کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



۲-۲-۵-۵- موضوعات و مسائل مربوط به بهداشت و ایمنی

بهداشت و ایمنی محیط کار، ایمنی (سلامت) مشتری، ایمنی (سلامت) محصول، میزان سوانح، جبران ضرر و زیان های احتمالی نمونه ای از موضوعات و مسائل مربوط به بهداشت و ایمنی است.

۲-۲-۵-۶- موضوعات و مسائل مربوط به رویه های فعالیت عادلانه (کسب و کار)

این مورد عمدتاًً شامل شکایات انجام شده برعلیه شرکت و شکایات انجام شده توسط شرکت برعلیه دیگران است.

۲-۲-۵-۷- سایر موضوعات

سایر موضوعات شامل اهداف شرکت، مشتریان و عرضه کنندگان کالا و خدمات است.

به طور کلی سازمان ها و شرکت ها در کشورهای اروپایی و استرالیا بیش تر اطلاعات مربوط به محیط زیست، انرژی، مشتریان، بازیافت و آلودگی هوا را افشا می‌کنند(دیگان و همکاران[۳۶]،۲۰۰۹)در حالی که شرکت ها در آسیا بیشتر بر افشای اطلاعات مربوط به کارکنان و منابع انسانی خود تأکید دارند (راتاناجونگول و همکاران[۳۷]،۲۰۰۶). هرچند که محتوای گزارش های اجتماعی عموماً در کشورهای گوناگون متفاوت است، ولی ماهیت این اطلاعات در سرتاسر جهان تقریباً مشابه است. آن ها دارای ماهیت مثبت، خنثی و توصیفی بوده به جای اینکه منفی و کمّی باشند. افشاهای مثبت شامل اطلاعات مربوط به رعایت استانداردها و دریافت جوایز است (دیگان و گوردون[۳۸]،۱۹۹۶) در حالی که افشاهای منفی شامل اطلاعاتی درباره ی جریمه ها و اخبار بد مانند تحریم ها، اعتصابات کارکنان و تعداد سوانح در محیط کار است(دیگان و همکاران،۲۰۰۲)سایر اطلاعات همانند آموزش کارکنان و هدایا یا بخشش ها به عنوان افشاهای خنثی در نظر گرفته می‌شوند.

در زمینه ی رویه ها و شیوه های افشا، تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که اکثر شرکت ها عمدتاًً تمایل به استفاده از اطلاعات توصیفی، روایی یا حکایتی (داستان سرایی) کیفی برای گزارش عملکرد اجتماعی خود دارند. این اطلاعات بخش عمده ای از گزارش ها را به جای اطلاعات کمّی، تصاویر، نمودارها و جدول تشکیل می‌دهند(شرر و کیواسیریکیوم[۳۹]،۲۰۰۴) در عمل، اطلاعات کمّی و پولی تا حدودی می‌تواند برای ارزیابی توجیه پذیری (عملی بودن) مورد استفاده قرار گیرد.

نمودارها و جداول می‌توانند برای تبدیل اعداد به تصاویر و ارائه ی مقایسه هایی که امکان درک راحت تر اطلاعات را برای مردم فراهم می آورد، مورد استفاده قرار گیرد(بورچ[۴۰]،۱۹۸۹) ‌بنابرین‏ افشای اطلاعات مربوط به فعالیت های اجتماعی شرکت ها هم به صورت توصیفی و هم به صورت کمّی با بهره گرفتن از نمودارها و جداول گزارش جامع تری را برای استفاده کنندگان فراهم می آورد.

۲-۲-۶-مزایا و اثرات گزارشگری اجتماعی

شرکت با مدیریت کارا و اثربخش مسئولیت های اجتماعی خود، می‌تواند مزایا و منافع متعددی کسب نماید. این مزایا می‌تواند شامل بهبود مزیت رقابتی و افزایش شهرت شرکت، مدیریت ریسک اثربخش تر، بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکت، کاهش هزینه ی سرمایه، کاهش هزینه های عملیاتی، محدود کردن دعاوی حقوقی و غیره باشد(لونارد و مس ادام[۴۱]،۲۰۰۳) در ادامه برخی از مزایا و اثرات افشای مسئولیت های اجتماعی تشریح شده است.

