این مصادیق تا حدودی حیطه دانش در حوزه کلی را نشان می دهد. به منظور روشن نمودن ابعاد بیشتر آن با بهره گرفتن از تحقیق در کتب تخصصی مرتبط، توزیع فرم و انجام مصاحبه، مؤلفه های قوانین و مقررات هوایی، آلات دقیق، آیرودینامیک وسیله پرنده، ناوبری و مسیریابی در پرواز، زبان هوانوردی، قابلیت‌های فنی و پروازی وسیله پرنده، آگاهی از توازن یا تعادل وزنی و عملکرد و دانش هواشناسی که در مجموع دربرگیرنده ابعاد تخصصی دانش پروازی هستند استخراج می شود. در ذیل به طور مختصر به این موارد اشاره میشود:
۱- قوانین و مقررات هواییعبارت است از قوانین و آیین نامه های بین المللی و اصول و قوانین هوایی

        1. مدیریت کابین ([۹۰]CRM): عبارت از کسب اطلاعات پروازی برای رسیدن به عملیات مؤثر و مطمئن و برگرفته از موضوع قضاوت و داوری خلبان نسبت به گروه خدمه پروازی می باشد.

      (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. فیزیولوژی انسان: حالات عمومی بدن و شناخت بدن و مغز در حین پرواز.
    1. آلات دقیق و ابزار: شامل نشان دهنده های فاکتورهای پروازی است که در داخل کابین خلبان تعبیه شده است مانند سرعت سنج و ارتفاع سنج
    1. آیرودینامیک وسیله پرنده: عبارت است از شناخت ساختار[۹۱] فیزیکی و نیروهای مؤثر در پرواز و همچنین چگونگی پرواز وسیله پرنده در هوا
    1. ناوبری و مسیریابی در پرواز: عبارت است از به کارگیری تجهیزات رادیویی و ناوبری وسیله پرنده با بهره گرفتن از ایستگاه های مستقر در فرودگاه ها و مسیرهای پروازی به منظور رسیدن به مقصد
    1. زبان هوانوردی[۹۲]: آشنایی با زبان انگلیسی (بین المللی پرواز) به صورت عمومی و تخصصی هوانوردی با هدف ایجاد ارتباط دقیق و کار آمد با کنترل کننده و همچنین خلبانان در تمام دنیا.
    1. قابلیت‌های فنی و پروازی وسیله پرنده: عبارت است از آشنایی با توانایی وسیله پرنده و تاثیر اتمسفر (دما و رطوبت) بر آن.
    1. آگاهی از توازن یا تعادل وزنی و عملکرد: منظور آگاهی از وزن و تعادل وسیله پرنده در پرواز است که از عوامل اصلی یک پرواز ایمن می باشد.
    1. دانش هواشناسی: عبارت از دانش بررسی شرایط جوی به منظور انجام و یا عدم انجام یک پرواز.

