کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1401
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب
 



روزنبوم و دیگران[۲۰](۲۰۰۳)، با بهره گرفتن از اطلاعات ۶۴ شرکت هلندی که برای اولین بار به عموم عرضه شده بودند رفتار اقلام تعهدی شرکت‌ها را در طول زمان بررسی کردند. آنان دریافتند که مدیران دراولین سال عرضه سهام، سود را مدیریت کرده بودند ولی در سال‌های قبل از آن مدیریت سودی یافت نشد. آن‌ ها اثر مدیریت سود انجام شده در اولین سال عرضه سهام را نیز، بررسی کردند. نتایج بیانگر وجود یک رابطه‌ منفی معنادار بین اندازه اقلام تعهدی و عملکرد قیمت سهام شرکت در سه سال آتی می‌باشد.

پاستور و فوینتز[۲۱] (۲۰۰۶)، با برسی عملکرد ضعیف شرکت‌های اسپانیایی که برای اولین بار به عموم عرضه شده بودند (از آن به عنوان یک خلاف قاعده[۲۲]‌ نام می‌برد) دریافتند که شرکت‌های مذکور ، در سال اول عرضه سهام، با بهره گرفتن از اقلام تعهدی اختیاری، به مدیریت سود پرداخته‌اند؛ آن‌ ها همچنین دریافتند که هر چه اقلام تعهدی شرکت بالاتر باشد، بازده‌ی غیرمنتظره‌ی نامطلوب بیشتری در بلند مدت خواهد داشت.

لوئیس[۲۳](۲۰۰۴)، مدیریت سود را عامل عملکرد ضعیف و غیر عادی شرکت‌ها بعد از ادغام می‌داند.او با بررسی ۴۷۳ نمونه ترکیب تجاری (از نوع جذب) در طی سال‌های ۱۹۹۲ الی ۲۰۰۰ دریافت که یک رابطه‌ منفی بین سطح اقلام تعهدی اختیاری شرکت ادغام کننده و عملکرد آتی آن وجود دارد. با بررسی‌های بیشتر مشخص شد که بازار نمی‌تواند مدیریت سود انجام گرفته را به درستی و در پیرامون زمان ترکیب تجاری مذکور، تشخیص دهد.

حال یکی از راه هایی که می توان از سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان در برابر مدیریت سود حمایت کرد،حسابرسی است.به عبارت دیگر،یکی از راه های کاهش مدیریت سود ارتقای کیفیت حسابرسی است؛زیرا شرکت هایی که سود را دستکاری و مدیریت می‌کنند،بیشتر مستعد گزارش حسابرسی تعدیل شده هستند.با این پیش فرض،منطقی است که یک رابطه بین مدیریت سود و نوع اظهار نظر حسابرسی پیش‌بینی کنیم.

۲-۶ تئوری اثباتی حسابداری

تئوری اثباتی حسابداری توسط واتس و زیمرمن معرفی و رواج یافته است و اصطلاحی است از تئوری اقتصادی نئوکلاسیک. اساس این تئوری در اندیشه انتخاب معقول تئوری است یعنی نفع شخصی عمده ( که معمولاً به عنوان رفتار فرصت طلبانه اشاره می‌شود) مبنای همه فعالیت‌های اقتصادی است. در تئوری اثباتی حسابداری ، مؤسسه بازرگانی بر حسب مجموعه‌ای از قراردادها تعریف می‌شود. قراردادها، برای به دست آوردن سود شخصی افراد که همکاری با شرکت را پذیرفته‌اند، ضروری است. برای مثال قراردادهای با مدیران، تهیه کنندگان سرمایه و کارکنان (شامل مدیران). همچنین قراردادها برای کشف این که بخش‌های انفرادی به منظور حداکثر سازی منافع مالکان عمل می‌کنند، ضروری است .تئوری اثباتی حسابداری بر این فرض اقتصادی مبتنی است که مدیران ، سهام‌داران و قانون‌گذاران افراد منطقی هستند و می کوشند منافع خود را به حداکثر برسانند. آن ها برای حداکثر کردن ثروت خود به هزینه های قراردادها، هزینه های نمایندگی، هزینه های اطلاعات، هزینه های ورشکستگی و هزینه های سیاسی توجه دارند. از این رو مدیریت سیاست و رویه حسابداری که انتخاب می‌کند بر اساس تجزیه و تحلیل و مقایسه منافع و مخارج حاصل از رویه‌های حسابداری قرار دارد. ‌بنابرین‏ در این تئوری، نفع شخصی ، دلیلی برای انتخاب فنون و روش‌های حسابداری و خط مشی تصمیمات است (گیف‌کین،۲۰۰۷)

۲-۶-۱ نظریه های مدیریت سود

همانند اکثر عرصه های پژوهش حسابداری،نظریه های مدیریت سود نیز از پژوهش های عرصه های دیگر حسابدرای،یا حوزه های دیگر دانش ،مثل تامین مالی،اقتصاد،روانشناسی و مانند این ها وام گرفته شده اند.در این میان نظریه پذیرایی و نظریه ی حساب شویی نسبتا جدید هستند:اولی از مطالعات سیاست گذاری سود تقسیمی در حوزه تامین مالی گرفته شده است و دومی مستقیما از دل مطالعات دانشگاهی مدیریت سود گرفته شده است.فهرست پر بسامدترین نظریه های مدیریت سود عبارتند از:

    1. نظریه چشم داشت

    1. نظریه نمایندگی

    1. نظریه پذیرایی[۲۴]

    1. نظریه حساب شویی[۲۵]

    1. نظریه علامت دهی

    1. نظریه رفتاری

    1. نظریه بازی ها

    1. نظریه ذی نفعان

  1. نظریه ی قرارداد ها

به نظر می‌رسد تمام نظریه های مدیریت سود در سه چیز اشتراک دارند:

  1. تمام آن ها می کوشند رابطه ی بین مدیران شرکت ها و گروه یا ‌گروه‌های استفاده کنندگان یا ذی نفعان را نسبت به مدیریت سود تبیین کنند،۲) ‌به این دلیل و به دلیل استفاده از دو مقدمه ی منطقی”انسان عقلایی” و ” نفع شخصی” و محصول این دو،یعنی “بیشینه سازی مطلوبیت”،همه ی این نظریه ها می کوشند رابطه ی مدیریت سود و ارزش را تبیین کنند،و ۳) تمام این نظریه ها در عصر یکه تازی حسابداری اثباتی پرداخته شده اند و ‌بنابرین‏ طبیعت اثباتی و استقرایی دارند و از مشاهد و تجربه بر گرفته شده اند.در زیر به برخی از این نظریه های مهم پرداخته می شود و در نهایت نظریه هایی که به موضوع تحقیق مربوط می‌شوند به طور خاص مورد بررسی قرار می گیرند:

نظریه چشم داشت

دو رویکرد ‌به این نظریه وجود دارد:نظریه ی چشم داشت اطلاعاتی و نظریه چشم داشت ارزشی.هر دو رویکرد ریشه در نظریه چشم داشت ورانشناسی دارند .برای اولین بار نظریه ی چشم داشت در حوزه ی حسابداری با رویکرد چشم داشت اطلاعاتی وام گرفته شد سپس رویکرد ارزشی ‌به این نظریه در کانون پژوهش های مدیریت سود قرار گرفت.

اسکیپر(۱۹۸۹) چشم انداز اطلاعاتی را در مقام عنصر کلیدی زیربنای مطالعه ی پدیده ی مدیریت سود قرار می‌دهد.بر این اساس چشم داشت اطلاعاتی در اثر عدم تقارن اطلاعاتی که در ساختارهای شرکت های سهامی پیچیده بین مدیریت مسلط و گروه ذی نفعان درو افتاده تر وجود دارد، ایجاد می شود.وی معتقد است چشم داشت اطلاعاتی فرض می‌کند که افشاهای حسابداری دارای یک درونه یا بار اطلاعاتی است که علائم فایده مندی را به ذی نفعان مخابره می‌کند.

نظریه ی حساب شویی

جوردن و کلارک(۲۰۰۱) می‌گویند: نظریه ی حساب شویی قائل ‌به این است که اگر شرکتی در یک سال سود پایین را تجربه کند ممکن است سود آن سال را شستن یا استحمام دارایی ها(تبدیل آن ها به هزینه) کاهش دهد.بر این اساس اگر حساب شویی در چارچوب اصول پذیرفته شده ی حسابداری باشد،مدیران بعدا از بابت حساب شویی هایی که قبلا انجام داده‌اند جریمه و توبیخ نمی شوند.بعضی دیگر مانند زاروین معتقدند،حساب شویی زمانی رخ می‌دهد که مدیران جدید جایگزین مدیران قبلی می‌شوند و برای این که بعدا عملکرد خوبی از خود نشان دهند حساب شویی اساسی راه می اندازند.مهم ترین ضعف این نظریه این است که نگاه بخشی به مدیریت سود دارد.به عبارت دیگر فقط بخشی از فعالیت های مدیریت سود را تبیین می‌کند.

نظریه پذیرایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 02:00:00 ق.ظ ]




حجم انبوهی از تحقیقات در زبان های مختلف و با ابزارها و نمونه های متفاوت، اصلی بودن این پنج عامل را تأیید کرده و نشان داده‌اند که پنج عامل مذکور از اعتبار همگرا و تفکیکی بین ابزار و ناظر، به خوبی برخوردارند و طی تحول فرد نیز نسبتاً پایدار می مانند. هر کدام از عامل ها، یک بعد هستند، نه یک گونه یا نوع (مانند تیپ های شخصیت)؛ بدین معنا که تفاوت افراد در هر بعد و مؤلفه، تفاوتی کمی و درجاتی است. در این مدل، هر عامل از شش مؤلفه تشکیل شده است، که به صفات مختلف تحت پوشش آن عامل اشاره دارند (پروین و جان، ۱۹۹۹).

مدل پنج عاملی شخصیت، یک نتیجه گیری تجربی درباره ی متغیرهای صفات شخصیت می‌باشد. این پنج عامل، نه تنها در مقیاس های رتبه ای همسالان (توبس وکریستال، ۱۹۹۲) وجود دارند، بلکه در ویژگی های توصیفی (سوسیر[۷۱]،۱۹۹۷)، در پرسشنامه اندازه گیری نیازها و انگیزش ها (کاستا و مک کری،۱۹۹۸)، در مقیاس های تخصصی[۷۲] کالیفرنیا (لینیگ[۷۳]، ۱۹۹۴) و در مجموعه علایم اختلالات شخصیت (کلارک[۷۴] و لیوسلی[۷۵]،۱۹۹۴)، بیشتر روان شناسان، واژه ی شخصیت را آن چیزی معنی کردند که توسط مدل پنج عاملی خلاصه شده است. این مدل، سودمندی زیادی در زمینه وحدت بخشی و انسجام بخشیدن به مفاهیم و اندازه گیری های گوناگون داشته است.

تحقیقاتی که با مدل پنج عاملی مرتبط می‌شوند، جمعیت های گوناگون را در بر می‌گیرد، (مک کری، کوستا، و همکاران، ۱۹۹۸) و غالباً دوره های متعدد زندگی را تحت پوشش قرار می‌دهند (کاستا و مک کری،۱۹۹۲). همچنان که کارلسون[۷۶] (۱۹۸۴) پیش‌بینی کرده بود، از این راهبردهای تحقیقی گوناگون، نتیجه های مهمی به دست آمده است. ‌بنابرین‏ یافته ها، مدل پنج عاملی همانند «درخت کریسمسی می‌باشد که پایایی، اعتبار، تغییر ناپذیری در بین فرهنگ ها و سودمندی در پیش‌بینی، تزئینات زیبای آن هستند» (کاستا و مک کری، ۱۹۹۳).

از این پنج عامل، دو عامل برونگرایی و توافق پذیری به صفات شخصیتی دارای ماهیتی بین شخصی مربوط هستند. عامل وجدانی بودن، اساساً صفات رفتاری هدف گرا و نیز کنترل تکانه ها به شکلی جامعه پسند را در بر می‌گیرد. در عامل روان رنجورخویی، پایداری هیجانی در برابر گستره ای از هیجانات منفی مانند، غم، تحریک پذیری، تنش عصبی، و … قرار می‌گیرد و عامل باز بودن به تجربه نیز، به گستردگی، عمق، پیچیدگی وجوه فکری، ذهنی، و تجربیات فرد مربوط است(کاستا و مک کری، ۱۹۹۳).

اگر چه مدل پنج عاملی یک نظریه شخصیت نیست، مک کری و جان (۱۹۹۲) اصول اساسی نظریه صفات را تأیید کردند، که افراد می‌توانند با الگوهای نسبتاً با دوام از افکار، احساسات و اعمال مشخص شوند. صفات می‌توانند به طور کمی ارزیابی شوند. هزاران مطالعه شخصیت اندازه گیری های و وجود صفات شخصیت را تأیید می‌کنند.

ویژگی های پنج گانه ای که به کمک تحلیل عاملی به دست آمده اند، هیچ چشم انداز نظری خاصی را نشان نمی دهند و در واقع بیش از آن که جایگزینی برای نظریات پیشین باشند، چهارچوبی برای تلفیق و یکپارچه سازی نظام های مختلف توصیف شخصیت فراهم می‌کنند. بدین شکل این طبقه بندی صفات می‌تواند نقطه ی آغازی برای جمع‌ آوری داده ها و نظریه پردازی در باب شخصیت باشد. یک نظریه، با سازمان دادن به داده ها و یافته ها، داستانی منسجم بیان می‌کند و از این راه به تبیین برخی پدیده ها می پردازد (کاستا و مک کری، ۱۹۹۳).

روان شناسان مختلف رویکردهای متعددی در رابطه با پنج عامل بزرگ و مؤلفه های آن ها اتخاذ کرده‌اند. برای مثال طرفداران نظریه تحلیلی- اجتماعی، مانند، هوگان[۷۷](۱۹۹۶)، معتقدند که صفات شخصیت، ساختارهایی عصب- روان شناختی در انسان‌ها نیستند، بلکه «مقولاتی هستند که افراد برای ارزیابی یکدیگر به کار می‌برند، و میزان منزلت و مقبولیت فرد نزد دیگران را آشکار می‌سازند». به نظرهوگان پاسخهای اشخاص به پرسشنامه های شخصیت، نه توصیفاتی حقیقی از خود، بلکه نوعی راهبردهای معرفی خود هستند. طرفداران نظریات بین شخصی، به ویژه ویگینز[۷۸] و ترپنل[۷۹] به تبعیت از سالیوان[۸۰] معتقدند که، جایگاه شخصیت نه در افراد، بلکه در الگوهای روابط بین شخصی، قراردارد. این نظریات، در حقیقت واکنشی بودند به افراط کاریهایی که در نظریات صفات، در دهه۱۹۷۰ به وجود آمد. در مقابل، به اعتقاد مک کرا و جان (۱۹۹۲)، اگر چه مدل پنج عاملی، نظریه ای در باب شخصیت نیست، اما به طور تلویحی بر نظریه صفات مبتنی است.

بنا بر نظریه صفات، افراد را می توان در قالب الگوهای نسبتاً پایدار تفکر، احساس، و اعمال توصیف نمود و آن ها را در قالب برخی صفات که نوعی ثبات بین موقعیتی دارند، اندازه گیری نمود. در نتیجه، آن ها این ادعای کلدبرگ[۸۱]و سوسیر (۱۹۹۶) که، «رویکرد لغوی ما شکلی از نظریه ی صفات نیست» و کم ارزش دانستن دیدگاه صفات، از سوی نزدیک ترین روان شناسان به مدل پنج عاملی را عجیب می دانند. این روان شناسان، تنها به سطح فنوتیپ شخصیت توجه می‌کنند و حتی این فرض را نمی پذیرند که صفات شخصیت، به ویژگی های پایدار در طول زمان اشاره دارند ( کاستا و مک کری،۱۹۹۹).

به نظر کاستا و مک کرا، نظریه های فوق تا حدی تنگ نظرانه اند، زیرا با توجه به شواهد مربوط به ارثی بودن صفات شخصیت، می‌توانیم نوعی ثبات و ساختار زیستی و در نتیجه نقشی علی برای آن ها قائل شویم. همین امر اساس تفاوت رویکرد آن ها با سایر رویکردها به پنج عامل است. نظریه آن ها با تکیه بریافته‌هایی که ارثی بودن عامل ها را نشان می‌دهند و از وجود زیر بنای زیستی برای آن ها حکایت دارند، نتیجه می‌گیرد که این عوامل باید از ساختارها و فرایندهایی زیستی، مانند موقعیت خاص ژن ها، برخی مناطق مغزی (مثلاً، بادامه)، برخی انتقال دهنده های عصبی، هورمون ها و غیره سرچشمه گرفته باشند (جان و سریواستاوا، ۱۹۹۹).

۳-۲٫ ابعاد مختلف شخصیت و بیمار مبتلا به سرطان

امروزه سرطان، به عنوان یک مشکل بزرگ سلامت عمومی به شمار می‌آید. سرطان، فشار روانی زیادی را به وجود می آورد و می‌تواند به طور معناداری بر کیفیت زندگی و تقریباً هر جنبه از زندگی فرد آسیب برساند (رحیمیان بوگر، ۱۳۸۶). سرطان، به عنوان یک بیماری مزمن، شروعی آرام و تدریجی داشته و برای مدتی طولانی و نامشخص ادامه می‌یابد. از این رو، بررسی عوامل روان شناختی مؤثر در بروز این بیماری که می‌تواند قبل و بعد از ابتلا به آن نقش داشته باشند، از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. دسترسی به منابع مناسب در فرد مبتلا به سرطان، بر سازگای با بیماری اثر می‌گذارد. در این میان، منابع فردی، شامل، عوامل شخصیتی و مهارت های مقابله ای و منبع کنترل از جمله عوامل مهم به شمار می‌روند. بیماران دارای منابع فردی غنی تر، در مقایسه با بیماران دارای منابع فردی ضعیف تر، وضعیت جسمی و روان شناختی بهتری دارند (وایلر و هانتیکاینن،۲۰۰۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ق.ظ ]




مفهوم ریسک در بازار مالی نقش کلیدی را بازی می‌کند، ‌بنابرین‏ باید آن را شناخت و اندازه ­گیری کرد و برنامه ای در نظر گرفت که بتواند ریسک های غیرضروری را از بین برده، ریسکهای همراه با فرصت را مدیریت کند. ضمناً ، یادآوری این نکته نیز ضروری است که ریسک لزوماًً پدیده­ای منفی نیست، بلکه به همراه هر فرصتی، ریسک نیز وجود دارد و اصولاً نمی توان کلیه ریسک ها را از بین برد، چرا که کلیه فرصت ها نیز بدین صورت از بین می‌روند. به همین علت رشته علمی – حرفه ای مهندسی مالی با مدیریت ریسک و خلق فرصت ها ، راه حل های بدیهی را ارائه می‌دهد و صاحبان صنعت را با شرایطی مطمئن تر مواجه می‌سازد تا در کنار آن بتوانند فعالیت های سرمایه گذاری خود را به طور بهینه به انجام رسانند.

تاکنون معیارهای مختلفی برای تعیین ریسک توسط صاحب نظران معرفی شده اند که هر یک به جنبه ای از بحث عدم اطمینان اشاره داشته و بعضاً مکمل یکدیگر نیز بوده اند. شاخص اندازه گیری ریسک، اولین بار از طریق مطالعات شاخص های پراکندگی آماری محاسبه گردیدند و از آن به بعد روش های جدیدتری از جمله «ریسک نامطلوب» [۷۴]، استفاده از «دیدش»[۷۵] و در نهایت «ارزش در معرض ریسک و خطر»[۷۶] معرفی گردیدند که همگی از روش های آماری استفاده می‌کنند. در سال ۱۹۵۲، هری مارکویتز با ارائه مدلی کمی به اندازه گیری ریسک پرداخت و با معرفی مدل مبتنی بر ریسک و بازده و ارائه «خط مجموعه کارا»[۷۷] برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده به عنوان متغیری دیگر جهت انتخاب دارایی برای سرمایه گذاری قرار داد. وی برای این کار ، انحراف معیار را به عنوان شاخص پراکندگی ، معیار عددی ریسک خواند. شاگرد او ویلیام شارپ، شاخص بتا (ضریب حساسیت) را برای تغییرات نسبی ارزش یک سهم در قبال تغییر ارزش بازار با معرفی «خط مشخصات»[۷۸] ارائه کرد و با معرفی مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای [۷۹]، مدیریت علمی پرتفوی را پایه گذاری کرد. مک کالی ، معیار «دیرش» را به عنوان ملاک اندازه گیری ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت معرفی کرد و ‌بر اساس آن مدیریت دارایی ها و بدهی ها و طراحی استراتژی های مدیریت ریسک از جمله تطابق دیرش و مصون سازی ارائه گردید. ادامه کارهای مک کالی ، به رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ سود بازار منتهی شد و معیار تحدب به عنوان شاخص دقیق تر برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید.

بعد از دهه ۱۹۷۰ و افزایش روزافزون ریسک ها در جنبه‌های مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به عامل ریسک جلب شد و در حقیقت کنترل معیار ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و حتی نرخ های بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک، ملاک ارزیابی ها قرار گرفت. همزمان با پیدایش ابررایانه ها که قدرت محاسباتی بالایی داشتند، برخی نظریات قدیمی که به علت زمانبر بودن و پیچیدگی های محاسباتی کنار گذاشته شده بودند، مجدداً مطرح گردیدند، از جمله ریسک نامطلوب که ابتدا توسط متقدمین مطرح گردیده بود در سال ۱۹۹۶ مجدداً در بین محققین مالی جانی دوباره یافت و تحقیقات متعددی نیز انجام گرفت که چالش های آن نیز هنوز ادامه دارد.

همزمان در سال ۱۹۹۶ وترستون[۸۰] ، مدیر مؤسسه جی . پی . مورگان[۸۱] ، مدل ارزش در معرض ریسک را معرفی کرد. این معیار که تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه می کرد و مقداری از سرمایه یک مؤسسه را که در معرض زیان قرار می گرفت تعیین می نمود، برای استفاده کنندگان بسیار جذاب به نظر آمد و هر روز به کاربردهای آن و روش های محاسباتی و دقیق کردن عدد نهایی از طرق مختلف خصوصاًً فرآیندهای تصادفی و شبیه سازی افزوده گردید (بنتیس،۱۹۹۸، ۱۲۵)[۸۲].

با توجه به تاریخچه تاریخ ها و تلاش ها در جهت اندازه گیری ریسک و پیشرفت هایی که هر دوره به وقوع پیوسته است، می توان طبقه بندی زیر را ‌در مورد معیارهای اندازه گیری ریسک ارائه داد (همان منبع ، ۱۲۶).

الف) حساسیت[۸۳] : تغییر یک متغیر وابسته بر اثر تغییر یک متغیر مستقل، مثل تغییرات قیمت در قبال تغییر یک واحد نرخ سود، دیرش و ضریب حساسیت (بتا) ، هر دو از این طبقه می‌باشند.

ب) نوسان[۸۴]: عبارت است از نوسان یک متغیر در اطراف میانگین و یا یک پارامتر تصادفی دیگر،

مثل : واریانس و انحراف معیار.

ج) معیارهای ریسک نامطلوب: این معیارها برعکس معیارهای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و در حقیقت نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را مورد محاسبه قرار می‌دهند. معیار نیم واریانس و نیم انحراف معیار برای محاسبه ریسک نامطلوب و معیار ارزش در معرض ریسک (خطر) از این دست می‌باشند.

نمودار ۵-۲ طبقه بندی معیارهای کمی ریسک (رتبه بندی ‌بر اساس پیچیدگی محاسبه)

حساسیت

نوسان

ریسک نامطلوب

پیچیدگی کم

پیچیدگی زیاد

۱-۲-۲-۲- انواع ریسک : نگرش نظریه نوین پرتفوی[۸۵] (ریسک های سیستماتیک)

نگرش قبلی پیرامون ریسک را معمولاً «نگرش بنیادی» می‌نامند، زیرا عوامل ذاتی مؤثر بر تغییرپذیری (انحراف معیار) بازدهی اوراق بهادار را در طول زمان نشان می‌دهد.

نگرش دیگر نیز برای ریسک از مفاهیم نظریه پرتفوی ، مدل تک عاملی و مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای[۸۶]، توسط مارکویتز، شارپ و سایر محققان استخراج شده است. این نظریه ها به تفصیل در قسمت های بعدی همین فصل مورد بحث قرار خواهد گرفت.

‌بر اساس نگرش نظریه نوین (مدرن) پرتفوی ، کل ریسک به دو نوع : ریسک قابل کنترل (ریسک غیرسیستماتیک)[۸۷] و ریسک غیر قابل کنترل (ریسک سیستماتیک)[۸۸] ، تقسیم بندی می شود. همچنین در صورت ایجاد پرتفوی متنوع از سهام منتخب بازار ریسک غیرسیستماتیک قابلیت به حداقل رسیدن پیدا می‌کند . ریسک سیستماتیک که زائیده تغییرات اقتصادی ، سیاسی، اجتماعی و محیطی بازار سرمایه است، غیر قابل کنترل بود. برای سهام مختلف روندی تقریباً یکسان دارد. شواهد تجربی این ادعا، روند مشابه قیمت شاخص های مختلف در طول زمان است.

تورم، بیکاری، تحولات اقتصادی و سیاسی، تغییرات مالیاتی و … از مواردی هستند که در ایجاد ریسک سیستماتیک نقش دارند. ساختار هزینه های شرکت، نوع مدیریت شرکت، ساختار هزینه های شرکت و … می شود که در نمودار زیر نشان داده شده است .

نمودار ۶-۲ : ریسک سیستماتیک

(منبع : جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۵، ۱۱۹)

سرمایه گذاران می‌توانند با تشکیل یک پرتفوی متنوع، قسمتی از ریسک کل را کاهش دهند. هر چه تعداد اوراق بهادار موجود در پرتفوی بیشتر شود، عناصر خاص شرکتی میل به حذف شدن خواهند داشت و ریسک غیرسیستماتیک کوچکتر و کوچکتر می شود و ریسک کل پرتفوی به ریسک سیستماتیک نزدیک تر می شود. ‌بنابرین‏ ایجاد تنوع در اوراق بهادار، نمی تواند باعث کاهش ریسک سیستماتیک شود، و به عبارت دیگر کل ریسک پرتفوی، نمی تواند بیشتر از کل ریسک پرتفوی بازار کاهش یابد. با تنوع بخشیدن به دارایی ها (خرید اوراق بهادار گوناگون ) می‌تواند ریسک منحصر به فرد و یا غیر سیستماتیک سهام عادی را از بین برد.

۳-۲-۲-مدل مفهومی پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ق.ظ ]




۳) معیار: معیار خصوصیات و نیازهای مرتبط با هر گزینه است که بایستی دارای حد لازم باشد. معمولا گزینه‌ها به چگونگی دارا بودن هر معیار ربط دارند. معیار می‌توان استاندارد مورد نظر که گزینه‌ها بر مبنای آن مورد سنجش قرار می گیرند نیز تعریف کرد.

۴) اهداف: اهداف آن چیزی است که می‌خواهیم در آینده اتفاق افتد یا روی دهد. بعضی افراد ابتدا تعداد زیادی گزینه در نظر می‌گیرند سپس از خود می پرسند حالا کدام را باید برگزید ؟ بدون آنکه از قبل ‌در مورد اهداف و مقاصد کلی فکری کرده باشند. در حالی که ابتدا باید اهداف و جایگاه آینده را مشخص کرد و گزینه مناسب را درجهت تحقق هدف خاص انتخاب کرد.

۵) ارزش: ارزش به چگونگی نتیجه مشخص مورد نظر ارتباط دارد، ارزش گزینه‌ها می‌تواند ؛ مبلغ، حد رضایت یا سایر منافع باشد.

۶) ترجیحات: ترجیحات در فلسفه فکری و سلسله مراتب ذهنی فرد تصمیم‌گیر انعکاس می‌یابد. می‌توان گفت ترجیحات ارزش خاص مورد نظر فرد تصمیم‌گیر است و ارزش‌های فردی ترجیحات را دیکته می‌کنند. فردی ممکن است تصمیماتش را با متانت، آرامش، بدون سر و صدا و جنجال آفرینی بگیرد ولی فردی دیگری برعکس اقدام نماید.

۷) کیفیت تصمیم: کیفیت تصمیم به به خوب یا بد بودن تصمیم توجه دارد. تصمیم خوب تصمیمی‌را گویند که بر مبنای اصول منطقی، با توجه به اطلاعات در دسترس اتخاذ شده و بازتاب دهنده ترجیحات تصمیم‌گیرنده باشد.

۸) پذیرش: آنهائی که باید تصمیم گرفته شده را به اجرا درآورند بایستی هم از نظر فکری و هم از جنبه احساسی آن را بپذیرند. پذیرش تصمیم عامل حساسی است زیرا گاهی اوقات پاره‌ای از تصمیمات با معیارهای کیفی در تضاد واقع می‌شود.

انواع تصمیم‌گیری

تصمیم‌گیری فردی مبانی مختلف وجود دارد ولی در این نوشته به سه مبنای کلی اشاره می‌شود:

۱) تصمیم در باره چه. در این حالت به صورت بله / خیر، انتخاب این یا آن تصمیم گرفته می‌شود که باید قبل از فرایند بررسی و انتخاب گزینه‌های اتفاق بیافتد. تلویزیون بخریم یا نه ؟ امسال تابستان سفر برویم یا خیر ؟ در این شیوه تصمیمات با سنجیدن دلایل له و علیه، اتخاذ می‌گردد.

۲) تصمیم در باره کدام. در این روش و بر اساس این مبنا، تصمیمات با انتخاب یک یا بیشتر گزینه از میان چند راه حل ممکن اتخاذ می‌شود. انتخاب گزینه بر مبنای سنجیدن آن گزینه با معیارهای از پیش تعیین شده روی می‌دهد.

۳) تصمیمات شرطی. در این روش تصمیمی اتخاذ می‌شود ولی تا زمان تحقق بعضی شرایط اقدام اساسی انجام نمی‌شود. برای مثال، تصمیم به خرید خودرو گرفته می‌شود ولی به شرط آنکه خودرو با قیمت مناسب پیدا شود.

زمان، توان، قیمت، در دسترس بودن، فرصت داشتن، تشویق یا تأیید دیگران از عوامل هستند که بر روند اتخاذ تصمیم اثر مستقیم می‌گذارند. بعضی تصمیمات تصادفی اظهار نمی‌شوند و حتی از قبل در ضمیر ناخودگاه فرد وجود دارد. این نوع تصمیمات وقتی اتخاذ می‌شود که شخص بخواهد از فرصت استفاده کند و در این حالت به سمت تفکر نمی‌رود. خرید اجناسی که خیلی ارزان به نظر برسد و یا تصمیم در باره ورزش و تفریح، از جمله این نوع ‌تصمیم‌گیری‌ها است. (الوانی، ۱۳۷۸)

عوامل اتخاذ تصمیم

تصمیم‌گیری رویدادی نیست که در یک لحظه و یا در یک نقطه اتفاق افتد یا یکباره ظهور یابد بلکه تصمیم‌ گیری روندی غیر خطی و چرخشی دارد. گزینه‌های قابل تصور بر معیارهای در نظر گرفته شده، اثر می‌گذارند و بالعکس معیارهای از پیش تعیین شده بر ‌گزینه‌هایی که مشخص شده است، تاثیر متقابل دارد.

بهر حال هر تصمیمی‌که اتخاذ می‌گردد از چند عامل یا اجزاء تشکیل که می‌توان به شرح زیر برشمرد:

محیط و فضای تصمیم

هر تصمیمی‌در فضای خاص تصمیم‌ گیری اتخاذ می‌شود، که جمع‌ آوری اطلاعات، گزینه‌ها، ارزش‌ها و ترجیحات مطرح در زمان تصمیم از مشخصه‌ های آن است. محیط و فضای ایده آل برای تصمیم‌گیری فضائی است که در آن همه اطلاعات ممکن، تمام نکات دقیق، و هر نوع گزینه محتمل موجود باشد. به هر حال، هم اطلاعات و هم گزینه‌ها عامل فشار بر اخذ تصمیم است زیرا زمان و سعی و تلاش برای گردآوری اطلاعات و طرح و بررسی گزینه‌ها دارای محدودیت است. (علاقه بند، ۱۳۷۸)

اثرات حجم اطلاعات بر تصمیم‌گیری

بعضی افراد عادت دارند بهنگام اخذ تصمیم مقدار زیادی اطلاعات جمع‌ آوری نمایند تا بتوانند تصمیم مناسب اتخاذ نمایند. وقتی حجم زیادی از اطلاعات گرآوری شود آنگاه ممکن است چند موضوع دیگر پیش آید.

۱) در اتخاذ تصمیم تأخیر روی دهد چون برای جمع‌ آوری اطلاعات بیشتر و تحلیل آن ها، زمان بیشتری نیاز است.

۲) اطلاعات اضافی و بیش از اندازه جمع گردد، در چنین وضعیتی، با وجود اطلاعات زیاد توانایی واقعی فرد تصمیم‌گیری کاهش می‌یابد زیرا اطلاعات زیاد قابل اداره و ارزیابی دقیق نیست. مسئله مهم که با وجود اطلاعات اضافی و زیاد به وجود می‌آید فراموشی است. وقتی اطلاعات زیادی به حافظه انتقال یابد معمولا اطلاعات وارد شده قبلی به تدریج فراموش می‌شود.

۳) کاربرد گزینشی اطلاعات روی می‌دهد. یعنی فرد تصمیم‌گیر از میان اطلاعات موجود تنها به اطلاعاتی اکتفا می‌کند که تصمیم از قبل نتیجه گیری شده وی را تأیید و پشتیبانی نماید.

۴) فرسودگی ذهنی روی می‌دهد، این امر موجب کندی در کار یا کیفیت ضعیف کار می‌گردد.

۵) همچنین در حالتی که فرد تصمیم‌گیر از تصمیم‌گیری خسته شده باشد، فرسودگی در تصمیم روی می‌دهد. یعنی اغلب نتایج سریع حاصل می‌شود، تصمیم دقیق نیست و یا حتی تصمیم ناقص اتخاذ می‌گردد و به طور کلی تصمیمی اتخاذ نمی‌شود.

جریان یا بستر تصمیم: یک تصور غلط رایج آن است که هر تصمیم، مستقل و جدا از سایر تصمیمات اتخاذ شود. بعبارت دیگر، اطلاعات گردآوری می‌شود، گزینه‌ها جستجو می‌گردد و انتخاب برگزیده می‌شود بدون آنکه به موارد گذشته توجه شود. ولی در حقیقت هر تصمیم بر محتوا و بستر تصمیمات گذشته استوار است. معمولا برای توضیح ابن مطلب از استعاره بستر یا رودخانه تصمیم استفاده می‌گردد. بستر یا جریان تصمیم‌گیری، اتخاذ تصمیم جدید را در احاطه خود دارد و برآن تاثیر می‌گذارد، ممکن است تصمیمی‌که در کذشته گرفته شده مقدمه‌ای برای تصمیم اخیر باشد و بر تصمیم هم اثر امکان پذیری و هم اثر محدود کننده دارد. بسیاری از تصمیمات بعدی به دنبال این تصمیم جریان پیدا می‌کنند. (علاقه بند، ۱۳۷۸)

تصمیم سازی

در سطح سازمانی و حتی در سطح خانواده، بعضی مدیران یا سرپرست خانوار، تصور می‌کنند که تصمیمات توسط آن ها گرفته می‌شود. ولی در اغلب موارد تصمیم‌گیری بدین ترتیب نیست، چون بعضی تصمیمات بعد از طی یک روند، به نتیجه می‌رسد و در طی این روند است که تصمیم ساخته و پرداخته می‌شود و مدیر فقط تأیید نهائی را انجام می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ق.ظ ]




خشونت های روانی همان‌ طور که از نامشان برمی آید روح و روان زن را مورد تهاجم جملات و آسیب ها قرار می‌دهد. برخلاف صدمات بدنی که اثر مستقیم آن ها قابل مشاهده است. مشکلات و ناراحتی های روانی ممکن است بعد از مدتی بروز کند که بعدها این گونه حالات روحی، جسم زن را نیز مورد تهدید قرار می‌دهد. زنی که مورد چنین بی مهری قرار گرفته باشد. بسیار ضعیف شده و اعتماد به نفس به شدت کاهش می‌یابد. دسته زیادی از این زنان به لحاظ از دست دادن روحیه و امید به زندگی و افسردگی شدید دست به خودکشی می‌زنند.[۶۰]

پاره ای دیگر نیز به لحاظ کمبود محبت هر دستی که به سویشان دراز می فشارند و محبت اورا پذیرا می‌شوند هرچند بدانند که پوچ و ظاهری است. بدین گونه است که این رفتار ها خود باعث افزایش فساد و انحراف در جامعه خواهد شد و اثر مخرب بیشمار را به دنبال خواهد داشت.

خشونت روانی رایج ترین شکل خشونت در خانواده های ایرانی است و نباید از یاد ببریم که پیامد همه اشکال همسرآزاری اعم از فیزیکی و جنسی و غیره چیزی جز ناراحتی و آزارهای روحی نبوده و به شکل مضاعف زن را آزار خواهد داد. به زبانی ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی است. حرف هایی که نزدیک کننده باشد و خشم طرف مقابل را برانگیزد و راهی را بی اختیار انتخاب کند که می‌تواند عواقب ناگواری داشته باشد.اگرچه کنترل بدرفتاری از ابتدایی ترین اصول روابط متقابل است. تحریک و هیجان نباید اثر چندانی بر کنترل فرد بگذارد و از طرفی فرد خشمگین نمی تواند بدرستی بیندیشد و خشم او را فراگرفته گاه اقدام به اعمال جنون آمیز می کند. در توضیح این گونه خشونت می توان از مردانی نام برد که دیار ماست بدبینی و سوء ظن نسبت به همسر خود می‌باشند. رفتارهایی از قبیل محبوس کردن زن در محیط خانه و تحت نظر گرفتن او از طریق نظارت شدید بر رفت و آمدها و تماس های تلفنی، منع ملاقات با دوستان و آشنایان و اعضای خانواده ممانعت از انتقال زن خارج از منزل. تعقیب پنهانی از زمره خشونت روانی امروزه است. در ایران چنانچه این موضوع به اثبات هم برسد نهایت برخورد قانونی مطابق قانون ۶۰۸ ق.م.ا محکومیت زوج به عنوان مرتکب توهین عادی می‌باشد. لزوم برخورد قاطعانه قانون‌گذار با توجه به قداست خانواده و زن و اهمیت حمایت از ارزش های اخلاقی روز به روز بیشتر می شود.

بند چهارم:خشونت اقتصادی و کاری

این قسم از خشونت از جانب زوج در زندگی زناشویی شامل هر نوع رفتاری است که از روی قصد نیست، زن را در امور مربوط به اشتغال، اقتصاد و دارایی، تحت فشار، آزار و تبعیض قرار دهدو مصادیق آن عبارتند از: عدم پرداخت نفقه، بخل،کنترل وسواس گونه خارج منزل، دریافت اجباری حقوق زن، دریافت اجباری ارثیه وی، سوء استفاده یا سرقت اموال و دارایی های همسر، ندادن خرجی خانه و پول توجیبی همه از موارد خشونت اقتصادی علیه زنان است. مردان به دلیل توانایی برتر جهانی و حمایت جامعه از آنان فکر می‌کنند که به وسیله تحت فشار قرار دادن اقتصادی بر زنان می‌توانند بر آنان حکومت کنند بسیاری از امتیازهای زندگی را نصیب خود کنند وزن را وابسته به خود کنند تا بتوانند هرطور که می خواهند با زن رفتار کنند. زنی که پایگاه های اقتصادی خود را رها می‌کند و وارد پیوند زناشویی وی می شود وقتی با خشونت مرد روبرو می شود از ترک او و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی بعد از آن می ترسد. وقتی ‌به این نتیجه می‌رسد که حمایت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی نخواهد داشت به خود می قبولاند که زندگی او همین است. از همه بدتر اینکه اینگونه زنان به خود لقب زن سازش کار و زن صبور می‌دهند. زن آسیب دیده شیری است که خودش قفسی را به دور خود بسته که میله های آن از بهانه های مختلف ساخته شده است. اگر اعتماد به نفس داشته باشد و این میله ها را بشکند آنوقت می فهمد که چه موجود قدرتمندی است. تغییر ممکن است اما باید عرصه را روی توانمندی های خود باز کنیم و از شیوه های مختلف استمداد بگیریم.[۶۱]

بند پنجم: هرزه نگاری

اصطلاح پورنوگرافی یا هرزه نگاری برای اشاره تجسمی بی پرده از مسائل جنسی با هدف تحریک یا ارضای جنسی به کار می رود که در قالب های مختلف از جمله: کتاب، فیلم و مجله ارائه می شود.

تولیدکنندگان آثار مستهجن ویدیویی که در صنعتی ۱۰ میلیارد دلاری به فعالیت مشغولند همواره با پیش کشیدن مباحثی نظیر آزادی میان و باتشکیل لابی های قدرتمند سیاسی. به دنبال کسب آزادی بیشتر هستند هرچند این آزادی به بهای تحقیر جایگاه زن، خشونت علیه زنان، تبدیل زنان به کالاهای مصرفی و بدآموزه های اجتماعی به دست می‌آید. به علاوه تبدیل این آثار به معلمان آموزش جنسی و به تصویر کشیدن روابط جنسی خشن با زنان به گسترش سلطه جویی مردان ‌در همه زمینه ها انجامیده است.

امروزه حد و مرزهای اندکی مانده است که در مسابقه لجام گسیختگی تهیه کنندگان آثار عرضه پورنوگرافی در ارائه آثار شوک برانگیز، تحقیر آمیز و ارتباط دهنده واکنش غریزی انسان ها با لذت جنسی مورد تجاوز قرارگرفته است.

آنچه دستمایه ی چنین برده کشی جنسی از زنان می شود لغت لوث شده ی آزادی بیان و آزاری زنان است. آزار زنان پوششی است برای بهره کشی اقتصادی و جنسی هرچه بیشتر از زنان در جهان است.

در نگاه اول به نظر می‌رسد برترین خطر از ناحیه پورنوگرافی متوجه روابط عاشقانه زوجین در خانواده است. متاسفانه این طور نیست وحشتناک ترین تاثیر این فیلم ها ترویج پدیده شوم و غیر انسانی تجاوز به محارم و اقارب است. یکی دیگر از آثار هرزه نگاری روابط جنسی با حیوانات است. زنانی که مورد خشونت هرزه نگاری قرار می گیرند. در دراز مدت دچار مشکلاتی از قبیل از دست دادن اعتماد به نفس، کاهش شدید عشق و کاهش توان عاطفی، تضعیف انسانیت، نقش بستن تصاویر جنسی در مغز و تاثیر آن بر رفتار جنسی، انزوا و کاهش روابط اجتماعی و تحلیل توان عقل، پرخاشگری می شود. گذشته از زنانی که که کارگران صفت محسوب می‌شوند حتی زنانی که همسرانشان به تماشای این فیلم های مستهجن تماشا می‌کنند نمی دانند که با این کارشان باعث بدبختی زنهایشان می‌شوند وقتی مردی از روی دلخوشی و لذت به تماشای فیلم های مستهجن می نشیند همین علل او را به تدریج تاثیر نابود کننده ای بر اعتماد به نفس همسرش دارد.[۶۲]

گفتار دوم:مصادیق بزه دیدگی بر اساس مکان وقوع بزه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




: میانگین دارایی‌های شرکت i در سال t

: وجه نقد حاصل از عملیات شرکت i در سال t-1

: وجه نقد حاصل از عملیات شرکت i در سال t

: وجه نقد حاصل از عملیات شرکت i در سال t

: تغییر در حساب فروش شرکت i در سال t

: اموال ماشین آلات و تجهیزات شرکت I در سال t

: خطای باقی مانده

تا ضرایب متغیر ها(شیب)

: مقدار ثابت محاسبه شده توسط مدل رگرسیون

مقدار خطای باقی مانده در معادله شماره (۲) بیانگر این است که خطای برآورد در اقلام تعهدی جاری ارتباطی با جریان وجه نقد عملیاتی ندارد و به وسیله تغییر در درآمد و ماشین آلات و تجهیزات قابل تبیین نیست. در این تحقیق این قدر مطلق خطای باقیمانده به عنوان نماینده کیفیت گزارشگری مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۳-۴-۳متغیر های تعدیل:

متغیر های تعدیل در این تحقیق شامل اندازه شرکت، وجه نقد نگهداری شده، فرصت های رشد، عینی بودن دارایی می‌باشد.

۱-اندازه شرکت[۱۰۷] : که برابر با لگاریتم دارایی‌های شرکت می‌باشد

(۳-۱) Size=log()

: میزان دارایی‌های شرکت در سال

۲- وجه نقد [۱۰۸] : بیانگر متغیر میزان وجه نقد شرکت می‌باشد که با بهره گرفتن از تقسیم برابر با وجه نقد بر کل داراییها استاندارد می شود.

۳-فرصت رشد[۱۰۹]: که به وسیله نسبت ارزش بازار بر ارزش دفتری سرمایه اندازه گیری می شود:

(۴-۱) GROWOP = Pij / BVij

:GROWOP فرصت رشد

: ارزش بازار سرمایه شرکت

: ارزش دفتری سرمایه شرکت

۴- عینی بودن داراییها [۱۱۰] : نسبت عینی بودن داراییها که برابر است با:

(۵-۱)

: عینی بودن دارایی

: اموال ماشن آلات و تجهیزات شرکتi در سال t

: کل دارایی‌های شرکتi در سال t

۵-۳ حدود مطالعاتی

قلمرو تحقیق چهارچوبی را فراهم می کند تا مطالعات و آزمون محقق در طی آن قلمرو خاص انجام پذیرد و دارای اعتبار بیشتر باشد.

۱-۵-۳ قلمرو مکانی تحقیق

این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (بازار سرمایه ایران) را مورد بررسی قرار می‌دهد .

۲-۵-۳ قلمرو زمانی تحقیق

دوره زمانی این پژوهش با توجه به در دسترس بودن اطلاعات مربوط به متغیر های تحقیق و محدودیت های هزینه و زمان ، ۴ ساله و از ابتدای سال ۱۳۸۵ تا انتهای سال ۱۳۸۸ است. همچنین برای محاسبه متغیرهای تحقیق از داده های سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۸۸ نیز استفاده شده است

۳-۵-۳ قلمرو موضوعی تحقیق

در این پژوهش ، بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری و همچنین تاثیر متغیر های وجه نقد، اندازه شرکت، عینی بودن داراییها، فرصت های رشد بر روابط میان کیفیت گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری مورد کنکاش قرار می‌گیرد و در حوزه مدیریت سرمایه گذاری قابل بحث است .

۶-۳ روش های جمع‌ آوری اطلاعات

روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق روش کتابخانه ای است.مباحث تئوریک پژوهش از مسیر مطالعه منابع ، نشریات ؛ منابع داخلی و خارجی موجود در کتابها و استفاده از اینترنت جمع‌ آوری شده است. جمع اوری اطلاعات با بهره گرفتن از اطلاعات اولیه شرکت‌ها بوده است؛ یعنی اطلاعات و داده های مورد نیاز تحقیق کلاً از روش کتابخانه ای، با بهره گرفتن از نرم افزار ره آورد نوین و با مراجعه به سازمان بورس اوراق بهادار تهران و مطالعه صورت‌های مالی اساسی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال‌های ۱۳۸۸-۱۳۸۵ به دست آمده اند. در این باره علاوه بر مطالعه صورت‌های مالی اساسی، اطلاعات مربوط به صورت‌های مالی از سایت اطلاعاتی بورس مورد استفاده قرار گرفته است.

۷-۳ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

پژوهش های همبستگی شامل کلیه پژوهش هایی است که در آن ها تلاش می شود رابطه متغیرهای مختلف با بهره گرفتن از ضریب همبستگی کشف و تعیین شود این ضریب شاخص دقیقی است که با محاسبه آن می توان نشان داد که یک متغیر تا چه اندازه با متغیرهای دیگر پیوند دارد و می توان برای همبستگی (مثبت یا منفی) میزان و مقدار آن را محاسبه کرد .

پس از جمع‌ آوری اطلاعات مربوط از نرم افزار صفحه گسترده اکسل (Excel) جهت طبقه بندی اطلاعات و محاسبه متغییر ها استفاده گردید و در نهایت اطلاعات حاصل با بهره گرفتن از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش پژوهش همبستگی می‌باشد جهت انجام آزمون های آماری از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و تحلیل واریانس (ANOVA)که دارای خطای معیار کمتری در مقایسه با سایر روش های آماری می‌باشند استفاده شده است .

۱-۷-۳ تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده خطی:

پژوهش های همبستگی – تعریف ، هدف و مزایا:

پژوهش های همبستگی شامل کلیه پژوهش هایی است که در آن سعی می شود رابطه بین متغیرهای مختلف با بهره گرفتن از ضریب همبستگی، کشف یا تعیین می شود. هدف روش پژوهش همبستگی ، مطالعه حدود تغییرهای چند متغیر با حدود تغییرهای چند متغیر دیگر است. هدف ضریب همبستگی ، بیان رابطه بین دو یا چند متغیر به صورت ریاضی است. در صورتی که رابطه متغیرها کامل و مثبت باشد ضریب همبستگی ، یک است و چنانچه همبستگی بین متغیرها کامل و منفی باشد ضریب همبستگی ، منفی یک ، (-۱) خواهد شد. طرح بنیانی و اساسی پژوهش همبستگی بسیار ساده است. در این روش‌ها به جمع‌ آوری نمره های دو (یا چند) متغیر برای آزمودنی های یکسان می پردازیم و سپس ضریب همبستگی را محاسبه می‌کنیم. به طور خلاصه، ضریب همبستگی را می توان برای بیان روابط علت و معلولی به کار برد. هر چند که این روش به منظور کشف و پیش‌بینی روابط بین دو متغیر A و B به کار می رود. مزیت عمده روش همبستگی این است که به محقق اجازه می‌دهد که متغیرهای زیادی را اندازه گیری کند و همزمان، همبستگی درونی بین آن ها را محاسبه نماید. امتیاز دیگر روش همبستگی در این است که می‌تواند درباره درجه همبستگی بین متغیرهای مورد مطالعه ، اطلاعات لازم را فراهم سازد و روش همبستگی یا درجه همبستگی را در کل دامنه یا محدوده معین مشخص کند. روش همبستگی برای دو هدف عمده به کار می رود:

۱) کشف همبستگی بین متغیرها

۲) پیش‌بینی یک متغیر از یک یا چند متغیر دیگر.

به طور کلی هدف پژوهش همبستگی عبارت است از درک الگوهای پیچیده رفتاری از طریق مطالعه و همبستگی بین این الگوها و متغیرهایی که فرض می شود بین آن ها رابطه وجود دارد . تحلیل همبستگی ، ابزاری آماری است که به وسیله آن می توان درجه ای که یک متغیر به متغیری دیگر از نظر خطی مرتبط است را اندازه گیری کرد. همبستگی را به طور معمول با تحلیل رگرسیون به کار می‌برند.

درجه همبستگی درباره دو معیار بحث می‌کند:

۱) ضریب تعیین ۲) ضریب همبستگی

۱- ضریب تعیین :

مهمترین معیاری است که با آن می توان رابطه بین دو متغیر x و y را توضیح داد. این مقدار همیشه بین صفر تا یک است:

(۱-۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




حزب دموکرات کردستان توسط مسعود طالبانی رئیس دولت کردستاندر شمال عراق رهبری می‌شود و نیچروان بارزانی از اعضای ارشد این حزب است. احزاب کرد با در دست داشتن بخشی ازکرسی‌های مجلس عراق، قسمتی از قدرت مرکزی به ویژه پست ریاست جمهوری را در اختیاردارند و مهمتر از آن با تشکیل دولت نیمه خودمختار کردی در شمال عراق در پی تحکیمفدرالیسم کردی هستند

به جز کردها از ‌گروه‌های فعال و مؤثر در عراق ائتلاف عراق یکپارچه است که در برگیرنده بخش عمده‌ای از احزاب شیعیاسلامی و برخی احزاب کوچک‌تر دیگر است .این گروه بزرگ‌ترین ائتلاف سیاسی عراق را در حال حاضرتشکیل می‌دهد و بیشترین کرسی‌ها را در مجلس این کشور در اختیار دارد. اصلی‌تریناحزاب و گروه‌های این ائتلاف سیاسی شامل حزب الدعوه اسلامی، مجلس اعلی اسلامی عراقمجلس اعلای انقلاب اسلامی سابق)، گروه صدر و حزب فضیلت می‌باشد

حزب الدعوه اسلامی از قدیمی‌ترین احزاب اسلامی شیعی عراق است ورهبری آن را ابراهیم جعفری (نخست وزیر انتقالی عراق) بر عهده دارد. نوری مالکینخست‌وزیر کنونی عراق از اعضای ارشد این حزب است.”این حزب در سال ۱۹۵۸ به طور رسمی تأسيس شد.”[۱۱۳] همان‌ طور که از نام این حزب پیدا‌ است تفکرات آن اسلام گرایانه می‌باشد.حزب الدوه اسلامی دیدگاه خود را ‌در مورد ویژگی‌های یک حزب اسلامی چنین بیان می‌کنند:”هر حزبی که عناصر آن برای یاری رساندن به اسلام آنهم بر پایه ولایت پذیری و گرایش شرعی و شرایط قرآن وارد عمل شوند،حزب اسلامی به شمار می رود.”[۱۱۴]

“مجلس اعلای اسلامی عراق در دهه ۱۹۸۰ در ایران و در جهتسازماندهی گروه‌های شیعی مخالف صدام تشکیل شد”[۱۱۵] و بعد از فروپاشی رژیم بعث با رهبریآیت‌الله محمدباقر حیکم به عراق منتقل شد. بعد از شهادت آیت‌الله حکیم، عبدالعزیزحکیم رهبری این گروه را بر عهده گرفت. وی در عین حال رهبری ائتلاف عراق یکپارچه را نیز عهده داشت و با فوت ایشان، عمار حکیم عهده‌دار این سمت‌هاگردید

گروه صدر، دیگر گروه شیعی این ائتلاف است که از هواداران و پیروانمرحوم آیت‌الله محمدصادق صدر، پدر مقتدا، رهبر کنونی این گروه تشکیل می‌شود. اینگروه برخلاف حزب الدعوه و مجلس اعلی فاقد سابقه تاریخی است و بلافاصله بعد ازفروپاشی رژیم بعث تشکیل و گسترش یافت. اکنون این گروه دارای پایگاه اجتماعی قابلتوجهی در میان شیعیان عراق و به ویژه گروه فقیر و پایین دستی شیعی است. شهرک صدربغداد یکی از کانون‌های اصلی فعالیت این گروه محسوب می‌شود، اما علاوه بر این، گروهمذکور در شهرهایی چون نجف نیز فعالیت‌های قابل توجهی دارد. گروه صدر در مقایسه بادیگر گروه‌ها رادیکال‌تر و دارای گرایشات ضد آمریکایی قوی‌تری است و همین امر منجربه بروز اختلافاتی در میان این گروه و سایر گروه‌های ائتلاف یکپارچه عراق شده استحزب فضیلت نسبت به سه گروه مذکور کوچک‌تر است و توسط محمدعلی یعقوبی رهبری می‌شود وبیشتر در مناطق جنوبی عراق چون بصره هوادارانی دارد[۱۱۶]

از ‌گروه‌های سیاسی که در سال‌های اخیر ایجاد شده اند می توان به فهرست العراقیه یا فهرست ملی عراق از برخی گروه‌های ملی‌گرایعراقی تشکیل می‌شود و حزب توافق ملی عراق به رهبری ایاد علاوی اصلی‌ترین حزب اینفهرست است که به رغم حمایت‌های غرب در انتخابات عراق، موفقیت عمده‌ای کسب نکرددر میان گروه‌های سنی عراق، جبهه توافق عراق و جبهه گفت‌وگوی ملیعراق که متشکل از احزاب مختلف هستند، برجستگی بیشتری دارند. جبهه توافق عراق متشکل از سه حزب عمدهسنی است و ریاست آن را عدنان الدلیمی برعهده دارد و رهبری جبهه گفت‌وگوی ملی عراقنیز بر عهده صالح مطلق می‌باشدعلاوه برائتلاف و گروه‌های مذکور، احزاب و شخصیت‌های سیاسی دیگرینیز در عراق فعالیت می‌کنند که برجستگی و نقش کمتری در صحنه سیاسی عراق دارندکنگره ملی عراق به رهبری احمد صلیبی و سازمان عمل اسلامی به رهبری آیت‌الله مدرسیاز جمله گروه‌های شیعی کوچک‌تر محسوب می‌شوندآیت‌الله سیستانی نیز از شخصیت‌های مذهبی شیعی تأثیرگذار در عرصهسیاسی عراق در دوره جدید و حامی اصلی ائتلاف عراق یکپارچه به شمار می‌روند

مبحث هفتم :تلاش جهت برقراری دموکراسی‌ در عراق

در طول تاریخ عراق ،این کشور بحران‌ها و موقعیتهای تاریخی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است.به ویژه در طی قرن بیستم که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی تلاش جهت به دست آوردن قدرت و نیز ایجاد جریان ها ،احزاب و ‌گروه‌های سیاسی عراق که عمدتاً در راستای تقسیم بندی ها و شکافهای قومی _فرقه ای ایجاد شده بود بر بحران‌های این کشور افزود.”اشغال عراق توسط آمریکا در مارس ۲۰۰۳ که به فروپاشی رژیم بعث انجامید “[۱۱۷]نقطه عطفی بود برای تحرکات علنی ‌گروه‌های مختلف در عراق برای به دست آوردن قدرت.توضیح آنکه در دهه های گذشته، اقلیت اعراب سنی و به ویژه بعثی‌ها بر ساختارسیاسی عراق مسلط بودند و شیعیان و کردها مشارکت چندانی در حکومت مرکزی نداشتند.لذا با فروپاشی نظام صدام حسین و برگزاریانتخابات و تشکیل مجمع ملی انتقالی در ژانویه ۲۰۰۵ و شکل گرفتن دولت انتقالی تأکید بر روندهای دموکراتیک در دولت‌سازی جدید درعراق و مشارکت تمام گروه‌های قومی ـفرقه‌ای در ساختار سیاسی این کشور یکی از مهمترین خواستهای این گروه ها تلقی می شد.باید توجه داشت که هرچند حضور در قدرت حق تمام اقوام و مذاهب موجود در یک کشور می‌باشد لیکن با توجه به اینکه کشور عراق از نظر ساختار اجتماعی ـ فرهنگی به سه حوزه کاملاًمتفاوت تقسیم می شود( در حوزه مرکزی عراق اعراب سنی، در شمال کردها و در جنوبشیعیان سکونت دارند و اکثر کردها سنی مذهب هستند) تأکید زیاد بر سهم خواهی اقوام مختلف می‌تواند منجر به تجزیه عراق گردد

مبحث هشتم:توزیع قدرت سیاسی در عراق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




مزیت رقابتی:

    • مزیت رقابتی عبارت از میزان فزونی جذابیت پیشنهادهای شرکت در مقایسه با رقبا از نظر مشتریان است.

    • مزیت رقابتی ارزشی است که سازمان به مشتریان خود عرضه می‌کند، به نحوی که در آن زمان این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمیشود.

  • مزیت رقابتی تمایز در ویژگی ها یا ابعاد هر شرکتی است که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا(ارزش بهتر) به مشتریان می‌کند(مهری و حسینی،۱۳۸۳).

فصل دوم: مروری بر ادبیات پژوهش

۲-۱ مقدمه

اقتصاد و بازار به سرعت در حال جهانی شدن می‌باشد. این روند باعث افزایش شدت رقابت بین کشورها، صنایع و شرکت ها شده، فعالیت های آن ها را بسیار مشکل تر و پیچیده تر نموده و ماندگاری آن ها در بازارهای جهانی را کوتاه تر و طاقت فرساتر ‌کرده‌است. عوامل بی شماری در شکل گیری چنین شرایطی نقش دارند، که از جمله این عوامل مهم می توان به نقش این موارد اشاره نمود: سازمان تجارت جهانی و دولت ها به عنوان تسهیل کنندگان شرایط بازار و رقابت آزاد؛ صنایع و شرکت ها به عنوان عرضه کنندگان کالاها و خدمات که به دنبال کسب سهم بیشتر از بازار هستند؛ و مصرف کنندگان به عنوان متقاضیان محصولات که همواره آگاهی و پیچیدگی تصمیم گیری آن ها افزایش یافته و علایق و سلایق شان تغییرات چشمگیری به خود می بیند. (آقازاده،۱۳۸۷)

صادرات ابزار حیاتی برای کشورهاست تا به اهداف رونق و رشد اقتصادی خود برسند. از آنجا که صادرات به بهبود تراز پرداخت ها، نرخ اشتغال و استاندارد زندگی کمک می‌کند؛ ‌بنابرین‏، تعدادی از دولت ها به دنبال توسعه صادرات، صادرات بیشتر را تشویق می‌کنند (راسلا[۱] و همکاران، ۲۰۰۷)

متکی بودن اقتصاد ایران بر درآمد های نفتی و تأثیر پذیری این درآمد ها از مسائل سیاسی،اقتصادی و بین‌المللی، آسیب پذیری و شکنندگی اقتصاد کشور را موجب شده است.یکی از راه های مقابله با این وضع، توسعه تولیداتی است که ضمن بهبود وضع اقتصاد داخلی سبب افزایش صادرات غیر نفتی می شود (تحقیقی،۱۳۸۴).

با وجود اینکه در اقتصاد جهانی عرصه رقابت تنگ تر شده است، ولی کشورها، صنایع و شرکت هایی وجود دارند که مدت ها است سهم قابل ملاحظه ای از درآمدهای بازارهای جهانی را از آن خود نموده اند و همواره با پیشی گرفتن از رقبا از سود آوری چشم گیری برخوردار می‌باشند به گونه ای که آوازه شهرت آنان زبان زد بازار های مصرف جهان است؛در این میان شرکت هایی وجود دارند که اسم آن ها شناخته شده تر از اسم بسیاری از کشورها بوده و درآمد سالانه آن ها نیز بالغ بر تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشور های در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته می‌باشد.راز کامیابی این کشور ها،صنایع و کشور ها در قدرت رقابتی آن ها نهفته است .بدین معنی که با آگاهی و اشراف بر شرایط محیطی و بازار، به گونه ای اهداف، منابع، برنامه ها و اقدامات خود را تنظیم و عمل کرده‌اند که رقابت پذیری پایدار را نسبت به رقبای خود در بازار های جهانی به ارمغان آورده اند.(آقازاده،۱۳۸۷)

۲-۲ تجارت آزاد

جارت آزاد مدل تجاری است که در ان کالاها و خدمات بدون محدودیت‌های دولتی بین و یا درون کشورها انتقال می‌یابد. این محدودیت‌ها شامل مالیات و تعرفه است. تفاوت تجارت ازاد با دیگر روش‌های تجارتی این است که تخصیص کالا در میان کشورهای تجاری بر اساس قیمت‌های مصنوع صورت می‌گیرد که ممکن بازتاب واقعی عرضه و تقاضا باشند. موافقتنامهٔ تجارت ازاد یکی از عناصر کلیدی مناطق تجارت ازاد است. بازار آزاد همان اقتصاد آزاد است که درآن خریداران و فروشندگان بدون هیچ قید و شرطی از لحاظ قیمت و مقدار باهم معامله می‌کنند و هیچگونه اجباری در خرید و فروش نیست. دولت افراد را آزاد گذاشته و تولیدکنندگان به خواست و رضایت خود به تولید می‌پردازند، و دولت هیچگونه مداخله‌ای برای تعین قیمت و مقدار محصول تولیدی نمی‌کند. بازار آزاد یکی از اساس‌های مکتب کلاسیک یا لیبرالیزم در اقتصاد است که آدام اسمیت و دیوید ریکاردو از جمله پایه‌گذاران آن به شمار می‌روند

در گذشته بازرگانی میان ملل مختلف بر اساس سیاست موازنه اقتصادی انجام می‌شده است. دیوید ریکاردو و آدام اسمیت از جمله نخستین اقتصاددانان مخالف سیاست موازنه بازرگانی بودند. به عنوان مثال آدام اسمیت بر این اعتقاد بود که تجارت آزاد دلیل شکوفایی تمدن‌هایی نظیر مصر باستان بود. بسیاری از لیبرالها در بریتانیا، به ویژه در سده ۱۹ و اوایل سده ۲۰ (به عنوان مثال، جان استوارت میل) و همچنین در قرن بیستم در ایالات متحده (به عنوان مثال کوردل هال)، بر این باور بودند که تجارت آزاد مروج صلح است. رفته‌رفته و با توجه ‌به این اعتقادات، کشورها به سوی الگوی تجارت آزاد حرکت کردند.

ارزش تجارت آزاد ابتدا توسط آدام اسمیت مشاهده شد و او اولین کسی بود که ‌به این نظریه پرداخت. او اظهار داشت:

شعار هر نان‌آور دوراندیشی این است که هرگز سعی نکن چیزی را که هزینه ساخت آن در خانه از هزینه خرید آن بیشتر است در خانه تولید کنی… اگر یک کشور خارجی بتواند کالایی را ارزان‌تر از آنچه خودمان می‌توانیم تولید کنیم به ما عرضه کند، بهتر است آن کالا را وارد کرده و بر تولید کالاهایی که در آن ها مزیت داریم، متمرکز شویم.

اکثر افراد این استدلال را می‌پذیرند؛ اما آن ها نگران این هستند که اگر یک کشور دیگر، مثلاً چین، بتواند همه چیز یا تقریباً همه چیز را ارزان‌تر از آن ها تولید کند، چه اتفاقی روی خواهد داد. آیا در این صورت تجارت آزاد چین با آمریکا به بیکاری کارگران آمریکایی که خود را ناتوان از رقابت با نیروی کار ارزان‌تر چینی می‌بینند، منجر نخواهد شد؟ پاسخ این سوال منفی است. دیوید ریکاردو در سال ۱۸۱۰ دلیل این امر را به خوبی توضیح داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




۱- در صورتی که ارتکاب عمل به امر آمر قانونی باشد و خلاف شرع هم نباشد؛

۲- در صورتی که ارتکاب عمل برای اجرای قانون اهم لازم باشد.

۳- در صورتی که ارتکاب عمل به عنوان امر به معروف و نهی از منکر باشد».

در این ماده با توجه به بند ۳ آنکه موضوع «امر به معروف و نهی از منکر» را در ردیف امر آمر قانونی قرار داده در واقع نوعی قیاس مع الفارق بود و این مسأله خود به تنهایی دارای شرایط و خصوصیاتی در فقه اسلامی می باشد که کاملاً متفاوت از شرایط و خصوصیات امر آمر قانونی است، فلذا از آنجایی که گنجاندن این بند در ماده مغایر با اصل تفسیر مضیق در قوانین کیفری تلقی می شد و امکان سوء استفاده برای مجریان آن وجود داشت و هر کس می توانست اعمال مجرمانه خود را تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر توجیه نماید و اجرای این اصل عملاً در محاکم و مراجع ذی صلاح امکان پذیر نبود، به همین جهت، قانون‌گذار در اصلاحیه قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰، بند آخر را از متن ماده حذف نمود و در ماده ۵۶ مقرر کرد: «اعمالی که برای آن ها مجازات مقرر شده است در موارد زیر جرم محسوب نمی شود:

۱- در صورتی که ارتکاب عمل به امر آمر قانونی بوده و خلاف شرع هم نباشد؛

۲- در صورتی که ارتکاب عمل برای اجرای قانون اهم لازم باشد».

مقنن جمهوری اسلامی ایران با توجه به اینکه بند ۲ ماده ۵۶ فوق الذکر قاعده ای جدا از «امر آمر قانونی» است و در واقع موضوع آن تحت عنوان «حکم قانون» می بایست مورد بحث قرار گیرد فلذا مسأله «حکم قانون» را به صورت جداگانه در ماده ۱۵۸ قانون جدید مندرج نموده و در ماده ۱۵۹ به صورت کلی مقرر می دارد که: «هرگاه به امر غیرقانونی یکی از مقامات رسمی، جرمی واقع شود آمر و مأمور به مجازات مقرر در قانون محکوم می شوند، لکن مأموری که امر آمر را به علت اشتباه قابل قبول و به تصور اینکه قانونی است اجراء کرده باشد، مجازات نمی شود و در دیه و ضمان تابع مقررات مربوطه است».[۴۶]

مبحث اول: شرایط تحقق امر آمر قانونی

مقصود از امر آمر قانونی، دستوراتی است که از طرف یک مقام صلاحیتدار صادر شده باشد. پس دستوری که از طرف اولیاء به فرزندان صادر می شود و یا اوامری که از طرف یک کارفرمای خصوصی به پرسنل ابواب جمعی خود داده می شود، امر آمر قانونی تلقی نمی گردد. حال امری که از طرف مقام صلاحیتدار صادر می شود، هر چند که مستند به حکم قانون نباشد ولی چون صرفاً از طرف مقام صلاحیتدار صادر شده، امر آمر قانونی تلقی می شود. امر آمر قانونی باید دارای شرایط زیر باشد:

گفتار نخست: امر از ناحیه آمر قانونی صادر شده باشد

منظور آن است که امر در زمره اموری باشد که قانوناً در صلاحیت اوست. البته در این زمینه، باید قانونی وجود داشته باشد تا آمر و مأمور، طبق آن عمل نمایند زیرا قانون‌گذار، عملی را که خود تجویز نموده باشد تکذیب نمی کند و از طرفی، کسی که عملی را طبق قانون انجام دهد، مرتکب جرمی نشده است؛ مثلاً بازپرس می تواند قرار بازداشت کسی را صادر نموده و به یکی از ضابطین دادگستری دستور جلب فرد مورد نظر را بدهد، یا اینکه قرار تحقیق و یا تفتیش از منزلی را صادر و مأمور را موظف به تفتیش از منزل بنماید.

گفتار دوم: آمر باید در سلسله مراتب اداری قرار گرفته باشد

غیر از اینکه آمر باید در زمینه ای که صلاحیت دارد دستور دهد تا آمر قانونی شناخته شود، بلکه باید در سلسله مراتب اداری هم قانوناً حق صدور امر به مأموری که وی را مکلف به اجرای دستور غیرقانونی می نماید را داشته باشد. به عبارت دیگر، وجود رابطه استخدامی و نیز مافوق و مادون بودن آمر و مأمور از جهت سلسله مراتب اداری باید محرز گردد و «آمر قانونی باید از مستخدمین دولت باشد و از نظر اداری در سلسله مراتب فوق مأمور قرار گیرد و رابطه این دو، رابطه ای است در چهارچوب قانون استخدامی و نه رابطه شخصی و خصوصی مأمور و آمر».[۴۷]

گفتار سوم: امر آمر قانونی واجد شرایط کتبی و رسمی باشد

طبق مقررات قانون استخدام کشوری «مستخدم مکلف است در حدود قوانین و مقررات احکام و اوامر رؤسای مافوق خود را در امر اداری اطاعت نماید. اگر مستخدم حکم یا امر مافوق خود را برخلاف قوانین و مقررات تشخیص دهد، مکلف است کتباً مغایرت دستور را با قوانین و مقررات به مقام مافوق اطلاع دهد. در صورتی که بعد از این اطلاع مقام مافوق کتباً اجرای دستور خود را تأیید کرد، مستخدم مکلف به اجرای دستور صادره خواهد بود».

گفتار چهارم: مأمور موظف به اجرای امر باشد

بالاخره آخرین شرط این است که امر صادره باید در حدود شرح وظایفی باشد که مأمور ملزم به اجرای آن طبق مقررات و قانون است.[۴۸] ‌بنابرین‏، امر باید صلاحیت امر کردن در حدود وظایف محوله و مأمور صلاحیت اجرای آن را در حدود وظایف داشته باشد؛ مثل ضابطین دادگستری که موظف به اجرای اوامر دادرس دادگاه و یا قاضی تحقیق می باشند.

مبحث دوم: حدود مسئولیت آمر و مأمور در اجرای قانون

گاهی قانون‌گذار خود صریحاً امر آمر قانونی را علت معافیت تشخیص داده و زیردست را از مسئولیت مبرا ساخته است. در این خصوص می توان به ماده ۵۷۴ «تعزیرات» اشاره نمود:

«اگر مسؤولین و مأمورین بازداشتگاه ها و ندامتگاه ها از ارائه دادن یا تسلیم کردن زندانی به مقامات صالح قضایی یا ارائه دادن دفاتر خود به اشخاص مذبور امتناع کنند یا از رسانیدن تظلمات محبوسین به مقامات صالح ممانعت یا خودداری نمایند مشمول ماده ۵۷۳ این قانون خواهند بود، مگر اینکه ثابت نمایند که به موجب امر کتبی رسمی از طرف رئیس مستقیم خود مأمور به آن بوده اند که در این صورت مجازات مذبور درباره آمر مقرر خواهد شد».

صرف نظر از این مورد استثنایی آیا به موجب مقررات ماده ۱۵۹ قانون مجازات اسلامی، اجرای غیرقانونی عملی به استناد دستور مقامات مافوق عاری از مسئولیت می باشد؟ به عبارت دیگر، آیا زیردست موظف است اوامری را که از طرف مقام مافوق صادر می شود ارزیابی نموده و قانونی و یا غیرقانونی بودن آن را احراز کند و فقط در صورت منطبق بودن با متون قانونی به مورد اجراء گذارد؟ و یا بالعکس صرف صدور دستور از طرف مقام صلاحیتدار برای توجیه عمل زیردست کفایت می کند؟ در این خصوص سه نظریه متفاوت ارائه شده است:

گفتار نخست: نظریه کورکورانه «»

برای آنکه نظم و ترتیبی در کار باشد، لازم است که مأمور مادون از مافوق اطاعت نموده و دستور او را به مورد اجراء گذارد. واضح است که هدف اصلی از انضباط و اطاعت، اجراء صحیح و متحدالشکل قوانین می باشد. هرگاه هر مأموری به نحوی قانون را تعبیر و تفسیر کند و بنا به میل و اراده و تشخیص خود در اجرای قوانین اقدام نماید، هماهنگی درکارها از بین می رود. به همین جهت، مأموری که به حکم قانون موظف به اجرای امر مافوق است، بایستی امر او را اطاعت کند، هر چند اجرای امر مستلزم ارتکاب جرم باشد.

گفتار دوم: نظریه «سرنیزه آگاه» 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




ازدیاد جرایم در جامعه امریکا به حدی رسیده است که در شهرهای بزرگ و صنعتی و تجارتی کسی جرئت پیاده روی در خیابان ها و پارکها را به هنگام شب ندارد و تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی به حدی رسیده است که مردم در حالت هراس اجتماعی بسر می‌برند چون جرایم در اینگونه جوامع ‌روزبه‌روز بیشتر می‌شود .

وقتی به ریشه و علل ارتکاب جرایم توجه کنیم می‌بینیم آنقدر که جامعه و شرایط نامطلوب آن مؤثر است ، فرد گناهی ندارد .

برای شناخت علل اجتماعی ازدیاد جرایم در اینگونه جوامع باید به نادرستی قوانین جزا و عدم سازگاری آن قوانین با شرایط و اوضاع و احوال کنونی و کیفر بیش از حدی که برای بیشتر مجرمین در نظر می‌گیرند توجه کرد در حالی که همین قوانین جزای پوسیده و قدیمی در برابر عده ای ، آبستن حوادث و شرایط و روابط می‌شود و به نوبه خود دلیل عمده ای برای ارتکاب جنایت و تجاوزبه دیگران می‌شود .

با اینگونه قوانین جزا مجرمین را محکوم به مرگ می‌کنند یا به زندان می فرستد ولی آیا کشتن عده ای جز از بین بردن و نابودی معلول نتیجه گیری دارد ؟ علل اگر باقی بمانند ،معلولهای بیشتری را به وجود می آورند و دیگران جای جنایتکاران گذشته را می‌گیرند چنانچه مطالعه ای در زمینه درصد جرایم شود ‌به این نتیجه می‌رسیم که روز بروز بر تعداد مجرمین افزوده می‌شود پس از قوانین جزا هم راهی برای جلوگیری از ارتکاب جرایم نیست چنان که کسی با ارتکاب عمل تجاوز جنسی به عنف در جامعه ما که منع قانونی دارد او را به ۳ تا ۷ سال زندان محکوم می‌کنیم و طبق همین قوانین اگر کسی بیش از ۶ ماه محکومیت قضائی داشته باشد از کلیه حقوق اجتماعی محروم است حتی حق استخدام شدن را از او می‌گیرند یعنی کسی است که با یک خلاف که برای هر کس در زندگی ‌ممکن‌است اتفاق افتد نمی‌تواند به استخدام دولت یا مؤسسات دیگر در آید و یا به تحصیل خود ادامه دهد پس جامعه و قوانین حقوقی ، عملا او را از ساخت اجتماعی بازداشته و به کجروی او کمک می‌کند.

حال باید دید با فرستادن جوانی به زندان او را در کنار چه کسانی قرار می‌دهیم و آیا زندان برایش به صورت آموزشگاه مناسبی در جهت آموزش شیوه های مختلف ارتکاب جرم در نمی آید ؟ اگر به شرح پرونده های جنائی دادگستری مراجعه کنیم می‌بینیم که چه انسانهائی قربانی قوانین کهنه جزائی شده و برای همیشه از جامعه طرد شده‌اند در حالی که عملشان در اصل بر آورد نیاز جنسی و طبیعی آن ها بوده است منتها بر اثر عدم آگاهی شیوه صحیح و جامعه پذیر ارضاء جنسی را نمی دانسته اند . همچنین است ‌در مورد جرایم دیگر و چگونگی مجازات آن ها .

رسانه های گروهی از طریق نمایش فیلم های جنائی تلویزیونی ، صفحات حوادث مطبوعات و رمان های پلیسی و جنائی نیز در امر یادگیری و ازدیاد جرایم تأثیر نامطلوبی دارند چون بسیاری از مجرمین جوان سعی کرده‌اند خود را بجای هنر پیشه های فیلم های جنائی گذارند به عبارت ساده تر اعمال آن ها را تقلید نموده اند. مهاجرت و شهر گرائی روستائیان یکی دیگر از عوامل ازدیاد جرم است چون پس از مهاجرت به شهر به سختی می‌توانند خود را با قوانین و شرایط زندگی شهری و از همه مهمتر فرهنگ جامعه سازگار نمایند وضع مهاجرین مکزیکی در امریکا و ازدیاد جریام بین آن ها و یا روستائیان جامعه ما که به علت عدم آگاهی زودتر در دام عوامل مخرب اجتماعی گرفتار می‌آیند و ‌به نوبه خود مرتکب جرایم مختلفی می‌شوند از این نمونه اند .

عدم تأمین اقتصادی و اجتماعی از قبیل نداشتن مسکن مناسب و تغذیه درست و امکانات درمانی به ضعف روابط انسانی منجر می‌شود و ضعف روابط انسانی هم خود به خود به تجاوز و بی توجهی نسبت به دیگر افراد جامعه منجر می‌شود . اگر احتیاجات اولیه مردم تأمین شود . عصیان ، تجاوز و بدنبالش ارتکاب جرم کمتر خواهد شد چون فقر یکی از عوامل کشش به طرف ارتکاب جرک است ولی علت اصلی آن نیست . فرزندان خانواده های فقیر ‌ممکن‌است در معرض برخورد رفتارهای ناپسند واقع شوند و مرتکب جرایمی گردند . ولی اغلب هم انسان‌های مفیدی برای جامعه می‌شوند .

توجه به معیارهای ارزش مادی و مقام پرستی بجای توجه به حیثیت معنوی و انسانی در جوامع باصطلاح متمدن امروزی ممکن است به ارتکاب جرایم خاصی منجر شود مثلاً خود فروشی برخی برای کسب مقام در برخی جوامع و یا به خاطر تهیه و خرید وسایل زینتی و زیبائی بخصوص اگر در آمد نداشته باشند به دست آوردن آن ها می‌تواند انگیزه ای برای ارتکاب جرم باشد .

عوامل شغلی نیز می‌تواند انگیزه ارتکاب جرم شوند مثلاً صاحبان قدرت و ثروت و سوداگران هر جامعه ‌ممکن‌است در معرض خطر کشته شدن واقع شوند همچنین روانپزشکان در معرض خطر حمله بیماران روانی خود هستند و یا قضات نیز در معرض حمله مجرمین جامعه خویش می‌باشند و یا قاچاقچیان که برای پیشرفت کار خود ‌ممکن‌است به دیگران صدمه ای برسانند .

محیط پرورشی نامساعد به بیکاری و ولگردی افراد کمک می‌کند و ولگردی به نوبه خود به ازدیاد ارتکاب جرایمی منجر شود و یا چنانچه والدینی که مجرمین حرفه ای هستند اگر فرزندانشان را خود پرورش دهند امکان ارتکاب جرایم آنان از طریق روش های تربیتی نادرست والدینشان وجود دارد .

با توجه به عوامل فوق جرم از این دیدگاه باید به عنوان یک پدیده ضد اجتماع مورد مطالعه و تحقیق واقع گردد و در این گونه تحقیقات به همبستگی و ارتباط بین اعمال جرم آمیز و شرایط اقتصادی و اجتماعی و پرورشی جامعه نیز باید توجه کرد .

برای جلوگیری از ازدیاد ارتکاب جرایم در هر جامعه ابتدا باید محیط اجتماعی و نوع جرم را شناخت و به علل آن توجه کرد تا از طریق آموزش صحیح و ایجاد محیط سالم و باز آموزی روش زندگی درست را از طریق تعلیم حرفه ای خاص که مورد نیاز جامعه باشد به آن ها یاد داد چون بیکاری یکی از عوامل ارتکاب جرم است تأمین زندگی اقتصادی مردم و فراهم آورن وسایل و امکانات زندگی به شکل صحیح در حد نیاز انسانی راه حل دیگری برای از بین بردن ارتکاب جرایم است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




شرکت

مشتریان کارکنان

شکل۲-۱ : بازاریابی در صنایع خدماتی (کاتلر، ۲۰۰۶)

– بازاریابی داخلی: ‌به این معنا است که یک مؤسسه‌ خدماتی برای تامین رضایت مشتری باید کلیه کارکنان ستادی خود را به خوبی آموزش دهد و ترغیب کند که به صورت گروهی باهم همکاری کنند. برای آنکه یک مؤسسه‌ بتواند کیفیت خدمات خود را در سطح بالایی حفظ کند، تمام کارکنان باید گرایش به سوی مشتری را تجربه کنند. درحقیقت بازاریابی داخلی باید بر بازاریابی بیرونی پیشی گیرد

(بهمن فروزنده ، کاتلر،ص۴۵، ۱۳۸۵).

بازاریابی متقابل: ‌به این معنا است که برداشت ذهنی از کیفیت یک خدمت به شدت بستگی به کیفیت ارتباط متقابل میان خریدار و فروشنده دارد. در بازاریابی کالاهای ملموس، کیفیت محصول اغلب کمتر به نحوه به دست آوردن کالا بستگی دارد. اما در بازاریابی خدمات و خصوصاً در خدمات خصوصی، کیفیت خدمات به تحویل دهنده خدمت و کیفیت تحویل آن بستگی دارد (بهمن فروزنده ، کاتلر،ص۴۵، ۱۳۸۵).

۲-۲-۸ . آمیخته بازاریابی

آمیخته بازاریابی بیانگر فعالیت های اساسی مدیران بازاریابی است. پس از انتخاب یک بازار هدف، مدیران بازاریابی باید یک برنامه سیستماتیک برای فروش به مشتریان و ایجاد روابط بلندمدت تدوین کنند. برنامه بازاریابی از تصمیماتی راجع به محصول، قیمت، ترفیع و توزیع تشکیل می شود. این ها مهمترین نوع بخش هایی هستند که مدیران بازاریابی برای رسیدن به اهداف فروش و سودآوری، منابع شرکت را به آن ها تخصیص می‌دهند(چیالی گویی[۱۲] ، ۲۰۰۹). در متون مختلف بازاریابی مفهوم ۴P به عنوان یک اصل مورد پذیرش قرار گرفته است. ۴P مخفف چهارواژه محصول، قیمت، ترفیع و مکان( توزیع) است. مفهوم آمیخته بازاریابی برای اولین بار در دهه ۱۹۵۰ به وسیله نیل بوردن[۱۳] معرفی شد و به ۴P معروف گشت(نخچیان، ۱۳۸۸).

تئوریسین های بازاریابی خدمات، مطالعات زیادی را در زمینه تفاوت بین بازاریابی خدمات و بازاریابی محصولات انجام دادند. اسمیت می‌گوید بخش عمده ای از این تلاش ها صرف تأکید بر مفهوم آمیخته بازاریابی و این که آمیخته بازاریابی خدمات با آمیخته بازاریابی کالاها متفاوت است و با نشان دادن این نکته که بازاریابی خدمات مستلزم خدمات متفاوتی نسبت به کالاهاست. این اندیشمندان توانستند بازاریابی خدمات را از بازاریابی کالاها متمایز سازند. در آمیخته بازاریابی خدمات ما ۳P دیگر شامل: پرسنل، دارایی های فیزیکی و رویه ها( فرآیندها) را در جمع ۴P مشاهده می‌کنیم که در نهایت یک آمیخته بازاریابی با ۷P برای خدمات به وجود می‌آید(بهمن فروزنده ، کاتلر،ص۴۵، ۱۳۸۵).

۲-۲-۸-۱٫ محصول[۱۴]

جنبه ای از آمیخته بازاریابی است که با خلاقیت و توسعه در مدیریت محصولات در ارتباط است. تصمیم گیری‌های مربوط به محصول از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ زیرا به طور مستقیم با تولید محصولات مرتبط است تا نیازها و خواسته های مشتریان را تامین کند.

۲-۲-۸-۲ . قیمت گذاری[۱۵]

قیمت از عوامل اساسی آمیخته بازاریابی است. ‌بنابرین‏ باید برای مصرف کنندگان نهایی قابل قبول باشد و دیگر مؤلفه‌ های آمیخته بازاریابی به طور دقیق نشان می‌دهد. بهای خدمات ارزشی است که تامین کننده خدمات برای آن قائل است و باید با درک مشتری از ارزش مطابقت داشته باشد. در صورتی که قیمت یک خدمت، بسیار بالا در نظر گرفته شود، مشتریان آن را نخواهند خرید و از نظر آنان در مقابل پول پرداختی بی ارزش تلقی خواهد شد، برعکس اگر قیمت گذاری بسیار پایین باشد ممکن است خریداران تصور کنند آن خدمات نامرغوب است. بسیاری از تامین کنندگان خدمات به منظور تامین نیازهای بخش های متنوع بازار که قدرت خرید یک نیاز را ندارند، اقدام به ارائه چندین نوع خدمت با قیمت های مختلف می‌کنند(بهمن فروزنده ، کاتلر،ص۴۵، ۱۳۸۵).

۲-۲-۸-۳ . ترفیع

به منظور آگاهی مشتریان بازار نهایی از کالا و خدمات و تسهیل فرایند مبادله از برنامه تبلیغاتی استفاده می شود. گاهی تصور می شود بازاریابی مؤثر و به عبارت دیگر ارائه خدمات مناسب با قیمت مناسب در مکانی مطلوب به منظور تامین علایق و نیازهای خریداران نهایی به برنامه های تبلیغاتی گسترده نیاز نداشته باشد. فعالیت های ترفیعی عبارت است از: فروش حضوری، روابط عمومی، تبلیغات، پیشبرد فروش ( روستا و همکاران،مدیریت بازاریابی،ص۳۴،۱۳۸۰ ).

متخصصان بازاریابی و تبلیغات دوست دارند درباره ” بازار های مصرف، مصرف کنندگان و مشتریان” صحبت کنند. متخصصان روابط عمومی علاقه مندند درباره ” عموم ، ذینفعان و مخاطبان ” صحبت کنند. این گروه ها می‌توانند هریک از همان عموم مردمی باشند که تحت تاثیر یک سازمان قرار می گیرند و یا می‌توانند بر یک سازمان اثر بگذارند. از نظر آن ها روابط عمومی ” برتر ” خالی از هر گونه ترغیب و تشویق است و هدف ایده آل آن خلق درک و همکاری متقابل است، که گفتگوی دوطرفه از طریق آن ممکن باشد. بنابر تعریف، بازاریابی به طور کلی به دنبال ترغیب است تا بتواند کالاها و خدمات را بفروشد( ویلکاکس[۱۶] و دیگران، ۱۳۸۶).

۲-۲-۸-۴ . توزیع

همان طور که اشاره شد، کانال توزیع کالا را از تولیدکننده به مصرف کننده انتقال می‌دهد. اعضای کانال توزیع عهده دار وظایف اصلی زیر می‌باشند:

۱). اطلاعات[۱۷] : جمع‌ آوری اطلاعات مورد نیاز برای برنامه ریزی

۲). تبلیغات[۱۸] : تهیه و پخش اطلاعات ترغیب کننده در خصوص کالا

۳). تماس[۱۹] : جستجو و برقراری ارتباط با خریداران بالقوه

۴). انطباق[۲۰] : شکل دادن و آماده سازی کالاها متناسب با سلیقه و میل خریداران

۵). مذاکره[۲۱] : ‌در مورد قیمت و سایر شرایط معامله

۲-۲-۸-۵ . کارکنان[۲۲]

نقش کارکنان در بازاریابی خدمات نسبت به میزان و نوع قرداد تعیین می شود و اغلب به میزان ملموس بودن خدمات بستگی دارد. از روی طبقه بندی خدمات با توجه به کار محور بودن یا ابزار محور بودن می توان میزان ارتباط را تعیین کرد. در این حالت کارکنان به ایجاد مبادله خدماتی کمک می‌کنند. اما بخشی از آن به شمار نمی‌روند مانند آژانس های مسافرتی، واسطه های شرکت بیمه و اجاره تجهیزات(وودرف،ص ۵۶ ،۲۰۰۷).

۲-۲-۸-۶ . شواهد عینی

غیرملموس بون خدمات اهمیت شواهد عینی در آینده بازاریابی خدمات را افزایش می‌دهد. ارائه بعضی از خدمات بر پایه کالا استوار است و تامین کنندگان خدمات به کیفیت مناسب و استاندارد کالاهای تسهیل کننده که بخشی از خدمات را تشکیل می‌دهند توجه خاصی را مبذول خواهند داشت(وودرف،ص ۵۹ ،۲۰۰۷).

۲-۲-۸-۷ . مدیریت عملیات یا فرایند[۲۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




شروع کننده ( مبتکر ): فرد یا افرادی است که اتفاقات یا فعالیت‌های کارآفرینانه را شروع می‌کند آنان یا به وسیله مبتکران تحلیل کننده ” نیروهایی که تغیرات در محیط خارجی کسب و کار را تحلیل می‌کنند” یا به وسیله تداوم ابتکارات نوآورانه همراه می‌شوند.

پشتیبان / تسهیل کننده: فرد یا گروهی است که از فعالیت‌های مبتکر طرفداری می‌کنند و از طریق حمایت‌های مالی یا حمایت‌های مدیریتی این فعالیت‌ها را مورد حمایت قرار می‌دهند. پشتیبان / تسهیل کننده ممکن است یک مورد داخلی یا یک سازمان علاقه مند خارجی از قبیل آژانس‌های دولتی )USDA( و مؤسسات یا یک تامین کننده خصوصی باشد.

حامی / مدیر: فردی است که به تسهل پروژه کمک می‌کند و به طرق مختلف فعالیت‌های نوآورانه را در مراحل مختلف هدایت می‌کنند.

تیم حمایت کننده: در ارائه مهارت‌ها، بازاریابی، اطلاعات و یا کارکردهای مدیریتی در جهت حمایت از ایده یا طرح نقش ثانویه را بازی می‌کنند.

‌واکنش‌گر: نقشی حمایتی در مشخص کردن ضعف‌ها و تهدید هایی که ایده یا طرح را در معرض خطر قرار داده‌اند بازی می‌کند. در تقویت قدرت نوآوری به ارائه داده و اطلاعات پرداخته و حمایت‌های مدیریتی مبذول می‌دارد.

کوراتکو و هاجتس ( ۲۰۰۱ ) بیان کردند که حامی و پشتیبان، اصلی ترین نقش را در توسعه کارآفرینانه یک سازمان ایفا می‌کنند. حامی در توسعه، تسهیل و نظارت کل فرایند کارآفرینانه درون یک سازمان نقش اصلی و مرکزی را ایفا می‌کنند.

عناصر کارآفرینی سازمانی

میشل هیت و همکارانش[۴۶] (۲۰۰۰)، در تحقیقات خود به پنج عامل به عنوان عناصر کارآفرینی در سازمان به شرح ذیل اشاره کرده‌اند.

    • نوآوری: ارائه ایده های جدید و تبدیل آن‌ ها به محصول یا خدمات جدید.

    • ریسک پذیری: تمایل به اقدامات مخاطره آمیز و به کارگیری منابع در این راه با نتایج نامطمئن.

    • رفتار اثر گذار: پاسخ به فرصت‌ها از طریق جستجوی آن‌ ها و آینده نگری و پیش‌بینی خواست‌ها و تقاضاها.

    • استراتژی تهاجمی مبتنی بر رقابت و پاسخ به تهدیدات محیطی

  • استقلال: اقدامات مستقل و کمک به تکمیل اقدامات مخاطره آمیز.

پیتر وارد و همکارانش[۴۷] (۱۹۹۴)، ضمن تأکید و به کارگیری سه عنصر نوآوری، ریسک پذیری و رفتار اثرگذار را بیان داشتند.

داگلاس لیون و همکارانش[۴۸] (۲۰۰۰) نیز بررسی عمیقی در خصوص محققانی که به ابعاد کارآفرینی اشاره کرده بودن انجام دادند. نتایج تحقیق آن‌ ها نشان می‌دهد که اکثر محققان، سه عامل رفتار اثرگذار (پیشگام بودن)، نوآوری و ریسک پذیری را درنظر گرفته و در بعضی از تحقیقات نیز، هرکدام یک عامل از عوامل نوآوری، استقلال یا ریسک پذیری را انتخاب کرده بودند.

کارآفرینی سازمانی از ۴ بعد دیگر قابل شناسایی است: نخست بعد مخاطره پذیری – کسب و کار جدید که اشاره به پیگیرشدن و وارد شدن در کسب و کارهای جدیدی که مرتبط با بازارها یا محصولات جاری شرکت است. بعد دوم: نوآوری که به ایجاد محصولات، خدمات و تکنولوژی های جدید اشاره می‌کند.بعد سوم: خودبازسازی که روی بازنویسی استراتژی، تجدید ساختار، و تغبیر سازمانی تأکید دارد.در نهایت بعد چهارم: فعال بودن که به تمایل مدیریت عالی اشاره می‌کند در اینکه افزایش رقابت را دنبال می‌کند که شامل ابتکار، ریسک‌پذیری و هجوم رقابتی و شجاعت است. در حالی که میزان تاکیدات، گرایش‌ها و فعالیت ها، متفاوت است با این حال این ۴ بعد در کارآفرینی سازمانی قرار می‌گیرد چون آن‌ ها فاکتورهای نوآوری شومپیتر هستند.

بخش سوم:کارآفرینی استراتژیک

اقتصاد جهانی در شرف تحول و ایجاد تغییرات ژرف و اساسی است و بالطبع سازمان‌ها و صنایع تولیدی و خدماتی از این امر مستثنی نیستند. امروزه مسائل سازمان‌ها با راه حل های دیروز حل شدنی نیست و پیش‌بینی آینده، مشکلات آتی را حل نمی کند بلکه باید برای پیش سازی آینده اقدام کرد.

شرایط محیطی و قواعد بازی رقابت به حدی بی رحم، پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که سازمان‌ها دیگر نمی توانند تنها با تغییرات روبنایی مثل تغییر روش‌ها، سیستم ها، ساختار، تکنولوژی و غیره حیات و بقای بلند مدت خود را تضمین کنند. همچنین آن ها نمی توانند با تعداد اندکی افراد خلاق و کارآفرین و یا اجرای چند طرح کارآفرینانه بر رقبای کوچک، چابک، نوآور، فرصت گرا و کم هزینه فایق آیند. آن ها باید شرایطی را فراهم کنند تا همه کارکنان روحیه کارآفرینانه پیدا کرده و بتوانند به راحتی، مستمر و به طور فردی یا گروهی فعالیت‌های کارآفرینانه خود را به اجرا در آورند. این مهم مستلزم پیاده سازی پدیده ای مهم تحت عنوان کارآفرینی استراتژیک است.

کارآفرینی استراتژیک موضوع پژوهشی جدیدی است که از بطن ادبیات رشته‌های مدیریت استراتژیک و کارآفرینی پدید آمده است. ایده اساسی کارآفرینی استراتژیک این است که مفاهیم استراتژی که برای پاسخ دادن به پرسش چرا برخی از شرکت‌ها بهتر از سایر ین عمل می‌کنند؟ طراحی شده اند می‌توانند در شرایط و بافت کارآفرینی نیز به کار گرفته شوند. با توجه به محوری بودن نقش مزیت رقابتی در تحقیقات مدیریت استراتژیک، کارآفرینی استراتژیک را ادغام دیدگاه‌های کارآفرینانه (فرصت یابی) و استراتژیک (مزیت یابی) در تدوین و اتخاذ اقداماتی که برای خلق ثروت طراحی شده اند تعریف نموده اند. به عبارتی کارآفرینی استراتژیک اقدامات کارآفرینانه ای است که با نگاهی استراتژیک اتخاذ می‌شوند.

کارآفرینی استراتژیک بر مبنای مجموعه‌ای از اقدامات کار آفرینانه(فرصت جویی) و استراتژیک(مزیت جویی) بنا نهاده شده است. اقدامات استراتژیک اقداماتی هستند که مزیت‌های رقابتی موجود را تا زمانی که حمایت‌های لازم که منجر به کشف فرصت‌های کارآفرینی می‌شوند را به دست آورند (هیت و همکاران، ۲۰۰۲). اقدامات کار آفرینانه نیز گاهی انجام می‌شوند که سازمان توانایی کشف و تشخیص فرصت‌ها را از طریق رقابت ندارد.

کارآفرینی استراتژیک عبارت است از فعالیت‌های کارآفرینانه‌ای که در چارچوب استراتژی کسب و کار به انجام می‌رسد و به توسعه تخصص در مهارت‌ها و منابع اصلی پرداخته و از اهرم کاربرد و انتقال دانش در مهارت‌ها و منابع برای تولید محصولات و خدمات و یافتن بازارهای جدید استفاده می‌کند(دس و همکاران، ۱۹۹۹)

بنا به تعریف هیت و همکاران (۲۰۰۱)کارآفرینی استراتژیک عبارت است از ترکیب دیدگاه کارآفرینانه و دیدگاه استراتژیک برای طراحی و اجرای استراتژی‌های کارآفرینانه سودآور. کارآفرینی استراتژیک از طریق ایجاد تغییرات گسترده به شرکت‌ها کمک می‌کند زمینه‌های رشد و سودآوری را فراهم کنند. برای موفقیت شرکت‌ها و دولت در زمینه کارآفرینی استراتژیک در اختیار داشتن دانش لازم درمورد منابع و فرایند شرکت و میزان افزایش نرخ سودآوری از اهمیت فراوانی برخوردار است(بارنی، ۱۹۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




به منظور کسب شواهد حسابرسی قابل اعتماد توسط حسابرس، لازم است اطلاعات زیر بنای اجرای روش های حسابرسی به میزان کافی صحیح و کامل باشد. برای مثال در حسابرسی فروش، حسابرس با اعمال نرخ‌های مصوب نسبت به مقادیر فروش طبق سوابق، صحت مبلغ فروش و صحت و کامل بودن مقادیر فروش را ارزیابی می‌کند. حسابرس شواهد مربوط به صحت و کامل بودن اطلاعات را می‌تواند همزمان با به کارگیری روش ها ی حسابرسی کسب نماید ( در صورتی که کسب شواهد مذکور جزء لاینفک روش ها ی حسابرسی باشد) و یا این شواهد را از طریق آزمون کنترل‌های حاکم بر تهیه و نگهداری آن اطلاعات کسب کند ( همان منبع ، ۱۷۴)۲.

با تکیه بر این موارد هر چه قابلیت اعتماد شواهد حسابرسی کسب شده بیشتر باشد نیاز به گرداوری شواهد بیشتر، از عهده حسابرس رفع می‌گردد.

۶-۹-۲ خطر صدور احکام انضباطی علیه حسابرس توسط جامعه حسابداران رسمی

به منظور اعمال نظارت مالی بر واحدهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی، همچنین حصول اطمینان از قابل اعتماد بودن صورت های مالی واحدهای مذبور در جهت حفظ منافع عمومی، صاحبان سرمایه و دیگر اشخاص ذیحق و ذینفع، به دولت اجازه داده می شود حسب مورد و نیاز، ترتیبات لازم را برای استفاده از خدمات تخصصی و حرفه ای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی به عمل آورد.

جهت اجرای ماده واحده قانون استفاده از خدمات حسابدار رسمی- مصوب ۱۳۷۲- هیأتی به نام هیئت تشخیص صلاحیت حسابدارن رسمی، مرکب از هفت نفر حسابدار متخصص متعهد، به تشخیص و انتخاب وزیر امور اقتصادی و دارایی تشکیل می شود (مجلس شورای اسلامی ، ۱۳۷۲، ۱)۱.

هدف از تشکیل جامعه حسابداران رسمی ایران عبارت است از تنظیم امور و اعتلای حرفه حسابداری و حسابرسی در کشور و نظارت حرفه ای بر کار حسابدارن رسمی از طریق :

تشکل حسابداران رسمی

بهبود و گسترش خدمات حرفه ای

بالا بردن دانش تخصصی حسابداران رسمی

حمایت از حقوق حرفه ای اعضا

و…

اشخاصی که در اجرای آیین نامه تعیین صلاحیت، به ‌عنوان حسابدار رسمی انتخاب می‌گردند با رعایت مقررات این اساسنامه، عضو جامعه می‌باشند.

ارکان جامعه به شرح زیر است :

الف- شورای عالی

ب- هیئت مدیره

ج- هیئت عالی نظارت

ماده ۲۸ اساسنامه جامعه اذعان می‌کند، به منظور اطمینان از ارتقای کیفیت خدمات حرفه ای اعضا، هماهنگی در روش ها ی انجام امور حسابرسی و بازرسی قانونی، افزایش کیفیت گزارش‌های حسابداران رسمی و مؤسسات حسابرسی، پیشگیری از رفتار ناسازگار با شئون حرفه ای، ضرورت گذراندن دوره های بازآموزی توسط اعضا و… ، جامعه برکار حرفه ای حسابداران رسمی و مؤسسات حسابرسی نظارت مستمر دارد. (همان منبع ، ۲)۱.

حسابداران رسمی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه ، باید ” آیین رفتار حرفه ای ” و مقررات عمومی جامعه را رعایت کنند. عدم رعایت مفاد آیین رفتار حرفه ای و مقررات مذبور تخلف محسوب می شود. بر اساس ماده ۳۱ اساسنامه مذبور و ماده ۳ از آیین نامه انضباطی، رسیدگی به تخلف اعضای جامعه از مقررات مربوط، بر عهده هیئت های انتظامی بدوی وتجدید نظر در آرای صادره از سوی این هیئت ها بر عهده هیئت عالی انتظامی است. همچنین طبق ماده ۳۵، تنبیه های انضباطی اعضا به شرح زیر است:

۱٫ اخطار بدون درج در پرونده

۲٫ توبیخ با درج در پرونده

۳٫ ممنوعیت از پذیرش کار جدید برای مدت معین

۴٫ تعلیق عضویت تا یک سال

۵٫ تعلیق عضویت بیش از یک سال

۶٫ لغو عنوان حسابدار رسمی

طبق ماده ۱ آیین نامه نظارت حرفه ای ، هدف از نظارت حرفه ای، حصول اطمینان از موارد زیر است:

الف- افزایش کیفیت خدمات حرفه ای اعضا و گزارش های صادره توسط آنان

ب- هماهنگی در روش های انجام امور حسابرسی و بازرسی قانونی

ج- پیشگیری از رفتار ناسازگار با شئون مندرج در آیین رفتار حرفه ای

د- رعایت استانداردهای حسابرسی، قوانین و مقررات، مفاد اساسنامه جامعه و آیین نامه ها و دستورالعمل های اجرایی مربوط (همان منبع ، ۱۳۷۲، ۲)۲.

بر اساس ماده ۳ ، دستیابی ‌به این اهداف با توجه به مراتب زیر میسر می شود :

الف- حصول اطمینان از قابل قبول بودن فرایند انجام خدمات حسابرسی ، از طریق کنترل کیفیت در سطح مؤسسه حسابرسی ( شامل مراجعه حضوری ، بررسی وضعیت مؤسسه و تکمیل پرسشنامه کنترل کیفیت مؤسسه حسابرسی )

ب- حصول اطمینان از گردآوری شواهد کافی و مناسب و ارزیابی آن ها ، از طریق کنترل کیفیت در سطح کار حسابرسی ( شامل بررسی پرونده های یک کار حسابرسی و تکمیل پرسشنامه کنترل کیفیت کار حسابرسی )

ج- جلوگیری از دخالت و قضاوت افرادی که نسبت به الزامات حرفه ای آشنایی کافی ندارند.

