۱۱

 

ذرت علوفه ای

 

۵

 

۲/۱۵۰

 
 

۱۲

 

ارزن

 

۳

 

۲۷

 
 

۱۳

 

هویج علوفه ای

 

۵/۱

 

۶/۲

 
 

۱۴

 

ذرت دانه ای

 

۴

 

۸/۱

 
 

۱۵

 

بادمجان

 

۱

 

۵/۷

 
 

۱۶

 

گوجه فرنگی

 

۵/۱

 

۲۵/۲۲

 
 

۱۷

 

جمع کل

 

۱۲۸۱

 

۷/۱۰۰۸۶

 

۴-۴-۳- صنایع دستی
رفسنجان، این خطه­ی خشک و گرم که در طول تاریخ دراز و پر حادثه­ی خود سمبل و مظهر مقاومت در برابر تهاجم شناخته شده و از حمله­ی مغول­ها و تیموریان و تهاجم آغامحمدخان قاجار لطماتی سنگین دیده، کانون حفظ و نگهداری میراث­های فرهنگی و هنرهای بومی نیز هست و هزاران سال است که مردم سخت کوش و صبور این منطقه از کشورمان به موازات سایر فعالیت­های اقتصادی و اجتماعی به تهیه و تولید انواع فرآورده ­های صنایع دستی نیز مشغولند و هر چند توانسته ­اند در زمینه قالی بافی، شالبافی و ترمه بافی شهرتی جهانگیر کسب کنند، با این حال «پته های» دوخت رفسنجان نیز دارای ویژگی­هایی است که آسان نمی­ توان از آن گذشت. این هنر که ریشه در تاریخ و گذشته­ی فرهنگی رفسنجان دارد و در حال حاضر تولید آن در رفسنجان رایج است، همانند سایر رشته­ های صنایع دستی سابقه­ تولیدی مشخص ندارد و هر یک از دست اندرکاران پیدایی آن را به یکی از افسانه­ های بومی مرتبط می­سازد و متأسفانه به دلیل آسیب پذیری منسوجات در برابر عوامل جوی، در موزه­های داخلی و خارجی نیز نمونه­هایی از پته که بتواند راهگشایمان به کشف سابقه ی این «‌هنر _ صنعت »‌ باشد وجود ندارد.
نرخ پته با توجه به نوع و کیفیت دوخت و اندازه آن تعیین می­ شود . دوخت پته، کار پر زحمتی است و با توجه به این که پته، هنر دست است، نمی­ توان برای آن قیمتی گذاشت. با ارزشمندترین پته کرمان توسط کارشناسان ۱۰ میلیارد تومان قیمت گذاری شده، اما بعضی از کارشناسان قیمت این پته بیش از این می­دانند. به عنوان مثال: برای دوخت یک بقچه ۹۰*۹۰ بیش از سه ماه زمان صرف دوخت آن می­ شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۴-۴- ساختمان سازی
رفسنجانی­ها فاصله طبقاتی چندانی با هم نداشتند. منازلی که اغلب با دیوارهای خشتی و احیاناً آجری ضربی یا تیغه­ای و درهای اتاق­ها چوبی، به طور کلی یک خانه متوسط دارای پیش خوان، دو سکو دو طرف ورودی خانه، درب ورودی محکم و نسبتاً بزرگ که روی آن فلز کاری شده و دارای چفت­ها، کوبه­های متعدد و پاشنه­های محکم و قطور در مجاورت آن طویله و سپس، کریاس و دالان و حیاط و حوض و باغچه­های چهار گوش اطراف حوض که با گل لاله عباسی، شاه پسند، شب بو و احتمالاً نرگس و چند درخت انار و انگور آراسته بود.
خانه ها دارای اتاق­های دو دره و سه دره و چهار دره و در بعضی مواد پنج دره و آشپزخانه­های بزرگ (با مُعلقی و بادگیر) و چاه خونه و گاهی حوض منبع و طویله[۲۲] سر خود بودند، ضمناً اغلب سردرها با آیه کوتاهی از قرآن مزین بود. البته سردر خانه مشخصه وضع مالک خانه بود، علاوه بر این، انبار تاریک بارفه­های متعدد و جادان­ها برای مواد غذایی سالانه، و زیرزمین یک یا دو عدد، که یکی از آن­ها احیاناً برای تابستان استفاده می­گردید. اغلب کریاس­ها با بادگیر ارتباط داشتند و لذا با ایجاد هوای خنک در تابستان کمک می­کردند. کف اغلب حیاط­ها خاکی بود و در مواردی با آجر مربعی یا سنگ، فرش می­شد. کف اتاق­ها بیشتر خاکی یا گچ شوره یا استثنائاً آجری بود. اتاق­های خانه نسبت به حیاط کم و بیش دارای کرسی بودند. در رفسنجان بعضی از خانه­ها نسبت به خیابان یا کوچه پایین تر سودند که احتمالاً چون خاک بنایی را از همان زمین برمی­داشتند، لذا اختلاف سطح به وجود می­آمد. در قدیم خانه­ها به صورت گنبدی شکل و از خشت و گل بودند، اما امروزه اکثر خانه­ها با تیرآهن و آجر و سفال ساخته می­شوند. پوشش روی بام­ها در قدیم از کاه گل بوده، که امروزه بعضی­ها از این روش استفاده می­ کنند و بعضی­ها هم از ایزوگام، قیرگونی، سقف­های شیروانی استفاده می­ کنند.
