کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



ردیف

سری زمانی

مقدار آماره آزمون

مقدار بحرانی در سطح خطای ۵ درصد

مانایی

۱

GDPV

۲۴/۲-

۵۷/۳-

نامانا

۲

GDPI

۵۸/۲-

۵۷/۳-

نامانا

۳

EX

۸۸/۲

۶۱/۳-

نامانا

۴

IM

۶۴/۳-

۱۹/۳-

مانا

۵

ER

۸۳/۲-

۵۶/۳-

نامانا

۶

VER

۴۲/۳-

۱۹/۳-

مانا

۷

DGDPV

۱۲/۴-

۵۷/۳-

مانا

۸

DEX

۲۹/۶-

۶۲/۳-

مانا

۹

DGDPI

۳۴/۷-

۵۷/۳-

مانا

۱۰

DER

۴۹/۵-

۵۷/۳-

مانا

مأخذ: نتایج تحقیق

به دلیل این‌که برخی از متغیرهای تحقیق در سطح پایا و مابقی در تفاضل مرتبه‌ی اول پایا هستند، در نتیجه لازم است از روش ARDL برای تخمین مدل استفاده گردد. زیرا برای استفاده از روش VARباید تمامی متغیرهای موجود در مدل دارای مرتبه انباشتگی یکسانی باشند و اگر تمامی متغیرها در سطح پایا می‌شدند، می‌توان از روش حداقل مربعات معمولی OLS برای برآورد ضرایب مدل استفاده کرد. در ادامه فصل اقدام به تخمین ARIMA نرخ ارز خواهیم نمود. علت استفاده از روش ARIMA به جای ARMA، نامانا بودن سری نرخ ارز است که با یکبار تفاضل‌گیری مانا شده است. سپس تست ARCH را انجام داده و در صورت وجود اثر آرچ در داده های نرخ ارز از مدل GARCH جهت محاسبه نااطمینانی نرخ ارز استفاده خواهیم نمود. .

۴-۴-تخمین مدل آریمای نرخ ارز

به منظور برآورد الگوی گارچ ابتدا پایایی سری زمانی نرخ ارز بررسی شده است. نتایج آزمون پایایی توسط آزمون دیکی فولر((ADF نشان می‌دهد که سری نرخ ارز ناپایا است. در تخمین الگوی گارچ باید مدل اولیه‌ای برای تبیین رفتار نرخ ارز برآورد شود، ‌به این منظور برای انتخاب بهترین مدل ARIMAمعیار آکائیک مورد استفاده قرار می‌گیرد.

جهت تعیین مدل بهینه، اطلاعات تخمین مدل ARIMA در حالت‌های مختلف محاسبه شده است:

جدول ۴-۳ : تخمین مدل ARIMA در مرتبه‌های مختلف

مرتبه آماره

مقدار آکاییک

ARIMA(0,0)

۰۹/۱۵-

ARIMA(1,0)

۹۹/۱۴-

ARIMA(1,1)

۷۱/۱۵-

ARIMA(0,1)

۰۳/۱۵-

ARIMA(2,0)

۹۰/۱۴-

ARIMA(2,2)

۵۸/۱۵-

ARIMA(0,2)

۱۵/۱۵-

مأخذ: نتایج تحقیق

با توجه به نتایج جدول ۴-۳ تخمین مدل در حالت ARIMA(2,0) دارای کمترین آکاییک است. نتایج تخمین مدل ARIMA(2,0) در زیر ارائه شده است.

جدول ۴-۴ : تخمین مدل ARIMA(2,0) برای متغیر نرخ ارز

متغیر

ضریب

انحراف معیار

t-آزمون

سطح معنی داری

C

۷۶/۲E05-

۰۴/۲E05-

۳۵۱/۱

۱۸۸/۰

AR(1)

۰۸۶/۰-

۱۹۸/۰

۴۳۶/۰-

۶۶۶/۰

AR(2)

۱۴۹/۰-

۲۰۹/۰

۷۱۰/۰-

۴۸۳/۰

۴-۵- بررسی وجود آرچ در داده‌ نرخ ارز

جهت محاسبه نااطمینانی نرخ ارز به بررسی وجود آرچ در داده‌ نرخ ارز خواهیم پرداخت.

جدول ۴-۵ : نتایج تست آرچ برای متغیر نرخ ارز

نوع آماره

میزان آماره

درجه آزادی

سطح معنی‌داری

F-statistic

۱۱۷/۹

Prob. F(1,25)

۰۰۶۹/۰

Obs*R-squared

۳۱۸/۷

Prob. Chi-Square(1)

۰۰۱۸/۰

مأخذ: نتایج تحقیق

با توجه به نتایج تحقیق مشاهده می‌گردد در داده های نرخ ارز اثر آرچ وجود دارد((Prob<%5. در نتیجه لازم است که اقدام به تخمین مدل گارچ جهت محاسبه متغیر نااطمینانی نرخ ارز نماییم.

۴-۶- تخمین مدل گارچ

الگوی گارچ از دو جزء خودتوضیح پسماندها و واریانس شرطی تشکیل شده است که هر دو جزء با وقفه‌هایی در الگو ظاهر می‌شوند که این وقفه‌های بهینه، مرتبه الگو را تعیین می‌کنند. با توجه به حداقل معیار آکائیک، الگویGARCH(2,0) به عنوان الگوی بهینه مورد برآورد قرار گرفت. نتایج حاصل از برازش الگوی بهینه در جدول زیر خلاصه شده است.