(به دلیل احتمال تردید استفاده کنندگان از خدمات حسابرسی ، نسبت به چگونگی انجام این خدمات از یک سو و لزوم برخورداری از دانش و تسلط کافی بر الزامات حرفه ای در بررسی و قضاوت ‌در مورد کیفیت خدمات مذکور از سوی دیگر) (همان منبع ، ۳)۱.

۷-۹- ۲ خطر اقامه دعاوی حقوقی علیه حسابرس

خطر صدور احکامی علیه حسابرس یا مؤسسات حسابرسی توسط دادگاه ها که حاکی از سهل انگاری، قصور و یا تقلب وی باشد. حسابرس با ارتقا سطح آگاهی از مراقبت های حرفه ای و رعایت آن ها می‌تواند در کاهش این خطر تلاش کند. موضوع خطر اقامه دعاوی حقوقی در ایران بسیار کمرنگ تر از ایالات متحده ‌آمریکاست.

بحث درباره مسئولیت حسابرسان به دلیل سهل انگاری، قصور و تقلب ممکن است این تصور را به وجود آورد که حسابرسان کار خود را اغلب با بی دقتی انجام می‌دهند اما چنین نیست. اکثریت غالب کارهای حسابرسی با موفقیت و بدون هیچگونه شکایتی نسبت به عملکرد حسابرسان تکمیل می شود. اما در هر کاری بسته به پیچیدگی کار حسابرسی، رخ دادن پاره ای اشتباهات نیز اجتناب ناپذیر است. هر مؤسسه بزرگ حسابرسی که هزاران کار حسابرسی را اجرا می‌کند گاه متوجه می شود درباره صورت های مالی که از برخی جهات گمراه کننده بوده است نیز نظر مقبول اظهار ‌کرده‌است. همچنین، سرمایه گذارانی که زیان هنگفتی متحمل می‌شوند نیز درصدد آنند که خسارت وارده را به هر شکل ممکن جبران کنند. در نتیجه، حتی اگر با پیگرد قانونی حسابرسان شرکت، کمترین احتمال بازیافت زیان‌های وارده وجود داشته باشد، طرفهای خسارت دیده حتماً مبادرت به شکایت خواهند کرد. (سلیمانی ، ۱۳۸۶، ۹۲ )۲.

حسابرسان باید احتمال متهم شدن به قصور در انجام وظیفه را به عنوان یک واقعیت زندگی خود بپذیرند. برخی از دعاوی که علیه حسابرسان اقامه می شود به نتیجه نخواهد رسید، چرا که تلاشی است مذبوحانه از طرف شاکی برای دریافت خسارت. برخی دیگر از دعاوی نیز بی پایه نیست، در واقع خطایای قضاوت حسابرسان در حین انجام کار است.

هر مؤسسه حسابرسی، هر قدر هم در کار خود دقت داشته باشد، باز هم ممکن است گهگاه خود را در جایگاه متهمین دادگاه ببیند. چنانچه مبلغ حکم دادگاه بیش از مبلغ مسئولیت حرفه ای مؤسسه باشد شرکای مؤسسه شخصاً مسئول تأمین زیان‌های مازاد خواهند بود. این زیان علاوه بر زیان وارده ‌بر اعتبار مؤسسه حسابرسی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




ضمناً جرم «افشای اسرار تجاری» نیز زمانی تحقق پیدا می­ کند که مرتکب به واسطه عبور از تدابیر حفاظتی و دستیابی غیر مجاز، اسرار سری را تحصیل نماید و سپس اقدام به افشای آن برای شخص ثالث کند. لذا چنانچه اسرار تجاری به صورت کاملاً مجاز و ضمناً جرم «افشای اسرار تجاری» نیز زمانی تحقق پیدا می­ کند که مرتکب به واسطه عبور از تدابیر حفاظتی و دستیابی آن برای شخص ثالث کند. لذا چنانچه اسرار تجاری به صورت کاملاً مجزا قرار گرفته باشد و متعاقباً اقدام به افشای آن و سوء استفاده کند نمی­ توان آن را جرم موضوع این ماده دانست. چون دارنده اسرار تجاری هیچگونه اقدام معقولی جهت حفاظت از اسرار خود به گونه ­ای که در ماده ۶۵ مطرح شده است، انجام نداده است.[۸۶]۱

ب) وسیله ارتکاب جرم

با توجه به ماده ۶۵ قانون تجارت الکترونیک جرم نقض اسرار تجاری باید در محیط الکترونیک ارتکاب پیدا کند و با توجه به اینکه به موجب همین ماده اسرار تجاری اللترونیکی ارتکاب پیدا کند و با توجه به اینکه به موجب همین اسرار تجاری الکترونیکی، نوعی داده پیام است و داده پیام نیز به موجب بند (الف) ماده ۲ قانون تجارت الکترونیک هر نمادی از واقعه، اطلاعات یا مفهوم است که با وسایل الکترونیکی، نوری یا فناوری ­های جدید اطلاعات، تولید، ارسال، دریافت، ذخیره یا پردازش می­شوند ‌بنابرین‏ اگر تحصیل و یا افشای اسرار تجاری با وسایل دیگری غیر از وسایل فوق ارتکاب یاید جرم موضوع این ماده تحقق نخواهد یافت.

ج) موضوع جرم

موضوع این جرم، اسرار تجاری است. و به موجب ماده ۶۵، «اسرار تجاری الکترونیکی، داده پیامی است که شامل اطلاعات، فرمول­ها، الگوها، نرم­افزارها، ابزارها، روش­ها، تکنیک نقشه و فراگردها، اطلاعات مالی، فهرست مشتریان، طرح­های تجاری و امثال این­هاست که به طور مستقل دارای ارزش اقتصادی بوده و در دسترس عموم قرار ندارد و تلاش­ های معقولانه­ای برای حفظ حراست آن ها انجام شده است.

اسرار تجاری باید دارای ویژگی­های زیر باشند:

    1. ارزش اقتصادی مستقل داشته باشند.

    1. در دسترس عموم قرار نداشته باشند.

  1. تلاش­ های متعارف جهت حفظ و حراست از آن ها انجام شده باشد.[۸۷]۱

د) نتیجه جرم

این جرم از جمله جرایم مطلق محسوب می­ شود و نیازی به حصول نتیجه نمی ­باشد لذا به صرف اینکه فردی به صورت غیر مجاز با نقض قرارداد حقوق استخدامی به اسرار تجاری دست پیدا کند و یا اقدام به افشای آن برای شخص ثالثی نماید اعم از اینکه اسرار تجاری علیه بنگاه­ها و مؤسسات به کار گرفته شود و یا شنود جرم نقض اسراری تجاری تحقق پیدا می­ کند.

گفتار سوم) رکن معنوی

رکن معنوی جرم موضوع ماده ۶۴ یعنی تحصیل و افشای غیر قانونی اسرار تجاری، از علم مرتکب و سوءنیت عام تشکیل شده است. ‌بنابرین‏ مرتکب باید آگاه ‌به این موضوع باشد که داده پیامی که تحصیل ‌کرده‌است، جزء اسرار تجاری بوده و متعلق به بنگاه­ها و مؤسسات دیگر ‌می‌باشد و به طور آگاهانه اقدام به تحصیل داده پیام­های سری تجاری از طریق نقض قرارداد عدم افشا یا عبور از تدابیر حفاظتی کند.اما در جرم موضوع ماده ۷۵ قانون تجارت الکترونیک علاوه بر علم مرتکب و سوءنیت عام مرتکب باید دارای سوءنیت خاص نیز باشد. یعنی مرتکب باید تحصیل یا افشای اسرار تجاری را با مقصد رقابت و یا منفعت و یا ورود خسارت به بنگاه­های تجاری، صنعتی و اقتصادی انجام داده باشد.

مبحث دوم) نقص علایم تجاری

یکی دیگر از جرایمی که در بستر مبادلات الکترونیک تحقق می­یابد جرم استفاده از علایم تجاری برای فریب یا مشتبه شدن مشتری به اصالت کالا و خدمات در بستر مبادلات الکترونیکی است. نقص علایم تجاری به موجب مواد ۵۲۹ الی ۵۳۱ قانون تجارت جرم محسوب می­ شود. اما با توجه به اهمیت مضاعف حمایت از علایم تجاری در بستر معاملات الکترونیکی و اینکه امکان فریب و مشتبه شدن افراد به اصالت کالاها در فضای سایبر به مراتب شدیدتر از مواردی است که امکان ارتباط رویت­پذیر و عینی میان طرفین وجود دارد لذا مستلزم تدوین ماده خاصی بوده تا بر معاملاتی که در فضای سایبر صورت ‌می‌گیرد نیز حاکم باشد. در همین راستا در قانون تجارت الکترونیک در ماده ۶۶ ابتدا به تعریف این جرم می ­پردازد و سپس در ماده ۷۶ نسبت به تعیین مجازات برای آن اقدام می­ کند. که به بررسی ایم مواد می­پردازیم:

گفتار اول) رکن قانونی

رکن قانونی جرم نقص علایم تجاری مرکب از مواد ۶۶ و۷۶ قانون تجارت الکترونیک ‌می‌باشد. ماده ۶۶ مقرر می­دارد: «به منظور حمایت از مصرف کنندگان و تشویق رقابت­های مشروع در بستر مبادلات الکرتونیکی، استفاده از علایم تجاری به صورت نام دامنه و یا هر نوع نمایش بر خط علایم تجاری که موجب فریب یا مشتبه شدن طرف به اصالت کالا و خدمات شود ممنوع و متخلف به مجازات مقرر در این قانون خواهد رسید».ماده ۷۶ این قانون مقرر می­دارد: «متخلفان از ماده ۶۶ این قانون به یک تا سه سال حبس و جزای نقدی از بیست میلیون ریال تا صد میلیون ریال محکوم خواهد شد».

گفتار دوم) رکن مادی

الف) رفتار مجرمانه

رفتار مجرمانه مرتکب نقض علایم تجاری از فعل مثبت تشکیل شده است. به موجب ماده ۶۶ رفتار مجرمانه مرتکب این جرم، فعل مادی استفاده از علایم تجاری به صورت نام دامنه و یا هر نوع نمایش بر خط علایم تجاری که موجب فریب و مشتبه شدن طرف به اصالت کالا و یا خدمات شود، ‌می‌باشد. نام دامنه، نشانی اینترنتی پایگاه ­های تجاری الکترونیکی است. به عبارتی هر رایانه­ای که متصل به اینترنت است دارای یک آدرس مختص به خود ‌می‌باشد که به صورت نشانی پروتکل اینترنتی و در قالب اعداد طراحی شده است و چون به خاطر سپردن این اعداد مشکل ‌می‌باشد، لذا برای مشخص کردن نشانی رایانه­هایی که خدماتی را در اینترنت ارائه می­ دهند از نامگذاری حروفی استفاده ‌می‌کنند که به آن «نام دامنه» گفته می­ شود. نام دامنه به انتخاب تاجر بستگی دارد و اعم از اسم تجاری، حرف، عبارت یا هر علامتی است که تحت عنوان علامت بنگاه تجاری شناخته شده است. حال با این تعریف باید گفت که چنانچه یک بنگاه تجاری که کالاهایی فاقد کیفیت تولید می­ کند از علامت تجاری بنگاه دیگری که معتبر بوده و کالاهایش دارای کیفیت بالایی ‌می‌باشد به عنوان «نام دامنه» استفاده کند و از این طریق باعث فریب مشتری شود به گونه ­ای که مشتری تصور کند که کالاهای شرکت معتبر را خریداری می­ کند و یا اینکه این شرکت با آن شرکت معتبر در ارتباط ‌می‌باشد، رفتار مجرمانه جرم نقض علایم تجاری تحقق پیدا می­ کند.[۸۸]۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




اصول و قواعد کلی مذبور به شرح ذیل می‌باشد :

    1. فوت شدن منفعت محقق ، ضرر محسوب می شود و به موجب قاعدۀ لاضرر باید جبران گردد. چون آنچه از قاعدۀ لاضرر استفاده می شود، نفی حکم ضرری است که شامل موارد عدمی نیز می‌باشد و از آنجا که عدم حکم شارع به جبران عدم النفع مستلزم ضرر است ، به موجب قاعده لاضرر نفی می‌گردد.

    1. قاعدۀ تسبیب و اتلاف مال ، یک مفهوم عرفی است و در عرف ، فوت شدن منفعت ، از دست رفتن مال محسوب می شود و در نتیجه ، کسی که سبب محرومیت دیگری از نفع مسلم گردد باید آن را جبران نماید .

  1. بنای عقلاء بر این امر مستقر است که وقتی شخصی مبادرت به از بین بردن مال دیگری می‌کند یا او را در تحصیل نفع مسلمی که مورد انتظار بوده محروم می کند، عامل زیان را مسئول جبران خسارت وارده می‌کند .

گفتار سوم : درجه و شدت خسارت

اثبات ورود یا احتمال وقوع هر نوع خسارت ولو ناچیز موجب تحقق نقض اساسی نمی گردد. لطمه و خسارت ناشی از نقض باید از یک درجه و شدت بالایی برخوردار باشد. ‌در مورد درجه و اندازۀ خسارت اولین سؤالی که مطرح می شود این است که ملاک و معیار تعیین اینکه صدمه و خسارت ناشی از نقض قرارداد منجر به نقض اساسی گردید ، چیست ؟

بررسی تاریخچه ی قانونگذاری ماده ۲۵ حاکی از این است که دیدگاه واحد و ثابتی در این خصوص وجود نداشته است . ماده ۱۰ کنوانسیون ۱۹۶۴ لاهه ، ملاک تعیین شدت اثر نقض قرارداد را عدم انعقاد قرارداد توسط زیان‌دیده در صورت پیش‌بینی نقض قرارداد و آثار آن اعلام ‌کرده‌است . معیار مذبور با توجه ‌به این که بیش از حد ذهنی و انتزاعی بود مورد انتقاد واقع شد و به جای آن معیار خسارت عمده یا اساسی[۷۰] پیشنهاد گردید که در ماده ۹ پیش نویس ۱۹۷۶ و ماده ۲۳ پیش نویس ۱۹۷۸ انعکاس یافت .

بر مبنای اصلاحات اخیر خسارت و صدمه بایستی عمده و اساسی باشد تا بتواند موجب تحقق نقض اساسی گردد.[۷۱] در کنفرانس دیپلماتیک وین راجع به اصطلاح خسارت عمده بحث های زیادی صورت گرفت برخی از کشورها معیار مذبور را کافی و مناسب نمی دانستند . ایراد اصلی آن ها ‌در مورد واژه عمده (Substantial) به عنوان صفت خسارت بود که همانند واژه(Fundamental) به عنوان صفت نقض قرارداد دارای ابهام بود . در این راستا برخی از آنان به منظور ارائه یک معیار عینی تر درخواست اصلاح عبارت خسارت عمده را نمودند لذا به هنگام تدوین این ماده حقوق ‌دانان کامن لا اصطلاح « صدمه به انتظارات طرف مقابل از قرارداد »[۷۲]را غیر قابلحذف دانسته و اصرار می‌کردند که حتماً باید برای تحقق نقض اساسی ، ورود خسارت به انتظارات طرف قرارداد ملاک عمل قرار گیرد . در حالی که حقوق ‌دانان حقوق نوشته بر این عقیدهبودند که باید الزاماًً به « منافع» ارجاع شود یعنی خسارت عمده باید به منافع ( نه انتظارات صرف) طرف قرارداد وارد آید و این پیشنهاد نیز طبعاً مورد قبول وکلا و نمایندگان کامن لا نبود. نهایتاًً اصطلاح « صدمه به انتظارات » پذیرفته شد ، با این توضیح که مقصود انتظاراتی است که یک معامله کنندۀ متعارف حق دارد از قرارداد داشته باشد نه انتظارات شخصی که اثبات آن نیز بسیار مشکل است.[۷۳]‌بنابرین‏ صدمه و خسارت ناشی از نقض در صورتی منجر به نقض اساسی می شود که به طور عمده و اساسی زیان‌دیده را آنچه استحقاق انتظار آن را به موجب قرارداد دارد محروم کند[۷۴].

مراجعه به انتظارات تحت قرارداد روشن می‌سازد که معیار نقض قرارداد را در درجه ی نخست باید در شروط صریح یا ضمنی خود قرارداد جستجو کرد . سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا تنها منبع احراز انتظارات زیان‌دیده شروط صریح یا ضمنی قرارداد هستند یا اینکه اوضاع و احوال دیگر را نیز می توان در نظر گرفت ؟ مسأله مذبور در کنفرانس دیپلماتیک وین در زمانی که نماینده آلمان پیشنهاد اصلاح ماده ۲۳ پیش نویس ۱۹۷۸ را ارائه کرد ، مبنی بر اینکه برای احراز نقض اساسی باید به شروط صریح یا ضمنی قرارداد ارجاع داده شود ، مطرح گردید. تعداد زیادی از نمایندگان شرکن کننده پیشنهاد مذبور را بر مبنای محدود و مضیق بودن آن مورد ایراد قرار دادند و بر این عقیده بودند که عبارت مندرج در ماده ۲۵ « استحقاق انتظار به موجب قرارداد» به معنای محدودیت احراز منافع و انتظارات زیان‌دیده به شروط قراردادی نیست بلکه شامل سایر اوضاع و احوال حاکم بر روابط قراردادی مانند مذاکره ، رویه های تجاری ایجاد شده بین طرفین ، عرف تجاری و هر گونه رفتار متعاقب طرفین و … می‌گردد[۷۵] . البته این امر بدین مفهوم نیست که ارزیابی وجود صدمه اساسی با توجه به هر گونه شرایط و اوضاع و احوال حتی اموری که بعد از انعقاد قرارداد واقع شده صورت پذیرد. کنوانسیون ۱۹۸۰ وین ، تعیین درجه ی خسارت و صدمه ی ناشی از نقض قرارداد را به ارزیابی انحصاری قاضی رسیدگی کننده واگذار نموده است بلکه قاضی بایستی در چارچوب قرارداد و اوضاع و احوالی که در زمان انعقاد قرارداد وجود دارد تصمیم گیری کند.

با توجه به مقررات کنوانسیون به ویژه ماده ۲۵ هیچ گونه معیار و مصداق واضحی برای روشن شدن این مسأله ملاحظه نمی شود و تدوین کنندگان کنوانسیون به ذکر عبارات کلی بسنده کرده‌اند . با توجه به تنوع موضوعات حقوق تجارت بین الملل و توسعه تدریجی و روز افزون مبادلات بازرگانی بین‌المللی ، ارائه یک معیار واحد و ذکر مصادیق حصری در احراز نقض اساسی و محرومیت عمده زیان‌دیده از انتظارات قراردادی امری مطلوب نیست و عبارت مندرج در ماده ۲۵ با وجود ابهام و کلیت آن کفایت کرده و این امر برعهده قضات و داوران است که با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر هر پرونده رسیدگی نمایند و مفهوم کلی مورد نظر را پردازش نمایند[۷۶].

دادگاه و مراجع رسیدگی کننده در مقام احراز تحقق یا عدم تحقق محرومیت اساسی باید مسائل متعددی از قبیل ارزش کالا ، هدف و منظور خریدار از کالا ، میزان خسارت وارده ناشی از نقض قرارداد و … را مورد بررسی قراردهند.

با توجه به معیار مذکور توضیح چند نکته لازم به نظر می‌رسد :

اولاً : از عبارت « به موجب قرارداد »[۷۷] مندرج در ماده ۲۵ ، که مبین لزوم مراجعه به شروط صریح یا ضمنی قرارداد است ، استنباط می‌گردد که ملاک و معیار اصلی در احراز زیانبار بودن نقض قرارداد ، انتظار و توقع زیان‌دیده از قرارداد می‌باشد و درصد ارائه ضابطه ای عینی و عملی و محدود ساختن قلمرو انتظارات ، به قرارداد است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ق.ظ ]




شکل ۲-۱) مدل جبرانی

۲-۳-۵-۲-مدل چالش

بنابر مدل چالش تاب آوری، فشار آور به عنوان عامل بالقوه ی افزایش دهنده ی تطابق موفقیت آمیز عمل می‌کند. در این مدل، استرس خیلی کم، چالش کافی را ایجاد نمی کند و استرس خیلی زیاد نیز درماندگی را به فرد منتقل می‌کند که می‌تواند منتهی به رفتار ناسازگارانه شود. اگرچه، سطوح متوسط استرس، فرد را با چالش مواجهه می‌دهد که در صورت غلبه ی فرد بر این استرس، کفایت او تقویت می شود. اگر چالش به طور موفقیت آمیز به پایان برسد، فرد برای مشکل بعدی آماده می شود.

راتر ( ١٩٨٧)، این فرایند را «مقاوم سازی» یا «مصون سازی» نامیده است. اگر تلاش ها برای مواجهه با چالش به طور موفقیت آمیزی به پایان نرسد، فرد به صورت فزاینده ای نسبت به خطر آسیب پذیر خواهد شد. ‌بنابرین‏، سطح بهینه ی استرس، هنگامی رخ می‌دهد که تطابق به همان اندازه که فرد با چالش مواجه می شود، تقویت شده باشد. این مدل مستلزم داده های طولی بوده و به طور تحلیلی با بهره گرفتن از مدل سازی معادله ساختاری یا مسیر (مثل لیزرل) سنجیده می شود.

شکل۲-۲) مدل چالش

۲-۳-۵-۳-مدل عامل حفاظتی

عامل حفاظتی، فرایندی است که جهت کاهش احتمال پیامد منفی، با عامل خطر تعامل می‌کند. این عامل از طریق تعدیل اثر مواجهه با خطر عمل نموده، و از طریق تغییر در پاسخ به عامل خطر، به عنوان یک کاتالیزورعمل می‌کند (ورنر و اسمیت، ۱۹۸۹، کائن و وورک ،۱۹۹۹).

یک عامل حفاظتی، می‌تواند اثری مستقیم بر پیامد داشته باشد، اما تأثیر آن در حضور یک عامل فشار آور، قوی تر است. راتر( ١٩٨٧ )، مکانیزم حفاظتی را به عنوان یک فرایند حفاظتی توصیف می‌کند که به تعیین تعاملات افزاینده یا اثرات همکاری کننده ای که طی آن یک متغیر اثر متغیر دیگر را قوت می بخشد، کمک می‌کند.

گارمزی و دیگران ( ١٩٨۴ )، به مدل عامل حفاظتی، به عنوان یک مدل ایمنی در مقابل آسیب پذیری اشاره می‌کنند. به نظر می‌رسد، این مدل وسیع ترین مطالعات انجام شده در مدل های تاب آوری را به خود اختصاص داده باشد.

شکل۲-۳) مدل عامل حفاظتی

    1. – problem-focued approach ↑

    1. – Benard ↑

    1. – Garmezy & Mosten ↑

    1. – resilience ↑

    1. – Friborg.O., Barloug.D.,Martinussen. M., Rosenvinge. J.H. & Hjemdal.O ↑

    1. – emotional entelligence ↑

    1. – Salovey.P ↑

    1. – Mayer ↑

    1. -Frese ↑

    1. -Zapf ↑

    1. -Coyle ↑

    1. -Bakker ↑

    1. -Gueriltault-Chalvin ↑

    1. – Aysenck ↑

    1. – Lama ↑

    1. – Katler ↑

    1. -Long ↑

    1. .Motere ↑

    1. . Basic Emotional Theory ↑

    1. . Primary Motivational ↑

    1. . Limbic system ↑

    1. . E. L. Thorndike ↑

    1. . Emotional thought ↑

    1. . Logical thought ↑

    1. . Personal intelligence ↑

    1. . Multiple intelligence ↑

    1. . Intrapsychic intelligence ↑

    1. . Interpsychic intelligence ↑

    1. . Neuroticism ↑

    1. . Entroversion ↑

    1. . Openness ↑

    1. . Agreebleness ↑

    1. . Conscientiouness ↑

    1. . Cross Situational ↑

    1. . Intera Personal ↑

    1. . Inter Personal ↑

    1. .Team Work ↑

    1. . Adaptability ↑

    1. . Stress Management ↑

    1. . General Mood ↑

    1. – Lazarus ↑

    1. – Resnick ↑

    1. -Adaption ↑

    1. -Canner & Daividson ↑

    1. -Everall, Altrows, Paulson ↑

    1. -Block ↑

    1. -Werner & Smith ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




زارع، خالقی دلاور، امیر آبادی و شهریاری (۱۳۹۲)، در پژوهشی که برروی ۶۰ بیمار مبتلا به دیابت انجام شد به بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی پرداختند.نتایج حاکی از تفاوت معناداری بین نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و همچنین نتایج پس آزمون دو گروه به چشم می‌خورد که مبین اثر بخشی این روش بر کنترل گلیسیمیک [۱۸۴]خون می‌باشد.

کافی، افشار، مقتدایی، آریا پوران، دقاق زاده و سلامت (۱۳۹۲) به بررسی اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علایم روانشناختی زنان مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر[۱۸۵] پرداختند. این پژوهش بر روی چهارده نفر از زنان مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر صورت گرفت که به صورت تصادفی انتخاب و سپس در دو گروه آموزش ذهن آگاهی و کنترل گمارده شده بودند. یافته های این تحقیق نشان داد که میانگین نمرات علایم روانشناختی در گروه آموزش ذهن آگاهی در پس آزمون و پیگیری کاهش یافته است.

اسداللهی(۱۳۹۲) در پژوهشی به مقایسه اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر شدت علائم جسمی، اضطراب و افسردگی بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر پرداخت. بر این اساس در یک طرح نیمه تجربی با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه، سی و شش بیمار به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی) و یک گروه کنترل گمارده شدند. نتایج حاصل از این تحلیل حاکی از اثربخشی مداخلات آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر شدت علایم جسمی بیماران زن مبتلابه سندرم روده تحریک پذیر در مرحله پیش آزمون و پیگیری بود. این در حالی است که آموزش ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب و افسردگی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون شده البته این کاهش در مرحله پیگیری معنادار نبود. در مقایسه ‌گروه‌های درمانی، نتایج نشان داد که ‌گروه‌های مداخلات آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی در متغیرهای این پژوهش در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری نداشتند.

سلطانی­زاده (۱۳۹۱) در پژوهش خود به مقایسه درمان های شناختی-رفتاری، فراشناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انزال زودرس، رضایت زناشویی، اضطراب و افسردگی مردان مراجعه­کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان پرداخت. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. نتایج حاکی از آن بود که هر سه درمان توانست اضطراب و افسردگی را کاهش دهد و اثرات درمان تا زمان پیگیری تداوم داشت. همچنین درمان شناخی مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به دو درمان دیگر موجب افزایش ذهن آگاهی شده است.

شهرستانی، قنبری، نعمتی و رهباردار (۱۳۹۱)، در پژوهشی اثر شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ابعاد استرس ادراک شده ناباروری و شناخت های غیر منطقی زنان نابارور تحت درمان لقاح خارج رحمی (IVF)[186] بررسی کردند. نتایج حاکی از تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر کاهش ابعاد استرس ادراک شده ناباروری و بهبود شناخت های غیر منطقی برای فرزند آوری بود.

در پژوهش موسویان، مرادی، میرزایی، شیدفر، محمودی و طاهری (۱۳۸۹) بر روی چهل و هشت نفر از افراد چاق اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و برنامه رژیم غذایی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن که ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش چاقی و عوارض روانشناختی آن مؤثر است. همچنین نتایج حاصل از پیگیری یک ماهه پایداری نتایج را نشان داد.

۲-۲-۳- بررسی پژوهش های مربوط به درمان های روانشناختی بیماری آسم

همچنین در این پژوهش ها درمان های روانشناختی بیماری آسم مورد مطالعه قرار گرفته است:

در پژوهش رضایی ،کجباف، وکیلی، دهقانی( ۱۳۹۰) اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری مدیریت استرس بر اضطراب و افسردگی بیماران آسم مورد بررسی قرار گرفت و اثر بخشی مورد تأیید قرار گرفت و بهبود کیفیت زندگی این بیماران مورد تأیید قرار گرفت.

رضایی، نشاط دوست و وکیلی و همکاران (۱۳۸۷) «اثر بخشی درمان شناختی–رفتاری بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به آسم» را بررسی کردند. در این پژوهش اضطراب و افسردگی و علائم جسمانی بیماران به طور معنادار در پس-آزمون نسبت به پیش-آزمون کمتر شده است.

در پایان نامه خانم مریم جمالی مطلق (۱۳۹۱) «اثر بخشی درمان شناختی رفتاری به همراه دارو درمانی در بیماران مبتلا به آسم » را بررسی نمود. این پژوهش معناداری تاثیر ترکیب دارودرمانی با شناخت درمانی را در مقابل دارو درمانی به تنهایی نشان داد.

در پژوهش ماریج[۱۸۷]،هندرسون[۱۸۸] (۲۰۱۲٫م) تاثیر درمان شناختی رفتاری بر کودکان مبتلا به آسم مورد بررسی قرار گرفت که نتایج بهبود کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و تنگی نفس را نشان می‌دهد.

در پژوهش پات[۱۸۹]،وندربرگ [۱۹۰]،لمگری[۱۹۱]،دمتس[۱۹۲] ،ورلدن [۱۹۳](۲۰۰۳٫م) تاثیر تغییرات رفتاری بر بیماران آسم مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه بهبود کیفیت زندگی ، علائم تنگی نفس و اضطراب را نشان داد.

در پژوهش واگامن[۱۹۴](۲۰۰۰٫م) تاثیر آرام سازی بر بهبود خودکارآمدی و درمان دارویی و نیز تاثیر درمان بیوفیدبک بر بهبود عملکرد شش ها نشان داده شد.

    1. Cohen ↑

    1. Bio feedback ↑

    1. Tousman ↑

    1. Zeitz ↑

    1. Bristol ↑

    1. Taylor ↑

    1. Linden ↑

    1. .Hofmann ↑

    1. Sawyer ↑

    1. Witt ↑

    1. . Mindfulness-Based Stress Reduction program ↑

    1. . Mindfulness-Based Cognitive Therapy ↑

    1. .Kabat -Zinn ↑

    1. .Teasdale ↑

    1. Williams ↑

    1. .Segal ↑

    1. Soulsby ↑

    1. McCracken ↑

    1. Vowles ↑

    1. fibromyalgia

    1. Morgan ↑

    1. Ransford ↑

    1. Morgan ↑

    1. Driban ↑

    1. Wang ↑

    1. Lavoie ↑

    1. Cartier ↑

    1. labrecquea ↑

    1. Bacon ↑

    1. lemière ↑

    1. Malo ↑

    1. Feldman ↑

    1. siddique ↑

    1. morales ↑

    1. kaminski ↑

    1. lehrer ↑

    1. Bonala ↑

    1. Pina ↑

    1. Silverman ↑

    1. Amara ↑

    1. Bassett ↑

    1. Schneider ↑

    1. Minnesota Multiphasic Personality Inventory ↑

    1. York ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




۲-۴-۲٫ جرج هربرت مید

جرج هربرت مید از زمینه اطلاعات کولی استفاده کرد و نظریه اش را ‌در مورد چگونگی ظهور ، رشد و توسعه خود اجتماعی مطرح نمود. خود اجتماعی مفهومی بود که برای اولین بار توسط وی به کار رفت. قضیه اساسی مید این است که جامعه انسانی نمی تواند بدون ذهن ها و خود ها وجود داشته باشد.و این خصایص انسانی از طریق کنش متقابل اجتماعی تظاهر می‌یابند و فرایند های اجتماعی بر آن ها مقدم اند ، همچنین توانایی توسعه یافته انسان در کاربرد نمادها سبب پیدایش خود و ذهن می‌گردد.او بر کاربرد نمادها هم در پیدایش خود و هم نظارت بر محیط تأکید دارد ، خود از نظر مید فرایندی اجتماعی است که به وسیله یادگیری ، و درونی ذهنی نمودن مفاهیم کلی ، به وجود می‌آید. او مهمترین عامل در شکل گیری خود را توانایی انسان قرار دادن خودش به عنوان یک موضوع و شی ء مقابل می‌داند برای این که انسان موضوعی برای خودش شود باید از بیرون خود را ببیند.از خودش بیرون رفته و از خارج به خود نزدیک شود. این عمل با ایفای نقش دیگران انجام می شود.خود دارای دو جزء «من» و « من اجتماعی» می‌باشد که محصول رابطه جدلی میان دو تا می‌باشد.این دو عنصر بنیادی خود و فراگردهایی در داخل خود هستند. من اجتماعی بخشی از خود است که کنشگر از آن آگاهی دارد و در واقع چیزی جز ملکه ذهن شدن رویکرد سازمان یافته دیگران ، یا دیگری تعمیم یافته نیست .من بخشی از خود است که کنشگر از آن آگاهی ندارد، تنها بعد از وقوع عمل از آن ، من واکنش فرد را در برابر رویکرد سازمان یافته به نوبه خود این رویکرد را دگرگون می‌سازد .

بر اساس نظر او هویت در روابط با دیگران شکل می‌گیرد . به نظر او اگر طرز تلقی دیگران از ما تغییر کند ، تصور و تصویر ما نیز از خودمان به احتمال قوی تغییر خواهد کرد(عبدالله زاده،دیانتی نیت،۱۳۸۲)

۲-۵٫تعریف هویت

در فرهنگ عمید هویت چنین تعریف شده است: هویت، یعنی حقیقت شی یا شخصی که مشتمل برصفات جوهری او باشد (معین). فرهنگ لغت آکسفورد(۲۰۰۲) هویت را اینگونه تعریف می‌کند: خصوصیات احساسات و باروهایی که باعث متمایز افراد از یکدیگر می‌شوند(ربیعی، ۱۳۸۷).

هویت عبارت است از افتراق و تمیزی که فرد بین خود و دیگران می‌گذارد(اکبری، ۱۳۸۷). هویت را مجموعه ای از عناصر شخصیت فرد تعریف کرده‌اند که به وی امکان می‌دهد تا موضع خود را نسبت به جهان و دیگران مشخص کند(گودرزی و شاملی، ۱۳۸۹).

اریکسون(۱۹۵۰، ۱۹۶۸) اولین کسی بود که هویت را به ‌عنوان دستاورد مهم شخصیت نوجوانی و گامی مهم به سوی تبدیل شدن به فردی ثمر بخش و خشنود، تشخیص داد. تشکیل هویت عبارت است از مشخص کردن چه کسی هستید، برای چه چیزی ارزش قایلید، و چه مسیری را می خواهید در زندگی دنبال کنید می توان هویت را به صورت نظریه روشن درباره خود به عنوان عامل منطقی، عاملی که برا اساس عقل عمل می‌کند، مسئولیت این اعمال را می پذیرد، و می‌تواند آن ها را توضیح دهد، تعریف کرد(موشمن۱، به نقل از برک ،۱۹۹۸،ترجمه سید محمدی ۱۳۸۴).شکل گیری هویت پدیده ای اساسی در رشد شخصیت انسان است. در این تحول به ترکیبی از مهارت ها، باورها و همانند سازی های کودکانه به نوعی تمامیت یگانه و همسان تبدیل می شود که هم احساس پیوستگی با گذشته و هم جهت گیری به سمت آینده را در فرد به وجود می آورد. از نظر اریکسون هویت یعنی احساس فردیت و یگانگی (برگر۲، ۲۰۰۱،به نقل ازمحمدی،۱۳۹۰).

۱.Moshman

۲.Berger

اریکسون احساس داشتن هویت را، ساماندهی پویا و خود ساخته از انگیزه ها، توانایی ها باورها و تاریخ مشخصی می‌داند که به صورت خود یکپارچه و مستقل، هدایت کننده مسیر در حال رشد زندگی فرد است. برزونسکی با رویکردی پسامدرن، هویت را غیر متمرکز، پویا، متعدد، وابسته به بافت، نسبی، سیال و چند بخشی می‌داند (گودرزی و شاملی،۱۳۸۹). شکل گیری هویت در طی یک توالی از مراحل رشدی روی می‌دهد.در صورت وجود یک محیط مساعد، شکل گیری هویت یک حادثه به طور طبیعی رخ دهنده در رشد شخصیتانسان است(مارسیا۱، ۱۹۸۷ به نقل از طالبیان شریف، ۱۳۸۲).

هویت یابی، در دوران نوجوانی و به موازات رشد فیزیکی شناختی، اجتماعی و عاطفی اهمیتی خاص می‌یابد. بسیاری از نوجوانان با شور زیادی از خود سؤال می‌کنند که جایگاه اجتماعی من کجاست؟ شغل آینده من چیست؟ رشته تحصیلی من چه خواهد بود؟ سرانجام با چه کسی ازدواج خواهم کرد؟ و بالاخره ارزش های مذهبی، اخلاقی و فلسفی من چه خواهد بود؟ انتخاب راه ها و ارزش های ممکن برای نوجوانان چندان ساده نیست چرا که آن ها با طیف گسترده ای از انتخاب های ممکن مواجه می‌شوند و با توجه به تنوع انتخاب ، باید تصمیم بگیرند(سیاری ، ۱۳۸۸)

۲-۶٫ نظریه پردازی هویت

نظریه روانشناسان درباره هویت در اوائل دهه هفتاد مطرح شد. اندیشه‌های صاحب نظران این رویکرد با اعتقاد به روندهای روانی شخص که نقشی ضروری در ساخت و پرداخت هویت ایفا می‌کنند و عمدتاًً با دیدگاه شناخت اجتماعی همپوشی دارند، مطرح شد. این دیدگاه از دیدگاه های مسلط در روانشناسی اجتماعی است که بیشتر در قالب ساختهای شناختی تبیین بنیان های نظری و تجربی هویت می پردازد. هویت در روانشناسی یکی از مشخصات شخصیت افراد تلقی می شود (تاج مزینانی، ۱۳۸۴).

۲-۶-۱٫ اریکسون:

اریکسون معتقد است که در هر یک از مراحل زندگی ما با تکالیف یا چالش های تحولی مجزایی روبرو هستیم. اریکسون هشت مرحله زندگی را مشخص کرد شخص در هر یک از این مراحل با یک تکلیف تحولی که به اعتقاد وی در هر یک قطعی است مواجه می‌باشد (آقا محمدیان، ۱۳۸۴ )

۱.Marcia

اریکسون، تعارض روانی نوجوانی را هویت در برابر سردرگمی هویت نامید. او باور داشت که نتایج موفقیت‌آمیز مراحل پیشین، زمینه را برای حل مناسب این تعارض آماده می‌سازند. برای مثال، نوجوانانی که با درک ضعیف اعتماد به نوجوانی می‌رسند، به سختی آرمانهایی بیابند که به آن ها معتقد باشند. نوجوانانی که خود مختاری یا ابتکار ناچیزی دارند، گزینه ها را به طور فعال بررسی نمی کنند. و آنهایی که فاقد حس سخت کوشی هستند، نمی توانند شغلی را انتخاب کند که با تمایلات و مهارت‌های آن ها هماهنگ باشد. نوجوانانی که به فرایند تعمق و تأمل می پردازند، سرانجام به هویتی پخته دست می‌یابند. آن ها ویژگیهایی که خود را در کودکی توصیف می‌کردند بررسی نموده و با تعهدات جدید ترکیب می‌کنند. بعداً ، هنگامی که نقشهای متفاوتی را در زندگی روز مره انجام می‌دهند، این ویژگی‌ها را به صورت یک هسته درونی محکم و یکپارچه شکل می‌دهند که احساس همسانی در آن ها ایجاد می‌کند. بعد از اینکه هویت شکل گرفت، در بزرگسالی اصلاح می شود، و این زمانی است که افراد تعهدات خود را مجدداً ارزیابی می‌کنند.(برک، ۲۰۰۱،ترجمه سید محمدی،۱۳۸۴)

اریکسون وجود بحران را یک شرط اساسی برای تشکیل هویت می‌داند که پس از شکل گیری هویت بر طرف می شود. در نظریه روانی اجتماعی اریکسون شکل گیری هویت با حل موفقیت آمیز بحران هویت همراه است. اریکسون رشد را به مثابه مجموعه از تعارض‌ها در سطوح سنی مختلف تلقی می‌کند که نتیجه تعامل بین محیط اجتماعی و رشد فردی است (ولوراس۱ و بوسما۲ ۲۰۰۵، به نقل از محمدی،۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




۱۰
۹
۸
۷
۶
۵
۴
۳
۲
۱
N
۵۱/۱
۴۵/۱
۴۱/۱
۳۲/۱
۲۴/۱
۰۱-دیسمبر
سبتمبر-۰۰
۵۸/۰
۰
۰
RI

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده ها

۴-۱ مقدمه

پژوهشگر پس از این که روش تحقیق خود را مشخص کرد و با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب، داده های مورد نیاز را برای آزمون فرضیه‌های خود جمع‌ آوری کرد، اکنون نوبت آن است که با بهره گیری از تکنیک‌های آماری مناسبی که با روش تحقیق، نوع متغیرها و… سازگاری دارد، داده های جمع‌ آوری شده را دسته‌بندی و تجزیه و تحلیل نماید و در نهایت فرضیه‌هایی را که تا این مرحله او را در تحقیق هدایت کرده‌اند در بوته آزمون قرار دهد و تکلیف آن ها را روشن کند و سرانجام بتواند راه‌حل و پاسخی برای پرسش تحقیق بیابد. پیوند دادن موضوع تحقیق به رشته ای از اطلاعات موجود مستلزم اندیشه‌ای خلاق است، معمولاً موضوعی به ذهن محقق خطور می‌کند که یافتن منابع داده های موجود برای بررسی آن مستلزم خلاقیت ذهنی محقق است، آرایش و تنظیم داده ها نیز مستلزم خلاقیت است. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها فرآیندی چند مرحله ای است که طی آن داده هایی که از طریق به کارگیری ابزارهای جمع‌ آوری در جامعه (نمونه) آماری فراهم آمده‌اند خلاصه، کد بندی و دسته‌بندی… و در نهایت پردازش می‌شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده ها به منظور آزمون فرضیه‌ها فراهم آید.

تجزیه و تحلیل اطلاعات به عنوان مرحله ای علمی از پایه های اساسی هر پژوهش علمی به شمار می‌رود که به وسیله آن کلیه فعالیت های پژوهش تا رسیدن به نتیجه، کنترل و هدایت می‌شوند. در این فصل نیز به توصیف داده های پژوهشی و تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل داده هایی که به وسیله پرسشنامه از افراد نمونه گردآوری شده‌اند پرداخته خواهد شد و سپس به هر یک از سوالات و فرضیات پاسخ داده می‌شود.

۴-۲آمار استنباطی و بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق

آمار استنباطی آن ‌قسمت ‌از آمار است‌ که ‌به ‌برآورد و آزمون فرضیه‌ها در خصوص پارامترهای‌ جامعه ‌ازروی ‌نمونه ‌می‌پردازد.استنباطهایی ‌که ‌از نمونه ‌می‌شود نمی‌تواند قطعی ‌باشد و این ‌استنباطها احتمالی‌ هستند و لذا باید مبانی‌ نظریه‌ احتمال‌ را در بیان‌ آن ها به کار گیریم‌. در واقع هدف نهایی آمار استنباطی برآورد ویژگی‌های جامعه است. به منظور تحلیل داده های پژوهش از تحلیل های گوناگون استفاده شده است. در مرحله اول به منظور شناسایی آمیحته بازاریابی در خرید یخچال از آزمون فرض آماری میانگین یک جامعه یا به عبارتی از آزمون T یک نمونه‌ای (One-Sample Test)استفاده گردیده است که در واقع تفاوت بین میانگین نمونه مورد بررسی را با یک مقدار مفروض مورد آزمون قرار می‌دهد. پس از آن به رتبه بندی این عوامل با بهره گرفتن از تحلیل سلسله مراتبی پرداخته می‌شود.

۴-۲-۱ شناسایی عوامل مؤثر بر خرید یخچال

در مرحله اول به بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق از آزمون فرض آماری میانگین یک جامعه یا بعبارتی از آزمون T یک نمونه ای (One-Sample Test )استفاده گردیده است که در واقع تفاوت بین میانگین نمونه مورد بررسی را با یک مقدار مفروض مورد آزمون قرار می‌دهد. بدین وسیله شناسایی عوامل صورت می‌پذیرد.

با استناد به نمرات به دست آمده از نمونه و انجام آزمون T یک نمونه ای نتایج تحلیل در جدول ۵-۴ و ۶-۴ آمده است. همان‌ طور که مشاهده می‌شود مقدارp-value یا بعبارتی مقدار Sig برای ۲۴ مؤلفه‌ از مقدار ۰۵/۰α= کوچکتر گردیده است لذا فرض صفر مبنی اینکه میانگین این ۲۴ مؤلفه‌ مساوی ۳ می‌باشد تأیید نگردیده است؛ از طرفی دو عدد نشان داده شده در ستون مربوط به فاصله اطمینان ۹۵ درصدی تفاوت میانگین شامل عدد صفر نمی‌باشد لذا این عامل خود موید رد فرض صفر می‌باشد. مثبت بودن حد بالا و پایین این فاصله نیز بیانگر این نکته می‌باشد که میانگین این ۲۴ مؤلفه‌ بیشتر از عدد ۳ می‌باشد. نتیجه کلی بدین صورت قابل تبیین خواهد بود که وضعیت این ۲۴ مؤلفه‌ با توجه به میانگین آن ها در جامعه آماری در حد نسبتاً بالایی می‌باشد. همچنان که در جدول پائین مشخص است مقدار آماره t از ۹۶/۱ بزرگتر است و در ناحیه بحرانی آزمون قرار دارد و به بیان دیگر اختلاف میانگین از عدد ۳ معنی‌دار می‌باشد.

ولی برای ۶ مؤلفه‌ مشخص شده در جدول(بسته بندی، مرجوعی ها، شرایط اعتبار، سرعت و کیفیت ترابری، کانال توزیع الکترونیکی و اینترنتی، بهره گیری از اینترنت) دارای میانگین نمونه پایین بوده و آماره تی آن که از ۹۶/۱ کوچکتر می‌باشد که نشان دهنده این موضوع می‌باشد که این مؤلفه‌ ها بر خرید مشتریان مؤثر نمی‌باشند و باید از مدل تحقیق حذف گردند.

جدول ۴-۱ : آماره های یک نمونه ای

One-Sample Statistics

تعداد

میانگین

انحراف معیار

خطای انحراف از میانگین

تنوع محصول

q1

۳۴٫۰۰۰

۴٫۴۷۱

۰٫۵۶۳

۰٫۰۹۷

نام و نشان تجاری

q2

۳۴٫۰۰۰

۴٫۲۰۶

۰٫۴۷۹

۰٫۰۸۲

ارضای نیازهای مشتریان

q3

۳۴٫۰۰۰

۴٫۰۵۹

۰٫۸۸۶

۰٫۱۵۲

بسته بندی

q4

۳۴٫۰۰۰

۲٫۶۷۶

۱٫۲۹۶

۰٫۲۲۲

کیفیت(میزان برق مصرفی)

q5

۳۴٫۰۰۰

۴٫۳۸۲

۰٫۶۰۴

۰٫۱۰۴

طراحی

q6

۳۴٫۰۰۰

۴٫۰۲۹

۰٫۷۵۸

۰٫۱۳۰

ویژگی

q7

۳۴٫۰۰۰

۴٫۲۰۷

۰٫۵۹۲

۰٫۱۰۱

اندازه

q8

۳۴٫۰۰۰

۳٫۹۴۱

۱٫۲۲۹

۰٫۲۱۱

خدمات

q9

۳۴٫۰۰۰

۴٫۲۶۵

۰٫۸۶۴

۰٫۱۴۸

تضمینات

q10

۳۴٫۰۰۰

۳٫۸۶۵

۰٫۷۳۳

۰٫۱۲۶

مرجوعی ها

q11

۳۴٫۰۰۰

۲٫۸۵۳

۱٫۲۸۲

۰٫۲۲۰

توجه به سلیقه بازار

q12

۳۴٫۰۰۰

۳٫۹۱۲

۰٫۸۳۰

۰٫۱۴۲

لیست قیمت های فروش

q13

۳۴٫۰۰۰

۴٫۲۰۷

۰٫۶۴۱

۰٫۱۱۰

تخفیفات

q14

۳۴٫۰۰۰

۴٫۱۱۲

۰٫۷۳۱

۰٫۱۲۵

مساعدت های ویژه

q15

۳۴٫۰۰۰

۳٫۷۳۵

۰٫۷۹۰

۰٫۱۳۶

زمان پرداخت

q16

۳۴٫۰۰۰

۳٫۸۵۳

۰٫۹۵۸

۰٫۱۶۴

شرایط اعتبار

q17

۳۴٫۰۰۰

۳٫۰۲۹

۱٫۱۹۳

۰٫۲۰۵

کانال های توزیع (عمده فروشی و خرده فروشی)

q18

۳۴٫۰۰۰

۳٫۷۰۶

۰٫۸۷۱

۰٫۱۴۹

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




در واقع به نظر می‌رسد که، نقطه نظر حقوق ‌دانان در خصوص حق شرط این است که، اگر دولتی با حق شرط یا تحفظ، مشارکت در آن تعهد یا عهدنامه داشته باشد بسیار بهتر به نظر می‌رسد تااینکه آن کشور هیچ گونه حضوری در این عرصه نداشته باشد .

در این راستا، دولت‌ها در اعلام حق شرط و اهداف سیاسی و حقوقی خود آزاد می‌باشند. در دوران حقوق بین الملل کلاسیک و نیز ‌بر اساس عملکرد جامعه ی ملل، اعتبار حق شرط، منوط به موافقت تمامی دول عضو،آن معاهده بوده است. جامعه ی ملل، در سال ۱۹۲۷، در رابطه با حق شرط به معاهدات چند جانبه، اعلام داشته است: به منظوراینکه حق شرط به موادی از معاهده معتبر باشد و در صورتی که، این امر در جریان مذاکرات باشد ضروری است که، حق شرط توسط تمام ‌دولت‌های‌ متعاهد پذیرفته شود. در غیراین صورت، حق شرط بلااعتباراست.

شایان ‌ذکر است که، باید حق شرط مورد قبول و تصویب دولت‌ها قرار گیرد. چرا که در صورتی که از جانب کشورهایی که در این معاهده حاضر هستند و ذینفع می‌باشند، تأیید و پذیرفته نشود، حق شرط، هیچ اعتباری نخواهد داشت.اگر یکی از اعضای امضاکننده ی معاهده، نسبت به شرط اعلام شده مخالفتی نماید، این امر موجب خروج دولت اعلام کننده ی حق شرط از کل معاهده و نفی روابط معاهداتی آن دولت با دیگر ‌دولت‌های‌ متعاهد می‌گردد. اصل بر تمامیت مطلق و تجزیه ناپذیری و ضرورت حفظ وحدت معاهده می‌باشد که، همین قضایا سبب به وجود آمدن برخی رویه های متضاد با دیدگاه جامعه ی ملل گردید. به عنوان نمونه، اتحادیه ی پان آمریکین که بعدها به سازمان کشورهای آمریکایی تغییر نام داد، سیستمی منعطف را برگزید. در سال ۱۹۳۲، که به کشور رزرودهنده، اجازه می‌داد در برابر کشورهایی که با موضوع رزرو مخالفتی ندارند، طرف معاهده محسوب نشود. حتی در اولین گزارش در سال ۱۹۵۰، که از سوی جیمز بریرلی، یکی از گزارشگران کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، ابراز شد بر این نکته تأکید شده است قبول و پذیرش معاهده ای که موضوع تحفظ است غیرموثرو بی اعتبار می‌باشد. مگر اینکه و تازمانی که هر دولت یا سازمان بین‌المللی که موافقت آن برای تاثیر تحفظ ضروری است رضایت خود را با آن اعلام دارد. در برخی موارد، حتی اعلام شرط در زمان الحاق نیز ممنوع شده است. چنانچه بند اول ماده یک میثاق جامعه ی ملل مقرر می‌دارد: ورود کشورها به منشور، باید بدون اعلام هیچ گونه شرطی انجام گیرد. البته، در همین زمینه، آقای لوترپاخت، مخبر دوم ویژه ی کمیسیون حقوق بین الملل در خصوص معاهدات نیز در گزارشات تقدیمی در سال ۱۹۵۳ و ۱۹۵۴، بر قاعده ی ضرورت اجماع تأکید می‌کند. این دیدگاه توسط سومین مخبر ویژه ی کمیسیون حقوق بین الملل آقای جرالد فیتزموریس دوباره تأیید شد.[۷]

به نظر می‌رسد، حتی اگر تعداد آرای و کشورهای حاضر در آن معاهده بسیار زیاد بود، باز هم باید ‌دولت‌های‌ عضو معاهده بر سر حق شرط گذارده شده به یک توافق جمعی برسند. دولت‌ها باید با رضایت خود مبنی بر مفاد شرط پیش رو توافق کنند .

یک مسئله ای که به خصوص پس از تغییر نظام سنتی حق شرط مطرح است آن است که، اگر چند دولت در یک کنوانسیون عضو بوده و بر سر یک معاهده با همدیگر توافق کنند، آیا دولتی دیگر می‌توانند حق رزروی برای خود قائل شود که مورد اعتراض سایر دولت‌ها واقع شده واو (کشوررزرودهنده) همچنان بر سر آن شرط پافشاری داشته باشد و یکی ازاعضای کنوانسیون باقی بماند؟

دیوان بین‌المللی دادگستری، با ۷ رأی‌ موافق در مقابل ۵ رأی‌ مخالف اظهار داشت :

الف) اگر یک طرف معاهده به حق شرطی که با موضوع و هدف معاهده غیر قابل تطابق است، اعتراض کند این می‌تواند در حقیقت به عنوان اینکه دولت رزرودهنده یک عضو معاهده نباشد تلقی شود .

ب) اگر یک طرف ‌به این عنوان که شرط منطبق با موضوع و هدف معاهده است، آن را بپذیرد این می‌تواند در حقیقت به عنوان اینکه دولت شرط گذار یک طرف معاهده قرار گیرد تلقی شود .

حال، سوال بعدی این است که، اگر حق شرطی توسط کشوری که آن را امضاء نموده، ولی تصویب نکرده و توسط کشوری که می‌تواند کنوانسیون را امضا کند یا به آن ملحق شود ولی هنوز این کار را انجام نداده است، مورد اعتراض قرار گیرد آثار حقوقی آن چه خواهد بود؟

دیوان مجدداً با ۷ رأی‌ موافق در مقابل ۵ رأی‌ مخالف اظهار می‌دارد :

الف)کشوری که کنوانسیون را امضاء نموده ولی هنوز آن را تصویب نکرده است، حق دارد که به حق شرط اعتراض کند. لیکن، این اعتراض دارای اثر حقوقی نیست. بلکه، بیان موضع بالقوه کشور مذبور و دارای خصوصیت مشروط است، ولذا بعد از تصویب نهایی کشور معترض، اعتراضش نیز دارای اثر حقوقی خواهد شد.

اعتراض به حق شرط توسط کشوری که حق امضای کنوانسیون یا الحاق به آن را دارد، اما هنوز این کار را انجام نداده است، فاقد اثر حقوقی است، حتی اگر این گروه از کشورها در تهیه ی کنوانسیون نیز مشارکت داشته باشند.[۸]

شایان ‌ذکر است که، دیوان به طور نسبی آن حق شرط را پذیرفته و به طور کلی و یکجا آن را رد نمی کند و کشورها، می‌توانند ‌در مورد حق شرط مذبور آن را پذیرفته یا آن را رد کنند و فاقد صلاحیت واعتبار بدانند. پس در این جا اگر مفاد حق شرط، با مفاد اصلی واساس و ماهیت معاهده در تضاد و تناقض نباشد می توان نسبت به هر کشور عضوی، قابل اجرا دانست و به آن جامه ی عمل پوشاند.

در نظام سنتی مربوط به حق شرط، دولت‌ها نمی توانستند بر معاهدات، شرط وارد کنند، مگر، با توافق همه ی دولت‌ها ی دیگر طرف معاهده. چنانچه یکی از اعضای معاهده با شرط مخالفت می نمود، دولت قایل به شرط دو انتخاب بیشتر نداشت: عضویت در معاهده بدون اعلام شرط و قبول کلیه ی تعهدات مندرج در معاهده یا انصراف از عضویت.

آنچه به نظر می‌رسد این است که، این سختگیری ها بیشتر برای حفظ تمامیت و وحدت معاهده بوده و از اهمیت خاصی برخوردار است. چرا که ورود هر کشوری به معاهده اغلب منوط به پذیرش بی چون و چرای مواد معاهده می‌باشد. با افزایش تعداد کشورها و ضرورت عضویت آن ها در معاهدات بین‌المللی، نظام حقوقی مبتنی بر قاعده ی اتفاق آرای پاسخگوی نیازهای جامعه ی بین‌المللی نبوده است. در ضمن تدوین معاهدات در کنفرانس‌های بین‌المللی اصولاً بر پایه ی قاعده ی اکثریت آرای صورت می‌گیرد. بدیهی است که، اجرای قاعده ی اتفاق آرای ‌در مورد شرط، غیر واقع بنیانه است .

مهمترین تحول اساسی در نظام سنتی حق شرط مربوط به رأی‌ مشورتی سال ۱۹۵۱ دیوان بین‌المللی دادگستری، راجع به کنوانسیون منع و مجازات جنایات نسل کشی (ژنوساید) می‌باشد. دیوان در این خصوص ابراز نمود که، حتی دولت، شرط اعلام شده را با موضوع و هدف منطبق دانسته و آن را بپذیرد دولت شرط گذار به عضویت معاهده در می‌آید. به موجب رأی‌ دیوان، قاعده ای وجود ندارد که، ‌بر اساس آن اعتبار شرط منوط به موافقت صریح یا ضمنی تمامی ‌دولت‌های‌ عضو معاهده باشد.[۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




۵-۲-بی مبالاتی؛

همان طور که در باب بی احتیاطی امد تنها تعریف قانونی برای این عناوین تبصره ی ماده ۸ قانون اخلال گران در صنعت نفت است ،در قانون مذبور ازبی مبالاتی به عنوان فعل یاد شده است یعنی انجام کاری که مورد نهی مقنن است در حالی که در دکترین حقوق ‌دانان معتبر بی مبالاتی عمدتاً به ترک فعل تعبیر می شود به طور مثال راننده اتوبوسی که در حین حرکت درب اتوبوس را نمی بندد و در اثر این خطا مسافری به بیرون پرت می شود مرتکب بی مبالاتی منجر به صدمه بدنی شده است و حسب میزان نتیجه باید جوابگو باشد.

۵-۳-عدم مهارت؛

آدمی در اثر ممارست وتمرین یک حرفه یا کار به فنون و ریزه کاری هایی دست پیدا می‌کند در وهله اول واقف به آن نبوده است ،فرضا یک رانند ه ی تازه کار که دارای تصدیق رانندگی هم هست قطعا دارای تجاربی که یک راننده کهنه کار از سالها رانندگی به دست اورده است نمی باشد. در قانون اخلال گران در صنعت نفت از عدم مهارت ،به عنوان یک ترک فعل یاد ‌کرده‌است که بنا به توضیحی که در ذیل عنوان بی احتیاطی امد ،به لحاظ اشتراک معنایی همه عناوین و تفاوت در الفاظ، محلی از اعراب حقوقی ندارد.

۵-۴-عدم رعایت نظامات دولتی؛

با توجه ‌به این که در عرصه صنعت پیشرفت های شگرفی در جوامع به وجود امده است که در نتیجه آن دستگاه های مختلف با کارایی های متفاوت مورد استفاده انسان قرار گرفته است وبه جهت رعایت نظم وراندمان بهتر وحفظ سرمایه انسانی،دستوراتی به اشکال آیین نامه یا بخش نامه از سوی مدیریت مجموعه صادر می‌گردد که همه ی افراد دخیل با آن موضوع در حد وظایف خود مکلف به اجرای آن هستند.حال چنانچه فردی از این دستورات سر پیچی کند وموجب خسارت جانی شود طبق قانون مجازات اسلامی مکلف به جبران خسارت است.به طور مثال کار فرمایی که نظارت وتعلیمات لازمه را به کارگر ساده خود ارائه نمی دهد وبر اثر فعل غلط کارگر، خود یا دیگری دچار صدمه می‌شوند،قطعا مسئولیت کیفری کارفرما مفروض است.[۱۱]

با توجه ‌به این که بحث به درازا نکشد ازین مبحث خارج شده تا تعادل در بیان مطالب رعایت شود.

بند دوم،قتل؛

۱-،مفهوم شناسی از منظر فقه اسلامی؛

همان طور که در ذیل مبحث قصد ذکر شد ،کتاب تحریرالروضه فی شرح المعه مرحوم شهید ثانی که خود شرحیست بر الروضه البهیه فی شرح المعه الدمشقیه ان مرحوم از کتب مرجع ومنبع در حوزه ‌و دانشگاه محسوب می شود که تعریف ان از قتل در زمره برترین تعریف های شرعی است،جهت حلاجی مطلب مجددا ان تعریف را ذکر می‌کنیم؛«ازهاقُ النفس المعصومه المکائفئه عمداًعدواناً»بدین معنا که«خارج کردن جان بی گناه،عمدا وبه ناحق،که با جان جنایتکار برابر است».در مکتب اسلام که اولین و والاترین منبع احکام شرعی قران کریم است،در آیات بسیاری به طور صریح به حفظ خون آدمی سفارش شده است تا آنجا که قصاص نفس را مجازاتی برای فعل جانی در نظر گرفته تا هم عدالت برقرار شود وهم بازدارندگی . از جمله ان ایات می توان ‌به این چند ایه شریف اشاره کرد۱-«مِن اجل ِ ذالکَ کتبنا علی بنی اسرائیلَ انّهُ مَن قتلَ نفساً بغیرِ نفسٍ او فسادٍ فی الارضِ فکانما قتلَ النّاسَ جمیعاٌ»[۱۲].

ترجمه:به همین جهت بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد چنان است که گویی همه ی انسان ها را کشته است.

۲-«مَن یقتل مومناً متعمداً فجزاءُ هُ جهنمُ خالداً فیها غضبَ الله ُعلیه ولعنهُ و اعدَّ له ُعذاباً عظیماً»[۱۳]

ترجمه:هر کس فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل برساندمجازات او دوزخ است که جاودانه در ان می ماند وخداوند بر او غضب می‌کند واز رحمتش او را دور می‌سازد ‌و عذاب بزرگی برای او اماده ساخته است.

۳-«ولا تقتلوا النَّفسَ الَّتی حرَّمَ اللهُ الاّ بِالحقِّ»[۱۴].

ترجمه:هرگز نفسی را که خداوند قتلش را حرام کرده نکشید مگر انکه به حق مستحق قتل باشد.

دو ایه شریفه صدر الذکر به طور مطلق قتل را حرام دانسته وبر عقوبت شرعی آن تذکر داده‌اند وآیه اخیر تنها آیه ای است که این اطلاق را با قید به نا حق محدود می‌سازد ‌به این معنی که قصاص و مجازات برای قتلی است که مقتول آن محقون الدم(دارای خون مورد احترام و در پناه قانون)باشد و این همان قتلی است که موجب قصاص می شود.

«ولکم فیِ القصاصِ حیاهٌ یا اولِی الباب لعلَّکم تتَّقون»[۱۵]

ترجمه:ای خرد مندان برای شما درحکم قصاص حیات است،باشد که تقوا پیشه کنید.

در تعریف قتل عمدی بین فقهای شیعه اندک اختلافی مشهود است که به طور نمونه می توان به نظر مرحوم محقق حلی(ره)در شرائع الاسلام ‌در مورد قتل عمد اشاره کرد که اشعار می‌دارد«ویتحقق العمد؛بقصد البالغ العاقل الی القتل بما یقتل غالبا»۱.آن مرحوم همانند شهید اول در لمعه ‌و محقق خویی(ره) بلوغ وعقل را در جانی شرط می دانند وتوام با ان قصد قتل را با فعل نوعا کشنده شرط می دانند.بر خلاف شهید ثانی که در کتاب تحریر خود قتل در اثر فعل به ندرت کشنده را به شرط وجود قصد قتل،عمد می داندو علت آن را هم عموم ادله راجع به عمد می‌داند واز نظر ما هم این نظر به صواب نزدیک تر است ومقنن ایرانی در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ و۱۳۹۲از این نظر تأسی جسته است.

سوال مهمی که در مقابل این تعریف فقها قرار می‌گیرد این است که اگر قصد قتل از شرایط ضروری تحقق قتل عمد است پس چگونه است که در قتل های با فعل نوعا کشنده نیاز به وجود قصل قتل نیست. شاید بتوان ‌به این سوال این گونه پاسخ داد که در این گونه موارد به طور الزام آوری قصد قتل وجود دارد چرا که اگر فرد در ارتکاب فعل قاصد باشد وبر ان هم اگاه به طور طبیعی در وی هم قصد قتل وجود دارد واین دفاع مرتکب که می خواستم به سر او شلیک کنم ولی نمی خواستم بمیرد شنیدنی نیست والبته به نظر ما بیان مقنن در بند ب ماده ی ۲۰۶ ق.م.ا ۱۳۷۰درست نیست چرا که در این گونه قتل ها هم حتما قصد قتل هست ولی با توجه به اماره و فرض قانونی وجود قصد در مرتکب نیازی به اثبات آن نیست و بهتر بود می گفت «مواردی که قاتل عمدا کاری را انجام می‌دهد که نوعا کشنده باشد ‌و نیازی به احراز قصد نتیجه وی نیست.»البته این فرض قانونی وحی منزل نیست وامکان اثبات خلاف آن به ندرت وبه سختی وجود دارد.بی لطف نیست که در این بخش بیان شود بین قتل عمد و قتل مستوجب قصاص فرق وتباین وجود دارد چرا که قتل عمد شامل قتل حیوان وانسان می شود وبه نوعی مطلق است ‌و اشاره ی خاصی به مصداق ندارد ولیکن قتل مستوجب قصاص به انسان اشاره داشته وبرای مرتکب و مقتول هم شرایط خاصی قایل است.

باذکر این مطالب واین که در مباحث قبلی به تفصیل ‌در مورد عمد سخن به زبان امد در تجزیه تعریف شهید ثانی از قتل بیشتر به کلمات معصوم و مکافئه توجه می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ اﺳﺘﺪﻻل ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ دﻧﯿﺎﻫﺎی ﻣﺠﺎزی ﺑﺮای ﻣﺮدم آﯾﯿﻨﻪای را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽآورﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻓﺮد ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺧﻮد را در آن ﻣﺄﻧﻮسﺗﺮ ﺑـﺎ ﺧﻮد واﻗﻌﯽ ﯾﺎ اﯾﺪه آﻟﺶ ﺑﯿﺎﺑﺪ، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ آن ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﻣﯽﮐﻨﺪ.

۲-۱۶ انواع منکرات

هر کاری را که عقل ودین بد می دانند منکراست. منکرات را نمی توان محدود کرد. در قران نمونه هایی از منکرات بیان شده است ولی شماره کردن وشناسایی همه منکرات کار ساده ای نیست. گاهی انسان گرفتارمنکری می شود ولی خودش نمی داند که منکر انجام می‌دهد. اسراف در شستشو ووضو وغسل ومصرف بی رویه نان میوه وکاغذ وحتی پارک نا بجای اتومبیل وریختن آشغال در خیابان وبوق زدن وگاز دادن نابجا که سبب وحشت مردم شود .سیگار کشیدن که نوعی تجاوز به حریم هوایی هم نشینان ‌و آلوده کردن هوای مطلوب نیز از منکرات است که بسیاری از مردم آن را از منکر نمی دانند. رها کردن بیت المال در دست افراد غیر امین بازرسی نکردن وتاخیر استاد در کلاس وگفتن سخنان غیر مفید روی منبر وطول دادن نماز جماعت که سبب خلوت شدن مساجد می شود ودیگران را به نام بد صدا زدن ‌و تبعیض میان فرزندان و صدها نمونه دیگر که شبانه روز خواسته یا نا خواسته مر تکب آن ها می‌شویم ولی متاسفانه آن ها را منکر وگناه نمی دانیم ولذا در صددعذ رخواهی وتسویه وجبران هم بر نمی آئیم. همه منکرات در یک سطح نیستند. بعضی جنبه زیر بنایی ‌و کلیدی دارند .مثل منکرات عقیدتی که نسبت به منکرات اخلاقی وحقوقی اجتماعی سیاسی واقتصادی جنبهء زیر بنایی دارد. قران به کم فروشان می‌گوید: چرا کم فروشی می کنید؟ مگر به قیامت عقیده ندارید؟ویا برای امر به نماز می فرماید: نماز به پا دار که قیامت در پیش است! بیشتر کار انبیامبارزه با انحرافات عقیدتی مردم بوده است( امر به معروف ونهی از منکر شهید آیت الله دستغیب).

منکرات اعتقادی :شرک به خدا بیش از صد مرتبه قران از توجه به غیر خدا با بیان “دون الله و دونه” انتقاد ‌کرده‌است. و در واژه های تکبیر وتسبیح بیش از هر چیز به کلمهء”سبحان الله”تکیه شده است.نمونه دیگر منکرات اعتقادی خرافات رفتاری است .برای مثال عدهای قسمتی از گوشت گوسفند را حلال و قسمت دیگرش را حرام می دانند ویا قسمتی را مخصوص آقایان وبخشی را مخصوص خانم‌ها می‌دانستند . که قران بارها فرموده است: آیا خدا به شما اجازه این حرفها را داده است یا بر خدا افترا می بندید؟ البته در زمان ما شبهات جدیدی مطرح است که باید علمای دین ‌و مسئولان فرهنگی برای پاسخ آن ها قیام کنند که بحمدالله قیام کرده‌اند. منکرات فرهنگی منکرات فرهنگی که به یک معنا همان منکرات اعتقادی است.با ابزار قلم بیان ‌و فیلم وشایعه وایجاد مجالس گناه که رونق مراکز مذهبی را کم کند صورت می‌گیرد. که خوشبختانه مقام معظم رهبری مسئله تهاجم فرهنگی را قبل از هر کسی درک ‌و مسئولان را متوجه کرد واکنون حرکت‌های انجام شده است. منکرات اجتماعی که خود به چند گروه تقسیم می شود .۱)ترک هجرت که نظر اسلام آن است که مسلمانان فرزندان زیادی داشته باشند تا اگر هر کدام به منطقه ای هجرت نمایند بسرعت اسلام گسترده شود. ۲)غفلت از دشمن حضرت علی می فرماید: تعجب می کنم که شما نسبت به دشمن خواب وغافل هستید ولی دشمن نسبت به شما بیدار است. تقلید کور کورانه تقلید نشانهء خودباختگی برهنگی فرهنگی نداشتن ایمان به مکتب وغیرت ملی ودینی وضعف نفس است. شرکت در جلسات گناه نشستن در جلسات گناه ‌و سکوت وتماشا از منکرات اجتماعی ماست.قران می فرماید: هر گاه شنیدید که آیات خدا مورد انکار ومسخره قرار گرفته است مجلس را ترک کنید.تهمت وآبروریزی با نام بد صدا زدن وتوهین ‌و تحقیر فحش وناسزا غیبت وتهمت وآبروریزی است. پیروی از اکثریت برخلاف گمان بعضی که کارایی ‌و شجاعت راتنها در میدان جنگ می‌دانند شجاع واقعی کسی است که وقتی حق را با استدلال ومنطق شناخت از تنهایی نهراسد. سوءظن وتجسس ‌و غیبت سوء ظن زمینه تجسس وتجسس زمینه غیبت ‌و غیبت مهم ترین عامل برای گسستن محبت ها واعتمادها ست (امر به معروف ونهی از منکر آِقای محسن قرائتی).

۲-۱۷ منکرات از دیدگاه مقام معظم رهبری

امر به معروف و نهی از منکر یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن برپا داشتن همه فرایض اسلامی است و باید در جامعه ما احیاء شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و برچیده شدن زشتی و گمراهی و فساد، مسئول احساس کند.
مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران بیان کردند: منکراتی که در سطح جامعه وجود دارد و می‌شود از آن‌ ها نهی کرد و باید نهی کرد، از جمله این‌هاست: اتلاف منابع عموم، اتلاف منابع حیاتی، اتلاف برق، اتلاف وسایل سوخت، اتلاف مواد غذایی، اسراف در آب و اسراف در نان. ما این همه ضایعات نان داریم؛ اصلا این یک منکر است؛ یک منکر دینی است؛ یک منکر اقتصادی و اجتماعی است؛ نهی از این منکر هم لازم است. . همچنین می فرماید بالاترین تخلف ها، آن تخلف ها و جرایمی است که پایه های نظام را سست می‌کند: نومید کردن مردم، نومید کردن دل های امیدوار، سوء‌استفاده کردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامی،کج‌ نشان دادن راه راست، گمراه کردن انسان های مؤمن و بااخلاص،کمک کردن به دشمن و تلاش برای به فساد کشاندن نسل مؤمن. مخالفت کردن با احکام اسلامی، ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران،اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، توهین کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن.

امروز دست‌هایی تلاش می‌کنند تا فساد را به صورت نامحسوس نه آن طوری که شما در خیابان آن را ببینید و بفهمید و مشاهده کنید به شکل‌های گروهکی، ترویج کنند و جوانان را به فساد بکشانند؛ پسرها را به فساد بکشاننند؛ مردم را به بی‌اعتنایی بکشانند. منکرات این‌هاست؛ منکرات اخلاقی، منکرات سیاسی، منکرات اقتصادی(باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۳۹۳)

۲-۱۸ منکرات اخلاقی از دیدگاه حاج آقا قرائتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




۴٫ منابع و امکانات

منابع و امکانات، تجهیزات و ابراز و اطلاعات، چنان­چه به میزان لازم و کافی و با کیفیت و در زمان مناسب در اختیار کارکنان قرار گیرد می ­تواند تسهیل­گر رفتارها و عملکردهای مطلوب آن­ها باشد. (ابوالعلایی، ۱۳۸۹)

۵٫ انگیزه

انگیزه و اشتیاق برای انجام کار و دستیابی به اهداف به ویژه در سازمان­ های ایرانی، از مهم­ترین عوامل تعیین کننده سطح کم و کیف عملکرد کارکنان است. انگیزه­ ها، چرایی رفتار هستند. اگر انگیزه کارکنان برای انجام کاری پایین باشد، عملکرد آن­ها درست مشابه وقتی فاقد استعداد یا دانش و مهارت کافی باشند، لطمه خواهد خورد. انسان نیازهای متنوع و متفاوتی دارد. برخی از این نیازها اقتصادی و برخی اجتماعی هستند. کارکنان به حقوق و مزایای کافی، ایمنی و امنیت، عضویت در گروه، احترام، رشد و شکوفائی، احساس هویت، احساس انصاف، و … نیاز دارند و فراهم کردن ترکیب متوازنی از این نیازها، می ­تواند بر انگیزه کارکنان در مسیر تحقق اهداف و اجرای برنامه­ ها بیفزاید.

۶٫ هدف و برنامه

هدف (هم در زندگی شخصی و هم در زندگی شغلی) می ­تواند تلاش، انرژی و انگیزه افراد را متمرکز و ‌به این ترتیب بر سرعت و موفقیت آن­ها بیفزاید. فقدان هدف یا فقدان اهداف روشن و صریح موجب پراکنده شدن انرژی و منابع می­ شود. وقتی اهداف روشن باشد، تخصیص منابع ‌بر اساس اولویت انجام می­ شود، انگیزه­ ها افزایش می­یابد، ‌می‌توان از تطابق یا مغایرت اقدامات و این که آیا در مسیر دستیابی به اهداف هستند اطمینان پیدا کرد و کنترل­های لازم را به عمل آورد. وقتی ‌در مورد یک هدف بین مدیر و کارمند توافق صورت گیرد و آن هدیه به هدف مشترک آن­ها تبدیل می­ شود اهداف چالشی­تری امکان تحقق می­یابند. هدف باید برای کارمند معنی­دار و ارزشمند باشد، او باید از تحقق اهداف احساس موفقیت کند، با تحقق اهداف احساس افتخار کند و در منافع ناشی از رسیدن به اهداف سهیم باشد.

۷٫ مثبت­اندیشی، پایداری و پشتکار

پشتکار و مثبت اندیشی کمک می­ کند تا کارکنان در مسیر اجرای برنامه­ ها و دستیابی به اهداف، کار را با انرژی و اشتیاق آغاز کنند، ادامه دهند و به سرانجام برسانند. افرادی که مثبت اندیش نیستند و پشتکار لازم را ندارند معمولاً کارها را خوب شروع ‌می‌کنند، اما خوب به سرانجام نمی­رسانند. زندگی شخصی و شغلی چنین افرادی پر از کارهای ناتمام و پروژه­ های شکست خورده است.

علاوه بر عوامل هفت­گانه مؤثر بر عملکرد، عوامل دیگری هم مثل نظم و انضباط، اراده و عزم جدی، برخوردار بودن از الگوهای عملی، نیاز به موفقیت و … هم از عواملی هستند که دستیابی به سطوح بالای عملکرد را تأمین و تضمین ‌می‌کنند. وظیفه هر مدیر این است که از طریق کشف و استفاده مناسب از استعدادهای کارکنان، فراهم آوردن فرصت­های آموزش و یادگیری برای آن­ها، تأمین ابزار و تفویض اختیار، ایجاد، حفظ و تقویت انگیزه و توجه به فراهم بودن و فراهم ماندن سایر عوامل، شرایط را برای تحقق سطوح بالاتری از عملکرد و موفقیت از سوی کارکنان ایجاد نماید. (قربانزداه، ۱۳۹۲).

۲-۳-۲ ارتباط ارزیابی و مدیریت عملکرد

دهه ۱۹۸۰ دهه تغییر و حرکت ارزیابی عملکرد به سوی مدیریت عملکرد است. ارزیابی عملکرد به عنوان ابزار مدیریت عملکرد می ­تواند مبنای استواری برای تصمیم ­گیری ‌در مورد مسائل پرسنلی مانند ترفیع، انتقال، تنزل، اخراج، افزایش یا کاهش حقوق و غیره باشد تا مدیریت عملکرد بتواند عملکرد افراد را در ارتباط با عوامل مؤثر سازمانی ارزیابی کند. ارزشیابی باید مبتنی بر هدف و دارای بازخورد بوده و بهتر است با مشارکت کارکنان ذینفع صورت گیرد. مدیریت عملکرد وقتی بیشترین تأثیر را بر مجموعه خواهد داشت که اهداف آن به طور وسیع به پرسنل منتقل شود و مجموعه سازمان آن را درک کنند. از آن­جا که یکی از اهداف مدیریت عملکرد جلب رضایت افراد است و رضایت هم عبارت است از طرز تلقی و احساس مثبت افراد از فرهنگ سازمان، ‌بنابرین‏ مدیریت عملکرد تلاش می­ کند تا بین نیازهای فردی و فرهنگ سازمانی هماهنگی لازم را ایجاد کند تا رضایت حاصل شود. پس مدیریت عملکرد به نوعی با فرهنگ سازمانی ارتباط داشته و این ارتباط از طریق متغیر تکنولوژی، هرگاه با فرهنگ همخوانی داشته باشد، مؤثر خواهد بود (الماسی، ۱۳۷۴).

مدیریت عملکرد به دنبال شناخت باورها و ارزش­های ضعیف و هنجارهای ناخواسته و نیز تقویت باورها و ارزش­ها و هنجارهای مطلوب و تثبیت فرهنگ مناسب و مؤثر بوده و سعی در کنترل، هدایت و تغییر رفتارها از طریق تغییر نگرش و باورهای افراد دارد. پس باید در این امر، انتظارات سازمان به طور مداوم و مستمر به کارکنان انتقال یافته تا موجب پرورش مهارت ­ها و قابلیت ­های فردی آن­ها شود. در این میان مدیریت عملکرد برای بهبود عملکرد افراد از ابزار بازخورد نه به طور مقطعی بلکه به صورت مستمر، بدون توقف و تعطیل استفاده کرده، همیشه کارکنان را ‌به این نکته متوجه می­سازد که در آینده چه چیزی برای سازمان حیاتی بوده و چه چیزی از آن­ها انتظار می­رود و ‌بر اساس آن­ چه چیزی ارزیابی خواهد شد. (همان منبع).

طبق نظریه بیوان[۲۷] و تامپسون[۲۸] در ۱۹۹۲ ویژگی­های مدیریت عملکرد به شرح زیر ‌می‌باشد:

    1. معمولاً یک نوع نگرش و تصویری از اهداف سازمان را برای کلیه کارکنان ایجاد می­ کند.

    1. مجموعه اهداف عملکرد افراد و واحدها را در ارتباط با اهداف کل سازمان تعریف و مشخص می­ کند.

    1. یک بررسی رسمی، عملکردهای افراد و واحدهای به سوی اهداف سازمانی را معلوم می­ کند.

    1. فرایند ارزیابی برای تعیین نیازهای آموزشی، برنامه­ ریزی طرح­های بهبود، بهسازی و تعدیل سیستم­های پرداخت استفاده می­ کند.

  1. مدیریت عملکرد معمولاً فرایند کل بهبود و اثربخشی افراد و واحدها را ارزیابی می­ کند.

همچنین کانوک[۲۹] معتقد است مدیریت عملکرد مانند مدیریت استراتژیک بیشتر بر آینده تأکید دارد و اظهار می­ کند که مدیریت عملکرد موارد زیر را در سازمان­ها به وجود ‌می‌آورد:

* ایجاد پاسخ­گویی و مسئولیت­دهی در فرد در مقابل مدیریت؛

* توافق بر روی اهداف آتی سازمان در هر کدام از واحدهای مربوط و مسئول؛

* توافق روی استانداردهای عملکرد که سازمان باید به آن برسد؛

* تخصیص مقیاس­های زمانی در انجام کار و اجرای استانداردها و تعیین اولویت برای آن­ها.

به نظر می­رسد مدیریت عملکرد موجب افزایش حس مسئولیت­دهی افراد در مقابل سیستم شده و یک نوع هم­افزایی بر اثر توافق افراد روی اهداف آتی سازمان به وجود آورده و مدیریت زمان را هم مد نظر دارد. مدیریت عملکرد باید ارزش­های افراد را با ارزش­های سازمانی سازگاری داده تا افراد در کلیه مراحل کاری و در تمامی مراحل عمر سازمان بتوانند با سازمان هماهنگ شوند. البته این یک استراتژی قوی برای مدیریت عملکرد است.

به نظر کانوک (۱۹۹۱) حداقل چهار دلیل اساسی برای جایگزینی مدیریت عملکرد به جای سیستم­های ارزیابی عملکرد وجود دارد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




افرادی که در مؤلفه‌ تعهد در سطح بالایی قرار دارند، به طور کامل در فعالیت‌ها درگیر می‌شوند. افراد متعهد به صورتی قوی احساس هدفمندی و خودآگاهی دارند که در آن ها این احساس را ایجاد می‌کند که آن ها و فعالیت‌هایی که درگیر آن می‌شوند، ارزشمند هستند. به نظر می‌رسد چنین افرادی فعالیت‌ها را به روشی ساده و همراه با تلاش اندک انجام می‌دهند. سطوح بالای کنترل اشاره ‌به این دارد که افراد می‌توانند بر آنچه که آن ها را احاطه ‌کرده‌است اعمال نفوذ نمایند. افرادی که در مؤلفه‌ مبارزه جویی در سطح بالایی قرار دارند، به جای اتکا بر جنبه‌های ثابت زندگی بر انجام تغییرات و تطابق با شرایط تمرکز دارند، چنین افرادی پیش‌بینی می‌نمایند که تغییرات فرصت‌هایی را برای رشد و توسعه آتی آن ها فراهم می‌کند (کرالی، ‌هاسلیپ و‌هابدی[۱۲۱]، ۲۰۰۳؛ نقل از ضرغامیان). به باور کینگ[۱۲۲] و همکاران (۱۹۹۸) نیز افراد سرسخت موقعیت‌های ناگوار را چالش‌انگیز ارزیابی می‌کنند تا تهدید کننده، حس تعهد بیشتر نسبت به خود و کار خود دارند، حس بیشتری از کنترل ‌در مورد زندگی شان تجربه می‌کنند و عوامل فشارزا را به عنوان فرصت‌هایی بالقوه برای تغییر می‌بینند و از این رو سلامت روان خود را حفظ می‌کنند. ‌بنابرین‏ می‌توان گفت که افراد سرسخت به دلیل برخورداری از سبک تبیینی خوشبینانه، احساس توانمندی در رویارویی با مشکلات، برخورد مسئله مدار با مشکلات، انتظارات مثبت ‌در مورد پیامدها، و باور به وابستگی پیامد به عمل، می‌توانند سلامت روان خود را در رویدادهای پیش‌بینی نشده و ناگوار حفظ کنند.

۲-۲-۴- تاب‌آوری در خانواده

۲-۲-۴-۱- تعریف تاب‌آوری خانوادگی

در پژوهش‌های تاب‌آوری براهمیت منابع درونی و بیرونی خانواده به عنوان عواملی که می‌توانند باعث تسهیل سازگاری شوند تأکید شده است (مک کوبین و همکاران، ۱۹۹۸).

بر اساس نظر ام-سی‌کابین[۱۲۳] (۱۹۸۸؛ نقل از فروغی) تاب‌آوری خانواده شامل عواملی مانند سطح انتقادپذیری، نوع خانواده، منابع کمک، مهارت‌های حل مسئله، سازگاری، چشم‌انداز به زندگی و ارزیابی عوامل استرس‌زا است که این عوامل خانواده را در مقابل از هم پاشیدن مقاوم می‌کند. برخی از ابعاد زندگی خانوادگی مانند ابرازگری ارتباطات، انسجام، پیوند و باهم بودن اعضای خانواده در هنگام متحمل شدن یک موقعیت استرس‌آور خانوادگی بهبود پیدا می‌کند.

هاولی و دهان[۱۲۴]، ۱۹۹۶ (نقل از ضرغامیان، ۱۳۸۹) تاب‌آوری خانواده را بدین شکل تعریف می‌کنند: روشی است که خانواده با بهره گرفتن از آن هنگامی که با چالش مواجه می‌شود قادر خواهد بود که سازگار و شکوفا شود. همان گوته که اصول سازگاری و انطباق نشان می‌دهد. تاب‌آوری خانواده راه‌های منحصر به فرد پاسخ به شرایط نامطلوب را در سیستم خانواده گسترش می‌دهد. راتر [۱۲۵] (۱۹۸۷) معتقد است، تاب‌آوری حاصل تعامل موفقیت‌آمیز با خطر است، به جای اینکه فرد از خطر فرار یا اجتناب کند. تاب‌آوری خانواده نیز توانایی خانواده و اعضاء آن جهت دستیابی به سطوح بالای عملکرد را در بر می‌گیرد‌. از آنجا که اعضاء خانواده با هم در ارتباط هستند. پاسخ انطباقی یک عضو خاص جهت حفظ تعادل ممکن است که باعث تغییر در الگوهای تعاملی خانواده شود. مطابق این رویکرد انسجام و یکپارچگی خانواده خود عاملی حمایتی برای اعضاء خانواده محسوب می‌شود (والش، ۲۰۰۲).

۲-۲-۴-۲- عوامل تشکیل دهنده تاب‌آوری خانواده

تاب‌آوری خانواده از دو عامل تشکیل شده است. عوامل محافظ و عوامل بازیابی کننده (مک کابین و همکاران، ۱۹۹۷)

عوامل حفاظتی در جریان چالش، و یا درگیری‌ها باعث توسعه نقاط قوت خانواده می‌شود در صورتی که افراد مورد نظر آماده تغییر باشند. عوامل محافظ عواملی هستند که کمک به یک خانواده می‌کنند تا انعطاف‌پذیری و سازگاری خود را افزایش دهند. عوامل مهم محافظ خانواده عبارتند از جشن‌های خانوادگی مانند تولد و تعطیلات، سرسختی و سلامت خانواده، گذراندن زمان در خانواده وسنت‌های خانواده می‌شود.

عوامل بازیابی کننده سودمند بخصوص در رویدادهایی مانند مقابله با یک بیماری جدی و مرگ نابهنگام، از دست دادن کارو یا یک فاجعه طبیعی، برای خانواده ‌به این معنا است که هر عضو به یک اندازه مهم است. که این عوامل عبارتند از: پشتیبانی جامعه از خانواده، ایجاد عزت نفس، مشارکت در تفریح و سرگرمی خانواده، خوشبینی نسبت به موقعیت‌های زندگی، احساس خانواده ها در کنترل زندگی و کنار آمدن با چالش‌ها و بهبود می‌شود.

۲-۲-۴-۳- مراحل تاب‌آوری خانواده

لیتز[۱۲۶]، ۲۰۰۷ (نقل از فروغی، ۱۳۸۹) تاب‌آوری در خانواده را با بررسی راه‌هایی که نظام خانواده قادر است عملکرد خود را حفظ کند بررسی می‌کند. روش تحقیقی او در این پژوهش، بررسی ارتباط بین عوامل خطر آفرین، عوامل حفاظتی و عملکرد خانواده بود.

نتایج نشان داد که سطوح بالاتری از خطر، سطوح پایین‌تر عملکرد را پیش‌بینی می‌کند، یافته های این تحقیق نشان داد که اگر چه نوع و شدت عامل خطرآفرین، پیش‌بینی کننده تاب‌آوری خانواده است اما عامل‌های محافظتی در این زمینه اهمیت بیشتری دارد. تحقیقات کمی نشان داد که عوامل محافظتی و عوامل خطرزا، هر دو پیش‌بینی کننده‌ معنادار عملکرد خانواده هستند.

شکل (۲-۱) مراحل تاب‌آوری در خانواده را نشان می‌دهد، این شکل نتیجه تحلیل کیفی داده هایی است که حاصل مصاحبه عمیق و همه جانبه با چندین خانواده درگیر بحران می‌باشد. این شکل در سمت راست عوامل محافظتی و در سمت چپ مراحل تاب‌آوری در خانواده را نشان می‌دهد.

دادن حمایت- اجتماعی۱

ارزیابی۲

بینش۳

شوخ طبعی۴

ارتباط معنویت۵

خلاقیت و انعطاف پذیری۶

تعیین حد و مرز

ارتباط۷

حمایت داخل نظام خانواده

و حمایت بیرونی۸

گرفتن انرژی۹

معنویت

مرحله پنجم

کمک به دیگران۱۰

مرحله چهارم

رشد یافتگی۱۱

مرحله سوم

پذیرش۱۲

مرحله دوم

سازگاری

مرحله اول

بقا۱۳

عامل‌های محافظتی

شکل (۲-۱): فرایند تاب‌آوری در خانواده

منبع: (لیتز، ۲۰۰۷)

۱- Giving social support

۲- Apprisal

۳- Insight

۴- Humor

۵- Morality/Spirituality

۶- Creativity/Flexibility

۷- Communication

۸- Exlernal & Internal social spport

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




اما قرارداد بای‌بک در تجارت بین‌الملل به عنوان یکی از مهمترین اشکال و شیوه های “تجارت متقابل” محسوب می‌شود که نقش آن در انتقال سرمایه و تکنولوژی پیشرفته از کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته بیش از سایر روش‌هاست. (‌عزیزالله، ۱۳۸۹: ۱۷۱)

گفتار دوم: تعریف بای بک

قرارداد بای بک[۱] توسط کمیسیون اقتصادی اروپا چنین تعریف شده است: در این شکل از معامله، موضوع معامله اولیه، ماشین‌آلات، تجهیزات، حقّ اختراع، دانش فنی یا کمک‌های فنی است که برای برپایی تسهیلات تولیدی برای خریدار به کار می‌رود. طرف‌های معامله توافق می‌کنند که فروشنده متعاقبا، محصولاتی را که به وسیله این تسهیلات تولید شده است، از خریدار خریداری نماید. (International Monetary fund)

از سوی دیگر، طبق اصل چهارم قانون اساسی ایران، کلیه قوانین و مقررات باید بر اساس موازین اسلامی باشد. در ذیل این اصل آمده است: «این اصل بر اطلاق یا عموم همه‌ اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است». با توجه به حکومت این اصل بر اطلاق یا عموم همه‌ قوانین و مقررات، و از آنجا که در آیین‌نامه‌ی معاملات متقابل موضوع بند «ی» تبصره ۲۹ قانون برنامه‌ اول توسعه‌ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی، مصوب سال ۱۳۶۸، بای بک گنجانده شده است و مسائلی مانند غرر و کالی‌به‌کالی (دِین به دِین) شبهه‌ ی بطلان شرعی چنین قراردادهایی را به ذهن نزدیک می‌کند؛ رفع این شبهات مستلزم تحقیقی جامع است. (صابر، ۱۳۸۶: ۲۷۹)

در خصوص شبهه‌ ی کالی به کالی، با تفکری عمیق در این تحقیق، ‌به این نتیجه رسیده‌ایم که بیع کالی به کالی تنها بر موردی اطلاق می‌گردد که فرد کالایی را نسیه خریداری، و سپس در موقع سررسید، به دلیل عجز مالی، همان دِین را در مقابل دین دیگری با مبلغ و مهلت بیشتری معامله می‌کند. چنین موردی بیع دین به دین و باطل است. در حالی که چنین مشکلی در قرارداد بای‌بک، در صورتی که ماهیتاً بیع باشد، وجود ندارد و از این جهت، مشروع و صحیح است و اگر بای‌بک ماهیتاً بیع نباشد، چنین شبهه‌ای از اساس منتفی است. (عنایت، ۱۳۶۵: ۱۰۲)

در خصوص ماهیت فقهی و حقوقی قرارداد بای‌بک می‌توان گفت در صورتی که اصرار بر توجیه قرارداد بای‌بک با یکی از عقود معین داشته باشیم، این قرارداد با عقد جعاله قابل توجیه است و می‌توان آن را یک جعاله‌ی بین‌المللی دانست؛ در غیر این صورت، در حقوق داخلی، این قرارداد با ماده ۱۰ قانون مدنی و در بعد بین‌المللی، با نظریه قراردادهای تجارت بین‌الملل که مبتنی بر پردازش قواعد عمومی و اختصاصی جدیدی برای قراردادهای بین‌المللی یا مبنا قراردادن حقوق سنتی است، قابل توجیه است. بر اساس این نظریه، ظرف حقوق داخلی، ولو به انضمام راه حلّ تعارض قوانین برای قراردادهای بین‌المللی، کوچک و ناکارآمد است، ولی می‌توان از آن به عنوان زیربنای تدوین قوانین عمومی و اختصاصی قراردادهای بین‌المللی استفاده نمود. در قراردادهای بین‌المللی، هر چند ویژگی‌هایی مانند تزاید و رو به فزونی بودن و تجربی بودن متدها و منابع خاص حقوق بین‌المللی، به ظاهر پردازش و تدوین چنین قواعدی را مشکل می‌سازد، ولی در عوض، خصوصیت‌هایی مانند وحدت شکلی و انعطاف‌پذیری و پویایی عملی قراردادهای بین‌المللی، زمینه‌ی تدوین چنین قواعدی را به طور کامل فراهم آورده است و علی‌رغم احساس تشتّت و بی‌نظمی در این قراردادها، دلایلی مانند ناکارآمدی حقوق داخلی در رفع معضلات قراردادهای بین‌المللی، عدم امکان شناخت کافی نسبت به همه‌ حقوق‌های داخلی و… عزم بین‌المللی را در تدوین قواعد عمومی و اختصاصی قراردادهای بین‌المللی جزم نموده که از آن تحت عنوان نظریه مستقل قراردادهای تجارت بین‌الملل یاد می‌کنیم.(صابر، ۱۳۸۶: ۲۸۳)

گفتار سوم: زمینه حقوقی و مستندات قانونی قرارداد بای‌بک

الزامات قانونی اتخاذ قراردادهای بای‌بک در صنعت نفت و گاز ایران خود به چهار قسمت تقسیم می‌شوند:

  1. قانون اساسی

طبق اصل ۴۴ قانون اساسی کلیه صنایع بزرگ و مادر، معادن و … تحت تملک بخش دولتی درآمد که از طرف عموم آن را مالکیت و اداره می‌کند. اصل ۴۵ – انفال و ثروت‌های عمومی از قبیل زمین‌های موات یا رها شده، معادن و … در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آن‌ ها عمل نماید. همچنین به موجب اصل ۸۱ دادن امتیاز تشکیل شرکت‌ها و مؤسسات در امور تجاری و صنعتی و کشاورزی و معادن و خدمات به خارجیان ممنوع است و آخرین اصل در این زمینه، اصل ۱۵۳ می‌باشد: (هر گونه قراردادی که موجب سلطه‌ی بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است). ‌به این ترتیب شرکت‌های نفتی خارجی از مشارکت و یا سرمایه‌گذاری مستقیم به شکل تأسيس شرکت فرعی منع شدند.

  1. قوانین نفت مصوب سال‌های ۱۳۵۳- ۱۳۶۶ – ۱۳۹۰

طبق قانون نفت مصوب ۵۳، هر گونه مشارکت که متضمن مالکیت خارجیان بر منافع و نیز مالکیت نفت استحصالی بر سر چاه باشد، ممنوع است و شیوه خرید خدمت را برای اکتشاف توسعه و تولید منابع نفتی مجاز اعلام داشت. در قانون نفت مصوب سال ۶۶ نیز سرمایه‌گذاری خارجی که متضمن حضور سرمایه گذار به همراه مالکیت بر منابع، تأسیسات و تجهیزات باشد ممنوع است. در آخرین تحول قانونگذاری، یعنی قانون اصلاح قانون نفت مصوب ۱/۴/۱۳۹۰ در مواد گوناگون، صریحاً یا ضمناً بر بای‌بک اشاره داشته است. ماده ۲ قانون اخیرالذکر اشاره دارد که (کلیه منابع نفتی جزء انفال و ثروت‌های عمومی است. اعمال حق حاکمیت و مالکیت عمومی بر منابع مذکور به نمایندگی از طرف حکومت اسلامی بر عهده وزارت نفت است). همچنین ماده ۱۴ قانون مذکور اشعار می‌دارد که ( کلیه درآمدهای نفت خام، گاز طبیعی و میعانات گازی در چهارچوب قانون برنامه پس از کسر پرداخت‌های “بای بک” به طور مستقیم به خزانه‌داری کل کشور نزد بانک مرکزی واریز می‌شود).

  1. الزامات برنامه های توسعه اقتصادی

در قوانین توسعه جمهوری اسلامی ایران به انعقاد قراردادهای بای‌بک در صنعت نفت اشاره گردیده است. در قانون پنجم پنج‌ساله توسعه مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۸۹ نیز با نگاهی ویژه به نفت و گاز و تمهید بخشی جداگانه برای این صنعت، به بای‌بک اشاره شده است. برای مثال بند ۳ ماده ۱۲۵ این قانون به بای بک به عنوان یکی از روش‌های اکتشاف، توسعه و تولید اشاره دارد.

در ماده (۱۴) برنامه چهارم توسعه در قسمت (ه) برای اولین بار از استفاده از قرارداد بای‌بک برای پروژه های اکتشافی در کنار پروژه های توسعه‌ای نام برده شده است. این بند گامی دیگر در سیر تکاملی قرارداد بای‌بک محسوب می‌گردد.

  1. الزامات بودجه‌ای

مجلس ایران هر سال ضمن تصویب بودجه، میزان و محل انعقاد قراردادهای بای بک را دقیقاً مشخص می‌کند. به طور مثال در ماده ۳ قانون بودجه ۱۳۹۱ و بندهای ۱۳ گانه این ماده به تفصیل و با ذکر جزئیات بر شیوه سرمایه‌گذاری‌های نفتی و نحوه بازپرداخت بدهی‌های ناشی از این قراردادها اشاره شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ق.ظ ]




سازمان، افراد و یا واحد سازمانی گرچه به ظاهر انجام دهنده کار هستند اما تنها جزیی از سیستم کل می­باشند و باید شرایط اجزای دیگر آن نیز مد نظر قرار گیرد. توجه به معیارهای همه جانبه و استراتژی­ها و آرمان­های سازمان از لوازم یک سیستم مدیریت عملکرد جامع ‌می‌باشد. چنین رویکردی در ارزیابی عملکرد، یک ارزیابی واقعی، عدالت محور، قابل اعتماد و اتکا و پیش برنده و پویا خواهد بود. (ناصر شیخ الاسلامی و رضوان، ۱۳۹۲).

برای استقرار نظام مدیریت عملکرد در سازمان­ها طی مراحل مختلفی نیاز است که به صورت خلاصه ‌می‌توان مراحل مربوط را به شرح زیر بیان کرد:

۱٫ بررسی پیش نیازهای نظام مدیریت عملکرد

برای طراحی و اجرای نظام مدیریت عملکرد لازم است ابتدا ‌در مورد پیش نیازهای آن در سازمان بررسی صورت گیرد. به طور کلی و فهرست­وار پیش­نیازهای اصلی نظام مدیریت عملکرد که در عمل تجربه شده و مورد نیاز است را ‌می‌توان به شرح زیر بیان کرد:

    • وجود نمودار و ساختار سازمانی مناسب و متعادل در سازمان؛

    • وجود احساس نیاز به نظام مدیریت عملکرد (ارزیابی عملکرد) در سازمان؛

    • حمایت مدیریت ارشد سازمان از نظام مدیریت عملکرد؛

    • بومی­سازی نظام مدیریت عملکرد در سازمان؛

    • تمایز قائل شدن بین نظام مدیریت عملکرد و نظام پاداش­ دهی در سازمان؛

  • پذیرفتن این اصل که با استقرار مدیریت عملکرد همه مشکلات سازمان را نمی­ توان یکجا حل کرد.

۲٫ مرحله انتخاب مدل مناسب مدیریت عملکرد برای سازمان

برای استقرار نظام مدیریت عملکرد یک چارچوب نظری و مدل مناسب به عنوان زیربنای کار مورد نیاز است. در این راستا برای انتخاب مدل مناسب عملکرد برای هر سازمان لازم است مدل­های موجود مورد بررسی قرار گرفته و متناسب با شرایط فرهنگی، تولیدی، نیروی انسانی و … سازمان، مدل مناسبی انتخاب و معرفی گردد.

۳٫ مرحله بومی کردن مدل مدیریت عملکرد در سازمان

برای این­که مدل مدیریت عملکرد بتواند در سازمان اجرا شود، لازم است که بومی شود. منظور از بومی کردن مدل این است که ابعاد مدل با شرایط مختلف انسانی، فرهنگی، و … در سازمان سازگار شده و سازمان آن را بپذیرد. برای بومی کردن مدل، مراحل زیر بایستی طی شود:

الف. توجیه مقدماتی نظام مدیریت عملکرد:

در این مرحله با تشکیل جلسات آگاه­سازی لازم است کلیات و مفاهیم اساسی و اهداف و فلسفه نظام مدیریت عملکرد برای کارکنان تشریح شود. در این مرحله باید برای کلیه مدیران عالی و میانی و ۲۰ درصد از کارکنان سطوح دیگر سازمان آموزش و آگاهی­سازی لازم صورت گیرد.

ب. نظرخواهی ‌در مورد کلیات طرح مدیریت عملکرد:

در این مرحله با تدوین پرسشنامه­ای که حاوی کلیات و مفاهیم اساسی نظام مدیریت عملکرد است ‌در مورد لزوم و مناسب بودن مدل ارزیابی عملکرد از سطوح مختلف سازمان نظرخواهی صورت ‌می‌گیرد. برای انجام این مرحله لازم است از ۲۰ درصد کارکنان سازمان در سطوح مدیران عالی، مدیران میانی و سرپرستان، نظرخواهی صورت گیرد. پس از جمع ­آوری اطلاعات ‌در مورد کلیات طرح و لزوم طراحی نظام ارزیابی و تعیین چارچوب و خطوط کلی طراحی، در این مرحله لازم است ‌در مورد جزئیات و ابعاد مدل مدیریت عملکرد از کارکنان سازمان نظرخواهی شده و با مشارکت دادن آن­ها، بومی ساختن مدیریت عملکرد را تضمین کرد (پیدایی و فولادی، ۱۳۸۹).

۴٫ مرحله شروع طراحی و پیاده ­سازی

در این مرحله با توجه به جمع ­آوری اطلاعات در مراحل قبلی کار طراحی و تدوین بنیادهای نظام مدیریت عملکرد شروع می­ شود. مرحله طراحی نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه کارشناسی دارد که بتوان اطلاعات و داده ­های جمع ­آوری شده را خوب پردازش کرد و آن­ها را با همدیگر ترکیب و به نحو مطلوبی از آن­ها ایده گرفت.

در مرحله طراحی و پیاده سازی اقدامات زیر بایستی صورت گیرد:

الف) طراحی فرم­های ارزیابی عملکرد: در این مرحله با در نظر گرفتن شرایط سازمان و اهداف ارزیابی عملکرد فرم­های مربوطه طراحی می­گردد. طراحی­هایی که در این مرحله لازم است عبارتند از:

* طراحی فرم ارزیابی عملکرد فردی که در ان عوامل مورد نظر سازمان که بیشترین فراوانی را در نظرخواهی­ها داشته در آن گنجانده می­ شود؛

* طراحی فرم ارزیابی عملکرد واحدی که عوامل آن از بین عواملی که بیشترین فراوانی را داشته در نظر گرفته خواهد شد؛

* طراحی فرم ارزیابی عملکرد سازمانی که عوامل آن از بین عواملی که بیشترین فراوانی را در نظرخواهی­ها داشته انتخاب می­گردد.

