملکرد بازاریابی صادراتی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. از ویژگی های داخلی (وابستگی صادراتی و باز بودن برای نوآوری) انتظار می رود که استراتژی انطباق محصول را تسهیل نمایند. ویژگی های خارجی (انطباق صنعت) به طور مثبت استراتژی انطباق محصول شرکت را تحت تاثیر قرار می‌دهد ولی این ویژگی خارجی اثر منفی بر روی عملکرد بازاریابی صادراتی دارد. منظور از انطباق صنعت درجه و شدت انطباق محصول که در یک صنعت انجام می شود. چارچوب مفهومی شامل ویژگی کلیدی بازار نیز است که این ویژگی تشابه بازار است. این چارچوب تحقیقی توسط تحقیقات قبلی حمایت می شود. مانند: کاوسگیل و زو (۱۹۹۴)، مدسن (۱۹۸۷)[۵۷]

عوامل شرکت

عوامل صنعت

عوامل بازار

عملکرد صادراتی

شکل ۲-۷٫ چارچوب مفهومی کالنتون، کیم، اچمیدت و کاوسگیل

عملکرد بازاریابی صادراتی

اگر چه تعاریف عملیاتی و مفهومی متنوعی از عملکرد بازاریابی صادراتی ارائه شده است اما در اکثر مطالعات عملکرد شامل نتایج فعالیت های صادراتی شرکت می شود. عوامل اثر گذار بر عملکرد صادراتی شامل ویژگی‌های داخلی مانند مشخصات محصول و شرکت و همچنین ویژگی‌های خارجی مانند مشخصات بازار و صنعت می‌شوند. این مطالعه نظریه مبتنی بر منابع و تئوری ساختار صنعت را می پذیرد و استراتژی تطبیق محصول را به عنوان استراتژی شرکت در ارتباط با ویژگی محصول، وابستگی صادراتی و باز بودن برای نوآوری (ویژگی های داخلی) و انطباق صنعت و تشابه بازار (ویژگی های خارجی) را با هم ادغام می‌کند.

استراتژی انطباق محصول

استراتژی انطباق محصول به عنوان فعالیت های منسجم و برنامه ریزی شده برای برآوردن ترجیحات و ارزش های مصرف کنندگان محلی تعریف می شود. اساساً این استراتژی توسط
ویژگی های شرکت و محیط بازرگانی خارجی تعیین می‌گردد. (منگوک، ۱۹۹۷، ۳۱)[۵۸] برخی از محققین گزارش داده‌اند که استراتژی انطباق بین‌المللی محصول منجر به رشد فروش می‌گردد اما اثری بر سهم بازار و سود ندارد. بیشتر شرکت های چند ملیتی معتقد هستند که استراتژی آن ها نه تنها رشد فروش را تسهیل می‌کند بلکه برگشت سرمایه و سودآوری را نیز به همراه دارد. در این مدل استراتژی انطباق محصول به عنوان استراتژی بازاریابی استفاده می شود که عملکردبازاریابی صادراتی را به طور مثبت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وابستگی صادراتی

ویژگی های شرکت در ادبیات به عنوان سوابق استراتژی انطباق محصول مورد ملاحظه قرار
می گیرند که این استراتژی خود تجربه بین‌المللی، اهداف بلند مدت و کوتاه مدت صادراتی و دامنه ورود به بازار را شامل می‌گردد. برای نشان دادن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت صادراتی از وابستگی صادراتی استفاده می شود که نشان می‌دهد شرکت تا چه اندازه به فعالیت های صادراتی به عنوان منابع درآمد و سود متکی است. بر اساس گفته های بارنی (۱۹۹۱)[۵۹] منابع شرکت شامل منابع قابل لمس یا غیر قابل لمس (مثل ویژگی های شرکت) هستند. مبتنی بر این دیدگاه بحث می شود که درجه وابستگی یک شرکت به فعالیت های صادراتی به عنوان یک ویژگی شرکت، استراتژی انطباق محصول را به طور مثبت تحت تأثیر قرار خواهد داد. ‌بنابرین‏ هر چقدر موفقیت شرکت متکی بر فعالیت‌های صادراتی باشد. شرکت را در تطبیق محصولاتش برای تفاوت‌های شناخته شده در بازارهای خارجی جسور خواهد کرد.

