۱)وسواس فکری:
الف) اندیشه درباره بدن
ب) رفتار گذشته یا حال
ج) اعتقادات
د) اندیشه افراطی
۲)وسواس عملی
الف) شستوشوی مکرر
ب) رفتار منحرفانه
ج)دقت وسواس
د) شمردنها
ه) راه رفتن
در وسواس فکری و عملی به نظر میرسد که شخص مجبور است درباره چیزهایی فکر کند که همواره آرزو کند بتواند راجع به آن اندیشید یا ناچار است اعمال را انجام دهد که دائماً به خود میگوید ای کاش میتوانستم آن را انجام بدهم.
پارانویا[۷]
پارانویا یک اختلال پیسکوزی است که با هذیانهای کاملاً نظامدار احساس تعقیب و زجر یا بزرگی مشخص میشود که این خصوصیات در بیمار مداومت دارد به شدت از ان دفاع میکند. علامت اصلی پارانویا احساس تحت تعقیب بودن، تحت جاسوسی قرار گرفتن، مورد بیمهری بودن و یا وسیله سوءاستفاده دیگران قرار گرفتن است، معمولاً اعتقادات پارانویایی بر روی یک مورد خاص مثل حسادت، پول، یا قدرت متمرکز میباشد. شایعترین هذیانها از نوع تعقیب و آزار است هذیان بزرگمنشی در این بیماران معمولا در ارتباط با عقاید مذهبی، اختراعات و غیره است که خود را فرد مهمی میپندارد؛ جاهطلبی زیاد همیشه وجود دارد، احساس خشم و آزردگی بسیار عمیق است و بیمار اینگونه احساسات را به وسیله پرخاشگری رها میسازد. بیمار مبتلا به پارانویا به شدت سعی میکند افکار و احساستش را تحت کنترل درآورد و به این دلیل گاهی برای انتقام از دیگران مدتها با دقت و زیرکی نقشه میکشد و از این رو بسیار خطرناک است، فرد از تعادل خوبی برخوردار است و معمولاً در تمام مدت زندگی به همین وضع باقی خواهد ماند. در واقع این افراد از مردم عادی تعادل روانی بهتری دارند، خونسردی آنان به اندازهای است که به نظر غیرعادی میآید آن ها آرم و خونسرد هستند و عقیده آن ها در مورد بزرگی خود تزلزلناپذیر است و معتقدند قادر به رفع هر گونه گرفتاری ناگهانی میباشند.
خصوصیات اصلی پارانویا:
۱)بدگمانی: فرد نسبت به انگیزه های دیگران بیاعتماد است و میترسد مورد سوءاستفاده دیگران قرار بگیرد.
۲) تکرار محافظهکارانه: اعمال دیگران را به صورتی برداشت میکند که بدگمانی خودش را مورد تأیید قرار بدهد و دیگران را به خاطر اشتباهات خود سرزنش میکند.
۳) خصومت: نسبت به سوءرفتار و بیعلاقگی دیگران شدیداًً پرخاش و خصومت نموده و بیشتر بدگمان میگردد.
۴) بصیرت پارنویایی[۸]۱: لحظهای که همه چیز روشن گردد فرد متوجه تجربیات عجیب خود میشود.
۵) هذیان: هذیانهای تعقیب و آزاری که ممکن است بیمار در آن ها نفعی داشته باشد با ظاهری منطقی و متقاعد کنند بروز میکند که بعداً هذیانهای بزرگمنشی نیز ظهور میکند. بیماری پارانویا بسیار نادر است تقریباً یک تا دو درصد از کل بیماران روانی را شامل میشود این اختلال در مردان بیشتر از زنان است و ازنظر ساختار ژنتیکی این بیماران شبیه به بیماران مبتلا به اسیکزوفرنی هستند این بیماری به تدریج ظاهر میشود و اختلال کلی شخصیت ندارد. نشانگان تمایل به این بیماری بیشتر در افراد دانشجو یافت میشود افرادی که استعداد ابتلا به پارانویا را دارند ممکن است به همان حال باقی بمانند یا دچار پیسکو شوند. مکانیزم این بیماران برونفکنی است.
انواع پارانویا
پارانویا بهگونههای مختلف دستهبندی شده است که به شرح زیر میباشد:
۱)ازنظر عکسالعمل به دوگونه تقسیم میشود:
الف)پارانویا: که بیماری مداوم و غیرقابل علاج است.
