برای تشخیص سوء مصرف مواد که خطر کمتری دارد، شخص باید دچار مشکلاتی مانند ناتوانی از انجام وظایف و تعهدات خود در محل کار یا خانواده باشد. مصرف مواد همچنین ممکن است شخص را در معرض مخاطرات فیزیکی، مانند رانندگی در حالت مستی قرار دهد. روابط اجتماعی ممکن است بد و نامناسب باشد و مشکلات قانونی زیادی دیده شود (سام اچ سا[۱۱۸] ، ۲۰۰۴).

DSM-IV-TR

ملاک های اختلال وابستگی به مواد و سوء مصرف مواد

اختلال وابستگی به مواد

A : الگوی ناسازگارانه مصرف مواد که به ناراحتی یا آسیب دیدگی بالینی مهم منجر می شود و در هر زمانی طی دوره ۱۲ ماهه با حداقل سه مورد زیر آشکار می شود.

    • تحمل که به صورت نیاز به افزایش مقدار مواد برای دست یافتن به مستی یا تأثیر مطلوب و یا کاهش تأثیر در اثر مصرف مداوم مقدار یکسان مواد تعریف می شود.

    • ترک مواد که با نشانگان ترک مشخصه مواد، یا مصرف همان مواد (یا مواد مرتبط با آن) برای رهایی از نشانه های ترک یا اجتناب کردن از آن آشکار می شود.

    • مواد به مدت طولانی یا با مقدار بیشتر از حد مطلوب مصرف شده است.

    • تمایل یا تلاش برای کاهش یا کنترل مصرف

    • فرد وقت زیادی را صرف فعالیت هایی می‌کند که برای دست یافتن به مواد، مصرف کردن آن، یا رهایی از عوارض آن ضروری است.

    • فرد به خاطر مصرف مواد، مقدار فعالیت های اجتماعی، تفریحی، یا شغلی کنار گذاشته شده یا کاهش یافته است.

  • مصرف مداوم مواد به رغم مشکل مستمر یا مکرر جسمانی و روانی که این مواد موجب آن­ها شده یا آن­ها را تشدید ‌کرده‌است

ملاک های DSM-IV-TR برای سوء مصرف مواد

A : الگوی ناسازگارانه مصرف مواد که به آسیب دیدگی یا ناراحتی بالینی مهم منجر می شود و با حداقل یکی از موارد زیر طی دوره ۱۲ ماهه روی می‌دهد:

  • مصرف مکرر مواد که به ناتوانی در برآورده کردن تعهدات شغلی، تحصیلی، یا خانوادگی منجر

می شود.

    • مصرف مکرر مواد در موقعیت هایی که از لحاظ جسمانی مخاطره آمیز هستند (مثل رانندگی).

    • مشکلات قانونی مکرر در ارتباط با مواد (مانند دستگیری به خاطر رفتار آشفته).

  • مصرف مداوم مواد به رغم مشکلات اجتماعی یا میان فردی مداوم یا مکرر که در اثر عوارض مواد ایجاد یا تشدید شده اند.

B : فرد هرگز نشانه ها یا مشکلاتی نداشته است که ملاک های وابستگی به مواد را برای این طبقه از مواد برآورده کرده باشند.

ملاک های اختلال وابستگی به مواد و سوء مصرف مواد

اختلال وابستگی به مواد

A : الگوی ناسازگارانه مصرف مواد که به ناراحتی یا آسیب دیدگی بالینی مهم منجر می شود و در هر زمانی طی دوره ۱۲ ماهه با حداقل سه مورد زیر آشکار می شود.

    • تحمل که به صورت نیاز به افزایش مقدار مواد برای دست یافتن به مستی یا تأثیر مطلوب و یا کاهش تأثیر در اثر مصرف مداوم مقدار یکسان مواد تعریف می شود.

    • ترک مواد که با نشانگان ترک مشخصه مواد، یا مصرف همان مواد (یا مواد مرتبط با آن) برای رهایی از نشانه های ترک یا اجتناب کردن از آن آشکار می شود.

    • مواد به مدت طولانی یا با مقدار بیشتر از حد مطلوب مصرف شده است.