جدول ۴-۶ : نتایج تخمین گارچ برای متغیر نرخ ارز

متغیر

ضریب

انحراف معیار

z-آزمون

سطح معنی داری

AR(1)

۰۸۴/۰-

۲۵۵/۰

۳۳۲/۰-

۷۳۹/۰

AR(2)

۰۷۷/۰-

۴۵۸/۰

۱۶۹/۰-

۸۶۵/۰

Variance Equation

C

۱/۳۶E-09

۲/۸۲E-09

۴۸۳/۰

۶۲۸/۰

RESID(-1)^2

۱۶۸/۰-

۰۷۱۴/۰

۶۶۳/۲-

۰۰۶۲/۰

GARCH(-1)

۱۱۲/۰

۳۰۹/۰

۵۹۲/۳

۰۰۰۳/۰

مأخذ: نتایج تحقیق

در الگوهای گارچ، واریانس شرطی پسماندها به عنوان شاخص نااطمینانی و نوسانات متغیر استفاده می‌شود، در این تحقیق نیز از این رویه استفاده شده است .در ادامه با محاسبه نااطمینانی نرخ ارز و وارد کردن آن در مدل صادرات و واردات اقدام به ارائه نتایج تخمین مدل ARDL و آزمون فرضیه‌ها نموده‌ایم.

۴-۷- تخمین مدل‌ها و آزمون فرضیه‌ها

در این قسمت به تخمین مدل‌های واردات و صادرات به روش ARDL وآزمون فرضیه‌ها خواهیم پرداخت.

۴-۷- ۱-تخمین مدل واردات به روش ARDL

جدول ۴-۷ تخمین اولیه روش ARDL را در مدل واردات نمایش می‌دهد.

    1. Autoregressive Distributed Lag. ↑

    1. Error Correction Model. ↑

    1. Nominal Exchange Rate. ↑

    1. Real Exchange Rate. ↑

    1. Hsing 2009. 1 ↑

    1. .Magee 1973 ↑

    1. Bahmani-Oskooee & Goswamil.1 ↑

    1. . Kreuger2 ↑

    1. Pilbeam,2009. ↑

    1. Cote,1994. ↑

    1. Samanta. ↑

    1. . Halicioglo2 ↑

    1. . rahman and Serltes1 ↑

    1. Wang. 2 ↑

    1. . Beak ↑

    1. Nishimura.2 ↑

    1. Hirayama .3 ↑

    1. . Serenis ↑

    1. . Tsounis5 ↑

    1. . Bahmani-Oskooee et al 1 ↑

    1. www.irica.gov.ir.1

    1. .www.worldbank.com2 ↑

    1. www.imf.org. ↑

    1. Unit Root Test . ↑

    1. Mackinnon . ↑

    1. .۱ Autoregressive Conditional Heteroskedastic ↑

    1. .۱ General Autoregressive Conditional Heteroskedastic ↑

    1. .۲ Bollerslev ↑

    1. .۱Autoregressive Distributed Lag۲ . Engle and Granger ↑

    1. ۱٫ Pahlavani et al, 2005 ↑

    1. . Johansen2 ↑

    1. ۳٫ Bahmani-Oskooee and Nasir, 2004 ↑

    1. . Dynamic Models ↑

    1. . AIC ↑

    1. . SBC ↑

    1. . HQC ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:42:00 ق.ظ ]





۱ـ اصطلاحی پوششی برای تعداد نامعینی از حالات ذهنی. این همان معنایی است که ضمن صحبت از عشق، ترس و نفرت مورد نظر است.



۲ـ برچسبی برای زمینه‌ای از تحقیقات علمی که به بررسی عوامل محیطی، فیزیولوژیکی و شناختی این تجربیات ذهنی می‌پردازد. علاوه بر این کاربردها، اصطلاح هیجان مفاهیم ضمنی دیگری نیز دارد:

حالات هیجانی به طور طبیعی، حاد تلقی می‌شوند و این حالات، تجارب ذهنی هستند که با احساسات تفاوت داشته و از نظر رفتاری با آشفتگی و اضطراب همراه هستند. ( پورافکاری، نصرت‌ا…؛ فرهنگ جامع روان‌شناسی – روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۳، جلد اول، ص ۴۹۵) . هیجان، حالت پیچیده روان‌شناختی است که شامل سه مؤلفه‌ مجزا می‌باشد:

تجربه ذهنی، پاسخ هیجانی و رفتار آشکار حاصل از این تجربه. بر اساس مؤلفه‌‌های موجود، هیجان‌های اصلی شامل ترس، تعجب، خشم، نفرت، ناراحتی و شادی می‌باشند و نوع دیگر هیجان، هیجان‌های مرکب هستند که ترکیبی از هیجانات اصلی می‌باشند.

هیجان‌ها حالت‌های عاطفی هشیار یا خودآگاهی هستند که در آن ها مفاهیمی چون شادی ، غم ، نفرت یا محبت نهفته است . هیجان انگیزش شدیدی است که موجب پیدایش واکنش‌های جسمی آشکار همراه با حالت عاطفی در موجود زنده می شود ( مرضیه حق شناس ، ۱۳۸۶ ) .

۲-۱۷ تاریخچه هیجان

دانشمندان فراوانی درباره هیجان تحقیق کرده‌اند. ویلیام جیمز، اولین محققی است که برای هیجان یک الگوی فیزیولوژیکی ارائه داد و چارلز داروین یکی از اولین دانشمندانی بود که هیجان را به طور سیستماتیک مطالعه کرد.

