اسپرینگر
۲۰۰۷

نبود دستورالعمل کاری مناسب و شناخته شده، ترس از آینده، ابهام کاری، ارتباطات کاری، ارتباطات خانوادگی، حجم کاری بالا.

برادفورد
۲۰۰۳

شخصیت، سیستم کاری، فقدان حمایت، عدم وجود آموزشهای لازم، فشار کاری و شرایط و پاسخگویی کار در قبال سرپرستان، تعامل سازمانی، بازخورد عملکرد

اسوانسون
۱۹۹۷

مقدار حجم کاری تخصیص داده شده بالاتر از حد عادی، عدم امنیت کاری، تعارض نقش، نحوه­ انجام ارزیابی درون سازمان، امید به آینده­ی شغلی.

دیویس
وهمکاران
۱۹۹۱

فقدان کنترل، شکاف اطلاعات، علت و نتیجه، تعارض، آینده­ی شغلی به بن بست رسیده، بیگانگی، سنگین باری نقش، سبک باری نقش، محیط کار، و تعارض نقش.

دایلومی
۱۹۹۰

داشتن نقشهای چندگانه، نداشتن زمان کاری برای استراحت، عدم تسلط کافی بر کار، ترس از اخراج به خاطر انجام اعمال خلاف، داشتن وابستگی به همکاران، عدم پاسخگویی مناسب به انتظارات.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ماروین
۱۹۸۲

پست سازمانی، ابهام نقش، پیشرفت کاری، ساختار سازمانی، تداخل زندگی کاری وخانوادگی، قرار گرفتن در معرض انتظارات متضاد، وظایف تکراری وکم تحریک کننده.