بهبود مزیت رقابتی و افزایش اعتبار و شهرت شرکت

توجه به مسئولیت اجتماعی و افشای اطلاعات مربوطه اثر مهمی بر تولید و توزیع محصولات و خدمات رقابتی دارد و نوعی بیمه و تضمین برای برند تجاری شرکت است. مسئولیت اجتماعی شرکت ها ابزاری است که سازمان ها را قادر می‌سازد تا به تحلیل و بررسی محیط کلی تجاری بپردازند و راهبردهای سازمانی مناسبی تدوین کنند تا علاوه بر محافظت از شرکت و دارایی های آن، نوعی مزیت رقابتی نیز پدید آورند(وارتچر و چاندلر[۴۲]،۲۰۰۶). یکی از جنبه‌های مهم ایجاد تمایز میان شرکت ها و ایجادکننده ی بالقوه ی مزایای رقابتی میان شرکت ها، شهرت است (ماهون[۴۳]،۲۰۰۲) ‌بر اساس تحقیق ماهون(۲۰۰۲) محققان در زمینه‌های بازاریابی، روابط عمومی، و ارتباطات، نشان داده‌اند که شهرت شرکت یکی از عوامل اصلی در افزایش میزان فروش محصولات و خدمات شرکت است. کارکنان اداری و اجرایی و همچنین ذی­نفعان داخلی و خارجی، از شهرت شرکت برای ارزیابی و تبادل درک شان نسبت به شرکت و واحد تجاری استفاده می‌کنند. ‌بنابرین‏ شهرت خوب می‌تواند به نتایج بهتری برای شرکت بینجامد. ایفای مسئولیت های اجتماعی و گزارش آن در افزایش این شهرت کمک می‌کند و در نتیجه مزایای رقابتی برای شرکت ایجاد می‌کند. از جمله سایر محصولات و خدمات رقابتی ایجاد شده در اثر افشای مسئولیت های اجتماعی ممکن است محصولات باکیفیت و بادوام، تحویل محصولات در سریع ترین زمان ممکن و با حداقل هزینه، تأکید بر شئونات انسانی، رضایت شغلی و وفاداری بلندمدت و دوطرفه میان سازمان و تمامی ذی­نفعان به خصوص کارکنانش باشد. در نتیجه مسئولیت های اجتماعی شرکت ها طیف وسیعی از فعالیت های سازمانی، شامل تولیدی و خدماتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد که در نهایت می‌تواند باعث بهبود مزیت رقابتی آن گردند.

مدیریت ریسک اثربخش تر

افشای مسئولیت اجتماعی به مدیریت ریسک اثربخش تر می‌ انجامد که به شرکت ها کمک می‌کند تا زیان های قابل اجتناب را کاهش داده، موضوعات جدید را شناسایی و از موقعیت های مناسب برای دستیابی به مزایای رقابتی استفاده کند(آرتور و لیتل[۴۴]،۲۰۰۴). نتایج تحقیق انجام شده توسط(آمرو سوکان و فلدام[۴۵]،۱۹۹۷) نشان داد که بهبود در عملکرد زیست محیطی شرکت ها، باعث کاهش ریسک سیستماتیک آن ها می‌شود. همچنین نتایج تحقیق انجام شده توسط(روسن بلوم و لونگرستس[۴۶]،۱۹۷۳)نشان می‌دهد که رابطه ای منفی میان افشای مسئولیت اجتماعی و ریسک سیستماتیک وجود دارد.

بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکت

(نارور[۴۷]،۱۹۷۱) استدلال می‌کند که هدف فرضی یک شرکت، این است که ارزش فعلی بازار خود را به حداکثر برساند، اما شرکت تنها از طریق اقدامات داوطلبانه در خصوص اثرات جانبی (به خصوص آلودگی) می‌تواند ارزش خود را حداکثر کند. بر این اساس اکثر شرکت ها از آن رو اقدام به فعالیت در جهت مسئولیت های اجتماعی می‌کنند که عقیده دارند این فعالیت ها سودهایی را برای شرکت به همراه داشته و یا خواهد داشت(اون و اسچرر[۴۸]،۱۹۹۳) (باقرپور ولاشانی و عرب صالحی، ۲۰۰۸). تحقیقات قبلی نیز رابطه ی مثبتی میان ایفای مسئولیت های اجتماعی و عملکرد مالی شرکت نشان داده‌اند(مسگیور و همکاران[۴۹]،۱۹۹۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 12:59:00 ق.ظ ]




فراوانی

درصد

درصد معتبر

درصد تجمعی

اصلا

۷۵

۲۲٫ ۱

۲۲٫ ۱

۲۲٫ ۱

خیلی کم

۱۷۱

۵۰٫ ۳

۵۰٫ ۳

۷۲٫ ۴

متوسط

۷۸

۲۲٫ ۹

۲۲٫ ۹

۹۵٫ ۳

زیاد

۱۲

۳٫ ۵

۳٫ ۵

۹۸٫ ۸

خیلی زیاد

۴

۱٫ ۲

۱٫ ۲

۱۰۰٫ ۰

مجموع

۳۴۰

۱۰۰٫ ۰

۱۰۰٫ ۰

جدول فوق بیانگر پاسخ به سوال ( آیا احساس می کنید که بعضی اوقات فرزند شما نیاز به تنبیه بدنی دارد (از نظر آزمودنی‌هاست که بیشترین گزینه خیلی با ۱۷۱ نفر برابر ۵۰٫ ۳ درصد و کمترین گزینه خیلی زیاد با ۴ نفر برابر ۱٫ ۲ درصد می‌باشد.