ب) طراحی و تعیین امتیازات: امتیازات مربوط به عوامل ارزیابی در سطوح مختلف با هم متفاوت هستند، در هنگام طراحی فرم­های ارزیابی عملکرد لازم است، اصول زیر مورد توجه قرار گیرد:

* توزیع مناسب و علمی امتیاز کلی ارزیابی عملکرد در بین عوامل ارزیابی فردی، واحدی و سازمانی؛

* توزیع مناسب و علمی امتیاز ارزیابی عملکرد فردی در بین عوامل آن؛

* متفاوت کردن امتیاز عوامل ارزیابی عملکرد افراد در سطوح مختلف؛

* تعیین سقف امتیاز هر عامل ارزیابی در ارزیابی عملکرد فردی؛

* متفاوت کردن امتیاز عوامل ارزیابی واحدی در واحدهای مختلف عملیاتی،

ج) طراحی گردش کار اجرایی: برای این که نظام ارزیابی عملکرد پس از طراحی خوب اجرا گردد، لازم است کلیه مراحل با رعایت دو اصل خلاصه نویسی و سادگی تدوین و در اختیار افراد قرار گیرد که این امر نیاز به طراحی کارشناسی دارد. در این مرحله لازم است گردش کارهای زیر طراحی شود:

* نحوه انجام ارزیابی فردی با تمام جزئیات و مدت و …؛

* نحوه ارزیابی واحدی با تمام مراحل و ابعاد آن؛

* نحوه انجام ارزیابی سازمانی با تمام مراحل و ابعاد آن؛

* نحوه تعیین انتظارات ارزیابی کننده و ارزیابی شونده از همدیگر؛

* نحوه تعدیل خطاها در ارزیابی عملکرد؛

* نحوه استفاده از نتایج ارزیابی عملکرد در بهبود کار؛

* گردش کار مربوط به تعاریف عملیاتی عوامل ارزیابی عملکرد به منظور عینی کردن آن.

د) مکانیزه کردن نظام مدیریت عملکرد: با توجه ‌به این که انجام ارزیابی عملکرد به صورت رایج موجب اتلاف وقت شده و از دقت آن کاسته می­ شود، بهتر است نظام مدیریت عملکرد به سایر سیستم­های مدیریت منابع انسانی وصل شود تا بتوان هم ارزیابی عملکرد را به خوبی انجام داد و هم با یکپارچگی که به وجود می ­آید از نتایج ارزیابی عملکرد استفاده کرد، به طور کلی، مزایای مکانیزه کردن نظام مدیریت عملکرد در سازمان را ‌می‌توان به صورت فهرست­وار به شرح زیر بیان کرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




۲-۶-۲- پژوهش های خارجی

– پونته و همکاران(۲۰۱۵) در مقاله ای با عنوان “تاثیر اعتماد و ارزش درک شده بر روی قصد خرید سفر های آنلاین” یک مدل برای ایجاد قصد خرید آنلاین بر اساس ارزش ادراک شده، اعتماد، سوابق امنیتی درک شده و حفظ حریم خصوصی پیشنهاد می شود. از مدل ارائه شده توسط ری آی و کیم (۲۰۱۱) استفاده شده و مدل توسعه داده شده و مهر و موم تضمین شخص ثالث و سازه‌های مرتبط با آن را پوشش می‌دهد و به بررسی تاثیر کیفیت اطلاعات درک شده، حفظ حریم خصوصی و امنیت کاربران بر اعتماد می پردازد. جامعه آماری این تحقیق ۴۵۱ نفر می‌باشد و از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. برای جمع‌ آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. نتیجه نشان داد که قصد خرید آنلاین به ارزش ادراک شده و اعتماد بستگی دارد. پیش‌بینی اصلی اعتماد درک شده، کیفیت اطلاعات درک شده و امنیت درک شده است. امنیت درک شده مصرف کننده به شهرت فروشنده، سرمایه گذاری سایت، مهروموم تضمین شده شخص ثالث، درک درست از مهرو موم های شخص ثالث، حریم خصوصی، سیاست های امنیت، آشنایی با وب سایت بستگی دارد.

– آناماریا و دوبرسکو[۳۱](۲۰۱۴) در مقاله ای با عنوان” مدل ارزیابی رضایت گردشگران از اطلاعات موجود در محیط آنلاین” به اعتماد به عنوان یکی از فاکتورهای مؤثر بر رضایت گردشگران توجه کردند و سعی در ایجاد یک مدل مفهومی برای تعیین سطح رضایت تجربه شده توسط گردشگران در محیط آنلاین داشتند. هدف از این پژوهش شناسایی تاثیر عوامل مانند: اعتماد، مزایای/ معایب موجود در محیط دیجیتالی و امنیت داده ها در میزان رضایت فعلی کاربران است. تجزیه و تحلیل چند متغیره انجام شد تست داده های با نرم افزار۲۰SPSS انجام شد. این تحقیق با یک نمونه ۱۵۷ نفری که در سن ۱۸ تا ۳۵ قرار داشتند و در تاریخ ۱۲ تا ۲۵ آگوست از آژانس گردشگری محصول و خدمات کسب کردند انجام شد و برای جمع‌ آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید و نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که اعتماد گردشگران با توجه به فعالیت در محیط آنلاین اهمیت زیادی در میزان رضایت دارد. مزایای که این محیط ارائه می‌دهد، و نیز ایمنی اطلاعات شخصی به طور مستقیم سطح رضایت از کاربران را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از سوی دیگر، نگرش منفی درک شده مصرف کننده نسبت به محیط آنلاین، مانع در جهت دستیابی به محصولات گردشگری آنلاین می شود.

– عبدالرزاق[۳۲] و همکاران(۲۰۱۴) در پژوهشی تحت عنوان”اعتماد و قصد خرید مجدد در خدمات گردشگری آنلاین در میان مشتریان مالزیایی” به بررسی عواملی که به خرید آنلاین کمک می‌کند پرداختند. به عنوان یک مقاله مفهومی، این پژوهش به بررسی عوامل خرید آنلاین به وسیله ارزیابی اعتماد آنلاین به عنوان پیش‌بینی کننده ای که قصد خرید مجدد آنلاین را در خدمات گردشگری آنلاین تحت تاثیر قرار می‌دهد می پردازد. این مطالعه تحقیقات کمی را پوشش می‌دهد همه پاسخ دهندگان به طور داوطلبانه به خدمت گرفته شدند. پاسخ دهندگان هدف این مطالعه، مصرف کنندگان مالزی بودند که خرید از طریق وب سایت های گردشگری را تجربه کرده‌اند. پایین ترین پاسخ دهندگان از کاربران شخصی اینترنت می‌باشد که کمتر از ۴۰۰ نفر پیش‌بینی شد و از طریق پرسشنامه ایمیلی داده ها جمع‌ آوری شد. تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه جهت نشان دادن رابطه بین متغیرها به کار گرفته شد تا معادله ی به دست آمده بهترین پیش‌بینی کننده متغیر وابسته از متغیر مستقل باشد. با توجه به ماهیت این مطالعه، پیچیدگی مدل تحقیق و نمونه نسبتا کوچک اندازه، حداقل مربعات جزئی[۳۳]، به عنوان ابزار آماری برای تجزیه و تحلیل داده های کمی انتخاب شد. نتیجه می توان گرفت که این مطالعه به شکل گیری بهتر و درک و توضیح از اعتماد آنلاین و قصد خرید مجدد در خدمات گردشگری آنلاین در میان مصرف کنندگان مالزی کمک می‌کند این مطالعه عوامل مؤثر بر قصد خرید مجدد آنلاین را شناسایی می‌کند. علاوه بر این، این مطالعه به روشن شدن سه بعد خیرخواهی، یکپارچگی، توانایی بر اساس اعتماد در یک چهارچوب که در تحقیقات اعتماد آنلاین بررسی شده کمک می‌کند.

– فوتلا و دسگوپتا(۲۰۱۴) پژوهشی با عنوان “مطالعه عوامل مؤثر بر اعتماد مصرف کننده برای شرکت های گردشگری الکترونیک در هند” انجام دادند. و بیان داشتند که اعتماد عنصر مهمی است که تصمیم خرید مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و از آنجا که عدم اطمینان وحشتناک ترین مانع در ایجاد روابط با مشتریان آنلاین است هدف این تحقیق تلاش برای شناسایی عوامل مهمی است که در ایجاد اعتماد مصرف کنندگان در یک شرکت آنلاین با توجه خاص به صنعت گردشگری کمک می‌کند. طرح پژوهش، ترکیبی انتخابی از تحقیق توصیفی و علی طبیعی است. جامعه این مطالعه اشاره به مشتریان هندی دارد که در رزرو تور، از شرکت های گردشگری آنلاین استفاده کردند. از ۴۰۰ پرسشنامه، ۳۶۷ پرسشنامه کامل در تمام جهات بود. ۷ فاکتور برای اعتماد در این تحقیق شناسایی شد که شامل(۱-خصوصیات وب سایت ۲-شخصی سازی ۳-اطلاعات وب سایت ۴-تخفیف تبلیغاتی ۵-دسترسی ۶-قیمت رقابتی ۷-سیاست های استرداد) می‌باشد. می توان نتیجه گرفت که هفت عامل بیان شده به عنوان عوامل بسیار مهم ایجاد اعتماد در شرکت های گردشگری آنلاین در هند می‌باشند. اگر از این عوامل توسط شرکت های گردشگری محافظت گردد، اعتماد مصرف کنندگان هند می‌تواند تقویت گردد از این رو، شرکت با جذب مشتریان راضی سود به دست خواهد آورد و قادر خواهد بود تا آن ها را برای مدت زمان طولانی حفظ کند.

– فوتلا و دسگوپتا(۲۰۱۳) در تحقیق دیگری تحت عنوان “عوامل مسئول اعتماد سازی در شرکت های گردشگری آنلاین” تلاش برای کشف عوامل ایجاد اعتماد مصرف کننده در محیط آنلاین در زمینه صنعت گردشگری داشتند. این مقاله که علمی ترویجی می‌باشد بعد از مقدمه شروع به بیان فاکتورها و ابعاد اعتماد می‌کند. و ویژگی های اعتماد را این گونه بر می شمارند(۱-قابلیت اعتماد و اطمینان ۲- قابلیت اطمینان اطلاعات ۳- مسئولیت در استفاده از اطلاعات ۴- قابلیت ۵- صداقت ۶- بخشش). سپس بحث اعتماد به شرکت های گردشگری الکترونیک مطرح می‌گردد و ابعاد عملیاتی در نظر گرفته شده توسط پژوهشگران مختلف بیان می‌گردد. سرانجام نتیجه گیری ‌به این شکل بیان گردید: درک ماهیت ساختار اعتماد برای تعدادی از دلایل مهم است، به ویژه برای ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان. تجزیه و تحلیل عمیق از این صنعت به شما کمک خواهد کرد که:

    • شناسایی دلایل انتخاب گردشگری الکترونیک توسط مصرف کنندگان (گردشگران).

    • از بین بردن شک و تردید که مانع اعضای آنلاین در خرید آنلاین است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




تالیس[۱۴۳] (۱۹۹۷) نشان می­دهد جایی که اختلاف­های V-P تشخیص داده می­شوند می ­تواند دلیل موجه این واقعیت باشد که در تکالیف مقیاس عملی زمان تعیین کننده است، در حالی که تکالیف مقیاس کلامی اینطور نیست. او چنین نتیجه گرفت که آهستگی مربوط به “پردازش نامربوط به تکلیف و دقت[۱۴۴] ممکن است علت عمده نمرات افسردگی” باشد و توصیه­ می­ کند که نقائص­ سرعت باید در تفسیر عملکرد دیداری – فضایی در نظر گرفته شوند. کریستنسِن و همکاران (۱۹۹۲) این مسئله را فقط در مقایسه خود از عملکرد طراحی مکعب های­ ۱۸ بیمار و گروه ­های کنترل همتا شده، انجام داده وتفاوت آماری معنا داری بین گروه مشاهده نشد.

‌بنابرین‏، گالدِریسی[۱۴۵] و همکاران نشان داده ­اند در حالی که سرعت عملکرد کاهش یافته در OCD اغلب یک متغیر مخل در نظر گرفته می شود که به نگرانی وسواسی برای رسیدن به آزمون درست[۱۴۶] یا نفوذ افکار وسواسی مربوط است، با این حال ممکن است خودش نیز یک نقیصه نوروسایکولوژیک هسته­ای باشد. آن ها چنین فرض کردند که کُندی در بیماران دارای OCD ممکن است نتیجه مشکل در فرونشاندن پاسخ­های بی­ارادی[۱۴۷] و خودبخودی[۱۴۸] باشد. مدل نقائص کارکرد اجرایی OCD به­ طور مفصل در زیر آمده است(منزیس و دی سیلوا، ۲۰۰۳).

با توجه به تمام این مسائل، تحقیقات انجام شده هیچ مدل نقص دیداری – فضایی واضحی را نشان نمی­دهند که مسئول OCD باشد. به دلیل ضعف روش­شناختی و شاید نقائص شاخص­گذاری در حوزه ­های دیگر مانند تغییر مجموعه ذهنی یا سرعت پردازش و نه خود فرایندهای دیداری – فضایی نتایج متناقض بودند. نویسندگان کمتری با توجه به مدل­های نظری تلاش کرده ­اند دلیل موجهی بیاورند که نقائص­ دیداری – فضایی چگونه می ­توانند با پدیدارشناسی وسواس­های فکری و عملی سر و کار داشته باشند. اینسل[۱۴۹] و همکاران (a1983) چنین فرض کردند که افکار وسواسی ممکن است به­عنوان استراتژی­ های کلامی استنتاج شوند تا جبرانی برای نقائص ‌نیم‌کره راست در مهارت­ های دیداری – فضایی باشد و ‌می‌توان چنین استدلال کرد که وسواس­های عملی وارسی ممکن است با نقائص­های دیداری – فضایی در پردازش اطلاعات دیداری مرتبط باشد (“من می­توانم ببینم که کلید برق خاموش است، اما واقعاً به آنچه دارم می­بینم، اعتماد دارم؟”)، که به “شک معرفت­شناختی” راپوپورت[۱۵۰] (۱۹۸۹) در OCD کمک می­ کند.

از جنبه تحولی، نقائص­ دقیق در فرایندهای دیداری – فضایی ممکن است عوامل خطر رشد عصبی برای OCD را نشان دهدکه در اوائل زندگی عمل می­ کند و نه در مدل­های یکجانبی­شدگی نوروسایکولوژی بزرگسالان. تطبیق نقش زمانی (زود در مقابل دیر) بجای نقش موضعی (راست در مقابل چپ) برای نقائص­های دیداری– فضایی ممکن است به روشن کردن این مسأله کمک کند که چگونه زیرگروه­ وسواس با آغاز کودکی از زیرگروه وسواس با آغاز بزرگسالی از هم متمایز می­شوند(منزیس و دی سیلوا، ۲۰۰۳).

۲-۱-۲-۴-۴- مدل کاستی های حافظه در وسواس

مدل­های نوروسایکولوژیک مبتنی ­بر نقص در جنبه­ های کارکردی حافظه به­ طور بالقوه کاندیداهای قوی­ای برای پدیدارشناسی وسواس فکری و عملی هستند (شک در اینکه آیا یک عمل تکمیل شده است یا نه؛ مجبور شدن برای انجام یک بررسی). تحقیقات ‌در مورد وسواس، نوعا جنبه­ های عمومی حافظه، مانند حافظه دیداری و کلامی یا اجزاء ویژه مانند حافظه برای عمل و رابطه آن با وارسی را بررسی کرده ­اند.

کاکس[۱۵۱] و همکاران (۱۹۸۹) با توجه به حافظه عمومی، گروهی متشکل از ۴۲ کودک و نوجوان دارای OCD را با ۳۵ آزمودنی گروه کنترل که به­ طور طبیعی رشد کرده بودند (و به­لحاظ سنی، جنسی و دست برتری همتا داده شده بودند) را ‌بر اساس مقیاس­های حافظه دیداری و کلامی با هم مقایسه کردند. گروه OCD عملکرد معیوبی را ‌بر اساس شکل پیچیده رِی آستِریث[۱۵۲] (ROCF) نشان دادند، ولی در تکلیف یادگیری کلامی شنیداری رِی (RAVLT) نسبت به گروه ­های کنترل تخریبی را نشان ندادند. هیچ رابطه قابل توجهی بین عملکرد حافظه با مقیاس­های خودسنجی و درجه بندی بالینگر شدت نشانه های OCD یافت نشد. این نویسندگان نتیجه گرفتند که کودکان دارای OCD، نقائص­حافظه دیداری را نشان می­ دهند و نه حافظه کلامی را که با توجه ‌به این مسأله ‌به این نتیجه رسیدند که این امر دلالت بر بدکاری دقیق ‌نیم‌کره راست داشته باشد.

با این حال، در این تحقیق کودکان دارای OCD به­ طور قابل توجهی نمرات هوشبهر عملی و کلامی پایین­تری را نسبت به گروه کنترل نشان دادند و اثرات دارو، اضطراب و افسردگی هم گزارش نشده است. نویسندگان همچنین نتایج ابتدایی پیگیری یک تحقیق ۲-۷ ساله­ای را گزارش کردند که برای ارزیابی ثبات یافته ­های بالا انجام شد. در بررسی پیگیری، هیچ تفاوت معناداری بین کودکان دارای OCD و گروه ­های کنترلی که به­ صورت طبیعی به روش جایگزین ROCF رشد کرده بودند، یافت نشد.

نقائص حافظه دیداری در میان بزرگسالان دارای OCD گزارش شده است (برای مثال، آرونُویتز[۱۵۳] و همکاران، ۱۹۹۴؛ بونه و همکاران، ۱۹۹۱؛ کریستِنسِن و همکاران، ۱۹۹۲؛ دیرسون[۱۵۴] و همکاران، ۱۹۹۵؛ هولاندر[۱۵۵] و همکاران، a1990؛ مارتینوت[۱۵۶] و همکاران، ۱۹۹۰؛ زیلینسکی[۱۵۷] و همکاران، ۱۹۹۱). این تحقیقات از تکالیف یادآوری دیداری و دیداری– فضایی مانند شکل پیچیده رِی آستِریث (ROCF)، خرده آزمون بازتولید دیداری مقیاس حافظه وکسلر[۱۵۸] (WMS)، آزمون یادداری دیداری بنتون[۱۵۹] (BVRT) و تکلیف مکعب­های کورسی[۱۶۰]، و تکالیف تشخیص دیداری مانند آزمون بازگشتی کیمورا[۱۶۱] (KRFT) استفاده کرده ­اند که تمام این آزمون­ها را لِزاک[۱۶۲] (۱۹۹۵) توصیف ‌کرده‌است. نقائص­های حافظه در این تکالیف نسبت به گروه ­های کنترل غیربالینی گزارش ‌شده‌اند.

برخی از این تحقیقات رابطه بین اختلال حافظه دیداری و شدت نشانه های وسواس را آزموده­­اند. زیلینسکی[۱۶۳] و همکاران (۱۹۹۱) هیچ همبستگی قابل توجهی را بین عملکرد حافظه در KRFT و تکلیف مکعب­های کورسی و مقیاس­های شدت نشانه وسواس، اضطراب و افسردگی گزارش نکردند. ‌بنابرین‏، دیرسون و همکاران (۱۹۹۵) دریافتند که عملکرد حافظه دیداری در مجموعه ای از تکالیف (مجموعه کارایی حافظه سیگنورِت[۱۶۴]) به­ طور معناداری با شدت نشانه های وسواس و اضطراب و نه افسردگی همبسته است.

در مقابل، تحقیقات دیگر در یافتن نقائص­ حافظه دیداری در میان بزرگسالان دارای OCD با شکست مواجه ‌شده‌اند. برای مثال، کریستِنسِن و همکاران (۱۹۹۲) هیچ اختلالی در خرده آزمون طراحی­­های آزمون جفت­های متداعی پیوسته[۱۶۵] (CPAT-D) میان گروه بیماران دارای OCD نسبت به گروه کنترل غیر بالینی نیافتند.

همچنین تعدادی از تحقیقات نقائص حافظه کلامی را در میان بزرگسالان دارای OCD گزارش کرده ­اند (برای مثال، مارتینوت[۱۶۶] و همکاران، ۱۹۹۰؛ زیلینسکی و همکاران، ۱۹۹۱). این تحقیقات از تکالیفی مانند تکلیف یادگیری کلامی کالیفرنیا[۱۶۷] (CVLT) و آزمون یادگیری کلامی شنیداری رِی[۱۶۸] (RAVLT) استفاده کردند. نقائص حافظه با توجه به گروه ­های کنترل غیربالینی گزارش شدند. ‌بنابرین‏، تحقیقات دیگر از یافتن اختلالات حافظه کلامی بین بزرگسالان دارای OCD با مشکل مواجه شدند (برای مثال، بونه و همکاران، ۱۹۹۱؛ کریستِنسِن و همکاران، ۱۹۹۲؛ دیرسون[۱۶۹] و همکاران، ۱۹۹۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




فراهم کردن جو مثبت و مطلوب برای یادگیری :

  1. مقررات کلاس را با مشارکت دانش‌آموزان تدوین کنیم و بیشتر بر پیامدهای مثبت اطلاعات از قوانین تأکید کنید نه بر نتایج حاصل از قوانین شکنی. ۲- آموزش کلاس را با جدیت و قاطعیت شروع کنید زیرا دادن آزادی بیشتر به دانش‌آموزان آسان است ولی گرفتن آزادیها و به دست آوردن کنترل کلاسی چندان آسان نیست. ۳- به دانش‌آموزان امکان ندهید شما را متقاعد کنند که شرایط و ضوابط مورد نظر خود را مرتب تغییر دهید. ۴- از تهدید دانش‌آموزان پرهیز کنید. ۵- بر عملکرد دانش‌آموزان تمرکز کنید ولی شخصیت آن ها را هدف قرار ندهید. ۶- آرام و قاطع برخورد کنید. ۷- از انتقامجویی یا تمسخر دانش‌آموزان بپرهیزید. ۸- اگر عصبانی هستید ابتدا خود را کنترل کنید و سپس با دانش‌آموزان به صحبت بپردازید. ۹- رفتارهای نامطلوب را به تکالیف درسی پیوند نزنید و از جریمه برای خاموش کردن رفتار نامطلوب استفاده نکنید. ۱۰- شناسایی و پذیرش اشتباهات را با دادن فرصت دوباره تقویت کنید تا وقتی دانش‌آموز رفتار نامطلوب را کنار گذاشت او را بپذیرید. ۱۱- از اشتباهات کوچک چشم پوشی کنید. ۱۲- یادگیری را معنی دار کنید. ۱۳- در صورت لزوم دانش آموازن را به طور مستقیم مورد خطاب قرار دهید. ۱۴- از سازوکارهای پیچیده ی روان شناختی و عواملی که بر تدریس اثر می‌گذارد استفاده کنید. ۱۵- به تأثیر انتظار معلم و استفاده از آن در جهت رشد اکثریت دانش‌آموزان آگاه شوید. ۱۶- کلاس درس را نظامی اجتماعی در نظر بگیرید.

ایجاد انگیزه دریادگیری کمک زیادی می‌کند و پس از ایجاد انگیزه و جلب و توجه قدم بعدی آن است که وضعیت مناسبی فراهم کنیم تا یادگیری بهتر صورت گیرد و اثر آن نیز برای مدتی طولانی باقی بماند. راه هایی در این جهت ۱- زمان مناسب برای یادگیری که در ساعات اولیه روز یعنی در زنگهای اول و دوم قدرت یادگیری دانش‌آموزان بیشتر است. ۲- میزان فراهم بودن منابع و مواد خواندنی در خانه با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز ارتباط مستقیم دارد. درست همانند تأثیر شاخص‌های دیگر کاربردزبان در خانه مثل استفاده از لغت نامه ها و تأثیر یکسانی یا عدم یکسانی زبان گفتگو در خانه با زبان و آموزش.

معلم باید به دانش آموازن یاد دهد که وقت را از دست ندهند. در جایی بنشینند که معلم آن ها را ببیند. اضطراب و پریشانی را از آن ها دور کند. آن ها را به تدریج به مدرسه و کلاس درس علاقه مند سازد. اعتماد به نفس آن ها را تقویت کند. خوشبینی در مدرسه مقدمه ی علاقه مند شدن به درس و یادگیری و ایجاد پرورش میل و رغبت است که اصل اساسی در یادگیری است.

نوشتن و مراحل آن :‌

یک دیدگاه مشترک در باره نوشتن این است که نوشتن برقراری ارتباط و انتقال اطلاعات و عقاید از طریق نشانه های مکتوب است اما البته این تعریف به ماهیت وجودی نوشتار توجهی ندارد و فقط ناظر بر نقش آن است نوشتن شامل مراحل زیر است. ۱- کشف چیزهایی که می‌خواهیم از طریق نوشتار بیان کنیم. ( انتخاب پیام ). ۲- تنظیم و سازماندهی پیام ( در قالب زبان ). ۳- روی کاغذ آوردن پیام. ۴- بازبینی و انجام اصلاحات لازم. ۵- ارائه نهایی ( به صورت مناسب ) .به خواننده.

در واقع امر نوشتن یک آفرینش و خلاقیت تام است که در یک طرف آن خلق افکار و اندیشه ها و در طرف دیگر خلق و نظم بخشی این اندیشه ها در قالب‌های زبانی مورد نظر قرار دارد. یادگیری نوشتن نیز شامل مراحل زیر است. توانایی نوشتن حروف الفبا (حرف نویسی ) دانش ترکیب صحیح حروف ( کلمه نویسی ) توانایی نوشتن صحیح، عناصر زبانی از حفظ ( املاء نویسی ) توانایی ساخت کلمه ( کلمه سازی ).

مهارت بیان پیام از طریق جملات. الف ) جمله نویسی ب ) متن نویسی ( انشاء ) و مراحل نوشتن. ۱- آموزش نوشتن غیر فعال ( رو نویسی )۲- آموزش نوشتن نیمه فعال ( املاء ) ۳- آموزش نوشتن فعال پایه یک ( کلمه سازی ). ۴- آموزش نوشتن فعال پایه دو ( جمله سازی ). ۵- آموزش نوشتن فعال ( خلاق ) انشاء و انواع آن در پایه اول، اولین هدف آموزش نوشتن غیر فعال در پایه اول دبستان این است که دانش‌آموزان بتوانند کلیه حروف الفبای فارسی و حرف گونه‌های آن ها را به شکل صحیح نوشته. سپس شکل صحیح کلمات و جمله ها را با توجه به اشکال آن ها در کتاب درس خود تقلید نمایند.

مرحله اول تقلید :‌ شناخت و تولید اشکال مشابه حروف :‌این مرحله با توجه به ‌حرف‌هایی که شبیه حروف الفبا هستند آغاز می‌شود این اشکال درزیر نویس لوحه های آمادگی مسائل زیر را می آموزند :‌نوشتن از راست به چپ. نوشتن از بالا به پایین. نوشتن از پایین به بالا ـ نوشتن حروف دارای انحنا یا نیم دایره ـ نوشتن حروف مورب از بالا به پایین. نوشتن نقطه و سرکش، مرحله دوم :‌شناخت و تولید حروف الفبای فارسی ؛ رونویسی ـ مشخص کردن حروف در کلمات. تشخیص اختلاف حروف سازنده کلمات ـ تشخیص اشتراک حروف. تشخیص تعداد حروف تشخیص تعداد نقطه ها و حرف سازنده کلمات.

خواندن و مراحل آن :‌

خواندن به معنی ایجاد ارتباط فرد با مجموعه ی اطلاعات نوشتاری است. این اطلاعات به شکل حروف و اعداد چاپ شده است. شاید بتوان تصاویری مانند جدول و نمودار و طرح و شکلهای مختلف و روش‌ها و نیز جزء این اطلاعات به شمار آورد. وسیله ی ارتباط فرد با این اطلاعات چشم و قوای بینائی است و این مرحله جنبه ی بصری آموختن به شمار می‌آید. خواندن شامل مراحل ۷ گانه زیر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




در راستای تأیید و تثبیت هدف اصلی گات که عبارت است از تشویق رقابت تجاری بدون تبعیض و علنی, مقررات گات به کشورهای ثالث اجازه داده که حتی اگر از توافق های دو جانبه خاص بین اعضا ‌در مورد محدودیت حجم صادرات, به طور مستقیم آسیب نمی بیند می‌توانند لغو این گونه اقدامات و ترتیبات تجاری را که با تعهدات چند جانبه کشورها تحت گات هماهنگ نیست، درخواست نمایند.

بهر حال, اولین هدف ترتیبات حل وفصل گات عبارت است از اطمینان در لغو و بی اثر شدن هر گونه اقدام تخلف آمیز اعضاء از گات. به سخن دیگر, مقصد نهائی در نظام حل وفصل اختلافات گات اجرای عین تعهد است (specific performance) که کشورهای عضو گات به عهده گرفته اند ( و نه مثلا جبران خسارات به صورت پولی). در راستای همین فکر است که ماده ۱۰ (بند ۳) موافقتنامه گات اعضا را ملزم می‌سازد برای بررسی و اصلاح فوری هر گونه اقدامات اداری مروبط به امر گمرکی, مرجع رسیدگی و تشریفات مشخصی را در کشور خود بر پا و اعمال نمایند.

ترتیبات حل و فصل اختلافات و آیین و آن در گات معمولاً سه مرحله دارد, مرحله اول, عضو شاکی یامدعی نقطه هر نظرها و شکایت خود را به صورت مکتوب برای طرف مقابل یا سایر اعضای ذیربط ارسال و ارائه می‌کند ( صحبت از دادخواست و ادله و مدارک نیست) و بعد مشورت ها و رایزنی های دو جانبه رسمی انجام می پذیرد ( ماده ۲۲(۱) و ۲۳(۱) موافقتنامه گات) و یا اینکه مشورت ها و گفتگوهای چند جانبه در خصوص موضوع رد شکایت صورت می‌گیرد که البته این حالت دوم گهگاه و اتفاقی است. در همین مرحله است که طرق دیپلماتیک حل و فصل اختلافات که در طلایه گفتار به آن اشاره کردیم و به همان ترتیب که بر شمردیم, مورد استفاده قرار می‌گیرد هر چند در عمل روش مساعی جمیله و سازش به ندرت مورد مراجعه واقع می‌شوند که این امر بیان کننده ترجیح اعضاء است که موضوع اختلاف را به طریقه ای الزام آور و مطابق با اصول حقوقی حل کنند.

اما هرگاه این طرق دیپلماتیک به توفیق نیانجامید. مرحله دوم عبارت است از ارجاع موضوع به همراه با توصیه هایی برای حل موضوع تهیه می‌کند. شورای گات, هیئتی (پانل) متشکل از سه یا پنج عضو تشکیل می‌دهد تا مسئله مورد شکایت را به دقت بررسی نمایند و گزارشی از نظر مقررات حقوقی, نیز از حیث احراز و تسجیل واقعیات مربوط به اختلاف تهیه نمایند. اعضای این هیئت بایستی بیطرف و مستقل باشند. لوایح کتبی در این مرحله مجاز است ، اما رسیدگی غیرعلنی است تا محرمانه بودن روند ار محفوظ بماند . باری ، گزارش هیئت رسیدگی (پانل) یکسره مشورتی است و الزام آور نیست ، مگر اینکه توسط شورای گات پذیرفته شود . و اما مرحله سوم در ترتیبات حل و فصل گات عبارت است از بررسی و مداقه در گزارش هیئت رسیدگی منتخب شورای گات که بایستی به فوریت انجام پذیرد و ظرف مدت معقولی تصمیم مناسب در خصوص موضوع اتخاذ شود. هر چند طبق رویه ای که در شورا بوجو آمده, برای تصمیم گیری نسبت به گزارش هیئت ها اتفاق آرای ملاک است _ ولو مقررات گات اکثریت را کافی می داند_ با این همه در عمل معمولاً گزارش‌ها بدون جرح و تعدیل یا بحث های طولانی پذیرفته می شود. البته نمونه هایی از عقیم ماندن و عدم اجرای مفاد گزارش ها هم وجود دادر. مثلاً تصمیم متخذه در گزارش نسبت به طرفی که بازنده بوده یا طرف خاطی اساساً تاثیری نداشته است, گاه خود طرف شاکی آن را بلااجرا گذاشته است, و گاه گذشت زمان اجرای مفاد گزارش را به دلایل فنی یا سیاسی غیر عملی ساخته است.

با تأیید گزارش در شورا یک تعهد حقوقی به وجود می‌آید برای کشور خاطی که اقدامات خود را که مخالف ترتیبات گات بوده است, لغو کند. یکی از راه های پیگیری این تعهد در مواردی که کشور خاطی از اجرای تصمیم شورا ‌در مورد لغو اقدامات نامناسب خود سرباز می زند, عبارت است از درخواست مجوز تعلیق تعهدات یا امتیازات تعرفه ای که کشورهای عضو به نفع کشور خاطی قبول یا وضع کرده‌اند. البته چنین تقاضائی بسیار به ندرت بعمل آمده, و حتی وقتی مجوز تعلیق داده شد اغلب به اجرا درنیامده است. شاید به خاطر این واقعیت مسلم که محدودیت های تجاری تلافی آمیز قبل از همه برای کشوری که آن ها را برقرار می‌کند, زیان آور است. بهرحال در عمل تا کنون یک مورد بوده که این درخواست اجابت شده و با صدور مجوز تعلیق تعهدات و امتیازات ترجیحی, اجازه تلافی داه شده در حالی که حداقل در پنج مورد دیگر درخواست مجوز تعلیق رد شده است.

گفتیم اقدامات تلافی جویانه یعنی تعلیق ترتیبات تعرفه ای و تخفیف ها را همه کشورهای عضو باید اجازه دهند, یعنی تلافی یک‌جانبه مجاز نیست و آنهم هنگامی اجازه داده می شود که اوضاع و احوال چنان جدی و مهم باشد که آن را موجه سازد.

شایان ذکر است که ماده ۲۱ گات, اجازه محدودی برای کاهش حجم تعهدات وترتیبات تحت گات ( تعرفه های ترجیحی) ‌بر اساس ملاحظات امنیتی به اعضاء می‌دهد. تا جائیکه اطلاع حاصل است، این تنها موردی است که گات اجازه کاهش تعهدات به طور یک‌طرفه را داده است. مقررات ماده ۲۱ واجد اهمیت است زیرا ویژگی جدی و قاطع بودن تعهدات کشورهای تحت گات را مورد تأکید قرار می‌دهد زیرا عضو گات اصولاً اجازه ندارد به صورت گزینشی عمل کند وپاره ای تعهدات را برگزیند و بپذیرد و بعضی را کاهش یا تغییر دهد( اصل عدم تبعیض در گات), مگر تحت شرایط استثنایی که ملاحظات امنیتی آن شکور مطرح باشد.

معذلک علی‌رغم مفهوم مضیق ماده ۲۱ گات, وقتی اختلافی پیش می‌آید چندان نامرسوم نیست که عضوی این پرسش رامطرح کند آیا اساساً حادث از نوع اختلافات مربوط به گات هست یا نه؛ به عبارت دیگر آیا در حوزه مقررات گات قرار می‌گیرد یا از جمله استثنائات امنیتی است که طبق ماده ۲۱ گات مجاز و معاف است.[۱۱]

۳-۳ موضوعات مطروحه در مذاکرات دوراروگوئه[۱۲]

از جمله مسائلی که در مذاکرات دوراروگوئه مطرح بوده, مسئله نظام حل و فصل اختلافات در گات است که سرانجام به تنظیم یک تفاهم نامه برای شفاف کردن این نظام و تکمیل آن متناسب با نیازها و بویژه با توجه به مقتضیات تأسيس سازمان تجارت جهانی منتهی گردید مسائلی که در طول سالها مذاکرات اروگوئه (۱۲ سال) در خصوص مکانیسم حل اختلافات تحت گات مورد بحث و بررسی بوده, متفاوت است. ذیلاً اهم این مسائل را با پاسخی که نتایج حاصل از مذاکرات اوروگوئه برای آن ها فراهم نموده, مرور می‌کنیم:

۱- آیا مراجعه به داوری مرضی الطرفین یا ایجاد یک سازمان داوری برای حل اختلاف در گات اساساً مطلوب و مناسب است؟

این مطلب به طور جدی مورد مطالعه و پیگیری قرار نگرفته است.

۲-آیا بهتر است طیف وسیع تری از انواع مکانیسم مختلف حل وفصل اختلافات بین اعضای گات پیش‌بینی شود تا نظرات مختلفی که بین اعضاء ‌در مورد مکانیسم های حقوقی در برابر طرق دیپلماتیک حل و فصل اختلاف وجود دارد, بهتر تامین می شود؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




استاد کاتوزیان مانند صاحب جواهر به ملاک بودنِ داوری عرف در تشخیص سفیه تصریح می‌کند و نیز از اصطلاح جامعی است زیرا شامل تعمیر و نگهداری مال و از بین نبردن مال توسط خود شخص و معاملات غیر عقلایی نکردن می شود .

۴-۱-۳-مبنای حجر سفیه

با مراجعه به مکتب فقهی و حقوقی ‌به این نتیجه میر سیم که فقها و حقوق دانان موضوع مبنای حجر سفیه را به بداهت آن واگذارده اند و عموماً در این خصوص کمتر سخن به میان آورده اند، فقها و حقوق دانان عموماً یک مبنا برای حجر سفیه ذکر کرده‌اند که همان حفظ اموال او از تضییع می‌باشد اما با مراجعه به منابع اسلامی و به خصوص قرآن کریم اُفق جدیدی پیش روی این بحث باز می‌گردد و آن که حجر سفیه از سه جهت باید مورد بررسی قرار گیرد .

۱٫به جهت حفظ اموال او ؛

۲٫به جهت حفظ حقوق افراد واجب النفقه او ؛

۳٫به جهت حفظ اموال جامعه اسلامی که اموال فرد سفیه جزیی از آن است.

این‌که با بررسی تک تک دلایل مطرح ‌در مورد جواز حجر سفیه به مناسب به هر کدام از این سه جهت نیز اشاره خواهد شد . البته جهت دوم را باید در سایر ادله و عمومات جستجو کرد که در بحث های آینده با تفصیل به آن پرداخته خواهد شد .

حجر سفیه در فقه امامیه به ادله اربعه قابل اثبات است چون فقها برای حجر سفیه فقط به قرآن کریم و سنت استناد کرده‌اند ما نیز در این مبحث از این رویه ‌در مورد مبانی حجر سفیه پیروی خواهیم کرد البته ذکر این نکته لازم به نظر می‌رسد که همان طور که اشاره شد اکثر فقها ‌در مورد مبنای حجر سفیه به تفصیل وارد بحث نشده اند و فقط شیخ طوسی و تعدادی انگشت شمار دیگری از فقها ‌به این امر پرداخته‌اند :

الف: در قرآن کریم به سه آیه برای اثبات حجر سفیه در لابلای کتب فقهی اشاره شده است

آیه ۲۸۲ سوره بقره : « فإن کان الذی علیه الحق سفیها أو ضعیفا أو للا یستطیع أن یمل هو فلیملل و لیه.»

تعدادی از فقها در بحث از این حجر سفیه احتیاج به حک حاکم دارد یا نه ؟[۵۴] و تعدادی دیگر در خود همین مبحث حجر سفیه [۵۵] ‌به این آیه استدلال کرده‌اند . برخی این آیه را ظاهر[۵۶] و برخی دیگر نص[۵۷] در اثبات حجر سفیه می دانند ؛

آیه ی ۵ سوره ی نساء : « ولا تؤتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً و ارزقوهم فیها واکسوهم و قولوا لهم قولاً معروفاً.»

در این آیه از دو جهت اختلاف نظر وجود دارد :

الف. « السفهاء » چه کسانی هستند ؟

اکثر قریب به اتفاق فقها معتقدند که مراد همین سفیه اصطلاحی است اما برخی مانند حنیفیها که معتقد به عدم جواز حجر افراد بالغ هستند در توجیه این آیه گفته اند که مراد از سفها ، زنان و کودکان هستند.[۵۸]

ب. مراد از « اموالکم » اموال چه کسانی هستند ؟

سه قول مشخص در باره وجود دارد .

تقریباً مشهور فقها معتقدند که مراد اموال خود سفها است[۵۹]؛

از ظاهر برخی از کتب فقهی [۶۰]چنین بر می‌آید که همین ظاهر آیه مراد است و از این آیه چنین استفاده شده که اگر کسی مال خود را به سفیه بدهد و سفیه آن را تلف کند ضامن نخواهد بود چون خودش مالش را به دست او داده است پس گویا مالش را در دریا انداخته است ؛

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرماید : « و کیف کال فلو کان المراد بالسفهاء سفهاء الیتامی فالمراد بقوله اموالکم اموال الیتامی و إنما اضیقت إلی الاولیاء المخاطبین بعنایه ان مجموع المال و الثروه الموجوده فی الدنیا لمجموع اهلها و انما اختص بعض افراد المجتمع ببعض منه و أخر بآخر للصلاح العام الذی یبتنی علیه أصل الملک و الاختصاص فیجب ذن یتحقق الناس بهذه الحقیقه و یعلموا أنهم مجتمع واحد و المال کله لمجتمعهم و علی کل واحد منهم آن یکلاه و یتحفظ به ولا یدعه یضیع بتبذیر نفوس سفیهه و تدبیر کل من لا یحسن التدبیر کالصغیر والمجنون … ففی الایه دلاله علی حکم عام موجه إلی المجتمع و هو أن المجتمع ذو شخصیه واحده له کل المال الذی أقام الله به صلبه و جعله له معاشا فیلزم علی المجتمع أن یدبره و یصله و یعرضه معرض النماء و یرتزق به ارتزاقا معتدلا مقتصدا و یحفظه عن الضیعه و الفساد … .»[۶۱]

خلاصه حرف علامه این است که اموال در عین این که مالک خصوصی دارند و ملکیت خصوصی در اسلام محترم است اما در یک نگاه کلی اموال متعلق به همه جامعه است لذا جامعه و تک تک افراد آن باید مراقب باشند که این اموال به دست افراد فاقد صلاحیت از بین نرود ؛ ‌بنابرین‏ ضمیر «کم » به همه ی افراد جامعه بر می‌گردد .

آیه ی ۲۷ سوره اسراء : « إن المبذرین کانوا إخوان الشیاطین .»

تعداد کمی از فقها ‌به این آیه برای حجر سفیه استدلال کرده‌اند . برخی از فقهای شیعه معتقدند که خداوند در این آیه مبذّر را مذمت ‌کرده‌است پس باید او را از این کار منع کرد . و فقط با حجر است که می توان او را از تبذیر بازداشت [۶۲] و یکی از فقها اهل سنت[۶۳] گفته است که حکمت حجر سفیه این است که اموال ، حفظ شود ؛ زیرا خداوند اموال را خلق فرموده است تا بدون تبذیر از آنه ها استفاده شود و بعد برای اثبات حرف خود ‌به این آیه شریفه استناد ‌کرده‌است .

‌بنابرین‏ فقها از دو زاویه با توجه ‌به این آیه حکم به حجر سفیه کرده‌اند :

از جنبه ی اخلاقی ؛ چون تبذیر شرعاً حرام است پس باید فاعل آن را ممنوع التصرف کنیم؛

از این آیه یک قاعده اخلاقی ‌در مورد نحوه ی مصرف اموال به دست می‌آید و آن این که باید بدون زیاده روی و تضییع غیر عقلایی از اموال استفاده کرد و کسانی که از این قاعده پیروی نمی کنند یا نمی توانند پیروی کنند باید ممنوع التصرف در اموال شوند .

ب : احادیث روایاتی که مستقیماً به آن ها ‌در مورد سفیه استناد شده باشد بسیار کم هستند که ذیلاً به آن ها اشاره می‌گردد

۱٫ شیخ طوسی در کتاب خلاف خود می‌گوید: «از حضرت رسول روایت شده است که : « اقبضو علی أیدی سفهائکم.»

این روایت در هیچ کدام از کتب معتبره و غیرمعتبره روایی شیعه ذکر نشده است حتی در کتب روایی اهل سنت نیز هر چه گشتیم چنین روایتی نیافتیم[۶۴] البته مشابه این روایت هم در کتب روایی شیعه و هم در کتب روایی اهل سنت یافت می شود.[۶۵]

اما از نظر فقهی از فقهای شیعه تعداد اندکی ‌به این روایت برای حجر سفیه استناد کرده‌اند[۶۶] و در بین اهل سنت فقط یک نفر ‌به این روایت برای اثبات حجر سفیه استناد ‌کرده‌است .[۶۷]

۲٫ از حضرت رسول نقل شده است که : «إن الله کره لکم ثلاثا قیل وقال و کثره السوال و إضاعه المال.»

این روایت در برخی کتب روایی شیعه [۶۸]و در کتب معتبر روایی اهل سنت [۶۹] ذکر شده است . از بین فقها فقط تعداد اندکی از فقهای شیعه[۷۰] ‌به این روایت برای حجر سفیه استدلال کرده‌اند و معتقدند که چون در این روایت آمده است که خداوند از تضییع مال کراهت دارد و هر چه مکروه عندالله باشد حرام خواهد بود پس باید از آن منع کرد و منع نیز با حجر میسور می‌گردد؛

۳٫ در برخی از کتب روایی آمده است که : « أن عبدالله بن جعفر ابتاع بیعاً فاتی الزبیر : أنا شریکه فی البیع ثم أتی علی عثمان فقال له : إن ابن جعفر ابتاع بیعّ کذا فاحجر علیه فقال تازیر : أنا شریکه فی البیع فقال عثمان : کیف اَحجرُ علی رجل شریکه الزبیر.»

این روایت در برخی از کتب روایی شیعه [۷۱] نقل شده که ظاهراًً از منابع اهل سنت گرفته شده است و در منابع معتبر شیعه چنین روایتی به چشم نمی خورد با الفاظ مختلفی نقل شده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




    1. احیا و اعاده حقوق و آزادی های از دست رفته انسانی

    1. احیاء حسن اطمینان و امنیت و آرامش

  1. برگرداندن حس وظیفه شناسی و احساسات مداراجویانه، تحمل جامعه، بزه دیده و بزهکار

ب- بزهکاران در فرایند پویای عدالت ترمیمی، از آثار واقعی و اجتماعی و انسانی عمل خویش بر بزه دیده و بستگان او و جامعه آگاه شده و به طور فعال و آگاهانه مسئولیت های ناشی از عمل خویش را جبران می‌کنند.

ج- در خلال عدالت ترمیمی پویا،از امکا بزه کاری و بزه دیدگی مجدد جلوگیری شده و هر دو به عنوان عضو فعال به جامعه برمیگردند.

د- ترغیب اعضای جامعه به اینکه به صورت مسالمت آمیز گرد هم جمع شوند و به حل تعارضات بین خود بپردازند و از این طریق از احتمال بزه کاری و بزه دیدگی مجدد کاسته شود.

ه-از هزینه های تصاعدی اعمال کیفری و اشباع دادگاه ها و اشباع زندان ها و اتلاف وقت و هزینه و نیروی انسانی در جامعه جلوگیری شود.[۱۰۴]

گفتار دوم: پلیس و عدالت ترمیمی

»عدالت ترمیمی « الگوی جدیدی در عدالت کیفری است که بر احیای حقوق بزه دیده و حل و فصل مسائل ناشی از ارتکاب بزه با مشارکت فعال بز ه دیده و جامعه) محلی ( و نیز بزهکار از طریق مذاکره و ترمیم خسارات و ایجاد صلح و آشتی تأکید و تکیه دارد. عدالت ترمیمی با مشارکت آحاد جامعه اسلامی و شرکت آزادانه طرفهای اختلاف صورت می‌گیرد و در پی ایجاد صلح و آشتی بین طرفهای اختلاف از طریق ترمیم خسارات وارد شده است.

الگوی عدالت ترمیمی ارتکاب بزه را نقض قوانین و مقررات رسمی و مخالفت با دولت نمی پندارد بلکه آن را به عنوان یک اختلاف و تعارض در روابط اشخاص قلمداد می‌کند. ‌با اینکه همه افراد جامعه محلی می‌توانند در جهت اصلاح ذات البین گام نهند ولی بر مبنای مطالعات جرم شناختی، صلح و سازش بعد از وقوع جرم، از سوی پلیس که فردی حرفه ای و آموزش دیده است صورت می‌گیرد تا با به حداقل رساندن اشتباهات میانجیگری در مسیر صلح و سازش، رغبت افراد را به عدالت ترمیمی بیشتر نماید.

در عدالت ترمیمی، حضور پلیس و عملکرد او حائز اهمیت است. از جمله موارد عملکرد پلیس در عدالت ترمیمی، روش میانجیگری پلیس است که برای بزده دیده ذی نفع فرصتی را فراهم می‌سازد که بزهکار خود را در شرایطی سالم ملاقات کند و با کمک یک میانجیگر آموزش دیده، به بحث درباره جرم بپردازد. علی الاصول این میانجیگر پلیس است که با انجام وظیفه حرفه ای خود سعی در ملاقات بزهکار و بزه دیده و جبران خسارات ناشی از جرم دارد.

تحقیقات نشان داده‌اند که چنین برنامه هایی بیشترین میزان رضایت میان بزده دیده و بزهکار را از پلیس و اجرای برنامه عدالت ترمیمی ایجاد می‌کنند. داوطلبانه بودن این برنامه ها باعث ترس کمتر در بزده دیده و تمایل بزهکار به جبران کامل خسارت می شود. همچنین این بزهکاران، کمتر از آنهایی که به جرم شان در دادگاه عادی رسیدگی شده است، مرتکب جرایم جدید می‌شوند.

از دیگر موارد نقش اثرگذار پلیس در عدالت ترمیمی، در روش گردهمایی گروه جامعه یا خانواده است که بزه دیده، بزهکار و خانواده و دوستان طرفین را گردهم می آورد تا ‌در مورد جبران عواقب جرم تصمیم بگیرند. در این گردهمایی و ایجاد اثربخشی آن، پلیس نقش اساسی دارد. به خصوص حضور مشاوران پلیس در جهت ایجاد رضایت در بزه دیده و قبول مجازات از طرف بزهکار نقشی انکارناپذیر دارد.

مصالحه یا دایره های صدور احکام که شامل پلیس هم می شود برای ارتقای توافق و رضایت عام میان اعضای اجتماع، بزه دیدگان، بزهکاران، حامیان طرفین، قضات، دادستان، گروه وکلا و پلیس طراحی شده و مبتنی است بر صدور حکم مناسب که به تمام نگرانی ها و مطالبات طرفین ذی نفع توجه داشته باشد.

دو ضمانت اجرای کیفری سنتی در مقابله ترمیمی با جرم مورد استفاده قرار می‌گیرد: جبران زیان وارد آمده و خدمات عام المنفعه.

جبران زیان وارد آمده مبلغی است که بزهکار بابت زیان های مالی ناشی از جرم به بزه دیده پرداخت می‌کند. مطالعات نشان می‌دهند که هرگاه جبران خسارت در فرایند میانجیگری از طرف پلیس کنترل شود، احتمال پرداخت کامل آن بیشتر از زمانی است که این تصمیم صرفاً ناشی از حکم دادگاه باشد. زیرا حضور مشاوران پلیس نقشی اساسی در فرایند قبول خسارت وارده از سوی بزهکار دارد.

از طرفی خدمات عام المنفعه، فعالیتی است که توسط بزهکار با نظارت مستقیم پلیس در راستای منافع جامعه صورت می‌گیرد. آنچه کاربرد این روش را به عنوان پاسخی ترمیمی متمایز می‌کند تلاش برای تضمین این امر که آسیب یاد شده با خدمات عام المنفعه ترمیم می شود. این خدمات عام المنفعه با نظارت پلیس در جهت وادار کردن افراد با نیروی دولتی انجام می شود.

الف) نتیجه ها:

۱- ﺗﺎ دﻫﻪ ﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﻧﻈﺎمﻫﺎی ﺣﻘﻮﻗﻲ ( ﺑـﻪ وﻳـﮋه ﻗـﻮاﻧﻴﻦ آﻳـﻴﻦ دادرﺳـﻲ ﻛﻴﻔـﺮی ) و ﻣﻜﺎﺗﺐ ﺟﺮم ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻣﺘﻬﻢ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ و ﺑﻪ ﺣﻘﻮق و ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﺑﺰه دﻳﺪه ﻛﻤﺘﺮ ﺗﻮﺟﻪﻛﺮده اﻧد. اﻧﺪﻳﺸﻪ ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﺑﺰه دﻳﺪه در دﻫﻪ ﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻮﺟﻪ ﺟﺮم ﺷﻨﺎﺳـﺎن، ﻗـﺎﻧﻮن ﮔﺬاران، ﻣﻘﺎﻣﺎت ﻗﻀﺎﻳﻲ و ﭘﻠﻴﺲ ﺷﺪه و اﻗﺪاﻣﺎت ﻗﺎﺑـﻞ ﺗـﻮﺟﻬﻲ در ﺟﻬـﺖ ﺣﻤﺎﻳـﺖ از ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن، ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎ و ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎی آﻧﺎن ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ .

    1. ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن ﺟﺮاﻳﻢ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺳﻦ، ﺟﻨﺴﻴﺖ، ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎ و ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوتی دارﻧﺪ ﻛﻪ ﻻزم اﺳﺖ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ دﺳﺘﮕﺎه ﻋﺪاﻟﺖ ﻛﻴﻔﺮی ﺑﻪ وﻳﮋه ﻣﺄﻣﻮران ﭘﻠﻴﺲ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. ﺣﻘﻮق وﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﻲ و ﻣﺸﺘﺮک ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن ﻋﺒﺎرت اﻧﺪ از : ﺣﻖ ﺗﺄﻣﻴﻦ اﻣﻨﻴـﺖ و آﺳﺎﻳﺶ، رﻓﺘﺎر ﻛﺮاﻣﺖ ﻣﺪار ﺑﺎ ﺑﺰه دﻳﺪﮔان ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﮕﺮاﻧﻲآﻧﺎن، ﻫﻤﺪردی ﺑﺎ ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن، ﺣﻔﻆ ﻫﻮﻳﺖ و آﺑﺮوی آﻧﺎن، ﺟﺒﺮان ﺧـﺴﺎرت آﻧﻬـﺎ، ﻣـﺸﺎرﻛﺖ دادن آﻧـﺎن در ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﻛﻴﻔﺮی، ﻛﻤﻚ رﺳﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن در ﺻـﺤﻨﻪ ﺟـﺮم و ﺳـﺎﻋﺎت اوﻟﻴـﺔ ﭘـﺲ از ﺑﺰه دﻳﺪﮔﻲ، اراﻳﻪ ﻣﺸﺎوره و دادن آﮔﺎﻫﻲ ﻫﺎی ﻻزم ﺑﻪ آﻧﺎن، ﺣﻖ دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺳﺮﻳﻊ و آﺳﺎن ﺑﻪ ﭘﻠﻴﺲ، ﺣﻖ دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﭘﻠﻴﺲ زن ﺑﺮای زﻧﺎن ﺑﺰه دﻳﺪه، ﺧـﻮش رﻓﺘـﺎری و ﻣﻬﺮﺑـﺎﻧﻲ ﭘﻠﻴﺲ ﺑﺎ ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن، ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻋﺎﻃﻔﻲ و رواﻧﻲ از آﻧﺎن، و ﺑﺎﻻﺧﺮه ﻛﺸﻒ ﺟﺮم، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ و دﺳﺘﮕﻴﺮی ﻣﺘﻬﻤﺎن و اﻧﺠﺎم ﺻﺤﻴﺢ و دﻗﻴﻖ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﭘﻠﻴﺲ

    1. مشارکت بزه دیدگان در فرایند کیفری، در همه نظام های حقوقی چه در زمینه اعلام گزارش و چه در زمینه ارائه اطلاعات ناشی از جرم نقش بسزایی دارد. به خصوص در جرایمی که جنبه خصوصی دارند باعث دستگیری مجرمان شده و از تجری آنان و زیان های بعدی جلوگیری می‌کند.

  1. در اختیار داشتن جدیدترین و علمی ترین تکنولوژی موجب می شود که پلیس در کشف و پیگیری بزهکاران مقتدر بوده و به خصوص در دستگیری بزهکارانی که با ضریب هوشی بالا به آسانی در دام پلیس نمی افتند ابتکار عمل به خرج دهد و در برابر حیله های بزه کاران عملکرد قویتری داشته باشد.

ب) پیشنهادها:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




در این پژوهش ،توانایی مدیران در به کارگیری واستفاده بهینه ازمنابع، مورد بررسی قرار می‌گیرد.هرچه این منابع وامکانات بیشتر ‌و بهتر باشد ‌و راحت تر در اختیار مدیر قرار گیرد، مدیرتوان کمتری جهت حصول به نتیجه مطلوب نیاز دارد.برعکس باکمبود امکانات ومنابع، مدیر می بایست راه دشوارتری را طی نموده وملزم به استفاده از توان بیشتری است. یک مدیر توانمند، بسته به نوع وظایف وفعالیتهایی که انجام می‌دهد ویا از او انتظار می رود ،می بایست به پرورش خود بپردازد تا بتواند تصمیمی درست وتا حد امکان دقیق و با در نظر گرفتن شرایط موجود اتخاذ کند، به طوری که در دراز مدت پاسخگوی نیازهای سازمان بوده و در تحقق اهداف آن ‌موثر باشد..توانایی مدیریت در افراد مختلف متفاوت است وهمین امر باعث به وجود آمدن دو دسته مدیران توانمند وضعیف می‌گردد. در برخورد با چالش ضعف، مدیر در گام اول شروع به شناسایی هر چه دقیق تر توانایی‌های خود می‌کند و در صورت وجود هر گونه کاستی به پرورش آن می پردازد. اینکه یک مجموعه یاسازمان تا چه حد در رسیدن به اهداف خود موفق است، بستگی مستقیم به توان مدیران آن دارد. هرچه مدیر از توان بیشتری در برخورد بامسائل ومشکلات سازمان برخوردارباشد، آن سازمان موفق تر وهرچه این توان کمتر باشد،سازمان ناموفق تر بوده و در دستیابی به اهداف کوتاه مدت ‌و دراز مدت خود دچار مشکل خواهد شد.البته توانایی مدیریت به عواملی ازقبیل تفویض اختیار وپشتوانه قدرت نیز، بستگی دارد.چرا که بدون این دو مهم ،با توجه به کاهش حیطه اختیارات وقدرت تصمیم گیری، مدیر قادر به ارائه راهکارهای سریع ومطلوب نخواهد بود.(رضائیان،۱۳۸۳).

در این پژوهش نشان می‌دهیم که اهرم ومهارتهای مدیریتی درارزیابی سهام مورد توجه قرارمیگیرد.اندازه گیری شاخص های مدیریتی راتوسعه می‌دهیم وتوضیح می‌دهیم که چگونه اهرم ومهارتهای مدیریتی بابازده حقوق صاحبان سهام ارتباط دارد.

۱-۳٫ضرورت انجام پژوهش

تامین مالی ازجمله مهمترین مباحث بحث برانگیزدرمدیریت مالی ‌و حسابداری است که موجب تحقیقات گسترده ای در حوزه ی امورمالی ‌و حسابداری شده است.علی‌رغم گستردگی روش های تامین مالی،مدیران باید از مهارت‌های لازم، جهت اتخاب صحیح شیوه های تامین مالی واثربکارگیری هریک از آن ها برعملکرد،سودآوری وبازده آتی حقوق صاحبان سهام شرکت‌ها آگاه باشند.ازاین رو اهمیت توسعه مهارت‌های مدیریتی مدیران ،بدان سبب است که مدیران ارشد ،رکن اساسی شرکت‌ها دردستیابی به اهداف ازپیش تعیین شده وجذب سرمایه گذاران هستند.علی‌رغم اینکه تحقیقات گوناگونی ‌در زمینه تامین مالی وتاثیر آن بربازدهی حقوق صاحبان سهام صورت گرفته است؛‌در زمینه تاثیر مهارت‌های ‌مدیریتی واهرم مالی بربازده حقوق صاحبان سهام تاکنون تحقیقی انجام نشده است.یافته های این تحقیق علاوه بر پرکردن خلأ تحقیقاتی در این زمینه، برای مدیران وسرمایه گذاران مفید می‌باشد.

ا-۴٫اهداف پژوهش

۱-۴-۱:هدف اصلی این تحقیق ،بررسی رابطه بین مهارت‌های مدیریتی واهرم مالی بابازده حقوق صاحبان سهام ‌در شرکت‌های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران است.‌بر اساس هدف کلی مذکور،اهداف زیردرطول تحقیق پیگیری می‌شوند:

۱٫بررسی رابطه بین مهارت‌های مدیریتی وبازده حقوق صاحبان سهام ، ‌در شرکت‌های پذیرفته شده دربورس تهران.

۲٫بررسی رابطه ی بین اهرم مالی وبازده حقوق صاحبان سهام ،‌در شرکت‌های پذیرفته شده دربورس تهران.

۱-۴-۲:اهداف کاربردی تحقیق

۱٫ازجمله اهداف کاربردی این تحقیق کمک به سرمایه گذاران درسهام شرکت‌ها به منظور آشنایی بامعیارهای مناسب درموردارزیابی قدرت بازدهی شرکت.

۲٫مدیران شرکت‌ها، به جهت آشنایی باعوامل تاثیرگذاروتکنیکهای مناسب جهت جذب سرمایه گذاران.

۳٫فعالان وسرمایه گذاران دربورس اوراق بهادار.

۴٫دانشجویان ومحققان رشته‌های مالی ‌و حسابداری.

۱-۵٫سوالات پژوهش

    • آیا بین مهارت‌های مدیریتی و بازده حقوق صاحبان سهام ، ارتباط معنی داری وجود دارد؟

  • آیا بین اهرم مالی وبازده حقوق صاحبان سهام ، ارتباط معنی داری وجود دارد؟

برای پاسخ ‌به این دوسوال،ازسطح تحصیلات وتوانایی مدیر،به عنوان “شاخص های مهارت های مدیریتی” واز نسبت بدهی کل به دارایی کل واز نسبت بدهی بلند مدت به دارایی کل ،به عنوان “شاخص اهرم مالی”استفاده شده است.

۱-۶٫فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی اول: بین مهارت های ‌مدیریتی وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی ۱-۱:بین توانایی مدیر وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی ۱-۲:بین سطح تحصیلات مدیر وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه اصلی دوم:بین اهرم مالی وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی ۲-۱:بین نسبت کل بدهی به کل دارایی وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی ۲-۲:بین نسبت بدهی بلند مدت به کل دارایی وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

۱-۷٫روش پژوهش

تحقیق حاضر ازنظر طبقه بندی ‌بر مبنای‌ هدف،ازنوع تحقیقات کاربردی وپس رویدادی می‌باشد.ازنظر روش و ماهیت تحقیق ، ازنوع توصیفی وهمبستگی است.در این پژوهش با بهره گرفتن از اطلاعات تاریخی شرکت‌ها به بررسی روابط بین متغیرها، با بهره گرفتن از مدل رگرسیون خطی ‌و داده های ترکیبی پرداخته می شود.روش جمع‌ آوری اطلاعات روش کتابخانه ای ومیدانی است.

جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت‌های پذیرفته شده دربورس تهران درقلمرو زمانی ۵ساله (۱۳۸۸تا۱۳۹۲)می‌باشد، انتخاب نمونه بادر نظرگرفتن معیارهای زیر است:

۱٫به منظور قابل مقایسه بودن اطلاعات ،پایان دوره ی مالی آن ها منتهی به ۲۹اسفند باشد.

۲٫به منظور همگن بودن اطلاعات،فعالیت آن ها تولیدی باشد.

۳٫حقوق صاحبان سهام شرکت‌ها منفی نباشد.

۴٫اطلاعات مالی شرکت‌ها در دوره ی مورد مطالعه در دسترس باشدوتغییر سال مالی نداشته باشد.سطح تحصیلات مدیر نیز،دردسترس باشد.

در نتیجه روش نمونه گیری حذف سیستماتیک می باشدوشرکت هایی که شرایط مذکور راندارند ازنمونه آماری حذف می‌شوند.

۱-۸٫متغیرهای پژوهش

متغیرهای مستقل:در این پژوهش ،متغیرمستقل مهارت‌های مدیریتی واهرم مالی می‌باشد، که از سطح تحصیلات وتوانایی مدیران ،به عنوان شاخص مهارت‌های مدیریتی واز نسبت کل بدهی به دارایی کل ونسبت بدهی بلند مدت به دارایی کل، به عنوان شاخص اهرم مالی در نظر گرفته می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




شاید مطلبی که پیش از شناخت نتایج تعهد سازمانی از اهمیت به سزایی برخوردار است، چگونگی ایجاد تعهد سازمانی در بین کارکنان می‌باشد. بدیهی است، در صورتی که سازمانی در ایجاد و توسعه تعهد سازمانی موفق نباشد، صرف اطلاع از نتایج مثبت حاصل از تعهد سازمانی نیز، هیچ مزیتی را برای سازمان ایجاد نمی کند. در بررسی منابع و پیشینه پژوهش های صورت گرفته در این موضوع، در مجموع ۷۳ متغیر به عنوان پیشایندهای تعهد سازمانی مورد شناسایی قرار گرفته است. اگر این متغیر ها را در چهار گروه دسته بندی کنیم، عبارتند از؛ سن، جنس، وضع تأهل، تحصیلات، ۱) متغییرهای زمینه ای یا فردی، شامل ۲۳ متغیر سابقه کار، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، مسئولیت های خانوادگی و رضایت شغلی، چالشی بودن شغل، تعارض نقش (مدنی و زاهدی، ۱۳۸۴، ص۸)، ۲) متغیرهای شغلی، شامل ۲۳ متغیر ابهام نقش، فرصت های ارتقای شغلی، امنیت شغلی، سابقه شغلی، حمایت سرپرست، وضوح شغل، دسترسی به منابع و حمایت سازمانی، عدالت سازمانی، مشارکت ، ۳) متغیر های سازمانی، شامل ۱۳ متغیر سازمانی، سبک رهبری، هویت سازمانی، آموزش ضمن خدمت و فرصت های شغلی خارج از سازمان، عدالت(جوینر و بکلی،۲۰۰۶) و ۴) متغیرهای محیطی، شامل ۱۳ متغیر تعهد اتحادیه ای، تعهدات خویشاوندی و اجتماعی.

اُریلی و چاتمن در مطالعات مربوط به تعهد سازمانی، سه مرحله برای ایجاد تعهد سازمانی برشمرده اند.

در اولین مرحله شخص تأثیر یا نفوذ دیگران را می پذیرد؛ زیرا می‌خواهد در مقابل این پذیرش منافعی را کسب کند، مانند؛ جایگاه شغلی بهتر.

در مرحله دوم، شخص تأثیر و نفوذ را می پذیرد ‌به این دلیل که به یک رابطه مناسب و رضایت بخش برسد. در اینجا تعهد به معنی تداوم و تمایل به برقراری ارتباط با سازمان است؛ زیرا این ارتباط جذاب است

مرحله آخر، مرحله درونی شدن است. در این مرحله شخص ارزش های سازمانی را مشوق و سازگار با ارزش های خویش می‌داند، به عبارتی دیگر در این مرحله ارزش های سازمانی و فرد با هم سازگار می‌شوند.

کارگاه آموزشی عبارت است از گردهمایی تعدادی از افراد با تجربه و مسئول با تنی چند از کارشناسان به منظور پیدا کردن راهکار منطقی و اصولی در زمینه مسایل حرفه­ای و مشکلات مورد نظر خود و افزایش مهارت­ های شخصی آنان.

۲-۲-۴ شیوه آموزش کارگاهی

کارگاه آموزشی آموزشی عبارت است از گردهمایی تعدادی از افراد با تجربه و مسئول با تنی چند از کارشناسان به منظور پیدا کردن راهکار منطقی و اصولی در زمینه مسایل حرفه­ای و مشکلات مورد نظر خود و افزایش مهارت­ های شخصی آنان. شرکت کنندگان در کارگاه آموزشی حتی المقدور می­بایست دارای مسئولیت اجرائی باشند یا در آینده نزدیک به کار اجرائی بپردازند. کارگاه آموزشی روشی است مبتنی بر حل مسأله و برای جلب مشارکت افراد از انواع فنون بحث گروهی استفاده می­ کند. برنامه­ ریزی آموزشی هر فعالیت جدید در طی کارگاه آموزشی می­بایست بر مبنای مطالبی باشد که در قبل در همان کارگاه آموزشی آموزش داده شده باشد. کارگاه آموزشی در طی مدت چند روز تا حداکثر یک هفته برگزار می­ شود. تمام شرکت کنندگان فعالانه در بحث شرکت نموده و با همکاری هم بهترین راه حل را انتخاب ‌می‌کنند. یکی از متداول­ترین روش­های مورد استفاده در کارگاه آموزشی، بحث گروهی درباره مسایلی است که از قبل تعیین شده است. هر عضو نظریات خود را ابراز نموده و در عین حال از نظرات، عقاید و تجربیات دیگران درباره سوالات مورد علاقه خود استفاده می­ کند. در کارگاه آموزشی منابع و مأخذ مناسب در رابطه با موضوع کارگاه آموزشی ارائه می­ شود. پس از پایان کارگاه آموزشی توقع این است که در پیشرفت شغلی شرکت کنندگان، حرکتی انجام شده باشد و شرکت کنندگان در کاربرد روش­های ارائه شده ترغیب شده باشند.

هدف دقیق کارگاه آموزشی ایجاد شرایطی است که در آن شرکت کنندگان در کارگاه آموزشی تصمیم بگیرند، برنامه طرح نمایند و تغییرات لازم را به وجود آورند. تعداد افراد شرکت کننده در کارگاه آموزشی به طور معمول ۱۰ الی ۱۵ نفر و تا حداکثر ۲۵ الی ۳۰ نفر ‌می‌باشد.

هر کارگاه آموزشی به طور عمده از سه قسمت تشکیل شده است:

۱- سخنرانی (یک ششم کل زمان کارگاه آموزشی را به خود اختصاص می­دهد)

۲- بحث گروهی و کار در گروه ­های کوچک (دو سوم زمان کارگاه آموزشی را به خود اختصاص می­دهد)

۳- جلسه ارائه کار گروه­ ها و مشارکت جمعی (یک ششم زمان را به خود اختصاص می­دهد)

محدودیت­هائی که در شیوه آموزشی کارگاه آموزشی وجود دارد عبارت است از:

– نیاز به زمان زیادی برای شرکت کنندگان و برگزار کنندگان دارد.

– برای تعداد کمتر از ده نفر کاربرد ندارد.

– به تسهیلات خاص نیاز دارد.

– امکان عدم مشارکت بعضی از افراد و فعالیت مستقل آن ها در طی برگزرای کارگاه آموزشی وجود دارد.

– برگزاری کارگاه آموزشی هزینه نسبتاً بالایی دارد.

قبل از برگزاری کارگاه آموزشی می­بایست نیازهای موجود در جامعه تعیین شود. انطباق موضوع کارگاه آموزشی با نیازهای یاد شده باعث انگیزه بیشتر شرکت کنندگان برای یادگیری و عملیاتی نمودن آموخته ­ها می­ شود.

اهداف آموزشی می­بایست از تحلیل نیازها سرچشمه گرفته باشد. تعداد افرادی که قرار است آموزش ببینند، ماهیت آموزش و کاری که فراگیران بعد از آموزش می­بایست قادر به انجام آن باشند، تعریف شود.

بهتر است کارگاه آموزشی بعد از یک روز تعطیل برگزار نشود و محل برگزاری آن از محل اقامت افراد دور باشد.

اقداماتی که قبل از برگزاری کارگاه آموزشی می­بایست انجام داد:

برنامه­ ریزی کارگاه آموزشی توسط تیمی متشکل از رئیس، دبیر و مسئول اجرائی برنامه انجام می­ شود.
تصمیمات ضروری می­بایست حداقل ۲ ماه قبل از برگزاری کارگاه آموزشی اتخاذ شده باشد.

تیم مذکور مسئول اجرای برنامه، طبق برنامه زمان­بندی شده است و در پایان می­بایست به ارزشیابی کارگاه آموزشی پرداخته شود.

تشکیل کمیته برگزاری کارگاه آموزشی تعیین موارد زیر را به عهده دارد:

– تعیین اهداف کلی، اهداف ویژه رفتاری،

– تعیین عنوان کارگاه آموزشی،

– تعیین نوع افراد شرکت کننده و نوع تخصص آن ها،

– طبقه ­بندی و گروه­بندی شرکت کنندگان به گروه ­های کوچک، با توجه به تخصص و تجارب آن ها

– پیش‌بینی و تهیه محتوی آموزشی

– تهیه سوالات پیش آزمون و پس آزمون و تکثیر آن ها به تعداد شرکت کنندگان

– طرح سوالات بحث گروهی متناسب با تخصص­ها و موضوع بحث­ها

– تهیه فرم ارزشیابی و نظرخواهی پایان کارگاه آموزشی

– تعیین محل کارگاه آموزشی

– پیش‌بینی محل اقامت شرکت کنندگان

– تعیین زمان برگزاری کارگاه آموزشی

– زمان­بندی برنامه (با توجه به مدت سخنرانی­ها، استراحت، کار گروهی- بحث عمومی- زمان جمع ­بندی)

– تعیین رئیس جلسه، دبیر جلسه از میان شرکت کنندگان در هر روز

– پیش‌بینی ناظر یا تسهیل کننده بحث گروهی

– تهیه و ارسال برنامه کارگاه آموزشی جهت افراد شرکت کننده و سایر افراد درگیر

– تعیین انتظارات از افراد شرکت کننده (توصیه به مطالعه متون خاص، جمع ­آوری آمار یا اطلاعات خاص …) و ارسال شرح توقعات همراه دعوت­ نامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




۱-۶) بیان اهداف تحقیق :

۱-۶-۱)هدف اصلی:

هدف این تحقیق بررسی و تعیین عوامل تاثیرگذار بر بازاریابی ویروسی و فاکتورهای تاثیرگذار مرتبط بر تصمیم گیری افراد جهت ورود به شبکه فروش شرکت آدیداس و انجام تبلیغات شفاهی برای شرکت می‌باشد.

۱-۶-۲) اهداف فرعی:

۱-بررسی و تعیین تاثیر هنجار ذهنی بر قصد بازاریابی ویروسی

۲- بررسی و تعیین تاثیر هنجار ذهنی بر کنترل رفتاری

۳- بررسی و تعیین تاثیر هنجار ذهنی بر نگرش بازاریلبی ویروسی

۴- بررسی و تعیین تاثیر کنترل رفتاری بر قصد بازاریابی ویروسی

۵- بررسی و تعیین تاثیر کنترل رفتاری بر نگرش بازاریابی ویروسی

۶- بررسی و تعیین تاثیر هزینه دریافتی بر نگرش بازاریابی ویروسی

۷- بررسی و تعیین تاثیر هزینه دریافتی بر اعتماد

۸- بررسی و تعیین تاثیر اعتماد بر نگرش بازاریابی ویروسی

۹- بررسی و تعیین تاثیر سهولت استفاده بر اعتماد

۱۰- بررسی و تعیین تاثیر سهولت استفاده بر نگرش بازاریابی ویروسی

۱۱- بررسی و تعیین تاثیر نگرش بازاریابی ویروسی بر قصد بازاریابی ویروسی

۱۲- بررسی و تعیین تاثیر قصد بازاریابی ویروسی بر فایده دریافتی

۱۳- بررسی و تعیین تاثیر فایده دریافتی بر رفتار بازاریابی ویروسی

۱۴- بررسی و تعیین تاثیر فصد بازاریابی ویروسی بر رفتار بازاریابی ویروسی

۱-۶-۳)هدف آرمانی:

بسط تئوری بازاریابی ویروسی و تاثیر آن بر رفتار افراد با بهره گرفتن از یافته های می‌دانی این تحقیق

۱-۶-۴)هدف کاربردی:

به کارگیری نتایج این تحقیق تو سط شرکت آدیداس و سایر شرکت‌ها ی فروش شبکه ای و شرکت های پخش که قصد دارند از بازاریابی ویروسی یا بازاریابی شبکه ای استفاده کنند.

۱-۷) چهارچوب نظری :

چارچوب بازاریابی ویروسی بر گرفته از مدل چندمرحله ای بازاریابی ویروسی Arnud De Bruyen , Gary L.Lilien 2008 می‌باشد.

شکل ۱-۱-ویژگی های منبع نفوذ بازاریابی ویروسی

۱-۷-۱-نگرش ها در رفتار مصرف کننده :

رفتار مصرف کننده مطالعه ای است که به چرایی و چگونگی خرید کردن یا خرید نکردن افراد می پردازد تلاش می‌کند تا فرایند تصمیم گیری خریدار را درک کند (پلچ،۲۰۰۷،ص۱۰۵) وی رفتار مصرف کننده را این طور تعریف می‌کند: “فرایند درگیری افراد در زمان تحقیق کردن ، انتخاب کردن ، خرید کردن ، استفاده کردن ، ارزیابی کردن و مرتب کردن محصولات و خدمات جهت برآورده کردن نیازها و خواسته هایشان به فرایند تصمیم گیری سه مرحله اصلی دارد.

مرحله ی اول : شناسایی مشکل است ‌به این صورت که مصرف کننده نیازی را احساس
می‌کند و سپس درصدد برآوردن آن نیاز و مشکل برمی آید.

مرحله ی دوم : بررسی اطلاعات است به طوری که مصرف کننده اطلاعاتی را جهت تصمیم گیری خرید بررسی می‌کند .

مرحله سوم : ارزیابی متناوب است که مصرف کننده برندهای مختلف و محصولات متفاوت را با یکدیگر مقایسه می‌کنند و محصولات را ارزیابی می‌کنند و در نهایت مرحله ی تصمیم گیری است که در آن مصرف کننده تصمیم به خرید می‌گیرد)پلچ۲۰۰۷،ص۱۰۵).

فرایند سبک شناختی وسبک مؤثر، چهارچوبی مفهومی از ادراک محصولات ارائه ‌کرده‌است که در ذیل به آن پرداخته می شود)لایی)[۱۹].

مقایسه اشیاء از طریق منابع

درک و تعبیر اشیاء(رنگ،طرح،ترکیبات و…)

محل عرضه و نمایش

قیمت ارزش مالی

بررسی احساسات و عواطف ، لذت‌ها

گریختن

پرسش برای کشف و ماجراجویی

تنوع طلبی

نتایج

بسیج منابع شناختی مرزی

بسیح منابع ‌موثر و محرک فردی

سبک زیبایی شناسی

مقدمات

سبک مؤثر و محرک

سبک شناختی

‌بنابرین‏ در سبک شناختی افراد به دقت محصولات را بررسی می‌کنند و سپس تصمیم گیری
می‌کنند که آن را بخرند یا نخرند در حالی که در سبک مؤثر و درک افراد بسیار احساسی هستند و بر اساس احساس و عواطفشان برای خرید کالایی تصمیم گیری می‌کنند.

AIDA سرواژه ای است که در بازاریابی مورد استفاده قرار می‌گیرد و فرایند ی را توضیح
می‌دهد که بازاریابها برای هدایت مصرف کننده و در هنگام بازاریابی یک محصول می بایست رعایت کنند.

A به جای ATENTION یعنی آگاهی :توجه یا اگاهی مشتری و تبلیغات می‌تواند ابزار خوبی برای این مرحله باشد.

I به جای INTREST یعنی علاقه : ما به طور سنتی با ایجاد مکالمات عمومی یا نمایش ویژگی‌ها و مزایای یک محصول موجب افزایش علاقه ی مصرف کننده می‌شویم (روابط عمومی ابزار مناسب این مرحله است).

D به جای DESIRE یعنی خواست : مشتریان را متقاعد کنید که آن ها این کالا یا خدمت را
می خواهند و این کالا یا خدمت نیازهای آن ها را برآورده می‌کند.

A به جای ACTION یعنی اقدام : مهمترین گام هدایت مشتریان به خرید است (فروش چهره به چهره و یا چاشنیهای فروش بیشترین کاربرد را در این مرحله دارند.

۱-۷-۲)قصد

این تحقیق به مطالعه رفتار و همچنین به مطالعه قصد افراد پرداخته است چرا که قصد مفهوم وسیعتری را در بر دارد و تاثیر مثبتی بر اقدامات افراد دارد(آجزن۱۹۹۲،پیره و همکاران۲۰۰۵،اسکلوزر و همکاران ۲۰۰۶)[۲۰].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




ز) حق و دین؛ حق در قرآن به صورت مضاف و مضاف الیه نیز به کار رفته است مانند: «هُوَالَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى و َدِینِ الْحَقِّ؛ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و آیین حق فرستاد »(توبه/۳۳)لازم به ذکر است که محتوای دین از دو بخش ارزش­ها و باور­ها تشکیل شده و دین حق، یعنی دینی که هم باور­هایش حق است وهم ارزش­های آن حق ‌می‌باشد.

۱-۱-۳-۲- حق در روایات

واژه «حق» در بسیاری از احادیث بر معنای حقوق دلالت دارد، بر اساس روایات منشاء تمامی حقوق، حق خداوند بر بندگان است مانند: عبادات و تقوای الهی و شریک نگرفتن برای خداوند.

البته این معنا در ابعاد گوناگون هم مثل حق اعضا و جوارح و حقوق متقابل انسان­ها در روابط اجتماعی مطرح می­ شود. بر اساس روایات، اعضای بدن و فرایض دینی مانند نماز، حج، صدقه و …بر انسان حق دارند( صدوق، ۱۴۰۹، ج۳ :۵۵۷)، چنان که امام سجاد(ع) درباره حق خداوند بر انسان و پاداش خداوند بر این ادای حق فرموده: و امّا حق خداوند بزرگ و متعالی بر تو این هست که او را عبادت کرده و چیزی را شریک وی قرار ندهی، پس هرگاه این حق را ادا کردی، خداوند بر خود واجب کرده که امر دنیا و آخرت تو را تامین کند[۱]۱(امام سجاد(ع)، ۱۳۷۲: ۶-۷) و یا امام سجاد(ع) درباره حق زبان می­فرماید: حق زبان، حفظ زبان از سخنان زشت و عادت آن به نیکی و ترک کلمات بی­­فایده و سخن نیک گفتن با مردم است و همچنین ‌در مورد حق چشم می­­فرماید: حق آن این هست که آن را از آنچه دیدنش حرام است بپوشانی، وبا دیده عبرت به حوادث بنگری(پیشین: ۷-۱۰).

در مجموع، از آنچه نقل شد این نکته استنباط می­ شود که واژه حق در قرآن، گاهی به عنوان وصفی برای افعال مکلّف و گاهی نیز به معنای حقوقی به کار می­رود و واژه حق نیز در احادیث زیادی بر معنای حقوقی دلالت دارند که در ابعاد مختلفی مانند: حق خداوند بر بندگان، حق والدین نسبت به فرزندان، حق اعضا و جوارح نسبت به انسان‌ها و… به کار رفته­اند.

۱-۲- ارکان و اقسام حق

در این مبحث، ارکان و اقسام مختلف «حق» مورد بررسی قرار ‌می‌گیرد.

۱-۲-۱- ارکان حق

در هر حقی سه رکن یا سه عنصر اساسی وجود دارد:

الف)کسی که حق به نفع اوست، که در اصطلاح به آن (من له الحق) گویند ب)کسی که حق بر ضرر اوست، که در اصطلاح به آن (من علیه الحق) گویند(جعفری لنگرودی، ۱۳۶۹ :۹۰) ج) موضوع یا متعلق حق.

البتّه برخی از حقوق ‌دانان ارکان حق را چهار مورد می­دانند که شامل: ۱) دارنده حق؛ یعنی کسی که نسبت به شیء خارجی حق مالکیت دارد ۲) موضوع یا مورد حق؛ آن مالی که دارنده حق نسبت به آن حق مالکیت دارد ۳) رابطه بین دارنده حق و موضوع آن؛ رابطۀ حقوقى عبارت از وضعیت تصورى است بین دارندۀ حق و موضوع آن که باعتبار دارندۀ مالکیت، و باعتبار موضوع ملکیت نامیده می­ شود.

۴) جزا؛ منظور از جزاء،حمایتی است که قوه مجریه از صاحب حق می­ نماید(امامی، ۱۳۷۴، ج۴ :۸). در هر حال، کسی که حق به نفع اوست، گاهی شخص حقیقی است مانند هادی، مهدی و … که در این صورت ممکن است یک نفر باشد، مانند حق پدر بر پسر، و یا چند نفر باشند مانند صاحبان یک ماشین و یا یک خانه، و گاهی هم کسی که حق به نفع اوست، یک شخص حقوقی ‌می‌باشد مانند دانشگاه­ها، مؤسسات، وسازمان­ها، ولی این حق برای اعضای آن مجموعه­ها نیست بلکه یک مفهوم اعتباری هست که به لحاظ مقام و منصبشان ‌می‌باشد. و همچنین کسی که حق بر ضرر وی هست نیز می ­تواند تمام حالات فوق را داشته باشد، یعنی گاهی یک شخص حقیقی که می ­تواند یک نفر یا چند نفر باشند و گاهی هم یک شخص حقوقی باشد.

۱-۲-۲- اقسام حق از منظر فقها و حقوق ‌دانان

حقوق شخصی یا خصوصی به معنای اختیاراتی است که هر شخص در برابر دیگران دارد(کاتوزیان، ۱۳۴۹ :۲۰۲)، دارای اقسام گوناگونی است. حق با اعتبار متعلق خود به اینکه مال باشد و یا نه، به دو دسته تقسیم می­ شود که مهمترین تقسیم در این باره محسوب می­ شود، که شامل:

۱-۲-۲-۱- مالی و غیر مالی

حق مالی؛ امتیاز و نفعی است که حقوق هر کشور به منظور تامین نیاز­های مادی اشخاص به آن ها می­دهد( پیشین) در واقع حق مالی قابل ارزش گذاری به پول ‌می‌باشد، مانند حق مالکیت نسبت به خانه که برای مالک آن ارزش مالی دارد و از ویژگی­های حق مالی آن هست که قابل اسقاط و همچنین قابل نقل و انتقال ‌می‌باشد، برای مثال صاحب خانه می ­تواند آن خانه را به وسیله بیع یا هبه به دیگری واگذار نماید.

حق غیر مالی؛ امتیازی است که هدف از آن رفع نیاز­های عاطفی و اخلاقی اشخاص است(دانش پژوه و خسروشاهی، ۱۳۸۳ :۲۳) و همچنین موضوع این حق روابط غیر مالی افراد هست که به طور مستقیم قابل تقویم به پول نیست و ارزش داد و ستدی ندارد(کاتوزیان، ۱۳۴۹ :۲۰۳) مانند حق حضانت پدر و مادر بر کودکان که از نوع حقوق غیر مالی محسوب می­ شود. البته ناگفته نماند که بعضی از حقوق غیر مالی قابل اسقاط و برخی دیگر غیر قابل اسقاط می­باشند، مثلاً «فرزندی» که پدر و مادر نمی ­توانند آن را از خود سلب کنند. ولی زوجیت یک حق غیر مالی قابل اسقاط ‌می‌باشد که می ­تواند با طلاق و یا فسخ نکاح منحل شود.

۱-۲-۲-۲- عینی و دینی

به اعتبار تعلق حق به مال که بر ذمه­ اشخاص دیگر است، حق را به دو دسته­ حق عینی و حق دینی تقسیم کرده‌اند:

حق عینی؛ حقی است که یک فرد نسبت به عین خارجی دارد که کامل ترین آن «حقّ مالکیت» است، اعم از حق مالکیت نسبت به عین یا منفعت( امامی، ۱۳۷۴، ج۱ :۱۲۵-۱۲۶) و همچنین در تعریف آن گفته شده «سلطه ای است که شخص نسبت به چیزی دارد و می ­تواند آن را به طور مستقیم و بی­واسطه اجرا کند» (کاتوزیان، ۱۳۴۹ :۲۰۳)، مثلاً حق صاحب خانه بر خانه­ی خودش یک حقّ عینی محسوب می­ شود.

حق عینی خود به دو دسته تقسیم می شود:

الف) حق عینی اصلی؛ که به شخص حق اختیار انتفاع از چیزی را به طور کامل یا ناقص می­دهد، که کامل ترین آن ها «مالکیت» است.

ب) حق عینی تبعی؛ که به موجب این حق، عین معینی، وثیقه طلب قرار ‌می‌گیرد که در صورت عدم پرداخت دین توسط مدیون، این حق طلبکار بر این وثیقه تابع طلب او محسوب می­ شود و وی می ­تواند آن را استیفا کند(پیشین).

حق دینی؛ حقی است که بر ذمه افراد مستقر می­ شود که ممکن است تعهد به انجام یا عدم انجام امری یا انتقال مالی باشد. و چنین فردی به طور غیر مستقیم می ­تواند این حق را اعمال کند که یا به وسیله مدیون یا دادگاه می ­تواند اجرای حق بکند. و یا در تعریف آن گفته شده: حقی است که شخص نسبت به دیگری دارد و می‌تواند ادای آن را از مدیون بخواهد و مدیون مکلف است که آن را ادا کند( امامی، ۱۳۷۴،ج۴ :۵).

و اما ارکان اصلی حق عینی و دینی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




الف) با ظهر نویسی بیمه نامه یا به وسیله سند مجزای مکتوب.

ب) با صرف تحویل بیمه نامه که توأم با قصد انتقال باشد.

ج) به وسیله روش های عرفی دیگری که معمول است.

بیمه نامه دریایی ممکن است قبل یا بعد از ورود خسارت به شخص دیگری انتقال یابد. البته انتقال بیمه نامه قبل از ورود خسارت فقط در صورتی امکان پذیر است که منتقل الیه روی مال مورد بیمه برخی منافع کسب کرده باشد. در کلیه مواردی که انتقال بیمه نامه بعد از ورود خسارت صورت می‌گیرد، قانون این گونه تلقی می‌کند که انتقال دهنده فقط حق خودش را که در سود و زیان وارده دارد به منتقل الیه انتقال داده است.

زمانی بیمه نامه دریایی قابل انتقال خواهد بود که شرایط زیر موجود باشد:

۱٫ بیمه نامه نباید در بردارنده ی قیدی باشد که صراحتاً انتقال آن را منع ‌کرده‌است.

۲٫ شخص منتقل الیه در زمان انتقال بیمه نامه باید دارای منافعی بر روی موضوع بیمه باشد. مگر اینکه انتقال بعد از ورود خسارت صورت گیرد.

۳٫ خطری که در قبال آن مال بیمه شده است باید در زمان انتقال بیمه استمرار داشته باشد.

بند چهارم : ادعای خسارت از شرکت بیمه

بیمه گر در قرارداد بیمه دریایی تعهد می‌کند که خسارت وارده بر بیمه گزار را در صورت لطمه یا صدمه دیدن موضوع بیمه جبران کند یا وجه معینی به وی بپردازد [۶۵]

لکن زمانی بیمه گزار می‌تواند جهت مطالبه خسارت به بیمه گر رجوع کند که:

اولاً: حق بیمه خود را پرداخت کرده باشد.

ثانیاًً: از موضوع بیمه حفاظت لازم را به عمل آورده باشد [۶۶]

ثالثاً: اعلام حادثه منجر به خسارت به بیمه گر کرده باشد [۶۷]

اینکه بار اثبات مدعی بر عهده چه کسی می‌باشد از اهمیت عملی بسیاری برخوردار است. چرا که در یک مورد ممکن است اثبات دعوی از طریقی و ‌در مورد دیگر از روش دیگری استفاده شود.

‌بنابرین‏ زمانی که خواهان بر مبنای بیمه نامه دریایی ادعای خسارت می‌کند و مدعی است که خسارت بر یکی از خطرات بیمه شده مذکور در بیمه نامه حادث گردیده است، بار اثبات بر عهده اوست که ثابت کند خسارت اتفاقی بوده است. حال چنانچه دلایل قابل دسترسی مؤید این باشد که حادثه زیانبار توسط خطرات دریایی بوده است لکن مثلاً بر اثر سوراخ کردن کشتی صورت گرفته است، ادعای خواهان (بیمه گزار) مورد قبول واقع نخواهد شد، مگر اینکه بیمه گزار خلاف این مطلب را ثابت کند.

با وجود این در مخورد خسارت بر اثر آتش سوزی موقعیت ها فرق می‌کند. چنانچه در یک کشتی آتش سوزی اتفاقی ایجاد نشده باشد، بلکه توسط یکی از خدمه کشتی بدون رضایت بیمه گزار آتش روشن شده باشد که منجر به خسارت گردد، خواهان مستحق اخذ خسارت خواهد بود. البته ا گر خودش این آتش را برافروخته باشد دیگر نمی تواند تقاضای خسارت کند.

مبحث سوم : بررسی مقررات بین‌المللی و مسئولیت متصدی حمل و نقل در صورت بروز خسارت و تصادم کشتی ها

تا اواخر قرن گذشته، حقوق ‌دانان هیچ گونه رابطه ای بین قرارداد حمل مسافر و صدمه ای که در جریان سفر به وی وارد می شد، نمی دیدند. از این رو با فقدان اماره مسئولیت یا تقصیر، زیان‌دیده ملزم بود تقصیر متصدی حمل را ثابت کند. و این، امری بسیار مشکل و در مواردی ناممکن می نمود. برای اجتناب از این امر حقوق ‌دانان و رویه قضایی، تفسیر و تحلیلی جدید از قرارداد حمل را ارائه نمودند که ‌بر اساس آن، تعهد متصدی حمل فقط منحصر ‌به این نیست که مسافر را از محلی به محل دیگر منتقل نماید، بلکه همچنین متعهد می شود که او را سالم به مقصد برساند. بدین ترتیب، تعهد ایمنی که عمدتاً تعهدی به نتیجه است، به عنوان یک تعهد قراردادی مطرح شد، تا جایی که امروزه رویه قضایی این تعهد را به موارد بیشماری، از جمله حمل ونقل کالا نیز تسری داده است [۶۸]که در حمل ونقل کالا بعضا، این تعهد به صورت تعهدی به وسیله درآمده است.

از طرف دیگر، از آنجایی که مسئولیت متصدی حمل کاملاً وابسته به تعهدی است که پذیرفته، یا قانون‌گذار در مقام تفسیر اراده دوطرف، یا به طور امری بر او بار ‌کرده‌است، اینکه تعهد ایمنی را تعهدی به وسیله بدانیم، یا تعهدی به نتیجه، تحلیل مسئله متفاوت خواهد بود، که به توضیح آن می پردازیم.

گفتار اول : ماهیت حقوقی تعهد ایمنی

بند اول : تعهد ایمنی به عنوان تعهدی به وسیله

در این صورت، متصدی حمل ونقل تعهد می‌کند که مواظبتهای متعارف را در حفظ کالا، انجام دهد. بدین معنا که وسایلی را که در عرف حمل و نقل برای حفظ سلامت و ایمنی کالا ضرورت دارد، فراهم آورد و همه صلاحیتهای خود را در این زمینه به کارگیرد. در چنین صورتی، هنگامی متصدی مسئولیت دارد، که ثابت شود زیان به بار آمده ناشی از تقصیر او است. در تحمل بار اثبات این تقصیر، دو احتمال وجود دارد:

اول، ‌بر اساس قواعد عمومی، بار اثبات برعهده مدعی (زیان‌دیده) قرار گیرد.

دوم، قانون‌گذار برای سهولت کار زیان‌دیده، تقصیر متصدی حمل را مفروض بداند و او را مکلف به دفاع و رد اماره تقصیر نماید [۶۹]

بند دوم : تعهد ایمنی، به عنوان تعهدی به نتیجه

در این فرض، متصدی حمل تعهد می‌کند که کالا را سالم به مقصد برساند. و همین که نتیجه مطلوب، سالم به مقصد رسیدن کالا، به دست نیامد، متعهد مسئول زیان‌های ناشی از آن خواهد بود؛ مگر اینکه ثابت کند که یک حادثه خارجی و اجتناب ناپذیر مانع از حصول نتیجه شده است. به عبارت دیگر، خسارت وارد به کالا، غیر قابل انتساب به او می‌باشد. پس در این صورت، اثبات این امر که متصدی حمل مرتکب تقصیر نشده است، او را از مسئولیت نمی رهاند. البته در این فرض اگر متصدی حمل سلامت کالا را تضمین کرده باشد یا چنین تعهدی به موجب قانون بر او تحمیل شده باشد، وی مسئول هر گونه زیانی خواهد بود؛ هر چند که نتیجه عاملی خارجی یا فورس ماژور باشد. در این فرض، متصدی حمل قطع نظر از هر گونه تقصیر یا احتیاطی که کرده، نسبت به زیان‌های ناشی از به دست نیامدن نتیجه مسئول است [۷۰]

بدین ترتیب، چهار سیستم متفاوت مسئولیت، متصور خواهد بود:

سیستم مبتنی بر تقصیر اثبات شده«Faute prouvée»

سیستم مبتنی برفرض تقصیر«Présomption de faute»، که با اثبات عدم ارتکاب تقصیر یا اثبات سعی و کوشش متعارف از جانب متصدی حمل، مرتفع می شود.

سیستم مبتنی بر فرض مسئولیت «Présomption de responsabilité»، که با اثبات علت خسارت یا انجام ندادن تعهد و غیرقابل انتساب بودن آن به متصدی حمل، قابل رد است.

سیستم مسئولیت محض یا مطلق «Responsabilité absolue»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




کاموئی (۱۳۸۷) در مقاله‌ای تحت عنوان ” تخمین تابع تقاضای بیمه درمان تکمیلی در مناطق شهری ایران” تابع تقاضای بیمه درمان تکمیلی را در مناطق شهری ایران تخمین زده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش مربوط به آمار بودجه خانوار در سال ۱۳۸۲ است که بررسی آن نشان می‌دهد بخش عمده‌ای از خانوارها پوشش بیمه‌ای خریداری نکرده‌اند. در تحقیق از روش توبیت استفاده شده است. همچنین نتایج این تحقیق قابلیت آن را دارد که مورد تفسیر اقتصادی قرار گرفته و بر اساس آن می توان راجع به قواعد رفتار اقتصادی موجود نیز قضاوت کرد. در نهایت مشخص گردید که سطح درآمد خانوار، وجود پوشش بیمه‌ای درمان عمومی (اجباری)، هزینه های درمانی خانوار، سن و سطح تحصیلات سرپرست خانوار، عوامل اصلی مؤثر بر تقاضای بیمه درمان تکمیلی خانوارند. تقاضای بیمه درمان خصوصی با افزایش سطح درآمد خانوار رشد می‌کند. این نتیجه در تخمین گسسته به صورت افزایش احتمال خرید بیمه خصوصی با افزایش تقریبی درآمد دائمی خانوار و در نتایج تخمین توبیت به صورت کشش درآمدی مثبت نمود یافته است.

هادیان و همکاران (۱۳۸۶) در مقاله ای تحت عنوان “تخمین تابع تقاضای بیمه درمان مکمل مطالعه موردی: شرکت سهامی بیمه ایران” از داده های پانل و الگوی اثرات تصادفی جهت تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر تقاضای بیمه های درمان مکمل و برآورد کشش درآمدی آن از طریق مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران در ۲۴ استان منتخب، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که مهم ترین عوامل تعیین کننده تقاضای این بیمه نامه ها، درآمد سرانه، مخارج بهداشتی انتظاری و نرخ تورم انتظاری می‌باشد. همچنین کشش درآمدی تقاضا در دو حالت نقطه ای و میانگین دوره به ترتیب ۰٫۰۷ درصد و ۰٫۰۸ درصد برآورد شده است. لذا نشان می‌دهد که بیمه درمان مکمل کشش درآمدی بسیار کمی دارد.

صحت و اسماعیلی (۱۳۸۶) مقاله‌ای تحت عنوان “عوامل مؤثر بر عدم توسعه بیمه های تکمیلی درمان گروهی از نظر خبرگان صنعت بیمه” را به انجام رسانیده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارشناسان و کارشناسان ارشد شاغل در شرکت‌های ایران ،دانا، آسیا و البرز که در امر صدور بیمه و پرداخت خسارت‌های بیمه تکمیلی درمان گروهی فعالیت دارند، تشکیل می‌دهند. مدل مفهومی تحقیق، پنج متغیر اثرگذار بر عدم توسعه بیمه تکمیلی درمان گروهی را در نظر گرفته و آزمون می‌کند. نتایج تحقیق، نشان می‌دهد که کمبود، کاهش انگیزه و به روز نبودن نیروی متخصص، آمیخته بازاریابی شرکت های بیمه، عملکرد نامناسب بیمه مرکزی ایران، فعالیت تامین اجتماعی و خدمات درمانی و وضعیت مالی مشتریان در عدم توسعه بیمه مذکور موثراند و به همین جهت، پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت این نوع بیمه ارائه می‌شود.

معینی (۱۳۸۵) در مقاله‌ای تحت عنوان ” کشش ذرآمدی تقاضای بیمه درمان مکمل (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران)” از داده های پانل و الگوی اثرات تصادفی جهت تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر تقاضای بیمه های درمان مکمل و برآورد کشش درآمدی آن از طریق مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران در ۲۴ استان منتخب، استفاده ‌کرده‌است. نتایج دو آزمون هاسمن و ضریب لاگرانژ به ترتیب سازگاربودن تخمین‌های مبتنی بر الگوی اثرات تصادفی و وجود اثرات تصادفی را تأیید می‌کند. طبق نتایج به دست آمده از برآورد تابع تقاضا بر اساس این الگو طی دوره ۱۳۸۲-۱۳۷۵، مهم‌ترین عوامل تعیین کننده تقاضای این بیمه‌نامه‌ها، درـمد سرانه، مخارج بهداشتی انتظاری و نرخ تورم مورد انتظار است. کشش درآمدی تقاضا در دو حالت نقطه‌ای و میانگین دوره به ترتیب ۰٫۰۷ درصد و ۰٫۰۸ برآورد شده است و نشان می‌دهد که بیمه درمان مکمل، کشش درآمدی بسیار کمی دارد. کشش مخارج بهداشتی انتظاری ۰٫۲ درصد برآورد شده که کم کشش بودن تقاضای بیمه درمان مکمل نسبت ‌به این متغیر را تأیید می‌کند. همچنین کشش تقاضای این بیمه‌نامه ها نسبت به تورم انتظاری ۱٫۸ درصد محاسبه شده و ‌بنابرین‏، بر ‌با کشش بودن تقاضا نسبت به متغیر فوق دلالت می‌کند.

رئیسی و همکاران (۱۳۸۵) در مطالعه‌ای تحت عنوان “رابطه متغیرهای کلان اقتصادی با میزان فروش بیمه نامه‌های در مان مکمل: ۱۳۸۲-۱۳۶۹” به بررسی تاثیر نرخ تورم، درآمد سرانه ملی و نرخ بیکاری بر میزان فروش بیمه نامه‌های درمان مکمل در طی ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۲ با بهره گرفتن از آمار‌های فصلی تعدیل شده پرداخته است. در این پژوهش برای آزمون تجربی مدل، از الگوی خود توضیح برداری (مدل VAR) استفاده شد. جهت بررسی هم انباشتگی متغیرها، مرتبه هم‌انباشتگی متغیرها الگوی تعینن گردید، سپس تعداد وقفه‌های بهینه مدل مشخص شد. در گام بعدی تعداد بردارهای هم انباشتگی الگو تعیین و سپس الگوی مطلوب مشخص گردید. یافته های پژوهش نشان داده است که همه داده ها در سطح ۵ درصد، انباشته از درجه یک بوده و هیچ بردار هم‌انباشتگی بین آن ها وجود ندارد. همچنین نتایج حاصل از ترسیم ‌پاسخ‌گویی‌ در مقابل ضربه واحد اعمال شده (یک انحراف معیار) از سوی هر یک از متغیرهای مدل نشان داد که درآمد سرانه در کوتاه مدت و بلندمدت بیشترین تاثیر مستقیم را بر میزان فروش بیمه نامه‌های درمان دارد. رابطه بین تورم و میزان فروش بیمه درمان مکمل تا ۲٫۵ سال مثبت و بعد از آن، منفی می‌باشد. نرخ بیکاری نیز رابطه مثبت و مستقیمی را میزان فروش بیمه درمان مکمل نشان دارد. در نهایت مشخص شد که متغیرهای کلان اقتصادی با میزان فروش بیمه های درمان مرتبط می‌باشد.

