به علت کاستی‌های تئوری پورتر، در اواخر دهه ۱۹۸۰ تئوری جدیدی ‌در زمینه‌ی مزیت رقابتی مطرح شد که به تئوری منبع مدار معروف شد (راسخی و ذبیحی لهرمی، ۱۳۸۷).

۲-۲-۲-۲- تئوری منبع محور

تغییر در شرایط رقابتی، در سال‌های اخیر، به تغییر پارادایم در مدل‌های کسب ‌و کار و پژوهش‌های مدیریت راهبردی منجر گردید. یکی از مشهورترین و برجسته‌ترین نظریه های راهبردی در این عصر، دیدگاه مبتنی بر منابع سازمان است. دیدگاه مبتنی بر منابع کانون توجه راهبردی سازمان‌ها را از محیط خارج به منابع درون سازمان تغییر داده است. دیدگاه مبتنی بر منابع به تبیین این موضوع می‌پردازد که چگونه باید منابع یک سازمان ترکیب و به کار گرفته شوند تا به مزیت رقابتی پایدار بتوان دست‌یافت (رحیمی و حاجی کریمی، ۱۳۹۰).

بر طبق تئوری مبتنی بر منبع سازمان، سازمان متشکل از مجموعه‌ای از منابع تولیدی تعریف می‌شود. بر اساس این تعریف منابع داخلی سازمان می‌توانند به عنوان مزیّت رقابتی برشمرده شوند. به عقیده برنی تئوری مبتنی بر منبع می‌تواند جایگزین آنالیز منابع سازمان از دیدگاه مزیت رقابتی شود. تئوری مبتنی بر منابع بحث می‌کند که یک شرکت مجموعه‌ منابع است. برنی این منابع را به سه دسته طبقه‌بندی می‌کند: سرمایه‌ فیزیکی، سرمایه‌ انسانی و سرمایه‌ سازمانی. او همچنین بحث می‌کند که ناهمگنی و تغییرناپذیری منابع از عوامل مؤثر ایجاد مزیت رقابتی هستند. با چنین مفروضاتی تئوری مبتنی بر منابع دید جامع‌تری نسبت به آرایش منابع ایجاد می‌کند. هدف اصلی تئوری مبتنی بر منبع به‌کارگیری و شناسایی منابع به وجود آمده سازمان در جهت افزایش کارایی است. بر این اساس یک منبع داخلی زمانی مزیت رقابتی به‌حساب می‌آید که به صورت کارا در سازمان مورداستفاده قرار گیرد. استراتژی‌های موفق تمایز از اقدامات هماهنگ تمام قسمت‌های سازمان ناشی می‌شود؛ به گونه‌ای که پتانسیل تمایز را بایستی در کلیه فعالیت‌های سازمان جستجو کرد؛ یعنی علاوه بر فراهم آمدن منابع متمایز، مدیریت این منابع در ایجاد مزیت رقابتی مؤثر است که مدیریت از طریق سیاست‌های سازمان، روابط با فعالیت‌های دیگر زنجیره‌ی ارزش و عرضه‌کنندگان، کانال‌ها، زمان، موقعیت فعالیت، روابط بین بخشی و بین فعالیتی، ادغام، یادگیری، مقیاس و عوامل نهادی انجام می‌پذیرد. نکته‌ای که در این زمینه باید موردتوجه قرار گیرد نحوه تأثیرگذاری این عوامل بر منابع متمایز فراهم‌شده توسط ذینفعان است (مشبکی و همکاران، ۱۳۸۹).

در رویکرد مبتنی بر منابع می‌توان چهار عامل را به عنوان چهارچوب ساختاری عام مزیت رقابتی و یا ابعاد مزیت رقابتی به شمار آورد که عبارت‌اند از: کیفیت، کار آیی، نوآوری و ‌پاسخ‌گویی‌ به مشتریان. شرکت‌هایی که به مزیت رقابتی دست پیداکرده‌اند، به‌طورمعمول دست‌کم ‌در یکی از این چهار بعد از بقیه پیشی گرفته‌اند و خود این ابعاد محصول سرمایه انسانی و قابلیت‌های شرکت می‌باشند (رحیمی و حاجی کریمی، ۱۳۹۰).

یکی از مدل‌های منشعب شده از این دیدگاه، مدل VRIO است که توسط پرفسور جی بارنی ارائه گردیده که برای شناخت و کسب مزیت رقابتی پایدار در سازمان‌ها، به شناخت منبعی که این مزیت را ایجاد می‌کند، می‌پردازد (حاجی پور و مؤمنی، ۱۳۸۸).

چارچوب VRIO می‌تواند برای تجزیه‌و تحلیل منابع سازمان مورداستفاده قرار گیرد. سازمان‌ها به کمک این چارچوب می‌کوشند منابع خود را به عنوان منبع قابلیت‌های محوری پایدار توسعه دهند. در این مدل وضعیت منابع سازمان از جهت میزان ارزشمندی منابع، کمیابی، میزان تقلیدپذیری و حمایت و استفاده شرکت و سازمان از آن منابع بررسی می‌گردد. شکل ۲-۱ نشان می‌دهد که چگونه چارچوب VRIO برای تجزیه‌و تحلیل توانایی منابع سازمان برای نقطه بدون مزیت، واحدی رقابتی، قابلیت‌های محوری موقت و قابلیت‌های محوری پایدار استفاده می‌شود (حاجی پور و مؤمنی، ۱۳۸۸).

