فایل های مقالات و پروژه ها | قسمت 15 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
یوشیدا در دانشگاه کلمبیا نیز به بررسی درسپژوهی پرداخت و نشان داد که درسپژوهی رویکردی است که با تمرکز روی یادگیری، فرصت حل مسئله را برای معلمان ایجاد می کند و به بهبود آموزش منجر می شود(ائتلاف منطقهای شمال غربی آیزنهاور در ریاضی و علوم،۲۰۰۱).
- یکی از اولین مدارسی که در آمریکا درسپژوهی را به کار برد، پاترسون[۱۶۵] در ایالت نیوجرسی[۱۶۶] بود. ونگ ایورسون[۱۶۷] (نقل از ائتلاف منطقهای شمال غربی آیزنهاور در ریاضی و علوم،۲۰۰۱:۵)میگوید: ” تا آن زمان، ما با واژه درسپژوهی آشنا نبودیم اما آن چیزی بود که تفکر ما را نسبت به توسعه حرفهای عوض کرد.” او می افزاید: ” درسهای ژاپنی دو نکتهی اصلی دارد، مشاهده مستقیم دانش آموز و معلم در کلاس درس و بحث بین معلمان درباره آنچه مشاهده کرده اند.” یوشیدا و فرناندز پژوهشگران دانشکدهی معلمان دانشگاه کلمبیا[۱۶۸] در سال ۲۰۰۰-۱۹۹۹ مدرسهی پاترسون را با مدرسهی ژاپنی در گرینویچ[۱۶۹] مرتبط کردند تا از تجربیات یکدیگر بیاموزند. ۱۶ معلم در مدرسهی پاترسون با ۱۲ معلم در گرینویچ همکاری خود را آغاز کردند. معلمان آمریکایی از همتایان خود چیزهای زیادی میآموختند و معلمان ژاپنی پیوسته به تشویق آنان میپرداختند. البته گاهی اوقات هم این همکاری بسیار دشوار میشد؛ مثلاً فرناندز(فرناندز،کنون و چاکشی[۱۷۰]،۲۰۰۱) میگوید:
پس از آنکه آقای تاناکا[۱۷۱] یکی از معلمان مدرسهی ژاپنی به تشخیص اهداف درسپژوهی از مشکلات دانش آموزان در ژاپن اشاره کرد، معلمان آمریکایی هم هدف خود را از درس پژوهی، افزایش قدرت حلمسئله در دانش آموزان قرار دادند. موضوع درسی، مساحت مثلثها بود. پس از ۱۵ ساعت بحث و تبادل نظر، معلمان آمریکایی به این نتیجه رسیدند که باید موضوع را عوض کرد اما معلمان ژاپنی تأکید میکردند که اختلاف نظرها و بحثها بسیار مفید است. برای معلمان آمریکایی مطابقت با روش ژاپنی بسیار مشکل بود.
با این حال فرناندز و یوشیدا معتقدند که درسپژوهی ژاپنیها در آمریکا هم می تواند مؤثر باشد(فرناندز،کنون و چاکشی، ۲۰۰۳). لیپتاک[۱۷۲]مدیر مدرسهی پاترسون(نقل از ائتلاف منطقهای شمال غربی آیزنهاور در ریاضی و علوم ،۲۰۰۱:۱۷) میگوید: ” من هنوز دادههایی که حاکی از بهبود عملکرد دانش آموزان ندارم، اما دلایل زیادی دارم که بگویم درسپژوهی مؤثر است. من تغییرات را هر روز بیشتر از روز قبل در معلمان مدرسهام میبینم.”
-
- پس از بررسی مطالعه ی ویدیویی TIMSS گروه تحقیقاتی سان ماتئو فاستر سیتی (SMFC )[173] در سال ۲۰۰۰ میلادی تصمیم به انجام پروژهای در زمینه درسپژوهی در سان ماتئو زدند. این پروژه شامل سه مرحله بود که در زیر به بررسی آنها پرداخته خواهد شد. داده های حاصل از طریق مشاهده، مصاحبه و یادداشتهای بازتابی جمع آوری شدند.