اما پوشش مردم رفسنجان: لباس خانم­های شهری پیراهن، شلیته، شلوار، جوراب بلند، چادر و چادر دلاق[۲۳] مشکی برای خانم­های مسن، خانم­های سالخورده و به اصطلاح قدیمی تنها یک چشم خود را بیرون می­گذاشتند و بقیه بدن در زیر چادر دلاق مخفی مخفی می­شد، کفش­های نسوان گالش، گیوه، قندره،[۲۴] وارسی بود. زن­های میانسال به بالا علاوه بر پوشش ­های مذکور، چهارقد و دستمال به سر می­بستند، که اغلب دستمال­های ابریشمی بافت یزد بود، از زیورآلات، خانم­ها بیشتر به طلا علاقمندی نشان می­دادند. البته در حد اعتدال، زیرا طلا از نظر اقتصادی نیز به صرفه بود و در وقت ضرورت به داد آدم می­رسید، ولی جواهرات دیگر هم در خانواده­های متعین مورد استفاده قرار می­گرفت. مردها به خاطر رعایت دستور شرعی، انگشتری­های نقره با نگین­های عقیق یا فیروزه می­پوشیدند. دکمه سر دست و سوزن یقه، ساعت­های جیبی نقره­ای یا ورشوی و احتمالاً طلایی، نفیه دان، قوطی سیگاری نیز مورد استفاده متمولین قرار می­گرفت. در خانه­های متوسط به بالا بنا به وضع مالیشان، ظروف نقره­ای (شربت چای خوری، چای خوری، قهوه خوری، قنددان، قاشق و چنگال، سری قلیان، قهوه سینی، آینه دان، شمعدان، مجری[۲۵] نقره کوب، جاقرآنی کوچک ذره بین دار، گلدان و همچنین آفتاب لگن مسی یا برنجی و از این نوع چیزها را به کار می­گرفتند. بعضی از ظروف با رفتنی مانند گلابدان، تنگ، زیرقلیانی، قنددان، شیرینی خوری، میوه خوری کنگره دار، شمعدان نیز نشانه­ی نوعی تشخیص بود. طبقات پایین برای فرش کردن منزل خود از گلیم، زیلو و حصیر استفاده کرده و گاهی یک یا دو عدد قالی افشاری به آن می­افزودند. در بعضی از خانه­های ثروتمندان رادیو باطری دار (آندریا) وجود داشت. باطری­های آن­ها از خود رادیو وزن بیشتری داشت و خارج از رادیو گذاشته می­شد و این باطری­ها شصت تومان قیمت داشت و همچنین رادیوهای گراندیک – تلفن کَن، علاوه بر این جعبه آواز (گرامافون)[۲۶] هم یکی از وسایل تلفن و تفریح بود. جعبه­های آواز کوکی بودند و با هندلی[۲۷] مخصوص پر می­شدند و صفحه­های بسیار بزرگ و سنگین داشتند. در بعضی از خانه­های در میهمان خانه یا اتاق پذیرایی شان علاوه بر قالی­های کرمانی و افشاری از قالی­های بزرگ کرمانی بهره می­بردند و مبل­های قالی چوب گردویی ساخت کرمان به چشم می­خورد. این اتاق­ها با ساعت­های دیواری ژاپنی یا اروپایی و تنگ­ها و گلاب­دان های بلورین (بارفِتَن)[۲۸] و چراغ­های پایه مرمرین یا چراغ مردنگی (مزنگی) و بعضی دیگر از اجناس لوکس آن روزگار مزین می­شد. بعضی از اتاق­ها نیز با گلدان و طاقچه­ها و رف­های گچ بری آراسته بود. بیشتر ظروف منزل مسی بود و برای میهمانان از ظروف چینی ساخت چین یا ژاپن استفاده می­شد. علاوه بر این، تعدادی از ظروف از قبیل کوزه، تنگ سری قلیان، سری چپق، حقه وافور، سفالی و کاسه و بشقاب و دوری، دوره، گلدان کاشی بودند.
۴-۵- بخش پنجم: خوارک ها و غذاهای سنتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...