نمودار ۵ – ۴ توزیع درصدی مربوط به سوال در خصوص تنبیه بدنی از نظر آزمودنی‌های شرکت کننده در پروژه حاضر که بیشترین گزینه خیلی با ۵۰٫ ۳ درصد و کمترین گزینه خیلی زیاد با ۱٫ ۲ درصد می‌باشد.

جدول ۶ – ۴ درصد و فراوانی مربوط به سوال در خصوص قهرکردن از نظر آزمودنی‌های شرکت کننده در پروژه حاضر

فراوانی

درصد

درصد معتبر

درصد تجمعی

اصلا

۱۲

۳٫ ۵

۳٫ ۵

۳٫ ۵

خیلی کم

۱۳۳

۳۹٫ ۱

۳۹٫ ۱

۴۲٫ ۶

متوسط

۸۱

۲۳٫ ۸

۲۳٫ ۸

۶۶٫ ۵

زیاد

۷۷

۲۲٫ ۶

۲۲٫ ۶

۸۹٫ ۱

خیلی زیاد

۳۷

۱۰٫ ۹

۱۰٫ ۹

۱۰۰٫ ۰

مجموع

۳۴۰

۱۰۰٫ ۰

۱۰۰٫ ۰

جدول فوق بیانگر پاسخ به سوال) آیا احساس می کنید که بعضی اوقات فرزند شما نیاز به تنبیهاتی مثل قهر کردن یا گوش ندادن به حرف او دارد (از نظر آزمودنی‌هاست که بیشترین گزینه خیلی کم با ۱۳۳ نفر برابر ۳۹٫ ۱ درصد و کمترین گزینه اصلا با ۱۲ نفر برابر ۳٫ ۵ درصد می‌باشد.

نمودار ۶ – ۴ توزیع درصدی مربوط به سوال در خصوص قهرکردن از نظر آزمودنی‌های شرکت کننده در پروژه حاضر که بیشترین گزینه خیلی کم با ۳۹٫ ۱ درصد و کمترین گزینه اصلا با ۳٫ ۵ درصد می‌باشد.

جدول ۷ – ۴ درصد و فراوانی مربوط به سوال در خصوص حذف پاداش از نظر آزمودنی‌های شرکت کننده در پروژه حاضر

فراوانی

درصد

درصد معتبر

درصد تجمعی

اصلا

۳۸

۱۱٫ ۲

۱۱٫ ۲

۱۱٫ ۲

خیلی کم

۱۱۴

۳۳٫ ۵

۳۳٫ ۵

۴۴٫ ۷

متوسط

۸۶

۲۵٫ ۳

۲۵٫ ۳

۷۰٫ ۰

زیاد

۷۶

۲۲٫ ۴

۲۲٫ ۴

۹۲٫ ۴

خیلی زیاد

۲۶

۷٫ ۶

۷٫ ۶

۱۰۰٫ ۰

مجموع

۳۴۰

۱۰۰٫ ۰

۱۰۰٫ ۰

جدول فوق بیانگر پاسخ به سوال ( آیا احساس می کنید که بعضی اوقات فرزند شما نیاز به تهدید (مثل حذف پاداش‌ها) دارد) از نظر آزمودنی‌هاست که بیشترین گزینه خیلی کم با ۱۱۴ نفر برابر ۳۳٫ ۵ درصد و کمترین گزینه اصلا خیلی زیاد با ۲۶ نفر برابر ۷٫ ۶ درصد می‌باشد.

نمودار ۷ – ۴ توزیع درصدی مربوط به سوال در خصوص حذف پاداش از نظر آزمودنی‌های شرکت کننده در پروژه حاضر که بیشترین گزینه خیلی کم با ۳۳٫ ۵ درصد و کمترین گزینه اصلا خیلی زیاد با ۷٫ ۶ درصد می‌باشد.