جلالی لواسانی (۱۳۸۴) در مقاله‌ای تحت عنوان “بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر تقاضای بیمه های اشخاص” به بررسی تاثیر جمعیت، اشتغال، درآمد سرانه و تورم بر تقاضای بیمه های اشخاص در ایران است. در این پژوهش کل عملکرد صنعت بیمه ایران در رشته بیمه های اشخاص در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۰ بررسی شده، لذا از تکنیک نمونه‌گیری استفاده نشده است. در این مطالعه با استفاده eviews و اعمال تکنیک‌های اقصادسنجی صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق نشان می‌دهد که تقاضای بیمه های اشخاص با درآمد سرانه، نرخ بیکاری و سرانه خسارت‌های پرداختی بیمه گر رابطه مستقیم و با شاخص قیمت مصرف کننده رابطه معکوس دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




ب : در زمینه حدی نمودن مجازات ساب النبی

سب، در لغت، به معنی دشنام، فحش دادن و ناسزا گفتن است. اما در اصطلاح روائی، فقهی و حقوقی، سب، معنای ویژه‌ای دارد و به ناسزا‌گوئی خاصی اطلاق می‌گردد سب در روایات، منابع فقهی و حقوقی، عبارت از این است که: کسی پیامبراعظم علیه السلام یا یکی از ائمه معصومین(علیهم‌السلام) و همچنین حضرت فاطمه زهرا را ناسزا بگوید در این صورت، دشنام دهنده محکوم به قتل است .

قانون مجازات اسلامی کنونی ، جرم ساب النبی را پیش‌بینی ‌کرده‌است ، اما این جرم در گروه جرایم تعزیری است . لایحه جدید این جرم را در گروه جرایم حدی آورده است . تقریبا تمامی فقهایی که متعرض مسئله ساب النبی و ائمه شده اند آن را در خاتمه بحث قذف آورده اند . مقنن در لایحه به تبعیت از کتب فقهی مجازات ساب النبی را حدی دانسته است . و به دلیل اهمیت این جرم سنگین ترین مجازات یعنی اعدام را برای آن تعیین ‌کرده‌است .

در ماده ۲۶۳ لایحه مقرر شده است : هرکس پیامبر اعظم (ص) را دشنام دهد یا قذف کند ساب النبی بوده و به اعدام محکوم می شود .

تبصره : قذف هر یک از ائمه معصومین (ع) و یا حضرت فاطمه (س) یا دشنام به ایشان در حکم سب نبی است.

در خصوص قتل دشنام دهنده به پیامبر ادعای اجماع شده است و به روایاتی در این زمینه استناد جسته اند . از جمله آن ها صحیحه هشام بن سالم از امام صادق (ع) می‌باشد که از آن حضرت درباره کسی پرسیده شد که رسول خدا را دشنام داده است حضرت فرمودند : او را می کشد هر کس که نزدیکتر است و هر کس که زودتر این ناسزا را بشنود واجب است که او را بکشد قبل از اینکه به امام مراجعه شود .

در قتل دشنام دهنده به ائمه معصومین و فاطمه زهرا (س) نیز ادعای اجماع شده است و این بدان جهت است که از ضروریات مذهب ماست که ائمه معصومین و فاطمه زهرا (س) به منزله جان پیامبر هستند و حکم آن ها حکم پیامبر (ص) می‌باشد و همگی آن ها در حکم واحد هستند و در مجرای واحدی جریان دارند . چندین روایت بر این مطلب تأکید دارد . ازجمله صحیحه هشام بن سالم که می‌گوید به امام صادق (ع) گفتم، چه می گویید درباره مردی که علی (ع) را دشنام می‌دهد ؟ فرمودند : به خدا خونش حلال است . اگر باعث ریختن خون بی گناهی نشود . و صحیحه داود بن فرقد که می‌گوید به امام صادق (ع) گفتم نظر شما درباره کشتن ناصبی ( کسی که با اهل بیت دشمنی دارد ) چیست ؟ فرمودند : خونش حلال است . [۱۲۷]

عنصر مادی جرم ساب النبی دشنام یا قذف به پیامبر اعظم (ع) و ائمه معصومین و حضرت فاطمه زهرا (س) است . که ممکن است به صورت شفاهی و یا کتبی صورت بگیرد . البته در ماده ۲۴۶ لایحه به قذف الکترونیکی نیز اشاره شده است .

عنصر معنوی این جرم ، علاوه بر سوء نیت عام ،قصد تحقیر و کوچک شمردن است ‌بنابرین‏ اگر کسی چنین هدفی نداشته باشد مشمول این ماده نخواهد بود . در لایحه آمده است : هرگاه متهم به سب ادعا نماید که اظهارات وی از روی اکراه ، غفلت ، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است ساب النبی محسوب نمی شود . ( ماده ۲۶۴ لایحه) در این ماده علل رافع مسئولیت توسعه داده شده است به گونه ای که غضب ، سبق لسان ، عدم توجه به معانی را نیز در عداد اموری که مجازات ساب النبی را از متهم دفع می‌کنند آورده است . و این نکته نشان می‌دهد که مقنن در صدد وضع قوانین به نفع متهمین می‌باشد .

در روایتی آمده است که از امام صادق (ع) درباره کسی سوال شد که از روی غضب به پیامبر توهین می‌کند و امام او را قابل مجازات ندانست .

به نظر می‌رسد در این جا متهم است که باید ثابت کند قصد اهانت نداشته است و شاید این به خاطر وجود اماره است یعنی اماره و قرینه نشان می‌دهد که چنین شخصی بدون قصد اهانت نبوده است که در چنین صورتی اگر قرینه وجود نداشت و تردید در وجود قصد بود نباید سخن متهم را مبنی بر نبودن قصد پذیرفت . جهل حکمی و موضوعی در اینجا مانند سایر موارد است یعنی جهل حکمی قابل پذیرش نیست اما جهل موضوعی را می توان در شرایطی پذیرفت ، مانند اینکه متهم ادعا کند که در شخصیت مجنی علیه اشتباه ‌کرده‌است . [۱۲۸]

فرقی نمی کند دشنام دهنده مسلمان باشد یا کافر باشد . ‌در مورد تحقق این جرم توسط کافر نیز روایتی وجود دارد که در آن آمده است یک زن یهودی به پیامبر دشنام می‌داد و مردی با طناب او را خفه کرد و پیامبر خون مقتول را حلال نمود .

نتیجه تغییر شیوه در قانون کنونی و لایحه پیشنهادی ، در مواردی همچون نحوه اثبات جرم ، قابلیت یا عدم قابلیت اسقاط آزاد ادله برای اثبات جرم نمی توان بهره گرفت و اثبات آن محدود به دلایل و وسایل خاصی می شود که در فقه یا قانون پیش‌بینی شده است . ( نظام قانونی ادله ) و نیز نمی توان مجازات اعدام را به مجازات دیگری تبدیل کرد ویا آن را در صورت حصول عوامل سقوط مجازات اسقاط نمود .[۱۲۹]

گفتار دوم : نوآوری های ناظر بر صیانت از اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها

نوآوری های ناظر بر اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها را در دو مبحث از لایحه مشاهده می‌کنیم .

اول ، در تعیین مجازات حدی در امکنه خاص مطابق ماده ۳-۲۱۶ . برابر این ماده در صورتی که جرم مستوجب حد در زمان یا مکان مقدس صو.رت گیرد و سبب هتک حرمت آن زمان یا مکان شود علاوه بر حد به ۲۰ ضربه شلاق نیز محکوم می شود .

دوم ،عناوین کلی در ماده ۲۶۳ حذف شده است . قانون‌گذار در لایحه با حذف عبارات « مقدسات اسلام» و «انبیای عظام» به ابهامات موجود در این زمینه پایان داده است .

الف : تعیین مجازات اعمال مستوجب حد در امکنه خاص ( ماده ۳ – ۲۱۶ )

در ماده فوق الذکر آمده است : هرگاه کسی مرتکب جرم مستوجب حد در زمان‌های مقدس مانند ماه رمضان ، عید قربان ، عید فطر ، عاشورا یا مکان های مقدسی مانند مساجد گردد ، در صورتی که عرفاً هتک حرمت آن زمان یا مکان مقدس باشد علاوه بر حد به حداکثر تا ۲۰ ضربه شلاق نیز محکوم می شود .

این ماده در واقع جایگزین ماده ۱۰۶ قانون مجازات اسلامی می‌باشد که در آن مقرر شده است : زنا در زمان‌های متبرکه چون اعیاد مذهبی و رمضان و جمعه و مکان های شریف چون مساجد علاوه بر حد موجب تعزیر است .

در بحث اعمال مستوجب حد در ازمنه و امکنه خاص تغییراتی عمده نسبت به قانون مجازات اسلامی اعمال شده است . در قانون کنونی این ماده در باب زنا آمده است و اختصاص به زنا دارد . حسب نظریه مشورتی شماره ۱۶۵۱/۷۱-۲۳/۳/۶۷ اداره حقوقی « آنچه در ماده ۱۰۶ بیان شده است اختصاص به یک امر خاص دارد و موارد مورد نظر دادگاه استعلام کننده را که شرب خمر و تفخیذ می‌باشد نمی تواند مشمول ماده مذکور دانست زیرا با اصول و قوانین حاکم منطبق نخواهد بود . » ذکر عبارت « جرم موجب حد » در لایحه به صورت مطلق به کار رفته است و حاکی از این مطلب است که تمامی جرایم مستوجب حد در چنین شرایطی باعث تشدید مجازات مجرم می‌گردد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




۱-۹- روش و طرح نمونه­برداری

جامعه آماری در این تحقیق، شامل شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ‌می‌باشد. با قید محدودیت­های زیر برای جامعه آماری و تعدیل آن، نمونه آماری مشخص می­گردد. نمونه انتخابی این تحقیق شامل شرکت­هایی می­ شود که دارای شرایط زیر باشند:

۱) شرکت­هایی که در سال­های ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ اقدام به تعدیل گزارش­های مالی خود نموده ­اند.

۲) سال مالی آن­ها منتهی به پایان اسفند ماه باشد.

۳) شرکت­هایی که حداکثر تا تاریخ ۱/۱/۱۳۸۳ در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشند (یعنی قبل از سال ۱۳۸۳ در بورس پذیرفته شده باشند) و نام شرکت در دوره مورد بررسی از بین شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران حذف نشده باشد.

۴) شرکت سرمایه ­گذاری یا واسطه­گری مالی و بیمه نباشد.

۵) در دوره مورد بررسی تغییر دوره مالی نداده باشند.

۶) اطلاعات مالی شرکت برای دوره زمانی تحقیق موجود باشد.

۱-۱۰- ابزار گردآوری داده ­ها

در این تحقیق به منظور تدوین مبانی و مفاهیم نظری از روش کتابخانه ­ای استفاده خواهیم نمود. یعنی مطالعه مقاله، کتاب و پایان نامه­ های مختلف صورت خواهد پذیرفت. برای جمع ­آوری داده ­های مالی از لوح­های فشرده و نرم­افزارهای موجود مثل نرم­افزار ره­آورد نوین، نرم­افزار تدبیر پرداز مورد استفاده خواهد شد. سایت اینترنتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران یکی دیگر از منابع اطلاعاتی این تحقیق است. همچنین به منظور اطمینان از صحت داده ­های نرم افزارهای مذکور، به صورت نمونه ­ای، اقلامی از این داده ­ها انتخاب و با اقلام واقعی در صورت­های مالی مطابقت داده خواهد شد.

۱-۱۱- ابزار تجزیه و تحلیل

در این تحقیق از نرم افزار Excel برای دسته­بندی، تلخیص و ایجاد پایگاه داده ­ها استفاده خواهد شد و به منظور آزمون فرضیه ­ها از نرم افزار Spss استفاده می­ شود.

در تحقیق حاضر ابتدا آماره­ های توصیفی برای متغیر­های مدل رگرسیون ارائه می­ شود. این آماره­ها عبارتند از: میانگین، تعداد، حداکثر، حداقل و انحراف معیار. این آماره­ها شمای کلی از تک­تک متغیر­های مدل به دست می­دهد. همچنین آزمون کولموگورف، اسمیرنف (K-S) برای آزمودن نرمال بودن توزیع جامعه، آماره F و آزمون ANOVA برای آزمودن معنادار بودن رگرسیون، آماره­ های t برای آزمودن معنادار بودن ضرایب و آزمون دوربین واتسون به منظور بررسی استقلال خطاها از یکدیگر مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

۱-۱۲- قلمرو تحقیق

۱-۱۲-۱- قلمرو مکانی تحقیق

قلمرو مکانی تحقیق، شامل کلیه­ شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ‌می‌باشد. دسترسی آسان به اطلاعات این شرکت­ها، همچنین استاندارد بودن و همگن بودن اطلاعات این شرکت­ها دلیل انتخاب این شرکت­ها به عنوان جامعه آماری تحقیق است.

۱-۱۲-۲- قلمرو زمانی تحقیق

افق زمانی پژوهش، یک دوره پنج ساله از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ ‌می‌باشد.

۱-۱۲-۳- قلمرو موضوعی تحقیق

این پژوهش به دنبال تاثیر کیفیت سود بر واکنش سرمایه ­گذاران به گزارشات مالی تعدیلی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.

۱-۱۳- متغیرهای تحقیق و نحوه اندازه ­گیری آن­ها

۱-۱۳-۱- متغیر مستقل

در این تحقیق برای اندازه ­گیری متغیر مستقل تحقیق(کیفیت سود) از دو مدل استفاده شده است که در ادامه به تشریح هریک از آن­ها می­پردازیم:

۱-۱۳-۱-۱- کیفیت سود بر اساس اقلام تعهدی

برای اندازه گیری کیفیت سود از اقلام تعهدی بر اساس مدل دی چو و دی شف (DDEQ) (2002) استفاده می شود. اقلام تعهدی در مدل مذکور خطاهای عمدی برآورد که ناشی از دستکاری مدیریت سود و خطای غیر عمدی اقلام تعهدی را در نظر می‌گیرد. مدل مذکور به شرح زیر است:

که در آن:

= میانگین جمع دارایی­ های شرکت i در سال های t و t-1

= جریانات نقدی عملیاتی شرکت i در سال t

= تغییرات در دارایی­ های جاری شرکت i در سال های t-1 به t

= تغییرات در بدهی­های جاری شرکت i در سال های t-1به t

= تغییرات در وجه نقد شرکت i در سال های t-1 به t

= تغییرات در بدهی­های کوتاه مدت شرکت i در سال هایt-1به t

= تغییرات در درآمد شرکت در سال های t-1 به t

= اموال، ماشین آلات و تجهیزات ناخالص

در مدل فوق کیفیت سود برابر است با:

کیفیت سود که در این مدل با بهره گرفتن از انحراف معیار میانگین متحرک مقادیر باقیمانده مدل (از سال t-4 تا سال t) محاسبه می شود بیانگر این است که شرکت های با انحراف معیار بیشتر کیفیت سود پایین تری دارند.

۱-۱۳-۱-۲- شناسایی کیفیت سود با بهره گرفتن از الگوی اسلوان (۱۹۹۶)

کیفیت سود در الگوی اسلوان به شرح الگوی زیر ‌می‌باشد:

که در آن، عبارت از تعهد عملیاتی است؛ عبارت است از عایدی قبل از اقلام غیر مترقبه، جریان­های نقدی ناشی ناشی از عملیات است؛ میانگین ارزش دفتری اول و پایان دوره مجموع دارایی­هاست.پس از محاسبه برای تمام شرکت­های نمونه متغیر جدیدی به نام به منظور تفکیک شرکت­های نمونه به کیفیت سود ضعیف و قوی محاسبه و تعریف می­گردد. به منظور محاسبه این متغیر ابتدا میانه به دست آمده از شرکت­های نمونه محاسبه می­گردد. پس از محاسبه این میانه متغیر به شرح زیر محاسبه می­ شود:

قدر مطلق اختلاف هر شرکت با مقادیر میانه کل نمونه­ ها است. پس از محاسبه این متغیر شرکت­های نمونه بر اساس آن به دهک­های مختلف تقسیم می­گردند. شرکت­های قرار گرفته در دهک­های اول و دوم به عنوان شرکت­های با کیفیت سود قوی تلقی شده و سایر دهک­ها با کیفیت سود ضعیف طبقه ­بندی می­گردد.

۱-۱۴-۲- متغیر وابسته

در این تحقیق متغیر وابسته واکنش بازار در زمان ارائه گزارشات تعدیلی ‌می‌باشد که با بهره گرفتن از بازده اضافی سهام در بازه زمانی انتشار گزارشات تعدیلی اندازه ­گیری می­ شود:

که در آن:

= Daily Ret بازده روزانه شرکت i برای روز های ۰ و +۱

IndRet= بازده بازار ‌می‌باشد.

۱-۱۵- مدل تحقیق

برای آزمون فرضیات تحقیق از مدل پالمورس، ریچاردسون و اسکولز[۳] (۲۰۰۴) که به اختصار PRS نامیده می­ شود استفاده می­گردد که به شرح زیر می‌باشد:

که در آن:

=CAR واکنش بازار در زمان ارائه گزارشات تعدیلی.

ATTRIB = یک متغیر مجازی است که چنانچه تعدیل گزارش توسط حسابرس، مدیریت و یا بورس اوراق بهادار صورت پذیرد عدد ۱ و در غیر این صورت مقدار ۰ را می‌گیرد.

CORE = چنانچه تعدیل گزارشات مالی در برگیرنده حساب های اصلی (درآمد- بهای تمام شده و هزینه های جاری عملیاتی) باشد مقدار ۱ و چنانچه تعدیل به خاطر حساب های اصلی نباشد مقدار ۰ را می‌گیرد.

MAT = تفاوت جمع سود اصلی گزارش شده (قبل از تعدیل) و جمع سود تعدیل شده در تمام سال ها تقسیم بر جمع دارایی ها (در سال قبل از سال تعدیل)

PERVAS = نشان دهنده تعداد گروه حساب­های اصلی که در تعدیل تحت تاثیر قرار گرفته اند. (تعداد ۷ گروه اصلی وجود دارد که در صفحه ۹۵ موجود است)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




۲-۵- نمونه هایی از مالکیت موقت

چند تأسيس حقوقی که به عنوان نمونه هایی از مالکیت موقت به شمار می‌روند، در ادامه مورد بررسی قرار می‌گیرند.

۲-۵-۱- وقف

برابر ماده ۵۵ قانون مدنی: «وقف عبارت است از این که عین مال، حبس و منافع آن، تسبیل شود». با توجه ‌به این که یکى از شرایط وقف را «دوام‏» خوانده‏اند (نجفی، ۱۳۶۶: ص ۵۳)، مى‏توان وقف را از این منظر به «وقف مؤبد» و «وقف منقطع‏» تقسیم نمود. در نگاه اول ممکن است، چنین به نظر برسد که قرار دادن دوام‏ به عنوان شرط وقف، جایى براى صحت وقف منقطع باقى نمى‏گذارد، ولى با اندکى تأمل در منظور فقها از دوام‏، این تردید به آسانى زدوده مى‏شود؛ زیرا مقصود آنان، توقیت صریح‏ یعنى مقید کردن به مدت زمان مشخصى است (همان، ص ۵۵)، نه آنکه وقف به گونه‏اى باشد که برگشت آن به محدود شدن مدت وقف باشد. بر همین اساس است که وقف بر «من ینقرض‏» – یعنى کسى که پس از مدتى وجود نخواهد داشت – از دیدگاه برخى فقیهان صحیح است (نجفی، ۱۳۶۶: ص ۵۶؛ شهید ثانی، ۱۴۱۶: ج ۵، ص ۳۵۴). برخى فراتر از این دیدگاه، وقف با توقیت صریح را نیز بدون اشکال پنداشته‏اند، اما چنین نظرى برخلاف مشهور بلکه بر خلاف اجماع است. پس از ذکر این مقدمه به برخى اقسام وقف که مى‏توانند نمونه‏هایى از مالکیت موقت شمرده شوند، پرداخته مى‏شود.

الف) وقف منقطع الاخر:

براى آنکه بتوان روشن نمود که وقف منقطع الآخر از نمونه‏هاى مالکیت موقت است، ‏باید چهار نکته را در نظر گرفت:

    1. یکى از شرایط وقف آن است که موقوف «عین‏» باشد. این مطلب از کلمات فقیهان (نجفی، ۱۳۶۶: ص ۱۵)، نوشته‏هاى حقوقی (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶: ص ۷۵۲؛ امامی، ۱۳۷۶: ص ۶۸؛ کاتوزیان، ۱۳۷۹: ص ۲۶۰) و قانون مدنى (مواد ۵۵ تا ۹۱ قانون مدنى خصوصاً مواد ۵۵، ۵۸ و ۵۹) بخوبى آشکار است.

    1. هنگامى که واقف، عین را وقف مى‏کند، از ملکیت وى خارج مى‏شود و دیگر هیچ‏گونه علقه‏اى نسبت به آن ندارد. این مطلب نیز در کلمات فقیهان (نجفی، ۱۳۶۶: ص ۹۰) و حقوق ‌دانان (کاتوزیان، ۱۳۷۹: ص ۱۲۱) بوضوح دیده مى‏شود.

    1. پس از آنکه عین موقوفه از ملکیت واقف خارج شد، به ملکیت موقوف علیهم داخل مى‏شود (نجفی، ۱۳۶۶: ص ۹۱). گرچه همه فقیهان نسبت به ملکیت موقوف علیهم همداستان نیستند و تنها در برخى صور وقف ‌به این مطلب قائل هستند، اما مشهور فقها نسبت به وقف «منقطع الاخر» پذیرفته‏اند که موقوف علیهم، مالک عین مى‏شوند (نجفی، ۱۳۶۶: ص ۹۱) و بعضى حقوق ‌دانان نیز گفته‏اند که موقوف علیهم باید اهلیت تملک عین را داشته باشند (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸: ص ۲۰۴).

  1. پس از آنکه موقوف علیهم در وقف منقطع الاخر منقرض گردید، اختلافى است میان فقیهان که این ملک به چه کسى بر مى‏گردد؟ گرچه در این باره سه نظر وجود دارد (شهید ثانی، ۱۴۱۶: ص ۳۵۶)، ولى مشهور فقها برآنند که این عین تنها مى‏تواند به واقف – در صورت زنده بودنش – یا قائم مقام او – در صورت فوت وى – برگردد و جز این را نمى‏توان پذیرفت (نجفی، ۱۳۶۶: ص ۶۱).

پس از ذکر این نکات مى‏توان ‌به این نتیجه رسید که مالکیت موقوف علیهم نسبت به عین تنها در مدت زمانى است که آنان در قید حیات هستند و در این فاصله است که مالک عین مى‏باشند و در صورت انقراض، به واقف یا قائم مقام او برمى گردد و این همان مالکیت موقت است.

ب) وقف منقطع الوسط:

یکى دیگر از انواع وقف، وقف منقطع الوسط است، مانند وقف بر نسل اول و پنجم. مشهور فقها قائل هستند که چنین وقفى به منقطع الاخر تبدیل مى‏شود و در حقیقت بعد از انقراض نسل اول موقوف علیهم، وقف به پایان رسیده است و به ملک واقف یا قائم مقام او برمى‏گردد (حسینی شیرازی، ۱۴۰۹: ج ۶۰، ص ۷۵).

با توجه به نکات ذکر شده در وقف منقطع الاخر معلوم مى‏شود که این نوع وقف نیز مى‏تواند نمونه‏اى براى مالکیت موقت باشد.

۲-۵-۲- صلح مشروط

صلح یکى از عقود معین است، هر چند که نتیجه آن، مفاد عقود دیگرى مانند بیع، هبه، اجاره باشد. افزون بر آنکه فقها ‌به این مطلب تصریح دارند (نجفی، ۱۳۶۶: ج ۲۶، ص ۲۱۲)، قانون مدنى نیز چنین نظرى را به صراحت در مواد ۷۵۸ و ۷۶۰ بیان مى‏کند. از سوى دیگر قرار دادن شرط در ضمن عقد صلح که عقدى لازم است، شرط را لازم الوفاء مى‏کند. حال اگر شرط فعل‏ باشد، مشروط علیه باید فعل شرط شده را انجام دهد و اگر شرط نتیجه‏ باشد، امر مشروط تحقق خواهد یافت. مرحوم طباطبایى یزدى در پاسخ به دو سؤال درباره صلح مشروط، ملکیت موقت را پذیرفته است (طباطبایی یزدی، ۱۳۷۶: ص ۲۴۳). این دو پرسش و پاسخ زیر دو عنوان مورد بررسى قرار مى‏گیرد.

۱- شرط اختیار فسخ براى مدت معین ضمن عقد صلح

براى آن که بتوان این نمونه از مالکیت موقت را ارائه کرد، بهتر است متن پرسش و پاسخ آورده شود.

سؤال: هرگاه زید اموالى مصالحه کند به دو نفر برادر از نبیره‏هاى خود، و خیار براى خود قرار دهد تا مدت معینى، و شرط کند در ضمن عقد صلح که هر یک از این دو برادر فوت شدند، سهم او مال دیگرى باشد. این شرط صحیح و ممضى است یا فاسد و مفسد؟

جواب: هرگاه مصالحه مذبور واقع شده است با آن دو یا با ولى یا وکیل آن دو در یک عقد که هر دو مصالحه کذائیه را قبول کرده ‏اند، یا آنکه عقد با هر یک جدا از دیگرى بوده، و لکن آن دیگرى نیز قبول شرط کرده باشد، بعید نیست صحت شرط مذکور چون اظهر صحت شرط نتیجه است.

و مخالف شرع بودن آن نیز از باب اینکه منافى با ادله ارث است، معلوم نیست. زیرا که مورث، مالک مال کذائى شده است که قاصر از انتقال به وارث است، نظیر ملکیت طبقات در وقف. و وارث در وقتى ارث مى‏برد که ملکیت، مطلقه باشد و در اینجا ملکیت مورث، موقته است چون مغیاه به موت است. پس منافات با ادله ارث لازم نمى‏آید. و از این قبیل است شرط خیار از براى خود مادام الحیاه که ارث برده نشود.

و اما اذا قید بمده صریحا بان قال: «بعتک الى یوم کذا او صالحتک الى زمان کذا» بطل. و هذا لا یستلزم بطلان ما اذا قال: «بشرط ان یکون لفلان فى زمان کذا».

بلى، هرگاه عقد با هر یک جدا باشد و شرط را دیگرى قبول نکند، خالى از اشکال نیست. چون مستلزم است ادخال در ملک غیر بدون رضا و قبول او را، و این در غیر وقف بالنسبه الى الطبقات المتاخره مشکل است. فلو قال: «بعتک دارى بکذا، بشرط ان یکون مالک الفلانى لزید» من دون ان یکون زید حاضرا و قابلا للشرط، فالظاهر عدم صحته.

و دعوى انه مع الحضور و القبول ایضا مشکل لانه مستلزم لترکب العقد من ازید من ایجاب احدهما و قبول الاخر، اذ المفروض وجوب قبول ثالث، مرفوعه بعدم المانع عنه و عدم الدلیل علیه. و مع ذلک کله هرگاه در مسئله مراعات احتیاط شود بهتر است (و الله العالم).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




تغییرات نوروشیمیایی (احتمالا دوپامین) که در جریان هر عمل لذت‌بخش آزاد می‌شود ثابت می‌کند که آن عمل قابلیت آن را دارد که به صورت عادت درآید. ‌در مورد اینترنت هم وضع به همین صورت است. این حالت ‌در مورد کسانی که رفتارهای تکانه‌ای دارند بیشتر است. به نظر می‌رسد این فعالیت‌ها توان بالقوه ای برای ایجاد سوء مصرف نیز دارند.

دسترسی آسان به خرید و فروش، قماربازی و. .. به کاربران این فرصت را می‌دهد که زمان بسیار زیادی را بدون مهار و کنترل صرف اینترنت کنند. در نتیجه اگر انسان ‌در مورد این مسأله دخالتی نکند احتمال بروز رفتار تکانه ای به همراه سوء مصرف یا به تنهایی در این زمینه‌ها وجود دارد.

چنانچه در مطالعات مشاهده شده در افراد با این اختلال ۵ ویژگی تکانه ای بودن گزارش شده :

    1. صمیمیت افراطی (Intense Intimacy)

    1. مهار نکردن (Disinhibition)

    1. رعایت نکردن حد ومرزها (Loss of Boundaries)

    1. احساس بی زمانی (Timelessness)

  1. احساس خارج از کنترل بودن (Feeling out of Control)

در زمینه اختلال کنترل تکانه در رابطه با اینترنت دو نوع نگرش وجود دارد:

نگرش اول حاکی از آن است که اینترنت خود باعث ایجاد الگوی تکانه ای در کاربران می‌شود. و نگرش دوم بیان می‌کند، فرد مستعد رفتار تکانه ای است که این گرایش به وسیله اینترنت تشدید می‌شود. (۵)

دلیل دیگر مخالفت با اعتیاد آور بودن اینترنت این بود که به عقیده برخی همچون (Levy، ۱۹۹۶)، چون اینترنت تکنولوژی بسیار پیشرفته ای است و اغلب در جامعه فواید بسیاری دارد ‌بنابرین‏ نباید به عنوان ” عامل اعتیاد آور” از آن انتقاد کرد. اینترنت توانایی‌های بالقوه ای برای تحقیقات، ایجاد شغل و تجارت دارد و دسترسی به کتابخانه‌های بین‌المللی و برنامه ریزی برای جهانگردی را تسهیل می‌کند.

اگر چه کتابهایی ‌در مورد فواید کاربردی اینترنت از لحاظ روانشناسی در زندگی روزمره نوشته شده، در مقایسه به مسأله ” وابستگی به اینترنت “(Dependency) کمتر پرداخته شده است. (۷)

‌بنابرین‏ کسانی که اصطلاح اعتیاد را به نوعی وابستگی فیزیولوژیک بین یک شخص و یک محرک که معمولا نوعی مواد است، اطلاق می‌کند مانند ( Daivis، ۲۰۰۱ ) اصطلاح ” استفاده مرضی از اینترنت ” را مناسبتر از اصطلاحات دیگر یافته اند. (۱۱)

چنانچه در بین معیارهای DSM – IV – TR (2000) هم این اصطلاح در گروه استفاده مرضی یا سوء مصرف مواد طبقه بندی نشده است.

اما گروهی دیگر آن را نوعی ” اعتیاد رفتاری “(Behavioral addiction) می‌دانند مانند اعتیاد به قماربازی، پرخوری، تماشای اجباری تلویزیون و مانند آن. در اینجا فرد نه به ماده، بلکه به آنچه که در رایانه انجام می‌دهد یا به احساسی که در هنگام کار با آن به او دست می‌دهد معتاد می‌شود. (۳)

به طوری که طبق نتایج تحقیقات طرفداران این دیدگاه تعداد زیادی از معتادان به اینترنت معیارهای اصلی اعتیاد را دارند. این معیارها عبارتند از :

  1. برجستگی(Salience) :

وقتی مهمترین فعالیت شخصی، عمل خاصی باشد به طوری که بر تفکر، رفتار و اعمال فرد تاثیر بگذارد، این امر رخ می‌دهد. طبق تحقیقات Fabian و همکاران در سال ۲۰۰۱ ۹۲% معتادان به اینترنت در تحقیق او دنیا را بدون اینترنت خالی و پوچ می‌دانند و ۷۷% جالب ترین فعالیت روزانه خود را کار با اینترنت بیان کردند.

  1. تغییر خلق (Mood modification) :

احساس سرخوشی و هیجان ضمن اشتغال به فعالیتی معین به تغییر خود تعبیر می‌شود. در این حالت ترشح دوپامین از مرکز لذت در مغز افزایش پیدا می‌کند. طبق تحقیقات Fabian و همکاران در سال ۲۰۰۱، ۹۲% از کسانی که اختلال اعتیاد به اینترنت ‌داشته‌اند دارای این ویژگی بودند.

  1. تحمل (Tolerance) :

‌در مورد اعتیاد به اینترنت ” تحمل ” پروسه ای است که طی آن معتاد احساس می‌کند برای داشتن احساس بهتر نیاز به زمان بیشتری برای ماندن در اینترنت دارد. (Griffiths، ۲۰۰۰ ) مانند الکلی هایی که پس از مدتی نیاز به مقدار بیشتری الکل دارند تااحساس بهتری داشته باشند. طبق تحقیقات Youngدر سال ۱۹۹۶معتادان ۸ برابر بیشتر از کاربران عادی از اینترنت استفاده می‌کنند. طبق تحقیق Green field در سال ۱۹۹۹، تحمل در ۵۸% از معتادان به اینترنت وجود دارد.

  1. نشانه های کناره گیری (Withdrawal symptoms):

معتادان به اینترنت وقتی به اینترنت وصل نیستند نشانه های ترک را که شامل : عصبی بودن، پرخاشگری، بی قراری می‌شود، دارند. Seeman و همکاران در سال ۲۰۰۰، Bai و همکاران در سال ۲۰۰۱ ، ۸۲% از معتادان وقتی در حال استفاده از اینترنت هستند، با قطع ان، پرخاشگری می‌کنند و ۸۱% اگر سرعت اتصال آن ها به اینترنت کم باشد ” عصبی” می‌شوند. ( Fabian و همکاران، ۲۰۰۱ )

  1. تعارض (Conflict) :

به علت استفاده از اینترنت، معتادان به اینترنت سطح اضطراب بالایی در روابط خانوادگی، شغلی، زندگی اجتماعی دارند ( Griffiths، ۲۰۰۰ ) در مطالعات Fabian و همکاران گزارش شده ۴۳% معتادان بعد از خارج شدن از اینترنت احساس گناه و افسردگی می‌کنند و ۷۱% آن ها اگر در حین استفاده از اینترنت کسی مزاحم کارشان شود، تند خو و پرخاشگر می‌شوند.

  1. عود(Relaps) :

Hirschman در سال ۱۹۹۲، علت عود را پابرجابودن مشکل عاطفی زمینه ای که به معتاد شدن فرد کمک کرده می‌داند. Young در سال ۱۹۹۶ بیان می‌کند، ۴۶% معتادان تلاش ناموفق برای قطع استفاده از اینترنت ‌داشته‌اند. Greenfield بیان می‌کند ۶۸% از معتادان مطالعه او عود ‌داشته‌اند.

young در سال ۱۹۹۹ سه معیار دیگر ‌به این معیارها اضافه کرده که شامل :

  1. پیشرفت (Progression) :

چنانچه در وابستگی به مواد فرد ابتدا از موادی که کمتر اعتیادآور است مانند تنباکو شروع می‌کند و بعد به داروهای اعتیاد آور مانند کوکائین روی می آورد، معتادان به اینترنت هم ابتدا در قسمت‌هایی از اینترنت که طبق تحقیقات ریسک اعتیاد آن ها کمتر است مانند انواع سایت‌ها و پروتکل ها و پستهای الکترونیک شروع می‌کنند و کم کم در قسمت‌هایی که بیشتر با فعالیت‌های شخصی آن ها در ارتباط است مانند ‌گروه‌های جدید، Multi – user Domains (MUD) و اتاقهای گپ که اعتیاد آورترند به فعالیت بیشتری می پردازند.

  1. انکار(Denial):

معتادان به اینترنت اغلب به مشکل خود آگاهی ندارند و آن را به عنوان اختلال در نظر نمی‌گیرند بلکه اغلب با بیان عباراتی چون « کسی به ماشین معتاد نمی‌شود » یا « آن قسمتی از شغل من است » آن را توجیه می‌کنند.

  1. ادامه فعالیت علی‌رغم نتایج آن (‍Continued Use Despite Consequences) :

اعتیاد به اینترنت اغلب در روابط شخصی، تحصیلی و شغل افراد، اثر سوء می‌گذارد اما معتادان علی‌رغم این مشکلات به رفتار خود ادامه می‌دهند. (۱۱)

بطو کلی رایج ترین اصطلاح برای این اختلال، “اعتیاد به اینترنت” (Internet Addiction) است که نوعی وابستگی رفتاری به اینترنت ایجاد می‌کند و با ویژگی‌های زیر تعیین می‌شود:

    1. هزینه روزافزون برای اینترنت و موضوعات مربوط به آن

    1. احساس هیجانی ناخوشایند (مثل اضطراب، افسردگی و مانند آن در زمانی که فرد در تماس با اینترنت نیست).

    1. قابلیت تحمل و عادت کردن به اثرات در اینترنت بودن

  1. انکار رفتارهای مشکل زا (۳)

علائم و نشانه ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




۲۹-مرعشی شوشتری، محمد حسن، «دیدگاه­ های نو در حقوق کیفری اسلام»، نشر میزان، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۳٫

۳۰-مشیریان، محمد، «حق مؤلف و حقوق تطبیقی»، جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران، ۱۳۳۹٫

۳۱-معاونت آموزش قوه قضائیه، «رویه­ قضائی ایران در ارتباط با دادگاه­ های عمومی جزائی»، جلد هشتم، نشر جنگل، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۷٫

۳۲-میر سعیدی، منصور، «ماهیت حقوقی دیات»، نشر میزان، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۳٫

۳۳-معاونت آموزش و تحقیقات قوه­ی قضائیه، «مجموعه نشستهای قضائی: مسائل قانون مجازات اسلامی (۱)» نشر معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، چاپ اول، قم، ۱۳۸۲٫

۳۴-میر محمد صادقی، حسین، «حقوق کیفری اختصاصی: جرائم علیه اشخاص»، نشر میزان، چاپ پنجم، تهران، ۱۳۸۹٫

۳۵-نوربها، رضا، «نگاهی به قانون مجازات اسلامی به انضمام چند مقاله‌ حقوقی»، نشر میزان، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۷٫

۲-کتاب­های انگلیسی

۳۶٫ Neil. A. Macdonald, The Study Of Political parties. Ps26. Random house. New York. 1963

ب-جزوات درسی

۳۷-درودیان، حسنعلی، «تقریرات درس حقوق مدنی۳»، جزوه درسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سال تحصیلی۷۵-۱۳۷۴، ص ۱۰۷٫

۳۸-زارعی، محمد حسین، «جزوه حقوق اداری»، دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران، سال تحصیلی ۸۷-۱۳۸۶٫

ج-مقالات

۳۹-اشتیاق، وحید، «مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در لایحه قانون مجازات اسلامی»، مجله پژوهش­های حقوقی، مؤسسه­ی مطالعات و پژوهش­های حقوقی شهر دانش، شماره ۱۳، تهران، بهار و تابستان ۱۳۸۷٫

۴۰-اشتیاق، وحید، «گرایش به پذیرش و توسعه ی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی: واکنش واقع گرایانه به آثار توسعه»، مؤسسه­ی مطالعات و پژوهش­های حقوقی شهر دانش ، مجله پژوهش­های حقوقی، شماره ۱۱، تهران، ۱۳۸۶٫

۴۱-پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ،« جرائم رایانه­ای و مصادیق جرائم رایانه­ای »، پنجمین نمایشگاه بین‌المللی رسانه­های دیجیتال، نشر اول، تهران،۱۳۹۰٫

۴۲-حائری، کاظم، «مالکیت شخصیت­های حقوق»، فصل نامه تخصصی فقه اهل بین (ع)، ، شماره ۲۱، سال ششم ، قم، ۱۳۷۹٫

۴۳-دامغانی، محمد تقی،« مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قوانین ایران»، مجله کانون وکلا، شماره ۶۵، خرداد و تیر، تهران، ۱۳۳۸٫

۴۴-دزیانی، محمد حسن، «ابعاد جزایی کاربرد کامپیوتر و جرائم کامپیوتری»، خبرنامه انفورماتیک، شورای عالی انفورماتیک کشور، شماره ۵۸، تهران، دی و اسفند،۱۳۷۳٫

۴۵-روح الامینی ،محمود، «دگرگونی­های مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در نظام حقوقی فرانسه»، مجله فقه و حقوق، شماره۱۶، تهران، بهار ۱۳۸۷٫

۴۶-کامیار، غلامرضا، «تخریب آثار فرهنگی-تاریخی توسط اشخاص حقوقی»، نشریه­ی علوم سیاسی، مجله مجلس و راهبرد، سال ۱۱، شماره ۴۴،تهران،.۱۳۸۳٫

۴۷-محقق داماد، مصطفی، «مبانی تطبیق پذیری قوانین اسلامی با تحولات اجتماعی»، مجله نقد و نظر، سال ۲، شماره ۵، تهران، ۱۳۷۴٫

۴۸-مرادی، سید الله و عرب، مرتضی، «بررسی اجمالی ماده ۹۷ قانون تأمین اجتماعی (استفاده از مزایای قانون تأمین اجتماعی برخلاف حق)»، ‌فصل‌نامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شهر کرد، دوره ۴۲، شماره ۳، شهرکرد، پاییز ۱۳۹۱.

۴۹-مرعشی، محمد حسن، «دیه و ضرر و زیان ناشی از جرم»، مجله حقوقی دادگستری، شماره ۱، تهران، ۱۳۷۵٫

۵۰-نبی پور، محمد،« شرایط مسئولیت کیفری در لایحه­ی قانون مجازات اسلامی»، مجله­ی تعالی حقوق، سال دوم، شماره ۷، مهر و آبان، تهران، ۱۳۸۲٫

۵۱-نعیمی، عمران و فدایی، حمید، «الزامات و حقوق کارفرمایان در مقررات تأمین اجتماعی»، ‌فصل‌نامه قوانین و مقررات تأمین اجتماعی، شماره ۹، تهران، ۱۳۸۶٫

چ-پایان نامه­ ها

۵۲-حسنی، محمدحسن، «مطالعه­ تطبیقی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در حقوق ایران و استرالیا»، رساله­ دکتری، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی تهران، سال تحصیلی ۸۹-۸۸٫

۵۳- حسنی، محمدحسن، «مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴٫

۵۴-زینالی نصرانی، حسین، «زمان گذشت مجنی علیه در مسئولیت کیفری»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق، تابستان ۱۳۸۳٫

۵۵-قاسمی، ابوالحسن، «ضبط و مصادره اموال در حقوق کیفری ایران»، پایان نامه کارشناسی ارشد، چکیده ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۹٫

ح-آرای دادگاه

۵۶-رأی شماره ۲۶۱۳ مورخ ۱۸/۱۲/۸۲ شعبه اول دادگاه عمومی آزاد شهر که به موجب رأی شماره ۷۹۰-۲۰/۶/۸۴ شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان گلستان تأیید گردیده است.

۵۷-رأی شماره ۲۲۶۷ مورخ ۱۳۸۲ شعبه سوم دادگاه عمومی گرگان.

۵۸-رأی شماره ۷۷۶ مورخ ۲/۸/۸۶ شعبه اول دادگاه عمومی ساری.

۵۹-رأی شماره ۷۴۰ مورخ ۲۸/۸/۸۵ شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی ورامین.

۶۰-رأی شماره ۹۸۲ مورخ ۲۰/۱۰/۸۴ شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی ورامین که به موجب رأی شماره ۲۳۰-۲۴/۲/۸۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تأیید گردیده است.

۶۱-رأی شماره ۱۶۵۷/۱۳۲ مورخ ۱۴/۸/۸۶ شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی مشهد.

۶۲-رأی شماره ۲۲۴۶/۱۶۴ مورخ ۲۴/۱۰/۸۴ شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی مشهد.

۶۳-رأی شماره ۸۵۶ مورخ ۲۸/۸/۸۶ شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی سمنان.

۶۴-رأی شماره ۱۴۸۲-۱۴۵۰ مورخ ۱۳/۱۰/۸۲ دادگاه عمومی گرگان.

۶۵-رأی شماره ۵۰۸ مورخ ۲۸/۶/۸۵ شعبه ۱۰۷ دادگاه عمومی ساری.

خ-سایت

۶۶-پرتال جامع قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، « بررسی حقوق مالکیت فکری (معنوی) و ابعاد آن در قوانین و مقررات معاونت حقوقی و امور مجلس»، قابل دسترسی در سایت:

www.hvm.ir

۶۷-دیندار، مرتضی، «مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قانون جرائم رایانه ای»، کار تحقیقی ۲، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، پایگاه نشر مقالات حقوقی حق گستر، بهار ۱۳۸۹، قابل دسترسی در سایت:

www.Haghgostar.ir.

۶۸-سایت پرتال جامع آموزش و تحقیقات قوه­ی قضائیه

www.Amoozeshghanoon.ir

۶۹-نامور، اسماعیل، فوجردی ،راحله ، اسلامی، محمد طاهر، « مصادیق جرائم رایانه ای»، قابل دسترسی در آدرس سایت:

http://www.vekalat.org/public.php?cat=2&newsnum=2312170

Abstract

In Iran criminal law, acceptance of the criminal responsibility of legal entities have two approaches. First, the criminal responsibility of legal persons for exemption, second accepting this responsibility in principle. The first one, began in 1328 with the adoption of a single article, to seize property belonging to the outlawed parties. Before the approval of computer crimes law in 1388, accepting this responsibility in sporadic rules in the form of exclusions have continued.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




بند ششم- اعتبار و قدرت اثباتی

الف– اماره ی رسمی بودن سند

سند را به اعتبار ظاهر آن، مانند : امضای دو طرف و مهر و امضای سر دفتر و اعلام و ثبت و شماره ی آن در دفاتر اسناد رسمی ، باید رسمی شناخت . باید بیان کرد که ظاهر ، اماره ی رسمی بودن سند است ، یا اصل صحت چنین اقتضا دارد که سند رسمی باشد و هر کس مدعی بطلان یا عادی بودن سند رسمی است ، بار اثبات را به دوش دارد[۵۸].

ب- اعتبار سند تصدیق امضا شده

سند تصدیق امضا شده سند عادی است که امضای آن به تصدیق مأمور رسمی رسیده است . ‌بنابرین‏ ، باید مفاد و مندرجات سند را از تاریخ و امضای سند جدا ساخت:

    1. ‌در مورد آنچه در سند اعلام شده ، خواه حاوی انشاء و تصرف باشد یا اخبار ، سند عادی است : نه قابلیت اجرا دارد و نه اثبات خلاف آن نیازی به ادعای جعل دارد . با وجود این ، چون امضای سند رسمیت دارد ، در دعوای مربوط به اصالت سند ، مدعی کسی است که انتساب سند را به امضاء کننده انکار می‌کند . به بیان دیگر ، امضای سند به مفهوم پذیرش اصالت آن و انتساب عمل حقوقی به اراده ی امضا کنننده است . پس ، اگر امضا کننده بخواهد مفاد سند را انکار کند ، باید به عنوان مدعی دلیل بیاورد : در نتیجه رسمی بودن امضاء این اماره را ایجاد می‌کند که سند اصالت دارد ، مگراینکه خلاف آن ثابت شود و انکار و تردید ساده ، امضا کننده را معاف از اثبات نمی کند . دیوان عالی کشور در حکم اصراری ۳۵۳۲ – ۱۷/۱۲/۴۳ نظر می‌دهد که : نظر به اینکه طبق ماده ی۱۳۰۱ ق . م . امضاء ذیل سند علیه امضا کننده دلیل است و فرجامخواه برای اثبات این ادعا که مندرجات متن رسید از ناحیه ی او نوشته نشده بوده دلیلی اقامه نکرده، سند مذبور قانونی و معتبر شناخته می شود»[۵۹].

  1. امضای سند و تاریخ امضاء را مأمور رسمی احراز می‌کند و خلاف آن را جز با ادعای جعل نمی توان ثابت کرد . زیرا ، انکار رویدادی که نزد مأمور و با نظارت او صورت پذیرفته است ، به منزله ی نسبت دادن دروغ و تزویر به مأمور رسمی است .

بند هفتم- سند عادی

بند هشتم- تعریف رکن اساسی امضاء

قانون مدنی سند عادی را تعریف نکرده است : پس از ارائه تعریف سند رسمی در ماده ی ۱۲۸۷ ، در ماده ی ۱۲۸۹ می خوانیم که : « غیر از اسناد مذکوره در ماده ۱۲۸۷ سایر اسناد عادی است » پس ، در تعریف سند عادی می توان گفت : « سندی است که بدون دخالت مأمورر رسمی ، به وسیله اشخاص عادی ، تنظیم و امضا می شود » . امضاء عبارت از ترسیمی شخصی است که به طور معمول حاوی نام شخص است و دلالت بر تصمیم نهایی و رضای او می‌کند . به همین جهت ، امضا باید در محلی قرار گیرد که در نظر عرف نشان رضایت باشد . اثر انگشت نیز وسیله ی امضا است که گاه ضرورت و اصالت پیدا می‌کند . اشخاصی که سند را تنظیم و امضا می‌کنند ، ولی ، گاه نیزسند حاوی عمل حقوقی است که به وسیله ی اعلام یا انشاء کننده امضا می شود : مانند وصیت نامه که به وسیله ی موصی تنظیم و امضا می شود ، یا وکالتنامه ای که موکل به وکیل می‌دهد تا به هنگام ضرورت آن را اجرا کند ، یا اجرای نیابت ازسوی وکیل و ولایت از سوی پدر یا اقرار نامه ای که حکایت از وجود دین یا شناخت نسب یا وقوع عمل حقوقی دارد ، یا پذیرش ترکه از سوی یکی از وارثان ، یا نامه های خصوصی که میان بازرگانان ‌یا سایر اشخاص مبادله می شود و حاوی ایجاب و قبول و پیشنهاد گفتگو و گاه اقرار به اعمال حقوقی یا تعهد به کاری است یا خود رویداد حقوقی است . ( مانند نامه ی حاوی افتراء و توهین و تهدید به قتل . ) .

امضا ممکن است در نسخه های قراردادی به وسیله ی کپی نقش ببندد و محصول مستقیم دست امضاء کننده نباشد . به بیان دیگر ، تمام نسخه های سند کپی شده نسخه ی اصلی محسوب می شود و در حکم تکرار امضا است . با وجود این ، بعضی تکرار امضا را به منظور پرهیز از هر گونه شبیه سازی و تقلب ، ضروری می دانند و جانب احتیاط را رعایت می‌کنند . رویه ی قضایی ثابتی در این زمینه وجود ندارد و به نظر می‌رسد که عرف ، نظر احتیاط آمیز را ترجیح می‌دهد و رویه ی اداری و قضایی سند کپی شده را نسخه ی اصلی نمی داند .

بدین ترتیب ، اسناد عادی انواع گوناگونی دارد و ممکن است حاوی قرار داد یا ایقاع و اخبار و انشاء یا رویدادی حقوقی باشد و رکن مشترک و پایه ی اعتبار همه ی آن ها امضایی است که انتساب مفاد سند به امضا کننده و اراده ی قاطع او را به صدور سند نشان می‌دهد ، چنان که ماده ی ۱۳۰۴ ق . م . امضای سند تعهد را به طور ضمنی ، رکن آن سند به شمار آورده است و بر همین مبنا ، اعلام می‌کند : « هرگاه امضای تعهدی در خود تعهد نامه نشده و در نوشته علیحده شده باشد ، آن تعهد نامه بر علیه امضا کننده دلیل است ، در صورتی که در نوشته مصرع باشد که به کدام تعهد یا معامله مربوط است » و از مفهوم آن بر می‌آید که سند امضا نشده ، یادداشت خصوصی است و سندی به زبان نویسنده نیست و حداکثر ممکن است در نظر دادگاه از قرائنی باشد که دلایل دیگر را تقویت یا تکمیل می‌کند . همچنین، در ماده ۲۱۶ ق.آ.د.م. انکار و تردید سند عادی متوجه خط یا مهر یا اثر انگشت منتسب به خوانده است .

خط نیز ممکن است منسوب به دیگری باشد ، ولی امضا پیوسته منسوب به خوانده یا نماینده ی قانونی او است و بیگانه در آن راه ندارد. سند بی امضا قدرت اثباتی ندارد و ناتمام است و تنها می‌تواند طرح ساده ی اقدامی به شمار آید . با وجود این ، گاه ممکن است قانون یا عرف اقدامی را در حکم امضا بداند و نوشته ی بی امضا را سند اعلام کند ؛ چنان که ماده ۲۸۱ ق . م قید دین در دفتر بازرگان را به منزله ی اقرار کتبی می‌داند و ماده ی ۱۲۹۷ ق . م دفتر تجارتی در روابط ناشی از معاملات بازرگانی و در دعوای میان دو تاجر سند محسوب می‌کند . همچنین ، ممکن است در تعهدی مشترک اعتبار امضای هر شریک منوط به امضای همه شریکان یا متعهدان مشترک شود و به تنهایی اثر نداشته باشد[۶۰].

بند نهم- سند سفید امضاء

اصطلاح « سفید امضاء » ناظر به موردی است که، برخلاف متعارف، امضای سند پیش از تنظیم محتوا بر آن نهاده شود. به بیان دیگر، برگی سفید امضا شود تا استفاده کننده، بر مبنای توافق صریح یا ضمنی دو طرف یا به دلخواه خود، سند را تنظیم کند. امضای سند سفید اقدامی است بسیار خطرناک، زیرا احتمال دارد از آن سوء استفاده شود و مطلبی در سند بیاید که با مبنای دو طرف در چنین اقدامی مخالف باشد. در چنین حالتی، نه تنها اثبات سفید امضاء دشوار و مخالف ظاهر است، درباره ی اثر این اثبات در اعتبار سند اختلاف وجود دارد و نویسندگان و دادرسان به اتفاق نرسیده اند: بعضی چنین پنداشته اند که سفید امضاء در زمره ی اسناد عادی معتبر نیست. پس، همین که ثابت شود سندی بر روی برگ سفید امضاء شده تنظیم شده است، از اعتبار می افتد و در برابر امضاء کننده قابل استناد نیست و او می‌تواند صدور سند را از طرف خود انکار نماید و اثبات انتساب و اصالت سند را بر عهده ی خواهان بگذارد. ‌بنابرین‏، اگر چک یا سفته ای امضا شود در اختیار دیگری قرار گیرد. مبلغی که در آن نوشته می شود هیچ اعتباری در برابر صادر کننده ندارد و قابل انکار است ؛ در حالی که، اگر چک یا سفته ای پس از تنظیم امضاء شود، محتویات آن منسوب به امضاء کننده است تا خلاف آن در دادگاه اثبات شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




کم توان ذهنی بر اساس تعریف” AAMD[21] در این تحقیق مدنظر می‌باشد ومنظور آن دسته از کودکان کم توان ذهنی که درسطح آموزش پذیر بوده ‌و محدوده سنی آنان بین۱۶-۶ سال ودارای بهره هوشی بین ۵۵-۷۰ می‌باشند ‌و در حال حاضردر مدارس سراوان مشغول به دریافت برنامه های آموزشی، تحصیلی وتوانبخشی هستند.

والدین کودکان کم توان ذهنی: منظور از والدین در اینجا مادر و پدر کودکان می‌باشد که حداقل دارای یک کودک کم توان ذهنی آمورش پذیربوده که درمدارس استثنایی روزانه تحصیل می‌کند وخدمات توانبخشی دریافت می دارند و پاسخگوی پرسشنامه والدین است که مسئولیت دانش آموز را برعهده دارد.

در فرهنگ کودکان استثنایی تعریف شده است:

آموزش و پرورش ویژه به آموزش و پرورشی گفته می شود که برای کودکان با نیازهای ویژه در نظر گرفته شده یعنی کودکانی که به دلایل مختلف نمی توانند به طور کامل از برنامه درسی عادی بهره ببرند.

کودکان استثنایی: به کودکانی گفته می شود که بر خلاف اکثریت افراد هم سن خود درشرایط عادی قادربه سازگاری با محیط نباشد واز نظر فکری، جسمانی ، عقلانی، رفتاری با همسالان خود فرق کلی داشته و احتیاج به روش های خاص تربیتی و آموزشی، درمانی و …. داشته باشد( میلانی فر، ۱۳۷۴).

‌بنابرین‏ از نظر آموزش کودکی استثنایی است که برای تامین حداکثر نیازهای تربیتی و آموزشی او تغییراتی ‌در شیوه های تربیتی و آموزشی خانواده و در برنامه های مدارس عادی داده شود.

فصل دوم:

ادبیات و پیشینه پژوهش

مبانی نظری و یافته های پژوهشی:

یکی از موضوعات مهم مورد توافق نظریه پردازان روانشناسی عملکرد مهم “خود[۲۲]۱ ” در فرایند شخصیت[۲۳]۲ است. اگر چه امروزه، این نظریه پردازان ‌در مورد کانونی بودن “خود” و اهمیت آن در فرایند شخصیت توافق دارند، دیدگاه های مختلف روان شناسی تعاریف مختلفی از “خود” ارائه می‌دهند. در زمان‌های مختلف توجه به خود دستخوش تغییراتی گشته است. اگر چه در بعضی از زمانها مطالعات روی “خود مورد غفلت قرار گرفته اند، در دهه های اخیر این مفهوم بار دیگر مورد توجه فراوان روان شناسان قرار گرفته است.

عزت نفس یکی از عوامل مهم و اساسی در رشد و شکوفایی انسان‌ها است که در دهه های اخیر مورد توجه بسیاری از روان شناسان و پژوهشگران امور تربیتی قرار گرفته است. عزت نفس به معنای قضاوت شخص از ارزشمندی خود است و به نگرش فرد از خود دلالت می‌کند. افراد با بررسی نحوه ی کنار آمدن با استانداردها و ارزش‌های مورد نظر خود و مقایسه ی چگونگی عملکرد خود با دیگران ‌به این قضاوت دست می پردازند. عزت نفس چگونگی احساس خود درباره ی خود است و بر همه ی افکار، ادراکات، هیجانات، آرزوها، ارزش‌ها و اهداف شخصی نفوذ دارد و کلید رفتار آدمی می‌باشد. ‌بنابرین‏، عزت نفس هسته ی مرکزی ساختارهای روانشناختی فرد است که وی را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسایش خاطر وی را فراهم می آورد. عزت نفس نقش محافظت کننده ای در مقابله با فشارهای روانی دارد که از فرد در مقابل وقایع فشار آور منفی زندگی حمایت می‌کند. فردی که از ارزشمندی بالایی برخوردار است، به راحتی قادر است با تهدیدها و وقایع فشارآور بیرونی بدون تجربه ی برانگیختگی منفی و از هم پاشیدگی سازمان روانی مواجه شود. عزت نفس پائین به عنوان عامل خطر برای پرخاشگری، بزهکاری، سوء مصرف مواد، افسردگی، عملکرد ضعیف تحصیلی، همسر آزاری، کودک آزاری و نظایر آن مشاهده شده است. اخیراًً برخی سیاستمداران و مسئولان مدارس پیشنهاد کرده‌اند که مدارس و دیگر مؤسسات اجتماعی باید برنامه هایی برای ارتقای عزت نفس افراد طراحی کنند. این پیشنهاد بر این فرض استوار است که عزت نفس علت و نه معلول مشکلات اجتماعی است، مستقل از موقعیت های خاص وجود دارد و می‌تواند با مداخلات خارجی ارزیابی شود. بی تردید عزت نفس یکی از مهمترین و اساسی ترین جنبه‌های شخصیت و تعیین کننده ویژگی‌های رفتاری ما است .توجه ‌به این امر، به ویژه ‌در مورد کودکان دارای نیازهای آموزشی ویژه و نیز کسانی که به آن ها آموزش می‌دهند، از اهمیت خاصی برخوردار است. عزت نفس به مانند یک سرمایه ی ارزشمند حیاتی از مهمترین عوامل پیشرفت و شکوفایی استعداد و خلاقیت افراد می‌باشد. افراد دچار ناتوانی، به دلیل نگرشهای منفی والدین، تجارب منفی در برخورد با همسالان عادی و ناکامی های پی در پی در مدرسه به تدریج دلسرد و سرخورده شده و توالی چنین شکست ها و مشکلاتی موجب می شود که آن ها نسبت به خود احساس بی ارزشی داشته باشند و در نتیجه این احساس منجر به آسیب در عزت نفس آن ها شود(ولی زاده و همکاران،۱۳۸۷).

عزت نفس یک شاخص بسیار مهمی در شخصیت افراد است و به مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می‌دهیم و فکر می‌کنیم دیگران برای ما قائل هستند، گفته می شود. قدمت تاریخی این موضوع به مباحثی که علما و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند برمی گیرد. در طول صد سال گذشته بسیاری از روان شناسان این نظر را پذیرفته اند که انسان دارای یک نیاز به عزت نفس می‌باشد(آدلر[۲۴] ۱۳۹۰).

بعضی از نظریه پردازان اظهار می دارند که به طور کلی ارزش گذاری نسبت به خویشتن را می توان عزت نفس نامید(آلپورت [۲۵]۱۹۳۷، راجرز[۲۶] ۱۹۵۹ ، سالیوان[۲۷]۱۹۵۳، طارن هورنی[۲۸]۱۹۳۷، جیمز[۲۹]۱۸۹۰،مازلو[۳۰]۱۹۷۰). اسمیت هارتر و روزنبرگ عزت نفس را عنصری از خود پنداره می دانند که به قضاوت ما نسبت به توانایی‌های بالقوه و بالفعل دلالت دارد. فردی که عزت نفس بالایی دارد خود پذیرا و خود ارزشمند است. روانشناسان اجتماعی عزت نفس را ارزیابی مثبت و منفی از خود می دانند. به طور کلی فرض می شود عزت نفس تا حدودی باثبات است. همچنین عزت نفس به عنوان یک احساس کلی از خود ارزش و کفایت شخصی یا به عنوان احساس عمومی پذیرش خود، خوبی و احترام به خود تعریف می شود(کوپر اسمیت [۳۱]، ۱۹۶۷، وایلی[۳۲] ،۱۹۹۰، شهرآرای، ۱۳۸۷). عزت نفس یا همان خود بزرگواری یکی ا ز خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشکیل می‌دهد و به طور حتم روی سایر جنبه‌های شخصی انسان اثر می‌گذارد و کمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبه‌های شخصیت یا ناموزونی آن ها خواهد شد و حتی ممکن است پایه گذار بیماری‌های روانی گوناگونی مانند افسردگی، کمرویی و ترس و…شود(بیابان گرد۱۳۷۳).

تحقیقات نشان داده است که بچه هایی که دچار ناتوانی یادگیریی هستند احتمالا سیکل منفی از عزت نفس پایین را تجربه می‌کنند، انگیزه و پشتکارشان برای انجام تکالیف کاهش می‌یابد و این باعث می شود شکست بیشتری را تجربه کنند(کاور، بروکواسکی [۳۳]۱۹۹۹، گریز[۳۴]۱۹۹۴، گارنی۱۹۸۸[۳۵]، به نقل از کوزن۱۹۹۹[۳۶]).

عزت نفس درقرآن مجید :

قرآن مجید در سه مورد، همه را از آن خداوند می‌داند و می فرماید:

ولله العزه و لرسوله وللمومنین ؛(منافقون آیه، ۸)یعنی اینکه عزت، مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است .

این آیات بیانگر آن است که خصلت عزت نفس، از صفات الهی است. آنان که دارایی این خصلت برزگ هستند، مظهر یکی از صفات الهی می‌باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




ج : فساد قاعده مند و فساد غالب : فساد قاعده مند : فسادی است که احتمال کشف و مجازات در آن کاهش و انگیزه های فساد افزایش می‌یابد.

فساد غالب : فسادی است که سراسر دستگاه های دولتی را فرا گرفته باشد .

تقسیم بندی فساد اداری:

در یک تقسیم ‏بندی که به نظر می‏رسد از دیگر تقسیم ‏بندیها جامع ‏تر باشد، فساد اداری به سه‏ گونه تقسیم شده است. هیدین هایمر که این تقسیم‏ بندی را انجام داده به سه نوع فساد اداری زیر اشاره ‌کرده‌است:

الف) فساد اداری سیاه: کاری که از نظر توده‏ ها و نخبگان سیاسی منفور است و عامل‏ آن باید تنبیه شود.برای مثال می‏توان گفت که دریافت رشوه برای نادیده گرفتن‏ استانداردها و معیارهای ایمنی در احداث مسکن و مسایل خطرناک از این نوع فساد اداری‏ اند(حبیبی، ۱۳۷۵، ص۱۶).

ب) فساد اداری خاکستری: کاری که از نظر اکثر نخبگان منفور است اما توده ‏های‏ مردم ‌در مورد آن بی‏ تفاوت هستند.مثلا کوتاه کارمندان در اجرای قوانینی که در بین‏ عموم از محبوبیت چندانی برخوردار نیستند و فردی به غیراز نخبگان سیاسی به مفید بودن آن ها معتقد نیست.

ج) فساد اداری سفید: کاری که ظاهراً مخالف قانون است اما اکثر اعضای جامعه‏ نخبگان سیاسی و اکثر مردم عادی آن را آن‏قدر مضر و با اهمیت نمی‏دانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند. مثال گویای فساد اداری سفید، چشم‏ پوشی از نقض مقرراتی است‏ که در اثر تغییرات اجتماعی و فرهنگی ضرورت خود را از دست داده ‏اند. استفاده از کامپیوتر در کشورهایی که قبلا ممنوعیت داشته از این نوع است. [۲۲]

در یک تقسیم‏ بندی دیگر فساد اداری را به دو نوع فساد اداری کلان و جزئی تقسیم‏ می‏ نمایند. تمایز میان فساد اداری رؤسای دولت، وزیران و کارمندان عالی‏رتبه از یک‏ طرف و فساد اداری کم ‏اهمیت‏ تر، کارمندان جزء، مأموران گمرک و افراد پلیس از سوی‏ دیگر بسیار سودمند است. قوانین ملی بر حسب اهمیت جرم و معیارهای دیگر بسیار متفاوتند.فساد اداری در درازمدت نهادها را با خطر مواجه می‏ سازد.فساد اداری اساسا باید توسط دولت حاکم بر کشور آسیب‏ دیده حل شود. فساد اداری خرد و کلان هردو می ‏توانند ریشه ‏ای و یا موردی باشند،فساد اداری ریشه ‏ای با تضییع انگیزه ‏ها موجب‏ زیان‌های اقتصادی،با تضعیف نهادها موجب زیان‌های سیاسی و با توزیع مجدد ثروت و قدرت بین اغنیا و توانگران موجب زیان‌های اجتماعی می‏ گردد.مادامی که فساد اداری‏ حق مالکیت، حاکمیت قانون و انگیزه ‏های سرمایه ‏گذاری را خدشه ‏دار می‏ نماید،راه‏ توسعه سیاسی و اقتصادی مسدود خواهد شد که در این صورت دموکراسی معنای خود را از دست خواهد داد، فساد اداری تخلفی است که معمولا از سوءاستفاده از قدرت‏ نشأت می‏ گیرد.[۲۳]

در تقسیم ‏بندی دیگری، فساد اداری را ‌بر اساس عمل آن به دو دسته :۱-فساد اداری از درون دولت و ۲-فساد اداری در روابط دولت با شهروندان تقسیم می‏ کنند.

از انواع فساد اداری درون دولت می‏توان به موارد زیر اشاره نمود:

۱-استفاده شخصی از اموال دولتی ۲-کم‏ کاری،گزارش مأموریت کاذب و…۳- دزدی مواد اولیه و مصرفی متعلق به دولت ۴-استفاده از امکانات اداری برای اهداف‏ سیاسی ۵-فساد قانونی برای انتفاع سیاستمداران و کارمندان دولت ۶-فساد و توزیع‏ حقوق و مزایا ۷-اختلاس و سوءاستفاده مالی(حبیبی،۱۳۷۵، ص ۴۷ ).

از انواع فساد اداری در روابط دولت با شهروندان نیز می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-فساد در ارائه کالاها و خدمات دولتی(تبعیض در ارائه) ۲- فساد در فروش اموال‏ و املاک دولتی به شهروندان از طریق تبانی و رشوه‏ خواری ۳- فساد در قراردادهای‏ بخش خصوصی با دولت ۴- فساد در صدور مجوز برای فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی‏ بخش خصوصی ۵- فساد در شناسایی و مبارزه با قانون‏ شکنی ۶- فساد مالیاتی ۷-فساد استخدامی (تبعیض در گزینش ها) (حبیبی، همان، ص۴۷).

شهروند به دو طریق ممکن است با کارمند ارتباط ایجاد کند.چنانچه شهروند با کارمند رابطه دوستی یا خویشاوندی داشته باشد ممکن است با اتکاء بر آن رابطه از او تقاضا کند که ضوابط را نادیده بگیرد. از سوی دیگر اگر هیچ آشنایی قبلی بین شهروند و کارمند وجود نداشته باشد، شهروند ممکن است از طریق پیشنهاد رشوه نظر مساعد کارمند،دولت و شهروند را جلب کند ‌و نوعی مبادله است که در آن کارمند به‏ عنوان عرضه‏ کننده ی خدمات فاسد و شهروند به ‏عنوان متقاضی آن وارد معامله می‏ شود (حبیبی،همان، ص ۵۲).

نفوذ فساد در انواع مختلف اداری، اقتصادی و … به درون ساخت رسمی قدرت، می‌تواند منجر به تضعیف اقتدار حکومت و ایراد صدمه جدی به برنامه های پیشرفت و توسعه جامعه گردد. ‌بنابرین‏، مقابله قاطع وجدی با فساد در بدنه قدرت، ضامن صیانت از توسعه و رشد همه جانبه است.

۲-۱- ۶- نظریه ها درباره پیامدهای فساد اداری:

ادبیات علمی در زمینه فساد اداری، شاهد دو مکتب رقیب و متعارض در خصوص اثرات فساد بر کارایی و اثربخشی نظام اداری و توسعه اقتصادی است: مکتب کارآمدی (هانتینگتون و لوئی) و مکتب ناکارآمدی فساد.

الف- مکتب کارآمدی

مکتب کارآمدی فساد اداری، با تأکید بر ناکارآمدی قوانین و نهادها در کشورهای در حال توسعه، فساد اداری را روشی برای غلبه بر ناکارآمدی قوانین و مقررات می‌داند و معتقد است که فساد، نقش روغن را برای چرخ‌های خشک نظام بوروکراسی ایفا می‌کند، و رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری را تسهیل می‌کند. ‌بنابرین‏، طرف‌داران مکتب کارآمدی، فساد را هزینه کسب و کار می‌دانند که منفعت آن بیش از هزینه آن می‌باشد. به ‌هر روی، فساد از نظر اثرگذاری، خنثی نیست. ادعاهای زیادی هست مبنی بر اینکه فساد اداری، پدیده‌ای کاملاً بد و منفی نیست و آثار مثبت نیز دارد.

ب- مکتب ناکارآمدی

گرچه مکتب کارآمدی فساد، بر مبنای برخی استدلال‌های تئوریک ارائه شده است، اما نتایج پژوهش‌های بسیاری که در سال‌های اخیر در زمینه اثرات فساد اداری انجام شده، استدلال‌های مکتب کارآمدی فساد را با چالش مواجه کرده و بیانگر این حقیقت است که فساد، حرکت به سمت توسعه را کند می‌کند (علی‌زاده ثانی، و فانی، تأثیر فساد اداری بر…، ص ۱۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




-اگر حادثه مورد شهادت قتل یا رجم موجب قصاص باشد ، و بعد از حکم یا حاکم قصاص انجام شود، آن وقت شهود از شهادتی که داده بودند برگردند و بگویند ما عمدا شهادت با ناحق دادیم خود آنان قصاص می‌شوند ، و اگر بگویند ما اشتباه کردیم باید از اموال خودشان ( نه اموال عاقله ) دیه را بپردازند ، و اگر بعضی بگویند ما عمدا شهادت به ناحق دادیم و بعضی دیگر بگویند اشتباه کردیم که آن اقرار به تعمد کرده قصاص می‌شود و آنکه اشتباه کرده به مقداری که از خون بها سهم وی می‌شود باید بپردازد ، و ولی دم می‌تواند هم شهودیکه اقرار به تعمد کرده‌اند به قتل رسانیده مازاد دیه چند نفر از دیه یک نفر را به صاحبانش بپردازد ، و هم می‌تواند بعضی را بکشد و بقیه به مقدار جنایتشان خون بها را به اولیاء قصاص شده بپردازند .

-اگر مورد شهادت جرمی بود که مرتکب آن یا باید سنگ سارشود و یا به قتل برسد در صورتی که حکم حاکم اجراء شود و سپس یکی از شهود بعد از سنگ سار مثلا بگوید من عمدا دروغ گفتیم و سایر شهود هم او را تصدیق نموده و بگویند ما نیز عمدا دروغ گفتیم ولی دم می‌تواند بعد از آنکه مازاد دیه قصاص شوندگان از دیه سنگ سار شده را به ورثه آنان پرداخت نموده آنان را قصاص کند ، همچنان که ممکن است یکی از شهود را قصاص می‌کند و بر بقیه است که به مقدار سهم خود دیه را به ورثه قصاص شده بدهند ، البته بعد از کم کردن سهم قصاص شده ، و همچنین ولی دم می‌تواند بیشتر از یک نفر را قصاص کند و مازاد خون بهای هر یک را به ولی او بپردازد . و ما اگر بقیه شهود او را ( که گفت من عمدا به دروغ شهادت دادم ) تصدیق نکردند ، اقرار آن یک نفر تنها علیه خود او نافذ است که در نتیجه آن سه نفر چیزی بدهکار نمی‌شوند ، و این یک نفر اگر قصاص نشود یک چهارم دیه سنگ سار شده را به ولی دم او می‌پردازد ، و اگر قصاص شود ولی دهم هفت و صد و پنجاه دینار به ورثه او می‌دهد .

-اگر ثابت شود که شهود شهادتشان دروغ و بر خلاف واقع بوده حکم حاکم نقض می‌شود و اگر حکم اجراء شده مال از کسی که بدستش رسیده پس گرفته می‌شود و اگر ممکن نشد شهود ضامن آن مال هستند ( که باید به صاحبش برسانند ) و اگر مورد شهادت قتل کسی به وسیله مدعی علیه باشد قصاص بر شهود ثابت می‌شود ( که ورثه مدعی علیه می‌توانند شهود را قصاص کنند ) و حکمشان حکم شهودی است که خودشان خود را تکذیب نموده اقرار کنند بر اینکه عمدا به ناحق شهادت داده‌اند و اگر ولی دم که خودش مدعی است تزویر کرد و از حاکم حکم قصاص گرفته و قصاص کرده باشد ، وقتی تزویرش ثابت شد خود او قصاص می‌شود نه شهودیکه برای او شهادت دادند هر چند که شهود هم اقرار به تزیور کنند ، احتمال هم هست که در این صورت همگی یعنی هم مدعی که ریشه فتنه بوده و هم شهود قصاص شوند ، لکن احتمال اول اشبه است .

-اگر دو نفر شهادت دهند علیه شخصی که سرقت کرده و به حکم حاکم دست او را قطع کرده باشند سپس ثابت شود که آن دو نفر تزویر کرده‌اند ، آن شخص حق دارد از آن دو شاهد قصاص کند ، و اگر خواست دست هر دو را قطع کند نصف دیه را به آن‌ ها می‌پردازد ، و اگر خواست از یکی قصاص کند یک چهارم دیه را شاهد دیگر به شخص قصاص شده می‌پردازد ، و اگر برگردند و خود اعتراف کنند که ما تزویر کرده‌ایم حکم مسئله قبلی را دارد که تزویر آن دو به غیر اقرار ثابت شده بود و اگر بگویند ما اشتباه کردیم و سارق این شخص نبوده بلکه فلانی بوده است غرامت دیه دست قطع شده را نصف به نصف می‌پردازند و شهادتشان علیه شخص دوم پذیرفته نمی‌شود .

-اگر شهادت دهند به وقوع طلاق و بعد از حکم حاکم برگردند (بگویند ما اشتباه و یا تزویر کردیم ) حکم حاکم نقض نمی‌شود( در نتیجه اگر زن شوهر جدیدی کرده باشد عقدش باطل نمی‌شود ) چیزی که هست اگر برگشت شهود بعد از دخول شوهر جدید باشد چیزی بعهده شهود نیست ، اما اگر قبل از دخول باشد نصف مهریه معین شده را ضامن هستند ، لکن در این حکم تردید هست .

-واجب است اینکه شهود زور (یعنی کسانی که به دروغ شهادت داده‌اند ) در شهر یا قبیله معرفی شوند تا از قبول شهادت آنان اجتناب شود ، و امثال آنان گرد چنین دروغ‌هایی نگردند ، و حاکم علاوه بر این معرفی ، آنان را به هر مقدار که صلاحب داند تعزیر هم می‌کند و دیگر شهادتشان را قبول نمی‌کند مگر آنکه توبه کنند و نشانه های عدالت از آنان ظاهر شود این حکم درباره شاهدی که اشتباه کرده ، و یا شهادتش به خاطر معارضه با شاهدهای دیگر مردود شده و یا فسقشان به طریقی دیگر غیر دروغ ظاهر شده باشد جاری نیست[۳۵]۱

گفتار دوم : مبانی

الف – مبانی شرعی

۱-آیات :

آیاتی که بدان ها بر حجیت خبر واحد استدلال شده عبارتند از :

اول . آیه بناء :« ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین »[۳۶] اگر فاسقی برای شما خبری آورد بررسی کنید تا مبادا با قومی به جهالت و نادانی برخورد کنید و بر کرده خود پیشمان شوید .

دوم : آیه نفر :«فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذر و اقومهم اذا رجعو الیهم لعلهم یحذرون »[۳۷]۱ چرا از هر گروه ایشان دسته ای کوچ نمی‌کنند تا در دین تفقه نمایند و قوم خود را در هنگام بازگشت اندرز دهند شاید ایشان بترسند .

سوم : ایه کتمان : « ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنوان[۳۸]۲ » کسانی که بینات و هدایت را پس از آنکه برای مردم در کتاب روشن نمودیم کتمان می‌نمایند خداوند و لعن کنندگان آنان را لعن می‌کنند .

چهارم : آیه ذکر :«فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون »[۳۹] از اهل علم و اطلاع بپرسید اگر نمی‌دانید

پنجم : آیه اذن : و من منهم الذین یوذون النبی و یقولون هو اذن قل اذن خیرلکم یومن بالله و یومن للمومنین [۴۰]. از ایشان کسانی هستند که رسول خدا صلوات الله علیه را آزاد می‌دهند و می‌گویند او گوش (سخن شنو ) است بگو برای شما گوش خوبی است به خداوند ایمان می‌آورد و برای مومنین امن (تصدیق ) می‌آورد .

آیات ذیل نمونه هایی در این باره است : « و استشهدوا شهیدین من رجالکم فان لکم یکونا رجلین فرجل و امراتان »(بقره /۲۸۲ ) و

« و اشهدوا اذا تبایعتم »(بقره /۲۸۲ ) ؛ و لاتکتموا الشهاده و من یکتمها فانه آثم قلبه »(بقره /۲۸۳ ) ،

و الذین یرمون المحصنات ثم لم یاتوا به اربعه شهداء فاجلدوهم ثمانین جلده و لاتقبلوا لهم شهاده ابدا و اولئک هم الفاسقون » (نور /۴ )

؛ «و اشهدوا ذوی عدل منکم » (طلاق /۲ )

، « یا ای‌ها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط …» (مائده /۷ )

۲-روایات :

سنه

شهید صدر (ره ) برای اثبات سنت به دو طریق تمسک نموده‌اند : طریق اول اخبار و طریق دوم سیره که به دو تقریب است[۴۱]۱ و ما در این جا به نقل اختصاری کلام ایشان کفایت می‌کنیم اول :طوائف اخبار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




گفتار نخست:منافع حمایت شده

این فکر که حمایت از منافع دولت باید ملاک تعیین صلاحیت محاکم کیفری باشد ،در فرضیه حقوق آلمان از نیمه قرن نوزدهم،نقشی مهم به عهده دارد،این فکر در پاره ای از کشور های دیگر نفوذ می‌کند. علمای حقوق آلمان نظیر لیست و بیندینگ[۹۹] و شتر تا حدی متغیر دولت را نیز حامی منافع حقوقی می دانند و منافعی که دولت حما یت از آن ها را به عهده می‌گیرد ،به عقیده این علما به سه دسته تقسیم می شود:[۱۰۰]

۱٫دفاع از سازمان‌ها

۲٫دفاع از اموال

۳٫دفاع از اشخاص

دفاع از سازمان‌ها در مرحله اول مربوط است به سو قصد نسبت به امنیت کشور ،توطئه هایی که وجود دولت را به خطر می اندازد شکی نیست که مرتکبان این جرائم تابع صلاحیت ملی هستند اگر چه بیگانه باشند و اگر چه فعالیت ها در خارج از کشور صورت گرفته باشد تعقیب مستقل از حضور ارادی در خاک کشور است و تصمیم قضائی خارجه در باره همین اتهام ،مانع تعقیب نیست . این راه حل ها تقریبا در تمام قوانین وجود دارد و این ها مطابق نظر علمای حقوق مکتب واقع ،ناشی از حقوق کیفری طبیعی است و به عبارت دیگر ،ضرورت دارد. [۱۰۱]

‌در مورد اعتبار مالی دولت،تردیدی در اعمال صلاحیت واقع نیست. اگر بیگانه ای نقد رایج کشور فرانسه یا اسکناس اورا جعل کند، دخالت حقوق فرانسه مایع شگفتی هیچکس نخواهد شد چه در اینجا پای دفاع مشروع در میان است.

جرم علیه اراده دولت نیز نظیر جرائم قبلی است . بسیاری از مقررات قانون انگلستان برای سوگند دروغ در حضور مامور دولت ،مجازاتی قائل شده اند مشروط بر اینکه این سوگند را بیگانه ای در خارج، ولی در حضور ما مور انگلستان یاد کرده باشد .

واکنش کیفری دولت تنها برای موسئسات سیاسی خود نیست بلکه اموالی را هم شامل می شود .که حفاظت آن ها به عهده اوست و چون این اموال در داخل کشور است .[۱۰۲]

غالبا جرم مربوط به آن ها نیز در داخل کشور صورت می‌گیرد. در این جا صلاحیت درون مرزی با صلاحیت واقعی یکی می شود ولی مواردی نیز پیش می‌آید که می توان این دو را از یکدیگرر جدا کرد و آن زمانی است که جرمی در خارج از کشور متوجه مالی باشد که در داخل کشور وجود دارد.

الف: روش های تبیین منافع حمایت شده

هر دولتی از محدوده منافع خود با بهره گرفتن از اصل صلاحیت واقعی حمایت می‌کند .در این زمینه باید گفت محدوده جرائم ی که مشمول این اصل است باید مشخص باشد تا بتوان برای مجازات نیز محدوده مشخصی را در نظر گرفت .در این قسمت در ابتدا به روش تبیین جرائم و سپس به موضوع روش ارجاع به مواد قانونی اشاره خواهد شد..

۱-روش تببین جرائم

تعاریف متفاوتی از دیدگاه ها ی مختلف بر جرم صورت گرفته که هر کدام بیانگر این پدیده بر هم زننده نظم و آرامش عمومی است و این از آن جهت است که عصر ما گرفتار جنون جرم سازی شده است و تمایلی عظیم دارد که آن را از دیده حقوق کیفری بین الملل نیز بنگرد.

اقسام جرم:

جرم بر اساس ماهیت – نحوه ارتکاب – مرتکبین – آثارآن – مجازات مجرم تقسیم بندیهای مختلفی دارد.

تقسیم بندی جرم ‌بر اساس ماهیت:

جرم

عرفی

حکومت ها ایجاد ‌می‌کنند مانند؛ اعدام، حبس ،جزای نقدی،مجازات‌های بازدارنده ازقبیل انفصال از خدمات دولتی و تبعید

جرم

عرفی

حکومت ها ایجاد ‌می‌کنند مانند؛ اعدام، حبس ،جزای نقدی،مجازات‌های بازدارنده ازقبیل انفصال از خدمات دولتی و تبعید

شرعی

‌از طرف‌ شرع مقدس واقع شده مانند؛ حدود،قصاص نفس و عضو،دیات ،تعزیرات

نوع جرم

عادی

سیاسی

امنیتی

عمدی

غیر عمدی

فاقد عناصر روانی

چه جرمی از لحاظ کوچک یا بزرگ

خلاف

جرم سبک – مجازات آن زیر ۳ماه حبس مانند نداشتن گواهینامه ‌در جرایم رانندگی

جنحه

جرم متوسط – مانند خیانت در امانت – ضرب و شتم

جنایت

جرم سنگین – مانندقتل – سرقت سنگین

تقسیم بندی جرم ‌بر اساس نحوۀ ارتکاب :

۱

آنی

عناصر مادی و معنوی آن در یک زمان محقق می­ شود

مثال:قتل ،سرقت،توهین

۲

مستمر

عناصر مادی و معنوی آن در طول زمان نسبتا طولانی محقق می شود

ترک نفقه،حمل اسلحه غیر مجاز ،پوشیدن لباس نظامی

۳

به عادت

عناصر مادی و معنوی آن در طول زمان و باید به طوری باشد که مرتکب در اثر ارتکاب به جرم اعتیاد پیدا کند

مثل؛اعتیاد به مواد مخدر،خرید و فروش مال مسروقه

تقسیم بندی جرم ‌بر اساس مرتکبین :

۱

جرایم عادی

۴

جرایم روحانیون

۶

جرایم مطبوعات

۲

جرایم نظامی

۵

جرایم سیاسی

۷

جرایم اطفال

تقسیم بندی جرم ‌بر اساس آثار و نتایج :

۱

مطلق

تحقق جرم منوط به تحقق نتیجه و اثر آن نیست. مثل:توهین اگر چه طرف ناراحت نشود.

۲

مقید

تحقق جرم منوط به تحقق نتیجه و اثر آن می‌باشد. مثل:قتل

تقسیم بندی جرم ‌بر اساس مجازات مجرم :[۱۰۳]

۱

حدود:جرمی که مجازات آن حد است

۳

تعزیر:جرمی که مجازات آن تعزیر است

۵

جرم بازدارنده : جرمی که مجازات آن حبس ،شلاق،جزای نقدی یا سایر اقدامات تأمینی تربیتی که از سوی حکومت تعیین می­گردد

۲

قصاص:جرمی که مجازات آن قصاص است

۴

دیات:جرمی که مجازات آن دیه است

اما ‌در مورد جرائم موضوع اصل صلاحیت واقعی همان‌ طور که در مباحث قبل به آن مفصلا پرداخته شد، جرائمی هستند که علیه منافع حیاتی و اساسی کشور یا جرائم علیه امنیت دولت ،ارتکاب می‌یابند. این مسئله را باید متذکر شد که همه کشور ها در این خصوص اتفاق نظر دارند اما ‌در مورد اینکه مصادیق این جرائم چه جرائمی است کمی اختلاف وجود دارد .تفاوتهایی در نوع جرائم وجود دارد که ‌دولت‌های‌ مختلف آن ها را موضوع اصل صلاحیت وا قعی می دانند ، مثلا برخی از دولت‌ها این اصل را ‌در مورد جرائم غیر عمدی به کار نمی گیرند. در صورتی که برخی ‌دولت‌های‌ دیگر (مثل آلمان و هلند ) اجازه استفاده از این اصل ‌در مورد جرائم غیرعمدی را هم می‌دهند. برخی دولت‌ها این اصل را محدود به جرائم مهم مثل جنایت می‌کنند،در حالی که دیگر کشور ها چنین محدودیتی را قائل نیستند . در برخی ‌از کشور ها این اصل را هم ‌در مورد بیگانگان اعمال می‌کنند و هم ‌در مورد اتباع قابل اعمال است ، در حالی که برخی دیگر صرفا این اصل را ‌در مورد بیگانگان اعمال می‌کنند . در برخی از دولت‌ها جرائم موضوع این صلاحیت دقیقا مشخص شده اند در حالی که در کشور های دیگر چنین نیست[۱۰۴].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




۲-۱-۱۶- ویژگی ها و اصول آموزش ضمن خدمت

برخی از اصول و ویژگی‌های آموزش کارکنان را می توان به شرح زیر بر شمرد:

۱- آموزش یکی از خرده سیستم‌های سازمان و در تعامل با سازمان است. جایگاه این خرده سیستم می‌تواند در موقعیت های مختلف متفاوت باشد و نحوه عمل عاملین آن می‌تواند نقش مهمی در اثربخشی وتکوین جایگاه آموزش داشته باشد.

۲-آموزش وظیفه بهسازی و شایسته سازی نیروی انسانی سازمان، ایجاد و توسعه مستقیم وغیر مستقیم عوامل و زمینه هایی برای بهره وری سازمان را به عهده دارد از این رو هر گونه اقدامی ‌در مورد آن جنبه استراتژیک به خود می‌گیرد .

۳- مستلزم نیاز سنجی و برنامه ریزی دقیق است. آموزش در صورتی اثربخش خواهد بود که به منظور پاسخ به نیازی شناخته شده و تحقّق هدفی معین برنامه ریزی و سازماندهی شود.

آموزش یک سیستم پردازنده است که می‌تواند به صورت انفعالی سیستم‌های دریافت کننده را پشتیبانی کند (میرزامحمدی، قاضی زاده، ۱۳۹۰، ص ۱۹۶).

۲-۱-۱۷- اهداف آموزش ضمن خدمت

برای آموزش‌های ضمن خدمت اهداف اولیه ای به شرح زیر می توان ذکر کرد که البتّه جهت گیری‌های کلّی آن را نشان می‌دهد. و بالطّبع اهداف ویژه این گونه آموزش‌ها در سازمان‌های مختلف متفاوت است .

هدف های آموزشی با بهسازی هر مؤسسه‌ به تناسب هدف های سه گانه ای را که برای نظام مدیریت منابع انسانی در نظر گرفته شده به شرح زیر می توان خلاصه نمود :

  • هدف های اجتماعی

هدف های اجتماعی سمت دهنده اصلی برنامه های عملیات مؤسسات و سازمان های مختلف می‌باشد و توجه به اهداف مذبور، مدیران و کارکنان را قادر می‌سازد تا بر مبنای ایدئولوژی فرهنگ، نظام اقتصادی و شعائر ملی، اهداف و نحوه حرکت به سوی آن ها را در ارگان های مربوطه ترسیم و با تنگناهای محیط شغلی از مواضعی مشخص و شناخته شده برخوردار کند.

  • هدف های سازمان

تامین هدف های سازمان ایجاب می‌کند که قابلیت ها و مهارت هایی که برای انجام وظایف محوله و ایفای نقش ها لازم است، به تناسب نیاز و ضرورت تقویت شوند. علاوه بر تخصص ها و مهارت های مورد نیاز ایجاد روحیه تعاون، کار مشترک و دسته جمعی، پذیرفتن آگاهانه قوانین و مقررات و سنت ها و اخلاق مقبول اداری و سازمانی به وجود آوردن شیوه های رهبری و اداری و مدیریت از جمله ویژگی های آن است که در تامین اهداف سازمانی کمک می‌کند.

  • هدف های کارکنان

وحدت و تناسب بین شخصیت افراد و مسئولیت های واگذار شده به آن ها و دانش و توانایی انجام کار در وجود انسان ایجاد رضایت می‌کند و هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی‌های بالقوه افراد را به فعل درآورد نه تنها انسان در خود و اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده روح و روان انسان است(محمدهادی و دیگران، ۱۳۹۲، صص ۳۵-۳۴).

فتحی واجارگاه (۱۳۷۳) اهداف آموزش ضمن خدمت را به شرح زیر که شامل جهت گیری های کلی آموزشی در سازمان ها می‌باشد ارائه نموده است :

– افزایش توانایی حرفه ای و پرورش توانایی‌های بالقوه برای وظایف و کارهای روزمره

– آماده کردن کارکنان برای تصدی وظایف و مسئولیت های جدید

– ارتقاء سطح دانش وآگاهی های کارکنان اداری وآموزشی

– ارتقاء سطح مهارت‌های شغلی و کارکنان اداری و آموزشی

– ایجاد رفتار مطلوب و متناسب با ارزش های پایدار جامعه در کارکنان

– افزایش رضایت شغلی و بهبود روحیه کارکنان

– افزایش قابلیت انعطاف در کارمند نسبت به اعمال روش های جدید و نو و استفاده از وسایل و تجهیزات مدرن و نیز تغییرات سازمانی

– ایجاد روح همکاری بین همکاران در جهت تحقق اهداف سازمان

– ایجاد زمینه استفاده از حداکثر منابع موجود انسانی به منظور دستیابی به اهداف و سیاست های سازمان

– به هنگام سازی آموزش نیروی انسانی شاغل در جهت ارتقاء سطح اطلاعاتشان و نیز زمینه‌های رشد خلاقیت ونوآوری (اصغری، جلیلیان، ۱۳۹۳، ص ۶۳).

در حالت کلی هدف از آموزش ضمن خدمت کارکنان عبارت است از :

الف- ایجاد آگاهی علمی و ارتقای سطح اطلاعات و دانش کارکنان

ب- ارتقای سطح قابلیت ها و توانایی‌های کارکنان سازمان ها

ج- ارتقای سطح آگاهی اجتماعی کارکنان و بهینه سازی مجموع رفتارهای آنان، هماهنگ با معیارها و ارزش های اجتماعی و شناخت مجموعه روابط پایدار جامعه، به منظور مشارکت فعالانه در سازندگی وتوسعه سازمان و اجتماع (محمدهادی و دیگران، ۱۳۹۲، ص ۳۵).

۲-۱-۱۸- سودمندی های آموزش ضمن خدمت

هر سازمانی به افراد آموزش دیده و با تجربه نیاز دارد تا مأموریت خود را به انجام برساند .اگر توانایی‌های کارکنان پاسخگوی این نیاز باشد، آموزش ضرورتی ندارد، اما اگر چنین نباشد لازم است سطح مهارت، توانایی و انطباق پذیری آنان افزایش یابد .همگام با پیچیده تر شدن مشاغل، بر اهمیت آموزش کارکنان افزوده شده است .تغییر چند باره فعالیت حرفه ای در طول عمر کاری، برای مردم روز به روز عادی تر می شود. این احتمال که فردی مهارتی را بیاموزد وآن را تا حدود چهل سال کار خود بدون تغییر بنیادی ادامه دهد بسیار ضعیف وکمی محال به نظر می‌رسد. مزیت های آموزش شغلی که می‌تواند برای سازمان و کارکنان به همراه داشته باشد آمده است :

۱- برای سازمان ۲- برای افراد ۳- برای مدیریت (افضل خانی، نجابت، ۱۳۹۳، ص ۸۶).

۲-۱-۱۹- برنامه ریزی آموزش ضمن خدمت

مفهوم برنامه ریزی : برنامه ریزی فعالیتی مستمر است که نه تنها به مقصد، بلکه به روش وصول به آن (مقصد) و تعیین بهترین مسیر توجه دارد (معتمدی نیا و دیگران، ۱۳۹۳، ص ۱۰۸).

۲-۱-۲۰- مراحل برنامه ریزی آموزش های ضمن خدمت

۱- مرحله تعیین نیاز های آموزشی

معمولا نیاز را، فاصله وضع موجود و وضع مطلوب می‌گویند .نیاز اشاره دارد به شکاف بین این که کجا هستیم، در کجا باید باشیم. در واقع فاصله و تفاوت میان این دو را می توان نیاز نامید. با این حال از دیدگاه سازمانی نیاز آموزشی عبارت است از فاصله ای میان آنچه که فرد یا گروه یا شغل خاص باید بدانند و انجام دهند .

از دیدگاه های مختلف تعاریف مختلفی از نیاز بیان شده است .از نقطه نظر کاربردی در آموزش و بهسازی منابع انسانی می توان آن ها را به چهار دسته تقسیم کرد :

۱- نیاز به عنوان فاصله وضع موجود و وضع مطلوب : متداول‌ترین تعریفی است که از نیاز ها می شود. در این مفهوم وضع مطلوب می‌تواند اهداف، نتایج، توانائیها، نگرش‌ها، دانش، هنجارها و… در نظر گرفته شود.

۲- نیاز به عنوان یک خواست یا ترجیح : این تعریف مبتنی بر عقاید و نظرات، خواسته ها و ترجیحات افراد در زمینه‌های مورد نظر (نیاز) می‌باشد. این برداشت عملاً کاربرد گسترده ای دارد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




۳-۳-۲- قانون اساسی

در این بند در قسمت اول ‌به این بحث می پردازیم که حتی قانون اساسی ما به امر ازدواج و آسان نمودن آن و استحکام بنیان خانواده تأکید نموده و رعایت آن را وظیفه ی همه ی آحاد جامعه دانسته و در قسمت دوم نیز ‌به این بحث می پردازیم که در قانون اساسی نیز می توان با در نظر گرفتن چندین اصول استنباط نمود که می توان در قبال تجاوز به حقوق معنوی مطالبه خسارت نمود زیرا یکی از مهمترین خسارت هایی که در ازدواج تحمیلی به زوجین وارد می‌آید خسارت معنوی است.

الف:قانون اساسی و تأکید آن به استحکام خانواده

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تنها قانون اساسی دنیا است که در مقدمه ی آن به مسئله خانواده پرداخته شده است و در اصل دهم قانون اساسی مقرر داشته از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است و همه ی قوانین و مقررات و برنامه ریز های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه ی حقوق و اخلاق اسلامی باشد خانواده،واحد بنیادین جامعه و مرکز اصلی رشد و تعالی انسان هاست. کلیه قوانین مقررات و برنامه ریزی های کشور باید در راستای ارتقا و استحکام بنیان خانواده باشد در علم حقوق هر کلمه ای متضمن اندیشه است،هنگامی که مسئله ای به عنوان بنیادین در قانون اساسی مطرح می شود ‌به این معنی است که باید در بنیادی ترین مقطع و در برنامه های توسعه مد نظر سیاست گذاران نظام چه در مرحله اندیشه و فکر و چه در مرحله اجرا و عمل قرار گیرد.

در اصل دیگری از قانون اساسی آمده است: موظف است که تعدادی از دادگاه ها را در جهت تحکیم بنیان خانواده به کار گیرد. «دادگاه های خانواده باید در جهت تحکیم بنیان خانواده کار کنند و مجهز به کارشناسان امور اجتماعی و غیره باشند. مبدأ تاریخ بشری با خانواده شروع می شود و کاروان بشری نیز با خانواده تحقق پیدا می‌کند. قرآن کریم می فرماید: برای هر چیزی یک زوج قرار دادیم و راز بقای بشری این است که این امر به نحو احسن انجام پذیرد. و در اصل بیست و یکم مقرر نموده دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهت با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید.

دلیل اهمیت این امر، تاثیر خانواده بر ارزش ها و روابط اجتماعی است و می توان گفت یک خانواده سالم، جامعه سالم را نوید می‌دهد و سلامت خانواده سلامت جامعه را به دنبال دارد. تمامی تحولات اجتماعی در ابتداد در خانواده شکل می‌گیرد و سپس به صورت ارزش ها وارد اجتماع می شود به عبارت دیگر هر نوع اخلاق و تعهد اجتماعی ابتدا در خانواده شکل می‌گیرد و سپس به جامعه منتقل می شود. (کوئن،۱۳۷۱،۷۰-۷۵)

لذا صحیح یست که با سهل انگاری ها و سطحی نگری ها و معیارها و انگیزه های غلط از هم گسستن بنیان خانواده شویم ‌بنابرین‏ ازدواج این امر هم باید به نحو احسن انجام پذیرد.

۳-۳-۳- قانون اساسی و تأکید آن بر جبران خسارت معنوی

قانون گذار در بند ۶ اصل ۲ به کرامت و ارزش بالای انسان اشاره دارد. و بر اساس اصل ۲۲ حیثیت،مال،حقوق،مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است. مگر در مواردی که قانون تجویز کرده و همچنین با در نظر گرفتن اصل ۲۳ و ۱۷ قانون اساسی می توان استنباط نمود که در قبال تجاوز به حقوق معنوی می شود مطالبه خسارت نمود.

خسارتی که در نتیجه فعل زیانبار فردی به دیگری وارد می شود ممکن است مادی و یا معنوی باشد. قابل مطالبه بودن خسارت مادی هرگز مورد تردید نبوده اما علی‌رغم اهمیت و ارزش والای حقوق معنوی برای انسان و حتی با ارزش تر بودن آن از حقوق مادی با استناد به اصل ۱۷۱ قانون اساسی، قوانین عادی مختلف، رویه قضایی و قاعده لاضرر مطالبه خسارت معنوی جایز است.

اصل ۱۷۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به وضوح ضرورت، جبران خسارت عنوی یعنی خسارت به سرمایه ها و حقوق معنوی را مورد پذیرش قرار داده است. اگر چه ‌به این اصل در زمینه ی مسئولیت ناشی از دایراد خسارت مادی و معنوی به وسیله قاضی است. ولی با کشف ملاک، می توان آن را نسبت به تمامی موارد ایراد خسارت مادی و معنوی تعمیم بخشید. در این اصل به خسارت معنوی به دیده یک خسارت مستقل نگریسته شده و اعاده حیثیت زیان دیده در هر حال لازم و ضروری بشمار آمده است.

و همچنین منع اضرار به غیر در اصل چهلم قانون اساسی ‌به این شرح آمده است«هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را به وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.

‌بنابرین‏ با توجه ‌به این اصول می توان ‌به این نتیجه رسید که قانون اساسی به مسئله ی خانواده و تحکیم بنیان آن توجه داشته و خسارت معنوی را نیز قابل جبران می‌داند.

۳-۴- قوانین عادی

۳-۴-۱- قانون مدنی

در قانون مدنی آثار حقوقی عقدی که رضایت در آن نیست مورد بحث قرار گرفته و گفته شده شرایط صحت یک معامله قصد و رضای طرفین است و ازدواج نیز که یک قرار داد محسوب می شود اجبار و اکراهی در آن نباشد تا جایی که قانون مدنی ما ‌در مورد ازدواج نیز پیش رفته و گفته رضایت زوجین شرط نفوذ عقد است و در غیر این صورت عقد باطل است و این نکته ی بسیار مهمی است که قانون گذار این عزت را برای طرفین عقد ازدواج تامین و رعایت کرده که انسان ها در انتخاب همسر آزادند به طوری که ازدواج تحمیلی را باطل اعلام نموده در این بند به آثار حقوقی ازدواج تحمیلی می پردازیم و خسارت مادی که به متضران ازدواج تحمیلی وارد می‌آید و لزوم جبران آن را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهیم.

هنگامی که برای دادگاه محرز شود که در ازدواج، اکراه صورت نگرفته است عقد باطل است و هیچ اثر حقوقی ندارد مگر اینکه فردی که با اکراه ازدواج ‌کرده‌است پس از آن عقد را تنفیذ و تأیید کند.(کاتوزیان،۱۳۷۹،۷۵)

در اینجا به پند نکته اشاره می شود.

۱- اگر دختری هم کفو خود را پیدا کرد و پدر بدون داشتن دلیل خاصی با او مخالفت نمود و برای دادگاه محرز شد که مخالفت پدر بدون دلیل موجه است دادگاه دستور به ازدواج آن ها خواهد داد(عراقی،۱۳۶۹،۱۸)

۲-دفاتر کتبی نمی توانند ازدواج دختری را که اجازه ی پدر را ندارد ثبت کنند و اذن پدر برای ازدواج دختر باکره لازم است اجازه پدر برای ازدواج دختر باکره در نظر گرفتن مصلحت دختر است و اگر پدر بر خلاف مصلحت دختر عمل کند،دادگاه به دختر اجازه خواهد داد تا به فرد هم کفو خود ازدواج کند.پس دفاتر ثبت، اجازه ثبت ازدواج دختر باکره منهای اذن پدر را ندارند مگر اینکه اجازه از طرف دادگاه صادر شده باشد لذا شایسته است در این مورد نیز قوانینی وضع شود که برگه رضایت دختر و پسر ضمیمه اسناد ازدواج شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




به‌دلیل اهمیت اقلام تعهدی در فرایند گزارش‌دهی در حسابداری، به نظر می‌رسد تمرکز باید در جهت ایجاد اطمینان برای این اقلام باشد. همان طور که گفته شد، یکی از موارد نگرانی، بحث مدیریت سود است. سؤالی که مطرح می‌شود این است که چگونه می‏توان از سرمایه‌گذاران در برابر دست‌کاری سود و مدیریت سود که به گفته شیفر(۲۰۱۴)[۲۲] دخالت هدفمند مدیران در فرایند گزارشگری مالی برون‌سازمانی به منظور تحصیل منافع شخصی است، حمایت کرد.

۲-۲-۹- الگوی تعدیل شده جونز

در ادبیات مربوط به اقلام تعهدی، چندین الگو برای تخمین اقلام تعهدی غیر عادی[۲۳] پیشنهاد شده است. در مطالعات صورت گرفته در این حیطه، محققان همواره به دنبال بهبود روش های تخمین این اقلام بوده‌اند (دیچو و همکاران[۲۴]، ۱۹۹۵؛ دیفاند و پارک[۲۵]، ۲۰۰۱؛ کوتاری و همکاران[۲۶] ، ۲۰۰۵؛ یونیت ال[۲۷] ، ۲۰۰۶ و جونز و همکاران[۲۸]، ۲۰۰۸) و الگوی جونز تعدیل شده[۲۹]، الگوی جونز تعدیل شده با بازده دارایی‌ها[۳۰] و الگوی جونز تعدیل شده با جریان‌های نقد عملیاتی[۳۱] از جمله ی مشهورترین این الگوها می‌باشد.

