قسمت اول : تسهیم دانش

۲-۱ مفهوم دانش و انواع آن

اهمیت مقوله دانش در دهه های اخیر رشد روزافزونی داشته است . که این امر ناشی از تمرکز بر دانش به عنوان یکی از منابع استراتژیک سازمان می‌باشد . امروزه سازمان ها یکی از راه های تمایز خود از سازمان های دیگر را در افزایش میزان دانش بنیانی سازمان خود جست و جو می‌کنند تا بتوانند از طریق آن به سطوح بالاتری از کارایی و نوآوری دست یابند . ‌بنابرین‏ شناخت و آشنایی با مفهوم دانش در چارچوب سازمان ها بیش از اندازه لازم و ضروری به نظر می‌رسد (نقی زاده و همکاران ، ۱۳۸۸) .

پژوهشگران معتقدند که شناخت مفهوم دانش مستلزم درک تفاوت و تمایز بین سه مفهوم داه ، اطلاعات و دانش می‌باشد . تمایز بین سه مفهوم داده ، اطلاعات و دانش به اختصار در ذیل آمده است :

– داده[۲۸] : داده ها حقایق اصولی و پایه ای هستند که به شکل خام بوده و در ساخت دانش و اطلاعات به کار می‌روند .

– اطلاعات[۲۹] : داده ای است که از طریقی که برای افراد با معنی و با مفهوم باشد تحت یک فرایند قرار گرفته و برای هر کسی که بخواهد در دسترسی او قرار می‌گیرد . در واقع اطلاعات داده ای است معنی دار و هدفمند .

– فراداده[۳۰] : داده هایی درباره اطلاعات هستند . فراداده شامل خلاصه های توصیفی و طبقه بندی های پیشرفته ای از داده و اطلاعات می‌باشد . یعنی فراداده شناخت حوزه یا زمینه ای است که اطلاعات در آن حوزه یا زمینه به کار گرفته می‌شوند .

– دانش : اطلاعاتی است که در استفاده جهت تولید به کار گرفته شود . دانش ترکیب سازمان یافته ای است که از داده و اطلاعات که از طریق قوانین ، فرآیندها و عملکردها و تجربه حاصل شده است

– فهم افزاری : درک کامل و روشنی از ماهیت و اهمیت موضوعی خاص است . فهم ابزاری یک قدرت شخصی و درونی است که تجربیات قابل فهم را از طریق ارتباط دانش ویژه با مفاهیم کلی منتقل می‌کند . این فهم ابزاری به عنوان خرد یا فرزانگی می‌تواند نام گذاری شود (باقری و اخوان ،۱۳۸۹ ).

پژوهشگران از جهات مختلف نحوه شکل گیری دانش را مورد بررسی قرار داده‌اند . در شکل ۲-۱ زنجیره دانش بلینگر و اسمیت[۳۱] (۲۰۰۱) نشان داده شده است .

داده

اطلاعات

دانش

خرد

شکل ۲-۱ : زنجیره دانش بلینگر و اسمیت

منبع : بلینگر و اسمیت ( ۲۰۰۱)

با توجه به پیچیدگی های موجود در دانش ، تعاریف متعددی در زمینه دانش توسط صاحب نظران ارائه شده است . برای نمونه داونپورت و پروساک[۳۲] (۱۹۹۸) از اندیشمندان مشهور حوزه دانش ، “دانش را ترکیب منعطف و قابل تبدیل از تجارب ، ارزش ها ، اطلاعات معنی دار و بینش های متخصصان که چارچوبی را برای ارزیابی و انسجام اطلاعات و تجارب جدید ارائه می‌دهد تعریف کرده‌اند” (ص ۵) .

بر طبق گفته هیوسمان و گودمن[۳۳] (۱۹۹۸) دانش عبارت است از اطلاعات همراه با تجربه ، حقیقت ، قضاوت ، شهود و ارزش ها که ترکیب منحصر به فردی را تشکیل می‌دهد و به سازمان ها و افراد کمک می‌کند تا موقعیت های جدید را ارزیابی و تغییرات را مدیریت کند .