هدف او از نشان دادن هیجان در میان انسان‌ها، شاهدی برای نظریه تکامل‌اش بود. او در سال ۱۸۷۲ کتاب خود را با عنوان “ابراز هیجان در انسان‌ها و حیوانات” منتشر کرد.

همگانی بودن حالت‌های چهره هنگام ابراز هیجان، تاییدی برای ادعای داروین مبنی بر ذاتی بودن واکنش‌ها و داشتن تاریخچه تکاملی برای هیجان‌ها می‌باشد. (زمینه روان‌شناسی؛ ص ۶۳٫)

۲-۱۸ تعریف هیجان

هر فرد از هیجان، برداشت خاصی دارد و با توجّه به اطلاعات و گرایش های خود، تعریفی از هیجان ارائه می‌دهد. یکی می‌گوید: هیجان یعنی عشق، صَفا، بگو و بخند، گردش و تفریح. دیگری می‌گوید: هیجان یعنی خطر کردن، ماجراجویی، زدن تو دل حوادث . و شاید بعضی ها که کمی آگاهی بیشتری دارند بگویند: هیجان، هم به غم گفته می شود و هم به شادی. امّا تعریفی که روان شناسی ارائه می‌دهد دامنه ای بسیار گسترده تری را دربر می‌گیرد. روان شناسی با تکیه بر یافته های خود به توضیح این واژه می پردازد. البته در روان شناسی نیز تعریف های گوناگونی از هیجان، ارائه شده است و ما برای این که تعریفی ارائه دهیم که از سویی مفهوم هیجان را مشخص کند و از سوی دیگر، این تعریف آنچنان علمی صِرف نباشد (که فهم آن برای عموم مردم، مستلزم آگاهی از پیش فرض های روان شناختی باشد ، سعی بر ساده تر نمودن تعریف داشته ایم) .

هیجان در افراد به دنبال محرک های بیرونی و گاهی درونی ظاهر می شود. به هیجان، عاطفه نیز گفته می شود که عمدتاً در قالب هایی مثل: ترس، خشم، اندوه، شادمانی و لذت، عشق، شگفتی، نفرت و شرم، بروز پیدا می‌کند. برای مثال، انسان وقتی با یک واقعه خطرناک مواجه می شود ، بی اختیار، نشانه های آمادگی برای گریز و فرار از لحاظ جسمی و فیزیولوژیک در او به وجود می‌آید و از لحاظ روانی هم نشانه ها و رفتارهایی مبتنی بر ترس در فرد، ظاهر می شود که به آن حالت هیجان، «ترس» گفته می شود. گاهی اوقات این حالت ترس، تبدیل به هیجان «خشم» می شود و فرد، بدون این که خودش اختیاری داشته باشد، حالت پرخاشگری و تدافعی به خود می‌گیرد.

هیجان، یک موهبت الهی است که به عنوان یک مکانیزم (ساز و کارِ) تنش زُدا عمل می‌کند. ‌به این صورت که هنگام تحریک فرد از سوی یک محرّک خارجی، بدن سریعا نسبت به آن، واکنش نشان می‌دهد و اضطراب در فرد به وجود می‌آید و این اضطراب، موجب عدم تعادل و به هم ریختگی روانی فرد می شود و در این مرحله، اُرگانیزم (بدن) با به راه انداختن تظاهرات هیجانی که با حالت های مختلف چهره، تنفّس شدید و… همراه است، سعی می‌کند این تنش و اضطراب را کاهش دهد و تعادل را دوباره به وجود آورد. اگر این مکانیزم بدن نمی بود، عملاً فرد در مقابل بسیاری از محرک ها با درماندگی مواجه شده و با آسیب های جسمی و روانی بسیاری رو به رو می شد. البته هیجان ها با شناخت های ما پیوند خورده اند و این تجربه های شناختی هر فرد است که بر میزان تأثیر محرک ها و در نتیجه، شدّت هیجان های وی اثر می‌گذارد.

‌به این مثال توجّه کنید: هنگام خرید از یک فروشگاه اگر فکر کنید که فروشنده، قصد فریب شما را دارد، به احتمال قوی، عصبانی خواهید شد؛ امّا اگر این فکر به ذهن شما خطور نکند، عصبانیتی به وجود نخواهد آمد. ‌بنابرین‏، هیجان با شناخت افراد، رابطه مستقیم دارد. دایره هیجان، بسیار گسترده تر از تفریح و سرگرمی یا ماجراجویی است. یک عصبانیت ساده، یک گریه کودکانه و یک تعجب ابتدایی هم هیجان است. «در نهایت می توان گفت هیجان به احساس ها، افکار و حالت های روانی و بیولوژیکی (زیستی) مختص آن و به دامنه ای از تمایلات شخص برای عمل کردن بر اساس همان تمایلات اطلاق می شود».

۲-۱۹ اجزای هیجان

هر هیجان شامل شناخت‌ها، اعمال و احساسات می‌باشد و تمامی هیجان
ات این مراحل را طی می‌کنند.