    • تمایل یا تلاش برای کاهش یا کنترل مصرف

    • فرد وقت زیادی را صرف فعالیت هایی می‌کند که برای دست یافتن به مواد، مصرف کردن آن، یا رهایی از عوارض آن ضروری است.

    • فرد به خاطر مصرف مواد، مقدار فعالیت های اجتماعی، تفریحی، یا شغلی کنار گذاشته شده یا کاهش یافته است.

  • مصرف مداوم مواد به رغم مشکل مستمر یا مکرر جسمانی و روانی که این مواد موجب آن­ها شده یا آن­ها را تشدید ‌کرده‌است

ملاک های DSM-IV-TR برای سوء مصرف مواد

A : الگوی ناسازگارانه مصرف مواد که به آسیب دیدگی یا ناراحتی بالینی مهم منجر می شود و با حداقل یکی از موارد زیر طی دوره ۱۲ ماهه روی می‌دهد:

  • مصرف مکرر مواد که به ناتوانی در برآورده کردن تعهدات شغلی، تحصیلی، یا خانوادگی منجر

می شود.

    • مصرف مکرر مواد در موقعیت هایی که از لحاظ جسمانی مخاطره آمیز هستند (مثل رانندگی).

    • مشکلات قانونی مکرر در ارتباط با مواد (مانند دستگیری به خاطر رفتار آشفته).

  • مصرف مداوم مواد به رغم مشکلات اجتماعی یا میان فردی مداوم یا مکرر که در اثر عوارض مواد ایجاد یا تشدید شده اند.

B : فرد هرگز نشانه ها یا مشکلاتی نداشته است که ملاک های وابستگی به مواد را برای این طبقه از مواد برآورده کرده باشند.

مفاهیم رایج در زمینه مخدرها و اختلال مصرف مواد

تحریک کننده های سیستم عصبی مرکزی

این گروه از مواد به عنوان محرک، ایجاد کننده هیجان و انرژی است و موجب تحریک فعالیت سلسله اعصاب مرکزی می شود. این مواد را به طور معمول برای افزایش هوشیاری، ایجاد تحمل زیاد، بیدارماندن به مدت طولانی، کاهش اشتها و احساس نشاط مصرف می‌کنند (اسعدی، ۱۳۸۴). در این دسته می توان به موادی مثل آمفتامین ها، کوکائین و کافیئین اشاره کرد که با اختلال های روانی ارتباط داشته و به دلیل ساختار شیمیایی خاص شان تأثیرات جسمانی و روانی و خطر بالقوه متفاوتی برای مصرف کنندگان در برخواهد داشت (هالجین، ۲۰۰۳؛ ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۸۵).

کوکائین[۱۱۹]

از برگ­های گیاه کوکا به دست می ­آید و به شکل پودر سفید (کوکائین) فروخته می شود. مصرف خوراکی و استنشاقی دارد (رنجگر، ۱۳۸۳). این دارو به سرعت روی مغز تأثیر می­ گذارد، جلوی بازجذب دوپامین در نواحی مزولیمبیک را ‌می‌گیرد و تصور می رود ‌به این دلیل حالت­های لذت بخش به وجود ‌می‌آورد که دوپامین رها شده در سیناپس، انتقال عصبی را تسهیل می‌کند (ولکوف و همکاران[۱۲۰]، ۱۹۹۷). مصرف دائمی کوکائین با کاهش ماده خاکستری در نواحی مغز مرتبط است (فرانکلین و همکاران[۱۲۱]،۲۰۰۲). کوکائین میل جنسی را بیشتر می­ کند و احساس اعتماد به نفس، بهروزی و خستگی ناپذیری­ به وجود می آورد. دوز بیش از حد می‌تواند باعث احساس سرما، تهوع، بی خوابی و همین­طور احساسات شدید پارانویایی و توهمات وحشتناک گردد (کرینگ و همکاران، ۲۰۰۷). در اواسط دهه ۱۹۸۰ نوع جدیدی از کوکائین به نام کراک[۱۲۲] وارد خیابان ها شد. کراک به شکل کریستال ریگ مانند عرضه می شود که سپس آن­را حرارت، ذوب و تدخین می‌کنند (کزل و آدامز[۱۲۳]، ۱۹۸۶).

آمفتامین ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...