    1. Jentery ↑

    1. Sukhodosky, Kassinove & Groman ↑

    1. Rycroft ↑

    1. ad-gradior ↑

    1. Mc Dougall ↑

    1. Yale Group ↑

    1. Bandura ↑

    1. Adler ↑

    1. Froud ↑

    1. Berkawits ↑

    1. Caplan ↑

    1. Atikson ↑

    1. Sadock ↑

    1. Hjelle and Ziegler ↑

    1. Myers ↑

    1. Lorenz ↑

    1. Baron and Byern ↑

    1. Feldman ↑

    1. Brehm and Kassin ↑

    1. Errenson ↑

    1. Mckeachie ↑

    1. Dollard ↑

    1. Dobb ↑

    1. Miller ↑

    1. Sears ↑

    1. Miller ↑

    1. American Psycological Association ↑

    1. Latad & Babecauch ↑

    1. Redfourd & Virjinia ↑

    1. Redfourd & Virjinia ↑

    1. Redfourd & Virjinia ↑

    1. Redfourd & Virjinia ↑

    1. Redfourd & Virjinia ↑

    1. Midelton ↑

    1. Redfourd & Virjinia ↑

    1. Rotter ↑

    1. Hargenman & Valson ↑

    1. Supington ↑

    1. Goal – divected ↑

    1. John Lack ↑

    1. Dorkim ↑

    1. Makaranco ↑

    1. Rusell ↑

    1. Kunt ↑

    1. Skiner ↑

    1. Maryon ↑

    1. Elizabet ↑

    1. Bit Ania ↑

    1. Breet ↑

    1. Gofin ↑

    1. Russell ↑

    1. Pannells & Claxton ↑

    1. Deming &Lochman ↑

    1. Kerr ↑

    1. Kaplan & Saddock ↑

    1. Stucke ↑

    1. Botha ↑

    1. Scheper & Crous ↑

    1. Larzelere ↑

    1. Woodruff ↑

    1. Gerin ↑

    1. Cooper ↑

    1. Coleman and Webber ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]




۱ – عوامل فیزیولوژیکی باعث می شود تاثیرات سوء وراثتی در کودک ایجاد نموده و او را در ارتکاب به جرم یاری نموده و عملش را تسریع بخشد . این عوامل را می توان به انواع بیماری‌های شایع مانند اپی لیسی ، سل ، رماتیسم ، هیپرتروئید و امثال آن ها اطلاق داد .

۲ – خصوصیات روانی و یا ذهنی وراثتی یکی دیگر از عوامل ژنتیکی است که بر کودک تاثیر می‌گذارد . عقب ماندگی ذهنی ، فقدان بهره هوشی مناسب و یا بی استعدادی در ذکاوت و کارهای ذهنی یکی از خصوصیاتی است که از طریقی ژن به کودک منتقل می‌گردد و می‌تواند او را در ارتکاب به جرم یاری دهد و کودک به دلیل نداشتن بهره هوشی مناسب و عدم درک عقوبت کاری که انجام می‌دهد ناخواسته مرتکب عمل خلاف اجتماعی گردد .

۳ – عدم تعادل خصوصیات مزاجی ، رفتارهای آشکار ولی ناخواسته ، رفتار های احساسی و عصبی ، ناهنجاریهای رفتاری و روحی نیز یکی دیگر از خصوصیات روحی – روانی انسان هاست که می‌تواند به صورت ژنتیکی به فرزند انتقال یابد .

۴– خودکشی ، اعتیاد به الکل ، ناتوانی و ضعف در روابط جنسی ، استفاده از زور و شدت عمل ، رفتار های ظالمانه و بی رحمانه ، از جمله نماد های عیان در کودکان بزهکار می‌باشد که هم جنبه ی روانی – روحی داشته و هم ریشه ی فیزیولوژیکی دارد. ساترلنداطفال درطی فرایند رشد ، در سایه تحولات و تغییرات جسمانی و فیزیکی و روحی و شخصیتی با پا نهادن به سن بلوغ بیشتر خودش را در جامعه احساس کرده و نخستین گام جهشی خود را در وارد شدن به ناسازگاری جرگه دوستان و یا شرکت جستن در گروه ها انجام داده و تجربیات نوینی اخذ می کند و بیشتر از هر سنی تحت مخاطرات القایی قرار دارند .

از منظر روانی و عاطفی تحقیقات نشان داده است که اگر کودک در سنین پایین تحت کنترل نباشد و کارهای خلافش نادیده انگاشته شود آنگاه در سن بلوغ برای ابراز وجود در برابر دیگران و سایر اعضای گروه دوستان سعی خواهد کرد کارهایی را انجام دهد که سایرین از آن ابا داشته و با انجام آن هراس دارند . این عمل نیز با توجه به اینکه مدح و ستایش دوستانش را در پی خواهد داشت ، نوجوان به کار های خلاف با نگاه ارزش و شجاعت نگریسته و آن را به دفعات تکرار خواهد کرد که همین امر او را در برابر ارتکاب به جرم خونسرد ساخته و جرایم در دیدگاه وی کم اهمیت و عادی جلوه خواهد کرد .

چنین حالتی به تدریج نوجوان را با بالا رفتن سن و حضور یافتن در میان دوستان کم جربزه و ابزار شخصیتی قدرتمند ، بیش از پیش در معرض ارتکاب به خطا ها و جرایم قرار خواهد داد. با عنایت به موارد مذکور ، کودک به هیچ وجه در کودکی جرم را نشناخته و کاری را که لقب جرم و بزهکاری بر آن متصور است درک نمی کند .

از منظر عاطفی و روانی باید افزود : باول بای[۹۹] در کتاب خود به نام « سلامتی کودک و رشد عشق » می نویسد[۱۰۰] : « منییت و شخصیتی که فرد در جامعه به آن دسترسی یافته و تصاحب می‌کند ، همان شخصیت و یا موجودیت منی نیست که در هنگام تولد صاحب آن شده است ، بلکه شخصیتی است که فرد بعد از سن بلوغ بدان دسترسی یافته و صاحبش می‌گردد .

