شرکت های کوچک از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار بوده و کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری بیشتری در آن ها صورت می پذیرد. این شرکت ها راحت تر میتوانند خود را با تغییرات پرشتاب محیطی تطابق داده و نسبت به مؤلفه های محیطی همچون عوامل اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژی سیاسی و قانونی سریع تر واکنش نشان دهند. بنگاه های کوچک و متوسط عامل جذب و اشتغال بخش عظیمی از جمعیت کشورها و آموزش و تربیت نیروی کار ماهر هستند. از آنجا که بنگاه های کوچک و متوسط در مقایسه با صنایع بزرگ با سرمایه کمتری میتوانند ایجاد اشتغال کنند، تعداد مشاغلی که این دسته از شرکت ها ایجاد میکنند بیشتر از شرکت های بزرگ است. امکان ایجاد مشاغلی به صورت خویش فرما باعث می شود تا کارآفرینان با انگیزه بیشتری به این دسته از شرکت ها روی بیاورند جذب و پذیرش کارکنان با شرایط خاص در این بنگاه ها با سهولت بیشتری صورت میگیرد. این شرکت ها توانسته اند امکان اشتغال برای افراد جوان، سالمندان، زنان، کارکنان پاره وقت و حتی افراد معلول نیز فراهم کنند. در اینگونه بنگاه ها به راحتی می توان بدون نیاز به برنامه ریزی و تغییرات گسترده در ساختار، گروههای میان وظیفه ای یا گروههای کاری با ترکیبی از متخصصان مختلف را گرد هم آورد. هزینه بیرون آمدن از صنعت برای اینگونه شرکت ها در مقایسه با شرکت های بزرگ کمتر است، از این رو بسیاری از کشورهای جهان توجه خاصی به این گروه از بنگاه ها دارند و با مطالعه و بررسی در مورد مسایل و مشکلات آن ها سعی در استفاده از مزیت های گوناگونی دارند که این شرکت ها ایجاد میکنند (صفری، ۱۳۸۶، ص ۷۵).
۲-۱-۴- انواع کارآفرینی
کارآفرینی به انواع مختلفی تقسیم شده است:
-
- کارآفرینی مستقل: فردی که مسئولیت اولیه جمع آوری منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج میکند و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرایند، محصول یا خدمات جدید میباشد. به عبارت دیگر کارآفرین فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره میکند و هدف اصلیاش سودآوری و رشد است.
-
- کارآفرینی شرکتی: کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید، فرآیندهای جدید و نظامهای سازمانی نوین است.
-
- کارآفرینی بینالمللی: این فرایند زمانی ایجاد میشود که کارآفرینان برای منابع، طراحی و توزیع کالا و خدمات خود به شبکه های جهانی وابسته هستند.
-
- کارآفرینی اجتماعی: کارآفرینی در یک زمینه اجتماعی برای سازمانهای غیر تجاری و اقتصادی را در برمیگیرد (اسلام، ۹:۱۳۸۲).
- کارآفرینی سازمانی: فرآیندی است که در آن محصولات یا فرایند نوآوری شده از طریق القا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده، به ظهور میرسند. به تعریفی دیگر فعالیتهای کارآفرینانه فعالیتهایی هستند که از منابع و حمایت سازمانی به منظور دستیابی به نتایج نوآورانه برخوردار میباشد (شهشهانی، ۳۲:۱۳۸۷).
همچنین برگمن[۱۱] نیز معتقد است که کارآفرینی سازمانی به فرآیندی اشاره میکند که سازمانها با بهره گرفتن از مجموعه فرصتها و شایستگیهای خویش منجر به تنوع محصولات و نهایتاًً توسعه سازمانی میشوند. در یک تعریف دیگر، کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که فعالیتهای سازمانی را به سمت خلاقیت، نوآوری، ریسکپذیری و پیشتازی سوق میدهد (نظری، ١٣٨٢).