مرحله ی اول: فاز اول درس پژوهی ،بهار ۲۰۰۰ تا بهار ۲۰۰۱
در این مرحله همکاری پژوهشگران و معلمان برای درسپژوهی شروع شد. ابتدا معلمان با درسپژوهی، مراحل و ابزار آن آشنا شدند. سپس گروههای۳ تا ۵ نفره برای درسپژوهی در دروس علوم و ریاضی تشکیل شد. لازم به ذکر است که به معلمان شرکتکننده حقوق هم پرداخت میشد. همچنین هنگام حضور در کلاسهای دیگران برای آنها معلم جانشین، جایگزین میشد. بنابرین در مجموع، ۲۸ معلم، ۷ تیم درسپژوهی را تشکیل دادند و فعالیت خود را آغاز کردند. در نهایت، یک کنفرانس محلی برای بیان نتایج و تلاشها در بهار ۲۰۰۱ برگزار شد. داده های حاصل از این یک سال درسپژوهی نشان میداد که معلمان بیشتر با طرح درسها درگیر هستند و طرح، به طور کلی به جای یادگیری دانش آموزان بر یادگیری معلم متمرکز شده است. بنابرین پژوهشگران SMFCبر آن شدند تا تغییراتی در طرح ایجاد کنند(لوئیس[۱۷۴]،۲۰۰۲).
مرحله ی دوم: تشکیل کارگاه آموزشی و همکاری معلمان ژاپنی و آمریکایی، تابستان ۲۰۰۱
گروه SMFC عده ای از معلمان ژاپنی را برای یک کارگاه آموزشی تابستانی دو هفته ای به سان ماتئو دعوت کردند. در هفتهی اول، معلمان آمریکایی جزئیات شیوه درسپژوهی را از همکاران ژاپنی خود آموختند و هفتهی دوم، ۵ معلم ژاپنی و ۴ معلم آمریکایی درسپژوهی را در عمل اجرا کردند. بدینترتیب محیطی فراهم شد که در آن، معلمان آمریکایی و ژاپنی با هم فعالیت کنند و از هم بیاموزند.
مرحله ی سوم: فاز دوم درسپژوهی، تابستان ۲۰۰۱ به بعد
تجربه مشترک با معلمان ژاپنی، نقطهضعفهای آموزگاران آمریکایی را هویدا ساخت. در این سال، درسپژوهی استمرار بیشتری یافت، بر یادگیری دانش آموزان متمرکز شد و اهداف درس پژوهی با دقت بیشتری تدوین گردید. با بررسی پژوهش سال قبل، پژوهشگرانSMFC فهمیدندکه دو نکته بسیار نادیده انگاشته شده بودند: ۱-تعیین اهداف؛ ۲- بازتاب مستمر و مشارکتی. در واقع فاز اول درسپژوهی در سان ماتئو تعقیب مراحل درسپژوهی ژاپنیها بود. همچنین کارگاه آموزشی تابستان نقش ناظر بیرونی و سهیم شدن در نتایج را پررنگتر کرد، لذا به دلیل ایجاد ارتباط با دیگر گروه های درسپژوهی یک جلسه عمومی در سال ۲۰۰۲ برگزار گردید که منبع خوبی برای تبادل اطلاعات محسوب میشد. در این فاز، اشتیاق معلمان به درسپژوهی بیشتر شده بود و ۶۱ معلم به ۱۵ گروه درسپژوهی در ۹ مدرسه تقسیم شدند که ۳۵ نفر از آنان برای نخستین بار بود که درسپژوهی را انجام میدادند.
آنچه نتایج دو سال پژوهش در سان ماتئو نشان داد، تغییرنگرش در اهداف، ساختار، تمرکزها، حمایتها، میزان علاقمندی و فهمیدن نقش عناصری از درس پژوهشی مانند طرح درس، ناظر بیرونی و جلسات عمومی بود؛ همه عوامل باعث افزایش یادگیری دانش آموزان میشد(لوئیس و ، ۲۰۰۲).
-
-
- در پژوهشی دیگر ریموند[۱۷۵] از دانشگاه ایندیانا[۱۷۶] پژوهشکنشی مشارکتی در کلاس درس را برای کم کردن شکاف بین معلمان و محققان به کار میبرد. در این پژوهشکنشی پژوهشگر با گروهی از معلمان پایه هفتم در کلاس ریاضی مشارکت میکند. وی پژوهش مشارکتی در کلاس درس را به عنوان عاملی در تولید دانش حرفهای و ایجاد محیط حرفهای تدریس معرفی می کند. به نظر او مشکلترین قسمت چنین پژوهشهایی، تشویق معلمان به باور توانایی در انجام پژوهش است و سپس درگیری معلمان در اعمالی که موجب بازتاب بر کار آنان می شود(ریموند،۱۹۹۴).
-
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 01:13:00 ق.ظ ]
|