باول بای با اشاره به اینکه هر نوع تلقینات روحی ، فکری و حتی عملکرد والدین در کودکان نقش بسزایی دارد ، اذعان می‌دارد که وجود مهر و مودت در خانه و میان اعضای خانواده یکی از واکسن های مهم و کارساز در جلوگیری از بروز بزهکاری در کودکان محسوب می کند .

همچنین اچ . جونز [۱۰۱] در کتاب خود به نام « جرم در جامعه انسانی » [۱۰۲] مشابه همین قضیه را ذکر کرده و تأیید می کند که وقتی کودکی دست به سرقت و دزدی می زند ، عمل خلافش بیش از انکه نشأت گرفته از نیاز های مادی و فیزیکی وی باشد ، حاصل کمبود محبت و عشق در کودک است .

ساترلند [۱۰۳] یکی دیگر از جرم شناسان نیز اعتقاد دارد که وقتی کودک در مدت ارتباط عاطفی و رفتاری خود دچار مشکل شده و نتواند آنچه را که به عنوان مهر ومحبت به دیگران معطوف می‌دارد ، به میزان اندکی آن را دوباره باز پس گیرد ، یقینا ماهیت و رابطه عاطفی را آن گونه که هست ، نمی تواند دریافته و درک کند .غالب کودکان بزهکار در مسائل عاطفی دچار مشکل می‌باشند . در چنین شرایطی کودک برای رفع نیاز خود به سراغ گروه ها ی دوستی رفته و در نتیجه تحت تاثیر رفتار ها و القائات نادرست دوستان ناباب قرار گرفته و منحرف می‌شوند .

برای تبیین مسئله ی تلقین پذیری اطفال از منظر اجتماعی باید افزود : در مبحث جرم شناسی [۱۰۴] این حقیقت ذکر شده است که نوجوانان و جوانان به دلیل علاقه و گرایش به دسته بندی و گروه بازی و عدم اعتماد به نفس شخصی ترجیح می‌دهند که هر کاری را با اشتراک و همکاری یکدیگر انجام دهند و ریشه این خصوصیت اخلاقی در ذات کودکان و جوانان در آن سن نهفته است . زیرا کودک از زمان طفولیت تا سن ۲۵ سالگی ترجیح می‌دهد که در بازی‌ها و سرگرمی ها به طور گروهی شرکت جوید .

طبق نظریه [۱۰۵] انتقال فرهنگی ساترلند ، انحرافات و نابهنجاری های رفتاری عموما از طریق گروه هایی نظیر دوستان یا خانواده آموخته می شود . از نظر روانشناسی می‌دانیم هر قدر میزان معاشرت نوجوان با ‌گروه‌های هم سن خود که امور خلاف در آن ها هنجار است بیشتر باشد ، فرد همرنگ و همانند آن ها می شود و برای کسب احترام در گروه ، به رفتار های خود نمایانه نظیر فرار از خانه تشویق می‌گردد .

در مبحث جرم شناسی[۱۰۶] آنچه که بیشتر بر روی آن تأکید می شود موضوع « تاثیر پذیری انسان در گروهی که بدان تعلق دارد و از آن الهام می‌گیرد .» بوده که این موضوع و ادعا از سوی ساترلند بیان و مطرح شده است .‌بر اساس این ادعا و دکترین ، چنین استنباط می شود که هر فردی در اجتماع به طور ذاتی و بالفطره گناهکار و یا مجرم نیست و کسانی که دست به جرم و بزهکاری می‌زنند ، تحت تاثیر محیط خود و گروهی که با آن ها در ارتباط است ، قرار گرفته و گذر زمان باعث می شود که فرد در زمینه ی جرم و انواع آن به اطلاعات و تجربیاتی برسد و در آن شرایط مقایساتی را میان جرایم بزرگ و کوچک انجام داده و ارتکاب به جرایم کوچک در نظرش ناچیز و غیر مهم جلوه می‌کند . همین پندار زمینه ساز آمادگی روانی و روحی برای ارتکاب به جرم است .

ساترلند با تکیه بر این باور و بررسی موضوع جرایم از این رهگذر ، ‌به این نتیجه رسیده است که فرد بزهکار در مدتی که به جرم عادت کرده و یا آن را فرا می‌گیرد ، باز در درون خود راه های بازگشت و گریز از جرم را می جوید ولی این محیط و انسان ها هستند که در اطراف او حضور داشته و شخص را به ارتکاب جرم یاری داده و تلقینات ذهنی و باوری را در فکر و روح فرد مجرم تقویت می کند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]