شکل ۲-۱- چارچوب VRIO (حاجی پور و مؤمنی، ۱۳۸۸)

درمجموع بر اساس تئوری منبع پایه، هر بنگاه برای خود صلاحیت‌ها، شایستگی‌ها و توانمندی‌هایی ایجاد می‌کند. این صلاحیت‌ها با تأثیر بر ابعاد معروف مزیت رقابتی (کیفیت، کارایی، نوآوری، پاسخ‌گویی به مشتریان) موجب مزیت رقابتی برای بنگاه می‌شود و در نتیجه سودآوری بنگاه را تحت تأثیر قرار می‌دهد (راسخی و ذبیحی لهرمی، ۱۳۸۷).

در دیدگاه منبع مدار، برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار به نقاط ضعف و قوّت درون بنگاه‌ها توجه شده است. این دیدگاه تأکید را از محیط رقابتی بنگاه به منابع موردنیاز بنگاه برای رقابت، انتقال می‌دهد. مشخصاً، دیدگاه منبع مدار روی گروه منابع جذاب و رفتار آن‌ ها متمرکزشده، در حالی که روش تحلیل بیرونی بر توصیف رفتارهای یک صنعت جذّاب متمرکزشده است. همچنین، دیدگاه منبع پایه دو فرض اساس مدل‌های محیطی یعنی همگنی منابع و فرصت‌ها در میان بنگاه‌های صنعت مشابه و تحرک کامل منابع را کنار می‌گذارد. با توجه به اینکه تئوری منبع پایه تأکید خاصی به منابع، قابلیت‌ها و صلاحیت‌های بنگاه می‌کند، در ادامه این عناصر بیشتر موردبررسی قرار گرفته‌اند (راسخی و ذبیحی لهرمی، ۱۳۸۷).

الف- منابع بنگاه

منبع اصطلاحی است که به تمام آنچه در تولید کالا یا ارائه خدمت مورداستفاده قرار می‌گیرد، اطلاق می‌شود (Grant, 1991).

منابع عوامل تولیدی هستند که بنگاه با به‌کارگیری آن‌ ها کالاها و خدمات باارزش را برای مشتریان خود تولید می‌کند. ورنرفلت منابع بنگاه را دارایی‌هایی (ملموس و غیرملموس) تعریف می‌کند که برای مدت محدود متعلق به بنگاه هستند. منابع ملموس شامل دارایی‌های فیزیکی مانند زمین، ساختمان و مواد خام هستند که بر اساس ترازنامه، به‌آسانی ‌قابل محاسبه می‌باشند. همچنین، منابع غیرملموس شامل دانش، نام تجاری و شهرت بنگاه هستند که در ترازنامه آورده نمی‌شوند. این منابع به دلیل اهمیت دانش، خلق شهرت و سختی دستیابی به آن‌ ها، شاخص مهمی در اعمال استراتژی به‌حساب می‌آیند (راسخی و ذبیحی لهرمی، ۱۳۸۷).

با توجه به تعریف بارنی و دافت، منابع بنگاه شامل تمامی دارایی‌ها، ظرفیت‌ها، فرآیندهای سازمانی، ویژگی‌های بنگاه، اطلاعات، دانش و غیره است که بنگاه را قادر می‌سازد تا استراتژی‌هایی را به کار بگیرند که کارایی و بهره‌وری‌اش را افزایش دهد. در این میان، سرمایه‌ انسانی و سازمانی بیشتر مورد تأکید قرارگرفته است. چه به‌آسانی به دست نمی‌آیند و به‌راحتی قابل تقلید کردن هم نیستند (راسخی و ذبیحی لهرمی، ۱۳۸۷).

مزیت رقابتی پایدار یک سازمان عمدتاًً در پی ایجاد مزیت رقابتی در منابع داخلی آن حاصل می‌گردد ازاین‌رو به آن منابع، منابع عملیاتی نیز می‌گویند. منابع عملیاتی به چهار دسته تقسیم می‌گردند که عبارت‌اند از: منابع مالی، منابع فیزیکی، منابع انسانی و استراتژی‌ها و رویه‌های سازمانی (حاجی پور و مؤمنی، ۱۳۸۸).

در ادامه به شرح هر یک از این منابع می‌پردازیم.

۱- منابع فیزیکی

دستگاه‌ها، تجهیزات، ماشین‌آلات و تکنولوژی‌های مورداستفاده در تولید و توزیع و …، ساختمان و فضاهای مکانی، مواد اولیه و موجودی‌های انبار، تجهیزات و امکانات اداری و سایر مقدورات فیزیکی که عموماً با چشم قابل‌مشاهده و ارزش‌گذاری است در زمره منابع فیزیکی، قابل دسته‌بندی است (هانگر، ۱۳۸۱).

منابع فیزیکی سازمان در سازمان‌های امروزی و غیرمجازی دارای اهمیت خاصی است (Porter, 2001).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...