۱ـ احساس درون‌ذهنی

۲ـ تحریک دستگاه خودکار

۳ـ ارزیابی شناختی از موقعیت

۴ـ ابراز هیجان

۵ـ واکنش عمومی

۶ـ گرایش عملی که مقدار هیجانی که از احساسی ناشی می‌شود و به صورت رفتار خاصی بروز می‌کند به تجربه فرد بستگی دارد. (اتکینسون، ریتال.ال و همکاران؛ زمینه روان‌شناسی، رفیعی و همکاران، تهران، ارجمند، ۱۳۸۴، چاپ پنجم، جلد دوم، ص ۵۱ و ۵۲٫)

مهم‌ترین چیزی که تاکنون درباره هیجان گفته شده این است که، تا وقتی کسی هیجان را تعریف نکرده فکر می‌کند معنای آن را می‌داند. (کالات، جیمز؛ روان‌شناسی فیزیولوژیکی، یحیی سیدمحمدی، تهران، نشر روان، ۲۰۰۷، ص ۱۷۶)

۲-۲۰ دیدگاه های مربوط به هیجان

۲-۲۰-۱ دیدگاه زیستی

این دیدگاه معتقد است که هیجان‌ها از تاثیرات بدنی گذرگاه های عصبی لیمبیک، الگوهای شلیک عصبی و پس خوراند صورت می‌گیرد.

۲-۲۰-۲ دیدگاه شناختی

این دیدگاه معتقد است که هیجان‌ها از رویدادهای ذهنی نظیر ارزیابیها ، دانش و حافظه ، زمانی که فرد معنی شخصی رویدادهای محرک را تعبیر می‌کند ناشی می شود. چون مواردی نظیر داروها ، تحریک برقی مغز و پس خوراند صورت هیجان را فعال می‌کند. معلوم است که نیروهای زیستی بدون دخالت شناختی یا با دخالت آن تجربه هیجانی به بار می آورند چون افراد تقریبا همیشه ارتباط شخصی و اهمیت شخصی رویدادها را تعبیر می‌کنند پس معلوم می شود که نیروهای شناختی هم موجب تجربه هیجانی می‌شوند.

۲-۲۱ مفهوم هیجان

واژه هیجان طیف وسیعی از رفتارهای قابل مشاهده ، تظاهر احساسات و تغییر در حالات بدن را شامل می شود . مفهوم هیجان از سه جنبه قابل توجه است :

۱-هیجان احساسی ذهنی و شخصی است . انسان می‌تواند طیف وسیعی از هیجان‌ها را بیان نماید که احساس یا تجربه ‌کرده‌است . بسیاری از هیجان‌ها با علایم شادی یا تنش همراه هستند که در اکثر موارد به شکل ترکیبی ظاهر می‌شوند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:42:00 ق.ظ ]




عوامل اقتصادی[۲۵] :مهمترین محیطی که شرکت ها درآن فعالیت می‌کنند محیط اقتصادی می‌باشد زیرا شرایط در این محیط می‌توانند مدیریت شرکت را تحت تاثیر قرار دهد که از آن به محدودیت اقتصادی نام برده شده که شامل اشباع شدن بازار داخلی, پذیرش کالاهای شرکت در بازارهای خارجی ,بروز رکود در بازارهای داخلی, افزایش نرخ تورم در کشور, تحریم های اقتصادی وارد شده بر کشور است.سوالات ۳۲،۳۳،۳۴،۳۵،۳۶ ‌به این عامل اختصاص دارد.

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

مقدمه

تحولات پیچیده و سریع چند دهه اخیر و نیز شتاب گیری روند جهانی شدن موجب شده است جوامع گوناگون تلاش کنند بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند. آنچه که به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد عبارت است از برپایی و فعال نگه داشتن شرکت های بزرگ و چنین استدلال می شود که هر چه این شرکت ها بزرگ تر باشند اقتصاد پویاتر و قدرتمند تر می‌گردد. این تفکر طی چند دهه رونق گرفت و بر پایه آن شرکت های غول پیکری پدید آمدند .تحولات اخیر به ویژه فشار جمعیتی، نوآوری های لحظه به لحظه، پیچیده شدن فرایند مدیریتی و تصمیم گیری، نیاز به تصمیم گیری آنی و ضروری، تجارب حاصل از فعالیت شرکت های بزرگی همچون شرکت های هلدینگ است که اهمیت این شرکت ها را نمایان ساخته است . از طرفی بین‌المللی شدن بیش از پیش مهم شده است وباعث شده اقتصاد کشورهای مختلف نسبت به گذشته بیشتر به هم نزدیک شوند.

به موازاتی که جهان تغییر می‌کند شرکت ها باید با تغییرات پیش آمده در محیط کسب و کار خود تطبیق یابند. برای بسیاری از شرکت ها بازارهای داخلی بسیار کوچک است و آن ها باید فعالیت های خود را توسعه دهند و روندهایی را در توسعه اقتصادی جهان دنبال کنند. شرکت ها باید فرصت های جدیدی را برای سرزنده نگه داشتن کسب و کار خود دنبال کنند.

دلایل متعددی وجود دارند که بین‌المللی سازی شرکت های هلدینگ را به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های عمومی در بسیاری از کشورهای جهان قرار داده است زیرا شرکت های هلدینگ نقش حیاتی در نوآوری صنعتی ایفا می نمایند.

شرکت های هلدینگ می‌توانند از طریق توسعه اقتصادی به جوامع خود سود برسانند و در نهایت بین‌المللی شدن فرصت های رشد مخصوص شرکت را فراهم می نمایند و باعث پویایی اقتصاد می‌گردد.

یک منطق اساسی که در پس حمایت از بین‌المللی سازی وجود دارد، این است که بین‌المللی سازی برای شرکت های هلدینگ مناسب است واین شرکت ها برای اقتصاد مفید و سوده هستند.

در این فصل به بررسی ادبیات موضوع و مطالعات انجام شده پیشین می پردازیم

۲-۱- بین‌المللی سازی:

این که سازمان ها از شرکت های صرفاً محلی به سمت شرکت های بین‌المللی تغییر جهت دهند موضوعی است که در سه دهه اخیر توسط محققین مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.