برخی از تعاریفی که در مورد استرس و سبک­های مقابله با آن مطرح شده ­اند مبتنی بر منابع ایجادکننده استرس هستند. فولکمن و موسکووتیز [۳۲](۲۰۰۴) فرایند مقابله را تفکرات و رفتارهایی که برای مدیریت تقاضای درونی و بیرونی در موقعیت های پرتنش به کار می­روند، تعریف نموده‌اند. در این تعریف منابع تنش زا وقایع و موقعیت­های بیرونی تلقی شده ­اند. در حالی که روان­شناسان پیرو اصالت وجود (برای مثال یالوم ۱۹۸۱) منابع
ایجادکننده استرس و اضطراب را به درون انسان نسبت می دهند. در هر صورت، استرس جزئی از زندگی بشر و اجتناب ناپذیر است. گذراندن اوقات زندگی انسان در سه بخش عمده می گذرد:
سازمان، جامعه و خانواد ه بدیهی است که استرس نیز در هر سه بخش یادشده وجود دارد. پستونجی[۳۳] (۱۹۹۲) معتقد است سرچشمه استرس در زندگی سه قسمت است :مشاغل و سازمان­ها، مسائل اجتماعی و خانواده .به نظر برخی صاحب­نظران از یک دیدگاه می­توان علل استرس را به دو بخش عمده درون سازمانی و برون سازمانی تقسیم کرد. تنش زاهای برون سازمانی شامل تغییرات اجتماعی، فناوری، خانواده، جا به جایی، شرایط اقتصادی، نژاد و طبقه اجتماعی و شرایط محیط زندگی از تنش زاهای برون سازمانی محسوب می­ شود. معرفی منابع و عوامل تنش زا بستگی به این دارد که صاحب نظران انسان را از چه دیدگاهی مورد بررسی قرار دهند. پیروان رفتار سازمانی، فرد را درو ن سازمانی و به عبارتی ” سازمانی ” می­دانند و به همین لحاظ منابع استرس را به درون و برون­سازمانی تقسیم می­ کنند. برخی نیز انسان را درون جامعه می بینند و تقسیمات خود را ازمنابع استرس بیشتر به صورت جامعه شناختی ارائه می دهند.
۲-۱-۲-۸- ۱- استرس های ناشی از شغل
اکثر مردم بیش از نیمی از اوقات بیداری خود را در محل کار به سر می­برند محیط کار بر آنان تأثیرگذار است. مقارن با صنعتی شدن جهان غرب به مسائل کار و محیط آن توجه بیشتری شده است (کوپر[۳۴] و دیگران ،۲۰۰۱) در همین راستا استرس­های شغلی وتأثیر آن بر کارایی افراد مورد توجه واقع شده است (کان و همکاران، ۱۹۶۴) در مورد علل ماهیت و پیامدهای استرس­های شغلی به مطالعه پرداختند؛ آنها دو نوع استرس سازمانی را تشخیص دادند: تعارض نقش و ابهام نقش . تعارض نقش عبارت است از وقوع همزمان دو یا بیش از دو تقاضا که نقش های متفاوتی را ایجاب می­ کنند و فرد می ­تواند در تمامی آن موقعیت ها نقش خود را ایفا کند. ابهام نقش نیز به سردرگمی فرد در چگونگی ایفای نقش خود اشاره دارد. هنگامی که افراد اطلاعات کافی در زمینه نقش­های خود ندارند با ابهام نقش مواجه می شوند. تعارض نقش و ابهام نقش هیجان­های منفی را افزایش می‌دهند علاوه بر اینها، احساس امنیت شغلی، مدیریت نامناسب در محیط کار از متغیرهایی هستند که با استرسهای شغلی رابطه نشان داده­اند.
۲-۱-۲-۸- ۲- استرس های ناشی از مسائل اجتماعی
عوامل اجتماعی شامل عوامل محیطی است که شخص را احاطه کرده ­اند و او در زندگی اجتماعی خود با آنها سر و کار دارد. موقعیت­هایی که معمولاً غیرقابل کنترل­اند، مانند مسائل مربوط به مبادله و معامله، درصف ایستادن، ازدست دادن کالا و تأخیر، در بروز استر س مؤثرند (مهرآیین،۱۳۷۱) بسیاری از مسائل اجتماعی که به استرس می­انجامند، از زندگی شهری و مدرن سرچشمه می­گیرند، از قبیل رقابت با دیگران و تقاضاهای تحصیلی و شغلی. هرچه میزان بهره گیری از فناوری در زندگی بیشتر باشد، به همان نسبت میزان استرس افزایش می‌یابد. حوادث زندگی، در افزایش و کاهش استرس مؤثر است. بیشتر مردم حوادث آسیب­زا را در زندگی تجربه نمی­کنند، اما بسیاری از تغییرات عظیم را پشت سر می­گذارند و در طول زندگی با مشکلات مزمن مواجه می‌شوند. به طور کلی، تغییراتی که زندگی معمولی را بر هم بزنند یا آماده متلاشی شدن سازند، حوادث زندگی نامیده می­شوند(ساعتچی ،۱۳۷۰) به نظر هلمز و راهه،۱۹۶۷) تغییرا ت بسیار ناگهانی زندگی، در حقیقت افراد را بشدت گرفتار استرس می­ کند.
۲-۱-۲-۸- ۳- استرس­های ناشی از شرایط خانوادگی