باز بودن برای نوآوری

باز بودن برای نوآوری ویژگی داخلی دیگر شرکت است که استراتژی انطباق محصول را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این ویژگی مرتبط است به اندازه ای که شرکت نوآوری در فعالیت های بازاریابی را تشویق می‌کند. طبق ادبیات، نوآوری یک عامل حیاتی در عملکرد بازاریابی صادراتی شرکت ها است. (هولزمولر و کسپر،۱۹۹۱، ۵۱)[۶۰] اگر شرکت ها نسبت به ایده های نو باز برخوردار کنند آن ها احتمالاً صادرات را به خوبی انجام خواهند داد. ‌بنابرین‏ مسلم است که باز بودن برای نوآوری به طوری مثبت استراتژی انطباق محصول را تحت تأثیر قرار خواهد داد. چون شرکتی که فعالیت های سازمانی خود را برای جستجوی ایده های جدید تغییر می‌دهد محیطی را برای خود ایجاد می‌کند که در آن سطوح بالاتر انطباق محصول تشویق می‌گردد.

انطباق صنعت

انطباق صنعت به عنوان درجه و شدت انطباق انجام شده محصول در یک صنعت بیان می شود. انطباق صنعت نوع را نشان می‌دهد و در این مطالعه با استراتژی دهای انطباق رقبا مرتبط است. نوع محصول شرکت را ملزم به اصلاح محصول می‌کند و رقبا فشارهایی را در بازار برای ارضا نیازها و خواسته های مشتریان نشان می‌دهند. ‌بنابرین‏ انطباق صنعت نوع محصول را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کاوسگیل و دیگران (۱۹۹۳)[۶۱] بیان می‌کنند که ویژگی های صنعت استراتژی انطباق محصول شرکت ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. انطباق صنعت می‌تواند یک منبع فشار برای شرکت به منظور انطباق محصولاتش باشد و همچنین شرکت می‌تواند ساختار سازمانی خود را برای نوآوری محصول تعدیل کند.

تشابه بازار

ویژگی های بازار پس زمینه اصلی دیگری برای استراتژی انطباق محصول هستند. آن ها شامل تشابهات اقتصادی، قانونی، سیاسی و فرهنگی و درجه تفاوت در سبک زندگی و ارزش های مصرف کنندگان ‌بازارهای داخلی با خارجی هستند. در این مدل تشابه بازار مربوط است به درجه ای که بازار صادراتی مشابه بازار داخلی است. بازارها در تمامی کشورها مشخصه‌ های ویژه ای دارند و این
تفاوت ها نقش کلیدی را در تطبیق محصولات با بازار محلی بازی می‌کنند. ‌بنابرین‏ تشابه بازار یک اثر مهم بر روی استراتژی های انطباق محصول دارد.

اگر بازار صادراتی مشابه بازار داخلی باشد شرکت ها مزیت هایی را در ارتباطات با دولت ها و مصرف کنندگان محلی خواهند داشت. ‌بنابرین‏ آن ها از مزیت های دیگری همچون هزینه های پایین برای تحقیقات بازاریابی، مذاکرات و انطباق با قوانین محلی بهره خواهند برد. با چنین مزیت هایی یک شرکت قادر خواهد بود تا بهتر از دیگر شرکت ها در بازار عمل کند.

  1. مدل لئویندو، کتسیکس و سامی (۲۰۰۲)[۶۲]

تحقیقات زیادی مسئولیت شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت صادراتی را بر عهده گرفته اند. توجه تحقیقات بیشتر بر روی پنج گروه از متغیرهای اثرگذار بر عملکرد بازاریابی صادراتی متمرکز است، که عبارتند از:

    1. ویژگی های مدیریتی، ‌شخصی، ‌تجربی، نگرشی و رفتاری تصمیم گیران حوزه صادراتی شرکت

    1. عناصر سازمانی مربوط به ویژگی ها، عملیات، منابع و اهداف سازمان صادراتی

    1. عوامل محیطی اثرگذار بر فعالیت و محیط های کلانی که صادرکنندگان در آن فعالیت می‌کنند

    1. هدف گذاری- شناسایی، انتخاب و بخش بندی بازارهای بین‌المللی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]