با توجه به اینکه جرات‏مندی رفتاری متاثر از شرایط محیطی و وابسته به یادگیری است، زمانی‏که رفتارهای جرات‏مندانه جزء عادات و ذخایر رفتاری فرد نباشد ،آموزش این مهارت ضروری است. از این‏رو درمانگران و پژوهشگران علاقمند ‌به این حیطه با توجه به رویکردهای نظری خود ، شیوه های آموزشی و درمانی گوناگون را برای اصلاح و بهبود رفتارهای غیر جرات‏مندانه به کار برده اند.(جلالی ،۱۳۸۰)

 

به اعتقاد ولپی (۱۹۸۲ )جرات‏مندی عبارت از بیان مناسب و صحیح هر نوع هیجانی به غیر از اضطراب نسبت به فرد دیگری است.وجود چنین رفتاری در فرد سبب می شود که احساسات و هیجانات خود را در برابر رفتار دیگران که می‌تواند طیف وسیعی از تحقیر تا تحریک را همراه داشته باشد بدون ترس و به شکلی صحیح ابراز دارد . اهمیت مباحث فوق به خصوص در قشر نوجوان که در مرحله انتخاب و تصمیم‏ گیری و گذر از کودکی به بزرگسالی است لزوم بررسی و پژوهش در این زمینه را دو چندان می‌سازد.

 

در چنین شرایطی، آموزش رفتار جرات‏مندانه به کودکان و نوجوانان ، به منظور تقویت و بهبود ارتباط مثبت با خود، ارتباط مثبت با دیگران و زندگی (دنیا) و نیز افزایش علاقه و موفقیت تحصیلی آنان بسیار مفید و سودمند بنظر می‏رسد. آموزش این مهارت‏ها به دانش آموزان کمک می ‏کند تا خود و توانایی هایشان را بهتر بشناسند. در آموزش رفتار جرات‏مندانه دانش آموزان تشویق می‌شوند تا تجربه های مثبت و خوب خود را باز شناسند و نقش آن را در افزایش و ارتقای علاقه و خودکارآمدی بازشناسی کنند و بااین حال، توانایی شناخت جنبه‏ های مثبت دیگران را پیدا کنند آنان همچنین می‏آموزند تا در جهان موضعی فعال اتخاذ کنند و زندگی خود ‌را شکل دهند، نه این‏که هر آنچه به سرشان می‌آید به گونه‏ای منفعل بپذیرند.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش

 

مبنای بسیاری از تصمیم های ما رفتار خود ماست. انتخابها وتصمیمهای ما از اطلاعاتی متاثرند که اثر خود را از طریق ساز و کارها و فرایندهای ناخودآگاه گوناگون اعمال می‏ کنند (نیزبت و ویلسون[۱۸] ،۱۹۹۷ ).

 

به تأخیر انداختن تصمیم رفتاری است که شیوع فراوانی در جوامع مختلف دارند و روند رو به رشد آن بسیار گسترده است. این عادت با تأخیر در انجام دادن کار و مسئولیت توام است و در نتیجه پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد. اگرچه ممکن است پیامدهای منفی این عادت در زندگی روزمره نباشد اما زیان های برخاسته از شیوع این رفتار در بین افراد ‌گروه‌های مختلف مهم و قابل ملاحظه است و هین امر ضرورت جلوگیری از چنین رفتاری را نمایان می‏ سازد (گلدبرگ ،۱۹۹۸ ،به نقل از کرمی ۱۳۸۸ )

 

در طول دو دهه گذشته، تعداد رو به افزایشی از پژوهش‏ها به نقش کمال‏گرایی به عنوان ساختاری روشنگر، مهم و مؤثر در ارتباط با مسائل بسیاری از جمله ضعف سازگاری اشاره کرده ‏اند. جذابیت موجود در موضوع کمال‏گرایی ‌به این خاطر است که نه تنها در گسترش و رشد، بلکه در حفظ مشکلات روانشناختی دخالت دارد. مثلا پژوهش‏ها نشان داده ‏اند که کمال‏گرایی با علایم افسردگی، اضطراب، فکر خودکشی (استوبر و هیوارو[۱۹] ،۲۰۰۹) اختلال خوردن (دور و ترن[۲۰]،۲۰۱۱) رضایت از زندگی و عاطفه مثبت (فلت، بلنکستین و هویت[۲۱]، ۲۰۰۹) اضطراب اجتماعی بیشتر و بهزیستی روان‏شناختی کمتر( لارنتی ، براچ وهانس[۲۲] ، ۲۰۰۸ ) ارتباط دارد.