۲-۵-۳-۳) نگرش کارکنان
نگرش نشان دهنده‏ی اثر شناختی و عاطفی به جای تجربه‏ی شخصی از شیء یا موضوع اجتماعی مورد نگرش و یک تمایل به پاسخ در برابر آن شی‏ء است (کریمی،۱۳۷۷: ۱۶۲). نگرش در این معنی یک « مکانیسم پنهانی» است که رفتار را هدایت می‏کند.نگرش نظری است که درباره افراد، چیزها یا رویدادها ابراز میگردد و منعکسکننده نوع احساس فرد درباره آن است (رابینز، ترجمه پارسائیان، ۱۳۷۶).
نگرش مجموعهای از اعتقادات، عواطف و نیات رفتاری نسبت به یک شیء، شخص یا واقعه است. به عبارتی تمایل نسبتاً پایدار به شخصی، چیزی یا رویدادی است که در احساس و رفتار نمایان میشود. (قلی پور، ۱۳۸۶، ص۱۰۸)
نگرش ارزیابی یا برآوردی است که به صورت مطلوب یا نامطلوب درباره شی یا فرد یا رویدادی صورت میگیرد. نگرش بازتابی از شیوه احساس فرد نسبت به یک چیز یا یک فرد است. مثلاً هنگامی که میگوییم «کارم را دوست دارم» نگرش خود را درباره کار ابراز مینماییم.( رابینز، استیفن؛ ۱۳۷۶، ص۴۰)
یک شخص میتواند هزاران نگرش داشته باشد، ولی در رفتار سازمانی بر تعداد محدودی از نگرشها درباره شغل توجه میشود که عبارتند از: رضایت شغلی، کار را معرف خود دانستن (یعنی درجه یا میزانی که شخص کار یا شغل خود را میشناسد و به صورتی فعال در آن مشارکت دارد)، تعهد سازمانی (شاخصی است از وفاداری فرد نسبت به سازمان) پرداختها، شرایط محیط کار و … (گریفتن، مورهد،۱۳۸۵، ص۷۸٫)
در ذیل، به برخى کارکردها و آثار مترتب بر شناخت نگرشها اشاره مىشود:
۱ـ امکان پیشبینى رفتارنگرشها همچون پاسخهاى مربوط به محرّکهاى رفتارى باید ارضا کننده باشند و به پاسخهایى منجر شوند که به طور مستقیم، در شخص ایجاد خرسندى مىکنند. در هر صورت، اگرچه رابطه میان برخى نگرشها با نظام احتیاجات فرد، گروه یا جامعه دقیقاً مشخص نیست، اما مىتوان ارتباطى هر چند مبهم یا با واسطه میان آنها پیدا کرد. صاحب‌نظران، مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی، حیاتی می‌دانند. بخشی از این اهمیت، بر این فرض استوار است که نگرش‌ها تعیین‌کننده رفتارها هستند و این فرض به‌طور ضمنی دلالت بر این امر دارد که با تغییر دادن نگرش‌های افراد می‌توانیم رفتار آنان را پیش‌بینی کنیم یا بر رفتار آنان کنترل داشته باشیم. (خواجه سروی و همکاران ۱۳۸۷، ص۱۲)
البته رابینز معتقد است که اگرچه در گذشته چنین میپنداشتند که نگرش و رفتار رابطه عالی با هم دارند یعنی نگرش فرد تعیین کننده کارهایی است که انجام میدهد. اما در سالهای اخیر این رابطه که به اسم A-B نامیده میشود چنین بیان میکند که بین این دو رابطهای وجود نداشته یا در صورت وجود بسیار کم اهمیت هست. چون فشارهای اجتماعی افراد را وادار میکند به گونهای مغایر با نگرش خود رفتار کند.( رابینز، استیفن؛ ۱۳۷۶، ص۴۰)
۲ـ شناخت شخصیت افراد: از جمله امورى که در توصیف و تشریح شخصیت فرد دخالت تام دارد نگرشها مىباشند. اهمیت نگرشها، که خود ناشى از به کار بردن نظام ارزشهاى فرد هستند، اگر بیشتر از نظام ارزشهاى مولّد خود نباشد، دست کم، به اندازه آن در شناخت فرد مؤثر است.
۳ـ نقش آن در تشخیص پیش داورىها: نگرشها به تدریج، نوعى تجلّى کلى غیر قابل فهمى در روش و سیاق زندگى اجتماعى ایجاد مىکنند و با کمک ارزشها و هنجارهاى گروه خودى، به ارزیابى دیگران مىپردازند. از همین زمان است که بعضى از نگرشهاى پیچیده و مبهم و از نظر منطقى توجیهناپذیر پدیدار مىشوند و منبع تغذیه پیش داورىهاى طبقاتى و گروهى مىگردند. (شرف الدین، ۱۳۷۷، ص۸۶)

    • عناصر نگرش

نگرشها دارای سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری بدین شرح میباشند:

    1. بخش شناختی آن عبارت از باورها و ارزشها و اطلاعات درباره هدف شناخته شده به وسیله فرد است.
    1. بخش عاطفی آن شامل احساسها و عواطف درباره هدف، فرد، فکر، رخداد یا شیء است.
    1. بخش رفتاری آن از نگرش سرچشمه میگیرد و به نیت «رفتار به صورت معین» بر میگردد.