محققین سعی کرده‌اند مدل هایی را مطرح کنند که علت این امر که سازمان ها به سمت بین‌المللی سازی می‌روند و نیز چگونگی و شکل بین‌المللی سازی آن ها را توضیح دهند، به عبارتی دیگر محققین انگیزه ها و مشخصه ها و نیز استراتژی ها و روش هایی که شرکت برای انجام و مدیریت فعالیت های خود در بازارهای خارجی اتخاذ کرده‌اند را مورد بررسی قرار داده‌اند.

۲-۱-۱- تعریف بین‌المللی سازی

بین‌المللی سازی را جریان پیوسته انتخاب یک شرکت برای توسعه فروش یا تولید به بازارهای خارجی گویند.

شاید بهترین توضیح را بتوان در نظریه منحنی یادگیری یافت محرک های خاص باعث می‌شوند شرکت صادرات خود را افزایش دهد و تجربه حاصل از این افزایش (یا یادگیری) دیدگاه ها، انتظارات و ظرفیت و مهارت مدیریت شرکت را تغییر می‌دهد و محرک جدید شرکت را وادار می‌کند صادرات خود را بیش از پیش افزایش دهد و این روند ادامه می‌یابد (کانیگهام و هومز[۲۶]، ۱۹۸۲).

واژه بین‌المللی سازی واژه مبهمی است و تعاریف ارائه شده از حیث پدیده‌های لحاظ شده متفاوتند. ولچ و لوستار بین‌المللی سازی را این گونه تعریف می‌کنند «پروسه افزایش مشارکت در فعالیت های بین‌المللی». پس از ارائه این تعریف این محققین ادامه می‌دهند که با شروع فعالیت بین‌المللی ادامه آن اجتناب ناپذیر می شود چرا که تجربه نشان داده است بازگشت از بین‌المللی سازی می‌تواند در هر مرحله ای اتفاق بیافتد. بازگشت از بین‌المللی بودن وقتی اتفاق می افتد که شرکت فروش بین‌المللی خود را کاهش داده یا از بازار بین‌المللی کنار بکشد (ولچ و لوستارنین[۲۷]، ۱۹۸۸).

بعدها بئامیش و دیگران (۱۹۹۰) تعریف جدیدی را ارائه کردند تا هم تعریف قبلی را پوشش دهند و هم یافته های جدید را در خود جای دهد. بنا بر تعریف آن ها بین‌المللی سازی عبارت است از جریانی که طی آن یک شرکت هم بر هوشیاری خود نسبت به تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم تعاملات بین‌المللی می افزاید و هم با دیگر کشورها به تعامل می پردازد. پنج سال بعد، کالوف و بئامیش (۱۹۹۵) بین‌المللی سازی را ‌به این صورت تعریف کردند «فرایند تطابق عملیات شرکت (استراتژی، ساختار، منابع و غیره) با محیط های بین‌المللی».

این تعریف، بازگشت از بین‌المللی بودن از هم دربرمی گیرد. کوتشگر و بورل (۱۹۹۷)، یک تعریف کلی گرایانه ارائه می‌کنند و از سه بعد بین‌المللی سازی را تعریف می‌کنند. این ابعاد شامل تعداد و فاصله جغرافیایی از بازارهای خارجی و میزان فعالیت هایی است که در بازارهای مختلف صورت می گیرند یعنی فروش، توزیع، سازماندهی، تولید و غیره و میزان یکپارچگی این فعالیت ها می‌باشند.

۲-۱-۲- فرایند بین‌المللی سازی

جهت گیری برخی از مطالعات به سوی تشریح بین‌المللی سازی به عنوان یک جنبش بیرونی در عملیات بین‌المللی شرکت است و لی آن چه که در بیشتر تعاریف مورد توجه است فرایندی بودن عملیات بین‌المللی سازی می‌باشد (کاوزلیگ[۲۸]، ۱۹۸۰).

علاوه بر نگاه فرایندی نگاه دیگری تحت عنوان «خوشبختی تصادفی» مطرح می‌باشد که مؤید این نکته می‌باشد که بین‌المللی سازی می‌تواند با فرقی جدید بدون طی کردن مراحل صورت گیرد (کالیسکان و دیگران[۲۹]،‌۲۰۰۶) و به گونه ای که ولچ و لوستارنین بیان می‌کنند، بین‌المللی شدن طی کردن یک سری گام هایی را می طلبد اما می‌تواند در هر مرحله ای از توسعه شرکت رخ دهد و از طرفی ضرورتی ندارد که این عملیات استمرار داشته باشد.

آلبائوم و همکاران (۲۰۰۴) بیان می‌کنند که تئوری هایی که ‌در مورد بین‌المللی سازی مطرح شده است چندین مرحله را در یک فرایند نشان می‌دهند، چگونه این تئوری ها مدل های طبقه بندی مختلفی را ارائه می‌دهند. اما اکثریت، با یک نگرش متداول، یک فرایند تدریجی را که بخش هایی تشکیل شده است، ارائه می‌دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:41:00 ق.ظ ]