پولانی[۳۴] (۱۹۶۷) دانش را قدرت اقدام و اخذ تصمیمات ارزش آفرین تعریف ‌کرده‌است و از طرفی دیگر دانش را یک نوع فرایند دانستن توصیف می‌کند .

هریک از تعاریف ارائه شده بعدی از ابعاد دانش را نشان می‌دهد . بر این اساس می توان بیان کردکه بر طبق عدلی (۱۳۸۴) “دانش مفهومی است پیچیده ،سیال و انعطاف پذیر که توانایی منحصر به فرد بشری را نشان می‌دهد و نتیجه درک جامع و تحلیل اطلاعات است ” (ص ۱۰) .

یکی از مهمترین طبقه بندی ها ‌در مورد دانش ، توسط پولانی (۱۹۶۷) ارائه شده است . او بین دو نوع دانش پنهان و آشکار تمایز قائل شد . بعد از او نوناکا و تاکوچی[۳۵] (۱۹۹۵) معتقد بودند بسته به اینکه دانش ، از لحاظ فیزیکی در کجا قرار دارد ، به دونوع تقسیم می شود : دانش پنهان[۳۶] (ضمنی) ، دانش آشکار[۳۷] (صریح) .

این طبقه بندی دانش مشهورترین طبقه بندی در زمینه دانش می‌باشد که مبنای کار بسیاری از پژوهش ها و بررسی ها قرار گرفته و پژوهشگران بسیاری این نوع طبقه بندی را در پژوهش های خود استفاده کرده‌اند .

برطبق گفته نوناکا (۱۹۹۴) دانشی که بتواند : به صورت رسمی در آید ، مستند شود ، بایگانی شود ، کدگذاری شود و به آسانی در بین افراد انتقال داده شود دانش آشکار نام دارد . این دانش شامل رویکردهای نظری ، کتاب ها ، پایگاه داده و غیره می‌باشد . در مقابل به دانشی که به آسانی منتقل و بیان نمی شود و معمولاً در حیطه دانش شخصی و تجربی قرار می‌گیرد دانش ضمنی گفته می شود . این دانش در چارچوب ارتباطات بالای انسانی ، مشارکت در دانش ، تدریس ، برقراری روابط استاد-شاگردی در فضای صمیمی و روابط کاری ، از طریق کنفرانس ها و انجمن های علمی قابل انتقال است (حبیبی ، ۱۳۸۷ ) .

به دلیل اهمیت ویژه دانش پنهان در کسب مزیت رقابتی ، سازمان ها تلاش می‌کنند تا دانش پنهان موجود در سازمان را به دانش آشکار تبدیل کنند و چه بسا ممکن است این امر یعنی تبدیل دانش پنهان به آشکار را در برنامه های استراتژیک مدیریت دانش قرار دهند (کوماراسوامی و چایتل[۳۸] ، ۲۰۱۲ ) .

۲-۲ مدیریت دانش

امروزه سازمان ها دریافته اند که هیچ چیز به اندازه دانش نمی تواند آن ها را در دنیای رقابتی نگهدارد . لذا بیش از هر چیز کارکنان سازمان به عنوان صاحبان دانش و مهمترین سرمایه سازمان مورد توجه قرار گرفته اند . مدیریت دانش به عنوان ابزاری که می‌تواند دانش موجود را گردآوری کرده و نظم و پویایی بخشیده و در کل سازمان اشاعه دهد اهمیت یافته است . اخیراًً مدیریت دانش ، به خاطر کاربرد وسیع نظریه ها و روش های آن در رسیدگی به امور دانشی مؤسسات و شرکت ها ، به طور جدی مورد توجه محافل دانشگاهی و شرکت های تجاری و تحقیقاتی قرار گرفته است (باقری و اخوان ، ۱۳۸۹) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...