ضعیف وجدان کاری شدید
ویژگی ها
ویژگی ها
– متکی به انگیزه های بیرونی

– نیازمند به کنترل بیرونی

– چشم انداز تحلیل محدود

– در جستجوی سود کوتاه مدت محدود شده به مادیات

– تأکید بر منافع فردی غیر سازمانی

– احساس بی مسئولیتی در برابر غیر خود

– بی تفاوتی نسبت به گذشت زمان

– متکی به انگیزه های درونی

– مقید به کنترل درونی

– چشم انداز تحلیل نامحدود

– در جستجوی سود بلند مدت غیر محدود به مادیات (حداقل مسئولیت اجتماعی)

– تأکید بر منافع کلان جمعی سازمانی

– احساس مسئولیت در برابر غیر خود

– حساس نسبت به گذشت زمان

جدول شماره(۲-۱) طیف وجدان کاری (سلطانی،۱۳۷۷،ص۹)

وجدان کار قوی (+)
مختصات کار
وجدان کار ضعیف (-)
پر کاری
کمیت کار
کم کاری
بهتر
کیفیت کار
بدتر
کنترل درونی
نظارت
کنترل بیرونی
حداکثر استفاده
استفاده از منابع
حداقل استفاده
مسئولیت پذیری
احساس مسئولیت
مسئولیت گریزی

جدول شماره(۲-۲) پیوستار نشانه ای وجدان کار ضعیف و قوی (رفیعی، ۱۳۷۹،ص۴۸)

۲- ۲۲) تفاوت وجدان کاری و ایمان

باید بین وجدان کاری و ایمان فرق گذاشت. زیرا می توان کسی را در نظر گرفت که اعتقاد به خدا و معاد ندارد، ولی وقتی کاری به عهده او گذاشته می شود بدون اینکه نیازی به کنترل خارجی و فیزیکی داشته باشد کار خود را خوب و درست انجام می‌دهد و از هیچ کوششی برای انجام آن فروگذار نمی کند. البته روشن است که در فردی که از ایمان برخوردار است زمینه گسترده ای برای ایجاد وجدان کاری وجود دارد. به هر حال، منظور ما این است که در این جا ذهن ما نباید فقط به ((انسان مؤمن)) معطوف شود. بلکه می‌توانیم انسان را صرف نظر از تعلق صفت مؤمن به او، در نظر بگیریم و بحث وجدان کاری را ‌در مورد چنین کسی مطرح کنیم. البته در این بحث لازم است هر دو نگاه را داشته باشیم (نادری قمی،۱۳۷۵،صص۲-۳).

۲- ۲۳) عوامل انگیزه و وجدان کاری

در ارتباط با عوامل انگیزه یا انگیزاننده دو دسته از عوامل مورد نظر قرار گرفته است:

۱- عوامل انگیزش: عبارت است از عواملی که با ذات و ماهیت شغلی (محتوای شغل) رابطه دارند و در روحیه رضایت، بازدهی و بهره وری بیشتر تأثیر مثبت دارند.

۲- عوامل ابقا: عبارت است از عواملی که با محیط و زمینه شغلی (نه خود شغل) در ارتباط اند این عوامل می‌توانند مستقیم یا غیر مستقیم بر نگرش مثبت کارکنان به انجام کار بهتر و بیشتر و یا به عبارتی ارتقا وجدان کاری تأثیر بگذارند. انگیزش یک اصطلاح کلی است که درباره تمامی کوشش ها، اشتیاق ها، نیازها، آرزوها و نیروهای همانند به کار برده می شود. انگیزش واکنش فرد در برابر خواسته های او است.

عوامل دوگانه انگیزش را به دو دسته تقسیم کرده‌اند:

۱- عوامل ناراضی کننده: مانند خط مشی شرکت و شیوه اداری آن، چگونگی سرپرستی، منزلت شغلی، حقوق، امنیت شغلی و غیره …

۲- عوامل راضی کننده: این عوامل همگی به محتوای شغلی بستگی دارند، مانند کامیابی در کار، بازشناسی کامیابی فرد در کار، ماهیت کار و این که تا چه اندازه تلاش و کوشش می‌خواهد.

عوامل مذکور در محیط های کاری نگرش افراد را نسبت به کار تحت تأثیر قرار خواهد داد و منجر به کاهش یا افزایش وجدان کاری کارکنان می‌گردد.

انگیزه با انگیزاننده ها به دو دسته عوامل یا نیازهای اولیه شامل آب، هوا، غذا و خواب و … و عوامل با نیازهای ثانویه مانند نیاز به قدر و منزلت، مقام، وابستگی به دیگران، محبت، موفقیت و … تقسیم می نمایند (پناهی و ابراهیم پور،۱۳۸۷،ص۱۱۰).

۲- ۲۶) آثار واگذاری مسئولیت ها به افراد

واگذاری مسئولیت ها به افراد آثار زیر را در بعد تقویت وجدان کار به دنبال دارد:

۱- تفویض اختیار موجب پختگی و بالندگی افراد در سازمان می شود و تقویت وجدان کار در بالندگی و پختگی بهتر تحقق می‌یابد.