بر اساس این نظریه، عقد بیع لحظه ای قبل از تلف مبیع، به خودی خود منفسخ می شود و مالکیت مبیع دوباره به فروشنده انتقال یافته و تلف در ملک بایع واقع می شود. با تلف مبیع و انفساخ عقد، رابطه ی حقوقی بین طرفین از بین می رود و همان گونه که فروشنده امکان تسلیم مبیع را از دست می‌دهد، خریدار نیز تکلیفی به پرداخت ثمن نخواهد داشت و اگر ثمن را به فروشنده پرداخته باشد، حق استرداد آن را دارد. طبق این تحلیل و با قبول تعبد به برگشت مالکیت به فروشنده در یک لحظه قبل از تلف، این قاعده مطابق اصول کلی حاکم بر قراردادها و اصل تملیکی بودن عقد بیع بوده و امری هماهنگ با قواعد عمومی معاملات است و هیچ گونه استثنا و امر خلاف قاعده ای در آن مطرح نخواهد شد؛ یعنی با انفساخ عقد، هر یک از عوضین به مالک قبل از عقد آن باز می‌گردد. در نتیجه تلف مبیع در حالی رخ می‌دهد که در ملکیت فروشنده است (خمینی، ۱۴۲۱ق، ج ۵، ص ۵۸۲؛ مکارم شیرازی، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص ۳۵۷؛ شهید ثانی، ۱۴۱۳ ق، ج ۳، ص ۲۱۶؛ بحرانی، ۱۴۰۵ق، ج ۱۹، ص ۷۶؛ انصاری، ۱۴۱۵ق، ج ۶، ص ۲۷۱؛ نائینی، ۱۳۷۳ق، ج ۲، ص ۱۸۹).

البته این نظریه – با این که ضمان معاوضی فروشنده را مطابق قاعده توجیه و تفسیر نموده و به سایر عقود معاوضی نیز قابل تسری می‌داند – با یک اشکال اساسی روبرو می‌باشد و آن فرض تعبد است که عقد را بدون دلیل و هیچ گونه منطقی، به طور خود به خود قابل انفساخ دانسته و اصول کلی حاکم بر معاوضات، نظیر اصل لزوم را بدون دلیل زیر پا گذاشته است. به تعبیر دیگر، عقد بیع از عقود لازم و غیر قابل فسخ است؛ مگر آن که با توافق طرفین آن یا پیدایش حق فسخ برای یکی از طرفین و اعمال آن حق، منحل یا آن که با از بین رفتن موضوع آن، خود به خود منفسخ شود. ‌بنابرین‏ تحت هیچ شرایط دیگری، عقد بیعی که بین دو طرف واقع شده است، به خودی خود نمی تواند منحل و منفسخ گردد. (بجنوردی، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۲۷۱).

در پاسخ گفته شده است: انفساخ عقد در این نظریه، به خودی خود و بدون دلیل نیست. بلکه عقد بیع که به موجب آن طرفین نسبت به پرداخت عوض و معوض به طرف مقابل متعهد می‌گردند، تعهدی دو طرفه است و به طور مجانی نیست و هر یک از دو عوض، حیات حقیقی خود را از پیوند با دیگری می‌گیرد. ‌بنابرین‏ چنان چه یکی از آن دو، تلف و نابود شود، تعهد به پرداخت طرف دیگر از بین می رود. ‌بنابرین‏ کسی که از عوض محروم شده باشد، از دادن معوض معاف می‌گردد و در نتیجه تلف مبیع در اثر حادثه ی قهری بر فروشنده تحمیل می شود (نائینی، ۱۳۷۳ق، ج ۲، ص ۱۸۸).

نفس تلف علت برای انفساخ عقد اعلام شده است، هر چند از نظر رتبی، تلف مبیع مقدم بر انفساخ عقد باشد، اما تلف و انفساخ از نظر زمانی تقدم و تاخر ندارند و هر دو در یک زمان واقع می‌شوند. ‌بنابرین‏ همان لحظه ی تلف، لحظه انفساخ و انحلال عقد هم هست. پس قهراً تلف در مال فروشنده واقع شده است (بجنوردی، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۲۹۸).

حکم قاعده، با استناد به روایت مشهور نبوی، نوعی تعبد و تسلیم در برابر شارع است؛ زیرا حکم به ضمان معاوضی بایع با قول به انتقال مالکیت سازگار نیست و لازمه ی انتقال مالکیت مبیع، آن است که تلف نیز بر خریدار (مالک جدید) تحمیل شود. ‌بنابرین‏ قاعده ی «تلف مبیع قبل از قبض» مطابق با اصول حاکم بر معاوضات و تملیکی بودن عقد بیع نمی باشد و به دلیل وجود روایت و اتفاق نظری که در میان فقها در استناد ‌به این قاعده وجود دارد، به ناچار باید آن را به عنوان استثنایی به اصل تملیکی بودن تلقی نموده و تنها در عقد بیع، آن هم در موردی که مبیع قبل از تسلیم تلف شود، قابل اعمال دانست؛ زیرا در خلاف قاعده و استثنا باید به حداقل و قدر متیقن آن اکتفا نمود (خمینی، ۱۴۲۱ق، ج ۵، ص ۵۸۲؛ بحر العلوم، ۱۴۰۳ق، ج ۱، صص ۱۵۷ و ۱۵۸).