خانواده ، پایه و اساس جامعه است . درصورتی که امور خانواد ه منظم و متناسب با موقعیت­های مختلف اعضای آن باشد، می­توان گفت بسیاری از مسائل رخ نخواهد داد. وضعیت شغلی اعضا بر خانواده تأثیر دارد، همچنین وضعیت خانواده بر شغل فرد مؤثر است. چنانچه توازن مناسبی بین وقت و انرژی مصرف شده در هنگام کار، با وقت و انرژی مصروفی امور مربوط به خانه موجود نباشد، استرس به وجود می ­آید (وارد، بی تا، ۱۳۷۳)
ایجاد روابط صمیمی در محیط خانه در آسایش روحی اعضای خانواده تأثیر فراوانی دارد. اگر این روابط در محیط خانه ارضا نشود، سبب بروز استرس خواهد شد که بسیاری از بحران­ها و مشکلات خانوادگی نیز از همین مسئله نشأت می­گیرد و موجب تشدید استرس می­ شود.
۲-۱-۲-۸-۴-مهاجرت
هنگامی که افراد از محل زندگی خود به جایی مهاجرت می­ کنند که فرهنگ آن با فرهنگ آنان تفاوت دارد، دچار استرس می­شوند. در این شرایط، مهاجرت می ­تواند منبع استرس باشد، چراکه بیشتر افراد نمی ­توانند به آسانی با ارزش­های جدید انطباق حاصل کنند و رفتارهای خود را با هنجارهای اجتماعی محل جدید زندگی خود مطابقت دهند. تفاوت میان تقاضاهای محیطی و تجارب پیشین افراد موجب ایجاد استرس در فرد می­ شود (بارت و الندیک[۳۵]، ۲۰۰۴) از سوی دیگر، افراد باید ضمن حفظ هویت فرهنگی خود، هویت جدیدی را با توجه به مکان زندگی جدید خود شکل دهند و رفتارها و آداب و رسوم جدید را مورد توجه قرار دهند، این مسئله در بیشتر موارد موجب بروز استرس می­ شود (سام ، ۲۰۰۰) تجارب اولیه تعامل افراد با سایرین در فرهنگ جدید بر انطباق آنان تأثیر دارد. اگر تجارب تعامل اولیه مثبت باشد، احتمال انطباق با فرهنگ جدید افزایش می­یابد، متأسفانه در بیشتر موارد تغییر فرهنگی با استر س، تعارض، کاهش عزت نفس، سردرگمی هویتی و مشکلات درونی توأم است (آرسیا، اسکینر، بیلی و کوریا[۳۶] ،۲۰۰۱) نوجوانان و جوانان در مقابل تغییر فرهنگ آسیب پذیرترند، زیرا آنان همزمان با از دست دادن حمایت­های خانوادگی ، مشکلات آموزشی و ارتباطی پیدا می­ کنند و از سوی همتایان نیز طرد می­شوند (وینتر و یانگ[۳۷]، ۱۹۹۸)
۲-۱-۲-۹- علائم استرس
علائم استرس را می­توان به علائم جسمانی، روانی و رفتاری تقسیم کرد. این موارد در بخش زیر بررسی می‌شوند:
۲-۱-۲-۹-۱- علائم جسمانی
علائم جسمانی استرس، بسیار زیاد است و در افراد مختلف به صور گوناگون جلوه می­ کند. اما بعضی از تجلیات علائم استرس فراوان ترند و تا حدودی جنبه عمومی دارند. با انجا م آزمایش ها و آزمون­هایی که امروزه انجام می­گیرد، می­توانیم میزان و درجه استرس­هایی را که با آنها مواجه­ایم ، تعیین کنیم .
فرض کنید در حال رانندگی در بزرگراهی هستید، ناگهان با ماشین سواری دیگری که از مسیر خود منحرف شده است ، تصاد ف می­کنید و دچار شکستگی استخوان می­شوید. شما به دلیل اینکه مورد تهدید واقع شده‌‌اید، واکنش نشان می­دهید و مراحل نشانگان سازگاری کلی رخ می­دهد. یعنی با شروع مرحله هشدار، قلب شما تند می­زند، تنفس تند و مردمک چشم منبسط می­ شود. از طرف دیگر، به دلیل آسیب دیدگی پاهایتان، واکنش­هایی از خود نشان می­دهید، فریاد می­کشید و پس از این عصبانیت زودگذر، توجه شما به مسائل جانبی دیگر معطوف می­ شود، عضلات شما سفت می­ شود، احساس درد می­کنید و ممکن است در معده خود احساس سوزش و درد نمایید. بعد از چند دقیقه، علائم حاد مرحله هشدار از بین می­رود، ضربان قلب و تنفس به حالت عادی بر می‌گردد،حالات هیجانی معتدل و ملایم می­ شود. با این حال، ممکن است بعضی از این تغییرات فیزیولوژیکی مثل انقباض عضلانی، درد معده و حالت تهوع از بین نرود و برای مدتی پایدار بماند. از طریق نتایجی که از برخورد با یک عامل تنش زا در فرد ایجاد می­ شود، می­توان علائم فیزیولوژیکی و حتی سطحی استرس را اندازه‌گیری کرد. برای مثال اگر تنش عضلانی و همچنین سایر تغییرات فیزیولوژیکی ناشی از استرس باشند، میزان تنش عضلانی، شاخصی از سطح استرس محسوب می­ شود.
۲-۱-۲-۹-۲- علائم روانی و رفتاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...