۲- واگذاری مسئولیت ها خود آموزی و خود یادگیری را تقویت می‌کند و این به خاطر این است که افراد خودشان را مسئول کار می دانند و برای این که کار بهتر انجام شود و اعتبار آنان در سازمان بالاتر رود سعی می‌کنند با وجدان بیشتر کار را با کیفیت بهتری انجام دهند.

۳- در واگذاری مسئولیت ها به لحاظ این که فرد مسئول کار و تصمیم گیری می‌باشد قدرت تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری در افراد تقویت می شود.

۴- تقویت اعتماد به نفس.

۵- نوآوری: وقتی افراد سازمان در کار احساس استقلال نمایند سعی می‌کنند کار را به نحو مطلوبی انجام و هر روز نسبت به قبل از روش های جدیدتری استفاده نمایند که این امر نوآوری را به دنبال دارد (سلطانی،۱۳۷۵،ص۴۵).

۲- ۲۷) گشاده رویی در کار

در روابط اجتماعی و رفتار ارتباطی، رعایت حقوق دیگران و رضایت مردم یک اصل بنیادی، و حرمت انسانیت و کرامت آدمی مهمترین اصل راهبردی است. تعهد نوعی نیاز به انجام کار را در فرد به وجود می آورد و بخشی از سود انجام کار متوجه مردمان است؛ ‌بنابرین‏ تعهد کاری، به نوعی نیازمند جلب رضایت مردم است.

عالی ترین شکل کسب رضیات مردم در کار، کسب رضایت خداوند است. کسی که دغدغه ی رضایت خداوند را دارد، تلاش مضاعفی برای رساندن بیشترین سود به بیشترین بندگان خدا را خواهد داشت. کارکنان متعهد در کار روزانه ی خود برای کسب رضایت الهی با گشاده رویی به تلاش می پردازند و بی مهری های ارباب رجوع، همکاران و متولیان کار را در برابر رضایت خداوند هیچ می انگارد.

گشاده رویی در کار برای افراد متعهد از یک سو جنبه عاطفی دارد، زیرا با هویت او هم خوان است: ((المؤمن بشره فی وجه؛ مؤمن در چهره خندان است)) (کلینی،ج۲،ص۲۲۶) و از سوی دیگر جنبه تعهد تکلیفی دارد؛ چون فرد متعهد انجام کار را با چهره ی بشاش وظیفه خود می‌داند (منطقی،۱۳۸۴،ص۱۰۴).

۲- ۲۸) وجدان کاری در ایران

موضوع کار و اهمیت آن از دیرباز در جامعه ایران مطرح بوده است و اسلام نیز به کار و جایگاه آن تأکید زیادی نموده است، اما متأسفانه در حال حاضر در اکثر سازمان های کاری انگیزه کار و تلاش بیشتر و بهتر نسبتاٌ پایین است.

سبک کلاسیک مدیریت در ایران نیز به وضوح عدم کارایی خود را نشان داده است. سطح بسیار پایین بهره وری نیروی کار، انگیزه پایین نیروی کار و قوه خلاقیت و نوآوری، بازدهی اندک دارایی ها، عدم توسعه مطلوب نیروی انسانی، کارایی ناچیز مدیران و… همگی حاکی از وجود نوعی سبک نادرست مدیریتی در سطح مؤسسات و شرکت های دولتی و خصوصی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]




۲-۵-۳ عامل یادگیری

شواهد زیادی وجود دارند مبنی بر اینکه یادگیری نقش عمده­ای در تأثیر گذاشتن بر تقریبأ هر جنبه­ شخصیت ایفا ‌می‌کنند. تمام نیروهای اجتماعی و محیطی که شخصیت را شکل می­ دهند این کار را به وسیله­ فنون یادگیری انجام می­ دهند. حتی جنبه­ های فطری شخصیت را ‌می‌توان به وسیله­ فرایند یادگیری تغییر داد، مختل کرد، جلوگیری کرد یا امکان شکوفا شدن به آن ها داد.(همان).

۲-۵-۴ عامل والدین

گرچه فروید اولین نظریه­پردازی بود که روی تأثیر والدین بر شکل­ گیری شخصیت تأکید کرد، تقریباً هر نظریه­پردازی دیدگاه او را تکرار کرد. آلپورت و کتل نیز که نظریه­ های آن ها بر اهمیت صفات استوار بودند، عامل والدین را در شکل­ گیری شخصیت تشخیص دادند.در اواخر دهه­ ۱۹۹۰، هنگامی که اعلام شد نگرش­ها و رفتار­های والدین تأثیر بلند­مدتی بر شخصیت کودک خارج از خانواده ندارند، بحث عمده­ای در گرفت. طبق این عقیده، همسالان خیلی بیش­تر از والدین بر شخصیت کودک تأثیر دارند. کودکان رفتار­ها، نگرش­ها، ارزش­ها و خصوصیات همکلاسی­ها و دوستان خود را می­پذیرند تا تأیید و پذیرش آن ها را جلب کنند. (شولتز،۱۹۹۰؛ ترجمه سید­محمدی، ۱۳۸۸).