انفساخ عقد و توجه تلف به بایع، به جهت عدم ایفای ضمان معاوضی و مسمای عقد بیع است که بر ذمه ی او است (مغنیه، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص ۲۵۲؛ بحر العلوم، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص ۱۵۷؛ طبرسی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص ۵۱۲). در حقیقت با حدوث عقد بیع، مبیع و ثمن از مالکیت فروشنده و خریدار خارج و به طرف مقابل انتقال می‌یابد؛ ولی با این وجود قبل از تسلیم مبیع به خریدار، ضمان معاوضی یا خطر ناشی از تلف مبیع، بر عهده ی فروشنده باقی می ماند. ‌بنابرین‏ صرف انتقال مالکیت، بدون آن که خریدار به مبیع دست یابد، موجب انتفای ضمان معاوضی فروشنده و الزام خریدار به پرداخت ثمن نمی شود؛ زیرا در عقود معاوضی، انتقال مال یا قبول تعهد، تعهد به تسلیم و اجرای آن را نیز در پی دارد و با این انگیزه، عقد تشکیل می شود و تا زمانی که موضوع عقد، تسلیم خریدار نشود، تحمیل ضمان معاوضی یا خسارت ناشی از تلف به خریدار یا عدالت معاوضی و خواست مشترک طرفین سازگار نخواهد بود. ضمان معاوضی خریدار نیز نسبت به ثمن در برابر فروشنده همین گونه است. ‌بنابرین‏ انفساخ عقد و تحمیل ضمان معاوضی بر بایع امری معقول و مبتنی بر اراده ی مشترک طرفین عقد و منطبق بر قواعد عمومی حاکم بر معاملات و تملیکی بودن عقد بیع است، زیرا هر یک از دو طرف، حیات حقوقی و نفوذ خود را از پیوند با دیگری به دست می آورد و بدون کفه ی مقابل خود، امکان بقا ندارد. پس اگر یکی از آن دو تلف یا ممتنع شود، دیگری نیز خود به خود از بین می رود و کسی که از عوض محروم شده، از دادن معوض معاف می‌گردد و در نتیجه تلف مبیع در اثر حادثه ی قهری، بر فروشنده تحمیل می شود.

تلف یکی از دو عوض متقابل، موجب از بین رفتن تعهد به تسلیم عوض مقابل به طور قهری و خود به خود می شود و کسی که به هر دلیل وفای به عهد نکند، حق گرفتن عوض را ندارد (الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج ۳، ص ۱۵۴).

در نتیجه هر چند عقد بیع موجب تملیک مبیع و انتقال ضمان معاوضی می شود ولی ازآن جا که در بیع صرف انتقال مالکیت هدف نیست، بلکه رسیدن به عوض و مال هدف نهایی در معامله است با از بین رفتن یکی از دو عوض، تعهد به پرداخت عوض مقابل نیز مبنای خود را از دست می‌دهد ‌بنابرین‏ با از بین رفتن یکی از دو عوضین عدم امکان تسلیم آن عقد به دلیل از دست دادن موضوع خود به خود امکان از دست داده و منفسخ می‌گردد.

این نظریه از یک طرف ضمان معاوضی فروشنده را با تملیکی بودن عقد بیع سازگار و هماهنگ نشان می‌دهد به نحوی که مطابق قواعد حاکم بر معاوضات بوده و امر خلاف قاعده و استثنایی تلقی نشود و از طرف دیگر آن را در کلیه ی عقود معاوضی و نسبت به طرفین و عوضین قانون اعمال می‌داند

این قول نظریه ی مختار است و برای تبیین این نظریه ذکر چند مطلب لازم است.

برابر نظر اکثر فقها ضمان موجود در قاعده ی «تلف مبیع قبل از قبض» ناظر به ضمان معاوضی است نه ضمان واقعی چرا که با تلف مبیع عقد منفسخ می شود و در نتیجه خریدار مالک چیزی نیست تا فروشنده در برابر آن ضمان قهری داشته باشد . (شهید ثانی ، ۱۴۱۳ق، ج ۳، ص ۲۱۶، محقق سبزواری، ۱۴۲۳ق، ج ۱، ص ۴۷۳، بحرانی، ۱۴۰۵ق، ج ۱۹، ص ۷۶، انصاری، ۱۴۱۵ق، ج ۶، صص ۲۷۱ و ۲۷۲؛ خوانساری، ۱۴۰۵ق، ص ۵۹۴؛ ما مقانی، ۱۳۵۰ ق، ص ۲۲۶، روحانی، ۱۴۱۲ق، ج ۱۷، ص ۳۰۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:41:00 ق.ظ ]




فصل دوم:منشور کوروش کبیر

کلیات:

در این فصل کلیات مربوط به منشور حقوق بشر کوروش کبیر ،تعاریف ، مشخصات ،تفاسیر ، انتقادات وارده بر ان و همچنین نظر مورخین و حقوق دانان مختلف ‌در مورد آن مطرح می‌گردد.

مبحث اول: منشور کوروش کبیر

استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده‌است. نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در (نیایشگاه اِسَگیله)(معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود[۱].این منشور یکی از بزرگترین نشانه های روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است.

گفتار اول:تاریخچه پیداسازی

در سال ۱۲۵۹ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی به هنگام کاوش‌های باستان‌شناسی گروه بریتانیایی در محوطهٔ باستانی بابل در بین‌النهرین (میان‌رودان)، هرمزد رسام، باستان‌شناس بریتانیایی آسوری‌تبار، استوانهٔ گلی‌ای را یافت که شامل نوشته هایی به خط میخی بود. جنس این استوانه از گل رس است، ۲۲٫۵ سانتی‌متر طول و ۱۱ سانتی‌متر عرض دارد و دور تا دور آن ۴۵ سطر (به جز بخش‌های تخریب‌شده) به خط و زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. بررسی‌های بعدی نشان داد که نوشته های استوانه در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ پس از شکست دادن نبونید و تصرف کشور بابل، نوشته شده‌است. این اثر در نیایشگاه اِسَگیله(معبد مردوک) در شهر بابل قرار داده شده بود. در حال حاضر این لوح سفالین استوانه‌ای در بخش «ایران باستان» در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود. از سوی دیگر، در سال ۱۳۷۵ آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانه‌ای که آن را متعلق به نبونید پادشاه بابل می‌دانستند، در حقیقت پاره‌ای از استوانهٔ کوروش بزرگ، از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است. پس از این آگاهی، این پاره از لوح استوانه‌ای که در دانشگاه ییل [۲]در آمریکا نگهداری می‌شد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانهٔ اصلی پیوست گردید