در سال ۱۹۹۱، الگوی جونز به منظور برآورد اقلام تعهدی پیشنهاد شده و در سال ۱۹۹۵ توسط دیچو و همکاران مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفت و به عنوان الگوی جونز تعدیل شده معرفی شد. در حقیقت، برتری این الگو نسبت به الگوی جونز، وجود این فرض می‌باشد که با کسر کردن تغییرات حساب‌های دریافتی از درآمد کل، تغییرات درآمد در نظر گرفته شده، نقدی می‌باشد و در این صورت، تخمین بهتری از اقلام تعهدی غیرعادی می توان حاصل نمود. تعدیل انجام شده بر روی الگوی جونز جهت رفع نقایض موجود در الگوی جونز بوده است. در این الگو، تفاوت بین اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری بسیار مهم می‌باشد و با تقسیم متغیرها بر جمع دارایی‌ها، سعی شده ناهمگنی در الگوی جوینز (۱۹۹۱) برطرف شده و پایداری بین دوره ها ایجاد شود.

اضافه نمودن بازده دارایی‌ها[۳۲] به الگوی جونز تعدیل شده بر اساس پژوهش کوتاری و همکاران (۲۰۰۵)[۳۳] صوت گرفته است. انگیزه خود را پژوهش دیچو و همکاران (۱۹۹۸) به عنوان ارائه دهندگان الگوهای ساده درآمد، جریان های نقدی، و اقلام تعهدی بیان نمودند. دیجو و همکاران (۱۹۹۸) در الگوی خود نشان دادند افزایش درآمدها، به عنوان بخشی از اقلام تعهدی، می‌تواند به دلیل سرمایه‌گذاری شرکت در سرمایه در گردش و به منظور افزایش رشد شرکت باشد. در نتیجه، افزایش در اقلام تعهدی سرمایه در گردش را می توان از طریق رشد فروش پیش‌بینی نمود. بر این اساس، عملکرد شرکت می‌تواند در اقلام تعهدی الگو تأثیرگذار باشد و بهتر است در تخمین اقلام تعهدی کنترل شود (چنگ و همکاران، ۲۰۱۲).

اضافه نمودن جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی شرکت[۳۴] به الگو، بر اساس پژوهش چنگ و همکاران[۳۵] (۲۰۱۲) صورت گرفته است. آن‌ ها انگیزه خود در اضافه کردن فعالیت‌های عملیاتی شرکت به الگوی تعدیل شده جونز را پژوهش دیچو و دیچو (۲۰۰۲) معرفی کرده‌اند. در این پژوهش بیان شده که یکی از عملکردهای اقلام تعهدی، انتقال شناسایی جریان‌های نقد به دوره های بعدی است. ‌بنابرین‏، به کمک اقلام تعدیل شده بهتر می توان عملکرد را اندازه‌گیری نمود.

یکی از کاربردهای مهم الگوهای تخمین اقلام تعهدی در بررسی نابهنجاری، اقلام تعهدی است. پژوهش‌های صورت گرفته در ادبیات حسابداری و مالی، بیانگر وجود یک رابطه ی منفی بین اقلام تعهدی و بازده آینده سهام است. این رابطه‌ منفی در ادبیات معاصر«نابهنجاری اقلام تعهدی» نامیده می‌شود که اولین بار توسط اسلون (۱۹۹۶)[۳۶] معرفی شد. درحقیقت به دلیل پایداری پایین اقلام تعهدی، شرکت‌هایی با حجم بالای اقلام تعهدی، در دوره های آینده بازده‌هایی کمتر از حد مورد انتظار (بازده غیرعادی منفی) و شرکت‌هایی با اقلام تعهدی پایین بازده‌هایی بیش از حد مورد انتظار (بازده غیرعادی مثبت) کسب خواهند نمود. مطالعاتی نظیر زای[۳۷] (۲۰۰۱)، زاچ[۳۸] (۲۰۰۳) و فدیک و همکاران[۳۹] (۲۰۱۱) در بررسی علت نابهنجاری اقلام تعهدی به قیمت‌گذاری نادرست اقلام تعهدی توسط سرمایه‌گذاران اشاره می‌کنند. به عبارت دیگر، وجود سرمایه‌گذاران بی تجربه در بازار، سبب قیمت‌گذاری نادرست اوراق بهادار می‌گردد؛ به نحوی که واکنش نادرست سرمایه‌گذاران نسبت به تغییرات اقلام تعهدی باعث می‌شود که سهام شرکت‌هایی با حجم متفاوتی از اقلام تعهدی، به گونه‌ای نادرست بیشتر یا کمتر از واقع ارزش‌گذاری شود.

۲-۲-۱۰- حسابرسی و کیفیت اقلام تعهدی

در بررسی‌های انجام‌شده بر مدیریت سود، اقلام تعهدی اختیاری یعنی اقلامی که مدیریت می‌تواند آن‌را دست‌کاری کند، نقش مهمی دارند. اقلام تعهدی، باعث ایجاد تفاوت بین سود و جریان وجوه نقد می‌شود. در نتیجه با فرض این‌که جریان‌های نقدی دست‌کاری نشوند، تنها راه دست‌کاری سود افزایش یا کاهش اقلام تعهدی اختیاری است. یکی از راه‌های مؤثر در کنترل دست‌کاری اقلام تعهدی اختیاری توسط مدیریت که همان مدیریت سود است، حسابرسی است. بدین‌صورت یک پل ارتباطی بین یافته های حسابرسان با افراد خارج و داخل شرکت به صورت اظهارنظر حسابرسی به وجود می‌آید که نقش مهمی در هشدار به استفاده‌ کنندگان از صورت‌های مالی نسبت به شناخت مشکلات پیش‌روی شرکت ایفا می‌کند (ابراهیمی و سیدی، ۱۳۸۷).

نوع مؤسسه‌ حسابرسی‌کننده با کیفیت‌کاری آن مرتبط است و کیفیت کاری مؤسسه‌ حسابرسی‌کننده با مدیریت سود رابطه دارد (ابراهیمی و سیدی،۱۳۸۷).

شرکت‌های دارای اقلام تعهدی بیشتر به منظور ایجاد اطمینان از عدم مشارکت فرصت‌های مدیریت سود، حسابرسان با کیفیت بالاتر را به کار می‌گیرند (فرانسیس و میشل، ۲۰۱۴)[۴۰].

شرکت‌های حسابرسی‌شده به وسیله حسابرس با کیفیت بالاتر در مقایسه با شرکت‌های حسابرسی‌شده به وسیله حسابرس با کیفیت پایین‌تر، دارای ضریب پایداری اقلام تعهدی بیشتری بوده و در نتیجه اتکاپذیری اقلام تعهدی بالایی دارند (نونهالی نهر و همکاران، ۱۳۸۹).

کم- واه و فردیناند[۴۱](۲۰۰۸) در پژوهشی نتیجه‌گیری کردند شرکت‌هایی که به وسیله مؤسسه‌های بزرگ حسابرسی شده‌اند، اقلام تعهدی کمتری نسبت به بقیه شرکت‌ها نشان می‌دهند و این به‌خاطر شناخته‌شده‌تر بودن و معتبر بودن نام تجاری آن‌ ها است.

مینگ[۴۲] (۲۰۰۷) دریافت که ۱۰ مؤسسه حسابرسی بزرگ در چین باعث کاهش مدیریت سود به طور فزاینده می‌شوند. وی همچنین دریافت که به کار گرفتن مؤسسه‌‌های حسابرسی کوچک‌تر (نسبت به قبل) ممکن است نشانه‌ای از کیفیت پایین سود باشد.

جال و همکاران[۴۳] (۲۰۱۴) در مالزی با توجه به بررسی اقلام تعهدی اختیاری شرکت‌های حسابرسی ‌شونده ‌به این نتیجه رسیدند که مؤسسه‌های حسابرسی بزرگ نسبت به سایر مؤسسه‌های حسابرسی‌کننده، کنترل و صلاحیت بیشتری دارند.

۲-۳ پیشینه پژوهش

۲-۳-۱- پیشینه داخلی

ابراهیمی کردلر (۱۳۸۷) و همکاران در پژوهشی درباره‌ نقش حسابرسان مستقل در کاهش اقلام تعهدی اختیاری دریافتند، نوع مؤسسه حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد (ابراهیمی کردلر و سیدی، ۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




رویکردهای اخیر متولیان سیاست جنایی به سمت اقدامهای غیر قهرآمیزی که ماهیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و وضعی دارند متمایل شده و از این طریق به اجتناب از مداخله نظام عدالت کیفری روی آورده اند. بدین سان که با تأمین حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم، پیشگیری اجتماعی محقق می شود. شاید بهترین راهبرد برای پیشگیری، غلبه و یا دست کم کاهش جرایم، در نظر گرفتن اثرتعاملی علل و عوامل جرم زا باشد. زمانی که عوامل جرم زا ناشی از محیط های پیرامون انسان مورد نظر باشد از آن به پیشگیری جامعه مدار یاد می شود. و آنگاه که عوامل جرم زا ناشی از مراحل مختلف رشد کودک و نوجوان است آن را پیشگیری فردمدار می‌نامند. لذا متداول‌ترین عوامل خطر بزهکاری مانند اختلالات رفتاری در گروه پیشگیری رشد مدار بررسی می شود و آنجا که نابسامانیهای خانوادگی ممکن است طلیعه بروز بزه را نوید دهند از پیشگیری جامعه مدار گفتگو خواهد شد. به طور کلی در پیشگیری اجتماعی هدف هماهنگ سازی اعضای جامعه با قواعد اجتماعی بوده و محور اقدامات در پیشگیری فرد است، به عبارت دیگر پیشگیری اجتماعی مجرم مدار و فردمدار است. (شیرازی، ۱۳۸۴: ۱۹)

گفتار اول: مفهوم و اقسام پیشگیری اجتماعی

پیشگیری اجتماعی، ایجاد تغییرات و اصلاحات فردی و محیطی است که منجر به اصلاح جامعه و فرد و جلوگیری از جرم به صورت پایدار و همیشگی می شود. پیشگیری اجتماعی نتایج مثبتی داشته است. در پیشگیری اجتماعی به دنبال هماهنگ سازی اعضای جامعه با قواعد اجتماعی هستیم. محور اقدامات در پیشگیری اجتماعی فرد است. به دیگر سخن پیشگیری اجتماعی مجرم مدار و فردمدار است در حالی که پیشگیری وضعی بزه دیده مدار و سیبل مدار است.

در پیشگیری اجتماعی از طریق آموزش و تربیت، ترغیب و تنبیه در صدد هستیم تا معیار شناخت اعمال خوب و بد را به فرد القا کرده و قدرت ارزیابی و ارزشیابی عملکرد خویش را به او بدهیم.پیشگیری اجتماعی از اقداماتی بشکیل می شود که به انواع محیط های پیرامون فرد تأثیر می‌گذارد.کلیه این محیط ها در فرایند جامعه پذیری و اجتماع پذیری یک فرد نقش داشته و دارای کارکردهای اجتماعی هستند.هریک از محیط های خانه،مدرسه،دانشگاه،دوستان و…در یک مقطع خاص زمانی عمل کرده و فرایند جامعه پذیری را تسهیل می‌کنند.مثلاً مدرسه دارای دو کارکرد آموزشی و تربیتی می‌باشد. کارکرد نخست دانشگاه آموزش فنون وعلوم است حال آنکه کارکرد جنبی آن آموزش نحوه معاشرت با جامعه است.خانواده علاوه بر اینکه موظف به تأمین تغذیه وبهداشت اطفال است می بایست پرورش و تربیت آن ها را نیز برعهده بگیرند.‌بنابرین‏ هرگاه هریک از این محیط ها رسالت تربیتی،پرورشی و سازگاری خویش را به انجام نرسانند.اولین خلل در زمینه جامعه پذیری فرد ایجاد شده و در واقع زمینه ارتکاب جرم فراهم می شود. پیشگیری اجتماعی در واقع به دو نقطه یک خط تشبیه شده است که در یک طرف فرد و خانواده و در طرف دیگر جامعه یا محیط قرار دارند. خانواده نیز خود بخشی از محیط است ولی خانواده بستر تولید و تربیت اولیه است. (نجفی ابرندآبادی: ۱۸۶) “ریموند گسن” در خصوص مشخصه برنامه های پیشگیری اجتماعی از بزهکاری بر این اعتقاد است که این برنامه ها از نخستین تجربیات پیشگیری و نخستین پیشگیری از بزهکاری جوانان است، از این جهت پیشگیری اجتماعی خوانده می شود که ثمره تجربیات مددکاران اجتماعی بدون مداخله بحث های پلیس و دادگستری است. پس موضوع عبارت از برنامه هایی است که هدف آن ها در دراز مدت اقداماتی عمقی درباره افراد و اطرافیان اجتماعی آنان است. (کسن، ۱۳۷۰: ۱۰۱)

گفتار دوم: شیوه های پیشگیری اجتماعی

پیشگیری اجتماعی به دو نوع تقسیم می شود: ۱- پیشگیری اجتماعی جامعه مدار ۲- پیشگیری اجتماعی رشد مدار

منظور از پیشگیری جامعه مدار آن است که اگر در محیط عوامل جرم زا وجود داشت آن ها را خنثی سازیم و منظور از پیشگیری رشد مدار آن است که اگر اطفال به دلیلی از خود مظاهر بزهکاری نشان داده با مداخله زودرس به روی وی و محیط پیرامون وی مزمن شدن بزهکاری را در آینده بگیریم. پیشگیری رشد مدار به دلیل اهمیت دوران رشد اطفال و نقش محیط در پیشگیری از بزهکاری از ارزش زیادی برخوردار است.

بند اول: پیشگیری اجتماعی رشدمدار[۱۵]

این رهیافت برای کاهش دادن مدت حظور افراد در فعالیت های جنایی و جلوگیری از روی آوردن آنان به اعمال و حرفه مجرمانه است پیشگیری رشد مدار به دنبال آن است تا علاوه بر افراد، محیط های شخصی و عمومی پیرامون آنان را نیز درگیر نماید تا از تداوم رفتار جنایی افراد در معرض خطر جلوگیری شود. (نیازپور، ۱۳۸۷: ۱۳۴ و ۱۳۵)

هدف این نوع پیشگیری مداخله زودرس در افرادی است که رفتار ضد اجتماعی از خود بروز می‌دهند و این رفتار می‌تواند از تحول تدریجی به سوی یک بزهکاری در آینده خبر دهد. رویکردهای روانشناختی به مداخلات مستقیم و غیرمستقیم به منظور افزایش صلاحیت کودکان در معرض خطر تأکید می‌کند. این نوع پیشگیری به دنبال احیاء و تقویت شرایط آموزش و پرورش طبیعی اطفال «مسئله دار» است. به عنوان مثال می توان آموزش و پرورش را ملزم کرد تا با استخدام و به کارگیری مددکاران اجتماعی در مدارس راهنمایی و ابتدایی به ویژه مناطق محروم و حاشیه ای با شناسایی دختران متعلق به خانواده های منحرف و آسیب پذیر اقدامات مددکاری مناسب ‌در مورد آنان انجام و در صورت لزوم با همکاری سازمان بهزیستی نسبت به جدا کردن دخترانی که در آستانه انحراف قرار دارند از والدین فاقد صلاحیت اقدام کرد.

پیشگیری اجتماعی رشدمدار در تلاش است تا با اتخاذ تدابیر مناسب و به کارگیری به هنگام اقدامات حمایتی از پایداری رفتارها و گرایش‌های مجرمانه در افرادی که در سنین پایین و دوران کودکی دچار ناسازگاری، کج روی و بزهکاری زودرس شده اند جلوگیری نمایند. بدین معنی که هر قدر افراد زودتر از سن متعارف مرتکب بزه شوند به همان میزان احتمال استقرار بزهکاری در آنان بیش از دیگران است. از این رو با مداخله در رشد فرایند کودکان و تمرکز به روی عوامل فردی و اجتماعی که به پیشرفت آمادگی های مجرمانه کودکان و پایداری رفتارهای بزهکارانه در آنان تأثیرگذار است، می توان با جامعه پذیر کردن این افراد از تبدیل شدن آنان به بزهکار مزمن جلوگیری کرد. پیشگیری مذبور بر این فرض مبتنی است که پیش رسی کودکان در ناسازگاری، کج روی و پایداری بزهکار و گرایش‌های مجرمانه را در آن ها نوید می‌دهد. از این رو برای پیشگیری از به عادت شدن بزهکاری در افراد باید از رهگذر مداخله های روانی، اجتماعی زودهنگام آن ها را به سوی اجتماعی شدن هدایت کرد این پیشگیری را پیشگیری کنشی تربیت مدار می‌نامند. اینگونه پیشگیری به دنبال احیاء و تقویت شرایط آموزش و پرورش کودکان مسئله دار است.( نیازپور، ۱۳۸۳: ۹۶ الی ۱۳۳ و کاریو: ۲۶ الی ۳۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




به طور کلی، تحقیقات بیان شده ابراز می دارند که درمان های روان شناختی می ­توانند در سازگاری و روند بهبودی بیماران مؤثر واقع شود ‌بنابرین‏ ضرورت دارد تا تدابیری برای کمک به بیماران سرطانی به منظور کاهش مشکلات روانی ناشی از بیماری و افزایش امید به زندگی اندیشیده شود .

هدف واقعیت درمانی ، پرورش قبول مسئولیت در فرد و ایجاد هویتی موفق است . در این رویکرد تلاش می شود فرد اهداف کوتاه مدت و دراز مدت خود را بشناسد ، آن ها را با صراحت تعریف کند ، راه های رسیدن به اهدافش را ارزیابی نماید و از بین آن ها روش‌هایی را که به نتایج مطلوب تری خواهد انجامید را انتخاب و احساس مثبت تری را نسبت به خود تجربه نماید (شفیع آبادی ۱۳۸۴ )

رویکرد واقعیت درمانی برای کمک به افراد ایجاد شده تا بتوانند رفتارشان را پایش کنند وانتخاب های مناسب و درستی در زندگی داشته باشند . گلاسر اخیراً نظریه کنترل یا انتخاب را مطرح ‌کرده‌است و معتقد است ،مردم مسئول رفتار خویش و و آنچه که تفکر ، احساس و عمل می‌کنند می‌باشند و همه رفتارهای انسانی را ناشی از انگیزه های درونی می‌داند . پس هر اندازه افراد از واقعیت درمانی بیشتر استفاده کنند ، عاقلانه تر تصمیم می گیرند و مسئولیت کارها و رفتارهای خویش را بر عهده می گیرند .

‌بنابرین‏ برای تبیین این فرضیه میتوان گفت از آنجایی که آموزش واقعیت درمانی گروهی می‌تواند موجب طرز تفکری مناسب شودو افراد می‌توانند طرز شناخت و ارزیابی های غیر منطقی و نامعقول خود را بیاموزند ، طبعا به افراد قدرت می‌دهد تا با مشکلات پیش رو مقابله سالم داشته باشند . آموزش احتمالا می‌تواند منشاء تغییرات ، از جمله تغییر در نگرش‌ها و باور ها باشد و این امر به نوبه خود می‌تواند باعث افزایش روحیه مقاومت و کنار آمدن با شرایط سخت شود . همچنین آموزش گروهی باعث می شود علاوه بر شناخت باورهای منطقی و غیر منطقی و اصلاح آن فرد بتواند ار روابط اجتماعی ،کار کردن ، تفریحات و حتی پیمودن مسیر رسیدن به نتیجه دلخواه لذت ببرد و این امر باعث کاهش فشار روانی و ایجاد انگیزه و امید می شود . علاوه بر این جمع شدن در گروه هایی با درد های مشترک و مشابه نیز باعث کاهش فشار روانی از طریق خود باوری و کاستن از روحیه منفی ، قبول مسئولیت و واقعیت و کنار آمدن با آن که در نهایت به تلاش جهت دستیابی به راه نجات است ، می‌ انجامد .

فرضیات فرعی :

۱-مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر امید به زندگی بیماران مبتلا به سرطان تاثیر معنا دار دارد .

با توجه به یافته های به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که مشاوره در بالا بردن امید به زندگی افراد بیمار تا ۶۲ درصد تاثیر مثبت دارد.

۲-مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی برکیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان تاثیر معنا دار دارد .

نقش مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی برزیر مقیاس های جسمی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی به شرح ذیل می‌باشد .

الف) درکارکرد جسمی ، پس از اجرای دوره مشاوره کارکرد جسمی بیماران سرطانی بهبود یافته است .

ب) در اختلال نقش بخاطر سلامت جسمی ، مشاوره بر این زیر مقیاس نیز تاثیرداشته و باعث بهبود عملکرد جسمی شان شده است .

ج) در زیر مقیاسدرد ، پس از پایاندوره مشاوره ، کمی در میزان درد در افراد مورد مطالعه دیده شده است . که این کاهش درد را میتوان تحت حمایت اثرات روانی و بالا رفتن آستانه تحمل درد در نتیجه ی بهبود سطح امید به زندگی و مبارزه علیه رکود و پیشروی در جریان زندگی دانست .

د) درکارکرد اجتماعی ، بیماران بعد از انجام مشاوره بهبود عملکرد نشان داده شده است .

۳- نقش مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی برزیر مقیاس های روانی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی

الف) در اختلال نقش بخاطر سلامت هیجانی ،پس از اجرای دوره مشاوره اختلال نقش بخاطر سلامت هیجانی بیماران سرطانی بهبود یافته است .

ب) در آیتم انرژی / خستگی پس از مشاوره ، همچنین کاهش خستگی در بیماران سرطانی مشاهده شده است .

ج) در بهزیستی هیجانی ،پس از مشاوره میزان بهزیستی هیجانی افزایش یافته است .

د) در سلامت عمومی ،پس از اجرای دوره مشاوره سلامت عمومی بیماران سرطانی بهبود یافته است.

در نتایج به دست آمده تاثیرات حاکی از بالا رفتن سطح ابعاد امید به زندگی و کیفیت زندگی و در نهایت مثبت بودن سطح سلامت عمومی در بیماران مبتلا به سرطان به وضوح مشاهده شده که خود بیانگر روند رشد مثبت نگری است .

روانشناسی مثبت نگر به جای توجه مفرط به ناتوانی ها و ضعف های بشری بر توانایی‌های انسان مثل شاد زیستن ، لذت بردن ، قدرت حل مسئله و خوشبینی متمرکز شده است . به عبارت دیگر هدف انکار جنبه‌های تنش زا ، نا خوشایند و منفی زندگی یا کمرنگ جلوه دادن این جنبه ها نیست ، بلکه انسان باید بتواند با شکست هایش به نحو خوشبینانه برخورد کند و خوشبینی ، سخترویی و پشتکار را به روش های مختلف تقویت کند )اصغرنژاد ۱۳۸۷) .

در ادامه میتوان گفت : گر چه عواملی نظیر عادت کردن به شرایط ، بالا رفتن آستانه تحمل و پذیرش نا خود آگاه در بهبود یا کم شدن شکایت بیماران دخالت دارد ولی با مداخلات روانشناختی و سوق دادن بیمار به سمت تفکر مثبت گرا در دیدگاه و سطح تفکر بیمار در طی جلسات آموزشی و مشاوره ای میتوان بهبود عملکرد جسمی و روحی و در نهایت سلامت عمومی را حس کرد .

مطلوبیت سلامت روانی که با وجود متغیر ها و مؤلفه‌ هایی نظیر سازگاری و کنترل درونی ، کارآمدی اجتماعی ، فقدان و یا کمی اظطراب و افسردگی ، همبسته و محقق است ، آستانه تحمل درد را افزایش می‌دهد و از وابستگی های فوری پژشکی و دارویی و بلطبع طبعات مسقیم و جانبی آن ها ( خواب آلودگی ، کاهش قدرت هوشیاری ، یبوست و .. ) کاسته و بازداری می‌کند (جلالی ،قلعه بان ۱۳۸۴ ) .

روش واقعیت درمانی فرد را ‌به این آگاهی می‌رساند که اگر چه نمی­تواند حوادث قطعی زندگیش را تغییر دهد اما می ­تواند یاد بگیرد تا روش مقابله با آنهار را تغییر دهد و در مقابل آن رویداد واکنش نشان دهد.در این روش درمانی فرد از نا امیدی که از شکل های بی معنایی زندگی است،به سمت امید و شکوفایی حرکت می­ کند.همچنین فرد ‌به این آکاهی می‌رسد که شرایط متفاوت می‌تواند به او در یافتن معنای واقعی زندگی را برای او آسان کند.اینگونه میتوان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی به فرد برای پیدا کردن واقعیت درونی و جوهره ی ذاتی او و تصمیم گیری او برای بهتر کردن شرایط پیش امده کمک شایانی می‌کند.

محدودیت های تحقیق

    1. نتایج این پژوهش به بیماران سرطانی تحت شیمی درمانی بیمارستان شهید رجایی یاسوج محدود می‌باشد لذا در تعمیم به سایر جوامع بزرگتر باید احتیاط نمود .

    1. دیگر عوامل محدودیت متاثر در این پژوهش میتوان به همسطح نبودن سطح رفاهی و درکی آزمودنی ها اشاره نمود .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




۲- چند پارگی جامعه

دومین فرض اساسی این است که وجود هر نوعی از شکافهای آشتی ناپذیر در جامعه مانع وصول به اجماع کلی درباره اهداف زندگی سیاسی گردیده و از تکوین چارچوب‌های لازم برای همپذیری، مشارکت و رقابت جلوگیری می‌کند و به استقرار نظام سیاسی غیررقابتی یاری می‌رساند.

اینگونه شکافها ممکن است اقتصادی (طبقاتی) ، محلی و منطقه‌ای، قومی و فرهنگی و یا شکافهای تمدنی باشد، قطعاً‌وجود چنین ‌شکاف‌هایی از تکوین هدایت ملی واحد نیز ممانعت بعمل می‌آورد. البته یک جامعه ممکن است به صورت ساختاری و بالقوه واحد ‌شکاف‌هایی باشد ولیکن این شکافها فعال و سیاسی نشده باشند.

شکافها و تعارضات اجتماعی تنها وقتی به صورت قطب‌بندیهای آشتی ناپذیر فکری و ایدئولوژیک در جامعه درآیند، مانع توسعه سیاسی می‌شوند.

درکشورهای در حال توسعه شکافهای محلی، منطقه‌ای، قومی، فرهنگی و طبقاتی از ظهور شرایط لازم برای امکان رقابت و مشارکت دموکراتیک جلوگیری می‌کنند.

بعلاوه شکاف میان سنت و تجدد و نیروهای آن دو در این کشورها موجب غلبه «سیاست حذف و اخراج » بر سیاست همکاری و مشارکت شده است.

تصور نمایندگان این دو گرایش اغلب بر این است که اختلاف میان آن ها به معنی بازی مرگ وزندگی است، چنین ‌شکاف‌هایی معمولاً زندگی اجتماعی و سیاسی را به سوی بدبینی، بی‌اعتمادی و ترس و خشونت سوق می‌دهد.

۳- ایدئولوژی و فرهنگ سیاسی گروه حاکمه

سومین فرض مربوط به نقش ایدئولوژی در فرایند توسعه سیاسی است، ‌به این معنی که زمینه ذهنی مناسب در نزد الیت‌های سیاسی، اراده لازم برای تحقق سیاسی را فراهم می‌آورد.

پیدایش این زمینه ذهنی و عقیدتی البته خود روندی پیچیده است، بویژه عقیده و نگرش الیت حاکمه در زمینه تسهیل یا منع مشارکت و رقابت در سیاست مؤثر است و یا دست کم بیش از عقاید بقیه مردم تأثیر دارد.

به طور کلی فرهنگ سیاسی الیت « محیط ذهنی و نگرشی است که در درون آن نظام سیاسی( یک جامعه عبارت از مجموعه عقاید، سمبلها و ارزش‌هایی است که ظروف انجام عمل سیاسی را تعیین می‌کند فرهنگ سیاسی) جهت‌گیری ذهنی نسبت به سیاست به شمار می‌رود».

فرهنگ سیاسی الیت بدین معنا موجب استمرار و وضعیت سیاسی و روابط قدرت موجود می‌گردد.[۳۷]

عوامل تعیین کننده مشارکت سیاسی

لستر میل براث[۳۸] در چاپ نخست کتاب خود در سال ۱۹۶۵ در محدوده مفهوم کاربردی خود تقریباً همه عوامل و اسباب تعیین کننده مشارکت سیاسی فردی را ذکر می‌کند. در بحث او بر دو مجموعه مهم از عوامل مربوط به مشارکت فردی در امور سیاسی تأکید شده که عبارت است از:

۱ـ وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی.

۲ـ مرکزیت اجتماعی.

در هر دو مجموعه، مشارکت چنان امری عقلانی و اصولاً معطوف به هدف نشان داده شده است که افرادی که سیاست‌ها و برنامه های حکومت را مرتبط با علایق و منافع خود می‌دانند، علاوه بر اینکه معتقدند اعمال خودشان به طور انفرادی یا جمعی می‌تواند بر تصمیمات حکومت اثر بگذارد، تلاش خواهند کرد، چنین اثری بگذارند مگر اینکه ویژگی‌های ساختاری نظام سیاسی، مانع آن ها بشود. تحصیلات عالی، وضعیت اجتماعی و درآمد، به احتمال زیاد همراه چنین برداشتها و شیوه های تفکری هستند. وضعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر، خود، راهی به سوی سیاست می‌باشد و مرکزیت اجتماعی راه دوم محسوب می‌شود. افرادی که مدت زمانی طولانی مقیم یک جامعه هستند، دارای اموال و املاکی بوده، عضو سازمان‌های مختلف
می‌باشند، نه آن چنان پیر و نه بسیار جوان هستند، عضویت ‌گروه‌های اقلیت را ندارند؛ ‌به این معنی که کلاً با آن جامعه آمیخته و هماهنگ شده‌اند، و به احتمال زیاد از لحاظ سیاسی فعال خواهند بود. مردان، در این زمینه فعالتر از زنان هستند، عوامل بافتی[۳۹] مثل میزان رقابت یا جو بحرانی در یک انتخابات خاص نیز می‌تواند بر مشارکت مستقل از عوامل پایدار و تعیین کننده اثر بگذارد، تحقیقات انجام شده در دو دهه اخیر، عوامل اندکی را به فهرست «میل براث» افزوده است و این تحقیقات بیشتر متوجه این نکته است که چگونه می‌توان نحوه عمل و تعامل عوامل مختلف را در زمینه‌های گوناگون و در مقابل انواع مختلف مشارکت درک کرد.

علاوه بر پژوهش می‌دانی، راجع به رأی‌گیری و فعالیت مبارزات انتخاباتی که محور برنامه «میل براث» را تشکیل می‌دهد، دو رشته تحقیقات دیگر به شناخت و انتظارات درباره مشارکت سیاسی در اوایل و اواسط دهه ۱۹۶۰ و انتظارات مربوط به آن اختصاص یافته است.

رشته اول به استفاده از تحقیقات می‌دانی در سطح تحلیل فردی یا فرد عنایت دارد ولی کانون آن متوجه تغییر برداشتها، ارزش‌ها و عقاید کشورهایی است که در معرض تحولات سریع اجتماعی هستند.

لرنر، آلموند و ربا و اینکلس، هر کدام دغدغه‌های متفاوت خود را دارند ولی همه آن ها در یک مفهوم ضمنی از مشارکت سیاسی به منزله چیزی که ارتباط و تأثیری را به شرح فوق در خود دارد، شریک بودند. بررسی‌های آنان برای یافتن روش‌هایی بود که طی آن گسترش ارتباطات و آموزش، شهرنشینی، تجربه‌ کارخانه‌داری و دیگر گرایش‌ها، همراه با نوسازی منجر به توانمندی برای پیش‌بینی دگرگونیها و پیشرفتها، در نظر گرفتن «ملاحظه» اهداف مطلوب – البته نه از سر تقدیر گرایی، بلکه ‌به این صورت که بدانیم شخص تا چه احدی در رسیدن به اهداف مطلوب خویش کنترل و اختیار دارد- تأکید و احساس اعتماد به مردمانی به جز خویشاوندان نزدیک و اهل طایفه و تصور و باور دقیق‌تر از سیاست به عنوان عرصه‌ای که توسط شهروندان قابل درک و تأثیر‌پذیر است را گردد.

همچنین مطالب مربوط به بسیج اجتماعی باعث طرح موضوع الحاقی مهمی شده که عبارت است از: تعامل بین خواسته‌های متغیر مردم، گسترش دامنه و نفوذ فعالیت‌های حکومت، و مشارکت سیاسی، محو تدریجی اقتصاد سنتی باالنسبه خود بسا و محلی، از بین رفتن یا نارسایی ساز و کارهای سنتی اجتماعی برای ‌پاسخ‌گویی‌ به نیازهای موقت یا درازمدت رفاهی، و پیچیدگی روزافزون وابستگی متقابل فعالیت‌های اقتصادی، همه نیازهایی را ایجاد می‌کنند که بهترین حالت پاسخگوئی به آن ها تنها از طریق برنامه ها و مقررات دولتی است[۴۰].

مشروعیت، مقبولیت و مشارکت سیاسی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قانون اساسی به گونه ای تدوین و به رأی عمومی گذاشته شد که نظام سیاسی بدیعی با محتوای اسلامی در قالب جمهوری پا به عرصه حیات کشور- ملت‌ها گذاشت.

در مقدمه این قانون چنین می‌خوانیم:

‌بر اساس ولایت امر و امامت مستمر، قانون اساسی زمینه تحقق رهبری فقیه جامع الشرایطی را که از طرف مردم به عنوان رهبر شناخته می‌شود آماده می‌کند تا ضامن عدم انحراف سازمان‌های مختلف از وظایف اصیل اسلامی خود باشد.[۴۱]

از طرفی، در این نظام سیاسی از نظر انتخاب « نوع حکومت»، «قانون اساسی»، «خبرنگاران رهبری»، «نمایندگان مجلس شورای اسلامی»، «ریاست جمهوری»، «بازنگری قانون اساسی» و در مواردی مراجعه به آرای عمومی و همه پرسی و سازوکارهای نظارتی، همچون امربمعروف و نهی از منکر، مطبوعات آزاد، احزاب سیاسی و … بیانگر توجه به رأی و نظر عمومی و خودجمعی است.

از طرف دیگر، محتوای اسلامی بیانگر برخی اصول ثابت است که رأی‌ و نظر مردم نمی‌تواند در آن خدشه ای وارد سازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




بر اساس ضوابط، برای تصدی شغل بر اساس معیارهای کارسنجی و سنجش کار (برای انجام دادن مقدار معینی کار) مهارت و تجربه (شایستگی) لازم است. هر چه میزان مهارت و تجربه فرد بیشتر باشد، در فرایند زمان انجام کار تأثیر می‌گذارد، لذا مقام و تلاش هر دو تعیین اجرت مؤثر است (رونق،۱۳۹۰).

۶٫ نظام پرداخت تشویقی بر اساس عملکرد سازمان

در این نظام اضافه پرداختی به کلیه کارکنان سازمان اختصاص می‌یابد. این طرح‌ها در مقابل طرح‌های تشویق فردی قرار دارد و دیدگاه آن ناظر به یکپارچگی و هماهنگی باهدف مشترک و روحیه همکاری در میان همه قسمت‌های سازمان است، به‌نحوی‌که حصول اهداف سازمانی را مطلوب می‌نمایند. مهم‌ترین ویژگی مربوط ‌به این طرح این است که در مقابل پرداخت‌های تشویقی فردی صورت می‌پذیرد و پرداخت‌های تشویقی بر اساس محاسبه صرفه‌جویی‌های ناشی از هزینه کار که بر اساس توافق بین همه کارکنان تقسیم می‌گردد، عملی می‌گردد. هدف از تهیه این طرح‌های مشارکت در سود است که به نسبت به آن سود سالیانه به نسبت خاصی تقسیم می‌گردد. ایراد عمده چنین طرح‌هایی رابطه ناهماهنگ کارایی کارکنان نسبت به سازوکارهای سنجش بازده کار است که احتمالاً عدم موفقیت طرح را به هنگام تأثیر عوامل خارجی بر پرداخت‌های تشویقی به دنبال دارد.

وجوه اصلی طرح‌های تشویقی همگانی سازمانی ممکن است به شرح زیر قابل‌جمع بندی باشد:

۱٫ جاذبه‌انگیزشی برای همکاری گروهی در بین نیل به هدف‌های سازمان وجود دارد. جاذبه در یکپارچگی به عنوان نقطه مخالف تمایلات فردگرایانه رفتار جمعی است.

۲٫ نیل به هدف سازمانی از طریق بهره‌گیری از یک یا چند معیار بهره‌وری تعریف‌شده است (رونق،۱۳۹۰).

۷٫ پرداخت بر اساس نظام‌های مبتنی بر زمان

طرح‌های مبتنی بر زمان برخی بر اساس زمان انجام کار و برخی دیگر بر اساس نتیجه کار و زمان کار توأم مربوط می‌شود. درهرحال در آن‌ ها بازده کار یا حجم کار در مقابل اضافه دریافتی یا افزایش نرخ دستمزد، تعریف‌شده است. این طرح‌ها عبارت‌اند از:

۱٫ سنجش کار روزانه بر اساس استاندارد کار (فردی – گروهی)

۲٫ اضافه پرداخت روزانه بر اساس معیارهای کارایی

۳٫ سنجش بر اساس کار مشخص (گروهی – فردی)

۴٫ قطعه کاری (رونق،۱۳۹۰)

۲-۱۲٫ نظام‌های پرداخت انگیزشی

توسعه روزافزون جوامع بشری در قرون ۱۸ و ۱۹ و استفاده از فناوری پیشرفته در قرن حاضر موجب ایجاد مؤسسات مختلف در زمینه‌های تولیدی و اجتماعی گردیده است. با توجه به اینکه بقای سازمان‌های خصوصی و دولتی به‌ویژه در بخش تولیدی، به ارائه خدمات و تولیدات باکیفیتی مرغوب و مطلوب در رقابت با مؤسساتی است کالاهای مشابه را تولید می‌کند، لزوم رعایت و مرغوبیت کالا باقیمت مناسب برای جلب نظر مشتریان در عرضه تولیدات در سطح قابل استاندارد بقای حیات اقتصادی سازمان‌ها در بازار مصرف ایجاب می‌کند. این نوع فعالیت در سایه عملکرد مدیران و کارکنان آن سازمان که در واقع بازوهای تولیدی محسوب می‌شوند تحقق می‌یابد. ‌بنابرین‏ نیروی انسانی مهم‌ترین عامل مؤثر در تولید به شمار می‌آید. این منبع زمانی به عملکرد واقعی منتهی می‌گردد که افراد با حداکثر کارایی و بر اساس روابط صحیح سازمانی خدمات خود را در اختیار آن مؤسسه قرار دهند. هر سازمان برای اطمینان از مرغوبیت و مطلوبیت خدمات خود در کشورهای دارای بازار آزاد، با شناخت نیازهای متفاوت افراد و سوق دادن رفتارهای کارکنان به سوی اهداف سازمانی و ارزیابی عملکرد آنان به طور مستمر می‌بایستی در راستای تولیدات مرغوب و با هزینه‌ای کمتر مساعی لازم را مبذول دارد(رونق،۱۳۹۰).

ارزیابی عملکرد کارکنان زمانی منجر به استفاده از حداکثر کارایی کارکنان می‌گردد که با شناخت نیازهای آنان و ایجاد انگیزش برای رفع احتیاجات و با تطبیق نیازهای سازمان و کارکنان اقدام گردد. برای جلوگیری از نارضایتی کارکنان، بهترین راه استفاده از روش‌های علمی برای ارزیابی عملکرد واقعی افراد است. ‌به این طریق ضمن تشخیص صلاحیت واقعی، ارجحیت افراد نسبت به یکدیگر در هنگام اعطای پاداش مادی و معنوی، ایجاد انگیزش در سایر همکاران و بروز استعدادهای بالقوه و بالفعل در ایجاد رقابتی سالم در محیط کار فراهم می‌آید. اثرات تشویق و پاداش در کارایی سازمان تأثیر دارد؛ زیرا عامل انگیزه قوی و مؤثر و نیروی محرکه قدرتمند در مدیریت یک سازمان است (رونق،۱۳۹۰).

۲-۱۲-۱٫ انگیزش و کارایی

ارزش واقعی و سودآوری هر سازمان مسلماًً منوط به مرغوبیت و مطلوبیت خدماتی است که سازمان به اجتماع و اقتصاد خود در رقابت با سازمان‌های رقیب در یک جامعه اقتصاد آزاد ارائه می‌کند.

عملکرد واقعی هر سازمان بر اساس ارزیابی موقعیت آن در خارج از سازمان مشخص و درعین‌حال این عملکرد دقیقاً رابطه مستقیمی با فعالیت‌های واقعی که در داخل مؤسسه انجام می‌شود، دارد.

فعالیت‌های داخلی هر سازمان عبارت است از مجموعه عملیات و تصمیماتی که مدیران و کارکنان به آن مبادرت می‌ورزند و درجه مطلوب این فعالیت ماحصل کارایی کارکنان و مدیران سازمان و درعین‌حال قدرت سازمان‌دهی در آن مؤسسه خواهد بود. نیروی انسانی مهم‌ترین منبع تولیدی در هر مؤسسه به شمار می‌آید، ولیکن این منبع تولیدی موقعی به عملکرد واقعی سازمان منتهی می‌گردد که افراد با حداکثر کارایی و بر اساس روابط صحیح سازمانی خدمات خود را در اختیار مؤسسه قرار دهند و هر سازمان برای اطمینان از مرغوبیت و مطلوبیت خدمات خود در یک اقتصاد پررقابت نیاز مبرم به ارزیابی مداوم نیروی انسانی خود دارد.

گردانندگان هر سازمان برحسب وظیفه برای اداره سازمان علاقه دارند عملکرد کارکنان را ارزیابی و نسبت به رفع عملکرد ضعیف کارکنان اقدام نمایند تا موجبات افزایش کارایی و اثربخشی آنان در سازمان فراهم آید. ارزیابی برای جوابگویی به نیازهای کارکنان سازمان و بالاخره نیازهای شرکت یعنی ایجاد حداکثر کارایی مورد لزوم برای ادامه حیات سازمان و شناسایی هر چه‌بهتر سازمان در اجتماع و اقتصاد می‌باشد. نارضایتی‌های کارکنان بر اساس احساس عدم وجود رابطه بین کارایی و پاداش مادی و معنوی به وجود می‌آید و بهترین روش، ارزیابی عملکرد آن است که تشخیص صلاحیت واقعی امکان‌پذیر بوده و دلایل ارجحیت افراد بر دیگران در هنگام پاداش مادی و معنوی برای کارکنان روشن و معلوم گردد. در حقیقت جوابگوی نیازهای افراد جهت حصول اطمینان از اجرای عدالت، انصاف و منطق در سطح سازمان باشد (رونق،۱۳۹۰).

۲-۱۲-۲٫ پرداخت و ایجاد انگیزه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




ب: معترض که ضمن امضای صورت‌مجلس به ارزیابی اعتراض نموده، ظرف مدت ۳‌روز مقرر به اجرا مراجعه نکرده و یا در صورت مراجعه، دستمزد کارشناس مجدد را واریز ننموده باشد. در این صورت نیز ارزیابی اولیه قطعی خواهد بود[۱۴۷].

ج: طرفین یا هر یک از آن ها در زمان ارزیابی حاضر نبوده و نتیجه ارزیابی به آن ها ابلاغ شود. در این‌صورت، چنانچه معترض ظرف مدت ۵ روز از تاریخ ابلاغ, کتباً و با واریز هزینه کارشناس مجدد اعتراض ننماید, ارزیابی قطعیت یافته و عملیات اجرایی ادامه می‌یابد. (ماده ۱۰۱ آ.ا.م.ا.ر)

د: با اعتراض طرفین یا یکی از آن ها کارشناس مجدد به قید قرعه از طرف رئیس ثبت انتخاب و نسبت به ارزیابی مورد وثیقه اقدام می‌کند. در این صورت، نتیجه ارزیابی مجدد قطعی و غیر‌قابل اعتراض می‌باشد.(ماده ۱۰۲ آ.ا.م.ا.ر)

*نکات:

۱ ـ در صورتی که یکسال از قطعیت ارزیابی مال غیر‌منقول (مورد وثیقه یا مورد بازداشت) گذشته باشد، به درخواست هر یک از طرفین تا قبل از تنظیم صورت‌مجلس مزایده، ارزیابی تجدید می‌گردد.(تبصره ۲ ماده ۱۰۱ آ.ا.م.ا.ر)

مفاد تبصره فوق از نوآوری‌های آیین‌نامه اجرا است که با توجه به نوسان شدید قیمت‌ها در اموال غیرمنقول, جهت حفظ حقوق طرفین پیش‌بینی گردیده است.

۲ ـ طبق بند ”ر“ ماده یک آیین‌نامه اجرا کارشناس رسمی کسی است که به مناسبت خبره بودن در فنی می‌تواند در مسایل مربوط به فن خود به عنوان صاحب‌نظر اظهار‌نظر کند و از مراجع ذی‌صلاح پروانه برای این کار را داشته باشد. بر‌این‌اساس ادارات ثبت در ارزیابی اموال باید از کارشناس رسمی دادگستری و نیز کارشناسان موضوع ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب ۱۳۷۹ استفاده نماید.

۳ ـ با توجه به مفاد بند ”ر“ فوق‌الذکر ادارات ثبت در انتخاب ارزیاب مکلف‌اند با توجه به نوع مال مورد ارزیابی از کارشناس متخصص در همان موضوع استفاده نمایند. در غیر‌این‌صورت, ارزیابی به‌دلیل عدم تخصص کارشناس مربوطه فاقد اعتبار خواهد بود.

۴ ـ دستمزد ارزیابی با در نظر گرفتن درجه علمی و تجربه کارشناس یا خبره محلی، محل ارزیابی، نوع مال ارزیابی‌شده و میزان کار توسط رئیس ثبت محل تعیین می‌گردد.

ج: مزایده

مزایده: صورت خاصی از فروش مال که خریداران با هم رقابت کرده و هریک قیمتی بیش از آنچه که ابتدا به بایع عرضه شده عرضه می نمایند ثمن آخرین قیمتی که عرضه شده و چون قیمت معینی که از طرف بایعی ماخذ و مبداء شروع مزایده و رقابت است رکن مزایده است[۱۴۸].

همچین مزایده برابر آئین نامه اجرای ثبت عبارت است از صورت خاصی از فروش مال است که از منبع ارزیابی مال شروع شده و به پیشنهاد کننده بالاترین قیمت واگذار می شود.[۱۴۹]

برابر ماده ۳۴ اصلاحی جدید در اجرای اسناد وثیقه تمامی مورد معامله ارزیابی و پس از قطعیت بهای آن حداکثر ظرف مدت ۲ ماه از تاریخ قطعیت، از طریق مزایده به فروش می‌رسد. ابراء ذمه مدیون نسبت به خسارت یا قسمتی از اصل نیز مانع از ارزیابی و مزایده تمام مورد وثیقه نخواهد بود. در این‌حالت، چنانچه مورد وثیقه به دلیل عدم‌وجود خریدار به بستانکار واگذار شود مبلغ ابراء‌شده به مدیون مستردد می‌گردد. (ماده ۳۸ آ.ا.م.ا.ر)

قبل از برگزاری مزایده، اداره ثبت مکلف است پس از قطعیت بهای ارزیابی، آگهی مزایده مربوط به مال مورد وثیقه (اعم از منقول یا غیر‌منقول) را با رعایت مواد ۱۲۱ الی ۱۲۴ آ.ا.م.ا.ر تهیه و نسبت به انتشار آن در یک نوبت در روزنامه کثیر‌الانتشار محل یا نزدیک‌ترین به محل اقدام کند و علاوه بر آن آگهی الصاقی نیز تهیه و به محل وقوع ملک، محل مزایده, ابنیه عمومی از قبیل شهرداری, بخشداری, فرمانداری, نیروی انتظامی, دادگستری و ثبت اسناد محل الصاق نماید. فاصله انتشار آگهی مزایده تا روز مزایده نباید از ۱۵ روز کمتر باشد.

مزایده با حضور رئیس اداره یا مسئول اجرا, متصدی مزایده و نماینده دادستان در یک جلسه از ساعت ۹ الی ۱۲ برگزار و شرکت در آن برای عموم آزاد است. در مزایده اموال منقول، مأمور اجرای مربوطه به جای مسئول اجرا یا رئیس اداره شرکت می‌کند.

در صورتی که مورد وثیقه از طریق مزایده به‌فروش رود, پس از پرداخت مطالبات بستانکار و هزینه های اجرایی, چنانچه مازاد داشته باشد، به مدیون مستردد می‌گردد. در این حالت، اگر برنده مزایده نسبت به پرداخت بدهی‌های مربوط به مورد مزایده موضوع فراز ۶ بند ”الف“ ماده ۱۲۱ آ.ا.م.ا.ر اقدام نموده باشد, می‌تواند وجوه پرداختی را از محل مازاد مذکور مسترد نماید.

چنانچه مورد وثیقه در جلسه مزایده خریدار پیدا نکند مال با دریافت حق‌الاجرا و حق مزایده به قیمتی که مزایده از آن شروع می‌شود به بستانکار واگذار شده و اگر مازاد بر طلب داشته باشد از بستانکار وصول می‌گردد. در این مورد نیز کلیه هزینه های موضوع فراز ۶ بند ”الف“ ماده ۱۲۱ فوق جزو مطالبات بستانکار محسوب و به موجب همان اجرائیه قابل وصول خواهد بود. (مواد ۱۲۵ ـ ۱۲۲ ـ ۱۲۹ آ.ا.م.ا.ر )

در صورتی که بستانکار قادر به استرداد مازاد بر طلب خود نباشد، به درخواست وی، نسبت به طلب، از مال مورد وثیقه به وی واگذار می‌گردد. (تبصره ماده ۱۲۶ آ.ا.م.ا.ر )[۱۵۰]

‌بنابرین‏ با توجه به مقررات آیین‌نامه اجرا، موردوثیقه درمواردزیرکلاً یا بعضاً به بستانکار واگذار می‌شود:

۱ ـ در حالتی که مورد وثیقه در جلسه مزایده خریدار پیدا نکند. در این صورت، مال با دریافت حق‌الاجرا و حق مزایده به قیمتی که مزایده از آن شروع می‌شود به بستانکار واگذار می‌گردد و چنانچه وثیقه تکافوی طلب بستانکار را ننماید وی می‌تواند برای وصول مانده‌‌طلب به سایر اموال متعهد رجوع کند.(مواد ۱۱۶و ۱۲۶ آ.ا.م.ا.ر )

۲ ـ در حالتی که مورد وثیقه در جلسه مزایده خریدار پیدا نکند و بستانکار نیز جهت تملیک تمام مورد وثیقه قادر به استرداد مازاد بر طلب خود نباشد. در این صورت، به تقاضای بستانکار به نسبت طلب، از مال مورد وثیقه به وی واگذار خواهد شد. (تبصره ماده ۱۲۶ آ.ا.م.ا.ر)

توجه:

الف:در مزایده فروش نقدی است مگر اینکه متعهدٌ‌له فروش به نسیه را قبول و مدیون نیز مازاد را نقداً دریافت نماید و یا نسبت به مازاد نسیه را قبول کند که در هر صورت، خود مسئول وصول خواهند بود.

ب:رئیس و کارمندان اداره ثبت محل و اجرا، مباشرین فروش و نماینده دادستان، حق شرکت در مزایده به عنوان مشتری, به صورت مستقیم یا غیرمستقیم را ندارند. (ماده ۱۲۸ آ.ا.م.ا.ر)

ج-:در جلسه مزایده صورت‌مجلس مزایده تنظیم می‌شود که باید به امضای مسؤولان امر، نماینده دادستان، خریدار و نیز مدیون و داین و یا نمایندگان آن ها (در صورت حضور) برسد. (ماده ۱۳۵ آ.ا.م.ا.ر)

د-:هرگاه مورد وثیقه رقبات متعدد باشد و برای هر یک از آن ها خریدار جداگانه پیدا شود و جمع مبلغ خرید بیش از طلب بستانکار باشد, اقدام به فروش و تنظیم صورت‌مجلس مزایده می‌گردد. در صورتی که حاصل فروش بعضی رقبات کافی برای پرداخت بدهی گردد از تنظیم صورت‌مجلس برای بقیه خودداری می‌گردد. در این مورد، بدهکار می‌تواند برای فروش یک یا بعضی رقبات رعایت تقدم را درخواست نماید. درخواست مدیون برای تقدم و تأخر فروش در مواردی که مورد مزایده مال منقول باشد نیز قابل پذیرش است. (ماده ۱۴۴ آ.ا.م.ا.ر و تبصره آن)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




بااین وجود بررسی‌ها نشان داد پژوهشی در زمینه ترویج خواندن به صورت مجزا بسیار کم انجام گرفته و بیشتر یافته های ما ‌در مورد تجربه های عملی است که در زمینه ترویج خواندن صورت گرفته است. این طرح ها نیز روش‌مند نبوده و شاید انگیزه‌ای شده است براینکه این پژوهش به بررسی عمیق یکی از این طرح‌ها (سبدخواندن)بپردازد.

۲-۱۰-۱٫ پیشینه و تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور:

سامانیان (۱۳۷۶)، در مقاله‌ای تحت عنوان” بررسی نقش آموزش و پرورش مدارس در آموزش و ترویج مطالعه و کتابخوانی بین دانش‌آموزان ” به نقش آموزش و پرورش در ترویج مطالعه و کتابخوانی بین دانش ­آموزان می‌پردازد. او در این مقاله نهاد اولیه تعلیم و تربیت را خانواده معرفی کرده و پدر و مادر و سایر افراد بزرگسال خانواده را به طور مستقیم و غیر مستقیم در ایجاد عادت و علاقه به مطالعه دخیل می‌داند. سپس اهداف تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران را بیان کرده و اظهار می‌دارد برای رسیدن ‌به این اهداف باید کتابخانه‌های مجهز در محیط مدرسه وجود داشته باشد تا کودکان بتوانند در تمام زمینه‌ها رشد و تعالی یابند و با توجه ‌به این که اولین مرحله شناخت، مطالعه است، وجود کتابخانه‌های آموزشگاهی در تحقق اهداف مورد نظر آموزش و پرورش را ضروری می‌داند. سامانیان به وضعیت موجود کتابخانه‌های آموزشگاهی اشاره می‌کند و می‌گوید وضعیت موجود کتابخانه‌های آموزشگاهی از لحاظ کمی و کیفی اصلا مطلوب نیست و همیشه بدترین مکان‌ها که کاربرد آموزشی نداشته‌اند به کتابخانه اختصاص می‌یابد و در آن همیشه بسته است، زیرا کتابداری در آن وجود ندارد. سپس او به سرانه بودجه کتابخانه‌های آموزشگاهی اشاره می‌کند و می‌گوید اکثر کتابخانه‌ها کمبود بودجه دارند و از لحاظ سرانه کتاب در مدارس به فقر کتاب مواجه هستند. و در آخر به شیوه های مختلف علاقه‌مند ساختن کودکان به مطالعه می‌پردازد

۲-۱۰-۲٫ پیشینه طرح‌های عملی و گزارش نشست‌ها در داخل کشور:

شورای کتاب کودک در راستای دسترسی به اهداف خود که به طور مبسوط بیان شد.‌در سال‌ ۱۳۷۳همزمان با سال جهانی خانواده توسط گروهی از مروجین طرح خورجین کتاب را اجرا کرد(سبد خواندن کنونی).بسته های کتاب در اختیار ده خانواده که داوطلبانه در این طرح شرکت داشتند قرار می‌گرفت و در پایان هر ماه بسته ها با یکدیگر معاوضه می‌شد.هدف عمده طرح آشنایی خانواده ها با کتاب‌های کودک و نوجوان ،شیوه های قصه‌گویی و شناخت فرهنگ کشور بیان شده است.کتاب‌های منتخب در کیسه‌های که به خورجین معروف شد در اختیار خانواده ها قرار می‌گرفت.هر سال با ده عضو جدید این طرح اجرا می‌شد،که پس از شکل‌گیری خانه کتابدار که هدف اصلی آن ترویج خواندن است ازسال ۱۳۸۷باتوجه به همان شیوه پیشین و با نام سبد خواندن با خانواده طرح دنبال شده است.

مجله کتاب ماه کودک و نوجوان در مهر ۱۳۸۷ مقاله‌ای منتشر کرد که در واقع گزارشی از دویست و یازدهمین نشست تخصصی کتاب ماه کودک و نوجوان با موضوع “تأثیر کتب «ترویج کتابخوانی» بر میزان مطالعه کودکان و نوجوانان به همراه نقد و بررسی کتاب‌های روانشناسی خواندن نوشته دکتر اکرم پدرام‌نیا و رویکرد ترویج کتابخوانی نوشته دکترکمال پولادی” بوده است. این نشست با حضور دکتر کمال پولادی، محمد هادی محمدی و شهرام اقبال‌زاده در سرای اهل قلم برگزار شد. این جلسه به بهانه انتشار دو کتاب «روانشناسی خواندن» نوشته دکتر اکرم پدرام‌نیا و مقدمه مفصل شهرام اقبال‌زاده و «رویکردهای ترویج کتابخوانی» نوشته دکتر کمال پولادی برگزار شد. در طول این جلسه هر یک از نویسندگان پیرامون کتاب و این که چگونه آن را نوشتند صحبت کرده و در ادامه به تفصیل هر یک از بخش‌های کتاب را معرفی و شرکت کنندگان در جلسه به گفتن مزایا و معایب کتاب‌ها پرداختند. بسیار روشن است که برگزاری چنین جلساتی گامی در پیشبرد اهداف ترویج خواندن در جامعه است و موجب به وجود آمدن راه‌ حل ‌های جدید در این زمینه می‌گردد.

گروه مطالعه و بررسی کتاب از نگاه مادران در اردیبهشت ۸۴ مقاله‌ای تحت عنوان ” ترویج کتاب و کتابخوانی در مؤسسه مادران امروز به مناسبت بزرگداشت هانس‌کریستیان اندرسن” نوشتند که در واقع گزارشی از جلساتی است که به مناسبت روز جهانی کودک برگزار شده است. در این گزارش آمده، که مؤسسه مادران امروز در چندگردهمایی به ترویج خواندن آثار اندرسن پرداخته‌اند و از خانواده ها خواسته‌اند تا در این جلسات شرکت نمایند.

در این جلسه، دوستان شرکت‌کننده ‌در مورد ضرورت خواندن با فرزندان در محیط خانواده و به طورکلی ترویج کتاب و کتابخوانی در خانواده به عنوانی یکی از مهم‌ترین محورهای کاری مؤسسه بحث و گفتگو کردند و سپس به زندگی اندرسن و تحولات زندگی این انسان بزرگ پرداخته شد.

در طی این جلسات چند اثر از اندرسن برای دوستان قصه‌گویی شد و درباب آثار اندرسن، ویژگی‌ها، جایگاه آثار و … گفتگوهایی انجام گرفت. آن‌ ها با برگزاری این جلسات سعی بر آن داشتند تا با قصه‌ها و داستآن‌های اندرسن خانواده ها را به جهان کودکان آشنا کنند و شیوه ترویج خواندن و مطالعه را به آن‌ ها بیاموزند.

این مؤسسه‌ جلساتی باعنوان خانواده واهمیت آن نیز داشته است: راستی چرا خانواده این قدر اهمیت دارد ؟ اگر خانواده نباشد ، چه می‌شود ؟ رابطه‌ خانواده با جامعه چیست ؟ آیا وجود خانواده در جامعه ضروری است؟ و..خانواده اولین و بهترین بستر برای پرورش و هویت بخشی به نسل آینده است .
خانواده اصلی ترین و بنیادی‌ترین نهاد جامعه است و سلامت جامعه و خانواده به هم گره خورده و وابسته است .مثلا اگر خانواده نباشد ، تکلیف پرورش نسل آینده ، بویژه از نظر عاطفی ، چه می‌شود ؟
می‌دانیم که پرورش عواطف که در آغاز زندگی سرچشمه‌ی یادگیری هم به شمار می‌رود ، در محیطی آرام ، امن ، قابل اتکا به عنوان پشت و پناه ، ثابت و دارای الگو‌های مناسب برای تقلید و همانند سازی‌های اولیه کودک ، امکان پذیر است . آیا محیطی غیر از خانواده می‌تواند به طور عینی و واقعی نه ذهنی و کاذب ،دارای چنین ویژگی‌هایی باشد و بتواند ‌به این ترتیب شخصیت و هویت نسل آینده را شکل دهد ؟
. حمایت از نهاد خانواده دارای ابعاد اقتصادی ، علمی و فرهنگی است . اگر خانواده از نظر تفکر و عملکرد و از نظر مادی و معنوی توانمند شود ، آن گاه می‌تواند سر بلند و مقتدر به مسئولیت‌ها و وظایف خود عمل کند و به عنوان واحد بنیادین جامعه در سلامت جامعه هم نقش مؤثر داشته باشد ما می‌دانیم که نیازها و چالش‌های پیش روی خانواده ها به تدریج و با توجه به تغییر در شرایط زندگی اجتماعی تغییر می‌کند . پس کار مراقبت و حمایت از خانواده ها نیز مقطعی و گذرا نیست و باید برای آن برنامه ریزی‌های بلند مدت ، پیگیر و همه جانبه انجام شود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




استفاده از راهبردهای منفی تنظیم هیجانات مانند مصیبت بار تلقی کردن، مقصر دانستن خود و نشخوار فکری سببب بروز اضطراب می شود( گارنفسکی و کرایچ، ۲۰۰۱). فاجعه بار خواندن، نشخوار فکری و سرزنش دیگران با خشم و خصومت و حساسیت بین فردی ارتباط دارد. افرادی که بیشتر حوادث را فاجعه بار تلقی می‌کنند و نشخوار فکری بیشتری دارند، بیشتربه مشکلات هیجانی مبتلا می‌شوند. استفاده زیاد از راهبرد فاجعه بار تلقی کردن، در برخی از افراد به صورت زود رنجی و حساسیت نسبت به اطرافیان، در برخی از افراد به صورت افسردگی یا غمگینی و در افراد دیگر به صورت استرس و اضطراب نشان داده می شود. عده ای نیز دچار احساس خشم و خصومت می‌شوند.

راهبرد نشخوار فکری و تمرکز بر تفکر نیز با مشکلات هیجانی( افسردگی، اضطراب، خصومت و حساسیت بین فردی) مرتبط است. نشخوار فکری به معنای تمرکز توجه بر افکار است بسته ‌به این که افکار چه محتوایی داشته باشند( مثبت و یا منفی بوده و یا به گذشته و یا آینده مربوط باشند)، می‌توانند حالات هیجانی متفاوتی( استرس، اضطراب، افسردگی و خشم) در فرد ایجاد کنند یا این حالات را تشدید نماید. زمانی که فرد با استرس مواجه می شود، با توجه به راهبردی که استفاده می‌کنند، عملکرد تطابقی یا غیر تطابقی دارند. ‌بر اساس یافته های گارنفسکی و همکاران(۲۰۰۱)، با بهره گرفتن از راهبرد فاجعه با تلقی کردن و نشخوار فکری منجر به بروز مشکلات فکری در زمان برخورد با استرس ها می شود.

تحقیق بکتاش و یعقوبی (۱۳۹۲)، نشان داد که در مقایسه میان گروه وسواسی اجباری با گروه عادی، گروه وسواسی بیشتر از افراد عادی از راهبرد های فاجعه انگاری، نشخوار فکری، سرزنش خود و سرزنش دیگران استفاده می‌کنند و افراد عادی بیشتر از راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی استفاده می‌کنند. به طور کلی افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری در هنگام مواجهه با وقایع آسیب زا، از راهبردهای منفی، نامطلوب و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و افراد عادی از راهبردهای مثبت، مطلوب و سازگار تنظیم شناختی هیجان استفاده می‌کنند.

هنرمند و کریم نژاد(۱۳۹۲) در تحقیق خود نشان دادند که واکنش پذیری بالاتر و راهبردهای تنظیم شناختی منفی بالاتر، احتمال سوء مصرف مواد را بالا می‌برد. به علاوه دشواری در بازشناسی هیجان ها و نارسایی در برقراری ارتباط با دیگران، منجر به سوء مصرف مواد می شود. افرادی که تنظیم هیجان بالایی دارند، در پیش‌بینی خواسته های دیگران توانایی بیشتری دارند، آن ها فشارهای ناخواسته دیگران را درک و هیجان های خود را بهتر مهار می‌کنند، و در نتیجه در مقابل مصرف مواد مقاومت بیشتری نشان می‌دهند. همچنین افرادی که تنظیم هیجانی کمتری دارند، برای مقابله با هیجان های منفی خود، اغلب به سوء مصرف مواد کشیده می‌شوند.

۲-۱-۲-۳- تفاوت‌های جنسیتی در استفاده از راهبرهای تنظیم شناختی هیجان

برخی از پژوهش‌ها بر تفاوت دو جنس در استفاده از راهبرد های تنظیم شناختی هیجان تأکید کرده‌اند. گارنفسکی[۱۰۵]، تردز[۱۰۶]، کرایج[۱۰۷]، لیکرستی[۱۰۸] (۲۰۰۴) در پژوهشی تفاوت‌های جنسیتی را مورد مطالعه قراردادند و دریافتند که در استفاده از راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی، ارزیابی مثبت و فاجعه‌آمیز تلقی کردن و خود را مقصر دانستن، زنان نمرات بالاتر نسبت به مردان کسب کردند. تنها در راهبرد مقصر دانستن دیگران، نمرات مردان به نحو معناداری بالاتر از نمرات زنان بود. یوسفی (۱۳۸۲) گزارش داد که در برخی از راهبرها مانند تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مثبت، نمرات پسران در مقایسه با نمرات دختران بیشتر است، اما در راهبردهای منفی، نمرات دختران بیشتر از پسران است. همچنین در تحقیقی دیگر توسط یوسفی (۱۳۸۵) تفاوت جنسیتی در استفاده از راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بررسی شد. نتایج نشان داد که در استفاده از راهبرد مقصر دانستن خود، نمرات دختران به نحو معناداری از نمرات پسران بیشتر است، اما تنها در راهبرد مقصر دانستن دیگران، پسران به نحو معناداری از دختران نمرات بالاتری داشتند. نجاتی (۱۳۸۸) طی پژوهشی نشان داد که در استفاده از راهبردهای مثبت، منفی وکل شناختی، نمرات دختران در مجموع به طرز معناداری از پسران بالاتر است. همچنین در تحقیقی دیگر گارنفسکی وکرایچ[۱۰۹] (۲۰۰۶) در تحقیقی که بر روی پنج نمونه در سنین و شرایط مختلف شامل اوایل نوجوانی، اواخر نوجوانی، بزرگسالی، سالمندی، نمونه های روان‌پزشکی به بررسی تفاوت‌های راهبرد های تنظیم شناختی هیجان پرداختند. نتایج نشان داد که در پنج گروه نمونه، تفاوت‌های معناداری در بین نمرات زنان و مردان در همه ابعاد راهبرد های تنظیم شناختی هیجان وجود دارد. همچنین در تحقیقی دیگر توسط گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۴)، مشخص گردید که تفاوت‌های معناداری در استراتژی های نشخوار فکری، فاجعه‌آمیز کردن تمرکز مجدد مثبت بین دو جنس مشاهده شد، یافته ها نشان داد که زنان در مقایسه با مردان بیشتر از این استراتژی ها استفاده می‌کنند. همچنین مشخص شده است که در هردو گروه زنان و مردان ارتباط قوی بین استراتژی های مقصر دانستن خود، نشخوار فکری وفاجعه‌آمیز کردن و نمرات بالای افسردگی موجود است واستفاده بیشتر از ارزیابی مجدد مثبت با نمرات پایین تر در افسردگی در ارتباط است (آندرسون، میلر، رایجر، دیل، سدیکیز[۱۱۰]،۱۹۹۴ ؛سولیوان، بیشاپ، پیویک[۱۱۱]،۱۹۹۵ ؛کارور، اسکیر، وینتراب[۱۱۲]، ۱۹۸۹؛ گارنفسکی و همکاران،۲۰۰۱ ). بعلاوه در تحقیقی دیگر نولن هوکسیما[۱۱۳] (۱۹۹۱) نشان داد که زنان به طور کلی در مقایسه با مردان استراتژی نشخوار فکری را بیشتر دارا می‌باشند.

۲-۱-۳- مبانی نظری سازه تاب آوری

از نظر تاریخی، علوم رفتاری و اجتماعی برای مطالعه انسان و رشد اجتماعی، یک رویکرد مشکل نگر را دنبال کرده‌اند. بالطبع این الگوی پژوهشی آسیب شناختی به مطالعه مشکلات، بیماری، ناسازگاری، عدم شایستگی، انحراف و غیره پرداخته است. همچنین این رویکرد بر شناسایی عوامل خطرزا تأکید داشته است، اما مشاهده کودکانی که در شرایط خطرزا رشد کرده‌اند و رفتار منحرف‌کننده و بیمار را نشان نداده‌اند، همچنین مطرح شدن مدل تبادلی اکولوژیک تحول انسان ‌بر مبنای‌ درگیری فعال و پیشرو تطابق انسان با محیطش (برونفن ‌برنر[۱۱۴]، ۱۹۷۴) موجب تغییر علاقه‌مندی به انجام پژوهش در زمینه بررسی ویژگی‌ها، شرایط و موقعیت‌هایی گردید که به نظر می‌رسد پیامدهای منفی را تغییر داده و افراد را قادر می‌سازند تا فشار زاهای زندگی را در کنترل داشته باشند (گارمزی[۱۱۵]، ۱۹۹۱). اهمیت این شاخه از پژوهش در این است که اگر منابع فردی و محیطی شایستگی اجتماعی و سلامت مشخص شوند، بهتر می‌توان مداخلاتی را ابداع کرد که ‌بر ایجاد و ارتقاء ویژگی‌های فردی و محیطی رشد سالم متمرکز باشند.

۲-۱-۳-۱- تعریف تاب آوری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




۲-۲-۲ انواع سبک های تفکر

تفکر مستقل یا مطلق[۴۳]: تفکری است فارغ و رها شده از ذهنیت گرایی، منابع تجربی، تجارب هیجانی، تفکر منطقی، دوگانگی و جدایی موضوع و ذهن

تفکر انتزاعی[۴۴]: تفکری است که جزئی از موضوع را از دیگر اجزا تفکیک نموده و بدون توجه به اجزای دیگر، آن را مورد ملاحظه قرار می‌دهد.

تفکر تحلیلی[۴۵]: بر پایه جدا سازی یک موضوع به عناصر و اجزای تشکیل دهنده آن. فرق آن با تفکر انتزاعی در توجه یکسان به همه اجزا است.

تفکر عقل سلیم[۴۶]: یک راه طبیعی و درونی تفکر است.این تفکر کاملاً با خرد پذیری، وجدان، استانداردهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی مرتبط است.

تفکر مفهومی[۴۷]: این تفکر مبتنی بر فرایند ادراکی مفهوم پردازی یا مفهوم آفرینی است و بر ویژگی های درونی ساختار ذهن و مرتبط است. به عبارت دیگر، زبان و فکر از طریق این تفکر با هم مرتبط هستند(سلگی، ۱۳۹۰).

تفکر عینی[۴۸]: بر خلاف تفکر انتزاعی با ذات ملموس دنیای واقعی سرو کار دارد و با مفاهیم و ایده های انتزاع شده از موجودات و پدیده‌های حقیقی رابطه ای ندارد.

تفکر کیهانی[۴۹] : تفکر کیهانی (جهان شمول) برخلاف تفکر خود محور، هنگام بررسی معانی حوادث گذشته و ترتیب حوادث آینده، به جهان و تمام عالم رجوع می‌کند

تفکر انتقادی[۵۰]: تفکر انتقادی به معنی تفکر بی طرفانه است. تفکر انتقادی از جزم گرایی و شکاکیت اجتناب می‌کند و ‌در تلاش برای پیدا کردن راه میانه ای است که از یک طرف فلسفه کل نگر در نظر گیرد و از طرف دیگر اصول را از منظری دیگر بازنگری کند و در این راه همان‌ طور که از آخرین مفاهیم و پیشرفت های علوم استفاده می‌کند از پیشرفت های قبلی بشر نیز بهره مند شود(ناطقیان، ۱۳۸۷).

تفکر خود محور[۵۱]: از آنجایی که انسان‌ها به طور طبیعی خود محور هستند، برای تبدیل آن به یک تفکر برونگرا، کل نگر و فراگیر، احتیاج به تلاشی ارادی و آگاهانه داریم.

تفکر هیجانی: تفکر هیجانی (عاطفی) مبتنی بر پایه تجربیاتی چون احساسات، هیجانات، عواطف و … می‌باشد. این تفکر کارکردی تنظیمی دارد؛ ، تفکر هیجانی نسبی است و با پیش داوری ها، هنجارهای اجتماعی، ارزش‌های فرهنگی و … تغییر می‌کنند.

تفکر تجربی: تفکر تجربی مبتنی بر تجربیاتی است که از طریق حواس ‌پنج‌گانه به انسان منتقل می شود. درست برخلاف تفکر مستقل یا مطلق که خود را از تجارب فارغ می کرد.

تفکر کارکردی[۵۲]: تفکری است که کارکردها و روابط سببی را در نظر می‌گیرد و زیر مجموعه ای از تفکر علمی است.

تفکر کل نگر[۵۳]: این تفکر تلاشی است برای غلبه بر محدودیت های طبیعی دانش ارجاعی ما و این تنها با گذشتن از مرزهای تعیین شده دانش ارجاعی و با بهره گرفتن از تفکر تغییر پذیر و آزادی گمانه زنی میسر است

تفکرشهودی[۵۴]: تفکر شهودی در واقع برترین قابلیت نهفته ذهن است که فراسوی محدودیت های تفکر عقلایی یا منطقی است و به امکانات و قابلیت های ناشناخته و قدرت مغز ما منتهی می شود(سلطانی، ۱۳۸۱).

تفکر منطقی[۵۵] : به طور کلی تفکر منطقی یک نظر کاملاً عقلایی است که بر طبق قاعده های صحیح و منطقی پایه گذاری شده است.

تفکر جزء نگر[۵۶]: این سبک فکری در مقابل تفکر کل نگر است و سعی می‌کند مفاهیم و پدیده‌های پیچیده را با تحلیل اجزای سازنده آن بهتر درک کند و آن ها را به جنبه‌های اساسی و مقدماتی تبدیل کند.

تفکر علمی[۵۷]: تفکر علمی تفکری است بر پایه روش های علمی و ایده ها و نظریات مبتنی بر علم.روش علمی است که از لحاظ عقلایی قابل پذیرش و معتبر است.

تفکر سیستمی[۵۸]: تفکر سیستمی ‌بر اساس نظریه سیستم ها بنا شده است. تئوری سیستم ها از دید رابطه متقابل و وابستگی متقابل پدیده ها به جهان نگاه می‌کند.

تفکر کلامی[۵۹]: تفکری است متکی بر حافظه کلامی ذهن که موضوعات و پدیده ها را به کمک الفاظ و زبان، شناسایی، درک و توصیف می‌کند.

تفکر دیداری[۶۰]: تفکری است متکی بر حافظه دیداری یابصری که موضوعات را به کمک تجسم تصاویر و اشکال آن ها شناسایی، درک و توصیف می‌کند.

تفکر همگر[۶۱]ا: تفکر همگرا تفکری است که در آن عقل دائم در تلاش است تا فرایند تفکر خاتمه یابد و هدف غایی آن توقف فکر است.

تفکر واگر[۶۲]ا: تفکر واگرا تفکری است در مقابل تفکر همگرا و دائم ‌در تلاش است تا فرایند تفکر، گسترده تر و بازتر گردد و هدف غایی آن رسیدن به موقعیت های تازه و جدید است(شکری و همکاران، ۱۳۸۷).

تفکر منفی[۶۳]: تفکر منفی تفکری است که جنبه‌های مثبت موضوع را نادیده می‌گیرد و تمام توجه معطوف به جنبه‌های منفی می‌گردد.

تفکر عملی یا اجرایی[۶۴]: تفکر عملی یا اجرایی این تفکر در مقابل تفکر واکنشی یا تفکر انتقادی قرار دارد. تفکر واکنشی و انتقادی هنگامی بجریان می افتد که چیزی پیش رو باشد تا نسبت به آن واکنش یا انتقادی به عمل آید. در واقع اگر چیزی پیش روی نباشد تفکر فعال و جدی نیست.

تفکر خلاق یا جانبی[۶۵]: تفکر خلاق تفکری است مولد که تازگی و تفاوت را به ایستایی و یکنواختی ترجیح می‌دهد و تفکری است که در آن سیال بودن، انعطاف پذیری، بسط و ابتکار اصالت دارد. این سبک فکری در مقابل تفکر منطقی و عقلایی قرار دارد و به جای تصورات عقلی، بیشتر از تصورات خیالی و وهمی استفاده می‌کند (لبارت و چان[۶۶]، ۲۰۱۴).

۲-۲-۳ تفکر از دیدگاه جان دیویی[۶۷]

جان دیویی در کتاب معروف خود «چگونه فکر می‌کنیم؟» جریان تفکر را شامل ۷ مرحله می‌داند. مرحله اول مرحله شک و ابهام است و مرحله نهایی مرحله ای است که فرد از شک و ابهام به در آمده و به نتیجه و جواب دست یافته است. برای رسیدن به مرحله نهایی فرد باید مراحل یادگیری را طی کند که عبارتند از:

    • به فکر خطور کردن

    • تعقل[۶۸]

    • فرضیه سازی[۶۹]

    • استدلال[۷۰]

  • کاربرد[۷۱] (دیوی، ۱۹۶۰، به نقل از استرنبرگ، ۲۰۰۱).

از نظر دیویی، تفکر اساسی و واقعی تنها با طی این مراحل ممکن است. اگر تفکر کلیه فرایندهای ذهنی ما را در برگیرد، می توان حل مسئله، قضاوت، استنتاج و استدلال و حتی رویا را نیز در زمره ی انواع تفکر به حساب آورد. روان شناسان مختلف، گرچه موارد نامبرده را به عنوان مثال هایی از تفکر می‌پذیرند ولی آن را به عنوان دسته بندی علمی انواع تفکر نمی پذیرند(لامب[۷۲]، ۲۰۱۳).

۲-۲-۴ تفکر از دیدگاه گیلفورد[۷۳]

گیلفورد تفکر را به دو دسته همگرا و واگرا تقسیم می‌کند:

تفکر همگرا[۷۴]، عبارت است از انتخاب مناسب ترین راه حل که مبتنی بر کاربرد دانش و قوانین منطق برای کاستن از تعداد راه های ممکن و تمرکز بر مناسب ترین راه حل.

تفکر واگرا[۷۵]، مرحله ی بررسی راه حل های گوناگون که مستلزم به خاطر آوردن راه حل های ممکن یا ابداع راه حل های جدید است، تفکر واگرا نامیده می شود، زیرا در این مرحله افکار فرد در جات متعدد و متنوعی سیر می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




قبل از انقلاب اسلامی در ایران پانزده شرکت بیمه با ترکیب یک شرکت بیمه دولتی (بیمه ایران)، ۱۲ شرکت بیمه خصوصی (شرکت های ملی، شرق، آریا، ساختمان و کار، حافظ، البرز، آسیا، امید، تهران، پارس، دانا و توانا) و ۲ نمایندگی خارجی (اینگستراخ روسی و یورکشایر انگلیسی) فعالیت می‌کردند. از سال ۱۳۵۱ نیز بیمه مرکزی ایران جهت هدایت امر بیمه در کشور و نظارت بر شرکت های بیمه تشکیل و شروع به فعالیت کرد (احمدی، ۱۳۸۲، ص۹).

۲-۱-۳-۳- جایگاه بیمه بعد از انقلاب اسلامی:

بعد از انقلاب، ابتدا در چهارم تیرماه ۱۳۵۸ با مصوبه شورای انقلاب، شرکت های بیمه خصوصی، ملی شده و نمایندگی های خارجی تعطیل گردید و از شهریورماه ۱۳۶۰ به جز شرکت های بیمه آسیا و البرز فعالیت سایر شرکت های ملی شده متوقف گردید. در سال ۱۳۶۷ قانون اداره امور شرکت های بیمه و بیمه مرکزی جمهوری اسلامی به تصویب مجلس شورای اسلامی گردید و از آن سال علاوه بر شرکت سهامی بیمه ایران شرکت های بیمه البرز و آسیا هم دولتی شدند و یک شرکت بیمه دولتی دیگر نیز به نام شرکت بیمه دانا تشکیل گردید که فقط اجازه فعالیت در بخش بیمه اشخاص را داشت.

در سال ۱۳۷۹ هئیت وزیران مقررات تأسیس و فعالیت مؤسسات بیمه در مناطق آزاد تجاری صنعتی را تصویب نمود و در سال ۱۳۸۱ به موجب همین مصوبه اولین شرکت متعلق به بخش خصوصی به نام شرکت بیمه حافظ در جزیره کیش آغاز به فعالیت نمود. ‌در سال‌ ۱۳۸۰ مجلس شورای اسلامی قانون تأسیس مؤسسات بیمه غیر دولتی را به تصویب رساند و از سال ۱۳۸۲ شرکت های بیمه خصوصی وارد صنعت بیمه شدند. در پی اعلام سیاست های اجرایی اصل ۴۴ قانون اساسی در سال ۱۳۸۵، سهام شرکت های بیمه آسیا، البرز و دانا نیز به بخش خصوصی واگذار شد (روحانی، ۱۳۹۱، ص ۷ ).

۲-۱-۳-۴- بیمه در جهان امروز:

در دو قرن اخیر فعالیت های بیمه ای در سرتاسر جهان توسعه یافته است. در کشورهای صنعتی، بیمه نقش مهمی را در ثبات وضعیت اقتصادی بازی می‌کند و در کشورهای جهان سوم نیز مزایای اجتماعی و اقتصادی بیمه شناخته شده و عملیات بیمه ای به تدریج گسترش یافته است.

با توسعه تجارت بین‌المللی، صنعتی شدن و توسعه شهرها بیمه به اشکال متنوع و مختلفی تغییر یافت و در همه ابعاد زندگی نفوذ کرد و در دنیا روز به روز رواج یافت، به طوری که از قرن هفدهم به بعد در انگلستان و مستعمرات آن یعنی آمریکای شمالی و مستعمرات دیگر کشورها نظیر هلند و فرانسه نیز توسعه و رونق یافت. این صنعت در ایالات متحده نیز با حمایت‌هایی که از آن می‌شد توسعه یافت، تا اینکه در اواخر دهه۱۹۳۰، ایالات متحده به مهمترین بازار جهانی بیمه تبدیل شد. در مجموع صنعت بیمه در نیمه دوم قرن بیستم در کشورهای صنعتی از رشد بالایی برخوردار شد، به گونه‌ای که افزایش حق بیمه های دریافتی به طور چشمگیری بیشتر از افزایش تولید ناخالص داخلی بوده است.

با وجود پیشرفت های چشمگیر در صنعت بیمه و نقش مهم بیمه در بسترسازی و تأمین شرایط مساعد اقتصادی، وضعیت کنونی این صنعت در اقتصاد ایران با وضعیت بایسته آن فاصله معناداری دارد. ناآشنایی عمومی و کم بودن تقاضا برای محصولات بیمه ای، دانش فنی پایین در عرضه خدمات بیمه ای، وجود نارسایی ها در مدیریت واحدهای عرصه بیمه از دلایل عدم توسعه مناسب این صنعت در ایران می‌باشد (http://www.irbimeh.com/tarikhche.htm).

۲-۱-۴- انواع بیمه:

در جوامع صنعتی گسترش شهرنشینی، پیشرفت تکنولوژی و پدیده‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی علاوه بر مخاطرات طبیعی باعث ایجاد ریسک های متعددی در زندگی روزمره بشر شده است. با توجه به تنوع و تعدد ریسک ها، قرارداد های بیمه ای نیز انواع متعددی دارد. برای طبقه بندی انواع بیمه ها روش های گوناگونی ارائه شده است. به طور کلی بیمه ها به دو نوع کلی تقسیم می‌شوند:

۱- بیمه های اجتماعی؛ ۲-بیمه های بازرگانی.

۲-۱-۴-۱- بیمه های اجتماعی :

بیمه ای که به دلیل کمک و حمایت از طبقه یا طبقات خاصی نظیر اقشار کم درآمد که پرداخت هزینه های درمانی و همچنین جبران پیامدهای آن برای آن ها سنگین است طراحی شده و یا حتّی برای رفاه کلیه شهروندان به کار می رود و هدف از ایجاد آن بالاتر بردن سطح رفاه عموم و به بیانی کمک به مردم است، در اصطلاح به اینگونه بیمه ها « بیمه های اجتماعی» و یا «تأمین اجتماعی» می‌گویند. در ایران بیمه های حمایتی توسط مجموعه‌ای شامل؛ سازمان تأمین اجتماعی، بیمه های خدمات درمانی، صندوق‌های بازنشستگی، صندوق بیمه محصولات کشاورزی و غیره و با حمایت مستقیم و غیر مستقیم دولت ارائه می‌گردد. بیمه های اجتماعی به بیمه های اجباری، بیمه های ناشی از قانون و یا بیمه های حمایتی نیز معروف می‌باشد.

در بیمه های اجتماعی، خدمات زیر ارائه می شود:

الف) کمک های درمانی: شامل هزینه پزشکی، حوادث و غیره

ب) کمک های مالی: شامل پرداخت غرامت (بیکاری، نقص عضو)، پرداخت مستمری (بازنشستگی، از کار افتادگی و…) و کمک های خانوادگی (ازدواج، زایمان و… ) (احمدی، ۱۳۸۰، ص ۲۰-۱۸).

۲-۱-۴-۲- بیمه های بازرگانی:

بیمه ای که افراد برای ایجاد اطمینان و پشتوانه در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی خود از آن بهره می گیرند و حالت قراردادی و داد و ستد با شرکت بیمه دارد و جنبه‌های حمایتی و کمک در آن به شکل تجارتی مطرح است «بیمه های بازرگانی» نامیده می شود که به بیمه های اختیاری نیز معروف می‌باشد. بیمه های بازرگانی شامل گروهی از شرکت‌هاست که خدمات بیمه‌ای را بدون دریافت یارانه از دولت و ظاهراًً با منطق درآمد-هزینه (به همین دلیل بیمه های بازرگانی نامیده شده‌اند) به مردم ارائه می‌کنند.

در بیمه های بازرگانی هرچه مخاطره (ریسک) بیشتر باشد، نرخ حق بیمه نیز بالاتر است. بیمه های بازرگانی خود به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که مرسوم ترین آن ها «بیمه های زندگی» و «غیر زندگی» است. بیمه های غیر زندگی، خود به دو گروه بیمه های «اموال» و بیمه های «مسئولیت» نیز تقسیم می‌شوند (پیشین،۱۳۸۰، ص ۲۰-۱۸). شکل (۲-۱) تقسیم بندی انواع بیمه های بازرگانی را به نمایش می‌گذارد:

الف بیمه های زندگی

۱- بیمه عمر( به شرط فوت، به شرط حیات، پس انداز)

۲- بیمه حوادث (فوت، نقص عضو دائم، هزینه های پزشکی مربوطه)

۳- بیمه درمان (تکمیلی)

۱- بیمه اتومبیل (بدنه، ثالث، سرنشین)

۲- بیمه آتش سوزی(خطرات اصلی: آتش سوزی ، صاعقه ، انفجار)

( خطرات اضافی: سیل، زلزله، توفان، شکست شیشه ، ضایعات آب و برف و باران، ترکیدگی لوله، دزدی با شکستن حرز)

۳- بیمه باربری (داخلی، خارجی)

۴- بیمه مهندسی (ساختمان، نصب، ثالث)

۵- بیمه هواپیما (بدنه، مسئولیت)

۶- بیمه مسئولیت (حرفه ای، شخصی)

۷- بیمه اعتباری (داخلی، خارجی)

ب- بیمه های غیر زندگی

شکل(۲-۱) تقسیم بندی انواع بیمه های بازرگانی

۲-۱-۴-۳- مقایسه بیمه های بازرگانی و اجتماعی:

    1. بیمه های اجتماعی جنبه انتفاعی ندارند و برای ایجاد خدمت طراحی شده اند، به همین دلیل اگر پرداخت حق بیمه به دلیلی به تعویق بیافتد، خدمات این بیمه ها ادامه خواهد داشت. اما بیمه های بازرگانی جنبه سودآوری و انتفاعی دارند، به همین دلیل به مجرد قطع پرداخت حق بیمه، شرکت بیمه نیز تعهدات خود را به حالت تعلیق درمی آورد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




به نظر نگارنده، همان طور که در توضیح مفهوم مالکیت عینی مورد اشاره قرار گرفت تفاوت‌هایی بین مالکیت عینی و مالکیت فکری وجود دارد که در مجموع به شرح ذیل است:

۱ ـ موضوع مالکیت عینی، شئ مادی است ولی موضوع مالکیت فکری، اثر فکری و پدیده غیرمادی است. [۱۶]

۲ ـ مالکیت عینی دائمی است و تا زمانی که مورد نقل و انتقال واقع نشده حق مالکیت، متعلق به مالک است و زمانی که منتقل شد برای انتقال گیرنده به همین نحو، مالکیت، دائمی است. اما در مالکیت فکری اعم از مالکیت صنعتی و ادبی و هنری، حقوق مادی مالک بر اثر فکری خود برای یک دوره معین خواهد بود؛ حتی در صورت انتقال نیز این حقوق مادی افاز یش پیدا نمی‌کند و پس از گذشت مدت مذبور حقوق مادی اثر به حوزه عمومی منتقل می‌گردد.

۳ ـ در مالکیت عینی، مالک یک نوع حق عینی بر مملوک دارد. ممکن است مال مثل یک ماشین دارای ارزش مادی و قابل تقویم باشد و امکان داد و ستد آن فراهم و یا ممکن است از نظر مادی برای مالک و دیگران فاقد ارزش مادی باشد و قابلیت داد و ستد نداشته باشد؛ مثل عکس خانوادگی و یا تصویر گذشتگان و نزدیکان، اما برای دارنده آن واجد ارزش معنوی و حرمت باشد. در حالی که در حقوق مالکیت فکری به طور مجزی دو نوع حقوق مادی و معنوی برای پدیدآورنده وجود دارد که حقوق مادی قابلیت واگذاری دارد؛ مثل حق و امتیاز مادی یک اختراع، اما حقوق معنوی قابلیت واگذاری ندارد و به طور الی‌الابد و دائم به پدیدآورنده تعلق دارد؛ مثل شاهنامه که برای همیشه به نام فردوسی خوانده شده و خواهد شد.

به علت تفاوت برداشت اندیشمندان و عدم دستیابی به یک تعریف جامع و مانع از حقوق مالکیت فکری در غالب معاهدات بین‌المللی به طور صریح و روشن به تعریف این حقوق پرداخته نشده است بلکه اغلب به ذکر مصادیق بسنده گردیده؛ مثل بندهای دو و سه ماده یک کنوانسیون پاریس راجع به حمایت از حقوق مالکیت صنعتی و یا بند هشت ماده دو کنوانسیون تأسیس سازمان جهانی مالکیت فکری، با توجه به توسعه رواز فزون قلمرو تحت پوشش حقوق مالکیت فکری از جمله در حوزه زیست فناوری، اخلاق زیستی، جنبش نرم‌افاز ری و غیره، عدم ارائه یک تعریف مشخص را می‌توان نقطه مثبتی برای آن تلقی نمود؛ زیرا که این وضعیت راه توسعه در دامنه شمول را بازگذارده و از ورود مصادیق جدید ‌به این قلمرو جلوگیری نخواهد کرد.

علی‌رغم نبود اجماع در تعریف حقوق مالکیت فکری، یک خصوصیت مشترک را برای همه مصادیق آن می‌توان ذکر کرد؛ و آن صفت بازدارندگی و سلبی بودن آن ها‌ است. یعنی همه مصادیق این حقوق دیگران را تا زمانی که دارنده حق تجویز نکرده، از انجام برخی از امور بازمی‌دارد. حتی در مواردی، به علت تقدم در ثبت، از دست‌یابی کسانی، که به طور مستقل به آن ایده و دست آورد، دست یافته‌اند، به حق مالکیت فکری ممانعت می‌کند و از سوءاستفاده سارقان، جاعلان و تقلیدکنندگان جلوگیری می‌کند.

    1. مفهوم حقوق مالکیت فکری

مالکیت فکری، واژه ای است که در زندگی امروز ما به دفعات مورد استفاده قرار می‌گیرد ولی هنوز، مفهوم ناچیزی از آن توسط عموم برداشت می شود. این عبارت، ناظر بر خلاقیت‌های مورد استعمال در تجارت و بازرگانی است که شامل اختراعات، آثار ادبی و هنری، نشانه ها و عناوین است.

اگر بخواهیم قائل به تقسیم بندی سنتی حقوق باشیم، دیگر نمی توان حقوق مالکیت فکری را نه در زمره حقوق عینی و نه در مجموعه حقوق دینی گنجاند. گروهی بر آن هستند که این حقوق را به مثابه حقوق شخصی از قبیل حق هر فرد به نام خانوادگی خود تعبیر کنند ولی در این صورت این مشکل پیش خواهد آمد که حقوق شخصی را نمی توان مورد معامله قرار داد، در حالی که حقوق مالکیت فکری از ارزش اقتصادی برخوردار هستند. برخی نیز ماهیت این حقوق را با حقوق کار مرتبط می دانند یعنی همان طور که کار فیزیکی انسان مورد حمایت است کار فکری او نیز باید حمایت شود ولی در خصوص این نظریه انتقاد وارد است که کار فکری همراه با خلاقیت است و ماهیت آن از کار فیزیکی متفاوت می‌باشد. به علاوه اینکه چه بسا اصل تبعیت در آن حاکم نباشد.

به نظر می‌رسد که بهتر باشد ماهیت این دسته از حقوق را در دسته حقوق معنوی همراه با آثار مادی دانست.

در شناخت مصادیق این حقوق آن را به دو طبقه عمده تقسیم می‌کنند:

  1. مالکیت صنعتی که موارد ذیل را در بر می‌گیرد:

الف: پاتنت

ب: علایم تجاری

ج: طرحهای صنعتی

د: علایم جغرافیایی

۲- مالکیت ادبی و هنری یا کپی رایت و حقوق مرتبط آن که موارد ذیل را شامل می شود:

الف: آثار ادبی نظیر داستان ها، اشعار و نمایشنامه ها

ب: آثار سینمایی و موسیقی

ج: آثار هنری مثل راحی ها، نقاشی ها، عکس ها و مجسمه ها

د: طرحهای معماری

ه: حقوق مرتبط کپی رایت نیز عبارتند از: حقوق هنرمندان و بازیگران در اجراهای خود تولید کنندگان فونوگرام ها و خبرگاز ری ها در برنامه های رادیویی و تلویزیونی خود.

در اسناد بین‌المللی تنها تعریفی که از حقوق مالکیت فکری در دست می‌باشد، ناظر به ماده دوم کنوانسیون تأسيس سازمان جهانی مالکیت معنوی مورخ ۱۴ جولای ۱۹۶۷ در استکهلم است که این حقوق را چنین بر می شمارد:

    1. فعالیت‌های ادبی، هنری و علمی

    1. اجرای برنامه های هنری هنرمندان، برنامه های ضبط شده موسیقی و خبررسانی

    1. اختراعات در تمام زمینه‌های ناشی از تلاش انسانی

    1. اکتشافات علمی

    1. طرحهای صنعتی

    1. علایم تجاری، علایم خدماتی و طراحی ها و نامهای بازرگانی

  1. حمایت در برابر رقابت غیر منصفانه

در حالی که امروزه علاوه بر این موارد احصاء شده موارد دیگری نیز چون حمایت از گونه های گیاه، طرحهای ساخت مدارهای یکپارچه، اسرار تجاری و اطلاعات محرمانه و دانش سنتی وجود دارند که جزء موضوع حقوق مالکیت فکری قرار می گیرند. در واقع حقوق مالکیت فکری به خالق یا مالک یک پاتنت، علامت تجاری یا کپی رایت این حق را می‌دهد که از اثر خویش بهره برده یا در آن سرمایه گذاری کند. مبنای دیگر که در شناسایی این حقوق قابل ذکر است مفاد ماده ۱۲۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌باشد که حق برخورداری حمایت از منافع معنوی و مادی ناشی از هر گونه محصول فعالیت علمی، ادبی یا هنری را به رسمیت می شناسد.

از دیگر تعاریفی که در خصوص حقوق مالکیت فکری به دست داده شده، می توان ‌به این دیدگاه اشاره داشت که این حقوق را به عنوان آن دسته از مخلوقات ذهنی انسان تعریف می‌کند که یک کشور برای حمایت از آن ها یکسری حقوق انحصاری در مدت زمان معین به منظور احتراز دیگران از بهره برداری غیر مجاز از این حقوق به افراد اعطا می‌کند. در اینجا نه با مالکیت عینی و محسوس مانند مالکیت نسبت به یک اتومبیل روبرو هستیم و نه با مالکیت غیر عینی (غیر مادی) و نامحسوس مانند مالکیت نسبت به یک قطعه موسیقی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




R= بهره بدهی

P= قیمت فروش

t= نرخ مالیات

Kd= هزینه بدهی

محاسبه دقیق هزینه تأمین مالی از محل بدهی­های بلند مدت صرف نظر از جزئی بودن درصد آن در ساختار سرمایه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نیز سوبسیدی بودن نرخ آن ها دشوار و تا حدی نیز غیر ممکن ‌می‌باشد، چرا که مهمترین ویژگی­ این ابزار تأمین مالی مشمول شدن هزینه آن به عنوان هزینه­هـای قابل قبول مالیاتی و به عبارت دیگر صرفه­جویی مالیاتی آن ‌می‌باشد. در ایران ‌بر اساس قانون مالیات‌های مستقیم درآمد شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از مالیات معاف بوده و در واقع کل مالیات متعلقه به شرکت و سهامدار، توسط سـهــامدار و متناسب با میزان و درصد ســهم هریک از سهام‌داران به کل سهام شرکت پرداخت می­گردد. ‌بنابرین‏ تعیین و استفـاده از یک نرخ مشخـص مالیاتی در محاسبه هزینه تأمین مالی بدهـی­ها امکان­ پذیر نمی ­باشد.

۲-۳-۳-۷- هزینه سهام ممتاز

هزینـه سهام ممتاز حـداقل نرخ بازدهی است که جهت جبـران نرخ بازده مورد انتـظار سهـامداران ممتاز می­بایستی توسط شرکت تحصیل گردد، فرمول محاسبه هزینه سهام ممتاز بشرح زیر ‌می‌باشد:

( رابطه ۵-۳-۲ ) هزینه سهام ممتاز

Kp = D/ pn

Kp = هزینه سهام ممتاز

D = سود سالانه سهام ممتاز

pn = خالص وجوه دریافتی از فروش سهام ممتاز (پس از کسر هزینه فروش)

از آنجائی که سود سهام ممتاز از محل سود پس از کسر مالیاتی شرکت پرداخت می­گردد، لذا به عنوان هزینه قابل مالیاتی نبوده و صرفه­جویی مالیاتی برای شرکت به همراه ندارد. تاکنون سهام ممتاز به عنوان یک ابزار تأمین مالی در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده نشده است.

۲-۳-۳-۸- هزینه سهام عادی

هزینه تأمین مالی از محل سهام عادی حداقل نرخ بازدهی است که بایستی شرکت برای سهام‌داران خود فراهم نماید تا ارزش بازار سهام خود را حفظ نموده و سهامدارانش را نیز راضی نگاه دارد.

در کنار تأمین مالی بواسطه منابع مالی همچون بدهی و سهام ممتاز، سهام‌داران عادی به دو طریق می ­توانند سرمایه مورد نیاز شرکت را فراهم نمایند. یکی فروش سهام عادی که معرف تأمین مالی خارجی است و دیگری انباشته نمودن تمام یا قسمتی از سود قابل تقسیم به منظور تأمین مالی سرمایه ­گذاری­­های آتی که تأمین مالی داخلی نام دارد.

در ادبیات مالی برای محاسبه هزینه تأمین مالی از محل سهام عادی، چهار نظریه و مدل به شرح زیر مطرح شده است:

    1. نظریه مدل بدون رشد[۸۹]

    1. نظریه مدل رشد گوردون[۹۰]

    1. نظریه مدل قیمت­ گذاری دارایی­ های سرمایه­ای[۹۱]

  1. نظریه مدل صرف ریسک[۹۲]

قبل از تشریح مدل‌های فوق ذکر یک نکته ضروری به نظر می­رسد و آن اینکه اصولاً استفاده از هر مدلی در تحقیقات مالی در صورتی معتبر است که صحت مفروضات آن مدل نیز در تحقیق مورد نظر لحاظ شده باشد. به عبارت دیگر اگر مفروضات مدلی، با شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه مورد تحقیق مطابقت نداشته باشد، مسلماًً نمی­ توان از آن مدل در برآورد متغیرها و از نتایج حاصل از به کارگیری آن مدل جهت تشریح و توجیه شرایط و واقعیت­های موجود در جامعه تحقیق استفاده نمود. ‌بنابرین‏ در ادامه بحث، ضمن مطرح نمودن ادبیات مالی مربوط به هر یک از مدل­ها، تا حد امکان مفروضات مدل­های مذکور را با شرایط موجود در بازار سرمایه و شرکت‌های ایرانی مقایسه خواهیم نمود.

۲-۴- گفتار سوم:پیشینه تحقیق

۲-۴-۱- تحقیقات انجام شده در ایران

سینگ و حمید[۹۳] (۱۹۹۲) و سینگ (۱۹۹۵) روش های تامین مالی پنجاه کشور توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه را بررسی کردند .نتایج اصلی این مطالعه به صورت زیر است.

    1. شرکت‌های واقع در کشورهای در حال توسعه ، بیشتر از منابع خارجی برای تامین مالی استفاده می‌کنند.

  1. شرکت‌های واقع در کشورهای در حال توسعه، برای افزایش خالص دارایی های خود بیشتر به انتشار سهام جدید روی میآورند.

مجتهدزاده، علوی طبری و خدابخشی (۱۳۸۸) رابطه تأمین مالی و عملکرد عملیاتی در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که نه تنها تأمین مالی اثری بر عملکرد عملیاتی قبل و بعد از آن ندارد بلکه نوع و حجم تأمین مالی نیز بر اکثر سنجه­ های عملکرد عملیاتی تأثیر چندانی ندارد.

حسن قالیباف اصل و سلما ایزدی (۱۳۸۸)، در مقاله ای، رابطه عواملی مانند اندازه، سودآوری، دارایی های قابل وثیقه، ریسک تجاری و نقدینگی با میزان استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت ها، به منظور آزمون یک تئوری نوین ساختار سرمایه، مانند تئوری توازی ایستا در شرکت های ایرانی، بررسی نموده اند. نتایج حاصل نشان می‌دهد که در طول قلمرو زمانی تحقیق، عوامل اندازه، سودآوری و نقدینگی جزء عواملی هستند که ارتباط معکوس و معنی دار با ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارند .به طور خلاصه، نتایج حاصل از این تحقیق، تئوری توازی ایستا در بورس اوراق بهادار تهران را تأیید نمی کند.

  1. حساس یگانه، مردای و اسکندر (۱۳۸۷) طی مطالعه ای بر روی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران در فاصله زمانی سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳، رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت را مورد آزمون قرار دادند. یافته های تحقیق مبین ارتباط مثبت بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت می‌باشد. ایشان نتایج تحقیق را این گونه تفسیر نمودند که سرمایه گذاران نهادی با توجه به انگیزه های که برای بهبود عملکرد شرکت های سرمایه پذیر دارند نظارتی مؤثر بر آن ها اعمال نموده و مدیران این شرکت ها را با اتخاذ تصمیمات بهینه و در نتیجه بهبود عملکرد شرت ترغیب می‌کنند.

نمازی، رحمان سرشت و مظلومی «رابطه عملکرد مدیریتی سرمایه گذاران شرکتی با سهم مالکیت این مؤسسات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» را مورد مطالعه قرار دادند. آنان در این پژوهش نقش سرمایه گذاران شرکتی را مورد بررسی قرار دادند و این سؤال را مطرح کردند که آیا ساختار مالکیت سازمان‌ها توان توجیه عملکرد های متفاوت در آن ها را دارد؟ یافته های تحقیق نشان داد که ‌گروه‌های مختلف مالک و حقیقی و حقوقی به یک میزان از قدرت و هم سویی در اثر گذاری بر عملکرد شرکت برخوردار نیستند و در مجموع تفاوت در ساختار مالکیت شرکت ها توانسته است بخشی از نوسانات در عملکرد شرکت­ها را توضیح دهد.

نمازی و کرمانی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی سال‌های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ مورد بررسی قرار دارند. نتایج پژوهش با بهره گرفتن از داده های ترکیبی حاصل از این بود که رابطه معنی دار و منفی بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت و رابطه معنی دار و مثبت بین مالکیت شرکتی و عملکرد شرکت وجود دارد. همچنین مالکیت مدیریتی به صورت معنی دار و منفی بر عملکرد تأثیر می‌گذارد.

