مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – بند ۴: قوانین مربوط به حمایت ازحقوق مؤلفان ومصنفان وهنرمندان وحقوق مرتبط – 5 |
اهمیت این آییننامه که هنوز هم دارای حیات و اعتبار حقوقی است ،با توجه به دو نکته روشنتر
می شود).
نکته اول: این مصوبه گرچه به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده و بنابرین به معنای خاص کلمه «قانون» نامیده نشده است و در طبقه بندی قوانین ،«قانون عادی»تلقی نمی شود،اما از آنجا که مصوبات «شورای انقلاب جمهوری اسلامی» مربوط به زمانی است که هنوز مجلس قانونگذاری وجود نداشته ،در حکم قانون عادی محسوب شده و به همان اندازه معتبر است،به بیان دیگر ،اعتبار حقوقی این «آییننامه» نیز همانند دیگر مصوبات شورای انقلاب در حد قوانینی است که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است.تنها با مصوبه مجلس نسخ می شود و دستورالعملها، بخش نامه ها و آییننامه های دولتی (طبقه سوم قوانین)باید از آن پیروی کنند.«لازم به یادآوری است که آییننامهی مذکور ،به لحاظ عدم انتشار به موقع در روزنامهی رسمی از زمان تصویب تا اوایل سال۱۳۷۴ به سبب جلب توجه معاونت مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،به نظارت بیشتر بر فعالیتهای مؤسسات و کانون های آگهیها و تبلیغات بازرگانی،لزوم تحقق ضمانت اجرای آیین نامه ،طرف توجه قرار گرفت .به همین جهت با در نظر گرفتن ۱۸ آن ،که فعالیت مؤسسات و کانونهای آگهی را «از تاریخ انتشار این آیین نامه در روزنامهی رسمی» به دریافت امتیاز جدید از وزارت ارشاد ملی وقت منوط ساخته بود،در فروردین ماه ۱۳۷۴ برای انتشار آن در روزنامهی رسمی اقدام شد.
نکته ی دوم: این مصوبه از لحاظ شمول موضوعی،کاملاً عام بوده و همه رسانه ها را در بر
میگیرد.
آییننامهی مذکور تصـریح می کند) «آگهیهای تبلیغاتیکه ازطـریق رسـانههای همگانی(رادیو،تلویزیون،سینما،روزنامه،مجله،سالنامه،ویزیتوری و مانند آن) پخش و انتشار مییابد ملزم به رعایت مقررات این آییننامه است».این ماده با چشم پوشی از نقاط ضعف و قوت مفاد آن ،نظام واحدی را بر همه انواع آگهیهای تبلیغاتی حاکم ساخته است و علاوه بر نام بردن از رسانه های رایج آن زمان(به عنوان مثال ها و نه مصداقهای انحصاری «رسانه های همگانی»)با قرار دادن نام رسانه ها در پرانتز و افزودن قید «و مانند آن»،هیچ نوع تبلیغات عمومی تجاری را از دایره شمول خود خارج ندیده است.
در ماده ی ۱۰ این آیین نامه در مورد صدور پروانه تأسيس کانون ها و مؤسسات تبلیغاتی و رسیدگی به شکایات مربوط به آن ها لغو پروانه یا برکناری مدیران مسئول صحبت شده که باید در کمیتهی
سازمانهای تبلیغات در وزارت ارشاد اسلامی مورد بررسی قرار گیرد و در ادامه ی این ماده به وظایف این کمیته پرداخته است در مواد۱۲و۱۳ این آیین نامه حدود و مرزهایی که کانونها و مؤسسات مذکور باید رعایت نمایند و درتعیین افعال زیانبار و تحقق تقصیر راهگشاست ،بر شمرده شده است.
بند ۴: قوانین مربوط به حمایت ازحقوق مؤلفان ومصنفان و هنرمندان وحقوق مرتبط
حق معنوی مؤلف از جمله حقوق مؤلف است که نوعی مالکیت فکری تلقی می شود.در دهه های اخیر هم دربعد ملی و هم در بعد بینالمللی حقوق مادی و معنوی مؤلف مورد توجه خاص قرار گرفته است.در این راستا مقررات و قوانین داخلی بسیاری از کشورها هم جهت با کنوانسیونهای بینالمللی تصویب شده و در این زمینه تغییرات عمده ای صورت گرفته است. در نظام حقوق کشور ما نیز علاوه بر قوانین سنتی حاکم بر مالکیت ادبی و هنری ،قوانین متعددی وجود دارند که به نحو صریح یا ضمنی، به حمایت از آثار ادبی و هنری الکترونیکی و در فضای مجازی پرداخته و در نتیجه ضمانت اجراهای حقوقی و کیفری در مورد ناقضان و متجاوزان حقوق ادبی و هنری دیگران تعیین نموده اند . لذا،در این قسمت این قوانین را به نحو اجمال مرور می نماییم:
الف) قانون حمایت حقوق مؤلفان ،مصنفان و هنر مندان۱۳۴۷
اولین و مهمترین قانون مستقل در زمینه حقوق مؤلف ،قانون حمایت از حقوق مؤلفان،مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸ است.قانون مذبور ناظر بر حمایت از آثار ادبی و هنری بوده و در ماده ۲ قانون، آثار مشمول حمایت حق مؤلف احصاء گردیده اند .در یک دسته بندی کلی میتوان آثار مشمول را به شش دسته تقسیم کرد.