پژوهش‌های زبان‌شناسی روی دو قطعه استخوان فسیل شدهٔ اسب که در موزهٔ شهر ممنوعه در چین نگهداری می‌شوند، منجر به شناسایی نسخهٔ چینی منشور کورش شد. قدمت این استخوان‌ها به دورهٔ سلطنت هخامنشیان بازمی‌گردد

گفتار دوم:ساخت منشور

کوروش بزرگ، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسلهٔ هخامنشیان، پس از تسخیر بابل، در بابل بر تخت پادشاهی نشست و ادیان بومی را آزاد اعلام کرد. برای جلب محبت مردم ‌میان‌رودان (بین‌النهرین)، مردوک که بزرگترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت.

او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آن ها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد. به دستور کوروش، شرح وقایع و دستورهای وی روی یک لوح استوانه‌ای سفالین نگاشته شد و در معبد مردوک قرار گرفت.

مبحث دوم: نخستین بیانیه حقوق بشر

گفتار اول:استوانه کوروش

متن استخراج شده از استوانه کورش

استوانه کوروش، استوانه ناقص از جنس خاک رس است که با ۳۵ خط حکاکی شده به زبان آکدی توسط هرمزد رسام در حفاری منطقه معبد مردوک در سال ۱۸۷۹ در بابل کشف گردید. تکه دوم که شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود، در کلکسیون بابلی دانشگاه ییل توسط برگر پیدا شد. حکاکی کلی گرچه در آخر ناکامل ماند، شامل ۴۵ خط شد که سه سطر اول تقریباً به طور کامل شکسته‌اند (قابل خواندن نیستند)

متن حاوی روایتی از فتح بابل توسط کورش در ۵۳۹ پ. م. است و با گفتاری از مردوخ ایزد بابلی ‌در مورد جنایت‌های نبونعید، آخرین پادشاه کلدانی، آغاز می‌شود (سطرهای ۴-۸). در ادامه روایتی از جستجوی مردوخ برای یافتن پادشاه شایسته، انتساب کورش به حکمرانی تمام جهان، و عاملیت او در فتح بابل بدون جنگ آورده می‌شود (سطرهای ۹-۱۹). سپس کورش، با لحن اول شخص، القاب و نسب خود را برمی‌شمرد (سطرهای ۲۰-۲۲) و اعلام می‌کند که صلح کشور را تضمین کرده (سطرهای ۲۲-۲۶) که به موجب آن او و پسرش کمبوجیه مشمول رحمت مردوخ شده‌اند (سطرهای ۲۶-۳۰). او بازسازی معبد، که در دوران زمامداری نبونعید به فراموشی سپرده شده بود، و اجازه‌اش به تبعیدشدگان مبنی بر بازگشت به میهن‌شان را توصیف می‌کند (سطرهای ۳۰-۳۶). در پایان پادشاه بازسازی دفاع شهر بابل را توصیف کرده (سطرهای ۳۶-۴۳) و گزارش می‌کند که به هنگام بازسازی کتیبه‌ای از آشوربانیپال را دید.(سطرهای ۴۳-۴۵)

در حقیقت متن توسط کاهنان مردوخ با تقلیدی از متون کهن نئو-آشوری، به ویژه کتیبه‌های آشوربانیپال نوشته‌شده در بابل، نوشته‌شده‌است.[۳] ‌بنابرین‏، استوانه ساختی به شیوه معمول کتیبه‌های ‌میان‌رودان دارد و به عنوان پی دیوارهای بابل برای یادبود بازسازی‌های کورش در آنجا گذاشته‌شده‌است.

گفتار دوم:موافقان و مخالفان

بند اول:موافقان

از طرف بسیاری این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود[۴]در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری می‌شود. موزه بریتانیا یا بریتیش میوزیوم این سند را نخستین بیانیه حقوق بشر می‌خواندو همینطور بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، در جریان سفر به تهران، رسماً از استوانه کورش به عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر یاد کرد و آن را مایه افتخار ایرانیان دانست[۵]

بند دوم:مخالفان

اطلاق عنوان «نخستین منشور حقوق بشر» توسط برخی دیگر مورد اعتراض قرار گرفته‌است و نامگذاری این استوانه را ‌به این نام به حکومت پهلوی نسبت می‌دهند. پروفسور امیلی کورت از محققان تاریخ خاورمیانه به وجود «دروغ‌های بزرگی» در این منشور که کوروش برای توجیه فتح بابل به کار برده، اشاره می‌کندکاوه فرخ معتقد است که کورت اولین شخصی است که چنین ادعایی را علی‌رغم نظر دیگر متخصصان صرفاً بر اساس نظر شخصی مطرح کرده و تا کنون هیچ سندی برای اثبات فرضیه خود ارائه نداده‌است بروس لینکلن به چهار قیام مردم بابل علیه حکومت پارس‌ها اشاره کرده و ماهیت این منشور را زیر سؤال می‌برد

تفاسیر مخالفان درباره منشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:41:00 ق.ظ ]