از نظر فلت (۲۰۱۲)، بین کمال‏گرایی بهنجار و روان آزرده تمایز وجود دارد. کمال‏گرایی بهنجار به عنوان تلاش برای معیارهای معقول و واقعی تعریف شده است،کمال‏گرایی روان‏آزرده تمایل به تلاش برای معیارهای بسیار بالا است که با ترس از شکست و تمرکز بر مایوس‏کردن دیگران است. تجربه احساس گناه تنها در کمال‏گرایی نابهنجار دیده می‏ شود در حالی که کمال‏گرایی سازگار ،با تجربه احساس غرور همراه است (لی[۲۳] و همکاران ، ۲۰۱۲ )

 

لزوم کاربرد راه های شناختی_رفتاری در راستای اصلاح پیامدهای کمال‏گرایی همچون افسردگی، احساس گناه و استرس و مشکلات تحصیلی و نیز پیشگیری از بروز آن ها احساس می‏ شود، چرا که در صورت عدم تعدیل آن، این پیامدها باعث اختلال در عملکرد فرد می شود و مشکلاتی را برای او ایجاد خواهد کرد.

 

 

در پژوهشی که توسط پشت‏مشهدی و همکاران (۱۳۸۲ ) صورت‏گرفته است ، به بررسی تعیین میزان اثربخشی برنامه مداخلاتی شناختی-رفتاری بر کمال‏گرایی روان‏آزرده در دانشجویان پرداخته شده است. آن ها ‌به این نتیجه رسیدند که با مداخلات شناختی – رفتاری می توان با کاهش نگرش های ناکارآمد ،باعث بهبود کمال‏گرایی در افراد دچار اختلال شد.در واقع کمال‏گرایی به عنوان سبک شخصیتی معیوب پایدار در نظر گرفته نمی شود بلکه یک آسیب روانی است که با شناخت ها و رفتارهای خاص حفظ می شود (ریلی[۲۴] و همکاران ۲۰۰۷ )

 

اهمیت مباحث فوق به خصوص در قشر نوجوان که در مرحله انتخاب و تصمیم‏ گیری و گذر از کودکی به بزرگسالی است لزوم بررسی و پژوهش در این زمینه را دو چندان می‏ سازد ، لذا در راستای مطالعات پیشین این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش رفتار جرات‏مندانه بر تصمیم‏ گیری و کمال‏گرایی در دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر تهران پرداخت.

 

قابل ذکر است که پژوهش حاضر از معدود مطالعاتی است که به بررسی این مهم در ایران می پردازد.

 

اهداف پژوهش

 

هدف کلی:

 

هدف کلی این پژوهش عبارت خواهد بود از بررسی اثر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر تصمیم‏ گیری و کمال‏گرایی دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

اهداف جزیی:

 

-بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری عقلانی دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

– بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری شهودی دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

– بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری آنی دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

– بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری وابستگی دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

– بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری اجتنابی دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

– بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر کمال‏گرایی خویشتن مدار دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

– بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر کمال‏گرایی دیگر مدار دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

– بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر کمال‏گرایی جامعه مدار دانش آموزان دختر دبیرستانی

 

سوال­ها یا فرضیه ­های پژوهش

 

-آیا آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری عقلانی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟

 

– آیا آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری شهودی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟

 

– آیا آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری آنی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟

 

– آیا آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر سبک تصمیم‏ گیری وابستگی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...