۲-۴-۲- تحقیقات انجام شده در سایر کشورها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




۱۳۸/۰

۹

۳

۶۵

۶۸

۵۵/۰

۳۶

۶-

۶۵

۵۹

۳۸۴/۰

۲۵

۵-

۶۵

۶۰

۱۳۸/۰

۹

۳-

۶۵

۶۲

۱۳۸/۰

۹

۳

۶۵

۶۸

۳۸۴/۰

۲۵

۵-

۶۵

۶۰

۵۵/۰

۳۶

۶

۶۵

۷۱

۰۱۵/۰

۱

۱-

۶۵

۶۴

۳۸۴/۰

۲۵

۵-

۶۵

۶۰

۰۱۵/۰

۱

۱-

۶۵

۶۴

۳۸۴/۰

۲۵

۵

۶۵

۷۰

۱۳۸/۰

۹

۳-

۶۵

۶۲

۰۶۱/۰

۴

۲

۶۵

۶۷

۰۶۱/۰

۴

۲

۶۵

۶۷

۰۱۵/۰

۱

۱

۶۵

۶۶

۵۵/۰

۳۶

۶

۶۵

۷۱

۲۴۶/۰

۱۶

۴

۶۵

۶۹

۵۵/۰

۳۶

۶-

۶۵

۵۹

۰۱۵/۰

۱

۱

۶۵

۶۶

۳۸۴/۰

۲۵

۵

۶۵

۷۰

۰۶۱/۰

۴

۲-

۶۵

۶۳

۰

۰

۰

۶۵

۶۵

۲۴۶/۰

۱۶

۴

۶۵

۶۹

۱۳۸/۰

۹

۳

۶۵

۶۸

۲۴۶/۰

۱۶

۴-

۶۵

۶۱

۲۴۶/۰

۱۶

۴-

۶۵

۶۱

چون خی دو محاسبه شده ( ۶٫۰۳ ) با دجه آزادی ( ) و در سطح بزرگتر از مقدار خی دو جدول می‌باشد فرض صفر رد می شود ‌بنابرین‏ بین تیپ شخصیتی درون گرا و میزان سازگاری رابطه معنی دار وجود دارد .

نمودار توزیع نمرات سازگاری در تیپ شخصیتی درون گرا :

نمرات سازگاری

نمرات تیپ شخصیتی برون گرا

فرضیه ۲ : بین میزان سازگاری و تیپ شخصیتی برون گرا رابطه ی معنی دار وجود دارد .

توزیع نمرات سازگاری تیپ برون گرا

۹۰/۰

۳۶

۶-

۴۰

۳۴

۶۲۵/۰

۲۵

۵-

۴۰

۳۵

۲۲۵/۰

۹

۳-

۴۰

۳۷

۱۰/۰

۴

۲

۴۰

۴۲

۰

۰

۰

۴۰

۴۰

۰۲۵/۰

۱

۱-

۴۰

۳۹

۲۲۵/۰

۹

۳

۴۰

۴۳

۲۲۵/۰

۹

۳

۴۰

۴۳

۶/۱

۶۴

۸-

۴۰

۳۲

۶۲۵/۰

۲۵

۵

۴۰

۴۵

۴۰/۰

۱۶

۴

۴۰

۴۴

۰۲۵/۰

۱

۱

۴۰

۴۱

۴۰/۰

۱۶

۴-

۴۰

۳۶

۲۲۵/۰

۱

۱

۴۰

۴۱

۶۲۵/۰

۲۵

۵-

۴۰

۳۵

۱۰/۰

۴

۲-

۴۰

۳۸

۴۰/۰

۱۶

۴-

۴۰

۳۶

۴۰/۰

۱۶

۴

۴۰

۴۴

۶۲۵/۰

۲۵

۵

۴۰

۴۵

۱۰/۰

۴

۲

۴۰

۴۲

۲۲۵/۰

۹

۳-

۴۰

۳۷

۴۰/۰

۱۶

۴

۴۰

۴۴

۱۰/۰

۴

۲-

۴۰

۳۸

۲۲۵/۰

۱

۱-

۴۰

۳۹

چون خی دو محاسبه شده ( ۸٫۴۱ ) با دجه آزادی ( ) و در سطح بزرگتر از مقدار خی دو جدول می‌باشد فرض صفر رد می شود ‌بنابرین‏ بین تیپ شخصیتی برون گرا و میزان سازگاری رابطه معنی دار وجود دارد .

نمودار توزیع نمرات سازگاری در تیپ شخصیتی برون گرا

نمرات سازگاری

نمرات تیپ شخصیتی برون گرا

فرضیه ۳ : میزان سازگاری دختران بیشتر از میزان سازگاری پسران است .

توزیع نمودار سازگاری دختران و پسران

( دختر)

ردیف

(پسر )

ردیف

۱۲۲۵

۳۵

۱

۱۹۳۶

۴۴

۱

۱۹۳۶

۴۴

۲

۴۶۲۴

۶۸

۲

۱۵۲۱

۳۹

۳

۲۰۲۵

۴۵

۳

۱۶۰۰

۴۰

۴

۱۶۸۱

۴۱

۴

۴۰۹۶

۶۴

۵

۲۱۱۶

۴۶

۵

۳۷۲۱

۶۱

۶

۱۸۴۹

۴۳

۶

۱۲۲۵

۳۵

۷

۱۷۶۴

۴۲

۷

۳۸۴۴

۶۲

۸

۳۴۸۱

۵۹

۸

۴۴۸۹

۶۷

۹

۴۹۰۰

۷۰

۹

۱۲۹۶

۳۶

۱۰

۱۶۸۱

۴۱

۱۰

۴۴۸۹

۶۷

۱۱

۴۷۶۱

۶۹

۱۱

۱۵۲۱

۳۹

۱۲

۲۰۲۵

۴۵

۱۲

۱۸۴۹

۴۳

۱۳

۱۹۳۶

۴۴

۱۳

۴۳۵۶

۶۶

۱۴

۲۲۰۹

۴۷

۱۴

۵۰۴۱

۷۱

۱۵

۱۷۶۴

۴۲

۱۵

۱۴۴۴

۳۸

۱۶

۱۴۴۴

۳۸

۱۶

۱۳۶۹

۳۷

۱۷

۳۶۰۰

۶۰

۱۷

۳۴۸۱

۵۹

۱۸

۳۸۴۴

۶۲

۱۸

۱۲۹۶

۳۶

۱۹

۴۶۲۴

۶۸

۱۹

۴۳۵۶

۶۶

۲۰

۳۶۰۰

۶۰

۲۰

۱۳۶۹

۳۷

۲۱

۵۰۴۱

۷۱

۲۱

۱۱۵۶

۳۴

۲۲

۴۰۹۶

۶۴

۲۲

۳۹۶۹

۶۳

۲۳

۳۶۰۰

۶۰

۲۳

۴۲۲۵

۶۵

۲۴

۴۷۶۱

۶۹

۲۵

۴۶۲۴

۶۸

۲۶

۴۹۰۰

۷۰

۲۷

چون t محاسبه شده با درجه آزادی ( ) و در سطح کوچکتر از t جدول است فرض صفر تأیید می شود ‌بنابرین‏ بین جنسیت و میزان سازگاری رابطه معنی دار وجود ندارد .

نمودار توزیع نمرات سازگاری در دختران :

نمرات سازگاری

تعداد دختران

نمودار توزیع نمرات سازگاری در پسران :

نمرات سازگاری

تعداد پسران

فرضیه ۴ : بین جنسیت و تیپ های شخصیتی ارتباط معنی دار وجود دارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]




شورای نگهبان از مجلس خواست که مجلس مشخص کند که آیا در تعیین نهاد سرپرستی از مقام معظم رهبری اذن گرفته است یا خیر؟ در همان سال ۸۸ مجلس شورای اسلامی برای شورای نگهبان نامه نوشت که تصویب این قانون با اذن مقام معظم رهبری صورت گرفته است، اما همچنان شورای نگهبان بر نظر خود تأکید کرد که باید مطمئن شویم که اذن، گرفته شده یا نه. مذاکراتی در این خصوص انجام شد و برخی از فقهای شورای نگهبان با معاون حقوقی بیت رهبری تماس گرفته و سرانجام این اذن گرفته شد و از طریق دبیر شورای نگهبان اعلام گردید و این مصوبه دوباره در تاریخ ۵/۲/۹۱ به شورای نگهبان ارسال شد اما شورای نگهبان بیان داشت این موضوع باید در صحن علنی مجلس مطرح شود و مجلس با توجه ‌به این اذن لایحه را تصویب کند، مجلس نیز مجدداً این لایحه را تصویب کرد و برای اظهار نظر ماهوی در تاریخ ۴/۵/۹۱ به شورای نگهبان ارسال کرد. (همان)

شورای نگهبان پس از بررسی ماهوی این لایحه ۲۳ ایراد بر این قانون وارد دانست که یکی از آن ها در رابطه با قانون اساسی و اصل ۸۵ بود ‌به این ترتیب که ایراد درباره لزوم صدور شناسنامه جدید برای طفل و اصلاح شناسنامه سرپرستان بود که پس از صدور حکم کلی، سایر ترتیبات را به آیین نامه سپرده بود که شورای نگهبان بیان داشت که این بند با اصل ۸۵ قانون اساسی مغایر است و بقیه ایرادات به اشکالات فقهی و شرعی مربوط می شد که برخی خیلی زود برطرف شد و چند ماده آن مشکل دار بود. (مرادی، ۱۳۹۲، کد خبر: ۵۵۵۶)

بعد از بررسی در کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی و رفع ایرادهای مطرح شده، لایحه مجدداً به شورای نگهبان ارسال شد، در نهایت و بعد از اتمام این رفت و برگشت ها قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست مشتمل بر ۳۷ ماده و ۱۷ تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ سی و یکم شهریور ماه ‌یک‌هزار و سیصد و نود و دو در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۹۲ به تأیید شورای نگهبان رسید و در تاریخ ۱/۸/۱۳۹۲ از سوی رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شد.

بر اساس قانون جدید، نقش سازمان بهزیستی کشور به عنوان بزرگترین سازمان دولتی حامی این کودکان، افزایش یافته و اختیارات قانونی بیشتر و مؤثرتری ‌به این سازمان محول شده، به گونه ای که در قانون قبلی بهزیستی مجری بود و دادگاه برای سرپرستی حکم تعیین می کرد، اما در این قانون از همان ابتدا بهزیستی در بطن ماجراست و بدون شک ایفای این نقش به طور مؤثر و مستمر، می‌تواند مصالح عالیه کودکان و نوجوانان را بیش از پیش تضمین کند.

۲-۲ شرایط سرپرستی

به صراحت ماده ۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست، هدف اصلی این قانون تأمین نیازهای مادی و معنوی کودک و نوجوان است؛ به همین منظور قانون گذار وجود شرایط خاصی را برای متقاضیان لازم دانسته است به علاوه می بایست در کلیه مواد قانون و تنظیم روابط سرپرست و فرد مورد سرپرستی این هدف مورد غفلت قرار نگیرد، سرپرستی دو هدف را دنبال می‌کند؛ در مرحله نخست قصد دارد کانون مناسبی برای کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بیابد و دیگر آنکه تحکیم بنیان های خانوادگی را دنبال کند به همین منظور برای رسیدن ‌به این هدف و مصالح یاد شده شرایطی برای متقاضیان و افرادی که به سرپرستی گرفته می‌شوند وجود دارد، شرایط مذکور در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست را مورد بررسی قرار می‌دهیم و به تطبیق و مقایسه آن با قانون قبلی حمایت از کوکان بی سرپرست می پردازیم.

۲-۲-۱ شرایط متقاضیان سرپرستی

۲-۲-۱-۱ تأهل

قانون گذار در قانون جدید نسبت ‌به این شرط برای متقاضیان سرپرستی دست به نوآوری زده است ‌به این ترتیب که در بند ج ماده ۵ در خصوص افراد واجد شرایطی که می‌توانند تقاضای سرپرستی کنند، مقرر می‌دارد «دختران و زنان بدون شوهر، در صورتی که حداقل سی سال سن داشته باشند، منحصراًً حق سرپرستی اناث را خواهند داشت». اما طبق ماده ۱ قانون قبلی سرپرستی، متقاضیان سرپرستی باید حتماً زن و شوهر بودند؛ یعنی اینکه فقط کسانی که بین آن ها رابطه زوجیت وجود داشت می توانستند با توافق یکدیگر تقاضای سرپرستی کودکی را کنند از این تغییر رویکرد قانون گذار مباحث مختلفی به ذهن متصور می شود، ابتدا از دیدگاه مثبت ‌به این قضیه می نگریم ‌به این صورت که قانون گذار با این اقدام موجب وسعت بخشیدن دامنه فرزندپذیری به دختران و زنان مجرد شده است، زنان و دختران مجردی هستند که پایگاه اجتماعی، اقتصادی، ارزشی و فرهنگی بالایی دارند و به هر دلیل نمی خواهند ازدواج کنند اما فطرت مادر بودن در آن ها زنده است. ‌بنابرین‏ از یک جهت امید را در دل دختران و زنانی که تنها مانده اند روشن می‌کند و می‌توانند با پذیرش فرزندی تنهایشان را پایان ببخشند. شاید درست باشد که زنان آسیب پذیرتر از مردان هستند ولی اگر آن فرزند در پرورشگاه بماند بیشتر آسیب می بیند یا در کنار خانواده ای که یک مادر دارد قطعاً حضور در کنار یک مادر بهتر است، این بهتر است که بچه درون خانواده باشد حتی اگر در آن یک والد وجود داشته باشد. این درحالی است که وقوع این مسئله در تمام کشورهای پیشرفته اتفاق می افتد و در جامعه امروزی ما هم با توجه به اینکه دختران ازدواج نکرده و زنان بدون شوهر روز به روز تعدادشان در حال زیاد شدن است، این اقدام در صورتی که تمام جوانب آن بررسی شود و حساسیت های لازم ‌در مورد مجرد ماندن این افراد و موارد دیگر مورد توجه قرار گیرد، می‌تواند اقدامی مفید و مؤثر باشد.

اما انتقاداتی هم ‌به این تصمیم وارد است ‌به این صورت که پذیرش کودک نباید جای تشکیل خانواده را بگیرد و نیاز کسانی را که از نکاح می گریزند برآورده سازد و وسیله ارضای کمبودهای عاطفی اشخاص مجرد قرار گیرد و سرپوش برای جبران شکست ها و محرومیت های طبیعی و خانوادگی باشد. (کاتوزیان، ۱۳۸۳، ج ۲: ۳۸۶)

انتقاد دیگری هم که ‌به این تصمیم قانون گذار می شود وارد دانست، این است که چرا این فرصت به آقایان داده نشده است، از طرف دیگر قانون گذار در اولویت بندی خود در تبصره ۳ ماده ۵ برای افراد متقاضی سرپرستی اولویت این افراد را بالاتر از اولویت زن و شوهر دارای فرزند دانسته است، آیا بهتر این نبود که فرزند در خانواده ای بزرگ شود که سایه پدر بر سرش باشد، و از طرفی هم می توان گفت آوردن این مورد اصلاً در قانون لزومی نداشت زیرا همان طور که در بالا اشاره شد در تبصره ۳ ماده ۵ گفته شده «اولویت در پذیرش سرپرستی به تر تیب با زن و شوهر بدون فرزند، سپس زنان و دختران بدون شوهر و فاقد فرزند و در نهایت زن و شوهر دارای فرزند است» و در حال حاضر بسیاری از خانواده های بدون فرزند در نوبت هستند مگر اینکه از دید خوشبینانه بگوییم این یک راهکار خوبی است برای اینکه کودکان با سنین بیشتر که اغلب خانواده ها رغبت کمتری نسبت به پذیرش آن ها دارند می‌توانند به سرپرستی این افراد در آیند که این هم یک توجیه خوشبینانه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




تجزیه و تحلیل مبتنی بر EVA همیشه جوابی ارائه می‌دهد که با حداکثر کردن سود سهام‌داران هم‌سو و سازگار می‌باشد. برای اینکه مدیران انگیزه داشته باشند تا درجهت افزایش سود سهام‌داران عمل کنند، پاداش آن ها می‌بایست مبتنی بر افزایش در ارزش افزوده‌ای (EVA) باشد که آن ها ایجاد کرده‌اند.

اهداف مدیریتی مبتنی بر افزایش سود یا سهم بازار، افزایش بازده دارایی‌ها یا حقوق صاحبان سهام یا سایر معیارهای تجاری، می‌تواند انگیزه هایی ایجاد نماید که با حداکثر کردن ثروت سهام‌داران ناسازگار باشد. حداکثر کردن EVA همواره انگیزه هایی درجهت حداکثر کردن ثروت سهام‌داران ایجاد می‌کند( خبرگزاری سنا ، ۷/۱۱/۱۳۸۵ )۱.

به طور خلاصه می توان به کاربردهای EVA در دو گروه زیر اشاره نمود .

الف – کاربردهای داخلی

    • ابزار مدیریتی سنجش عملکرد ( چو، ۱۹۹۷ )[۲۱]۲

    • معیار جامع سنجش بهره وری ( دراکر ،۱۹۹۵)[۲۲]۳

    • ابزار تبیین رابطه مالکیت با مدیریت شرکت ( روجرسون ولفکوتیس، ۱۹۹۹ )[۲۳]۴

  • ابزار تطابق هزینه ها با درآمد ( لفکوتیس، ۱۹۹۹ )[۲۴]۵

ب – کاربردهای خارجی

    • ابزاری برای تصمیم گیری در سرمایه گذاری ( تولی ولفکوتیس، ۱۹۹۹ )[۲۵]۶

    • معیار پیش‌بینی قیمت سهام ( تیتل جام، ۱۹۹۷ )[۲۶]۷

    • ابزار سنجش خلق ارزش ( استرن – استوارت، ۲۰۰۱ )[۲۷]۸

    • چارچوبی برای مدیریت مالی ( موریس، ۲۰۰۱ )[۲۸]۹

    • چارچوب مؤثر بر فرهنگ سازمانی و ارتقا کیفیت کاری شاغلین(همان منبع)۱۰

  • تکنیک ارزشیابی و تعیین ارزش شرکت ( سلیمانی، ۱۳۸۱ )۱۱

۱۷-۲ نرخ هزینه سرمایه ( C )

منظور از هزینه سرمایه متوسط موزون بازدهی مورد انتظار مدعیان شرکت ، بر اساس سهمشان در تامین نقدینگی مورد نیاز شرکت است ( دنیای اقتصاد، ۲۸/۲/۱۳۸۵ )۱۲.

نرخ هزینه سرمایه در واقع متوسط موزون هزینه سرمایه (WACC) می‌باشد . هزینه سرمایه شامل هزینه اجزای تشکیل دهنده سرمایه است که مجموع ساختار سرمایه شرکت را تشکیل می‌دهند . منابع تامین مالی که مشمول هزینه سرمایه ای هستند شامل :

    1. بدهی‌های بهره دار

    1. اوراق قرضه منتشرشده

    1. سهام عادی

  1. سایرمشتقات حقوق صاحبان سهام

در حقیقت با مقایسه این نرخ و نرخ بازده سرمایه است که می توان ایجاد یا از بین رفتن ارزش رابرای شرکت مشخص کرد .

اگر r>c باشد ، EVA>0 و ارزش شرکت افزایش یافته است . EVA = (r – c) * capital

اگر r<c باشد ، EVA<0 و ارزش شرکت کاهش یافته است .

در واقع این نرخ به ما نشان می‌دهد برای هر ۱۰۰ ریال تامین مالی ، چه میزان هزینه شده است .

برای تعیین هزینه سرمایه شرکت ابتدا ضروری است هزینه هر یک از اجزا سرمایه به طور مستقل محاسبه ، و بر اساس نسبت آن ها در کل ساختار سرمایه متوسط هزینه سرمایه شرکت به دست آید :

( فرمول ۶-۲ )

Wd = بدهی بهره دار / جمع منابع

We = ارزش بازار سهام عادی جدید / جمع منابع

Ws = سهام عادی و سود انباشته / جمع منابع

جمع منابع = بدهی بهره دار + ارزش بازار سهام عادی جدید + سهام عادی و سود انباشته

Kd = کل هزینه های مالی / کل بدهی های بهره دار

(از طریق مدل گوردون )

D◦ = سود نقدی تقسیم شده

p◦ = قیمت هر سهم

f = هزینه انتشار سهام

g = نرخ رشد سود نقدی

در روشی دیگر برای محاسبه نرخ هزینه سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران از فرمول زیر استفاده شده است ( اژدری ، ۱۳۸۰ )(فرمول ۷ – ۲ ) :

سود هر سهم حقوق صاحبان سهام اول دوره بدهی های هزینه دار هزینه تامین مالی

نرخ هزینه سرمایه =[ ————- * ————————– ] + [ —————— * ———————- ]

قیمت هر سهم سرمایه اول دوره سرمایه اول دوره میانگین بدهی هزینه دار

در رابطه بالا بدهی هزینه دار شامل بدهی بلندمدت و بدهی جاری بهره دار است .افزایش و کاهش در معادلهای سرمایه به سود خالص عملیاتی بعد از مالیات منظور شده و همچنین معادلهای سرمایه به سرمایه اضافه شده است .

نرخ محاسبه هر یک از منابع مالی در فرمول ۶ به شرح زیر است :

  • نرخ هزینه بدهی ( Kd )

در صورتی که شرکت از وام بانکی برای تامین مالی استفاده کرده باشد نرخ بهره وام بعد از کسر صرفه جویی مالیاتی آن به عنوان نرخ هزینه بدهی در نظر گرفته می شود .

Kd ( 1-t ) = نرخ هزینه بدهی وام t = نرخ مؤثر مالیاتی

نرخ بهره وام = Kd = کل هزینه های مالی / کل بدهی های بهره دار

  • نرخ هزینه سود انباشته ( Ks )

هزینه سود انباشته نرخ بازده مورد توقع سهام‌داران از سودی است که شرکت نگهداری می‌کند . این نگهداری سود موجب هزینه فرصتی می شود که این هزینه برابر است با حداقل بازدهی که خود سهام‌داران می‌توانند با سرمایه گذاری این سود در سرمایه گذاری مشابه به دست آورند .

روش های متنوعی برای محاسبه این هزینه به کار می رود از جمله مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای که استفاده از این مدل با مشکلاتی مانند پیش‌بینی چند عامل مواجه است ، یا روش بازده اوراق قرضه به علاوه صرف ریسک که به علت جنبه قصاوتی داشتن این روش نرخ دقیقی به دست نمی آید .

روش دیگر محاسبه ، روش جریان نقدی تنزیل شده یا روش بازده سود سهام به علاوه نرخ رشد سود سهام است که فلسفه استفاده از آن به نحوه قیمت گذاری سهام عادی در بورس بر می‌گردد . یکی از مدل‌های قیمت گذاری سهام مدل گوردون می‌باشد که اگر سود سهام نرخ رشد ثابتی داشته باشد از فرمول زیر می توان قیمت سهام را مشخص کرد .

سود نقدی هر سهم = D

نرخ رشد سود سهام = g

نرخ بازده مورد انتظار سهام‌داران = Ks

قیمت سهام = p

در نتیجه داریم :

برای به دست آوردن g نیز چند روش وجود دارد که در این تحقیق از این روش استفاده می‌کنیم که ابتدا میانگین نسبت پرداخت سود سهام و مکمل آن یعنی نسبت نگهداری سود را پیش‌بینی می‌کنیم و سپس g را ازحاصلضرب نرخ نگهداری سود در میانگین ROE پیش‌بینی شده به دست می آورند .

نسبت پرداخت سود = سود نقدی تقسیم شده / سود خالص سال جاری

نسبت نگهداری سود = ۱ – نسبت پرداخت سود

g = ROE * نسبت نگهداری سود

  • نرخ هزینه سهام عادی جدید( Ke )

هزینه سهام عادی جدید بیشتر از هزینه سود انباشته Ks است زیرا فروش سهام عادی جدید هزینه های صدور فروش را در بردارد . برای محاسبه از فرمول محاسبه Ks استفاده می شود منتهی هزینه های انتشار و فروش را در نظر می گیرند .

سود نقدی هر سهم = D

نرخ رشد سود سهام = g

هزینه های صدور فروش به درصد = f

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




۴-۲-۲- رویکرد قانون‌گذار با توجه به قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲

رویکرد قانون جدید نسبت به مقوله جهل و مسئولیت جاهل دارای تغییرات ظاهری در الفاظ و مواد قانونی که به تبع آن دارای اثر حقوقی در اجرا خواهد بود. نخست به مواد قانونی قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ که با موضوع جهل در ارتباط هستند پرداخته و سپس به طور کلی آن ها را تجزیه و تحلیل می‌کنیم :

۴-۲-۲-۱- ماده ۳

« قوانین جزائی ایران درباره کلیه اشخاصی که در قلمرو حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران مرتکب جرم شوند اعمال می‌شود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد ». این ماده مشابه ماده ۳ قانون مجازات ۱۳۷۰ است و حکم کلی که از این ماده برداشت می‌شود این است که قوانین جزائی نسبت به کلیه اشخاصی که در قلمرو حاکمیتی جمهوری اسلامی مرتکب جرم می‌شوند اعم از اینکه جاهل به قوانین باشند یا عالم اعمال می‌شود.تنها تفاوت عمده‌ای که در این ماده نسبت به ماده قبلی صورت گرفته است این است که به جای عبارت « کلیه کسانی » در قانون جدید از عبارت « کلیه اشخاصی » استفاده شده است و لفظ ایران به عبارت قوانین جزایی اول ماده اضافه شده است.

۴-۲-۲-۲- ماده ۹۱

این ماده اشعار می‌دارد که « در جرایم موجب حد یا قصاص هرگاه افراد بالغ کمتر از هجده سال، ماهیت جرم انجام شده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آن ها به مجازات‌های پیش‌بینی شده در این فصل محکوم می‌شوند ». تحولی که با تصویب این ماده به وجود آمده این است که افرادی که به سن بلوغ شرعی رسیده‌اند (دختر ۹ و پسر ۱۵ سال) اما کمتر از ۱۸ سال سن داشته باشند و در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، به حسب مورد به مجازات هایی که برای اطفال در نظر گرفته شده است محکوم می‌گردند. البته اینگونه افراد از لحاظ علت جهل با دیگر افراد جامعه تفاوت دارند و لذا علت جهل که همان عدم درک صحیح حرمت جرم است ناشی از اقتضا ء سنی و ضعف در تشخیص است.

۴-۲-۲-۳- ماده ۱۲۰

هرگاه وقوع جرم یا برخی از شرایط آن و یا هریک از شرایط مسئولیت کیفری مورد شبهه یا تردید قرار گیرد و دلیلی بر نفی آن یافت نشود حسب مورد جرم یا شرط مذکور ثابت نمی‌شود. این ماده نیز جدید است و در قانون قبلی به آن پرداخته نشده بود. طبق این ماده چنانچه کسی ادعای جهل به قانون کند و در صورتی که علم به حکم و قانون را یکی از شرایط جرم بدانیم شبهه ایجاد شده و موجب عدم اثبات جرم خواهد شد و بار اثبات نیز برعهده سیستم قضایی خواهد بود.

۴-۲-۲-۴- ماده ۱۲۱

در جرائم موجب حد به استثنای محاربه، افساد فی الارض، سرقت و قذف، به صرف وجود شبهه یا تردید و بدون نیاز به تحصیل دلیل، حسب مورد جرم یا شرط مذکور ثابت نمی‌شود. ماده قبل و این ماده به نوعی حکایت توجه قانون‌گذار کیفری به قاعده اسلامی تدرء الحدود بالشبهات است که در قوانین قبلی ‌به این صراحت به آن اشاره نشده بود مع ذالک با تصویب این دو ماده دست قضات برای اعمال قاعده درء نه تنها در جرائم حدی بلکه در کلیه جرائم باز خواهد گذاشت و در جرائم حدی به استثنای محاربه، افساد فی الارض، سرقت و و قذف بدون تحصیل دلیل قاعده اجرا ء خواهد شد. لذا طبق این ماده جهل به حکم نیز باعث ایجاد تردید و شبهه کرده و قاعده قابلیت اجرا پیدا خواهد کرد.

۴-۲-۲-۵- ماده ۱۵۵

جهل به حکم، مانع از مجازات مرتکب نیست مگر اینکه تحصیل علم عادتاً برای وی ممکن نباشد یا جهل به حکم شرعاً عذر محسوب شود. تبصره : جهل به نوع یا میزان مجازات مانع از مجازات نیست. قسمت اول این ماده را می‌توان قاعده مشهور حقوقی « جهل به قانون رافع مسئولیت کیفری نیست » دانست که البته با این تفاوت که در اینجا قانون‌گذار به جای عبارت رافع مسئولیت کیفری نیست از عبارت مانع از اجرای مجازات نیست استفاده ‌کرده‌است که در مباحث بعدی به آن می‌پردازیم. و نکته دیگر توجه قانون‌گذار به برخی واقعیات جامعه که همانا عدم امکان کسب علم برای عده‌ای از افراد جامعه است که البته به نظر می‌رسد این عده شامل اکثریت افراد جامعه شود لذا این بند از ماده که اظهار می‌دارد « مگر اینکه تحصیل علم عادتاً برای وی ممکن نباشد » دارای ابهام است و نکته دیگر اشاره به مواردی است که در فقه به صراحت ‌در مورد آن ها به پذیرش ادعای جهل اشاره داشته است.

۴-۲-۲-۶- ماده ۲۱۸

در جرائم موجب حد هرگاه متهم ادعای فقدان علم یا قصد یا وجود یکی از موانع مسئولیت کیفری را در زمان ارتکاب جرم نماید در صورتی که احتمال صدق گفتار وی داده شود و اگر ادعاء کند که اقرار او با تهدید و ارعاب یا شکنجه گرفته شده است ادعای مذکور بدون نیاز به بینه و سوگند پذیرفته می‌شود. تبصره ۱ : در جرائم محاربه و افساد فی الارض و جرائم منافی عفت با عنف، اکراه، ربایش یا اغفال، صرف ادعاء، مسقط حد نیست و دادگاه موظف به بررسی و تحقیق است. نکته قابل توجه ‌در مورد این ماده این است که در ماده ۱۲۰ قانون‌گذار اشاره ‌به این موضوع دارد که در کلیه جرائم در صورت وجود شبهه و تردید جرم اثبات نمی‌شود در صورتی که در این ماده صرف جرائم حدی را بیان داشته است و در واقع شاید تأکیدی دوباره باشد بر جرائم حدی و از طرفی در ماده ۱۲۱ همه جرائم را با وجود شبهه یا تردید بدون تحصیل دلیل مشمول قاعده درء دانسته است (به استثنای، محاربه، افساد فی الارض، سرقت و قذف) در حالی که در تبصره این ماده ‌قانون‌گذار به جرائم محاربه و افساد فی الارض و جرائم منافی عفت با عنف، اکراه و ربایش یا اغفال، صرف ادعاء مسقط حد ندانسته و دادگاه را موظف به بررسی و تحقیق ‌کرده‌است.

۴-۲-۲-۷- شرایط مسئولیت کیفری

یکی از تغییرات عمده‌ای که قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نسبت به قانون گذشته داشته است این است که در صورت وقوع شبهه و تردید نسبت به شرایط مسئولیت کیفری یعنی جهل (آنجا که رافع مسئولیت است) و دیگر شرایط مسئولیت یعنی عقل، بلوغ، اختیار و قصد؛ که در ماده ۱۲۰ و ۱۲۱ تحت عنوان قاعده درء معرفی شده است موجب رفع مسئولیت و عدم اثبات جرم می‌شود. در حالی که در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ قاعده درء آنهم نه تحت همین عنوان، تنها در برخی از جرائم حدی پیش‌بینی شده بود که با تصویب قانون جدید نه تنها در موارد حدی بلکه قابل سرایت به کلیه جرائم دانسته شده است.

۴-۲-۲-۸- جمع بین دو قاعده فقهی و عرفی در ماده ۱۵۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




۱-۲-۹- تکنیک های خلاقیت:

تکنیک های خلاقیت به عنوان ابزاری برای رشد خلاقیت و افزایش توان حل مسئله کمک شایانی به توان فرد درتمام مراحل خلاقیت و فرایند حل خلاق مسئله می کند. بعبارت دیگر هر یک از تکنیک های خلاقیت، مرحله یا مراحلی از فرایند خلاقیت را تقویت می‌کند این تکنیک ها به تکنیک های فردی و گروهی تقسیم می‌شوند. در ذیل به برخی از این تکنیک ها اشاره می شود:

۱-۲-۹-۱- تکنیک طوفان ذهنی (بارش افکار):

طوفان ذهنی که یکی از شیوه های برگزاری جلسات و مشاوره و دستیابی به انبوهی از ایده ها برای حل خلاق مسائل می‌باشد در سال ۱۹۳۸ توسط الکس اس اسبورن ابداع شد. این واژه هم اکنون در واژه نامه بین الملی و بستر این گونه تعریف می شود: اجرای یک تکنیک گرد همایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله بخصوص یا انباشتن تمام ایده هایی که به طور خود به خود و درجا به وسیله اعضاء ارائه می شود بیابند.

۱-۲-۹-۱-۱- قوانین بارش افکار:

۱- هیچ کس حق قضاوت، ارزیابی یا انتقاد ندارد.

۲- هر چه ایده ها دورتر از ذهن، جسورانه تر و عجیب تر باشد بهتر است.

۳- هرچه تعداد ایده ها بیشتر، بهتر است.

۴- هر چه ترکیب ایده ها بیشتر، بهتر است.

۱-۲-۹-۱-۲- تفاوت های طوفان ذهنی فردی و گروهی:

طوفان ذهنی فردی با تولید طیف گسترده تری از ایده ها همراه است و کمتر منجر به ایده هایی کارا و عملی می شود. نکته جالب توجه این است که فرد به هنگام انزوا ‌از گروه دیگر ترسی از انتقاد ندارد و بدون هیچ گونه محدودیتی از طرف اعضاء برای تجزیه ایده ها آزاد می‌باشد. اما مزیت طوفان گروهی این است که مشکلات ایده ی فرد به وسیله تجربه و خلاقیت افراد دیگر حل می شود و از بین می رود. اگر بخواهیم نتیجه مطلوب تری از طوفان ذهنی داشته باشیم می‌توانیم این دو طوفان ذهنی را ترکیب کنیم. (دلجوی شهیر، ۱۳۸۸،۷۶ )

۱-۲-۹-۲- تکنیک چرا؟

تکنیک چرا دقیقا”مثل چراهای مکرر کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان از والدین می پرسند اما با این تفاوت که در بزرگسالی باید دانسته هایمان را زیر سوال ببریم. سادگی این تکنیک باعث شده است، بسیاری از مردم متوجه اهمیت و نقش آن نشوند و این تکنیک برای ایده یابی و ایده پردازی به کار می رود. به ‌عنوان برای شناسایی و تعریف درست و کامل مسئله می توان از این تکنیک استفاده کرد. استفاده از این تکنیک به ما کمک می‌کند تا موقعیت و وضعیت را بهتر و روشنتر مشخص کنیم و در فرایند آن به ایده های جدیدی دست یابیم ( دلجوی شهیر، ۱۳۸۸، ۷۶ )

۱-۲-۹-۳-تکنیک توهم خلاق:

خیلی اوقات آن چه را که فکر می‌کنیم واقعیت است واقعیت نیست. واقعیت ها با پنج حس انسان درک می‌شوند. چیزهایی که چشم می بیند و طوری که مغز آن را تفسیر می‌کند باعث این خطا می شود. چشم می بیند، اما وظیفه ی ذهن چیز دیگری است. کار ذهن مرتب کردن، دسته بندی و قابل فهم کردن جرقه هایی است که پس از دیدن، مغز آن را ایجاد می‌کند، ‌بنابرین‏ تصاویری که در ذهن است، کپی مستقیم اشیاء نیست بلکه کدهای خلاصه ای است که از طریق شبکه ی عصبی مغز می‌رسد. منظور و هدف این تکنیک این است که بتوانیم با قدرت توهم بعضی اوقات با خطا های عمدی طور دیگری به مسائل نگاه کرده تا بدین وسیله اصل و واقعیت را دریابیم. این سعی باعث می شود مقداری اطلاعات از شکاف های موجود در بافت‌های عصبی، آزاد شده و به وسیله پیوند با اطلاعات قبلی، الگوی ذهنی جدیدی ساخته شود و یا موضوع از الگوی ذهنی قبلی به الگوی دیگری انتقال یابد. (همان منبع، ۷۷ )

۲-۹-۴- تکنیک شش کلاه فکری:

این تکنیک شش جنبه یا سبک فکری را تعریف کرده و برای هریک کلاه، رنگی خاص را به عنوان سمبل تعیین می‌کند. در تکنیک شش کلاه فکری:۱- فرد در اثرتعویض کلاه های فکری، نقشش را در گروه تغییر می‌دهد و نهایتاً”تنوع وکثرت این تغییرها باعث رشد خلاقیت فرد می شود. ۲- هنگام بازی کردن نقش ها، فرد فکرش از ‹‹ من ›› خود یا قالب های ذهنی جدا شده و به سمت نقش هدایت می شود.

۱-۲-۹-۴-۱-اهداف اصلی تکنیک شش کلاه فکری:

۱- ساده کردن تفکر: پرداختن جداگانه به عواطف، منطق، اطلاعات و خلاقیت، تفکری ساده تر، دقیق تر، شفاف تر، سریع تر و اثربخش تر.

۲- فراهم کردن زمینه جهت تغییر آگاهانه الگوهای ذهنی به منظور استفاده از تمامی ظرفیت های ذهنی.

۱-۲-۹-۴-۲-معانی هریک از سمبل ها (کلاه های فکری):

کلاه سفید: با موضوعات و شکلهای واقعی سرو کار دارد. بدون هیچ گونه قضاوتی فقط واقعیتها را مورد جستجو قرارمی دهد.

کلاه سیاه: برای بیان و جستجوی جنبه‌های منفی، بدبینانه اما واقعی.

کلاه سرخ: برای بیان و جستجوی جنبه‌های هیجانی، احساسی وغیراستدلالی و برای اظهارنظرات با این کلاه دلیلی خواسته نمی شود.

کلاه سبز: با این کلاه (تفکرجانبی) می توان بسیاری اوقات برای تحریک ذهن خلاق دیگران، عمدا”فکرهای غیر منطقی بیان کنیم. این افکار حتی اگر برانگیزاننده نباشند، برای پیشگیری از انجماد فکرهای ناشی از کلاه سیاه لازم و مفیدند.

کلاه زرد: برای بیان و جستجوی جنبه‌های مثبت، خوش بینانه، اما واقعی.

کلاه آبی: برای تنظیم و سامان دهی فرایند برنامه ریزی برای تفکر و استفاده از کلاههای دیگر. (کلاه نظارت) یعنی کلاه آبی به اصل موضوع فکر نمی کند، بلکه به سبک تفکری فکر می‌کند که برای بررسی وپژوهش موضوع لازم است. ( همان منبع، ۷۸ )

۱-۲-۹-۵- تکنیک پی .ام .آی (P.M.I):

یکی از ارزش‌های این تکنیک آن است که انسان را مجبور می‌سازد تا دقایقی برخلاف قالب‌های ذهنی اش تفکر کند و به مرور نسبت به قالب‌های ذهنی خود آگاه تر و مسلط تر شود؛ لذا آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا می‌کند. نام این تکنیک برگرفته از حرف اول سه کلمه plussبه معنی افزودن، Minus به معنی کاستن و Interesting به معنی جالب می‌باشد. روش کار چنین است که ابتدا فرد توجهش را به نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتاً”به نکات جالب و تازه ی آن که نه مثبت است و نه منفی، معطوف می‌کند و در پایان نسبت به تهیه ی لیست نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتاً”به نکات جالب و تازه ی آن که نه مثبت است و نه منفی، معطوف می‌کند و در پایان نسبت به تهیه ی لیست نکات مثبت یا مزایای موضوع، لیست موانع، محدودیت‌ها و نکات منفی موضوع و لیست نکات جالب و تازه ی موضوع، اقدام می‌کند. یکی از مهم ترین کاربردهای این تکنیک زمانی است که نسبت به یک قضیه اطمینان داریم نه مواردی که نسبت به آن شک و ابهام داریم. به عبارت دیگر هرچقدر نسبت به موضوعی بیشتر بدبین یا خوش بین باشیم استفاده از این تکنیک کارگشاتر و اثربخش ترخواهد بود. برای یافتن نکات جالب کافی است که جمله ی ‹‹چقدر جالب می شود اگر … ›› را کامل کنیم. (همان منبع، ۷۸ )

۱-۲-۹-۶- تکنیکDOIT:

نام این تکنیک از حرف اول چهار کلمه ی Define به معنی تعریف کردن، Openبه معنی باز کردن ، Identify به معنی شناسایی، Transform به معنی تبدیل کردن، تشکیل شده است. منظور از انتخاب این واژگان این است که برای حل مشکل لازم است ابتدا موضوع و مسئله را دقیق تعریف و مشخص نمود و سپس ذهن را برای راه حل های مختلف باز نگه داشته تا بهترین راه حل شناسایی و در نهایت آن را به عمل تبدیل کرد. ( همان منبع، ۷۹ )

۱-۲-۹-۷- تکنیک شکوفه ی نیلوفر آبی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




۲-۱-۲ توان گیری از بزهکاران

توان گیری نیز ناظر به پیشگیری از وقوع جرم در آینده است. این امر با ایجاد محدودیت های ساده انجام می‌گیرد چنان که بزهکار را ناتوان از ارتکاب جرم می‌سازد. اگرچه مراکز مراقبت و دستورهای منع رفت و آمد به وسیله نظارت الکترونیکی نیز ممکن است توان مجرمانه را از مرتکبان سلب کنند، اما معمول ترین شیوه توان گیری در انگلستان، مجازات سالب آزادی است. از میان توجیه هایی که برای بازدارندگی کیفر مطرح شده است، سلب توان بزهکاری از مرتکب، کمترین پشتوانه فلسفی دارد. با وجود این به نظر می‌رسد که مهم ترین توجیه و دلیل نزد عامه مردم باشد زیرا کیفر یکی از راه های حمایت عموم در برابر افراد خطرناک تلقی می شود.[۷۶]

۳-۱-۲ بازپروری

از جمله کارکردهای فایده گرا یا سودمند مجازات ها که از شصت سال اخیر به طور جدی مورد توجه قرار گرفت و ‌در مقررات داخلی و برخی اسناد بین‌المللی منعکس شد رفتار اصلاحی با مرتکبان است. در اصل بحث اصلاح و بازپروری، در ارتباط با برداشت و احساس باطنی مرتکب از مجازات است. و به دنبال این هدف مجرمی که مجازات را تحمل ‌کرده‌است دوباره مرتکب جرم نشود. ایران به عنوان کشور عضو سازمان ملل، اسناد منشور بین‌المللی حقوق بشر را امضا و تصویب کرده و از این طریق، رفتار انسانی یا بزهکاران را در طول فرایند کیفری تضمین نموده است. جلوه های این سیاست را علاوه بر قانون اساسی، در مقررات تقنینی و هم فروتقنینی می توان یافت.[۷۷]

۲-۲ دیدگاه تنبیه مدار، سزامدار

دیدگاه تنبیه مدار، قبل از هر چیز گذشته نگر است. یعنی تنها به عمل مجرمانه ای که ارتکاب یافته است توجه دارد. ‌بر اساس این دیدگاه، مجازات بزهکار از نظر اخلاقی موجه است. بزهکاران مستحق مجازات هستند، هیچ توجیه دیگری نیاز نیست. بزهکاران، از رهگذر ارتکاب جرم، سود و یا لذت نامشروع غیرعادلانه از اعضای دیگر جامعه به دست آورده اند که باید از طریق تحمل مجازات به آن پاسخ داد. توجیه دیگر برای مجازات سزامداری است، که با دیدگاه سودمدار ناظر به گذشته تفاوت دارد. همان گونه که پیشتر دیدیم، در دیدگاه سزامدار، مجازات پاسخ طبیعی و مناسب به جرم است. این دیدگاه پس از شکست سیاست بازپروری مرتکب جایگزین آن شده است. سزادهی در سال های اخیر در قالب نظریه «آنچه شایسته است» یا کیفرهای استحقاقی یا مجازات های بایسته مطرح شده است.[۷۸]

۱-۲-۲ جبران خسارت

اصل دیگری که در تعیین مجازات از اهمیت روزافزونی برخوردار است، جبران خسارت ناشی از جرم توسط مرتکب است. مبنای فکری این امر تنها بر برقراری مجدد تعادل میان بزهکار و جامعه استوار نیست بلکه به آگاه ساختن مرتکبان از نوع و میزان خساراتی که با عمل ضدقانونی شان ایجاد کرده‌اند نیز تکیه می‌کند. جبران خسارت ممکن است نسبت به بزه دیده واقعی و یا به طور کلی نسبت به جامعه صورت گیرد.[۷۹]

در ذیل این مباحث باید اشاره ‌به این موضوع نمود که دو اصل حاکم بر چگونگی تعیین مجازات، اصل تناسب مجازات با جرم و اصل تناسب مجازات با مجرم است. که می توان گفت در رویه قضایی ما اصل تناسب مجازات با جرم که بر پایه استحقاق و سزادهی می‌باشد اعمال می‌گردد. بدین معنا که سزادهی اقتضا می‌کند هر کس متناسب با شدت جرمش مجازات شود. همان گونه که در مجازات های هشتگانه تعزیر مشاهده می‌کنیم. در صورتی که باید اولین و اصلی ترین روش تعیین مجازات بر پایه تناسب مجازات با مجرم باشد. ولی این اصل در قوانین ما از اهمیت کمی برخوردار است تا جایی که در رویه بدان عمل نمی شود.

مبحث دوم :مفهوم ، مبانی و اهداف تعزیر

۱-مفهوم تعزیر

۱-۱تعزیر در لغت: برای واژه تعزیر بیش از دوازده معنی ذکر شده است. بعضی از این معانی با یکدیگر مشابه، برخی مخالف و بعضی دیگر متضاد می‌باشند. این معانی را جمعی از نویسندگان[۸۰]، از کتاب های مختلف از جمله تاج العروس، مرتضی زبیدی و لسان العرب، ابن منظور و… اقتباس و به شرح ذیل در کتاب تعزیرات از دیدگاه فقه و حقوق جزا جمع‌ آوری نموده اند.

    • رد و منع: با اجرای تعزیر، مرتکب از انجام و تکرار جرم منع می‌گردد.

  • زدن کمتر از حد: هدف از این زدن آن است که تا بدین وسیله مرتکب از بازگشت به سوی گناه باز بماند.

در آینده خواهیم گفت که تعزیر، در اصطلاح رایج در شرع و عبارت های فقهای شیعه و اکثریت فقهای عامه، عقوبتی است که باید مقدار آن از حد کمتر باشد. لذا این معنای تعزیر را از معانی لغوی آن به حساب آوردن صحیح نیست، زیرا این معنا از اصطلاح های شرعی است، نه از معانی لغوی.

    • ضرب شدید (اشدالضرب): در این معنا منظور کیفیت ضرب است برخلاف معنای دوم که مقدار ضرب منظور بود.

    • توقیف به جهت دین: ‌به این معنا که اگر کسی به خاطر دین تعزیر شد، به حاکم می‌گوید مرا به خاطر اسلام تعزیر و توقیف نمودی یا می‌گوید مرا به جهت تقصیر در امر دین تعزیر و توقیف نمودی.

    • توقیف و بازداشت به دلیل ترک واجب و مخالفت با احکام: این معنا نسبت به معنای قبل اخص است.

  • تادیب زدن کمتر از حد را که از مصادیق تادیب به حساب می‌آید تعزیر نامیده اند.

آنچه ذکر گردید، مجموع معانی است که برای کلمه تعزیر بیان شده است. با دقت و تأمل، به خوبی معلوم می‌گردد معانی ذکر شده به نحوی مشابه و موافق و در بعضی از آن ها تضاد است. همان گونه که اهل لغت ‌به این موضوع اشاره کرده‌اند.

در نهایت اینکه باید بگوییم تعزیر در لغت به معنای نکوهش کردن، سرزنش کردن و ادب کردن[۸۱] و منع و نصرت می‌باشد.

از بررسی معانی و استعمال های واژه تعزیر به دست می‌آید که معانی اصلی این واژه، ردّ و منع است. نصرت نیز ‌به این معنا است که انسان دشمن را از کسی ردّ می‌کند و مانع اذیت او توسط دشمن می شود و به تادیب هم تعزیر اطلاق می شود، چون جانی را از تکرار گناه بازمی دارد و بسیاری از معانی دیگر از این معنا نشأت می‌گیرد، به عنوان مثال، در مفهوم سرزنش و ملامت ردّ و منع وجود دارد. وقتی فردی را در اثر عملی سرزنش می‌کنند، در واقع او را از انجام دوباره آن عمل ناپسند بازمی دارند. همچنین ضرب شدید، سبب می شود مرتکب از انجام دوباره آن گناه منع گردد.[۸۲]

نکته قابل توجه این می‌باشد که اگر معنای اصلی تعزیر را منع و رد بدانیم، این برداشت تاییدی بر آن است که تعزیر شامل هر دو نوع عقوبتی می شود که به وسیله آن بتوان مرتکب را از انجام دوباره گناه منع کرد. در اصطلاح می توان گفت تعزیر عقوبتی است که مقدار آن در شرع معین نشده و این «عدم مقدر بودن» رکن اصلی تعزیر است که بر آن ادعای اجماع شده است. فقیهان اهل سنت نیز همانند فقیهان امامیه معتقدند که قاضی می‌تواند با در نظر گرفتن «میزان جرم» و «مقدار تحمل مرتکب» کیفر تعزیر را معین و اجرا کنند.[۸۳]

۲-۱ تعزیر در بیان فقهای امامیه

از نظر بیشتر فقهای شیعه تعزیر عقوبتی است که شارع اندازه معینی برای آن تعیین نکرده است. در اینجا به گفتار چند تن از آنان که در زمان‌های مختلف و توسط برخی نویسندگان جمع‌ آوری شده اشاره می نماییم:

یک: ابن ادریس می‌گوید: تعزیر همان تادیب است که به فرمان خداوند متعال بر مرتکب اعمال می شود تا سبب شود او و دیگران از انجام گناه خودداری کنند.

دو: محقق حلی می نویسد: تمام گناهانی که مجازات معین دارند، حد نامیده می‌شوند و گناهانی که چنین نیستند و مجازاتشان تعیین نشده، تعزیرند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




۲-۱۴- پیشینه تحقیق

آزاده جعفری (۱۳۹۰) در تحقیق خود با موضوع« تحلیل اجتماعی نسبت به مواد مخدر» با بیان اینکه اعتیاد به مواد مخدر در جهان امروز سلامت میلیون ها انسان را به شدت تهدید می‌کند ‌به این نتیجه رسیده است که با پژوهش، گفتگو و برنامه ریزی های منسجم نسبت به شناخت ابعاد این مسأله و ریشه کن کردن این معضل می توان اقدام کرد.

علی ماروسی (۱۳۸۹) در پژوهش حاضر تحت عنوان «تعدد و تکرار جرم مرتبط با مواد مخدر» با مطرح کردن سوالاتی راجع ‌به این موضوع ‌به این نتیجه دست یافته است که درتعدد و تکرار جرایم، قید زمان و درجه تأثیری ندارد و جرایم از نوع تعزیری یا بازدارنده حاکم می‌باشند و گاه مجازات را باید تشدید نمود. گاه آن را تخفیف داد و گاه به جرم زدایی متوسل شد.

مسعود صالحی (۱۳۸۸) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع «امتیازات و ایرادات آیین دادرسی جرایم مواد مخدر به همراه الگوی دادرسی مناسب با توجه به وضعیت مبتلایان به مواد مخدر» با بحث ‌در مورد اینکه مواد مخدر به عنوان یک بلای اجتماعی و خانمان سوز است به بررسی در باره جرایم مواد مخدر پرداخته و راهکارهایی جهت رفع آن بیان ‌کرده‌است.

علی حاجلی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان « نگرش مردم به سوء مصرف مواد مخدر در کشور» ‌به این نتیجه دست یافتند که اگر کنش های جایگزین، مانند حوزه های مدون، فضاهای تفریحی متنوع، رضایت از وضع موجود و امکانات زندگی مناسب، ساماندهی اقتصادی و معیشت مردم و مصون سازی اقشار مختلف جامعه ممکن باشد مسئله مصرف مواد مخدر تا حد زیادی کاهش خواهد یافت.

حامد برماس و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی با عنوان « طراحی، ارزیابی و اجرای دوره آموزشی پیشگیری از سو مصرف مواد مخدر» که بر روی دانش آموزان مورد تحلیل قرار دادند ‌به این نتیجه دست یافتند که دانش آموزانی که دوره آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر گذرانده اند (گروه آزمایشی)، نگرش منفی تری به سوء مصرف مواد مخدر را از گروه آموزش ندیده (گروه گواه) دارند.

سید حسین اسعدی (۱۳۸۲) در پژوهش حاضر تحت عنوان مواد مخدر از دیدگاه حقوق جزا و فقه اسلامی و عرف با سوالی ‌به این مضمون که اعتیاد جرم است یا بیماری؟ به بررسی این پدیده پرداخته و ‌به این نتیجه دستی یافته که در تعیین نوع مجازات باید عدالت اجتماعی و رأفت اسلامی رعایت شود و هدف از مجازات که اصلاح مجرم و بازدارندگی او از تکرار در جامعه است از ارتکاب چنین جرمی تحقق یابد.

فصل سوم:تأثیر مصرف مواد مخدر
بر عدم تحقق رکن معنوی جرم

۳-۱- کلیاتی در خصوص عنصر معنوی

علاوه بر عنصر معنوی، نامهای دیگری چون عنصر روانی و اخلاقی نیز برای آن استعمال گردیده است. همان طور که رکن را نیز بجای عنصر به کار برده اند. هر چند واژگان «رکن» و «عنصر» در به کارگیری چندان حساسیتی را در برنداشته اما در خصوص واژگان معادل «معنوی» چنین نیست.اغلب حقوق ‌دانان استعمال «اخلاقی»به­دنبال عنصر یا رکن را صحیح ندانسته و آن را مفهوم نمی­دانند (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۷ :۴۷۶ ).

چنین استدلال می‌کنند که محدودۀ حقوق، از جمله حقوق جزا، جدای از اخلاق بوده و مفاهیم جرم و عمل ضد اخلاقی ممکن است غیر منطبق بوده و حتی در مقابل هم قرار گیرند (صانعی،۱۳۷۶: ۳۰۴).

اما واژگان «معنوی» و «روانی» مصطلح تر بوده و هر یک طرفدارانی دارند. عده ای واژۀ عنصر معنوی را مقابل واژگان عنصر مادی و قانونی دانسته و آن را موهم ورود عنصر قانونی در معنوی و قرارگیری در مقابل عنصر مادی توصیف کرده؛ عنصر روانی را مشتمل بر قصد و ارادۀ ارتکاب جرم و حایز جنبۀ روانی عنوان داشته؛ واژۀ اخیر را مناسبتر می دانند. در مقابل برخی دیگر آن را زیبنده ندانسته و مجمل پنداشته؛ استفاده از عنصر معنوی را جامع و مانعتر می دانند (همان،۳۰۴)

علی ایحال رکن روانی یا عنصر معنوی که ما برای یکسان سازی من بعد تنها آن را «عنصر معنوی» عنوان می‌کنیم؛ از چنان اهمیتی برخوردار است که مبنای تقسیم و تفکیک جنایات در اکثر سیستم های حقوقی از جمله ایران قرار گرفته است (پوربافرانی،۱۳۸۸: ۷۲)

در هر حال ارتکاب عمل مجرمانه، به خودی خود، دلیلی بر وجود عنصرمعنوی محسوب نمی گردد. در واقع در هر ارتکاب جرم نیاز به وجود واسطه و رابطی میان ارتکاب عمل و مرتکب، تحت عنوان عامل روانی هستیم که این عامل خود نیز محتاج اثبات و احراز می‌باشد(صانعی،۱۳۷۶: ۳۰۴).

تحت عنوان قاعدۀ تفکیک جرم از مجرم موارد زیر قابل بررسی است:

صغر، جنون، اجبار، اکراه، دفاع مشروع، آمریت، معاونت، رضای مجنی علیه، علیت و سلسلۀ اسباب، قصد جنایت، سبق تصمیم، تقصیر در جنایت و … (پی فلچر،۱۳۸۴: ۱۳۹).

همچنین ‌بر اساس تئوری روانی و در راستای اثبات نقش عنصر معنوی در جرم و مرتکب ، موارد زیر بایستی

برای قابلیت انتساب، مورد بررسی قرار گیرد:

منشأ جرم بودن متهم، انتخاب ارتکاب عمل مجرمانه یا آگاهی از منجر شدن آن به نتیجۀ مجرمانه، پیش‌بینی عمل و …(همان،۱۵۹)

بی شک مهمترین عامل در رفتار مرتکب عنصر معنوی است نه نتیجۀ حاصله. اهمیت عنصر معنوی در ارتکاب جرم و مشخصاً جنایات تا آن اندازه است که نظریه ای تحت عنوان «گرایش حقوق جزا به جنبه‌های روانی» را ایجاد کرده و شیوۀ قانون نویسی را نیز ملهم از خود ‌کرده‌است (پردال، ۱۳۸۶: ۲۷).

نقش عنصر روانی یا معنوی در ارتکاب جرم، سابقه ای تاریخی داشته و در ادیان الهی: زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام و نیز در ایران باستان، مبنای تقسیم انواع جنایت علیه تمامیت جسمانی از جمله قتل، میزان مسئولیت مرتکب و نوع و میزان مجازات بوده است. از جمله در مذهب زرتشت و در ایران باستان، مفاهیمی چون: سهل انگاری فاحش، قصد، سوء نیت، عمد، خطا، اجبار و سن مرتکب مورد اشاره قرار گرفته بود. (‌خدا کرمی،۱۳۸۸: ۴۳).

در واقع عنصر معنوی جنایت عبارت است از: بررسی وضعیت ذهنی و روانی جانی در زمان ارتکاب جنایت (سپهوند،۱۳۸۹: ۴۴).

در این حالت ذهنی- روانی، مرتکب، خواهان ارتکاب عمل، نتیجۀ عمل ارتکابی یا هر دو می‌باشد و یا نسبت به آن مقصر محسوب می‌گردد؛ اگر چه مستقیماً آن را نخواسته باشد (وهابی،۱۳۹۰: ۱۹).

در نتیجه عنصر معنوی را بر یکی از دو پایه عمد یا خطا بنا می‌کنند. به طوری که بعضاً عنصر معنوی را چنین تعریف کرده‌اند که: مرتکب، عمل مجرمانه را با قصد مجرمانه انجام دهد یا در ارتکاب عمل مرتکب تقصیر شود و در بررسی ارکان عنصر معنوی، عمد در فعل را مشترک تمامی جرائم اعم از عمد و غیر عمد دانسته و تفاوت آندو را در قصد مجرمانه و خطای جزایی بیان داشته اند (کاویار،۱۳۸۳: ۲۱).

تنها حالت و در واقع استثناء در قصد در فعل، بدون نیاز به قصد نتیجه یا ارتکاب خطا نیز جنایات خطایی محض می‌باشند (گلدوزیان،۱۳۸۰: ۲۰۵).

۳-۲- اجزاء عنصر معنوی

در بحث از جرائم و در بررسی اجزاء عنصر معنوی، این اجزاء شامل اراده، علم و آگاهی، عمد و قصد می‌باشد (شامبیاتی،۱۳۷۷: ۱۶۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




برسد هر » غیر ممکن شدن « حقوق انگلیس نیز زمانی موجب انتفای قرارداد می شود که اجرای آن به حد

چند اجرا هزینه ای بسیار سنگین را بطلبد. به عنوان مثال در یک قرارداد فروش دانه ی پنبه مقرر شد که

دانه های پنبه از طریق یک کشتی مشخص و از یک بندر مشخص در خلال یک زمان مشخص حمل

شوند.کشتی قبل از تاریخ بارگیری به گل نشست. دادگاه استیناف رأی داد که چون هیچ روش جایگزین

دیگری در عقد تصریح نشده )برای مثال حمل از طریق یک کشتی دیگر( قرارداد منتفی می‌باشد ۲ .

مبحث دوم علل شخصی –

در برخی قراردادها ممکن است عدم توانایی اجرا به واسطه ی وابستگی اجرا به وضعیت متعهد یا

یا متعهد له تحقق یابد. به عنوان مثال اجرا مقید به مباشرت متعهد شده باشد یا اینکه استیفاء متعهد

له مبنای توافق را تشکیل دهد. وجه تمایز چنین عدم امکان یا تعذری،ارتباط آن با وضعیت متعاقدین است

گرچه چنین تعذری ممکن است جنبه ی مادی یا اعتباری داشته باشد ۷ .

به دلیل چنین وجه ممیزی قواعد خاصی بر این گونه علل اعمال می شود ونسبت به قراردادهای

۱ – . ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها،ج ۲، پیشین، صص ۱۲۲ ۱۲۹

۲ . آنه راف، پیشین، صص ۲۱۸ و ۲۱۲

۳ عدم امکان شخصی مادی مانند مرگ شخص متعهد یا متعهد له و تعذر شخصی اعتباری مانند حجر شخصی متعهد یا

متعهد له

۶۲

مشخص اعمال می‌گردد. با توجه به مطالب بالا می توان این گونه تعذر را به اعتبار ارتباط آن با وضعیت

متعاقدین به دو گونه تقسیم نمود :

۱ عللی که به شخص متعهد بر می‌گردد. –

۲ عللی که به شخص متعهد له بر می‌گردد. –

گفتار اول : علل مربوط به متعهد

در قراردادهای در بردارنده خدمات شخصی وجود ‌و استمرار سلامت روانی و جسمی شخص

متعهد شرط اجرای قرارداد می‌باشد. بدین معنا که از آنجا که اجرای قرارداد مذکور صرفأ باید به وسیله

ی متعهدانجام پذیردبقای سلامتی مشار الیه شرط اساسی اجرای قرارداداست.طوری که فوت یا عوارض

روانی مشارالیه،اجرای ‌قرارداد را با مشکل مواجه می‌کند.فوت متعهددر این گونه قراردادها که مباشرت

متعهد شرط استموجب ناممکن شدن اجرای قرارداد می‌گردد.بیماری یا حجر مشارالیه نیز ممکن است

موجد چنین نتیجه ای شود. توقیف یا حبس ویا احضار به خدمت سربازی متعهد نیز از آنجا که امری

است خارجی که مانع حفظ حضور متعهد برای اجرای قرارداد می شود،می‌تواند از این جمله تلقی گردد.

با توجه به مطالب فوق علل مربوط به شخص متعهد را در دو مبحث بررسی می نماییم.

-۱ مرگ شخص متعهد

۲ بیماری و حجر وامثال آن. –

بند اول مرگ –

در حقوق ایران مرگ شخص متعهد در قراردادهایی که مباشرت متعهد شده است موجب انحلال

قرارداد خواهد شد. در این گونه قراردادها که به قراردادهای مربوط به خدمات شخصی معروف می‌باشند

ایفاء تعهد صرفأ باید به وسیله ی شخص متعهد به عمل آید و فوت وی موجب سقوط تعهد و زوال

قرارداد خواهد بود ۱ . به طور مثال مواد ۶۲۸ و ۹۲۲ قانون مدنی نیز بیانگر این گونه قراردادهاهستند .

۱ . مهدی شهیدی، پیشین، ش ۱۶۲ ، ص ۱۷۹

۶۳

‌بنابرین‏ رکن اساسی و اصلی در قراردادهای مربوط به خدمات شخصی بقای متعهد قرارداد است و

در نتیجه اگر مشارالیه فوت نماید،تعذر محقق شده از نوع تعذر مطلق است و شخص دیگری نیز قادر بر

انجام قرارداد نخواهد بود. در صورتی که به محض انعقاد قرارداد و قبل از اجرای آن متعهد فوت کند

چنین تعذری، تعذر مطلق ابتدایی و اصلی است که منجر به بطلان قرارداد مذگور خواهد شد.

در حقوق کشور انگلستان نیز حقوق ‌دانان به چنین امری تصریح نموده اند و بیان کرده‌اند فوت

متعهد در قراردادهای مربوط به خدمات شخصی نظیر قراردادهای استخدامی یا نمایندگی که انجام

خدمات به وسیله ی شخص متعهد انجام پذیرد،موجب انحلال قرارداد می‌گردد ۱ .

استدلالی که حقوق ‌دانان در این باره بیان کرده‌اند این است که ایشان معتقدند در قراردادهایی که

ماهیت خدمات شخصی دارند، شرط ضمنی متصور است که بیانگر لزوم استدام وبقاء حیات وسلامتی

شخص است که باید چنین تعهدی را ایفاء نماید.در نتیجه در این گونه قراردادها و در قراردادهایی که

مباشرت متعهد در انجام آن ها شرط است، فوت مشارالیه سبب زوال تعهد و در نتیجه انحلال قرارداداست.

با توجه به مطالب فوق ‌به این نتیجه می‌رسیم که در فرض مذکور بین حقوق ایران و انگلیس

وجود ندارد.

بند دوم بیماری –

در قراردادهای مذکور یعنی قراردادهایی که دربردارنده خدمات شخصی هستند همان‌ طور که فوت

متعهد باعث انحلال قرارداد می‌گردد، عدم سلامت روحی و بدنی مشارالیه نیز چنین نتیجه ای در بر

خواهد داشت. به طور مثال می توان گفت اگر گوینده ای که متعهد است در ساعت معینی سخنرانی

نماید، در زمان موعود بیمار گردد و در نتیجه قادر بر انجام تعهد نباشد تعهد مشارالیه ساقط می‌گردد ۲ .

همچنین تعهد یک هنرمند با بیماری اش ساقط خواهد شد ۷ .

۱- Treitel,Ibid, P 769 ؛ Cheshire and fifoot, The law of contract,12th ed ,London

,Butterworths,1997, p. 549.

۲ . سید حسن امامی، پیشین، ص ۷۹۴

۷ . ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها،ج ۱، پیشین، ش ۲۲۱ ، ص ۲۱۱

۶۴

در حقوق انگلستان نیز در قراردادهای مربوط به خدمات شخصی بیماری متعهد می‌تواند موجب

عقیم شدن قراردادگردد.

در یک دعوایی یک نوازنده ماهر پیانو متعهد به اجرای کنسرتی بود که به علت بیماری خطرناکی

از طرف پزشکان از این کار منع گردید. دعوایی که برای مطالبه خسارت به عنوان نقض قرارداد بر وی

مطرح شده بود، ناکام ماند و اعلام شد که استمرار زندگی توأم با سلامتی وی شرط ضمنی قرارداد است ۱ .

در حقوق انگلستان درباره قراردادهای بلند مدت استخدامی یا قراردادهایی با مدت نامحدود ونا

معین، بیماری شخص متعهد موجب عقیم شدن قراردادها نخواهد شد بلکه در این گونه قراردادها به متعهد

له قرارداد حق فسخ اعطا می‌گردد ۲ .

البته در این گونه قراردادها در یک فرض حکم بر عقیم ماندن قراردادها خواهد شد وآن فرضی

است که بیماری متعهد چنان جدی باشد که به امکان اجرای قرارداد از نظر تجاری پایان دهد و امکان از

سر گیری خدمت در قسمت عمده ای از قرارداد نا محتمل به نظر آید ۷ .

نکته دیگر اینکه هنگامی که اجرای قرارداد برای متعهد و سلامتی اش خطر جدی دارد،قرارداد

منتفی محسوب می شود.

به طور مثال می توان گفت شیوع بیماری ساری و خطر ناک در محل انجام تعهد می‌تواند از

مصادیق قوه قاهره فرض شود ۴ .

بند سوم حجر و امثال آن –

در حقوق ایران عارض شدن حجر بر متعهد قرارداد نیز در مواردی می‌تواند موجب زوال قرارداد

گردد به طور مثال می توان به جنون وکیل یا موکل اشاره نمودکه موجب انفساخ عقد وکالت می

گردد.)ماده ۶۲۸ ق.م(

۱-Treitel,Ibid , p431.

۲- Treitel, Ibid, p 291.

۷- Treitel, Ibid, P 779.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




روایات

‌یکی از روایت‌هایی که مورد استناد مخالفان قضاوت زن قرار گرفته است، روایت و سفارش پیامبر اکرم|برعلی× است که می‌فرماید:

«یا علی لیس علی النساء جماعه و. .. و تولیت القضاء»

نیست برای زنان نماز جماعت و نماز جمعه و حتی اذان و اقامه و قضاوت.

در حالی که، بسیاری از زنان به نماز جمعه می‌روند، در صف جماعت می‌ایستند. ‌بنابرین‏، این روایت از باب رفع تکلیف بوده است و نه سلب حق. زنی که بخواهد واجب کفایی را انجام بدهد،‌یعنی قضاوت کند هیچ منعی ندارد. این روایت در بخش بعدی توضیح داده شده است. روایت دیگر از امام صادق× است که می‌فرماید دادرسان چهار دسته‌اند:سه دسته در جهنم و‌یک دسته در بهشت‌اند:

«رجلی که قضاوت می‌کند به جرم و می‌داند که قضاوت اشتباهی را ‌کرده‌است…»

مخالفان ‌به این روایت استناد کرده می‌گویند که رجل در اینجا بدین معنا است که قضاوت فقط با مردان است. در حالی که، می‌دانیم در زبان عربی قاعده اشتراک وجود دارد و واژه‌ رجل خطاب به انسان است: مثل کتب علیکم الصیام، کتب علیکم القصاص، و اینطور نیست که تکالیف همه برای مردان باشد ( ضمیر کم در اینجا ضمیر مردانه است و خطاب به انسان است). سرانجام روایت‌های دیگری نیز که ‌در مورد منع قضاوت زن نقل می‌کنند، همگی ساختگی و سست‌اند.[۱۲۹]

اجماع

یکی از معتبر‌ترین دلایل نقلی که برای ممنوعیت قضاوت زنان مورد استناد فقها قرار گرفته اجماع است. بسیاری از فقیهان به هنگام بیان شرط مرد بودن برای قضاوت، به اجماع فقها و مورد اختلاف نبودن این شرط اشاره کرده‌اند. ولی وجود اجماع و حجیت اجماع نقل شده نیز در این زمینه سخت مورد‌تردید است؛ زیرا چنان که دیدیم در برخی متون اولیه فقهی مثل نهایه شیخ طوسی و مقنعه مفید، از ممنوعیت قضاوت زنان سخنی به میان نیامده است. از آنجا که حجیت اجماع در فقه شیعه به لحاظ کاشفیت آن از قول معصوم× است، نبودن چنین حکمی‌در متون اولیه ای که برای نقل احکام وارده از سوی معصومین × تدوین شده، وجود اجماع معتبر را قویاً مورد‌تردید قرار می‌دهد؛ زیرا حجیت اجماع به لحاظ اتفاق همه فقهای امامیه بر امری است که از جمله آن‌ ها امام× است و چون متضمن قول امام×است، حجت و معتبر می‌باشد و گرنه به خودی خود از حجیت برخوردار نیست.[۱۳۰]

حق آن است که با وجود مخالفت برخی از بزرگان معاصر و پیشین، مسئله اجماع نمی‌تواند مورد قبول باشد. به عبارت دیگر، اجماع محصل که حاصل نشده است و اجماع منقول نیز ارزش استناد ندارد.[۱۳۱]

دلایل عقلی

آنچه در این زمینه از لابلای کلمات فقها و صاحب نظران دیده می‌شود و به استناد آن‌ ها ممنوعیت قضاوت زنان را توجیه می‌کنند عبارت است از:الف ـ نقصان زن و عدم اهلیت او برای قضاوت، ب ـ لزوم مستور بودن زنان و عدم اختلاط آنان با مردان ج ـ اصل عدم جواز قضاوت.

ناقص بودن و عدم اهلیت برای قضاوت

در نوشته های بسیاری از فقیهان و عالمان دینی از شیعه و سنی به تعابیر مختلف به ناقص بودن زن نسبت به مرد و د رنتیجه عدم اهلیت او برای تصدی چنین مقامی‌اشاره شده است. برخی به صراحت کمبود نداشتن و ناقص العقل و سست رأی بودن طبیعی زنان را ذکر کرده‌اند و برخی این نقص و عدم اهلیت را تحت عنوان غلبه احساسات زنان بر تعقل آن‌ ها وفزونی تعقل مردان بیان کرده‌اند از جمله صاحب جواهر ـ شهید ثانی، شیخ طوسی و از معاصرین علامه طباطبایی می‌باشند.

نقد نظریه نقصان و عدم اهلیت

در این رابطه و این نوع توجیه می‌توان گفت بدون‌تردید تفاوت‌هایی در خلقت جسمی‌و روحی زن ومرد وجود دارد و همان طور که در کلام متأخرین که نمونه هایی از آن نقل شد آمده است این تفاوت‌ها علی‌الاصول دلیل نقص‌یکی و کمال دیگری نیست ولی واقعاً تا چه حد از نظر علمی‌نقصان عقل و پایین بودن درجه فهم و شعور و ادراک زن ثابت شده است تا بتوان او را در ردیف کودکان نابالغ و محجور قرار داد و از صلاحیت فهم و تدبیر در بعضی امور اجتماعی محروم دانست اغلب قدما بر این طریق عمل می‌کردند در حالی که همین عالمان و فقیهان بلوغ جسمی‌و حتی فکری دختران را قبل از پسران می‌دانند و از لحاظ مقطع سنی دختر نه ساله را بالغ و علی‌الاصول او را صالح برای تصمیم گیری در امور خود می‌دانند و در برابر جرایم و خطاهای ارتکابی نیز همانند‌یک مرد بزرگ او را مسئول و قابل محاکمه و مجازات محسوب می‌کنند.در اینجا ناقص العقل بودن زن مطرح نیست و‌یا حداقل در حدی نیست که دامنه مسئولیت کیفری او و‌یا حدود اختیارات مالی او را کاهش دهد ولی برای محدود کردن دخالت زن در مسائل و مشاغل اجتماعی مانند قضاوت به نقصان عقل او استناد می‌شود. البته، این معنا می‌تواند صحیح و عاقلانه باشد که در تقسیم مشاغل و و ظایف اجتماعی و اداره زندگی بشری با توجه به خصوصیات جسمی‌و روحی زن و مرد که هر دو انسان و مکمل‌یکدیگر هستند متناسب‌تر این است که وظایف سخت و سنگین وانرژی بر، به عهده مردان و مشاغل ظریف و دقیق و لطیف اعم از مشاغل مربوط به اداره خانه و کار‌های مربوط به آن و‌یا وظایف اجتماعی چون آموزشی و هنری و پرستاری و. .. به عهده زنان باشد و برنامه ریزی‌ها با این سمت و سو صورت گیرد، ولی این امر غیر‌از این است که بگوییم اصولاً جایز نیست زنان برخی از مشاغل را که نیاز بیشتر به قدرت‌اندیشه و تدبیر دارد عهده دار شوند چون محرومیت ذاتی برای آن‌ ها قائل شویم در حالی که حقیقتاً این معنا که بسیاری از فقیهان ما آن را چون‌یک امر بدیهی فرض کرده‌اند و این بداهت فرضی که شاید تا حدود زیادی متأثر از وضعیت موجود زنان و دور بودنشان از تعلیم و‌تربیت و مسائل جامعه بوده، ‌‌آنان را بی نیاز از غور و تفحص بیشتر در دلایل مربوط به عدم جواز قضاوت زنان نموده است.

لزوم مستور بودن و عدم اختلاط با مردان

توجیه دیگری که برای ممنوعیت زنان از قضاوت در نوشته های فقیهان به کار رفته این است که طبق روایات و مقررات اسلامی، زنان باید حتی الامکان خود را بپوشانند و از نظر گاه مردان خود را دور نگهدارند و با آنان اختلاط و معاشرت نداشته باشند و چون قضاوت شغلی است که لازمه اش حشر و نشر و اختلاط با مردان و بحث و محاجه با آن‌هاست، از این رو باید آن را بر زنان ممنوع کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




به بیان دیگرتاب آوری،سازگاری مثبت درواکنش به شرایط ناگواراست (شهبازی راد،۱۳۹۱).

در واقع «تاب آوری» یکی ازمهمترین توانایی انسان است که باعث سازگاری مؤثر او باعوامل خطرآفرین واسترس زا می شود .تاب آوری جایگاه ویژه ای درحوزه روان شناسی تحول،روان شناسی خانواده وبهداشت روانی دارد.گارمزی[۱] ماستن[۲] (۱۹۹۱)، تاب آوری رابه عنوان نوعی فرایند،توانایی یاپیامدسازگاری موفقیت ‌با داشتن موقعیت تهدیدکننده تعریف کرده‌اند.به عبارت دیگرتاب آوری عاملی است که به افراددر رویارویی وسازگاری باموقعیت های سخت وتنش زای زندگی کمک می‌کند (ایزدیان،امیری، جهرمی و حمیدی ،۲۰۱۰)، افسردگی راکاهش می‌دهد (وایت[۳]،درایور[۴]وارن[۵]،۲۰۱۰)، توانایی سازگاری بادرد (اسمیت[۶]،تولی[۷]،مونتاگیو[۸]، رابینسون[۹]، کاسپر[۱۰]وپائول[۱۱]،۲۰۰۹)،وکیفیت زندگی راافزایش می­دهد (رنجبر، کاکاوند، برجعلی وبرماس،۱۳۹۰).

کانر ودیویدسون (۲۰۰۳)،معتقدند،تاب آوری توانایی فرددربرقراری تعادل زیستی-زیستی درشرایط خطرناک است.تاب آوری هم چنین بازگشت به تعادل اولیه یارسیدن به تعادل سطح بالاتر(درشرایط تهدیدکننده)است واز این روسازگاری موفق درزندگی را فراهم می‌کند.در واقع تاب آوری شرکت فعال وسازنده فرد درمحیط خودمحسوب می شود.علاوه براین تاب آوری نوعی ترمیم خودباپیامدهای مثبت هیجانی،عاطفی ‌و شناختی است.کامفر[۱۲](۱۹۹۹)‌به این نکته اشاره می کندکه سازگاری مثبت بازندگی می‌تواند به عنوان پیامد تاب آوری درنظرگرفته شودوهم به عنوان پیشایند،موجب سطح بالاتری ازتاب آوری شود.وی این مسأله راناشی ازپیچیدگی تعریف تاب آوری ونگاه فرآیندی به آن می‌داند.افرادتاب آور انعطاف پذیری بیشتری ‌در مقابل‌ شرایط آسیب زادارندوخودرادربرابراین شرایط حفاظت می‌کنند. عوامل متعددی ازجمله:ویژگی های درونی/روانی-اجتماعی،حمایت اعضای خانواده ‌و دوستان وحمایت سیستم های اجتماعی درایجادوارتقای میزان تاب آوری نقش دارند..یکی ازعوامل که ‌بسیار مورد توجه قرارگرفته است،شیوه های فرزندپروری است.کودک درخانواده پندارهای اولیه رادرموردجهان فرامی گیرد،ازلحاظ جسمی وذهنی رشد می­یابد، شیوه های سخن گفتن می آموزد، هنجارهای اساسی رایاد ‌می‌گیرد و سرانجام نگرش­ها، اخلاق وروحیاتش شکل ‌می‌گیرد (اقلیدس؛ هیبتی،۱۳۸۳).

روابط والدین وفرزند،نظام ‌و شبکه ی درهم پیچیده است که دراثرکنش متقابل شکل می‌گیرد. جوحاکم ‌بر خانواده ورفتاروالدین ‌در چگونگی احساس فردازخودوتوانایی هایش مؤثراست. مهارت های فرزند پروری شامل یادگیری مطالبی درباره چگونگی رشد ورفتارکودکان ودرک این که درهرسنی چه رفتاری رابایداز آن هاانتظارداشت،یادگیری راه های مثبت ومؤثربرای کنارآمدن ‌با رفتارهای ناشایست،کسب مهارت دراطمینان خاطردادن ومحبت کردن به فرزندان وقاطع صحبت کردن می شود (شریعتمداری،۱۳۸۸).

هرخانواده ای شیوه های خاصی رادرتربیت فردی واجتماعی فرزندان خویش به کار می‌گیرد.این شیوه هاکه شیوه ­های فرزندپروری نامیده می شوندمتأثرازعوامل مختلف ازجمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی وغیره می‌باشد.دانش آموزی که ‌و کودکی موردبی توجهی والدین قرارگرفته یا خانواده اش اوراترک کرده‌اند، در مرکز خودپنداره اش به جای مفهوم موفقیت،مفهوم شکست جای گرفته است.این خودپنداره ی منفی موجب تثبیت شدن پیام هایی چون «من دوست داشتنی نیستم،من خواستنی نیستم، یامن بد هستم» می­ شود که نتیجه این تفکرات در سازگاری دانش آموز درشرایط بحران واسترس زا خلل ایجاد می­ کند (حسینی نسب،احمدیان وروان بخش،۱۳۹۱).

کودک عالی­ترین امکانات رشد را دارد و ظرفیت آن را دارد که به بهترین وجهی تربیت شودبه شرط آن که خانواده ومحیط مناسب دراخیارش قرارگیرد. فرزندپروری،به شیوه ی غالب برتربیت فرزندان ازسوی والدین اشاره دارد و بر چگونگی رشدو تکوین شخصیت کودک تأثیر بسزایی دارد. با توجه به تحقیقات انجام شده چهارسبک فرزندپروری مطرح شده که عبارتند از: فرزندپروری مقتدرانه، فرزندپروری مستبدانه،فرزندپروری سهل گیرانه،فرزندپروری مسامحه کارانه(حسینی نسب و همکاران،۱۳۹۱).

۱- فرزندپروری مقتدرانه

این روش موفق ترین روش فرزندپروری است که پذیرش و روابط نزدیک، روش های کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب را شامل می شود.برای مطیع‌ سازی از استدلال و منطق بهره می‌جویند،با کودک گفت‌وگو می‌کنند و در عین گرم و صمیمی بودن با فرزند خود، کنترل کننده و مقتدرهستند(خاندل،۱۳۸۷).

۲- فرزندپروری مستبدانه

این روش از نظر پذیرش و روابط نزدیک پایین، از نظر کنترل اجباری بالا و از نظر استقلال دادن پایین است. والدین مستبد، سرد و طرد کننده هستند،برای کنترل کودکان خود از شیوه های ایجاد ترس استفاده می‌کنند.این والدین انتظار دارند فرمان­های آن ها بدون چون و چرا اطاعت شود. والدین ‌در شیوه‌ استبدادی کمترین مهرورزی و محبت را از خود نشان می‌دهند(سرکاری فر،۱۳۹۱).

۳- فرزندپروری آسان گیرانه

در این سبک، والدین مهرورز و پذیرا هستند ولی متوقع نیستند، کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود اعمال می‌کنند و به آن ها اجازه می‌دهند در هر سنی که باشند خودشان تصمیم گیری کنند.آن ها از روش‌های احساس گناه و انحراف استفاده می‌کنند.معمولاً به جای یک والد جایگاه یک دوست را دارند(سرکاری فر،۱۳۹۱).

۴- فرزندپروری بی اعتنا

در این روش، پذیرش و روابط پایین، کنترل کم و بی تفاوتی کلی نسبت به استقلال دادن وجود دارد. این والدین اغلب از لحاظ هیجانی جدا و افسرده هستند و وقت و انرژی کمی برای فرزندان صرف می‌کنند عموماً از زندگی فرزندان شان گسسته هستند(خاندل،۱۳۸۷).

نقش مذهب دررابطه بابهداشت وشفاازقرون بسیاردورشناخته است.درطول هزاران سال مذهب ‌و پزشکی درمداوا وکاهش رنج های انسان شریک یکدیگربوده اند.عقاید وباورهای مذهبی ‌و دلبستگی به خداوند به عنوان منبع ومبنای امنیت برای افرادهنگامی که دچاراسترس ‌و آشفتگی روانی می شوندودیگراین که خداوند به عنوان منبع حمایت کننده ‌و مطمئن برای کشف و جست جو درمحیط اطراف برای افراد نقش تعیین کننده ­ای دارد (صولتی،ربیعی وشریعتی،۱۳۹۰).

لو وسیم(۲۰۰۳)،براین ‌باورند که داشتن دلبستگی ایمن به افزایش ویژگی های روان شناختی وعواطف مثبت مانندامید وخوش بینی به ویژه درموقعیت های دشوارمنجرمی ‌شود چون احساس می کندتکیه گاه ایمن وقدرتمندی دارد که از او حمایت می‌کند.بک معتقد است افرادی که دلبستگی بیشتری به خدا دارندواین دلبستگی نیزازنوع ایمن است کمتردچارتنش وافسردگی می شودوازاحساس رضایت ‌و صمیمیت بیشتری برخوردارند.اسوینگتون(۲۰۰۱)،دریافت که معنویت رابه عنوان «یک نیازبسیارگسترده بشری می توان جدای از ساختار متداول مذهبی» موردبررسی ومداقه قرارداد.وی می‌گوید«معنویت»جنبه ای ازوجودانسان است که به آن«انسانیت»می بخشد. معنویت باساختارهای بااهمیتی که به زندگی فردمعنا وجهت می‌دهند درارتباط است وبه فرد ‌در رویارویی ومقابله باپستی ‌و بلندی های زندگی کمک می‌کند(صولتی وهمکاران۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




شکل ۴-۱۶ : تحلیل عاملی تأییدی مدل اندازه گیری رهبری و ارتباطات ۱۲۶

شکل ۴-۱۷ : تحلیل عاملی تأییدی مدل اندازه گیری ارزش قائل شدن برای افراد ۱۲۷

شکل ۴-۱۸ : تحلیل عاملی تأییدی مدل اندازه گیری حمایت از فعالیت های سازمان ۱۲۹

شکل ۴-۱۹ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر اهدای دانش بر بهبود کیفیت علمی ۱۳۱

شکل ۴-۲۰ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر گردآوری دانش بر بهبود کیفیت علمی ۱۳۴

شکل ۴-۲۱ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر توانایی کارکنان بر بهبود کیفیت علمی ۱۳۷

شکل ۴-۲۲ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر انگیزش کارکنان بر بهبود کیفیت علمی ۱۴۰

شکل ۴-۲۳ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب جنسیت ۱۴۳

شکل ۴-۲۴ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب مرتبه علمی ۱۴۵

شکل ۴-۲۵ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب رشته تحصیلی ۱۴۷

شکل ۴-۲۶ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب دانشگاه محل اخذ آخرین مدرک تحصیلی ۱۴۰

شکل ۴-۲۷ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب سنوات خدمت ۱۵۰

شکل ۴-۲۸ : توزیع میانگین‌تسهیم دانش بر حسب دانشگاه محل خدمت ۱۵۲

شکل ۴-۲۹ : توزیع میانگین‌قابلیت جذب دانش بر حسب رشته تحصیلی ۱۵۶

شکل ۴-۳۰ : توزیع میانگین‌قابلیت جذب دانش بر حسب رشته تحصیلی ۱۵۹

شکل ۴-۳۱ : توزیع میانگین‌قابلیت جذب دانش بر حسب دانشگاه محل خدمت ۱۶۱

شکل ۴-۳۲ : توزیع میانگین‌بهبود کیفیت علمی بر حسب رشته تحصیلی ۱۶۵

شکل ۴-۳۳ : توزیع میانگین‌بهبود کیفیت علمی بر حسب دانشگاه محل خدمت ۱۶۸

شکل ۴-۳۴ : روابط کواریانسی میان ابعاد متغیرهای پژوهش ۱۶۹

شکل ۴-۳۵ : مدل معادله ساختاری جهت بررسی تأثیر تسهیم دانش و قابلیت جذب دانش بر بهبود کیفیت

علمی ۱۷۲

شکل ۵-۱ : مدل نهایی پژوهش با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری ۱۹۲

فهرست جدول‌ها

عنوان
صفحه

جدول ۲-۱ : تعدادی از مهمترین تعاریف ارائه شده ‌در مورد مدیریت دانش ۱۸

جدول ۲-۲ : فرآیندهای یادگیری و فواید حاصل از تعامل سازمان ها با دانشگاه ها و مؤسسات آموزش

عالی ۵۳

جدول ۲-۳ : تفاوت های موجود بین برنامه ارزیابی و ارتقاء کیفیت و برنامه بهبود کیفیت علمی ۶۸

جدول ۲-۴ : همسویی و ارتباط بین معیارهای مدل کیفیت بالدریج و برنامه بهبود کیفیت علمی ۷۳

جدول ۳-۱ : تعداد اعضای هیئت علمی به تفکیک در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان و

دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان ۸۶

جدول ۳-۲ : تعداد اعضای هیئت علمی به تفکیک دانشگاه و نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با

حجم برای دانشگاه ها ۸۹

جدول ۳-۳ : تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان به تفکیک دانشکده ها و نمونه انتخاب شده از

هر دانشکده ۸۹

جدول ۳-۴ : تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به تفکیک دانشکده ها و نمونه

انتخاب شده از هر دانشکده ۹۰

جدول ۳-۵ : تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان به تفکیک دانشکده ها

و نمونه انتخاب شده از هر دانشکده ۹۰

جدول ۳-۶ : تناظر سؤالات پرسشنامه تسهیم دانش ۹۲

جدول ۳-۷ : تناظر سؤالات پرسشنامه قابلیت جذب دانش ۹۲

جدول ۳-۸ : تناظر سؤالات پرسشنامه بهبود کیفیت علمی ۹۲

جدول ۳-۹ : ضریب پایایی کل پرسشنامه های تسهیم دانش ، قابلیت جذب دانش و بهبود کیفیت

علمی ۹۳

جدول ۳-۱۰ : ضریب پایایی مؤلفه های تسهیم دانش ۹۳

جدول ۳-۱۱ : ضریب پایایی مؤلفه های قابلیت جذب دانش ۹۴

جدول ۳-۱۲ : ضریب پایایی مؤلفه های بهبود کیفیت علمی ۹۴

جدول ۳-۱۳ : روش ها و ابزارهای تجزیه و تحلیل داده ها ۹۷

جدول ۴-۱ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس جنسیت ۹۹

جدول ۴-۲ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس مرتبه علمی ۹۹

عنوان
صفحه

جدول ۴-۳ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس رشته تحصیلی ۱۰۰

جدول ۴-۴ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس دانشگاه محل خدمت ۱۰۰

جدول ۴-۵ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس دانشگاه محل اخذ آخرین مدرک تحصیلی ۱۰۱

جدول ۴-۶ : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه بر اساس سنوات خدمت ۱۰۱

جدول ۴-۷ : تحلیل توصیفی پرسشنامه تسهیم دانش در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان

و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه اهدای دانش ) ۱۰۲

جدول ۴-۸ : تحلیل توصیفی پرسشنامه تسهیم دانش در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان

و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه گردآوری دانش) ۱۰۳

جدول ۴-۹ : تحلیل توصیفی پرسشنامه قابلیت جذب دانش در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه توانایی کارکنان ) ۱۰۴

جدول ۴-۱۰ : تحلیل توصیفی پرسشنامه قابلیت جذب دانش در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه انگیزش کارکنان ) ۱۰۵

جدول ۴-۱۱ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه درک نیازهای دانشجویان ) ۱۰۶

جدول ۴-۱۲ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه کمک به یادگیری دانشجویان) ۱۰۷

جدول ۴-۱۳ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (مؤلفه رهبری و ارتباطات) ۱۰۸

جدول ۴-۱۴ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (ارزش قائل شدن برای افراد) ۱۰۹

جدول ۴-۱۵ : تحلیل توصیفی پرسشنامه بهبود کیفیت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی

اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (حمایت از فعالیت های سازمان) ۱۱۰

جدول ۴-۱۶ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( اهدای دانش) ۱۱۸

جدول ۴-۱۷ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( گردآوری دانش) ۱۱۹

جدول ۴-۱۸ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( توانایی کارکنان) ۱۲۱

جدول ۴-۱۹ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( انگیزش کارکنان) ۱۲۲

جدول ۴-۲۰ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی ( درک نیازهای دانشجویان) ۱۲۳

عنوان
صفحه

جدول ۴-۲۱ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی (کمک به یادگیری دانشجویان) ۱۲۵

جدول ۴-۲۲ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی (رهبری و ارتباطات) ۱۲۶

جدول ۴-۲۳ : خلاصه نتایج آماری تحلیل عاملی تأییدی (ارزش قائل شدن برای افراد) ۱۲۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




تصویب معاهدات حقوق بین الملل محیط زیست ممکن است سوء تبلیغات در داشته وقانونگذاری زیست محیطی ممکن است انتقادات سیاسی داخلی و فشارهای خارجی را در پی داشته باشد و این توسعه را بدون سرمایگذاری دچار مخاطره می‌کند(.(yang&Percival.2009.655

    • کافی نبودن طرح ها، لوایح ‌و احکام حقوقی: قوانین زیست محیطی بین‌المللی وقوانین ملی در کشورهای در حال توسعه دچار ضعف بوده چراکه اغلب کلی،مبهم،متناقض وبیش از حد ملایم بوده است.از آنجا که بهره برداری از منابع طبیعی تخریب های زیست محیطی را در پی داشته،اقدامات مؤثری در جهت حفاظت از این منابع صورت نپذیرفته است.این ناشی از ناکا فی بودن یا نارسا بودن قواعد زیست محیطی ‌و برخورد ناکافی مراجع قضائی وسهل بودن آرای دادگاه ها می‌باشد.به نظر می‌رسد احکام صادره در این حوزه بایستی با دقت بیشتر صادر گردند چرا که مقوله محیط زیست یک مقوله حقوق بشری است که از حقوق طبیعی انسان نشأت می‌گیرد.

      • الزام آور نبودن قواعد زیست محیطی بین‌المللی: قواعد حقوق بین الملل محیط زیست از مهمترین قواعد به شمار می‌آید چراکه برای دولت ها و ملت ها نه تنها یک اصل بنیادی زیست بوم بوده بلکه یک اصل اساسی برای حاکمیت ملی ‌و حفاظت از طبیعت انسانی به شمار می رود.حقوق بین الملل محیط زیست تلاش می‌کند که اجماع بین دولت ها وسازمان های بین‌المللی در جهت منع آسیب زیست محیطی ‌و الزام به حفاظت از محیط زیست با توجه به حق حاکمیت ملی صورت پذیرد. اما نکته قابل تأمل این است که قوانین زیست محیطی خود به خود الزام آور نیست ونمی توان آن را خود به خود وبه صورت مؤثر پیاده سازی کرد مگر اینکه در این راستا جهت ظرفیت سازی اقدامات مؤثری انجام پذیرد که این مسئله عزم جهانی می طلبد. در این راستا نه حقوق محیط زیست ونه آموزش های زیست محیطی می‌تواند موفق باشد وقتی که قدرت مقابله با توسعه اقتصادی نامطمئن وجود نداشته باشد وجایگزین های مناسب برای رشد ‌و ترقی اقتصادی پیش‌بینی نشود ‌و حفاظت از محیط زیست جهانی دغدغه نگردد.

فصل اول سازمان های بین‌المللی محیط زیست

در این فصل به سازمان ها، کنفرانس ها، موافقتنامه های ونهادهای داوری بین‌المللی ومنطقه ای که برای مسائل زیست محیطی ایجادگردیده اند یا در ساختار وظایف آن ها علاوه بر اهداف اصلی خود به مسائل زیست محیطی نیز پرداخته‌اند به اختصار اشاره می‌گردد.

سازمان جهانی هواشناسی

سازمان جهانی هواشناسی (World Meteorological Organization یا WMO) یک سازمان بین‌المللی است که در سال ۱۹۵۰ ایجاد گردید هر چند سند تأسیس آن در ۱۹۴۷ امضاء شده بود. این سازمان در واقع جانشین سازمان هواشناسی بین‌المللی (International Meteorological Organization) که در سال ۱۸۷۳ ایجاد شده بود، گردید. این سازمان در ۱۹۵۱ در رده سازمان‌های تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد در زمینه آب و هوا، هیدرولوژی (اقلیم‌شناسی کاربردی) و علوم ژئوفیزیک درآمد. تعداد اعضای این سازمان تا (اول ژانویه ۲۰۱۳) ۱۹۱ کشور می‌باشد و مقر آن در ژنو، سوئیس قرار دارد. سازمان جهانی هواشناسی با ایجاد همکاری‌های بین‌المللی در زمینه آب و هوا از طریق ایجاد شبکه هایی برای مشاهدات هواشناسی، اقلیم شناسی و ژئوفیزیک و نیز تبادل، پردازش و استاندارد سازی داده های مرتبط، نقش بسیار مؤثری در حفاظت از محیط زیست بین‌المللی و منابع آب داشته است.سازمان جهانی هواشناسی دارای ارکان زیر است:

  • کنگره جهانی هواشناسی

کنگره جهانی هواشناسی عالی‌ترین رکن سازمان است و از نمایندگان کلیه دول عضو تشکیل شده‌است. کنگره هر ۴ سال یک بار تشکیل جلسه می‌دهد. کنگره سیاست‌های کلی سازمان، نحوه اجرایی کردن اهداف و برنامه های درازمدت سازمان را تعیین می‌کند، اجازه حداکثر هزینه کردن برای امور مالی سازمان در یک دوره ۴ ساله را صادر می‌کند، نحوه انتخاب اعضا را بررسی می‌کند و مقررات فنی مرتبط به آب و هواشناسی بین‌المللی و هیدرولوژیکی کاربردی را تصویب می‌کند. این کنگره رئیس سازمان و معاونین او را و همچنین اعضای شورای اجرایی و دبیرکل سازمان را هم انتخاب می‌کند.

  • شورای اجرایی

شورا اجرایی (EC)، رکن اجرایی سازمان است و ۳۷ نفر از مدیران آب و هواشناسی ملی و یا خدمات هیدرولوژیکی در آن عضویت دارند. شورا حداقل ‌یک‌بار در سال تشکیل جلسه می‌دهد و فعالیت اصلیش ملاحظه مجدد فعالیت‌های کنگره و اجرای برنامه هایی است که کنگره در جلسه خود تصویب کرده‌است. از دیگر فعالیت‌های شورا، ایجاد هماهنگی میان برنامه های سازمان، به کارگیری بودجه سازمان مطابق با آن چه دقیقاً کنگره برای نحوه مصرف آن برنامه‌ریزی کرده‌است و ارائه توصیه هایی برای اجرایی کردن برنامه های انجمن منطقه‌ای و کمسیون فنی است.

  • شش انجمن منطقه‌ای

شش انجمن منطقه‌ای مرکب از اعضای سازمان است و وظیفه‌شان ایجاد هماهنگی میان فعالیت‌های هواشناسی و امور مرتبط و هم چنین رسیدگی به کلیه موارد مطرح شده در منطقه‌های خود است. این ۶ انجمن در آفریقا، آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، مرکزی، حوزه کارائیب و اقیانوسیه واقع است.

  • هشت کمسیون فنی

هشت کمسیون فنی از کارشناسان متخصص و منتخب اعضا تشکیل شده‌است. این ۸ کمسیون فنی سیستم‌های کاربردی و فعالیت‌های تحقیقی در زمینه‌های هواشناسی و هیدرولوژی را مطالعه می‌کنند. این رکن سازمان، همچنین متدولوژی، رویه‌ها و توصیه هایی را برای عمل‌کرد مؤثرتر شورای اجرایی و کنگره ایجاد می‌کند. کمسیون فنی معمولاً هر ۴ سال یک بار تشکیل جلسه می‌دهد و در صورت لزوم می‌تواند برای مسائل اصلی سیستم جلسه فوق‌العاده هم برگزار نماید.

  • دبیرخانه

دبیرخانه سازمان توسط دبیرکل اداره می شود. دبیرخانه به عنوان مرکز اداری، اسناد و اطلاعات سازمان خدمت می‌کند. این رکن وظیفه آماده‌سازی، تصحیح، ایجاد و توزیع موارد منتشر شده سازمان را برعهده دارد. همچنین این رکن سازمان مسئول اجرایی کردن وظایف محوله از طریق تصویب کنواسیون مخصوص و دیگر اسناد اساسی را هم می‌باشد. دبیرخانه حمایت از عمل‌کرد و نقش رکن‌های اساسی سازمان جهانی هواشناسی را برای هرچه بهتر کردن کیفیت کاری این سازمان را زیر نظر دارد. محل اصلی دبیرخانه در ژنو است. دبیرخانه‌های منطقه‌ای دیگری بستگی به زمینه کارکرد در منطقه‌های مختلف تعیین شده توسط سازمان جهانی هواشناسی نیز وجود دارند. دو دبیرخانه ارتباطی دیگر هم در نیویورک و بروکسل نیز وجود دارد.

ازجمله مهمترین اهداف WMO به شرح زیر می‌باشد:

  • تسهیل همکاری جهانی برای ایجاد شبکه‌ای از ایستگاه‌ها جهت مشاهدهٔ هواشناسی، هیدرولوژیک، ژئوفیزیک و سایر موارد مرتبط با هواشناسی.
  • ایجاد و حفظ سیستم‌های مبادله سریع اطلاعات هواشناسی و سایر اطلاعات مرتبط.
  • تشویق به منظم کردن مشاهدات هواشناسی و اطمینان از انتشار یکسان و واحد مشاهدات و آمارها.
  • استفاده بیشتر از هواشناسی در امر هوانوردی، دریانوردی، مسائل آبی، کشاورزی و سایر فعالیت‌های بشری.
  • ترویج فعالیت‌هایی نظیر هیدرولوژی کاربردی و ایجاد امکانات برای همکاری نزدیک میان بخش‌های هواشناسی و هیدرولوژیکی.
  • تشویق به تحقیقات و آموزش در قلمرو هواشناسی و سایر قلمروهای مرتبط.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




۲-۲-۷ مدل­ها و روش­های اندازه گیری سرمایه فکری

مدیریت سرمایه فکری، نیازمند به کارگیری مِتُدها و روش­هایی است که بتواند بر اساس شاخص­ های بیان شده، سهم مدیریت دانش را در تحقق استراتژی و برنامه مدیریت دانش، ارزیابی نماید.

در ادبیات سرمایه فکری، مدل­های مختلفی برای اندازه ­گیری سرمایه فکری پیشنهاد شده است. برخی از آن ها مدل­های خاصی هستند که در یک شرکت خاص طراحی و اجرا ‌شده‌اند. برخی دیگر صرفاً مدل­های نظری هستند که بیشتر آن ها به عنوان یک مدل اندازه ­گیری سرمایه فکری، پذیرفته شده و معتبر مطرح نیستند. به عبارت دیگر، هیچ یک از این مدل­ها به طور نظام مند برای اندازه ­گیری سرمایه فکری در سطح ملی و بین‌المللی به کار برده نمی­شوند. (استوارت ،۱۹۹۷ وسویبی ، ۱۹۹۸ ،صص۶-۱۷)[۱۸۹].

در محیط تجاری کنونی اندازه ­گیری ارزش سازمانی با بهره گرفتن از روش­های سنتی با ارزش اقتصادی امروز آن ها، نامربوط ‌می‌باشد. روش­های سنتی؛ ارزش نهفته در مهارت، تجربه، قابلیت ­های یادگیری افراد و هم چنین ارزش موجود در شبکه ارتباطات میان افراد و سازمان­ها را، نادیده ‌می‌گیرد.

هستند که بیشتر آن ها به عنوان یک مدل اندازه ­گیری سرمایه فکری، پذیرفته شده و معتبر مطرح نیستند. به عبارت دیگر، هیچ یک از این مدل­ها به طور نظام مند برای اندازه ­گیری سرمایه فکری در سطح ملی و بین‌المللی به کار برده نمی­شوند. (استوارت ،۱۹۹۷ وسویبی ، ۱۹۹۸ ،صص۶-۱۷)[۱۹۰].

در محیط تجاری کنونی اندازه ­گیری ارزش سازمانی با بهره گرفتن از روش­های سنتی با ارزش اقتصادی امروز آن ها، نامربوط ‌می‌باشد. روش­های سنتی؛ ارزش نهفته در مهارت، تجربه، قابلیت ­های یادگیری افراد و هم چنین ارزش موجود در شبکه ارتباطات میان افراد و سازمان­ها را، نادیده ‌می‌گیرد.

تلاش­ های زیادی جهت تشریح تفاوت میان ارزش بازاری شرکت­ها انجام گرفته است. مشهورترین این روش ها، روش ترازنامه نامرئی، کنترل دارایی­ های ناملموس و کارت امتیازی متوازن می‌باشد. روش ارزش افزوده اقتصادی، روش شاخص سرمایه فکری، روش کارگزار تکنولوژی، روش نرخ بازده دارایی­ ها، روش تشکیل سرمایه بازار، روش سرمایه فکری مستقیم، روش جهت‌یابی تجاری اسکاندیا، روش­های مالی و مدل مدیریت سرمایه فکری، ضریب ارزش افزوده فکری(VAIC)، روش جویا Joia و روش q Tobin که در زیر به تحلیل ویژگی­های هر یک از این روش­ها خواهیم پرداخت (رادو و لیلیرات ،۲۰۰۲،ص۱۷۴)[۱۹۱].

به طور کلی مدل­های سنجش سرمایه فکری را ‌می‌توان در دو گروه طبقه ­بندی کرد:

    • مدل­هایی که سرمایه فکری را به صورت غیر پولی ارزیابی ‌می‌کنند.

  • مدل­هایی که سرمایه فکری را به صورت پولی و مالی ارزیابی ‌می‌کنند (تان ،۲۰۰۷،صص ۹۵-۷۶)[۱۹۲] .