این اجزاء جدای از یکدیگر نیستند. جِرد هم معتقد است عناصر تشکیلدهنده نگرش از همین سه عنصر میباشد. (رضاییان، ۱۳۷۹، ص ۲۰۲)

    • ویژگىهاى نگرش

ویژگىهاى نگرش عبارتند از:
۱) موضوع: هر آنچه که در میدان جهانشناختى فرد قرار داشته باشد موضوع نگرش را تشکیل مىدهد؛ مانند: نگرش نسبت به اشیا، افراد، گروه ها، سازمانها، وقایع سیاسى، مسائل اقتصادى، موضوعات هنرى، امور فلسفى، خدا، جهان دیگر و مانند آنها. نگرشهاى ما به افراد دیگر، احتمالاً مهمترین نگرشهاى ما هستند.
۲) جهتگیرى: منظور از جهتگیرى، موافقت یا مخالفت فرد با موضوع نگرش است.
۳) شدت: منظور از شدت ، درجه موافقت یا مخالفت نسبت به موضوع نگرش است. جزءِ شناختى نگرش ممکن است با موضوع کاملا موافق باشد و آن را خیر مطلق بداند یا کاملا مخالف باشد و آن را شرّ مطلق بداند. جزءِ احساسى یا هیجانى نگرش نیز ممکن است به صورت محبت نامشروط یا تنفّر محض (عقده) در برخورد با موضوع ظاهر شود؛ جزءِ آمادگى نگرش هم ممکن است در برخورد با موضوع به صورت حمایتى کامل و یا مخالفت جدّى نشان داده شود.
۴) نوع ترکیب: اجزاى سازنده نظام سه بخشى نگرش ممکن است سطحى، ساده و یا عمقى و پیچیده باشند. کودکان در بُعد ادراکى، محدود و در نتیجه، زود باورند، ولى شناخت بزرگسالان گسترده و خودشان دیرباورند. شرکت در انتخابات براى یک فرد، ممکن است تنها به دادن رأى خلاصه شود، ولى در فرد دیگر با تبلیغات گسترده براى پیروزى کاندیداى مورد نظر همراه باشد.
۵) هماهنگى: نگرشها گاهى هماهنگ و زمانى ناهماهنگاند؛ ممکن است کسى اعمال قدرت دولت را براى سرکوب مخالفان سیاسى تأیید کند، ولى با قاطعیت دولت در عرصه اقتصادى موافق نباشد. همین فرد ممکن است نگرشهاى هماهنگى نسبت به چند موضوع دیگر داشته باشد. (مهرآرا، ۱۳۷۳ : ۲۳۴-۲۳۶)
این مصادیق تا حدودی حیطه نگرش در حوزه کلی را نشان می دهد به منظور روشن نمودن ابعاد بیشتر آن با بهره گرفتن از تحقیق در کتب تخصصی مرتبط، توزیع فرم و انجام مصاحبه، مولفه های باور نسبت به واقعی بودن پرواز با شبیه ساز، تغییر رویکرد سازمانی به کاهش هزینه های پروازی، قضاوت صحیح در پرواز ( Judgment)، علاقه مندی به پرواز و کسب مهارت و دانش بیشتر، اعتماد به نفس در پرواز و تصمیم گیری به موقع در پرواز که در مجموع دربرگیرنده ابعاد تخصصی نگرش پروازی هستند استخراج می شود.
رویکردهای توانمندسازی مشروح در این فصل بر اساس ویژگی های فردی سازمانی و محیطی دسته بندی شد. در فصل سوم بر اساس رویکرد شناختی، برخی از عناصر (ابعاد) مهم (که در بالا تشریح شدند) استنباط و جهت توصیف متغیر توانمندسازی مدل می شود.
جدول (۲-۲) : خلاصه مدل های توانمند سازی بر اساس رویکردهای توانمندسازی(بختیاری، ۱۳۹۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...