۲-۵-۵ عامل رشد[۶۶]

فروید معتقد بود شخصیت در پنج سالگی شکل گرفته و تثبیت می­ شود واز آن پس به سختی ‌می‌توان هر جنبه­ای از آن را تغییر داد. ما قبول داریم که سال­های کودکی برای شکل­ گیری شخصیت اهمیت دارند، ولی این نیز روشن است که شخصیت بعد از کودکی، شاید در طول عمر نیز به رشد خود ادامه می­دهد. نظریه­پردازانی مانند کتل، آلپورت، اریکسون و موری کودکی را مهم می­دانستند ولی قبول داشتند که شخصیت می ­تواند در سال­های بعدی نیز تغییر کند. برخی نظریه­پردازان معتقد بودند که رشد شخصیت در نوجوانی جریان دارد. یونگ، مزلو، اریکسون و کتل میان­سالی را دوران تغییر عمده در شخصیت دانستند. (شولتز، ۱۹۹۰؛ ترجمه­ سید­محمدی، ۱۳۸۸).

۲-۵-۶ عامل هوشیاری

تقریباً هر نظریه شخصیتی که شرح دادیم به طور آشکار یا ناآشکار به فرایندهای هوشیار[۶۷] (شناختی) می ­پردازد. حتی فروید و یونگ که بر ناهوشیار تمرکز کردند، درباره خود یا ذهن هوشیار که درک، فکر، احساس و یادآوری ‌می‌کنند و ما را قادر می­سازد با دنیای عملی تعامل کنیم نوشتند. آلپورت معتقد بود افرادی که روان­رنجور نیستند به صورت هوشیار و منطقی عمل ‌می‌کنند، و از نیروهایی که آن ها را برانگیخته ‌می‌کنند آگاه هستند و آن ها را تحت کنترل دارند.(همان منبع).

۲-۵-۷ عامل ناهوشیار

زیگموند فروید دنیای ناهوشیار[۶۸] را به ما معرفی کرد، همان مخزن تاریک ترس­ها و تعارض­های ما، نیروهایی که بر افکارهای هوشیار ما تأثیر می­گذارند. روان­شناسان برای حمایت کردن از نظر فروید، درباره این­که افکار و خاطرات در ناهوشیار سرکوب شدند و این سرکوبی (به­علاوه سایر مکانیزم­ های دفاعی ) ممکن است در سطح ناهوشیار عمل کنند، شواهدی را پیدا کرده ­اند. (شولتز،۱۹۹۰؛ ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۸۸).

۲-۶ نظریه­ های[۶۹] مرتبط با صفات و سنخ­های شخصیتی و خودکارآمدی

آدلر معتقد بود که احساس­­های حقارت منبع تمام تلاش­ های انسان هستند. رشد فرد ‌از جبران[۷۰] ، از تلاش­ های ما برای غلبه کردن به حقارت­های واقعی یا خیالی ما ناشی می­ شود. ما در طول زندگی خود با نیاز به جبران کردن این احساس حقارت و تلاش کردن برای سطوح به مراتب بالاتر رشد تحریک می­شویم. (شولتز،۱۹۹۰؛ ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۸۸).

عقده­ی حقارت

تصور کنید کودکی رشد و نمو نمی­کند. وقتی کودکی نتواند احساس­های حقارت خود را جبران کند چه پیش می ­آید؟ ناتوانی در غلبه کردن بر احساس­های حقارت، آن ها را تشدید کرده و به عقده حقارت[۷۱] منجر می­ شود. افرادی که عقده­ی حقارت دارند نظر نامناسبی درباره­­ی خود داشته و احساس ‌می‌کنند قادر نیستند با ضروریات زندگی کنار بیایند. آدلردر کودکی بسیار از بزرگسالانی که برای درمان به او مراجعه می­کردند به چنین عقده­ای پی­برد. (شولتز،۱۹۹۰؛ ترجمه سید­محمدی، ۱۳۸۸).

عقده­ی برتری

منبع عقده هر چه که باشد، فرد ممکن است جبران افراطی کند و چیزی را که آدلر عقده­ی برتری[۷۲] نامید پرورش دهد. فرد در این حالت، درباره توانایی­ ها و موفقیت­های خود اغراق می­ کند. چنین فردی ممکن است در درون احساس رضایت و برتری کند و نیازی به آشکار نمودن برتری خود با دستاوردها و موفقیت­ها نشان ندهد. یا اینکه ممکن است چنین نیازی را احساس کرده و بکوشد تا شدیداًً موفق شود. در هر دو مورد، کسی که عقده­ی برتری دارد خودستایی می­ کند، تکبر دارد، خودخواه است، و به تحقیر کردن دیگران گرایش دارد. (شولتز،۱۹۹۰؛ ترجمه سید­محمدی، ۱۳۸۸).

۲-۶-۱ اصول شخصیت شناسی موری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]