۲-۲-۷-۱ مدل­های سنجش غیرمالی سرمایه فکری

  1. ترازنامه نامرئی (ناملموس)

این روش به منظور نشان دادن دارایی­ های شرکت­های مبتنی بر دانش طراحی شده است. این روش در واقع توسعه­ای در حسابداری منابع انسانی به شمار می ­آید. در این نگرش، سرمایه فکری شرکت به دو دسته سرمایه فردی و سرمایه ساختاری تقسیم می شود. شاخص اصلی سرمایه فردی همان شایستگی های حرفه ای کارکنان کلیدی که استراتژی یک شرکت را تشریح ‌می‌کنند، می‌باشد. سرمایه ساختاری نیز شامل؛ مزیت رقابتی یک شرکت و توانایی‌های کارکنان آن مانند: شهرت، تجربه و روش­های خاص تولیدی ‌می‌باشد. این مدل، مبتنی بر معیارهای کیفی است و توانایی ارزیابی کمّی ارزش سرمایه فکری را ندارد (آنل ،صص۱۹۸۹، ۶۵-۵۰)[۱۹۳].

  1. کنترل دارایی­ های ناملموس

این روش در پی اندازه ­گیری دارایی­ های ناملموس شرکت، یک روشی ساده می‌باشد. در این راستا معیارهای مناسب متعددی را معرفی نموده و هدف از آن، ایجاد بینش و دیدگاهی جامع از موقعیت سرمایه فکری شرکت ‌می‌باشد. در این روش؛ ضروری است تا معیارها با واقعیت­های هر شرکت مطابقت داده شده و تعدیل شوند. اِشکال عمده این روش در آن است که با تمامی شرکت­ها و موقعیت­ها، قابل انطباق نمی ­باشد. از

    1. Correlation. ↑

    1. Regression. ↑

    1. Least squares .

    1. . نوری بروجردی پیمان و همکاران ، (۱۳۸۹) ، مجله حسابداری، سال سوم، شماره پنجم. ↑

    1. . Human capital(HC) ↑

    1. . Maaloul,2010 ↑

    1. . Pulic ↑

    1. . رضایی، فرزین و همکاران ، (۱۳۸۹) ، تحقیقات حسابداری ‌و حسابرسی، شماره هفتم. ↑

    1. . Blair ↑

    1. . Kochan ↑

    1. Holland. ↑

    1. . Intangible assets ↑

    1. Information asymmetry. ↑

    1. Barth. ↑

    1. Kasznik. ↑

    1. Mcnichols. ↑

    1. Garcia. ↑

    1. Ayuso . ↑

    1. . Wen-Chung Guo (Taiwan), Shin-Rong Shiah-Hou (Taiwan), Shih-Hua Pan (Taiwan), Investment Management and Financial Innovations, Volume 8, Issue 4, 2011 ↑

    1. Aboody . ↑

    1. Lev. ↑

    1. Business risk. ↑

    1. . Agency problems ↑

    1. Wyatt. ↑

    1. . Healy ↑

    1. . Palepu ↑

    1. Reliability. ↑

    1. Abdullaha, D. & Sofiana,S.(2012) . ↑

    1. competitive advantage. ↑

    1. Strategic Management. ↑

    1. . رضایی، فرزین و همکاران ، (۱۳۸۹) ، تحقیقات حسابداری ‌و حسابرسی، شماره هفتم. ↑

    1. Intellectual capital growth rate. ↑

    1. . Intellectual action ↑

    1. . Roos, (1997) ↑

    1. Ulrich. ↑

    1. Marr & Schiuma. ↑

    1. Marr & Schiuma. ↑

    1. . Bollen ↑

    1. Bontis. ↑

    1. Brooking. ↑

    1. . رضایی، فرزین و همکاران ، (۱۳۸۹) ، تحقیقات حسابداری ‌و حسابرسی، شماره هفتم. ↑

    1. Accounting performance . ↑

    1. Market performance. ↑

    1. financial performance. ↑

    1. . نوری بروجردی پیمان و همکاران ، (۱۳۸۹) ، مجله حسابداری، سال سوم، شماره پنجم. ↑

    1. Office of Community and Economic Development (OCED) The Fairport . ↑

    1. Bontis et al,1998 . ↑

    1. Chen, et al,2004. ↑

    1. Ngugi, John Karanja et al,2012 . ↑

    1. . Abdullah & Svfyana,2012 ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




    1. کیفیت گزارشگری مالی،

    1. مالیات بر درآمد تعیین شده توسط شرکت‌ها،

    1. اهرم­های مالی،

    1. حق‌الزحمه‌های حسابرسی،

    1. استفاده از فناوری اطلاعات و…

۵-۷ محدودیت ها

محدودیت‌هایی که می‌تواند بر نتایج این تحقیق مؤثر باشد:

۱- عدم وجود صورت‌های مالی حسابرسی شده برخی شرکت‌ها

۲- زیان ده بودن بعضی شرکت‌ها در یک یا چند دوره مالی مورد بررسی

۳- کافی نبودن تحقیقات مشابه پیرامون موضوع تحقیق

۵-۸خلاصه فصل پنجم

در این پژوهش تاثیر پیچیدگی‌ محیط حسابداری بر سود شرکت‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق و تحلیل، ‌بیانگر این است که رابطه معنی داری بین پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری و سود شرکت‌ها وجود دارد. وهرچه ‌پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری شرکت‌ها افزایش یابد میزان سود افزایش می‌یابد وهرچه ‌پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری در شرکت‌ها کاهش یابد سود کاهش می‌یابد.وهمچنین ‌بیانگر رابطه بی معنی بین پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری و رشد سود شرکت‌ها می‌باشد. وهرچه ‌پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری شرکت‌ها افزایش یابد میزان رشد سود کاهش می‌یابد وهرچه ‌پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری در شرکت‌ها کاهش یابد رشد سود افزایش می‌یابدو رابطه بی معنی بین پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری و نوسان پذیری سود شرکت‌ها وجود داردوهرچه ‌پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری شرکت‌ها افزایش یابد میزان نوسان سود کاهش می‌یابد وهرچه ‌پیچیدگی یادداشت خلاصه اهم رویه های حسابداری در شرکت‌ها کاهش یابد نوسان سود افزایش می‌یابد و لیکن رابطه معناداری بین نوع صنعت مورد فعالیت و میانگین سود شرکت ها وجود دارد و بدان معنا می‌باشد که سود شرکت ها در صنایع مختلف متفاوت می‌باشد و همچنین رابطه معناداری بین نوع صنعت مورد فعالیت و میانگین رشد سود شرکت ها وجود دارد و بدان معنا می‌باشد که رشد سود شرکت ها در صنایع مختلف متفاوت می‌باشد و همچنین رابطه معنی داری بین نوع صنعت مورد فعالیت و میانگین نوسان سود شرکت ها وجود دارد و بدان معنا است که نوسان سود شرکت ها در صنایع مختلف متقاوت می‌باشد.

منابع

منابع فارسی

    1. ایزدی نیا،ناصرو فدوی،محمد حسن و امینی نیا ، میثم .(۱۳۹۳) «بررسی تاثیر پیچیدگی حسابداری و شفافیت گزارشگری مالی شرکت بر تأخیر در ارائه گزارشگری حسابرسی»‌فصل‌نامه دانش حسابرسی سال چهاردهم شماره ۱۶«پیاپی۵۴ص ص ۸۷-۱۰۳

    1. تاری وردی، یدالله (۱۳۸۶). «حسابداری مالی»، جلد اول، انتشارات ترمه، صفحه ۵۲٫

    1. حقیقت،حمید؛معتمد،محمد؛(۱۳۹۰).”بررسی رابطه بین نوسان پذیری سود و قابلیت پیش‌بینی آن”، پیشرفت های حسابداری ۳(۶)،۲۷-۴۲٫

    1. سازمان حسابرسی (۱۳۸۶). «نشریه ۱۶۰، استاندارد حسابداری شماره ۱: نحوه ارائه صورت‌های مالی»

    1. سیدعباس زاده،میرمحمد،(۱۳۸۰). “روش های علمی تحقیق درعلوم انسانی”،انتشارات دانشگاه ارومیه.

    1. صفرزاده،محمدحسین.(۱۳۸۹).«توانایی نسبت‌های مالی ‌در کشف تقلب ‌در گزارشگری مالی با بهره گرفتن از تحلیل لاجیت»،دانش حسابداری،س اول،ش ۱،ص. ۱۶۳

    1. عبدلی،محمدرضاو عاشوری،علی اکبر.(۱۳۹۳) « تاثیر پیچیدگی محیط‌های حسابداری برخطاهای پیش‌بینی شرکت‌ها»پایان نامه ارشد حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود.

    1. عبدلی،محمدرضاو لعل،سمانه.(۱۳۹۳) « بررسی ارتباط بین پیچیدگی حسابداری و گزارشگری نادرست شرکت‌ها»پایان نامه ارشد حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود.

    1. مشایخی،بیتا؛ منتی، وحید؛” بررسی عوامل مؤثر بر نوسان پذیری سود” ‌فصل‌نامه علمی پژوهشی حسابداری مالی، سال پنجم،شماره ۲۰،زمستان ۹۲٫

    1. مشایخی،بیتا؛ مهرانی، ساسان؛مهرانی، کاوه؛ کرمی، غلامرضا؛” نقش اقلام تعهدی اختیاری در مدیریت سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. ‌فصل‌نامه بررسی حسابداری و حسابرسی ۱۳۸۴؛۶۱:۴۲-۷۴٫

    1. مهرانی،ساسان؛حصارزاده، رضا.(۱۳۹۰).”نوسانات سود و امگان پیش‌بینی آن”، دانش حسابداری۳(۶)،۲۷-۴۲٫

  1. هومن،حیدرعلی. (۱۳۸۴).«شناخت روش علمی درعلوم رفتاری (پایه های پژوهش)»،انتشارات پیک فرهنگ.

منابع انگلیسی

  1. Aghabaki,M.,Molaei,I and Maleki,H.(2012).”The Investigation of Relationship between volatile and predictable Earning in Accepted companies of Tehran stock Exchange (TSE)” Journal of basic and Applied scientific Research,2(4) 4258-4261.

Barone, G. (2002). “Perceptions of Earnings Quality and their Association with the Cost of Equity Capital”. Working Paper, University of Texas at Austin.

    1. Botosan, C. (1997). “Disclosure Level and the Cost of Equity Capital”. The Accounting Review 72: 323-349.

    1. Clement ,M, Frankel ,R,& Miller ,J.(2003).”Confirming Management Earnings Forecasts, Earnings Uncertainty ,and Stock Returns”.Journal of Accounting Research, Vol.41,No.4,pp.653-679.

    1. Dechev,D. and Tang,W.(2009).”Earnings volatility and earnings predictability, Journal of Accounting and Economics,47,160-181.

    1. Frankel,R. and Litov,L.(2009).”Earninge persistence”, Journal of Accounting and Economics, 47 ,182-190.

    1. Gramlich,J.D.and Sorensen ,O.(2004).”Voluntary management earnings forecasts and iscretionary accruals :evidence from Danish IPOs”,European Accounting Review ,13(2):235-259.

    1. Hasan geft and said (۲۰۱۲)The complexity of large financial companies. Journal of Academy of Austin. -www.apsu.edu

    1. Kyle Peterson.(2012).”Accounting complexity, misreporting, and the consequences of misreporting ” Rev Account Stud (2012) 17PP:72–۹۵٫

    1. Levitt,A. (1998). “The Importance of High-Quality Accounting Standards.” Accounting Horizons 12,pp.79–۸۲٫

    1. Philip G. Berger,Huafeng (Jason) Chen,and Feng Li. (2006).”Firm Specific Information and the Cost of Equity Capital”. http://www.SSRN.com

    1. Pownall,G. and K. Schipper. (1999). “Implications of Accounting Research for the SEC’s Consideration of International Accounting Standards for U.S. Securities Offerings.” Accounting Horizons 13,pp. 259–۸۰٫
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




والدین و به تبع آن عملکرد خانواده در میزان هویت یابی نوجوان نقش بسیار مهم دارد. والدین با دادن آگاهی و بینش به نوجوانان می‌توانند آن ها را در اجتماع بیمه کنند و فقدان والدین و عملکرد نامطلوبشان به هر دلیل می‌تواند نوجوان را دچار سردگمی و بحران کند (نجفی و همکاران، ۱۳۸۵)

۲-۱۳-۳٫عوامل مربوط به نظام آموزشی

رشد هویت به مدارس و جوامعی که فرصت‌های گوناگونی برای کاوش تأمین می‌کنند نیز بستگی دارد. اریکسون(۱۹۶۸) خاطر نشان کرد که «ناتوانی در کسب هویت شغلی بیش از هر چیز نوجوانان را آشفته می‌سازد». ‌کلاس‌هایی که تفکر سطح عالی و فعالیت‌های فوق برنامه ای را ترغیب می‌کنند که نوجوانان را قادر می‌سازند نقشهای مسئول را بپذیرند، معلمان و مشاورانی که دانش آموزان مرتبه اجتماعی – اقتصادی پایین را تشویق می‌کنند وارد کالج شوند، و برنامه های آموزشی شغلی که نوجوانان را در دنیای کاری بزرگسال غرق می‌سازند، به کسب هویت کمک می‌کنند. (کوپر۲،۱۹۹۸، ترجمه سید محمدی،۱۳۸۴ )

۱.Papini

۲.Cooper

۲-۱۳-۴٫عوامل اجتماعی – فرهنگی

شاید بتوان گفت تاثیر زمینه‌های اجتماعی – فرهنگی بر چگونگی شکل گیری هویت نوجوانان از سایر عوامل بیشتر است. اگر در خاطر داشته باشید که چگونه نوجوانان متعلق به فرهنگ های قدیمی و نقاط دور افتاده و یا محیط های روستایی تحت تاثیر زمینه‌های فرهنگی- اجتماعی خود هویت متناسب با شرایط محیط زندگی خود را شکل می‌دهند و نیز نوجوانان فرهنگ های پیچیده و باز، تحت تاثیر هویت سایر افراد آن جامعه و فرهنگ هستند، اهمیت نقش عوامل زمینه ساز اجتماعی – فرهنگی آشکارتر خواهد شد.

در فرهنگ های قدیم تر، نوجوانان از نظر شکل گیری هویت از بزرگسالان خود تقلید می‌کردند. در فرهنگ های سنتی کنونی نیز چنین است: اما در فرهنگ های جدید و باز این گونه نیست و تسلیم طلبی در شکل گیری هویت جای خود را به درگیری و جستجو طلبی داده است ( لطف آبادی، ۱۳۸۷).

۲-۱۳-۵٫رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی

هر چند برخی از صاحب نظران براکتسابی بودن هویت، به ویژه در سبز فایل تأکید دارند اما برخی از آنان معتقدند هویت تحت تاثیر جبرهای اجتماعی، به ویژه تکنولوژی های قدرت شکل می‌گیرد. بیشتر صاحب نظران مکتب انتقادی فرانکفورت و صاحب نظران امپریالیسم رسانه ای دارای چنین دیدگاهی هستند. به نظر برنارد کوهنبین ساختارهای دانش، ساختارهای سلطه و شکل گیری هویت رابطه وجود دارد(بابایی فرد، ۱۳۸۲).

در گذشته که الگوها و نقش ها محدود بودند، هویت یابی نسبتاً آسان بود اما در جوامع صنعتی امروز و با توجه به تعدد منابع هویت یابی از جمله رسانه ای متعدد که الگوهای متنوع و متضاد را در فراروی نسل جوان و نوجوان قرار می‌دهند، هویت یابی آنان یا با دشواری بسیاری روبرو ‌کرده‌است ( شجاعی، ۱۳۸۸).

بازی‌های کامپیوتری وسایت های اینترنتی می‌توانند فرصتی بی نظیر با تکنولوژی بالا را در اختیاز نوجوانان قرار دهند تا دقیقاً همان کاری را که اریکسون گفت بسیار ضروری است انجام دهند: امتحان کردن نقشهای مختلفبرای اینکه ببینند کدام یک برای آن ها از همه مناسب تر هستند(شولتزوشولتز، ۲۰۰۵ ترجمه سید محمدی،۱۳۸۶).

۲-۱۴٫بحران هویت

بحران هویت عبارت است از عدم موفقیت یک نوجوان در شکل دادن به هویت فردی خود، اعم از این که به علت تجارت نامطلوب کودکی و شرایط نامساعد فعلی باشد، بحرانی ایجاد می‌کند که بحران هویت یا گمگشتگی نام دارد (شاملو، ۱۳۸۸). به اعتراف همه صاحب نظران، جدی ترین بحران در طول زندگی انسان در خلال شکل گیری هویت او رخ می‌دهد؛ چون شخص که فاقد یک هویت متشکل قابل قبولی باشد در طول زندگی با مشکلات بسیار زیادی رو به رو خواهد شد. چنین شخصی در درجه اول از حقیقت وجودی خود و استعداد و توانمندی هایی که دارد، آگاهی لازم ندارد در درجه دوم، از هدف خلقت و نقشی که در نظام هستی بر عهده اوست بی اطلاع است، در نتیجه، از تشخیص شیوه درست ارتباط با دیگران و برخورد با پیش آمد نیز و پاسخ به اصلی ترین پرسش های زندگی عاجز است. مجموعه این امور در نهایت ، او را دچار سردرگمی در اغلب موضع گیری ها می‌کند. طبیعی است که وقتی فرد خود را نشناخت و هدف از آفرینش جهان و انسان برای وی معلوم نگشت و با وظایفی که در جامعه بر عهده دارد آشنا نشده نمی تواند نقش مثبتی در زندگی ایفا کند. بروز چنین وضعی و تزلزل فکری اعتقادی مهم ترین خطری است که سعادت انسان را در طول حیات مورد تهدید قرار می‌دهد(سید نژاد، ۱۳۸۱). اریکسون وجود بحران را بهنجار قلمداد می‌کند اما ناتوانی در برخورد و کنار آمدن با آن را نابهنجار می‌داند زیرا فرد را از داشتن هویتی محکم محروم می‌سازد و اگر به طور موفقیت آمیزی حل نشود، سردرگمی در نقش، فرار از خانه، بزهکاری و بیماری های شدید روانی را در پی خواهد شد(کاکیا، ۱۳۸۹)

به اعتقاد اریکسون آشفتگی هویت فرد در خلال شکل گیری هویت احتمال دارد شدیدتر از هر زمان دیگر چه در گذشته و چه در آینده باشد و فرد از نوعی سردرگمی و آشفتگی نقش ها رنج ببرد، این حالت سبب می شود وی احساس کند منزوی، تهی مضطرب و مردد شده است. ‌بنابرین‏ زمانی که فرد یا جامعه از عناصر هویت ساز خویش مانند دین، زبان، نژاد، قومیت و فرهنگ آگاهی نداشته باشد و یا عناصر هویتی جایگاه خود را به عنوان شاخص های شناخت یک جامعه از دست بدهد و عناصر دیگر نیز به جای آن ها شناخته نشده باشد، فرد یا جامعه با بحران هویتی مواجه می شود (اکبری، ۱۳۸۷).

در واقع کسانی که نمی توانند به هویت دست یابند گفته می شود که بحران هویت را تجربه می‌کنند. آن ها ممکن است از مسیر زندگی بهنجار (تحصیل، شغل ، ازدواج، دور شوند، و شاید با ارتکاب به جرایم، اعتیاد به مواد مخدر یا سایر رفتارهای نا مطلوب اجتماعی، هویت منفی را جستجو کنند (شولتز[۷] و شولتز، ۲۰۰۵،ترجمه سید محمدی،۱۳۸۶)

۲-۱۵٫پیامدهای فقدان هویت

بسیاری از افراد، هنگامی که دچار بحران هویت می‌شوند، احساس پوچی، از خود بیگانگی، تنهایی و غربت می‌کنند، حتی گاهی به دنبال هویت منفی می‌گردند، هویتی درست برخلاف آنچه جامعه و اولیا برای آن ها در نظر گرفته است. بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و ناسازگارانه نوجوان را می توان از این دیدگاه توجیه نمود. آثار و تبعات بعدی فقدان هویت را می توان در پدیده هایی، همچون مسئولیت گریزی، دلزدگی و بی تفاوتی جستجو کرد زیرا به طور طبیعی کسی که نتوانسته پاسخی برای سئوالات اساسی خویش بیابد، در حقیقت انگیزه ، ای هم برای پرداختن به وظیفه خویش در قبال دیگران نخواهد داشت. دلیل روشن آن هم، فاصله ای است که میان ارزش های فرد و جامعه به تدریج وجود خواهد آمد. ارزش های فرد، متمایل به انزوا و دوری از جمع وارزش های جامعه مبتنی بر مسئولیت در مقابل جمع می‌باشد (شرفی، ۱۳۸۰ ).

۲-۱۶٫راه های ایجاد هویت سالم در نوجوانان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




– اینگو زتلر و همکارانش در مقاله­ای با عنوان « نوع­دوستی در آرای: پیش ­بینی نگرش­ها و رفتار سیاسی» در مجله­ی پژوهش در شخصیت؛ نوع­دوستی را به عنوان متغیری تأثیرگذار بر نگرش­های سیاسی افراد مورد بررسی قرار داده ­اند. این مطالعه در دو زمان؛ قبل و بعد از انتخابات در سراسر کشور آلمان انجام شده است. هدف از پژوهش آنان، نمایان ساختن گرایش افراد در اساسی­ترین عرصه ­های سیاسی؛ رفتار رأی‌دهی و حمایت از برنامه ­های سیاسی است. در واقع پژوهشگر فرض ‌می‌گیرد که نوع­دوستی غایتی برای رأی‌دهی به احزاب سیاسی جناح چپ است. ‌بنابرین‏ انتظار می‌رود نوع دوستی با ایدئولوژی­های جناح چپ مرتبط باشد در حالی­که پرخاشگری و جدیت (رفتارهای متعصبانه) نوعاً با گرایش­های سیاسی جناح راست همراه است. ‌بنابرین‏ از مطالعه­ ای بر پایه وب در دو نقطه زمانی استفاده شده است؛ زمان اول، مطالعه مشارکت­کنندگان آنلاین در بین ۲ و ۱۴ روز قبل از پارلمان فدرال آلمان- انتخابات ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۹- و زمان دوم، یک هفته پس از انتخابات بوده است. در نتیجه نمونه آماری نهایی شامل ۳۱۲ نفر (۶۰ درصد زن) بوده است. یافته ­های تجربی، این فرضیه را تأیید می­ کند که افراد با تمایلات نوع­دوستانه- در طیف راست/ چپ- گرایش‌های سیاسی خود را بیشتر بر طیف چپ قرار می­ دهند. به طور کلی، افراد متمایل به جناح چپ، به برابری اجتماعی و به همان اندازه تغییرات اجتماعی اولویت می­ دهند. این است که رفتار افراد به طور معمول با نوع­دوستی مرتبط است. در واقع نوع­دوستی با نرم­دلی، خیرخواهی و مدارا مشخصه­سازی می­ شود. ‌می‌توان گفت: نوع دوستی با هر دو جنبه قلمرو سیاسی از قبیل رفتار رأی‌دهی و حمایت از برنامه ­های سیاسی مرتبط است (Zettler, 2010).

– مقاله­ بولمن و همکارانش با عنوان «ترسیم انگیزه­ های اخلاقی، اجتناب و جهت­گیری سیاسی» در مجله­ی روان­شناسی اجتماعی ایالات متحده به چاپ رسیده است. بولمن و همکارانش در پژوهش خود به بررسی رابطه میان اخلاقیات وگرایش­های سیاسی پرداخته­اند. در واقع این پژوهش بر اخلاقیات متمرکز است چراکه، اخلاقیات می ­تواند به عنوان قوانینی که زندگی گروهی را تسهیل می­بخشد، مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور مدلی از انگیزه­ ها به کار برده شده است که تا حدود زیادی گرایش­های متفاوت نسبت به مسئولیت­ پذیری اخلاقی را بیان می­ کند. ‌بنابرین‏ چهار انگیزه اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. انگیزه­هایی چون؛ خودداری (خود اجتنابی)، نظم اجتماعی (دیگر اجتنابی)، اتکا به خود (نزدیکی به خود) و عدالت اجتماعی (نزدیکی به دیگری).

مدل انگیزش اخلاقی

قطب دیگری (مسئولیت‌پذیری اجتماعی)

قطب خود (مسئولیت‌پذیری فردی)

نظم اجتماعی

خودداری اجتناب (بازدارندگی)

عدالت اجتماعی

اتکاء به خود تقرب (فعال‌سازی)

در این مدل، استراتژی­ های تقرب- اجتناب با قطب خود- دیگری روبرو می­شوند. مسئولیت‌پذیری فردی نیز در مقابل مسئولیت­ پذیری اجتماعی است. در ادامه هریک از انگیزش­های اخلاقی تعریف می­شوند. – خودداری؛ جهت­گیری اجتنابی متمرکز بر خود است (منع خود) که به بازدارندگی در مقابل وسوسه­های خطرناک می ­پردازد. از آن­جا که کنترل شخصی در مقابل رفتارهای نامطلوب به منظور حمایت از افراد است از نقطه نظر منفعت گروهی نیز، منع فردی، نقصان منابع گروه را به حداقل می­رساند و به طور گسترده ­تر منافع گروهی را افزایش می­دهد. – نظم اجتماعی نیز بر انگیزه­ های بازدارنده به منظور حمایت از اجتماع بزرگتر مبتنی است. همچنین به پایداری و مقاومت در مقابل خطرات (فیزیکی و روانی) در اجتماع می ­پردازد. – اتکا به خود؛ جهت­گیری مبتنی بر تقرب و متمرکز بر فعال­سازی و استقلال است. در اولین نگاه به نظر نمی­رسد اتکا به خود گزینه مناسبی برای انگیزش اخلاقی باشد، با این وجود اتکاء به خود به یک مفهوم اخلاقی آشناتر و ارزشمندتر در فرهنگ وابسته است. یعنی اخلاق پروتستانی با تأکیدش بر روی خودمختاری و کار سخت و اگرچه شاید بی­درنگ واضح نباشد اما اتکاء به نفس به گروهی که در بیهودگی اجتماعی به سر می­برند، سود می­رساند. عدالت اجتماعی نیز جهت­گیری مبتنی بر تقرب است که به فراهم نمودن حمایت­های مادی برای سایر اعضای اجتماع و مراقبت از دیگران در مقابل بدتر شدن وضع­شان تمایل دارد. این قلمروی مساوات بشری و عدالت توزیعی است. در واقع عدالت اجتماعی، از طریق به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی و تقویت پیوندهای اجتماعی به حیات گروهی کمک می­ کند. این چهار انگیزش اخلاقی مفهوم اخلاقیات را ارائه ‌می‌کنند که هریک انقطاع از دو بُعد؛ قطب تقرب یا اجتناب و قطب خود- دیگری را نشان می­ دهند. همه این چهار بُعد احتمالا تاحدودی در همه نظام‌های اخلاقی ارائه می­شوند. با این وجود تاریخ جامعه­پذیری ما، سرشت ما و تجربیات زندگی ما مستعد آفرینش یک تمرکز وسیع­تر روی یک یا چند انگیزه است. پرسش اساسی در این پژوهش آن است که آیا گرایش­های سیاسی با الگوهای خاص اخلاق وابسته هستند؟ آیا ‌می‌توان گفت لیبرال­ها بیشتر در طیف انگیزش­های تقرب قرار دارند؟ و آیا لیبرال­ها و محافظه­کاران در تنظیم اخلاقیات در قطب خود- دیگری و یا تأکیدشان بر مسئولیت­ پذیری فردی و اجتماعی متفاوت هستند؟برای پاسخ به سوال­های مذکور پژوهشگران با بهره گرفتن از روش پیمایش به بررسی رابطه – میان اخلاقیات و گرایش­های سیاسی- از طریق سه مطالعه مجزا پرداخته­اند. نتایج بیانگر آن است که در رابطه با محافظه ­کاری سیاسی جهت­گیری سیاسی به طور مثبت با اتکا به خود و نظم اجتماعی و به طور منفی با عدالت اجتماعی مرتبط است. ‌بنابرین‏ محافظه­کاران، نمره بالایی در انگیزش­های اجتناب و نمره پایینی در انگیزش­های تقرب نظیر عدالت اجتماعی کسب کرده ­اند. انگیزش­های تقرب- اجتناب همچنین با الگوی متمایزی راجع به اقتدار­گرایی و تسلط اجتماعی مرتبط است. بر طبق نتایج اقتدارگرایی جناح راست (RWA) [۱۰] و گرایش تسلط اجتماعی (SDO) [۱۱] نیز شدیداً با گرایش­های سیاسی مرتبط بوده ­اند. RWA به­ طور معناداری در انگیزش اجتناب- خوداتکایی و عدالت اجتماعی- را پیش ­بینی می­ کند. در مقابل SDO نیز به­ طور معناداری (به­ طور منفی) در انگیزش تقرب- خود اتکایی و عدالت اجتماعی- را پیش ­بینی می­ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال تحریم‏های اقتصادی با القای فرهنگ خودباوری و خوداتکایی، از فرایند نسخه‏برداری برای پاسخ‏گویی به نیازهای اساسی استفاده شد. البته نتایج این تلاش‏ها کمتر منتشر شده و دانش فنی حاصل از این تلاش‏ها درون مجموعه های عامل باقی مانده است.[۴۱]

متأسفانه هم اکنون درک درستی از علم مهندسی معکوس در صنایع کشور ما وجود ندارد. اکثر مهندسان ایرانی که مدعی اجرای فرآیندهای مهندسی معکوس هستند، به‏درستی از کاربردهای این علم و تاثیر و ارتباط آن با علوم دیگر آشنا نبوده و یا در صورت آشنایی، برابر نظر شخصی خود نسبت به تغییر فرایند و مراحل این روش اقدام می‏ کنند .ادغام و ترکیب مراحل این علم با فرآیندهای تحقیق و توسعه، بهینه ‏سازی فرآیندها به‏منظور کاهش هزینه‏ ها و تسریع در اجرا از جمله مواردی هستند که مهندسان ما در اجرای مهندسی معکوس با آن درگیر هستند .‌بنابرین‏ علی‏رغم پیشرفت در صنایع خودروسازی و هواپیمایی با بهره گرفتن از نسخه‏بردای، موفقیت مهندسین ایرانی در زمینه‏ مهندسی معکوس به شکل علمی و مدون کم بوده است.

همچنین یکی از جدی‏ترین ایراداتی که بر مطالعات مهندسان ایرانی ‌در مورد بازار طرح‏های تولیدی و صنعتی وارد است، کلی‏نگری در مطالعه طرح‏هاست؛ به طوری که تمام طرح‏ها باوجود ماهیت متفاوت به روشی یکسان مورد بررسی قرار می‏ گیرند. .[۴۲]نوع نگرش به طرح‏های تولیدی و صنعتی نظر به نوع محصول (به لحاظ مصرفی بودن یا واسطه‏ای بودن، کم دوام، بادوام) دانش فنی طرح، ابعاد بازار (جهانی، ملی، منطقه‏ای)، نحوه‏ تأمین مواد اولیه، مقیاس ظرفیت تولید، نوع سرمایه‏گذاری (سرمایه‏گذاری مشترک، اخذ لیسانس) اثرات و پیامدهای خارجی طرح، ابعاد و ظرفیت بنگاه (صنایع کوچک، متوسط و بزرگ) و دیگر موارد، باید متفاوت باشد.

به عنوان مثال ‌در مورد طرح‏هایی که محصول برای اولین‏بار در کشور تولید می‏ شود و به عنوان کالای جدید در سبد مصرفی جامعه قرار می‏ گیرد، باید نوع نگرش متفاوت از طرح‏هایی باشد که محصول دارای سابقه تولید و مصرف در جامعه است.

. همچنین در بررسی بازار یک محصول غذایی لازم است که ذائقه‏ی مصرف‏ کنندگان (خانواده‏های ایرانی) و قدرت درآمدی خانواده‏ها به‏دقت مورد بررسی قرار گیرد. بدون مطالعه‏ی ریشه‏ای نمی‏توان راهی را که سایر کشورهای جهان در طی یک برنامه ریزی مطالعاتی برای رسیدن به فناوری روز که گاهی بیش از ۵۰ سال به طول می‏انجامد، با اجرای مهندسی معکوس طی کرد..

چنانچه فرایند نسخه‏برداری مرسوم در ایران به فرایند علمی و سازمان‏یافته‏ مهندسی معکوس تبدیل شود قطعا در افزایش اشتغال و تبدیل صنایع خرد به صنایع بزرگ مؤثر خواهد بود. این امر مستلزم برنامه‏ ریزی‏های کلان از سوی دولت، حمایت‏های دولتی، اعتقاد به اجرای صحیح فرایند مهندسی معکوس است.

۲-۱-۳-۲ پیشینه‏ی حقوقی

مطالعات حقوقی پیرامون «مهندسی معکوس» در ایران با طرح این پرسش آغاز شده است: آیا مهندسی معکوس، قانونی است؟

حجم مطالب نگارش‏یافته با موضوع مشروعیت مهندسی معکوس به زبان فارسی چندان اندک نیز نیست. بیشتر مقالات و پایان‏ نامه های حقوقی مرتبط، تا آنجا که نگارنده جستجو کرده، در پی پاسخ به همین پرسش بوده ‏اند. پرسش از مشروعیت یا قانونی بودن مهندسی معکوس. این پرسش ناشی از تردید و احتمال نقض قوانین با بهره‏بری از این روش است به‏نحوی که از «حق مهندسی معکوس» سخنی به میان نمی‏آید.

چنان که در پیشینه‏ی فنی نیز بیان شد، صنعت ایران سال‏ها درگیر نسخه‏برداری از فناوری خارجی و ارائه‏ نسخه‏ای جرح و تعدیل شده از فرایند مهندسی معکوس بوده و چه بسا هست. در پاسخ به پرسش متخصصین و صنعتگران ایرانی درباره‏ مشروعیت مهندسی معکوس، جای طرح یک پرسش خالی است. مهندسی معکوس، قانونی است یا نسخه‏برداری؟

در مطالعات خارجی صورت گرفته در این زمینه تمایز بین «روش مهندسی معکوس» و «نسخه‏برداری» و همچنین تفکیک بین «فرایند مهندسی معکوس» و «نحوه استفاده از اطلاعات ناشی از آن» مشهود است. واضح است که پاسخ قانون به نسخه‏برداری و تقلید چه هست. قانون‌گذار ایرانی نیز با پذیرش قواعد حقوق مالکیت فکری رویکرد خود را نسبت به نسخه‏برداری هرچند ناشی از روش پیچیده‏ی مهندسی معکوس نشان داده است. به‏عبارت دیگر درست است که تحلیل‏های فنی، اقتصادی و حقوقی پیش از این ‌بر اساس واقعیات حاکم بر کشور و در پاسخ به ابهامات پیش آمده درباره اقدامات صنعتگران ایرانی بودند، ولی نظر به وظیفه‏ خطیر قانون‌گذار که همانا پیشرو بودن است، لازم است رویکردی نوین ‌به منظور تحقق فرایند واقعی مهندسی معکوس اتخاذ شود. تحقق مزایا و دستاوردهای مهندسی معکوس، در گرو اعمال دقیق فرایند آن است. پژوهش حاضر نیز با این رویکرد نوین که صنعت نیز به آن سو حرکت می ‏کند، تدوین شده است.

شایسته‏ی ذکر است که در سیر مطالعات حقوقی فرایند مهندسی معکوس در منابع خارجی نیز توجه به نتایج این فرایند دیده می‏ شود. نتایجی که ممکن است منجر به نقض حق یا قانون شود، حقوق ‌دانان را بر آن داشته که میان مهندسی معکوس مخرب (مقلد) و مهندسی معکوس خلاقانه تمایز گذاشته و براین‏اساس از جواز و ممنوعیت آن سخن بگویند.[۴۳] حقوق‏دانان و اقتصاددانانی نظیر جیمز پولی[۴۴] و دیوید فریدمن[۴۵] نیز مهندسی معکوس را روشی مناسب برای تحصیل دانش فنی دانسته‏اند حتی در فرضی که منتهی به کاهش تقاضای خرید محصول اولیه شود.[۴۶] برخی نیز در جواز مهندسی معکوس تردیدی نکرده و برای ضابطه‏مند کردن آن به‏نحوی که مقدمه‏ی نقض حق نباشد، به ارائه‏ راهکار پرداخته‏اند.[۴۷]

علی‏رغم سکوت معاهدات بین ‏المللی نظیر موافقنامه جنبه‏ های تجاری حقوق مالکیت فکری (تریپس) ‌در مورد مهندسی معکوس، قانونگذاری و تعیین حدود و قلمرو برای اعمال مهندسی معکوس در نظام حقوقی کشورهای اروپایی و آمریکا دیده می‏ شود. در نظام حقوقی آمریکا، طی دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی بحث درباره جواز یا ممنوعیت مهندسی معکوس یا هدف سازگاری از منظر حق مؤلف مطرح می‏ شود.[۴۸] پس از اینکه رویه‏ی قضایی آمریکا متمایل به پذیرش جواز مهندسی معکوس نرم‏افزارهای رایانه‏ای با هدف سازگاری شد[۴۹]، بحث درباره امکان اعمال شرط ممنوعیت مهندسی معکوس ضمن قراردادهای لیسانس مطرح شد. دادگاه‏های آمریکا در برخی پرونده‏ها در این باره معتقد به برتر بودن اراده طرفین نسبت به قانون حق مؤلف که مهندسی معکوس را مجاز نموده، بوده ‏اند.[۵۰] بررسی جواز یا ممنوعیت مهندسی معکوس از منظر حقوق اختراعات نیز بحثی است که متعاقبا مطرح شد.

تصویب قانون جاسوسی اقتصادی مصوب ۱۹۹۶[۵۱] برای نخستین بار در نظام حقوقی آمریکا، تحصیل غیرقانونی اسرار تجاری را ممنوع نمود و عدم درج استثنای مهندسی معکوس در آن، موجب ابهام ‌در مورد جواز فعالیت‏های مهندسی معکوس که قبلا قانونی تصور می‏ شدند، می‏ شود.[۵۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




با این توضیح اجمالی اگرچه استفاده از اثر انگشت و کف دست و پا از فکر و اندیشه ی دنیای غرب است و یا با بهره گرفتن از دانش و تحقیق اروپایی آن را پذیرفته ایم، با این وجود اماکن و ابنیه تاریخی فراوانی در کشور وجود دارد که مؤید این نظریه است که ایرانی خیلی پیش از آنکه هرشل انگلیسی به آثار و علائم ناشی از دست و پای آدمی دست یابد، آن ها را از دید اعتقادات مذهبی و تقدسی که برای آن ها در موارد خاص قائل شده مورد توجه قرار داده و وارد حیات معنوی و صنعتی خود ‌کرده‌است. همچنین از نظر ادبی هم برای مثال بدان گونه که حافظ شیرازی ستوده که:

بر زمینی که نشان کف پای تو بود

سالها سجده ی صاحب نظران خواهد بود

و یا در نوشته های دیگر ادیبان به نوعی از این مبحث یاد شده و داخل در ادبیات اجمالی و عرفانی ما بوده و اگر تعلق خاطر و ذوقی باشد بدون تردید منابع و مأخذ دیگری نیز شناخته خواهد شد که می‌تواند بالاتر از آنچه به سابقه آن اشاره شد رهنمون باشد[۱۲].

فصل سوم: انواع امضا، مهر و اثرانگشت

گفتار اول: انواع امضا

مبحت اول: امضای دیجیتال

گسترش روز افزون تجارت الکترونیکی مستلزم ایجاد اطمینان و اعتماد عمومی نسبت ‌به این نوع از تجارت است و این اطمینان باید از طریق تضمین امنیت و اعتبار تبادل الکترونیکی داده ها صورت گیرد لذا یکی از عواملی که باعث اعتبار قرارداد یا هر سند دیگر می شود صحت انتساب آن به صادر کننده آن سند یا قرارداد است که تا کنون از طریق مهر و یا امضا صورت می گرفته و دلیل معتبری برای تحقق صحت انتساب صادر کننده بوده است. در قراردادهای الکترونیکی نیز اسناد و اطلاعات و داده پیام ها باید به امضای شخص صادر کننده برسد تا بتوان صحت انتساب آن ها را به وی احراز کرد. با توجه به اهمیت امضا در پای اسناد، ارزش اثباتی اسناد قرارداد که به شیوه ی الکترونیک صادر شده اند ایجاب می‌کند تا ابعاد علمی و ارکان لازم برای تأثیر گذاری یک امضای الکترونیکی به طور دقیق معین شود. ‌بنابرین‏، اثر مهم امضا در حقوق تجارت الکترونیکی، یعنی متعهد شده به تمام آثار جنبه‌های سند یا قراردادی است که توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی و … امضا شده باشد. به طوری که «اسناد فاقد امضا، فاقد اعتبار حقوقی است.»

در حال حاضر با توجه به فراگیر شدن تجارت الکترونیک، امضای الکترونیکی به عنوان یکی از عوامل دارای آثار حقوقی همسان با امضای دستی است که مورد پذیرش قانونی نظام های حقوقی دنیا از جمله کشور عزیزمان ایران قرار گرفته و جایگاه خود را در ابواب مختلف تثبیت ‌کرده‌است[۱۳].

تحولات صورت گرفته در خصوص امضای الکترونیک، تقریباً از ده سال پیش شروع شده است و ایالات متحده در این زمینه پیشگام بوده است. با این وجود، اروپایی ها، به ویژه فرانسه نیز بیکار نبوده اند و پیشرفت ها و ابداعات زیادی را در این موضوع بنام خود به ثبت رسانده اند. از مهمترین قانونگذاری های اتحادیه اروپا، در این خصوص، دستورالعمل ۱۳ دسامبر ۱۹۹۹ میلادی، تحت عنوان «چارچوب مشترک برای امضای الکترونیک» می‌باشد. در خصوص امضای الکترونیک نیز قانون‌گذار فرانسوی، قانون شماره ۲۳۰ – ۲۰۰۰ مورخ ۱۳ مارس ۲۰۰۰ را تحت عنوان «تطبیق حقوق ادله با فناوری های اطلاعات و مرتبط با امضای الکترونیک» که مقررات قانون مدنی را در خصوص ادله تغییر داد، ‌به‌تصویب رساند.

قانون‌گذار فرانسه سعی کرد که انتقال دستورالعمل اروپا را حتمی و قطعی کند، اما قانون تصویبی نه امضای الکترونیکی را به طور کلی تعریف کرد و نه اینکه رژیم خاصی را برای آن برقرار نمود. در عوض، از یک طرف امکان نوشتن، ثبت و نگهداری اسناد رسمی را در زمینه الکترونیک، برای مأموران دولتی فراهم نمود و از جانب دیگر و مهمتر آنکه، رژیم دلیل کتبی و نوشته را تغییر داد. قبل از تصویب قانون ۱۹ مارس ۲۰۰۰ فرانسه، از نظر حقوقی، امضا نوشته ای محسوب می شد که آن با دست کسی که خود را متعهد می گرداند، صورت می گرفت.

از نظر مفهوم کلی، امضا علامتی شخصی است که در پای یک نوشته یا یک اثر می گذاریم، برای تأیید و تصدیق اینکه ما به طور حتم، ایجاد کننده و خالق آن هستیم یا اینکه محتوا و مندرجات آن را تصدیق می‌کنیم. امضا یک پاراف دستی یا یک سند طبیعی است که جزء جدایی ناپذیر زندگی خصوصی و حرفه ای ماست. در یک حالت، ورود و رسیدن به سن بلوغ را معنی می‌دهد و در حالتی دیگر، حالی از تعهد به فعل است. خط کشیدن به حد اعلای سرعت و یا نصب آن به صورت تشریفاتی (مثل مهر پادشاهان) به نظر، معنی مشخص و شناخته شده ای را از زمان‌های بسیار دور توسط تمدن بشری دارد.

امضا دو وظیفه ی اساسی دارد:

    1. تشخیص هویت شخصی که آن را انجام داده است.

  1. نشان می‌دهد که امضا کننده، نسبت به مفاد متنی که امضا می‌کند، رضایت دارد.

مفهوم رضایت چندین نتیجه ی اصولی و اساسی ایجاد می‌کند.

اولین و مهمترین، اینکه: مفاد موجود را خواندم و فهمیدم. (در مفهوم سردفتری، یعنی ثبت با سند برابر است)

دومین نتیجه آنکه، تعهدات ناشی از مفاد متنی را که امضا ‌کرده‌است، به عهده می‌گیرد.

امضای دستی که ما می شناسیم، خود به خود این دو وظیفه را نشان می‌دهد. اما آن به طور کامل مطمئن نیست زیرا می‌تواند دستکاری شود و مسلماًً اگر شکلی بر تقلب وجود داشته باشد، بایستی از کارشناسان و دادگاه ها تقاضای بررسی و رسیدگی گردد. همچنین همه می دانند که یک نوشته، بر زمینه ی کاغذ می‌تواند تقلید شود و کارشناسان زیادی وجود دارند که می‌توانند به کمک ابزار، وسایل و نیز علومی که در اختیار دارند، صحت و سقم نوشته های کاغذی و امضا ها را بررسی و مطالعه کنند. اما در هر حال تا کنون این ابزار، تنها وسایل حمایتی بودند که این امکان را فراهم می‌کردند تا یک سند حقوقی را ثابت کنیم. اخیراًً شبکه های ارتباطی و اینترنت، موجبات پیشرفت و البته دل مشغولی هایی را فراهم کرده‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




۱-۱۲٫ تعاریف واژگان تحقیق

۱-۱۲-۱٫ حفظ مشتری

استوارت[۱۵] (۱۹۹۶، ص۵) اشاره می‌کند که حفظ مشتری به درستی باید به عنوان یک فرایند و بلکه یک کار در نظر گرفته شود. حفظ مشتری، فرآیندی است که توسط یک سازمان یا گروه برای شناسایی و حفظ ارتباط با گروه‌های مشتری، نخست است، چنین روابطی باید ارزش را به تولید کننده و مصرف کننده، تصمیم به خدمت بر اساس یک پیش‌بینی اقتصادی از ارزش طول عمر مشتری به سازمان است.

۱-۱۲-۲٫ بازاریابی رابطه‌مند

تعاریفی که برای بازاریابی رابطه‌مند ارائه شده است، عبارتند از:

۱) مورگان و هانت[۱۶]، (۱۹۹۴) اولین محققانی بودند که بازاریابی رابطه‌مند را به عنوان “تمامی فعالیت‌های بازاریابی که مرتبط با ایجاد، توسعه و حفظ رابطه موفق با مشتری است “تعریف کرده‌اند.

۲) فعالیت‌های سازمان که جهت ایجاد، نگهداری و بهبود ارتباطات سوداور و رقابتی با مشتری، با هدف سودرسانی به طرفین معامله، صورت می‌گیرد. (مورگان و هانت، ۲۰۰۲)

۳) بازاریابی رابطه‌مند نوعی بازاریابی است که سعی دارد مشتریان را جذب کند و رابطه با آن ها را توسعه و ارتقا دهد و سرانجام آن ها را حفظ کنند. در تعریف بازاریابی رابطه‌مند منظور از واژه رابطه، بهترین حالتی است که میتوان یک مشتری و شرکت را به یکدیگر مرتبط نمود. این رابطه می‌تواند بین سازمان و مشتریانش و همچنین بین سازمان و سازمان‌های دیگر به وجود بیاید (چنگ و همکاران[۱۷]، ۲۰۰۵)

۱-۱۲-۳٫ اعتماد

اعتماد مشتری را به عنوان شناخت مشتریان از میزان اعتبار (میزان باور خریدار به تخصص و توان فروشنده در جهت عملکردی کارا و اثربخش) و خیرخواهی یا حسن نیت یک شرکت (میزان باور خریدار به نیات و انگیزه های فروشنده در جهت انتفاع بیشتر خریدار) تعریف کرده‌اند.

اعتماد به طور گستردهای در ادبیات مطالعه شده است اعتماد ‌به این صورت تعریف شده که “یک شخص باور دارد که شخص دیگر نیازهای او را برآورده خواهد کرد.(لیو و همکاران[۱۸]، ۲۰۱۱)

همچنین، اعتماد مشتری به عنوان اطمینان مشتری به سازمانی که در طول مبادلات محصولاتی سالم و مناسب را به آن ها ارائه می‌دهند نیز تعریف شده است.(لین[۱۹]، ۲۰۱۰).

۱-۱۲-۴٫ تعهد

مورگان و هانت تعهد را التزام صریح یا ضمنی به استمرار رابطه بین طرفین مبادله تعریف کرده‌اند. و هم چنین تعهد به رابطه را تمایل پایدار شرکای تجاری به حفظ روابط ارزشمند تعریف کرده‌اند و معتقدند:

تعهد زمانی شکل خواهد گرفت که یکی از طرفین رابطه به اهمیت رابطه اعتقاد داشته باشد و برای حفظ یا ارتقای رابطه، حداکثر تلاش خود را مصروف دارد(مورگان و هانت، ۲۰۰۶)

۱-۱۲-۵ مدیریت ارتباطات

ارتباطات را فرایند مبادله و تسهیم اطلاعات معتبر و به موقع به صورت رسمی یا غیررسمی بین طرفین تعریف کرده‌اند(سین و دیگران[۲۰]، ۲۰۰۲) آندرسون معتقد است امروزه در مفهوم جدید، ارتباطات عبارت است از گفت وگوی متعامل بین شرکت ومشتریان آن که در مراحل قبل از خرید، حین خرید، مصرف و بعداز خرید رخ می‌دهد. (اندرسون و دیگران[۲۱]، ۱۹۹۰).

۱-۱۲-۶٫ مدیریت تعارض

مدیریت تعارض سطحی از عدم توافق بین طرف‌های مبادله می‌باشد که ممکن است ادراک شده یا آشکار باشد. وقتی تعارض در رفتار افزایش می‌یابد، اعتماد طرفین به یکدیگر و نیز تمایل به ایجاد رابطۀ بلندمدت کاهش می‌یابد(اندرسون، ۱۹۹۰). اما مدیریت تعارض را کنترل سطح کلی عدم توافق در روابط کاری تعریف کرده‌اند. توانایی فروشنده در مدیریت تعارض برای حفظ تعارض خریداران عامل حیاتی است. همچنین باید توجه داشت که سرکوب کلی تعارض، به از دست رفتن اعتبار یک رابطه منجر می‌شود و طرفین رابطه قبل از متعهد شدن به رابطۀ بلندمدت و مستمر از هم جدا می‌افتند. مدیریت تعارض را می‌توان توانایی ارائه دهنده(کالا یا خدمات) برای جلوگیری از تعارضات بالقوه، حل تعارضات موجود، قبل و بعد از به وجودآمدن مشکلات ومطرح کردن راه حل‌های موجود درصورت بروز مشکل تعریف کرد. (داویر و دیگران[۲۲]، ۱۹۸۷).

۱-۱۲-۷٫ رضایت مشتری

رضایت مشتری، ارزیابی او پس از خرید، یک خدمت است، که از تجربه‌ مصرف حاصل شده است. رضایت مشتری را می‌توان به عنوان بنیان نهایی در بازاریابی مدرن تلقی کرد، به طوری که موفقیت بنگاه در گرو شناسایی و ارضای رضایت بخش نیازها و خواسته‌های مشتری برتر از رقبا ست. رضایت مشتریان می‌تواند به رفتارهایی همانند وفاداری و تبلیغات دهان به دهان مثبت منتهی شود. (شارما و پاترسون[۲۳]، ۲۰۰۸، ۴۷۴)

رضایت به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل برای اکثر بازاریابان و محققین در نظر گرفته می‌شود. رضایت یک حالت احساسی، عاطفی و بیانگر واکنش مشتریان از انتظارات تأمین شده و یا فراتر از آن پس از هر تجربه خدماتی است. (جمال، ۲۰۰۴)

۱-۱۲-۸٫ وفاداری مشتری

وفاداری عبارت است از وجود یک نگرش مثبت به یک پدیده (مارک، خدمت، مغازه یا فروشنده) و رفتار حمایتگرانه از آن اما تعریف ‌کامل تری از وفاداری وجود دارد که توسط اولیور[۲۴] (۱۹۹۹) مطرح شده است:

وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد » یک محصول یا خدمت برتر در آینده اطلاق می‌شود به صورتی که همان مارک یا محصول علی‌رغم تاثیرات و « تلاش‌های بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری گردد (لین و وانگ، ۲۰۰۶، ۲۷۲)

فصل دوم:
مبانی نظری پژوهش

۲-۱٫ مقدمه

در عصر پر تنش بازار امروز تنوع روزافزون خدمات و عرصه‌های جدید رقابت مطرح است. و رشد سریع و توأمان صنعت و بازار مواد شوینده باعث شده است که علی رغم نوپا بودن این صنعت، شرکت‌ها در کنار تلاش برای به دست آوردن مشتریان جدید به تدریج تلاش بازاریابی خود را متوجه اغوا و جذب مشتریان سایر رقبا کنند در چنین شرایطی حفظ مشتریان موجود بسیار حائز اهمیت است، بنا به گفته مدیران بزرگ شرکت‌های معروف دنیا، فقط ۵ درصد از کل مشتریان شرکت، بیش از ۸۵ درصد از سودآوری را موجب می‌شوند. همچنین نتایج تحقیقات متعدد نشان داده است که شرکت‌ها و سازمان‌ها با افزایش مشتریان ارزنده و تراز اول خویش و ایجاد رضایت مؤثر در مشتریان به طور بی سابقه‌ای به سودآوری خود می‌افزایند. با توجه به شرایط اقتصادی در حال تغییر، سازمان‌ها و شرکت‌ها ملزم خواهند شد تا هرچه سریعتر برای حفظ و ایجاد وفاداری در مشتریان خویش چاره اندیشی نمایند و چاره آن ها تنها در بازاریابی رابطه‌مند و حفظ مشتریان تجلی می‌یابد (سلیمانی بشلی، ۱۳۹۱) و در نتیجه هزینه های بالای جذب مشتری در مقایسه با هزینه های پایین‌تر ارائه خدمات به مشتریان موجود و در نتیجه افزایش سودآوری، دلیل مهمی برای افزایش توجه به حفظ مشتری در بین ارائه دهندگان خدمات مواد شوینده است.

در این فصل ابتدا به بررسی مفاهیم، حفظ مشتری، بازاریابی رابطه‌مند و بنیان‌های آن، رضایت مشتری، وفاداری مشتری، خواهیم پرداخت.در بخش دوم نیز، به پیشینه پژوهش انجام گرفته در حیطه موضوع تحقیق و در نهایت چارچوب نظری و مدل مفهومی تحقیق ارائه می‌شود.

۲-۲٫ پیشینه نظری تحقیق

۲-۲-۱٫ حفظ مشتری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




منعکس کرد. در برخی موارد سود خالص مؤسسه‌ ممکن است تحت تاثیر نوسانات منفی کوتاه مدت همانند نوسانات ناشی از روش های حسابداری قرار بگیرد که تاثیر بر روند بلند مدت سودآوری مؤسسه‌ ندارد، ‌بنابرین‏ هنگامی که مدیران مؤسسه‌ رقم تقسیم سود را بالا می‌برند در واقع این محتوای اطلاعاتی را به سهام‌داران القا می‌کنند که مدیریت مؤسسه‌ معتقد است روند سودآوری به سطح جدید و بالاتری ارتقا یافته و روند رشد مستمر در هر سهم درآینده متصور است.

۲-۱۳-۲ علایق سرمایه گذاران :

تابع مطلوبیت سرمایه گذاران با یکدیگر متفاوت است. از این رو ممکن است سرمایه گذارانی متمایل به سود تقسیمی باشند و برخی از آنان نیز اندوخته کردن را ترجیح دهند با توجه به آنکه در خیلی از کشورها منبع درآمد افراد را سود سالانه سهام آن ها تشکیل می‌دهد، عدم تقسیم سود می‌تواند موجب تبعات نامطلوبی برای سهام‌داران گردد. در این حالت سهام‌داران بدون توجه به موارد فوق ممکن است در مجامع عمومی، عادی ‌و سالانه خواهان تقسیم سهام شوند . ‌بنابرین‏ لازم است که مدیر مالی با توجه به عوامل علایق سرمایه گذاران ترجیح گروه سهام‌داران مؤسسه‌ را شناخته و سیاست تقسیم سود خود را بر اساس آن طرح ریزی کند.

۲-۱۳-۳ سود آوری فرصت های آتی :

چنانچه واحد تجاری نتواند وجوه در دسترس را به نحوی سودآور سرمایه گذاری کند، ممکن است سود خالص را به مصرف توزیع سود سهام برساند. از سوی دیگر در صورت موجود بودن فرصت های سرمایه گذاری سود آور می توان از سود به منظورتامین مالی استفاده کرد. مؤسسات جوان با قابلیت رشد بالا ممکن است ‌به این نتیجه برسند که سود آن ها باید به سرمایه گذاری های بالقوه سودآور تخصیص یابد و بنابرین هیچگونه سود سهامی تقسیم نکنند. این سیاست بر این اصل استوار است که عدم تقسیم سود سهام و سرمایه گذاری مجدد آن در مؤسسه‌ بسیار مطلوب تر از تقسیم سود سهام و تامین مالی پروژه ها از طریق انتشار سهام جدید و یا انجام استقراض است. زیرا در این صورت مؤسسه‌ در هزینه های معاملات (بهره وام یا انتشار سهام جدید) صرفه جویی خواهد کرد. به سخن دیگر در طی دوره رشد و توسعه، نیازهای نقدینگی مؤسسه‌ ممکن است بسیار بالا باشد در حالی که در طی دوره ثبات و مرحله بلوغ که نشانه آن کاهش موقعیت های سرمایه گذاری است. نیاز به وجه نقد کاهش می‌یابد. در این زمان مؤسسات وضعیت نقدینگی بهتری برای پرداخت جریان پایدار و مداوم سود سهام خواهند داشت.

۲-۱۳-۴ ملاحظات مالیاتی :

مالیات بر سود سهام تقسیم شده: سود انباشته و فروش سهام ممکن است بر تصمیمات تقسیم سود تاثیر بگذارد اگر نرخ مالیات بر تقسیم سود بالاتر از نرخ مالیات بر سود انباشته و فروش سهام باشد در این صورت ممکن است مؤسسات به جای تقسیم سود اقدام به انباشته کردن سود در مؤسسه‌ کنند، ارزش دارایی های تولیدی خود را بالاتر برده و در نتیجه ارزش سهام مؤسسه‌ را بالا ببرند. در این حالت سهام‌داران می‌توانند سهام خود را به قیمت بالا تر بفروشند و مالیات کمتری را متحول می‌شوند. بدیهی است که عکس این مطالب نیز صادق می‌باشد.

۲-۱۳-۵ الزامات قانونی :

این الزامات می‌تواند اشکال مختلفی به شرح زیر داشته باشد :

الف..اندوخته قانونی :

مؤسسات به موجب قوانین ممکن است مجبور به اندوخته کردن بخشی از سود کسبی شده باشند که این امر موجب محدودیت در تقسیم سود سهام می شود.

ب..تقسیم سود اجباری :

مؤسسه‌ ای ممکن است به موجب قوانین مجبور به تقسیم اجباری درصدی از سود سهام بین سهام‌داران بوده و در نتیجه نتواند این بخش از سود را در مؤسسه‌ انباشته کند.

ج..محدودیت های قراردادی :

مؤسسه‌ ممکن است به لحاظ عقد قراردادهایی(مانند: گرفتن وام، صدور اوراق قرضه و اجاره های سرمایه ای) ملزم به رعایت سقف محدود کننده در تقسیم سود باشد.

۲-۱۳-۶ نیازهای نقدینگی :

مؤسسات ممکن است بخشی از وجوه نقد خود را برای نیازهای نقدینگی غیرقابل پیش‌بینی نگهداری کنند. از این رو این امر موجب محدودیت در وجه نقد، قابل تقسیم به عنوان سود سهام خواهد بود.

۲-۱۳-۷ ملاحظات هزینه ای : . در تامین مالی از

طریق سود انباشته، مؤسسات متحمل هزینه های مربوط به فروش سهام و یا استقراض

مخارجی که باید مؤسسه‌ متحمل بشود تا بتواند تامین مالی خارجی بکند و یا هزینه هایی که سهامدار باید متحمل بشود تواند سهام خود را به وجه نقد تبدیل کند بر تصمیمات تقسیم سود تاثیر دارد

نمی شوند. از طرف دیگرئموسساتی که سیاست تقسیم سود ناکارا اتخاذ می‌کنند، جریان تقسیم سود آن ها به مقدار زیادی غیر منظم و پیش‌بینی ناپذیر می شود. در این حالت سرمایه گذارانی که مایل به یک جریان یکنواخت تقسیم سود هستند. ممکن است اقدام به فروش سهام خود و سرمایه گذاری در سایر مؤسسات نمایند، زیرا در این حالت میزان سرمایه گذاری مؤسسه‌ بالا بوده و در نتیجه سود کمتری بین سهام‌داران تقسیم می شود.

۲-۱۳-۸ تورم :

تورم نیز بر سیاست تقسیم سود تاثیر می‌گذارد. در شرایط تورمی وجه نقد حاصل از عملیات برای جایگزینی دارایی ها و موجودی های مصرف شده در عملیات کافی نخواهد بود. ‌بنابرین‏ در این شرایط لازم است که با انباشته کردن سود، قدرت عملیاتی مؤسسه‌ حفظ شود.

۲-۱۳-۹ کنترل :

این عامل نیز ممکن است بر سیاست های تقسیم سود مؤسسه‌ اثر بگذارد. فرض کنید آقای الف سهامدار عمده شرکت بوده و کنترل شرکت در دست وی است. پرداخت سود سهام بیشتر این احتمال را که شرکت برای تامین آینده خود اقدام به انتشار و فروش سهام جدید نماید بیشتر می‌کند. در این صورت افراد دیگری اقدام به خرید سهام جدید نموده و در نتیجه میزان اعمال کنترل سهامدار اولیه کاهش می‌یابد. ‌بنابرین‏ به منظور اجتناب از این امر، تقسیم سود سهام در سطح پایین تری انجام می شود.

۲-۱۳-۱۰ ثبات سودآوری :

هرچه قدر درجه ثبات سودآوری کمتر باشد، سود تضمینی کمتری پرداخت می شود. اصولا وقتی ضریب عدم اطمینان بالا باشد، برای کاهش آن سود تقسیمی کمتری پرداخت می شود.

۲-۱۳-۱۱ قدرت تامین مالی :

هرچه قدر شرکت بتواند با هزینه کمتری منابع مالی خود را تامین کند و بازار سرمایه نیز به او اعتماد داشته باشد سود تقسیمی بیشتری پرداخت می‌کند.

۲-۱۳-۱۲ درجه اهرم مالی :

به دو علت درجه اهرم مالی موجب کاهش سود تقسیمی می شود :

۱- هرچه قدر درجه اهرم مالی بالاتر باشد، ریسک مالی بالاتر است و وام دهندگان، سیاست های محدود کننده ای را برای تقسیم سود اعمال می‌کنند.

۲- هر چه درجه اهرم مالی بالاتر باشد باعث کاهش جریان نقدی آزاد می‌گردد و از این رو سود کمتری تقسیم می‌گردد.

۲-۱۳-۱۳ هزینه های نقل و انتقال و تقسیم پذیری سهام :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




مسائل اداری سازمان های خدماتی دولتی و ضعف کارایی آن ها در ‌پاسخ‌گویی‌ به نیاز های جامعه همواره مورد توجه کارشناسان بوده است و در طی سال‌های گذشته هم گام هایی در جهت اصلاح برداشته شده است، اما دست اندرکاران و مردم کماکان از عدم کفایت خدمت رسانی سازمان های دولتی ابراز نارضایتی می‌کنند. دولت هم با توجه به همین واقعیت ها، اصلاحات اساسی در سیستم اداری را در قالب تحول اداری در چارچوب برنامه سوم در دستور کار خود قرار داده است(معدنچیان، ۱۳۷۹، ص ۱۲۱).

مطابق نتایج حاصل از یک مطالعه در اقتصاد ایران، یک ارتباط قوی و مثبت بین بودجه دستگاه های دولتی و فساد اداری وجود دارد، به طوری که یک درصد افزایش در بودجه دولت به قیمت ثابت باعث ۸۲% افزایش در پرونده های اختلاس، ارتشاء و جعل می‌گردد، لذا عمده ترین گام کاهش حجم دستگاه های دولتی یا به عبارتی دیگر کوچک کردن بخش دولتی است که می‌تواند نقش مهمی در کاهش بودجه دولت و همزمان کاهش جرایم فساد اداری داشته باشد. اجرای سیاست های خصوصی سازی عامل مهمی در کوچک کردن بخش دولتی به حساب می‌آید. علاوه بر کوچک کردن بخش دولتی، افزایش انضباط مالی و اقتصادی در هزینه کردن بودجه دستگاه های دولتی امری ضروری است. در این راستا پوشش بیش تر و مؤثر تر دستگاه های حسابرسی و نظارتی گامی مهم به حساب می رود(دفتر بررسی های اقتصادی، ۱۳۷۷،ص ۱۲۹).

      1. تقسیم بندی انواع فساد

‌طبقه‌بندی‌ها و دسته‌بندی‌های گوناگونی از فساد وجود دارد در این رابطه می‌توان به فساد سوداگرانه و غاصبانه (که اولی به توافق دو جانبه بین دهنده و گیرنده مربوط می‌شود که هر دو طرف فعالانه و به نفع متقابل آن را دنبال می‌کنند، در حالی که دومی نوعی حالت اجبار و اضطرار دارد که معمولاً برای اجتناب از نوع صدمه‌ای که ممکن است به دهنده یا نزدیکان او وارد آید صورت می‌گیرد) و مواردی دیگر که در ادامه می‌آید اشاره داشت.

پارتی بازی: فساد آشنا ‌پرورانه که به نصب غیر‌ قابل توجیه دوستان یا خویشاوندان به مناصب دولتی یا نشان دادن رفتار تبعیض‌آمیز به آن ها اشاره دارد.

فساد خودزا، مستلزم وجود فقط یک شخص است که چون از نتیجه خط‌مشی مفروض قبلاً آگاه بوده، از آن نفع می‌برد.

فساد حمایت‌گرایانه، اقدامات انجام شده برای حفاظت یا تقویت فساد موجود را معمولاً از طریق دسیسه‌چینی یا از طریق خشونت، توضیح می‌دهد.

سوء استفاده مالی: فساد در سطح محلی و ملی، که اولی مثلا جایگاه فساد گسترده در قراردادهای مربوط به امور عمومی شهرداری است.

فساد مشخص ونهادی، ‌یعنی فساد با هدف افزایش ثروت مشخص و فسادی که به دنبال منتفع کردن یک نهاد، مثل یک حزب سیاسی است.

فساد سنتی و مدرن، مثلا آشناپروری و حامی پروری در مقابل اختلاس پول با وسایل الکترونیکی. (هیود، ۱۳۸۱، ص۱۳۵ )

در یک تقسیم‌بندی دیگر از فساد که واضحتر بنظر می‌رسد آن را می‌توان به سه دسته شامل: فساد سیاسی، بوروکراتیک و انتخاباتی تقسیم کرد. اولی هنگامی اتفاق می افتد که سیاستمداران و تصمیم گیران سیاسی که برای تنظیم، ایجاد و اجرای قوانین از طریق مردم مکلف هستند، خودشان فاسدند. دومی یعنی فساد بوروکراتیک که در تقسیمات و ادارات دولتی یا در اجرای سیاست‌ها رخ می‌دهد و فسادی است که شهروندان روزانه در اماکنی مانند بیمارستان‌ها، مدارس، ادارات دولتی، صدور پروانه، پلیس، دفاتر مالیاتی و غیره می‌بینند یا انجام می‌دهند و سومی، فساد انتخاباتی؛ شامل خرید رأی‌ با پول، قول دادن منصب یا مساعدت‌های خاص، اجبار، ارعاب و مخدوش کردن آزادی انتخابات است.

علاوه بر تقسیم‌بندی های متنوعی که در بالا اشاره شد یک تقسیم‌بندی دیگر فساد را به فساد تصادفی و نظام‌‌مند تقسیم نموده است.

دو مؤلف به نام های مورنو اکامپو و هربرت ورلین به تازگی و به طور جداگانه تمایز مفیدی را میان فساد تصادفی و فساد نظام مند قائل شده اند. فساد اتفاقی مثل انجام خطا در بازی فوتبال است که داور با زدن یک ضربه مستقیم آن را جریمه می‌کند. اما فساد نظام‌مند مثل تشویق خشونت در بازی فوتبال است، به طوری که بازی تغییر ماهیت داده و به ضد‌بازی بدل شود. از دیدگاه این دومولف این شکل دوم فساد است که توسعه برخی از کشورها را تهدید می‌کند. مورنو اکامپو فساد نظام مند را فساد حاد می‌نامد و هربرت ورلین آن را رذالتی اجتماعی همپای اعتیاد به الکل می‌خواند.(ربیعی،۱۳۸۳،ص۳۱)

از رویکردحقوقی، می‌توان فساد را به چند دسته شامل:

۱- اقتصادی؛ اعمال و رفتاری غیر قانونی که باعث تکاثر ثروت و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه می‏ گردد و اختلال در نظم اقتصادی را در پی‌دارد.

۲- فساد اداری؛ که شامل کم‌کاری، کاغذ‌بازی، اهمال، دیوانسالاری، سوء استفاده از قدرت و ارتشاء و اختلاس.

۳- فساد فرهنگی؛ که عبارت از هر فعل یا ترک فعل که باعث مخدوش کردن یا ایراد صدمه به باورها و ارزش‌ها و اعتقادات جامعه گردد (محمد‌نبی،۱۳۸۰،ص۲۳) تقسیم کرد.

در یک تقسیم بندی کلی و جامع فساد را می‏توان به سه دسته اصلی؛ فساد سیاسی، اداری و اقتصادی تقسیم بندی کرد، که در ادامه تعریفی کوتاه از هر یک ارائه خواهیم داد.

در یک تقسیم بندی دیگر فساد به انواع مختلف دسته بندی شده است.

۱- فساد سیاسی

ارائه تعریف تعمیم‏پذیر و غیر‌متناقض از فساد سیاسی ممکن نیست، هر گونه تعریفی از فساد سیاسی مفهومی از سیاست، غیر‌آلوده به فساد را مفروض می‏ گیرد. مفهوم فساد سیاسی با توجه به ماهیت بستر سیاسی مورد بحث متفاوت است. البته این به معنای نسبیت‌گرائی قیاس‏ناپذیر نیست که نتوان بین دو نظام سیاسی به داوری مقایسه‏ای دست زد. بلکه حکایت از آن دارد که فساد سیاسی در یک جامعه سیاسی دمکراتیک ممکن است (یا حتی باید) از منشأ خود در جامعه‏ای غیر دمکراتیک متفاوت باشد، در تعریف کاملاً ساده فساد سیاسی عبارت است از سوء استفاده از قدرت دولتی واگذار شده، به وسیله رهبران سیاسی برای کسب منافع خصوصی و شخصی با هدف افزایش قدرت و ثروت.(هیود،۱۳۸۱،ص۲۴)

در تعریفی دیگر از فساد سیاسی[۶] آمده، انحراف و یِا تخطی از ‌نرم ها، هنجارهای رسمی و مدون، اصول اساسی اخلاقی و مقررات دولتی می‌باشد (اندوینگ[۷]، ۲۰۰۰، ص ۱۱).

۲ – فساد اقتصادی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




۱-Project Portfolio Management Group(PPGM)

۲-۲-۱۷ نقش ها در مدیریت سبد پروژه

برای اینکه بتوان سیستم مدیریت سبد پروژه را به شکل اثر بخش در سازمان پیاده ساخت سازمان پروژه باید به تبیین سه نقش اساسی بپردازد. (زارع اشکذری،۱۳۸۴)

الف) نقش حکومتی۱: این نقش اجرایی از زمره نقشهای تصمیم گیری محسوب می شود که معمولا” توسط تیم مدیریت ارشد ایفا می شود. از جمله تصمیماتی که می بایست در ایفای این نقش اتخاذ شوند این موارد قابل ذکر هستند :

    • قبولی یا رد طرح پروژه

    • تعیین زمان شروع به کار پروژه

    • تعیین تعداد پروژه های فعال

    • تدوین معیارهای ارزیابی پروژه ها

    • تعیین اولویت ها

    • تخصیص منابع و نیروی انسانی

  • بازبینی پروژه ها جهت تداوم، تصحیح یا توقف آن ها

ب) نقش مدیریت۲: مدیریت در این نظام ‌به این معنا است که اطمینان حاصل شود که سیستم مدیریت پروژه تحت کنترل است و اینکه می توان اطمینان داشت که اهداف پروژه ها در ظرف زمانی مورد انتظار محقق می‌شوند. هر پروژه ای به طور کلی سه هدف اصلی را دنبال می‌کند که در یک عبارت می توان چنین بیان داشت: اتمام پروژه در زمان معین، بودجه مصوب و محدوده مشخص و مدیریت در این مقام به منزله فراهم نمودن فرایندهای لازم برای برنامه ریزی و اجرای پروژه برای تحقق اهداف مذکور است. این وظیفه معمولا” بر عهده دفتر مدیریت پروژه گذاشته می شود.

۱-Government Role

۲-Management

ج) نقش مدیریت سبد پروژه۱ : در سازمان‌های پروژه ای این نقش معمولا” در راستای کمک رسانی به مدیریت ارشد سازمان ایفا می شود و وظیفه اصلی برای ایفای این نقش فراهم نمودن اطلاعات و توصیه هایی است که بتوان از آن طریق عملکرد کلی سازمان را در مجموع بهبود بخشید. کسانی که وظیفه ایفای این نقش را بر عهده می گیرند علاوه برگردآوری اطلاعات و پیشنهادات اصلاحی و پیشگیرانه، نظارت بر روند پیشرفت پروژه ها را نیز انجام می‌دهند. به همین خاطر و با توجه به ماهیت این نقش معمولا” ارتباط تنگاتنگی بین مدیر برنامه ریزی استراتژیک و مدیر سبد پروژه وجود دارد. ‌به این مضمون که مادامی که برنامه ریزان استرانژیک تلاش می‌کنند تا روش های نیل به اهداف سازمان را طراحی کنند، مدیر سبد پروژه نیز بر آن می شود که برای حرکت در مسیر استراتژیک سازمان، برنامه ها و پروژه های مناسبی تعریف کند. همچنین در این عرصه مدیر سبد پروژه بایستی با پیگیری و اخذ گزارشات، پیشرفت پروژه ها را با برنامه استراتژیک تطبیق دهد تا هر زمان مغایرتی از برنامه مشاهده شد، مراتب را به اطلاع برساند. . (زارع اشکذری،۱۳۸۴)

۱-Project Portfolio Management

۲-۲-۱۸ رشد مدیریت سبد پروژه ها

پنج سطح رشد برای مدیریت سبد پروژه ها وجود دارد این ۵ سطح که در سطح به کار گیری درون سازمانی بسیار مهم می‌باشند عبارتند از :

سطح اول: سازمان دادن به کارهای پروژه و ردیابی قیمت‌ها و به کارگیری منابع در سطح پروژه ها

سطح دوم: تعویض پروژه ها با یکدیگر، تصمیم گیری به وسیله اهداف سازمانی و انتخاب بهترین وضعیت و هدایت منابع در دسترس به سمت بهترین پروژه ها، اطلاعات در این سطح در پایگاه داده موجود و قابل اجرا می‌باشد.

سطح سوم: شاید بیشترین مشکلات در بیشتر سازمان‌ها نیازمند توسعه در اندازه گیری، مقایسه، مدل سازی و ابزار هایی برای برآور ارزش بین پروژه ها می‌باشد. اگر چه وابستگی پروژه ها نادیده گرفته شده است، پذیرش پروژه ها به طور دقیق با ابزارهای متداول برآورد و باعث انتخاب بیشینه پروژه ها می شود.

سطح چهارم: پیشرفت ابزارها برای تخمین کمیت ریسک پروژه های پذیرفته شده و ارزش گذاری بر پروژه ها، بهینه سازی پروژه ها و به اتمام رسیدن بدون تأخیر پروژه ها

سطح پنجم: زمانی رخ می‌دهد که در سازمان مدیریت سبد پروژه ها به طور صحیح مستقر می شود و مراحل در فرهنگ سازمان جا گرفته باشد.(یزدی، ،۱۳۸۴)

شکل صفحه بعد سطوح رشد مدیریت سبد پروژه ها را به اختصار به تصویر می کشد.

(شکل ۲-۱۱) سطوح رشد مدیریت سبد (یزدی، ،۱۳۸۴)

۲-۲-۱۹ ارزش های کارکردی مدیریت پورتفولیوی پروژه در سازمان کدامند؟

مدیران سازمان‌هایی که واقعا” نمی دانند باید بودجه هایشان را صرف چه کاری بکنند وهمچنین آنهایی که نمی توانند به ارزش کاری که انجام گرفته، پی ببرند، قطعا” در آینده مورد هجوم مشکلات بیشتری قرار خواهند گرفت. مدیریت سبد پروژه ها در این موارد به سازمان کمک خواهد کرد. به طور کلی، ارزش استفاده از مدیریت سبد پروژه در ادره کردن سرمایه گذاری سازمان به شرح ذیل می‌باشد: (یزدانپناه،۱۳۸۸)

    • تخصیص منابع: امروزه اغلب پروژه های ناموفق منابع کمیاب را تحت فشار قرار می‌دهند و به پروژه های ارزشمند اجازه اجرا نمی دهند. همه سازمان‌ها دارای یک ویژگی انتقادی هستند و آن این است که آن ها برای کارهایشان حق تقدم قائلند. اما یک مدیریت پورتفولیوی درست در شرکت‌های عظیم ‌به این اولویت بندی کار در کنار سازمان‌های دیگر احتیاج دارد. بعلاوه کار تخصیص داده شده و منابع غیر کاری نیز به خوبی در پورتفولیوی می توان، فراهم شود که آن شامل تجهیزات نرم افزاری و .. است. اگر سازمانی از شرکت دیگری در انجام پروژه هایش استفاده کند و از کار خودشان در این زمینه استفاده نکند، باز هم بخشی از پورتفولیوی به حساب می‌آید.

    • آزادی بیشتر در مرحله اختیار: استفاده از مدیریت پورتفولیوی، از اینکه چگونه یک کاری به مرحله کسب اعتبار برسد رفع ابهام می‌کند. فرایند طرح کار به هر کسی این اختیار را می‌دهد که کاری را پیشنهاد کند و همچنین به افراد این اطمینان را می‌دهد که فرایند بعدی آن کار مجوز داده شده را بشناسند.

    • معیار ارزیابی پروژه ها: فرایند مدیریت پورتفولیوی معیاری را برای ارزیابی پیوسته پروژه ها فراهم می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




آلپورت، ادراک را یک حالت روانی –عصبی – آمادگی می‌داند که از طریق تجربه سازمان‌یافته یا تأثیری هدایتی و پویا بر پاسخ‌های فرد، در برابر پدیده‌ها و موقعیت‌ها ظهور می‌کند (کریمی،۱۳۷۹). شریفی (۱۳۶۸) ادراک از رفتار معلم را برداشت‌های ذهنی دانش‌آموز از رفتار معلم می‌داند.

موسوی (۱۳۸۵) چون موضوع ادراک بر رفتار‌ سازمانی‌ تأثیر‌ بسیار زیادی دارد، بررسی ایـن امـر بـه‌ویژه‌ کاربردهای آن حائز اهمیت است. اغلب گفته می‌شود که «هرکس دنیا را‌ با دیدگاه متفاوتی‌ می‌بیند.» این عقیده کم ‌و بیش حقیقت دارد، زیرا هـرکسی در منظری ایستاده و واقعیت‌های‌ پویا‌ و مسائل زندگی را‌ از‌ آن دیدگاه می‌نگرد و این تفاوت و اختلاف دیدگاه‌های افراد برخاسته ازنظر آنان اسـت. هنگامی که اشخاص در معرض اطلاعات، وضعیت‌ها یا رخدادهای واحدی قرار می‌گیرند، اغلب واکنش‌های متفاوتی از خود نشان‌ می‌دهند و هر کس مایل است که نظر خویش را درست بداند؛ ‌بنابرین‏ شناخت امکان‌پذیر نیست، چنین‌ تفاوت‌های دیدگاهی، این نکته را نشان می‌دهد که برخلاف آن‌که شعور متعارف حکم‌ می‌کند، آدمی دنیای اطراف خود را بی‌پیرایه‌ و مستقیم درک نمی‌کند یا به دیگر سخن آدمی‌ است که فعالانه تصویر یا جلوه‌ای از دنیای پیرامون خود را از طریق فرایند پیچیده و پویای‌ ذهنی ساخته و بر اساس آن به‌ تـدوین‌ بـرنامه زندگی خود اقدام کرده و ایفای نقش می‌کند ادراک هر موجودی ‌به اندازه ظرفیت وجودی اوست و این ادراکات نه تنها بر رفتار شخص‌ بلکه بر رفتار دیگران نیز مؤثر‌ است.

در سال‌های اخیر شواهد تحقیقاتی نشان دادند که دانش آموزان روی اعمال و افکار معلمان اثر می‌گذارند و افکار و رفتارهای معلمان تحت تأثیر نحوه واکنش دانش آموزان به فعالیت‌های کلاسی قرار می‌گیرد. این مسئله تأکید بند‌ورا[۱۸] روی تعاملات متقابل شناخت، رفتار و اعمال محیطی را به یاد می‌آورد (زارع،۱۳۹۰).

۲-۲-۱ ادراک و اهمیت آن

ادراک مفهومی است کـه درنـتیجه دریافت اطلاعات حسی حاصل‌ می‌شود. انسان تحت تأثیر محرک‌های حسی و با توجه به برداشت، پنداشت و یا استنباط خود دست به عملی می‌زند که برطرف‌کننده‌ یکی‌ از نیازهای اوست ولی این‌ عمل‌ همیشه‌ مبتنی بر واقـعیات نـبوده‌ و در نتیجه نیاز او برطرف نخواهد شد. دو عنصر اساسی در این تعریف وجود دارد، اولاً، ادراک دستگاهی‌ است مشتمل‌‌بـر‌گزینش وتفکیک، بعضی اطلاعات‌ پردازش می‌شود و بعضی نمی‌شود. به عنوان‌مثال، درباره اوقـاتی بیندیشید‌ کـه‌ تیک و تاک ساعت پیش از خواب مزاحمتان است. صدای ساعت معمولاً موردتوجه است. هرچند که خودصدا‌ تداوم‌ دارد. این‌ جدا کردن بـه ما یاری می‌دهد تا از توجه‌ به‌ اطلاعات‌ نامربوط‌ و آزاردهنده پرهیز کنیم. عنصر دوم، سازمان‌دهی است. اطلاعاتی که پردازش می‌شود به‌ صورتی مرتب طبقه‌بندی می‌گردد تا‌ بتوانیم‌ به‌ اطلاعات حاصل از محرک‌ها معنایی بدهیم. هر محرک نشانه های مـعینی از مـاهیت‌ خود بـه دست می‌دهد (موسوی،۱۳۸۵)

مورهدوگریفتن[۱۹] (۲۰۱۲) ادراک فرد از پدیده‌ای ممکن است‌ با‌ مـاهیت‌ واقـعی آن متفاوت باشد: آنچه شنیده می‌شود الزاماًً همان چیزی نیست که‌ گفته‌شده است. ادراک در حقیقت عبارت‌ است‌ از استنباط و تـعبیر شـخص از مـحیط و نه ثبت دقیق آنچه در‌ دنیای‌ خارج‌ موجودیت دارد. همچنین پدیده واحدی ممکن است به وسیله افراد مـختلف بـه صور گوناگونی فهمیده و درک شود. فهم و درک واحـدی مـمکن است به طرق مختلف ایجاد‌ شود، ادراک با‌ نیازهای‌ شخص ارتباط نزدیک دارد و به‌طوری کلی‌ امری است منحصربه‌فرد کـه نمایانگر‌ تمام‌ یا قسمتی از موقعیت آن‌گونه که‌ فرد‌ آن را‌ می‌بیند، هست دانش آموزان معلمانی را ترجیح می‌‌دهند که گرم

ودوستانه باشد، مهم‌تر از آن روابط مثبت معلم و دانش‌آموز است که در آن معلمان از مهارت‌های خاص استفاده می‌کنند، با واکنش‌های مثبت دانش آموزان به مدرسه و دستیابی‌های درسی بیشتر در ارتباط است (کیلن، ۱۹۹۸).

گازدا[۲۰] (۱۹۷۳) به منظور فراهم ساختن بستر مناسب برای پرورش خود پنداره‌ی دانش آموزان و شکل‌گیری احساس مهم بودن و ارزشمندی[۲۱] در دانش آموزان، معلمان باید به نکاتی توجه داشـته باشـند؛ مهارت‌های برقراری ارتباط جهت اثربخشی معلم و ادراک صحیح دانش‌آموز از وی اهمیت زیادی دارد. در این‌باره گازدا الگویی را مطرح می‌کند که عبارت است از:۱- کاوش خود[۲۲]: معلم ضمن برقراری ارتباط مثبت بادانش آموز وی را به کاوش در خود تـشویق می‌کند که در این میان سه مهارت ارتباطی همدلی، احترام و محبت اهمیت دارد.

۲ -خود فهمی: با افزایش اعتماد دانش آموزان به معلم، آن‌ ها در فضای اعتماد آمیز کـلاس درس درباره‌ یکدیگر چیزهای بیشتری یاد می‌گیرند.

انصاری (۱۳۷۵) جو روانی- اجتماعی[۲۳] کلاس: شامل دو متغیر کلی ادراک (برداشتی که افراد از واقعیت‌های موجود در کلاس دارند) و انتظار (تمایلات و خواسته‌هایی که افراد از جو روانی – اجتماعی کلاس دارند) است. جوی برای یادگیری مطلوب است که تفاوت ادراک و انتظار زیاد نباشد یا این دو مساوی باشند. در صورت تفاوت، باید در پی اصلاح یا تغییر جو کلاس بود. پس دارند.

میشو و همکاران (۱۹۹۶) ۱-انتظار شاگردان به ادراک از جو روانی و اجتماعی کلاس بیشتر است ۲- بیشترین تفاوت ادراک و انتظار شاگردان در مؤلفه‌های مشارکت برخورداری از پشتیبانی معلم و نظم و سازمان‌دهی مطالب است ۳- کمترین تفاوت ادراک و انتظار دانش آموزان در مؤلفه‌های اهمیت دادن به کار و تکلیف، دل‌بستگی متقابل بین دانش آموزان است که رضایت آنان را در امور مذکور نشان می‌دهد ۴- انتظار معلمان بالاتر از ادراک است ۵-ادراک و انتظار معلمان بالاتر از ادراک و انتظار شاگردان است ۶- تفاوت ادراک و انتظار معلمان نسبت به شاگردان کمتر است ۷-بیشترین تفاوت ادراک و انتظار معلمان ‌در مورد مؤلفه‌های مشارکت دل‌بستگی متقابل بین دانش آموزان است.

فتاحی (۱۳۹۳) نگرش دانش آموزان نسبت به موضوعات مختلف درسی حاصل موفقیت‌ها یا شکست‌های آنان درگذشته است و در علاقه‌مندی یا بی‌علاقگی آنان به آموزش‌هایی که در مدرسه به آنان داده می‌شود تأثیر بسزایی دارد در حقیقت نگرش دانش آموزان به یک موضوع درسی بخشی از جریان پیشرفت تحصیلی را تشکیل می‌دهد.

نگرش یا ادراک، عمیق‌ترین لایه رفتار هر‌ فرد‌ را‌ تشکیل مـی‌دهد و از ایـن نـظر، تأثیر پایداری در شکل‌دهی به رفتار، مواضع و جهت‌گیری‌های‌ اشخاص نسبت‌ به پدیده‌ها و محیط پیرامون خود دارد. با وجود این که تعاریف مـتفاوت و گوناگونی از نگرش به‌عمل‌آمده یکی ‌از تعاریف ‌به این صورت می‌باشد،حالت عاطفی مثبت یا مـنفی نسبت به یک موضوع‌(گنجی، ۱۳۸۰).

ترکیب شـناخت‌ها و احـساس‌ها و آمادگی برای عمل به یک‌چیز معین را، نگرش به آن چیز می‌گویند (کریمی،۱۳۷۹). سانجر وگانگورن[۲۴] (۲۰۰۹) در مطالعه‌ای نشان دادند که ادراک از محیط کلاس با مؤلفه‌های شناختی انگیزشی خودگردانی یادگیری رابطه‌ مثبتی دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




اختلال در عملکرد آمیگدال ناتوانی در آموختن این موضوع که محرک از تقویت مثبت یا تنبیه خبر می‌دهد، را در پی دارد (الگتون ،۱۹۹۲؛ کلینگ و برادرز ،۱۹۹۲؛ رولز ،۱۹۹۲ به نقل از ریو،۲۰۰۹). ‌می‌توان فرض کرد که افراد با اختلال سلوک، با عدم آگاهی از واکنش دیگران نسبت به رفتار و عواقب عملشان، رفتارهای مشکل آفرین خود را ادامه می­ دهند. اختلال در عملکرد اولیه آمیگدال ممکن است بر روی رشد همدلی تاثیر منفی بگذارد (بلیر،۲۰۰۶). این عدم همدلی نیز باعث می­ شود که فرد با اختلال سلوک بدون توجه به فرد مقابل که مثلا می­ترسد و یا غمگین است، رفتارهای پرخاشگرانه خود را تکرار کند.

آمیگدال چپ در افراد با اختلال سلوک، بیشتر به رفتارهای پرخاشگرانه پاسخ می­دهد و به ویژگی­های دیداری هیجانی با بار منفی کم تر پاسخ می­دهد. این کاهش پاسخ آمیگدال به ویژگی­های دیداری هیجانی با بار منفی، ممکن است که حساسیت به نشانه­ های زیست محیطی تنظیم هیجان را کاهش دهد (داویدسون ،۲۰۰۰). آمیگدال چپ نقش مهمی را در بازشناسی نشانه­ های نگرانی و پریشانی دارد (بلیر و همکاران،۱۹۹۹؛ موریس،۱۹۹۶؛ ویلیومییر ،۲۰۰۱)، که در افراد عادی یک اثر منع تولید به منظور تنظیم رفتارهای پرخاشگرانه دارد (بلیر،۲۰۰۱؛ داویدسون،۲۰۰۰). بدیهی است که این مشکلات باعث نقص در بازشناسی هیجان­های منفی در افراد با اختلال سلوک می­ شود.

یافته ­های ما نشان داد که افراد دو گروه همانند دیگر هیجان­ها، در بازشناسی هیجان غم و تعجب، تفاوت معنادار نداشتند. عدم نقص در این دو هیجان در افراد با اختلال سلوک زودآغاز و دیرآغاز در پژوهش فایرچیلد و همکاران (۲۰۰۹؛ به نقل از کولین، ۲۰۱۳) نشان داده شد. این در حالی است که داول و همکاران (۲۰۱۲) معتقدند که سایکوپاتی با نقص در بازشناسی هیجان غم و تعجب همراه است. اگر چه این افراد در این پژوهش غم را بازشناسی کردند ولی این بازشناسی دلیلی برای همدلی آن ها با دیگران نخواهد شد چرا که این افراد احساسات دیگران را نادیده می­ گیرند و سرد و بی­تفاوت هستند (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۱۳).

مطالعات عصب روانشناختی نشان می­دهد که قشر اینسولا قدامی در پردازش هیجان نفرت درگیر است (کالدر و همکاران ، ۲۰۰۰؛ کیپس و همکاران، ۲۰۰۷). مطابق با این دیدگاه، مطالعات تصویربرداری مغناطیسی ساختاری اخیر، کاهش حجم دوطرفه در اینسولای قدامی را در افراد با اختلال سلوک زودآغاز، گزارش می­دهد (استرزر و همکاران، ۲۰۰۷). هانسن[۱۶۳] (۲۰۰۸) و ویلسون،جودیس و پورتر (۲۰۱۱) نیز نقص در هیجان نفرت را در افراد سایکوپات گزارش داده ­اند. این در حالی است که داول و همکاران (۲۰۱۲) عدم نقص در این هیجان را در افراد سایکوپات نشان دادند. فایرچیلد و همکاران (۲۰۰۹؛ به نقل از کولین، ۲۰۱۳) در تحقیق خود یافتند که گروه دیرآغاز در مقایسه با گروه افراد عادی در بازشناسی نفرت نقص دارند. همچنین تنها تفاوت بین افراد با اختلال سلوک زودآغاز و دیرآغاز، نقص در بازشناسی نفرت بود که این نقص در افراد با اختلال سلوک زودآغاز دیده شد، هرچند این تفاوت معنادار نبود. میزان عدم بازشناسی هیجان نفرت در این پژوهش در گروه زودآغاز ۴/۵۲% و در گروه دیرآغاز ۴/۴۴% بود که این تفاوت معنادار نیست. دقیقا این میزان از عدم بازشناسی در هیجان خشم نیز در دو گروه تکرار شد.

از آنجا که مشکلات عصبی در علت­ شناسی افراد با اختلال سلوک زودآغاز نقش دارد (فایرچیلد و همکاران،۲۰۰۹؛ به نقل از کولین، ۲۰۱۳) شاید به همین دلیل است که افراد با اختلال سلوک زودآغاز در گروه خود در هیجان­های منفی مثل نفرت، خشم و ترس بدتر عمل کرده ­اند، اگر چه این نقص­ها در گروه زودآغاز نیز از حیث عددی کم بود و بیشترین گرایش را به سمت هیجان ترس داشت.

درک و بازشناسی حالات هیجانی چهره یکی از عوامل مهم در تعاملات اجتماعی است و برای افراد توانایی درک و انطباق مناسب با محیط اجتماعی را فراهم ‌می‌آورد. به دلیل اهمیت درک حالات هیجانی چهره در برقراری روابط اجتماعی، نقص در این توانمندی به شدت بر کیفیت تعاملات اثر می­ گذارد (فاران، برانسون و کینگ ،۲۰۱۱ ). نظریه ذهن پیش شرط اساسی برای پاسخ به نشانه­ های ناراحتی دیگران است (بلیر، ۲۰۰۵). اگر فردی قادر به خواندن ذهن یا چشم دیگری نباشد در توانایی شناختی برای تشخیص نشانه­ های عاطفی و احساسی دیگران محدودیت خواهد داشت (دادس و همکاران، ۲۰۰۶). نقص در بازشناسی هیجان­های نفرت،خشم و ترس در گروه زودآغاز محقق را ‌به این فرض می­کشاند که این گروه به دلیل نداشتن مهارت­ های همدلانه، در درک حالت­های هیجانی دیگران ناتوان هستند و این احتمال وجود دارد که این افراد به صورت غیر عمد و به دلیل ناآگاهی از ناراحتی دیگران، رفتارهای مشکل­آفرین خود را ادامه می­ دهند. در واقع آن­ها بدون آگاهی از هیجان­های منفی فرد مقابل، رفتار خود را ادامه می­ دهند و از انجام آن رفتار پشیمان نمی­شوند. این پردازش معیوب به مرور منجر به طرد از همسالان و طرد از اجتماع خواهد شد و به تبع آن ارتباط با گروه همسالان بزهکار ایجاد می­ شود و زمینه برای رفتارهای پر خطر و بزهکارانه ایجاد خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




“اصل برائت است، ‌بنابرین‏ اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند والا مطابق این اصل، حکم به برائت مدعی علیه خواهد شد.”

نتیجه این ماده چنانچه ملاحظه شد این است که در موارد شک و تردید در وجود دین یا تعهد در قراردادها، اصل، عدم وجود دین یا تعهد است و مدعی وجود دین یا تعهد باید آن را اثبات کند.

اصل برائت اگر چه یک اصل عملی است و همان طور که در مقدمه بحث اشاره شد موارد تمسک به اصول عملی فقط منحصر به مواردی است که دلیل و اماره‌ای برای کشف واقع نداشته باشیم و برای رفع بلا تکلیفی و روشن کردن حکم موضوع به اصول عملی تمسک کنیم، ولی چنانچه ذکر شد به نظر می‌رسد اصل برائت در تفسیر قراردادها نیز جایگاه مناسبی دارد و قاعده تفسیر شک به نفع مدیون که از قواعد تفسیری مشهور و مورد قبول عامه حقوق‌دانان است نشئت گرفته از همین اصل است (محمصائی، ۴۸۲).

گفتار دوم: جایگاه و کاربرد اصل استصحاب در تفسیر قراردادها

الف) تعریف و ارکان استصحاب

بنابر تعریف علمای علم اصول: «الاستصحاب، هوالحکم ببقاء حکم او موضوع ذی حکم شک فی بقائه»

در توضیح این تعریف باید گفت که هرگاه بقای حکم یا موضوعی که قبلاً وجودش یقینی بوده مورد تردید واقع شود، بنابه حکم شارع آن حکم و آثار شرعی مترتب بر وجود واقعی‌اش را باقی می‌دانیم.( مظفر، ۱۴۱۸،۲۷۸)

بر اساس این تعریف استصحاب بر سه رکن استوار است:

۱- یقین سابق: پیش از استصحاب حکم یا موضوعی باید به وجود آن یقین داشته باشیم؛ زیرا اگر وجود سابق آن نیز برای ما قطعی نباشد نمی‌توانیم آن را استصحاب کنیم.

مثلاً هرگاه کسی مدعی شود که از دیگری طلبکاراست ولی دلایل وی تنها ایجاد ظن به صدق وی نماید، نمی‌توان براستصحاب بقای دین، مدعی علیه را محکوم به پرداخت نمود.

۲- شک لاحق: دراستصحاب پس از یقین به وجود سابق یک‌چیز باید به بقای آن شک داشته باشیم و شک در اینجا اعم از ظن، شک و وهم اصطلاحی است. و در هر سه صورت عنوان شک در بقا صدق می‌کند زمان شک نیز باید بعد از زمان متیقن باشد اگرچه زمان شک می‌تواند بعداً زمان یقین نیز باشد؛ مثلاً هرگاه متهب دلایلی دال بر وقوع هبه ارائه کند، سپس ورثه واهب ادعا کنند که مورث از هبه رجوع ‌کرده‌است. برای دادرسی نسبت به وقوع هبه یقین حاصل می‌شود و همزمان با این یقین در بقای آن تردید صورت می‌گیرد پس می‌تواند به استناد اصل استصحاب، حکم به بقای هبه نماید.

۳- وحدت متعلق یقین و شک: آنچه را می‌خواهیم استصحاب کنیم و مورد تردید است باید همان باشد که به آن یقین داشته‌ایم و باید موضوع قضیه متیقنه و قضیه مشکوکه واحد باشد چنان که در مثال فوق متعلق یقین و شک، هبه وارث است.

ب) جایگاه و کاربرد اصل استصحاب

بنابر آنچه گذشت اگر وجود تعهد یا دینی در زمان سابق مورد یقین باشد و در زمان لاحق شک و تردید نسبت به بقای آن تعهد یا دین حاصل شود با توسل به اصل استصحاب حکم به بقای آن می‌کنیم. این مصداق بارز استصحاب وجودی است و در مقام تفسیر قراردادها و حل‌وفصل اختلافات قراردادی به معنی اعم راهگشای بسیار مؤثری برای دادگاه می‌باشد. بدیهی است در دعاوی مطروحه در دادگاه قاضی هنگامی حق دارد به اصل استصحاب تمسک کند که با بررسی مفاد قرارداد و ایجاب و قبول طرفین و قرائن و امارات و اوضاع‌واحوال حاکم بر قرارداد و عرف و قوانین مربوطه و سایر عوامل تفسیری داخلی و خارجی نتواند به دلیل و اماره‌ی که کاشف از قصد متعاقدین باشد دست پیدا کند. در این مرحله اصل استصحاب به یاری او می‌شتابد و حسب مورد توسل به استصحاب با او کمک می‌کند که تکلیف قضیه را روشن نماید. اگر چه تمسک به استصحاب زمانی صورت می‌گیرد که راه تفسیر و کشف اراده واقعی طرفین بسته است، ولی نباید از نظر دور داشت که اصل استصحاب در تفسیر قرارداد نیز بی‌تأثیر نیست. به عنوان‌مثال در جایی که شک در وجود دین یا تعهدی وجود دارد و حالت سابقه نیز حاکی از عدم دین یا تعهد است و در حال نظر دلایل و شواهدی در خصوص وجود دین و تعهد در قرارداد مشهود است، دادرس اگرچه در این موارد ممنوع از تمسک به اصل استصحاب به جهت اینکه دلایل و امارات مثبت حق وجود دارد می‌باشد، ولی چنانچه از طریق بررسی و تفحص دلایل و امارات موجود میزان دقیق دین یا تعهد قابل احراز نباشد او وظیفه دارد که قرارداد را به گونه‌ای تفسیر نماید که کمترین دین و تعهد را برای متعهد به وجود بیاورد و این ملاک تفسیری به‌روشنی از اصل استصحاب که حکم به بقای حالت سابقه است استنباط می‌شود. اصل استصحاب در حقوق کشورهای اوپایی وجود ندارد. در حقوق ما نیز اگر چه به صراحت نامی از اصل استصحاب در مواد قانونی برده نشده است ولی با بررسی برخی مواد قانونی ملاحظه می‌شود که این اصل در تصویب قوانین مذکور مورد تبعیت قانون‌گذار قرارگرفته است. ماده ۳۵۷ قانون آیین دادرسی مصداق روشنی از اصل استصحاب است. به موجب ماده مذکور، ‌در صورتیکه حق یا دینی بر عهده کسی ثابت شد اصل، بقای آن است مگر خلافش ثابت شود. مؤلف کتاب ترمینولوژی حقوق اصول ۸۷۳ و ۱۳۳۳ قانون مدنی را نیز مبتنی بر استصحاب دانسته است. مادی ۸۷۳ قانون مدنی که در مقام بیان عدم توارث اشخاصی که از یکدیگر ارث می‌برند مگر آنکه در اثر غرق و هدم فوت کنند و تقدم و تأخر فوت هیچ یک از آن ها نیز معلوم نیست، می‌باشد، ظاهراًً مبتنی بر تعارض استصحاب حیات هر یک از فوت کنندگان با دیگری در زمان حیات یکدیگر و نتیجتا اسقاط هر دو استصحاب به جهت مخالف با معلوم اجمالی است. ماده ۱۳۳۳ قانون مدنی نیز مقرر داشته: در دعوی بر متوفی ‌در صورتیکه اصل حق ثابت‌شده و بقای آن از نظر حاکم ثابت نباشد، حاکم می‌تواند از مدعی بخواهد که بر بقای حق خود قسم یاد کند، ظاهراًً جلوه دیگری از اجرای ناقص اصل استصحاب است. و حکم به حیات غایب مفقودالاثر نیز یکی دیگر از موارد اجرای اصل استصحاب از طریق استصحاب بقای حیات غایب است. احتمالاً با بررسی بیشتری جلوه‌های دیگری از اصل استصحاب در قوانین منعکس است.

البته اصل استصحاب با آن گستردگی که در فقه مطرح است و در حقوق ما وارد نشده و در فقه نیز پیرامون اعتبار انواع آن چنانچه گفته شد اختلاف‌نظرهای فراوان وجود دارد. ولی نقش استصحاب به عنوان یک اصل عملی در حل مجهولات قضایی در ارتباط با تعیین تکلیف اختلافات حقوقی در دادگاه‌ها غیرقابل‌انکار است(صاحبی، ۱۳۷۶،۲۱۳).

گفتار سوم: جایگاه و کاربرد اصل صحت در تفسیر قراردادها

الف) جایگاه اصل صحت در عقود و قراردادها

در حقوق ایران در مواردی که قرارداد احتیاج به تفسیر دارد باید قرارداد را چنان تفسیر کرد که به اصل صحت لطمه‌ای وارد نشود و حتی‌الامکان به نفوذ معامله بینجامد و ‌در مورد الفاظ و عبارات به کار رفته نیز چه در اصل عقد و چه در شرایط ضمن عقد، باید آن معانی‌ای به کار رود که لغو و بی‌فایده جلوه‌گر نگردد و ‌بنابرین‏ لازمه اصل صحت این است که در هنگام تردید از تفسیری که منجر به بطلان عقد یا شرایط ضمن عقد می‌گردد، پرهیز شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




محققان بسیاری درپی شناسایی عوامل مؤثر برتاب آوری بودندوفرض براین است که عوامل حمایت کننده ای[۱۹] وجود دارندکه می‌توانند واکنش به تجارب استرس زا و بلایای مزمن ‌را تبیین کنند. ‌در سال‌ های اخیرحجم وسیعی ‌از پژوهش های نظری وتجربی به شناسایی این عوامل پرداخته‌اند.خانواده، مدرسه، رسانه ها، شبکه دوستان و مکان های عمومی ( کوی و برزن، مغازه ها، پارک ها، سینما، معابد و غیره)،امروزه جزء منابع اصلی و تاثیر گذار هر جامعه ای می‌باشند. امادر میان این عناصر، خانواده اولین و بیشترین تاثیر را بر روند ساخت هویت فرهنگی اجتماعی انسان و چگونگی شکل گیری این هویت دارد.با توجه به اینکه خانواده ها تفاوت های زیادی از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارند، و همچنین از جهت نوع رفتار با فرزندان و فضای حاکم بر خانواده و رابطه والدین با فرزندان که به اشکال آزادی، استبدادی و یا دمکراسی می‌ انجامد،متفاوتند.فرزندان از نظر شخصیتِ اجتماعی و هویت فرهنگی یکسان تربیت نمی شوند. نگرش ها،تصورات و رفتار خانواده بیشترین تاثیر را بر رفتار اجتماعی و هویت فرهنگی و اجتماعی فرزندان دارد (فراسر[۲۰]،ریچمن[۲۱] وگالینسکی[۲۲]،۱۹۹۹).