۲-۱-۵- فرایند کارآفرینی
اخیراًً دانشمندان به دنبال ارتباط بین پژوهش کارآفرینی و روانشناسی هستند. در یکی از این تلاش های قابل توجه، باراُن و هنری[۱۲] (۲۰۱۱)، یک مدل فرآیندی کارآفرینی را ایجاد نمودند که توصیف میکند که چگونه “کارآفرینان شرکت های جدید را از طریق ایده ها، مهارت ها، دانش و استعدادشان ایجاد و راه اندازی میکنند”. این فرایند شامل چهار مرحله است:
-
- انگیزش (عوامل مربوط به انگیزه افراد برای تبدیل شدن به کارآفرین)
-
- تشخیص فرصت (عوامل مرتبط با افرادی که احتمال می رود فرصت ها را بشناسند و انواع فرصت ها را به رسمیت شناخته اند)
-
- به دست آوردن منابع (عوامل مرتبط با رفتارهای افراد، مهارت ها و اقداماتی که بر دستیابی به منابع شرکت تاثیر میگذارند)
- عملکرد/ موفقیت کارآفرینی (عواملمربوط به دستیابی به نتایج در سطح سازمانی) (Sullivan et l, 2012, p 429).
۲-۱-۶- انواع مدل های کارآفرینی
تلاش محققین در ارائه مدل های کارآفرینی با توجه به جنبههای رویکرد رفتاری و رویکرد ویژگی ها و تعاریف کارآفرینی انجام میگردد. در واقع، می توان دو دسته مدل را ارائه نمود: مدل های فرایندی و مدل های محتوایی.
۲-۱-۶-۱- مدل های محتوایی
کلیه تلاش های محققین در خصوص مطالعه رویکرد ویژگی ها که منجر به شناسایی خصوصیات فردی و شخصی افراد میگردد، جزیی از این طبقه بندی محسوب میگردد.
آنچه که می بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که هدف محققین در رویکرد ویژگی ها و مدل های محتوایی، یافتن یک چارچوب روانشناسانه و ارائه تعریف کارآفرینی بر مبنای یکسری ویژگی ها بوده است که با توجه به محدودیت تحقیقات در پرداختن و اظهارنظر قطعی راجع به این ویژگی های فردی، ارائه مدل محتوایی فراگیر همواره عقیم مانده است. بر این اساس، محققین به جای پرداختن به رویکرد ویژگی ها، به رویکرد رفتاری و مدل های فرآیندی روی آورده اند (احمدپور داریانی، ۱۳۸۷، ۱۱۲).
۲-۱-۶-۲- مدل های فرآیندی
مدل های فرآیندی شامل دو دسته اصلی از مدل ها میباشند، که در ادامه تحت بررسی قرار خواهند گرفت:
الف) فرایند رویدادی
در این دیدگاه، کارآفرینی فرآیندی است که در آن فرد کلیه فعالیت های کارآفرینانه را برنامه ریزی، اجرا و کنترل می کند. به علاوه، در این بین مفاهیمی وجود دارد که بر هر رویداد در فرایند کارآفرینانه تأثیر میگذارند. طرفداران این دیدگاه معتقدند که بروز برخی عوامل محیطی و تأثیر آن بر فرد، نقش بسیار تعیین کننده ای در تصمیم وی به کارآفرین شدن، دارد.
ب) فرایند چند بعدی
در این دیدگاه، کارآفرینی یک چارچوب چندبعدی و پیچیده میباشد که کلیه عوامل شامل فرد کارآفرین و ویژگی های او، مهارت ها و سبک های مدیریتی او، فرهنگ، استراتژی، ساختار، نظام و سازمان را دربرمی گیرد (احمدپور داریانی، ۱۳۸۷، ۱۱۲).
۲-۱-۶-۳- مهمترین مدلهای کارآفرینی سازمانی
الف) مدل اکهلس ونک[۱۳]
این مدل می کوشد تا به طور مفهومی تاثیر رفتارهای کارآفرینانه فردی و ساختاری بر موفقیت کارآفرینی سازمان ها را مورد بررسی قرار دهد. به عبارتی دیگر، این مدل توانایی سازمان را برای بقا در یک محیط پویا و سرشار از نوآوری، تعامل رفتاری کارکنان و ساختار سازمان را که از عناصر ضروری برای موفقیت در فعالیتهای کارآفرینانه سازمان است را نشان میدهد.
ب) مدل E4 زاویر مندوز[۱۴]
[جمعه 1401-09-25] [ 01:47:00 ق.ظ ]
|