ب)پارانوئید: که گاهی به ان پارانوفویای خالص میگویند و بسیار نادر است که مشخصات بارز آن توهم سیستماتیک خود بزرگبینی و ترس از آزار است و امکان درمان وجود ندارد.
۲)ازنظر Dsm III:
الف)پارانویا: به آهستگی رشد یافته و سیمپتوم اصلی ان سیستم هذیانی گزند و اسیب و بزرگ منشی سازمانیافته است.
ب)پارنوئید: به جز درمورد سیستم اعتقادات هذیانی داراری شخصیت نرمال است و علائم سایکوتیک مانند توهم، اختلال افکار و بیتفاوتی عاطفی نشان نمیدهد و سیستم هذیانی اعتقادی دائما درحال تغییر است. این بیماری به دنبال استرس شدید بروز نموده و پس از رفع مشکل نیز بهبود مییابد.
ج) پارنوئید مشترک[۹]۱: بسیار نادر است که به صورت همزمان در همسر، فرزند و فرزند خوانده دیده میشود.
علل پارانویا[۱۰]۲:
اغلب پارانویاها در خانواده هایی بزرگ شدهاند که جو قدرت یا انحصارطلبی و انتقاد حکمفرما بوده است. این افراد در کودکی خجول و بیاعتماد بوده و در مورد آن ها اعتماد متغیر اعمال شده است. خانوادهای افراد پارانوئید نسبت به دیگران احساس برتری داشته و در شرایط طرد اجتماعی بیشتر سعی دارند که این احساس را همچنان حفظ نمایند.
مسینر[۱۱]۳(۱۹۸۷) معتقد است: پارانویا اقدام مایوسانه جهت حصول ایگو است «پارانوئیدها به خاطر دفاع یک جانبه مجکوم به شکست هستند و هر شکست یاس و حساسیت و بدگمانی بیتشر بیماری را به همراه دارد.
درمان بیماری:
درصورت کشف بیماری در مراحل اولیه رواندرمانی گروهی یا فردی میتواند مؤثر باشد چنانچه بیمار پارانوئی از درمان استقبال کند نتیجه غالباً بهتر است، گاهی شرطیسازی اجتنابی اعتقادات هذیانی همراه با تقویت مثبت رفتار جانشینی مفید واقع شده است. ولی اگر سیستم اعتقادات کاملاٌ سازمان یافته باشد ایجاد تغییر در آن ها مشکل است. یک علت آن این است که فرد تمایلی به درک حقیقت نداشته و نیازی به درمان نمیبیند و فقط محتاج قضاوت است در این حالت پس از مدتی که اطمینان مییابد درصورت عدم تغییر برای همیشه در بیمارستان میماند سیستم هذیانی خود را فرو برده و تظاهر به بهبود میکند ولی در واقع به اعتقادات خود اعتماد بیشتری کردهاند.
شخصیت ضداجتماعی
شخصیت ضداجتماعی گسیخته و مخرب بوده اشکالات اخلاقی و وجدانی عمیق و همه جانبه دارد آن ها قادر نیستند ارزشهای فردی و اجتماعی و گروهی را رعایت نمایند. خودخواه، بیمسئولیت، بیعاطفه و انفجاری هستند، احساس گناه نمیکنند و تنبیه در آموزش آن ها مؤثر نیست، تحمل شکست را ندارند و دیگران را به خاطر اشتباهات خود سرزنش مینمایند.
از نشانه های شخصیت ضداجتماعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شرم تصنعی و هوش زیاد، فقدان هذیان و سایر علائم تفکر غیرمنطقی، فقدان سیمپتومهای نوروتیک و سایکوتیک، بیاعتمادی، نداشتن صداقت و صمیمیت، فقدان پشیمانی و خجالت فقدان محرک کافی جهت رفتار ضداجتماعی، قضاوت ضعیف و شکست در درس آموختن از تجربه، خود محوری پاتالوژیک و عدم آموختن از دیگران، کمبود عمومی واکنشهای عاطفی، نداشتن بصیرت عدم احساس مسئولیت در روابط بین فردی، انجام اعمال تخیلی در حین نوشیدن مشروبات الکلی و حتی بدون آن، خودکشی بندرت وجود دارد، زندگی جنسی نامنظم با جزئیات خاص گسسته در تعقیب طرحهای زندگی، اشکال در فهم و ذهن عینی.
[جمعه 1401-09-25] [ 01:49:00 ق.ظ ]
|