-آثار نوشته:اعم از نوشته اصلی مانند کتاب و نوشته تبدیلی مانند ترجمه[۵۶]
-آثار سمعی و بصری
-آثار تجسمی
-آثار ابتکاری بر پایه فرهنگ عامه
-آثار فنی که جنبه ابداع و ابتکار داشته باشد
-آثار ترکیبی[۵۷]
علیرغم تردید در خصوص شمول این قانون بر آثار الکترونیکی و رسانه های دیجیتال برخی حقوق دانان و محاکم به استناد بند۱۱، ماده۲ قانون مذبور ،شمول قانون بر آن ها را پذیرفتهاند[۵۸] که این نظر مورد استقبال شورای عالی انفورماتیک کشور به جهت فقدان قانون حمایتی خاص بوده است،یکی از مهمترین آرای صادره در این زمینه رأی شعبه ۱۶۵ دادگاه کیفری ۲ تهران در سال۱۳۷۲ بود[۵۹].البته در همان زمان برخی حقوق دانان بند۱۱، ماده۲، را تفسیر محدود نموده و صرفاً ناظر بر اثر فنی میدانستند که جنبه ادبی و هنری دارد.در صورتی که اثر فنی فاقد چنین ویژگی باشد آن را مشمول بند مذبور ندانسته و مقررات مربوط به مالکیت صنعتی را حاکم بر آن تلقی می نمودند[۶۰].
ب) قانون مطبوعات ۱۳۶۴و اصلاحیه۱۳۷۹
به موجب بند۹ ، ماده۶ قانون مطبوعات ازجمله مواردی که نشریات از انجام آن ممنوع گردیدهاند سرقتهای ادبی می باشد. از طرفی بر اساس تبصره۳ ذیل ماده۱ قانون مذبور الحاقی مورخ۳۰/۱/۷۹«کلیه نشریات الکترونیکی (دیجیتال)مشمول مواد این قانون است.» از این رو اولین گام در جهت حمایت از حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی در محیطهای دیجیتال برداشته شده به نحوی که با وجود احکام مقرر در مواد فوق هر گونه سرقت آثار ادبی ممنوع میباشد.اما احکام مذکوربیشتر ناظر بر حقوق معنوی[۶۱] پدیدآورندگان آثار ادبی از جمله حق ادعای مالکیت اثر و حق پدیدآورنده نسبت به نام،نشان و عنوان اثر و حفظ اصالت آن میباشد.
از طرفی در قانون مصوب سال ۱۳۷۹ برای اولین بار آثار ادبی در محیطهای دیجیتال نیز مشمول حمایت قرار گرفته است.بنابرین هر گونه آثار ادبی که در یک رسانه دیجیتال منتشر گردد مشمول حمایت پیشبینی شده در قانون حمایت مؤلفان و مصنفان بوده و نقض این حقوق موجب مسئولیت میگردد.
ج) قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای
هرچند تلاشهای زیادی صورت گرفته تا از ظرفیت حقوقی بند ۱۱ ماده ۲،قانون حمایت مؤلفان و مصنفان و هنرمندان در جهت حمایت از پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای استفاده شود .معهذا دستگاه های ذی ربط از جمله شورای عالی انفورماتیک در پی محقق ساختن تحولی جدید و عظیم در عرصه نرمافزار و تصویب قانون خاص حمایتی بودند که نهایتاًً قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای در سال۱۳۷۹ به تصویب رسید[۶۲].قاعده حقوقی و در واقع مبنا و عنصر قانونی مسئولیت مدنی ناشی از نقض حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای در ماده۱۳ قانون یاد شده پیشبینی شده است. بر اساس این ماده هرکس حقوق مورد حمایت این قانون را نقض نماید.علاوه بر جبران خسارت به حبس….محکوم میگردد.
د) قانون تجارت الکترونیکی مصوب ۱۳۸۲
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 01:08:00 ق.ظ ]
|