همچنین مهمترین سود تجربه های مذهبی این است که مذهب به شخص احساس معناداری وارتباط باحقیقت نهایی اعطامی کند(اکسیلن[۲۳]،۲۰۰۲؛سیمپ سون[۲۴]،۲۰۰۲).علاوه براین تمایلات معنوی ومذهبی بودن باعث افزایش بهزیستی روان شناختی ،سلامت روان (هالز[۲۵]،۱۹۹۹ ؛فرانسیس[۲۶]، رابینس[۲۷]، لوییس[۲۸]، کرئیگلی[۲۹] وویلر[۳۰]،۲۰۰۴)،تحمل حوادث فشارزای زندگی(یانگ[۳۱]و ماو[۳۲]،۲۰۰۷)،مصونیت بیشتر در برابر تنش (گراهام[۳۳]، فر[۳۴]،فلاوئرز[۳۵] وبرک[۳۶]،۲۰۰۱)، می‌گردد.

تاب آوری:

از دهه ۱۹۷۰به بعد،به تدریج تردید هایی پیرامون رسالت روان شناسی به عنوان علم مطالعه مشکلات و اختلالات روانی پدید آمد.با بروز این تردید ها رویکرد جدیدی تحت عنوان روان شناسی مثبت گرا شکل گرفت که به جای تأکید بر عوامل خطرزا،نابهنجاری ها و اختلالات روانی،توجه اش را معطوف عواملی کرد که تاثیر عوامل خطر زا را تعدیل می‌کند و کودکان را در مقابل مبتلا شدن به مشکلات روان شناختی حمایت می کند یا به آن ها کمک می‌کند سریع تر به بهبودی دست یابند(گراسمن[۳۷]و مور[۳۸]،۱۹۹۴).

از این رو عواملی که موجب تطابق هر چه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدات زندگی می‌شوند،بنیادی ترین سازه‌های مورد پژوهش این رویکرد می‌باشند.روان شناسی سلامت به دنبال شناسایی سازه‌ها و شیوه هایی است که سلامت و بهداشت روان را به دنبال دارد. ‌به این دلیل عواملی که به انسان در سازگاری و انطباق با مشکلات و تهدیدات زندگی کمک کند،از موضوعات مورد توجه این حوزه خواهد بود(هاشمی،۱۳۹۰).

در این میان،تاب آوری جایگاه ویژه ای،خصوصادر حوزه های روان شناسی تحول،روان شناسی خانواده و بهداشت روانی،به خود اختصاص داده است. به طوری که هر روز بر شمار پژوهش های مرتبط با این سازه افزوده می‌گردد(جوکار،۱۳۸۶).

به طور کلی واژه تاب آوری به عوامل و فرآیندهایی اطلاق می شود که خط سیر رشد را از خطر به رفتارهای مشکل زا و آسیب روان شناختی قطع کرده و علی رغم وجود شرایط ناگوار، به پیامد های سازگارانه منتهی می‌شوند.گارمزی و ماستن (۱۹۹۱)،تاب آوری را ” یک فرایند،توانایی،یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز علی رغم شرایط تهدید کننده”،تعریف نموده اند. به بیان دیگر تاب آوری،سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است.راتر (۱۹۸۷)،تاب آوری را مکانیزمی حمایت کننده تعریف ‌کرده‌است که پاسخ فرد به موقعیت پر مخاطره را تعدیل می‌کند(هاشمی،۱۳۹۰).

‌بنابرین‏ ، یک فرد تاب آور موقعیت ناگوار را به شیوه مثبت تری پردازش می‌کند و خود را برای رویایی با آن دارای توانمندی قلمداد می‌کند.البته تاب آوری تنها پایداری در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمی باشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی ‌خود است. می توان گفت تاب آوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی در شرایط خطرناک است (کانر و دیویدسون،۲۰۰۳ ).

با توجه به استعداد ها و توان مندی های انسان(به جای پرداختن به ناهنجاری ها و اختلال ها)،در سال های اخیر رویکرد روان شناسی مثبت گرا[۳۹] مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. این رویکردهدف نهایی خود را در شناسایی سازه‌ها و شیوه هایی می‌داند که بهزیستی و شادکامی انسان را به دنبال دارد. از این رو عواملی که سبب سازگاری هرچه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی بشود،بنیادی ترین سازه‌های مورد پژوهش این رویکرد می‌باشند.در این میان تاب آوری جایگاه ویژه ای درحوزه روان شناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است به طوری که هرروز برشمار پژوهش های مرتبط با این سازه افزوده می شود (سامانی و همکاران،۱۳۸۶).

هر انسانی دارای ویژگی های شخصیتی و الگو های رفتاری گوناگونی است ، یکی از این ویژگی ها که نقش عمده ای در بقای انسان و سلامت روانی او دارد ، « سازگاری » است. انسان با کمک این توانایی است که می تواندباشرایط متغییر محیطی و درونی خود کنار آید و موجودیت و سلامت روان خود را حفظ کند. سازگاری داشتن یعنی ویژگی هایی که موجود زنده را نسبت به سایرین،جهت بقا و تولید مثل توانمندتر می‌سازد ، بدین معنی که این ویژگی ها نسبت یک محیط خاص بهتر از محیط های دیگر طراحی شده اند (اشترویه[۴۰] و هیوستون[۴۱] ، ۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




در این روش ابتدا مؤلفه‌های مذکور در قالب یک پرسشنامه از منابع مختلف استخراج گردیدند و سپس پس از بررسی و مشورت با چند تن از اعضای هیئت‌علمی به پنج دسته که در بالا ذکر گردید تقسیم گردید سپس متن، فعالیت و تصاویر کتاب‌های مطالعات اجتماعی در قالب یک فهرست کنترل و وارسی توسط سه داور مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت و روش تحلیل ‌به این صورت بود که ابتدا یک متن، فعالیت یا تصویر از نمونه انتخابی مورد مشاهده و تفسیر قرار می‌گرفت و سپس داورها با توجه به فهرست کنترل و وارسی به هر مؤلفه از صفر تا یک نمره می‌دادند و در پایان داده های استخراج شده تجزیه‌و تحلیل گردید.

۳– ۴- ۲ روش ویلیام رومی

از روش‌های عینی –کمی تجزیه‌و تحلیل کتب درسی به روش ویلیام رومی یا شیوه دعوت به پژوهش کتاب درسی و یا بررسی میزان به تفکر واداشتن کتاب درسی است. مفروضه اصلی این روش مبتنی بر این اصل است که برای ارائه محتوا می‌توان به شیوه (ارائه سنتی) و یا شیوه (فعال) عمل نمود.

این روش تجزیه‌و تحلیل کمی کتاب‌های درسی بر اساس تعداد واحدهای مربوط به‌ روش ارائه فعال و تعداد واحدهای مؤید روش ارائه سنتی عمل می‌کند و نسبت گروه‌ اول به دوم را (ضریب درگیری) می‌نامد. مقادیر این ضریب‌ می‌تواند از صفر تا اعداد درشت‌تر را شامل شود. ضرایب در فاصله بین (۴/۰ تا ۵/۱) به عنوان ملاک مورد قبول و مناسب بودن ضریب درگیری محسوب می‌شود و نشان‌دهنده میزان متعادل و مطلوب بودن کتاب درسی است. مثلاً اگر در یک متن ۱۰۰ واحدی یا جمله‌ای موردبررسی قرار گیرد، نسبت واحدهای معرف روش فعال به‌ واحدهای معرف شیوه سنتی یا غیرفعال باید حداقل ۳۰ به ۷۰ یا () و حداکثر ۶۰ به ۴۰ یا () باشد. از طرف دیگر ضرایب کمتر از ۴/۰ به خاطر تأکید بیشتر به بیان حقایق، تعاریف و حفظی و آمرانه بودن محتوا، ضعیف و نامطلوب‌ تلقی می‌شود. همچنین ضرایب بیش از ۰۵/۱ حاکی از متنی است که گرچه یادگیرنده را به‌ فعالیت واداشته و او را به تفکر کشانده، اما خوراک لازم برای فعالیت و خمیرمایه موردنیاز را در اختیار او نگذاشته است.(رومی،۱۹۶۸، به نقل از هرندی و همکاران،۱۳۸۷)

۳-۴-۲-۱ متن: روش انجام بررسی در این پژوهش تفکیک متون فعال از متون غیرفعال است که برای پژوهش این مسئله کتاب‌های مطالعات اجتماعی بررسی شده است. واحد بررسی و تحلیل در این روش جمله و یا متن است که در هر درس مورد بررسی قرار می گیریند بر اساس روش ویلیام رومی هر یک از واحدهای تحلیل شده جملات متن، در طبقه‌های ذیل قرار می‌گیرد.

مقوله a- بیان حقایق – بیان ساده اطلاعات یا مشاهداتی است که به وسیله فردی غیر از دانش‌آموز عرضه می‌شود.

مقوله b- بیان نتایج یا تعمیم‌ها (اصول کلی) عبارت است از اظهار نظر مؤلف درباره معنی یا ارتباط موضوع‌ها در مجموعه‌ای از حقایق.

مقوله c- تعاریف.

مقوله d- سؤالاتی که جواب آن‌ ها بلافاصله به وسیله مؤلف داده شده است.

مقوله e- سؤال‌های که لازم است دانش آموزان پس از تجزیه‌و تحلیل اطلاعات داده شده پاسخ بدهند.

مقوله f-از دانش‌آموز می‌خواهد نتایجی را که خود دست یافته بیان کند.

مقوله g- از دانش‌آموز می‌خواهد آزمایش یا فعالیتی را انجام دهد و سپس نتایج آن را تجزیه‌و تحلیل کند یا مسائل مطرح شده را حل کند.

مقوله‌ی h- سؤال‌هایی که به منظور جلب توجه دانش آموزان مطرح می شود اما بلافاصله به وسیله متن پاسخ داده نمی‌شود.

مقوله i- جمله‌ای که خواننده را راهنمایی می‌کند تا یک شکل یا مراحل آموزش یک آزمایش را ملاحظه کند یا جمله ای که در هیچ یک از طبقه‌بندی‌های فوق قرار نمی‌گیرد.

مقوله j سؤالات مربوط به معانی بیان.

از مقوله‌های ده‌گانه فوق، مقوله‌های a و b و c و d جزء مقوله‌های غیرفعال به حساب می‌آیند و مقوله‌های e و f و g و h جزء مقوله‌های فعال قلمداد می‌گردند. دو مقوله آخر یعنی i و j از مقوله‌های خنثی هستند و می‌توان از آن‌ ها در امر ارزشیابی و تحلیل، صرف‌نظر کرد. به منظور محاسبه ضریب درگیری دانش‌آموز با متن و از فرمول زیر استفاده می‌کنیم:

“ضریب درگیری دانش‌آموز با متن= مجموع مقوله‌های فعال تقسیم بر مجموع مقوله‌های غیرفعال “

۳-۴-۲-۲ ارزشیابی سؤالات

در این روش ابتدا فصول کتاب را مشخص و انتخاب نمایید و سپس هر یک از سؤالات انتخابی را در یکی از مقوله‌های زیر جای دهید.

مقوله‌ی a- جواب این سؤال را می‌توان مستقیم از کتاب به دست آورد.

مقوله b- پاسخ آن مربوط به نقل تعاریف است.

مقوله c- پرسشی که برای پاسخ به آن باید از آموخته‌های فصل کتاب در موقعیت‌های جدید استفاده شود.

مقوله‌ی d- سؤالی که برای پاسخ به آن لازم است دانش‌آموز مسئله‌ای را حل کند.

مقوله‌ی e – درخواستی که در هیچ یک از طبقه‌بندی‌های فوق جای نمی‌گیرد.

    1. gartner. ↑

    1. seeling. ↑

    1. inglehart. ↑

    1. vadi. ↑

    1. reynold. ↑

    1. Burleson. ↑

    1. ۲٫ Kripendorf. ↑

    1. .werner. ↑

    1. .gautshi. ↑

    1. .indicator. ↑

    1. Lindsay. ↑

    1. Robinson. ↑

    1. Mtra,matlay.. ↑

    1. Entrepreneurship. ↑

    1. .see. ↑

    1. ۳ . Stevenson. ↑

    1. Torpman.

    1. Morningstar

    1. Schumpeter.

    1. Szilagy.

    1. . PETER Druker

    1. .Robert histrich. ↑

    1. .Mcguire. ↑

    1. . David Clarence McClelland. ↑

    1. Bygrave. ↑

    1. Dream. ↑

    1. Decisiveness. ↑

    1. Doers. ↑

    1. Determination. ↑

    1. Dedication. ↑

    1. Devotion. ↑

    1. Details. ↑

    1. .Destiny. ↑

    1. Dollars. ↑

    1. Distribute. ↑

    1. . Holsti ↑

    1. . Kripendorf ↑

    1. Kerlinger. ↑

    1. Rajrdy. ↑

    1. . Frankfvrd. ↑

    1. . Nchmas. ↑

    1. . Mannheim. ↑

    1. . Rich. ↑

    1. . Berelson. ↑

    1. . Nicholls & Nicholls. ↑

    1. Kerlinge. ↑

    1. . Juan. ↑

    1. Kondracki, Wellman & Amundson. ↑

    1. Strijbos, Martens, Prins & Jochems. ↑

    1. -shanon. ↑

    1. .tom. ↑

    1. .shariff. ↑

    1. .harris. ↑

    1. .harris. ↑

    1. .nybak and Hansen. ↑

    1. Lindsay. ↑

    1. .hassan and radataz. ↑

    1. Erdoghan et. al. ↑

    1. .chan. ↑

    1. .chan. ↑

    1. .lumbantobing. ↑

    1. . Razzino. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




    1. محدودیت های مالی و مالیاتی و در نتیجه توجه به اهمیت مدیریت کارایی

  1. تقاضاها و خواسته های جدید جامعه در جهت بهبود کیفیت خدمات(کلمن، ۱۳۷۷)

برای مواجهه با این شرایط، بخش عمومی تغییرات زیادی را در جهت دستیابی به تعالی سازمانی به خود تجربه ‌کرده‌است که قسمتی از این فرایند، تغییر رویکرد مدیریت دولتی نوین بوده است از جمله مقررات زدایی،عدم تمرکز، مقاطعه کاری و برون سپاری، مدیریت بر مبنای فرایند و به کارگیری سیستم های مدیریت متفاوت از بخش خصوصی.

هدف نهایی این تحولات و تغییرات بهبود کارایی و اثربخشی سازمان های بخش عمومی، فائق آمدن بر مسائل بورکراسی، شفافیت در کارکردهای سازمان و حساب های سازمان و در نهایت تعالی این سازمان ها بوده است. با این رویکرد مدیریت دولتی نوین به معنی تغییر از تبعیت صرف دستورالعمل ها به دستیابی به نتایج مانند نتایج کارکنان، نتایج مشتری، نتایج جامعه و نتایج کلیدی که مربوط به بعد نتایج تعالی سازمانی می‌باشد است. (تلور، ۲۰۰۹)

به طور خلاصه، مدیریت در سازمان های بخش دولتی یک رویکرد نتیجه مدار است و بر به کارگیری و استفاده از سرمایه های ناملموس از جمله سرمایه اجتماعی متمرکز است که از طریق آن به کیفیت، کارایی و اقتصادی بودن و در نتیجه به تعالی می توان دست یافت. این چالش بخش عمومی منجر ‌به این می شود که در جستجوی ابزارهای جدیدی باشیم که بهبود اثربخش عملکرد سازمان های عمومی را ممکن سازد؛ مدیریت سرمایه اجتماعی یکی از آن ابزارها است. (بوسی و همکاران:۲۰۰۵)

به طور خلاصه در عصر حاضر برای توسعه، مدیران بیشتر از آن که به سرمایه فیزیکی و انسانی نیازمند باشند به سرمایه اجتماعی نیاز دارند. مدیران و کسانی که بتوانند سرمایه اجتماعی سازمان را توسعه دهند راه کامیابی شغلی و سازمانی را هموار می‌سازند. ‌بنابرین‏ با این رویکرد این نتیجه حاصل می شود که سازمان ها از تأکید صرف بر منابع ملموس گذر کرده و به دنبال منابع ناملموس دیگر از جمله سرمایه اجتماعی که شامل اعتماد، مشارکت، شبکه، هنجارها، قانون و توسل به باور ها و ارزش های دینی می‌باشد هستند.

امروزه سازمان ها اغلب رهبرانی را استخدام می‌کنند که به سرمایه اجتماعی اعتقاد داشته باشند. بر این اساس مدیرانی که خواهان رشد و بقای شرکت ها هستند سعی دارند فضای سازمانی مبتنی بر سرمایه اجتماعی برای کارکنان فراهم کنند (تایمون، ۲۰۰۳)

سرمایه اجتماعی به عنوان منبع مهمی تلقی می شود که سازمان ها نیازمند توسعه آن هستند تا به مزیت رقابتی و تعالی دست یابند. (آدلر،۲۰۰۲؛ فروغی،۲۰۰۶). در عصر سازمان های دانش مدار، سرمایه اجتماعی یک سازمان از اهمیت زیادی برخوردار است. سرمایه اجتماعی نشانگر منبع جمعی است که در روابط شبکه ای و امور جاری یک سازمان قرار دارد(پوتنام، ۱۹۹۵). با توجه به اهمیت وجود فضای سرمایه اجتماعی در یک سازمان، عواملی که بتواند به بهبود فضای سرمایه اجتماعی در سازمان کمک کند، از اهمیت زیادی برخوردار هستند.

سوالی که مهم به نظر می‏رسد و باید مورد بررسی قرار گیرد، این است که چرا این تحقیق در دانشگاه تربیت مدرس انجام خواهد گرفت؟

دانشگاه تربیت مدرس به عنوان یک دانشگاه پیشرو در آموزش، پژوهش،‌ تولید و ترویج علم نافع است،که هدف اصلی آن تربیت اعضای هیئت علمی و محققان در رشته‌های علمی مورد نیاز دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی کشور به منظور ارتقای کیفیت علمی و آموزشی و پژوهشی و کمک به گسترش تحصیلات عالی است. و یکی از مهم ترین دانشگاه های دولت محسوب می شود. میزان اعتبارات سالیانه این دانشگاه به طور طبیعی معمولاً بیشتر از دانشگاه های هم ردیف خود می‌باشد. اهمیت تامین نیروی هیات علمی که از حیاتی ترین نیازهای جامعه است، مهم ترین هدف دانشگاه تربیت مدرس محسوب می شود.

چنانچه فضای سازمانی این دانشگاه مبتنی بر سرمایه اجتماعی نباشد، آسیب های بسیاری برای آن پیش رو خواهد بود. یکی از آسیب های مهم عدم وجود اعتماد میان افراد خواهد بود. چنانچه میان افراد یک سازمان اعتماد وجود نداشته باشد جو همکاری و همیاری از بین خواهد رفت؛ یکی دیگر از آسیب های موجود در نتیجه عدم وجود فضای سرمایه اجتماعی، از بین رفتن شبکه های سازمانی است که منجر به از دست رفتن اهداف تیمی و ارتباطات مؤثر می شود. به طور خلاصه در نتیجه نبودن فضای سازمانی مبتنی بر سرمایه اجتماعی مشکلات بسیاری برای آن وجود خواهد داشت.

بنابرین محقق درپی پاسخ گویی ‌به این سئوال است که: چه رابطه ای بین سرمایه اجتماعی وتعالی سازمانی ‌دانشگاه ه تربیت مدرس وجوددارد؟

۱-۲ سابقه موضوع:

ظاهراًً بحث سرمایه اجتماعی، برای اولین بار، قبل از سال ۱۹۱۶، توسط “هانی فان” از دانشگاه “ویریجینای غربی ” (در آمریکا) مطرح شد، اما علی رغم اهمیت آن در تحقیقات اجتماعی، تا سال ۱۹۶۱ که توسط “جین جاکوب” در برنامه ریزی به کار برده شد، شکل جدی به خود نگرفت.

در دهه ۱۹۶۰ به وسیله “رابرت پاتنام” مطالعه ای در باره نقش سرمایه اجتماعی در عملکرد شوراهای منطقه ای ایتالیا انجام گرفت.

در سال ۱۹۶۶ “جیمز کلمن” اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی و عملیاتی کردن آن پرداخت.

در دهه ۱۹۷۰ توسط “گلن لوری” این بحث وارد عرصه اقتصاد شد.

امروزه دانشمندان و نظریه پردازانی همچون: بن رابرت(۱۹۸۰)،ویلیامسون(۱۹۸۱)، فرانسیس فوکویاما(۱۹۹۰)، و.. . تعاریف متعددی را از سرمایه اجتماعی ارائه کرده‌اند. (فصیحی،۱۳۸۹).

در سال ۱۹۹۰ توسط “جیمز کلمن” به عنوان بنیادهای اجتماعی در انجمن جامعه شناسی آمریکا حیات دوباره گرفت.

در ایران نیز تحقیقی تحت عنوان طراحی و تبیین مدل سرمایه اجتماعی دانشگاه پیام نور توسط “طاهره فیضی” در دوره دکتری در دانشگاه علامه طباطبایی صورت گرفت، که به بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی برای شناسایی عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی دانشگاه پیام نور و ارائه مدل جامع سرمایه اجتماعی آن دانشگاه پرداخته است.

“بررسی تاثیر عملکرد سازمان های بخش دولتی بر سرمایه اجتماعی” توسط “علیرضا شیروانی” در رشته مدیریت دولتی صورت گرفته است.

“بررسی سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی در واگن پارس اراک” توسط “مصطفی آشنا” به راهنمایی “محمد سعید تسلیمی” انجام شد که به بررسی میزان رابطه سرمایه اجتماعی با کارآفرینی سازمانی و بررسی نکات قوت و ضعف واگن پارس اراک از بعد سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی پرداخته است.

“نقش سرمایه اجتماعی و فکری در مزیت رقابتی دو شرکت خودرو ساز ایرانی”(ایران خودرو و پارس خودرو) توسط “بهروز قلیچ لی”در دانشگاه تربیت مدرس به راهنمایی”اصغرمشبکی” صورت گرفته است.

“به کارگیری مدل تعالی سازمانی در تحلیل ابعاد فرهنگ سازمانی مراکز خدمات درمانی بیمارستان‏های یزد” توسط “سید حیدر میرفخرالدینی” درسال۱۳۸۷ صورت گرفته است.

“مقایسه نتایج دو بیمارستان تأمین اجتماعی تهران بر اساس الگوی تعالی سازمانی توسط “محمد رضا ملکی” و “احمد رضا ایزدی”صورت گرفته است. این مطالعه مقطعی در دو بیمارستان تأمین اجتماعی البرز کرج و شهدای پانزده خرداد ورامین در سال ۱۳۸۴ انجام شده است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




۲-۸- مداخلات تکمیلی

دسته­ای دیگر از مداخلات وجود دارند که به مداخلات تکمیلی مشهور هستند که شامل روش­های زیر هستند:

۱)مداخلات غذایی

۲) روش دی.آی.آر

۳) برنامه­سان رایز[۸۷]

۴) درمان به شیوه یکپارچگی حسی

در زیر توضیح کامل در ارتباط با هر کدام از این روش­ها آورده شده است.

۲-۸-۱- مداخلات غذایی

این روش بر اساس این دو دیدگاه است که حساسیت­های غذایی عاملی برای ایجاد علائم درخودماندگی است و اینکه کمبود یک ماده غذایی ویژه و یا نوعی از ویتامین­ها می ­تواند عاملی برای ایجاد دسته­ای از علائم اختلالات طیف درخودماندگی باشد( صمدی و مک کانکی، ۱۳۹۰).

رژیم غذایی که برای این افراد تأیید شده برنامه غذایی عاری از گلوتین که در مواد غذایی مانند غلات وجود دارد و کازوئین نیزکه پروتئین موجود در شیر است. اغلب والدین ویتامین ب ۶ با منیزیوم را برای فرزندانشان مفید گزارش دادند. البته نتایج پژوهش همگی مفید بودن این ویتامین را گزارش نکرده و دسته­ای دیگر منفی بودن این روش را گزارش کرده ­اند. سکرتین نیز یک ماده دارویی است که برای کمک به مشکل دستگاه گوارش افراد درخودمانده که توسط مرکز فرآورده ­های دارویی و غذایی آمریکا مورد تأیید قرار گرفته و تحقیقات گزارش­هایی را ‌در مورد بهتر شدن الگوی خواب، ارتباط چشمی­، مهارت­ های زبانی و گفتاری داده ­اند(تورکینگتون، ۲۰۰۷).

ماده­ای دیگر به نام سالیسات تشدید کننده­ فعالیت­های کودک هستند و خوراکی­های حاوی این ماده باید از لیست غذایی ک.دک حذف شوند. این خوراکی­ها مانند( خشکبار، توت، مرکبات و داروهایی مانند آسپرین) ‌می‌باشد( صمدی و مک کانکی، ۱۳۹۰).

۲-۸-۲- روش دی.آی.آر

‌به این روش رویکرد رشدی مبتنی بر ارتباط انفرادی نیز گفته می­ شود. پایه و اساس این رویکرد بر اساس روش بازی درمانی است و این روش برای اولین بار توسط دکتر استانلی گریسپان و سرنا ویدر به کار برده شد است. فلسفه این روش این است که به کودک کمک می­ کند تا بتواند با جهان اطراف خود ارتباط برقرار کند( یاپکو، ۲۰۰۳). این روش که به روش فلور تایم نیز معروف است. روش فلور تایم به جلسه­ غیر رسمی افراد بر روی موکت اشاره دارد که در این جلسه کودک و بزرگسال از طریق فعالیت­های بازی متناسب با سطح رشد کودک به طور طبیعی باهم ارتباط برقرار ‌می‌کنند. این رویکرد به طور عمده توسط والدین در خانه اجرا می­ شود، اما می ­تواند توسط معلمان و متخصصان در مراکز پیش­دبستانی نیز مورد استفاده قرار گیرد(وستوود[۸۸]، ۲۰۰۹؛ ترجمه همتی علمدارلو و شجاعی، ۱۳۹۱).

۲-۸-۳- برنامه­سان رایز

این روش نوعی برنامه مبتنی بر خانه است که برای کودکان با اختلال­های طیف درخودماندگی و سایر ناتوانایی­های رشدی توسط باری نیل کافمن[۸۹] و سماهاریا کافمن[۹۰] تهیه شده است. در واقع نوعی برنامه بازی درمانی مبتنی بر ارتباط است که توسط والدین اجرا می­ شود( وستوود، ۲۰۰۹؛ ترجمه همتی علمدارلو و شجاعی، ۱۳۹۱)

روش سان رایز شامل پنج مرحله است و هر مرحله خود به چندین زیر بخش تقسیم می­ شود. بخش­های موجود در سه مرحله اولیه عبارتند از ارتباط چشمی، ارتباط کلامی، توجه دوجانبه، انعطاف و مدارا و آمادگی برای آموزش. مرحله چهارم و پنجم علاوه بر پنج بخش ذکر شده پیشین هر یک دارای یک بخش اضافی هستند. بخش اضافی مرحله چهارم امل آمادگی برای رفتن به مدرسه است و بخش اضافی مرحله پنجم شامل آغاز مدرسه می­ شود( صمدی و مک کانکی، ۱۳۹۰).

۲-۸-۴- روش یکپاچگی حسی

این روش در دهه­ ۱۹۶۰ میلادی توسط جین آیرس[۹۱] ارائه شد. این روش ‌می‌توان با افراد دارای اختلال ذهنی و جسمی نیز مورد استفاده قرار داد و روشی خاص برای افراد درخودمانده نیست(صمدی و مک کانکی، ۱۳۹۰).

هدف این روش کمک به کودک درخودمانده به منظور پردازش کارآمدتر درونداد حسی و جلوگیری از واکنش­های افراطی به صداهای بلند یا نورهای روشن و توانمندسازی آن ها برای تعامل بهتر با محیطاست. این روش برنامه فعالیت­های حسی و فعالیت­های حرکتی درشت و ظریف است. این برنامه معمولا توسط کاردرمانگر و هفته­ای سه یا چهار بار ارائه می­ شود( وستوود، ۲۰۰۹؛ ترجمه همتی علمدارلو و شجاعی، ۱۳۹۱).

۲-۹- بازی درمانی:

بازی درمانی یک تعامل کمکی بین کودک و بزرگسال آموزش دیده است که از طریق ارتباط نمادین در بازی، در جستجوی راه هایی برای ایجاد ‌ارتباط و کاهش آشفتگی های هیجانی کودک است. به طوری که کودک در طی تعاملات بین فردی با درمانگر، پذیرش، تخلیه هیجانی، کاهش اثرات رنج آور، جهت دهی مجدد تکانه ها و تجربه هیجانی تصحیح شده راتجربه می‌کند( محمداسماعیلی، ۱۳۸۲).

بازی درمانی رویکرد فعالی است که می توان آن را به طور انفرادی یا گروهی به کار برد، به گونه ای که به کودکان اجازه می‌دهند تا به واسطه بازی، در ابتدا با درمانگر ارتباط برقرار کرده و احساسات هوشیار و ناهوشیارشان را آشکار سازند( الکیند[۹۲]، ۱۹۸۱). نظریه های که تبیین بازی کودکان می پردازند، از لحاظ نوع تببین، بسیار متفاوتند، به طور مثال، بازی را به عنوان مؤلفه‌ ای از تحول شناختی و عقلانی مورد توجه قرار می‌دهند، یا آن را فرایندی برای رها سازی استرس های مرتبط با رشد و بزرگ شدن می دانند، یا بازتابی از فشار های فرهنگی است، و وسیله ای برای مهارت های تازه می‌باشد( اسلاتر[۹۳] و دامبروسکی[۹۴]، ۱۹۸۱). مع ذلک هیچ یک از این نظریه ها تضادی در استفاده از بازی به عنوان یک روش درمانی ندارند. اگر چه افراد مختلف ممکن است درباره علت بازی کردن کودکان اختلاف نظر داشته باشند، ولی بااین نکته موافقند که بازی از مؤلفه‌ های ضروری زندگی کودکان است، چرا که آن ها به هنگام بازی معمولا در طبیعی ترین و راحت ترین وضعیت هستند، و به همان راحتی که بزرگسالان احساساتشان را از طریق گفتار ابراز می‌کنند، آن ها نیز همین کار را به وسیله بازی انجام می‌دهند. ‌بنابرین‏ بازی وسیله فوق العاده کارآمد و مؤثری است که با کمک آن می توان وارد دنیای درونی کودکان شد( اسلاتر[۹۵] و دامبروسکی[۹۶]، ۱۹۸۱)..

زمینه آغاز این دیدگاه که بازی درمانی را به عنوان یک رویکرد درمانی مورد توجه قرار داده است، می توان به درمانگران دارای جهت گیری روان تحلیلگرانه نسبت داد. یکی از تاثیر گذارترین این افراد ملانی کلاین است، او بازی نمادین را به عنوان وسیله ای جایگزین برای ابراز کلامی و همچنین شیوه آشکار سازی خیالپردازی های کودک و احساسات ناهوشیارانه به طریق تداعی آزاد می دید که باید توسط درمانگر مورد تعبیر و تفسیر قرار گیرد( سگال[۹۷]، ۱۹۷۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




۸۰

۸۰

۲۵

۲۵

۱۹

۱۹

۲۷

۲۷

۵

۵

۴

۴

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

با توجه به اینکه ۰۵/۰P< است می توان گفت تفاوت معناداری بین گروه دانش‌آموزان قبول و مردود از لحاظ روابط والدین وجود دارد. به عبارت دیگر دانش‌آموزان قبول روابط صمیمی تری با والدین خود دارند. ‌بنابرین‏ فرضیه سوم تحقیق مورد تأیید قرار می‌گیرد.

جدول ۲۵-۴ مربوط به زندگی والدین با فرزندان

F4

خیر

بله

۴۰

۴۰

۱

۵/۲

۳۹

۵/۳۷

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۴

۵/۲

۳۶

۵/۳۷

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۵

۵

۷۵

۷۵

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

با توجه به شاخص‌های آماری اعلام شده یعنی، ۰۵/۰P> (166/0=P) می توان گفت تفاوت معناداری بین میزان (فوت و طلاق) و جدایی والدین دانش‌آموزان قبول و مردود وجود ندارد. ‌بنابرین‏ فرضیه چهارم تحقیق مورد تأیید قرار نمی‌گیرد.

جدول ۲۶-۴ مربوط به علاقه و انتظار والدین به تحصیل فرزندان

کل

F5

بسیارزیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

۴۰

۴۰

۸

۱۶

۱۶

۱۱

۱۲

۵/۱۰

۳

۲

۱

۵/۰

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۲۴

۱۶

۶

۱۱

۹

۵/۱۰

۱

۲

۰

۵/۰

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۳۲

۳۲

۲۲

۲۲

۲۱

۲۱

۴

۴

۱

۱

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

با توجه به اینکه ۰۵/۰P< است می توان گفت تفاوت معناداری بین گروه دانش‌آموزان قبول و مردود از لحاظ علاقه و انتظار والدین به تحصیل فرزندان وجود دارد. به عبارت دیگر والدین دانش‌آموزان فبول نسبت به والدین دانش‌آموزان مردود انتظار و علاقه بیشتری به تحصیل فرزندان خود دارند. ‌بنابرین‏ فرضیه پنجم تحقیق مورد تأیید قرار می‌گیرد.

جدول ۲۷-۴ مربوط به روابط والدین با معلم دانش آموز

F6

خیر

بله

۴۰

۴۰

۱۰

۵/۸

۳۰

۵/۳۱

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۷

۵/۸

۳۳

۵/۳۱

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۱۷

۱۷

۶۳

۶۳

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

با توجه به شاخص‌های آماری اعلام شده یعنی، ۰۵/۰P> (412/0=P) می توان گفت تفاوت معناداری بین روابط والدین با معلم دانش‌آموزان قبول و مردود وجود ندارد. ‌بنابرین‏ فرضیه ششم تحقیق مورد تأیید قرار نمی‌گیرد.

جدول ۲۸-۴ مربوط به بومی بودن دانش‌آموزان

F7

خیر

بله

۴۰

۴۰

۵

۵/۴

۳۵

۵/۳۵

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۴

۵/۴

۳۶

۵/۳۵

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۹

۹

۷۱

۷۱

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

با توجه به شاخص‌های آماری اعلام شده یعنی، ۰۵/۰P> (723/0=P) می توان گفت تفاوت معناداری بین بومی بودن دانش‌آموزان قبول و مردود وجود ندارد. ‌بنابرین‏ فرضیه هفتم تحقیق مورد تأیید قرار نمی‌گیرد.

جدول ۲۹-۴ مربوط به منابع و مواد خواندنی در خانه

F8

خیر

بله

۴۰

۴۰

۳۱

۵/۲۶

۹

۵/۱۳

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۲۲

۵/۲۶

۱۸

۵/۱۳

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۵۳

۵۳

۲۷

۲۷

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

با توجه به اینکه ۰۵/۰P< است می توان گفت تفاوت معناداری بین دو گروه دانش‌آموزان مردود و قبول از لحاظ مطالعه روزنامه و کتاب و مجله وجود دارد. به عبارت دیگر دانش‌آموزان قبول نسبت به دانش‌آموزان مردود مطالعه (روزنامه – کتاب – مجله) بیشتری دارند.

جدول ۳۰-۴ مربوط به آموزش‌های غیر کلاسی (معلم خصوصی – کلاس تقویتی)

F9

خیر

بله

۴۰

۴۰

۴۰

۵/۳۹

۰

۵/۰

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۳۹

۵/۳۹

۱

۵/۰

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۷۹

۷۹

۱

۱

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

با توجه به شاخص‌های آماری اعلام شده، یعنی ۰۵/۰P> (314/0=P) می توان گفت تفاوت معناداری بین دو گروه دانش‌آموزان مردود و قبول از لحاظ استفاده از معلم خصوصی و شرکت در کلاس تقویتی وجود ندارد. ‌بنابرین‏ فرضیه نهم تحقیق مورد تأیید قرار نمی گیرد.

جدول ۳۱-۴ مربوط به تعداد افراد خانواده

کل

F10

۷ نفر و بیشتر

۶ نفر

۵ نفر

۴ نفر

۳ نفر

۴۰

۴۰

۱۷

۵/۱۷

۷

۵/۸

۸

۵/۷

۶

۵

۲

۵/۱

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۱۸

۵/۱۷

۱۰

۵/۸

۷

۵/۷

۴

۵

۱

۵/۱

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۳۵

۳۵

۱۷

۱۷

۱۵

۱۵

۱۰

۱۰

۳

۳

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




به طور کلی باید گفت این تحقیق از نظر هدف ، کاربردی و از جهت روش گردآوری داده ها، توصیفی و به طور مشخص ترکیبی از نوع توصیفی- همبستگی است.

متغیرهای تحقیق:

در انجام پژوهش برای پاسخ به سوالات یا آزمودن فرضیه ­ها، لازم است که متغیرها شناسائی­شوند . در این پژوهش از ۲ نوع متغیر استفاده شده است :

متغیر مستقل انعطاف­پذیری استراتژیک ( از بعد تجربه­صادرات ، تصمیم ­گیری و هماهنگی ) و متغیر وابسته توسعه بازار و عملکرد صادراتی است.

روش گردآوری داده ها:

در این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و می‌دانی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است.

روش کتابخانه ای:

هر محققی قبل ‌از شروع پژوهش و هنگامی که به موضوعی ویژه برای پژوهش علاقمند شده­است، ناگزیر از مراجعه به کتابخانه خواهد بود. با مطالعه کتاب­ها، مقاله­ها و تحقیقات دیگران که درحوزه موضوع مورد علاقه اوست ، موضوع پژوهش خود را خالص­تر و رساتر سازد. برای پیشینه و ادبیات پژوهش از کتابخانه و مراجعه به اینترنت استفاده­شده­است.

روش می‌دانی:

در این روش ‌ابزار گردآوری داده های اولیه از طریق پرسشنامه و یا مصاحبه منظم بوده است . در تحقیق حاضر با بهره گرفتن از نظر صاحب‌نظران و اساتید کمیته تحقیق، عوامل مرتبط با موضوع شناسایی شده و با استفاده ‌از مقیاس درجه­بندی لیکرت پرسشنامه مقدماتی تهیه­گردید. پس از تعیین اعتبار و روایی آن ، پرسشنامه نهایی تهیه و اطلاعات مورد نیاز جمع ­آوری شده­است .

پرسشنامه شامل۲ قسمت عمده است :

۱-اطلاعات عمومی پاسخگو: در این بخش از سوالات سعی شده تا اطلاعات کلی و جمعیت شناختی مربوط به پاسخ دهندگان جمع ­آوری شود که شامل ۵ سوال است .

۲-اطلاعات اختصاصی: این بخش شامل سوالات تخصصی است که درطراحی آن ها سعی شده تا حد ممکن قابل فهم و ساده باشند. برای طراحی این بخش از طیف ۵ بخشی لیکرت استفاده­گردیده­است که یکی­از رایج­ترین مقیاس­های اندازه ­گیری به شمار می­رود. شکل کلی و نحوه امتیازدهی طیف لیکرت به صورت جدول ۳-۱ است .

خیلی مخالفم

مخالفم

نظری ندارم

موافقم

خیلی موافقم

۱

۲

۳

۴

۵

جدول ۳-۱-مقیاس ۵گزینه ای لیکرت

پایائی و روائی پرسشنامه:

پیش از اطمینان نهائی به ابزارهای اندازه گیری و به کارگیری آن ها در مرحله اصلی جمع ­آوری داده ­ها ، ضرورت دارد که پژوهشگر از طریق علمی، اطمینان نسبی لازم را نسبت به روایی ابزار مورد نظر و معتبر بودن آن پیدا کند.

۱٫۵٫۳ پایائی:

شرط به دست­آوردن داده ­های خوب این­است­که شیوه اندازه ­گیری پدیده موردنظر دارای ‌اعتبار و روایی کافی باشد. اعتبار یا قابلیت اعتمادیکی­از ویژگی­های فنی ابزار اندازه ­گیری است ومنظور این­است­که ابزار اندازه ­گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می‌دهد. در واقع مقصود آن است که اگر ابزار اندازه گیری را دریک فاصله زمانی کوتاه چندین بار و به گروه واحدی از افراد بدهیم ، نتایج حاصل نزدیک به هم باشد. (خاکی،۱۳۷۹: ۲۴۵) ضریب قابلیت اعتماد نشانگر آن است که تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می‌دهد. ضریب قابلیت اعتماد نشانگر آن است که تا چه اندازه ابزار اندازه گیری ویژگی­های با ثبات آزمودنی و یا ویژگی­های متغیر و موقتی وی را می­سنجد و دامنه آن از صفر ( عدم ارتباط ) تا ۱+ ( ارتباط کامل ) می‌باشد . (سرمدودیگران،۱۳۷۹: ۱۶۶)

در این پژوهش برای تعیین پایائی از روش آلفای کرونباخ استفاده می‌گردد. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری که خصیصه های مختلف را اندازه گیری می‌کند، بکارمی رود .

برای محسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمره ­های هر زیرمجموعه سوال­های پرسشنامه و واریانس کل را محاسبه کرد. با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه می‌کنیم:

که درآن :

J = تعداد زیر مجموعه سوال های پرسشنامه

Sj2= واریانس زیر آزمون j ام

S2 = واریانس کل پرسشنامه

به منظور اندازه ­گیری قابلیت­اعتماد، روش آلفای کرونباخ با بهره گرفتن از نرم افزارspss 19 استفاده­می­ شود. عدد پایایی به دست آمده در یک نمونه ۳۰ تایی برابر با ۷۹٫۳۸ درصد شده است که بالاتر از ۷۰ درصد و تقریباً مناسب می‌باشد لذا پرسشنامه از قابلیت اعتماد خوبی برخوردار است.

۲٫۵٫۳ روائی(اعتبار):

مفهوم روایی یا اعتبار ‌به این سوال پاسخ می‌دهد که ابزار اندازه ­گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می­سنجد. بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه ­گیری نمی­ توان به دقت داده ­های حاصل­ازآن اطمینان داشت. روش­های متعددی برای تعیین اعتبار ابزار اندازه ­گیری وجود ­دارد که در­ اینجا از اعتبار محتوا بهره گرفته شده است . اعتبار محتوا نوعی اعتبار است که معمولاَ برای بررسی اجزای تشکیل دهنده یک ابزار اندازه گیری به کار­برده می­ شود. اعتبار محتوای یک ابزار اندازه ­گیری به سوال­های تشکیل­دهنده آن بستگی دارد. اگرسوال­ها معرف ویژگی­ها و مهارت­ های ویژه­ای باشند که محقق قصد اندازه ­گیری آن ها را داشته باشد آزمون دارای اعتبار محتوا است. اعتبار محتوای یک آزمون معمولاَ توسط افرادی متخصص در موضوع مطالعه تعیین می­ شود. ازاین رو اعتبار محتوا به قضاوت متخصصین بستگی دارد. (سرمد و دیگران،۱۳۷۹: ۱۷۱)

‌بنابرین‏ اعتبار محتوا ، ویژگی ساختاری ابزار اندازه ­گیری است که همزمان باتدوین آزمون درآن تنیده­می شود. اعتبارمحتوای این پرسشنامه توسط استاد راهنما ، جناب آقای دکتر محمدرضا عسگری مورد تأیید قرار­گرفته است و از اعتبار لازم برخوردار­‌می‌باشد.

اعتبار انواع گوناگونی دارد مانند :

– صوری ( بر اساس قضاوت افراد اگاه و مطلع – نجبگان )

– محتوائی ( توان سنجش میزان وجود اندازه صفت )

– ملاکی ( اثربخشی یک ابزار در پیش‌بینی رفتار یک ازمودنی در یک موقعیت خاص )

– سازه ای (سنجشگر اجزای متغیر به تناسب سهم هر قسمت درکل ساختارمتغیر) (خاکی،۱۳۷۹: ۲۴۴)

قابلیت­اعتماد دریک آزمون می ­تواند از موقعیت به موقعیت دیگر و از گروهی به گروهی دیگر متفاوت باشد. یک آزمون باید پایا باشد تا بتواند روا باشد ولی رابطه معکوس بین این دو ضروری نیست. (خاکی،۱۳۷۹: ۲۴۵) برای محاسبه ضریب اعتماد ابزار اندازه ­گیری شیوه ­های مختلفی به کار­برده­می­ شود که ما در اینجا از ضریب آلفای کرونباخ استفاده کرده­ایم.

مقصود آن است که اگر ابزار اندازه ­گیری را در یک فاصله زمانی کوتاه چندین بار و به گروه واحدی از افراد بدهیم ، نتایج حاصل نزدیک به هم باشد .

جامعه ونمونه آماری:

۳-۶-۱- قلمروی مکانی تحقیق:

قلمروی مکانی این پژوهش استان مرکزی می‌باشد.

۳-۶-۲- قلمروی زمانی تحقیق:

قلمروی زمانی این پژوهش از ابتدای مهر لغایت بهمن ماه ۱۳۹۲می باشد .

۳-۶-۳- جامعه آماری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




نظریه آنان بیشتر از سوی “تیلور” و “رایت” در سال ۲۰۰۴ مورد حمایت قرار گرفت، این دو دانشمند و محقق تحقیقات خود را در بخش عمومی به انجام رساندند تا عوامل مؤثر در آمادگی یک سازمان در جهت توزیع صحیح منابع دانشی را به همگان نشان دهند.

۲-۱۳-۱-مروری بر مدل‌های اصلی آمادگی سازمانی جهت پذیرش مدیریت دانش

برای پذیرش فرایندهای مدیریت دانش در یک سازمان، تغییرات فیزیکی و منطقی و ساختاری خاص در هدایت عملیات مورد نیاز می‌باشد. این پیش ‌شرط ها برای استقرار مدیریت دانش به عنوان زیر ساخت ها و نیز توانمندسازهای مدیریت دانش معرفی شده اند . با مقایسه توانمند سازهای مدیریت دانش و چارچوب ها و دستورالعمل های موجود در ادبیات گذشته عوامل “فرهنگ سازمانی”، “استراتژی و رهبری”، “زیرساخت فن آوری اطلاعات” و “افراد” به عنوان کامل ترین توانمندسازهای مدیریت دانش معرفی می‌شوند.

۲-۱۳-۱-۱-مدل استعداد تقبل فرایندهای مدیریت دانش

آمادگی سازمانی، توانایی و آگاهی یک سازمان برای تغییر و جابجایی از وضعیت کنونی به وضعیت جدید می‌باشد. کارشناسان تخمین می‌زنند که ۵۰ درصد از تمام تلاش ها برای تغییر با شکست مواجه می شود، چرا که رهبران به اندازه کافی آمادگی سازمان را برای تغییر ارزیابی نمی کنند. جهت پیاده سازی موفق مدیریت دانش و پذیرش فرایندهای آن، سازمان‌ها ابتدا نیاز است که مجهز بودن سازمانشان را ارزیابی کنند، قبل از آنکه آن ها برنامه های مدیریت دانش را شروع نمایند. ‌جلال‌الدین و همکارانش در سال ۲۰۰۹ یک مدل مفهومی را از طریق یکپارچه نمودن” زیرساخت های مدیریت دانش” و “تئوری یکپارچه پذیرش و استفاده از ‌تکنولوژی”، در زمینه آمادگی سازمان برای پذیرش فرایندهای مدیریت دانش ارائه نمودند(شکل۲-۴). در این مدل فاکتورهای سازمانی عبارتند از “فرهنگ سازمانی”،”ساختار سازمانی” و “زیر ساخت فناوری اطلاعات” که همان‌ طور که گفته شد جزء توانمند سازهای مدیریت دانش می‌باشند. همچنین با تأکید بر این موضوع که، پذیرش تکنولوژی و پذیرش سیستم های مدیریت دانش اساسا مشابه بوده و اجتماع این دو مفهوم منطقا پذیرفتنی است، دو ساختار مستقل دیگر، یعنی ” انتظار مزایای شغلی از پذیرش فرایندهای مدیریت دانش” و نیز ” انتظار سادگی و سهولت پذیرش فرایندهای مدیریت دانش”، فاکتورهای انسانی مدل را تشکیل می‌دهند.

با تطبیق توانمندسازهای مدیریت دانش که در بخش قبل آمده و مدل ‌جلال‌الدین و نیز با توجه به اهمیت نقش استراتژی و رهبری در برنامه ها و فرایندهای یک سازمان و با توجه به اینکه در ادبیات گذشته” استراتژی و رهبری” به عنوان یکی از توانمندسازهای اساسی مدیریت دانش در نظر گرفته شده، نتیجه گیری می شود که در مدل ‌جلال‌الدین عامل استراتژی و رهبری باید به عنوان یکی از عوامل اساسی موجود در مدل در نظر گرفته شود، در نتیجه عامل استراتژی و رهبری به مدل موجود اضافه و شکل۲-۵ برای ارزیابی آمادگی جهت پذیرش فرایندهای مدیریت دانش پیشنهاد می‌گردد.

شکل۲-۴-مدل استعداد تقبل فرایندهای مدیریت دانش(Jalaldeen,2009)

زیر ساخت مدیریت دانش

ساختار سازمانی

ز ITزیر ساخت

فرهنگ سازمانی

آمادگی

پذیرش

فرایندهای

KM

انتظار مزایای شغلی از

پKMپذیرش فرایندهای

انتظار سادگی و سهولت از

پKMپذیرش فرایندهای

در این زمینه می توان انتظار آن را داشت که “فرهنگ سازمانی” و “زیرساخت فناوری اطلاعات” و “استراتژی و رهبری” می‌تواند بر انتظار افراد از مزایای شغلی و درک سوادآوری تاثیرگذار باشد. همچنین می توان انتظار آن را داشت که ” زیرساختار فناوری اطلاعات” و ” ساختار سازمانی” می‌تواند بر انتظار افراد از سادگی و سهولت پذیرش فرایندهای مدیریت دانش تاثیرگذار باشد. به طوری که هر چند تکنولوژی به عنوان یکی از فاکتورهای حمایت کننده ضروری برای پذیرش فرایند مدیریت دانش در نظر گرفته شده اگر ساختار منطقی سازمان آن را پشتیبانی نکند اعضای سازمان احساس اضطراب و نگرانی در پذیرش فرایندهای مدیریت دانش خواهند داشت.

توانمند سازهای مدیریت دانش

فاکتورهای سازمانی فاکتورهای فردی

آمادگی

پذیرش

فرایندهای

مدیریت دانش

KM

استراتژی و رهبری

انتظار مزایای شغلی از

پKMپذیرش فرایندهای

فرهنگ سازمانی

ساختار سازمانی

زیر ساخت

فناوری اطلاعات

انتظار سادگی و سهولت از

پKMپذیرش فرایندهای

شکل۲-۵- مدل استعداد تقبل فرایندهای مدیریت دانش

۲-۱۳-۱-۲-مدل سیمینوچ و سینکلر

سیمینوچ و سینکلر ۱۴ فاکتور را برای آمادگی جهت پذیرش مدیریت دانش در مد نظر قرار دادند.

شکل ۲-۶-چارچوب آمادگی سازمانی سیمینوچ و سینکلر

چهارده عامل مدل سیمینوچ و سینکلر به شرح زیر است:

۱-از طریق رهبری اعتماد جلب کنید. این اصل به ویژه در سطح مدیریت صادق است اما در سطوح دیگر سازمان نیز به کار می رود. می بایست تعهدات مشهودی نسبت به فلسفه شرکت در روابط خارجی و نیز کیفیت عملکرد وجود داشته باشد.

بدون این رهنمود همواره این خطر وجود خواهد داشت که تیم های فرایندها فرهنگ کار خود را بیش از اندازه توسعه دهند تا شکاف های موجود را بپوشانند و در این صورت این خطر وجود دارد که چنین فرهنگی بیشتر به دو راهی های حال بپردازد تا به نیازهای استراتژیک دراز مدت کسب و کار. دوم این که اگر تعهد مشهود هیئت مدیره وجود نداشته باشد، محرک اولیه در میان شکاف و تردید بسیار متوقف خواهد شد. رهبری نمی تواند منصوب شود، رهبران می بایست به رهبری شناخته شوند.

۲-نقش های “بشارت دهنده” را شناسایی و گسترش بدهید. این گام بسیار ضروری است، هر چند ما بحث کرده ایم که رهبران می بایست به رهبری شناحته شوند اما همه جا ممکن است، این اصل صادق نباشد و کاری از “بشارت دهندگان” برای تبلیغ پیام رهبری لازم باشد تا شاگردانی متعهد ایجاد کند و نه پیروانی صرف.

۳-سیاست های مالکیت دانش را معرفی کنید. نقش های مهم در این خصوص مالکان فرایند، مالکین محتوا و عملگران فرایند هستند.

مالکیت فرایند مزایای ویژه ای دارد:

    • برای مستند سازی و تعیین رویه فرایند مفید است و نیازمندی های منابع را به شکل کلی و بهترین حالت بیان می‌کند.

    • برای حصول اطمینان از این که شکل کلی فرایند در شکل های مختلف آن در بخش های مختلف در بهترین وضعیت حفظ می شود.

    • برای قبول و تأیید پیشرفت های حاصله در فرایند به عنوان یک استراتژی تکاملی

    • برای حصول اطمینان از اینکه تغییرات پیشنهاد شده برای آن فرایند تاثیر مخربی برای سایرفرآیندهای مربوطه ندارد و بالعکس.

    • برای پشتیبانی از فرایند تغییر که از آن طریق بهبود فرآیندها انجام می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




گفتار دوم: قانونگذاری: امری میان سیاست و حقوق[۱۶]

مشهور است که نظریه حقوقی، مانند علم حقوق در معنای کلی، معمولاً از منظر قاضی به قانون مینگرد نه قانون‌گذار. نظریه حقوقی بیشتر به تصمیم گیری و استدلال قاضی علاقه­مند است تا به تصمیم و استدلال قانون‌گذار. عقلانیت قانون همواره موضوع محوری نظریه حقوقی بوده؛ اما این عقلانیت غالباً و به طور طبیعی معادل با عقلانیت قاضی و تصمیمات وی تلقی شده است.

بند اول: مسئله فلسفه قانونگذاری

قرن بیستم، قرن حقوق موضوعه؛[۱۷] یعنی عصر حاکمیت قانون‌گذار بوده است. در این سالها، به ویژه با طلوع آفتاب دولت رفاه، به نحو فزاینده­ای از قانونگذاری به منظور مدیریت آگاهانه جامعه، هم در نظام اقتصادی و هم در زندگی روزمره شهروندان، استفاده شده است. دیوان سالاران و به خصوص سیاست مداران ما، قانون را اساساً ابزاری برای مهندسی اجتماعی یا به تعبیر یورگن هابرماس، به مثابه یک وسیله ارتباطی[۱۸] تلقی کرده‌اند. اما در دهه های پایانی این قرن، مشکلاتی که این ابزار انگاری قانون موجب بروز آن ها شده بود، هرچه بیشتر نمایان شد. این مشکلات عبارت­اند از: تورم تقنینی و تحت کنترل درآوردن روابط اجتماعی با قانون، کاهش کیفیت پیش نویس های قانون و در نتیجه اصل قانون، و از میان رفتن مشروعیت دخالت دولت از طریق قانون. این مسائل، ارتباطی با عقلانیت قضاوت ندارد، بلکه به عقلانیت قانونگذاری مربوط است. اما اگر این مسائل به عقلانیت قانونگذاری مربوط است، دقیقًا مقصود از مفهوم عقلانیت در این رابطه چیست؟ و آیا نظریه حقوقی می‌تواند در تبیین و حل این مسائل سهمی داشته باشد؟ آیا نظریه قانونگذاری یا فلسفه حقوق ازمنظر قانون‌گذار، می‌تواند جایگزین مناسبی برای نظریه حقوقی غالب و دیدگاه مورد پذیرش قاضی شود؟[۱۹] برای پاسخ ‌به این پرسش­ها ابتدا سعی می کنم به تحلیل نقشی بپردازم که قانونگذاری در کل حوزه حقوق ایفا می­ کند.

بند دوم: قانونگذاری به مثابه تلفیق اعمال سیاسی و حقوقی[۲۰]

در حقوق موضوعه عصر ما، قانون موضوعه مهم ترین منبع حقوق محسوب می­ شود؛ اما منبع حقوق به معنای خود حقوق نیست. در حقیقت ما از نظری های دفاع می‌کنیم که مطابق آن، قانون در مهم ترین معنایش – که همان محصول نهایی عمل قانونگذاری است – باید همانند قواعدی تلقی شود که هنوز تبدیل به حقوق نشده است. در این معنا قانون بیش از آنکه جزء حقوق باشد، ماده خام حقوق محسوب می شود. در برخی مقالات، میان دو جنبه حقوق قائل به تفاوت شده اند: حقوق به مثابه هنجارهای حقوقی یا نظم حقوقی و حقوق به مثابه سلسله اقدامات معین یا افعال حقوقی. البته این دو جنبه از حقوق ارتباطات تنگاتنگی با هم دارند. ‌بنابرین‏ اقدامات حقوقی، مسئول تولید و بازتولید مستمر حقوق به مثابه هنجارهای حقوقی محسوب می‌شوند. در این صورت اعمال اجتماعی معین که می توان آن ها را اقدامات حقوقی نامید، چیست؟ ما دو معیار برای تعریف این اعمال ارائه کرده ایم: یکی از این معیارها به عاملان و دیگری به نتایج این گونه اقدامات برمی گردد. ‌بر اساس این معیارها، اعمال حقوقی در معنای مضیق، شامل آن دسته از افعال اجتماعی است که عاملان اصلی آن، شاغلان حرف حقوقی و کسانی هستند که در تولید و بازتولید مستمر نظم حقوقی سهیم اند. بدیهی ترین فعالیت هایی که در ذیل تعریف ما از اقدامات حقوقی جای می‌گیرد، قضاوت و نظریه پردازی حقوقی است. اما ‌در مورد قانونگذاری، یعنی فعالیتی که در جامعه معاصر ما وظیفه اصلی تولید هنجارهای حقوقی را برعهده دارد، چه میتوان گفت؟ آیا قانونگذاری شامل آن دسته از اعمال حقوقی نمی شود که حقوق را به مثابه نظم حقوقی تولید و بازتولید می­ کند؟ پاسخ هم آری و هم خیر است. به خاطر داشته باشیم که ‌بر اساس این تعریف، عاملان اصلی اقدامات حقوقی، حقوق دانان و شاغلان حرف حقوقی­اند. با این معیار، به نظر می‌رسد قانونگذاری خارج از مفهوم حقوق، به مثابه یک سلسله اعمال اجتماعی خاص قرار می‌گیرد. در یک نظام سیاسی دمکراتیک، اقدامات تقنینی صرفاً مختص حقوق دانان نیست، بلکه سیاست مداران نیز در آن نقش دارند. این امر به ویژه درخصوص قسمت پایانی فرایند قانونگذاری صادق است؛ یعنی زمانی که دولت تصمیم خود را با تقدیم لوایح به پارلمان اعلام می‌کند و پارلمان نیز بعد از مذاکرات مفصل ‌در مورد قبول یا رد لوایح تقدیمی تصمیم می‌گیرد. مباحثاتی که پیش از اخذ این تصمیمات، هم در دستگاه های دولتی و هم در سپهر عمومی، راجع ‌به این لوایح صورت می‌گیرد، نه از استدلال های حقوقی؛ بلکه از استدلال های سیاسی نشئت می‌گیرد. به نظر می‌رسد آنچه در این فرایند وجود دارد، نه اعمال حقوقی، بلکه اعمالی سیاسی است.

با وجود این، فرایند قانونگذاری شامل مراحل منظمی است که مباحثات حقوقی حقوق دانان مرحله اصلی آن را تشکیل می‌دهد. ‌بنابرین‏، تهیه پیش نویس قانون شامل مرحله صورت بندی هنجار است که کارشناسان حقوقی بر آن احاطه دارند و مرحله ای است که توجه اصلی، معطوف به حفظ سازگاری و انسجام نظم حقوقی است. حتی در برخی کشورها، رویه پارلمانی می‌تواند حاوی مؤلفه هایی باشد که در آن بحث حقوقی در اولویت قرار گیرد، مانند کشورهایی که در آن ها ساز و کار کنترل لوایح تحت بررسی، از حیث انطباق آن لوایح با قانون اساسی یک رویه محسوب می شود. برای نمونه در فنلاند، کمیسیون قانون اساسی پارلمان با کمک متخصصان حقوق اساسی، مسئولیت اصلی این کنترل را برعهده دارد.

‌بنابرین‏ اقدامات تقنینی را ‌می‌توان تلفیقی از سیاست و اعمال حقوقی تلقی کرد. از زمان ماکس وبر رسم بر این بوده است که استقلال را یکی از ویژگی­های حقوق مدرن بدانند. نقشی که قانون‌گذار در تولید نظم حقوقی ایفا می­ کند و ماهیت خاص آن به عنوان تلفیقی از سیاست و اعمال حقوقی، ممکن است بر این دلالت کند که در جامعه مدرن، مجرایی مهم وجود دارد که حقوق از طریق آن درهای خود را به روی سیاست باز نگاه داشته است. استقلال حقوق مدرن دست کم در رابطه با سیاست، به خودبسندگی(یا خودکفایی) آن منجر نشده است. تلفیق جنبه‌های سیاسی و حقوقی قانون در معنای نوعی آن، پیشاپیش متضمن این امر است که معیار عقلانیت قانونگذاری نمی تواند مساوی معیارهای عقلانیت قضایی باشد.[۲۱]

بند سوم: قانونگذاری در ساختار کلی نظم حقوقی

مقصود از قانونگذاری نه تنها اقدامات معین سیاسی حقوقی است، بلکه محصولات نهایی این اقدامات یعنی قوانین موضوعه، آیین نامه ها و انواع مقررات حقوقی آن را نیز در بر دارد که در این قسمت به بررسی این جنبه از قانونگذاری می پردازیم. اکنون زمان توجیه این نظریه است که قانون، از حیث جنبه هنجاری حقوق، قاعده ای است که هنوز به حقوق تبدیل نشده و ماده خام آن است.

در اینجا از تمایز دیگری که سعی در روشنگری درباره آن داشته ایم و آن را «اثبات گرایی انتقادی» نام نهاده ایم کمک می گیریم یعنی تمایز میان سطوح مختلف حقوق. این تمایز، حقوق را به مثابه یک پدیده هنجاری که به معنای نظم حقوقی است در نظر می‌گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




جدول ۴-۱۷٫ نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه تأثیر هوش اجتماعی کارکنان بر خلاقیت سازمانی ۱۰۷

فصل اول

کلیات پژوهش

مقدمه:

جامعه امروزی، جامعه سازمانی است. امروزه بخش عمده ای از زندگی ما در سازمان ها یا در ارتباط با سازمان ها سپری می شود. هر سازمانی با انجام دادن وظایف چندگانه یا تخصصی، ‌هدف‌های‌ عام یا خاصی را برای جامعه و مردم محقق می‌سازد (علاقه بند، ۱۳۸۷: ۴). یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور رشد و بقا در محیط های جدید، ویژگی‌های خاصی را می طلبد، یکی از مهم ترین خصیصه‌هایی که می‌تواند در پاسخ ‌به این تغییرات کمک کند، هوش اجتماعی است (میرزا قادری، ۱۳۸۶: ۶۰).

هوش اجتماعی[۱] اصطلاح فراگیری است که مجموعه گسترده ای از مهارت ها و خصوصیات فردی را در بر گرفته و معمولا به آن دسته از مهارت های درون فردی و بین فردی اطلاق می شود که فراتر از حوزه مشخصی از دانش های پیشین، چون مهارت های فنی یا حرفه ای است. ثرندایک[۲] از پیشگامان نظریه هوش اجتماعی است که آن را به عنوان توانایی درک دیگران و رفتار عاقلانه در ارتباطات انسانی تعریف ‌کرده‌است. ثرندایک برای اولین بار اصطلاح هوش جمعی یا اجتماعی را در تبیین رفتار و کردار انسان به کار گرفت (بوزان، ۱۳۸۴). بررسی رفتار فرد در محیط کاری توجه محققان را به میزان زیادی به خود جلب ‌کرده‌است. هدف مشترک مطالعات، تعریف نوعی رفتار است که به موفقیت بلند مدت سازمان کمک می‌کند. هوش اجتماعی کارکنان سازمان تأثیرات زیادی بر رفتار آن ها ، رضایت شغلی، تعهد سازمانی (تهامی منفرد، علیایی زند و یوسفی،۱۳۸۱) و به خصوص رفتار شهروندی سازمانی [۳]و خلاقیت سازمانی[۴] آن ها خواهد داشت. رفتار شهروندی از نظر اورگان و همکارانش[۵] به عنوان رفتار های فردی و داوطلبانه ای است که باعث ارتقای اثربخشی و کارایی عملکرد سازمان شده اما به صورت مستقیم به وسیله نظام های رسمی سازمان به آن پاداش داده نمی شود. خلاقیت سازمانی عبارت است از هر نوع فراگرد تفکری که مسئله ای را به طور مفید و بدیع حل کند (به نقل از مارتینز و تربلانچ[۶]، ۲۰۰۳: ۶۵).

بیان مسأله پژوهش

افراد در موقعیتهای اجتماعی، بخاطر تفاوت‌های فردی، یکسان عمل نمی کنند این تفاوت‌های فردی در ادبیات روانشناسی به هوش اجتماعی اشاره دارد. هوش اجتماعی برای نخستین بار زمانی که ثرندایک هوش را در سال۱۹۲۰ به عنوان هوش اجتماعی، مکانیکی و انتزاعی در بیین رفتار و کردار انسان تعریف کرد، به صورت جدی مورد بحث قرار گرفت، وی هوش اجتماعی را به عنوان توانایی درک دیگران و رفتار عاقلانه در ارتباطات انسانی تعریف ‌کرده‌است (دوقان و چتین[۷]، ۲۰۰۹). هوش اجتماعی عبارت است از توانایی برقراری روابط بین فردی در گروه و همکاری با دیگران، استفاده از توان ذهن و جسم برای برقراری ارتباط با دیگران و درک بهتر آنان، رشد و توسعه روابط بین فردی و رفتار دوستانه با دیگران. در حقیقت ایجاد روابط سالم یا به دیگر سخن ” سیاست برقرار کردن رابطه” یک توان خاص و ارجمند است که هوش اجتماعی نام دارد (بوزان[۸] ،۲۰۰۲). همچنین هوش اجتماعی عبارت است از توانایی به کارگیری مهارت‌های ارتباطی، روابط دوستانه با دیگران، رفتارهای اجتماعی و هم دلی با دیگران (محمدیان حسین آبادی، ۱۳۸۶)، که شامل این مؤلفه­ ها می‌باشد: پردازش اطلاعات اجتماعی؛ یعنی توانایی درک و فهم و پیش‌بینی رفتار و احساسات دیگران. آگاهی اجتماعی؛ درک مناسب از نگرانی ها و احساسات سایرین از ارکان موفقیت در فعالیت­های اجتماعی و مهارت­ های اجتماعی؛ حساسیت به دیگران، برای کسب عملکرد شغلی برتر و توانایی شناخت نیاز­های دیگران (گلمن[۹]، ۲۰۰۰). از سوی دیگر رفتار­های مدنی که با پا گذاشتن بشر به جوامع مدنی به وجود آمده اند، از دیرباز محور توجه صاحب‌نظران و پژوهشگران عرصه های مختلف جامعه شناسی و روانشناسی قرار گرفته است. بوی‍ژه توجه پژوهشگران در حوزه ­های روانشناسی تربیتی در سال های آخر قرن بیستم ‌به این متغیر معطوف شده است (سی چیچا و کیم[۱۰]، ۲۰۰۹: ۵۸). کاتز و کان[۱۱] (۱۹۶۸) معتقدند که این گونه رفتارها باعث افزایش اثربخشی سازمان می‌شوند و در محیط­هایی که تعامل و روابط گروهی وجود دارد، ‌به این شکل قابل تعریف است، “الگو­های رفتاری که بافت اجتماعی و روانی انجام تکالیف و وظایف را مورد حمایت قرار می‌دهد” (گل پرور، وکیلی و آتش پور، ۱۳۹۰). این رفتارها را رفتارهای داوطلبانه نیز تعریف کردند که به شدت مورد نیاز سازمان های رسمی هستند (ایبروگوز[۱۲]، ۲۰۱۰). مکنزی، پودساکوف و پین[۱۳] (۲۰۰۰) معتقدند که این نوع رفتارها در درجۀ اول از زمره وظایف و مسئولیت های تعریف شده در شرح وظایف افراد نیست، اما انجام آن ها به اشکال متعددی بر عملکرد مؤثر فردی و گروهی تأثیر می‌گذارد. این نوع رفتار­ها مشتمل بر گستره ی وسیعی، نظیر یاری رسانی به دیگران، همکاری و مشارکت غیر الزامی و مبتنی بر انگیزش درونی و ارائه ی پیشنهادات و راه حل­هایی برای بهبود فرایندهای موجود در محیط هستند.

بی شک باید گفت که از اهداف اصلی و محور اساسی بحث های مدیریتی و تحقیقات آموزشی که می بایست به طور جدی مورد توجه واقع شود، خلاقیت سازمانی است. در دنیای کنونی که سرعت تغییرات بسیار افزایش پیدا کرده و رقابت در سازمان ها گسترش یافته است خلاقیت راه کلیدی بقاء و پایداری سازمان ها در این عرصه پرتلاطم محسوب می شود. خلاقیت یعنی توانایی تولید ایده های نو که برای یک زمان معینی مفید می‌باشد (ولفولس[۱۴]، ۲۰۰۸: ۲۲۱). خلاقیت سازمانی یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیت‌های سازمان؛ مثلاً افزایش بهره‌وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره (کورکماز، آرپکی[۱۵] ، ۲۰۰۹). در پژوهشی میجس و همکاران[۱۶] (۲۰۰۸) تأثیرات هوش اجتماعی و هوش شناختی را بر میزان محبوبیت نوجوانان مدرسه از طریق سنجش پیشرفت تحصیلی مقایسه کردند. مشاهده شد که محبوبیت به طور معنا داری با هوش اجتماعی مرتبط است. رضایی و خلیل زاده (۱۳۸۸) در پژوهشی تحت عنوان رابطه بین هوش اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس ‌به این نتیجه رسیدند که (۱) بین هوش اجتماعی مدیران و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنا داری و جود دارد. (۲) از بین سه مؤلفه هوش اجتماعی، مؤلفه مهارت اجتماعی و پردازش اطلاعات بهترین پیش بین برای رضایت شغلی می‌باشند.

کولدیپ و همکارانش[۱۷] (۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان رابطه بین پنج بعد شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی نتیجه گرفتند که چهار بعد شخصیتی برون گرا، با وجدان بودن، وظیفه مداری و تجربه پذیری به صورت مثبتی با رفتار شهروندی سازمانی در ارتباط می‌باشد.­رابطه هوش اجتماعی با متغیر­های گوناگون توسط پژوهشگران مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است، امّا به نظر می­رسد کمتر پژوهشی در ارتباط با همبستگی هوش اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی و خلاقیت سازمانی انجام گرفته شده باشد. لذا این پژوهش در صدد مطالعه رابطه بین این متغیر­ها ‌می‌باشد. ‌بنابرین‏ پژوهش حاضر در صدد ‌پاسخ‌گویی‌ به سؤال اساسی زیر ‌می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




تجارت سیار، همان تجارت الکترونیک از طریق فناوری بی سیم است و در واقع جدیدترین نوع تجارت الکترونیک محسوب می شود.گر چه این تجارت هنوز در مراحل آغازین خود بسر می‌برد ولی تا به حال رشد زیادی داشته است.این تجارت باعث خواهد شد که کاربران به اطلا عات حساس تجاری و نیز توانمندی های ارتباطی در هر مکان و زمان، دست یابند( یانگ، ۲۰۰۵)[۹].

تجارت سیار دارای پتانسیل ارائه خدمات تجاری و تفریحی به مشتریان در محیط های بی سیم می‌باشد پیشرفت های فنی دستگاه های محاسباتی و ارتباطاتی قدرتمندی نظیر کمک رسان دیجیتال شخصی و تلفن همراه را در اختیار کاربران نهاده است این نوع از اینترنت سیار با سرعت بالایی در حال گسترش است و پیشی گرفتن آن از اینترنت کامپیوتر های رومیزی در آینده ای در نزدیک دور از انتظار نیست( کیم و همکاران ، ۲۰۰۲)[۱۰]. تجارت سیار فرصتهایی را به منظور دستیابی به مشتریان در مکان‌های مختلف فراهم کرده و باعث شکل‌گیری شیوه های جدید خرید و ارائه خدمات شده است. سیستم‌های پرداخت الکترونیک در تجارت سیار که شامل صدور صورتحساب و پرداخت‌های الکترونیک هستند، هزینه های معاملات را کاهش داده‌اند. با توجه به اهمیت این موضوع تحقیق حاضر به دنبال بررسی عوامل تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه می‌باشد.

۱-۴ اهداف تحقیق

۱-۴-۱ هدف کلی

هدف از مطالعه حاضر شناسایی و بررسی عوامل تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه(مطالعه موردی : استفاده کنندگان گوشی تلفن همراه ) می‌باشد.

۱-۴-۲ اهداف ویژه

-شناسایی سازه‌های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه

-اندازه گیری سازه‌های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه

-رتبه بندی سازه‌های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه

-طراحی مدل بهینه سازه‌های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه

۱-۵ فرضیه ­های تحقیق

در راستای حصول به اهداف تحقیق فرضیه­ هایی به شرح زیر با توجه به مبانی نظری تدوین و ارائه می­ شود:

فرضیه ۱: بین توسعه روندهای اجتماعی و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

فرضیه ۲: بین توسعه تکنولوژی های جدید و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

فرضیه ۳: بین قیمت منطقی خدمات و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

فرضیه ۴ : بین محتوای جذاب و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

فرضیه۵: بین عوامل تقاضا و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

۱-۶متغیر­های تحقیق

۱-۶-۱ متغیرهای مستقل

۱٫ توسعه روندهای اجتماعی

۲٫ توسعه تکنولوژی های جدید

۳٫استراتژی رهبری قیمت منطقی خدمات

۴٫٫ محتوای جذاب

۵٫ عوامل تقاضا

۱-۶-۲ متغیر وابسته

توسعه تجارت سیار

۱-۷ مدل مفهومی تحقیق

شکل(۱-۱): مدل مفهومی تحقیق

توسعه روندهای اجتماعی

توسعه تکنولوژی های جدید

قیمت منطقی­خدمات

توسعه تجارت سیار

عوامل تقاضا

محتوای جذاب

(مدل برگرفته از مدل بیگتین، ۲۰۱۴)[۱۱]

۱-۸ قلمرو تحقیق

۱-۸-۱ قلمرو موضوعی

این تحقیق در حیطه مطالعات بازاریابی با عنوان: شناسایی و بررسی عوامل تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه (مطالعه موردی : استفاده کنندگان گوشی تلفن همراه ) قرار می‌گیرد.

۱-۸-۲ قلمرو زمانی

زمان انجام این پژوهش در نیمه اول سال ۱۳۹۴ ‌می‌باشد.

۱-۸-۳ قلمرو مکانی

این پژوهش در سطح شهر کرمانشاه صورت گرفته است.

۱-۹ تعریف واژه ­ها و اصطلاحات

۱-۹-۱ تعریف مفهومی واژه ­ها

تجارت سیار

مولر و ورس[۱۲] (۱۹۹۹) بیان کردند تجارت سیار زیرمجموعه‌ای از تجارت الکترونیک است. کین [۱۳](۲۰۰۱) نیز چنین می‌گوید تجارت سیار زیرمجموعه‌ای از تجارت الکترونیک است. که از طریق اینترنت سیار انجام می‌گیرد. عده‌ای دیگر نیز تجارت سیار را چنین تعریف کرده‌اند: هر گونه مبادله‌ـ مستقیم یا غیرمستقیم‌ـ دارای ارزش پولی که از طریق شبکه های سیار انجام می‌گیرد. به نظر هوانگ و بارنهیم[۱۴] تجارت سیار تحویل محصول و خدمات از طریق تکنولوژی‌های بی‌سیم با هدف انجام فعالیت‌های تجارت الکترونیک در هر زمان یا مکانی است. ‌بنابرین‏ تجارت سیار فقط شکل تغییریافته خدمات اینترنتی موجود نیست، بلکه شکل‌ گسترش یافته کسب و کار الکترونیک است. تجارت سیار فرصتی را برای تحویل خدمات جدید به مشتریان موجود و جذب مشتریان جدید در اختیار سازمان‌ها قرار می‌دهد.تجارت سیار ” استفاده از فناوری های بی سیم به منظور فراهم نمودن خدمات شخصی، مکان محور و آسان برای مشتریان ، کارمندان و شرکا ” است (برترند و دیگران، ۲۰۰۱). به تعریفی دیگر تجارت سیار به هر گونه انتقال الکترونیکی یا تبادل اطلاعات که به وسیله یک ابزار سیار و از طریق شبکه سیار انجام می شود که در آن ارزش حقیقی یا پیش پرداختی در قبال دریافت کالا ، خدمات یا اطلاعات منتقل می‌گردد.نظر (تیوو همکاران،۲۰۰۵)[۱۵] به شکل ساده تر ‌در مورد تجارت سیار ” به فرآیندی اطلاق می شود که طی آن تبادلات تجاری از طریق شبکه های مخابراتی سیار و با بهره گرفتن از ابزارهای پرداخت ، ارتباط یا اطلاعات سیار نظیر گوشی های تلفن همراه یا سایر ابزارهای دیجیتالی مشخص انجام شود(جوکیس و همکاران ، ۲۰۰۱)[۱۶].

توسعه روندهای اجتماعی

توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته شدن، قدرتمند تر شدن و حتی بزرگ شدن است. به بیان روشن تر توسعه کوششی است برای ایجاد تعادلی تحقق نیافته یا راه حلی است در جهت رفع فشارها و مشکلاتی که پیوسته بین بخش های مختلف زندگی اقتصادی، اجتماعی ، انسانی وجود دارد(طباطبایی یزدی،۱۳۸۷).

جذابیت محتوا

داشتن برنامه برای اضافه کردن محتوای تخصصی منحصر به فرد و قابل فهرست شدن در مورتورهای جستجو به صورت منظم

بازاریابی الکترونیکی

بازاریابی آنلاین به شرکت‌های عضو شبکه های لجستیک بازاریابی که حاوی جریانی از اطلاعات کالاها وخدمات ، تجارب و پرداخت اعتبارات می‌باشند اشاره دارد.( دیوید، ۲۰۰۴ )[۱۷].

۱-۹-۲ تعریف عملیاتی واژه ­ها

تعریف عملیاتی به تبدیل مفهوم­های انتزاعی به متغیرهای قابل سنجش و اندازه ­گیری و تعیین نحوه­ سنجش و اندازه ­گیری این متغیرها گفته می­ شود. ‌بنابرین‏، در تعریف عملیاتی راه­های سنجش و ابعاد آن مشخص می‌گردد. در تعریف عملیاتی به عملیات لازم برای اندازه ­گیری متغیرها و چگونگی مشاهده و تعیین ملاک هایی برای مشاهده پذیر­کردن آن­ها می­پردازیم(میرزایی،۱۳۸۹: ۵۳).

تجارت سیار

-استفاده از ابزار سیار به منظور جستجوی اطلاعات در اینترنت

-استفاده از ابزار سیار به منظور انتقال پول بین مشتری و شرکت

-خدمات مبتنی بر مکان از قبیل دریافت تبلیغات شخصی

– استفاده از ابزار سیار در کارهای ضروری و سرگرمی(محامدپور،۱۳۸۹)

توسعه روندهای اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




اما در خصوص محاکم کیفری بین‌المللی وضعیت متفاوت است و مرتکبین جنایات بین‌المللی از هیچ گونه مصونیتی برخوردار نخواهند گشت این مسئله در مقررات اساسنامه و نیز رویه محاکم کیفری بین‌المللی به روشنی قابل مشاهده است. پس از آنکه محکمه نورنبرگ و به تبع آن توکیو مصونیت مقامات دولتی و نظامی را نادیده گرفت مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اصول حقوقی منعکس شده در منشور نورنبرگ از جمله اصل عدم مصونیت در جنایات بین‌المللی را به تصویب رسانید. در نتیجه این اصل از جمله اصول حقوقی مورد توافق جامعه بین‌المللی محسوب می‌گردد. به طوری که پس از آن در دو دیوان تشکیل شده توسط شورای امنیت سازمان ملل نیز چنین رویه‌ای دنبال شد. دیوان کیفری بین‌المللی نیز در اساسنامه خود صراحتاً اعلام می‌کند که مصونیت مقامات دولتی را مانع از اعمال صلاحیت خویش نمی‌داند.

در نتیجه حقوق بین‌الملل جهت مبارزه با بی‌کیفری و تحقق عدالت کیفری در زمینه جنایات بین‌المللی محدودیت‌هایی را بر مصونیت مقامات دولت‌ها وارد نموده است. چنین محدودیتی ناشی از ویژگی خاص این جرایم می‌باشد. آثار این جنایات علاوه بر آنکه کشور و سرزمین محل وقوع جرم را تحت تاثیر قرار می‌دهد بلکه بر نظم و امنیت بین‌المللی نیز تأثیر گذار است و افکار عمومی جهان نمی‌پذیرد که مرتکبین چنین جنایاتی در سایه مصونیت ناشی از مقام خویش از چنگال عدالت بگریزند. هرچند جهت رعایت اصول اساسی حقوق بین‌الملل از جمله اصل تساوی حاکمیت‌ها، اعمال صلاحیت کیفری محاکم داخلی نسبت به مقامات دولت‌ها حتی در زمینه جنایات بین‌المللی با محدودیت‌هایی مواجه است اما دیوان کیفری ‌بین المللی با چنین محدودیتی مواجه نمی‌باشد.

البته باید پذیرفت که در عمل، تعقیب مقامات دولت‌ها به اتهام ارتکاب جنایات بین‌المللی با چالش‌های فراوانی روبروست. دعوای استرداد پینوشه نمونه بارزی از عدم توفیق در چنین راهی است که هرچند رأی مجلس اعیان استرداد پینوشه به اسپانیا و یا حتی محاکمه وی در انگلستان را توجیه می‌نمود، اما نهایتاًً به استناد بیماری و ناتوانی وی، هیچکدام تحقق نیافت. به نظر می‌رسد که در تقابل حقوق و سیاست همچنان کفه ترازو به سود سیاست است. در رسیدگی‌های دیوان کیفری بین‌المللی نیز چنین امری مشهود است به طوری که پس از صدور قرار بازداشت عمر البشیر به اتهام نسل زدایی، جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی، حتی کشورهای عضو دیوان نیز همکاری‌های لازم را که بر اساس اساسنامه دیوان متعهد شده‌اند، انجام ندادند. در قضیه قذافی نیز پس از صدور حکم جلب وی توسط دیوان، اتحادیه آفریقا از دولت‌های عضو این اتحادیه خواست تا این قرار را نادیده بگیرند. این اتحادیه در قضیه عمرالبشیر نیز چنین رویه‌ای را پی گرفته بود.

‌بنابرین‏ قواعد حقوق بین‌الملل از جمله محدودیت استناد به مصونیت کیفری مقامات دولت‌ها در موارد جنایات بین‌المللی به تنهایی نمی‌تواند آرمان عدالت کیفری و مبارزه با بی‌کیفری مرتکبین چنین جنایاتی را تحقق بخشد.

فهرست منابع فارسی

کتاب

۱٫ احمدی نیاز، حسین، نقش سازمان‌های دولتی بر حاکمیت دولت‌ها، انتشارات پرتو بیان، چاپ اول، ۱۳۸۵

۲٫ ارسنجانی، حسن، حاکمیت دولت‌ها، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، ۱۳۴۸

۳٫ جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، کتابخانه گنج دانش، چاپ هفدهم، ۱۳۸۶

۴٫ حامد، سهیلا، صلاحیت جهانی، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۸۴

۵٫ حمیدالله، محمد، سلوک بین‌المللی دولت اسلامی، ترجمه سید مصطفی محقق داماد، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۶

۶٫ خانلری‌المشیری، علی، مصونیت کیفری بین‌المللی، انتشارات جنگل، چاپ اول، ۱۳۸۸

۷٫ روسو، شارل، حقوق بین‌الملل عمومی(جلد اول)، ترجمه محمد علی حکمت، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۴

۸٫ صدر، جواد، حقوق دیپلماتیک و کنسولی، مؤسسه‌ انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دهم، ۱۳۸۹

۹٫ ضیائی بیگدلی، محمدرضا، حقوق بین‌الملل عمومی، انتشارات گنج دانش، چاپ بیست‌و‌هفتم، ۱۳۸۵

۱۰٫ فارسی، جلال‌الدین، حقوق بین‌الملل اسلامی، انتشارات جهان‌آرا، ۱۳۴۵

۱۱٫ کسسه، آنتونیو، حقوق کیفری بین‌المللی، ترجمه حسین پیران و همکاران،انتشارات جنگل، چاپ اول، ۱۳۸۷

۱۲٫ کیتی شیایزری، کریانگ ساک، حقوق بین‌المللی کیفری، ترجمه بهنام یوسفیان و محمد اسماعیلی، انتشارات سمت، چاپ اول، ۱۳۸۳

۱۳٫ مدنی، سیدجلال، حقوق بین‌الملل عمومی و اصول روابط دول (جلد اول)، نشر همراه، ۱۳۷۴

۱۴٫ مسئولیت بین‌المللی دولت (متن و شرح مواد کمیسیون حقوق بین‌الملل) ، ترجمه علیرضا ابراهیم گل، مؤسسه‌ مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، چاپ دوم، ۱۳۸۹

۱۵٫ میرزایی ینگجه، سعید، تحول مفهوم حاکمیت در سازمان ملل متحد، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۳

۱۶٫ میرمحمدصادقی، حسین، حقوق جزای بین‌الملل، نشر میزان، چاپ دوم، ۱۳۸۶

۱۷٫ نقیب‌زاده، احمد، تاریخ دیپلماسی و روابط بین‌الملل، نشر قومس، چاپ پنجم، ۱۳۸۷

۱۸٫ نوس‌بام، آرتور، تاریخ مختصر حقوق بین‌الملل (زیر نظر احمد متین دفتری) ، انتشارات امیرکبیر، تهران،۱۳۳۷

۱۹٫ هاشمی، سیدمحمد، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (جلد دوم)، نشر میزان، چاپ نهم، ۱۳۸۳

مقاله

۱٫ بایرز، مایکل، دعوای پینوشه معجونی از حقوق و سیاست، ترجمه محمد جواد میرفخرایی، مجله حقوقی، شماره ۲۵، ۱۳۷۹

۲٫ تی.کامینگا، منو، اعمال صلاحیت جهانی در رابطه با جرایم سنگین حقوق بشری، ترجمه محمد جواد شریعت باقری، مجله حقوقی، شماره ۲۸، ۱۳۸۲

۳٫ فیوضی، رضا، دادگاه نظامی نورنبرگ پس از ۴۰ سال، مجله حقوقی، شماره ۹، ۱۳۶۷

۴٫ مصونیت‌های قضایی و اجرایی رئیس دولت و حکومت در حقوق بین‌الملل، قطعنامه مصوب نشست ون کوور(اوت ۲۰۰۱)، مؤسسه‌ حقوق بین‌الملل، ترجمه محمود صوراصرافیل، مجله حقوقی، شماره ۳۰، ۱۳۸۳

۵٫ میرمحمدی، معصومه سادات، تاثیر تصویب اساسنامه دیوان بین‌المللی کیفری بر جرم‌انگاری جنایات بین‌المللی در قوانین داخلی دولت‌ها و اعمال صلاحیت جهانی از سوی آن‌ ها، مجله حقوقی بین‌المللی، شماره ۴۱، ۱۳۸۹

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




  1. مدل کالنتون، کیم، اچمیدت و کاوسگیل (۲۰۰۵)[۵۶]

با بهره گیری از نظریه مبتنی بر منابع و تئوری مبتنی بر ساختار صنعت فرض می شود که ویژگی‌های خارجی و داخلی شرکت ابتدا استراتژی انطباق و سپس عملکرد بازاریابی صادراتی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. از ویژگی های داخلی (وابستگی صادراتی و باز بودن برای نوآوری) انتظار می رود که استراتژی انطباق محصول را تسهیل نمایند. ویژگی های خارجی (انطباق صنعت) به طور مثبت استراتژی انطباق محصول شرکت را تحت تاثیر قرار می‌دهد ولی این ویژگی خارجی اثر منفی بر روی عملکرد بازاریابی صادراتی دارد. منظور از انطباق صنعت درجه و شدت انطباق محصول که در یک صنعت انجام می شود. چارچوب مفهومی شامل ویژگی کلیدی بازار نیز است که این ویژگی تشابه بازار است. این چارچوب تحقیقی توسط تحقیقات قبلی حمایت می شود. مانند: کاوسگیل و زو (۱۹۹۴)، مدسن (۱۹۸۷)[۵۷]

عوامل شرکت

عوامل صنعت

عوامل بازار

عملکرد صادراتی

شکل ۲-۷٫ چارچوب مفهومی کالنتون، کیم، اچمیدت و کاوسگیل

عملکرد بازاریابی صادراتی

اگر چه تعاریف عملیاتی و مفهومی متنوعی از عملکرد بازاریابی صادراتی ارائه شده است اما در اکثر مطالعات عملکرد شامل نتایج فعالیت های صادراتی شرکت می شود. عوامل اثر گذار بر عملکرد صادراتی شامل ویژگی‌های داخلی مانند مشخصات محصول و شرکت و همچنین ویژگی‌های خارجی مانند مشخصات بازار و صنعت می‌شوند. این مطالعه نظریه مبتنی بر منابع و تئوری ساختار صنعت را می پذیرد و استراتژی تطبیق محصول را به عنوان استراتژی شرکت در ارتباط با ویژگی محصول، وابستگی صادراتی و باز بودن برای نوآوری (ویژگی های داخلی) و انطباق صنعت و تشابه بازار (ویژگی های خارجی) را با هم ادغام می‌کند.

استراتژی انطباق محصول

استراتژی انطباق محصول به عنوان فعالیت های منسجم و برنامه ریزی شده برای برآوردن ترجیحات و ارزش های مصرف کنندگان محلی تعریف می شود. اساساً این استراتژی توسط
ویژگی های شرکت و محیط بازرگانی خارجی تعیین می‌گردد. (منگوک، ۱۹۹۷، ۳۱)[۵۸] برخی از محققین گزارش داده‌اند که استراتژی انطباق بین‌المللی محصول منجر به رشد فروش می‌گردد اما اثری بر سهم بازار و سود ندارد. بیشتر شرکت های چند ملیتی معتقد هستند که استراتژی آن ها نه تنها رشد فروش را تسهیل می‌کند بلکه برگشت سرمایه و سودآوری را نیز به همراه دارد. در این مدل استراتژی انطباق محصول به عنوان استراتژی بازاریابی استفاده می شود که عملکردبازاریابی صادراتی را به طور مثبت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وابستگی صادراتی

ویژگی های شرکت در ادبیات به عنوان سوابق استراتژی انطباق محصول مورد ملاحظه قرار
می گیرند که این استراتژی خود تجربه بین‌المللی، اهداف بلند مدت و کوتاه مدت صادراتی و دامنه ورود به بازار را شامل می‌گردد. برای نشان دادن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت صادراتی از وابستگی صادراتی استفاده می شود که نشان می‌دهد شرکت تا چه اندازه به فعالیت های صادراتی به عنوان منابع درآمد و سود متکی است. بر اساس گفته های بارنی (۱۹۹۱)[۵۹] منابع شرکت شامل منابع قابل لمس یا غیر قابل لمس (مثل ویژگی های شرکت) هستند. مبتنی بر این دیدگاه بحث می شود که درجه وابستگی یک شرکت به فعالیت های صادراتی به عنوان یک ویژگی شرکت، استراتژی انطباق محصول را به طور مثبت تحت تأثیر قرار خواهد داد. ‌بنابرین‏ هر چقدر موفقیت شرکت متکی بر فعالیت‌های صادراتی باشد. شرکت را در تطبیق محصولاتش برای تفاوت‌های شناخته شده در بازارهای خارجی جسور خواهد کرد.

باز بودن برای نوآوری

باز بودن برای نوآوری ویژگی داخلی دیگر شرکت است که استراتژی انطباق محصول را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این ویژگی مرتبط است به اندازه ای که شرکت نوآوری در فعالیت های بازاریابی را تشویق می‌کند. طبق ادبیات، نوآوری یک عامل حیاتی در عملکرد بازاریابی صادراتی شرکت ها است. (هولزمولر و کسپر،۱۹۹۱، ۵۱)[۶۰] اگر شرکت ها نسبت به ایده های نو باز برخوردار کنند آن ها احتمالاً صادرات را به خوبی انجام خواهند داد. ‌بنابرین‏ مسلم است که باز بودن برای نوآوری به طوری مثبت استراتژی انطباق محصول را تحت تأثیر قرار خواهد داد. چون شرکتی که فعالیت های سازمانی خود را برای جستجوی ایده های جدید تغییر می‌دهد محیطی را برای خود ایجاد می‌کند که در آن سطوح بالاتر انطباق محصول تشویق می‌گردد.

انطباق صنعت

انطباق صنعت به عنوان درجه و شدت انطباق انجام شده محصول در یک صنعت بیان می شود. انطباق صنعت نوع را نشان می‌دهد و در این مطالعه با استراتژی دهای انطباق رقبا مرتبط است. نوع محصول شرکت را ملزم به اصلاح محصول می‌کند و رقبا فشارهایی را در بازار برای ارضا نیازها و خواسته های مشتریان نشان می‌دهند. ‌بنابرین‏ انطباق صنعت نوع محصول را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کاوسگیل و دیگران (۱۹۹۳)[۶۱] بیان می‌کنند که ویژگی های صنعت استراتژی انطباق محصول شرکت ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. انطباق صنعت می‌تواند یک منبع فشار برای شرکت به منظور انطباق محصولاتش باشد و همچنین شرکت می‌تواند ساختار سازمانی خود را برای نوآوری محصول تعدیل کند.

تشابه بازار

ویژگی های بازار پس زمینه اصلی دیگری برای استراتژی انطباق محصول هستند. آن ها شامل تشابهات اقتصادی، قانونی، سیاسی و فرهنگی و درجه تفاوت در سبک زندگی و ارزش های مصرف کنندگان ‌بازارهای داخلی با خارجی هستند. در این مدل تشابه بازار مربوط است به درجه ای که بازار صادراتی مشابه بازار داخلی است. بازارها در تمامی کشورها مشخصه‌ های ویژه ای دارند و این
تفاوت ها نقش کلیدی را در تطبیق محصولات با بازار محلی بازی می‌کنند. ‌بنابرین‏ تشابه بازار یک اثر مهم بر روی استراتژی های انطباق محصول دارد.

اگر بازار صادراتی مشابه بازار داخلی باشد شرکت ها مزیت هایی را در ارتباطات با دولت ها و مصرف کنندگان محلی خواهند داشت. ‌بنابرین‏ آن ها از مزیت های دیگری همچون هزینه های پایین برای تحقیقات بازاریابی، مذاکرات و انطباق با قوانین محلی بهره خواهند برد. با چنین مزیت هایی یک شرکت قادر خواهد بود تا بهتر از دیگر شرکت ها در بازار عمل کند.

  1. مدل لئویندو، کتسیکس و سامی (۲۰۰۲)[۶۲]

تحقیقات زیادی مسئولیت شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت صادراتی را بر عهده گرفته اند. توجه تحقیقات بیشتر بر روی پنج گروه از متغیرهای اثرگذار بر عملکرد بازاریابی صادراتی متمرکز است، که عبارتند از:

    1. ویژگی های مدیریتی، ‌شخصی، ‌تجربی، نگرشی و رفتاری تصمیم گیران حوزه صادراتی شرکت

    1. عناصر سازمانی مربوط به ویژگی ها، عملیات، منابع و اهداف سازمان صادراتی

    1. عوامل محیطی اثرگذار بر فعالیت و محیط های کلانی که صادرکنندگان در آن فعالیت می‌کنند

    1. هدف گذاری- شناسایی، انتخاب و بخش بندی بازارهای بین‌المللی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




مقیاس تجدید نظر شده باور آمیختگی فکر- عمل:

این مقیاس یک مقیاس مداد- کاغذی خود گزارشی است که ۲۷ گویه دارد و برای سنجش تمایل به باور آمیختگی افکار با اعمال آشکار ساخته شده است (امیر[۱۰۹]، فرشمن[۱۱۰]، رامسی[۱۱۱]، نیری[۱۱۲] و بری جی دی[۱۱۳]، ۲۰۰۱). در این پژوهش از فرم فارسی مقیاس تجدید نظر شده باور آمیختگی فکر- عمل پورفرجی (پورفرجی، محمدی و تقوی، ۲۰۰۸) استفاده خواهد شد. دامنه پاسخ به سوالات از ۰ (کاملاً مخالفم) تا ۴ (کاملاً موافقم) می‌باشد. پور فرجی برای محاسبه اعتبار مقیاس از روش باز آزمایی با فاصله ۴ هفته بر روی نمونه ۳۵ نفری استفاده کرد. ضرایب حاصل از پایایی برای کل مقیاس ۸۱% گزارش شد (به نقل از بساک نژاد و همکاران، ۱۳۹۲).

سیاهه فرونشانی افکار:

سیاهه فرونشانی افکار وگنر و زاناکس (۱۹۹۴) یک پرسشنامه ۱۵ ماده‌ای ست که برای سنجش تمایل به فرونشانی افکار ساخته شده است. در این پژوهش از فرم فارسی این مقیاس (داوودی، ۲۰۰۶) استفاده خواهد شد. دامنه پاسخ به هر کدام از ۱۵ عبارت از ۱ (به شدت مخالف) به ۵ (به شدت موافق) است. داوودی روایی مقیاس مورد نظر را ۴۲% و ضریب اعتبار این مقیاس را به دو روش همسانی درونی و بازآزمایی به ترتیب ۹۰% و ۷۳% گزارش می‌کند (به نقل از بساک نژاد و همکاران، ۱۳۹۲).

روند اجرای پژوهش

به منظور اجرای پژوهش محقق در آذرماه ۱۳۹۳ به بیمارستان روانپزشکی ابن سینا در شهر مشهد مراجعه کرد و اطلاعیه‌ای جهت دعوت به همکاری در طرح (ارجاع زنان مبتلا به وسواس شستشو دارای شرایط اولیه ورود به طرح به پژوهشگر) به روانپزشکان موجود در این بیمارستان ارائه داد. بعد از ارجاع زنان مبتلا به وسواس شستشو به پژوهشگر، محقق یک جلسه توجیه برگزار کرد. در این جلسه، محقق ضمن معرفی خود به بیماران ‌در مورد بیماری وسواس و روش‌های درمان آن، همچنین طرح پژوهش حاضر، اهداف، مدت زمان آن و محرمانه بودن اطلاعات به صورت کلی توضیحاتی ارائه داد. سپس از کسانی که مایل به شرکت در طرح بودند درخواست شد دو پرسشنامه وسواسی- جبری ییل براون و مادزلی را برای اطمینان از حائز بودن ملاک‌های ورود به پژوهش تکمیل کنند. با افرادی که شرایط لازم جهت شرکت در گروه را داشتند تماس گرفته شد. آزمودنی‌ها به شیوه گمارش تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. در جلسه اول قبل از آغاز گروه اعضاء سه مقیاس کیفیت زندگی، آمیختگی فکر- عمل و فرونشانی افکار را تکمیل کردند و به پژوهشگر ارائه دادند و از اعضای گروه کنترل درخواست شد با حضور در یک جلسه که تنها شامل اعضای گروه کنترل بود این سه ابزار را تکمیل کردند و به پژوهشگر ارائه دهند.

گروه مداخله: اعضای گروه مداخله ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای به صورت دو جلسه در هر هفته (به علت کمبود وقت) درمان ACT را به شکل گروهی دریافت نمودند. شرح این جلسات در پیوست آمده است. دو نفر از اعضای گروه آزمایش به دلیل عدم حضور پیوسته و منظم از ادامه جلسات بازماندند و در پایان جلسه هشتم، ۸ آزمودنی پنج مقیاس وسواسی- جبری ییل براون، وسواسی- جبری مادزلی، درهم آمیختگی فکر- عمل، فرونشانی فکر و کیفیت زندگی را مجددا تکمیل نمودند.

گروه کنترل: اعضای گروه کنترل هیچ گونه مداخله‌ای را دریافت نکردند و در پایان جلسات گروه ضمن برقراری تماس تلفنی از آن ها درخواست شد که مجددا جهت تکمیل پنج مقیاس وسواسی- جبری ییل براون، وسواسی-جبری مادزلی، درهم آمیختگی فکر-عمل، فرونشانی فکر و کیفیت زندگی مراجعه نمایند

روش تجزیه و تحلیل داده ها

به منظور تحلیل آماری داده های پژوهش، از شاخص‌های آماری توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و روش‌های آماری آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شده است.

خلاصه پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی وسواس (توهیگ، ۲۰۰۴):

جلسه اول:

آموزش: شامل -رابطه درمانی: استعاره دو کوه؛ -آموزش در خصوص اختلال وسواس فکری-عملی، فکر وسواسی، اضطراب، عمل وسواسی؛ -آموزش در خصوص درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و اهداف آن؛ -بررسی افکار و اعمال وسواسی بیمار و میزان پریشانی و اضطراب او؛ -چگونه وسواس در عملکرد روزانه فرد تداخل کرده و تبدیل به یک مسئله در زندگی او شده است؟؛ -بحث در خصوص پاسخ‌های اضطرابی سازگارانه و پاسخ‌های اضطرابی مختل؛ -بحث ‌در مورد اینکه اضطراب به خودی خود مسئله ساز نیست بلکه بی میلی به اضطراب مسئله ساز است؛ -بحث در خصوص راهبردهای کنترل و اجتناب از اضطراب.

جلسه دوم:

درماندگی خلاق: شامل – بررسی راهبرد‌های کنترل خاصی که فرد تاکنون استفاده ‌کرده‌است؛ – بررسی هزینه ها و خساراتی که این راهبردها در زندگی فرد ‌داشته‌اند؛ – بررسی فواید این راهبردهای کنترل؛ – معرفی راهبردهای کنترل به عنوان مسئله؛ – استعاره تغذیه ببر وسواس؛ – استعاره شخص در چاه؛ – آموزش مراجع در خصوص اینکه چگونه با بهره گرفتن از تمرینات ذهن آگاهی یاد بگیرد که به جای واکنش به اضطراب آن را مشاهده کند؟؛

جلسه سوم:

پذیرش و زندگی طبق ارزش‌ها جایگزین مدیریت کردن وسواس: شامل: -تمرکز بر کنترل به عنوان راهبردی بی فایده در برخورد با اضطراب؛ -استعاره طناب کشی با هیولا؛ – کنترل دنیای درونی در مقابل دنیای بیرونی؛ -آموزش پذیرش وسواس با ذهن آگاهی؛ استعاره پلی گراف؛ -بررسی ارزش‌ها؛ – اهداف در برابر ارزش‌ها

جلسه چهارم:

حرکت به سمت یک زندگی ارزشمند با یک خود پذیرا و مشاهده گر: شامل -انواع خود؛ -خود به عنوان زمینه در مقابل خود به عنوان محتوا؛ -استعاره صفحه شطرنج؛ -خود مشاهده گر

جلسه پنجم:

ایجاد الگوهای منعطف رفتار از طریق مواجهه ارزش محور: شامل -تمایل به جای اجتناب -استعاره مسافران به جای اتوبوس؛ -مواجهه سنتی چگونه عمل می‌کند؛ -زمینه و هدف مواجهه در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد؛

جلسات ششم، هفتم و هشتم:

در ۳ جلسه آخر، کمک به بیمار جهت توسعه خرانه رفتاری در پاسخ به فکر وسواسی و اضطراب و ایجاد الگوهای منعطف تر پاسخ دهی به وسواس؛ پذیرش افکار و هیجانات نامطبوع در زمان حال و توصیف عینی آن ها از طریق آموزش ذهن آگاهی به بیمار و مشارکت بیمار در فعالیت‌های ارزش محور؛ تمرین تکنیک‌های اکت از طریق فعالیت‌های انتخاب شده

فصل چهارم:

یافته های پژوهش

مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]